انقلاب - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که ما أهل‏بیت را دوست گیرد ، درویشى را همچون پوشاک بپذیرد [ و گاه این سخن را به معنى دیگر تأویل کنند که اینجا جاى آوردن آن نیست . ] [نهج البلاغه]
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 28
وقتی ضد انقلاب و منتقدان دولت هم‌نظر می‌شوند

همچنان که سایت‌های اصلاح‌طلب در این روزها جبهه انتقادی خود را به سمت دولت و برنامه‌های اقتصادی آن نشانه گرفته‌اند که هنوز اجرایی نشده و فقط به عنوان طرح و چگونگی اجرایی آن تشریح شده است، سایت ضد انقلابی جرس نیز هماهنگ با این رسانه‌های داخلی مخالف دولت، نظرات این رسانه‌ها را تائید و از آن حمایت کرده است.

به گزارش شبکه ایران، سایت جرس در گزارشی با عنوان "طرح غیرعلمی ازدیاد جمعیت، در تعارض با امکانات کشور"، به تازه‌ترین اظهار نظر احمدی‌نژاد درباره افزایش جمعیت و تعدد فرزندان اشاره کرد که چندی پیش در برنامه تلویزیونی اعلام کرد "بنده با اینکه دو بچه کافی است مخالفم و استدلال علمی نیز برای آن دارم و این سیاست غلطی است که غربی‌ها انتخاب کردند."

این سایت در گزارش خود همانند اخباری که طی این روزها از روزنامه‌های اصلاح طلب منتشر می‌شود، در حالی پیشنهاد مطرح شده را را ناشی از نداشتن درک اقتصادی در مسئولان دولت توصیف کرده که دولت دهم تمام تلاش خود را به کار بسته تا طرح هدفمندی کردن یارانه‌ها را که در دولت‌های قبلی فقط در حد حرف به آن پرداخته شده بود، عملیاتی کند، آن هم در حالی که هجمه‌های زیادی را از این بابت تاکنون متحمل شده است.

در این گزارش، آنچه که به عنوان یکی از دلایل مخالفت با پیشنهاد ازدیاد جمعیت مطرح شده، مهاجرت نخبگان است، آن هم در حالی که در این روزها اخبار مختلفی درباره فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی دانشمندان ایرانی در کشور منتشر شده و رئیس جمهوری نیز پیش از این تصریح کرده بود که شمار نخبگان ایرانی به حدی هست که این مهاجرت‌ها که خود قدرت علمی ایران را نشان می‌دهد، تاثیری در این زمینه نداشته باشد.

البته سخنانی که طی این روزها از سوی برخی از نمایندگان مجلس درباره پیشنهاد افزایش جمعیت عنوان شده، خود خوراک رسانه‌ای خوبی برای این سایت ضدانقلابی شده که به نقل از انوشیروان محسنی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس" به کمبود امکانات آموزشی، تفریحی و رفاهی برای جمعیت هفتاد میلیونی ایران اشاره و تصریح کرده کمیسیون بهداشت و درمان مخالف این طرح است؛ آن هم در حالی که جزئیات این پیشنهاد رئیس جمهوری که تصریح کرد دلیل علمی برای طرح خود دارد، هنوز عنوان نشده است.

از سوی دیگر، انتقاد به طرح آتیه فرزندان ایرانی که به اعطای یک میلیون تومان به هر نوزاد و پرداخت سالانه 100 هزار تومان مربوط می‌شود، نیز از دیگر مطالبی است که سایت جرس در ادامه گزارش‌هایی که در دو روز اخیر سایت‌ها و روزنامه‌های مخالف دولت سلسله‌وار به آن پرداخته‌اند، به مخالفت با آن پرداخته است.

در همین راستا و همسو با این سایت ضد انقلابی، روز گذشته یکی از روزنامه‌های وابسته به شهردار تهران، نیز پس از انتشار خبر سخنان رئیس‌جمهوری درباره طرح تامین آتیه جوانان در 2مطلب مفصل به این سخنان هجمه وارد آورد تا آن را غیرقانونی جلوه دهد.

از جمله ‌ایرادهایی که این روزنامه به طرح رئیس‌جمهوری وارد کرده عدم تضمین تداوم طرح تا 18 سال، نامشخص بودن محل تامین اعتبار طرح و ... است.

این روزنامه همچنین بدون آن که مشخص کند رئیس جمهور چه نیازی به تبلیغات دارد،‌ طرح یادشده را طرحی تبلیغاتی خواند که "مشخص نیست تا چه حد جنبه اجرایی دارد."

طرح چنین مطالبی در این سایت ضد انقلابی نشان دهنده همان رویکردی است که رسانه‌های مخالف دولت در زمان بعد از انتخابات همسو با سایت‌ها و رسانه‌های بیگانه در جهت برنامه رسانه‌ای خود که همانا مخالفت با هر طرح و سیاست دولت است، در پیش گرفته‌اند.

در حال حاضر منتقدانی داخلی در کنار این سایتهای ضدانقلابی با توجه به افشاگریها و رسوایی‌هایی که برای سرکردگان مخالفان نظام در طی چند ماه اخیر صورت گرفت، تغییر جهت داده و مباحث و طرح‌های اقتصادی دولت را نشانه رفته تا بتوانند برنامه‌های خود را با خبرها و گزارش‌های گمراه کننده، به پیش برند.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48371


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:20 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
تکذیب خبرسازی سایت مهاجرانی پیرامون رهبر انقلاب

یک منبع آگاه در واکنش به ادعای سایت عطا الله مهاجرانی ازلندن مبنی بر توقف پیگیری یک پرونده مفاسد اقتصادی با دستور حکومتی رهبر انقلاب، این خبر را جعلی خوانده و هدف آنرا خدشه دار کردن چهره رهبر انقلاب خواند.
به گزارش رجانیوز، تابناک با انتشار این خبر نوشت: در همین باره، سایت موسوم به جنبش راه سبز که با مدیریت اپوزیسیون خارج نشین اداره می‌شود، در خبری مدعی شد که آیت‌الله خامنه‌ای با حکم حکومتی، دستور توقف پیگیری این پرونده را صادر کرده اند و این در حالی است که خبرنگار «تابناک»، پس از پیگیری از منابع آگاه در این باره باخبر شد که این خبر، جعلی و کذب محض بوده و تنها با هدف خدشه‌دار کردن چهره رهبر انقلاب تنظیم شده است.

گفتنی است، این سایت سابقه بسیاری در انتشار اخبار دروغ دارد و پیش از نیز این با ارایه اخباری از این دست، موارد کذبی را به رهبر انقلاب و دیگر شخصیت‌های نظام نسبت داده بود.

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48366


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:9 عصر | نظرات دیگران()

نبردی دیگر در مسیر انقلاب اسلامی؛

تقابل «آدم»ها و «آرمان»های انقلاب

امروز کسانی در برابر آرمانهای انقلاب ایستاده اند که زمانی خود برای احیای آن مکافات دیده اند؛ فرزندان ناخلف انقلاب، امروز حقشان را از انقلاب طلب می کنند، گو اینکه نمی دانند اگر حقی وجود داشته باشد، حق انقلاب است که باید مطالبه شود؛ افسوس که سربازان دیروز انقلاب، امروز «سربار» انقلاب شده اند...

مهدی عرفاتی - گروه اندیشه؛ شاید آنزمان که «فرانتس فانون» گفت: «انقلاب ها فرزندان خود را می بلعند»، به فکرش هم خطور نمی کرد که در روزگاری نه چندان دور، فرزندان "ناخلف" انقلابی مظلوم، انقلابشان را بر سر سفره سهم خواهی های نامشروع خود، قاچ قاچ می کنند و بر سر بلعیدنش دعوا!

فرزندان روسیاه انقلابی شرقی، خیلی زود فرضیه  مستر فانون بیچاره را نقض کردند و تن این انقلابی الجزایری را در گور لرزاندند! آنها به همه ثابت کردند که اگر زمانی انقلاب‌ها میتوانستند فرزندان خود را  طوری ببلعند که نام آنها در محتوای انقلاب هضم شود، اکنون فرزندان پرمدعایی پا به عرصه گذاشته اند که قابلیت دارند همچون آناکوندای قاتل، آنچنان به دور انقلاب چنبره بزنند تا ستون فقراتش را خرد کرده و انقلاب و همه مخلفاتش را یکجا قورت دهند!

کمی اطرافتان را نگاه کنید، به وفور از این دست آدمهای سبک مغز ِشکم گنده پرادعا را می بینید. ژست های مسخره‌شان و ادعاهای مسخره‌ترشان هنوز در میان بیقوله های اشرافیت خریدار دارد؛ «آدم»هایی که نان «آرمان‌»ها را خورده‌اند و رندانه خود را جای آرمان‌ها قالب کرده‌اند! طوری ژست می گیرند که انگار ستون انقلابند و طوری حرف می زنند که انگار آخرِ سیاستند. پای آرمان ها که وسط می آید، «مصلحت»اندیشند و پای اغتشاش و آشوب، انقلابی عمل می کنند.

اصلا آدمها، هیچ باکی ندارند که سر آرمان ها را بیخ تا بیخ به پای منافعشان ببرند. در کیش آدم ها، آرمان ها وسیله اند و فقط زمانی حق اهتزاز دارند که سبیلی از حضرات چرب شود و نانی به سفره طمعشان افزون گردد. آدم ها زیاد دیده می شوند، زیاد می روند، زیاد می‌آیند، زیاد می خورند، زیاد می برند، زیاد می‌پوشند و اصولا کم می‌کوشند. آدم ها، آدم شکمند، آدم پولند، آدم پُستند و البته تا دلتان بخواهد پَستند.

اما آرمانها!

آرمانها را نباید دید، آرمان لمس کردنی است. باید دستت را به دستش بدهی و نبضش را حس کنی تا فشار خونت با فشار خونش تنظیم شود.  اما تصویر آرمان ها به مدد عملکرد «آدم»ها، کمی برفکی است، باید به سالهای دور برگردی، سال های سبز و سرخ، سالهای عشق و شور. آرمان یعنی قرار بر فرار ترجیح، یعنی ایستادن با مشت، یعنی مردن و ماندن. آرمان یعنی  قرار پسربچه 13ساله با خدا در زیر تانک. یعنی همت بی ادعا.  آرمان یعنی مرگ «من» و تولد «ما» برای رسیدن به «او»...


بخواهی و نخواهی، نبردی همیشگی به کهنگی تاریخِ شهادتِ هابیل، بین این دو (آرمانها و آدم ها) درگرفته است و اینک نیز انقلاب مظلوم ما به نقطه آشکار تقابل آدمهایش با آرمانهایش رسیده است. امروز کسانی در برابر آرمانهای حیاتی انقلاب ایستاده اند که زمانی خود برای احیای آن رنج و مکافات دیده اند. فرزندان ناخلف انقلاب، امروز حقشان را از انقلاب طلب می کنند، گو اینکه نمی دانند اگر حقی وجود داشته و مطالبه ای در کار باشد، حق انقلاب و آرمانهاست که باید مطالبه شود. افسوس که سربازان دیروز انقلاب، امروز «سربار» انقلاب شده اند، حال آنکه قرار بود اینان بار انقلاب را بدوش بکشند.

اما خاصیت انقلاب ما اینست که معطل نمی ماند؛ اصولا انقلابی که آرمانهایش از منبع فیض، سرچشمه می گیرد، جاری و سیال است. انقلاب با از دست دادن آدم هایش ضرر نمی کند و این آدمها هستند که بدون انقلاب دچار خسران عظیم می شوند. کمی به پشت سر نگاه کنید!

عجب حکایت غریبی دارد انقلاب ما؛ هرچه از سنش می گذرد انگار جوان تر می شود؛ گوئی با ریزش پیرمردها - همان ها که دیگر تاب و طاقت همراهی و همپایی با انقلاب را ندارند- چابکتر و تند و تیزتر می شود.

آری! انقلاب راه خود را می رود و به مقصدش خواهد رسید و بی‌شک آنان که طوق رسوایی و ننگ تقابل با آرمانها را بر پیشانی دارند، در ناکجاآباد تاریخ دفن خواهند شد./انتهای پیام/

 

 

منبع ما : http://snn.ir/NewsContent.aspx?NewsID=138952


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 11:6 عصر | نظرات دیگران()
با انتشار نامه سرگشاده و استمداد از رهبر معظم انقلاب صورت گرفت:
انتقاد شدید طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری از تغییر این "مدرسه عالی" به "دانشگاه"

اعلام خبر تغییر و ارتقاء «مدرسه عالی شهید مطهری» به «دانشگاه شهید مطهری » که در جلسه هفته گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، موجب اعتراض دانشجویان و طلاب این مدرسه دینی شده است.

به گزارش رجانیوز، طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری با تنظیم نامه سرگشاده ای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی، که به امضا تعداد قابل توجهی از طلاب ودانشجویان این مدرسه دینی رسیده و نسخه ای از آن در اختیار رجانیوز قرار گرفته است، با ابراز ناخرسندی از این تغییر، خواستار دستور معظم له مبنی بر لغو مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شده اند.

این واکنش‌ها پس از آن جدی شد که شواری عالی انقلاب فرهنگی، بر مبنای درخواست آیت الله امامی کاشانی، تولیت مدرسه عالی شهید مطهری، با تغییر این مرکز دینی به دانشگاه شهید مطهری موافقت کرد.

طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری، در نامه سرگشاده خود با اشاره به هدف تاسیس این مدرسه دینی در محقق ساختن موضوع وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین انتظار رهبر معظم انقلاب از این مدرسه که طبق فرمایش معظم له تربیت تراز خاصی از روحانی و طلبه معمم است، این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را زمینه ساز تغییر ماهیت مدرسه عالی شهید مطهری دانسته اند.

متن کامل این نامه سرگشاده به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدّ ظلّه‌العالی)
سلام علیکم و رحمة الله

احتراماً همان‌گونه که مستحضر هستید شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه سه‌شنبه 24/1/1389 خود مصوّب کرده است که «مدرسه عالی شهید مطهری» به دانشگاه ارتقاء یافته و از این پس تحت عنوان «دانشگاه شهید مطهری» به فعالیت خود ادامه دهد. این در حالی است که از منظر قاطبه طلاب و دانشجویان مدرسه عالی، چنین تصمیمی را نمی‌توان حقیقتاً «ارتقاء» نامید؛ بلکه این مصوّبه اساساً نوعی واپس‌گرایی و عقب‌نشینی از آرمانی است که امام راحل عظیم‌الشأن(رضوان‌الله‌علیه) و حضرتعالی برای این مدرسه عالی ترسیم نموده‌اید. (متن سخنان امام خمینی(ره) و متن کامل بیانات روشنگرانه حضرتعالی در سال 1372 در جمع مسؤولان مدرسه عالی شهید مطهری به پیوست می‌باشد.)

ما طلاب و دانشجویان و دانش‌آموختگان مدرسه عالی شهید مطهری بر این باور بوده و هستیم که بر مبنای فرمایش متین حضرتعالی که تصریح فرمودید «اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین بالحکمه و الموعظه الحسنه بسیار بسیار مفید باشند و تبیین حکیمانه دین و نه تبیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید.» مسؤولان مدرسه و طلاب و دانشجویان آن باید در این سال‌ها وجهه همّت خود را دست‌یابی به این آرمان مقدس و تحقّق نمونه عینی «وحدت حوزه و دانشگاه» قرار می‌دادند.

اما اگرچه بنا به علل مختلفی که قطعاً حضرتعالی نسبت به آنها اشراف دارید، تاکنون چنین هدفی محقّق نشده است، لکن به اعتقاد ما راه حلّ این مشکل، تبدیل «مدرسه عالی» به «دانشگاه» نیست؛ زیرا مسلّماً این «تغییر عنوان» در آینده‌ای نه چندان دور منتهی به «تغییر ماهیّت و هویّت» خواهد شد و دانشگاه شهید مطهری از آنجا که ذاتاً و قانوناً یک «دانشگاه» خواهد بود، دیگر آن ماهیّت بینا‌بین و میانه را نخواهد داشت و نخواهد توانست محلی برای تربیت روحانیانی که مدّ نظر شریف حضرتعالی بوده است باشد و قطعاً نمی‌تواند منادی شعار «وحدت حوزه و دانشگاه» باشد. در حالی که امید و آرزوی ما این بود که از یک سو با بقاء اصل و ریشه این تفکر و آرمان مقدس و از سوی دیگر با مرتفع شدن عوامل اصلی عدم رشد مدرسه، سرانجام روزی شاهد شکوفایی مجدّد این مدرسه عالی و حرکت شتابنده‌ی علمی و معنوی آن در راستای اهداف و آرمان‌های از پیش تعیین شده باشیم.

لذا با عنایت به موارد فوق‌الذکر و عطف به خیزش‌های اصلاح‌گرایانه‌ای که در سال‌های گذشته برای بازگرداندن مدرسه عالی به مسیر درست و منطبق بر نقشه‌ی راه ترسیم شده توسط حضرتعالی صورت گرفت و سعی شد که گزارش‌های آن از طُرُق مختلف به سمع و نظر حضرتعالی نیز برسد، خواهشمندیم:

1.به شورای عالی انقلاب فرهنگی امر بفرمایید که در مصوّبه اخیر خود تجدید نظر نموده و همان عنوان «مدرسه عالی شهید مطهری» را برای این مرکز حوزوی‌- دانشگاهی به رسمیت بشناسند.

2.نمایندهی ویژه‌ای را برای بررسی همه‌جانبه‌ی مشکلات این مدرسه عالی و گزارش علل ضعف و کم‌تحرکی علمی و معنوی آن و نیز ارائه پیشنهادهای عملیاتی جهت رفع نابسامانی‌ها و نقاط ضعف آن تعیین و در صورت صلاحدید، معرفی فرمایید. منوط به اوامر عالی است.

فرصت را غنیمت شمرده و با حضرتعالی به عنوان ولیّ امر مسلمین و نائب بر حقّ امام عصر(ارواحنافداه) تجدید بیعت می‌کنیم و از درگاه خدای متعال، طول عمر با عزّت و سلامت برای حضرتعالی و دوام توفیقات نظام مقدس جمهوری اسلامی را مسألت می‌نماییم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
طلاب، دانشجویان و دانش‌آموختگان مدرسه عالی شهید مطهری
28/1/1389

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48279


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 8:27 عصر | نظرات دیگران()

زیباکلام:با بندبند وجودم از انقلاب دفاع می کنم

 

دکتر صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران و صاحبنظر امور سیاسی در گفتگو با خبرنگار پارسینه در پاسخ به این سئوالی در مورد پیامدهای میزگرد جنجالی و پربازتاب در شبکه 4 پیرامون ملی شدن صنعت نفت گفت: بعد از این مناظره من دیگر به تلویزیون دعوت نشدم.

وی افزود: البته من خیلی کم به این میزگردها و برنامه ها دعوت می شوم، البته مسئولین صداوسیما هم به خوبی می دانند که من خیلی دنبال گفتن چیزهایی نیستم که خوشایند آنان باشد و هرچه به عقلم برسد را مطرح می کنم، ظاهرا مسئولین صداوسیما بعد از آن مناظره ای که من از عملکرد رضاشاه دفاع کردم ، به این نتیجه رسیده اند که دیگر از من برای شرکت در این نوع برنامه ها دعوت نکنند.

زیباکلام در پاسخ به این سئوال که فکر می کنید با وجود چهره های اصلاح طلب یا منتقد دیگر، چرا شما به این نوع میزگردهای تلویزیونی دعوت می شوید گفت: فکر می کنم از ابتدای انقلاب و حتی قبل از انقلاب برای مسئولین نظام اثبات شده است که من با وجود اینکه نظرات منتقدانه ای دارم اما با تمام وجود از نظام دفاع می کنم.

وی تصریح کرد: من با بند بند وجودم به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارم و اگر نظام به خطر یا در معرض تهدید بیفتد با تمام وجود از آن دفاع می کنم، چون بحث انتقاد از عملکرد دولت و دفاع و باور داشتن به اصل نظام را جدا می دانم.

 

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcd550fjyt0zs6.2a2y.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 8:0 عصر | نظرات دیگران()
پیام رهبر معظم انقلاب به اجلاس بین‌المللی خلع سلاح؛
ملّت ایران همه‌ امکانات خود را در مسیر مقابله با سلاح اتمی قرار می‌دهد

خبرگزاری فارس: حضرت آیت الله خامنه‌ای پیامی خطاب به اجلاس بین المللی خلع سلاح در تهران صادر فرمودند.


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
به شما میهمانان محترم که در اینجا گرد آمده اید خوشامد می گویم.
مایه خرسندی است که جمهوری اسلامی ایران امروز میزبان اجلاس بین المللی خلع سلاح است، به امید آنکه از فرصت فراهم آمده استفاده کرده، نتایج ماندگار و ارزشمندی را که از گفتگو و مشورت با یکدیگر به دست می آورید، تقدیم جامعه‌ی بشری نمائید.
اتم شناسی و علوم هسته ای یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری است که می تواند و باید در خدمت رفاه ملّت‌های جهان و رشد و توسعه‌ی همه‌ جوامع انسانی باشد. گستره‌ کاربرد علوم هسته ای طیف وسیعی از نیازهای پزشکی، انرژی و صنعتی را پوشش می دهد که هر یک از اهمّیت شایسته ای برخوردار است.به این دلیل می توان گفت که فنآوری هسته ای جایگاه برجسته ای در حیات اقتصادی را به خود اختصاص داده است و با گذر زمان و افزایش نیازهای صنعتی، پزشکی و انرژی به طور فزاینده ای اهمّیت آن بیشتر خواهد شد و به همین میزان، تلاش برای دستیابی به انرژی هسته ای و بهره گیری از آن نیز افزایش می یابد.
ملّت های خاورمیانه که مانند دیگر ملّت های جهان تشنه‌ صلح و امنیّت و پیشرفت اند حقّ دارند که با بهره گیری از این فنآوری جایگاه اقتصادی و موقعیّت برتر نسل های آتی خود را تضمین کنند. شاید یکی از اهداف غبارآلود کردن فضا در مورد برنامه های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران این است که مانع از توجّه جدّی ملت های منطقه به این حقّ طبیعی و ارزشمند خود شوند.
طَرفه آنکه، تنها مجرم اتمی جهان اینک به دروغ خود را مدّعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی می کند در حالیکه یقیناً هیچ اقدام جدّی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هسته ای آمریکا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی می توانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بین‌المللی در این زمینه به ویژه ان. پی. تی ،‌ سرزمین اشغال شده‌ فلسطین را به زرادخانه ای مُبدّل سازد که انبوهی از سلاح های هسته ای در آن ذخیره شده است؟
نام اتم به همان میزان که بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشت ترین واقعه‌ تاریخ و بزرگترین نسل کُشی و سوء استفاده از دستاورد علمی انسان نیز است. هر چند که کشورهای متعدّدی اقدام به تولید و انباشت سلاح هسته ای کرده اند که فی نفسه می تواند مقدمه‌ی ارتکاب جُرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، امّا فقط یک دولت مرتکب جُرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریکا است، که ملّت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
از زمانی که انفجار نخستین جنگ افزارهای هسته ای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعه‌ای انسانی با ابعاد بی سابقه در تاریخ آفرید و امنیّت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاح ها مورد اِجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هسته ای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملّت، نظامی و غیر نظامی،‌ کوچک و بزرگ،‌ زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسل های بعدی نیز خسارتهای جبران ناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتّی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدّی مسلم ترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی قلمداد می گردد.
به لحاظ نظامی و امنیّتی نیز به دنبال دست یابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هسته ای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتّی نظامی،‌ خواست مؤکد و مکرر جامعه‌ جهانی برای نابودی این سلاح ها توسط گروه انگشت شماری از دولت ها، که امنیّت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کرده‌اند، نادیده گرفته شده است.
اصرار این دولت ها برنگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاح ها، که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دسته جمعی و ایجاد امنیّت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمین شده همگانی نداشته و ندارد، ‌استمرار کابوس هسته ای جهان، را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شده‌اند تا هر یک از ابرقدرت ها توان خیالی پیدا کنند که بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساکنان کره خاکی منجمله خودشان را نابود کنند. بی دلیل نیست که این راهبرد، بازدارندگی مبتنی بر، نابودی تضمین شده متقابل، یا دیوانگی نام گرفته است.
برخی از دولت های هسته ای در سال های اخیر از نظریه‌ بازدارندگی در مقابل سایر قدرت های هسته‌ای بر مبنای، نابودی تضمین شده متقابل هم، فراتر رفته اند تا جائی که در راهبرد هسته ای این دولت ها بر حفظ، انتخاب هسته‌ای در برابر تهدیدات متعارف از سوی، ناقضین معاهده عدم اشاعه، تأکید شده است، در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرت هایی هستند که، علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هسته‌ای، حتّی در اشاعه عمودی و افقی این سلاح ها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاح های هسته ای و حمایت از سیاست های آن رژیم، در اشاعه‌ی واقعی این سلاح ها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقه خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدّی روبرو کرده اند و در رأس این دولت ها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
جا دارد که کنفرانس بین المللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید و انباشت سلاح هسته ای در جهان، بطور واقع بینانه راهکارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه کند تا بتوان گامی جدّی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات جهانی به پیش نهاد.
به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته ای،‌ دیگر انواع سلاح های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیائی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدّی علیه بشریت تلقی می شوند.
ملّت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملّتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح ها را حس می کند و آماده است همه‌ امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد.
ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ی همگان می‌دانیم.
سیّدعلی خامنه ای
27/فروردین/1389
1/جمادی الاول/1431
انتهای پیام/

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901280315


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 1:23 عصر | نظرات دیگران()

اختصاصی«جوان آنلاین»
اذعان عضو موثر جریان فتنه به تلاش برای انقلاب رنگی/ تاکید به بازگشت به حاکمیت با محور و شعار های جدید

 

با گذشت نزدیک به یکسال از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ابعاد جدید و ناگفته های بیشتری از این انتخابات و حوادث پس ا زآن افشا می شود. به گزارش جوان آنلاین یکی ازچهره های برجسته  جریان فتنه و از مسئولین برجسته اجرایی سابق کشور  برتلاش جهت وقوع انقلاب رنگی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری توسط این جریان اذعان کرده است.
به گزارش«جوان آنلاین»،این شخصیت موثر اصلاحات در یکی از جلسات جریان متبوع خود گفته است،ما با تاسی از انقلاب های رنگی فعالیت های انتخاباتی خود را سازماندهی کردیم.دراین رابطه تلاش و سرمایه گذاری زیادی هم کرده ایم اما موفق نشدیم.
وی همچنین برضرورت بازگشت سریع اصلاح طلبان به حاکمیت تاکید کرده و خواستار«شناسایی ظرفیت های جدید»،«کادرسازی و چهره سازی»،«گفتمان سازی منطبق به خواست اجتماعی» شده و تصریح کرده است:ما باید یک عقب نشینی تاکتیکی کرده و سعی کنیم وارد حاکمیت شده و با محور و شعار جدید فعالیت های خودمان را پی گیری کنیم.



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 117659

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=117659


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 8:24 عصر | نظرات دیگران()

شکست انقلاب رنگی؛ در قرقیزستان بعد از 5 سال، در ایران بدو تولد

خبرنامه دانشجویان ایران: پس از حدود 5 سال حکومت برخواسته از انقلاب گل لاله ای قرقیزستان این حکومت با تلافات گسترده سقوط کرد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، چهارم فروردین 1384 رژیم به ارث رسیده از دوران حاکمیت کمونیستی در قرقیزستان به دلیل دخالت های آمریکا برای برچیدن حکومت های کمونیستی شوروی سابق  سقوط کرد و مخالفان عسکر آقایف به حکومت رسیدند.

کمتر کسی تصور می کرد که شورش های موسوم به انقلاب گل لاله تنها بعد از پنج سال به ضد خود بدل شود و به این زودی رژیم برخاسته از انقلاب رنگی در قرقیزستان با موج فزاینده ای از شورش ها و مخالفت های مردمی مواجه شود ، آنگونه که همگان مرحله ای از جابجایی قدرت به شیوه ای خشونت بار را در قرقیزستان شاهد بودند .

اما 5 سال حضور و جولان نزدیکان سیاسی آمریکا و به ویژه قربان بیک باقی یف رئیس جمهور سابق وی به همن دلایل که انقلاب رنگی را به راه انداخته بود یعنیغصب قدرت و خویشاوند سالاری ، ایجاد انحصار اقتصادی و واگذاری فرصت ها به نزدیکان دولت، فساد اداری، محدود کردن آزادی های مدنی و بویژه ایجاد محدودیت برای رسانه ها از سمتش خلع شد

با سقوط این دولت که حاصل از نظریات کاخ سفید و سازمان سیا بود ÷س از اوکراین این دومین دولتی بود که نشان داد عمر انقلاب های مخملی به نیم دهه هم نمی رسد.

اما چرایی بروز انقلاب های رنگی  و جولان چند ساله و سپس سقوط در این کشور ها و شکست در نطفه این حرکت در ایران را می توان به رهبری حکیم و نیز درک سیاسی بالای مردم ایران دانست.

شباهت های گسترده ای میان حرکت موسوی و حامیانش با انقلاب های رنگی کشورهای منشعب از شوروی سابق در انتخاب رنگ و بهانه تقلب در انتخابات و کشته سازی و شعارهایی چون دروغ گو خواندن رقیب و  ... نشان از هماهنگی و پیشروی یکسان دارد که البته سد اصلی این حرکت در ایران رنگ باخته بودن شعارهای موسوی بود.

شعار آزادی و هماهنگی موسوی با راهبرد براندازی که از سوی آمریکا برای ایران هدایت می شد در نگاه مردم ایران آنقدر زشت امد که اجازه پیش روی به موسوی را نداد.

عدم تمایل مردم ایران به زیر بار دیکتاتوری رفتن و حمایت از دروغ های موسوی باعث شد تا مردم ایران طی 8 ماه با گذشت از جان و مال خود فتنه را خاموش کنند.

به نظر می آید عبور از فتنه سبز در سال گذشته با هدایت رهبری و خواست و تبعیت ملت تنها دلیل شکست گسترده کودتای مخملی در ایران بود.

 

 

 

 

منبع ما : http://www.iusnews.ir/news/34-other/9141--5-.html

 

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/22 و ساعت 10:59 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا