رهبر - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساکت می گردد تا سلامت بماند و می پرسد تا بفهمد . [امام علی علیه السلام ـ در توصیف مؤمن ـ]
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 28
آیت الله مصباح یزدی در همایش «زلال ولایت»:
عملکرد رهبر انقلاب چیزی شبیه اعجاز است
قرآن برخی‌ها اعلامیه حقوق‏بشر است

گروه فرهنگی: آنچه همه می داننداما نمی دانند جایگاه ولایت است! مفهوم امامت و باور فقاهتی که از جانب معصوم مأذون است، چندان آسان نیست و این دایره عمل است و بزنگاه های آزمون که واقعیت را به تصویر می کشد.

به گزارش رجانیوز آیت الله مصباح یزدی سه شنبه در همایش زلال ولایت در مشهد مقدس سخنانی را بر زبان آوردند که حول محور ولایت رقم خورد. ایشان درباره نقش ولایت فقیه و ابعاد شخصیتی مقام معظم رهبری سخنان جامعی را مطرح کردند که درخور توجه است. متن این سخنرانی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی استقامت در پی می آید:

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا را شکر می کنیم که توفیق شرفیابی در این محضر نورانی را به برکت عتبه بوسی ثامن الحجج(علیه السلام) عنایت کرد. بیش از 40سال مردم ما بامفهوم سیاسی جدیدی(حکومت اسلامی) خو گرفته اند و بیش از 30سال دنیا با رژیم سیاسی جدیدی مواجه شده که در تاریخ سیاسی جهان شناخته شده نبوده و مردم ما نیز با ارتکازی که دارند آنطور که باید و شاید از تعریف جامع آن آگاه نیستند و مایه تاسف است که حتی بسیاری از کسانی که بر اساس این تئوری مسئولیتها وپستهای حساس در این کشور داشتند ماهیت این حکومت را نمیدانند.

حالا چرا این ابهام هست یک علت پنهانی عامیانه آن این است که در تاریخ همیشه حق با غربت توأم بوده است که نمونه بارز آن اهل بیت(ع) هستند که با آن همه توصیه پیامبر (ص) و آیات قرآن و روایات فراوان پیامبر از روز اول تا آخر عمر شریفشان کوشش کردند در معرفی آنها؛ لکن هنوز در بین خود مسلمانان ناشناخته اند. در عصر ما امام خمینی از لحاظ معروفیت و محبوبیت در عالم شناخته شده بود ولی در کشور خودمان در میان اقرانش غریب بود.

و امروز مظهر روح او و تجسم روح او با آن عظمت غیر قابل توصیف او ،که ما نمیتوانیم توصیف کنیم اوهم در همین کشور در میان دوستانش غریب است و اگر بگوییم حق بودن با غربت تلازم دارد خیلی گزاف نگفتیم.

و بالاخره ولایت فقیه ادامه همان امامت است و از ارتکازی ترین مطالبی است که جامعه شیعی با آن آشناست و این بسیار مفهوم ارتکازی ای است لکن بعد از 30 سال مثلا بنده نوعی برایم ولایت فقیه هنوز روشن نیست.

برخی از آگاهان سیاسی که ولایت فقیه را قبول دارند لکن آن را عنصر اصلی در ماهیت این حکومت نمی دانند و رسما می گویند چون در قانون اساسی آمده قبول دارند و میگویند حکومت ما جمهوری است ولی چون مردم ما مسلمان اند آن را اسلامی میگویند و البته قانون اساسی را مردم آورده اند و مردم هم اگر بخواهند آن را عوض میکنند، این حرف کسانی است که 8 سال در این مملکت رئیس جمهور بوده اند آنها میگویند ولایت فقیه عرضی است و از مقومات این حکومت نیست و اگر ولایت فقیه را از آن حذف کنیم ماهیت آن تغییر نمی کند.

نگاه آنها اینگونه است که بله، ولایت فقیه شأنی دارد مثل امپراطوری ژاپن مثلا و نقش خاصی هم ندارد و وقتی مردم به رئیس جمهور رأی دادند، دیگر قدرت دست اوست و ولی فقیه هم مثل امپراطوری است. البته این حرفها را ته دلشان نگه داشته اند؛ چون می دانند نیازمند رای مردم اند و مردم با این حرفها به آنها رای نمیدهند.

اگر از آنها سوال شود چرا اینطور فکر می کنید، می گویند آنچه در کتب فلسفه سیاسی دانشگاه خواندیم چنین است و کسی چیز دیگری به ما نگفته است و بسیاری از مشکلات مثل فتنه اخیر تا حدی از اینجا آب میخورد، البته دشمنان فهمیده اند رمز موفقیت این نظام همین است.

ببینید آمریکا هیچ وقت از عربستان با این همه سخت گیری در اجرای قوانین اسلام مثل دست قطع کردن وگردن زدن نمی ترسد، ولی از ایران می ترسد.

انقلاب ما تقریبا همزمان بود با انقلاب افغانستان علیه مارکسیستها، آنها 30 سال است انقلاب کردند اما بعد از این همه سختی چه شد؟ الان(افغانستان) طعمه‏ای است در دست آمریکا مگر آنها شهید ندادند؟ مگر آنها جهاد نکردند؟ پس چه نداشتند؟ یک چیز و آن هم ولایت فقیه است.

امام خمینی اعتقاد داشت که یک حکومت باید براساس اسلام و اذن امام معصوم شکل بگیرد.

این یک نوع نگرش است بر اساس دین، عالم هستی مال خداست تا او اجازه نداده بر بندگانش حکومت کنی کسی حق ندارد حکومت کند. چون عالم هستی ملک خداست. می گویند این قوانین عادلانه است. بله عادلانه است ولی شما حق ندارید در ملک کسی بدون اذن او تصرف و دخالت کنید.

بینش ما می گوید من در بدن خودم حق تصرفی ندارم چون این مال خداست و به اندازه ای که او اجازه داده من حق تصرف دارم.

در حقوق بشر هم حق بشر را مطرح کرده اند نه حق خدا را. می گویند بشر حق دارد هر دینی را انتخاب کند. اینها حق بشر است نه حق خدا آنها برای خدا حقوقی قائل نیستند، مسولین کشور ما در این باغها نیستند آنها قرآنشان هم اعلامیه حقوق بشر است.

علت جا نیفتادن ولایت فقیه بعد از 30سال بخاطر مشکل فرهنگی ماست چون فضای جامعه سکولار است. و حال بگو این وحی خداست می گویند امروزه نمی شود این حرفها را زد. سیاستمداران ما فکر می کنند ولایت فقیه مزدی است که مردم بخاطر انقلاب به آخوندها دادند.

امروز اساس زندگی اسلام در دنیا قوامش به ولایت فقیه است. با این مساله نمی توان شوخی کرد که حالا یک آقایی بیاید بگوید (روایت) مقبوله عمربن حنظله بر فلان چیز دلالت دارد یا خیر، بخدا قسم اگر ولایت فقیه در قانون اساسی نبود امروز کشور ما اسلامی نبود.

در زمان امام صادق(ع) که مردم برای پرسیدن مساله به شکل فروشنده رفت و آمد می کردند امام صادق(ع) اضطرارا فرمود به عالم به احکام ما رجوع کنید. آن وقت امام نمی توانست حاکم نصب کند آن وقت فرمود "الرد علیه کالرد علینا وهو علی حد الشرک بالله "

آیا یعنی عمربن حنظله احتمال نداشت حکم اشتباهی کند؟

اهمیت حکومت اسلامی در حدی است که اگر کسی مأذون از طرف امام بود مخالفت با او در حد شرک به خداست و الا امور مردم سامان نمی گیرد و اسلام امروز در مقابل این اژدهاهایی که دهان باز کرده اند برای بلعیدن این کشور اسلامی محو و حذف می شد.

همین امام وقتی داشت انقلاب می کرد، خیلی مقلد نداشت. لکن وقتی حکم می کرد که امروز تقیه جایز نیست ولو بلغ ما بلغ مقلدین سایر مراجع هم اطاعت می کردند، چون این در ذهنشان بود که اگر مجتهد جامع الشرایطی حکم کرد، سایر مجتهدین باید اطاعت کنند. ما این را برای مردم تبیین نکردیم که اگر امکان تشکیل حکومت وحدت واحده اسلامی باشد و مصلحت جامعه آن را اقتضا کند، تفکیک و تجزیه آن خلاف مصلحت اسلام و به زبان طلبگی حرام است. مرحوم آیت الله اراکی از لحاظ شرایط عادی بخواهیم حساب کنیم شاگرد امام نبود ولی از قم آمد جماران مقابل امام ایستاد گفت:«السلام علیک یابن رسول الله»

وقتی در مورد برخی مسائل از آیت الله گلپایگانی سوال می شد می فرمودند آنچه آقای خمینی بگوید امروز ایشان رئیس است. اگرنعمت وجود امام برای جامعه ما در یک کفه ترازو باشد و تمام نعمات از معادن ونفت و... درکفه دیگر والله وجود امام سنگین تر بود وامروز مقام معظم رهبری هم چنین است.

به شما عرض می کنم برهه هایی در این 30سال گذشت و خطر هایی ازجانب مسئولین این کشور متوجه اساس اسلام بود که خداوند به برکت این رهبر، ما را از آن نجات داد، نمی دانید خدا به این مرد چه فراستی داده چه سعه صدری داده چه صبری داده!

دو تا شریک را فرض کنید. یک شریک از اول می فهمد شریک دیگرش قصد خیانت دارد، می خواهد همه چیز را در جیب خود کند. فکر می کنید چه مدت می تواند چیزی نگوید؟ 1 روز 2روز؟ نهایت آخر سال با او تسویه می کند. آدم میشود 20سال شریک خائنی را بشناسد وب خاطر صلاح اسلام و مسلمین به روی او هم نیاورد؟ بخدا قسم این شبیه اعجاز است.

اگر نبود محبت این مرد در دل مردم در این فتنه ها چه میشد؟ آیا چنین توطئه ای از کشور رفع می شد؟

در قضیه انرژی هسته ای تقریبا تمام سیاست مداران مخالف بودند و ایشان ایستادگی کردند و دیگران هم در پرتو قدرت ایشان قدرت گرفتند.

اگر ناسپاسی کنیم، اگر تغافل کنیم، اگر تجاهل کنیم، کفران نعمت کرده ایم "لان کفرتم ان عذابی لشدید"

والسلام علیکم ورحمت الله وبرکاته

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=48581


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/2/2 و ساعت 10:54 صبح | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
تکذیب خبرسازی سایت مهاجرانی پیرامون رهبر انقلاب

یک منبع آگاه در واکنش به ادعای سایت عطا الله مهاجرانی ازلندن مبنی بر توقف پیگیری یک پرونده مفاسد اقتصادی با دستور حکومتی رهبر انقلاب، این خبر را جعلی خوانده و هدف آنرا خدشه دار کردن چهره رهبر انقلاب خواند.
به گزارش رجانیوز، تابناک با انتشار این خبر نوشت: در همین باره، سایت موسوم به جنبش راه سبز که با مدیریت اپوزیسیون خارج نشین اداره می‌شود، در خبری مدعی شد که آیت‌الله خامنه‌ای با حکم حکومتی، دستور توقف پیگیری این پرونده را صادر کرده اند و این در حالی است که خبرنگار «تابناک»، پس از پیگیری از منابع آگاه در این باره باخبر شد که این خبر، جعلی و کذب محض بوده و تنها با هدف خدشه‌دار کردن چهره رهبر انقلاب تنظیم شده است.

گفتنی است، این سایت سابقه بسیاری در انتشار اخبار دروغ دارد و پیش از نیز این با ارایه اخباری از این دست، موارد کذبی را به رهبر انقلاب و دیگر شخصیت‌های نظام نسبت داده بود.

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48366


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:9 عصر | نظرات دیگران()
با انتشار نامه سرگشاده و استمداد از رهبر معظم انقلاب صورت گرفت:
انتقاد شدید طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری از تغییر این "مدرسه عالی" به "دانشگاه"

اعلام خبر تغییر و ارتقاء «مدرسه عالی شهید مطهری» به «دانشگاه شهید مطهری » که در جلسه هفته گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، موجب اعتراض دانشجویان و طلاب این مدرسه دینی شده است.

به گزارش رجانیوز، طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری با تنظیم نامه سرگشاده ای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی، که به امضا تعداد قابل توجهی از طلاب ودانشجویان این مدرسه دینی رسیده و نسخه ای از آن در اختیار رجانیوز قرار گرفته است، با ابراز ناخرسندی از این تغییر، خواستار دستور معظم له مبنی بر لغو مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شده اند.

این واکنش‌ها پس از آن جدی شد که شواری عالی انقلاب فرهنگی، بر مبنای درخواست آیت الله امامی کاشانی، تولیت مدرسه عالی شهید مطهری، با تغییر این مرکز دینی به دانشگاه شهید مطهری موافقت کرد.

طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری، در نامه سرگشاده خود با اشاره به هدف تاسیس این مدرسه دینی در محقق ساختن موضوع وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین انتظار رهبر معظم انقلاب از این مدرسه که طبق فرمایش معظم له تربیت تراز خاصی از روحانی و طلبه معمم است، این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را زمینه ساز تغییر ماهیت مدرسه عالی شهید مطهری دانسته اند.

متن کامل این نامه سرگشاده به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدّ ظلّه‌العالی)
سلام علیکم و رحمة الله

احتراماً همان‌گونه که مستحضر هستید شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه سه‌شنبه 24/1/1389 خود مصوّب کرده است که «مدرسه عالی شهید مطهری» به دانشگاه ارتقاء یافته و از این پس تحت عنوان «دانشگاه شهید مطهری» به فعالیت خود ادامه دهد. این در حالی است که از منظر قاطبه طلاب و دانشجویان مدرسه عالی، چنین تصمیمی را نمی‌توان حقیقتاً «ارتقاء» نامید؛ بلکه این مصوّبه اساساً نوعی واپس‌گرایی و عقب‌نشینی از آرمانی است که امام راحل عظیم‌الشأن(رضوان‌الله‌علیه) و حضرتعالی برای این مدرسه عالی ترسیم نموده‌اید. (متن سخنان امام خمینی(ره) و متن کامل بیانات روشنگرانه حضرتعالی در سال 1372 در جمع مسؤولان مدرسه عالی شهید مطهری به پیوست می‌باشد.)

ما طلاب و دانشجویان و دانش‌آموختگان مدرسه عالی شهید مطهری بر این باور بوده و هستیم که بر مبنای فرمایش متین حضرتعالی که تصریح فرمودید «اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین بالحکمه و الموعظه الحسنه بسیار بسیار مفید باشند و تبیین حکیمانه دین و نه تبیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید.» مسؤولان مدرسه و طلاب و دانشجویان آن باید در این سال‌ها وجهه همّت خود را دست‌یابی به این آرمان مقدس و تحقّق نمونه عینی «وحدت حوزه و دانشگاه» قرار می‌دادند.

اما اگرچه بنا به علل مختلفی که قطعاً حضرتعالی نسبت به آنها اشراف دارید، تاکنون چنین هدفی محقّق نشده است، لکن به اعتقاد ما راه حلّ این مشکل، تبدیل «مدرسه عالی» به «دانشگاه» نیست؛ زیرا مسلّماً این «تغییر عنوان» در آینده‌ای نه چندان دور منتهی به «تغییر ماهیّت و هویّت» خواهد شد و دانشگاه شهید مطهری از آنجا که ذاتاً و قانوناً یک «دانشگاه» خواهد بود، دیگر آن ماهیّت بینا‌بین و میانه را نخواهد داشت و نخواهد توانست محلی برای تربیت روحانیانی که مدّ نظر شریف حضرتعالی بوده است باشد و قطعاً نمی‌تواند منادی شعار «وحدت حوزه و دانشگاه» باشد. در حالی که امید و آرزوی ما این بود که از یک سو با بقاء اصل و ریشه این تفکر و آرمان مقدس و از سوی دیگر با مرتفع شدن عوامل اصلی عدم رشد مدرسه، سرانجام روزی شاهد شکوفایی مجدّد این مدرسه عالی و حرکت شتابنده‌ی علمی و معنوی آن در راستای اهداف و آرمان‌های از پیش تعیین شده باشیم.

لذا با عنایت به موارد فوق‌الذکر و عطف به خیزش‌های اصلاح‌گرایانه‌ای که در سال‌های گذشته برای بازگرداندن مدرسه عالی به مسیر درست و منطبق بر نقشه‌ی راه ترسیم شده توسط حضرتعالی صورت گرفت و سعی شد که گزارش‌های آن از طُرُق مختلف به سمع و نظر حضرتعالی نیز برسد، خواهشمندیم:

1.به شورای عالی انقلاب فرهنگی امر بفرمایید که در مصوّبه اخیر خود تجدید نظر نموده و همان عنوان «مدرسه عالی شهید مطهری» را برای این مرکز حوزوی‌- دانشگاهی به رسمیت بشناسند.

2.نمایندهی ویژه‌ای را برای بررسی همه‌جانبه‌ی مشکلات این مدرسه عالی و گزارش علل ضعف و کم‌تحرکی علمی و معنوی آن و نیز ارائه پیشنهادهای عملیاتی جهت رفع نابسامانی‌ها و نقاط ضعف آن تعیین و در صورت صلاحدید، معرفی فرمایید. منوط به اوامر عالی است.

فرصت را غنیمت شمرده و با حضرتعالی به عنوان ولیّ امر مسلمین و نائب بر حقّ امام عصر(ارواحنافداه) تجدید بیعت می‌کنیم و از درگاه خدای متعال، طول عمر با عزّت و سلامت برای حضرتعالی و دوام توفیقات نظام مقدس جمهوری اسلامی را مسألت می‌نماییم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
طلاب، دانشجویان و دانش‌آموختگان مدرسه عالی شهید مطهری
28/1/1389

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48279


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 8:27 عصر | نظرات دیگران()
پیام رهبر معظم انقلاب به اجلاس بین‌المللی خلع سلاح؛
ملّت ایران همه‌ امکانات خود را در مسیر مقابله با سلاح اتمی قرار می‌دهد

خبرگزاری فارس: حضرت آیت الله خامنه‌ای پیامی خطاب به اجلاس بین المللی خلع سلاح در تهران صادر فرمودند.


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
به شما میهمانان محترم که در اینجا گرد آمده اید خوشامد می گویم.
مایه خرسندی است که جمهوری اسلامی ایران امروز میزبان اجلاس بین المللی خلع سلاح است، به امید آنکه از فرصت فراهم آمده استفاده کرده، نتایج ماندگار و ارزشمندی را که از گفتگو و مشورت با یکدیگر به دست می آورید، تقدیم جامعه‌ی بشری نمائید.
اتم شناسی و علوم هسته ای یکی از بزرگترین دستاوردهای بشری است که می تواند و باید در خدمت رفاه ملّت‌های جهان و رشد و توسعه‌ی همه‌ جوامع انسانی باشد. گستره‌ کاربرد علوم هسته ای طیف وسیعی از نیازهای پزشکی، انرژی و صنعتی را پوشش می دهد که هر یک از اهمّیت شایسته ای برخوردار است.به این دلیل می توان گفت که فنآوری هسته ای جایگاه برجسته ای در حیات اقتصادی را به خود اختصاص داده است و با گذر زمان و افزایش نیازهای صنعتی، پزشکی و انرژی به طور فزاینده ای اهمّیت آن بیشتر خواهد شد و به همین میزان، تلاش برای دستیابی به انرژی هسته ای و بهره گیری از آن نیز افزایش می یابد.
ملّت های خاورمیانه که مانند دیگر ملّت های جهان تشنه‌ صلح و امنیّت و پیشرفت اند حقّ دارند که با بهره گیری از این فنآوری جایگاه اقتصادی و موقعیّت برتر نسل های آتی خود را تضمین کنند. شاید یکی از اهداف غبارآلود کردن فضا در مورد برنامه های صلح آمیز هسته ای جمهوری اسلامی ایران این است که مانع از توجّه جدّی ملت های منطقه به این حقّ طبیعی و ارزشمند خود شوند.
طَرفه آنکه، تنها مجرم اتمی جهان اینک به دروغ خود را مدّعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی می کند در حالیکه یقیناً هیچ اقدام جدّی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هسته ای آمریکا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی می توانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بین‌المللی در این زمینه به ویژه ان. پی. تی ،‌ سرزمین اشغال شده‌ فلسطین را به زرادخانه ای مُبدّل سازد که انبوهی از سلاح های هسته ای در آن ذخیره شده است؟
نام اتم به همان میزان که بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشت ترین واقعه‌ تاریخ و بزرگترین نسل کُشی و سوء استفاده از دستاورد علمی انسان نیز است. هر چند که کشورهای متعدّدی اقدام به تولید و انباشت سلاح هسته ای کرده اند که فی نفسه می تواند مقدمه‌ی ارتکاب جُرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، امّا فقط یک دولت مرتکب جُرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریکا است، که ملّت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناکازاکی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
از زمانی که انفجار نخستین جنگ افزارهای هسته ای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناکازاکی فاجعه‌ای انسانی با ابعاد بی سابقه در تاریخ آفرید و امنیّت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی کامل این سلاح ها مورد اِجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هسته ای نه تنها به کشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلکه میان آحاد ملّت، نظامی و غیر نظامی،‌ کوچک و بزرگ،‌ زن و مرد و کهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسل های بعدی نیز خسارتهای جبران ناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتّی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدّی مسلم ترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی قلمداد می گردد.
به لحاظ نظامی و امنیّتی نیز به دنبال دست یابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند که پیروزی در جنگ هسته ای ناممکن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتّی نظامی،‌ خواست مؤکد و مکرر جامعه‌ جهانی برای نابودی این سلاح ها توسط گروه انگشت شماری از دولت ها، که امنیّت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا کرده‌اند، نادیده گرفته شده است.
اصرار این دولت ها برنگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاح ها، که هیچ کاربردی جز ارعاب و ترور دسته جمعی و ایجاد امنیّت کاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمین شده همگانی نداشته و ندارد، ‌استمرار کابوس هسته ای جهان، را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شده‌اند تا هر یک از ابرقدرت ها توان خیالی پیدا کنند که بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساکنان کره خاکی منجمله خودشان را نابود کنند. بی دلیل نیست که این راهبرد، بازدارندگی مبتنی بر، نابودی تضمین شده متقابل، یا دیوانگی نام گرفته است.
برخی از دولت های هسته ای در سال های اخیر از نظریه‌ بازدارندگی در مقابل سایر قدرت های هسته‌ای بر مبنای، نابودی تضمین شده متقابل هم، فراتر رفته اند تا جائی که در راهبرد هسته ای این دولت ها بر حفظ، انتخاب هسته‌ای در برابر تهدیدات متعارف از سوی، ناقضین معاهده عدم اشاعه، تأکید شده است، در حالیکه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرت هایی هستند که، علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هسته‌ای، حتّی در اشاعه عمودی و افقی این سلاح ها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با کمک به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاح های هسته ای و حمایت از سیاست های آن رژیم، در اشاعه‌ی واقعی این سلاح ها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا کرده و منطقه خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدّی روبرو کرده اند و در رأس این دولت ها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریکا است.
جا دارد که کنفرانس بین المللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید و انباشت سلاح هسته ای در جهان، بطور واقع بینانه راهکارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه کند تا بتوان گامی جدّی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات جهانی به پیش نهاد.
به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته ای،‌ دیگر انواع سلاح های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیائی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدّی علیه بشریت تلقی می شوند.
ملّت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملّتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح ها را حس می کند و آماده است همه‌ امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد.
ما کاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفه‌ی همگان می‌دانیم.
سیّدعلی خامنه ای
27/فروردین/1389
1/جمادی الاول/1431
انتهای پیام/

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901280315


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 1:23 عصر | نظرات دیگران()
فرار رهبر اپوزیسیون تایلند با طناب + عکس

سه تن از رهبران مخالفان دولت تایلند با آویزان شدن از طناب، تلاش کردند از طبقه دوم هتل محل اقامت خود بگریزند که دو نفر از آنها توسط پلیس دستگیر شدند.

به گزارش شبکه ایران به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، یکی از رهبران مخالفان دولت تایلند روز گذشته با کمک دیگر معترضان قرمزپوش دولت، با پایین رفتن از طناب توانستاز هتل محل اقامت خود بگریزد.

آسوشیتدپرس در گزارش خود آورده است: "آریسمان پونگ ‌رو آنرونگ" رهبر اصلی مخالفان در تایلندبا استفاده از طناب، خود را از طبقه دوم هتل به پایینرساند وبا حضور در جمعیتی که برای حمایت از وی در پایین ساختمان حضور یافته بودند، با یکی از ماشین‌های موجود در محل متواری شد.

بنابر این گزارش، نیروهای پلیس تایلند، هتل "پارک‌اس‌بی"، محل اقامت رهبران اصلی مخالفان دولت را به محاصره خود درآورده بودند اما هنگامی که نیروهای معترض از محاصره هتل توسط نیروهای ویژه خبردار شدند، به منظورفراری دادن رهبران خود به این هتل یورش بردند و حتی چهار نیروی پلیس را به گروگان گرفتند.

این گزارش حاکیست، ‌علیرغم فرار آریسمان، دو تن از دیگر رهبران مخالفان حین پایین آمدن از طناب، توسط پلیس بازداشت شدند.

از زمان آغاز بحران سیاسی در تایلند و بروز درگیری‌ها در این کشور، دست‌کم 24 تن کشته و 800 تن نیز مجروح شده‌اند.

در عین حال، خبرگزاری فرانسه گزارش داد که یکی از رهبران مخالف دولت تایلند اعلام کرده است که رهبران معترضان قصد دارند روز پانزدهم ماه مه، خود را تسلیم پلیس کنند. "ناتووات سایکور"از رهبران مخالف دولت تایلند با اعلام اینکه روز پانزدهم ماه مه (25 اردیبهشت)،‌ 24 تن ازرهبران تسلیم پلیس خواهند شد، افزود: این افراد جملگی از رهبران مخالف دولت هستند.

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901280383


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 1:22 عصر | نظرات دیگران()


احمد وحدت خواه از سلطنت طلبان فراری با انتشار مطلبی در سایت ضدانقلابی گویانیوز خواستار آن شد که فعالان جریان فتنه موسوم به سبز ، رضا پهلوی را به عنوان رهبر جنبش سبز بپذیرند!



به گزارش حقیقت نیوز ، این سلطنت طلب فراری در همین رابطه نوشت:"امروز نکوهش و انتقاد از محمد رضا شاه دیگر هنر و افتخاری نیست. شهامت سیاسی آنست که قبول کنیم که ما جمهوری اسلامی را به حکومت هرچند غیردموکرات اما همسو با اعتلا و آبروی ایرانیان او ترجیح دادیم.(!)چه مزیتی بر داشتن یک «جمهوری» بر نظام مشروطه پادشاهی وجود داشت و دارد اگر این «جمهوری» هیچ چیزی برای ملت ایران به ارمغان نیاورده باشد؟(!)اینجاست که نقش رضا پهلوی به عنوان هماهنگ کننده همه آزادیخواهان سبز ایرانی که دل در گرو سعادت و خوشبختی مردم خود دارند در حال حاضر از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.(!)هیچ یک از سازمانهای سیاسی و شخصیتهای مبارز نیز در حال حاضر به اندازه رضا پهلوی از فرای این طیف وسیع عقاید و مرامهای سیاسی برای اتحاد و همبستگی میان آنها و نهایتا در مسیر پایان دادن به عمر جمهوری اسلامی عمل و فعالیت نمی کند."

این سلطنت طلب فراری در تمجید از حکومت وابسته و خونریز پهلوی با توهین به ملت ایران مدعی شد:"میراث رضا شاه و محمد رضا شاه برای مردم ما حداقل این بوده است که ایران فراموش شده در تاریخ را که فقط با گربه و فرش آن می شناختند بار دیگر به عنوان ملتی پیشرو، تاریخی و نوجو به جهان معرفی کنند و خواستار سربلندی و سعادت مردم آن بوده اند." (!!)
 
 
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 89/1/27 و ساعت 8:33 عصر | نظرات دیگران()
به مناسبت سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی؛
وقتی رهبر معظم انقلاب به شهید صیاد غبطه می‌خورد

این حقیقتی است که گرچه مردان الهی در همین دنیا با تمام توان مشغول بندگی خدا و خدمت به خلق او می‌شوند، ولی در عین حال در آرزوی شهادت هم می‌سوزند و به حال شهدا غبطه می خورند.

به گزارش رجانیوز، شهید صیاد شیرازی جزو بزرگ ترین شهیدانی است که امت اسلام تقدیم آستان حضرت حق نموده است و زندگی و مرگ او الگویی شایسته برای همگان است.

بر آن شدیم که به بهانه 21 فروردین، سالروز شهادت این مجاهد سرافراز، خاطره ای از مقام معظم رهبری (حفظه الله) را نقل کنیم که هم نشانگر روحیات رهبر عارفمان است و هم نشانگر عظمت آن شهید عزیز.

جناب آقای حسین حیدری (از شاگردان حضرت آیت الله بهاءالدینی) نقل کرده است: « شهادت سپهبد صیاد شیرازی برای رهبر معظم انقلاب خیلی سنگین بود. من همان روز خاک سپاری این امیر شهید محضرشان بودم و خدمتش عرض کردم: وقتی اولین نایب حضرت بقیه‌الله از دنیا رفت، امام علیه السلام به فرزند [نایب]اش محمد بن عثمان نامه تسلیتی مرقوم فرمود و در آن دارد «رُزئت و رُزئنا و اَوحشک و اَوحشنا». درگذشت پدرت، تو و ما را محزون و غمگین کرد و تو و ما از دوری و جدایی او وحشت زده شدیم.

وقتی امام ارواحنا فداه با از دست دادن نایب و یار و بازویش وحشت زده شود، حساب پیشوایان غیرمعصوم معلوم است. و برای تسلی دل معظم له عرض کردم صیاد می بایست در دوران جنگ کشته می‌شد. چون جنگ اسلام و کفر باقی بود، خدا او را نگه داشت و امروز که او با درخواست خودش شهادت را از خدا خواست، شهید می‌شود.

... وقتی اینها را عرض کردم مقام معظم رهبری دو مرتبه فرمود : خوشا به حالش! که حقیر حالت غبطه خوردن به حال صیاد را نه در کلام که گویا در برق چشم رهبر معظم می دیدم. او علاقه به این سردار رشید اسلام را با بوسیدن چهره گلگونش و بوسه زدن به تابوت حامل پیکر پاک او نشان داد.»
(منبع: سیری در آفاق، انتشارات تهذیب، صفحات 215 و 216)


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/22 و ساعت 2:4 صبح | نظرات دیگران()

دیدار خانواده کامرانی با رهبر معظم انقلاب

 

خانواده ی مرحوم کامرانی پیش از آغاز سال نو با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
 
به گزارش سرویس سیاسی جهان، اخبار رسیده حاکی از آن است که خانواده ی مرحوم کامرانی - یکی از قربانیان واقعه ی کهریزک - در روزهای پایانی سال 88 با رهبر معظم انقلاب دیدار داشته اند.

برخی از خانواده های قربانیان این واقعه ی دردناک، پیش از این اظهار داشته بودند که در امر پیگیری  مسائل مربوط به کهریزک، آیت الله خامنه ای از همه ی مسؤولان قاطعانه تر برخورد کرده اند.

در حالی که دادگاه های مربوط به واقعه کهریزک، در حال برگزاری است، به نظر می رسد  از طرفی نقش مسببین اصلی این حادثه ی غمبار که با راه اندازی فتنه، باعث ریختن خونهایی از هر دو طرف وارد در این ماجرا شدند، غیر قابل چشمپوشی است و از سویی دیگر نقش مسؤولانی که نسبت به فرمان تعطیلی فوری بازداشتگاه کهریزک که بوسیله مقام معظم رهبری صادر شد، اهمال نمودند نیز غیر قابل انکار می نماید.     
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:43 صبح | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4   5   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا