ده‌نمکی - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه یکی از شما از چیزی که نمی داند، پرسیده شود، از گفتن «نمی دانم»خجالت نکشد . [امام علی علیه السلام]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
درباره نامه رشیدپور به ده‌نمکی

الف: وقتی نامه آقای رشیدپور به آقای ده نمکی را در «احساس نگرانی» از چند صحنه سبک در قسمت اول سریال دارا و ندار خواندم، ناخودآگاه یاد «احساس نگرانی» آقای میرحسین موسوی و حس مسوولیت وی در ورود به انتخابات افتادم. آن نگرانی که هنگام تورم 50 درصدی دهه70 و هنگام هتک مقدسات و اعتقادات شیعیان در دهه80، کاملا ساکت بود و ناگهان در سال1388 از خوابی دراز بیدار شد.

گویا حسگرهای نگرانی آقای رشیدپور هم فقط در مواقع خاص کار می کند!

استفاده از لودگی و مضامین غیراخلاقی به بهانه طنز هرگز قابل دفاع نیست اما احساس مسوولیت آقای رشید پور در مورد این آفتابه دزدی ده نمکی هم کمی غیر عادی به نظر می رسد. فرضا چهار عنصر غیر آب کشیده طنز که اتفاقا در افواه عمومی هم ساده و ابتدائی انگاشته می شود به تلویزیون راه یابد ... اما سالهاست که ما اصول و اخلاق و فرهنگ را در برخی سریال های تلویزیون غائب دیده ایم و این چهار کلمه طنز به نسبت خطاهای فاحش موجود در سریال‌های‌ غیراز "دارا و ندار"، چیزی در حد صفر است. اتفاقا از نظر اخلاق و شرمساری، دانه درشت هایی بودند و هستند که کارهایشان می توانست نگرانی و احساس مسئولیت آقای رشیدپور را -با آن سابقه ای مدید!- برانگیزاند.

من سه قسمت سریال آقای ده نمکی را جسته گریخته دیدم و لذت بردم از اینکه مفاهیم "نجس" و "پاک" و "حرام" و "حلال" که غایب همیشگی سریالهای ایرانی است، از آنتن سیما پخش می‌شود و گویا صدا و سیما بی‌منّت و افاده کارگردان هایی که از دغدغه های مردم پایین تر از ونک هیچ خبر ندارند، یک دفعه هم به اینطرف غش کرده است. من خوشحال شدم که یک بار دیگر در پس قصرها و کاخ‌ها و شخصیت‌های غیرقابل لمس و معلق فیلمنامه‌های بی محتوا، تلویزیون ملی لحظاتی هم به درد مردم بی‌صدا رسید. مردمی که در هزاران روستا و هزارو اندی شهرایران (بجز شمیران) زندگی می کنندو عادت دارند فقط دغدغه های طبقه ثروتمند شمال تهران را در سریالهای ایرانی ببینند.

کاش آقای رشیدپورنقاط قوت دارا و ندار را هم می‌دیدید. سریال ده نمکی بوی دیگری می دهد! یک بوی غیر تکراری... ! یک بوی تازه غیر کلیشه ای... البته قضاوت کامل در مورد سریال دارا و ندار هنوز زود است اما عکس العمل تند آقای رشیدپور بعد از پخش اولین قسمت این سریال، شتابزده و غیرقابل قبول است.

ای کاش جناب رشیدپور درکنار خرده گیری از آفتابه دزدی در طنز ده نمکی، کمی هم به سوابق سریال های مدعیان می پرداختند. آنجا که حرام های آشکار، عشق های مثلثی، لودگی های پوچ و عشوه های مبتذل، در سینما و تلویزیون ما به نمایش در می آمد، ایشان کجا بودند؟ چرا وقتی دخترکان و پسرکان بی هنر ولی «خوشگلی» با صدقلم آرایش و عشوه، سینمای نسبتا تمیز ما را به ابتذال و هرزگی تنزل می دادند و هنرمندان واقعی را خانه نشین می کردند، چرا ایشان اعتراض نکردند؟

من ادعا نمی کنم سریال ده نمکی بی عیب و نقص است. بدیهی است استفاده از واژگان سبک و موهن به بهانه طنز هرگز پسندیده نیست. اما آقای رشیدپور جوری حرف می زنند که گویی سینما و تلویزیون ما خیلی پاک و ترتمیز است و فقط چند کلمه ناهنجار در سریال دارا و ندار، این پهنه سفید را لکه دار کرده!

در دوره و زمانه ای که اغلب سریال سازها از «هنر» فقط گیس بلند کردن و شام خوردن در رستورانهای لوکس و استفاده از اصطلاحات فرنگی را بلدند، تولید و پخش کاری مانند دارا و ندار که به دغدغه های واقعی مردم می پردازد، غنیمت است.

نامه رضا رشیدپور به مسعود ده‌نمکی درباره سریال "دارا و ندار"

سلام آقای ده نمکی . سال نو مبارک . بابت پروژه ی سنگین دارا و ندار به شما و همکارانتان خسته نباشید می گویم . می دانم که این روزها مشغله ی کاری فراوان دارید . اما انتظار دارم که این چند خط را به دقت بخوانید و اجازه می خواهم که در محضر افکار عمومی شما را با عنوان رسمی خطاب کنم.

جناب آقای ده نمکی

با کنجکاوی تمام اولین قسمت سریال شما را تماشا کردم و آنچه اینک می نویسم مفهوم نقد ندارد که با تماشای قطره ای از یک اثر چندین قسمتی نمی توان منصف بود . همین مقدار بگویم که به نظر می رسد در شغل جدید پیشرفت کرده اید و آخرین ساخته ی شما از آثار بسیاری از مدعیان بهتر است .

قبلا خیال می کردم که عوض نشده اید و اصول و ریشه های شما تغییری نکرده و تنها نوع بیان دیدگاهتان را تغییر داده اید که از این بابت در مصاحبه های متعدد تلویزیونی و مطبوعاتی به شما تبریک و خوش آمد گفتم . اما حالا احساس می کنم که قضاوتم اشتباه بوده . شما کاملا تغییر کرده اید.

جناب آقای ده نمکی

من اخراجی های نخستین حضرتعالی را در جشنواره تماشا کردم و شوخی های هنجار شکن اخلاقی در این فیلم را به ذوق زدگی در ورود به عرصه ی سینما نسبت دادم و با لبخندی از کنار آن گذشتم

اخراجی های واپسین را در دفتر کارتان دیدم و اصرار شما بر استفاده ی مجدد از هجو اخلاقی در بعضی از سکانس ها را به استقبال تاسف برانگیز عده ای سینما دوست (!) مربوط دانستم

اما حالا کاملا مطمئن شدم که عوض شده اید و حاضرید برای جلب مخاطب به ماجراجویی های هنجارشکن ادامه بدهید

جناب آقای ده نمکی

اگر اهالی سینما از وجود برخی محدودیت ها گلایه می کنند منظور آنها مسائل اخلاقی و خطوط قرمز خانوادگی نیست . بسیاری از ایشان از خانواده هایی کاملا سنتی و اخلاق گرا هستند و هرگز حاضر نمی شوند که اصول مورد احترام خانواده های نجیب ایرانی را زیر سوال ببرند که اگر چنین بود هرگز سینمای پیش از انقلاب تا این اندازه منفور نمی شد . خوشحال می شدم اگر از رانت های ویژه برای شکستن برخی محدودیت های خنده دار استفاده می کردید و نه شوخی های افسار گسیخته با حریم حرمت اخلاقی خانواده ها . لطفا عصبانی نشوید . بی راه نمی گویم


من اولین قسمت سریال شما را به همراه خانواده ام تماشا کردم و در یک سکانس خاص جز شرمندگی و خجالت پاسخ دیگری برای اهالی منزل نداشتم

جناب آقای ده نمکی


شما مجاز نیستید با شوخی های سبک و غیر اخلاقی مردم را بخندانید . بسیاری از خانواده ها این اجازه را به شما نمی دهند . به یاد بیاورید که در یک سکانس از دارا و ندار با حضور چندین دختر جوان به صورت پیوسته از صحنه دار بودن پروژه (!) و یا پاره شدن یک بازیگر صحبت می کنید . مینا و سیمای اخراجی ها هم که جای خود دارد

جناب آقای ده نمکی


فراموش نکنید که زمانی نه چندان دور در سوگ خدشه دار شدن اصول اخلاقی جامعه از قلم و بسیاری چیزهای دیگر هزینه کرده اید و با کارگردانی فقر و فحشا خود را در مقام مدافع اصول اخلاق و خانواده نشان داده اید

هنوز بسیاری از مردم شما را انسانی اصول گرا و بازمانده از جبهه و جنگ می دانند و نمی خواهند باور کنند که شما آب پاکی روی دستشان ریخته اید

جنای آقای ده نمکی

سینما با تلویزیون فرق دارد . سابقه ی تلاش من در این رسانه بسیار بیشتر از شماست و دقیقا به خاطر همین سابقه به خودم اجازه نداده ام که از هر ترفندی برای جذب مخاطب استفاده کنم . برادرانه از شما می خواهم که چنین نکنید

جناب آقای ده نمکی

این رسانه بی رحم است و با کمی صبر تمام حقیقت ها را عریان می کند . به تن پوش هشت میلیارد تومانی مغرور نشوید که بسیار خطرناک است . به تمسخر گرفتن اصول اخلاقی جامعه هرگز بخشودنی نیست . این مردم لبخند می خواهند اما نه به هر قیمتی


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/5 و ساعت 12:29 عصر | نظرات دیگران()
نقد سینمای ایران در برنامه "رو به فردا"
اردکانی:مدیریت سینما باید تکلیف‌‌اش را با آرمان‌ها روشن کند
سجادپور:سینمای موجود ما در شأن مردم ما نیست
جلیلی:خطوط قرمزی کشیده‌اند تا سینما به سمت انقلاب نرود
ده‌نمکی: اپوزیسیون‌نوازی، درد مدیران فرهنگی است

آخرین قسمت از "برنامه رو به فردا" در سال 88 با کارشناسی و اجرای وحید یامین پور در حالی میهمان خانه های مردم شد که به سراغ موضوع سینمای ایران رفته بود.

به گزارش رجانیوز، دفاع از تغییر سیاستهای معاونت سینمایی و جشنواره فیلم فجر در دوره تصدی شمقدری و سجاپور، موضوعی بود که با پیش آمدن سفری برای شمقدری، به عهده سجادپور گذاشته شده بود و در آن سو کارگردان فیلم به کبودی یاس یعنی جواد اردکانی عهده دار نقد این دوره از سینمای ایران بود. در طول برنامه نیز وحید جلیلی و مسعود ده نمکی با رویکردی نسبتا انتقادی سجادپور را مورد خطاب قرار دادند. اما حتی زمانی که وحید یامین پور نیز سوالات مهم چالشی از سجادپور پرسید، او با زیرکی تمام از پاسخ به آن طفره رفت و موضوع سخنش را ادامه داد.

جو کارشناسی و آرمانخواهانه حاکم به برنامه، نشان داد این برنامه استعداد خوبی برای ورود به موضوعات فرهنگی تخصصی دارد و به نظر می رسد آخرین قسمت رو به فردا در سال 88، نشانگر آغازی موفقیت آمیز و قوی برای مناظرات فرهنگی -البته با حاشیه سیاسی- در این برنامه بود.

در برنامه "رو به فردا" جواد اردکانی کارگردان سینمای دفاع مقدس گفت: طی 15 سال گذشته، مدیران سینمایی ما از این که در مقابل آرمان‌ها پاسخ بدهند، فرار کرده‌اند... سعی شده آرمان‌ها را زیرسبیلی رد کنیم یا نادیده بگیریم و یا با حرف‌های کلی، شعار دادن‌ها ایجاد تصور کنیم در حالی که در عمل، آرمان‌ها فراموش شده‌اند.

در بخشی از این برنامه، جواد اردکانی در خصوص جایگاه فیلم‌های ارزشی در سینمای ایران گفت: قبل از انقلاب سینمای ما، سینمای آرمان‌گریز و ناتوان در جذب مخاطب بود که با پیروزی انقلاب یک اتفاق بزرگ رخ داد، سینمای بعد از انقلاب تحت تاثیر انقلاب بزرگ، فراگیر و پردامنه‌ای که بخش‌های فرهنگی را هم متاثر می‌کرد تبدیل شد به سینمای آرمانگرا و اخلاق‌گرا که اتفاقا اقشار فرهیخته و مذهبی و ذائقه‌های بسیار دیگری که نمی‌توانستند جذب سینمای قبل از انقلاب شوند جذب این سینما شدند و ما در دهه 60 مواجه شدیم با یک سینمای پویا، شکوفا و سالم. که تقریبا -نه کاملا- می‌دانست به چه سمتی دارد می‌رود.

وی ادامه داد: حضرت امام(ره) برای این سینما یک افق و حدودی را تعریف کردند که کج دار و مریز، رفتیم جلو. میزان مخاطبان سینما خوب بود، تنوع در تولیدات نسبتا خوب بود، ذائقه‌های مختلف جدب سینما شده بود. حالا مذهبی‌ها هم به سینما می‌آمدند و عمدتا راضی برمی‌گشتند که موارد نقض هم دارد. بعد از پایان دوران دفاع مقدس ما تحولات اجتماعی را شاهد بودیم. سینمای ما در این فضای جدید به جای این که بهتر مدیریت بشود (چون فضا به نظرم طلب می‌کرد که بهتر مدیریت بشود) رها شد. آنچه که در دولت آقای هاشمی پیش روی فرهنگ قرار گرفت، اتفاقی که به نظر من شروعش از این بود که اصلاحات اقتصادی انجام شد که بدون در نظر گرفتن جایگاه فرهنگ و نیاز و الزامات بخش فرهنگ همه آن اصلاحات آمد به عینه در بخش فرهنگ هم اجرا شد و تأثیرش را هم گذاشت و ما رفتیم به سمتی که سینمایی داشته‌ باشیم پرمخاطب‌تر، آن موقع هم مسئولان سینمایی نمی‌گفتند سینمای گیشه‌ای بسازید، چون خیلی خوب نبود. می‌گفتند «فیلم پرمخاطب». و ما به تدریج وارد یک فضایی شدیم که اولا آن ساختار سینمایی که در دوره آقای بهشتی ایجاد شده بود و به نظرم برای نیازهای آن دوره مناسب بود- آرمانی نبود اما مناسب بود و خروجی‌های قابل قبولی داشت - آن ساختار در درون سینما شروع کرد به هم ریختن.

اردکانی در این برنامه گفت: اصرارهای جدی روی بحث نظارت دولت و تعامل دولت با سینماگر ایجاد شد و ما شروع کردیم یک عقب گرد را که این عقب گرد تا پایان دوره اصلاحات و تا همین الان ادامه داشت و یک اتفاق سه گانه افتاد. یعنی ما بسیاری از موضوعاتی را که به برکت انقلاب در سینما جدی شده بود، از دست دادیم. یعنی ریزش موضوعی پیدا کردیم. بسیاری از هنرمندانی را که به برکت انقلاب جذب سینما شده بودند، به عنوان نیروی انسانی و کادرهایی که می‌توانستند خیلی از اهداف را پیش ببرند یا از دست دادیم و یا آنها دچار استحاله شدند که خط استحاله به اعتقاد من به شدت جای بررسی دارد چرا که الان همچنان این خطر استحاله ما را دارد تهدید می‌کند.

وی ادامه داد: مهم‌تر از همه، ریزش سوم در مخاطب بود. یعنی ما همه آن اقشاری را که بعد از انقلاب به سینما آورده بودیم، شروع کردیم به از دست دادن‌شان و سینمای ما، کم‌کم اخلاق گریز شد و ناتوان در جذب اقشار فرهیخته و مذهبی به سالن سینما. یعنی ما برگشتیم به جایی که بودیم و فقط الان اخلاق‌ستیزی در فیلم‌های ما متناسب است با شکل‌هایی که در ممیزی اعمال می‌شود و طبیعی است که قبل از انقلاب ما خیلی شرایط‌ سینمای‌مان وحشتناک بود و قصد ندارم مقایسه کنم.

این کارگردان گفت: نکته‌ای که من خیلی از بابت آن متأسفم، این است که طی این دو دهه - یا 15 سال- همواره مدیران سینمایی ما فرار کرده‌اند از این که در مقابل آرمان‌ها پاسخ بدهند. یعنی همیشه سعی کرده‌ایم آرمان‌ها را یک جوری زیرسبیلی رد کنیم! یک جوری نادیده بگیریم و یک جوری با حرف‌های کلی، شعار دادن‌ها، حرف‌های قشنگ‌زدن‌ها، نوعی تصور را ایجاد کنیم در حالی که در عمل، واقعا این آرمان‌ها فراموش شده است.

* باید مقصد حرکت اتوبوس سینما مشخص باشد

اردکانی گفت: وقتی داریم در مورد سینما حرف می‌زنیم، خروجی‌های هر دوره،‌ با توجه به فیلم‌هایی که ساخته شده است، کاملا قابل اثبات است. چیزی که من علاقه‌مند هستم تا اتفاق بیافتد، این است که در شروع کار دوره مدیریت جدید، تکلیف خودمان را با آرمان‌ها معلوم کنیم.

سینمای ما الان سینمایی است که از طرف سینماگرها، مردم و مخاطبین سینما و مدیران با انتقادات بسیار زیادی روبرو است و هیچ‌کس الان نمی‌آید و بگوید که ما وضعیت مطلوبی داریم. من در این چند سال واقعا نشنیدم که کسی بگوید ما وضعیت مطلوبی داریم. در حالی که من معتقدم هر بخشی از سینما به عنوان یک صنعت، کارکردهای مختلفی باید داشته باشد. متمرکز می‌شوم روی آرمان‌ها اما اگر ما همه این‌ها را درست هم کنیم و استانداردها را روی مسایل کمی و کیفی اعمال کنیم و این اتوبوسی را که در این جاده دارد می‌رود را کاملا تجهیز کنیم، ولی متوجه نباشیم که این اتوبوس دارد به سمت کجا می‌رود، به هدف نمی‌رسیم.

*مدیریت سینما باید تکلیف‌‌اش را با آرمان‌ها روشن کند

کارگردان «به کبودی یاس» درباره مدیران جدید فرهنگی و سینمایی گفت: هنوز زمان نقد این تیم فرا نرسیده است و یک ذره زود است اما نشانه‌هایی این تیم بروز داده است که استنباط خود من این است که قرار است همچنان آرمان‌ها را نادیده بگیریم. شعارش را بدهیم اما عمل نکنیم. و من معتقدم که اگر ما تکلیف‌مان را با آرمان‌ها روشن نکنیم و افق سینما را معلوم نکنیم و همه هم و غم خود ا معطوف به این کنیم که اتوبوس سینما تجهیز شود، ممکن است سر از ترکستان در بیاوریم.

وی ادامه داد: باید تکلیف‌مان را با آرمان‌هایی که مقام معظم رهبری و مردم انقلابی بر روی آن تائید کرده‌اند معلوم کنیم. باید این نگرانی چندین ساله از سینماگرانی که آرمانخواه هستند، برطرف بشود و این حال بد، از سینماگرانی که آرمان‌گرا هستند و مخاطبان سینمایی که سینما را صرفا سرگرمی نمی‌بینند کمی گرفته شود تا حال آنها خوب شود. آقای سجادپور یک ذره به ما نوید این را بدهند که چه کارهایی قرار است انجام شود.

وی در بخشی دیگز از صحبت‌هایش در برنامه «رو به فردا» گفت: ما با چند تناقض در رفتار مدیران فرهنگی روبرو هستیم. اولین تناقض این است که مدیران فرهنگی عنوان می‌کنند که در عرصه فرهنگ باید کلی نگاه کرد اما جزئی عمل کرد. اما همه مدیران فرهنگی وقتی متصدی امر خاصی می‌شوند هیچوقت به تشریح پازل فرهنگی خود نمی‌پردازند که به نظر من فرار کردن از مسئولیت است و مدیریت فرهنگی کشور ما اصلا شاخصه‌های مدیریت فرهنگی را ندارد. الان هم آقای سجادپور دارند دیالوگ‌هایی را می‌گویند که مدیران قبلی گفته‌اند و خیلی برای ما آشنا است.

وی ادامه داد: نکته مهم بعدی این است که اگر ما رویکرد را معلوم نکنیم و وقتی مدیریت فرهنگی ما نمی‌تواند اتفاق محوری خود را معلوم کند و نگوید که بر چه اساسی دارد چینش انجام می‌دهد، نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود.

وی ادامه داد: خط قرمز‌ها باید عوض بشود، خب عوض بشود. با کدام ملاک؟. اگر قرار است پاک بشود، پاک شود با کدام ملاک؟. خط قرمز جدیدی قرار است کشیده شود، بشود اما با کدام ملاک؟. بدترین وضعیت رفتار دوگانه حاکمیت است یعنی حاکمیت منهای اینکه نماینده حاکمیت آقای سجادپور بوده یا آقای اربابی، آقای شمقدری بوده است یا آقای جلوه. مهم این است که حاکمیت رفتار دوگانه بروز می‌دهد. یعنی این که یک مدیر سیاست‌هایی را اعلام و اعمال کند و نفر بعدی بگوید به طور کلی این سیاست‌ها را قبول ندارم.

وی اظهار داشت: تهیه کننده‌ و کارگردانی که می‌خواهند فیلم بسازند، مخاطبی که می‌خواهد فیلم ببیند. در درجه اول باید اعتماد کند به حاکمیتی که نمایندگان آن این آقایان هستند. در بحث خط قرمزها و رفع توقیف‌ها من به شخصه به شدت گرفتار سردرگمی هستم. وزیر ارشاد در یک برنامه زنده تلویزیونی در خصوص رفع توقیف برخی از فیلم‌ها نقل به مضمون این جمله‌ها گفتند که :«ما معتقدیم که مردم ما قدرت تشخیص و تمییز دارند و داوری را به مردم می‌سپاریم».خیلی جمله قشنگی است اما به نظر من نتیجه‌اش در اجرا و عمل فقط سردرگمی است. یعنی اینکه ما دیگر نظارت نداریم. دیگر ممیزی نداریم. می‌گذاریم هنرمند کارش را بکند و مردم داوری کنند!

اگر قرار است نظارت و ارزشیابی نباشد و اگر هست ملاک‌هایش تغییر کند . من معتقدم رفتار سنجیده مدیریتی این است که ما بیائیم آن حوزه‌های جدید را تعریف کنیم. اما وقتی می‌بینم نزدیک به جشنواره با عجله این اتفاقات صورت می‌گیرد (بدون این که من موافق یا مخالف این رفع توقیف‌ها باشم) برای‌مان سئوال پیش می‌آید. یکدفعه تهیه‌کننده می‌بیند ملاک‌هایی که سال‌ها در ذهنش شکل گرفته است به هم می‌ریزد اولین مصداقش این است که سردرگمی به بار می‌آورد.

جلیلی: خطوط قرمزی کشیده‌اند تا سینمای ایران به سمت انقلاب نرود

«وحید جلیلی» در برنامه پنج‌شنبه شب «رو به فردا» که با حضور علیرضا سجادپور و جواد اردکانی برگزار شد، به عنوان کارشناس تلفنی برنامه، به ایراد نقطه‌نظرات خود در خصوص پرسش‌های مطرح شده پیرامون سینمای ایران پرداخت.

وحید جلیلی گفت: خطوط قرمزی دور سینمای ایران کشیده‌اند که سینماگر ما به سمت انقلاب نرود. اگر سینماگر بخواهد دست از پا خطا کند، به سمت انقلاب اسلامی برود، به سمت ارزش‌های نظام برود بلافاصله نگهبانان تیزهوش و شب بیدار این خطوط قرمز، سر و صدای‌شان بلند می‌شود.

این منتقد گفت: یکی از مهمترین مشکلات ما، طرح غلط مساله است. مثلا شما دارید در مورد سینمای ایران بحث می‌کنید. اول این که ببینیم این چیزی که در موردش داریم بحث می‌کنیم چقدر سینما است و ثانیا چقدر متعلق به ایران است؟ آیا اینکه در سال یک کمیتی فیلم ساخته می‌شود دلیل است تا بگوئیم سینمای ایران جزو ده سینمای برتر دنیا است. چرا که از 100 فیلمی که ساخته می‌شود 95 فیلم متعلق به شمال تهران است.پس این چه سینمای ایرانی است؟!. من به نظرم می‌رسد که دو مشکل اساسی در سینمای ایران داریم. یکی غلبه سفارشی سازی است و فیلمهای سفارشی در سینمای این کشور دارد حاکمیت می‌کند. انواع و اقسام فیلم‌های سفارشی داریم که یکی از مهم‌ترین جاهایی که سینمای ایران را سفارشی کرده جشنواره های جهانی است.

وی ادامه داد: یکسری دیگر از سفارش دهنده‌ها، بعضی از محافل نخبگانی هستند. سینمای ایران نسبت به سایر کشورها هنر کم‌خرجی است چرا که عمده بودجه از دولت می‌آید و طرف بدون اینکه بخواهد دست در جیبش کند، می‌تواند برود با فلان مدیر دولتی ارتباط برقرار کند و چند صد میلیون پول بگیرد و بعد ببیند که فلان مجله سینمایی چه نوع فیلمی را دوست دارد.

وی ادامه داد: نوع دیگر سفارش‌هایی است که شرکت‌ها می‌دهند، مثلا شرکت فرش و ده نفر می‌آیند پای کار و اصلا هم فکر نمی‌کنند سفارشی سازی است و دو‌ن شان هنرمند است و سرشان بالا می گیرند و ده تایی راجع به فرش فیلم می‌سازند.ولی اگر یکی به همین افراد بگوید بیائید راجع به خون‌هایی که برای استقلال و آزادی این مملکت ریخته شده فیلم بسازید، می‌گویند ما سفارشی ساز نیسیتم!

سردبیر مجله «راه» گفت: یک جریان سفارشی‌ساز دیگر هم، اسلام ظاهرگرا است که پایگاه اصلی آن در تلویزیون است و بزرگ‌ترین نمادی که از اسلام می‌شناسند، مادر بزرگی است که ته یک اتاق نشسته است و سجاده‌اش پهن است!‌ این اسلام ظاهرگرای منهای عدالت، اسلامی که روح دین را ندارد، عدالت‌خواهی درش نیست، اسلام انجمن حجتیه، این اسلام متأسفانه در بسیاری از مدیران فرهنگی ما، ریشه دوانده است و نسبتی با آن اسلام که در پیام مهجور حضرت امام(ره) به هنرمندان عنوان شد، ندارد. این اسلامی است که سفارش می‌دهد و برایش فیلم ساخته می‌شود.

* خطوط قرمزی کشیده‌اند تا سینمای ایران به سمت انقلاب نرود

وی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: مشکل دیگر خطوط قرمزی است که ما در سینمای ایران داریم و یک خطوط قرمزی داریم که باید شکسته بشوند. این بحثی که در قبال خطوط قرمز در برخی محافل مطرح می‌شود در مقبال خطوط قرمزهایی که من به آنها اشاره می‌کنم مسخره است. سال‌هاست و شاید بیش از دو دهه است که ما دچار یک خطوط قرمزی در سینمای کشورمان شدیم که این خطوط قرمز نگهبانانی دارد که به شدت مراقب هستند تا مبادا ذره‌ای از آن عدول شود. خطوط قرمزی دور سینمای ایران کشیده‌اند که سینماگر ما به سمت انقلاب نرود. اگر سینماگر بخواهد دست از پا خطا کند، به سمت انقلاب اسلامی برود، به سمت ارزش‌های نظام برود بلافاصله نگهبانان تیزهوش و شب بیدار این خطوط قرمز، سر و صدای‌شان بلند می‌شود و با انواع و اقسام شگرد‌ها تلاش می‌کنند تا اجازه ندهند یک چنین اتفاقی بیافتد.

صد فیلم در سال ساخته می‌شود، در طی دو دهه صدها فیلم ساخته شده است اما به تعداد انگشتان یک دست ما فیلم درست و حسابی راجع به انقلاب اسلامی نداریم.این جالب نیست؟!. و بعد ادعا می‌کنیم ما جزو ده کشور برتر جهان هستیم.

وی اظهار داشت: اساس سینما درام است و در انقلاب ما اساسی‌ترین چیزی که داریم ماجرا است. انقلابی که فراز و فرود‌های بسیاری در طی این 30 سال داشته است.چرا سینما به سمت این‌ها نمی‌رود؟!. کدام خطوط قرمزی کشیده شده است دور فیلمسازان ما که اجازه ورود به این‌ها را نمی‌دهند؟ خطی دور سینماگران ما است که از «آژانس شیشه‌ای» برسند به «به رنگ ارغوان»، از «لیلی با من است» برسند به «همیشه پای یک زن در میان است»، از «بچه‌های آسمان» برسند به «بید مجنون» که اگر ما حتی اصلا قضاوت ارزشی هم نکنیم و از لحاظ کارگردانی قضاوت کنیم، پسرفت سازندگان این فیلم‌ها را ببینیم.

وی گفت: ما هر موقع که به طرف انقلاب رفتیم و به طرف مضامین ناب مردمی انقلاب اسلامی رفتیم هم در هنرمان پیشرفت کردیم و به قله‌ها رسیدیم و هم با اقبال عمومی مواجه شدیم، اما شما می‌بینید که جریان دیکتاتوری روشنفکری کشور یک خطوط قرمزی، ایجاد کرده که کسی نمی‌تواند سراغ این‌ها برود.

جلیلی گفت: ممیزی فقط این نیست که مسئولی در وزارت ارشاد بگوید یک فیلم را کم یا زیاد کنند.

این منتقد و کارشناس در ادامه این پرسش را مطرح کرد که چرا درباره آلنده فیلم ساخته شده اما سینمای ایران، فیلمی درباره شهید رجائی نساخته و چرا جریان سینمای روز ایران به گونه‌ای رقم خورده که فیلمی درباره حزب‌الله لبنان ساخته نشود...

مسعود ده‌نمکی گفت: من فکر می‌کنم الان غریبه نوازی و اپوزوسیون نوازی به یک درد مبدل شده است. من فکر می‌کنم اگر قرار است بگوئیم ده فیلم رفع‌توقیف شده‌اند، در مقابل باید 100 تا 200 فیلم متناسب با آرمان‌ها تولید شوند.

* مردمی که رأی داده‌اند، توقع دارند تا عمل به آرمان‌ها عملیاتی شود

«مسعود ده‌نمکی» در این برنامه گفت: من فکر می‌کنم توقعی که از دوستان است خیلی بالاست و متناسب با شعارهای داده شده است، یعنی تحول، ما می‌توانیم، عدالت و .. این‌ها شعارهایی است که دوستان در قالب دولت و قبلا در قالب هیات مطرح می‌کردند و حالا در مرحله عمل باید امتحان پس داده شود. و این بحثی است که همه ما باید با هم کمک کنیم تا یک تحول اساسی روی بدهد.

کارگردان «اخراجی‌ها» گفت: دولت‌ها می‌آیند و می‌روند اما آن چیزی که از آنها باقی می‌ماند، خروجی و بنایی است که نهاده می‌شود. من فکر می‌کنم براساس شعارهایی که داده می‌شد در حوزه سینما توقع یک تحول اساسی می‌رود. حالا اگر در پایان این چهار سال این اتفاق افتاد می‌توانیم بگوئیم که دوستان موفق عمل کرده‌اند. اما اگر این کارنامه مثبت نبود می‌شود گفت که شعارهای خوبی داده شد در عمل اجرایی نشد. حالا اینکه چرا عملی نشد آسیب‌شناسی جدی می‌خواهد که نگرانی آقای اردکانی، یک نگرانی مقدسی است که تنها مختص به ایشان نیست. و اصلا این نگرانی تنها در زمینه سینما نیست.

وی ادامه داد: مردمی که رأی داده‌اند از همه از رئیس جمهور گرفته تا دیگران توقع دارند تا عمل به این آرمان‌ها عملیاتی شود و کوچک‌ترین اشتباه در معرض قضاوت و زیر ذره بین خواهد رفت، چون از دو طرف تحت فشار هستند. از یک طرف رقبا که نمی‌خواهند اتفاق جدیدی بیافتد و از یک طرف رفقا که توفقات زیادی دارند و این توقعات ایجاب می‌کند تا دوستان شتاب به خرج بدهند.

* اگر قرار است ده فیلم رفع‌توقیف شده‌اند، باید 100 تا 200 فیلم متناسب با آرمان‌ها تولید شوند

وی اظهار داشت: دوستان در همین جشنواره همه جور حسن نیت را به خرج دادند اما آیا وقتی فضا تغییر کند باز هم این حسن نیت وجود خواهد داشت؟!.

وی ادامه داد: من فکر می‌کنم الان غریبه نوازی و اپوزوسیون نوازی یک درد شده است. من فکر می‌کنم اگر قرار است بگوئیم ده فیلم رفع‌توقیف شده‌اند در مقابل باید 100 تا 200 فیلم متناسب با آرمان‌ها تولید بشوند. و اگر این اتفاق کفه دوم ترازو نیافتد بسیار خطرناک خواهد بود و باعث نا امیدی کسانی خواهد شد که به این دوستان امید بسته‌اند.

* روزمره‌گی خطری است که به نوعی مسئولین ما را تهدید می‌کند

این کارگردان ادامه داد: توقعی که از دوستان در حوزه سخت‌افزاری و نرم افزاری سینما می‌رود این است که بتوانند این تحول را در پایان دوره چهارساله خود ایجاد کنند اما اگر اتفاق نیافتد، حتی اگر 50 فیلم ارزشی هم ساخته بشوند اتفاق خاصی نخواهد افتاد. من فکر می‌کنم روزمره‌گی خطری است که به نوعی مسئولان ما را تهدید می‌کند. بحث تولید و اکران یک بحث روزمره‌ است در حالی که من معتقدم دوستان باید دو تیم بشوند، یک تیم باید وارد حوزه‌های اجرایی بشوند و یه بخشی هم باید وارد مسایل استراتژیک بشوند.

سجادپور: جای فیلم‌های تفکربرانگیز سالم در سینمای ایران خالی است

رئیس اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی گفت: میز سینمای ایران از آثار تفکر برانگیز سالم خالی است و این حرفی است که من ده سال پیش، 5 سال پیش و یکسال پیش می‌زدم و همین امروز هم آن را عنوان می‌کنم.

رئیس اداره کل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی گفت: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در وسط میدان و عرصه تقابل جهانی حضور داریم و اینجا جایی نیست که ما سلاح مهم این عرصه را فراموش کنیم و یا تغافل کنیم.

وی افزود: اگر کسی بخواهد ما را به سمت تغافل از این سلاح ببرد، خواسته یا ناخواسته، به ما ضربه می‌زند و خیانت می‌کند.

سجادپور گفت: من این توصیه را دارم همانطور که مدیران ارشد کشور و در رأس‌شان رهبر معظم انقلاب توجه ویژه‌ از نوع توسعه و پیشرفت

اولا به عرصه فرهنگ و ثانیا به موضوع سینما دارند، و بعد، نفر اول اجرایی کشور (ریاست جمهوری) این نگاه توسعه‌ای را دارند، می‌خواهم بگویم که همه ارکان جامعه که توجه دارند به مصلحت‌های نظام و آن چیزی که خون‌های زیادی به پایش ریخته شد تا برقرار بماند، مقوله سینما را باید حتما جدی بگیریم.

* سجادپور: چرا یک عده می‌خواهند نظام از سلاح سینما محروم باشد؟!

در بخش دیگری از این نشست، سجادپور در پاسخ به این سوال که شما قبل از پذیرش مسولیت به وجود مافیا در سینمای ایران اعتقاد داشتید و آیا همچنان بر روی حرف خود هستید یا خیر؟ گفت: چه در صحبت‌های بنده در سال‌های گذشته و هم دیگر اعضای تیم جدید مدیریت سینمای کشور این نکته مهم است که ما روی کلان نگری سینما تاکید داشتیم که 1- سینمای موجود ما در شأن مردم ما نیست. همیشه این را گفته‌ایم و اگر خلاف آن را دیدید بگوئید. در همین مدت که مسئولیت اجرایی سینما را به عهده داریم، سعی می‌کنیم دیگر از آسیب‌ها چیزی نگوئیم و باید در عمل نشان بدهیم. اگر شما الان از من تحلیل سینمایی بخواهید من سعی می‌کنم کمتر بیان کنم بلکه می‌گویم یکسال آینده نتیجه کار ما را خواهید دید.

وی ادامه داد: من قاطعانه عرض می‌کنم یک مورد هم در صحبت‌های ما نمی‌توانید پیدا کنید که با رفتار ما تعارض داشته باشد. به خاطر اینکه ما همیشه باید سینمای‌مان را فراتر از جزئیات محدود ببینیم و سینما را باید در یک کلیت بزرگ ببینیم. خیلی برای منجالب است که دائما بعضی‌ها می‌خواهند حواس نظام را به چند چیز معطوف کنند که ته ته آن، این است که ما اسلحه سینما را بگذاریم زمین. چرا یک عده می‌خواهند نظام از سلاح سینما محروم باشد؟! در حالی که اتفاقا ایران یکی از کشورهایی است که زیر ساخت خوبی در سینما دارد. بنابراین سینمای ایران وقتی جزو ده کشور برتر است چرا یک عده اصرار دارند تا آنرا درگیر جزئیات کنند تا به کلیات مهم نرسیم؟

سجادپور ادامه داد: آن جزئیات چه بود؟ یکی این که خطوط قرمز بسیار بسیار زیاد به جایی رسانده بود موضوع را که عملا موجب ایجاد یک شکاف جدی بین سینماگران و نظام شده بود. ما در صحبت مقام معظم رهبری با سینماگران در سال 85 که بارها پخش شد و کدگذاری شد مشخصا می‌فرمایند که سینما باید وارد مباحث انتقادی اجتماعی شود و مسایل مردم را مطرح کند و سینماگران نیز مباحث مربوط به مردم را نشان دهند. این جزئیات همان مسایلی است که نپرداختن به آن می‌تواند تمام سیستم را از مسایل کلان منحرف کند.

* خطوط قرمز ما چرا اینقدر زیاد بود که سینمای ما را تبدیل به یک سینمای پاستوریزه کرد؟

وی در این برنامه گفت: خطوط قرمز ما چرا اینقدر زیاد بود که سینمای ما را تبدیل به یک سینمای پاستوریزه کرد؟ سینمایی که آن‌وقت در روی میز سینما همه خالی است اما دو طرفش یک چیزهایی ریخته است. در یک طرف میز سینما انواع اثار سطحی، مبتذل و پوچ ریخته است که صرف سرگرمی هستند و تازه این هم نیستند. و آن طرف میز هم آثار تفکر برانگیز منحرف هستند که اصلا موضوع را غلط دیده بودند و آدرس غلط به مخاطب می‌دهند. این وسط میز سینمای ایران خالی بود از چه آثاری؟ از آثار تفکر برانگیز سالم خالی است و این حرفی است که من ده سال پیش، 5 سال پیش یکسال پیش و همین امروز من می‌زنم.

نکته دوم این است که ما باید خطوط قرمز را روشن کنیم. اما برخی آنقدر خطوط قرمز را زیاد می‌کنند تا خط قرمز اصلی پایمال شود. وقتی شما می‌گوئید دغدغه یعنی چه؟ سینمای فعال، جسور و نقد کننده یعنی چه؟، یعنی دارید نزدیک می‌شوید به یکسری خطوط. حالا اگر یکسری از مدیران اینقدر در این خطوط زیاده‌روی کرده باشند و سخت‌گیری کنند، دیگر فاتحه سینمای دغدغه متفکر اجتماعی خوانده است.

وی اظهار داشت: خطوط قرمز چیست؟ آیا ما خطوط قرمز نداریم. بعضی‌ها می‌گویند ما خطوط قرمز را کنار گذاشته‌ایم. من اصلا از این حرف تعجب می‌کنم مگر می‌شود شما فکر داشته باشید و خط قرمز نداشته باشید؟!. خطوط قرمز را همه دارند اما بحث اینجاست که خطوط قرمز را مشخص کنیم. خطوط قرمز ما دو چیز است و اصلا همیشه دو چیز باید می‌بود. اول خط قرمز اخلاقی و دوم خط قرمز اعتقادی است. فیلمی که می‌آید به اصول و ارکان اعتقادی ما توهین می‌کند، شرعا و عرفا وظیفه ما این است که کاملا جلوی آن بایستیم. اما واقعا سوال من این است که نقد یک شخصیت، نقد یک قشر، نقد یک موضوع اجتماعی کجایشان خط قرمز است و چه کسی گفته است این‌ها خط قرمز هستند؟! در سختگیرانه‌ترین حالت، زرد و صورتی هستند.

*سجادپور: برج‌عاج نشین‌هایی که بر رانت‌های سینما چنبره زده بودند، باید از برج عاج پائین بیایند

وی در ادامه این برنامه درباره رفع‌توقیف‌های سینمای ایران گفت: پای هر چه به صراحت و شفافیت گفته شده می‌‌ایستیم. اینکه فیلم‌های توقیفی را مطرح می‌کنند و می‌گویند راهی برای رسیدن به سینمای آرمانی است، از کجای حرف‌های ما در آمده است؟. ما نگاه به آینده داریم اما زخمی از گذشته مانده است که نمی‌توان به آن بی توجه بود و باید کمی به این زخم بپردازیم اما این ما را از نگاه به آینده دور نخواهد کرد. پس این یک مقدار بی انصافی عامدانه است که دوستان سرباز رقبا می‌شوند. ما به صراحت و شفافیت اعلام کرده‌ایم که ژانر‌های مورد نظر ما چیست. ژانر‌های مورد نظر ما پرداختن به موضوع جنگ نرم است. جنگ نرم موضوع مهمی است برای ما. سینمای اخته پاستوریزه اصلا فکر پرداختن به جنگ نرم را می‌تواند بکند؟!.

وقتی می‌گویم جنگ نرم، یعنی ما به سینمای فعال علاقه مندیم اما سینمای فعال، جسور و حافظ منافع ملی دارای چه شرایطی است؟. یکی از تحول‌هایی که در سینما مد نظر داریم این است که برج‌عاج نشین‌هایی که بی‌دلیل چنبره زده بودند بر رانت‌های سینما باید از برج عاج پائین بیایند. در عین حال افراد منزوی شده و آنهائی که به ناحق در ته صف قرار گرفته‌اند و دست‌شان از این رانت‌ها خالی بوده است، باید بیایند جلو. اینها فریز شده‌اند و نیروهایی هستند که در عین ظرفیت، استعداد و انگیزه فریز شده‌اند و یک فرصت می‌خواهند تا اطراف‌شان را گرم کنیم. در عین حال استعداد و نیروهای و خون تازه را باید به بدنه سینمای ایران تزریق کنیم. البته همین خون تازه هم جای بحث دارد. جرایاناتی به عنوان خون تازه در سینمای ایران در سال‌های گذشته سرریز شدند که اتفاقا خسارات زیادی را برای همین سینما ایجاد کردند. کسی که هنوز غوره نشده، مویز می‌شود و سر از خارج در می‌آورد و بیانیه‌های سیاسی صادر می کند. این خون تازه بود اما مسموم و خون مسموم بدتر طرف را می‌کشد. ما خون تازه سالم می‌خواهیم.

در این برنامه «سجادپور» از تلاش دو سال پیش «جواد شمقدری» برای رفع توقیف فیلم «درباره الی...» دفاع کرد و گفت: موفقیت این فیلم در جشنواره برلین چند روز پس از اهدای سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی در جشنواره فیلم فجر، موجب شد تا نقشه‌ همه رسانه‌هایی که برای تخریب مدیران فرهنگی و سیاسی ایران لحظه‌شماری می‌کردند، در هم ریخته شود.

وی همچنین چندین بار در این برنامه تأکید کرد که رفع توقیف «به رنگ ارغوان» نشان می‌دهد نگرانی آنها که رأی به عدم نمایش این فیلم داده‌اند، درست نبوده چرا که نمایش این فیلم برای مردم، نه تنها توفان که نسیم هم ایجاد نکرد.

منبه ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=46407


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/12/22 و ساعت 10:21 صبح | نظرات دیگران()
ده‌نمکی در برنامه تلویزیونی
آفتابه‌دزد را در شهر می‌چرخانند ولی آقازاده و مفسد اقتصادی را نه کسی که در کاخ شیشه‌ای نشسته نمی‌تواند شعار انقلابی بدهد

کارگردان و نویسنده متعهد کشورمان به‌رغم تشکر از قوه قضائیه که امنیت را در جامعه برقرار می کند، گفت: سیستم قضایی ما یک آفتابه دزد را در خیابان ها می چرخاند که در جای خود کار خوبی است اما با مسئولانی که دچار انحراف مادی شدید شده اند، مال مردم و بیت المال را دزدیده و خورده اند، اینگونه نیست.

به گزارش رجانیوز، ده‌نمکی شب گذشته در برنامه زنده تلویزیونی "دیروز امروز فردا" در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره جایگاه هنر در انقلاب اسلامی افزود: هنر متعهد بیانگر جنگ فقر و غنا و مدافع مظلوم در برابر ظالم است.

ده‌نمکی در پاسخ به این سوال که آیا با گذشت 30‏ سال از انقلاب و برگزاری ‏28‏ جشنواره فیلم فجر می توان از مفاهیم ناب و عناصر زمینه ای انقلاب اسلامی راجع به اشرافیت دولتمردان مفهومی که برای امام خمینی بسیار بزرگ و حساس بود و غلظت آن در فرمایشات مقام معظم رهبری هم بسیار زیاد آمده است، فیلمی را سراغ گرفت، گفت: در حال حاضر توقع ما و مردم در زمینه نقد مسئولان اشرافی گری و نقد قدرتمندان یک مطالبه آرمانی به شمار می رود.

وی افزود: اینکه در عمل این کار انجام نشده، دلایل متعددی دارد که مهمترین آن این است که این کار هزینه دارد، یعنی شما اگر در مضمونی اجتماعی یا انتقادی فیلم بسازید، قرار نیست کسی برای شما فرش قرمز پهن کند، کف بزند و شما را تشویق کند.

ده‌نمکی اضافه کرد: البته وقتی دیگران برای جشنواره خارجی و خوشامد دشمنان انقلاب چنین فیلم هایی را می سازند، می روند آن طرف جایزه می گیرند و به عنوان چهره هنری منتقد اپوزیسیون مطرح می شوند و برایشان فرش قرمز پهن می کنند.

این نویسنده و کارگردان کشورمان گفت: اما وقتی کسی بخواهد از درون نقد کند، یعنی به آسیب شناسی مسائل کشور نه برای خوشایند دیگران نه به عنوان سیاه نمایی بلکه به شکل واقع نمایی بپردازد، متاسفانه می بینیم که باید هزینه های زیادی را متحمل شود.

ده‌نمکی افزود: مصداق این موضوع فیلم خان گزیده های شهید آوینی و بعد از آن، مستندهایی که پس از روایت فتح ساخته می شود، چون در خصوص بحث فقر بود و وارد مسائل اجتماعی شده بود، تازه دعوا شروع می شود.

وی گفت: تا وقتی که درباره کلیات حرف می زنیم، خطبه های حضرت علی، سخنان امام و رهبری را در خصوص عدالت اشرافی گری و فاصله طبقاتی مطرح می کنیم، همه لذت می برند اما وقتی وارد مصداق می شویم، دعواها شروع می شود.

ده‌نمکی اضافه کرد: سال ها درباره اشرافی گری در این مملکت از تریبون ها، منبرها و خطبه های نماز جمعه حرف زده شده است ولی وقتی یک مستندساز درباره این فاصله طبقاتی و اشرافی گری و تبعات آن در جامعه دست به کار می شود، مثل مستند فقر و فحشا، اینجانب که خود شما امروز وعده داده بودید، در همین برنامه پلی‌بک‌هایی از آن فیلم را پخش کنید و جرأت پخش آن را ندارید، در واقع باید چه کار کرد.

وی گفت: شما حاضر هستید در این برنامه درباره بسیاری از مسائل ملتهب سیاسی کشور سخن بگویید ولی حاضر نیستید یک مستند اجتماعی که نگاه انتقادی به فاصله طبقاتی و تبعات آن در جامعه دارد، از آنتن رسانه پخش شود.

ده‌نمکی اضافه کرد: البته پخش نمی کنند، از آن طرف هم به خاطر ساخت آن اثر، آن هم به دست نیرویی که انقلابی است، هزینه و خون داده و برادری خودش را ثابت کرده و می‌خواهد نقد بکند، یکی دو سال سر و کارش به دادگاه می افتد، فیلمش در یک دولت توقیف می شود و کتابش در دولت فعلی برای چه یعنی حرف هایی که در حوزه سیاسی می شود، گفت با زبان هنر نمی توان نقل کرد.

ده‌نمکی اضافه کرد: اگر این جرأت و جسارت را از هنرمند بگیرید، چه توقعی دارید که هنرمند وارد حوزه انتقادی شود.

در این لحظه مجری برنامه سوال کرد شما چه کاری در سینما در این زمینه انجام دادید؟

ده‌نمکی پاسخ داد: اولین کار من همین مستند فقر و فحشا بود که بر اساس بسیاری از اطلاعات و آماری که در بولتن ها، کتاب و تحقیقات پژوهش های اجتماعی چاپ می شد، آن را ساختم. فاصله طبقاتی و تبعات فقر گسترده اجتماعی را در جامعه مطرح می کند ولی زمانی که گفتند این سیاه نمایی است، آمارهای مختلف از جمله علت طلاق های متعدد در جامعه مشخص شد.

ده‌نمکی افزود: اپوزیسیون یا کسانی که منتقد انقلاب هستند از این ناراحتند که چرا یک نیروی انقلاب، خودش برای نقد آسیب های اجتماعی کشورش مستند می سازد.

وی گفت: مستند خانه خدا قبل از انقلاب پر مخاطب ترین مستند تاریخ سینمای ایران است که اشرافیت به مفهوم مصداق یابی در آن به صورت نشان دادن خانه یا کاخ این و آن نیست بلکه خوی اشرافی گری را نشان می دهد.

ده‌نمکی افزود: در مستند "کدام استقلال کدام پیروزی" که ساخته شد و بیش از سه میلیون بار در اینترنت دانلود شد و خیلی از مردم و دانشگاهیان آن را دیدند، من این حرف را که جناح های سیاسی خودشان زمانی در زمین خاکی بازی می کردند اما وقتی لژیونر یا گلادیاتورها می شوند، تغییر می کنند با زبان هنر و در قالب کدام استقلال کدام پیروزی در واقع جناح های چپ و راست و دعوای زرگری آن ها را که موجب گم شدن عدالت در جامعه می شود، مطرح می کنم .

ده‌نمکی گفت: در این مستند به خاطر بازی ایران و ژاپن به اصطلاح آبی ها و قرمزها که طرفداران دو تیم استقلال و پیروزی هستند، یکی می شوند و تیم ملی را تشویق می کنند. درست مثل جنگ ایران و عراق که همه مردم با هم یکی شدند و در برابر دشمن جنگیدند اما پس از اتمام بازی، عده ای زیر دست و پا ماندند و له شدند و دیدیم که ماشین ها و خودروها بین برنده ها تقسیم شد و کسی سراغ قربانیان حادثه را نگرفت و در حالی که همه مرم با شادی های خیابانی آن‌ها را فراموش کردند.

وی گفت: این مسائل همه با زبان استعاره و کنایه مطرح می شود یعنی اصلاً قرار نیست که مستقیم مطرح شود.

ده‌نمکی با اشاره به سخن امام راحل گفت: امام فرمودند نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند که اگر این طور شود، شما مسئولان در آتش دوزخ الهی خواهید سوخت.

وی افزود: در مستند من، قرمز و آبی بازی می کنند و مردم بازی آنها را دعوا فرض می کنند ولی نمی دانند اینها در رختکن با هم نوشابه می خورند. مردم در روی سکوها همدیگر را می زنند و عده ای هم ممکن است در این میان کشته بشوند.

ده‌نمکی اضافه کرد: در کنار این بازی من خواستم در مستند کدام استقلال کدام پیروزی به جای 90‏ دقیقه در آن زمین چمن خودمان را ببینیم نود دقیقه آدم هایی از طبقات پایین شهری و بالا شهری همدیگر را به خاطر عده ای که آن وسط بازی می کنند، می کشند.

وی گفت: در بازی های گلادیاتوری یونان یا جنگ برده ها دو برده فقیر ناچار بودند با هم بجنگند، تا اشراف لذت ببرند حالا اشراف با هم می جنگند تا فقرا لذت ببرند یا فقرا سرگرم باشند به همین دلیل جامعه شناسان غربی می گویند فوتبال افیون توده هاست البته زمانی می گفتند دین افیون توده هاست ولی الان می گویند وقتی فوتبال ‏3‏ یا ‏4‏ میلیارد نفر را پای تلویزیون به دلیل پخش یک بازی می نشاند و در کنار آن، میلیاردها پول جابجا می شود، غفلتی فراگیر ایجاد می شود.

مسعود ده‌نمکی در ادامه برنامه زنده دیروز امروز فردا گفت: دیپلماسی فوتبال یا ورزش ها در ملتهب ترین شرایط سیاسی یا نظامی جهان پیاده می شود.

وی به فیلم مستند کدام استقلال کدام پیروزی خود اشاره کرد و گفت: هواداران را می بینید که با کفش های پاره کنار ماشین های چند ده میلیونی بازیکن ها حرکت می کنند البته بازیکن هم می گوید حق من است، چون زمانی هم من کفش پاره می پوشیدم اما الآن که لژیونر شده گذشته را از یاد برده است و اینجا اشاره به همان مسئولان جناح ها و آدم‌های سیاسی است که زمانی خودشان در زمین خاکی بازی می کردند. یعنی در جبهه بودند آرمان‌گرا بودند ولی وقتی به قدرت رسیدند، می گویند ما واقع‌گرا شده ایم، این کارگردان کشور با بیان اینکه قدرت برای هر کس فسادآور است، افزود: اگر نظارت اجتماعی بر قدرت نباشد فساد انگیز می شود.

در این لحظه مجری برنامه خطاب به آقای ده‌نمکی گفت: حرف‌های روشنفکری می زنید.

ده‌نمکی پاسخ داد: نه حرف های من حرف های روشنفکری نیست ولی زمانی ضرر می کنیم که این حرف ها را روشنفکرها مصادره می کنند.

وی افزود: دین اگر می گوید نماز واجب است، چطور ما نماز را واجب فرض می کنیم ولی وقتی به امر به معروف و نهی از منکر می رسد، به خیابان ولی‌عصر برای امر به معروف و نهی از منکر می رویم اما همین موضوع را اگر به سمت مسئولان نشانه بگیری، پدرت را در می آورند، نشریه‌ات را می بندند، فیلمت را اکران نمی کنند.

ده‌نمکی خطاب به مجری برنامه گفت: آقای یامین پور برای من خیلی مسئله است در دوره ای که رهبری بحث انحراف خواص را مطرح می کنند و وقتی خوی اشرافی گری بین مسئولان جاری و ساری شده است، شما نتوانی شعار انقلابی سر بدهی.

این نویسنده و کارگردان کشورمان افزود: البته شعار هم بدهیم، مردم باور نمی کنند چرا که خوی اشرافی گری در موضع قدرت به صورت نفاق وار مشخص می شود و شما لازم است آثار آن را در سه دهه انقلاب اسلامی مرور کنید.

وی گفت: عکس برخی از انقلابی ها را در روزنامه نگاه کنید، چقدر ریش دارند، در دهه دوم کمتر می شود و در دهه سوم ‏60‏ تیغه کرده اند و جالب اینکه این آدم ها مدافعان سر سخت ارزش ها آزادی و انقلابند، حال آنکه در هر شرایطی تغییر فاز می دهند.

ده‌نمکی افزود: نسل هم که در حال جابجایی است، بدون رجوع به گذشته آنها حرف‌هایشان را باور می کنند، حال آنکه این آقایی که امروز دم از حقوق مردم می زند، زمانی حقوق مردم را پایمال می کرد.

وی با اشاره به فسادآور بودن قدرت اضافه کرد: در همین بحث امر به معروف و نهی از منکر مشخص می شود که تا زمانی امر به معروف و نهی از منکر به معلول ها مربوط است، مسئولان در همین کشور در برابر معترضان سکوت می کنند اما وقتی به سمت علت ها و مفاسد سوق داده شود، کوتاهی مسئولان تمام می شود و با شما برخورد می کنند.

این نویسنده و کارگردان کشورمان گفت: اگر بعد از 30‏ سال، وضعیت جوان مملکت این است، این جوان را امریکا تربیت نکرده، او 30‏ سال در کشوری بوده که هشت سال چپ، هشت سال راست و یا چند سال حزب کارگزار حاکم بوده است، بعد می گویید این جوان دین گریز است.

ده‌نمکی افزود: کجا جوان دین گریز است، جوان دین را از شما باور نمی کند، جوان چگونه بپذیرد که فرزندان شما در آنتالیا، کانادا و لندن تحصیل کنند، آن وقت شما در خیابان بگویید حجاب را رعایت کن، معلوم است که از شما نمی پذیرد.

یامین پور مجری برنامه گفت: مقام معظم رهبری در سخنرانی سال ‏75‏ خود می گویند آغاز یک انحراف خطرناک اینجا است که سابقه دارهای نظام بگویند نمی شود ما و مردم یکی باشیم. باید امتیازاتی نسبت به مردم داشته باشیم که رهبری می گویند این خشت اول انحراف است.

ده‌نمکی در ادامه صحبت مجری گفت: اشرافی گری یعنی همین ایجاد فاصله که فقط در بعد اقتصادی نیست بلکه اشرافیت در بعدهای فرهنگی و سیاسی هم وجود دارد. کسانی که از خود متشکر هستند و دیگران را پایین تر از خود می دانند.

وی افزود: در ورودی آنها به نماز جمعه جدای از ورودی مردم عادی است و جایگاه‌شان در نماز جمعه با نرده و جدا از مردم مشخص شده است.

ده‌نمکی گفت: طبق آمار موجود، درصد زیادی مسئولان ما اول انقلاب در نازی آباد، خانی آباد و خیابان ایران می نشستند و در حال حاضر همان‎هایی که در خیابان انقلاب بودند، کجا هستند.

وی اضافه کرد: اتفاقاً بزرگترین آفت این است که شما عدالت خواهی، مبارزه با اشرافی گری را جناحی بدانی و مربوط به یک دولت یا جریان خاصی کنی. در این صورت، عدالت خواهی را قربانی کرده ایم و مظلومیت آزادی و عدالت در این شرایط مشاهده می شود.

ده‌نمکی گفت: سبز و چپ و راست و قرمز و آبی ندارد. همه دنبال این هستند که در این مملکت عدالت اجرا شود.

وی با بیان اینکه برای اجرای عدالت با دستمال کثیف نمی شود شیشه را پاک کرد، گفت: این حساسیت هاست که باید بتوان آن را با ظرافت به عنوان یک مطالبه مشترک مردم مطرح کرد.

ده‌نمکی افزود: هر جا مردم صادقانه باور کنند که دنبال عدالت، آزادی و ارزش های اخلاقی هستیم، همه با هم پشت این شعار قرار می گیرند ولی وقتی سلیقه ای در خصوص عدالت عمل کنیم و به دیگران خرده بگیریم اما وقتی در قدرت قرار گرفتیم، همان گونه عمل کنیم. آن وقت مردم از شما باور نخواهند کرد که به دنبال اجرای عدالت در جامعه هستید.

ده‌نمکی با اشاره به اینکه روزنامه لس‌آنجلس تایمز امریکا در یکی از تیترهای اولش به رغم چرت و پرت های بعضی ها که می گویند فیلم اخراجی ها سطحی است، می نویسد: این فیلم دید ما را نسبت به جوانان ایران عوض کرد.


وی اضافه کرد: این روزنامه می نویسد اگر روزی جنگی در بگیرد، همه مردم کنار همدیگر در برابر ما خواهند بود و ما باید در این زمینه تجدید نظر بکنیم.


ده‌نمکی افزود: وقتی فیلمی بتواند کاری کند که دشمن چنین اعترافی بکند، به نظرم موفق عمل کرده است.


وی گفت: همین الآن هم که اختلافات سیاسی در جامعه وجود دارد، همه مردم مدافع مرزهای کشور و انقلاب اسلامی هستند.


این نویسنده و کارگردان کشورمان با بیان اینکه ما همه مردم را می توانیم در بحث عدالتخواهی کنار هم قرار دهیم، گفت: فردی با موتورگازی از شهرستان به شهر می آید، شهردار می شود و اسب 80‏ میلیونی برای خود دست و پا می کند و بعد هم بلد است که یک جریان دانشجویی را پشت سر خودش راه بیندازد و از زیر بار سوال فرار کند، آن وقت ما که مدافع این شعار هستیم، بلد نیستیم چگونه وحدت ایجاد کنیم و به ناچار در طرح مطالبات مردم خود بدهکار هم می شویم.


ده‌نمکی با اشاره به اینکه من می دانم خیلی ها ناراحت خواهند شد که چرا بنده در دل یک جریان سیاسی ورود نکردم، افزود: اصلا این طوری نیست حرف من از اول این بوده، این هست و این خواهد بود کدام استقلال کدام پیروزی.


وی گفت: اگر روزی بسیج دانشجویی ما در کنار انجمن اسلامی در یک صف برابر مسئولی قرار گرفت و سوال کرد از کجا و به چه حقی از نازی آباد به فرمانیه با خانه ای چند هزار متری نقل مکان کرده ای، آن روز، روزی است که همه مردم را در برابر مطالبات مشترک در کنار هم قرار داده ایم.


مجری برنامه نیز با اشاره به کلام امام راحل در خصوص ساده زیستی مسئولان گفت: امام فرمودند اگر مسئولان نظام از ساده زیستی فاصله بگیرند، انقلاب از بیرون از بین نمی رود، از درون پوک می شود و احتمالاً فرو می ریزد و این پوک شدنش هم به‌خاطر همان اشرافیت دولتمردان است.


ده‌نمکی با توجه به صحبت مجری گفت: ما تا موقعی که ملت را نقد می کنیم، همه خوش‎شان می آید، در حالی که لبه تیز انتقاد این حرف ها با سخت گیری دین در بحث اشرافی گری و تجمل گرایی مسئولان است.


وی با بیان اینکه امام فرمودند مسئولان نظام اسلامی باید در حد اضعف مردم باشند که این ویژگی مهم حکومت حضرت علی است، گفت: شما قبل از انقلاب روی منبر شعار دادید و مردم از شما توقع دارند تا زمانی که در قدرت هستید، ساده زندگی کنید.


ده‌نمکی افزود: به همین دلیل است که شهید بهشتی می گوید ما شیفتگان خدمت هستیم نه تشنگان قدرت. اگر قدرت منافع نداشته باشد، نه دعوایی می شود و نه فلان نامزد میلیاردی برای تبلیغ هزینه می کند.


وی گفت: شهید بهشتی همچنین می گوید پذیرفتن مسئولیت در سیستمی که منافعی برای آدم ها ندارد یا عشق است یا دوانگی، پس اگر واقعاً عشق هست و پذیرفته اید باید در چارچوب قواعد ساده زیست باشید.


ده‌نمکی با اشاره به اینکه خدا روزی فقرا را در ثروت اغنیاء قرار داده است، گفت: خدا در روز قیامت می فرماید هر گناهی که فقرا بر اثر نداریشان در جامعه مرتکب شوند، بر عهده ثروتمندان و اشراف جامعه است.


ده‌نمکی گفت: شما مسئولی که در نظام اسلامی با یقه بسته و این تیپ و قیافه مسئولیت پذیرفتی، باید در حد اضعف مردم زندگی کنی، باید بپذیری سیره حکومتی شما سیره ای است که شما شعارش را دادی و مردم برای آن خون داده اند.


این نویسنده و کارگردان کشورمان گفت: بچه ها و فرماندهان ما در دفاع مقدس بر اساس همین سیره و الگو عمل کردند اما وقتی برگشتند از شما مسئولان توقع داشتند با همان شعارهایی که بچه های مردم را روی مین فرستادید، زندگی کنید.


ده‌نمکی افزود: اگر امروز می بینند زندگی شما با شعارهایتان تطابق ندارد، اگر پرسیدند چرا، باید به آنها بگویید سکوت کنید چون موی دماغ شده اید یا حتی در برخی جاها آنها را با واگذاری سهام کارخانه ها به عنوان سهیم شدن رزمندگان در سازندگی آلوده درآمد و کسب کنید تا دیگر موی دماغ و پرسش‌گر نشوند.


در این لحظه مجری برنامه گفت: در یک برهه ای، سیستم اقتصادی کشور تشابهی به سیستم اقتصاد سرمایه ای پیدا کرد که از همان لحظه دلسوزان تذکر دادند، به ویژه رهبر معظم انقلاب که در سال ‏75‏ جدی ترین تذکر را مرتب در این زمینه تکرار کردند.


ده‌نمکی با توجه به سخنان مجری گفت: اینکه مثلاً رهبری می فرمایند سال امام علی و اقایان 110‏ هزار شمع روشن می کنند و میدان فلان را گل می زنند، این سال را برای این کارها نام گذاری نکرده اند. من هم می دانم حرف ها زده می شود، این مسئولان هستند که باید به آن عمل کنند.


وی افزود: امروز دعوا بر سر آمدن و رفتن این جناح و ان جناح نیست بلکه بحث اصلی اشرافی گری و نهادینه شدن خوی اشرافی گری و سلطنتی زندگی کردن برخی مسئولان و فرزندان آنان چه از چپ و چه از راست است.


ده‌نمکی با بیان اینکه دیروز روزنامه ها نوشتند 100‏ نفر بالای 1000‏ میلیارد از بانک های کشور وام گرفتند، گفت: اگر بررسی شود، خیلی از این افراد منتسب به این جناح و آن جناح هستند، اگر چنین نبود من اسمم را عوض می کنم.


وی افزود: آن وقت مردم عادی برای گرفتن وام ازدواج باید صد قباله و سند بیاورند.


ده‌نمکی به رغم تشکر از قوه قضائیه که امنیت را در جامعه برقرار می کند، گفت: سیستم قضایی ما یک آفتابه دزد را در خیابان ها می چرخاند که در جای خود کار خوبی است اما با مسئولانی که دچار انحراف مادی شدید شده اند، مال مردم و بیت المال را دزدیده و خورده اند، اینگونه نیست.


وی اضافه کرد: مسئولان اول انقلاب بچه های دچار انحراف خود را پای دیوار می گذاشتند و بعد دست روی انحراف دیگران می گذاشتند اما الآن بر عکس شده، حاضرند دله دزدها را در خیابان بچرخانند ولی حاضر نیستند با یک آقازاده و یک مفسد اقتصادی کله گنده برخورد کنند چرا که امنیت اقتصادی به خطر می افتد.


ده‌نمکی گفت: حضرت علی در خصوص حاکم بصره می فرماید شرایط زندانی که برایش فراهم می کنی، بدترین شرایط باشد، حتی ساعت هواخوری نداشته باشد اما ما برای آقایانی که دچار انحراف مالی شده اند، لژ به همراه امکانات و تلویزیون فراهم می کنیم و هر روز هم روزنامه ها مصاحبه می کنند که فلان آقا در زندان اعتصاب غذا کرده است، بعد هم کمیسیون فلان در مجلس تصویب می کند که ثابت شود به آقا خوش می گذرد یا نه. تازه زن و بچه اش را هم به نزدش می آورند.


وی با بیان اینکه یک‌بار یکی از پیام های مقام معظم رهبری را که فرموده بودند اشرافی گری مسئولان از مال مردم است، تیتر نشریه خود کردم، گفت: برایم نامه نوشتند و اعتراض کردند که این تیتر ناامید کننده است.


ده‌نمکی افزود: مسئولی که از اول انقلاب تا کنون ماهانه 150، 200، 300، 500‏ هزار یا حتی یک میلیون تومان حقوق دریافت کرده، چگونه می تواند در این مدت صد میلیارد تومان پول داشته باشد. نه جادو کرده و نه ارث و میراثی به وی رسیده، پس این اشرافی گری مسئولان از مال مردم است.


مجری برنامه قسمتی از پیام رهبر معظم انقلاب در خصوص دانشجوی متعهد را برای آقای ده‌نمکی خواند و بقیه را به وی واگذار کرد.


ده‌نمکی پس از خواندن چند پاراگراف گفت: شما دانشجویی را در شیراز که علیه یک رانت خواری تظاهرات می کند، نگاه کنید که چگونه محاکمه می شود.


وی گفت: ما در نظام سیاسی اسلام زندگی می کنیم و در نظام حاکم جائر نیستیم. پس دلیل ندارد که کسی در مورد عدالت مطالبه کند و زندانی شود یا نشریه اش به دلیل طرح مقاله عدالت به محاکمه کشیده شود.


ده‌نمکی افزود: در این مملکت، همه آزادند، همه چیز بگویند، ارزش ها، ارمان ها، انقلاب و همه چیز را زیر سوال ببرند و پز روشنفکری در دنیا بدهیم که چقدر نشریه داریم و هر چه دلشان می خواهد علیه انقلاب می نویسند اما تا بچه انقلابی ماست خور مسئولان را می گیرد که این رانت خواری چه بوده، اولین کسی که محاکمه می شود همین بچه انقلابی است.


وی گفت: گرفتن جرات انقلابی از بچه حزب اللهی و عموم طبقات جامعه برای طرح مسائل‌شان از جانب کسانی که باید تریبون آنها باشند، ناپسند است.


مجری برنامه در این لحظه گفت: مقام معظم رهبری می فرمایند مسابقه رفاه میان مسئولان، هزینه کردن در امور غیر اولویت دار بلکه در امور تشریفاتی، پر شدن جیب های کسانی که تا دیروز دست‎شان تهی بوده، اگر اینها چیزی نبود مقام معظم رهبری نمی فرمودند.


ده‌نمکی پاسخ داد: من حرفم این است، اولویت را دارند عوض می کنند. اولویت را از جوان دانشجو و هنرمند سلب کرده اند. توپ را در زمین دیگر می اندازند. دعوا را سر جابجایی قدرت می برند نه سر عدالت و مطالبه آرمان ها و سخنان مردم.


وی افزود: آنها مردم را از این فاز خارج و وارد فاز دیگری می کنند. آنها دوست دارند طیف جوان کشور رو در روی هم قرار گیرند تا اینکه باهم متحد نشوند.


ده‌نمکی گفت: زمانی بی بی سی در مصاحبه ای از من پرسید نظر شما در مورد فلان خیابان و دانشگاه تهران که تظاهرات شده و شیشه شکسته اند، چیست، من گفتم خوب کاری کردند، پرسید چرا، گفتم شما بعد از بازی های فوتبال‌تان در لندن اسب ها را راه می اندازید و کلی جوان درگیر می شوند، آتش می زنند، گاز اشک آور راه می اندازید ولی در اینجا بر سر اندیشه با همدیگر دعوا می کنند.


وی افزود: هر سال بعد از هر بازی استقلال و پرسپولیس، 300، 400‏ اتوبوس درب و داغان می شوند ولی کسی صدایش در نمی آید، تیتر روزنامه ها نمی شود و از آن به نام تخلیه انرژی جوان یاد می شود، چون این موضوع از سر غفلت انجام می شود اما اگر شیشه ای به خاطر اندیشه شکسته شود، بازخورد و مقاومت و هزار طور مساله دیگر پیش می آید.


ده‌نمکی اضافه کرد: ما باید هزینه بدهیم ممکن است جوان یک جا هم در مصداق اشتباه کند اما اگر برای وی تکلیف شود که در برابر مسئولان پرسش‌گر باشد، آن وقت اشتباهش نیز قابل چشم پوشی است.


مجری برنامه در ادامه گفت: آیا به نظر شما درست است در شب ‏12‏ بهمن این‌قدر سیاه نمایی کرد. این بیننده جوانی که پای برنامه نشسته، نمی گوید بعد از ‏30 سال هر که بخواهد چیزی بگوید، او را می گیرند همه مسئولان در حوزه اشرافیت افتاده اند، آیا این گونه حرف زدن سیاه نمایی نیست؟


ده نمکی در پاسخ به مجری گفت: اگر ما شب ‏12‏ بهمن و در سی‌امین سالگرد پیروزی انقلاب در رسانه ملی جرأت گفتن این حرف ها را نداشته باشیم، آن وقت باید به رسانه ملی ایراد گرفت.


وی افزود: اگر این حرف ها را نزنیم، در ماهواره غیره و غیره دارند سرتا پای نظام را به فحش می بندند. پس اگر در رسانه خودمان نتوانیم خود انتقادی کنیم و مطالبات حداکثری خودمان را برای مسئولان طرح نکنیم، برای چه از بنده دعوت کرده اید؟


ده نمکی گفت: مسئولان نخبگان سیاسی جامعه و جناح هایی که باید به مطالبات مردم پاسخگو باشند، برعکس پز اپوزیسیون می گیرند و شعارهای اپوزیسیونی سر می دهند، در جایی که باید پاسخگوی مردم باشند.


وی با بیان اینکه رسالت من این است، ذره بین به دست بگیرم و تفاوت ها را تذکر بدهم، خطاب به رسانه ملی افزود: اگر شما سرگرم خدمت به مسئولان هستید، باید عده ای هم مسائل را آسیب شناسی کنند.


ده نمکی گفت: اگر به امثال بنده انگ سیاه نمایی بزنید، چون به دلخواه شما حرف نزده ایم، چگونه می خواهید حرف های دانشجو جنبش عدالت خواه و غیره و غیره را بشنوید.


وی خطاب به مسئولان افزود: شما که نمی توانید در بین مردم به دلیل اقتضای مسئولیت حاضر شوید، رسانه به عنوان چشم های شما در جامعه عمل و عیب های موجود را به شما گوشزد می کند.


ده نمکی گفت: مخاطب شما فهیم است و نمی توانید او را دست پایین فرض کنید چرا که در همین رسانه ملی در قالب مناظرات حرف های مختلفی زده شد اما همین مردم همگی در بزنگاه ها پای انقلاب و کشورشان ایستادند و سخنان مناظرات باعث ریزش در انها نشد.


این نویسنده و کارگردان کشورمان افزود: اگر ریزشی هم بود، در بین خود مسئولان دیده شد.


ده نمکی گفت: آقای مسئولی که در کاخ شیشه ای نشسته، نمی تواند شعار انقلابی سردهد. با شکم های برآمده نمی توان به جنگ اسرائیل و امریکا رفت.


وی با بیان اینکه این مسئولان هستند که در برابر مطالبات انقلاب برای به خطر نیفتادن منافع شان مقاومت می کنند و وحشت دارند، گفت: امام در سن 80 سالگی حکم اعدام سلمان رشدی را در فتوای تاریخی خود صادر می کنند، چون چیزی برای از دست دادن در این دنیا ندارند ولی کسی که در بانک سوئیس یا این طرف و آن طرف حساب دارد، می ترسد که حرف انقلابی موجب بالا و پایین شدن بازار و شکست وی شود.


ده نمکی گفت: باید حساب انقلابی و انقلاب نما از یکدیگر جدا شود چرا که پول های حرام اشرافی گری که در جامعه ما نهادینه شده است، امروز جواب داده و این آدم ها به راحتی در برابر شعارهای انقلابی و رهبری مانع وقفه و جو ایجاد می کنند.


وی با بیان اینکه شما تا کی می خواهید با محافظه کاری و مصلحت نظام را پیش ببرید، گفت: اگر در سی‌امین سال پیروزی انقلاب نتوانیم برای پویایی زایش در انقلاب ایجاد کنیم و خواص منحرف انقلاب که به جای تفکر سیاسی کاسب و تاجر شده اند، از چرخه قدرت سیاسی با جراحی بزرگ و دردناک خارج نکنیم، پس می خواهیم چه‌کار کنیم؟


ده نمکی افزود: باید مرز بین دین داری ریاکارانه و دینداری واقعی انقلاب گری منافقانه و واقعی و رزمنده ریاکارانه و رزمنده واقعی مشخص شود.


وی با اشاره به گوشه هایی از فیلم اخراجی ها ساخته خود گفت: خیلی ها درباره فیلم مسئله داشتند، به علت این که خودشان را در نقش حاجی گرینوف جبهه ها می دیدند. همان هایی که پایشان به جبهه ها نمی رسید و نان جبهه را می خوردند، آدم هایی که به دیگران گیر می دادند و خودشان هزار تا گیر داشتند.


ده نمکی اضافه کرد: اگر مرز این ریاکاران با دینداران واقعی جدا نشود، نه تنها همه چیز به نام اسلام و انقلاب و ارزش ها تمام می شود بلکه جوانان هم دچار شبهه می شوند.


وی گفت: اگر غده سرطانی اشرافی گری و انحراف خواص را در سی‌امین سالگرد پیروزی انقلاب با یک جراحی بزرگ درمان کنیدان وقت خیلی جاها مردم سخن شما را باور خواهند کرد.


ده نمکی افزود: اما اگر چنین اتفاقی نیفتد، حتی مردم رفتار صادقانه و ساده‌زیستانه مسئولان فعلی را نیز باور نخواهند کرد و از آن به‌عنوان یک پز و ژست سیاسی یاد خواهند کرد.


این نویسنده و کارگردان کشورمان گفت: اگر در حوزه قدرت بخواهید به برخی از انسان های ریاکار میدان بدهید، آن وقت مردم احساس می کنند، از شعار عدالت سوء استفاده می شود مثل همان زمانی که از شعار آزادی سوء استفاده شد.


ده نمکی در پایان مصاحبه تلویزیونی خود گفت قصد دارد در فیلم اخراجی های‏3‏ حرف های جدی تری بزند.

منبع ما:

http://rajanews.com/detail.asp?id=43928


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/11/13 و ساعت 12:57 عصر | نظرات دیگران()
ده‌نمکی:به‌خاطر فیلم «فقر و فحشا» ممنوع‌الورود به دوبی
هستم!

مسعود ده‌نمکی در پشت صحنه سریال جدیدش، گفت: مسئله
من نه در سینما و در نه در تلویزیون رقابت نیست. فکر می‌کنم آدم‌ها حرف‌ها‌‌ی
خودشان را دارند و جای دیگری را تنگ نمی‌کنند و به شخصه، حتی خوشحال می‌شوم که در
سینما کسی پیدا شود و رکورد «اخراجی‌ها» را بزند.

به گزارش فارس، مسعود ده‌نمکی عصر امروز در جمع
خبرنگارانی که پشت صحنه سریال تلویزیونی «دارا و ندار» حاضر شده بودند حضور یافت و
در خصوص ویژگی‌های سریال نوروزی خود با خبرنگاران به گفت‌وگو پرداخت.

* تلویزیون، در بدترین شرایط یک کار بین 7
تا 10 میلیون بیننده دارد
براساس این گزارش، ده‌نمکی در شروع صحبت‌های
خود در خصوص خط کلی داستان گفت: ترجیح می‌دهم خط کلی داستان همانی باشد که پیش از
این اعلام شده بود و تأکید من هم این بود که به همان کلیات بسنده کنیم چرا که
فیلم‌نامه «دارا و ندار» تا امروز سه بار بازنویسی شده است که هر بار با تغییراتی
همراه بوده و در اجرا نیز فیلمنامه بازهم تغییر می‌کند، به همین دلیل می‌‌کنیم
تازگی و طراوات کار همچنان حفظ شود.
ده‌نمکی همچنین در خصوص تفاوت‌های کار در
سینما و تلویزیون اظهار داشت: تفاوت‌های زیادی میان مدیوم سینما و تلویزیون وجود
دارد و اولین تفاوت آن در بحث مخاطب است، چرا که ما در سال‌های اخیر در سینما با یک
ریزش مخاطب مواجه بوده‌ایم، اما در تلویزیون، در بدترین شرایط یک کار بین 7 تا 10
میلیون بیننده دارد که گاهی به 50 میلیون نفر هم می‌رسد و به همین دلیل، شرایط کار
در تلویزیون هم سخت‌تر از سینما است و هم وسوسه‌برانگیز است.
وی تأکید کرد:
شاید اولین دلیل همین احترام به مخاطب است که فکر می‌کنم در مدیوم تلویزیون نیز
می‌شود حرف‌های متفاوت زد، چرا که در چند سال اخیر تلویزیون در بیان موضوعات
پیش‌قدم‌تر بوده است و سعی می‌کنیم با بیان طنز بخشی از مشکلات را بیان کنیم.

* مسئله من نه در سینما و در نه در
تلویزیون رقابت نیست

کارگردان سریال تلویزیون «دارا و ندار» همچنین در
ادامه سخنان خود در پشت صحنه سریال «دارا و ندار» در خصوص رقابت با سایر سریال‌های
نوروزی گفت: مسئله من نه در سینما و در نه در تلویزیون رقابت نیست و فکر می‌کنم
آدم‌ها حرف‌ها‌‌ی خودشان را دارند و جای دیگری را تنگ نمی‌کنند و به شخصه، حتی
خوشحال می‌شوم که در سینما کسی پیدا شود و رکورد «اخراجی‌ها» را بزند. در تلویزیون
نیز ما سعی کرده‌ایم بهترین‌ها را دور هم جمع کنیم تا کار جدیدی ارائه دهیم، به
همین دلیل قرار نیست کار ما با سایر کارها مقایسه شود و امیدوارم هرکسی هرکاری که
می‌کند از ما موفق‌تر باشد.

* علت عدم حضور عوامل «اخراجی‌ها» در «دارا
و ندار»
ده‌نمکی همچنین در پاسخ به سؤالی در خصوص حضور عوامل
«اخراجی‌‌ها» در «دارا و ندار» گفت: در این کار به جز 2 تا 3 نفر از مجموع 40
بازیگر اصلی از «اخراجی‌ها» نیستند و به هر حال این خودش یک شگرد و روند غیر قابل
پیش‌بینی بود که شاید اگر این سریال کار خوبی شود نشان می‌دهد پتانسیل بازیگران ما
خیلی زیاد است.
این کارگردان سینما و تلویزیون همچنین در خصوص عدم حضور «جواد
رضویان» و بازیگران شناخته شده طنز در «دارا و ندار»‌ گفت:‌ «جواد رضویان» به دلیل
مشکلات شخصی نتوانست در کار حضور پیدا کند اما بقیه بازیگران به این منظور انتخاب
شده‌اند که یک مقدار مخاطب از بازیگران همیشگی طنز اشباع شده است و سعی کرده‌ایم از
نقش‌ها آشنایی‌زدایی کنیم.
کارگردان سریال «دارا و ندار» همچنین درباره عدم
حضور محمدرضا شریفی‌نیا در این پروژه و شایعات پیش آمده در این زمینه، گفت: ایشان
همزمان در دو سریال بازی دارند و نقشی که برایشان در نظر گرفته بودیم احتیاج داشت
تا سه ما به صورت تمام وقت کنار پروژه حضور داشته باشند و برخلاف اخبار برخی از
سایت‌ها هیچ مشکلی با هم نداشتیم.

* به خاطر ساخت فیلم «فقر و فحشا»
ممنوع‌الورود به دوبی هستم
وی همچنین در خصوص زمان فیلمبرداری کار در
دوبی گفت: این موضوع هنوز مشخص نشده است اما من به خاطر ساخت فیلم «فقر و فحشا»
ممنوع‌الورود به دوبی هستم و کار را در دوبی شخص دیگری پیگیری خواهد کرد اما اکثر
صحنه‌های مربوط به دوبی را با استفاده از کروماکی در تهران تصویربرداری خواهیم
کرد.

* 13 قسمت یک سریال برابر 7 کار سینمایی
است

ده‌نمکی همچنین در خصوص دلیل پذیرش یک کار مناسبی در تلویزیون
گفت: هیچ‌چیز این موضوع دست خودم نبود و یک مقدار در رودربایستی با تهیه‌کننده کار
گیر کرده‌ام و از طرف دیگر دوست داشتم بین اخراجی‌ها 2 و 3 یک تجربه جدیدی داشته
باشم که ساخت سریال این امکان را به من می‌داد و از طرف دیگر نیز بسیاری از افراد
سینما به خصوص کسانی که در تلویزیون ناموفق بوده‌اند می‌گفتند که آمدن از سینما به
تلویزیون سخت است و کار عادی نخواهد بود و ما نیز سعی کردیم کارمان عادی نباشد و
توقع مخاطب را برآورده کنیم.
ده‌نمکی همچنین در خصوص این که آیا «دارا و ندار»‌
قطعاً به پخش نوروزی خواهد رسید یا خیر گفت: در کار تولید اگر مشکلی پیش نیاید طبق
برنامه‌ریزی به نوروز خواهد رسید اما اگر حتی تداخلی یکی دو روزه در کار بوجود
بیاید به نظر من کار به پخش نوروزی نخواهد رسید چرا که سبک فیلمبرداری ما با توجه
به کاری که دوستان انجام می‌دهند و نوع دکوپاژهای سینمای کار یک مقدار سخت است و
باید همان کار سینما برای این سریال در نظر گرفته شود، یعنی 13 قسمت یک سریال برابر
7 کار سینمایی است، در طی 3 ماه که امیدوارم بتوانیم قبل از نوروز کار را تمام
کنیم. 

منبع : http://www.rajanews.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/10/29 و ساعت 9:23 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا