حزب - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هنگامی که دانشمندی می میرد، چنان شکافی در اسلام پدید می آید که جزجانشینش آن را پر نسازد . [امام علی علیه السلام]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11

اختصاصی"جوان آنلاین"
معرکه گیری حزب تندرو در قهوه خانه!

شاخه استانی یکی از تشکل های دوم خرداد جلسات خود را در یک مکان نامتعارف بر گزار می کند.

 

شاخه استانی یکی از تشکل های دوم خرداد جلسات خود را در یک مکان نامتعارف بر گزار می کند.
به گزارش«جوان آنلاین»،شاخه استانی یکی از تشکل های دوم خرداد که در جلسات خود بارها بر برنامه ریزی برای 22 خرداد سالروزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرده اند،اخیرا جلسات خود را در قهوه خانه برگزار می کنند.
گفته می شود درقهوه خانه مزبور،ارتباط گیری با برخی عناصر مساله دار گزارش شده است.



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 294714

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=294714


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/2/28 و ساعت 8:58 عصر | نظرات دیگران()


وقتی متهم محاکمه می کند!

دبیرکل سابق حزب مشارکت در حالی به تهدید روی آورده که این حزب بارها از جرم بزرگ کاندیداهای اصلاح‌طلبان یعنی زیر سؤال بردن انتخابات بارها حمایت کرده است.

 

درحالی که پروانه فعالیت احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب لغو شده است، محمدرضا خاتمی دبیر‌کل سابق حزب مشارکت، خطاب به آیت‌الله سید احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران به خاطر روشنگری‌های وی، نامه توهین آمیزی را نگاشت.
به گزارش «جوان»، این عضو حزب تعلیق شده مشارکت با انتقاد از خطیب جمعه تهران که این حزب و سازمان مجاهدین را برانداز خوانده، وی را متهم به بی‌عدالتی و بی‌تقوایی کرده و گفته است: «شما امام جمعه موقت تهران هستید. مهمترین صفت این مقام، عدل و پارسایی است و شما با این بیانات خود این دو صفت را از دست داده‌اید که آرزو می‌کنیم حداقل از قبل داشته باشید.»
وی همچنین در بخش دیگری از نامه خود خطیب جمعه تهران را بدون در نظر گرفتن جایگاه حزب تعلیق شده خود تهدید به محاکمه کرده و با برجسته ساختن روحیات دیکتاتوری حزبی این تشکل، تصریح کرده است: «امیدواریم شما به اندازه کافی مدرک و سند برای پاسخگویی در آینده‌ای نه چندان دور در محکمه همین دنیا که باید حاضر شوید داشته باشید.»
گفتنی است نگارش این نامه تهدیدآمیز و اهانت بار در‌حالی صورت می‌گیرد که آیت‌الله خاتمی نه در تریبون نماز جمعه که در یک سخنرانی به این مسأله اشاره داشته و از دیگر سو، ایشان به استناد حکم کمیسیون ماده 10 احزاب به اظهار‌نظر پرداخته است.حال آنچه که در این میان قابل توجه است آن است که رضا خاتمی که تا مدت هات سکوت پیشه کرده بود چرا و در این ایام و درحالی که این حزب تعلیقی دبیرکل دارد به اظهارنظر پرداخته است؟
از دیگر سو، دبیرکل سابق حزب مشارکت در حالی به تهدید روی آورده که این حزب بارها از جرم بزرگ کاندیداهای اصلاح‌طلبان یعنی زیر سؤال بردن انتخابات بارها حمایت کرده و نظام جمهوری اسلامی را متهم به بسیاری از توهمات خود ساخت.
سند تاملات راهبردی این حزب بی‌شک ‌ یکی از اسنادی است که درآن به‌ وضوح تلاش‌هایی برای براندازی نرم دیده می‌شود. در این میان تنها کافی است به فراز‌هایی از این سند توجه داشت تا عمق تلاش‌های گروه‌هایی که در ظاهر خود را مقید به قانون اساسی،آرمان‌های امام(ره) و اصول قانون اساسی می‌دانند،آشکار شود. تحریف شعار اساسی انقلاب یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به «استقلال،آزادی و مردم‌سالاری» که در این سند به آن اشاره شده گرچه در یکی از بخش‌های این سند مورد توجه و تاکید قرار گرفته اما مکمل آن تلاش برای تغییر ماهیت نظام است که در این جمله تبلور یافته است: «توجه به تحول و اصلاح در ساختار حقیقی و عمل سیاسی- اجتماعی معطوف به جامعه مدنی،هماره باید در دستور کار جبهه(مشارکت) باشد.»
در این سند همچنین بخش‌های دیگری وجود دارد که ‌تلاش برای براندازی را عریان‌تر می‌سازد.
کافی است به این جملات دقت کنیم: «نیروهای طرفدارمردم سالاری در کوتاه مدت با ساختار حقیقی مواجهند و باید گذار به مردمسالاری بیشتر را درچارچوب آن برنامه‌ریزی کنند. اما در میان مدت ظرفیت ساختار حقوقی نیز قابل توجه و تکیه است. در بلند مدت نیز می‌توان به مردم سالاری تمام عیار اندیشید.»
بی‌تردید این جملات بیانگر آن است که این حزب در ابتدا تلاش خود را برای مقابله با ساختار حقیقی نظام تعریف کرده و سپس تلاش داشته است که به سوی تغییر اساسی آن در قالب مردم سالاری تمام عیار یعنی مردم‌سالاری بدون قید دینی حرکت کند.
این اقدام بی گمان در بخش دیگری از این سند قابل رصد است؛ آنجا که تصریح شده است: «گذار به مردم‌سالاری بیشتر هم در ارتباط با «کل نظام» قابل طرح است و هم در ارتباط با قوای مختلف آن.»
گرچه در این سند عبارات دیگری در ایراد اتهام به نظام همچون «وجود اقتدار‌گرایی در دست بالای نظام» ، «وجود سلطانیسم در حاکمیت» و....مطرح شده است که نشان‌دهنده تاکید بر تغییر ساختار نظام می‌باشد اما تحرکات این حزب تعلیق شده به همراه سازمان مجاهدین طی سالیان گذشته نیز مدعایی است بر تلاش آنان.
اصلاح قانون مطبوعات، لوایح دوگانه، تحصن در مجلس ششم، غائله کوی دانشگاه تهران، غائله خرم‌آباد، کنفرانس برلین، روزنامه‌های زنجیره‌ای، اهانت به مقدسات، انتخابات نهم ریاست جمهوری، انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن بی‌تردید تنها بخشی از ساختار‌شکنی‌های این حزب تعلیق شده و دو‌قلوی سازمانی آن می‌باشد.
در آخر اینکه تهدید به برگزاری محاکمه خطیب جمعه تهران بیش از پیش از تلاش‌های پنهانی می‌تواند حکایت داشته باشد که سر آن را باید در اظهاراتی دانست که برخی ضد انقلابیون لندن‌نشین برای تحریک اغتشاشگران بارها گفته بودند که به‌زودی دادگاه بسیاری از افراد نظام را برپا خواهیم کرد. به‌راستی چه رازی در این مشترکات نهفته است؟‌



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 293238

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=293238


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/18 و ساعت 2:2 عصر | نظرات دیگران()
توقیف پروانه فعالیت دو حزب مشارکت و مجاهدین

مدیر کل سیاسی وزارت کشور و دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب گفت: طبق ماده 22 آیین نامه اجرایی قانون احزاب، توقیف پروانه فعالیت دو حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب به این دو حزب ابلاغ شد.

محمود عباس زاده مشکینی روز دوشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: پیرو اخطار کتبی 27 مرداد 88 به این دو حزب برای رعایت قانون، تخلفات این دو حزب 23 فروردین 89 مجددا در کمیسیون ماده 10 احزاب مطرح شد.

وی اظهار داشت: پس از بحث و بررسی مستندات به اتفاق آرا اعضای کمیسیون ماده 10 احزاب و با استناد به بندهای "الف"، "ه" ، " و"، "ز"، و "ح" ماده 16 قانون احزاب که گروهها صراحتا از ارتکاب آن منع شده اند، پروانه فعالیت این دو حزب توقیف شد.

دبیر کمیسیون ماده 10 احزاب تصریح کرد: قرار شد مستندات و گزارش تخلفات دو حزب مذکور بر اساس بند 4 ماده 17 قانون احزاب برای درخواست انحلال به مراجع قضایی ارسال شود.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48444


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/30 و ساعت 9:16 عصر | نظرات دیگران()

خاتمی ژاپن نرفت کانادا به نیابت از CIA نگران شد!

 

در پی ممانعت دستگاه های امنیتی از خروج خاتمی از کشور و سفر به ژاپن، صدای اعتراض نخست وزیران سابق کانادا و سوئد بلند شد!
 
در پی ممانعت دستگاه های امنیتی از خروج خاتمی از کشور و سفر به ژاپن، صدای اعتراض نخست وزیران سابق کانادا و سوئد بلند شد! برخی مقامات این دو کشور در خدمت آمریکا و انگلیس قرار دارند. یک روزنامه کانادایی بهمن ماه گذشته به طور مستند فاش کرده بود که پس از تعطیلی سفارت آمریکا در تهران، سفارت کانادا برای سازمان سیا جاسوسی می کرده است.
به گزارش کیهان ،پارلمان نیوز سایت طیف افراطی در اقلیت مجلس که ظاهراً در جریان مخالفت مقامات کانادا و سوئد با ممنوع الخروجی خاتمی است نوشت: «اینگوار کارلسون و ژان کریتین نخست وزیران سابق سوئد و کانادا در نامه ای به اقدام ایران در ممانعت از سفر خاتمی اعتراض کردند. آنها خواستار برطرف شدن این محدودیت برای حضور خاتمی در اجلاس سالانه تعامل در زمینه خلع سلاح هسته ای در ژاپن شدند.»
پیش از این برخی خبرها از ممنوع الخروجی خاتمی حکایت می کرد. وی سال گذشته در ترکیه با راسموسن دبیر کل ناتو (نخست وزیر سابق دانمارک که از کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام دفاع کرده بود) ملاقات نمود. خاتمی پیش از آن هم با جورج سوروس سرمایه گذار صهیونیست کودتاهای مخملین ملاقات کرده بود.
اوایل بهمن ماه سال گذشته روزنامه کانادایی گلوب اندمیل با انتشار گزارش مستندی فاش کرد کن تیلور سفیر وقت کانادا در ایران، در بحبوحه تسخیر لانه جاسوسی و عملیات شکست خورده چنگال عقاب ]طبس[ به طور جدی برای سازمان سیا کار می کرد و عملاً به نفر اول سازمان سیا در ایران تبدیل شد.
وی در گفتگو با گلوب اندمیل و در پاسخ به این پرسش که آیا فعالیت های جاسوسی شما در ایران فاش شد یا خیر، گفت: ایرانیان به هیچ وجه نمی توانستند این موضوع را تحمل کنند و کشف این ارتباط (با سیا) می توانست تبعات بسیار سنگینی برای من به همراه داشته باشد.
این روزنامه نوشت: اگرچه فعالیت های جاسوسی تیلور از جمله جمع آوری اطلاعات براساس توافقی سری بین دول کانادا و آمریکا مخفی نگاه داشته شد اما چند سال بعد نقش وی در پناه دادن و سپس فراری دادن شش نفر از کارمندان سفارت آمریکا به خارج از ایران فاش شد که البته با تقدیر رسمی کاخ سفید همراه بود.
رابرت رایت، مورخ معروف دانشگاه ترنت در جدیدترین کتاب خود که در کتاب فروشی ها عرضه شد، نوشته است: جو کلارک، نخست وزیر وقت کانادا از بیم اینکه افشای جاسوسی یک دیپلمات کانادایی برای آمریکا تبعات سوء سیاسی در داخل کشور به همراه داشته باشد، اصرار داشت این همکاری و نقش تیلور مخفی بماند.
تیلور در واکنش به انتشار این کتاب با عنوان «مأمور ما در تهران» به گلوب اندمیل گفت: فکر نمی کردم روزی این راز فاش شود. این موضوع برای 30 سال مخفی مانده بود و انتظار داشتم تا 30 سال دیگر نیز مخفی بماند.
وی در واکنش به عبارت «de facto CIA station chief« که معادل «مسئول غیر رسمی سیا» است و در کتاب رایت به عنوان یکی از القاب تیلور به آن اشاره شده بود، گفت: من دقیقاً چنین نقشی در تهران داشتم.
گلوب اندمیل می نویسد: از آن زمان به بعد تمامی فعالیت های جاسوسی و اطلاعاتی آمریکا در ایران از طریق تیلور انجام می گرفت و اطلاعاتی که وی روزانه به آمریکا مخابره می کرد توسط دو افسر ارشد در اداره تحلیل اطلاعات اوتاوا بررسی می شد و در اختیار پت بلک، دستیار وزیر اطلاعات و امنیت وقت کانادا قرار می گرفت. این اطلاعات سپس در اختیار کلارک و مک دانالد قرار می گرفت و پس از آن به کنث کورتیس، سفیر وقت آمریکا در کانادا منتقل می شد.
 
گفتنی است بعضی منابع غیر موثق از خروج خاتمی برای شرکت در اجلاس خلع سلاح حزب الله لبنان خبر داده اند ( khabareruz )

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 12:10 عصر | نظرات دیگران()
مصاحبه منتشر نشده غلامحسین الهام؛
نقش حزب کارگزاران در حوادث پس از انتخابات

خبرگزاری فارس: غلامحسین الهام می‌گوید:معتقدم که حوادث اخیر مربوط به دوره بعد از انتخابات نیست، ریشه قضیه از جریانی نشأت می‌گیرد که به دنبال تغییر محتوای نظام است و با نگاهی به عقب باید این مسائل را در اواسط دوره سازندگی ریشه‌یابی کرد.


به گزارش "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس، غلامحسین الهام در سایت شخصی‌اش مصاحبه منتشر نشده خود با ویژه‌نامه نوروزی خراسان با عنوان "آنها که میلیونها لوح فشرده در تخریب احمدی‌نژاد توزیع کردند یک لوح هم در دفاع از خودشان توزیع می‌کردند " را منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش، سایت الهام در ابتدا توضیحاتی درباره علت چاپ نشدن این مصاحبه ارائه و سپس متن کامل این مصاحبه را درج کرده‌ است.

در این توضیح آمده است: " از حدود یکماه قبل خبرنگار محترم روزنامه خراسان درخواست مصاحبه با جناب آقای دکتر الهام را برای ویژه نامه نوروزی این روزنامه داشته و بدلیل اشتغالات ایشان برای تنظیم وقت مصاحبه پیگیریهای مکرری نیز انجام دادند تا اینکه این مصاحبه روز سوم اسفند 88 با طرح سوالات صریح و چالشی انجام شد و متعاقب آن اصلاح و غلط گیری مصاحبه نیز صورت پذیرفت. در اقدامی خلاف اصول اخلاقی و مذهبی و عرف حرفه ای روزنامه نگاری وپس از آنکه ویژه نامه نوروزی روزنامه خراسان امروز در دسترس عموم قرار گرفت شاهد عدم درج مصاحبه بودیم و پس از پیگیری خبرنگار محترم با عذرخواهی شدید و ابراز تاسف از این اتفاق، علت آنرا مخالفت شدید شخص جناب آقای مسیح مهاجری مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی و رییس هیئت امنای روزنامه خراسان با درج مصاحبه جناب آقای دکتر الهام و حذف آن در آخرین لحظات چاپ ویژه نامه بوده است .
این در حالی است که همواره و از جمله در این مصاحبه موافقت جناب آقای دکتر الهام با انجام مصاحبه اختصاصی با یک رسانه ، منوط به درج کامل متن مصاحبه بوده است. با ابراز تعجب از سعه صدر مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی که اکنون به روزنامه خراسان نیز گسترش یافته است ، متن کامل پرسشهای خبرنگار روزنامه خراسان و پاسخهای دکتر الهام را که بیشتر درباره حوادث پس از انتخابات بوده است تقدیم می داریم. "

- به نظر شما ریشه اتفاقات بعد از انتخابات دهم در کجا بود؟
معتقدم که این پدیده مربوط به دوره بعد از انتخابات نیست، ریشه قضیه از جریانی نشأت می‌گیرد که به دنبال تغییر محتوای نظام است. با نگاهی به عقب باید این مسائل در اواسط دوره سازندگی ریشه یابی کرد. در واقع شکل‌گیری کارگزاران سازندگی از بطن دولت و تلاش برای ماندگاری یک طیف فکری در قدرت کلید این جریان است. اگر سابقه را مرور کنیم خواهیم دید کارگزاران این جریان می‌خواستند گردش قدرت را محدود کنند. بحث دائمی شدن ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و عبور از محدودیت‌های قانون اساسی برای کنترل قدرت نبض این حرکت بود. این مسأله می‌توانست انحراف بنیادین ایجاد کند، این مسأله مهار شد و نقش اصلی در رفع این قانون‌شکنی هم بر عهده رهبری بود. گام بعدی کنترل و سایه‌ افکندن بر روند کنترل قدرت در قوه مجریه است که با شکل‌گیری جریان دوم خرداد دنبال شد، این موضوع در دو قالب دنبال شد: یک قالب تقلب گفتمانی و یک قالب القای بی‌اعتمادی بود.
تقلب گفتمانی یعنی با ارزیابی نارضایتی عمومی مردم از کارکرد دولت‌ هاشمی سنجیده شود و با استفاده از آن امید به تغییر برای مردم ایجاد کرد. و این انگیزه‌ای برای مشارکت گسترده شد. این اتفاق افتاد؛ جریانی که در دوم خرداد روی کار آمد از طرف همان جریانی پشتیبانی شد که در دل قدرت بود ولی القای بیرونی این بود که رفتار ناصواب دولت سازندگی اصلاح خواهد شد. مردم این جریان را داخل نظام ارزیابی می‌کردند. بی‌اعتماد ‌سازی هم به خاطر این بود که تصور می‌شد گفتمان جریان راست پیروز خواهد شد و باید شرایط را تغییر داد و در این راستا با القای شبهه تقلب فضای ‌جامعه را نگران کرد.
کاهش اعتماد ایجاد کرد. طنز «بنویسید خاتمی بخوانید ناطق» محصول این القای تقلب است که کلید آن را آقای هاشمی در نماز جمعه زد. دولت اصلاحات هم که بر سرکار آمد دست به اقداماتی زد که از آن به عنوان دوره گذار یاد می‌شود. حرکت در بستر مطبوعات برای ایجاد زمینه، اصلاحات و تغییرات در قانون اساسی که بخشی از آن در تغییر خود قانون مطبوعات و بخشی در لوایح موسوم به دوقلو بود و همچنین گفتمان سازی سکولاریستی در کشور و تخریب ساختارهای محتواساز نظام مثل شورای نگهبان و همگرایی با گفتمان حقوق بشر غربی در این دوره اتفاق افتاد ، این جریان به دلیل عدم پاسخ‌گویی به مطالبات واقعی مردم و آشکار شدن حساسیت عمومی نسبت به ارزش‌های و مراقبت‌های رهبری مهار شد و به تدریج در مجلس هفتم و در انتخابات نهم یک رجعتی به گفتمان انقلاب صورت گرفت و تلاش‌های تغییر در درون نظام، استحاله و براندازی نرم ناکام ماند. انتخابات نهم این ناکامی را خیلی محکم نشان داد و در واقع برگشتی به گفتمان انقلاب و امام صورت گرفت. تلاش دولت در پاسخ‌گویی به مطالبات واقعی مردم، دولت را کارآمد نشان داد لذا انتخابات دهم نقطه تلاش جدی و بسیج همه جریانات شکست خورده در برگرداندن این آب رفته به جوی بود، هماهنگی و همگرایی که داخل و خارج کشور صورت گرفت دنبال آن بود تا روند رجعت به گفتمان انقلاب که همان گفتمان عدالت بود را محدود و در نهایت از دور خارج بکنند، اما روشن شدن مرزبندی‌ها مانع از پیشروی این روند شد. حساسیت مردم و اعتماد آن ها به دولت این حرکت را که تلاش می‌کرد با استفاده از ابزار تقلبی و گفتمان تقلبی؛ گفتمان موازی و تقلبی بسازد و در حقیقت محتوای نظام را مخدوش کند، از ریشه برانداخت. چهره‌هایی که صورت گفتمان امام را داشتند اما حقیقتشان عبور از امام بود؛ آن‌ها گفتمان تقلبی را به راه انداختند. تا فضای مطلوب گرایش به آرمانهای امام و انقلاب را منافقانه مصادره کنند.
مرزبندی‌ها به‌خصوص در مناظرات انتخاباتی حقیقت را روشن کرد. این‌ها برای تحقق اهدافی که از قبل برنامه‌ریزی شده بود و من فکر می‌کنم می‌توان آن را کودتای نرم نامید خیلی زود با سناریویی از پیش تعیین شده، موضوع تقلب (در صورت ناکامی) در انتخابات که آن را حدس می‌زدند را طرح کردند. لذا این طیف با این اهداف روشن آمده بود، حتی خود آن‌ها باور تقلب را نداشتند؛ بلکه این موضوع یک برنامه بود، لذا امر را مشتبه کردند و حوادث بعد از انتخابات را کلید زدند، حوادث بعد از انتخابات دنباله حوادث این دو دهه بود، هدف آنها تهی‌کردن محتوای نظام و فقط نگه‌داشتن ساختار صوری نظام بود. هوشمندی عمومی در مقابل یک تهاجم نرم. تغییر تفکر، غفلت و خیانت هر یک می‌تواند عواملی باشد تا کارکرد چهره‌هایی را که در این مسیر نقش عمده ایفا می کردند را تحلیل کند. بنده فکر می‌کنم داوری عمومی این افراد را خائن بداند اما این مهم نیست. مهم آن است، که به تعبیر مقام رهبری گاهی نتیجه غفلت‌ها با خیانت یکسان است. بنابراین بنده فکر می‌کنم از نظر خارجی ما یک دشمن سی‌ساله برای براندازی نظام داریم ابزارهای داخلی آن می‌تواند عواملی باشد که پیگیر استحاله و حذف محتوای نظام بودند. این مسأله قبل از انتخابات همگرایی خارجی و داخلی پیدا کرد و به این علت در این دوره تبلور پیدا کرد که چنان‌چه گفتمان انقلاب و امام تثبیت می‌شد (که این هم اتفاق افتاد) برگشت جدی به عقب برای آن‌ها دشوارتر می‌شد. و هدر شدن فرصت‌های آتی آن‌ها را در پی داشت.

- پس زمانی که دولت اصلاحات روی کار بوده، همان زمان هم به ساختار جمهوری اسلامی اعتقادی نداشتند؟
همه قراین موجود شاهدی بر این موضوع است؛ یک قسمت از جریانی که آن ها دنبال کردند قانون مطبوعات بود. از مطبوعات به‌عنوان ابزار فضا سازی و ابزار نرم برای تغییر استفاده شد که با حکم حکومتی مقام رهبری متوقف شد و این نشان می‌دهد که طرح این موضوع برای حفظ نظام یک بحث جدی بود. این‌ها برای استمرار جریان خود متوسل به خشونت شدند و به دنبال آن کودتای 18تیر 1378 را طرح‌ریزی کردند که به وسیلة مردم سرکوب شد. در مجلس ششم از طریق ساختار سازی به اصطلاح قانونی این حرکت به شدت دنبال می‌شد. بحث تعارضات جدی با شورای نگهبان بیشتر در این دوره دیده می‌شد. خود آن‌ها هم صراحتاً در دوران اصلاحات خاتمی را کنش‌گر، عصر گذار نامیدند. گذار به چه‌ چیزی؟ رسما هم گفتند گذار به نظام دموکراسی و دموکراسی یعنی ساختار کاملا سکولار و این طیف بعداً تبدیل شد به همین اتاق فکر کودتای سبز که این فرآیند را در عرصه سیاسی و فرهنگی دنبال می‌کنند. ولی ساختارهای نظام هم محکم بود و هم عبور از این وضعیت سخت بود، و به همین خاطر هدف اصلی را اصل ولایت فقیه قرار دادند که هم ذهنیت‌های غلط نسبت به جایگاه عملی ولایت ایجاد کنند و هم در عمل شروع به حذف ولایت فقیه از مدیریت مؤثر کشور کردند و تا فقط جنبه تشریفاتی به آن بدهند. در این دوره خیلی تلاش کردند تا در ذهن جوانان ولایت فقیه را مزاحم آزادی‌های جامعه تلقی کنند.ولی مواضع روشن و رویکرد‌های مبنایی دفاع به موقع از حقوق ملت به وسیلة ولایت فقیه این تلاش‌ها را خنثی می‌کرد. - چگونه این جریان از سال 78 تا 88 توانستند از حمایت یک طیف خاص که عموماً قشر دانشجو یا به اصطلاح روشنفکر بودند، به حمایت قسمتی از توده مردم هم در سال 88 دست پیدا کنند. بنده تقلب گفتمانی را ریشه مسئله می‌دانم؛ تقلب گفتمانی یعنی یک گفتمان جعلی را پرچم خودت قرار دهی که به آن‌ اعتقاد نداری؛ این یک تقلب و جعل معنوی است؛ شاخص میرحسین موسوی، ‌عنوان نخست‌وزیر امام بود و شعار اولیه او احیای ارزش‌های امام.
لذا این رفتار قابلیت جذب را داشت ولی حقیقت این قضیه و پشتیبانان این گفتمان کسانی بودند که هیچ سنخیتی با گفتمان امام نداشتند به ‌هر حال با فریب و جعل حمایت برخی را جلب کردند اما موفقیتی پیدا نکردند. این‌ها می‌خواستند مردم را گول بزنند و توفیقی هم در این جهت پیدا کردند، چون‌ این ها با این شاخص‌ها آمدند و شفاف نبودند. از طرفی یک گروه اقلیتی هم که به دنبال تغییر نظام بودند هم با آنان همراه شدند چون به دروغ بودن این گفتمان ایمان داشتند. بحث دیگر هم رقابت‌های شخصی انتخاباتی در این دوره بود که بین‌ اصولگرایان شکافی هم ایجاد کرد و مسائل شخصی که طیفی با شخص احمدی‌نژاد داشتند هم در شکل‌گیری این قضایا بی‌تأثیر نبود. بعضی بخل‌ها، تنگ نظری‌ها و حسادت‌ها هم به این موضوعات دامن زد. البته این هم برنامة تبلیغاتی آنها است که شکاف بین روشنفکران و نخبگان و مردم را دامن بزنند. و این اختلاف را برای اهدافی که در جایگزین دموکراسی لیبرال به جای مردم‌سالاری دینی ایجاد کنند. و این نقطة حذف مردم است.

- خود عملکرد دولت، مناظره ها، حمایت بعضی از اعضای شورای نگهبان از یک کاندیدا در اتفاقات بعد از انتخابات چقدر سهم داشت؟
معمولا حمایت های شورای نگهبان اگر به صورت طرفداری از کاندیدای خاصی مطرح باشد. در جامعه اثر منفی و معکوس دارد بنابراین در این اتفاقات نقشی ندارد. اما برخی افراد به عنوان شخصیت حقیقی خودشان موضع سیاسی دارند. در یک قالب حقوقی غیر از شورای نگهبان عضویت دارند. مثل جامعه مدرسین حوزه علمیه که بعضی از اعضای آن ها در شورای نگهبان عضویت دارند، خیلی از اعضای شورای نگهبان هم سمت هایی دارند که در مسائل سیاسی ورود می‌کنند مثل خطیب جمعه و به این اعتبار اظهار نظر می‌کنند تا آن نهادهای سیاسی و دینی موضع‌گیری می‌کنند. اینها طبیعی است. جامعه این امور را به منزله طرفداری شورای نگهبان نمی‌شناسد. - دولت چه نقشی داشت؟ خدمت رسانی و محدود نبودن دامنه خدمت دولت به خواص، نقش کارآمدی نظام را بالا برد و کارآمدی نظام را افزایش داد و این کاملا موثر بود و اثر حقیقی و مثبت داشت. در واقع عامل اصلی پیروزی کارآمدی دولت بود. که تجلی کارآمدی نظام اسلامی و گفتمان امام بود. - منظور رفتار دولت در حول و حوش انتخابات است مثل بعضی از موارد که ایجاد شائبه می کرد: مثلا پرداخت سود سهام عدالت، پرداخت معوقه حقوق بازنشستگان در نزدیکی انتخابات یا نوع مناظرات که اخلاق انتخاباتی خیلی در آن رعایت نشد.

این موارد تأثیری بر اتفاقات بعد از انتخابات ندارد؟
نه، این ها همان سناریویی است که اگر همه این ها هم نمی بود توجیه‌های دیگری می شد امیرالمومنین می‌گویند نفاق برای هر دری کلیدی دارد، یعنی در واقع برای هر شرایطی برنامه آتی دارد و اتفاقا عصبانیت جریان رقیب هم از کارآمدی دولت بود. خیلی از این اتهامات دروغ بود مثلا توزیع سود سهام عدالت در سال دوم دولت هم انجام شده بود. سیستم اداری ممکن است مشکلاتی داشته باشد. در یک جا سریع تر و به موقع عمل کندو در یک جا با تأخیر عمل کند. در زمان شروع سفرهای استانی جریانات تبلیغاتی همان روز اول می گفتند این ها تبلیغات انتخاباتی است، در حالی که دولت نهم تازه شکل گرفته بود؛ اگر کسانی بتوانند با جلب افکار عمومی و خدمت به مردم فضا را برای اعتماد به خودشان فراهم کنند اشکالی ندارد. نتیجة موضع‌گیری و تحلیل آنها این است که شما هیچ وقت به مردم خدمت نکنید چون در اثر خدمت ممکن است اعتماد مردم جلب شود و مردم بعدا به شما رأی دهند!! این چه نسخه ای است که می پیچند. این درست به مانند آن است که بگویند شما پلید باشید تا به بهشت نروید. در حالی که وظیفه دولت خدمت به مردم است. اما مناظرات بسیار موثر بود، هیچ اشکالی نداشت و بداخلاقی هم نبود. - موثر یعنی مثبت بود؟ مثبت بود در جلب مردم، بالا رفتن مشارکت و اعتماد به احمدی نژاد. - اخلاق انتخاباتی هم کامل رعایت شد؟ در این بحث بنده اشکالی نمی بینم، چون مسئله شفاف سازی بود. در فضایی که گفتمان تقلبی در حال حرکت خزنده است، شفاف سازی صراحت و صداقت تبیین کننده است و عصبانیت آن طیف از مرزبندی بود، مرزبندی بین آقای موسوی و نسبتش با گفتمان توسعه و اصلاحات و دقیقا روسای این دولت ها. این یک سوال طبیعی است و اصلا بحث های انتخاباتی همین است.

- شما یک حقوق دان هستید به لحاظ حقوقی اشکالی ندارد در مقابل افکار عمومی اتهاماتی به شخصی در غیاب او وارد شود که فرصت دفاع ندارد؟
من در اظهارات آقای احمدی‌نژاد تهمتی ندیدم.ولی دولتی که به عنوان مظهر و نماد قدرت قرار می گیرد این حق را برای ملت و تاریخ ایجاد می کند که او را نقد کنند. بنده یک عضو در حد وزیر از یک دولت و یک نظام بزرگ بودم الان هم 7 ماه است که دیگر مسئولیتی ندارم ولی هر از چندی رسانه ها یک سویه به نقد بنده می پردازند. بنده باید این را بپذیرم و این هیچ اشکالی ندارد و نقد و نقادی طبیعت کار سیاسی است. در مناظرات مسائلی مطرح شد. مسائلی که پرسش‌های افکار عمومی بود. منعی هم برای پاسخ به آن ها وجود نداشت. شخص ثالث حضور دارد، در جامعه حضور دارد و می تواند پاسخگو باشد. این طبیعت آزادی سیاسی است. امیرالمومنین در خطبه شقشقیه سه خلیفه قبل از خودش را خیلی شدید نقد می کند. هیچ کدام از آن‌ها هم حضور ندارند، یعنی دقیقا اشکالاتی که بر حرکت و رفتار این جریانات وجود دارد ارزیابی می کند و در تاریخ می‌ماند. می‌گویند چرا طرفهایی که در مناظره نبودند آن ها پاسخ ندادند، چه منعی برای پاسخ داشتند. آنها که میلیونها لوح فشرده در تخریب احمدی‌نژاد توزیع کردند یک لوح هم در دفاع از خودشان توزیع می‌کردند. فضای رسانه ای گسترده ای در دست آنها بود که می توانستند پاسخ دهند ولی ترجیح دادند پاسخ ندهند. شاید هر پاسخی می دادند افکار عمومی را علیه خود حساس تر می کردندو منافع شان ایجاب می کرد که از این قضیه با سکوت عبور کنند. - شما در سخنرانی اخیرتان انتقادات تندی را خطاب به آقای هاشمی مطرح کردید، این در حالی است که رهبر انقلاب در خطابه 29 خرداد و بعد از آن در خطبه عید فطر از ایشان حمایت کردند و فرمودند بعضی از اتهاماتی را که مطرح می شود، قبول ندارند. این صحبت های شما چون بعد از این صحبت ها بوده با نگاه رهبری در تعارض نیست؟ خطبه 29 خرداد رهبری می توانست فصل ختام این بحث باشد اما بعد از 30 خرداد اتفاقاتی که افتاد نشان داد آن ها به این تدبیر و گذشت رهبری تمکین نکردند بعد از 30 خرداد وقایع تندتری پیش آمد و استمرار پیدا کرد. خطابه آقای هاشمی بعد از خطبه 29 خرداد مقام معظم رهبری نشان داد که تبعیت از موضع رهبری نکردند. آقای هاشمی به رغم صحبت های رهبری در اساس تشکیک کرد و تحریک به بحران‌سازی نمود؛ اگر آقای هاشمی پشت بحران نمی ایستاد این بحران کششی برای استمرار نداشت. بعد از عید فطر هم که ایشان همان مواضع را اتخاذ کردند و برگشت نکردند. در طول زمان هم مواضع ایشان در زمان تنفیذ وبعد آن مواضعی بود که نشان می داد این ها به استمرار این بحران اصرار دارند. به خصوص رهبری، تکلیف به شفافیت در مواضع داشتند و مواضعی که رهبری داشتند یک دوران اتمام حجت با این جریان بود، الان حجت تمام شده است و این ها در عمل نشان دادند که حاضر نیستند در مسیر تعیین شده رهبری حرکت کنند بنابراین مسئولیت این رفتار با خودشان است و باید هزینه آن را بپردازند و مردم خود را معطل این کژتابی ها نمی کنند و بالاخره این جریانات را از سر انقلاب حذف خواهند کرد.

- پس این گونه اظهارنظرها مشکلی ندارد؟
مشکلی نمی بینیم، بلکه بالعکس تکلیف را در آن می بینم که مرزبندی ها روشن شود و نسبت افراد با امام، رهبری و گفتمان انقلاب معلوم شود ما چند رهبری که در کشور نداریم، رهبری واحد است. انقلاب ما چهلستون نیست. انقلاب ما یک ستون دارد و آن رهبری و ولایت است. اگر ما بخواهیم تشکیک و تفکیک در اصل و اساس رهبریت ایجاد کنیم این نقطه مبدأ و اساس فتنه خواهد بود. - رهبری سیاست نظام را جذب حداکثری و دفع حداقلی اعلام کردند اما بعد از آن فضا به گونه ای پیش رفت که احساس می شد بعضی از افراد تندرو متعلق به طیف حامیان دولت علاقه مندند طرف منتقد و معترض را به کل حذف کنند. این روند به نظر شما باعث نمی شود برخلاف نگاه رهبری نهایتا تبدیل شود به دفع حداکثری و این در تناقض با سیاست های نظام نیست؟ خیر؛ مصداق و شاخص جذب حداکثری ملت است؛ ما باید یک ملت را حفظ کنیم یا هاشمی را حفظ کنیم؟ ما هیچ وقت یک ملت را قربانی یک فرد نمی کنیم. انتخابات دهم همین را مطرح می کرد. فشار بر این بود که یک ملت فدای یک فرد شود و به خاطر خوشایند یک فرد خیلی از حقایق مکتوم بماند اما این اتفاق نیفتاد. انتخابات این پیام را داشت؛ بنابراین یکی از شاخص های صحبت های رهبری این است که افراد موضوعیت ندارند و افراد بر ملت مرجح نیستند ولو این که سوابق ارزشمندی داشته باشند؛ افراد باید خود را با این حقیقت محک بزنند، حقیقت اسلام، انقلاب و مردم؛ اگر این را بپذیرند و در این چهارچوب باشند نظام کسی را به خاطر اشتباهات دفع نمی کند. اما اگر کسانی دائم برای خود حق تخریب بنیان های نظام را قائل باشند و به خودشان اجازه دهند با سوء استفاده از مصادر قدرت آنچه که از نظام به دست می‌آورند بخواهند بنیان افکنی کنند و بر شاخ بنشینند و بن ببرند، خب این سوء استفاده از قدرت است. این معنا ندارد که چون مرا می بایست به هر قیمتی جذب می کردند، من هم مجاز هستم به هر قیمتی هر کاری انجام دهم. هر کس کارش باید در چهارچوب قانون باشد. قانون گرایی هم یکی از شاخص هایی است که رهبری فرمودند، اگر برگردند به قانون و چهارچوب های نظام اشکالی پیش نمی‌آمد و پیش هم نخواهد آمد.

- در این موقعیت فعلی باید دفع بشوند یا خیر؟
آن ها خودشان دفع شده هستند، باید برگردند، الان باید تصمیم بگیرند حرکاتی که در طول هشت ماه بعد از انتخابات انجام دادند تا 29 خرداد قابل اغماض، از 29 خرداد تا روز قدس قابل اغماض، از روز قدس تا 13 آبان قابل اغماض، از 13 آبان تا 16 آذر قابل اغماض، از 16 آذر تا عاشورا چه؟! به نظر من عاشورا نقطه پایانی بود، چون عاشورا نقطه وحدت اساسی اعتقادی آحاد مردم بود چون بعد از آن 9 دی رقم خورد، بعد از عاشورا هم این آقایان شفاف سازی نکردند لذا این ها دفع شده هستند. یک راهی باید پیدا کنند. این ها مسیر خود را کج رفته اند و می توانند برگردند. توبه را برای همین شرایط گذاشته اند. - شما فرمودید این افراد اگر می خواستند می توانستند این جریان را کنترل کنند. در حال حاضر اگر بخواهیم یک همگرایی در کشور ایجاد کنیم نیازی به همراهی این آقایان نداریم؟ معنی حرف من این نیست که کشور بدون اینها نمی‌چرخد و چون می‌توانند فتنه کنند باید به آنها باج داد. آنها خودشان فرصت ها را در این قضیه از دست دادند، چون این آقایان را مردم دفع کردند و تمام شد ما برای مرده هزینه نمی کنیم اما خطر برنامه ریزی دشمن نمرده است. حالا معقول نیست برای چیزی که هزینه ای ندارد مزد بپردازیم و این باج گیری است. رهبری هم فرمودند باج نمی دهیم. نظام جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی هم به هیچ کس باج نمی دهد. - پس عملا مشکلات داخلی بعد از انتخابات تمام شده است؟ وقتی که سرود ملی جمهوری اسلامی نواخته شود همه به پا می خیزند. این احترام ملی است و به خاطر ورود یک شخص خاص مردم قیام نکردند. بعضی ها تصور کردند این خیزش مردم به خاطر آنهاست، سرود که تمام شد مردم هم به مسیر خودشان ادامه دادند، آن ظرفیت سیزده میلیونی –که برخی ها می خواستند آنرا برای خود مصادره کرده و از نظام باج بگیرند- دیگر وجود خارجی ندارد و فتنه دفع شده است. جامعه یک جامعه پویاست و دشمن هم یک دشمن مستمر است. حق و باطل هم همیشه وجود دارد، دشمن هم نمی خوابد. بنده نمی گویم خطرات و تهدیدات تمام شده است اما فتنه ای که در بستر انتخابات شکل گرفت، آخرین تلاشش این بود که این فضای وحدت ملی و نقطه قدسی انقلاب یعنی 22 بهمن را مخدوش کنند که نتوانستند. - در حال حاضر می بایست در کشور به دنبال ساز و کار و برنامه ای برای وحدت طیف ها و جریانات مختلف و طرف دعوا باشیم یا لازم نیست؟ ایجاد وحدت میان این ملت و طیف فتنه گران حرکت غلطی است، این وحدت ممکن و اصولی نیست، بلکه باج دادن است اما جریانات و کسانی که معتقد به گفتمان انقلاب به شکل عام هستند، اگر درک نکنند که اهمیت همگرایی و وحدت بر سر گفتمان چقدر است و از آن غفلت کنند، آسیب می بینند و تا حدی هم ضعف ما به این خاطر است، بین حاملان گفتمان انقلاب همیشه می بایست وحدت و عاطفه وجود داشته باشد و باید در این مسیر فعالیت کنیم اما اگر فکر کنیم باید به این جریانات باج دهیم یعنی فرصت بازسازی به جریان نفاق جدید ارائه کرده ایم. نیازی نیست بعد از هزینه ای که مردم برای عاشورا پرداخت کرده اند، دوباره به این طیف دفع شده فرصت دهند. - طبق گفته شما چون سران این فتنه خود به خود از سوی مردم دفع شده اند. آیا نیازی به برخورد حاکمیت با این افراد نیست؟ حتما باید این افراد پاسخگوی کارهایشان باشند.

- در مورد آقای مشایی،هر زمان سوالی از شما پرسیده شد، در جواب گفتید :«مسائل مهم تری هست» الان این مسائل مهم تر تمام شده است که شما به عنوان یک اصولگرای حامی دولت چند مسئله را در رابطه با ایشان برای ما تبیین کنید؟
بنده یک پاسخ کلی داشتم، در دولت اسلامی نقد حق مشروع مردم است. یکی از مواردی که دولت نهم را کارآمد کرد این بود که هیچ محدودیتی برای نقد آن نبود. حتی نقدهای غیرمنصفانه. بنابراین این فضا باز شد. مردم در سانسور معنوی و مادی نبودند. برای اولین بار بعد از انقلاب کاریکاتور رئیس جمهور هم کشیده شد. نقادی در قالب طنز نسبت به رئیس جمهور یک حریم ممنوعه داشت که این هم در دولت نهم برداشته شد. بنابراین محدودیتی نیست که چه کسی نقد شود، چه مشایی و چه غیر مشایی! آقای رئیس جمهور اعلام کرد که مشایی را نقد کنید، نقادی و اعتراض حق مردم است، هیچ اشکالی ندارد که مردم کسانی را در دولت دهم نپذیرند و نقد جدی گفتمانی داشته باشند. منظور بنده گم کردن مسیر بود یعنی فکر کنید الان مشکل جامعه ما در این قضایای پس از انتخابات، خواصی که دارند به بنیان های نظام آسیب می زنند، نیستند بلکه مشکل کشور مشایی است این فهم نادرست مشکلات واقعی است لکن هیچ کس در دولت نهم و دهم قداست ندارد. همه هم قابل نقد هستند و به ویژه آقای احمدی نژاد که در مدیریت این انتخابات بی نظیر یک قهرمان ملی است و به همان نسبت مسئولیت حفظ این گفتمان و تداوم آن با اوست. کم ترین اشتباهات او هزینه های سنگین خواهد داشت و بنده حساسیت عمومی مردم را نسبت به گفتمان تمجید می کنم. حالا بنده ممکن است امروز یا فردا حرف بزنم این تأثیری در اصل قضیه ندارد.

- عملکرد چه بخشی را در شکل گیری قضایای پس از انتخابات قابل نقد می دانید؟ آیا رفتار نیروی انتظامی را موجب تشدید بحران نمی‌دانید؟
بنده برخورد قوه قضائیه را قابل نقد می دانم، برخورد قوه قضائیه می‌توانست با جدیت، تدبیر و قاطعیت بازدارنده باشد، رفتار رسانه ملی هم می توانست جنبه بازدارندگی داشته باشد، رسانه ملی ابتدا موضع روشنی نداشت و دو دل بود. با دودلی و شک و تردید نمی شود در بحران ورود کرد و روشنگری لازم اتفاق نیفتاد. برخورد نیروی انتظامی را در این بحران موثر نمی دانم. پلیس را در خیابان گذاشته ایم برای تأمین امنیت. پلیس هم فرزند من و یا برادر شماست. باید این موضوعات را در متن حادثه تحلیل کرد. پلیس در همه جای دنیا وظیفه دارد با اغتشاش و ناامنی برخورد کند، بعد که برخورد می کند یقه اش را هم می گیریم که چرا اینجا -اگر از باتوم استفاده کرده- چرا باتوم را محکم زدید. بنده همیشه در این قضایا هم مثل 18 تیر یاد این آیه قرآن می افتم که یک اتفاقی در زمان پیغمبر افتاد عده ای رفتند مأموریتی انجام دهند، درگیری با مشرکین پیش آمد دو سه نفر کشته شدند، در این حین طرف مقابل متوجه شد که ماه رجب است و قتال حرام است. گفتند پیغمبر می‌گوید ماه حرام نجنگید اما آن ها جنگیدند. این ها خودشان قانون خودشان را قبول ندارند. فضاسازی وحشتناکی شد تا خدا به داد رسید و وحی شد که جنگ در ماه حرام، حرام است ولی بستن مسجدالحرام و بیرون کردن مسلمانان از آن گناه بزرگ تر از قتال در ماه حرام است. قرآن می گوید بیرون کردن مسلمانان از مدینه و بستن مسجدالحرام، بزرگتر از قتل در ماه حرام است چون فتنه بزرگتر از قتل است. در حال حاضر هم اشتباهی بود که رسیدگی شد. بله پلیس و دستگاه قضایی ضعف هایی دارد ولی باید این ها را در شرایط عادی رفع کرد.

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901030166


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/3 و ساعت 8:10 عصر | نظرات دیگران()
حزب تعطیل شده بیانیه صادر کرد!

حزب اعتمادملی که به گفته سران ارشد خود، به طور کامل تعطیل شده، در ایام نوروز، بیانیه‌ای را منتشر کرده است.

به گزارش شبکه ایران، در حالی که سران حزب "اعتماد ملی" از تعطیلی کامل فعالیت‌های این حزب خبرداده بودند، سایت‌های اینترنتی از انتشار بیانیه‌ای منتسب به این حزب خبر دادند.

در این بیانیه، بدون اشاره به نپذیرفتن رای مردم در انتخابات از سوی دبیرکل این حزب، از آنچه "حوادث تلخ و نادرستی که در سال ???? به عنوان ستیز با احزاب، مطبوعات و آزادی‌ها و حقوق قانونی شهروندان"، نامیده شده، انتقاد شده است.

این بیانیه همچنین بیان داشته است: "نظام جمهوری اسلامی ایران، نظامی است برخاسته از اراده ی مردم ایران و نهضت اسلامی و شکوهمند آن با رهبری و درایت و مهندسی و قالب بندی ویژه آن معماربزرگ ، تأسیس یافته است و سه رکن اساسی ملحوظ در آن ، یعنی جمهوریّت ، اسلامیّت و ایرانی بودن ، همواره باقی و محترم بماند و اخلال در هر یک از این ارکان به مفهوم اخلال در کلّیت نظام و خروج از چارچوب قانونی اولیّه ی آن خواهد بود و به طور آشکار قانون شکنی و تخلّف محسوب می شود". البته در این بخش، اشاره نشده است که اقدامات ساختارشکنانه برخی اعضای این حزب در نپذیرفتن رای مردم که به منزله جمهوریت نظام است، هم قانون‌شکنی محسوب می‌شود یا خیر.

در بخش دیگری از این بیانیه، به پخش سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران از رسانه ملی هم اشاره شده و با انتقاد از این اقدام رسانه ملی، آن را "ترسیم سیمایی خشونت‌گرا" از امام خمینی (ره) دانسته است!

حزب اعتمادملی نسبت به انتقادات مردم و مسئولان و نمایندگان مجلس در مورد اقدامات مؤسّسه ی تنظیم و نشر آثار حضرت امام هم واکنش نشان داده و اعلام کرده است: "ما حمله ی تبلیغاتی پی در پی به مؤسّسه ی تنظیم و نشر آثار حضرت امام و طرح تغییر نام و حوزه ی وظایف آن را توطئه ای آشکار علیه امام راحل و بیت شریف ایشان و امحاء آثار و مواریث گران‌سنگ آن انسان کم نظیر و فقیه و فیلسوف افتخار آفرین تلقّی می کنیم که توسّط جریان های انحرافی و نفوذ آن ها در حاکمیّت به طور مرموزانه به کار گرفته می شود".

گفتنی است بی‌تفاوتی برخی از افراد، موسسات و نهادهایی که از آن‌ها انتظار می‌رفت در حمایت از آرمان‌های امام راحل (ره) موضع گیری‌های قاطعی داشته باشند و حتی در برخی موارد همراه شدن آن‌ها با جریان توهین کننده به ساحت امام راحل برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را به فکر راه‌اندازی تشکیلاتی انداخته که در آن اندیشه های حضرت امام خمینی(ره) بازخوانی و بازنگری شود.

در ادامه این بیانیه، اعتراضات مردم نسبت به آقای کروبی، "برخلاف مصالح ملی" و "وحدت و انسجام" خوانده شده و با توهین به مردم، این افراد را که تعدادی از خانواده‌های شهدا و ایثارگران و جانبازان انقلاب اسلامی به همراه گروهی از دانشگاهیان کشور بودند، "عده‌ای اراذل و اوباش" نامیده است.

این بیانیه مدعی شده است: "برخورد خشونت بار و شرم آور با دبیر کلّ حزب اعتماد ملّی و اعضای خانواده ی ایشان و این که عدّه ای اراذل و اوباش که تلاش می کنند در دل اعضای خانواده وی، رعب ایجاد کرده و به سوی منزل ایشان سرازیر شده و با حریم شکنی، دوبار منزل مسکونیش مورد هجوم قرار گرفته را محکوم می کنیم".

در پایان این بیانیه هم ادعا شده است که "شادکامی، سرور، اعتماد و اطمینان در میان مردم از بین رفته‌است". این ادعا در حالی مطرح شده است که مردم ایران در ایام نوروز به دید و بازدید و سنت‌های مرسوم در این ایام مشغولند و فضای شادی و نشاط در کشور موج می‌زند.

*حزب تعطیلی که بیانیه منتشر می‌کند

در شرایطی که با اتفاقاتی که در شعب حزب اعتماد ملی در کردستان و قزوین رخ داد، کارشناسان مسائل سیاسی پیش بینی کردند که احتمال انحلال قرب الوقوع حزب اعتماد وجود داشته دارد، قائم مقام این حزب اعلام کرد که "اعتماد ملی" در حال حاضر هیچ گونه فعالیتی ندارد.

بعد از آنکه مسئولین حزب اعتماد ملی در کردستان و قزوین، نسبت به عملکرد دبیر کل این حزب انتقاد کردند و از سمت خود استعفا دادند، احتمال می رفت که با بالا گرفتن اختلافات در این حزب، "اعتماد ملی" رو به انحلال برود.

با این حال، رسول منتجب نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، چند هفته پیش در واکنش به انتشار این خبر در رسانه ها، در مصاحبه با روزنامه اصلاح طلب اعتماد اعلام کرد که این حزب در حال حاضر فعالیتی ندارد.

قائم مقام حزب اعتماد ملی درباره فعالیت های این حزب در حال حاضر گفت: "ما الان هیچ فعالتی تحت عنوان حزب نداریم و جلسات استانی هم هیچ ارتباطی با حزب ندارد".

منتجب نیا در بخش دیگری از این مصاحبه، عملکرد آقای کروبی پس از انتخابات را شخصی دانست و اعلام کرد که تصمیم های وی لزوما در چارچوب حزب نیست.

گفتنی است که مشکلات مالی و عدم توان حزب اعتماد ملی برای پرداخت هزینه‌های تبلیغاتی در استان‌های کشور از دیگر دلایلی بود که طی ماه‌های اخیر علاوه بر دامن زدن به اختلافات میان مرکز و شعب استانی، به احتمال انحلال حزب اعتماد ملی نیز قوت بخشیده بود


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/2 و ساعت 6:58 عصر | نظرات دیگران()
علت لغو کنگره حزب مشارکت

اخبار بدست آمده از لغو دوازدهمین کنگره حزب مشارکت بنا براختلافات درونی حکایت دارد.

به گزارش جوان آنلاین، گفته می شود علت لغو این کنگره مخالفت شاخه های استانی این حزب با سیاست های شورای مرکزی می باشد و اکثر شاخه های استانی از حضور در این کنگره سربازد زده بودند به همین دلیل این کنگره لغو گردید.

شایان ذکر است اکثر اعضای اصلی این حزب در استانها اعلام کردند در صورت ادامه رویه سابق این حزب توسط شورای مرکزی از حزب استعفاء خواهند داد. اکثر اعضاء این حزب خواستار تجدید نظر در سیاستهای حزب و تجدید پیمان با آرمانهای امام و انقلاب شده اند .

لازم به ذکر است که اعضای حزب اعتماد ملی نیز در چند ماه گذشته نیز از عضویت در این حزب استعفا و از شخص دبیرکل نیز اعلام برائت نموده اند.

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=46329


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/20 و ساعت 7:14 عصر | نظرات دیگران()
 

تلاش حزب مشارکت برای احیای فرقه سبز

این حزب تندرو اصلاح طلب حتی آنچه "حضور چشمگیر" اغتشاشگران نامیده را، شایسته "ستایش و قدردانی" دانسته است.

به گزارش شبکه ایران، در حالی که دو روز از راهپیمایی ده ها میلیونی مردم ایران اسلامی در حمایت از انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن می‌گذرد و طی ساعات اخیر بسیاری از رسانه‌های ضد انقلاب و حامی جریان سبز به ریزش شدید گروه سبز و ناتوانی در ایجاد اغتشاش اذعان کرده‌اند، حزب مشارکت با صدور بیانیه‌ای در صدد بر آمد تا به اغتشاشگران روحیه بدهد.

جبهه مشارکت که تاکنون شاهد زندانی بودن برخی از اعضای خود را به دلیل دخالت مستقیم در آشوب ها و تحریک آشوبگران بوده است، در این بیانیه‌، در جملاتی جالب مدعی شد که حضور حامیان فرقه سبز در راهپیمایی روز 22 بهمن "چشمگیر" بوده است.

این حزب تندرو اصلاح طلب حتی آنچه "حضور چشمگیر" فرقه سبز نامیده را، شایسته "ستایش و قدردانی" دانسته است.

پیش از این نیز، رادیو فردا، ارگان رسمی سازمان جاسوسی آمریکا (سیا)، با اشاره به جمعیت میلیونی مردم انقلابی تهران در میدان بزرگ آزادی، مدعی شده بود که "میدان آزادی تهران مملو از جمعیت سبز است."

با این حال، حزب مشارکت همسویی با رسانه های بیگانه را ادامه داد و در بیانیه خود افزوده است: "اگرچه حضور گسترده نیروهای امنیتی و انتظامی موجب محدودیت استفاده از نماد سبز توسط حامیان و هواداران آن شد اما چه کسی است که ندانند تفاوت چشمگیر حاضران در راهپیمایی امسال با سالهای گذشته که بصورت کاملا حکومتی برگزار می شد ناشی از حضور گسترده اعضاء و حامیان جنبش سبز بوده است."

این ادعای جالب در حالی به موضع مشترک حزب مشارکت و محافل بیگانه و خارج نشین برای احیای فرقه سبز تبدیل شده است، که با وجود تحریک و ترغیب اعضای گروه موسوم به سبز برای ایجاد اغتشاش در روز 22 بهمن، آشوبگران جز تحرکاتی که در فاصله حضور چند دقیقه ای محمد خاتمی و مهدی کروبی داشتند، هرگز موفق به تحقق خواسته های رسانه های غربی نشدند.

*ما گفتیم نماد سبز نیاورید!

این حزب دوم خردادی که اغتشاش و هتک حرمت روز عاشورا را ادعایی "دروغ" و "ساختگی" دانسته بود، در ادامه بدون اشاره به همصدایی خود با دشمنان انقلاب اسلامی، مدعی شده که بسیاری از جناح‌های مختلف، وفادار به آرمانهای انقلاب اسلامی اکنون در زمره حامیان جنبش سبز هستند. این حزب تندرو البته اشاره‌ای به اسم آن‌ها نکرده است.

در ادامه این بیانیه آنچه نیروهای انتظامی "باتوم بدست" و "لباس شخصی‌های" تحت حمایت آنها خوانده شده، عامل ممانعت از حضور سران اصلاحات در راهپیمایی عنوان شده است!

این در حالی است که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی با تلاش و کمک نیروهای امنیتی و انتظامی موفق به خروج سریع سران اصلاحات از میان اعتراض شدید راهپیمایان شدند.

حزب مشارکت در ادامه با اشاره به طرح شکست خورده عطا‌ا... مهاجرانی موسوم به "اسب تروا"، بدون اشاره به بیانیه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، دلیل همراه نداشتن نماد سبز توسط توسط کسانی که خود "راهپیمایان سبز" نامیده را به خاطر درخواست رهبران جنبش عنوان کرده است.

این گروه اصلاح طلب در پایان بیانیه خود گفته که باید "بحران" به رسمیت شناخته شود و راه‌حل‌های برون رفت از آن بر اساس پیشنهادات رهبران جنبش سبز در دستور کار قرار گیرد.

افراطی گری های حزب مشارکت علاوه بر هزینه هایی که به مردم و نظام تحمیل کرده، ضربه هایی سنگین را نیز به بدنه فکری خود وارد و تاکنون سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات و سعید شریعتی، دیگر عضو شاخص خود را مجبور به استعفا کرده است.

گفتنی است طی ماه‌های اخیر برخی از چهره‌های سیاسی و اصلاح طلب مدعی وجود بحران در کشور شده‌اند و برای رفع آن نیز نسخه‌های یکسانی تجویز کرده‌اند.

وجود بحران در کشور برای اولین بار توسط آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه 26 تیرماه مطرح شد که وی برای خروج از آن پیشنهاداتی را نیز مطرح کرده بود.

با این حال حضور ده ها میلیونی مردم در راهپیمایی روز 9 دی ماه و 22 بهمن، نشانگر بی پایه بودن این ادعاها دانسته شده است.

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=44617


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/11/25 و ساعت 12:22 صبح | نظرات دیگران()
با افزایش استعفاهای دسته جمعی یاران کروبی جدی شد:
انحلال قریب الوقوع حزب اعتماد ملی

گروه سیاسی: در حالی که تندروی های کروبی در وقایع بعد از انتخابات انتقادات شدیدی را
از طرف فعالین اعتماد ملی به دنبال داشته است، استعفاهای دسته جمعی و
بیانیه های اعضای این حزب در استان هاحکایت از انحلال قریب الوقوع اعتماد ملی دارد.

به گزارش رجانیوز اعتماد ملی از همان آغاز در واکنش به تندروی ها و افراطی گری های طیف سازمان مجاهدین و جبهه مشارکت در میان اصلاح طلبان شکل گرفت. انتقادات تا بدانجا بود که
کروبی و یارانش حتی حاضر به ماندن در مجمع روحانیون نشدند و راه خود را
رسما با تشکیل حزبی جدید از هم پیمانان قبلی جدا کردند.

پس از این بود که گهگاه کروبی در مقابل
رسانه ها حاضر شد و به نقد صریح اصلاحات و آنچه رفته است، پرداخت. او
معتقد بود جبهه دوم خرداد از هر چیز استفاده ابزاری و مقطعی می‌کند و از
آن جایی که برنامه مشخصی ندارد، همه را از روحانیت و دانشجو گرفته تا مردم
را به قتلگاه می‌برد.

کروبی می گفت:«روزنامه‌ها را بخوانید و
ببینید جبهه اصلاحات چقدر حرف‌های متناقض و متفاوت می‌زند، اصلاحات هنوز
هم نمی‌داند چه کار دارد می‌کند و احزاب و افراد مختلف هر روز یک حرفی
می‌زنند، بنابراین اصلاحات به جایی می رسد که روحانیت، دانشجو و مردم
طرفدار جبهه دوم خرداد هر کدام به یک شکل آسیب می‌بینند.»

دبیر حزب اعتماد ملی در عین حال از کسانی
می گفت که در مجموع 12 نفرند، اما 18 حزب مختلف تشکیل داده اند. با گذشت
زمان و کلید خوردن فضای انتخاباتی اما شرایط کمی تغییر کرد. کروبی که می
خواست دایره حمایت ها از کاندیداتوری خود را گسترده نشان دهد، عملا
نزدیکان و یاران خود را کنار زد و چهره هایی را که پیشتر شاید حتی
منتقدشان بود به مشاورت پذیرفت. گلایه ها و اعتراض های اعضای حزب اعتماد
ملی از همین جا آغاز شد. وقتی یاران کروبی می دیدند، تصویر کرباسچی دبیر
کل کارگزاران در پوسترها کنار کروبی چاپ شده و حتی عنوان معاون اول هم
برای او برگزیده شده، طبیعی بود که از کروبی دلگیر باشند. البته مسئله
تنهاکرباسچی نبود؛ بلکه مسئله طیف جدیدی بود که کم کم با کنار زدن همراهان
کروبی می کوشیدند جایی برای خود دست و پا کنند و یا نفوذشان بر روی شیخ را
افزایش دهند.

بعد از انتخابات اما مسئله کمی تغییر
کرد. کروبی که روزی با انتقاد نسبت به تندروی های اصلاح طلبان حزب تشکیل
داده بود و تلاش می کرد تا خود را اصلاح طلبی میانه رو جا بزند، تحت تاثیر
افراطیونی که گردش حلقه زده بودند، هر روز بیش از پیش به سمت رادیکالیسم
حرکت کرد.

در عین حال ادعاهای او بعد از انتخابات
در خصوص تجاوزها و شکنجه ها و روند افراط گرایانه اش آن گونه بود که
مدافعی برایش باقی نگذاشت. این ادعاها البته خرسندی همان افراطیون یا
یاران جدید کروبی را به دنبال داشت.

در شرایطی از این دست بود که کم کم باب
استعفاها و بیانیه های انتقادی باز شد. حزب اعتماد ملی قزوین با صدور
بیانیه‌ای تصریح کرد:«گروه‌هایی که سال‌ها بود جسارت و شهامت حضور و
فعالیت را در خود نمی‌دیدند متأسفانه فضای پیش آمده را مغتنم شمرده و به
کمک ایادی ضدانقلاب خود در تهران و برخی از نقاط کشور دست به اغتشاش و
آشوب‌زده و حتی حرمت ایام تاسوعا و عاشورای امام حسین (ع) را نیز نگه
نداشته و بسیار وقیحانه رفتار کرده‌اند، این افراد کسانی هستند که هیچ
علاقه و وابستگی به طرفین چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا نداشته و برای رسیدن
به اهداف شوم خود متأسفانه این روزها به دروغ نام اصلاح‌طلب بر خود
نهاده‌اند در صورتی که در نخستین فرصت ضربه خود را به هر دو گروه می‌زنند.»

این بیانیه همچنین می افزود:«همراه با
مردم انقلابی ایران عزیز، حزب اعتماد ملی منطقه قزوین ضمن محکوم کردن
حرکت‌های مذبوحانه‌ای که این روزها اصول انقلاب و جایگاه رهبری را نشانه
گرفته‌اند، از شورای مرکز حزب به خصوص شخص دبیرکل آن آقای کروبی انتظار
دارد که به طور شفاف مرز خود را از این افراد جدا کرده و شائبه به وجود
آمده در میان طرفداران حزب اعتماد ملی را برطرف کند و با صدور اطلاعیه‌ای
در این زمینه تکلیف خود و دوستان هم حزبی را با عناصر آشوبگر و ساختارشکن
مشخص فرماید.»

اعضای حزب اعتماد ملی قزوین تاکید کرده
بودند:«در صورت عدم موضع‌گیری دبیرکل محترم در این زمینه? قطع یقین اعضای
شورای مرکزی حزب اعتماد ملی قزوین، در زمینه ادامه فعالیت حزب اعتماد ملی
تصمیم دیگری اتخاذ می‌کنند.»

بعد از این بیانیه بود که کروبی همراه با
منتجب‎نیا راهی قزوین شد تا بلکه گره ای از کار بگشاید؛ اما اعتراضات
گسترده مردمی به حضور او در قزوین راه را بر شیخ بست و دبیر کل را ناگذیر
ساخت تا شبانه از قزوین رخت بربندد. این همه در حالی بود که خبری از بی
شماری(!) سبزها در قزوین نشده بود و کسی هم به امداد شیخ شکست خورده
نیامده بود!

البته تنها صدای اعتراض اعضای حزب اعتماد
ملی قزوین نبود که بلند شد. جمعی از اعضای این حزب در کردستان نیز به صورت
دسته جمعی استعفا دادند. سیدعلی میرهادی، رئیس شاخه روحانیون حزب اعتماد
ملی در این خصوص گفت:«اگر عده‌ای در حزب پیامی مبنی بر استعفاء و یا اعلام
برائت صادر کرده‌اند تنها در راستای نشان دادن ارادت بیشتر به کشور و نظام
و ولایت است.»

او همچنین تصریح کرد:«عناصر فعال در حزب
اعتماد ملی از افراد علاقه‌مند به امام و رهبری هستند که به قانون اساسی و
جمهوری اسلامی پایبند می‌باشند و پیوسته در راه آرمان‌های کشور ایستادگی
کرده‌اند.»

این همه در حالی است که بعد از بسته شدن
دفتر اعتماد ملی در تهران، در شرایط کنونی عملا دفاتر این حزب در بسیاری
از استان ها نیز به حالت غیرفعال درآمده اند. دفتر حزب در استان کهگیلویه
و بویر احمد از این جمله است. سیدمحمد نیک نژاد رئیس شورای استانی حزب
اعتماد ملی در استان کهگیلویه و بویراحمد در این خصوص گفت:«اعضا همه
فعالیت‌های خود با حزب اعتماد ملی را به تعلیق درآورده اند یعنی رسما هیچ
اقدامی برای حزب انجام نداده و فعالیت خاصی ندارد.»

اکنون که ناقوس مرگ اعتماد ملی به گوش می
رسد و نارضایتی شدید و گسترده اعضا از احتمال انحلال آن خبر می دهد،
اطلاعیه اعتماد ملی بعد از مناظره جواد اطاعت با علیرضا زاکانی نیز در نوع
خود محل توجه است. جواد اطاعت که چون کرباسچی نان همراهی کروبی در اعتماد
ملی را خورده بود و در بزنگاه انتخابات به میرحسین موسوی رای داده بود،
وقتی در مناظره به عنوان عضو حزب اعتماد ملی معرفی شد، صدای
اعضای این حزب را که ما انگار حاضر به پذیرش مواضع او یا ننگ رای او به
میرحسین نبودند در آورد.

در اطلاعیه ای که اعتماد ملیبه همین مناسبت منتشر کردآمده
است:«بدینوسیله به اطلاع میرساند که آقای دکتر جواد اطاعت از همکاران سابق
و شایسته این حزب بودند که شش ماه پیش از انتخابات اخیر ریاست جمهوری
همکاری سیاسی خود را با این حزب قطع و فعالیت سیاسی خود را با بنیاد باران
پیگیری کردند، این تصمیم ایشان علیرغم تغایر با سیاست های مصوب حزب مورد
احترام دبیر کل محترم و سایر اعضا واقع شد.»

این اطلاعیه همچنین می افزود:«شایسته بود
هنگامی که مجری محترم برنامه رو به فردا، دو مرتبه از ایشان بعنوان عضو
شورای مرکزی حزب اعتماد ملی نام بردند مشارالیه به عدم همکاری با این حزب
اشاره می‌کردند!»

با این همه اکنون به نظر می‌رسد کهقایق طوفانزده اعتماد ملیکه بر محوریت کاندیدای همشه مغلوب انتخابات ریاست جمهوری شکل گرفت،راهی
جز تغییر روش ندارد. یا اعضا دبیرکلی دیگر را برخواهند گزید و راهی دیگر
در پیش خواهند گرفت یا ناچارا انحلال را به عنوان راهکار آبرومندانه در
دستور کار قرار خواهند داد.

http://rajanews.com/detail.asp?id=42990




آمار جالب آراء مردم "داراب" در انتخابات ریاست جمهوری

جواد
اطاعت عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری
دهم به آقای موسوی رای داده است، در برنامه "رو به فردا" موضوعات متعدد و
پراکنده‌ای را بیان کرد که بسیاری از آن ها با واکنش مردم و مسئولین مواجه
شده است.

به گزارش شبکه ایران، جواد اطاعت عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم به آقای موسوی رای داده است، پنج‌شنبه شب در برنامه "رو به فردا" موضوعات
متعدد و پراکنده‌ای را در جریان مناظره با علیرضا زاکانی، نماینده مردم
تهران در مجلس، بیان کرد که بسیاری از آن ها با واکنش مردم و مسئولین
مواجه شده است.

رای بالای مردم داراب به احمدی نژاد

جواد اطاعت در مناظره تلویزیونی با
علیرضا زاکانی که در رسانه ملی برگزار شد، مدعی شد که دولت در شهرستان
داراب هیچ خدماتی ارائه نکرده است و مردم این شهرستان از رئیس جمهور
ناراضی هستند. این ادعای وی بلافاصله با واکنش مردم و مسئولین این شهرستان
روبرو شد.

نماینده مردم داراب و زرین دشت درمجلس
شورای اسلامی با رد اظهارات جواد اطاعت مبنی بر اینکه در دولت نهم و دهم
هیچ کاری نشده است، به تشریح اقدامات دولت پرداخت و گفت در ‏2‏ تا ‏3‏ سال
گذشته، طرح‌‌های عمرانی فراوانی در داراب و زرین دشت اجرا و یا به اتمام
رسیده است.

افشاری، اتمام ساختمان سد رودبال و
تصویب طرح آب‌رسانی به داراب و زرین دشت در کمیسیون ماده ‏32‏ قانون
برنامه چهارم، احداث جاده شیراز، فسا، داراب، بندرعباس، جاده داراب شیراز،
تبدیل بیمارستان ‏94‏ تختخوابی داراب به ‏204‏ تختی با پیشرفت 50 درصدی و
اتمام ساخت بیمارستان زرین دشت را از جمله این طرح ها عنوان کرد.

همچنین بررسی های شبکه ایران نشان می دهد
که نتایج انتخابات ریاست جمهوری در این شهرستان، مغایر با اظهارات آقای
اطاعت است چرا که از مجمع 102299 رای اخذ شده، دکتر احمدی نژاد با 79211
رای در صدر و آقایان موسوی، رضایی و کروبی به ترتیب با 20848، 770 ، 687
رای در رتبه های بعدی بوده اند.

همچنین 783 رای نیز باطله بوده است.

آقای اطاعت در داراب به "جواد کذاب" معروف است!

نماینده سابق مردم داراب و زرین دشت در مجلس نیز در واکنش به اظهارات اطاعت گفت بیش از 80 درصد مطالب وی کذب محض است.

حجت الاسلام رستاد نماینده دور پنجم
و هفتم مجلس گفت: در زمان دولت آقای احمدی نژاد تا سال ‏87‏ پیشرفت سد
رودبال به 60‏ درصد رسید و تا پایان امسال آب‌گیری می شود.

نماینده سابق مردم داراب و زرین دشت در
مجلس گفت: آقای اطاعت در داراب به جواد کذاب معروف می باشد و صحبت‌های
دیشب وی در خصوص داراب و زرین دشت کذب محض است.

حزب اعتماد ملی: اطاعت عضو حزب ما نیست

در حالی جواد اطاعت خود را عضو شورای
مرکزی حزب اعتماد ملی خواند، امروز روابط عمومی حزب اعتماد ملی در اطلاعیه
ای مدعی شد که وی شش ماه قبل از انتخابات از این حزب جدا شده است.

در این اطلاعیه آمده است: پیرو حضور آقای
دکتر اطلاعت و آقای دکتر زاکانی در برنامه رو به فردا در شبکه سوم سیمای
جمهوری اسلامی، بدینوسیله به اطلاع میرساند که آقای دکتر جواد اطلاعت از
همکاران سابق این حزب بودند که شش ماه پیش از انتخابات اخیر ریاست جمهوری
همکاری سیاسی خود را با این حزب قطع و فعالیت سیاسی خود را با بنیاد باران
پیگیری کردند.

این اطلاعیه همچنین با انتقاد از عدم
بیان این مطلب از سوی آقای اطاعت، وی را نماینده این حزب ندانست و خواستار
حضور نماینده رسمی این حزب در این برنامه شد.

گفته می شود که این اطلاعیه در پاسخ به گفته اطاعت درباره دادن رای‌ به آقای موسوی، صادر شده است.

آقای اطاعت جزو متحصنین مجلس ششم بوده است

جواد اطاعت در این مناظره، در پاسخ به
صحبت های زاکانی مبنی بر حضور وی در جمع متحصنین مجلس ششم، این ادعا را رد
کرد و گفت که در میان نمایندگان متحصن حضور نداشته است و حتی مخالف این
اقدام بوده است.

آقای اطاعت در حالی حضور خود در میان متحصنین مجلس ششم را تکذیب کرد که نام وی در اخبار مربوط به این تحصن در سال 82 وجود دارد.

همچنین اطاعت از رد صلاحیت خود در
انتخابات مجلس خبر داده بود که مشخص شد چنین ادعایی صحت ندارد. فرماندار
شهرستان زرین دشت رد صلاحیت جواد اطاعت را در انتخابات مجلس تکذیب کرد و
گفت وی در دور قبل نامزد نمایندگی از حوزه تهران بود که رأی هم نیاورد.

گفتنی است جواد اطاعت در جریان
انتخابات مجلس هشتم در شهر تهران کاندید شده بود که البته نتوانست جایگاهی
بهتر از چهل ‌و پنجمی در میان کاندیداهای تهران کسب کند.

راه آهن شیراز - اصفهان یک طرح عظیم ملی است

استاندار سابق فارس نیز نسبت به اظهارات اطاعت در برنامه رو به فردا اعتراض کرد.

آقای رضازاده با اشاره به سخنان اطاعت در
خصوص راه آهن شیراز- اصفهان گفت: این طرح عظیم در دولت نهم به پایان رسید
و بی انصافی است که به علت نگاه سیاسی حجم فعالیت های بزرگ را به زیرسوال
ببرند.

وی افزود: طرح راه آهن شیراز اصفهان
بیش از 500‏ کیلومتر طول دارد و در طول این طرح بیش از 1700‏ پل به طول
‏26‏ کیلومتر احداث شده است که پل ایزدخواست به طول ‏485‏ متر جزمنحصر به
فردترین پل های ایران است که در این طرح اجرا شده است.

نماینده دولت نهم در فارس افزود: آنان که
می گویند در قسمتی از این طرح بدون اجرای پل خاکریزی کردند، بیایند یک
نقطه را نشان دهند. چنین مطلبی کذب محض است.

استاندار سابق فارس خاطر نشان کرد:
نباید به این راحتی این زحمات زیاد نیروهای متعهد و متخصص را طی این چند
سال به خاطر دعواهای سیاسی زیر سوال ببریم.

فرماندار زرین دشت: اطاعت گفت دموکراسی چرت است

فرماندار شهرستان زرین دشت هم با اشاره
به برخی از سخنان پنج‌شنبه شب اطاعت گفت: آقای اطاعت که این همه دم از
دموکراسی می‌زند، لازم است یادآور شوم که بعد از زلزله سال 82 در این
شهرستان که من رئیس شورای شهر زرین دشت بودم و برای تهیه مایحتاج مردم به
فرمانداری رفتم که آقای اطاعت هم حضور داشت و اظهار کرد که دموکراسی چرت
است و چون شما با دولت نیستید، ما هیچ کمکی نمی‌کنیم.

آقای خوشبخت با اشاره به بهره‌برداری سد
خسویه در دولت نهم گفت: آقای اطاعت و دوستانش در دولت اصلاحات قول دادند
که این سد بعد از 14 ماه به بهره‌برداری می‌رسد که این اتفاق نیفتاد.

وی همچنین با بیان اینکه بیمارستان این
شهرستان بعد از گذشت 20 سال از زمان آغاز فعالیت اجراییش با 17 درصد
پیشرفت فیزیکی رها شد، افزود: اما در سال 84 و با روی کار آمدن دولت نهم
عملیات اجرایی آن از سر گرفته شده است و به زودی افتتاح می‌شود.


با این همه، تاکنون آقای اطاعت به این سخنان واکنشی نشان نداده است.
http://rajanews.com/detail.asp?id=43009

واکنش تندمردم لبنان به فیلم حاتمی کیا

ابراهیم
حاتمی کیا کارگردان فیلم های سینمایی روز گدشته فیلم سینمایی "به نام پدر"
خود را در سومین جشنواره فیلمهای سینمایی ایرانی در لبنان به نمایش گذاشت.

این فیلم که یکی از ساخته های انتقاد
برانگیز این کارگردان بوده است به روایت زندگی دختر رزمنده دفاع مقدس که
دانشجوی باستان شناسیست می پردازد .

به گزارش صراط ، پخش این فیلم ابراهیم
حاتمی کیا در کشور لبنان با واکنش های تندی از سوی مردم این کشور مواجه شد
. مردم لبنان که سالها درگیر جنگ با تجاوزگران صهیونیست بودند اینک باید
شاهد فیلمی باشند که جنگ را به سخره گرفته و از تبعات منفی آن برای آینده
فرزندان رزمنده ها سخن می گوید.

قبل از پخش این فیلم حاتمی‌کیا در سخنانی
تعجب آور با اشاره به جایگاه سینمای ایران در جهان و نمایش فیلم‌های
ایرانی در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی و در کشورهای مختلف، گفت: "یکی از
نکات قابل توجه در نمایش فیلم‌های ایرانی در خارج از کشور، عکس‌العمل
تماشاچیان نسبت به آنچه در این فیلم‌ها از ایران می‌بینند و تعارض آن با
تصوری است که از ایران دارند، است.

تصور کشوری عقب‌مانده، فاقد مظاهر زندگی
مدرن، بی‌فرهنگ و دچار مشکلات که گاهی این تصویر بسیار افراطی و تیره‌تار
است و این موضوع نشان دهنده تأثیری است که وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌ها
بر افکار عمومی و بر شکل‌دهی تصورات مردم دارند و همچنین بیانگر هجوم و
تبلیغ منفی گسترده رسانه‌ای علیه ایران است. همین موضوع در مورد لبنان نیز
صادق است. تصویر لبنان به‌عنوان کشوری ناامن، در حال جنگ دائم، ویران و
فاقد امکانات که حتی در اذهان ایرانی‌ها نیز چنین تصویری از لبنان وجود
دارد و این حاصل کار رسانه‌ها و نحوه انعکاس قضایای لبنان است."

حاتمی کیا که خود از کارگردانان معتبر
ایرانی به حساب می آید به نکته اشاره نکرده است که مردم لبنان پس از
تماشای فیلم به نام پدر که دستاوردهای جنگ تحمیلی ایران و رزمندگان دفاع مقدس را تخطئه می کند چه تصوری از ایران خواهند داشت .

گفتنی است در کلیدی ترین قسمت این فیلم
گلشیفته فراهانی بازیگر نقش حبیبه در حین عملیات تجسس برای یافتن اشیای
باستانی ، پایش روی مینی باقیمانده از زمان جنگ می رود که پدرش برای دفاع
ازخاک ایران آن را روی تپه ی شاهد کاشته بود و . . .

در ادامه تماشای فیلم حاتمی کیا میبینیم
که این کارگردان علاقه مند به ساخت کارهای دفاع مقدس طی دروغ هایی شاخ دار
و دادن نسبتهایی شرم آور به خانواده های معظم ایثارگران به مشکلات پیش
آمده برای فرزندان جانبازان و شهدای جنگ تحمیلی پرداخته و از زبان آنها با
حالتی طلبکارانه بیان می کند که چرا پدرانشان به جنگ رفته و باعث بدبختی
های امروز آنان شده اند؟
http://rajanews.com/detail.asp?id=43010

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/10/26 و ساعت 6:36 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا