دوم - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و اشعث پسر قیس را که فرزندش مرده بود چنین تعزیت فرمود : ] اشعث اگر بر پسرت اندوهگینى ، سزاوارى به خاطر پیوندى که با او دارى ، و اگر شکیبا باشى هر مصیبت را نزد خدا پاداشى است . اشعث اگر شکیبایى پیش گیرى حکم خدا بر تو رفته است و مزد دارى ، و اگر بى تابى کنى تقدیر الهى بر تو جارى است و گناهکارى . پسرت تو را شاد مى‏داشت و براى تو بلا بود و آزمایش ، و تو را اندوهگین ساخت و آن پاداش است و آمرزش . [نهج البلاغه]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11

اختصاصی"جوان آنلاین"
در دیدار اصلاح طلبان با ملی مذهبی ها مطرح شد؛جزئیات برنامه ریزی برای موج دوم فتنه

جریان فتنه به دنبال "قرقیزستانیزه" کردن ایران است.

 

اخبار بدست آمده از جلسات مشترک برخی از تشکل های منحله دوم خرداد با ملی – مذهبی ها جهت به راه انداختن موج دوم فتنه حکایت دارد.
به گزارش«جوان آنلاین» ،این تشکل منحله که اعضای موثر آن در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات نقش کمیته سناریو نویسی(همان کمیته معروف به ایکس) جهت عملیات میدانی را برعهده داشته است،اخیرا دیدارهای متعددی را با برخی نیروهای – ملی مذهبی برگزار کرده است.
در این جلسات که یکی دونفر از آزاد شدگان حوادث اخیر به همراه اعضای هم طیف خود حضور داشته اند،برخی افراد ناشناس دیگر نیز حضور بهم رسانیده اند که نشانگر ورود چهره های جدید با «کد پاک» می باشد.
گفته می شود در این جلسات برای احیای دوباره جریان فتنه بحث های فراوانی صورت گرفته و به دو محور اصلی منتهی شده است.2 محوری که هنوز انتخاب نهایی برای فازبندی نهایی از میان آنها اتخاذ نشده است.
درمحور اول که به «فاز به فاز تا انفجار» وطرح «قرقیزستانیزه کردن» تعبیر شده است،حاضرین در جلسه بر بهره گیری از مناسبت ها برای حضور در خیابان ها تاکید کرده و گفته اند،باید از روز جهانی کارگر و معلم شروع کرده و با ادامه دادن حضور خود درخیابان ها تا 22و 25 خرداد پیش رفته و بتوانیم شیب اعتراضات را تا 18 تیر افزایش دهیم.
همچنین دراین جلسه تصریح شده است اوج این اعتراضات را باید از 18 تیر تا آغاز هدفمند کردن یارانه وشوک تورم حاصل از این طرح رقم زده و انفجار اجتماعی را مثل قرقیزستان ادامه داده و آن مقطع برنامه خود را هایی کنیم.
محور دوم نیز که در جلسات این طیف به «شوک درمانی» معروف شده،به این ترتیب است که باید به سمت یک چاشنی انفجار اجتماعی رجوع کرد.در گفتگوهای انجام شده این شوک،«ترورنمایشی یک اصلاح طلب» تعریف شده است.
گفتنی است اخیرا ،عبدالله مهتدی دبیر کل زحمتکشان کردستان نیز در جلسه ای با حضور اعضای سیاسی دفتر سیاسی کومله از تصمیم سرویسهای اطلاعاتی اشغالگران (سیا و موساد) در عراق مبنی بر ترور نمایشی یکی از سران فتنه پرده برداشته است.
وی در این جلسه اعلام کرده است که سازمان سیا به دنبال هماهنگی با خود سران جریان است تا با ترور نمایشی یکی از آنها بتوانند یک شوک بزرگ به این جریان داده و مجددا بتوانند جریان اغتشاش را راه اندازی کنند .همچنین وی تلویحاً اعلام داشته که ما و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بایستی بدنبال ترور یکی از سران سبز باشیم تا بتوانیم کنترل را از دست رژیم ایران خارج نماییم.
این گزارش حاکی است که این طیف معتقدند حداقل فایده این روش با تاسی از روش های قتل های زنجیره ای خارج کردن جریان خود از چترامنیتی بوده و اندکی فضا برای ما فراهم خواهد شد.
شایان ذکر است این اقدامات و محورهای مورد بحث در جریان اصلاح طلبان در حالی صورت می پذیرد که آنان پیش ازاین درجریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شکست الگو گیری از روش های انقلاب رنگی را تجربه کرده و تاکید دوباره آنان بر این روش ها از ذهنی شدن آنان وفقدان تجربه پذیری از گذشته در میان این جریان حکایت دارد.
همچنین تاکید بر روش شوک درمانی ترورنیز در حالی مورد توجه قرار گرفته که فتنه گران در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز برای افزایش میزان آراء خود در نظر سنجی سعی در پیاده سازی این روش داشتند که برنامه آنان با هوشیاری نهادهای مربوطه ناکام ماند.



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 291164

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=291164


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/4 و ساعت 7:10 عصر | نظرات دیگران()

اختصاصی؛

مسئول دفتر سابق باهنر متهم ردیف دوم پرونده رکسانا صابری

 

در حالی که کمتر از یک سال از آزادی رکسانا صابری، که دهم اسفندماه 87 خبر بازداشت او منتشر شد، می‌گذرد، اما هنوز کمتر کسی می‌داند که آنچه را که از آن به عنوان اسناد محرمانه مرکز تحقیقات استراتژیک یاد می‌شد، چه کسی در اختیار این خبرنگار ایرانی-آمریکایی قرار داده بود.


 


 


 

به گزارش اختصاصی حقیقت نیوز- با آن‌که مرور اخبار اسفندماه 1387 و فروردین و اردیبهشت 1388، نشان‌ می‌دهد که موضوع بازداشت رکسانا صابری، یکی از موضوعات بسیار مورد توجه خبرنگاران و رسانه‌ها در آن مقطع بوده و مسؤولان مختلف دولت و قوه قضائیه بارها درباره پرونده وی اظهار نظر کرده‌اند، اما تنها در اظهارات دو تن از این مسؤولان به دستگیری فرد دیگری در رابطه با این پرونده اشاره شده است.

در یکی از این اظهار نظر‌ها، 20 فروردین 88، قاضی حداد، معاون امنیت دادسراى عمومى و انقلاب تهران با بیان این‌که «رکسانا صابرى در پوشش خبرنگار و بدون مجوز خبرنگارى با ارتباط با افرادى در برخى مراکز دولتى، اطلاعات محرمانه‌اى را به دست مى‌آورد و آنها را به سرویس‌هاى اطلاعاتى آمریکا مى‌داد»، خبر از آن داد که «یکى از افرادى که اطلاعات را در اختیار صابرى قرار مى‌داد، دستگیر شده است».

بیش از یک ماه پس از این اظهار نظر، علیرضا جمشیدی، سخنگوی وقت قوه قضائیه، 29 اردیبهشت‌‌ماه 89 خاطرنشان کرد: «فردی که سند را در اختیار صابری قرار داده در ابتدا شناسایی نشده بود ولی اکنون وی را خواستند؛ اما کسی دستگیر نیست».

این‌که رکسانا صابری پس از آزادی از زندان و خروج از ایران نیز درباره این موضوع سکوت کرده و حتی در کتاب خاطرات خود که به تازگی منتشر شده است، نامی از این فرد نبرده است، نکته جالب دیگری است که باید به آن توجه شود.

با این حال، منابع مطلع در این زمینه، با اطمینان، از مسؤول دفتر سابق محمدرضا باهنر،به عنوان متهم ردیف دوم پرونده رکسانا صابری یاد می‌کنند.

این منابع خبر از آن می‌دهند که این فرد در ارتباط با این پرونده، در فاصله اظهارات قاضی حداد و جمشیدی در اوین در بازداشت انفرادی بوده و در نهایت به یک سال حبس محکوم شده است.

گفتنی است که  این فرد  در ایام دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از فعالان ستاد موسوی و مسؤول کمیته جوانان ستاد اصول‌گرایان حامی وی بود.
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/31 و ساعت 10:15 صبح | نظرات دیگران()

لاریجانی: موج دوم فتنه در راه است

 

 دکتر محمدجواد لاریجانی  گفت: موج دوم فتنه در راه است.

اهم مطالب مطرح شده توسط وی را می خوانید:

به گزارش روزنامه رسالت، اصل انتقاد و موضع‌گیری من در برابر آقای موسوی به دلیل اختلافات اصولی با ایشان است. برخی‌ها به بنده اعتراض می‌کردند که شما خصومت شخصی با آقای موسوی دارید و دلیل موضع‌گیری‌ شما در قبال ایشان به همین دلیل است اما باید گفت انتقادات ما از موسوی در جریان انتخابات ربطی به آن موضوع نداشت بلکه یک وظیفه بود.
* رهبر معظم انقلاب در مسائل کشور بسیار دقیق برخورد می‌کنند. ایشان برخورد مدبرانه‌ای با فتنه 18 تیر داشت و فتنه سبز را نیز که عظیم‌ترین فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شکست مواجه کرد.
* ما باید گوش به زنگ باشیم. دشمنان در حال تدوین و پی‌ریزی موج دوم فتنه هستند اما باید مراقب باشیم و دیگر غافلگیر نشویم.‏
* حوادث پس از انتخابات مرحله حساسی برای نظام اسلامی بود. البته در این حادثه جمهوری اسلامی به پیروزی بزرگی دست یافت و غرب نیز شکست سختی خورد ولی فهم این حادثه مهم است. ما باید ابعاد این فتنه را از هم جدا کنیم.
* کسانی که فکر می‌کنند غربی‌ها در فتنه اخیر اصلا کاری نکردند خیلی ساده انگار هستند.
* غرب برای هیچ کدام از کشورهای اسلامی نظام دموکراسی لیبرال را به ارمغان نیاورده است. در ترکیه خشن‌ترین اسلام زدایی صورت گرفت اما زمانی که به مردم اندکی فضا داده می‌شود آنان به گروه‌های اسلام‌گرا رای می‌دهند.
* هم اکنون اصلاحات در تلاش است تا نظام اسلامی را با نظام سکولار جایگزین کند. امروزا ین ایده با عنوان‌هایی همچون نو اندیشی دینی و تساهل و تسامح پی‌گیری می‌شود.
* وقتی آقای خاتمی به قدرت دست یافت بمب ادبیات سکولاری در ایران منفجر شد. مسئله‌ بعدی آنکه در توسعه سیاسی ما باید دنبال صداقت باشیم. هیچ حزبی براساس قانون اساسی حق ندارد در پی سکولاریسم باشد چرا که این موضوع نافی ارکان رکین اسلام است.لذا یک راهبرد تدوین شد که در آن سعی بود تا از ظاهر قانونی استفاده شود و پس از دست یافتن به قدرت نظام اسلامی را با رفراندم و یا به زور سرنگون کنند. دوم خرداد یک رفراندوم برای این کار بود اما با هوشیاری مردم و رهبری داهیانه مقام معظم رهبری ما از آن مقطع نیز به سلامت عبور کردیم.
* در فتنه اخیر اصل قضیه کودتای سیاسی بود. اگر آنها برنده می‌شدند به آخر خط می‌رسیدند و اگر می‌باختند نیز به آخر خط می‌رسیدند. کج راهه تئوریک اصلاح‌طلبی در ایران منجر به نفاق سیاسی شد و نفاق نیز آنان را به خروج از حکومت کشاند.
* نظام ما نمی‌خواهد براساس تقلب راه خویش را ادامه دهد. ما سعی داریم تا از آرای مردم صیانت کنیم. پس حال که ما در مظان اتهام قرار گرفتیم دچار یک اشتباه شده‌ایم. ما در انجام کارهایمان به کارآمدی توجه نداریم. باید طوری کار را پیش ببریم که اساسا احتمال تقلب به صفر برسد. مردم باید از جزئیات برگزاری انتخابات کاملا باخبر باشند. انتخابات باید به نقطه قوت نظام تبدیل شود. ما با کارآمدی می‌توانیم این نقطه نورانی نظام را قوت ببخشیم ما باید مکانیسم‌های حل اختلاف پدید آوریم. من نمی‌گویم اگر کارآمدی بود این اتفاقات رخ نمی‌داد ولی باید گفت می شد جلوی برخی بهانه جویی ها را گرفت. این یک توطئه بود.
* پیچیدگی کار سکولاریسم در این است که ویترین سکولاریسم می‌تواند کاملا دینی باشد شما در این حوادث اخیر دیدید حسین حسین می‌کنند، از رنگ سبز اهل بیت استفاده می‌کنند. البته این چیز تازه‌ای نیست. ما باید در مقابل این دین دروغین موضع‌گیری کنیم. زمانی علامه طباطبایی اصول فلسفه و روش رئالیسم را نوشته‌اند. این کتاب برای پاسخ به مارکسیسم است. امروز ما باید مظاهر این دین را بشناسیم و به مردم آگاهی دهیم. امروز ما باید لایه‌های دفاعی و انتقادی را در دانشگاه‌ها پدید آوریم. ما باید نشان دهیم که چرا عقلانیت اسلامی غنی‌تر است. چرا باید تنها یک تجربه اجازه حیات داشته باشد؟! روشنفکر کسی است که به دنبال تجربه‌های تازه است.
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 9:8 صبح | نظرات دیگران()


ظهور و افول جریان دوم خرداد

حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم به دلیل مواضع و عملکرد جریان موسوم به اصلاحات رخ داد.

 

دکتریدالله جوانی-آشنایی با جریان‌های فکری- سیاسی فعال در صحنه کشور یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. در تحولات سیاسی سال‌های اخیر، جبهه اصلاحات یکی از جریان‌های فکری- سیاسی مؤثر کشور به حساب می‌آید و حوادث پس از انتخابات ریاست‌جمهوری دهم به دلیل مواضع و عملکرد جریان موسوم به اصلاحات رخ داد. جبهه اصلاحات و جریان مدعی اصلاح‌طلبی از دوم خرداد 1376 و به‌دنبال پیروزی آقای سیدمحمد خاتمی در هفتمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری شکل گرفت. رقابت‌های انتخاباتی در هر کشوری براساس قانون و از سوی جریان‌ها، احزاب و گروه‌های سیاسی شکل می‌گیرد که معتقد به قانون اساسی و نظام سیاسی مستقر باشند. بر همین اساس برخی از احزاب، گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی موسوم به جناح چپ در انتخابات دوم خرداد 76 وارد عرصه رقابت با دیگران شد و پس از پیروزی و به دست گرفتن قوه مجریه، جریان یا جبهه دوم خرداد و در نهایت جبهه اصلاحات را شکل داد. این جریان در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شرکت و پس از ناکامی با ادعای تقلب و طرح دیگر مسایل واهی، فتنه عمیقی را در کشور به وجود آورد. مقابله و ایستادگی این جریان در برابر قانون و نظام اسلامی، این سؤال را در اذهان متبادر می‌سازد که جریان دوم خرداد دارای چه سیر گذر فکری بوده که برخی از احزاب و گروه‌های آن از درون نظام خارج شده و با نظام اسلامی مقابله می‌کنند. این موضوع در نوشتار حاضر به اجمال بررسی می‌شود.

 


جریان‌های سیاسی فعال در تاریخ معاصر ایران

در تاریخ معاصر ایران پنج جریان فکری سیاسی فعال قابل مطالعه است.

1- جریان فکری دینی و اسلامی

این جریان با محوریت روحانیت در تاریخ معاصر ایران فعال بوده و با اندیشه بازگشت به اسلام در نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، نهضت ملی شدن صنعت نفت، نهضت امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایفای نقش کرده است.

2- جریان فکری ملی‌گرایی

این جریان با تکیه بر ناسیونالیسم ایرانی و زبان فارسی در تاریخ ایران نقش فعالی داشته و سابقه دیرینه‌ای در عرصه سیاست ایرانی دارد. تفکر ملی‌گرایی به ملیت، آب و خاک و سرزمین اصالت داده و بر همین اساس ناسیونالیست‌های ایرانی معتقد به برتری نژاد ایرانی هستند. این جریان ضد دین نیست، لکن دین را وارد عرصة سیاست نکرده و معتقد به جدایی دین از سیاست است.

3- جریان فکری لیبرالیسم

جریان لیبرالیسم اصالت را به انسان و آزادی‌های فردی می‌دهد. این تفکر از غرب وارد ایران گردید. سکولاریسم از شاخصه‌های برجسته تفکر لیبرالیسم است و این تفکر به دلیل اصالت دادن به انسان (اومانیسم) به‌نوعی در برابر تفکر دینی که اساس آن خدامحوری است قرار دارد. لیبرالیسم در غرب با اصالت دادن به انسان و نگاه صرفاً مادی به انسان، دین‌گریزی و دین‌ستیزی را در پی داشته است.

4- جریان چپ مارکسیستی

مادی‌گرایی و ماتریالیسم اساس تفکر این جریان را تشکیل می‌دهد. در این تفکر اعتقادی به ماوراءالطبیعه وجود ندارد و در نقطه مقابل ادیان الهی و جهان‌بینی توحیدی قرار دارد.

5- جریان سلطنت‌طلب

این جریان به لحاظ فکری ریشه در ایران باستان دارد. شاه را ظل‌الله دانسته و حکومت را در یک خاندان موروثی می‌داند.

در کنار این پنج جریان فکری، جریان ششمی در تاریخ معاصر ایران قابل شناسایی و مطالعه است. این جریان را می‌توان جریان التقاطی نامید. جریان فکری التقاطی، ترکیبی از اندیشه‌های مکاتب گوناگون است. در ایران جریان‌های التقاطی با ترکیب اندیشه‌های دینی و مادیگری، یا ترکیب اندیشه‌های دینی با لیبرالیسم به‌وجود آمده است. در شرایط کنونی جامعه سیاسی و انقلابی ایران این سؤال به‌صورت جدی وجود دارد که جریان فکری دوم خرداد با توجه به اندیشه و مواضع احزاب و گروه‌های آن با کدامیک از جریان‌های مذکور انطباق بیشتری دارد؟

جریان فکری دوم خرداد

دوم خردادی‌ها قبل از آنکه یک جریان فکری- سیاسی باشند، یک جبهه سیاسی متشکل از احزاب، گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی گوناگون هستند که با پیروزی آقای خاتمی در سال 76 هویت پیدا کردند. جبهه دوم خرداد با طرح شعارهایی چون جامعه مدنی، توسعه سیاسی و اصلاحات با گذشت زمان به یک جریان فکری سیاسی در دهه سوم انقلاب اسلامی تبدیل شد. سؤال این است که جریان دوم خرداد به لحاظ فکری و اندیشه‌ای با کدام‌یک از جریان‌های نام‌برده قرابت دارد؟ چهره‌های برجسته دوم خردادی خود را خط امامی معرفی کرده و بر این اساس جریان خود را یک جریان اسلامی و دینی تعریف می‌کنند. این ادعایی است که میزان درستی آن را باید با بررسی مواضع و عملکرد این جریان به‌دست آورد. خط امام (ره) در واقع همان جریان اسلام ناب محمدی (ص) می‌باشد.


شاخص‌های جریان اسلام ناب

حضرت امام (ره)، اسلام را در عصر حاضر به اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام آمریکایی تقسیم‌بندی کردند. منظور حضرت امام (ره) قرائت‌ها و برداشت‌های مختلف از اسلام است. اگر کسانی خود را خط امامی معرفی نمایند باید بررسی کرد که آیا اندیشه و رفتار سیاسی آنان با شاخص‌های اسلام ناب محمدی (ص) همخوانی دارد یا خیر. مهمترین شاخص‌های جریان فکری سیاسی اسلامی منطبق با اسلام ناب محمدی (ص) و خط امام (ره) عبارت است از:

1- اعتقاد به ولایت مطلقه ائمه معصومین علیهم‌السلام

2- اعتقاد به پیوستگی دوران فقاهت با عصر امامت

3- اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه در عصر غیبت

4- اعتقاد به مشروعیت الهی رهبری در عصر غیبت به دلیل نصب توصیفی فقها از ناحیه معصومین علیهم‌السلام

5- اعتقاد به جامعیت اسلام، پیوند دین و سیاست و پاسخگو بودن اسلام به همه نیازهای بشر در حوزه‌های فردی و اجتماعی و تلاش برای پیاده‌سازی اسلام

6- اعتقاد به نقش مردم در فعلیت بخشیدن به حکومت دینی و نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه

7- اعتقاد و التزام به اصول و مبانی انقلاب اسلامی و قانون اساسی و همگرایی و تبعیت از ولی فقیه

8- اعتقاد به مبارزه و ایستادگی در برابر نظام سلطه، آمریکا و صهیونیزم بین‌الملل

9- اعتقاد به دفاع از محرومین و مستضعفین به‌ویژه ملت مظلوم فلسطین

10- اعتقاد به جنگ فقر و غنا و ضرورت عدالت محوری و مبارزه با مفاسد، تبعیض و بی‌عدالتی

با توجه به شاخص‌های ده‌گانه که مهمترین شاخص‌های جریان فکری- سیاسی مذهبی در چارچوب اسلام ناب محمدی (ص) و تفکر حضرت امام خمینی (ره) می‌باشد، به راحتی می‌توان با بررسی اندیشه، مواضع و عملکرد جریان‌های فکری سیاسی موجود، دوری و نزدیکی هر یک از این جریان‌ها را با جریان اسلامی و خط امام (ره) به‌دست آورد. ادعای جریان دوم خرداد و جریان موسوم به اصلاح‌طلبی و یا جبهه اصلاحات مبنی بر خط امامی بودن، به پیشینة آنان با عنوان جناح چپ برمی‌گردد.

دوم خرداد و نسبت آن با جناح چپ سابق

انقلاب اسلامی با محوریت و پیشتازی جریان دینی و رهبری حضرت امام خمینی (ره) علیه جریان فکری سیاسی حاکم مبتنی بر اندیشه سلطنت ایران‌شهری که رژیم مستبد، فاسد و وابسته به اجانب (پهلوی) را شکل داده بود به پیروزی رسید. هرچند در فضای انقلابی سال 1357 برخی از احزاب، گروه‌ها و تشکل‌های سیاسی وابسته به جریان‌های فکری غیرمذهبی، خود را انقلابی معرفی کرده و بعضاً در مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی همراه توده‌های میلیونی مردم مسلمان و انقلابی شده بودند، لکن پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شکل‌گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی با رفراندوم مردمی، به دلیل قبول نداشتن نظام اسلامی با محوریت ولایت فقیه، مسیر خود را از ملت ایران و نظام اسلامی جدا کردند. در سال‌های اول انقلاب حتی از سوی حضرت امام (ره) و دیگر رهبران دینی انقلاب اسلامی به عناصر با تفکرات لیبرالیستی چون مرحوم مهدی بازرگان مسؤلیت‌هایی چون نخست‌وزیری برای تشکیل دولت موقت داده شد و ایشان نیز در دولت موقت از عناصر ملی‌گرا و سکولار استفاده کرد. بنی‌صدر اولین رئیس‌جمهور ایران نیز یک فرد دارای تفکرات لیبرالیستی و التقاطی بود و به همین دلیل جریان‌های انحرافی چون گروهک منافقین در اطراف او گرد آمدند. عدم اعتقاد دولت موقت و بنی‌صدر به مبانی انقلاب اسلامی و سیاست‌های نظام اسلامی، آنان را به عرصه تقابل با حضرت امام (ره) و جریان مذهبی وارد ساخت و در این شرایط جریان دینی و مذهبی با یک انسجام بسیار خوب به مقابله با جریان‌های فکری سیاسی مخالف با نظام اسلامی شامل گروه‌های مارکسیستی، ملی‌گراها، لیبرال‌ها و جریان‌های التقاطی مانند منافقین پرداخت و با حمایت‌های گسترده مردم از نظام اسلامی این احزاب و گروه‌ها منزوی شده و از صحنه خارج گردیدند. البته خارج شدن از این مرحله که فضای فتنه را بر کشور حاکم ساخته بود هزینه‌های زیادی ازجمله به شهادت رسیدن تعداد زیادی از نخبگان سیاسی- مذهبی جریان مذهبی را به‌دنبال داشت.

با حذف جریان‌های انحرافی و حاکم شدن جریان مذهبی، به مرور اختلاف سلیقه‌ها در این جریان افزایش پیدا کرد و در نهایت با انشعاب در جامعه روحانیت مبارز تهران و شکل‌گیری مجمع روحانیون مبارز، جریان مذهبی و دینی در دو جناح راست و چپ آرایش پیدا کرد. اختلافات در حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جامعه روحانیت مبارز تهران عمدتاً در حوزه مسایل سیاسی و اقتصادی ازجمله بند ج قانون زمین شهری، قانون کار و قانون تعاونی‌های تولیدی بود و این اختلافات زمینه‌ساز انشعاب و رسمیت یافتن دو جناح موسوم به چپ و راست گردید. جناح چپ در ابتدا به یک گروه تندرو و رادیکال معروف بود و کم کم با عنوان جناح چپ موفق گردید خود را به‌عنوان جناح خط امام (ره) و جناح راست را به‌عنوان مخالف برخی از آراء و اندیشه‌های حضرت امام (ره) به ویژه در حوزه مسایل اقتصادی و دفاع از محرومان و مستضعفان معرفی نماید. جناح چپ حامی سیاست‌های اقتصادی دولت میرحسین موسوی بود و با شعار دفاع از محرومین و مقابله با اقتصاد سرمایه‌داری و همچنین متهم ساختن جناح راست به طرفداران اسلام آمریکایی توانست اکثریت مجلس سوم شورای اسلامی را به دست آورد. فضای تبلیغاتی سنگین و اتهامات علیه جناح رقیب از سوی جناح چپ سبب گردید در تهران افرادی مانند آیت‌الله یزدی عضو برجسته جامعه روحانیت مبارز تهران رأی نیاورد. پس از انتخابات مجلس سوم، حضرت امام (ره) با انتصاب آیت‌الله یزدی به‌عنوان یکی از فقهای شورای نگهبان، به صورت عملی خط بطلان بر نادرستی بسیاری از تبلیغات علیه جامعه روحانیت مبارز کشید.

پس از رحلت حضرت امام (ره)، جناح چپ به جناح منتقد نظام تبدیل گردید و حتی شعار حاکم شدن تفکر ضد امام (ره)‌در کشور را سر داد. این جناح به طرق مختلف در تبلیغات خود مدعی بود که بعد از فوت امام (ره)، جناح رقیب به‌دنبال امام‌زدایی از انقلاب و نظام می‌باشد.

مجمع روحانیون با گروه‌های همسو در انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری حضوری فعال پیدا کرد. در ابتدا این جناح قصد به صحنه آوردن میرحسین موسوی را داشت، لکن در نهایت سید محمد خاتمی کاندیدای آنان در انتخابات شد. پیروزی سید محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد با رأی بسیار بالا نسبت به رقیب اصلی یعنی ناطق نوری به‌عنوان کاندیدای جامعه روحانیت مبارز و تشکل‌های همسو، موجب تشکیل جبهه دوم خرداد گردید. مجمع روحانیون و گروه‌های همسو با همان سابقه جناح چپ و معروف به جناح خط امام (ره) در انتخابات شرکت کرد و کاندیدای آن رأی آورد، لکن پس از پیروزی آقای خاتمی و تشکیل جبهه دوم خرداد، تحولات سیاسی بزرگی را در ایران اسلامی به‌دنبال داشت. این تحولات بیشتر در بعد سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود و تحت تأثیر شعارها، سیاست‌ها و اهداف جریان دوم خرداد به‌وجود آمد. در واقع پیروزی آقای خاتمی و تشکیل جبهه دوم خرداد دسته‌بندیهای سیاسی جدیدی را در ایران شکل داد. این دسته‌بندی جدید با عناوین جریان دوم خرداد یا جریان اصلاحات و جریان اصولگرایی یا جبهه اصولگرایی کاملاً متفاوت از گذشته آنان با عناوین جناح چپ و جناح راست می‌باشد. در واقع نه جریان اصلاحات کنونی مساوی و معادل جناح چپ زمان حضرت امام (ره) ‌بوده و نه جریان اصولگرا معادل و مساوی با جناح راست آن دوران می‌‌باشد. این تفاوت‌ها هم از نظر اندیشه و مواضع و هم از نظر احزاب، گروه‌ها و تشکل‌های شکل‌دهنده متفاوت می‌باشد. بسیاری از احزاب و تشکل‌های وابسته به جریان فکری دوم خرداد بعد از رحلت حضرت امام خمینی (ره) و حتی پس از دوم خرداد شکل گرفتند.

مواضع فکری سیاسی جریان دوم خرداد

بررسی و تبیین شعارها و سیاست‌ها و همچنین عملکرد جریان دوم خرداد از سال 1376 تاکنون، به خوبی نشان می‌دهد که این جریان روز به روز از جریان اسلامی و دینی و اسلام ناب محمدی (ص) و آراء و اندیشه‌های حضرت امام (ره) فاصله گرفته است. در واقع بررسی عمیق مواضع آنان، گویای این واقعیت است که بین ادعای خط امامی بودن و مواضع کارکردی، فاصله از زمین تا آسمان است. به اختصار مواردی از این مواضع بیان و در قالب شعارها، سیاست‌ها و عملکردها مرور می‌شود.

1- شعار جامعه مدنی

تحقق جامعه مدنی یکی از شعارهای اصلی آقای خاتمی در دوران تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری دوره هفتم بود و این شعار سپس تبدیل به شعار جبهه دوم خرداد گردید و در مقطع زمانی 76 و 77 گفتمان جامعه مدنی در کشور را شکل داد. هرچند خاتمی اعلام کرد منظور ما از جامعه مدنی همان مدینه‌النبی است، لکن تبیین‌های صورت گرفته در روزنامه‌های زنجیره‌ای، هفته‌نامه‌ها، فصلنامه‌ها و همایش‌های برگزار شده در این راستا، همگی حکایت از آن دارد که جامعه مدنی که جریان دوم خرداد دنبال می‌کرد یک جامعه سکولار می‌باشد. جامعه‌ای که با آرمان‌های انقلاب اسلامی هیچ تناسبی ندارد. روزنامه جامعه در اولین سرمقاله خود، رسالتش را تلاش برای رسیدن به جامعه مدنی اعلام می‌کند و نمونه پیشرفته و مناسب جامعه مدنی را کشورهای پیشرفته صنعتی در اروپا معرفی می‌کند. در واقع مدل مورد نظر آنان که باید ایران همانند آنها گردد جوامع اروپایی است. در بسیاری از روزنامه‌های زنجیره‌ای در دوران دوم خرداد، با پرداختن به جامعه مدنی،آرمان‌های انقلاب اسلامی و مبانی نظام جمهوری اسلامی به چالش کشیده شد. به‌عنوان نمونه در برخی از این روزنامه‌ها با صراحت اعلام شد که قانون در جامعه مدنی ریشه درخواست و اراده مردم دارد و قوانین بیش از هزار سال قبل که برای جوامع قبیله‌ای و بادیه‌نشین بوده، به درد جامعه مدنی و مدرن امروزی نمی‌خورد. در یکی دیگر از این روزنامه‌ها اعلام شد که ولایت فقیه در جامعه مدنی معنا ندارد.

2- شعار توسعه سیاسی

با واکنش‌های منفی در جامعه نسبت به شعار جامعه مدنی با قرائت دوم خردادی‌ها، شعار جدید توسعه سیاسی از سوی این جریان مطرح گردید. این شعار با سرعت گفتمان توسعه سیاسی با قرائت خاص در کشور را به‌وجود آورد. دوم خردادی‌ها با تلاش فراوانی از طریق نشریات زنجیره‌ای و سخنرانی‌ها و بیانیه‌ها به دنبال القای این مطلب به مردم ایران بودند که مشکل اصلی کشور توسعه نایافتگی سیاسی است و اگر ایران توسعه سیاسی پیدا کند همه مشکلات آن حل می‌شود. اسناد مربوط به کارگاه‌های توسعه سیاسی که در وزارت کشور زمان آقای عبدالله نوری (وزیر وقت کشور) و تاج‌زاده (معاون سیاسی) برگزار گردید، به خوبی نشان می‌دهد که جریان دوم خرداد با شعار توسعه سیاسی به‌دنبال چه اهدافی بود. در این کارگاه‌ها، مسأله اساسی این بود که ایران چگونه می‌تواند توسعه سیاسی پیدا کند. براساس اسناد این کارگروه‌ها، یک جامعه توسعه‌یافته، جامعه‌ای است که پنج اصل زیر بر آن حاکم باشد:

1- اصل برابری 2- اصل رضایت 3- اصل قانون 4- اصل اصالت فرد 4- حاکمیت ملی.

در تشریح این اصول مواردی مطرح می‌شود که در واقع جامعه توسعه‌یافته را یک جامعه لیبرال و سکولار ترسیم می‌کند. جامعه که در آن دین و مذهب در عرصه سیاست جایی ندارد.

3- شعار اصلاحات

شعار توسعه سیاسی تبدیل به شعار اصلاحات گردید و مجلس ششم با اکثریت دوم خردادی‌ها، به مجلس اصلاحات معروف شد. این شعار گفتمان اصلاحات را شکل داد و جریان دوم خرداد سعی کرد خودش را بیشتر با عنوان جبهه اصلاحات و جریان اصلاح‌طلب معرفی ‌کند. اگر درخصوص شعارهای جامعه مدنی و توسعه سیاسی تلاش زیادی برای تبیین از سوی حامیان آن صورت گرفت، برعکس در داخل کشور، هیچ‌یک از احزاب و گروه‌های دوم خردادی به تعریف و تبیین اصلاحات نپرداخت. مبهم نگه‌داشتن هدف و منظور از اصلاحات به‌گونه‌ای بود که حتی پس از خارج شدن دوم خردادی‌ها از قدرت که با عدم اقبال عمومی رخ داد، برخی از چهره‌های برجسته این جریان یکی از دلایل اصلی شکست اصلاح‌طلبان را نداشتن یک تعریف مشخص اعلام کردند. دوم خردادی‌ها از اصلاحات مقاصدی داشتند که در داخل جرأت تصریح به آن را نداشتند ولی در عمل رسیدن به آن را دنبال می‌نمودند. اکبر گنجی به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته روزنامه‌نگار دوم خردادی در حاشیه اجلاس برلین در سال 1379 در پاسخ به سؤال مجله اشپیگل آلمان در مورد چیستی و هدف اصلاحات با صراحت اعلام کرد، اصلاحات در حال انجام در ایران به‌گونه‌ای است که شما از این پس باید خمینی را در تاریخ مطالعه کنید. هیچ‌یک از احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی دوم خرداد نسبت به این سخنان گنجی نه‌تنها واکنشی نشان ندادند، بلکه زمانی که اکبر گنجی به دلیل اقدامات ضد امنیت ملی زندانی گردید، از او حمایت کرده و برای آزادی وی تلاش‌های زیادی به‌عمل آوردند.

4- مانیفست جمهوری‌خواهی

زمانی که اکبر گنجی در زندان بود، مجموعه‌ای به نام ایشان منتشر گردید که به «مانیفست جمهوری‌خواهی اکبر گنجی» معروف شد. براساس اسناد به‌دست آمده بعدی مشخص گردید عناصر اصلی سازمان مجاهدین و حزب مشارکت مانند سعید حجاریان، عباس عبدی، علیرضا علوی‌تبار و ... در تهیه این مانیفست نقش داشته‌اند. جوهرة اصلی این مانیفست نفی جمهوری اسلامی و ضرورت حرکت برای استقرار یک رژیم سیاسی با عنوان جمهوری محض در ایران است. اساس استدلال آنها این است که اسلام با جمهوری ناسازگار است!

5- شعار حاکمیت دوگانه

در دوره اصلاحات افرادی چون عباس عبدی با پارادوکسیکال خواندن جمهوری اسلامی مدعی شدند در ایران حاکمیت دوگانه وجود دارد و عمده مشکلات کشور ریشه در همین دوگانگی حاکمیت دارد. آنچه مبنای این شعار بود همان مطالبی است که در مانیفست جمهوری‌خواهی تشریح شده است.

6- سیاست تنش‌زدایی در سیاست خارجی

جریان دوم خرداد با شعار تنش‌زدایی در عرصه بین‌الملل، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی و اصول سه‌گانه حاکم بر این اصول شامل عزت، حکمت و مصلحت را نقض کرد. سیاست‌هایی که حضرت امام (ره)‌در قبال آمریکای جهانخوار، صهیونیسم بین‌الملل و رژیم غاصب و جعلی اسرائیل بنیان نهاده بود را به چالش کشید. با چنین سیاستی در دوره دوم خرداد جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی دچار انفعال گردید. دوم خردادی‌ها برای اجرای این سیاست، بر ضرورت تغییر برخی از سیاست‌های قبلی پافشاری و آنها را مغایر منافع ملی قلمداد کردند. به‌عنوان نمونه در دوره دوم خرداد در دانشگاه تربیت مدرس تهران، همایشی با عنوان «فلسطین و نگاه ایرانی» از سوی دوم خردادی‌ها برگزار گردید، در این همایش که در سطح مشاورین ارشد خاتمی مانند هادی خانیکی شرکت کردند، بر این مطلب تأکید شد که طی سال‌های پس از انقلاب سیاست جمهوری اسلامی در قبال فلسطین عمدتاً جنبه ایدئولوژیکی داشته و این سیاست به ضرر منافع ملی عمل کرده و باید در قبال فلسطین با شاخص منافع ملی سیاست‌گذاری شود.

7- بازدارندگی سیاسی

جریان دوم خرداد برخلاف خط امام (ره) که بر ایستادگی و مقاومت در برابر تهدیدات استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا تأکید دارد و این راهبرد از سوی مقام معظم رهبری با قوت دنبال می‌شود، معتقد به راهبرد بازدارندگی سیاسی در قبال تهدیدات است. در دوره دوم خرداد هنگامی‌که تهدیدات آمریکا علیه ایران پررنگ گردید سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران با صدور بیانیه‌ای، این راهبرد را تنها راه نجات ایران دانست. بازنگری و تغییر برخی از سیاست‌ها و دست کشیدن از برخی آرمان‌ها و اهداف انقلاب اسلامی و در نهایت تغییر رفتار در قبال آمریکا و رژیم صهیونیستی در این راهبرد مورد تأکید می‌باشد. نامه 135 نماینده دوم خردادی در مجلس ششم به رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر ضرورت عقب‌نشینی در برابر آمریکا با نوشیدن «جام زهری» دیگر از سوی معظم‌له بر اساس منطق همین راهبرد نوشته شد.

8- اباحه‌گری و تساهل و تسامح

جریان دوم خرداد که دو قوه مجریه و مقننه و همچنین شوراهای اسلامی دور اول را در اختیار داشت تحت گفتمان‌های جامعه مدنی، توسعه سیاسی و اصلاحات، بسترها و زمینه‌های حرکت به سمت اباحه‌گری و به چالش کشیده شدن تمام ارزش‌های انقلاب اسلامی را شکل داد. این سیاست در دوره دوم خرداد درحالی دنبال گردید که دولت براساس قانون اساسی موظف به پاسداری از ارزش‌های اسلامی و ترویج فضایل اخلاقی و شعار دینی می‌باشد. در این دوره تفکر و روحیه بسیجی و انقلابی با اتهام تفکر خشونت‌طلبی مورد هجوم واقع شد و با پوشش شعار آزادی به جریان‌های ضد انقلابی، سکولار و فمینیسم در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی میدان تاخت و تاز برای زیر سؤال بردن همه دستاوردهای انقلاب داده شد. سینما، تئاتر، موسیقی، کتاب و مطبوعات در این دوره با حمایت دولت اصلاحات به عرصه‌های رواج اندیشه‌های ضد دینی و ارزش‌های انقلاب اسلامی تبدیل گردید.

9- سیاست اقتصادی لیبرالیسم سرمایه‌داری

جریان دوم خرداد که احزاب و گروه‌های کلیدی آن در گذشته خود با عنوان جناح چپ با استناد به نگرش حضرت امام (ره) مبنی بر جنگ دائمی فقر و غنا و ضرورت توجه دولت اسلامی به قشر محرومین و مستضعفین بر روی سیاست اقتصادی دولتی تأکید داشت و بر همین مبنا از دولت میرحسین موسوی حمایت کرده و رقیب خود موسوم به جناح راست را متهم به طرفداری از اقتصاد سرمایه‌داری می‌نمود، در دوره اصلاحات سیاست ادغام در اقتصاد بین‌الملل را به‌عنوان یک ضرورت مورد تأکید قرار داد و به سمت اجرای آن به حرکت درآمد. پیروی از اقتصاد سرمایه‌داری با این منطق انجام شد که افرادی چون حسین مرعشی به‌عنوان سخنگوی حزب کارگزاران بر آن تصریح داشتند که اسلام نظام اقتصادی ندارد. نتیجه این سیاست تعمیق شکاف‌های طبقاتی و شکل‌گیری یک طبقه جدید با ثروت‌های بادآورده گردید. البته این سیاست در دولت سازندگی پایه‌گذاری شد و دوره اصلاحات با همان منطق دنبال شد.

10- جریان دوم خرداد و نقش آن در جنگ نرم

با بی‌اعتنایی مردم به احزاب و گروه‌های دوم خردادی در انتخابات شوراهای دوره دوم، مجلس هفتم و انتخابات نهم ریاست‌جمهوری، این جریان از قدرت خارج شد. دوم خردادی‌های ساختارشکن که در دوره اصلاحات به دلیل مواجه شدن با موانع قانونی با طرح شعار انسداد سیاسی، سیاست خروج از حاکمیت را سردادند، در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری تمام تلاش خود را به‌کار گرفتند تا با کاندیداتوری میرحسین موسوی به هر شکل ممکن قدرت اجرایی کشور را در دست گرفته و با ساز و کارهای جدید از تمامی موانع قانونی عبور کرده و تغییرات مورد نظر در عرصه‌های مختلف را انجام دهند. این نگرش سبب گردید تا جریان دوم خرداد در پیوند با دشمنان بیرونی و تمامی جریان‌های ضد انقلابی شامل سلطنت‌طلبان، منافقین، ملی‌گراها، لیبرال‌ها، چپ‌گراها، بهایی‌ها و ... انتخابات دهم ریاست‌جمهوری را بستر مناسبی برای پیاده‌سازی یک توطئه علیه نظام اسلامی تشخیص دهد. این توطئه چیزی جز همان انقلاب رنگی یا کودتای مخملی نبود. فتنه پس از انتخابات و حوادث ماه‌های اخیر چهره واقعی جریان دوم خرداد به‌لحاظ فکری و اندیشه‌ای را بیش از پیش آشکار ساخت. موضع‌گیری‌های سران فتنه و احزاب و گروه‌های دوم خردادی در قبال اغتشاشات و نقش آنان در ایجاد این حوادث و پشتیبانی دشمنان خارجی و جریان‌های ضد انقلابی از فتنه سبز، جریان دوم خرداد را در برابر نظام اسلامی قرار داد. اعترافات تکان‌دهنده متهمین فتنه سبز در دادگاه حوادث پس از انتخابات نشان می‌دهد که جریان دوم خرداد به چه سمت و سویی درحال حرکت است. اسناد به‌دست آمده از دفاتر و منازل متهمین مانند سند تأملات راهبردی، جزوه زیست مسلمانی میرحسین موسوی، مطالب نگارش شده از سوی حجاریان که در دادگاه قرائت شد و صدها سند دیگر، وضعیت فکری جریان دوم خرداد را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

با توجه به آنچه به اجمال در مورد جریان دوم خرداد از نظر فکری مورد بررسی قرار گرفت، می‌توان با قاطعیت گفت جریان دوم خرداد که زمانی با عنوان جناح چپ بخشی از جریان دینی و اسلامی را تشکیل می‌داد، اکنون بیشترین انطباق را با جریان فکری سیاسی التقاطی دارد. جریان التقاطی در تاریخ معاصر ایران و به‌ویژه در سه دهه اخیر بیشترین ضربه‌ها را به جریان ناب اسلامی وارد ساخته است.

سازمان منافقین یک جریان التقاطی بود که در سال‌های 60 و 61 با اقدام مسلحانه با نظام اسلامی مقابله کرد و جریان دوم خرداد در سال‌های اخیر در مسیری حرکت کرد که در نهایت فتنه پس از انتخابات را به‌وجود آورد. فتنه از کار ویژه‌های منافقین است و آنچه در ماه‌های اخیر در کشور رخ نمود، نشان داد که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی با منافقین جدیدی روبه‌رو شده، هرچند این افراد سال‌های سال در درون نظام اسلامی بوده و مسؤولیت‌های مهمی را نیز در اختیار داشته‌اند. در پایان تأکید بر این نکته ضروری است که جبهه دوم خرداد یک جبهه یکدست و منسجم نبوده و این نتیجه‌گیری قابل تعمیم به تمامی کسانی‌که در سابقه خود عنوان دوم خردادی را به ثبت رسانده‌اند نمی‌باشد. امید آن است که از دوم خردادی‌ها، کسانی‌که معتقد به نظام اسلامی، آرمان‌های حضرت امام (ره) و قانون اساسی هستند و ولایت و رهبری را محور وحدت می‌دانند از منافقین جدید اعلام برائت کرده و جایگاه خود را در نظام اسلامی حفظ نمایند.



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 115829

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=115809


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/5 و ساعت 12:50 عصر | نظرات دیگران()
آیت الله خاتمی در خطبه دوم نماز جمعه تهران:
حوادث اخیر به ملت ایران آموخت که باید هوشیاری خود را همواره حفظ کنند

خبرگزاری فارس: امام جمعه موقت تهران تأکید کرد: حوادث رخ داده در سال 88 به ملت ایران آموخت که همواره باید هوشیاری خود را حفظ کنند و حضور به هنگام آنان در صحنه نظام اسلامی را بیمه می‌کند.


? گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، آیت الله سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران ظهر امروز جمعه در خطبه‌های دوم نماز جمعه تهران با اشاره به اهداف صهیونیست‌ها برای یهودی‌سازی قدس شرقی گفت: از آغاز بنابراین بوده قدس شرقی یهودی نباشد ولی صهیونیست‌ها به بهانه ساختن معبد جدید در پی خراب کردن بیت‌المقدس و یهودی سازی این مکان مقدس هستند.
وی با بیان اینکه بیت‌المقدس با دین اسلام و مسلمانان گره خورده است، افزود: جهان اسلام نسبت به تخریب بیت المقدس نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد و از کنار آن گذر کند.
آیت الله خاتمی با تأکید بر اینکه رئیس جمهور دروغگوی آمریکا در ابتدای دوران ریاست جمهوری خود گفت که می‌خواهد نگاهی متفاوت به فلسطین داشته باشد افزود: اکنون بیش از هزار روز است که غزه در محاصره به سر می‌برد و متأسفانه از سازمان‌های بین‌المللی کمی فریادی برنمی‌خیزد و ما در این پایگاه دین فقط می‌توانیم با فریادمان از جنایات صهیونیست‌ها تبری جسته و با شکوه ندای مرگ بر اسرائیل را سر دهیم.
خطیب جمعه تهران با هشدار به رژیم جعلی صهیونیستی گفت: صهیونیست‌ها باید بدانند که با جنایاتشان سبب می‌شوند انتفاضه سومی در سرزمین‌های اشغالی شکل گیرد که در نهایت با این انتفاضه طومار این رژیم جعلی درنوردیده خواهد شد.
امام جمعه موقت تهران با اشاره به اینکه در سالی که گذشت شاهد برپایی 3 نمایشگاه بزرگ در کشور بودیم که در نمایشگاه اول عوامل خارجی و بیگانه آن را ترتیب داده و کالای دروغ خود را عرضه کرده‌اند، افزود: بیش از 9 ماه جنگ نرم علیه ملت ایران راه‌ انداختند و استکبار از این طریق کینه دیرینه خود را از اسلام بروز داد.
وی در ادامه خاطر نشان کرد: برگزار کننده نمایشگاه دوم در کشور فتنه‌گرانی بودند که با کالای دروغ تقلب و اتهام‌هایی که استکبار به نظام اسلامی وارد کرده بود از مردم استفاده ابزاری کردند و آنچه را که استکبار می‌خواست به وسیله منافقین، بهایی‌ها، سلطنت طلبان، منکران عصمت معصومین و امام زمان، اهانت‌کنندگان به سید‌الشهدا و تصویر امام و آرمان‌های وی با محوریت مخالفت با نظام رقم زدند.
آیت الله خاتمی با اشاره به برگزاری نمایشگاه سومی که در سال گذشته شکل گرفت تصریح کرد:برگزار کننده سومین نمایشگاه مردم بودند که با بصیرت، ایمان ، ولایت‌مداری و حضور به هنگام خود در صحنه حماسه 9 دی و 22 بهمن را آفریدند و دو نمایشگاه دیگر را فلج و از بین بردند.
خطیب نماز جمعه تهران گفت: سال 88 سالی تلخ بود و ماه‌های تلخ آن گذشت و جهان استکبار که امید داشت مردم را همراه خود کند از ملت هوشیار ایران ضربه محکمی خورد و مردم با اقتدار این نکته را به دشمنان گوشزد کردند که به ولایت و نظام اسلامی وفادار هستند.
وی با تأکید بر اینکه حضور مردم در صحنه کام وفاداران به انقلاب را در سراسر دنیا شیرین کرد افزود: این حضور باشکوه به همان اندازه نیز کام دشمنان مردم و انقلاب اسلامی را تلخ کرد و از این رو بی‌دلیل نیست که رئیس جمهور منفور آمریکا ایران را تهدید می‌خواند و وزیر خارجه انگلیس برای فشار به ایران به کشور چین سفر می‌کند و یکی از کشورهای همسایه نیز اظهار می‌کند که حامی تحریم علیه ایران است.
آیت الله خاتمی تأکید کرد: حوادث رخ داده در سال 88 به ملت ایران آموخت که همواره باید هوشیاری خود را حفظ کنند و حضور به هنگام آنان در صحنه نظام اسلامی را بیمه می‌کند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به وضعیت نامطلوب حجاب در جامعه اشاره کرد و گفت: حجاب از مسلمات دین است و بیش از 10آیه قرآن و صدها روایات در خصوص مسئله حجاب مطرح شده است و نمی‌توان خود را پایبند به دین دانست و در عین حال به حجاب پایبند نبود.
وی در ادامه اضافه کرد: حجاب مسئله‌ اجتماعی است و عدم رعایت آن سبب به فساد کشیدن جامعه می‌شود و این در حالی است که ما بیش از 300 هزار شهید دادیم تا قوانین اسلام در جامعه حاکم شود و برای مقابله با ناهنجاری‌ها باید همگان کاری فرهنگی و اجتماعی انجام دهند.
وی با انتقاد از برگزاری نمایشگاه‌های کالایی که تبدیل به نمایشگاه مد می‌شود، افزود: مسئولان اگر توانایی برپایی نمایشگاه پاک را در جامعه دارند باید در این جهت اقدام کنند و اگر نمی‌توانند نمایشگاهی عاری از فساد برگزار کنند نباید در این جهت اقدامی انجام دهند زیرا دین ما از همه چیز مهمتر است و اگر دین در جامعه آسیب ببیند سبب آسیب به انقلاب می‌شود.

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812280136


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/28 و ساعت 5:49 عصر | نظرات دیگران()
inn:درانتخابات دوم خرداد هم تقلب شده بود!
شبکه ایران: 9 ماه پس از آنکه میرحسین موسوی و مهدی کروبی ادعای بدون سند تقلب در انتخابات را آغازی برای توجیه اردوکشی خیابانی قرار دادند، سایت رسمی میرحسین موسوی مدعی شد که در انتخابات دوم خرداد 76 که طی آن سید محمد خاتمی برگزیده شده بود هم، تقلب صورت گرفته است.

این سایت در مطلبی که غلامعلی رجایی آن را نوشته، در انتقاد از آقای خاتمی آورده است: چرا در انتخابات ریاست جمهوری سال1376 که آنهمه گزارش "تخلف" از استاندار لرستان به نفع رقیب او -آقای ناطق نوری- در انتخابات بعضی از شهرستان های لرستان به وزارت کشور شد، ایشان(آقای خاتمی) به محض اینکه وزارت کشور پیروزی او را در انتخابات اعلام نمود، از شکایت خود صرف نظر کرد؟

آقای رجایی که کوشیده با انتشار این یاداشت از موضع گیری آقای موسوی علیه جمهوری اسلامی و پافشاری او بر ادعای بدون سند تقلب تقدیر کند، در ادامه نوشته است: خاتمی معتقد بود این "تخلف" یک امر شخصی بوده و ایشان حق گذشت از کسانی را دارد که در کسوت نمایندگان و مسئولان دولت رسما به نفع رقیب او در انتخابات دخالت و "تخلف" کرده اند.

ادعای جالب تقلب در انتخابات سال 76 در حالی مطرح می شود که پیروز آن انتخابات یک اصلاح طلب و مجری انتخابات هم دولت آقای هاشمی رفسنجانی بود؛ کسی که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم و پس از آن از حامیان سران اصلاحات شناخته شد.

تلاش خانواده هاشمی برای پیروزی خاتمی در سال 76

علاوه بر این آنچنان که فائزه هاشمی رفسنجانی در جریان تبلیغات انتخاباتی میرحسین موسوی در انتخابات اخیر نقل کرد، دولت آقای هاشمی هم حامی آقای خاتمی بوده است.

دختر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جشن جنجالی حامیان آقای موسوی که در مجموعه ورزشی آزادی در روز دوم خرداد امسال برگزار شد، اظهار داشت: یادم هست که در دوم خرداد 76 خیلی‌ها از جمله خود من شهر به شهر، استان به استان و مسجد به مسجد حرکت کردم و سخنرانی می‌کردم تا به یک آرمان مشترک برسیم. صحبت‌ها این بود که اتفاقات و وقایع مثبت و آبادانی کشور که در دوران سازندگی صورت گرفته و برای جلوگیری از عدم توقف آن، تلاش کردیم که همه به سید محمد خاتمی رای دهند تا دوران سازندگی بتواند با افتخار ادامه پیدا کند. ما اکنون نیاز به تغییر و شور دوم خرداد را داریم تا بتوانیم در 22 خرداد همه با هم پیروزی‌مان را جشن بگیریم.

ماجرای خواب اصحاب کهف کروبی

با این حال ادعای سران اصلاحات و حامیانشان مبنی بر تقلب در انتخابات، محدود به این دو مورد نبوده و آقای کروبی هم که در انتخابات امسال موفق شد 300هزار رای از آن خود کند، 4سال پیش و در پی شکست در انتخابات ریاست جمهوری نهم مدعی تقلب در ساعتی که وی خوابیده، شده بود!

این ادعای آقای کروبی که در سال های اخیر به سوژه ای برای انبساط خاطر در محافل مختلف مردمی و سیاسیون بدل شده، در همان زمان از سوی آقای خاتمی، رئیس دولت وقت و همچنین آقای موسوی لاری، وزیر کشورش به عنوان مجری انتخابات صریحا رد شد.

آقای موسوی لاری پس از طرح این ادعاها، تصریح کرد که انتخابات ریاست جمهوری نهم سالم ترین انتخابات در دوران جمهوری اسلامی بوده است.

گفتنی است چند روز پیش هم، یکی از حامیان آقای موسوی که از نمایندگان دور هفتم مجلس شورای اسلامی بوده است، پا را آقای رجایی فراتر گذاشت و در ادعای جالب و در عین حال تامل برانگیزی مدعی تقلب در رفراندوم جمهوری اسلامی در اول انقلاب شد! انتخاباتی که در دوران حیات مبارک حضرت امام(ره) برگزار شده و با رای 98 درصدی مردم به جمهوری اسلامی به پایان رسیده بود.

کارشناسان سیاسی معتقدند ادعای حامیان آقای موسوی مبنی بر تقلب در انتخاباهای گذشته، توجیه ادعای بدون سند تقلب در انتخابات امسال و فرافکنی برای عدم پاسخگویی به مردم و قانون است.

پیش از این هم، حامیان انقلاب اسلامی و برخی اصلاح طلبان مطرح همانند محمد علی ابطحی، عضو مجمع روحانیون، طرح ادعای بدون سند تقلب را ناشی از توهم دانسته اند.
منبع ما : http://parcham.ir/vdcg.y97rak9nwpr4a.html

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/12/24 و ساعت 11:9 صبح | نظرات دیگران()
آیت‌الله جنتی در خطبه دوم نماز جمعه تهران:
دشمنان مشت محکم مردم در 22 بهمن را فراموش نخواهند کرد

خبرگزاری فارس: دبیر شورای نگهبان گفت: عده‌ای نشسته بودند که در روز 22 بهمن جشن پیروزی بگیرند و همه چیز را به نفع آمریکا و انگلیس ختم کنند که مشت محکمی بر دهانشان خورد و هیچ وقت آن را فراموش نمی‌کنند.


? گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، آیت‌الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان خطیب این هفته نماز جمعه تهران در خطبه دوم نمازجمعه اظهار داشت: از مردم به دلیل حضور در راهپیمایی عظیم 22 بهمن با همه وجود تشکر می‌کنم و از خدا می‌خواهم به مردم خیر دنیا و آخرت بدهد، مردم با راهپیمایی عظیمشان نشان دادند که پیمانشان با امام و رهبر را فراموش نکرده‌اند و قدرت اسلام و نظام را حفظ کرده‌اند.
وی افزود: عده‌ای نشسته بودند که در این روز جشن پیروزی بگیرند و همه چیز را در روز 22 بهمن به نفع آمریکا و انگلیس ختم کند که مشت محکمی بر دهانشان خورد و هیچ وقت آن را فراموش نمی‌کنند، مردم در این روز یک صدا گفتند که ما نمی‌ترسیم و از تحریم باکی نداریم و ولایت فقیه را پذیرفته و به آن پایبندیم.
جنتی ادامه داد: این قدرت‌نمایی مردم، قدرت‌نمایی رهبر انقلاب را در پی داشت که در دیدار با مردم آذربایجان فرمودند نخواهیم گذاشت چند دولت بر جهان حاکمیت کند و این تداعی کننده جمله امام بود که فرموده بودند آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.
دبیر شورای نگهبان در ادامه تصریح کرد: حالا وقت آن است که مسئولین تا جایی که می‌توانند به مردم خدمت کنند و به درد آنها برسند، مسئولین باید بدانند اگر این مردم نبودند و از آنها حمایت نمی‌کردند استکبار جهانی و قدرت‌های زورگو آنها را جارو می‌کردند و خیلی‌ها را سر می‌بریدند.
جنتی در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به فتنه‌گران و سران فتنه گفت: آیا بالاخره فهمیدید که مردم با شما نیستند یا هنوز شک دارید؟ بیایید به دامان مردم برگردید و راه خود را از آمریکا و اسرائیل جدا کنید، آیا سران آمریکا و اسرائیل شما را تشویق نکرده‌اند؟ دیگر چه چیزی برای شما باقی مانده است؟ هویت شما مشخص شد ولی هنوز راه برای برگشت باز است و می‌توانید برگردید، اگر شما آمریکایی و اسرائیلی نیستید چرا آنها از شما حمایت می‌کنند؟ وقت آن است که به خود بیایید.
وی در ادامه نیز خطاب به خواص جامعه اظهار داشت: طبق فرمایشات مقام معظم رهبری خواص باید از فتنه‌گران برائت بجویند، سکوت کردن مفهوم ضد انقلابی دارد اگر خواص از حرکت فتنه‌گران راضی نیستند چرا اعتراض نمی‌کنند.
جنتی در ادامه با اشاره به برگزاری اجلاس خبرگان اظهار داشت: مطالب خوبی در اجلاس خبرگان مطرح شد و دیدار با رهبری نیز برای اعضای خبرگان غنیمتی بود.
وی افزود: دشمنان هم دست شده‌اند تا با مردم و نظام اسلامی برخورد کنند ولی باید بدانند که در اینجا قدرت اسلام حاکم است و نمی‌توانند کاری کنند.
جنتی با اشاره به دستگیری عبدالمالک ریگی توسط نیروهای امنیتی ایران اظهار داشت: از دوستان امنیتی در خصوص دستگیری این شرور تشکر می‌کنم، دستگیری ریگی به این صورت زنده و سالم را کسی باور نمی‌کرد و همانطور که گفته شد خرمشهر را خدا را آزاد کرد، این شرور را هم خدا دستگیر کرد.
وی ادامه داد: جای تاسف است که چطور این گروه تروریستی با این سوابق کثیف، اسم خود را جند‌الله گذاشته است البته این کار سابقه دارد عمر‌سعد هم به لشکرش می‌گفت‌ جند‌الله و چندی پیش هم عده‌ای در روز عاشورا پرچم امام حسین(ع) را آتش زدند و از سوی برخی افراد مردم خداجو نامیده شدند.
دبیر شورای نگهبان ادامه داد: عبدالمالک ریگی در طی این چند سال 409 نفر را کشته و زخمی کرده است و 24 اسیر گرفته بود که مشخص نیست که چه بلاهای نیز بر سر آنها آورده است.
جنتی در ادامه با اشاره به ساخت ناوشکن جماران توسط متخصصین داخلی اظهار داشت: نیروهای دریای ما در زمان کم و با هزینه بسیار پایین‌تری نسبت به کشورهای دیگر این ناوشکن را ساختند که جای تقدیر و تشکر دارد.
وی در ادامه با اشاره به فرارسیدن هفته وحدت تصریح کرد: مسئله وحدت نباید تنها بین شیعه و سنی مطرح باشد بلکه شیعه با شیعه و سنی با سنی هم باید وحدت داشته باشند، چرا باید کشورهای غربی و استکباری کشورهای اسلامی را غارت و در امورشان دخالت کنند؟ به عنوان مثال آمریکا در امور عراق دخالت می‌کند و می‌گوید بعثی‌ها باید در حکومت حضور داشته باشند، در صورتی که اصلا به آنها ربطی ندارد، کشورهای اسلامی باید با هم متحد شوند تا جلوی این دخالت‌ها گرفته شود.
جنتی در پایان اظهار داشت: به افرادی که علیه شیعه سم‌پاشی و توطئه می‌کنند می‌گویم که بدانید هر که با آل علی درافتاد از بین رفت و سرنگون شد و در عین حال ما باید از تفرقه‌انگیزی جلوگیری کنیم.
انتهای پیام/ی

منبع ما : http://www.farsnews.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 5:55 عصر | نظرات دیگران()

ریگی به همراه نفر دوم گروهک جندالله دستگیر شده است

خبرگزاری فارس: سرکرده گروهک تروریستی جند الله به همراه نفر دوم این گروهک دستگیر شده است.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، ریگی در بسیاری از حرکت های تروریستی و شهادت عناصر خدوم منطقه سیستان و بلوچستان نقش داشته است.
روابط عمومی وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای اعلام کرد:‌ رهبر گروه تروریستی جند الله دستگیر شد. ریگی در اقدامات تروریستی که در شرق کشور انجام داد ده‌ها نفر از نیروهای انتظامی و مردم بی‌گناه را قتل عام کرده است.
مصطفی محمدنجار وزیر کشور اخیرا در حاشیه مراسم تودیع و معارفه استاندار قزوین گفته بود: شرور ریگی در حال حاضر با تلاش‌هایی که انجام شده لحظه‌ای آرامش ندارد و دائم در حال تعقیب است.
از جمله اقدامات تروریستی ریگی، شهادت تعدادی از شهروندان بمی در سال 85 در محور ترانزیتی کرمان به زاهدان در منطقه دارزین است. ریگی همچنین در اقدامات تروریستی که در شرق کشور انجام داد، ده‌ها نفر از نیروهای انتظامی و مردم بی‌گناه را قتل عام کرده و به شهادت رسانده است.
عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی موسوم به جند‌الله در راستای اهداف گروهکی خود اقدام به تاسیس مدرسه‌ای در پاکستان کرده بود. ریگی با هدف آموزش عملیات انتحاری اقدام به راه‌اندازی چنین مدرسه‌ای کرده بود. در این مدرسه افراد معتاد و فقیر از شهرهای ایالت بلوچستان پاکستان جمع‌آوری شده و به آنها آموزش عملیات انتحاری داده می‌شد.
تعدادی از این افراد آموزش دیده به کمربند انتحاری مجهز شده‌ و با پشتیبانی گروهک تروریستی جند‌الله و به منظور انجام عملیات خرابکاری (انتحاری) وارد خاک ایران شدند.

ریگی کیست؟
عبدالمالک ریگی احتمالا متولد سال 1358 است. "ریگی " یکی از قبایل بلوچستان شمالی است، مانند قبایلی چون براهوئی، مری، ناروئی، شهنوازی، کهرازهی، گمشادزهی، بارکزهی. او یکی از اعضای طایفه ریگی است.

عبدالمالک تحصیلات کلاسیک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزه های علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است. ریگی خودش را "خادم جندالله " میخواند. او دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در داخل شهر زاهدان است و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد اما بعد از آزادی خود را زندانی سیاسی معرفی نمود.

بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگی اسلحه به دست گرفته و به عملیات تروریستی پرداخته است. گفته می شود ریگی پیش از آغاز فعالیت های تروریستی برای جلب حمایت علمای اهل سنت منطقه -که به مولوی ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها برای حرفهایش اهمیتی قائل نشدند.

گزینه بعدی ریگی قاچاقچیان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دلیل اینکه علاقه داشتند جبهه تازه ای در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی استان به وجود آید از ریگی استقبال کردند و با در اختیار گذاشتن اسلحه و پول به حمایت از او برخواستند.

به این ترتیب ریگی گروه خود را پایه گذاری کرد. گروهی که پس از نخستین حمله تروریستی نام "جندالله " را بر خود گذاشت. این گروه هدف اصلی خود را "دفاع ازحقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده " اما بسیاری از مردم غیر نظامی منطقه نیز قربانی عملیات تروریستی او و گروهش شده اند.

جندالله پس از مدتی نام "جنبش مقاومت ملی ایران! " را بر خود گذاشت. این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خط دهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب تبدیل شد . جالب اینکه یکی از مجریان این شبکه ها در مصاحبه های مکرر خود با ریگی او را "دکتر ریگی " نامید!

یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش می شود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه که مالک اصلی آن حاکمان عربستان سعودی هستند به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه در اقدامی بحث بر انگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگان های غربی اسیر القاعده انجام داده بود.

گروه "جندالله " در سال 1384 شمسی 9 مرزبان ایرانی رابه گروگان گرفت و در قبال آزادی آنها خواهان آزادی برخی از اعضای گروه خود شد که در دادگاه های انقلاب به عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بودند.
جندالله همچنین در حمله ای که بعدها به کشتار تاسوکی معروف شد 21 تن از مردم غیر نظامی را به قتل رساند.
دربهمن ماه سال 1385 شمسی شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هایی بود که هدف آنها اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان بودند. در این بمب گذاریها یازده تن از پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.
ریگی همچنین باصدای آمریکا مصاحبه داشته‌است. این مصاحبه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت علنی از تروریسم و نقض قرارداد الجزیره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
اردیبهشت 1385 شانزده سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در حمله اعضای جندالله به یک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. این گروه خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شد و دو تن از گروگانها را به شهادت رساند.

زیستگاه و محل فعالیت گروه جندالله

در حال حاضر گروه ریگی و جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ایران رفت و آمد می کنند. وی می گوید: "من انکار نمی کنم. بسیاری از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کسانی که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولی افرادی که کار عملیاتی می کنند در خاک ایران هستند. " ریگی گفته است که حتی یک بار هم در نزدیکی تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسایی نشده، رهایش کرده اند. بنا به گفته یکی از گروگانهایی که اسیر جندالله بود، نیروهای جندالله افرادی متعصب هستند و شعائر دینی را بسیار دقیق بجا می آورند. گفته می شود ریگی هرگز یک شب بیشتر در مکانی اقامت نمی کند و حتی با دستکش با دیگران دست می دهد.
"جندالله " همواره مدعی شده که اقداماتش با دستور رهبران بنیادگرای مذهبی صورت می گیرد. نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گسترده ای می دهد که تاکنون در میان خوانین بلوچ دیده نشده است. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانه های گروهی تلویزیونی و رادیویی عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده می کند. در بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوه های کار طرفداران القاعده و الزرقاوی در عراق، به شکل گسترده ای تقلید می شود.

ویژگی های ریگی

1) ریگی و گروهش هرگز از اینکه قاچاق یکی از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمی کنم در بین قوم ما قاچاقچی هم هست، اما باید ببینند چرا این مردم قاچاق می کنند. " وی در مورد طبیعی بودن قاچاق در منطقه می گوید: "الان وضعیت اقتصادی بسته است، مردم نمی توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طریق ارتزاق شان فقط مرزهای پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند. "

2) ریگی میل دارد به عنوان رهبر دانای گروهش شناخته شود، اما گروه وی که توسط افرادی مزدور اداره می شوند، در عملیات نظامی به توحش دست می زنند. به همین دلیل جندالله معمولا عملیاتی را با افتخار اعلام می کند و سپس شرکت خود را در آن نفی می کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که این عملیات تروریستی کار این گروه بوده است و بعد از چند روز این گروه آن عملیات را محکوم کرد.

3) شیوه عمل گروه ریگی براساس گروگانگیری و معامله است، چیزی که در منطقه میان نیروی انتظامی و قاچاقچیان سابقه دارد. اما آنها در بسیاری موارد گروگانها را اصلا نمی شناسند. ریگی می گوید: "بعضی گروگان ها را شناسایی کرده بودیم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند. " وی در مورد شیوه گروگانگیری می گوید: "اگر حل نشد دست به اقدام دیگری می زنیم و افراد بزرگ تری را می گیریم. از آدم های اصلی شان می گیریم. آن وقت معامله می کنند. " آنها معمولا برای گرفتن گروگان تور می گذارند، تعداد زیادی را در مسیر حرکت جمعی (اتوبوس و مینی بوس) دستگیر می کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعیین تکلیف به کوههای پاکستان یا بلوچستان می برند.

4) گروه ریگی قصد دارد با جنگ نظامی در منطقه ای پر از بحران فضای بازی برای خودش ایجاد کند تا هم از طریق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گیری از قاچاقچیان و هم از طریق کمک های مالی دولتهای خارجی قدرت و ثروت کسب کنند و در نهایت خود را به منطقه تحمیل کنند. برخی ناظران معتقدند در گذشته معمولا این سیستم باج دادن جواب می داد، اما با ورود خارجی ها به معادله دیگر جواب نخواهد داد.

5) بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نیروهای تروریست "جندالله " در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسی و انگلیسی صورت می گیرد و اکثر افراد مانند نیروهای الزرقاوی و بسیاری از جریانهای وابسته به القاعده برای عملیات پول می گیرند و باید مدارک انجام عملیات، مانند فیلم و عکس را تحویل بدهند تا پول شان را دریافت کنند، تقریبا این شیوه در کل سیستم جرم و جنایت منطقه وجود دارد. عملیات این گروه جز در حالت گروگانگیری کور، به صورت عملیات انفجاری انجام می گیرد، این گروه در شب 23 آذر 85 عملیاتی علیه استاندار طراحی کرد که ماشین بمب گذاری شده به دلیل نقص فنی قبل از وقت معین و رسیدن استاندار منفجر شد و تعدادی از افرادی که مقابل در استانداری تجمع کرده بودند کشته شدند.

عملیات مهم جندالله

عملیات مهم گروه شامل این موارد بوده است: وقایع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکی. واقعه 23 اردیبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ی دارزین که با بستن راه خودروهای عبوری 34 نفر را کشته و تعدادی را زخمی کرده یا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقیقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نیروی انتظامی را که در خیابان بزرگمهر مشغول گشت زنی بودند به رگبار بستند و به قتل رساندند. در این حمله دو افسر انتظامی به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شیبک و یک سرباز وظیفه شهید شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث شهادت 11 و زخمی شدن 18 پاسدار نیروی زمینی سپاه شد. و جدیدترین این عملیات تروریستی انفجار بمب صوتی در جلو ی مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است. پس از شروع سال جاری کیهان خبر کشته شدن عبدالمالک ریگی را اعلام کرد، اما بلافاصله عبدالمالک با تلویزیون العربیه مصاحبه کرد و خبر کشته شدنش را تکذیب کرد.

حامیان ریگی چه کسی هستند؟

طالبان و بخشی از دولت پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان از وی حمایت می کنند. در یک اقدام اطلاعاتی به ماموران امنیتی جمهوری اسلامی خبر می رسد که برادر عبدالمالک توسط دولت پاکستان دستگیر شده است بلافاصله اکیپی برای صحت مطلب فوق به زندان نگهداری برادر عبدالمالک می روند و حتی بعد از اهراز هویت وی اقدام به نمونه گیری خون و اثر انگشت از وی می نمایند و بعد از آمدن به ایران مقامات جمهوری اسلامی رسما از دولت پاکستان در خواست استرداد برادر مالک را می نمایند که اما مقامات محلی پاکستان تلاش می کنند از تحویل برادر عبدالمالک جلوگیری کنند. آن ها با عوض کردن برادر عبدالمالک با شخص دیگری قصد داشتند تا گروه ایرانی را دور بزنند ولی از آنجایی که گروه قبلی از برادر عبدالمالک اثر انگشت و آزمایش خون گرفته بودن و عدم طبیق آنها با مشخصات شخص قلابی باعث شد تا مقامات پاکستانی برادر عبدالمالک را تحویل گروه ایرانی کنند و آنها با یک هواپیمای اختصاصی برادر عبدالمالک و تعدادی دیگر این گروه را به ایران بیاورند.
http://www.farsnews.com

 

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/4 و ساعت 9:27 صبح | نظرات دیگران()
انتشار سری دوم تصاویر آشوبگران عاشورا
پلیس اطلاعات و امنیت عمومی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: "سری دوم تصاویر آشوبگران روز عاشورا از طریق هفته‌نامه امین جامعه و سایت پلیس برای شناسایی توسط مردم شریف و مؤمن انتشار یافته است."
ایلنا: سری دوم تصاویر آشوبگران روز عاشورا از طریق هفته‌نامه امین جامعه و سایت پلیس اطلاع‌رسانی شده است.

پلیس اطلاعات و امنیت عمومی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: "سری دوم تصاویر آشوبگران روز عاشورا از طریق هفته‌نامه امین جامعه و سایت پلیس برای شناسایی توسط مردم شریف و مؤمن انتشار یافته است."

در این اطلاعیه، ضمن تقدیر و تشکر از مردم ایران اسلامی، درخواست استمرار همکاری در شناسایی و معرفی آشوبگران و اغتشاشگران، تأکید شده است؛ شهروندان عزیز اطلاعات و مستندات مربوط به این افراد را از طریق شماره تلفن‌های 5-88889704 ،شماره نمابر 22225544، صندوق پستی 331-14565 و نشانی اینترنتی news.police. ir , info.police . ir اعلام کنند. http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=85658

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/11/22 و ساعت 10:4 عصر | نظرات دیگران()
انتقاد مشاور خاتمی از میرحسین و کروبی:
ادامه جریانات پس از انتخابات توجیه دینی، قانونی، عقلی و مردمی نداشت/ جریان اصلاحات طیفی چهل تکه است

روند ساختارشکنی سبزها به گونه ای بود که حتی صدای رییس مرکز بررسی های استراتژیک دولت خاتمی هم درآمد. محمد رضا تاجیک شب گذشته در گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم سیما در مورد وضعیت جبهه اصلاحات، مسائل بعد از انتخابات، انقلاب مخملی، موج سواری های خارجی و... به اظهارنظر پرداخت و روند طی شده بعد از انتخابات را خلاف قانون، عقل، شرع و خواست مردم توصیف کرد.

به گزارش رجانیوز به نقل از ایرنا،محمد رضا تاجیک جریان اصلاحات را طیف چهل تیکه ای خواند که گروه های تندرو رادیکال تا محافظه کار، افراد سنتی، مدرن، روشنفکران سکولار تا روشنفکران دینی و دنباله رو های جامعه دینی تا کسانی که به دنبال یک جامعه غربی هستند را شامل می شود. او همچنین این ماهیت چهل تیکه ای را متضمن تعارض در اهداف و راهبردها و شعارها دانست.

*ادامه جریانات پس از انتخابات توجیه دینی، شرعی، قانونی، عقلی، مدنی و مردمی نداشت
رئیس سابق مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری گفت: تمام تلاش قدرت های خارجی و اپوزیسیون برانداز خارجی در حوادث پس از انتخابات بر این اساس صورت گرفت تا حریم حرمت های جامع را بشکنند و خطوط قرمز جامعه را یکی پس از دیگری بی رنگ کنند.

تاجیک با بیان این مطلب افزود: بی تردید تجربه 100 سال گذشته ما نشان می دهد که در هر واقعه که در این جامعه رخ داده نقش خارجی ها در آن برجسته بوده است.

وی که مشاور رییس جمهور در دوره اصلاحات بوده اظهارداشت: به علت بافت فرهنگی و دینی جامعه ما هم کشورهای خارجی و هم اپوزیسیون خارج از کشور به نیکی می دانستند که نمی توانند ایجاد کننده موج در کشور ما باشند اما می توانند از موج هایی که در کشور ما حادث می شود استفاده کنند و در واقع باید یک موج ایجاد شود تا آنها بتوانند موج سواری کنند بنابراین اقدام به شکار لحظه ها می کنند و منتظر می مانند تا حادثه ای در جامعه ما رخ دهد، موجی تشکیل شود تا آنها بتوانند آن موج را مصادره کنند.

او هجمه تبلیغاتی و رسانه ای بیگانه در مورد انتخابات ایران را بی نظیر خواند و گفت: تمام رسانه های استکباری و صهیونیستی درون مایه اصلی خود را به ایران اختصاص دادند و به تعبیر مک لوهان که می گوید این محتوای پیام نیست که مهم است بلکه شکل آن است که مهم به شمار می رود، آنها با شکل پیام، محتوای ناحق خودشان را به خورد افکار عمومی دادند.

تاجیک اضافه کرد: قدرت های خارجی می دانستند که اگر توهم پیروزی و تقلب در اعماق جان دل مردم رسوب کند و آن را باور کنند، نگاه ها، زبان ها و گوش ها تیزتر می شود و اینها می توانند در این فضا بهره برداری خاص خود را انجام دهند بنابراین تمام تلاش را کردند که انتخابات را تبدیل به اغتشاشات کنند و امری طبیعی در یک جامعه را به فضای بحرانی سرشار از اغتشاش و فضای کاملا غیر مدنی تبدیل کنند.

وی خاطرنشان کرد: رسانه های خارجی و قدرت ها تمام تلاش خود را کردند تا این موج را به شکلی مصادره کنند که رهبری آن از داخل به خارج منتقل شود و دیگر افراد شروع کننده برای ادامه راه تصمیم گیرنده نباشند، اراده آنها در حاشیه قرار بگیرد و صدای آنها دیگر شنیده نشود و پژواک نداشته باشد تا بر اساس آن بتوانند شعارها را تغییر دهند، جهت گیری ها را عوض کنند و از تقابل دو رقیب انتخاباتی فضا را خارج کرده و به تقابل با نظام بکشانند.

مشاور رییس جمهور در دولت اصلاحات در ارزیابی خود از حوادث پس از انتخابات گفت: از نظر من ادامه جریانات پس از انتخابات توجیه دینی، شرعی، قانونی، عقلی، مدنی و مردمی نداشت.

تاجیک به نداشتن دلایل دینی و شرعی اشاره کرد و افزود: در یک نظام ولایی فصل الخطاب ولایت امر است بنابراین وقتی ایشان سخن می گویند باید تمام کرد و در هیچ کجای قرآن، احادیث، روایات، سیره و سنت تجویزی بر این گونه حرکات نمی بینیم.

وی درباره عدم وجود توجیه قانونی این اقدامات اظهارداشت: نخست اینکه در قانون اساسی ما فصل الخطاب باز ولایت است و دوم اینکه هیچ قانونی از جمله قانون ما اجازه نمی دهد که برای تحقق خواست خود فراسوی آن عمل کنید چرا که راهکار و ساز و کار قانونی مشخص است و باید از همان مسیر دنبال کرد و به نتیجه رسید.

او با تاکید بر اینکه هیچ عقل سلیمی نمی گوید که در مسیری گام بردارید که بی فرجام است، در هر گوشه آن دیو و ددی خفته، دشمنی کمین کرده و پر هزینه است، ادامه داد: گام برداشتن در مسیر خلاف منافع ملی به دور از عقل است چرا که منافع ملی بر منافع فردی، گروهی و حزبی ارجح است.

رئیس سابق مرکز بررسی های استراتژیک با بیان اینکه امام (ره) پایه گذار نظامی بودند که ستون خیمه آن از جنس دین و اعتقادات و ارزش های دینی بوده، تصریح کرد: حیثیت و هویت این نظام دینی بوده و به علت تکیه بر همین مولفه قدرت، به تعبیر حضرت امام (ره) تبدیل به قطب سوم قدرت جهانی می شود.

تاجیک افزود: بنابراین چنین نظامی که یک نظام دینی است مترادف با یک نظام مردمی، ارزشی، اخلاقی به شمار می رود که می توان به درستی و راستی کردار و رفتار حاکمان و نخبگان و نهادهای آن اطمینان کرد.

وی در توضیح علت اینکه چنین رفتارهایی مدنی نیست، اظهارکرد: نخست باید گفت مدنی بودن صرفا در پرتو قانون معنی پیدا می کند و هیچ گاه نمی توان مدنی بودن را فراسوی قانون تعریف کرد و دوم اینکه مدنی بودن با خشونت تخریب اموال عمومی سازگاری ندارد بنابراین از هر منظری که نگاه کنید ادامه این قضیه توجیهی نداشت و به صلاح مملکت نبود به این شکل مسیر را هموار کنیم برای اینکه جریاناتی در جامعه رخ دهد که ادامه آن را هم نتوان کنترل کرد و اشخاص دیگری بر روی این موج سوار شوند و به هدایت آن بپردازند.

*جریان اصلاحات طیفی چهل تکه است
محمدرضا تاجیک در ادامه این گفت و گو در ارزیابی جریان اصلاحات گفت: این جریان، طیفی چهل تکه و رنگارنگ است که گروه های تندرو رادیکال تا محافظه کار، افراد سنتی، مدرن، روشنفکران سکولار تا روشنفکران دینی و دنباله رو های جامعه دینی تا کسانی که به دنبال یک جامعه غربی هستند، در آن قرار دارند.

وی در ادامه افزود: از نظر کلیت جریان اصلاحات باید گفت که این جریان آغازی بود در میان آغازهای متعددی که ما در طول 100 سال تجربه کردیم و در واقع از نوع آغازهایی بی فرجام که هنوز متولد نشده اند، مرگ آنها فرا می رسد و نمی توانند تاثیرات عمیق و گسترده ای را در جامعه برجا بگذارند.

تاجیک با اشاره به اینکه جریان اصلاحات 76 یک روایت و حکایت تاریخی نبود بلکه پروژه ای بود که ریشه در اعماق تاریخ نداشت، خاطرنشان کرد: در طول 100 سال گذشته هر کجا که نشانی از یک حرکت اصلاحی می بینیم یک عده منور الفکر فرنگی مآب در پس آن قرار گرفته اند که منظورشان از اصلاحات سکولار، غربی و مدرن کردن جامعه است که تداوم پیدا نمی کند چون با مذاق فرهنگی و معرفتی جامعه ما همخوانی ندارد.

این کارشناس مسایل استراتژیک اظهارداشت: برخلاف جریان انقلاب و حرکت امام بزرگوار که یک جریان عظیم و ریشه دار اجتماعی، فکری و سیاسی را پایه گذاری کردند، فقدان ریشه تاریخی برای این گروه مشکلات و آفاتی دیگر را دامنگیر جریان اصلاحات می کند که یکی از این آفات جدی فقدان هدف مشترک است. یعنی در جریان اصلاحات ما با اهداف بسیار متعدد و متنوع مواجه می شویم.

تاجیک تصریح کرد: برخی از گروه های اصلاح طلب به دنبال تحقق جامعه مدنی هستند، برخی هدف خود را تحقق دموکراسی در کشور می دانند، گروه های دیگر دموکراسی منطبق با دین را مطرح می کنند و برخی دین منطبق با دموکراسی را، بعضی هدف خود را نوعی غربی شدن جامعه و برخی سکولار شدن جامعه و برخی به دنبال یک جامعه دینی با نوعی قرائت خاص هستند.

بنابراین حتی در هدف هم طیف اصلاحات جمعیت نشده اند و گروه های مختلف به علت تکثر هدفی که دنبال می کردند نتوانستند تبدیل به یک جمعیت شوند و در همین جا هم شاید برخی اصلاح طلبان از هدفی که امام دنبال می کرد، فاصله گرفتند.

وی اضافه کرد: مساله دیگری که بر اثر این فقدان ریشه تاریخی اتفاق افتاد، عدم انسجام و وحدت در میان اصلاح طلبان بود که عواملی نظیر فقدان ایدئولوژی، فقدان رهبری مشترک و فقدان راهبرد مشترک می تواند در این راستا تاثیرگذار باشد.

او درباره فقدان ایدئولوژی در میان اصلاح طلبان گفت: بسیاری از این افراد به تاثیر از برخی جریانات روشنفکری در جامعه به این نتیجه رسیدند که ایدئولوژی، یک دستگاه تمامیت طلب، جهانشمول، تقلیل گرا و جوهرگرا است که مانع تحرک فکری و پلورالیزم معرفتی می شود پس باید نوعی ایدئولوژی زدایی کرد و خود را از آن رها ساخت و اصلا عصر ما، عصر پایان ایدئولوژی هاست و باید به تنوع فکری و تکثر فکری برسیم در حالی که ایدئولوژی ها این اجازه را نمی دهند.

رئیس سابق مرکز بررسی های استراتژیک تاکید کرد: بر اساس همین ایدئولوژی زدایی، به نظر من برخی از اصلاح طلبان دچار آفتی دیگر به نام جدایی دین از سیاست شدند یعنی برنتابیدند دینی باشد که با سیاست ممزوج باشد چون تولید ایدئولوژی می کند و در این نقطه این عده از اصلاح طلبان دوباره از آموزه های امام (ره) جدا شدند.

تاجیک با بیان اینکه افزون بر فقدان ایدئولوژی ما با فقدان رهبری هم مواجه هستیم، ادامه داد: برخلاف جریان امام (ره) که ایشان در یک دوره طولانی مدت تاریخی در اعماق دل و جان مردم به عنوان یک رهبر نشستند، رهبری جنبش اصلاحات ریشه و گذشته تاریخی ندارد و در شرایطی خاص ایجاد می شود.

وی از فقدان راهبرد مشترک در میان اصلاح طلبان به عنوان مشکلی دیگر یاد کرد و گفت: اکثریت اصلاح طلبان در راهبرد هم جمعیت نشدند و با هم وحدتی نداشتند چرا که عده ای به دنبال تثبیت قانون بودند و عده ای به دنبال تغییر آن، عده ای به دنبال عبور از محمد خاتمی بودند و عده ای به دنبال توقف در آقای خاتمی و این مشکلاتی جدی را ایجاد کرد.

او همچنین اصلی ترین مشکل فضای اصلاح طلبی را فقدان یک رهیافت و گفتمان تعریف شده دانست و تصریح کرد: گفتمان اصلاحات هم یک گفتمان چهل تکه و پیوندی به شمار می رود و هویت ترکیبی دارد که درون آن از واژگان سنتی تا واژگان دینی، غربی و ... را می توان یافت و برای همین است که در بافت و تافت این گفتمان تکثر و وحدت، سنت و مدرنیته، انقلاب و اصلاح، دیانت و سیاست، تثبیت قانون و تغییر آن، رادیکالیزم و محافظه کاری و نخبه گرایی و مردم گرایی را در کنار هم می بینیم که فضایی مغشوش را به وجود آورده است.

تاجیک افزود: فقدان یک فرهنگ سیاسی غنی اصلاحی را هم می توان به عنوان یکی از مشکلات جریان اصلاح طلبی برشمرد که می توان فقدان تجربه کار تشکیلاتی را هم به آن اضافه کرد.

وی ادامه داد: جبهه ای که تشکیل می شود، چهل تکه است که اجزای مختلفی دارد و نه به یک حزب شباهت دارد و نه به یک تشکل منسجم که بتوان درباره آن سخن گفت و این فقدان فرهنگ سیاسی موجب شد که جریان اصلاحات در فضای اصلی خود بیشتر گرایش به نخبگان پیدا کند تا مردم و دچار نوعی توهم دهه 60 و 70 مارکسیست ها شود که بحث پوپولیزم را مطرح می کردند و این طیف برای رهایی از پوپولیزم به صورت روز افزونی به نخبه گرایی گرایش پیدا کرد و هفت دهک پایین جامعه ما فراموش شد.

"جریان اصلی اصلاح طلبی زبان و بیان ارتباط با توده های مردم را نداشت و زبانی نخبه گرا داشت که تنها آنان با این زبان رابطه برقرار می کردند و برای همین فرض کردند که اگر این سه دهک را داشته باشند پیروز هستند بنابراین فراموش کردند که هفت دهک پایین به گونه ای دیگر فکر می کنند و گرایشات و تمایلات آنان چیز دیگری است. "

وی با بیان اینکه بسیاری از تندروهای اصلاح طلب هویتی نقیضی داشتند و خود را در رد دیگران تعریف می کردند، گفت: اصلاح طلبان دو فرصت چهار ساله داشتند که با رای بالای آقای خاتمی وارد میدان شدند و باید از این فرصت استفاده می کردند و راه خود را هموار می کردند و از خود کارآمدی نشان می دادند نه اینکه در پی این باشند که چگونه مقابله کنند.

او با تاکید بر اینکه این هویت نقیضی مانع از این شد که آنها مسیر را به سوی آینده هموار کنند تا مردم اقبال نشان دهند، افزود: باید دید چه حادثه ای رخ داد که بعد از هشت سال مردم ریزش کردند و دیگر به این جریان اقبال نشان ندادند.

* قدرت های بزرگ سودای کودتای مخملی در ایران دارند
کارشناس مسایل استراتژیک درباره تشبیه حوادث بعد از انتخابات ایران به کودتای مخملی و امکان تحقق آن در کشور، گفت: نباید تردید کرد که قدرت های بزرگ و حتی اپوزیسیون خارج کشور در سودای ایجاد چنین انقلابی در کشور هستند.

تاجیک تصریح کرد: اپوزیسیون خارج کشور و حتی موسسات استراتژیک غربی از مدت ها قبل به این نتیجه رسیدند که برای اسقاط نظام انقلابی و دینی باید از همان استراتژی هایی استفاده کرد که خود انقلاب به ما معرفی می کند و مدت ها است که این دگردیسی را ایجاد کردند که بتوانند از استراتژی های انقلاب علیه آن استفاده کنند.

وی با تاکید بر اینکه انقلاب ما با تکیه بر میکرو فیزیک قدرت پیروز شد نه ماکروفیزیک قدرت، افزود: این انقلاب با تکیه بر قدرت های خرد، رسانه های کوچک، شب نامه ها و نوارها در مقابل رسانه بزرگ و میکرو پالتیک در مقابل ماکرو پالتیک پیروز شد و تمام ریز بدنه های جامع تجمیع و تبدیل به یدی واحد شدند.

او اظهارداشت: به عقیده من جامعه ما هرگز چنین استعدادی مانند کشورهای اروپای شرقی و آسیای میانه ندارد به دلیل اینکه در آستانه انقلاب های رنگی در چنین جوامعی، ما یک نوع ایدئولوژی زدگی مفرط را شاهد هستیم اما در جامعه ما آمارهای معتبر می گوید که بالغ بر 90 درصد مردم ما ایمان جدی به خدا دارند و دین را موجب نشاط، سلامت و راستی می دانند.

تاجیک اضافه کرد: آمار دیگری در جامعه ما نشان می دهد که اکثر مردم دین را برترین نظام معنایی، هنجاری و ارزشی خودشان می دانند و با تمام روح و روانشان به آن اعتقاد دارند یعنی دین در اعماق روح و روان مردم رسوب کرده و جزئی از هستی آنان به شمار می رود.

این کارشناس مسائل استراتژیک گفت: آمار جالب دیگری در جامعه ما نشان می دهد که هر موقع عده ای تلاش کردند که سکولاریزم را تقویت کنند، عصبیت های دینی تقویت شده و گرایش به آن بیشتر و عمیق تر شده است و همین آمار نشان می دهد که هر زمان هجمه ای حتی خارجی به جامعه صورت گرفته، عصبیت های دینی، بومی و ملی تقویت شده است.

بنابراین هر نوع حرکتی در جهت نوعی اسقاط نظم و نظام موجود چه به صورت نرم و چه به صورت سخت، جز تقویت عصبیت های دینی و ملی چیز دیگری اضافه نمی کند و قدرت های غربی این مسایل را تجربه کرده و می دانند که در جامعه ما چنین چیزی ممکن نیست و حادث نمی شود.

وی افزود: مشکل بعدی در آستانه انقلاب های رنگی در جوامعی که آن را تجربه کرده اند، وجود نوعی شقاق در میان حاکمیت و حکومت بوده به این معنی که خودی علیه خودی درون حاکمیت صف کشیده است و کسانی که نخبگان اصلی جامعه و متولی حکومت هستند در مقابل هم ایستاده اند.

او خاطرنشان کرد: بسیاری از این اتفاقات در اثر آموزش های موسسات غربی که درون این کشورها به نام موسسات صلح، آزادی، دموکراسی و ... ایجاد شده بود، رخ می دهد چرا که موسسات یاد شده تاثیر فکری، آموزشی و تعلیماتی خود را بر عده ای گذاشته و آنها را به تعبیر خود، تبدیل کرده بودند به پرندگان گردن چرخان که در موقع احساس خطر و مواقع خاص زبان و بیان آنها 180 درجه می چرخد و لسان غرب در کشورشان می شوند اما چنین شقاقی هیچ گاه میان نخبگان رسمی در کشور ما ایجاد نشده است.

مشاور رییس جمهور در دولت اصلاحات تصریح کرد: علاوه بر آن، در فضای قانونی و سازوکارهای حکومتی و حاکمیتی ما اندیشه ای شده که جلوی چنین شقاق هایی را بگیرد که از جمله آن می توان به اصل مترقی ولایت فقیه اشاره کرد که فصل الخطاب در همه امور هستند و اجازه نفوذ چنین مسایلی را به درون حاکمیت و حکومت نمی دهند.

تاجیک گفت: مساله دیگر اندیشه والای حضرت امام(ره) است که مجمع تشخیص مصلحت را در نظر گرفتند که بسیاری از اختلافاتی که در نهادهای مختلف ایجاد می شود به این شورا برده می شود، مورد حل و فصل قرار می گیرد و اجازه نمی دهد که میان نهادها اختلافی ایجاد شود.

وی اظهارداشت: از موارد دیگری که در آستانه انقلاب های رنگی در این جوامع وجود داشت، فعال بودن سفارت آمریکا در این کشورها و دیگر موسسات غربی است که به نام نهادهای مختلف مدنی و تحقیقاتی که اقدام به تعلیم و آموزش دانشجویان و گروه های مختلف جوان می کردند و بسیار هم موثر بودند.

او ادامه داد: دیگر پدیده ای که در آستانه انقلاب های رنگی در این کشورها می شود نام برد، سیطره سنگین روسیه بر این کشورها است و مردم این کشورها دچار یک نوع روان پریشی شده اند و به دنبال مفری هستند تا از این فضا آزاد شوند برای همین به غرب و فرهنگ و حضور آن خوش آمد می گویند برای فرار از سیطره ای که قومیت، باور، حکومت و فرهنگ آنان را برای سالیان سال تحقیر کرده است.

تاجیک تصریح کرد: اما چنین فضایی اساسا در کشور ما حادث نشده و باید گفت که هیچ شباهتی هم میان جامعه ما و جوامعی که در آن انقلاب رنگی حادث شده وجود ندارد چرا که جامعه ما دارای یک فرهنگ و تمدن 6 هزار ساله است که کمتر جامعه ای از چنین تمدن و فرهنگی غنی برخوردار می باشد.

این کارشناس مسائل استراتژیک افزود: آمار در کشور ما نشان می دهد که اکثر مردم ما به ملیت و ایرانی بودن خود افتخار می کنند و تجربه تاریخی نشان می دهد که هر زمان مورد هجمه خارجی قرار گرفتیم، این فرهنگ، تمدن و دین ما بوده که روی مهاجم تاثیر گذاشته و او شبیه ما شده است.

منبع ما : http://www.rajanews.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/11/21 و ساعت 1:2 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا