برنامه - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزد ابلیس، مرگ هیچ یک از مؤمنان، ازمرگ فقیه محبوب تر نیست . [امام صادق علیه السلام]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
در همایش رسانه‌ای اورآسیا در قزاقستان مطرح شد:
انتقاد از سیاست‌های دوگانه غرب، حمایت از برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران

خبرگزاری فارس: شرکت کنندگان در همایش رسانه‌های اورآسیا با انتقاد از سیاست‌های دوگانه غرب، دسترسی به انرژی هسته‌ای صلح آمیز را حق ایران و همه کشورها دانستند.


به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در آستانه، برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران یکی از موضوعات مهم و فضاساز در نهمین همایش رسانه‌ای "اورآسیا " (Media Forum) در شهر آلماتی قزاقستان بود.
"رامین مهمان‌پرست " سخنگوی وزارت خارجه کشورمان در کارگروهی که به موضوع "فرهنگ سیاسی ایران و ایران ناشناخته " اختصاص یافته بود، سخنرانی کرد و به پرسش‌های مطرح شده پاسخ گفت.
مهمانپرست در سخنان خود به تشریح و ارزیابی اوضاع و فضای پیرامون جمهوری اسلامی و برنامه هسته‌ای کشورمان پرداخت و از وجود دوگانگی در موضع کشورهای غربی در قبال مسائل دموکراسی، حقوق بشر و منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای انتقاد کرد.
وی گفت که شناخت درست و واقع‌بینانه‌ای در مورد ایران در سطح جهانی وجود ندارد و چنانچه بخواهند ایران را بشناسند باید نظر ایران در مورد دنیای امروز را داشته باشند.
مهمان‌پرست با اشاره به مشکلات موجود در ساختار جهانی، تصریح کرد: اتخاذ روش‌های متناقض و دوگانه بدون تردید منجر به افزایش مشکلات بیشتری خواهد شد.
وی با تصریح اینکه کشورهایی که دارای سلاح‌های هسته‌ای بوده و حتی از آن بر علیه مردم استفاده کرده‌اند امروز در مقام داوری قرار گرفته اند، گفت: ما بر این باوریم که باید همه کشورها به فناوری صلح آمیز هسته‌ای دسترسی داشته باشند و هیچ کشوری حق ندارد از سلاح هسته‌ای بر علیه دیگران استفاده کند و در این مورد نه آمریکا و نه هیچ کشور دیگری نباید استثنا شوند.
سخنرانی مهمان‌پرست مورد استقبال اکثر شرکت کنندگان قرار گرفت و برخی از مهمانان در سخنرانی خود به حق قانونی ایران در این زمینه اشاره کردند.
"حیدر جمال " رئیس کمیته اسلامی روسیه با اشاره به برنامه هسته‌ای ایران گفت که غرب از این موضوع صرفاً به عنوان ابزار فشار بهره برداری می‌کند و دنبال درک واقعیت نیست و هیچ کس اعتقاد ندارد که نگرانی از بحث هسته ای ایران موجب اتخاذ این روش غرب در برابر جمهوری اسلامی شده است.
حیدر جمال تصریح کرد: بودجه نظامی آمریکا 70 برابر بیشتر از بودجه ایران است و برنامه هسته‌ای ایران در اصل بهانه‌ای برای آمریکا شده و واقعیت چیز دیگری است.
وی تاکید کرد: دلیل اصلی فشارهای آمریکا این است که امروز ایران تنها کشور دارای جایگاه مستقل و ذی نفوذ در منطقه بوده و دنبال تحقق سیاست مستقل است و وجود کشوری چون ایران برای آمریکا مشکل رقابت ایدئولوژیک را در پی داشته است و دلیل عدم قبول ایران از سوی این کشور نیز همین است.
حیدر جمال افزود: جامعه جهانی با تحلیل عمیق موضوع باید نسبت به ایران انعطاف بیشتری نشان دهد زیرا ایران همزمان با دفاع از حقوق قانونی دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته‌ای، به دفاع از هستی و تاریخ کهن خود برخاسته است.
"ماکسیم شفچینکو " روزنامه نگار مشهور روسیه تنش میان ایران و آمریکا را به جنگ ایران و عراق مربوط دانسته و در این رابطه به حمایت های واشنگتن از بغداد و حزب بعث اشاره کرد.
وی با تأکید بر اینکه در طول این جنگ مردم ایران درک کردند که در صورت حفظ وحدت و یکپارچگی، به نیروی بزرگ و شکست ناپذیر تبدیل می‌شوند، گفت: ما از قهرمانی های جوانان ایرانی خوب آگاه هستیم و معتقدیم که نظیر آن را در تاریخ معاصر کمتر داریم.
این روزنامه نگار سرشناس روسی، جمهوری اسلامی ایران را رمز آزادی در سراسر جهان عنوان کرد.
"یاروسلاف رزوم اف " کارشناس مسائل سیاسی قزاقستان نیز در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در آستانه افزود: عجیب است که همه دنیا از برنامه هسته‌ای ایران صحبت می‌کنند، چنانچه سلاح هسته‌ای موجب این همه نگرانی جامعه جهانی شده پس چرا در مورد دیگر کشورها که دارنده این سلاح هستند، سکوت می‌کنند؟
رزوم اف افزود: جمهوری اسلامی ایران همچون سایر کشورها حق طبیعی و قانونی دستیابی به انرژی صلح آمیز را دارد و مخالفت ها با این موضوع به مسائل سیاسی باز می‌گردد.
به اعتقاد کارشناسان شرکت کننده در این همایش، هیئت ایرانی با ارائه دلایل روشن و منطقی بار دیگر ثابت کرد که جمهوری اسلامی یکی از کشورهای دارای موضع روشن و ثابت در قبال مسائل جهانی و منطقه‌ای بوده و اعتمادسازی و احترام متقابل و پرهیز از زورگویی را یکی از مبانی اصلی برای حل و فصل مشکلات می‌داند.
در کارگروه ایران افرادی چون هوشنگ امیراحمدی رئیس انجمن دوستی ایران و آمریکا، شفچینکو از کانال یک روسیه، حیدرجمال رئیس کمیته اسلامی جمهوری روسیه، سفیر قزاقستان در انگلیس، «رابرت وکسلر» رئیس مرکز صلح خاورمیانه و همکاری‌های اقتصادی و نماینده سابق کنگره آمریکا از حزب دموکرات، «پریگنر» مسئول امور مربوط به ایران تلویزیون سوئیس و «پیترلاول» از کانال راشاتودی حضور داشتند و به ایراد سخنرانی پرداختند.
نهمین همایش رسانه‌ای اورآسیا (Media Forum) با حضور فعال سیاستمداران، کارشناسان و روزنامه نگاران کشورهای آسیایی و اروپایی و همچنین مسئولان و نمایندگان سازمان‌های بین‌المللی در روزهای سه شنبه و چهارشنبه در شهر آلماتی قزاقستان برگزار شد.

 

منبع ما :  http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902081215


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 89/2/8 و ساعت 6:56 عصر | نظرات دیگران()

اختصاصی"جوان آنلاین"
در دیدار اصلاح طلبان با ملی مذهبی ها مطرح شد؛جزئیات برنامه ریزی برای موج دوم فتنه

جریان فتنه به دنبال "قرقیزستانیزه" کردن ایران است.

 

اخبار بدست آمده از جلسات مشترک برخی از تشکل های منحله دوم خرداد با ملی – مذهبی ها جهت به راه انداختن موج دوم فتنه حکایت دارد.
به گزارش«جوان آنلاین» ،این تشکل منحله که اعضای موثر آن در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات نقش کمیته سناریو نویسی(همان کمیته معروف به ایکس) جهت عملیات میدانی را برعهده داشته است،اخیرا دیدارهای متعددی را با برخی نیروهای – ملی مذهبی برگزار کرده است.
در این جلسات که یکی دونفر از آزاد شدگان حوادث اخیر به همراه اعضای هم طیف خود حضور داشته اند،برخی افراد ناشناس دیگر نیز حضور بهم رسانیده اند که نشانگر ورود چهره های جدید با «کد پاک» می باشد.
گفته می شود در این جلسات برای احیای دوباره جریان فتنه بحث های فراوانی صورت گرفته و به دو محور اصلی منتهی شده است.2 محوری که هنوز انتخاب نهایی برای فازبندی نهایی از میان آنها اتخاذ نشده است.
درمحور اول که به «فاز به فاز تا انفجار» وطرح «قرقیزستانیزه کردن» تعبیر شده است،حاضرین در جلسه بر بهره گیری از مناسبت ها برای حضور در خیابان ها تاکید کرده و گفته اند،باید از روز جهانی کارگر و معلم شروع کرده و با ادامه دادن حضور خود درخیابان ها تا 22و 25 خرداد پیش رفته و بتوانیم شیب اعتراضات را تا 18 تیر افزایش دهیم.
همچنین دراین جلسه تصریح شده است اوج این اعتراضات را باید از 18 تیر تا آغاز هدفمند کردن یارانه وشوک تورم حاصل از این طرح رقم زده و انفجار اجتماعی را مثل قرقیزستان ادامه داده و آن مقطع برنامه خود را هایی کنیم.
محور دوم نیز که در جلسات این طیف به «شوک درمانی» معروف شده،به این ترتیب است که باید به سمت یک چاشنی انفجار اجتماعی رجوع کرد.در گفتگوهای انجام شده این شوک،«ترورنمایشی یک اصلاح طلب» تعریف شده است.
گفتنی است اخیرا ،عبدالله مهتدی دبیر کل زحمتکشان کردستان نیز در جلسه ای با حضور اعضای سیاسی دفتر سیاسی کومله از تصمیم سرویسهای اطلاعاتی اشغالگران (سیا و موساد) در عراق مبنی بر ترور نمایشی یکی از سران فتنه پرده برداشته است.
وی در این جلسه اعلام کرده است که سازمان سیا به دنبال هماهنگی با خود سران جریان است تا با ترور نمایشی یکی از آنها بتوانند یک شوک بزرگ به این جریان داده و مجددا بتوانند جریان اغتشاش را راه اندازی کنند .همچنین وی تلویحاً اعلام داشته که ما و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بایستی بدنبال ترور یکی از سران سبز باشیم تا بتوانیم کنترل را از دست رژیم ایران خارج نماییم.
این گزارش حاکی است که این طیف معتقدند حداقل فایده این روش با تاسی از روش های قتل های زنجیره ای خارج کردن جریان خود از چترامنیتی بوده و اندکی فضا برای ما فراهم خواهد شد.
شایان ذکر است این اقدامات و محورهای مورد بحث در جریان اصلاح طلبان در حالی صورت می پذیرد که آنان پیش ازاین درجریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شکست الگو گیری از روش های انقلاب رنگی را تجربه کرده و تاکید دوباره آنان بر این روش ها از ذهنی شدن آنان وفقدان تجربه پذیری از گذشته در میان این جریان حکایت دارد.
همچنین تاکید بر روش شوک درمانی ترورنیز در حالی مورد توجه قرار گرفته که فتنه گران در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز برای افزایش میزان آراء خود در نظر سنجی سعی در پیاده سازی این روش داشتند که برنامه آنان با هوشیاری نهادهای مربوطه ناکام ماند.



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 291164

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=291164


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/4 و ساعت 7:10 عصر | نظرات دیگران()


پیام حضرت آیت الله العظمی خامنه ای رهبر معظم انقلاب به اجلاس بین المللی خلع سلاح هسته ای و تاکید ایشان بر غیر نظامی بودن برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران بدون شک پیامی های رسایی برای باند الحادی-التقاطی رژیم صهیونیستی داشت. اما آن چیزی که در این میان از اهمیت وافری برخوردار است کالبد شکافی از مواجه سران جریان سبز با این برنامه ها است.




به گزارش اختصاصی حقیقت نیوز -شکی نیست که مهمترین دلیل برگزاری این کنفرانس اثبات حقانیت برنامه های هسته ای ایران  در برابر آمریکائیها و رژیم صهیونیستی بود و اکنون که باراک اوباما بر خلاف تصور حامیان سبز وی در ایران که مرتبا با تملق گوئی و چاپلوسی قصد زد و بند با اوباما را داشتند به شکلی خیلی واضح پیام خود را به رییس جمهور آمریکا رساند.

 اما واقعا پشت پرده فشارهای باراک اوباما به ایران و چیست؟ شکی  نیست که این خواسته اصلی باندهای صهیونیستی در کاخ سفید می باشد که با اخاذی از اوباما وی را وادار به موضع گیری در حد حمله اتمی به ایران اسلامی نموده اند..

از طرف دیگر مثلت موسوی – کروبی و خاتمی  از یک سو به حمایت ظاهری از دستاوردهای هسته ای ایران می پردازد و از سوی دیگر در پیامهای محرمانه ای که با مقامات لابی صهیونیستی در واشنگتن رد و بدل نموده است مرتبا  ایران را به «تلاش برای ساختن سلاحهای هسته ای» متهم نموده است.

به گفته برخی از بزرگان نظام اسناد مربوط به پیامهای رد و بدل شده توسط مثلت موسوی – کروبی و خاتمی  و مقامات آمریکائی همگی به قوه قضائیه تحویل داده شده اند و این یکی از دلایل تاخیر در رسیدگی به برخی از پرونده های امنیتی  بوده است تا با شناخت کافی و وافی از عملکرد سران جریان سبز به اتهامات آنها رسیدگی شود.

به هر تقدیر برگزاری کنفرانس خلع سلاح  هسته ای با میزبانی جمهوری اسلامی در حالی صورت می گیرد که بسیاری از افرادی که ادعای حمایت از این کنفرانس را دارند و داعیه حمایت از برنامه صلح آمیز اتمی ایران را نجوا کردند  خود دائما بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران مشغول به فعالیتهای خرابکارانه می باشند.

به عقیده برخی از مقامات بلند پایه نظام شکی نیست که فعالیتهای مثلت  موسوی – کروبی و خاتمی با هدف حمایت از تهدیدات اتمی اوباما و شروع فاز دوم کودتای سبز  صورت گرفته است. که با نگاهی به سایت های منتسب به این افراد می توان به وضوح سیر حرکتی این باند را در جهت خواست آمریکایی ها رصد کرد.

باند میرحسین موسوی  در حالی به ظاهر بر حفظ استقلال جمهوری اسلامی و همچنین تداوم عزت ایرانیان تاکید می کنند که خود باعث فرار شهرام امیری شدند و خود اطلاعات بسیار بیشتری در مورد تاسیسات فردو را از طریق کانالهای غیر رسمی در اختیار مقامات آمریکائی قرار دادند. اکنون نیز این افراد معلوم الحال با ادعای حمایت از نظام در خفا با مقامات مستکبر آمریکائی مشغول برگزاری جلسه می باشند.

اکنون اهداف شخصی و گروهکی این باند باعث شده تا منافع دراز مدت نظام مقدس ولائی فدای قدرت طلبی آقایان شود و شاید این گناهی نابخشودنی باشد.
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/30 و ساعت 8:59 عصر | نظرات دیگران()

گاف‌های مکرر VOA در برنامه حمایت از هولوکاست

 

شبکه تلویزیونی صدای آمریکا در ویژه‌برنامه‌ای با هدف حمایت از هولوکاست، دچار گاف‌های متعددی شد که آن را از یک برنامه با موضوعی تکراری و خسته‌ کننده، به ویژه‌برنامه‌ای سرگرم‌کننده تبدیل کرد!

به گزارش فارس، شبکه ایران نوشت؛ شبکه تلویزیونی صدای آمریکا در برنامه "روی خط " خود با دعوت از یک استاد ایرانی از دانشگاه حیفای اسراییل به نام "سلی شاهور " تلاش کرد با حمله به مواضع احمدی‌نژاد در مورد پدیده هولوکاست، به دفاع از حقانیت این پدیده بپردازد اما گاف‌های متعدد دست‌اندرکاران، آن را از یک برنامه تکراری و خسته‌کننده به ویژه‌برنامه‌ای سرگرم‌کننده تبدیل کرد!

* من هم معتقدم برخورد غرب با منتقدان هولوکاست ضد دموکراسی است!
این استاد دانشگاه در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه آیا ادعای احمدی‌نژاد درباره نبود آزادی بیان در غرب به خاطر عدم اجازه به افراد برای تحقیق در مورد هولوکاست، ادعای پوچی نیست؟ در کمال ناباوری مجری گفت: البته در برخی از کشورهای اروپایی تکذیب هولوکاست جرم به حساب می‌آید و به نظر من این موضوع، پدیده‌ای بر ضد دموکراسی است.
مجری برنامه با قطع صحبت مهمان حاضر در برنامه تصریح کرد: پس صحبت‌های احمدی‌نژاد دروغ است که گفته اظهار نظر درباره هولوکاست جرم است. بلکه در واقع فقط انکار یا تکذیب آن در کشورهای اروپایی جرم به حساب می‌آید و صحبت در مورد تایید آن جرمی محسوب نمی‌شود!
شاهور بی‌توجه به هدف صدای آمریکا از دعوت وی به این برنامه، در پاسخ به مجری ادامه داد: البته در برخی از کشورها حتی اظهار نظر در مورد هولوکاست هم جرم به حساب می‌آید.
مجری نیز در اظهارنظری جالب، اظهارات این استاد دانشگاه را اینگونه توضیح داد که البته این امر به این دلیل است که فضایی ایجاد نشود تا دوباره نازیست‌ها روی کار بیایند و در این صورت اگر دقت کنیم می‌بینیم که این حرکت، ضد دموکراسی نیست!

* گاف تهیه‌کننده در پخش تصاویر زمینه
گاف بعدی صدای آمریکا هنگامی رخ داد که مجری در بخشی از برنامه، با بیان این ادعا که صحبت‌های احمدی‌نژاد احساسات یهودیان را جریحه‌دار کرده است، اظهار داشت: یهودیان می‌گویند هولوکاست یک اعتقاد است و احمدی‌نژاد به اعتقادات آنها توهین کرده است.
اما در همین لحظه تصاویر دیدار احمدی‌نژاد با یهودیان ضد صهیونیست پخش می‌شد که نشان می‌داد یهودیان به خاطر اعتراض شجاعانه رییس‌جمهور ایران به سران رژیم صهیونیستی که آبروی یهودیان را در سراسر جهان خدشه‌دار کرده‌اند، از وی قدردانی می‌کنند.
در همین هنگام مجری برنامه پرسید آیا در قبال این توهین احمدی‌نژاد به یهودیان، تاکنون یک بار هم شاهد بوده‌ایم که اسراییل به اعتقادات مسلمانان توهین کند؟ و استاد ایرانی ـ اسراییلی نیز در پاسخ گفت : بله!
وی اینطور ادامه داد که در اسراییل هم کسانی هستند که به مسلمان‌ها توهین می‌کنند و در ادامه ادعا کرد که البته الان کمتر شده است.

* کوره‌های آدم‌سوزی در اسراییل!
در ادامه گاف‌های پی‌ در پی این ویژه‌برنامه صدای آمریکا در حمایت از هولوکاست، مجری تلویزیونی از شاهور پرسید آیا می‌شود دانشجویان ایرانی به صورت گروهی به اسراییل بیایند تا بتوانند کوره‌هایی را که در آن یهودیان را سوزانده‌اند و الان به عنوان یک سند موجود است را ببینند تا دروغ بودن اظهارات آقای احمدی‌نژاد بیش از پیش مشخص شود؟!
این استاد دانشگاه که از اطلاعات ناقص مجری برنامه متعجب شده بود، در جواب گفت: در اسراییل کوره‌ای وجود ندارد. در واقع مسئله کوره‌های آدم‌سوزی مسئله‌ای مربوط به جنگ‌های جهانی است و مکان کوره‌ها هم در آلمان و لهستان است.
مجری دوباره سریعاً با قطع صحبت‌های مهمان برنامه گفت پس می‌شود آنها به این کشورها بروند تا اسناد را ببینند؟!
این گزارش حاکی است که در خلال این ویژه‌برنامه نیز صحبت‌هایی از محمد خاتمی رییس‌جمهور سابق، محسن آرمین، صادق زیباکلام، مجتبی واحدی و مهدی کروبی در تایید تلویحی پدیده هولوکاست پخش می‌شد.
این سومین ویژه‌برنامه در رابطه با موضوع هولوکاست بود که از صدای آمریکا با اتفاقاتی خنده‌دار پخش شد.

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcj8aevyuqey8z.fsfu.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 9:12 صبح | نظرات دیگران()

سلیمی‌نمین در گفت‌وگو با شبکه ایران/3 و پایانی
برنامه هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم جلوگیری از چرخش قدرت بود
آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجهه‌ایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحث‌های تبلیغاتی آنها مطرح می‌شد که رهبری با این امر موافق نبود.


میثم تولایی- اهمیت بالای موضوع بررسی رفتار سیاسی رهبر معظم انقلاب در سه دهه گذشته ما را بر آن داشت که با عباس سلیمی نمین هم صحبت شویم؛ کسی که از شخصیت های مطرح در این باره شناخته می شود.

بخش اول و دوم مصاحبه شبکه ایران با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران پیش از این منتشر شد. اکنون بخش سوم و پایانی این گفت وگوی جالب را با هم می خوانیم.

بعد از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه خبرگان چه مسائلی پیش آمد؟

این خود مقوله‌ای است، مقام معظم رهبری خود در آن زمان جزء طرفداران شورای رهبری بودند که در خبرگان رای نیاورد و البته در خبرگان توجه ویژه‌ای به شخص ایشان وجود داشت و چون نظر امام در جلسه خبرگان مطرح نشد افرادی که مطرح بودند در معرض توجه قرار گرفتند و خوب مرور شدند، در این میان مزیت‌های آیت‌االه خامنه‌ای نسبت به دیگران بیشتر بود اما متاسفانه یک جریان سیاسی موضع‌گیری‌هایی را به صورت علنی در این باره داشتند و حتی بعد از آن از کانال رسانه‌ای به سید احمد خمینی مراجعه کردند و این بحث را مطرح و اعلام کردند که با ایشان همراهی می‌کنند و درصدند که فرزند امام خود را به عنوان رهبر مطرح کند.

پاسخ یادگار امام به این اقدامات چه بود؟

حتی بعد از این که خبرگان رهبری، انتخاب را صورت دادند، عده‌ای از نمایندگان مجلس و سیاسیون در جماران جمع شدند و این خواسته را از سید احمد خمینی داشتند اما ایشان موضع جوانمردانه‌ای در این قضیه گرفت و دست رد به سینه آنها زد. فرزند امام تاکید داشت که در این مورد به وصیت امام عمل می‌کند و با استناد به فرمایشات امام، پایبندی خود را به نظر ایشان  نشان داد و هرگز تحت تاثیر بحث‌هایی برخی مطرح می‌کردند تا او را در مقابل رهبری قرار دهند، قرار نگرفت. در اینجا فهم سیاسی و درایت سیاسی احمد آقا  موجب ابتر ماندن این حرکت شد.  در دوران نیز رهبری با وجود این که همه جریانات سیاسی متفق بودند که ما هیچ فردی را بهتر از مقام معظم رهبری نداریم، متاسفانه باز هم در مقاطعی همان صف‌بندی‌های گذشته  تاثیرات خود را مجددا گذاشت بعضی همان تقابل‌های گذشته را مجددا در شرایط جدید مطرح کردند و وقتی در جلسات صحبت می‌شد که یعنی واقعا شما کسی را دارید که توانمند‌تر، عالم‌تر و فقیه‌تر از ایشان باشد دوباره آقای منتظری را مطرح می‌کردند گرچه می‌دانستند که چنین امری در جامعه قابل پذیرش نیست اما با وقاحتی که هیچ فهم سیاسی و فهم مدیریتی در آن نیست مدعی بودند فردی که در مقابل امام ایستاده، از آدم فاسدی مثل مهدی هاشمی دفاع کرده از رهبری فقیه‌تر است. در این زمینه به خصوص آمدند خاطرات آقای ناظمی را تنظیم کردند و تلاش کردند هم امام را تخریب کنند و هم جایگاه جدیدی را برای منتظری رقم بزنند چون طرح مجدد آقای منتظری ممکن نبود الا با تخریب امام. در واقع تقابل اصلی منتظری با امام بود، حتی در آن ایام مقام معظم رهبری و کسانی دیگر نزد امام رفتند و خواستند که مواضعشان را درباره آقای منتظری تعدیل کنند اما امام  قاطعانه گفتند که نمی‌توانند و قاطعیت ایشان موجب شد که  آقای منتظری حذف شود.

علت این تلاش ها چه بود؟

البته این قضایا ریشه در مشکلاتی داشت که طی چندین سال خودش را نشان داد. از جمله مواردی که تبعیت پذیری آقای هاشمی از ولایت محک خورد و ایشان بدون نظر مثبت امام و یا علی رغم اطلاع از نظر منفی امام آقای منتظری را در خبرگان آوردند و تلاش کردند تا به عنوان رهبر آینده مطرح کنند. در این قضیه آیت‌الله خامنه‌ای و حتی مرحوم آیت‌الله مشکینی و دیگران از نظر امام اطلاع نداشتند اما آقای هاشمی اطلاع داشت و حتی به دیگران هم اطلاع نداد و به نظر امام در این قضیه تن نداد. می‌خواهم بگویم که تنها اراده و تشخیص امام بود که منجر به آقای حذف آقای منتظری شد و تمامی مطالب تاریخ بر این گواه است با این حال که برخی تلاش کردند امام را تخریب کنند تا بتوانند  آقای منتظری را مطرح کنند که خوشبختانه توفیقی نیافتند، چون جایگاه امام در جامعه بالاتر از این بود که  چنین تلاشی از جانب این گروه سیاسی بتواند با جایی برسد.

این گروه سیاسی برای تضعیف جایگاه رهبری آیت‌الله خامنه‌ای و طرح مجدد آقای منتظری در برهه‌هایی به خصوص در زمان مجلس ششم تلاش‌های بارزی کرد اما نتوانست موفق شود. برخی تقابل‌های فکری و مدیریتی هم در این فضا به وجود آمد اما راه به جایی نبرد.

آیت الله خامنه‌ای طی سالهای رهبریشان به طور قاطع و جدی از بحث قانون اساسی و اجرای قانون اساسی دفاع کردند، به ویژه در ارتباط با بحث ریاست جمهوری برخی تمایل داشتند قانون اساسی را در این بخش تعطیل کنند تا آقای هاشمی برای بار سوم، چهارم و پنجم و ششم هم بتواند بر مسند ریاست جمهوری باقی بماند، در اینجا رهبری به طور قاطع ایستادند و این یکسری مسائل جدیدی را موجب شد.

همچنین سه موضع از سوی رهبری حساسیت‌ها‌یی را ایجاد کرد؛ اول تاکید ایشان بر چرخش قدرت بر اساس قانون اساسی؛ دوم برخورد جدی با برخی انحرافات اقتصادی و سوم مهار برخی نیروهای واداده فکری که نسبت به مبانی و اصول انقلاب دچار تجدید نظر طلبی شدند. این سه موضوع در آن زمان موجب شد تا تقابل‌هایی را در عرصه مدیریت کلان کشور شاهد باشیم که خوشبختانه در همه این عرصه‌ها، رهبری به رشد فکری جامعه متکی بودند و همین امر موجب می‌شد تا این تقابل‌ها صورت آشکار پیدا نکند. حتی در بحث جلوگیری از تغییر قانون اساسی، رهبری چند بار آشکارا با مردم سخن گفتند و همین موجب شد که آن جریان و جریاناتی که این چنین تمایلاتی داشتند در انزوا قرار بگیرند.

 در موضوع مقابله با انحرافات اقتصادی نیز رهبری خود دعوت کننده جامعه به این امر بودند و در این زمینه به مطالبات جامعه دامن می زدند و همانند مشی امام در واقع به مطالبات مردم جهت می‌دادند، که البته پذیرش این جهت‌دهی برای کسانی که مایل نبودند این مسائل را بپذیرند، سخت بود. در دهه اول رهبری، ایشان یک بار وزرا را خواستند با توجه به اینکه نظام استحکام پیدا کرده بود و ترورها تقریبا به صفر رسیده بود، لذا به آنها گفتند که خوب است که عزیزان سطح استفاده از اتومبیل‌های بیت المال را کاهش بدهند لازم نیست دیگر با بنز تردد کنید، همین پیکان کفایت می کند - آن موقع پیکان ماشین تولید داخلی بود- بعد هم گفتند که اگر یک مسئولی خودش ماشین داشته باشد، شرعا نمی‌تواند برای کارهای شخصی‌اش از ماشین بیت‌المال استفاده بکند. وزرا رفتند پیش آقای هاشمی که آقای هاشمی چه کار کنیم  ایشان گفتند حالا بینید که خود رهبری مثلا در مورد  وسایل نقلیه خودش این کار را می‌کند یا نمی کند اجازه بدهید ببینیم که خودشان چه کار میکنند؛ و به این ترتیب بحث جلوگیری از تجمل‌گرایی مسئولین  را که رفته رفته داشت باب می‌شد، لوث کردند.  خوب این تقابل ها محسوس بود و رهبری با این مسائل موافق نبودند اما در عین حال از طریق ساختار نظام هم خیلی امکان اصلاح نبود و نظر ایشان را به چالش می کشیدند. اما به هر حال افزایش مطالبات جامعه و جهت دهی به آن در این زمینه، وضعیت این جناح‌‌های سیاسی را مقداری مخاطره آمیز می‌کرد و نتوانست در دوم خرداد 76 مجددا قدرت را به دست گیرند و آقای خاتمی رای آورد. در این دوران درصدی از قدرت اینها کاسته شد اما در عین حال آقای خاتمی امتیازاتی به آنها داد و شاید بشود گفت که عمده مدیریت اقتصادی دراختیار کابینه آقای هاشمی ماند، در واقع یک گام به چرخش قدرت نزدیک شده بودیم اما این چرخش قدرت واقع نشده بود.

در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری هم موضوع چرخش قدرت وارد فاز جدید و بسیار ملموسی شد...

بله، مقام معظم رهبری در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری بسیار صریح‌تر و روشن تر از ضرورت چرخش قدرت در کشور سخن گفتند و این بحث ها منجر شد که  کاندیداهای جوان و نیروهای جدیدی جرات پیدا کنند تا به میدان بیایند و در ثانی در نهایت یک نیروی جوانی رای آورد و توانست آقای هاشمی رفسنجانی را که مدتی از قدرت دور بود و خواست دوباره به قدرت برگردد، شکست دهد. این شکست یک نگرانی جدی را در بین اطرافیان آقای هاشمی بوجود آورد که اگر این بحث تداوم پیدا کند دیگر امکان بازگشت دوباره آنها به قدرت ناممکن خواهد بود، لذا همه بسیج شدند برای این که بتوانند نتایج انتخابات دهم را  از آن خود بسازنند، اما این مساله علی‌رغم سرمایه گذاری‌هایی  بسیار زیاد ممکن نشد. خود آنها هم تا حدی از این مسئله بی اطلاع نبودند که کار بسیار دشواری است چرا که اولا در ارتباط با رئیس جمهورها از ابتدای انقلاب تا کنون مردم تمایل داشتند، به رئیس جمهوری که انتخاب می‌کنند فرصت دوباره بر قدرت باقی ماندن را بدهند و این موضوع مختص ایران نیست و در تمام کشورها است، با این حال اینها آمدند و سرمایه گذاری کلانی کردند اما در عین حال این احتمال را از نظر دور نداشتند که اگر شکست خوردند چه کنند.

البته نکته اصلی در اینجا بی توجهی آنها به بحث چرخش قدرت بود که مشی رهبری است و این مطالبه در مردم ایجاد شده است. گرچه خواستند همه آنچه رخ داد را به دفاع رهبری از یک فرد محدود کنند اما نکته اصلی این بود که رهبری مایل نبودند که اینها بتوانند چرخش قدرت را در کشور متوقف کنند. آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجهه‌ایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و  تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحث‌های تبلیغاتی آنها  مطرح می‌شد که رهبری با این امر موافق نبود چرا که اصلاح و سالم سازی اقتصادی و مبارزه با انحرافات را تنها از این طریق ممکن می دانستند که چرخش قدرت بوجود بیایید و یک جریان سیاسی دائما در راس قدرت نباشند. بنابراین رهبری در دفاع از طرف مقابل آنها وارد میدان نشده بودند بلکه درصدد بودند تا از طریق قانونی چرخش قدرت صورت گیرد و بحثشان حمایت از این تدبیری بود که در قانون اساسی پیش‌بینی شده است.

 

منبع ما :  http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4187


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 9:30 عصر | نظرات دیگران()

یک برنامه 7 اپیزودی در مورد مردم محروم بلوچستان

کارگردان: شهید سیدمرتضی آوینی

 

3.2مگابایت/ با فرمت 3gp

دانلود کلیپ تصویری

مستقیم یا غیرمستقیم

 

47.9دمگابایت/ با فرمت Mpg

دانلود کلیپ تصویری غیرمستقیم

 

منبع ما : http://mobarezclip.com/


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 8:48 عصر | نظرات دیگران()
دکتر داوری
تکه ای از مناظره ی دکتر داوری و دکتر نوبخت در برنامه روبه فردا
شاخص فلاکت از کجا آمد؟!

+ یکی از معجزات موسوی در مناظره ها اختراع شاخص فلاکت بود!

??? کیلوبایت
دانلود کلیپ صوتی

شادی روح امام و شهدا صلوات

منبع ما :
http://mobarezclip.com/
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/10 و ساعت 7:7 عصر | نظرات دیگران()
چین درارتباط با برنامه هسته ای ایران همچنان خواهان دیپلماسی است
تهران - خبرگزاری رویترز از پکن گزارش داد: یانگ جیه چی وزیرخارجه چین امروز (سه شنبه) بار دیگرضمن ابراز مخالفت کشورش با تصویب قطعنامه یی ضد ایرانی علیه برنامه صلح امیز هسته ای تهران گفت، کشورش دیپلماسی و تعامل را ترجیح میدهد
یانگ افزود که کشورش همچنان راه حل دیپلماتیک را در پیش می گیرد.
به گزارش این خبرگزاری، اگرچه کشورهای غربی خواهان آنند که شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه یی ضد ایرانی را تصویب کند، اما با مقاومت هایی از جانب چین مواجه اند.
مترجمام**1450**1442

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/25 و ساعت 11:8 صبح | نظرات دیگران()
نقد سینمای ایران در برنامه "رو به فردا"
اردکانی:مدیریت سینما باید تکلیف‌‌اش را با آرمان‌ها روشن کند
سجادپور:سینمای موجود ما در شأن مردم ما نیست
جلیلی:خطوط قرمزی کشیده‌اند تا سینما به سمت انقلاب نرود
ده‌نمکی: اپوزیسیون‌نوازی، درد مدیران فرهنگی است

آخرین قسمت از "برنامه رو به فردا" در سال 88 با کارشناسی و اجرای وحید یامین پور در حالی میهمان خانه های مردم شد که به سراغ موضوع سینمای ایران رفته بود.

به گزارش رجانیوز، دفاع از تغییر سیاستهای معاونت سینمایی و جشنواره فیلم فجر در دوره تصدی شمقدری و سجاپور، موضوعی بود که با پیش آمدن سفری برای شمقدری، به عهده سجادپور گذاشته شده بود و در آن سو کارگردان فیلم به کبودی یاس یعنی جواد اردکانی عهده دار نقد این دوره از سینمای ایران بود. در طول برنامه نیز وحید جلیلی و مسعود ده نمکی با رویکردی نسبتا انتقادی سجادپور را مورد خطاب قرار دادند. اما حتی زمانی که وحید یامین پور نیز سوالات مهم چالشی از سجادپور پرسید، او با زیرکی تمام از پاسخ به آن طفره رفت و موضوع سخنش را ادامه داد.

جو کارشناسی و آرمانخواهانه حاکم به برنامه، نشان داد این برنامه استعداد خوبی برای ورود به موضوعات فرهنگی تخصصی دارد و به نظر می رسد آخرین قسمت رو به فردا در سال 88، نشانگر آغازی موفقیت آمیز و قوی برای مناظرات فرهنگی -البته با حاشیه سیاسی- در این برنامه بود.

در برنامه "رو به فردا" جواد اردکانی کارگردان سینمای دفاع مقدس گفت: طی 15 سال گذشته، مدیران سینمایی ما از این که در مقابل آرمان‌ها پاسخ بدهند، فرار کرده‌اند... سعی شده آرمان‌ها را زیرسبیلی رد کنیم یا نادیده بگیریم و یا با حرف‌های کلی، شعار دادن‌ها ایجاد تصور کنیم در حالی که در عمل، آرمان‌ها فراموش شده‌اند.

در بخشی از این برنامه، جواد اردکانی در خصوص جایگاه فیلم‌های ارزشی در سینمای ایران گفت: قبل از انقلاب سینمای ما، سینمای آرمان‌گریز و ناتوان در جذب مخاطب بود که با پیروزی انقلاب یک اتفاق بزرگ رخ داد، سینمای بعد از انقلاب تحت تاثیر انقلاب بزرگ، فراگیر و پردامنه‌ای که بخش‌های فرهنگی را هم متاثر می‌کرد تبدیل شد به سینمای آرمانگرا و اخلاق‌گرا که اتفاقا اقشار فرهیخته و مذهبی و ذائقه‌های بسیار دیگری که نمی‌توانستند جذب سینمای قبل از انقلاب شوند جذب این سینما شدند و ما در دهه 60 مواجه شدیم با یک سینمای پویا، شکوفا و سالم. که تقریبا -نه کاملا- می‌دانست به چه سمتی دارد می‌رود.

وی ادامه داد: حضرت امام(ره) برای این سینما یک افق و حدودی را تعریف کردند که کج دار و مریز، رفتیم جلو. میزان مخاطبان سینما خوب بود، تنوع در تولیدات نسبتا خوب بود، ذائقه‌های مختلف جدب سینما شده بود. حالا مذهبی‌ها هم به سینما می‌آمدند و عمدتا راضی برمی‌گشتند که موارد نقض هم دارد. بعد از پایان دوران دفاع مقدس ما تحولات اجتماعی را شاهد بودیم. سینمای ما در این فضای جدید به جای این که بهتر مدیریت بشود (چون فضا به نظرم طلب می‌کرد که بهتر مدیریت بشود) رها شد. آنچه که در دولت آقای هاشمی پیش روی فرهنگ قرار گرفت، اتفاقی که به نظر من شروعش از این بود که اصلاحات اقتصادی انجام شد که بدون در نظر گرفتن جایگاه فرهنگ و نیاز و الزامات بخش فرهنگ همه آن اصلاحات آمد به عینه در بخش فرهنگ هم اجرا شد و تأثیرش را هم گذاشت و ما رفتیم به سمتی که سینمایی داشته‌ باشیم پرمخاطب‌تر، آن موقع هم مسئولان سینمایی نمی‌گفتند سینمای گیشه‌ای بسازید، چون خیلی خوب نبود. می‌گفتند «فیلم پرمخاطب». و ما به تدریج وارد یک فضایی شدیم که اولا آن ساختار سینمایی که در دوره آقای بهشتی ایجاد شده بود و به نظرم برای نیازهای آن دوره مناسب بود- آرمانی نبود اما مناسب بود و خروجی‌های قابل قبولی داشت - آن ساختار در درون سینما شروع کرد به هم ریختن.

اردکانی در این برنامه گفت: اصرارهای جدی روی بحث نظارت دولت و تعامل دولت با سینماگر ایجاد شد و ما شروع کردیم یک عقب گرد را که این عقب گرد تا پایان دوره اصلاحات و تا همین الان ادامه داشت و یک اتفاق سه گانه افتاد. یعنی ما بسیاری از موضوعاتی را که به برکت انقلاب در سینما جدی شده بود، از دست دادیم. یعنی ریزش موضوعی پیدا کردیم. بسیاری از هنرمندانی را که به برکت انقلاب جذب سینما شده بودند، به عنوان نیروی انسانی و کادرهایی که می‌توانستند خیلی از اهداف را پیش ببرند یا از دست دادیم و یا آنها دچار استحاله شدند که خط استحاله به اعتقاد من به شدت جای بررسی دارد چرا که الان همچنان این خطر استحاله ما را دارد تهدید می‌کند.

وی ادامه داد: مهم‌تر از همه، ریزش سوم در مخاطب بود. یعنی ما همه آن اقشاری را که بعد از انقلاب به سینما آورده بودیم، شروع کردیم به از دست دادن‌شان و سینمای ما، کم‌کم اخلاق گریز شد و ناتوان در جذب اقشار فرهیخته و مذهبی به سالن سینما. یعنی ما برگشتیم به جایی که بودیم و فقط الان اخلاق‌ستیزی در فیلم‌های ما متناسب است با شکل‌هایی که در ممیزی اعمال می‌شود و طبیعی است که قبل از انقلاب ما خیلی شرایط‌ سینمای‌مان وحشتناک بود و قصد ندارم مقایسه کنم.

این کارگردان گفت: نکته‌ای که من خیلی از بابت آن متأسفم، این است که طی این دو دهه - یا 15 سال- همواره مدیران سینمایی ما فرار کرده‌اند از این که در مقابل آرمان‌ها پاسخ بدهند. یعنی همیشه سعی کرده‌ایم آرمان‌ها را یک جوری زیرسبیلی رد کنیم! یک جوری نادیده بگیریم و یک جوری با حرف‌های کلی، شعار دادن‌ها، حرف‌های قشنگ‌زدن‌ها، نوعی تصور را ایجاد کنیم در حالی که در عمل، واقعا این آرمان‌ها فراموش شده است.

* باید مقصد حرکت اتوبوس سینما مشخص باشد

اردکانی گفت: وقتی داریم در مورد سینما حرف می‌زنیم، خروجی‌های هر دوره،‌ با توجه به فیلم‌هایی که ساخته شده است، کاملا قابل اثبات است. چیزی که من علاقه‌مند هستم تا اتفاق بیافتد، این است که در شروع کار دوره مدیریت جدید، تکلیف خودمان را با آرمان‌ها معلوم کنیم.

سینمای ما الان سینمایی است که از طرف سینماگرها، مردم و مخاطبین سینما و مدیران با انتقادات بسیار زیادی روبرو است و هیچ‌کس الان نمی‌آید و بگوید که ما وضعیت مطلوبی داریم. من در این چند سال واقعا نشنیدم که کسی بگوید ما وضعیت مطلوبی داریم. در حالی که من معتقدم هر بخشی از سینما به عنوان یک صنعت، کارکردهای مختلفی باید داشته باشد. متمرکز می‌شوم روی آرمان‌ها اما اگر ما همه این‌ها را درست هم کنیم و استانداردها را روی مسایل کمی و کیفی اعمال کنیم و این اتوبوسی را که در این جاده دارد می‌رود را کاملا تجهیز کنیم، ولی متوجه نباشیم که این اتوبوس دارد به سمت کجا می‌رود، به هدف نمی‌رسیم.

*مدیریت سینما باید تکلیف‌‌اش را با آرمان‌ها روشن کند

کارگردان «به کبودی یاس» درباره مدیران جدید فرهنگی و سینمایی گفت: هنوز زمان نقد این تیم فرا نرسیده است و یک ذره زود است اما نشانه‌هایی این تیم بروز داده است که استنباط خود من این است که قرار است همچنان آرمان‌ها را نادیده بگیریم. شعارش را بدهیم اما عمل نکنیم. و من معتقدم که اگر ما تکلیف‌مان را با آرمان‌ها روشن نکنیم و افق سینما را معلوم نکنیم و همه هم و غم خود ا معطوف به این کنیم که اتوبوس سینما تجهیز شود، ممکن است سر از ترکستان در بیاوریم.

وی ادامه داد: باید تکلیف‌مان را با آرمان‌هایی که مقام معظم رهبری و مردم انقلابی بر روی آن تائید کرده‌اند معلوم کنیم. باید این نگرانی چندین ساله از سینماگرانی که آرمانخواه هستند، برطرف بشود و این حال بد، از سینماگرانی که آرمان‌گرا هستند و مخاطبان سینمایی که سینما را صرفا سرگرمی نمی‌بینند کمی گرفته شود تا حال آنها خوب شود. آقای سجادپور یک ذره به ما نوید این را بدهند که چه کارهایی قرار است انجام شود.

وی در بخشی دیگز از صحبت‌هایش در برنامه «رو به فردا» گفت: ما با چند تناقض در رفتار مدیران فرهنگی روبرو هستیم. اولین تناقض این است که مدیران فرهنگی عنوان می‌کنند که در عرصه فرهنگ باید کلی نگاه کرد اما جزئی عمل کرد. اما همه مدیران فرهنگی وقتی متصدی امر خاصی می‌شوند هیچوقت به تشریح پازل فرهنگی خود نمی‌پردازند که به نظر من فرار کردن از مسئولیت است و مدیریت فرهنگی کشور ما اصلا شاخصه‌های مدیریت فرهنگی را ندارد. الان هم آقای سجادپور دارند دیالوگ‌هایی را می‌گویند که مدیران قبلی گفته‌اند و خیلی برای ما آشنا است.

وی ادامه داد: نکته مهم بعدی این است که اگر ما رویکرد را معلوم نکنیم و وقتی مدیریت فرهنگی ما نمی‌تواند اتفاق محوری خود را معلوم کند و نگوید که بر چه اساسی دارد چینش انجام می‌دهد، نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود.

وی ادامه داد: خط قرمز‌ها باید عوض بشود، خب عوض بشود. با کدام ملاک؟. اگر قرار است پاک بشود، پاک شود با کدام ملاک؟. خط قرمز جدیدی قرار است کشیده شود، بشود اما با کدام ملاک؟. بدترین وضعیت رفتار دوگانه حاکمیت است یعنی حاکمیت منهای اینکه نماینده حاکمیت آقای سجادپور بوده یا آقای اربابی، آقای شمقدری بوده است یا آقای جلوه. مهم این است که حاکمیت رفتار دوگانه بروز می‌دهد. یعنی این که یک مدیر سیاست‌هایی را اعلام و اعمال کند و نفر بعدی بگوید به طور کلی این سیاست‌ها را قبول ندارم.

وی اظهار داشت: تهیه کننده‌ و کارگردانی که می‌خواهند فیلم بسازند، مخاطبی که می‌خواهد فیلم ببیند. در درجه اول باید اعتماد کند به حاکمیتی که نمایندگان آن این آقایان هستند. در بحث خط قرمزها و رفع توقیف‌ها من به شخصه به شدت گرفتار سردرگمی هستم. وزیر ارشاد در یک برنامه زنده تلویزیونی در خصوص رفع توقیف برخی از فیلم‌ها نقل به مضمون این جمله‌ها گفتند که :«ما معتقدیم که مردم ما قدرت تشخیص و تمییز دارند و داوری را به مردم می‌سپاریم».خیلی جمله قشنگی است اما به نظر من نتیجه‌اش در اجرا و عمل فقط سردرگمی است. یعنی اینکه ما دیگر نظارت نداریم. دیگر ممیزی نداریم. می‌گذاریم هنرمند کارش را بکند و مردم داوری کنند!

اگر قرار است نظارت و ارزشیابی نباشد و اگر هست ملاک‌هایش تغییر کند . من معتقدم رفتار سنجیده مدیریتی این است که ما بیائیم آن حوزه‌های جدید را تعریف کنیم. اما وقتی می‌بینم نزدیک به جشنواره با عجله این اتفاقات صورت می‌گیرد (بدون این که من موافق یا مخالف این رفع توقیف‌ها باشم) برای‌مان سئوال پیش می‌آید. یکدفعه تهیه‌کننده می‌بیند ملاک‌هایی که سال‌ها در ذهنش شکل گرفته است به هم می‌ریزد اولین مصداقش این است که سردرگمی به بار می‌آورد.

جلیلی: خطوط قرمزی کشیده‌اند تا سینمای ایران به سمت انقلاب نرود

«وحید جلیلی» در برنامه پنج‌شنبه شب «رو به فردا» که با حضور علیرضا سجادپور و جواد اردکانی برگزار شد، به عنوان کارشناس تلفنی برنامه، به ایراد نقطه‌نظرات خود در خصوص پرسش‌های مطرح شده پیرامون سینمای ایران پرداخت.

وحید جلیلی گفت: خطوط قرمزی دور سینمای ایران کشیده‌اند که سینماگر ما به سمت انقلاب نرود. اگر سینماگر بخواهد دست از پا خطا کند، به سمت انقلاب اسلامی برود، به سمت ارزش‌های نظام برود بلافاصله نگهبانان تیزهوش و شب بیدار این خطوط قرمز، سر و صدای‌شان بلند می‌شود.

این منتقد گفت: یکی از مهمترین مشکلات ما، طرح غلط مساله است. مثلا شما دارید در مورد سینمای ایران بحث می‌کنید. اول این که ببینیم این چیزی که در موردش داریم بحث می‌کنیم چقدر سینما است و ثانیا چقدر متعلق به ایران است؟ آیا اینکه در سال یک کمیتی فیلم ساخته می‌شود دلیل است تا بگوئیم سینمای ایران جزو ده سینمای برتر دنیا است. چرا که از 100 فیلمی که ساخته می‌شود 95 فیلم متعلق به شمال تهران است.پس این چه سینمای ایرانی است؟!. من به نظرم می‌رسد که دو مشکل اساسی در سینمای ایران داریم. یکی غلبه سفارشی سازی است و فیلمهای سفارشی در سینمای این کشور دارد حاکمیت می‌کند. انواع و اقسام فیلم‌های سفارشی داریم که یکی از مهم‌ترین جاهایی که سینمای ایران را سفارشی کرده جشنواره های جهانی است.

وی ادامه داد: یکسری دیگر از سفارش دهنده‌ها، بعضی از محافل نخبگانی هستند. سینمای ایران نسبت به سایر کشورها هنر کم‌خرجی است چرا که عمده بودجه از دولت می‌آید و طرف بدون اینکه بخواهد دست در جیبش کند، می‌تواند برود با فلان مدیر دولتی ارتباط برقرار کند و چند صد میلیون پول بگیرد و بعد ببیند که فلان مجله سینمایی چه نوع فیلمی را دوست دارد.

وی ادامه داد: نوع دیگر سفارش‌هایی است که شرکت‌ها می‌دهند، مثلا شرکت فرش و ده نفر می‌آیند پای کار و اصلا هم فکر نمی‌کنند سفارشی سازی است و دو‌ن شان هنرمند است و سرشان بالا می گیرند و ده تایی راجع به فرش فیلم می‌سازند.ولی اگر یکی به همین افراد بگوید بیائید راجع به خون‌هایی که برای استقلال و آزادی این مملکت ریخته شده فیلم بسازید، می‌گویند ما سفارشی ساز نیسیتم!

سردبیر مجله «راه» گفت: یک جریان سفارشی‌ساز دیگر هم، اسلام ظاهرگرا است که پایگاه اصلی آن در تلویزیون است و بزرگ‌ترین نمادی که از اسلام می‌شناسند، مادر بزرگی است که ته یک اتاق نشسته است و سجاده‌اش پهن است!‌ این اسلام ظاهرگرای منهای عدالت، اسلامی که روح دین را ندارد، عدالت‌خواهی درش نیست، اسلام انجمن حجتیه، این اسلام متأسفانه در بسیاری از مدیران فرهنگی ما، ریشه دوانده است و نسبتی با آن اسلام که در پیام مهجور حضرت امام(ره) به هنرمندان عنوان شد، ندارد. این اسلامی است که سفارش می‌دهد و برایش فیلم ساخته می‌شود.

* خطوط قرمزی کشیده‌اند تا سینمای ایران به سمت انقلاب نرود

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: مشکل دیگر خطوط قرمزی است که ما در سینمای ایران داریم و یک خطوط قرمزی داریم که باید شکسته بشوند. این بحثی که در قبال خطوط قرمز در برخی محافل مطرح می‌شود در مقبال خطوط قرمزهایی که من به آنها اشاره می‌کنم مسخره است. سال‌هاست و شاید بیش از دو دهه است که ما دچار یک خطوط قرمزی در سینمای کشورمان شدیم که این خطوط قرمز نگهبانانی دارد که به شدت مراقب هستند تا مبادا ذره‌ای از آن عدول شود. خطوط قرمزی دور سینمای ایران کشیده‌اند که سینماگر ما به سمت انقلاب نرود. اگر سینماگر بخواهد دست از پا خطا کند، به سمت انقلاب اسلامی برود، به سمت ارزش‌های نظام برود بلافاصله نگهبانان تیزهوش و شب بیدار این خطوط قرمز، سر و صدای‌شان بلند می‌شود و با انواع و اقسام شگرد‌ها تلاش می‌کنند تا اجازه ندهند یک چنین اتفاقی بیافتد.

صد فیلم در سال ساخته می‌شود، در طی دو دهه صدها فیلم ساخته شده است اما به تعداد انگشتان یک دست ما فیلم درست و حسابی راجع به انقلاب اسلامی نداریم.این جالب نیست؟!. و بعد ادعا می‌کنیم ما جزو ده کشور برتر جهان هستیم.

وی اظهار داشت: اساس سینما درام است و در انقلاب ما اساسی‌ترین چیزی که داریم ماجرا است. انقلابی که فراز و فرود‌های بسیاری در طی این 30 سال داشته است.چرا سینما به سمت این‌ها نمی‌رود؟!. کدام خطوط قرمزی کشیده شده است دور فیلمسازان ما که اجازه ورود به این‌ها را نمی‌دهند؟ خطی دور سینماگران ما است که از «آژانس شیشه‌ای» برسند به «به رنگ ارغوان»، از «لیلی با من است» برسند به «همیشه پای یک زن در میان است»، از «بچه‌های آسمان» برسند به «بید مجنون» که اگر ما حتی اصلا قضاوت ارزشی هم نکنیم و از لحاظ کارگردانی قضاوت کنیم، پسرفت سازندگان این فیلم‌ها را ببینیم.

وی گفت: ما هر موقع که به طرف انقلاب رفتیم و به طرف مضامین ناب مردمی انقلاب اسلامی رفتیم هم در هنرمان پیشرفت کردیم و به قله‌ها رسیدیم و هم با اقبال عمومی مواجه شدیم، اما شما می‌بینید که جریان دیکتاتوری روشنفکری کشور یک خطوط قرمزی، ایجاد کرده که کسی نمی‌تواند سراغ این‌ها برود.

جلیلی گفت: ممیزی فقط این نیست که مسئولی در وزارت ارشاد بگوید یک فیلم را کم یا زیاد کنند.

این منتقد و کارشناس در ادامه این پرسش را مطرح کرد که چرا درباره آلنده فیلم ساخته شده اما سینمای ایران، فیلمی درباره شهید رجائی نساخته و چرا جریان سینمای روز ایران به گونه‌ای رقم خورده که فیلمی درباره حزب‌الله لبنان ساخته نشود...

مسعود ده‌نمکی گفت: من فکر می‌کنم الان غریبه نوازی و اپوزوسیون نوازی به یک درد مبدل شده است. من فکر می‌کنم اگر قرار است بگوئیم ده فیلم رفع‌توقیف شده‌اند، در مقابل باید 100 تا 200 فیلم متناسب با آرمان‌ها تولید شوند.

* مردمی که رأی داده‌اند، توقع دارند تا عمل به آرمان‌ها عملیاتی شود

«مسعود ده‌نمکی» در این برنامه گفت: من فکر می‌کنم توقعی که از دوستان است خیلی بالاست و متناسب با شعارهای داده شده است، یعنی تحول، ما می‌توانیم، عدالت و .. این‌ها شعارهایی است که دوستان در قالب دولت و قبلا در قالب هیات مطرح می‌کردند و حالا در مرحله عمل باید امتحان پس داده شود. و این بحثی است که همه ما باید با هم کمک کنیم تا یک تحول اساسی روی بدهد.

کارگردان «اخراجی‌ها» گفت: دولت‌ها می‌آیند و می‌روند اما آن چیزی که از آنها باقی می‌ماند، خروجی و بنایی است که نهاده می‌شود. من فکر می‌کنم براساس شعارهایی که داده می‌شد در حوزه سینما توقع یک تحول اساسی می‌رود. حالا اگر در پایان این چهار سال این اتفاق افتاد می‌توانیم بگوئیم که دوستان موفق عمل کرده‌اند. اما اگر این کارنامه مثبت نبود می‌شود گفت که شعارهای خوبی داده شد در عمل اجرایی نشد. حالا اینکه چرا عملی نشد آسیب‌شناسی جدی می‌خواهد که نگرانی آقای اردکانی، یک نگرانی مقدسی است که تنها مختص به ایشان نیست. و اصلا این نگرانی تنها در زمینه سینما نیست.

وی ادامه داد: مردمی که رأی داده‌اند از همه از رئیس جمهور گرفته تا دیگران توقع دارند تا عمل به این آرمان‌ها عملیاتی شود و کوچک‌ترین اشتباه در معرض قضاوت و زیر ذره بین خواهد رفت، چون از دو طرف تحت فشار هستند. از یک طرف رقبا که نمی‌خواهند اتفاق جدیدی بیافتد و از یک طرف رفقا که توفقات زیادی دارند و این توقعات ایجاب می‌کند تا دوستان شتاب به خرج بدهند.

* اگر قرار است ده فیلم رفع‌توقیف شده‌اند، باید 100 تا 200 فیلم متناسب با آرمان‌ها تولید شوند

وی اظهار داشت: دوستان در همین جشنواره همه جور حسن نیت را به خرج دادند اما آیا وقتی فضا تغییر کند باز هم این حسن نیت وجود خواهد داشت؟!.

وی ادامه داد: من فکر می‌کنم الان غریبه نوازی و اپوزوسیون نوازی یک درد شده است. من فکر می‌کنم اگر قرار است بگوئیم ده فیلم رفع‌توقیف شده‌اند در مقابل باید 100 تا 200 فیلم متناسب با آرمان‌ها تولید بشوند. و اگر این اتفاق کفه دوم ترازو نیافتد بسیار خطرناک خواهد بود و باعث نا امیدی کسانی خواهد شد که به این دوستان امید بسته‌اند.

* روزمره‌گی خطری است که به نوعی مسئولین ما را تهدید می‌کند

این کارگردان ادامه داد: توقعی که از دوستان در حوزه سخت‌افزاری و نرم افزاری سینما می‌رود این است که بتوانند این تحول را در پایان دوره چهارساله خود ایجاد کنند اما اگر اتفاق نیافتد، حتی اگر 50 فیلم ارزشی هم ساخته بشوند اتفاق خاصی نخواهد افتاد. من فکر می‌کنم روزمره‌گی خطری است که به نوعی مسئولان ما را تهدید می‌کند. بحث تولید و اکران یک بحث روزمره‌ است در حالی که من معتقدم دوستان باید دو تیم بشوند، یک تیم باید وارد حوزه‌های اجرایی بشوند و یه بخشی هم باید وارد مسایل استراتژیک بشوند.

سجادپور: جای فیلم‌های تفکربرانگیز سالم در سینمای ایران خالی است

رئیس اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی گفت: میز سینمای ایران از آثار تفکر برانگیز سالم خالی است و این حرفی است که من ده سال پیش، 5 سال پیش و یکسال پیش می‌زدم و همین امروز هم آن را عنوان می‌کنم.

رئیس اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی گفت: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در وسط میدان و عرصه تقابل جهانی حضور داریم و اینجا جایی نیست که ما سلاح مهم این عرصه را فراموش کنیم و یا تغافل کنیم.

وی افزود: اگر کسی بخواهد ما را به سمت تغافل از این سلاح ببرد، خواسته یا ناخواسته، به ما ضربه می‌زند و خیانت می‌کند.

سجادپور گفت: من این توصیه را دارم همانطور که مدیران ارشد کشور و در رأس‌شان رهبر معظم انقلاب توجه ویژه‌ از نوع توسعه و پیشرفت

اولا به عرصه فرهنگ و ثانیا به موضوع سینما دارند، و بعد، نفر اول اجرایی کشور (ریاست جمهوری) این نگاه توسعه‌ای را دارند، می‌خواهم بگویم که همه ارکان جامعه که توجه دارند به مصلحت‌های نظام و آن چیزی که خون‌های زیادی به پایش ریخته شد تا برقرار بماند، مقوله سینما را باید حتما جدی بگیریم.

* سجادپور: چرا یک عده می‌خواهند نظام از سلاح سینما محروم باشد؟!

در بخش دیگری از این نشست، سجادپور در پاسخ به این سوال که شما قبل از پذیرش مسولیت به وجود مافیا در سینمای ایران اعتقاد داشتید و آیا همچنان بر روی حرف خود هستید یا خیر؟ گفت: چه در صحبت‌های بنده در سال‌های گذشته و هم دیگر اعضای تیم جدید مدیریت سینمای کشور این نکته مهم است که ما روی کلان نگری سینما تاکید داشتیم که 1- سینمای موجود ما در شأن مردم ما نیست. همیشه این را گفته‌ایم و اگر خلاف آن را دیدید بگوئید. در همین مدت که مسئولیت اجرایی سینما را به عهده داریم، سعی می‌کنیم دیگر از آسیب‌ها چیزی نگوئیم و باید در عمل نشان بدهیم. اگر شما الان از من تحلیل سینمایی بخواهید من سعی می‌کنم کمتر بیان کنم بلکه می‌گویم یکسال آینده نتیجه کار ما را خواهید دید.

وی ادامه داد: من قاطعانه عرض می‌کنم یک مورد هم در صحبت‌های ما نمی‌توانید پیدا کنید که با رفتار ما تعارض داشته باشد. به خاطر اینکه ما همیشه باید سینمای‌مان را فراتر از جزئیات محدود ببینیم و سینما را باید در یک کلیت بزرگ ببینیم. خیلی برای منجالب است که دائما بعضی‌ها می‌خواهند حواس نظام را به چند چیز معطوف کنند که ته ته آن، این است که ما اسلحه سینما را بگذاریم زمین. چرا یک عده می‌خواهند نظام از سلاح سینما محروم باشد؟! در حالی که اتفاقا ایران یکی از کشورهایی است که زیر ساخت خوبی در سینما دارد. بنابراین سینمای ایران وقتی جزو ده کشور برتر است چرا یک عده اصرار دارند تا آنرا درگیر جزئیات کنند تا به کلیات مهم نرسیم؟

سجادپور ادامه داد: آن جزئیات چه بود؟ یکی این که خطوط قرمز بسیار بسیار زیاد به جایی رسانده بود موضوع را که عملا موجب ایجاد یک شکاف جدی بین سینماگران و نظام شده بود. ما در صحبت مقام معظم رهبری با سینماگران در سال 85 که بارها پخش شد و کدگذاری شد مشخصا می‌فرمایند که سینما باید وارد مباحث انتقادی اجتماعی شود و مسایل مردم را مطرح کند و سینماگران نیز مباحث مربوط به مردم را نشان دهند. این جزئیات همان مسایلی است که نپرداختن به آن می‌تواند تمام سیستم را از مسایل کلان منحرف کند.

* خطوط قرمز ما چرا اینقدر زیاد بود که سینمای ما را تبدیل به یک سینمای پاستوریزه کرد؟

وی در این برنامه گفت: خطوط قرمز ما چرا اینقدر زیاد بود که سینمای ما را تبدیل به یک سینمای پاستوریزه کرد؟ سینمایی که آن‌وقت در روی میز سینما همه خالی است اما دو طرفش یک چیزهایی ریخته است. در یک طرف میز سینما انواع اثار سطحی، مبتذل و پوچ ریخته است که صرف سرگرمی هستند و تازه این هم نیستند. و آن طرف میز هم آثار تفکر برانگیز منحرف هستند که اصلا موضوع را غلط دیده بودند و آدرس غلط به مخاطب می‌دهند. این وسط میز سینمای ایران خالی بود از چه آثاری؟ از آثار تفکر برانگیز سالم خالی است و این حرفی است که من ده سال پیش، 5 سال پیش یکسال پیش و همین امروز من می‌زنم.

نکته دوم این است که ما باید خطوط قرمز را روشن کنیم. اما برخی آنقدر خطوط قرمز را زیاد می‌کنند تا خط قرمز اصلی پایمال شود. وقتی شما می‌گوئید دغدغه یعنی چه؟ سینمای فعال، جسور و نقد کننده یعنی چه؟، یعنی دارید نزدیک می‌شوید به یکسری خطوط. حالا اگر یکسری از مدیران اینقدر در این خطوط زیاده‌روی کرده باشند و سخت‌گیری کنند، دیگر فاتحه سینمای دغدغه متفکر اجتماعی خوانده است.

وی اظهار داشت: خطوط قرمز چیست؟ آیا ما خطوط قرمز نداریم. بعضی‌ها می‌گویند ما خطوط قرمز را کنار گذاشته‌ایم. من اصلا از این حرف تعجب می‌کنم مگر می‌شود شما فکر داشته باشید و خط قرمز نداشته باشید؟!. خطوط قرمز را همه دارند اما بحث اینجاست که خطوط قرمز را مشخص کنیم. خطوط قرمز ما دو چیز است و اصلا همیشه دو چیز باید می‌بود. اول خط قرمز اخلاقی و دوم خط قرمز اعتقادی است. فیلمی که می‌آید به اصول و ارکان اعتقادی ما توهین می‌کند، شرعا و عرفا وظیفه ما این است که کاملا جلوی آن بایستیم. اما واقعا سوال من این است که نقد یک شخصیت، نقد یک قشر، نقد یک موضوع اجتماعی کجایشان خط قرمز است و چه کسی گفته است این‌ها خط قرمز هستند؟! در سختگیرانه‌ترین حالت، زرد و صورتی هستند.

*سجادپور: برج‌عاج نشین‌هایی که بر رانت‌های سینما چنبره زده بودند، باید از برج عاج پائین بیایند

وی در ادامه این برنامه درباره رفع‌توقیف‌های سینمای ایران گفت: پای هر چه به صراحت و شفافیت گفته شده می‌‌ایستیم. اینکه فیلم‌های توقیفی را مطرح می‌کنند و می‌گویند راهی برای رسیدن به سینمای آرمانی است، از کجای حرف‌های ما در آمده است؟. ما نگاه به آینده داریم اما زخمی از گذشته مانده است که نمی‌توان به آن بی توجه بود و باید کمی به این زخم بپردازیم اما این ما را از نگاه به آینده دور نخواهد کرد. پس این یک مقدار بی انصافی عامدانه است که دوستان سرباز رقبا می‌شوند. ما به صراحت و شفافیت اعلام کرده‌ایم که ژانر‌های مورد نظر ما چیست. ژانر‌های مورد نظر ما پرداختن به موضوع جنگ نرم است. جنگ نرم موضوع مهمی است برای ما. سینمای اخته پاستوریزه اصلا فکر پرداختن به جنگ نرم را می‌تواند بکند؟!.

وقتی می‌گویم جنگ نرم، یعنی ما به سینمای فعال علاقه مندیم اما سینمای فعال، جسور و حافظ منافع ملی دارای چه شرایطی است؟. یکی از تحول‌هایی که در سینما مد نظر داریم این است که برج‌عاج نشین‌هایی که بی‌دلیل چنبره زده بودند بر رانت‌های سینما باید از برج عاج پائین بیایند. در عین حال افراد منزوی شده و آنهائی که به ناحق در ته صف قرار گرفته‌اند و دست‌شان از این رانت‌ها خالی بوده است، باید بیایند جلو. اینها فریز شده‌اند و نیروهایی هستند که در عین ظرفیت، استعداد و انگیزه فریز شده‌اند و یک فرصت می‌خواهند تا اطراف‌شان را گرم کنیم. در عین حال استعداد و نیروهای و خون تازه را باید به بدنه سینمای ایران تزریق کنیم. البته همین خون تازه هم جای بحث دارد. جرایاناتی به عنوان خون تازه در سینمای ایران در سال‌های گذشته سرریز شدند که اتفاقا خسارات زیادی را برای همین سینما ایجاد کردند. کسی که هنوز غوره نشده، مویز می‌شود و سر از خارج در می‌آورد و بیانیه‌های سیاسی صادر می کند. این خون تازه بود اما مسموم و خون مسموم بدتر طرف را می‌کشد. ما خون تازه سالم می‌خواهیم.

در این برنامه «سجادپور» از تلاش دو سال پیش «جواد شمقدری» برای رفع توقیف فیلم «درباره الی...» دفاع کرد و گفت: موفقیت این فیلم در جشنواره برلین چند روز پس از اهدای سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم فجر، موجب شد تا نقشه‌ همه رسانه‌هایی که برای تخریب مدیران فرهنگی و سیاسی ایران لحظه‌شماری می‌کردند، در هم ریخته شود.

وی همچنین چندین بار در این برنامه تأکید کرد که رفع توقیف «به رنگ ارغوان» نشان می‌دهد نگرانی آنها که رأی به عدم نمایش این فیلم داده‌اند، درست نبوده چرا که نمایش این فیلم برای مردم، نه تنها توفان که نسیم هم ایجاد نکرد.

منبه ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=46407


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/12/22 و ساعت 10:21 صبح | نظرات دیگران()
با حضور شمقدری، سجادپور و اردکانی
برنامه «رو به فردا» با موضوع نقد و بررسی سینما روی آنتن می‌رود

خبرگزاری فارس: برنامه رو به فردا با حضور جواد شمقدری، سجادپور و اردکانی امشب به بررسی و نقد سیاست‌های سینمایی دولت خواهد پرداخت.


به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، برنامه زنده تلویزیونی رو به فردا که امشب به نقد و بررسی سیاست‌های سینمایی دولت اختصاص خواهد داشت. در این برنامه جواد اردکانی فیلمساز، سجادپور دبیر شورای نظارت بر فیلم و فیلم وزارت ارشاد و جواد شمقدری معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص موضوعات مختلف سینمایی تبادل نظر خواهند کرد.

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812200501


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/20 و ساعت 7:21 عصر | نظرات دیگران()
   1   2   3      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا