تهران - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرخوری مایه دوری از خداوند است که به سرپیچی کردنها نیرو می بخشد؛ پس شکمهایتان را پر نکنید که نورحکمت در سینه هایتان خاموش می شود [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: سه شنبه 103 خرداد 1
افتتاحیه کرسی‏های آزاد‏اندیشی در دانشگاه تهران/2
ابراهیم‏فیاض:‏هنوز در تقلید محض به سر می‏بریم
سعید‏زیباکلام:‏ادعای بی‌طرفی چیزی جز افسانه نیست

دکتر ابراهیم فیاض و دکتر سعید زیباکلام از دیگر چهره هایی بودند که در همایش دانشکده حقوق دانشگاه تهران حضور یافتند و درخصوص کرسی های آزاداندیشی سخن گفتند.

به گزارش رجانیوز فیاض عضو هیئت علمی و استاد مردم شناسی دانشگاه تهران در بررسی این موضوع از دیدگاه مردم‌شناسی خاطرنشان کرد: جغرافیای ما در ایران جغرافیایی آرام است و ایران کشوری است همه نوع آب‌وهوا را دارا است و اقیانوسی در کنار آن نیست که مانند کشور آمریکا آب و هوای اقیانوسی و خشن داشته باشد. وی افزود: آب‌وهوای ایران آرام است ایرانی‌ها نیز از نظر مردم‌شناسان مردمی آرام هستند.

فیاض در ادامه تصریح کرد: مردم ایران کوهپایه‌ نشین هستند و این از دیگر دلایل آرام بودن آنها است. ایرانی‌ها مردمی کوچ‌نشین هستند و ییلاق و قشلاق کرده پس یکجا نشین نیستند.

استاد مردم شناسی دانشگاه تهران افزود:‌ با این ساختار تمدن ایران یک تمدن جهانی است و در مسیر و حرکت است؛ کوپر نظریه‌پرداز غربی در فلسفه سیاسی خود این مسئله را مطرح می‌کند که ایرانی‌ها می‌توانند یک فلسفه سیاسی پرقدرت را تشکیل دهند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فلسفه ما به شدت ایرانی بوده و پس از سلسله صفویه شکل گرفته است خاطرنشان کرد: متأسفانه ما پس از ملاصدرا به بی‌فلسفه‌گری محض رسیدیم و از زمان مشروطه به بعد فیلسوف، شاعر، فقیه و.... بزرگ نداشته‌ایم.

وی با اشاره به اینکه در دوره صفویه شاه‌عباس یک غرب‌زده کامل بود و غرب‌زدگی از آنجا در جامعه ما نشأت گرفت‌، خاطرنشان کرد: بحث‌هایی که در دوره قاجاریه در خصوص فلسفه مطرح شده است همان فلسفه ملاصدرا است. در زمان پهلوی نیز فلسفه ملاصدرا ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که عده‌ای در انجمن حکمت و فلسفه و انجمن دوستی ایران و فرانسه سعی داشتند حکومت پهلوی را به فلسفه اسلامی ملاصدرایی بسط دهند.

فیاض با اشاره به اینکه ما پس از ملاصدرا نتوانستیم علوم انسانی را بنا کنیم تصریح کرد:‌ علوم انسانی که اکنون مطرح است بر مبنای نظریات ملاصدرا است و ملاصدرا روان را به نفس و روح انتزاعی داده است.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران با تأکید براینکه ما اکنون 100 سال در جا زده‌ایم به این دلیل که ملاصدرا محیط بسته‌ای را برای ما ایجاد کرده است خاطرنشان کرد: امثال افرادی چون علامه زنوزی، شهرانی و حسن‌زاده آملی سعی کرده‌اند با ایجاد بحث‌هایی این محیط بسته را کمی باز کنند.

وی افزود: از نظر هانری کربن، معرفت‌شناسی را از اسلام باید گرفت پس همه فلسفه‌های اسلامی باید میان‌فرهنگی شوند و دیگر نباید فلسفه را به پستو برد و باید این مباحث را اکنون به روشنی مطرح کرد.

این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: فلسفه میان‌فرهنگی توسط سعید زیباکلام در حال پی‌ریزی، نیازمند جامعه است. فیاض خاطرنشان کرد:‌ ما اکنون به تقلید فعال در جامعه خود نرسیده‌ایم و هنوز در تقلید محض به سر می‌بریم.

وی با اشاره به اینکه ساختارهای دانشگاه ما ضد تولید علم و دانش است تأکید کرد: تحولات بسیار گسترده‌ای در حوزه فلسفه توسط شیخ انصاری صورت گرفت اما این در حالی است که ما وی را به عنوان یک فیلسوف نمی‌شناسیم و باید توجه داشت امام خمینی (ره)‌ و علامه طباطبایی در بحث فلسفه به نظریات شیخ انصاری رجوع کرده‌اند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به معضلات و مشکلات موجود در دانشگاههای کشور اشاره و خاطرنشان کرد: دانشگاههای ما اکنون تشریفاتی و آئین‌نامه‌ایی هستند. در حال حاضر در دانشگاه تهران به میزان سه برابر استادان، کارمندان در حال فعالیت هستند و این نمونه‌ای از یک دانشگاه سازمانی است که از پایین به بالا حرکت نکرده بلکه بالعکس حالا به پایین حرکت می‌کند.

وی افزود:‌ اکنون در دانشگاههای کشورمان هر فرد اگر یک تز را ارائه دهد وی به عنوان پرفسور یا دانشمند معرفی می‌شود و این در حالی است که اکنون دانشجویان ما تنها در معرکه نمره گرفتن هستند.

فیاض در ادامه تصریح کرد: من در دفاعیه‌های دانشجویان به خصوص دانشگاههای مطرح کشور شرکت کرده و این معضلات و مشکلات را به وضوح مشاهده کرده‌ام. وی با اشاره به اینکه دانشگاه سازمانی، یعنی خفه کردن علم و دانش است خاطرنشان کرد: اکنون متأسفانه هیچ رابطه‌ای میان دانشگاه، صنعت و جامعه وجود ندارد.

فیاض در بخش دیگری از سخنان خود به مشکلات و معضلات علمی موجود در حوزه‌های علمیه اشاره کرد و بیان داشت: در حوزه‌ها فلسفه ملاصدرایی علم را بسته کرده است و اصول فقه بسته شد. وی افزود: پس از مشروطه ما هیچ فقیهی نداشتیم همانطور که شهید مطهری در برخی از سخنان خود اعلام کردند پس از دوران مشروطه فقط در جامعه مجتهد مقلد داشتیم.

فیاض در ادامه افزود: اگر بخواهیم به این مشکلات رسیدگی کنیم باید دوباره عرفان شیعی و ائمه را بررسی کنیم و این در حالی است که باید توجه داشت مجموع عرفان‌های نظریه‌پردازان غربی از جمله هگل و کانت خارج از مسئله اصلی ما است.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران در ادامه تصریح کرد: ما باید سخنان قرآن کریم و ائمه اطهار را استخراج کرده و نظریات تمامی فلاسفه از جمله فلاسفه غربی و شرقی را بازشناسی کنیم.وی خاطرنشان کرد: عقلانیت اسلامی باید بازخوانی شود و اکنون باید به جای نهی از منکر در جامعه به امر به معروف در حوزه علوم اجتماعی بپردازیم.

فیاض در پایان تاکید کرد: الان در زمان حال ما همواره در جامعه نهی از منکر می کنیم و به مسئله امر به معروف نمی پردازیم. بر همین اساس دین ما سازمانی می شود که مشکل عمده ی ما ما در حال حاضر همین مسئله است زیرا دین سازمانی مانع و ترمز است.

در ادامه این برنامه دکتر سعید زیباکلام عضو هیئت علمی و استاد فلسفه دانشگاه تهران به ارائه 2 مقاله علمی در این رابطه پرداخت که به طور اختصاصی رجانیوز متن کامل هر 2 مقاله را منتشر می کند:

مقاله نخست: عقل و استدلال و عقلانیت [1]

هنگامی که ما می‌گوییم: "من با این استدلال شما قانع یا متقاعد شدم" و یا "من با این استدلال شما ترغیب شدم"، آیا مراد این است که استدلال شما ـــ یعنی دلایلی که شما اقامه کرده‌اید ـــ دارای ممیزاتی است که هر کس آنها را بشنود یا بخواند قانع(متقاعد) یا ترغیب می‌شود؟ به عبارتی دیگر، آیا ما باید از قانع(متقاعد)کنندگی یا ترغیب‌کنندگی استدلال‌ها و میزان آن پرسش کنیم؟ در این صورت، آیا تاکنون در مناقشات فلسفی و یا مباحثات و مناظرات نظری در خانواد? علوم اجتماعی مشاهده کرده‌ایم که استدلالی توانسته باشد اولاً، هم? مباحثین و مناظرین موضوع مناقشه را قانع(متقاعد) یا ترغیب کرده باشد؟ و ثانیاً، به یک میزان قانع و ترغیب کرده باشد؟

گمان می‌کنم پاسخ منفی به هر دو سؤال برای همگان روشن باشد. آنچه اما مهم است مورد تأمل قرارگیرد این است که چرا؟ چرا در طول تاریخِ طولانی نظریه‌پردازی‌ها و اخذ مواضع فلسفی، و در طول تاریخ نه چندان طولانی علوم‌اجتماعی، هیچ موضوعی را نمی‌توان یافت که برای آن استدلال یا استدلال‌هایی شده باشد و آن استدلال یا استدلال‌ها تمام مخاطبان خود را قانع یا ترغیب کرده باشد؟ نه تنها از اقناع و ترغیب‌شدگی فراگیر هیچ سراغی در هیچ موضوع و موضعی نمی‌توان یافت که قابل‌تأمل‌تر، اگر کاوش تاریخی خود را قدری صبورانه‌تر صورت بخشیم به نحو شگفت‌انگیزی درمی‌یابیم که هیچ استدلال معیّن و خاصی را نمی‌توان در دو خانواد? بزرگ فلسفه و علوم‌اجتماعی یافت که با تعدادی ـــ کم و اکثراً زیاد ـــ از انواع استدلال‌های مخالف و معارض و مغایر ـــ یا بطور خلاصه، ضداستدلال ـــ مواجه نشده باشد.

یک پاسخ ممکن، و شاید هم مطرح‌شده، این است: برای اینکه آن استدلالِ(های) ناکام، هم? ممیّزات تمام‌عیار استدلالی که بتواند همه مباحثین و مناظرین را قانع و یا ترغیب‌کند، نداشته است. روشن است که این سخن می‌تواند به برداشتی همانگویانه تن بدهد. یعنی، اگر در پاسخ این سؤال که: کدام استدلال واجد هم? ممیزات تمام‌عیار استدلال است، گفته شود استدلالی که بتواند همه مباحثین و مناظرین را قانع یا ترغیب‌کند. و اگر در پاسخ این سؤال که: کدام استدلال می‌تواند همه مباحثین و مناظرین را قانع یا ترغیب کند، گفته شود استدلالی که واجد هم? ممیزات تمام‌عیار استدلال باشد، واضح است که دربار? چیستی استدلال و اقناع و ترغیب‌کنندگی آن هیچ سخنی نگفته‌ایم.

با این وصف چه کنیم؟ اگر بخواهیم پاسخ ممکن بالا را از برداشت همانگویانه نجات بدهیم باید چه کنیم؟ یک پاسخ ممکن، و شاید هم مطرح‌شده، این است که مبادرت به تعیین ممیّزات تمام‌عیار آن استدلالی کنیم که بتواند همه را قانع و یا ترغیب کند. روشن است که در اینجا به گونه‌ای دست به گریبان مُثُل استدلال شده‌ایم، و حال آنکه متأسفانه کماکان در آن غار معروف گرفتار و دربند هستیم. و در بند غاربودن هم یعنی "هر که از ظن خود شد ُحکیم ُ مُثل‌شناس". و "هر که از ظن خود شد ُحکیم ُ مُثل‌شناس" هم یعنی همین اقیانوس موّاجِ بیقرارِ بیکرانِ بلاضابط? فرجام‌ناپذیرِ ظنّیات و حدسیات پایان‌ناپذیرِ بی‌سامان و موقتی قشون ُحکیمان ُ. و ظنون ُحکیمان ُ هم یعنی همان موجوداتی که در تحلیل نهایی مولود و محصول تعلّقات و تمنّیات توبرتو و ذوسطوح ُحکیمانی ُ است که حکمت را می‌خواهند خود با تعقّل و استدلال‌های خود بسازند و یا، اگر قدری تواضع بخرج دهند، می‌خواهند خود با تعقّل و استدلال‌های خود بیابند. و این، به نوب? خود، یعنی به تعداد فیلسوفانی که دربار? مُثلِ استدلال به تأمل و نظریه‌پردازی نشسته‌اند با ُ مُثل‌ها ُی استدلال مواجه می‌شویم. مُثل‌هایی که در خوش‌بینانه‌ترین حالت تنها از شباهت خانوادگی ویتگنشتاینی برخوردار هستند. و این تازه آغاز ماجراست! زیرا هریک از ُمثل‌ها ُی استدلال با فوجی از انواع ضد‌استدلال‌های سایر ُحکیمان ُ مثل‌شناس مواجه می‌شوند. حاصل جمع یا فرجام نهایی این استدلال‌ها و ضداستدلال‌ها دربار? مُثل استدلال، می‌شود بخشی از همان اقیانوس مواج بیقرار فرجام‌ناپذیر. یعنی، همین وضع موجود فلسفه! اگر قدری سر خود را از لاک آرام بخش خود و بافته‌های قبیل? خود بیرون ببریم و موضوعی را چند صباحی مورد پژوهش جدی قراردهیم به تدریج متوجه خواهیم شد که این کاخ‌های مولود تعقّل و استدلال بر چه نوع بنیانی برافراشته شده‌اند.

البته یک امکان دیگر هم وجود دارد و آن اینکه ُحکیم ُ ما موضع خود دربار? مُثل استدلال ـــ همان استدلالِ بطور آفاقی معتبر ـــ را معتبر و درست اعلام کند و از آنِ دیگران را نامعتبر و دچار ظنونِ حاصل از آن غار جفاکار ساتر حقایق، و البته برای اعتبار موضع خود و بی‌اعتباری یا کذب مواضع دیگران هم استدلال کند، آری استدلال![2]

اما این شیو? کار و این نوع موضع‌گیری دارای دو معضل? جدید است. نخست اینکه این منهاج بر روی سایر ُحکیمانِ ُ حکمت‌ساز یا حکمت‌باف باز است. و نه تنها باز است که سایر حکمت‌سازان/ بافان هم دقیقاً مبادرت به همین شیو? کار کرده اند. و روشن است که مفتوح‌بودن این باب بر روی سایر ُحکما ُ چه تبعاتی دارد. ثانیاً، اینک که ُ حکیم ُ ما ممیّزات تمام‌عیار آن استدلالی را تعیین کرده که بتواند همه را قانع یا ترغیب کند، از خود سؤال کنیم: آیا الگوی استدلال معتبر وی توانسته پس از بکارگیری، همه را قانع یا ترغیب کند؟ روشن است که این سؤال متفاوت از سؤال فلسفه‌شناسانه یا متافلسفی‌ای است که در بحث مُثل‌های استدلالِ رقیب در بالا به تحلیل بدان پرداختیم. پاسخ این سؤال اخیر هم روشن است.

تحلیل خود را با این سؤال آغاز کردیم: "هنگامی که ما می‌گوییم: "من با این استدلال شما قانع یا متقاعد شدم" . . . ، آیا مراد این است که استدلال شما ـــ یعنی دلایلی که شما اقامه کرده‌اید ـــ دارای ممیّزاتی است که هر کس آنها را بشنود یا بخواند قانع(متقاعد) یا ترغیب می‌شود؟ به عبارتی دیگر، آیا ما باید از قانع(متقاعد)کنندگی یا ترغیب‌کنندگی استدلال‌ها و میزان آن پرسش کنیم؟". سپس، این سؤال مهم را مورد کاوش قراردادیم که: چرا هیچ موضوعی را نمی‌توان در فلسفه و علوم‌اجتماعی یافت که برای آن استدلال(هایی) شده باشد و آن استدلال(ها) تمام مخاطبان خود را قانع یا ترغیب کرده باشد؟ کاوش تحلیلی ما نشان داد که هر نوع تلاش متافلسفی جهت تعیین مُثل، الگو یا پارادایم استدلال به نحوی که توان قانع‌کنندگی یا ترغیب‌کنندگی فراگیر داشته باشد با معضلات متعددی مواجه می‌شود. اینک:

1. آیا به نظر نمی‌رسد که طرح سؤال از قانع(متقاعد)کنندگی یا ترغیبکنندگی استدلال‌ها، به منزل? قابلیت‌ها و ممیزاتی جهانشمول و آفاقی و قابل‌مفهوم‌سازی، بی‌فایده و محتوم به شکست بوده است؟

2. آیا، درنتیجه، به نظر نمی‌رسد که اساساً بحث و کاوش مفهوم‌سازانه دربار? مقول? استدلال، به منزل? مفهومی جهانشمول و آفاقی، نه فقط بی‌فایده که، بنیاناً نابجا بوده و از ابتدا غلط تصورشده است؟

3. آیا به نظر نمی‌رسد که، به عوض پرسش از قابلیت یا فاعلیت‌های جهانشمول و آفاقی استدلال‌ها، باید از چگونگی و میزان قانع(متقاعد)شدگی یا ترغیب‌شدگی انسان‌ها پرسش کرد؟

4. آیا به نظر نمی‌رسد که با توجه به گستردگی، پیچیدگی، و تنوع بیکران انسان‌ها، تعیین چگونگی و میزان قانع(متقاعد)شدگی یا ترغیب‌شدگی انسان‌ها امری بی‌نهایت دشوار، عملاً تعمیم‌ناپذیر، و نهایتاً بی‌فایده و بی‌ثمر خواهد بود؟

5. آیا با توجه به مراتب فوق به نظر نمی‌رسد که به عوض مفهوم‌سازی دربار? استدلال، ثمربخش‌تر است که انسان‌ها صرفاً با هم تعامل کنند ـــ همان کاری که هم? صنوف مردمِ هم? فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، من جمله فیلسوفان، بی‌توجه به توصیه‌ها و تحکّم‌های فیلسوفان همواره بدان پرداخته‌اند ـــ تعاملی فراگیر و ذوابعاد، شامل گفتگو، و البته هر فرد به نحو اجتناب‌ناپذیری موافق موازین و هنجارهای فرهنگی‌ـ‌اجتماعی و حالات قلبی خویش؟ و این، یعنی:

الف) تعامل میان انسان‌ها را در چارچوب گفتگویِ قاعده‌مند استدلالیِ اقناعی و ترغیبی یا برد و باختی محصور نکنیم.

ب) در سطحی فرودین‌تر، تعامل میان انسان‌ها را در چارچوب گفتگوی قاعده‌مند محصور نکنیم.

ج) و باز هم بنیانی‌تر، تعامل میان انسان‌ها را در چارچوب گفتگو محصور نکنیم. انسان‌ها آن چنان موجودات پیچیده، ذوابعاد، گریزپا، غنی، حصرشکن، و کثیرالاهدافی هستند که نمی‌توان برای تعامل آنها حد و حصری، و قواعدی لازم‌الاتباع تقنین و الزام کرد. کافی است قدری به آنها با دقت بیشتری بنگریم!

و سخن آخر اینکه، امکان دارد به نظر برخی چنین آید که: مگر خود این بحث‌هایی که در این نوشتار آمده، استدلال نیست؟ و اگر چه نویسند? آنها از واژ? استدلال استفاده نکرده لیکن در عمل خود مبادرت به استدلال کرده، برای برخی نظرات یا مواضع اقام? دلیل کرده و علیه برخی دیگر نیز دلایلی ارائه کرده است.

به نظر من، چنین اعتراض یا انتقادی کاملاً مسموع و شاید حتی، با تلقی‌ای از استدلال، مقبول هم باشد. اما پیش از هر چیز باید تکلیف چیستی مفهوم استدلال را روشن کرد، کاری که من در این نوشتار سعی کرده‌ام نشان بدهم که شدنی نیست. با این وصف، و بدون اینکه خود و منتقد فرضی‌ام را گرفتار تکرار بحثهای فوق کنم، و بدون اینکه تلاش کنم اجزاء تلقی منتقد فرضی‌ام از استدلال و اقام? دلیل را ترسیم کنم باید تصریح کنم: اینکه فردی این بحث و تحلیل را استدلالی بداند و یا فردی هم پیدا شود که این بحث و گفتگو را استدلالی نداند ـــ که کاملاً امکان‌پذیر است ـــ هیچ تفاوتی نمی‌کند. من فقط به منتقد فرضی اولی‌ام گوشزد می‌کنم که به منتقد فرضی دومی توجه کند که این بحث و تحلیل را ابداً استدلالی یا حاوی استدلال نمی داند. و به منتقد فرضی دوم هم موضع منتقد فرضی اول را گوشزد می‌کنم.

اما عاقبت‌الامر، من خود بر چه موضعم؟ اولاً، باور ندارم که آنچه در این نوشتار آمده مطالبی را اثبات کرده[3] و، در نتیجه، هم? خوانندگان اقناع و یا اسکات می‌شوند. اضافه‌کنم که بنیاناً بر این عقیده نیستم که مطلبی که به واسط? استدلال ُ اثبات شده باشد همه و یا حتی برخی از خوانندگان یا شنوندگان خود را قانع یا ساکت کند! ابداً! ثانیاً، باور ندارم که هم? خوانندگان قانع(متقاعد) یا ترغیب می‌شوند، بلکه با توجه به سیطر? فرهنگ به شدت یونانی‌ـ‌مدرنیستی معاصر، بسیار بعید است بیش از انگشت‌شماری قانع یا ترغیب شوند. ثالثاً، به نظرم چندان و بلکه ابداً مهم نیست که این نوشتار را برخی استدلالی و برخی کاملاً غیراستدلالی بدانند و بنامند. و از این تکان‌دهنده‌تر و البته قابل‌انتظارتر، رابعاً، چندان و بلکه ابداً مهم نیست که خود این نوشتار را استدلالی می‌دانم یا غیراستدلالی. این که استدلالی بدانند(یا بدانم) یا غیراستدلالی، به خودی خود مهم و تعیین‌کننده نیست. آنچه اما تعیین‌کننده است آن مبنایی است که این ارزیابی حاصل و تابع آن است، ارزیابی‌ای که، به تبع، مقبولیت این نوشتار را رقم می‌زند. و بالاخره، خامساً، مرا هیچ دخل و تصرفی دربار? آن مبنا ُ متصور نیست.

پی نوشتها:

1. مقال? "عقل استدلال و عقلانیت(دو)" تحت انتشار است.

2. عجالتاً این شیو? کار نامطلوب را مصادره به مطلوب می کنیم و تحلیل و واکاوی نامطلوبیت آن را به فرصت دیگری محول می کنیم.

3. در اینجا فرض کرده‌ام که "اثبات" معنا و مفهوم مشخص، معیّن، و محصّل واحدی برای همگان دارد.

مقاله دوم: افسان? بی‌طرفی

1ــ چه کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام در حالیکه می‌فهمد بی‌طرفی مفهوماً چه دلالت ارزش‌شناختی دارد؟ یعنی، می‌فهمد که هیچیک از نظام‌های ارزشیِ اخلاقی و اخلاقِ سیاسی را که توسط فیلسوفان یا متکلّمان معاصر یا قرون گذشته صورت‌بندی و تقنین و تجویز شده‌است نمی‌تواند مصادره یا پیشفرض‌کند. و این یعنی، نه تنها هیچیک از آن نظام‌های بسته‌بندی‌شده را به‌طور یک‌جا، که هیچیک از اجزاء و مقومات آنها را هم، نمی‌تواند گزینش‌کند و یا التقاطاً مورد تألیف و ترکیب قراردهد، خواه آن نظام‌ها و آحاد آموزه‌های‌شان منشأ الهی داشته باشند خواه منشأ انسانی ـــ همان مجموع? متغیّر و متکثّر و بی‌قرار آمال و امیال و هوسات انسانی‌.

2ــ چه کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام در حالیکه می‌فهمد بی‌طرفی مفهوماً چه دلالت معرفت‌شناختی(1)دارد؟ یعنی، می‌فهمد که نه تنها هیچیک از نظریه‌های متعدد رقیب معرفت‌شناختی را نباید مصادره و مفروض‌کند که هیچیک از موازین مقرر و تجویزشد? آنها را هم نباید مصادره یا مسلم فرض‌کند، خواه آن نظریه‌های متعدد رقیب، معاصر باشند یا متعلق به قرون وسطی و یا به عصر یونان باستان. خواه آن موازین مدرن و معاصر باشند خواه متعلق به اعصار و قرون دور و دورتر. که واضح است این کار بلافاصله بی‌طرفی او را مخدوش و بل منتفی می‌کند.

3ــ چه کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام در حالیکه می‌فهمد بی‌طرفی مفهوماً چه دلالت هستی‌شناختی دارد؟ یعنی، می‌فهمد که هیچ موضع و مطلبی را نباید از مکاتب و مشارب یا نظریه‌های مابعدالطبیعی حال و گذشته دربار? چگونگی منشأ این عالم، چگونگی وجود این عالم، چیستی اثاثیه این عالم، چگونگی نسبت اثاثیة این عالم به یکدیگر، و چیستی و چگونگی فرجام این عالم اخذ و اختیارکند. خواه این اخذ و اختیار به‌طور رسمی و علنی و اعلام‌شده صورت‌گیرد خواه به‌واسط? حلول لطیف مواریث فرهنگ اجتماعی و تاریخی. خواه آن اخذ و اختیارِ رسمی و علنی از نظام‌های مابعدالطبیعی الهی صورت گیرد خواه از نظام‌های غیرالهی قدیم و جدید. خواه آن مواریث فرهنگ اجتماعی و تاریخی عمیقاً ریشه در آموزش‌های انبیاء داشته باشد خواه مواریثی باشد که عالماً و عامداً مورد دین‌زدایی قرار گرفته باشند.

4ــ چه کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام در حالیکه می‌فهمد بی‌طرفی مفهوماً چه دلالتی در بار? نظریه‌های علمی اعم از طبیعی یا اجتماعی دارد؟ یعنی، می‌فهمد که اخذ و اختیار هر نظریه یا مکتبی از این دو دسته از علوم، در واقع وی را بنیاناً و به نحو مرصوصی مرهون و مربوب سه حوز? ارزش‌شناسی، معرفت‌شناسی، و هستی‌شناسی کرده‌است و این یعنی، از موضع بی‌طرفی خارج شده است.

5ــ چه کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام در حالیکه می‌فهمد بی‌طرفی مفهوماً چه دلالتی در بار? فرهنگ‌ها و تمدن‌ها دارد؟ یعنی، می‌فهمد که هیچ جزیی یا بخشی از هیچ فرهنگ و تمدنی را نباید تلویحاً یا به تصریح مصادره‌کند. می‌فهمد که نسبت به تمام فرهنگ‌ها و تمدن‌های گذشته و حال باید بلاموضع باشد که به محض اخذ هر جزیی از آنها، به هر بهانه‌ای، دست‌کم بی‌طرفی زایل میشود. و "به هر بهانه‌ای" هم یعنی، به هر علتی و یا به‌واسط? هر دلیلی، موجه باشد یا ناموجه، توجیه‌پذیر باشد یا نباشد. زیرا هم علت و دلیل بودن‌شان و هم موجه‌بودن یا توجیه‌پذیربودن‌شان جملگی بازمی‌گردد به همان سه حوز? ارزش‌شناسی، معرفت‌شناسی، و هستی‌شناسی.

ــ اینک از خود سؤال‌کنیم: چه کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام؟ به نظر می‌رسد اینک بایسته‌تر است این سؤال را مطرح‌کنیم: آیا کسی می‌تواند بگوید من بی‌طرف‌ام؟ اینک به نظر می‌رسد این سؤال فوق‌العاده جالب‌تر، مهم‌تر، بنیانی‌تر، و سرنوشت‌سازتر است: آیا دعوی بی‌طرفی چیزی جز افسانه‌ای است که برخی از ما بنی‌آدم برای فروختن یا قبولاندن برخی از آمال و امیال و آراء‌مان به برخی دیگر از بنی‌آدم ساخته و پرداخته‌ایم؟

ــ آیا روشن نیست که مدعیان بی‌طرفی با این ادعا به نحوی خودآگاه یا ناخودآگاه بر کرسی حضرت حق(جلّ جلاله و عزّه و عظمته) تکیه می‌زنند؟

ــ آیا دعوی بی‌طرفی به نحوی همان موضع و دعوی آفاقیت (2) نیست؟

ــ و بالاخره، آیا دعوی بی‌طرفی قلب تپند? نگرش خارجِ دینی(همان برون دینی) نیست؟

پی نوشتها:

1. در واقع صحیح و دقیق این بود که دلالت معرفت‌شناختی را در ضمن دلالت ارزش‌شناختی مورد بحث و تحلیل قرارمی‌دادم نه مستقلاً. زیرا بی‌هیچ تردیدی تمام نظریه‌های معرفت‌شناختی عمیقاً در بستر و زمینه‌ای مشحون از ارزش‌های اخلاقی و اخلاق سیاسی ریشه دارند! بستر و زمینه‌ای که غالباٌ اگر نه همواره شکل صورت‌بندی‌شده، مدون، و نظام‌مندی نیافته و به صورت فرهنگ اجتماعی و تاریخی به انحاء بسیار گسترده، ملفوف، و غیرمحسوس در آن نظریه‌ها فرو می‌ریزند و یا حلول می‌کنند.

2. همان که بعضاً به نحو بسیار لغزنده و لغزاننده‌ای عینیت خوانده می‌شود.

 

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47940


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 3:32 عصر | نظرات دیگران()
افتتاحیه کرسی‏های آزاد‏اندیشی در دانشگاه تهران/1
صادق‏زیباکلام: علوم‏انسانی‏اسلامی و ایرانی نداریم
حسن عباسی: حرفی نزنید که نسل آینده از شما نگذرد

عصر روز یکشنبه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میزبان جمعی از اساتید و دانشجویان این دانشگاه بود که برای شرکت در افتتاحیه کرسی های آزاد اندیشی در تالار شیخ انصاری حضور یافته بودند. بنا بر خبر اعلام شده از این پس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هر هفته میزبان یک مناظره با حضور طیف های مختلف فکری و با موضوعات مختلف خواهد بود و هم چنین برگزاری کرسی های هفتگی با موضوعات گوناگون علمی و نظری، با حضور دانشجویان، اساتید و صاحب نظران این دانشگاه در دستور کار خواهد بود. این دست برنامه ریزی ها البته در دانشگاه های مختلف تهران نیز آغاز شده و در دانشگاه های امیرکبیر و شریف نیز طرح هایی در دست اجراست. این همه البته شاید به نوعی اولویت گذاری جدید در مجموعه های دانشجویی را به نمایش می گذارد.

به گزارش رجانیوز، در مراسم افتتاحیه که به همت دبیرخانه کرسی های آزاد اندیشی به عنوان زیر مجموعه بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شده بود؛ ابتدا دکتر صادق زیباکلام عضو هیئت علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به ایراد نظر خود پیرامون کرسی های آزاد اندیشی پرداخت.

وی با اشاره به اینکه کسی دقیقا نمی‌داند کرسی‌های آزاداندیشی چه بوده و برنامه‌های آن چیست؟ گفت: باید نکته دردآلودی را مطرح کنم و آن این است که اکنون صحبت از کرسی‌های آزاداندیشی در زمانی صورت می‌گیرد که از جهت دیگری شاهد عکس جریان آزاداندیشی در بعضی از دانشگاه‌ها هستیم و طی روزهای گذشته یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی و یکی از دانشگاه تربیت‌مدرس اخراج شدند و من نمی‌دانم در این شرایط کرسی‌های آزاد اندیشی چه مفهومی دارد؟

زیبا کلام با اشاره به اینکه انجمن های اسلامی سایر دانشگاه‌ها تعطیل و یا در شرف تعطیلی است در ادامه تصریح کرد: آنچه که اکنون مشاهده می‌کنیم این است که گفته‌ها با آنچه عمل می‌شود در جامعه همخوانی ندارد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: تا آنجا که اطلاع دارم برنامه‌ای در خصوص حذف و کنار گذاشتن اساتید دگراندیش به جز چند مورد بخصوص در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و تربیت مدرس نبوده است.

وی افزود: در دانشگاه تهران، شهید بهشتی، و سایر دانشگاه‌ها اساتید تسویه یا اخراج نشدند. در دانشگاه علامه طباطبایی شماری از برجسته‌ترین اقتصاددانان و اساتید که در نامه‌های سرگشاده‌ای به سیاست‌های اقتصادی دولت نهم و دهم اشکال گرفته‌اند بازنشسته و یا کنار گذاشته شده‌اند.

زیباکلام در ادامه تاکید کرد: سیاست کلی دولت در خصوص اساتید دگراندیش و منتقد نباید حذف آنها باشد و باید اعلام کنم که کنار گذاشتن این اساتید در برخی دانشگاه‌ها با سیاست مدیران این دانشگاه‌ها انجام می‌شود و این امر به سیاست کلی نظام بازنمی‌گردد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح این سوال که آیا مسئولان یک دانشگاه می‌تواند اساتید آن دانشگاه را به دلایل سیاسی اخراج کند خاطرنشان کرد: وزارت علوم که مدعی است بخش‌های علوم کشور را زیر نظر دارد، آیا نمی‌خواهد در این امر دخالت کند؟ به یقین می‌توان گفت وزارت علوم از اخراج اساتید در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و تربیت مدرس حمایت کرده و آن را تائید می‌کند، پس از این وزارتخانه انتظار نمی‌رود که به این مشکل رسیدگی کند. اما از سوی دیگر از مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود که نسبت به اتفاقات پیش آمده در این دو دانشگاه اعتراض کرده و بخصوص کمیسیون فرهنگی باید به این امر رسیدگی کند.

وی افزود: دفاع از حقوق شهروندان از وظایف مجلس هشتم است و نمایندگان مجلسی که سوگند یاد می‌کنند تا از حقوق شهروندان و وکلای خود دفاع کنند چرا نسبت به این امور پیگیری نمی کنند؟
زیبا کلام با اشاره به اینکه متاسفانه هیچ حرکتی در این خصوص از مجلس مشاهده نکرده‌ایم، در ادامه تصریح کرد: در این شرایط صحبت از کرسی‌های آزاداندیشی می‌شود و من در این جا کلیاتی را در خصوص علوم انسانی بیان می‌کنم.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد ماه سال 88 مسئله علوم انسانی مطرح شد و علوم انسانی به عنوان متهم پیش آمدن این حوادث مورد بازخواست قرار گرفت.

زیبا کلام گفت: با توجه به کسر قابل توجهی از دانشجویان، قریب به یک میلیون و 800 هزار دانشجو در رشته‌های علوم انسانی تحصیل می‌کنند و این دانشجویانی هستند که موجبات اعتراض را پدید آوردند.

وی افزود: از اواسط تابستان گذشته مسائلی مطرح شد مبنی بر اینکه علوم انسانی چگونه باید اصلاح شود و محصول آن این باشد که دانشجویان این رشته به دولت انتقاد نکنند.

زیبا کلام درادامه تصریح کرد: برخی افراد اساتید این رشته را متهم کردند که دانشجویان علوم انسانی را بی‌دین بار آوردند و من معتقدم که احضار علوم انسانی به عنوان متهم به دادگاه موجب حوادث پس از خرداد 88 شده است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ای کاش این موارد و حوادث بر گردن علوم انسانی بود چون می‌توانستیم با این شیوه دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم انسانی را تعطیل کنیم اما من به کسانی که علوم انسانی را نسبت به حوادث سال 88 متهم می‌کنم سوالی را مطرح می‌کنم؛ مگر این علوم انسانی در زمان محمدرضا پهلوی در این دانشگاه‌ها تدریس نمی‌شد؟ این علوم انسانی در رژیم گذشته نیز در دانشگاه‌ تهران و سایر دانشگاه‌ها تدریس می‌شد و چرا آن موقع این رشته دانشجویان را بی‌دین بار نیاورده است بلکه بالعکس بخش عمده این دانشجویان اسلام‌گرا شده‌اند. اگر محتوای این علوم موجب بی‌دینی و زوال دانشجویان می‌شود چرا در زمان طاغوت این اتفاق نیفتاده است؟

زیباکلام در ادامه بیان داشت: ما عکس‌های شهدای دانشجوی حقوق و علوم انسانی را در راهروی همین دانشکده نصب کرده و هر روز نظاره‌گر آنها هستیم. حال باید پرسید آیا این دانشجویان در همین رشته درس نخوانده‌اند و شاید از نظر شما آنها در نجف و امثال آن درس خوانده باشند پس چطور شده است به خواسته خودشان در جبهه‌های جنگ روی مین رفتند.

وی با اشاره به اینکه اشکال اساسی علوم انسانی در جامعه ما این است که این رشته فوق العاده عقب مانده است خاطرنشان کرد: عقب ماندگی در علوم از لحاظ کاربردی نیز باید ملاحظه شود و این در حالی است که در شرایط کنونی محصولات ایران وارد بازارهای جهانی نمی‌شوند.

زیباکلام با تاکید بر اینکه عقب ماندگی در حوزه علوم انسانی را مستقیما نمی‌توان دید خاطرنشان کرد: اگر کرسی‌های آزاد اندیشی ادامه پیدا کند می‌توانیم مفصل‌تر در خصوص علوم انسانی بحث کنیم و اعلام کنیم که اشکال اصلی این علوم در جامعه ما چیست.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد سال 88 مسئله اسلامی کردن علوم انسانی به صورت جدی مطرح شده است و اگر این سلسله جلسات ادامه پیدا کند باید به صورت خیلی جدی به این امر بپردازیم که آیا واقعا علوم سیاسی و علوم انسانی اسلامی داشته‌ایم یا خیر؟

وی افزود: من معتقدم علوم انسانی غربی، شرقی، مسیحی، بودایی و زرتشتی هم نداریم. ما آنچه در علوم انسانی داریم نظر و اندیشه انسان‌های مختلف است. لذا علوم انسانی بومی و اسلامی هم نداریم.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: نگاه به انسان در حوزه علوم انسانی در دانشگاه‌های کشور ما یک نگاه غربی است و باید نگاه اسلامی را در خصوص انسان در دانشگاههای خود پیدا کنیم و کرسی‌های آزاد اندیشی را باید به صورت مفهومی ادامه دهیم.

در ادامه این برنامه سعید زیباکلام، ابراهیم فیاض و حسن عباسی نیز به ایراد نقظه نظرات خود در این رابطه پرداختند که به علت مرتبط بودن مباحث مطرح شده از سوی دکتر حست عباسی به سخنان صادق زیباکلام، مشروح سخنان عباسی را از نظر می گذرانیم.

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اینکه مشکلی که اکنون در این مقوله وجود دارد مشکلات ساختاری است خاطرنشان کرد: از حوزه‌ها و دانشگاه‌ها در خصوص بحث آزاد اندیشی چیزی استخراج نمی‌شود پس باید آستین‌ها را خود بالا بزنیم و به تولید علم و روش‌های آن دست بزنیم.

عباسی تصریح کرد: نهادهای کشور می‌خواهند تولید علم را فقط توصیف کنند و فرهنگستان علومی که یکی از مسئولینش تولید علم را فقط در حد تولید آبمیوه وصف کرده است، بهتر از این هم اقدام نخواهد کرد و نباید اصلا از آنها انتظار تحول در این زمینه را داشت.

وی تاکید کرد: اکنون در خصوص تولید علم و نخبه پروری فقط در کشورمان به توصیف آن اکتفا می‌شود در صورتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در این خصوص راهها و روش‌ها را تبیین کند و اگر واقعا نمی‌توانند به این امر بپردازند وارد گود شده و 230 واحد درسی از کارشناسی تا دکترا را در دانشگاه تدریس کنند.

وی با اشاره به اینکه من دکتری را در ایران ندیدم که دکترین داشته باشد خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب مفهومی به نام تیمسار ارتش وجود داشت و مقام معظم رهبری فرمودند این مفهوم دارای اشکال است که اکنون این مفهوم به نام امیر تغییر نام داده است و طبق همین امر باید در خصوص آزاداندیشی و مقوله علوم انسانی پیگیری لازم را داشته باشیم و از ریشه و بسیاری از مفاهیم به اصلاح بپردازیم.

عباسی در ادامه بیان داشت: ما نه تنها در حوزه‌ها بلکه در دانشگاه‌های کشورمان نیز هیچ مجتهدی نداریم. در کدام دانشگاه ما استاد دانشگاه دکترین و نظریات خود را در کلاس‌های خود تدریس می‌کند؟ استادی که نظریات خود را تدریس می‌کند این استاد یک دکتر واقعی است نه اساتیدی که نظریات صدها سال قبل شرق و غرب را حفظ می کنند و مثل نوار کاست آن را تحویل دانشجو می دهند. در این صورت فرق آنها با ضبط صوت چیست؟ چرا حاضر نیستند خودشان ایده ی جدیدی را تولید کنند و بر مبنای آن تدریس کنند؟

عباسی گفت: مقام معظم رهبری چند سال گذشته در جلسه‌ای با مسئولان نظام در بخشی از سخنان خود فرمودند کاش فردایی وجود داشت تا انسان‌ها خارج از فضای جایگاهی خود ساعت‌ها را به بحث‌های علمی بپردازند و این در حالی است که آقایان دانشگاه تهران به مقام معظم رهبری پیشنهاد اعطای دکترا می‌دهند تا به همه بفهمانند امکان تولید علم در کشور وجود ندارد. اما در کشوری چون فرانسه چنین مکان‌هایی از سالیان دور تاسیس شده و افراد پیش نویس نظریات خود را به این مراکز ارسال می‌کنند و حتی می‌توانند در خصوص نظریات خود صحبت علمی کنند.

رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تاکید کرد: افتخار وزیر علوم ما این است که 10 هزار مقاله در ISI ارسال کرده‌اند و این در حالی است که ما برای آنگولاساکسون که همان آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و استرالیایی‌ها هستند به صورت رایگان تولید علم می‌کنیم و 95 درصد این مقاله‌ها در ایران حتی ترجمه هم نمی‌شود و در دسترس دانشجویان و محققان ایرانی قرار نمی‌گیرد.

این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه گفت: دانشجوی ایرانی باید برای تولید علم 300 درصد زحمت بکشد به گونه‌ای که باید علم را به زبان انگلیسی، عربی و فارسی بداند، این در حالی است که یک دانشجوی الازهر مصر باید برای تولید علم 200 درصد زحمت کشیده و دانشجوی اروپایی 100 درصد زحمت بکشد. اما دانشجو و استاد ایرانی تنها در مقوله‌ تولید علم 33 درصد زحمت می‌کشد.

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تصریح کرد: آمریکا از سال 2002 به بعد از گام سوم علم که همان رسیدن به مقطع دکترا است عبور کرد و اکنون از مرحله تیمکس نیز در حال عبور است و این در حالی است که ما در جامعه‌ای می‌خواهیم آزاداندیشی کنیم که هنوز به این مراحل دست پیدا نکرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه در بحث آزاد اندیشی باید ریشه مفهوم را شناخته و ترمینولوژی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: عمده مفوم‌های علوم انسانی که در سر در دانشگاه‌های کشور می‌بینیم محل اشکال هستند. جامعه شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و ... با مفهوم اصلی آنها یکی نیست.

عباسی خاطرنشان کرد: دلیل دیگر اینکه علم در جامعه ما تولید نمی‌شود این است که حوزه علمیه از فلسفه و اصول فاصله گرفته است.

وی گفت: ابزار در تولید علم و در حوزه علوم انسانی یک مفهوم کلی است ما باید یک مفهوم را در خود پدید آورده و 20 تا 30 سال نسبت به رشد آن مفهوم تلاش کنیم تا به تولید علم برسیم.

وی افزود: وقتی تولید علم نداریم تکیه بر ریاست فرهنگستان علوم غصب است. فرهنگستان علوم باید توضیح دهید که تا کنون پیرامون تولید علم چه اقدامی کرده است؟

عباسی در بخش دیگری از سخنان خود در واکنش به سخنان صادق زیبا کلام گفت: این استاد در سخنان خود اعلام کرد که برخی از اساتید از دانشگاه‌ها اخراج می‌شوند که من به این استاد اعلام می‌کنم آیا شما لیبرالی فکر نمی‌کنید و به راحتی در دانشگاه تدریس نمی‌کنید؟ به من بگویید کجا به خاطر اندیشه شما با شما برخورد شده است؟ و اگر غیر از این است پس چرا هم شما و هم هزاران نمونه از شما در دانشگاه های کشور به تدریس مشغول هستند؟ شما در حیطه تخصص تان همان لیبرالیزم را درس بدهید اما به اسم اسلام نگویید علوم انسانی دینی وجود ندارد.

وی افزود: پس میان مباحث سیاسی و بحث‌های امنیتی تفاوت‌هایی وجود دارد و باید به این استاد علوم سیاسی اعلام کنم که در کشورهای غربی نیز چندی پیش استادی را به جرم ارائه طرح تروریزم روشنفکری از یک دانشگاه آمریکایی اخراج کردند.

عباسی خاطرنشان کرد: من چندی قبل در عرصه سیاست خطاب به سیاستمداران این سئوال را مطرح کردم که چرا برخی از آنها می‌گویند ما نمی‌توانیم؟ اما جالب این است که برخی از این سیاستمداران به رهبری رئیس فرهنگستان علوم اخیرا حدود 196 صفحه مقاله به صورت رنگی و کاغذ گلاسه تحت عنوان یک نشریه خاصی تهیه کرده و با مطالب خاصی عنوان کردند که نمی‌توانیم. اینکه ما نمی توانیم هم اینقدر دیگر تبلیغ می خواهد؟ اینکه فضای ذهنی دانشجویان و جوانان این کشور را به این سمت ببریم که نمی شود و نمی توانیم و علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم این همه گفتن دارد؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با مطرح کردن این سئوال که چرا فرهنگستان علوم نمی‌تواند تولید علم کند خاطرنشان کرد: فرهنگستان علوم به این دلیل نمی‌تواند تولید علم کند که دکترهای فلسفه آن در نظریات کانت گیر افتاده‌اند.

عباسی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در خصوص بحث هسته‌ای ایران اشاره و تاکید کرد: سه شنبه گذشته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرد که ما به غیر از ایران و کره شمالی به هیچ کشور دیگری حمله اتمی نمی‌کنیم که در اینجا باید پرسید چرا و به چه جرم؟ آیا ما به جرم رسیدن به فن آوری هسته‌ای باید تهدید شویم؟

عباسی افزود: الان در آمریکا بنیان داروینیزم زیر سئوال است و استادانی را که با این پدیده مخالفت می کنند را به عنوان تروریزم روشنفکری از دانشگاه بیرون انداخته اند زیرا آمریکایی ها متعقد هستند وقتی کسانی اعتقاد دارند که طراحی این عالم هوشمند است و فقط می خواهند بگویند که پشت این عالم خداست پس آن زمان این اساتید می خواهند نظریه پردازی خود را بر روی تئوکراسی اعلام کند نه دموکراسی. درهمین زمینه اکنون 11فیلم مستند در فضای سایبری وجود دارد که یکی از آنها نیز امسال در قسمت فیلم های خارجی جشنواره فجر اکران شد.

عباسی در ادامه افزود: استادی که ادعا می‌کند چرا آزاداندیشان اخراج و دستگیر می‌شوند باید به وی اعلام کرد که شما چرا آدرس غلط به مخاطبان خود می‌دهید. آیا کسانی که اخراج و یا دستگیر می‌شوند آزاداندیش هستند؟ شما با عنوان یک استاد دانشگاه آیا دکترین دارید؟ من عضو هیئت علمی این دانشگاه نیستم اما شما که حقوق این نظام را می گیرید و در این دانشگاه تدریس می کنید به دانشجویانتان توضیح دهید چه حرکتی طی سالهای تدریس تان انجام داده اید؟ چقدر تلاش کرده اید که یک دکترین داشته باشید و آن را تدریس کنید نه افکار دیگران را؟ که بعد می گویید چنین چیزی وجود ندارد.

آیا شما از خود در حوزه تولید علم نظریه‌ای داشته‌اید؟ کسانی که به عنوان مثال در دانشکده مدیریت و با گرایش مسائل استراتژیک مدرک دکترا می‌گیرند فقط یک رویکرد و طرح استراتژیک را آموزش می‌بینند و در دانشگاهی چون دانشگاه عالی دفاع ملی آیا کسی هست که دو رویکرد را تدریس و یا تحصیل کرده باشد؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز خطاب به اساتید دگراندیش تاکید کرد: افرادی آمدند و شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ابتدای پیروزی انقلاب تاسیس کردند اما اکنون در صدای آمریکا و بی بی سی فارسی از آزادی بیان در ایران ابراز ناراحتی می‌کنند و شما استادی که حامی اینگونه افراد هستید روزی آبروی شما هم مانند آنان خواهد رفت.

عباسی تصریح کرد: اینکه شما امروز می گویید ما علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم برای خودتان بد است. نسل آینده از شما نخواهد گذشت چون ان شالله ما از این مرحله نیز عبور خواهیم کرد و در آینده به تولید علم بومی نیز خواهیم رسید و شما که امروز این حرفها را می زنید باید پاسخگوی آیندگان باشید. بسیاری از شما بودند که اول انقلاب حرفهایی زدند که امروز از گذشته خود شرمنده هستند چون نسل ها عوض شد و مشخص شد چه کسی درست می گفت و چه کسی اشتباه، لذا من از نسل حاضر عذرخواهی می کنم که نسل ما نتوانست اقدام مهمی در راستای تولید علم بومی انجام دهد اما انشالله با همت شما از این مرحله هم خواهیم گذشت و با سرعت بیشتر به سمت سربلندی ایران اسلامی نزدیک خواهیم شد.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=47938


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 1:15 عصر | نظرات دیگران()
نقد و بررسی "دارا و ندار "در شبکه تهران :
"دارا و ندار" هجو طبقه نوکیسه و مایه خنکی دل فقرا

 

جهان-سرویس فرهنگی:

  سریال "دارا و ندار" ساخته مسعود ده نمکی پنجشنبه شب با حضور وی، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و محمدتقی فهیم منتقد سینما، به صورت زنده در  شبکه تهران مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
 
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان، در ابتدای این برنامه، محمد تقی فهمیم از منتقدان سینمایی و سردبیر ماهنامه سینما رسانه، در صحبت هایی دارا و ندار را سریالی در گونه اجتماعی با گرایش طنز دانست. 

فهیم سریال دارا و ندار را از نظر محتوا، سریالی برجسته خواند و درعین حال تاکید کرد که این سریال نقاط ضعفی نیز دارد و این ضعفها به ساختار سریال برمی گردد.
 
این منتقد درادامه صحبت های خود درعین حال با انتقاد از برخی آثار متعلق به جریان روشنفکری گفت: ما در جشنواره های خارجی شاهد هستیم که مثلا جایزه شجاعت را در جشنواره ای به فیلمساز خانم و جوانی می دهند که فیلم او اصلا ساختار سینمایی نداشت و کار بسیار دم دستی سخیف و نازلی بود.
 
ده نمکی نیز در پاسخ به این انتقادات گفت: من فیلمسازی محتوا گرا هستم و البته سعی می کنم در هرکارم نسبت به کار قبلی از نظر فرم وساختار پیشرفت بیشتری داشته باشم.
 
حمید رسایی نیز دراین برنامه با اشاره به اینکه برخی می گویند افرادی مثل ده نمکی از رانت برخوردارند این اظهارات را اتهامی به صدا و سیما و نظام دانست و با رد این موضوع گفت: اینگونه نیست که کسی از رانت ویژه ای برای ساخت فیلم و سریال برخوردار باشد .
رسایی درادامه صحبت های خود هر سه سریال تلویزیون را آموزنده دانست ولی درعین حال گفت: هر کدام ازاین سریال ها معایب و ایرادهایی نیز داشته اند.
 
به گزارش جهان، این نماینده مجلس، در ادامه گفت: سریال آقای ده نمکی باید نقد شود و نقد بی رحمانه ای نیز صورت گیرد. خود من معتقدم که او باید در یک ظرف بسیار زیبا این محتوای زیبا را ارائه می داد.
 
ده نمکی نیز در سخنان خود گفت: این سریال هجو طبقه نوکیسه است و بگذارید دل فقرا با دیدن این سریال خنک شود.
 
رسایی نیز درادامه گفت: این سریال گاهی اوقات دچار شعار زدگی شده و این یکی از ضعفهای سریال است.
 
وی با اشاره به بخشهایی از سریال گفت: آقای ده نمکی می گویند ما دراین سریال به مردم پایین شهر بی حرمتی نکردیم ولی به نظرم گاهی اینطور شد و یا می گویند هجو فقرا نشد و متاسفانه شد. رسایی تاکید کرد: این سریال متاسفانه دچار مستقیم گویی و شعار زدگی شد.
 
مسعود ده نمکی نیز با اشاره به واکنش های مختلف به این سریال گفت: اگر کسی قرار است از این سریال ناراحت شود آن دولت و مسئولان دولتی هستند که آنها هم مشکلی نداشتند.
 
ده نمکی همچنین در پاسخ به انتقادات رسایی ذکر این نکته را ضروری دانست که شیوه های پیام رسانی او با آقای رسایی متفاوت است. ده نمکی گفت: من اگر می خواستم مثل شما عمل کنم باید می رفتم منبر، منبر من دوربین من است.
 
رسایی نیز که پیش از این مدیرکل ارشاد قم بوده در پاسخ به این اظهارات گفت: خود من دور از هنر نبوده ام و خطاطی، نقاشی، طراحی و حتی کارگردانی هم کرده ام و حتی در زمینه نقد فیلم نیز فعال بوده ام .
 
محمد تقی فهمیم نیز درادامه این برنامه گفت: اگر در آثار نمایشی بر روی آدمها، شخصیت ها و ویژگی های آنها کار نکنیم آن اثر حتما لطمه می بیند. همچنین برای ماندگاری اثر نیاز به ظرف خوبی است.
 
وی ادامه داد: باتوجه به اینکه سریال دارا و ندار سریال پر شخصیتی بوده و زمان کمی نیز برای نگارش فیلمنامه وجود داشته دچار شتابزدگی شده است.
 
وی درادامه تاکید کرد: یکی از معایب سریال این است که بین فقر زدایی و فقر ستایی جابه جا می شود فقر بدترین پدیده است و ما نباید دچار فقر ستایی شویم و به خاطر حمایت از طبقه محروم به ستایش از فقر بپردازیم.
 
ده نمکی نیز در بخشهای پایانی این برنامه همچنین گفت: بیشترین حملات به دارا وندار را سایتهای اصولگرا کرده اند.
 
در این برنامه  یک نظر سنجی اس ام اسی هم پیش بینی شده بود که بیش از 35 هزار نفر در این نظر سنجی شرکت کردند.
در این نظر سنجی از مردم سؤال پرسیده شده بود که: "چه عاملی باعث شده تا به تماشای این سریال بروند؟"
8درصد پاسخ دهندگان گفته بودند به خاطر حضور هنر پیشه ها، 75در صد عنوان کرده بودند به خاطر موضوع فقر و ثروت و 6درصد به خاطر سرگرمی به تماشای این سریال نشسته بودند و 11درصد موفق به تماشای این اثر نشده بودند .

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdch-mnzx23nvmd.tft2.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/21 و ساعت 8:20 عصر | نظرات دیگران()
فردا؛ سخنرانی حسن عباسی در دانشگاه تهران

مراسم افتتاحیه کرسی‌های آزاداندیشی با حضور اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران فردا در دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران برگزار می‌شود.

وحید اشتری مسئول بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران در گفتگو با فارس، با اعلام این خبر گفت: مراسم افتتاحیه کرسی‌های آزاداندیشی با سخنرانی حسن عباسی رئیس مرکز دکترینال امیت بدون مرز، ابراهیم فیاض عضو هیئت علمی گروه علوم انسانی دانشگاه تهران، سعید زیباکلام استاد فلسفه دانشگاه تهران و صادق زیباکلام استاد علوم‌سیاسی دانشگاه تهران از ساعت 14 تا 17 فردا یکشنبه 21 فروردین در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران برگزار می‌شود.

به گفته وی این مراسم به همت دبیرخانه کرسی‌های آزاداندیشی بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47773


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/21 و ساعت 11:49 صبح | نظرات دیگران()
پیغام یکی از علمای بزرگ تهران به احمدی‌نژاد در مورد زلزله

محمود احمدی‌نژاد با تاکید بر لزوم جدی گرفتن بروز زلزله در تهران اظهار داشت: یکی از علمای بزرگ تهران به من پیغام داد که از مردم بخواهم مراقب باشند و ضمن پرهیز از گناه، برای دوری از بلایا دعا کنند، وی در ادامه نیز از مردم تهران خواست که موضوع زلزله و مقاوم‌سازی ساختمان‌های خود در برابر این بلای طبیعی را جدی بگیرند.

به گزارش رجانیوز، فارس گزارش داد محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور که در جریان بازدید از مجتمع اردوگاه‌های اسکان اضطراری بشارت در غرب تهران در جمع نیروهای امدادی و خدماتی سخن می‌گفت، اظهار داشت: نوروز امسال سرشار از نشاط، شادمانی و امید بود و انجام بیش از 120 میلیون سفر نشانه سرزندگی و پویایی ملت ما است.

وی افزود: در ایام نوروز بسیاری از نیروهای امدادی و خدماتی مشغول ارائه خدمات به مردم عزیز بودند تا نوروزی به یادماندنی داشته باشند و خوشبختانه با کاهش حوادث در ایام نوروز مواجه بودیم که امید است با رعایت بیشتر نکات ایمنی شاهد بروز هیچ گونه حادثه‌ای نباشیم.

رئیس شورایعالی مدیریت بحران کشور با اشاره به مدیریت بحران در تهران بخصوص بحران زلزله اظهار داشت: آمادگی و توانمندی مقابله با بحران و ارائه خدمات در تهران خوب است اما نسبت به ابعاد وسعت و جمعیت استان کافی نیست.

احمدی‌نژاد افزود: در حال حاضر 13 میلیون و 700 هزار نفر در استان تهران هستند که از این جمعیت قریب 8 میلیون نفر در شهر تهران سکونت دارند و اگر حادثه‌ای رخ دهد خسارت‌بار خواهد بود.

وی تصریح کرد: ابعاد شهری و سازه‌ها و بافت فرسوده و ترکیب ساختار جمعیتی شهر تهران نشان می‌دهد کار امداد و نجات در این شهر بسیار بزرگ است و جا دارد همه امکانات کشور برای مقابله با حوادث احتمالی در تهران بسیج شوند.

رئیس‌جمهور گفت: هر شهروند برای ما عزیز است و طبعا باید هدف‌گذاری‌ها به سوی نقطه‌ای برود که اگر حادثه‌ای پیش آمد کسی دچار آسیب ماندگار نشود و این کار نیازمند عزم جدی است.

احمدی‌نژاد افزود: اگر حادثه‌ای در تهران رخ دهد دسترسی به نقاط حادثه دیده دشوار می‌شود و شبکه‌های آب، برق و گاز قطع می‌شود و حتی شاید نتوانیم به موقع وارد عرصه تصمیم‌گیری و حوزه ماموریت خود شویم.

وی بر همین اساس به مسئولین توصیه کرد هر هفته یک مانور بسیار جدی و عملیاتی و نزدیک به واقع با حضور همه بخش‌ها در خصوص امداد و نجات در تهران برگزار کند.

رئیس شورای‌عالی مدیریت بحران کشور با اشاره به 700 کیلومتر مربع وسعت شهر تهران که مسافت آن را دو برابر کل مساحت شهر غزه اعلام کرد، متذکر شد: در صورت بروز حادثه باید در هر کیلومتر و هر وجب کاوش صورت گیرد و کار بررسی و نگهداری و پاکسازی به دقت انجام شود که این کار نیازمند همت همگانی است.

احمدی‌نژاد افزود: وزیر کشور و مسئولان سایر دستگاه‌ها باید نیمی از وقت خود را به موضوع امداد و نجات در تهران اختصاص دهند و با جدیت پای کار آیند و در ابعاد میلیونی برنامه‌ریزی کنند.

وی همچنین به مسئولان توصیه کرد: موضوع آموزش مردم برای مقابله با حوادث را جدی بگیرند تا همه در امدادرسانی توانمند شوند و همچنین بر لزوم طراحی سامانه‌ای متمرکز، منظم و هماهنگ برای مدیریت مقابله با بحران تاکید کرد.

رئیس‌جمهور با اشاره به وجود بیش از 500 محله در شهر تهران بر لزوم افزایش تجهیزات امدادی و خدماتی در محلات تاکید کرد و گفت: باید در هر محله یک پایگاه امدادی مستقر و ثابت باشد و اگر حادثه‌ای پیش نیامد همه هزینه احداث این پایگاه فدای یک تار موی یک نفر از مردم. اما اگر حادثه پیش آید و کوتاهی کرده باشیم حسرت ابدی خواهیم خورد.

احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه کار امدادرسانی کاری نرم و کار دست است بر لزوم متناسب‌سازی از تجهیزات با شرایط روز تاکید کرد و متذکر شد: گاهی استفاده از تجهیزات نامناسب و امدادرسانی ناشیانه عاملی بر گسترس آسیب می‌شود.

وی با تاکید بر اینکه هماهنگی و پیوستگی در مدیریت امداد و نجات بخصوص در تهران عاملی حیاتی است، خاطرنشان کرد: باید ضمن افزایش آمادگی برای مقابله با حوادث به سوی تامین تجهیزات مناسب برای مقابله با بحران‌های احتمالی گام برداریم.

احمدی‌نژاد این نکته را متذکر شد که باید برای افزایش تحرک در زمینه امداد و نجات و مقابله با بحران باید فرد را بر آن گذاریم که هر لحظه امکان دارد که در تهران زلزله بیاید.

رئیس شورای‌عالی مدیریت بحران در بخش دوم سخنان خود به موضوع پیشگیری از بروز حوادث پرداخت و از مردم خواست به موضوعاتی چون آموزش، برخورداری از لوازم امدادی، مقاوم‌سازی سازه‌ها و همچنین سکونت در خارج از تهران بیش از پیش توجه کنند.

احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه تجربه زلزله‌های رخ داده نشان می‌دهد نخستین کسانی که در بروز حادثه به مردم کمک می‌کنند نزدیک‌ترین آنها هستند از مسئولان دستگاه‌ها خواست که آموزش امداد رسانی برای مردم را به طور منظم و با برنامه‌ریزی انجام دهند تا کسی در تهران نباشد که آموزش ندیده باشد.

وی همچنین از مردم خواست لوازم امدادی اولیه تهیه و در مراکز امنی در محیط زندگی و کار خود قرار دهند تا در مواقع بحران از آن استفاده کنند و رابطه خویش با مراکز امداد محلات را تنگاتنگ کنند.

رئیس‌جمهور با بیان اینکه یکی از علمای بزرگ تهران به من پیغام داد که از مردم بخواهم مراقب باشند و ضمن پرهیز از گناه، برای دوری از بلایا دعا کنند، از مردم تهران خواست که موضوع زلزله و مقاوم‌سازی ساختمان‌های خود در برابر این بلای طبیعی را جدی بگیرند.

احمدی‌نژاد افزود: حادثه خبر نمی‌کند و گرچه زمان وقوع زلزله مشخص نیست اما تهران در معرض زلزله قرار دارد و شرایط طبیعی نشان می‌دهد که بروز زلزله در تهران قطعی است و اگر زلزله رخ دهد از فیروزکوه تا نظر‌آباد آسیب می‌بیند و ابعاد آن گسترده خواهد بود.

وی با تاکید بر اینکه یک چهارم مردم استان تهران امکان زندگی در سایر نقاط کشور را دارند، از ساکنان پایتخت خواست که موضوع مهاجرت از تهران را جدی بگیرند.

رئیس‌جمهور در پایان با بیان اینکه تهران همه ایران نیست خاطرنشان کرد: تهران شهری زیبا است اما مشکلاتی در این شهر وجود دارد و وقتی می‌توان در نقاط دیگر کشور زندگی کرد و امکانات در همه جا فراهم است و دولت نیز تلاش می‌کند بیش از پیش تسهیلات فراهم کند بهترین کار این است که قبل از بروز حادثه مهاجرت صورت گیرد.

پیش از سخنان رئیس‌جمهور مصطفی محمد نجار وزیر کشور گزارشی از برگزاری چهارمین مانور امداد و نجات در چارچوب طرح مقابله با حوادث در تعطیلات نوروز ارائه کرد و جلوگیری از بحران‌های ناگهانی، حفظ آمادگی کشور جهت مقابله با حوادث احتمالی، ارتقاء آگاهی عمومی، افزایش تعامل دستگاه‌های امدادی و خدماتی و مدیریت یکپارچه برای مقابله با بحران را اهداف این مانور عنوان کرد.

وی خاطرنشان کرد: مانور یک میلیون نفری اسکان اضطراری در مواقع بحران با رمز 12 فروردین در هزار و 50 نقطه برگزار شده و از 126 پایگاه امدادی ایجاد شده 25 پایگاه و اردوگاه در شهر تهران وجود دارد که اهداف ایجاد این اردوگاه‌ها و پایگاه‌ها اسکان، امداد و نجات، درمان اولیه، آوار برداری و ارائه خدمات عمومی است.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47524


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/17 و ساعت 8:48 عصر | نظرات دیگران()

محمد باقر قالیباف شهردار تهران علی رغم اینکه شرکت های خودروسازی داخلی از لحاظ تولید اتوبوس خودکفا شده اند؛ تهران را به ویترین اتوبوس های از رده خارج شده چینی تبدیل کرده است.




به گزارش اختصاصی حقیقت نیوز ؛ شرکت های  خودرو سازی دا خلی در تولید اتوبوس های مختلف با بهترین کیفیت خود کفا شده اند،؛ اما متاسفانه با وجود انبوه تولیدات داخلی شهردار تهران تمایل وافری به خریداری اتوبوس های چینی دارد.

این گزارش حاکی از آن است که تعداد انبوهی از اتوبوس های ساخت وطن در انبارهای شرکت های خودروسازی خاک می خورند اما جناب آقای قالیباف بدون توجه به این دستاورد ملی  با عقد قرارداد های کلان و بدون نظارت اقدام به خریداری اتوبوس های از رده خارج شده چینی کرده و به نوعی خیابان های تهران را به ویترین اتوبوس های چینی مبدل کرده است.

در جاییکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در روزهای نخست سال 1389 بر توجه به تولیدات داخلی و حمایت از آن و همچنین رونق صنعت کشور تاکید داشتند؛ شهردار تهران همچنان بر انجام معامله با شرکت های چینی برای خرید اتوبوس های از رده خارج شده تاکید دارد.

شاید مطلوب باشد که شهردار تهران در رابطه با عدم توجه به تولیدات داخلی و تاکید بر خرید اتوبوس های از رده خارج شده چینی توضیحی را برای مردم تهران داشته باشد.

منبع ما : http://www.haghighatnews.com/newsF-2277.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/12 و ساعت 11:17 صبح | نظرات دیگران()

صفاریان:

دراین سالها هرگز نشنیدم که کسی در طویله موسیقی تمرین کند!

جهان -سرویس فرهنگی:

بهروز صفاریان از آهنگسازان شناخته شده موسیقی ایران به تازگی در اظهاراتی به انتقاد شدید از فیلمهای "کسی از گربه های ایرانی خبر نداره "به کارگردانی بهمن قبادی و طهران تهران به کارگردانی مهدی کرم پور، که درباره موسیقی ساخته شده اند پرداخته است .
 
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان ،صفاریان دراین باره گفته :در فیلم آقای قبادی موزیسین فقط تحقیر و انسانی ضعیف وبی تاثیر معرفی شده است .
 
وی درادامه عنوان کرده : دراین فیلم دغدغه هایی مطرح شد که مربوط به 15-20سال پیش موسیقی ایران است . دغدغه امروز موسیقی ما جای تمرین موسیقی نیست .من دراین سالها هرگز نشنیدم که کسی در طویله تمرین کند! این روزها کسی به خاطر همراه داشتن ساز مورد بازخواست قرار نمی گیرد . نمی دانم علت این همه اغراق چه بود .
 
بر پایه گزارش جهان ،صفاریان که بانشریه نسیم مصاحبه کرده در ادامه گفته : ایشان می توانست به موضوعات مهمی مثل مدیرانی که زندگی هنرمندان را دچار بلاتکلیفی می کنند یا مشکلات سیستم اجرایی موسیقی ما اشاره کند نه صرفا نمایش هنر خوانندگی آقای حامد بهداد.یعنی موسیقی ما اینقدر بی پناه است که هرکس به خودش اجازه دهد هرگونه خواست در موردش صحبت کند؟من اجازه نمی دهم که این چنین در خصوص موسیقی من ودوستان من اظهار نظر شود .ما نیازی به ساخت فیلمهای اغراق آمیز نداریم .
 
موسیقی زیر زمینی ما در حال حاضر معطوف به کسانی است که یا حوصله گرفتن مجوز را ندارند و یا به علت کلماتی که به کار می برند نباید هم مجوز بگیرند.یعنی موسیقی غیر مجاز و نه زیر زمینی و چنین افرادی در منزل خود امکانات فراوان و حتی استودیوهای خانگی مجهزی دارند .حتی به فرض هم که چنین نباشد در حال حاضر در هرمنطقه چندین استودیوی تمرین و چندین استودیوی ضبط برای همه هنرمندان (اعم از مجاز وغیر مجاز )وجود دارد . 

این آهنگساز درادامه گفته: در خصوص اپیزود دوم فیلم طهران - تهران،من به عنوان برادری کوچکتر به آقای مهرجویی بابت قرار گرفتن در کنار فیلمسازی جوان انتقاد کردم چرا که آقای کرم پور اگر چه بااستعداد است ولی جوانان بااستعداد بسیاری داریم که می توانستند به شکل بهتری به موضوع موسیقی بپردازند .

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcjhtev8uqeyaz.fsfu.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/10 و ساعت 1:46 عصر | نظرات دیگران()
گلزار و جومونگ مقابل هم قرار گرفتند:
انتقاد گلزار از حضور جومونگ درتهران و استقبال مردم !

 

جهان -سرویس فرهنگی:

محمد رضا گلزار به تازگی در گفتگویی به انتقاد از حضور تبلیغاتی بازیگر نقش جومونگ در تهران پرداخته است .

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جهان ،او در یکی از این گفتگوها در پاسخ به این سوال درباره عدم اجازه به چهره های سرشناس ورزش و سینما برای تبلیغ کالاها گفته است : امیدوارم هرچه سریعتر در این زمینه یک تصمیم جدی جدیدی گرفته شود زیرا در همه جای دنیا چهره ها در زمینه تبلیغات مشارکتی فعال دارند . وقتی از خودی ها این شانس را می گیریم نتیجه اش این می شود که جومونگ می آید تهران و این همه پول را از کشورمان خارج می کند . از شما می پرسم این آقا آمد و آن استقبال عجیب وغریب از او شد آیا حاشیه ای داشت ؟ آیا به کسی برخورد ؟
 
بر پایه خبر جهان ،گلزار در مصاحبه دیگری دراین باره می گوید :این قانون ممنوعیت تبلیغات ستاره ها خیلی کار ناپسندیده ای است .از اینکه بسکتبالیستهای آمریکایی الاصل در لیگ ما دارند بازی می کنند، چهره های هالیوود در تبلیغات ما در بیلبوردهای سطح شهر دیده می شوند، جومونگ می آید ایران 50هزار تا زن ومرد و خبرنگار و... می روند فرودگاه استقبالش ؛حاشیه هم برایش نمی تراشند. آن وقت هنرمندان ما (بازیگران ،موزیسین ها و....)که بااین شرایط سخت کار می کنند حق تبلیغ کردن برند ازشان گرفته می شود و ما همه سرمایه های داخلی مان را داریم می فرستیم به خارج از ایران .
 
البته ایشان به دلیل یا دلایل استقبال گسترده ی مردم ایران از جومونگ، سریالش و دیگر سریال های کره ای نظیر آن اشاره ای نکردند!

به نظر می رسد اگر سینماگران عزیز ایرانی - اعم از فیلمساز و بازیگر - نیز همچون همکاران کره ایشان بیشتر به عناصری چون روابط صحیح خانوادگی، ارزشهای ملی و مذهبی، روح شرقی و ساختار عاطفه مند کارهای هنریشان اهمیت دهند، بیشتر هم مورد توجه مردم و بویژه خانواده ها قرار خواهند گرفت.

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcfymdytw6dxca.igiw.html

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/10 و ساعت 1:43 عصر | نظرات دیگران()

تهران ، میزبان نخستین جشن جهانی نوروز

هران پایتخت ایران اسلامی امروز شنبه هفتم فروردین 89 میزبان نخستین جشن جهانی نوروز است؛ آیین کهن ایرانی که حدود یک ماه قبل با تصویب قطعنامه ای از سوی مجمع عمومی سازمان ملل، برای نخستین بار به عنوان "جشن بین المللی نوروز" ثبت و معرفی شد.

جشن جهانی نوروز روز شنبه - هفتم فروردین ماه 1389 - با حضور روسای جمهوری اسلامی ایران، تاجیکستان، افغانستان، ترکمنستان و عراق در مجموعه فرهنگی سعدآباد تهران برگزار خواهد شد تا بیش از پیش، عاملی برای استحکام بخشیدن به وحدت و یکپارچگی میان ملت های متمدن و صلح طلب منطقه باشد. 

میزبانی تهران برای برگزاری نخستین "جشن جهانی نوروز" حاکی از توجه ویژه ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران به ایجاد و تقویت هرچه بیشتر وحدت و یکپارچگی میان ملتها و رفع هرگونه کدورت میان آنها در منطقه و سراسر جهان است و جمهوری اسلامی ایران این بار برای اثبات مجدد حسن نیت خود به عنوان سفیر صلح و وحدت، نوروز را به عنوان نماد شادمانی و صمیمیت، بهانه ای برای تقویت دوستی ها قرار داده است. 

مجمع عمومی سازمان ملل چهارم اسفند ماه 88 با تصویب قطعنامه یاد شده، برای نخستین بار در تاریخ این سازمان، نوروز ایرانی را به عنوان یک مناسبت بین المللی به رسمیت شناخت . این قطعنامه که توسط نمایندگی دائم کشورمان نزد سازمان ملل و در یک ابتکار عمل مشترک ایران با کشورهایی که نوروز را در سطح ملی جشن می گیرند ( جمهوری آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان ) آماده شده بود، مورد حمایت عمومی کشورهای عضو سازمان قرار گرفت و به اتفاق آرا به تصویب رسید. 

نوروز تنها معرفی یک روز در تقویم ها نیست، بلکه فرهنگی عمیق و ریشه دار است که با تمامی آداب و سنن خود همه ساله، امید، صلح و شادمانی را برای انسانها در سراسر کره زمین به ارمغان می آورد. 

نوروز، بزرگداشت ریشه ها، تاریخ و ارزش های تمدن های درخشان بشری است که در طول قرن ها، ارزش های انسانی را حفظ و منتقل ساخته اند و امروز بیش از 300 میلیون نفر نوروز را در آسیا، شبه قاره هند، آسیای مرکزی، خاورمیانه، قفقاز، بالکان، حوزه دریای سیاه و بسیاری از نقاط دیگر جهان گرامی می دارند.

** جغرافیای نوروز
مناطقی که در آن جشن نوروز به سبک ها و اشکال گوناگون برگزار می شود، تنها به ایران و چند کشور منطقه محدود نمی شود و امروزه بیش از 300 میلیون نفر در نقاط مختلف جهان ، نوروز را جشن می گیرند.
جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه ، ترکستان چین، سودان، زنگبار،سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل می‌شود.
هرچند کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمین‌هایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته می‌شد، اما امروزه جشن‌هایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار می‌شود.
در تاریخ 10 فروردین 1388، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.
در تاریخ 4 اسفند سال 88 سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را به عنوان روز بین المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.

** ایران، خاستگاه نوروز
نوروز، آیینی ایرانی با قدمتی بیش از سه هزار سال، یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان بوده و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران، نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است.
نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها، تعطیل رسمی است.
پیش از اینکه نوروز در اسفند سال 88 به عنوان یک آیین و جشن بین المللی به رسمیت شناخته شود، در تاریخ 8 مهر 1388 خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده ‌بود.
امروز بیش از 300 میلیون نفر نوروز را در سراسر جهان جشن می گیرند. بزرگداشت نوروز بزرگداشت ریشه ها، تاریخ و ارزش های تمدن های درخشان بشری است که در طول قرن ها ارزش های انسانی را منتقل ساخته اند .
ترویج و پیشبرد فرهنگ زندگی سازگار با طبیعت یکی دیگر از جنبه های نوروز است که همسو با بسیاری از اهداف سازمان ملل می باشد.
قطعنامه سازمان ملل در خصوص نوروز در 17 بند مقدماتی و 5 بند اجرایی تنظیم شده است که بندهای اجرایی این قطعنامه به شرح زیر هستند:
1- شناسایی اول فروردین ماه (21 مارس) به عنوان روز بین المللی نوروز
2- استقبال از تلاشهای کشورهایی که نوروز را گرامی می‌دارند در جهت حفظ و توسعه فرهنگ و سنت های نوروزی.
3- تشویق سایر کشورها به آگاه سازی در مورد نوروز و سازماندهی مراسمی در بزرگداشت نوروز به طریق مقتضی.
4- درخواست از کشورهایی که نوروز را گرامی می‌دارند برای پژوهش پیرامون تاریخ و سنت‌های نوروزی با هدف انتشار آگاهی در مورد میراث نوروز در میان جامعه بین المللی.
5- دعوت از کشورهای علاقمند ، کارگزاری های تخصصی ملل متحد بویژه یونسکو، صندوق‌ها و برنامه های ملل متحد، سازمانهای بین المللی و منطقه‌ای و سازمان های غیر دولتی برای شرکت در مراسم نوروزی.

منبع ما : http://jahannews.com/vdcewx8znjh87pi.b9bj.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/7 و ساعت 8:13 عصر | نظرات دیگران()
خطیب نماز جمعه تهران :
ارزش و اخلاق را با همت و کار مضاعف در جهان امروز حاکم کنیم

خبرگزاری فارس: حجت الاسلام والمسلمین صدیقی با اشاره به نام‌گذاری سال‌جاری از سوی رهبرمعظم انقلاب به نام همت و کار مضاعف تاکید کرد: باید با همت ارزش‌ها و اخلاق را در تمام جهان امروز حاکم کرده و دنیای غرب را نجات دهیم.


? گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، حجت الاسلام والمسلمین کاظم صدیقی در اولین نماز جمعه سال 89 تهران با اشاره به سالروز وفات حضرت معصومه (س) گفت: ایشان نقطه عطفی در فرهنگ، دین، حوزه عملیه و در حفظ ارزش‌های دینی است.
وی ضمن دعوت نمازگزاران به رعایت تقوای الهی تصریح کرد: برهمه خداجویان و مومنان واجب است با تقوای الهی از مخالفت با اوامر مولا پرهیز کنند.
خطیب نماز جمعه تهران با تبریک حلول سال جدید بیان کرد: سال جدید آغازی برای پویایی جدید،شکوفایی جدید و عبودیتی جدید است. در سال جدید خداوند بار دیگر سفره عبودیت خود را برای بندگانش پهن کرد و اجازه عبادت را به ما داد.
وی در ادامه به نامگذاری امسال از سوی مقام معظم رهبری به نام سال همت مضاعف و کار مضاعف اشاره کرد و گفت: این نامگذاری‌ها از نکات کلیدی است و هر آنچه ایشان در اول سال بیان می‌کنند کلیدهایی است که خداوند متعال به دل ایشان القاء می‌کند. این کلیدها برای یک سال نیست، برای همیشه‌ بشریت است که باید در مدارس، دانشگاه‌ها، بنگاه‌های تربیتی، مراکز علمی و ... فرهنگ‌سازی شود تا جامعه از ریخت و پاش و تضییع عمر و اموال برحذر باشد.
امام جمعه موقت تهران افزود: گاهی امور ظاهری دنیای غرب خیره‌کننده است و برخی نیز خودشان را در مقابل آن می‌بازند. وقتی در جنگ احد مسلمانان شکست خوردند، مشرکان با استفاده از تبلیغات بت هبل را برپا کردند و می‌خواستند به بازماندگان القا کنند چون ما بت هبل را می‌پرستیم جلو رفتیم، اما قرآن کریم فرمود این شکست‌ها و پیروزی‌ها فرمول و سنت دارد و توجه به مادیات هیچ نقشی در آن ندارد.
صدیقی در ادامه پیشرفت در دنیا را ناشی از همت و کار مضاعف دانست و گفت: کفر با اسلام مقابله می‌کند. ما در زمینه‌های مختلف تدبیر عقلایی و از امکانات آنها استفاده می‌کنیم و یقین داریم اگر آنها قدرت داشته باشند نمی‌گذارند ما پیش برویم. اگر کسی بخواهد در میان امت‌ها برجسته شود باید نردبان بلند همت را طی کند.
خطیب نماز جمعه تهران افزود: ما باید با همت، دنیای غرب و آمریکا را نجات دهیم و ارزش‌ها و اخلاق را در تمام جهان امروز حاکم کنیم. باید همت ما در انقلابی عالمی، حکومت جهانی با رهبری امام زمان (عج) باشد.
صدیقی خاطرنشان کرد: کار مضاعف یعنی ایجاد یک کارگاه، ساختن یک سیستم و فرهنگ و همت بلند بدون کار متناسب با آن همت دست‌یافتنی نیست.
وی در ادامه به بیانات مقام معظم رهبری در سال گذشته درباره اوباما و واهی بودن شعارهایش درباره تغییر اشاره کرد و افزود: مشخص شد که این شعارها باطن نداشت و تقلب و ظاهرسازی بود. مسئله عراق و وجود ناامنی و کشته‌ها در این کشور از مدت اشغال تا کنون کابوس وحشتناکی است. منشاء ناامنی در عراق حضور اشغالگران است. آمریکا به دخالت همه‌جانبه در عراق و مخالفت با دموکراسی و مردم‌سالاری دینی در ایران می‌پردازد.
صدیقی افزود: اوباما از اغتشاشگران به عنوان طرفداران جامعه مدنی یاد کرد و از حضور مردم دینی در 22 بهمن و 9 دی هیچگونه یادی نکرد، بلکه با اقلیت مخالف همدم شد.
صدیقی در خطبه اول نیز با اشاره به تاکید پیامبراسلام(ص) بر اهمیت نماز خاطرنشان کرد: نبی مکرم اسلام به معاذ بن جبل که به یمن اعزام می شد فرمودند، در سمت سیاست و مدیریتی که برای تو منظور شده نماز را در صدر برنامه های خود قرار بده زیرا نماز در راس اسلام است.
وی افزود: امیرالمومنین (ع) هم در بستر شهادت فرمودند نماز استوانه،ستون و تکیه گاه دین است که از جانب خداوند نازل شده است.
صدیقی با بیان اینکه نماز رقیقه ای از حقیقت است خاطرنشان کرد: این رقیقه از جانب حق مطلق به عنوان تحفه ای در اختیار ما قرار گرفته است.
وی با تاکید برداشتن طهارت ظاهری و باطنی در نماز گفت: نماز مشروط به طهارت است و باید در هنگام نماز از نجاست و خباثت های ظاهری و باطنی طهارت داشت.
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه خداوند نظافت را دوست دارد، اظهار داشت: نظیف بودن بدن،لباس،محل زندگی و محل کار لازمه ایمان است.
وی با تاکید بر پایبندی به قانون در زندگی تصریح کرد: کسی که قانون شرع را در زندگی رعایت کند، بسیاری از آزادی ها را برای خود محدود می کند این امر درعین حال که ایجاد مشقت می کند راه نجات انسان هم است.
براساس این گزارش حجت الاسلام والمسلمین بصیری استاد حوزه و دانشگاه در سخنان پیش از خطبه های نماز جمعه امروز تهران با بیان اینکه هر حاکمیتی که بخواهد پایدار و ماندگار بماند نیازمند اقتدار است، گفت: مهمترین اقتدار برای جاودانگی هر تمدنی اقتدار معنوی و فرهنگی است.
وی افزود: سال گذشته کشورمان در موضوعات بسیاری به ویژه در عرصه سیاسی و امنیتی اقتدار خود را نشان داد اما اینها زمانی پایدار می ماند که به اقتدار فرهنگی دست یابیم. این استاد دانشگاه گفت: در عرصه بین المللی باید به دیپلماسی فرهنگی اهمیت بیشتری دهیم و در داخل نیز شناخت بیشتری از ظرفیت های فرهنگی داشته باشیم.
بصیری با بیان اینکه از مهمترین ظرفیت های فرهنگی که باید بیشتر درباره آن کار و تحقیق کرد عید نوروز است، افزود: گاهی برخی افراد آداب نوروز را کامل کنار می گذارند و گاهی نیز اشخاصی خرافات مربوط به عید نوروز را مطرح می کنند که شایسته فرهنگ ما نیست.
وی با اشاره به ثبت عیدنوروز در سازمان ملل گفت: باتوجه به این موضوع مسئولیت ما در شناخت و استفاده از این ظرفیت و نشان دادن تقارن این عید با اسلام بیشتر شده است و اگر به این موضوع بی توجه باشیم ممکن است کشورهای دیگری نوروز را به خود اختصاص دهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به برکت نعمت ولایت و رهبری اندیشمند، نوروز ما در چند سال گذشته عطر دیگری یافته که آن نامگذاری سالهاست. بصیری با بیان اینکه این نامگذاری در دنیا بی نظیر است و خط مشی یکسال کشورمان را مشخص می کند، گفت: زمینه این ابتکار در صدر اسلام و به وسیله پیامبر(ص) وجود داشته است. وی افزود: سال گذشته به دلیل منازعات بی جا و ادعاهای موهون از ظرفیت نامگذاری سال اصلاح الگوی مصرف استفاده نشد اما سال 88 سال پیروزی ملت ایران و اضمحلال و شکست دشمنان بود.
انتهای پیام/

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901060144


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/7 و ساعت 11:11 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا