تکذیب - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، ره نماید و ارشاد کند و نجات بخشد و نادانی، گمراه کند و بیراهه برد و تباه گرداند . [امام علی علیه السلام]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
تکذیب رئیس، تأیید نایب‌رئیس و ادامه تناقض‌گویی در فدراسیون ‌فوتبال
مذاکره با تریم و اریکسون، وضع مبهم قطبی و استعفای تاج

خبرگزاری فارس: مهدی تاج پس از مذاکره با فاتح تریم از سمت خود در کمیته تیم‌های ملی استعفا کرد.


به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، وضعیت مربیگری تیم ملی فوتبال مدت‌ها است که در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اگرچه افشین قطبی تا جام ملت‌های 2011 آسیا قرارداد دارد اما هر روز اخبار مختلفی از حضور مربیان دیگر در کادر فنی تیم ملی به گوش می‌رسد.

نقطه اوج این ماجرا زمانی بود که مهدی تاج، نایب رئیس فدراسیون و رئیس کمیته تیم‌های ملی با فاتح تریم سرمربی اسبق تیم ملی ترکیه مذاکره کرد. همزمان با این موضوع علی کفاشیان به عنوان رئیس فدراسیون با بیان اینکه "فاتح تریم را نمی‌شناسم " مذاکره با این مربی را تکذیب کرد و گفت: ما با مربیان مختلف صحبت می‌کنیم و نظرات آنها را جویا می‌شویم اما این بدان معنا نیست که مذاکره‌ای با فاتح تریم یا هر مربی دیگری برای حضور در تیم ملی صورت گرفته است. ما از آنها نظرات مشورتی می‌گیریم.

این در حالی بود که تاج مذاکرات خود را با تریم انجام داده بود. وی به عنوان فردی که نقش اصلی را در حضور افشین قطبی در تیم ملی ایران داشت، حالا به دنبال جانشین او است. گفته نایب رئیس فدراسیون فوتبال موید این نکته است. تاج می‌گوید: مذاکره با تریم یک کار سازمانی بود. معتقدم 2 یا 3 میلیارد هزینه کردن برای آوردن یک مربی خوب رقم زیادی نیست. به نظرم قطبی هم با مربیان بزرگ کار می‌کند.

تاج ادامه می‌دهد: مذاکره با مربیان دیگر شرط تدبیر و کاملا درست است. با تریم مذاکره کردم و اریکسون نیز حاضر بود با 1.6 میلیون (بدون اعلام واحد پول) سرمربی تیم ایران شود.
نایب رئیس فدراسیون فوتبال با اشاره دوباره به اینکه مذاکرات خوبی با فاتح تریم انجام داده درباره آمدن این مربی به ایران می‌گوید: این موضوع بستگی به نتایج نهایی مذاکرات دارد.

تاج همچنین از جدایی خود از کمیته تیم‌های فوتبال خبر می‌دهد و می‌گوید: هم قبل از عید و هم بعد از آن با آقای کفاشیان صحبت کردم و به ایشان گفتم مسئولیت ریاست کمیته تیم‌های ملی را به فرد دیگری واگذار کند. ایشان نیز پذیرفتند و دنبال فرد دیگری برای این مسئولیت هستند.

وی از ساختار جدید این کمیته نیز صحبت و اعلام می‌کند: قرار است کمیته تیم‌های ملی به شکل دیگری به کار خود ادامه دهد به این ترتیب که فوتسال زیر نظر کمیته فوتسال، تیم‌های جوانان زیر نظر کمیته جوانان و ... با تقسیم وظایف فعالیت کنند.

همه این اتفاقات در حالی رخ می‌دهد که مشخص نیست در فدراسیون فوتبال چه می‌گذرد. این برای اولین بار نیست که کفاشیان و تاج در یک موضوع واحد صحبت‌های متفاوتی را مطرح می‌کنند.

با توجه به اتفاقات رخ داده به نظر می‌رسد اختلافاتی بین کفاشیان و تاج وجود دارد. اگرچه ممکن است این دو در مواجهه با این سئوال آن را تکذیب کند اما اختلاف نظر درباره مذاکره با تریم و سایر مربیان و همچنین استعفای تاج از سمت خود در کمیته تیم‌های ملی این تصور را به وجود می‌آورد که در فدراسیون فوتبال اتفاقاتی در حال رخ دادن است و اختلافاتی وجود دارد، کما اینکه چنین موضوعی در صحبت‌های این دو مشخص است.

اینکه سرمربی تیم ملی چه کسی خواهد شد و اینکه افشین قطبی به کار خود ادامه خواهد داد یا خیر، سئوالاتی است که شاید مسئولان فدراسیون فوتبال نیز در حال حاضر نتوانند به آن پاسخ قطعی و روشن دهند.

به نظر می‌رسد فدراسیون فوتبال که این روزها به خاطر جدایی غلامحسین پیروانی و وضعیت مبهم تیم امید تحت فشار است با مشکلات به مراتب بزرگتری درباره تیم ملی بزرگسالان و وضعیت مربیگری افشین قطبی مواجه است. کسی چه می‌داند؛ شاید همین روزها شاهد حضور مربی جدید و یا حتی تمدید قرارداد قطبی باشیم. در فدراسیون فوتبال هر اتفاقی امکان پذیر است.

 

منبع ما:


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/17 و ساعت 10:17 صبح | نظرات دیگران()
مشایی اغلب مطالب منتشر شده به نقل از خود را تکذیب کرد
اظهارات مشایی درباره مدیریت انبیاء، رژیم صهیونیستی و مرتاض هندی

خبرگزاری فارس: اسفندیار رحیم مشایی درباره تدریس در محافل مذهبی از سن 14 سالگی، محوریت خدا در وحدت، دلایل اظهار نظر تخصصی در مسائل دینی، شکایت از روزنامه کیهان، مدیریت جامع انبیاء، رژیم صهیونیستی، تماس با مرتاض هندی و جن کرمانی توضیحاتی ارائه داد.


به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، اسفندیار رحیم‌مشایی مشاور و رئیس دفتر رئیس‌جمهور که در جلسه هفتگی جامعه اسلامی وعاظ جهت پاسخگویی به سوالات روحانیون این تشکل حاضر شده بود، در ابتدای سخن خود ضمن قرائت دعای الهم‌ عجل لولیک الفرج .... اظهار داشت: خداوند را شاکرم که توفیق حضور در این مراسم را عطا فرمود.
وی با بیان اینکه در برخی جاها خوانده‌ام که مشایی بنیانگذار یک مکتب خاص است، افزود: من از بچگی پای منبر بزرگ شده‌ام و با روحانیون و علما آشنا بودم. می‌دانم که قاطبه علمای ما به لحاظ اقتصادی در طبقه متوسط جامعه قرار داشتند البته باید گفت که بعد از انقلاب اسلامی علمای ما به لحاظ اقتصادی تحت فشار بیشتری قرار گرفتند.

**من از پیامبر و معصوم نقل می‌کنم

مشایی با بیان اینکه در واکنش به اظهارات من برخی‌ها گفته‌اند که من چرا حرف می‌زنم، برخی‌ها گفته‌اند که نباید در اموری که سررشته ندارم وارد شوم،‌افزود: هر کسی که حرف می‌زند از سر ادعای فضل و فضیلت نیست ما از پیامبر اسلام نقل می‌کنیم، از معصوم نقل می‌کنیم. کسی ادعای امامت و معصومیت نمی‌کند. اگر قرار باشد که هر کسی که برای100 نفر صحبت می‌کند، آن 100 نفر بشنوند و حرف‌های حقیقت را به دیگران منتقل نکنند، کار به جایی نمی رسد.
رئیس دفتر رئیس‌جمهور با بیان اینکه ما تکلیف داریم تا در راستای توسعه اندیشه‌های دینی تلاش کنیم و یکی از این راه‌ها بیان است، خاطرنشان کرد: این بیان ممکن است،‌هم اقرار باشد و هم تاکید و یا از جهت تنویر باشد.
وی با بیان اینکه بنده به عنوان کسی که از بچگی پای درس علما و روحانیون بوده‌ام، اعتقاد دارم خداوند نور ایمان را از دوران کودکی در من قرار داده است، افزود: من از سن 13 سالگی در مساجد و به دستور روحانیون مساجد سخنرانی می‌کردم، در سن 14 سالگی در مدرسه کلاس درس مذهبی برگزار کرده بودم.
مشاور رئیس‌جمهور گفت: من بدون مقدمه می‌خواهم بگویم اگر کسی آمد و گفت که من شاگرد این مکتب هستم فهمی که به صورت کتبی و یا شفاهی از علما پیدا کرده‌ام را می‌خواهم به عنوان شاگرد مکتب بیان کنم دلیلی بر مدعی بودن من نیست.
وی افزود: ما مدعی هستیم که مکتب‌ ما اقناع می‌کند جان‌های ما را، مکتب ما،‌عقل ما را ارضا می‌کند، دل ما را سیراب می‌کند و ما از سر عقل و محبت و عشق می‌گوییم که مکتب ما حیات بخش است.
مشایی خطاب به روحانیون جامعه وعاظ گفت: اگر شما به عنوان مبلغان دین چنین بحث‌هایی را بکنید، می‌گویند شما مبلغ هستید و می‌گویید، اما اگر من به عنوان مهندس،پزشک یا یک سیاستمدار بگویم نشان ادعای من نیست بلکه نشانه تاثیر کار اهل علم است. این محصول تلاش علماست.
وی افزود: اگر من به عنوان شاگرد کوچک مکتب علما، اندیشه علما را ابلاغ کنم و نشر بدهم این خوب است یا بد. باید بگویم از خوب و بد گذشته. این یک تکلیف است. اما یک شرط دارد و شرطش این است که آنچه که می‌گوییم باید بر منطق اندیشه اسلامی باشد و در چارچوب‌های جهان بینی توحیدی اسلامی شیعی ناب باشد.
مشاور رئیس‌جمهور با بیان اینکه هر کس به هر چه که می‌گوید مسئول است، یادآور شد: نباید به کسی گفت که تو چرا حرف می‌زنی، خوب او باید حرف بزند. ما باید بگوییم در جامعه بگوییم و بیان کنیم تا دشمن از اینکه ادعا می‌کند دین ناکارآمد است، مایوس شود.
مشایی با بیان اینکه ما باید حتما حرف بزنیم اما درست حرف بزنیم، گفت: اگر کسی آمد و گفت: این حرفی که شما زدید اشتباه است این طور باید پاسخش را داد که ممکن است کسی مثل من حرف‌هایی را بزند که اشتباه نیز در آن موجود باشد. شما علما نیز ممکن است در بین خودتان اختلافاتی در این مورد که به فلسفه گرایش داشته باشید یا نه، مباحث فقهی داشته باشیم.

**منطق علم این نیست که به کسی بگویند چرا حرف می‌زنی

رئیس دفتر رئیس‌جمهور با بیان اینکه روشی که در حوزه‌های ما به شکل سنتی است، اما متاسفانه در دانشگاه‌های ما نیست، این است که در حوزه، علم را از طریق عشق و تکلیف یاد می‌گیرند و در خصوص آن مباحثه می‌کنند. تا آجر به آجر در کنار هم بنشیند تا مستحکم بالا بیاید، تصریح کرد: پس منطق علم این نیست که به کسی بگویند،چرا حرف می‌زنی اما لازم است که با کمال حساسیت همه حرف‌ها را بشنویم و دقیق باشیم که خدای ناکرده یک رگه‌ای از جهل و تزریق به نام دین مطرح نشود تا سرآغاز یک انحراف باشد.

*به عنوان شاگرد این مکتب مطالبی را در خصوص دین، خدا، جامعه دینی، نظام دینی و آینده گفته‌ام و خواهم گفت

مشایی با بیان اینکه بنده به عنوان شاگرد این مکتب مطالبی را در خصوص دین، خدا، جامعه دینی، نظام دینی و آینده گفته‌ام و خواهم گفت، افزود: من نمی‌خواهم بگویم رئیس دفتر فردی به نام احمدی‌نژاد هستم که من او را به عنوان خالص‌ترین آدم‌های امروز روی کره زمین یافتم و من ذره‌ای احساس گرایش به نفس و هوای نفس را در رئیس‌جمهور نمی‌بینم.

**اگر خطایی در بحث‌های من وجود دارد، سکوت نکنید و آن را مطرح کنید

وی با بیان اینکه شهید بهشتی و شهید مطهری به واعظ بودن افتخار می‌کردند، گفت: من از روحانیون حاضر می‌خواهم در بحث‌های عقیدتی که می‌کنم هر کجا اشکال دیدند به آن اعتراض کنند. خواهش می‌کنم اگر خطایی در بحث‌های من وجود دارد، سکوت نکنید و آن را مطرح کنید.
مشاور رئیس‌جمهور با بیان اینکه ما متاسفانه با دو گروه امروز مواجهیم،‌گفت: یک گروه سانسورگر که پشت پرده نشسته و احزاب فراوانی در اختیار دارد، و گروه دیگر که ظاهر ولایت‌مدار دارد اما باطنش متفاوت است. البته گروه دیگری نیز وجود دارد که نمی‌توانم بگویم باطنش ولایتمدار نیست اما آتش بیار معرکه است.
مشایی با اشاره به سخنرانی خود در مراسم تودیع و معارفه وزیر علوم گفت: در این جلسه که تعداد قابل توجهی از فضلای حوزه و اساتید دانشگاه حضور داشتند، من بحثی را مطرح کردم که خلاصه این بحث این بود که خداوند عالم را آفرید چون می‌خواست شناخته شود، اگر شناخته شود آفرینش را انجام داده است.آفرینش هم مشخص است که انسان گل سرسبد عالم است و اگر انسان خلق نشود خدا شناخته نمی‌شود.

**شناخت خدا خلقت را حکیمانه می‌کند

وی افزود: من گفته بودم که اگر همه آفرینش منجر به این شود که انسان خدا را بشناسد بنابراین شناخت خدا خلقت را حکیمانه می‌کند و اگر شناخت خدا حاصل نشود خلاف حکمت است حالا ما نمی‌توانیم کار خلاف حکمت را به خدا نسبت دهیم پس نتیجه می‌گیریم که الزاما باید کار زندگی و هستی به شناسایی و معرفت انسان به خدا منجر شود. همه کسانی که از انبیاء و اولیا آمده‌اند همه ماموریتشان همین بود.

**قیمت گذاشتن روی انسان قیمت گذاشتن روی خداست

مشایی با بیان اینکه انسان موجودی بزرگی است و خیلی قیمت دارد گفت: قیمت گذاشتن روی انسان قیمت گذاشتن روی خدا است. نه اینکه بگوئیم قیمت خدا چند است. یعنی ما ارزش خدا را از طریق ارزش انسان می‌فهمیم چرا که خودش گفته "و تبارک‌الله احسن‌الخالقین ".
مشاور رئیس جمهور با بیان اینکه انتظار داریم هرکاری متناسب با فاعل آن کار باشد، گفت: خدا وقتی به انسان افتخار می‌کند، این نشان می‌دهد که ما باید به سراغ این آدم برویم، این آدم باید شناخته شود، این آدم باید عزیز شود.
وی تمام دستورات و احکام اسلام را در راستای بزرگ کردن انسان دانست و گفت: یک مثلث تشکیل شده از انسان، جهان و خداوند وجود دارد که ما باید خودمان را بشناسیم، تا ظرفیت پیدا کنیم.

**اگر بخواهیم خدا بزرگ شناخته شود، باید انسان شناخته شود

مشایی برای اینکه اگر بخواهیم خدا بزرگ شناخته شود، باید انسان شناخته شود گفت: اگر علم بشر را توسعه ندهیم اخلاقیات آن نیز توسعه نخواهد گرفت.
وی افزود: عرض من این است، اگر مهدی‌(عج) ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد کند به توسعه علم خواهد پرداخت. چرا که اصل توسعه علم بعد از ظهور امام زمان است.

* من می‌گویم بودن انسان ربطی به بودن خدا ندارد

وی با بیان اینکه در برخی از سایت‌ها نوشته شده بود که مشایی گفته است اگر انسان نباشد خدا حفظ خواهد شد، گفت: این بحث کاملا روشن است من می‌گویم بودن انسان ربطی به بودن خدا ندارد. بودن انسان که معلول است چه ربطی به بودن خدا دارد. این وجود ماست که به بودن خدا وابسته است.
این سخنرانی در حالی ادامه داشت که برخی از روحانیون با قطع کردن سخنان مشایی، به وی اعتراض می‌کردند که چرا به سؤالهای آنها پاسخ نمی‌دهد و مقدمه را تا این حد طول داده است.البته یکی از حاضرین گفت مردم انتظار دارند مسئول دفتر ریس جمهور تنها به خدمتگذاری بپردازد و از این سخنان غیر تخصصی پرهیز کند که این گفته، موجب احسنت احسنت گفتن حاضرین شد.
وی همچنین در خصوص اظهاراتش در مورد مدیریت انبیاء نیز گفت: به چه کسی جایزه می‌دهند که اگر بخواهد مدیریت حضرت نوح را زیر سئوال ببرد؟ اینکه برای بنده که رئیس‌دفتر رئیس‌جمهوری چون احمدی‌نژاد که ارزش‌های اسلامی نقطه آرمان وی و بازگشت به ارزش‌های امام و اسلام ناب افتخارش است چگونه امکان دارد.

**این نظام اگر بخواهد برقرار بماند باید اندیشه دینی را توسعه بدهد

مشایی با بیان اینکه مقام معظم رهبری جملات زیادی در تایید دولت احمدی‌نژاد بیان داشته است گفت: بحث من در مرکز همایش رازی این بود که انقلاب اسلامی آمده است تا تفکر دینی را احیاء کند و این ماموریت ما است. جمهوری اسلامی نظامی است که مدیریت می‌کند تا احیای دین صورت بگیرد.
رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور با بیان اینکه احیای دینی باید با معرفت صورت بگیرد، خاطر نشان کرد: این نظام اگر بخواهد برقرار بماند باید علم دینی و اندیشه دینی را توسعه بدهد و این مدیریت و برنامه‌همراه با جهت‌گیری و منابع را لازم دارد.

**معلمی اخلاق یکی از وجوه انبیاء بوده است

مشایی گفت: من در سخنرانی خود گفتم درست است که معلمی اخلاق کار بزرگی است اما پیامبران معلم اخلاق نبودند و معلمی اخلاق یکی از وجوه انبیاء بوده است. پیامبر مدیر جامع است ( البته پیامبرانی که رسالت داشتند) یعنی باید نظام را او برقرار کند. او باید اقتصاد، سیاست‌خارجی را مدیریت و عدالت را برقرار کند.

**حضرت عیسی کجا مدیر بود، از اینجا به آنجا فرار می‌کرد

وی با بیان اینکه حضرت عیسی سی و چند سال پیامبر بودند گفت: آیا حضرت عیسی که پیامبر بود مدیر هم بود؟ حضرت عیسی کجا مدیر بود، حضرت عیسی که از اینجا به آنجا فرار می‌کرد، حضرت عیسی در تهدید قتل بود، در مضیقه بود، در محدودیت بود ما نباید حساب جامعه دوران حضرت مسیح را به پای حضرت بنویسیم.
مشایی گفت: من در سخنرانیم گفتم که فرض کنید حضرت عیسی را نمی‌کشتند کسی می‌توانست بگوید حضرت عیسی 300 سال پیامبری نمی‌کرد، حضرت موسی می‌توانست 500 سال پیامبری کند.

** اعتراض روحانیون به مشایی به جهت طفره از سؤالات

در ادامه این مراسم روحانیون حاضر از مشایی خواستند تا در این خصوص بیشتر توضیح ندهد و به سئوالات مکرر آنها پاسخ دهد. که مشایی در جواب برخی از آنها که معتقد بودند سخنان مشایی با سخنان گذشته‌اش در تعارض است گفت شما به نوار سخنان من رجوع کنید من انچه را که الان می‌گویم را در گذشته نیز گفته بودم البته مشایی در خصوص چگونگی پیدا کردن نوارهای سخنرانیش توضیحی نداد و گفت متاسفانه در خصوص سخنرانی‌های من واقعیت به صورت آنچه که گفته می‌شود منتشر نمی‌شود.
مشایی در پاسخ به سئوال روحانیون مبنی بر اینکه چرا خدا را عامل وحدت ندانسته بود گفت: علت اینکه بشر در طول تاریخ در کنار هم قرار نگرفته و به وحدت نرسیده و در برابر هم قرار گرفته و جنگ و ستیز به راه انداخته است. نشانگر این است که آنها خدای واحد را آنگونه که باید بشناسند، نشناخته و به آن ایمان نیاورده‌اند.

**علت عدم وحدت نبود توحید است

وی با بیان اینکه نتیجه کلمه توحید، توحید کلمه است گفت: علت عدم وحدت نبود توحید است و راه صلاح بشر بازگشت به توحید است. مشایی معتقد است که رسانه‌ها مطالب وی را درست منعکس نمی‌کنند و در صورت ارسال جوابیه، جوابیه وی منتشر نمی‌شود اما مطالبی را که می‌گویم را همه منتشر می‌کنند.

**یک روحانی معترض خطاب به مشایی: سخنان شما چه مشکلی را حل می‌کند

یکی از روحانیون معترض به سخنان مشایی خطاب به وی گفت که شما مدعی هستید از سن 13 سالگی سخنرانی می‌کنید . آقای رحیم مشایی این درست است که با سخنان شما روزنامه‌ها و مردم حساس شوند و در این وضعیت شرایط برای دولت سخت شود. آیا فقر و بیکاری مشکلات مردم حل شده است که شما با این اظهارات خود بر سر راه دولت و نظام مانع درست می‌کنید؟ من به شما دوستانه می‌گویم و به شما پیشنهاد می‌دهم که یک سال در خصوص این موضوعات سخن نگویید، شما رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور هستید و کار خودتان را انجام دهید.
البته این معترض به سخنان مشایی بعد از اعلام اعتراض خود مورد تشویق حاضرین در جلسه قرار گرفت تا اینکه مجری برنامه از حاضرین بخواهد با ذکر صلوات سکوت را در جلسه حاکم کند تا مشایی به ادامه سخنان خود بپردازد.

**احمدی‌نژاد بگوید حرف نزن، حرف نمی‌زنم

مشایی گفت: برخی‌ها به من می‌گویند که اظهاراتم موجب حمله برخی‌ها به احمدی‌نژاد می‌شود، حالا باید گفت که احمدی‌نژاد به من بگوید که حرف نزن من حرف نمی‌زنم، من که ماموریت فردی ندارم و به طور طبیعی اگر از دولت بیرون آمده‌ام به عنوان یک مهندس هر گونه که دلم بخواهد حرف می‌زنم.
این جمله مشایی باز هم موجب تنش در جمع حاضرین شد و برخی از حاضرین خطاب به وی اعتراض خود را اعلام کردند. اما مشایی در پاسخ به این معترضان گفت: آقای احمدی‌نژاد می‌گوید که برخی‌ها می‌خواهند که تو حرف نزنی.

**فرد 400ساله نداریم که مرتاض 400ساله داشته باشیم،جن کرمانی؟! من مازندرانی‌ام

یکی از حاضرین از مشایی خواست تا به طور شفاف ماجرای مرتاض 400 ساله هندی را توضیح بدهد که مشایی گفت: من از شما سئوال می‌کنم آیا انسان 400 ساله داریم. که یکی از حاضرین گفت البته ما جن کرمانی هم شنیده‌ام در این خصوص لطفا توضیح بدهید، که مشایی گفت : جن کرمانی اگر وجود داشته باشد مربوط به برخی از افراد است من که مازندرانی هستم.
وی افزود: من رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بوده‌ام، قبل از آن هم مدیر شبکه رادیو بودم و البته مدیر رادیو پیام نیز بوده‌ام. این آقایی که امروز موسسه آینده روشن را مدیریت می‌کند خوب می‌داند که این موسسه را من بنیان گذاشتم.

** رادیو پیام بعد از حضور من در آنجا به جای موسیقی به مهدویت پرداخت
**شب‌های جمعه یک برنامه رادیوی 4ساعت در مورد امام زمان بحث می‌کرد

مشایی گفت: رادیو پیام رادیو موسیقی بود، اما زمانی که من مدیریت این رادیو را بدست گرفتم، بررسی کنید، تا ببیند تا مشخص شود در یک روز چند بار در خصوص ساحت مقدس مهدویت صحبت می‌شد، یکی از برنامه‌های پر شنونده رادیو در شبهای جمعه چهار ساعت فقط بحث امام زمان را مطرح می‌کرد.

**پیش از اینکه ما به شهرداری تهران بیاییم تهران چگونه بود

وی با بیان اینکه در شهرداری ما چند موسسه مذهبی راه‌اندازی کردیم، این سئوال را که تهران را چه کسی متحول کرد را مطرح کرد و یادآور شد: پیش از اینکه ما به شهرداری تهران بیاییم تهران چگونه بود در زمانی که آقای احمدی‌نژاد در شهرداری بودند من مدیر امور فرهنگی شهرداری بودم.

**پیشنهاد یک معترض به مشایی، من به اندازه وزن‌تان کتاب و مقاله دارم

یکی از حاضرین خطاب به مشایی گفت اگر شما علاقه به نظریه‌پردازی دارید به کار نظریه‌پردازی مشغول شوید ما که پای سخنرانی شما نشستیم روحانیون معمولی نیستیم. بنده به عنوان یک روحانی به اندازه وزن شما کتاب و مقاله دارم.

* یک روحانی خطاب به مشایی: این اظهارات موجب تضعیف دولت احمدی‌نژاد می‌شود

یکی دیگر از حاضرین که معتقد بود سخنان مشایی غیر تخصصی است و از حوزه دانش وی خارج است خطاب به مشایی گفت شما با این اظهاراتتان موجب تضعیف دولت آقای احمدی‌نژاد شده‌اید که برخی دیگر از روحانیون در حمایت از وی این سخنان را تکرار کردند تا نظم جلسه باز هم دچار اخلال شود و صلوات بر محمد و آل محمد سکوت را در جلسه حاکم کند. اما مجری جلسه که قصد داشت بعد از صلوات جلسه را آماده سخنرانی مشایی کند یکی از حاضرین خطاب به مشایی گفت آقای مشایی نمی‌خواهی در خصوص سئوالات ما پاسخ دهید؟ در خصوص سئوالمان در مورد اسرائیل جوابی نداری که بگوی و یا نمی‌خواهی جواب دهید که در این حال شعار مرگ بر اسرائیل طنین‌انداز این مراسم شد.
مشایی که بعد از دقایقی به جهت اعتراض روحانیون مجبور به سکوت شده بود در خصوص سئوالات مکرر روحانیون در مورد رژیم صهیونیستی، گفت: دو روز قبل از آن روزی که من آن جمله را در خصوص اسرائیل در مراسمی که در شمال کشور به مناسبت گرامیداشت شهدا برگزار شده بود گفتم که شهدا زنده‌اند و نتیجه خون‌های شهدا ثمر داده است و اسرائیل مرده است اما هنوز تشییع جنازه نشده است. من شاید حداقل صدها سخنرانی علیه اسرائیل کرده‌ام اما شما ببینید شاید جمله من در این خصوص اشتباه باشد که اشکالی دارد. شما روزنامه کیهان را ببینید این روزنامه نوشته است مشایی در برابر اسرائیل سر تعظیم فرو آورده و اسرائیل را تمجید کرده است.

**کیهان را محکوم نکنم، مسلمان نیستم

مشاور رئیس‌جمهور در پاسخ به سئوالی در خصوص هوشنگ امیراحمدی نیز گفت: خدا شاهد است که این دروغ است من به همین جهت علیه روزنامه کیهان شکایت کرده‌ام و حتما این روزنامه محکوم خواهد شد.
اگر این روزنامه محکوم نشود من مسلمان نیستم. چون دروغ بسیار بزرگی را نوشته است.
این روزنامه گفته است که هوشنگ امیراحمدی را مشایی به ایران آورده و در ایران مشایی با هوشنگ امیراحمدی ملاقات کرده‌اند در حالی زمانی که این فرد ایران آمد من اصلا نمی‌دانستم که آمده و اصلا با من تماس نگرفته و اجازه ملاقات از من نیز نخواسته است و تا زمانی که از کشور بیرون نرفته بود من نفهمیده بودم که وی به ایران آمده است.

**ما با مردم دنیا حتی مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم

حاضرین در جلسه که معتقد بودند مشایی از پاسخ دادن به سئوالات اصلی آنها طفره می‌رود با اعتراضات خود برای چندمین بار متوالی نظم جلسه را بهم ریختند تا مشایی مجبور شود در خصوص اسرائیل توضیح بدهد و بگوید که من در سخنرانی که در خصوص گسترش افکار انقلابی جمهوری اسلامی ایران به دنیا بود گفتم که این مکتب این قدرت را دارد که به دنیا خودش را عرضه کند و ما برای دشمنی برای مردم نیامده‌ایم.
وی افزود:این عبارت من است موضع ما نسبت به مردم دنیا موضع دوستانی است. البته در انتهای این سخنانم گفتم که حتی مردم آمریکا و اسرائیل نیز موضعی نداریم چرا که بحث سیاست بین الملل ما دوستی با مردم است. موضع ما موضع پیامبر است.
مشایی گفت: من در این سخنرانی گفتم که ما با همه مردم دنیا حتی مردم آمریکا و اسرائیل دوست هستیم که ابتدا برخی‌‌ها گفتند چرا گفتی ملت اسرائیل، من احساس کردم که شاید خطا کرده باشم. فردای آن روز خبرنگاران در این خصوص از من سئوال کردند. اما باید بگویم که واژه ملت در ادبیات سیاسی با مردم فرق می‌کند. ملت به ازای دولت شمرده می‌شود.
رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه در خصوص این سخنرانی من در مورد اسرائیل شانتاژ آفرینی فراوانی شد و اصلا هیچ کس رها نمی‌کرد از این سایت به آن سایت، از این روزنامه به آن روزنامه،‌از آن عالم تا آن عالم و حتی 200 نماینده مجلس علیه من امضا کردند که البته برخی از آنها بعدها پیش من آمدند و ابراز پشیمانی کردند.
یکی دیگر از حاضرین خطاب به مشائی گفت: آقای مشایی مقام معظم رهبری فرمودند بحث دوستی با اسرائیل غلط است.

*اگر موضعم را در خصوص اسرائیل بد می‌دانستم آنرا تکرار نمی‌کردم

مشایی با بیان اینکه احمدی نژاد گفته است حرف مشایی حرف دولت است تاکید کرد: من اگر جمله خود را در خصوص اسرائیل بد می‌دانستم آن را تکرار نمی کردم اما من بر این اساس این مسئله را گفتم که اگر اسرائیل را امروز دنیا یک کشور می‌شناسند، یک کشوری است که با یک سیلی حذف می‌شود. حال اگر بخواهیم بدانیم که چرا حذف نمی‌شود به خاطر اینکه نفوذ در بسیاری از کشورها دارد و افکار عمومی را به نفع خود و علیه ما بسیج می‌کند.
مشایی افزود: سیاست دولت این بود که ما در عین حال که با صهیونیزم مقابل می‌کنیم و افتخار این دولت این بود که موج بزرگی از مقابله با صهیونیزم جهانی را در دنیا به راه انداخت ما می‌خواستیم بگویم که این رژیم در حالی که در دنیا قانونی نیست در سرزمین خودش نیز مورد اعتراض مردم قرار گرفته است.
رئیس دفتر رئیس جمهور از روحانیون جامعه وعاظ خواست تا بیانات مقام معظم رهبری در خصوص خود و معترضانش مورد بازخوانی قرار دهند و گفت: اصل بحث آقا این بود که این مسئله چیست که شما اینقدر آن را کش می‌دهید، بعد فرمودند که که مردم اسرائیل دوست ما نیست و حرف بنده را نفی فرمودند و توضیح دادند.
مشایی بیان داشت: بعد از بیانات آقا طی نامه‌ای خطاب به رهبری نوشتم که مقام معظم رهبری فصل الخطاب است.
وی گفت: تعریفی که بنده از ولایت فقیه دارم این است که به محض اینکه معلوم شد نظر ولی فقیه چیزی دیگری است تکلیف روشن است.

**نوشته‌اند که من قطعا جاسوس و عامل موسادم

رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: امروز برخی از روزنامه‌ها نوشته‌اند که قطعا، جاسوس و از عوامل موساد هستم.
شجونی دبیر کل جامعه اسلامی وعاظ ضمن قطع سخنان به مشائی به وی گفت آقای مشایی ماجرای این هدیه خانم چیست البته یکی دیگر از حاضرین از مشایی پرسید که چرا خبرگزاری‌ها شما را در راهپیمایی از جمله راهپیمایی روز قدس نمی‌ببیند.
مشایی در پاسخ به این سئوال گفت: صدها بار این کار را کرده‌ام.
این روحانیون معترض گفت: آیا حضور شما در روز قدس در راهپیمایی بوده است که مشایی گفت: روز قدس که حتما با من مصاحبه نکرده‌اند.
یکی دیگر از روحانیون معترض با بیان اینکه هیچ دولتی به اندازه دولت نهم مورد حمایت مقام معظم رهبری نبوده است، گفت مقام معظم رهبری از رئیس دولت می‌خواهد که شما را از معاونت اولی بردارد شما باید جواب دهید که چرا مقام معظم رهبری مجبور می‌شود در خصوص شما خطاب به رئیس جمهور نامه بنویسد، شما چرا دولت خدمتگزار را در معرض تهمت قرار می‌دهید، باز هم ذکر صلوات بود که برای چندمین بار جلسه به هم ریخته آماده ادامه سخنرانی کرد.

**چطور عالم است که می‌گوید حج از شئون ولی فقیه است

مشایی در بخش دیگری از سخنان خود در حالی که پاسخ‌های متعدد روحانیون بی جواب مانده بود به بحث سازمان حج اشاره کرد و گفت: زمانی که بحث ادغام سازمان حج و سازمان گردشگری مطرح بود یکی از آقایان نامه‌ای نوشتند و متذکر شدند که حج از شئون ولی فقیه است و ما نباید در آن دخالت کنیم. من تعجب کردم که چطور این فرد عالم است، عالمه، چطور عالم است که می‌گوید حج از شئون ولی فقیه است آیا او ولی فقیه را فقط یک روحانی می داند. ولی فقیه کیست. آن ولی فقهی که ما در مکتب علما فهمیدیم همه چیز برای اوست. داخلی و خارجی ندارد سیاست خارجی، هوا فضا ... از شئون ولی فقیه است.
مشایی تصریح کرد: این آقایی که می‌گفت حج که از شئون ولی فقیه است در انتخابات چگونه عمل کرد و کدام طرف رفت.

**مگر احمدی نژاد اجازه می‌دهد که کسی یک ذره انحراف داشته باشد

وی در پایان گفت: که اگر 27 سال قبل از احمدی نژاد را در خصوص توجه به قرآن و روحانیت را جمع بزنیم و ضربدر 100 بکنیم به سه سال دوران احمدی نژاد نمی‌رسد. حال باید دید که احمدی نژاد کیست؟ مگر احمدی نژاد اجازه می‌دهد که کسی یک ذره انحراف داشته باشد. حال که برخی‌ها نمی‌توانند این مسائل را توجیه کنند می‌گویند مشایی احمدی نژاد را سحر کرده است. چرا می‌گویند مرتاض 400 ساله یا جن کرمانی؟ برای اینکه نمی‌توانند دولت و سئوالات ما را توجیه کنند و به همین خاطر به این مسائل روی می‌آورند.

توضیح: مشایی در خصوص ادغام سازمان حج ، بازدید از نمایشگاه هدیه تهرانی و نامه مقام معظم رهبری در کن لم یکن کردن معاون اول رئیس جمهوری‌اش مطالبی ایراد کرده که بنا به این گفته مشایی که شرعا از انتشار این مطالب راضی نیست، از انتشار آنها صرف نظر کردیم

منبع:فارس

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/11/8 و ساعت 12:36 صبح | نظرات دیگران()
مهاجرانی ابراز شرمند‌گی‌‌اش را تکذیب کرد

مهاجرانی ابراز شرمندگی نسبت به اظهارات سخیف اکبر گنجی درباره امام زمان(عج) را تکذیب کرد.

به گزارش فارس، روز گذشته اخباری مبنی بر اینکه مهاجرانی اظهارات سخیف گنجی را محکوم کرده و از اینکه نام خود را در کنار وی پای بیانیه 5 نفره گذاشته، ابراز شرمندگی کرده در بسیاری از رسانه‌ها منتشر شد؛ اما شبکه ضد انقلابی «جرس» که توسط تیم مهاجرانی و کدیور از خارج کشور مدیریت می شود در واکنش به خبر یاد شده نوشت: «سیدعطاءالله مهاجرانی خبر منتشره درباره وی در فیس بوک و برخی سایتهای خبری مبنی بر شرکت در میزگرد یک رسانه خارجی و اعلام نظر درباره سخنان گنجی را تکذیب کرد.

وی به خبرنگارسایت حامی موسویگفت: در روزهای گذشته در هیچ میزگردی شرکت نداشته و در این رابطه سخنی نگفته است. مهاجرانی تاکید کرد که مواضع آقای گنجی درباره قرآن مجید و مهدویت مواضع شخصی ایشان است. وی افزود قبلا مخالفت خود را با چنان مواضعی، طی نقدهایی که منتشر کرده اعلام داشته است.»

گفتنی است در خبر منتشره در فیس بوک آمده بود: «مهاجرانی در میزگردی با حضور کارشناسان سیاسی در یکی از رادیوهای خارجی به شدت از مواضع اخیر اکبر گنجی انتقاد کرد. مهاجرانی در واکنش به سخنان اکبر گنجی علیه اعتقادات اهل تشیع گفت: این سخنان بی ارزش، نیاز به پاسخ ندارد. وی افزود: توهین به ائمه و امام زمان که از سوی گنجی انجام گرفته، من را نسبت به امضای نامه 5 تن از روشنفکران خارج از کشور، دچار تردید کرده، چرا که به هیچ وجه علاقه ای ندارم اسمم در کنار چنین اندیشه ای قرار بگیرد و از این بابت شرمنده ام.»

نکته قابل تامل اینکه سایت «کلمه» وابسته به میرحسین موسوی با انتشار خبر سایت حامی موسوی، به تکذیب اظهارات منتسب به مهاجرانی علیه گنجی پرداخت!

این سایت حاضر نشد به انتقاد از موضع ضد امام زمانی اکبر گنجی که در واقع اقتباس از هجمه های بهائیت است بپردازد و این در حالی است که نامبرده طی 7 ماه گذشته، تبدیل به یکی از سخنگویان اصلی موسوی در خارج از کشور شده است.

سایت کلمه البته خیلی هم بی موضع نبود بلکه زیر خبر تکذیبیه مهاجرانی، به نام مخاطبان این عبارات را منتشر کرد: «خوب شد گفتین. چون وقتی این خبر رو شنیدم خیلی از آقای مهاجرانی ناراحت شدم اساسا اعتقادات دینی هر شخصی به خودش مربوط است... این سایت ها هم فقط بلدن فرافکنی کنن و قصدشون اینه که تفرقه بندازن... ممنون آقای مهاجرانی، منم وقتی این خبر رو خوندم خیلی تعجب کردم، اما منتظر تکذیب خبر بودم، با خودم گفتم اگه کلمه هم این خبر رو درج کرد باور می کنم، تا الان هم هر نیم ساعت کلمه را چک کردم تا شاید خبری ببینم که الان دیدم خدا رو شکر، دم کلمه عزیز هم گرم»!

اکبر گنجی به عنوان یکی از 5 عضو حلقه ای که مهاجرانی از آنها به عنوان «اتاق فکر جنبش سبز» یاد می کند اخیرا در مصاحبه با شبکه بی بی سی انگلیس به انکار امام زمان(عج) پرداخته و مدعی شده بود هیچ دلیلی بر وجود امام زمان وجود ندارد. وی همچنین ادعا کرده بود ائمه]ع[ نه معصوم هستند و نه واسطه فیض.

پیش از این، قرینه های بسیاری، از گرایشات بهایی برخی اعضای حلقه 5 نفره حکایت می کرد و علنی کردن ستیزه جویی با امام عصر(عج) این واقعیت را بیشتر نشان می دهد. محسن کدیور که در کنار سروش و مهاجرانی از اعضای حلقه پنج نفره فراریان قرار دارد، برای حفظ ظاهر به «جرس» گفت: «تفاوت های اعتقادی ما مانع از اشتراکات سیاسی نیست» اما توضیح نداد که اولا پس چرا به حلقه 5 نفره خود عنوان روشنفکر دینی داده اند و ثانیا چگونه می توان با منکران امامت و نبوت و قرآن و وحی هم جبهه شد؟!

به نظر می رسد اکبر- گاف مثل همیشه اگرچه دست به حماقت زده اما مثل خروس بی محل، تمام پز «روشنفکری دینی» حضرات را به هم ریخته است.

سوابق فرصت طلبانه باند 5 نفره به ویژه بهاءالله مهاجرانی به قدری سیاه است که نه تنها مردم دیندار ایران هرگز آنها را جدی نمی گیرند بلکه محافل ضدانقلاب نیز به آنها به دیده بدگمانی و کسانی که دارای رفتارهای «هخا»منشی! هستند می نگرند.

 

دلیل بازداشت علیرضا بهشتی

یکی از دلایل بازداشت علیرضا بهشتی تدوین جزوه ای کاملا عملیاتی و ساختار شکنانه و مبتنی بر رویه های براندازانه بوده است.

یک منبع آگاه در گفتگو با جوان، گفت:محمدرضا تاجیک و علیرضا بهشتی دو جزوه به میرحسین موسوی ارائه کرده بودند که جزوه تاجیک تئوریک و مبتنی بر یک سلسله اقتضائات راهبردی بوده ولی جزوه ای که بهشتی تهیه کرده بود شکل عریانی از پیشنهادهای تاجیک را شامل می شده و برمبنای ساختارشکنی و رویه هایی غیر قابل پذیرش و نامنطبق با چارچوب های اساسی نظام جمهوری اسلامی بوده است.

گفتنی است وزیر اطلاعات چندی پیش از کشف جزوه براندازی و منبق با ادبیات توده ای از ستاد یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان خبرداده بود.

 

پنج دوره آشوب‌گری روشنفکران در تاریخ معاصر ایران

عطا بهرامی: در طی چهار سال گذشته بمباران تبلیغاتی گسترده ای از سوی رسانه های غربی و عوامل داخلی آنها علیه دولت احمدی نژاد انجام شد. غربی ها امیدوار بودند که بتوانند ثمره تبلیغات گسترده خود را در انتخابات اخیر چیده و پس از مدت ها عقب نشینی، یک گام به جلو بردارند؛ اما ماجرا برای آنها به یک فاجعه تبدیل شد. نه تنها احمدی نژاد از قدرت کنار نرفت بلکه با حمایت قاطع ملت برای بار دوم به ریاست جمهوری برگزیده شد.

اگرچه آمریکایی ها بارها گفته اند که فرد در هدایت سیاست خارجی ایران تاثیری ندارد اما مطمئنا آنها نیز برتری کیفی مدیریت اعمال شده به‌وسیله احمدی نژاد را پذیرفته اند. آنها در این چهار سال به خوبی شاهد بودند که وی توانست به توده های مردم در خاورمیانه اعتماد به نفس داده و پس از مدت‌ها بازی را در دست گرفته و کشور را از حالت انفعالی خارج نماید و فراتر از آن متحدان منطقه ای ایران نیز به پیروزی های بی سابقه ای در برابر بزرگ‌ترین تهدید منطقه یعنی رژیم صهیونیستی دست یابند.

بدون شک از کشورهای غربی انتظاری برای کمک به تقویت جایگاه کشور در سطح منطقه و جهان وجود ندارد و نباید انتظار داشت که به پیروزی های کشور به طور علنی اقرار کنند و دست از سیاه نمایی بردارند اما این انتظار به جا از تمام کسانی که دارای حداقل تعلقی به کشور و نظام هستند، وجود دارد.

مشارکت بی سابقه مردم در انتخابات و تایید مجدد احمدی نژاد پیروزی بزرگی برای مردم و نظام بود و البته هنوز هست، اگر چه با فعالیت های خرابکارانه ای که پس از انتخابات به‌وسیله روشنفکران وابسته صورت گرفت، از شیرینی آن کاسته شد. هدف از این نوشتار بررسی وقایع روز نیست بلکه پرداختن به این موضوع است که چرا بارها در تاریخ معاصر ایران شاهد تقابل روشنفکران در برابر مردم و منافع ملی بوده ایم.

این نخستین بار نیست که در کشور چنین حادثه ای رخ می دهد. در اوایل انقلاب نیز گروه هایی با راهپیمایی های متوالی و برگزاری میتینگ های پیاپی مانع استقرار ثبات در کشور شده و مردم را با چالشی بزرگ مواجه ساخته بودند که با رهبری مدبرانه حضرت امام مشکل حل شد همان اتفاقی که با عملکرد مقام معظم رهبری در وقایع اخیر روی داد.

تاریخ معاصر ایران نشان داده است که روشنفکران غرب‌زده در بهترین حالت درک درستی از منافع ملی نداشته و اگرچه در سخن از میهن دم می زنند اما با اعمالی که انجام می دهند به ابزاری برای بیگانه تبدیل می شوند.

چرا با وجود اینکه بزرگ‌ترین نظریه پردازان روابط بین الملل، اسرائیل را رژیمی طرفدار برهم زدن وضع موجود دانسته و آن را دشمن استراتژیک قدرت برتر منطقه یعنی جمهوری اسلامی ایران بر می شمارند و بالطبع کمک ایران به دشمنان اسرائیل مانند حزب الله و حماس را فراتر از هر بحثی در راستای منافع ملی ایران ارزیابی می کنند، جریان روشنفکری کشور در تبلیغات انتخاباتی با کمال شگفتی حقیقت را برای مردم وارونه جلوه می دهد و به نفع اسرائیل شعار می دهد؟

چرا با وجود اینکه نسخه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول جز فاجعه برای کشورهای جهان سوم چیزی به بار نیاورده و آثار آن را در موارد متعدد و از جمله دوران تعدیل اقتصادی (دولت هاشمی) شاهد بوده ایم، این رویکرد در نظریات اقتصاددانان بزرگی مانند استیگلیتز، ویلیامسون و ... نیز وجود دارد، باز با حمله به سیاست های اقتصادی دولت که بسیار موفق‌تر از گذشته بوده است، درخواست لیبرال سازی بیشتر را مطرح می کنند؟

به چه دلیل با وجود شواهد بسیار زیاد درباره رویکرد استعماری کشورهای غربی مانند آمریکا در برخورد با جهان سوم و فجایعی که به بار آورده اند، باز شاهدیم که جریان روشنفکری کشور با خوش بینی از حمله نظامی آمریکا به خاورمیانه یاد می کند و چشم و دل به رسانه های تابلودار غربی دوخته است؟ سخنان زیدآبادی درباره صدور دمکراسی به منطقه از عراق که پس از حمله آمریکا ایراد شد و چیزی که هم اکنون شاهدیم به خوبی به بی‌راه رفتن این دیدگاه را نشان می دهد.

"سر جان ملکم" سفیر بریانیا در ایران قاجار به صراحت گفته بود که ما کسانی را در کشورهای جهان سوم تربیت می کنیم که از ما به منافع‌مان حساس تر باشند. اگر با نگاه بی طرفانه به رویدادهای کشور نگاه کنیم، به خوبی رد پای این ادعا را مشاهده می کنیم. روشنفکران ایرانی همواره علیه مردم و منافع ملی حرکت کرده اند و کارنامه سیاهی دارند.

تاریخ حضور روشنفکران در عرصه سیاسی را اول بار به دوران مشروطه باز می گردد. جنبشی که در ابتدا عدالتخواهانه بود اما به‌وسیله عوامل انگلیس منحرف شد و به سوی به هرج و مرج کشاندن کشور و خدمت به بیگانه هدایت شد. آنها علی‌رغم اینکه با خلع محمدشاه قاجار قدرت را در اختیار گرفته بودند، مانع هرگونه ثبات در کشور شده و جنگ داخلی و هرج و مرجی بی پایانی را به‌وجود آوردند. اقتصاد کشور ویران شد و تولید محصولات کشاورزی به حداقل رسید. پی آمد این اتفاقات قحطی و گرسنگی وحشتناکی بود که باعث از بین رفتن یک چهارم جمعیت کشور بر اثر گرسنگی شد. گرفتاری بزرگ این دوران آزادی عمل جماعت غربزده ای بود که کاری جز استخفاف ملت نداشتند و کارشان فخرفروشی به ملت و بی فرهنگ دانستن آنها بود.

دلیل استقبال اولیه مردم از رضاخان، رهاشدن از آشوب هایی بود که حاکمیت روشنفکران در ایران پدید آورده بود و پایانی برای آن نبود. کار به جایی کشید که دیکتاتوری مانند رضاخان برای مردم بر حاکمیت هرج و مرج اولویت پیدا کرد. این نخستین دوره حاکمیت روشنفکران در تاریخ ایران است.

دوره دوم حاکمیت آنها به دوران موسوم به ملی شدن صنعت نفت باز می گردد. این دوران دومین فرصت روشنفکران برای قرار گرفتن در مصدر قدرت است. نمایشگاهی از روزنامه ها، میتینگ ها و تجمعات خیابانی در کشور حاکم شد و بی ثباتی کشور را فرا گرفت. علی‌رغم اینکه آنها توانستند با وادار کردن شاه به عقب نشینی قدرت را در اختیار گیرند اما جو پرآشوبی را که ایجاد کرده بودند، پایانی نبود. مردم منتظر بودند حال که اداره کشور در اختیار آنهایی قرار گرفته است که مدام از پیشرفت فرنگ و عقب ماندگی ایران داد سخن می دهند و شاهان را متهم اصلی قلمداد می کنند حال که در مصدر قدرت قرار گرفته اند، برای آبادانی کشور گامی بردارند. این آرزویی بود که هرگز به واقعیت نپیوست. میتینگ ها و تجمعات خیابانی را پایانی نبود و کشور به سمت آشوب در حرکت بود. کار به جایی رسید که یک آمریکایی با چمدانی حاوی 4 میلیون دلار از عراق به ایران سفر کرد و با مشتی اوباش حکومت مصدق را سرنگون ساخت. درس این واقعه نه در کودتای فضل الله زاهدی بلکه در عدم هرگونه حمایت مردمی از مصدق در هنگام کودتا نهفته است. دولت مصدق بدلیل عدم استقرار ثبات در کشور و گرفتار شدن در دام آشوب های سیاسی روشنفکران که بار دیگر عرصه را برای فعالیت مناسب یافته بودند ناتوان بود به همین دلیل مردم از وی قطع امید کرده و به حمایت از وی کاری نکردند.

دوران دیگر ظهور جریان های روشنفکری به اوایل انقلاب باز می گردد. به برکت انقلاب اسلامی، گروه‌های سیاسی آن دوران که به‌وسیله دستگاه امنیتی پهلوی به زندان ها فرستاده شده بودند، فرصت عمل یافتند. ماجرا با دفعات گذشته هیچ تفاوتی نداشت. سلسله ای از روزنامه ها و شب‌نامه ها به همراه تجمعات و میتینگ‌ها کشور را فراگرفت. کار به جایی رسید که علی‌رغم حمله صدام، باز هم به جو ملتهبی که ساخته بودند، پایان ندادند و کار عده ای از آنها به رویارویی مسلحانه با مردم کشید. فرانسه که پدر روشنفکری در جهان و از جمله ایران محسوب می شود و احزاب سیاسی آن به داشتن اختلاف های بسیار مشهورند، در هنگام حمله خارجی متحد می شوند و در بین علمای سیاسی به این معروفند که تنها در صورت حمله نظامی بیگانه با یکدیگر متهم می شوند؛ اما نمونه ایرانی آن در صورت حمله بیگانه نیز دست از آشوب و برهم زدن ثبات کشور برنداشت.

دوره دیگر حضور روشنفکران در قدرت به دوران دوم خرداد باز می گردد. درست به مانند دفعات گذشته موجی از تجمعات و میتینگ های سیاسی را در کشور ایجاد کردند. علی‌رغم اینکه قوای مقننه و مجریه کشور را در اختیار گرفته بودند، اقدامات اساسی و زیربنایی متناسب برای آبادانی کشور انجام ندادند و کشور را در دوری از هیاهوهای بی پایان گرفتار کردند. به مانند دوره های گذشته هدف از کار سیاسی، کار سیاسی بود و هدف از تجمع و پارتی های سیاسی، پارتی سیاسی. تا زمانی که رای مردم را داشتند، مردم متمدن بودند و هنگامی که مردم به دلیل آشوبی که در کشور ایجاد کرده بودند، از آنها روی گرداندند، به پایین بودن سطح فرهنگ سیاسی متهم شدند.

انتخابات دهم ریاست جمهوری اگرچه به بازگشت مجدد روشنفکران منتهی نشد اما اشتراکات زیادی به مانند گذشته دارد. ملت بازهم به نادانی متهم شد و با وقاحتی که تاریخ از یاد نخواهد برد، بحث رای کمی و کیفی را به میان کشیدند.

نقطه اشتراکی دیگر همه این 5 دوره آشوب گری روشنفکران در مطالبات شخصی آنها از ملت نهفته است. آنها این حق را برای خود قائلند که امکانات کشور که به هفتاد میلیون ایرانی تعلق دارد، فقط به آنها اختصاص داده شود حتی اگر در گوشه کنار کشور بسیاری به دلیل نداشتن حداقل امکانات به فقر و فلاکت گرفتار باشند. هر گروهی چه داخلی و چه بیگانه قصد ضربه زدن به منافع مردم را داشته باشد روشنفکران یاوری وی خواهند بود.

تاریخ روشنفکری ایران از دوران مشروطه تاکنون نشان می دهد که حیات آنها در هرج و مرج نهفته است و هربار که به قدرت می رسند چنان خاطره تلخی از خود برجای می گذارند که دو یا سه دهه، به اندازه تغییر یک نسل، لازم است تا مردم به آنها مجددا اعتماد کرده و آنها را بپذیرند اگرچه در دوره اخیر، انتخابات دوره دهم، به تغییر لباس و فریبکاری روی آوردند. در دوره های گذشته 3 دهه طول می کشید تا خاطره هرج و مرج آنها از اذهان مردم پاک شود اما در دوره اخیر به دلیل تقابل آشکار با اعتقادات مردم و عریان شدن وابستگی آنها به کشورهای بیگانه بدلیل گسترش وسائل ارتباطی امیدی برای فراموشی وجود ندارد. همچنانکه مردم حمله بیگانه را هرگز فراموش نمی کنند خیانت عوامل آنها را نیز از یاد نخواهند برد.

این سوال اساسی باید پاسخ داده شود که چرا طبقه ای که بیشترین استفاده را از امکانات کشور در طی بیش از یک قرن اخیر داشته، همواره به وسیله ای برای تضعیف حاکمیت ملی تبدیل شده است؟ روشنفکری ایرانی نمونه ای است که حیات آن به ایجاد و تداوم هرج و مرج نهفته است و اگر فرصت یابد می تواند چندین دهه هرج و مرج را ادامه داده و تا زمانی که فرصت عمل از آن سلب نشود به هیاهو پایان نمی دهد.

 

http://rajanews.com

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/10/29 و ساعت 11:49 صبح | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا