شریعتمداری - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
تحلیل حسین شریعتمداری از پروژه "توبه خاتمی"
خاتمی می خواهد نیاز خود را به عنوان امتیاز بفروشد
خیانت کار بعد از مکافات می تواند در میان مردم به زندگی عادی خود ادامه دهد، ولی بدیهی است که مجرمان را پیشنماز نمی کنند و به امور حساس نمی گمارند.
حسین شریعتمداری امروز هم با یادداشتی در کیهان خبر از فاز جدیدی از فتنه فتنه گران داد. به ههمین مناسبت این یادداشت را تقدیم حضور خوانندگان گرامی صراط می کنیم.

یادداشت امروز در پی آن است که با استناد به شواهد و قرائن موجود، تصویری گویا از اردوگاه فروپاشیده فتنه گران ارائه دهد. در ترسیم تابلوی پیش روی از برخی اخبار موثق ولی ناگفته و منتشر نشده نیز استفاده شده است. اخباری که شماری از افراد نزدیک به اردوگاه فتنه با احساس مسئولیت دینی و ملی و به قید غلیظ و شدید برای مخفی ماندن نام خویش در اختیار نگارنده گذاشته اند. این تابلو که در پی ترسیم آن هستیم فقط چند صحنه از اردوگاه یاد شده را به نمایش می گذارد و شرح بیشتر به فرصتی یا فرصت های دیگر موکول می شود. ترسیم این تابلو، از آن روی اهمیت دارد که این روزها سران فتنه و رسانه های بیرونی حامی فتنه نعل وارونه می زنند و بعید نیست برخی از ساده اندیشان نیز «ردپا» را دیگرگونه تلقی کنند!

1- استاد دانشکده پزشکی در آزمون بالینی دانشجویان پزشکی از دانشجویی پرسید؛ فرض کنید بیمار شما به عمل جراحی نیاز دارد و باید او را با استفاده از داروی هوش بری کلروفرم بیهوش کنید، چه میزان از این دارو برای هوش بری او به کار می برید؟ و چگونه؟ دانشجو در پاسخ گفت؛ ابتدا 4 قاشق غذاخوری از محلول کلروفرم به او می خورانیم و بعد... استاد ابرو درهم کشید و دانشجو با نگاه به چهره استاد متوجه شد که جواب به خلاف داده و در خلاف گویی به گزاف هم رفته است، با عجله گفت؛ استاد! اجازه بدهید کمی فکر کنم و استاد شانه بالا انداخت و گفت؛ باید پیش از این فکر می کردی، متاسفانه بیمار شما با همان تجویز اولیه، فوت کرده و جان به جان آفرین داده است!
در اظهارنظر سران فتنه و مواضع آنان که این روزها و هر از چندگاه بر زبان می آورند و یا - به فرموده!- بر کاغذ می دوانند دقت کنید. تمامی آنها در یک نقطه اشتراک نظر دارند، اگرچه این نکته را به تلویح و نه تصریح ابراز می دارند. آن نکته این که می دانند پروژه فتنه در اولین فاز حرکت آن که تجویز مثلث بیرونی آمریکا، انگلیس و اسرائیل بود، مرده است و از آنجا که سران فتنه هویت خویش را آشکارا و بی پرده- و در توهم پیروزی- به مثلث یاد شده گره زده بودند، اکنون باور کرده اند با مرگ فتنه، آنها نیز مرده اند و یا اگر نمرده باشند، دستکم این که دچار مرگ مغزی شده اند و زندگی نباتی دارند! مدیریت بیرونی فتنه هم درباره سران فتنه دقیقاً به همین باور رسیده است. بعد از حماسه های بی نظیر 9 دی و 22بهمن 88 مدیران بیرونی فتنه که تا آن هنگام وانمود می کردند همه تخم مرغ های خود را در سبد سران فتنه نهاده اند، به یک چرخش یکصدو هشتاد درجه ای دست زدند که قطع امید کامل آنها از کارآمدی فتنه را اعلام می کرد. اوباما از ضرورت مذاکره با ایران سخن گفت، هیلاری کلینتون با عجله به منطقه سفر کرد و پروژه «ایران هراسی» را با جدیت بیشتری پی گرفت. ترساندن کشورهای همسایه از ایرانی که تا چند هفته قبل پایان اقتدار آن را فریاد می زدند. ضرورت تحریم ایران- این دفعه نه به گفته و خواسته شیرین عبادی برای حمایت از اصلاح طلبان بلکه- با هدف وادار کردن ایران مقتدر به مذاکره با 1+5 پیش کشیده شد. نتانیاهو در اعلام شکست فتنه تردیدی به خود راه نداد. شبکه فاکس نیوز-ارگان پنتاگون- در اقدامی بی سابقه از حضور جمعیت چند میلیونی به حمایت از جمهوری اسلامی ایران و محکومیت فتنه گران در راهپیمایی 22بهمن خبر داد. واشنگتن پست اوباما و متحدانش را به اتهام سرمایه گذاری بی نتیجه و پرهزینه روی موسوی و خاتمی و کروبی، ملامت کرد. گروههای ضدانقلاب که تا آن هنگام در ائتلاف با سران فتنه بودند، درباره بی عرضگی آنها گفتند و نوشتند و...

در مصر باستان، غلامان و کنیزان فرعون را همراه با جسد او دفن می کردند و براین باور بودند که زندگی چاکران فرعون فقط در کنار او قابل تعریف است و پس از مرگ فرعون، آنها نیز مرده اند و باید در جوار او به خاک سپرده شوند. خدا بر درجات امام راحل ما بیفزاید که از آمریکا با عنوان فرعون جدید، یاد می کردند و در جایی دیگر خطاب به کسانی که با خیانت به ملت و برای کسب قدرت دست به دامان آمریکا شده اند، می فرمود «ابرقدرت ها، آن لحظه ای که منافعشان اقتضا کند، شما و قدیمی ترین وفاداران و دوستان خود را قربانی می کنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد» صحیفه امام(ره) جلد 20 ص .329

2- در این نوشته محدود، نوبت به موسوی و کروبی نمی رسد. پرداختن به شرایط کنونی آن دو را به فرصت دیگری موکول می کنیم. اما، به عنوان نمونه و فقط به عنوان نمونه در داستان زیر دقت کنید. داستانی عبرت آموز و ترحم برانگیز نسبت به پایان کار کسانی که در پایان کار خویش اندیشه نکردند. بعد از حضور عده ای در مقابل منزل آقای کروبی و اعتراض به اظهارات دشمن پسند وی که ظاهراً با پاشیدن رنگ به در و دیوار محل سکونت او نیز همراه بود، آقای موسوی در حالی که از شنیدن این خبر به شدت عصبانی شده و کنترل خود را از دست داده بود، خطاب به چند تن از اطرافیان می گوید؛ «این یک توطئه از قبل طراحی شده برای خراب کردن من است»! چرا...؟! آقای موسوی در ادامه می گوید «این عده با شعار دادن علیه آقای کروبی و رنگ پاشیدن به در خانه او قصد داشته اند که بگویند آقای کروبی مهم تر از من است(!!) اگر چنین قصدی نداشتند، چرا علیه من شعار ندادند و چرا به در و دیوار خانه من رنگ نپاشیدند»؟!

این ماجرا که فقط یک نمونه از دهها و شاید صدها نمونه مشابه دیگر است، و با چند دست به ما رسیده است - و در صحت آن تردیدی نداریم- به وضوح نشان می دهد که آقایان از کجا به کجا رسیده اند؟ و چی فکر می کردند و چی شده است؟! به اظهارنظرهای آقایان موسوی و کروبی در این روزها توجه کنید. ناسزاگویی ها و پرده دری های آنان علیه نظام، قبل از آن که با هدف به قول خودشان «مبارزه در بستر -به اصطلاح- جنبش سبز»! باشد، رقابت با یکدیگر برای ابراز وجود است و هر یک از آنها با ناسزاگویی بیشتر علیه نظام اسلامی و ارزش های دینی و برجان نشسته مردم تلاش می کنند حساسیت بیشتری برانگیخته و شعارهای بیشتری علیه خود کسب کنند! تا از این طریق بر دیگری فخر بفروشند که اگر من- همان من که امام(ره) می فرمود شیطان است- از تو مهم تر نبودم، شعارها بر ضد من- باز هم همان من- بیشتر از تو نبود! آیا نمی بینید که علی رغم بی محلی مردم، هر روز بر غلظت ناسزاها می افزایند؟! شما را به خدا کسب و کار جدید آقایان را ملاحظه بفرمائید!

3- آقای خاتمی اما، بعد از شکست فتنه و رسوایی حاصل از همراهی آشکار با مثلث بیرونی آمریکا، انگلیس و اسرائیل، راه دیگری را برگزیده است. در اظهارات اخیر وی دقت کنید؛
«ما قانون اساسی را قبول داریم»، «ما خواهان براندازی نظام نیستیم و خواست ما حفظ نظام است»! «اصرار ما این بوده و هست که باید در چارچوب قانون عمل کنیم»! «حرف ما اصلاح طلبان بازگشت به کل قانون اساسی و پذیرش داوری آن است»!

این سخنان از کسی است که در جریان فتنه، همراه و همصدا با سایر سران فتنه و با پیروی از فرمول جرج سوروس صهیونیست- بعد از دوبار ملاقات با وی- و نسخه مایکل لدین و جین شارپ و ریچارد دورتی عمر نظام اسلامی را پایان یافته می دانست، از پاره کردن عکس حضرت امام(ره)، اهانت به عاشورای حسینی(ع) حمایت می کرد، برای «جمهوری ایرانی» به جای «جمهوری اسلامی ایران» سینه چاک می کرد، به پیروی آشکار از دستور دیکته شده آمریکا و انگلیس و اسرائیل، در شیپور فریب و مضحک ادعای «تقلب 11 میلیونی در انتخابات»! می دمید، با منافقین، بهایی ها، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها و تمامی گروههای ضد انقلاب و دشمنان اسلام و امام(ره) در ائتلاف بود و... حالا چه شده و غیر از شکست رسوایی برانگیز فتنه آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی چه اتفاق- از نظر آقای خاتمی- غیر منتظره ای رخ داده است که ایشان به یاد قانون اساسی و نظام و جمهوری اسلامی و امام(ره) و... افتاده است؟!

خاتمی در پی آن است که دست های خود را بالا ببرد، بی آن که هزینه خیانت خود را بپردازد و مجازات وطن فروشی خویش را تحمل کند! طرفه آن که می خواهد «نیاز» خود را به عنوان «امتیاز» بفروشد.آیا نظام و مردم می پذیرند؟ معلوم است که پاسخ منفی است. کسی مانع توبه او نیست، چرا که توبه مجرمان و خیانت کاران -اگر موفق به توبه شوند- از بار گناه آنان نزد خدای رحیم و رحمان می کاهد، اما خیانت- مخصوصاً خیانت به اسلام و مردم مسلمان، آنهم در همراهی با بیگانگان- نمی تواند بی مجازات و مکافات باقی بماند، چرا که کمترین آثار سوء آن، تجری به خیانت از سوی افراد مشابه در حال یا آینده و تلقی کم هزینه بودن توطئه از سوی دشمنان است. خیانت کار بعد از مکافات می تواند در میان مردم به زندگی عادی خود ادامه دهد، ولی بدیهی است که مجرمان را پیشنماز نمی کنند و به امور حساس نمی گمارند.

4- اما، دست بالا بردن و تسلیم خاتمی- ولو به ظاهر- برای یکی دیگر از دست اندرکاران ناخوشایند است، او به خاتمی هشدار می دهد که اگر دست های خود را بالا ببری، در یک بازی «باخت- باخت» وارد شده ای، چیزی به دست نمی آوری و همه چیزت را هم از دست می دهی! این در حالی است که شخص هشداردهنده، خود مدتی است دست ها را به صورت «نیمه بالا» درآورده است. یکی به نعل می زند و یکی به میخ. او می داند که فریب اولیه مردم به بهانه تقلب در انتخابات کارگر نبوده است، کف خیابان را به دلیل هوشیاری کسانی که با خوشبینی فریب خورده بودند، از دست داده اند. فتنه با شکست قطعی روبرو شده است. حامیان بیرونی حاضر به سرمایه گذاری روی ورشکستگان نیستند. موسوی و کروبی از مصرف افتاده اند، این دو در حلقه تنگ ضد انقلاب تابلودار قابل تعریف هستند و... پس چرا خاتمی را زینهار می دهد که مبادا دست های خود را بالا ببرد؟! این حکایت دیگری دارد که به آن خواهیم پرداخت. ان شاءالله.

5- و بالاخره، سخنی هم با برخی از دوستان- فقط شمار اندکی از آنان- در میان است که به هوش باشند و خدای نخواسته در زمین دشمن بازی نکنند. فتنه و سران فتنه از نفس افتاده اند و این روزها در محافل بزمی خود پز رزمی می دهند و مثلا درباره تجمع اعتراض آمیز در فلان روز و فلان محل خبر می دهند. نه این که مردم و مسئولان مربوطه، هوشیار و پی گیر نباشند، بلکه سخن آن است که این ترفندها فقط برای ابراز وجود است. باید مراقب شکل های دیگری از توطئه بود.
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/2/6 و ساعت 5:23 عصر | نظرات دیگران()

افشاگری جدید شریعتمداری علیه شیرین عبادی

 

دادگاه رسیدگی به شکایات شیرین عبادی علیه روزنامه کیهان صبح روز یکشنبه 29/1/89- دیروز- در دادگاه کیفری 76 به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور اعضای هیئت منصفه، برگزار شد.
در ابتدای این جلسه صالح نیکبخت بی آن که در پرونده سمتی داشته باشد و به روالی غیرعادی با عنوان وکیل «انجمن دفاع از زندانیان سیاسی» پشت تریبون رفت و نزدیک به یک ساعت به فحاشی و ناسزاگویی های بعضا رکیک علیه مدیر مسئول کیهان پرداخت که با تذکرات پی درپی رئیس دادگاه و اعضای هیئت منصفه روبرو شد. رئیس دادگاه بارها از وی خواست به طرح شکایت خود بپردازد و از فحاشی علیه مدیر مسئول کیهان خودداری کند که شریعتمداری با اجازه از رئیس دادگاه گفت؛ ملاحظه می فرمائید که ایشان به شدت از عصبانیت می لرزند. من برای سلامتی ایشان نگرانم ضمن آن که در ناسزاهای آقای صالح نیکبخت به بنده هیچ فحش جدیدی که قبلا از سوی رادیوهای بیگانه و گروه های ضد انقلاب علیه بنده مطرح نشده باشد وجود ندارد و من به ناسزا شنیدن از اینگونه افراد و جریانات عادت دارم!
بعد از سخنان صالح نیکبخت که می کوشید اسناد مربوط به حمایت خود از تروریست ها و مخصوصا گروهک عبدالمالک ریگی- که در جلسه قبلی دادگاه از سوی حسین شریعتمداری با ذکر مأخذ ارائه شده بود- را انکار کند. رئیس دادگاه از مدیر مسئول کیهان خواست به دفاعیات خود در مقابل شکایت های عدیده شیرین عبادی بپردازد.
شریعتمداری در آغاز سخن با اشاره به اظهارات صالح نیکبخت گفت، اجازه می دهید فقط به چند جمله ای که ایشان درباره پرونده گفت پاسخ دهم، ضمن آن که ابدا به فحاشی های وی نمی پردازم.
رئیس دادگاه از شریعتمداری خواست که به شکایات شیرین عبادی بپردازد و پاسخگویی به اظهارات صالح نیکبخت را به جلسه بعدی موکول کرد. مدیر مسئول کیهان گفت پس اجازه بدهید بگویم که برخلاف اظهارات آقای صالح نیکبخت، که هرگونه ارتباط انجمن دفاع از زندانیان سیاسی با بیگانگان را نفی می کند، یکی از اعضای این انجمن بنام «علی-الف» به جرم ارتباط با افسر سازمان «سیا» در دوبی تحت تعقیب قرار گرفته و یکی دیگر از اعضای اصلی همین انجمن در مرکزی که الیزابت چنی، دختر دیک چنی معاون وقت جرج بوش در دوبی دایر کرده بود آموزش دیده است و اسناد دریافت کمک های مالی آقایان از کشورهای بیگانه هم در دست می باشد.
شریعتمداری در ادامه به دفاعیات خود درباره شکایات شیرین عبادی پرداخت و اسناد تکان دهنده ای از همکاری شیرین عبادی با صهیونیست ها و علت اصلی اعطای جایزه صلح نوبل به وی ارائه کرد. وقتی مدیر مسئول کیهان، اسناد یاد شده را به ترتیب و با ذکر مأخذ ارائه می کرد، چند تن از وکلای مدافع شیرین عبادی و برخی شاکیان دیگر در اقدامی که تأمل برانگیز به نظر می رسید سعی در پیشگیری از ارائه این اسناد داشتند. ابتدا یکی از وکلای شیرین عبادی بدون کسب اجازه از دادگاه- که روال جاری دادگاه است- گفت؛ چرا شریعتمداری متن این اسناد را ارائه نمی دهد که مدیر مسئول کیهان در پاسخ گفت؛ بنده که همه این اسناد را برای ارائه به دادگاه آورده ام. وکیل نامبرده گفت مثلا به دریافت 15هزار دلار اشاره کرده اید، سندش را بدهید که شریعتمداری اعتراف شیرین عبادی به دریافت 15هزار یورو از فرانسه را به نقل از خود وی در مصاحبه با یک نشریه فرانسوی قرائت کرد و خطاب به وکیل شیرین عبادی گفت؛ ضمنا قیمت را پائین نیاورید 15هزار یورو بوده است نه دلار، ضمن آن که این مبالغ برای ایشان بسیار ناچیز است و بنده اسناد فراوان دیگر نیز در همین جلسه ارائه خواهم کرد.
در طول دفاعیات مدیر مسئول کیهان وکلای مدافع عبادی، باقی و مشایی بارها سخنان وی را قطع کردند که شریعتمداری با خونسردی گفت؛ اگر قصد دارید از ارائه اسناد جلوگیری کنید، مطمئن باشید که آنها را ارائه خواهم کرد و اگر قصد دارید عرایض بنده را قطع کنید، من از هر جا که قطع کرده اید شروع می کنم.
بعد از چند دقیقه دیگر، وقتی مدیر مسئول کیهان اسناد همکاری آشکار شیرین عبادی با مراکز صهیونیستی را ارائه می کرد یکی از وکلای وی با قطع سخنان مدیر مسئول کیهان گفت؛ این مطالب قبلا در کیهان چاپ شده است که شریعتمداری در پاسخ گفت؛ اگر در کیهان چاپ نشده بود که شکایت نمی کردید. من به همه اظهارات شما با سکوت کامل گوش کردم. چرا شما از سخنان من به اضطراب افتاده اید؟ باید مردم بدانند خانم شیرین عبادی که صهیونیست ها و آمریکایی ها او را «بانوی صلح ایران»! می نامند، چه کاره است؟
خلاصه ای از دفاعیات
یکی از موارد شکایت عبادی از کیهان مربوط به مقاله ای تحت عنوان «اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟!»- به تاریخ 2/6/87- بود که عبادی پس از آن مدعی شده بود هیچگاه از سرکوب انقلاب مردم ایران در سال 56 و 57 حمایت نکرده و جان نثار شاه نبوده است.
در این زمینه شریعتمداری نسخه ای از روزنامه رستاخیز- ارگان حزب «شاه ساخته» رستاخیز- به تاریخ سوم بهمن ماه سال 1356 را به دادگاه ارائه کرد که اهانت شیرین عبادی به شهدای قیام 19دی 56 و اعلام جان نثاری وی برای شاه در آن درج شده بود.
یکی دیگر از بندهای مورد شکایت عبادی، افشای حمایت وی از «همجنس گرایی» بود. شریعتمداری در دفاعیات خود به ماجرای اعطای جایزه به اصطلاح صلح نوبل به عبادی در سال 2003 اشاره کرد. در این سال عبادی و پاپ بر سر تصاحب این جایزه رقابت داشتند اما به اعتراف سخنگوی سوئدی هیئت انتخاب کننده برندگان جایزه صلح نوبل، مزیت عبادی نسبت به پاپ این بوده که وی برخلاف پاپ، همجنس گرایی را به رسمیت می شناسد و از روابط نامشروع و پیش از ازدواج زنان حمایت می کند.
مدیرمسئول کیهان در این زمینه اسناد دیگری از جمله مصاحبه عبادی با سی ان ان در سال 2003 و گفت وگوی وی با روزنامه ایندیپندنت را مورد اشاره قرار داد که در هر دوی آنها خود وی آشکارا به حمایتش از همجنس گرایی اعتراف می کند. نکته جالب دیگر در این میان توجیه عبادی بود که همجنس گرایی را مسئله ای ژنتیک می داند و معتقد است کسی را برای یک اقدام ژنتیکی نمی توان مجازات کرد! شریعتمداری با اشاره به این استدلال سخیف، در دفاعیه خود اعلام کرد؛ کاش این نظریه علمی! و مشعشع در زمان قوم لوط ارائه می شد تا آن قوم فلک زده به خاطر اعمال زشت و شنیع خود دچار عذاب الهی نمی شدند! از دیگر موارد شکایت عبادی علیه کیهان مسئله حمایت وی از حزب صهیونیستی بهائیت بود.
شریعتمداری در این باره دادگاه را به بیانیه رسمی کمیته صلح نوبل درباره جایزه عبادی ارجاع داد که متن کامل آن در سایت مؤسسه نوبل موجود است. در این بیانیه به صراحت یکی از دلایل برنده شدن عبادی، حمایت آشکار و خاص وی از بهائیان عنوان شده است.
مدیرمسئول کیهان در ادامه به برخی از اظهارات رسمی عبادی در مجامع و رسانه های خارجی در دفاع از این حزب صهیونیستی اشاره کرد.
و حمایت عبادی از بهائیت را چنان واضح و آشکار خواند که «بیت العدل»- مرکز بهائیان واقع در شهر حیفای فلسطین اشغالی بیانیه ای در دفاع از عبادی صادر کرده و او را به خاطر شجاعتش در دفاع از بهائیت ستود!
مدیرمسئول کیهان در مورد «وطن فروشی» عبادی به مجموعه ای از اظهارات ضدایرانی و ضدمردمی وی در صحنه جهانی اشاره کرد و از دادگاه پرسید به راستی اگر اینها «وطن فروشی» نیست، پس چیست؟
شریعتمداری در این بخش به برخی از سخنان عبادی اشاره کرد که طی آنها از آمریکا و سایر کشورهای زورگو می خواهد فشار بیشتری به ایران وارد کنند، تحریم ها را شدت ببخشند، دارایی های ایران را بلوکه و روابط سیاسی خود را کاملاً قطع کنند و...
مدیرمسئول کیهان در ادامه افزود، غلظت این اظهارات ضدایرانی تا جایی است که حتی خارجی ها را به تعجب وا می دارد.
مدیرمسئول کیهان در ادامه دفاعیات خود به سیاست صهیونیستی اعطای جایزه نوبل اشاره کرد و اینکه این جایزه به طور سیستماتیک به افرادی اعطا می شود که در راستای منافع آمریکایی-صهیونیستی گام بردارند و شیرین عبادی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
گفتنی است که تمامی اسناد ارائه شده از سوی مدیر مسئول کیهان برگرفته از اظهارات خود شیرین عبادی و محافل خارجی همسو و حامی وی بود.
لازم به توضیح است متن کامل دفاعیات حسین شریعتمداری طی روزهای آینده و در چند شماره منتشر خواهد شد.

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdceef8zvjh87fi.b9bj.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/30 و ساعت 9:21 عصر | نظرات دیگران()


حسین شریعتمداری : اوباما و غلط های زیادی !

واین برگرگفته بود:ایران رابه عنوان یک ملت باید نابود کرد!

 

ساعت 8 و 15 دقیقه روز دوشنبه 6 اوت 1945- 15 مرداد 1324- هواپیمای آمریکایی 29-B که با دستور مستقیم هری ترومن- رئیس جمهور وقت آمریکا- به پرواز درآمده بود یک فروند بمب اتمی 9000 پوندی با نام رمز «پسر کوچک-LITTLE BOY» را بر فراز شهر هیروشیما رها کرد.

 

 

ساعت 8 و 15 دقیقه روز دوشنبه 6 اوت 1945- 15 مرداد 1324- هواپیمای آمریکایی 29-B که با دستور مستقیم هری ترومن- رئیس جمهور وقت آمریکا- به پرواز درآمده بود یک فروند بمب اتمی 9000 پوندی با نام رمز «پسر کوچک-LITTLE BOY» را بر فراز شهر هیروشیما رها کرد. حرارت تولید شده از این بمب چند میلیون درجه سانتیگراد بود. این گرمای عظیم همه آنچه را که تا شعاع 5/1 کیلومتری محل اصابت بمب قرار داشت، به طور کامل ذوب کرد. بمب اتمی رها شده بر فراز هیروشیما در لحظه اصابت جان بیش از 90 هزار نفر از مردم این شهر را گرفت و ده ها هزار نفر دیگر تا پایان همان سال -1945- بر اثر جراحات وارده جان باختند. صدها هزار نفر نیز طی چند دهه اخیر و در پی آثار تخریبی آن بمباران اتمی، معلول و همراه با بیماری های صعب العلاج به دنیا آمده اند. 3 روز بعد از بمباران هیروشیما، آمریکایی ها دومین بمب اتمی با همان مختصات و با اسم رمز «مرد چاق-FAT MAN» را بر فراز شهر ناکازاکی رها کردند و تلفات مشابهی به بار آوردند که رقم انسانی این دو بمب اتمی در اولین دقایق پس از اصابت 220 هزار نفر بوده است.
بازخوانی پرونده بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نشان می دهد که آمریکایی ها تا چه اندازه وحشی، خونریز، بی رحم و فاقد کمترین ارزش های اخلاقی و انسانی هستند. این وحشی گری تاکنون در تمامی دولت های بعدی آمریکا نیز به وضوح دیده شده است. هیچ یک از دولت های آمریکا طی 65 سال گذشته نه فقط آن جنایت هولناک را محکوم نکرده اند بلکه ادعا می کنند با بمباران هیروشیما و ناکازاکی به جنگ جهانی دوم خاتمه داده و از کشتار بیشتر در جریان جنگ یاد شده جلوگیری کرده اند! این ادعای مسخره و برخاسته از خوی وحشی گری دولت های آمریکا در حالی است که جنایت هیروشیما و ناکازاکی بعد از قطعی شدن پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم صورت پذیرفته بود. زیرا از 3 دولت محور آلمان، ایتالیا و ژاپن که در مقابل متفقین قرار داشتند، دولت های آلمان و ایتالیا در ژوئن 1945- خرداد 1324- یعنی نزدیک به 2 ماه قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی، بدون قید و شرط تسلیم شده بودند، هیتلر، رهبر آلمان نازی در پناهگاه خود دست به خودکشی زده و موسولینی رهبر ایتالیا بازداشت و به جوخه آتش سپرده شده بود و ژاپن درباره شرایط تسلیم با متفقین در حال رایزنی و گفت و گوی رسمی بود. بنابراین در حالی که دو کشور اصلی و قدرتمند در ائتلاف محور، بی آن که از بمب اتمی علیه آنها استفاده شود، تسلیم شده بودند، به کارگیری سلاح اتمی برای وادار کردن ژاپن به تسلیم- آنگونه که دولت های آمریکا ادعا می کنند- با هیچ تاکتیک جنگی و منطق نظامی قابل توجیه نبوده و نیست و این حرکت وحشیانه آمریکا برای همیشه به عنوان یک داغ ننگ بر پیشانی دولت های آمریکا باقی است.
گفتنی است، ژنرال «هنری آرنولد» فرمانده ارتش آمریکا و نیروی هوایی این کشور در دولت ترومن تاکید می کند «همیشه به نظر ما اینطور می رسید که ژاپنی ها در هرحال سقوط می کردند و فرقی نمی کرد که از بمب اتمی استفاده شود یا نشود» و ژنرال «ویلیام لیهی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا اعتراف می کند که «ژاپن قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی شکست خورده و آماده تسلیم بود. ژاپنی ها از دو ماه قبل یعنی ژوئن 1945 برای تسلیم اعلام آمادگی کرده و با ما در حال مذاکره بودند، بنابراین احساس من آن است که استفاده ما از بمب اتمی چیزی شبیه برخورد آدم های وحشی و قرون وسطایی بود». درباره این جنایت هولناک اگرچه گفتنی های فراوان دیگری نیز هست که شنیدن آن نشان می دهد مقایسه این جنایت با «برخورد آدم های وحشی و قرون وسطایی» که در اعترافات ژنرال لیهی آمده، بسیار محترمانه!! است ولی از آن میان تنها به دو نکته دیگر بسنده می کنیم، و آن این که؛ آمریکایی ها پروژه تولید بمب اتمی را با نام «پروژه منهتن» از مدت ها قبل کلید زده بودند و این پروژه در ژانویه 1945 به نتیجه رسیده بود. «جک مدیگان» مشاور وقت وزارت جنگ آمریکا اعتراف می کند که «دانشمندان آمریکایی آزمایش های اولیه خود را با تزریق پلوتونیوم به بیماران و زندانیان و بدون اطلاع آنها آغاز کردند» و در ژانویه 1945، پروژه منهتن با تولید بمب هسته ای به موفقیت رسید و تاکید می کند که «بمب اتمی تولید شده نیاز به آزمایش داشت و چنانچه نتیجه آزمایش موفقیت آمیز بود، دیگر نیازی به ادامه تحقیق نبود و فرصت آزمایش نیز همیشه به دست نمی آمد»! تا همین جا میزان اعتقاد دولت های آمریکا به انسانیت و حقوق بشر و ده ها ادعای دهان پرکن دیگر را ارزیابی کنید! تا به نکته دوم که فقط «یک حرف از آن هزاران است» بپردازیم.
روز 20 ژوئن 1945 شورای عالی سیاستگذاری جنگ ژاپن که با حضور امپراتور، وزیر خارجه و فرماندهان نیروهای دریایی و هوایی ژاپن تشکیل شده بود با تسلیم ژاپن مشروط به باقی ماندن نظام امپراتوری- یعنی درخواستی که بعد از پایان جنگ نیز متفقین پذیرفتند- موافقت می کنند و این موافقت را رسما به اطلاع متفقین می رسانند، اما آمریکا خواستار تسلیم بدون قید و شرط می شود. برخی از ژنرال های آمریکایی از مخالفت آمریکا با درخواست تسلیم ژاپن- با حفظ امپراتوری- تعجب می کنند، چرا که تسلیم با حفظ نظام امپراتوری ژاپن، خواسته قبلا اعلام شده آمریکا بود!
سه هفته قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی- اواسط جولای 1945- ژنرال «رالف بارد» معاون فرمانده نیروی دریایی آمریکا با ارسال نامه ای رسمی برای «استیسون» وزیر جنگ، ضمن اشاره به تلفات انسانی سنگین و هولناک بمب اتمی و با تاکید بر درخواست ژاپن برای تسلیم، و ضرورت «بازی عادلانه»! توصیه می کند اکنون که تصمیم برای بمباران اتمی ژاپن در حال قطعی شدن است، بهتر است «اطلاعات لازم درباره قدرت تخریبی بمب اتمی اعلام شود» و نتیجه می گیرد که «ژاپن در حال تسلیم به طور قطع بعد از اطلاع از قدرت تخریبی بمب های اتمی، بدون قید و شرط تسلیم خواهد شد.» اما این توصیه کمتر وحشیانه از سوی «ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا رد می شود و انتشار هرگونه اطلاعات درباره بمب اتمی ممنوع اعلام می شود. ژنرال «رالف بارد» بعدها در خاطرات خود نوشت: «رد پیشنهاد وی تردیدی باقی نمی گذارد که ادعای آمریکا درباره استفاده از بمب اتمی برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم، فقط می تواند یک شوخی تلخ - BITTER JOKE- باشد و انگیزه اصلی در این جنایت هولناک، آزمایش تلفات انسانی بمب اتمی و ایجاد رعب و وحشت از قدرت آمریکا در جهان بوده است و....»
آنچه گذشت، تنها شرح مختصر و البته مستندی بود از جنایت هولناک آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی و انگیزه دولتمردان آمریکا از آن جنایت وحشیانه. آیا هیچ انسانی که کمترین بویی از انسانیت - دین و اخلاق و آزادگی و جوانمردی پیشکش!- برده باشد را می توان یافت که دولتمردان آمریکایی را وحشی، آدمکش، حیوانات درنده زنجیر گسیخته و جنایتکاران حرفه ای نداند؟! ممکن است گفته شود که این جنایت را دولتمردان وقت آمریکا - دوران ریاست جمهوری ترومن - مرتکب شده اند و نمی توان همه دولتمردان آمریکایی را اینگونه تلقی کرد! که باید گفت؛ اگرچه می توان برخی از دولتمردان آمریکایی را بیرون از این قاعده دانست ولی اولاً؛ تعداد آنها بسیار اندک بوده و هست و ثانیاً؛ این عده اندک فقط یک استثناء در مقابل قاعده کلی هستند که شرح آن به درازا می کشد. اما اوباما، رئیس جمهور کنونی آمریکا بی تردید و به یقین یکی از همان دولتمردان وحشی آمریکاست. تعجب نکنید، بخوانید!
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در شماره روز سه شنبه 17 فروردین 89- 6 آوریل 2010- به نقل از اوباما در مصاحبه با این روزنامه نوشت «من به عنوان رئیس جمهور آمریکا متعهد می شوم که آمریکا هرگز از سلاح هسته ای علیه رقبای خود که این سلاح را در اختیار ندارند و به مقررات منع گسترش تسلیحات اتمی احترام می گذارند، استفاده نکند... البته کشورهای خارج از این معیار، مانند ایران از استثناهای این مقررات جدید خواهند بود»!
اوباما، رئیس جمهور مدعی حقوق بشر آمریکا در این مصاحبه که بازتاب جهانی گسترده ای داشته و خشم بسیاری از مجامع رسمی و ملت ها را برانگیخته است، با تلویحی نزدیک به تصریح، مردم ایران را به حمله اتمی تهدید می کند. اکنون با توجه به شرح مختصری که از جنایت وحشیانه و هولناک بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی گذشت، چه احساسی نسبت به اوباما دارید و آیا در پس آن لبخندهای مصنوعی، جانوری درنده، وحشی و زنجیرگسیخته ای را نمی بینید که کمترین نشانه ای از انسان و انسانیت ندارد؟! آدم نمایی که صد البته، حماقت او خیلی بیشتر و غلیظ تر از وحشی بودن اوست. وقتی اوباما با شعار «تغییر» و پز حقوق بشری و صلح طلبی به ریاست جمهوری آمریکا رسید، کیهان با بهره گیری از آموزه های امام راحل(ره) و خلف حاضر او درباره ماهیت آمریکا با تیتر «آن باز در لباس کبوتر آمد!» به استقبال ریاست جمهوری او رفت و هنگامی که در نقاب صلح دوستی از مذاکره با جمهوری اسلامی ایران سخن گفت؛ رهبر معظم انقلاب که بارها نشان داده است، هرجا، همه «مو» می بینند، ایشان از «پیچش مو» خبر می دهند، با درایتی مثال زدنی و همیشگی فرمودند «دولت جدید آمریکا می گوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، ما به سوی ایران دست دراز کردیم، خب! این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخملی رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد».
و دیروز وقتی با تهدید اتمی آمریکا آنچه را که آقا در خشت خام دیده بودند، همه جهانیان در آینه شفاف مشاهده کردند، ضمن تحقیر شخصیت رئیس جمهور بی شخصیت آمریکا فرمودند؛ «این سخن بسیار عجیب است و دنیا نباید از آن بگذرد، زیرا در قرن بیست ویکم که قرن ادعاهای حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم است، رئیس یک کشور تهدید به حمله اتمی می کند» ایشان با اشاره به تبلیغات آمریکایی ها درباره غیرقابل اعتماد بودن برنامه هسته ای ایران، گفتند «غیرقابل اعتماد، آن دولت هایی هستند که بمب اتمی دارند و با بی حیایی دیگران را تهدید به بمب اتم می کنند بنابراین سخنان رئیس جمهور آمریکا رسواکننده است».
اوباما می داند- یعنی به او فهمانده اند- که به قول حضرت امام(ره)، «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» و اظهارات اخیر وی قبل از آن که قلدرمآبانه باشد، نشان دهنده وحشت از اقتدار جمهوری اسلامی است. اما اظهارات اوباما برخلاف انتظار وی نه فقط از نگاه جمهوری اسلامی ایران تهدید تلقی نمی شود، بلکه حاوی نکات خشنودکننده ای نیز هست. این- به زعم اوباما- تهدید، نشان می دهد که؛
1- دشمنی آمریکا با ملت ایران است. پیش از آن نیز «واین برگر» وزیر دفاع وقت آمریکا گفته بود «ایران را به عنوان یک ملت باید نابود کرد»! رجز خنده داری که ماهیت واقعی آمریکا را برملا می کند و این افشای ماهیت، به نوبه خود موهبت بزرگی برای ایران و همه ملت های مسلمان است.
2- اوباما در اظهارات اخیر خود اعتراف می کند که تمامی توطئه ها و سرمایه گذاری های آمریکا و متحدانش برای مقابله با ایران اسلامی ناکام مانده و شکست خورده است که تازه ترین نمونه آن فتنه 88 بود.
3- او تاکید می کند که آنهمه رجزخوانی درباره جنگ نرم و سرمایه هنگفت رسانه ای و جاسوسی که با بهره گیری از وطن فروشان داخلی برای مقابله با ایران اسلامی به کار گرفته بود، دود شده و به هوا رفته است. یعنی به قول آقا، مردم ایران نشان داده اند در مقابله با جنگ نرم، نیز به اندازه مقابله با جنگ نظامی و سخت، کارآمد و قدرتمندند.
4- و بالاخره، اگرچه دراین باره سخن بسیار است ولی در محدوده این یادداشت محدود، این نکته نیز گفتنی است که هرچند ایران اسلامی درپی تولید و بهره گیری از سلاح هسته ای نیست ولی استفاده از سلاح اتمی در دنیای امروز نمی تواند یکجانبه باشد و از کجا معلوم که آمریکا در خاک خود با حملات تلافی جویانه مشابهی روبرو نشود؟ سلاح هسته ای که فقط در اختیار آمریکا نیست. هم اکنون صدها موشک با کلاهک های ویران کننده هسته ای به سوی آمریکا نشانه رفته است. به قول حضرت امام(ره) قصه قدرت های استکباری شبیه حلقه گرگ های درنده است که هریک منتظر کوچکترین حرکت دیگری برای پیشدستی در حمله هستند. و صد البته ایران اسلامی نیز از تمامی قوای خود و سایر ملت های مسلمان و فداکار جهان برای حملات پشیمان کننده و ضربات خردکننده علیه آمریکا در همه جای دنیا استفاده خواهد کرد. بنابراین بهتر است اوباما سخن امام راحل(ره) ما را آویزه گوش کند و دیگر از این غلط های زیادی نکند!
حسین شریعتمداری

 

منبع ما : http://www.esteghamat.ir/pages.asp?id=6509


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/26 و ساعت 10:51 عصر | نظرات دیگران()

اولین سرمقاله شریعتمداری در سال 89

 

آنچه پیران خردمند در آینه ندیدند،«آقا» در خشت خام دیدند
حسین شریعتمداری در "یادداشت روز" اولین شماره کیهان در سال جدید نوشت:

فرض کنید چرخ زمان برای مدتی چرخش معکوس کرده است و شما در حالی که تمامی اخبار و اطلاعات چندماه گذشته را در حافظه خویش دارید به خردادماه سال 1388 بازگشته اید!

انتخابات ریاست جمهوری دهم با حضور بی نظیر 85درصدی و آرای 40میلیونی مردم انجام گرفته و شما در ابتدای یک فصل 8ماهه که قرار است از 22خرداد آغاز شده و تا 22بهمن 88 ادامه داشته باشد، ایستاده اید.

حالا فرض کنید که قرار است این مقطع زمانی یک بار دیگر تکرار شود و این بار، چگونگی عبور از فصل یاد شده را به میل و اراده شما واگذار کرده و برای این منظور دو گزینه پیش رویتان نهاده اند.
گزینه اول؛ ادامه ماجرا به همان صورت و با همان رخدادهایی که قبلاً اتفاق افتاده بود و گزینه دوم؛ عبور از این مقطع زمانی به طور عادی و طبیعی و بی آن که فتنه ای در راه باشد.
خب! شما که فصل 8ماهه 22خرداد تا 22بهمن ماه سال 1388 را قبلاً پشت سر گذاشته و از وقایع آن باخبرید، کدام گزینه را انتخاب می کنید؟!

به یقین تمامی کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب، اقتدار میهن اسلامی و بهروزی مردم این مرز و بوم دارند، گزینه اول را برمی گزینند و از فتنه بعد از انتخابات با همه تلخی ها و سختی هایی که داشت، استقبال می کنند.
چرا...؟!
برای این که امروزه از پایان شیرین آن ماجرای تلخ باخبرند و فتنه 88 را با توجه به دستاوردهای کم نظیر آن، یکی از بزرگترین موهبت های الهی می دانند.

در کلام خدا توصیه شده است که نعمت های الهی را بازگو کنید- و اما بنعمت ربک فحدث- از این روی، اولین یادداشت در نخستین شماره از سال نو را به واگویه شماری از این دستاوردها که فقط اندکی از بسیارها و مشتی از خروارهاست، اختصاص می دهیم، تا شکرانه ای «کم حساب» از آن نعمت بزرگ و بی حد و حساب باشد.

1-دشمنان بیرونی انقلاب، مخصوصاً مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس که مدیریت مستقیم فتنه 88 را برعهده داشتند، تمامی گروهها، جمعیت ها و شخصیت های -بی شخصیت - تحت فرمان خود را به صحنه آوردند.
در این میان، تکلیف گروهها و جریاناتی نظیر بهایی ها، منافقین، سلطنت طلب ها، مارکسیست ها، انجمنی ها، گروهک عبدالمالک ریگی، نهضت آزادی، جبهه ملی و مفسدان تابلودار اقتصادی روشن بود. آنها هویت شناخته شده ای داشتند و همراهی آنان با مثلث یاد شده نه تازگی داشت و نه دور از انتظار بود.

اما، مدیریت بیرونی فتنه در اقدامی ناشیانه - که احمقانه واژه مناسب تری برای آن است- تقریباً تمامی سرمایه ناشناخته و یا کمتر شناخته شده خود را در داخل کشور نیز به کار گرفت. افراد و گروههای طیف اخیر به گواهی اسناد موجود از دو دهه قبل در پروژه موسوم به «طرح کنت تیمرمن» - مسئول وقت میز ایران در سازمان سیا- شکار و به تدریج در جبهه ای موسوم به اصلاحات سازماندهی شده بودند. این طیف اگرچه طی 20 سال گذشته و مخصوصاً در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ساز مخالفت با ارزش های اسلامی و انقلابی را کوک کرده بود ولی کماکان به طرفداری از انقلاب و نظام تظاهر می کرد.

مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس این طیف وابسته و کمتر شناخته شده یعنی «خط نفاق جدید» را هم در نقش ستون پنجم به میدان کشیده و هزینه کرد. نتیجه آن که وقتی فتنه 88 با مدیریت پیامبرگونه رهبرمعظم انقلاب و هوشیاری و ایستادگی جانانه مردم روبرو شد، چهره واقعی خط نفاق جدید نیز مرحله به مرحله از پرده بیرون افتاد و شبکه نفاق جدید که با صرف هزینه های کلان مالی، سیاسی و اطلاعاتی سازمان های سیا، موساد و MI6 در داخل کشور شکل گرفته بود، فرو پاشید و افراد و گروههای این شبکه به مهره های سوخته تبدیل شدند.
افشای چهره خط نفاق جدید و جراحی این غده سرطانی را می توان و باید یکی از بزرگترین دستاوردهای فتنه 88 دانست که بسیار آسان تر از آنچه انتظار می رفت به دست آمد.

گفتنی است «ریچارد هاووس» مسئول شورای روابط خارجی آمریکا از ائتلاف گروههای ضدانقلاب و اصلاح طلبان که تحت مدیریت سازمان های اطلاعاتی غرب صورت گرفته بود، با عنوان «ائتلاف سفید»! یاد می کرد و جرج سوروس، صهیونیست نشان دار آمریکایی و حمایت کننده مالی، تبلیغاتی- اسپانسر- کودتاهای مخملی که از دو سال قبل با محمد خاتمی و چند تن دیگر از سران جبهه اصلاحات رایزنی های حضوری و فشرده ای داشت، معتقد بود تضعیف اقتدار جمهوری اسلامی ایران، کمترین موفقیت این ائتلاف است!... اما بعد از شکست فتنه، بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، زبان به ملامت همکاران آمریکایی و انگلیسی خود گشود و با حسرت اعلام کرد «اصلاح طلبان در ایران بزرگترین سرمایه اسرائیل بودند» و...

2-بازخوانی وقایع صدر اسلام و عبرت گیری و بصیرت افزایی آن در شناخت خواص آلوده و یا گمراه، یکی دیگر از دستاوردهای فتنه 88 بود. به عنوان نمونه -و فقط یک نمونه- شنیده و خوانده و در تاریخ مستند صدراسلام دیده بودیم که فاطمه زهرا(س) در فاصله بعد از رحلت رسول خدا(ص) تا شهادت خویش- 75یا 95 روز- شبانه به خانه شماری از خواص رفته و با آنان از «باید»های فراموش شده و «نباید»های از یاد رفته سخن می گفت و اینکه، چه زود سفارش های رسول خدا(ص) را از یاد برده اید و اگر به یاد دارید و بر عهد پیشین استوارید، چرا در برابر انحرافی که می بینید لب به اعتراض نمی گشائید؟! و...

اما، برخی از آنان دل به چرب و شیرین دنیا سپرده و در پی آرزوهای دور و دراز و نفس های هوس باز خویش، عهدی را که با رسول خدا(ص) بسته بودند، شکسته و پاسخشان سکوت بود، یا سخنان دو پهلو...

در فتنه 88 بار دیگر همان ماجرای تلخ در مقیاسی دیگر تکرار شد. این بار اما، مردم با مشاهده انحراف، سکوت و یا دوپهلوگویی برخی از خواص، ماجرای آن روزها را به خاطر آوردند و به فراست دریافتند که این، همان است. دیگر مانند آن روزها با خواص نلغزیدند، چشم به «ولی» دوختند و از فتنه جهیدند و رهیدند و برخلاف آن روزها از خواص آلوده عبور کردند. خواص لغزیدند و رفوزه شدند و سقوط کردند. اگر ماجرای آن روزهای صدر اسلام در اذهان ملت بازخوانی نشده بود، چه کسی باور می کرد شماری از کسانی که حضور در کنار حضرت امام(ره) را نیز تجربه کرده اند به این زودی عهد پیشین وانهند و در مقابل امام راحل و خلف حاضر او قرار بگیرند؟! پالایش برخی خواص آلوده دستاورد بزرگ دیگری بود که فتنه 88 در پی داشت. به برکت، عبرت گرفتن از تاریخ مشابه صدر اسلام.

3- نسل های سوم و چهارم انقلاب، اگرچه از چگونگی وقوع انقلاب اسلامی و نقش دشمنان و دوستان و بندبازان و منافقان در آن واقعه عظیم و رخدادهای چند ساله پس از انقلاب کم و بیش باخبر بودند ولی باید اذعان کرد که به علت کم کاری غیرقابل توجیه مراکز فرهنگی کشور، از چند و چون ماجرا و مخصوصاً نقش جریانات و افراد چند چهره و ترفندهای آنان اطلاع چندانی نداشتند. فتنه 88، تابلوی گویا و روشنی از تاریخچه سال های اولیه بعد از پیروزی انقلاب را پیش روی نسل های سوم و چهارم انقلاب قرار داد به گونه ای که انگار در آن سال ها حضور مستقیم داشته و رخدادها و فراز و نشیب ها را به چشم خود دیده اند.

منافقانی که از وطن دوستی دم می زدند و وطن فروشی می کردند. جریاناتی که سنگ مردم را به سینه می زدند و با دشمنان خونریز و غارتگر مردم دست در یک کاسه داشتند. اراذل و اوباش آدم کشی که فریاد آزادیخواهی سر می دادند، احزاب و گروههایی که از اصلاحات دم می زدند و سر در توبره شناخته شده ترین جرثومه های فساد و تباهی، یعنی موساد و سیا و MI6 داشتند بی تمدن های قانون گریزی که از «جامعه مدنی» سخن می گفتند.

نسل های سوم و چهارم انقلاب در جریان فتنه 88، چهره واقعی و بی نقاب آمریکا و انگلیس و سایر مدعیان حقوق بشر و دموکراسی را به وضوح دیدند و بازیگری ستون پنجم دشمن را بی پرده مشاهده کردند. اسرائیل در غزه و لبنان خون زنان و مردان و کودکان را به زمین می ریخت و نامزد فتنه گران، حامیان اسرائیل را «مردم خداجوی»! می نامید و...

در فصل 8ماهه 22خرداد تا 22بهمن 88، کار روشنگری درباره هویت نفرت انگیز مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای نسل های سوم و چهارم انقلاب که مسئولان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت آن را برعهده داشتند و طی سال های گذشته بر زمین مانده بود، به بهترین و گویاترین شکل ممکن صورت پذیرفت. این نیاز مبرم و ضروری را مثلث یاد شده بی آن که بداند و بخواهد از طریق سرویس های اطلاعاتی خود و به دست ستون پنجمی که در داخل کشور به کار گرفته بود، انجام داد! مگر نه این که به گفته امام سجاد(ع) «حماقت دشمن شایسته شکرگزاری است» و در حدیث دیگری آمده است که خدا به دست انسان های فاسق نیز دین خود را تأیید می کند؟

4- طلوع دوباره امام خمینی(ره) یکی دیگر از برکات بزرگ و دستاوردهای فتنه 88 بود. در جریان این فتنه و از آنجا که سران فتنه از پوشش «خط امام» برای پنهان کردن ماموریت بیرونی خود استفاده می کردند. انگیزه مراجعه به متن رهنمودها، سخنان و بینش و منش امام راحل(ره) با اشتیاق فراوان در میان مردم برانگیخته شد. مردم از یکسو، همراهی آشکار فتنه گران با دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب را می دیدند و از سوی دیگر شاهد ادعای سران فتنه و عوامل اصلی آن بودند که خود را پیرو خط امام(ره) معرفی می کردند!

از این روی، فرهیختگان و دلدادگان واقعی امام(ره) که از برخورد منافقانه و نفرت انگیز سران فتنه باخبر بودند، برای نشان دادن نفاق و دورویی ستون پنجم دشمن و کسانی که فریب پشت هم اندازی ها و ترفندهای فتنه انگیزان را خورده بودند، برای آگاهی از واقعیت ماجرا، تنها راه چاره را مراجعه به آثار مکتوب و مضبوط حضرت امام(ره) می دیدند. این مراجعه که باید از نقش برجسته صداوسیما در آن تقدیر کرد، از یکسو طلوع دوباره امام راحل(ره) را در پی داشت و از سوی دیگر، زمینه رسوایی سران فتنه و عوامل میدانی آنها را خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت، فراهم آورد طلوع دوباره حضرت امام(ره) و عطر دل انگیز رهنمودهای روشنگر و گره گشای آن بزرگوار، در نسل های اول و دوم انقلاب نیز جان تازه ای دمید و بایدها و نبایدهای به فراموشی رفته و یا کمرنگ شده خط مبارک امام راحل(ره) را گوشزدی دوباره کرد.

5- اتحاد و یکپارچگی مردم که در حماسه 9 دی ماه و راهپیمایی چندده میلیونی 22بهمن به نمایش درآمد، یکی دیگر از دستاوردهای عظیم فتنه 88 بود. مردم هوشیار و با بصیرت وقتی دست آشکار دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب و مخصوصاً مثلث منفور آمریکا، اسرائیل و انگلیس را در فتنه دیدند و هجوم وحشیانه و نفرت انگیز سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره ای را به ساحت مقدس امام حسین(ع)، حضرت صاحب الزمان(عج)، امام خمینی (ره)، آتش زدن مسجد، قتل مردم بی گناه و... را مشاهده کردند، به وضوح دریافتند که ماجرا بسیار فراتر از دروغ تقلب در انتخابات و یا مخالفت با دولت است و دشمنان بیرونی و ستون پنجم داخلی آنها، اسلام و انقلاب و امام و رهبری و استقلال و اقتدار نظام اسلامی را نشانه رفته و سودای تحویل این مرز و بوم به آمریکا را در سر می پرورانند. چنین بود که دشمنان از «باد»ی که برای تفرقه کاشته بودند، طوفانی سهمگین علیه خود و موجودیت خط نفاق جدید درو کردند و بیش از 20 سال برنامه ریزی، هزینه های کلان و فعالیت اطلاعاتی و امنیتی سازمان های جاسوسی آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای تفرقه افکنی میان مردم مسلمان ایران را به باد دادند. آیا این دستاورد بزرگ که فتنه 88 زمینه آن را فراهم آورد شایسته شکرگزاری نیست؟ البته که هست.

6- درباره خاستگاه واژه «فتنه»- که در کلام خدا نیز بارها آمده است- گفته اند، به معنی وارد کردن طلا در آتش است تا ناخالصی های آن گرفته شده و «عیار» واقعی آن به دست آید. و از این روی «فتنه» را «آزمایش» نیز نامیده اند.

آیا کمترین تردیدی هست که دشمنان بیرونی و دنباله های داخلی آنها در جریان فتنه 88، علاوه بر استفاده از اهرم های سخت افزاری نظیر آدم کشی، تخریب، آتش سوزی، حمله به مردم و... تمامی توان نرم افزاری خود را نیز برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران و هر دو بخش جدانشدنی اسلامیت و جمهوریت آن به کار گرفتند. هزاران سایت اینترنتی، صدها شبکه تلویزیونی و رادیویی، هزاران نشریه داخلی و خارجی، شبکه های عنکبوتی رسانه ای در تمامی ساعات و دقایق فتنه 88 به توهم پراکنی، دروغ بافی، اهانت و در یک کلمه جنگ نرم علیه اسلام و انقلاب و مردم این مرز و بوم مشغول بودند؟ و آیا می توان انکار کرد که بصیرت و هوشیاری مردم اصلی ترین و کارآمدترین حربه برای مقابله با جنگ نرم دشمنان است؟ بنابراین به آسانی باید - و می توان- نتیجه گرفت که مردم پاکباخته و انقلابی ایران اسلامی به همان اندازه که در مقابل جنگ سخت دشمنان از جمله جنگ تحمیلی 8 ساله با اقتدار و توانمندی ظاهر شدند، در عرصه جنگ نرم نیز از قدرت و قابلیت های برجسته و مثال زدنی برخوردارند. و بی تردید بخش قابل توجهی از این بصیرت را در چم و خم فتنه 88 تجربه کرده و به دست آورده اند.

7- و بالاخره اگرچه فهرست دستاوردهای فتنه 88 نیز به تنهایی مثنوی هفتاد من کاغذ است و این رشته سر دراز دارد، اما یادداشت پیش روی را با یکی از بزرگترین دستاوردهای فتنه یاد شده به پایان می بریم و آن این که، پیروزی حماسی مردم در فتنه همه جانبه 88 بیش از همه و پیش از همه مدیون مدیریت الهی و پیامبرگونه رهبرمعظم انقلاب بوده است. فقط نگاهی گذرا به مراحل مختلف فتنه 88 به وضوح نشان می دهد که هر جا، نه فقط مردم عادی، بلکه نخبگان و صاحب نظران مومن و متعهد «مو» دیده اند، آقا از «پیچش مو» خبر داده اند و آنچه که پیران خردمند در آینه ندیده بودند، آقا در خشت خام مشاهده کرده اند... پس در یک کلمه باید گفت؛ فتنه 88 بار دیگر بر واقعی بودن این حقیقت تاکید کرد که «خامنه ای، خمینی دیگر است».

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/14 و ساعت 11:57 صبح | نظرات دیگران()
خوئینی ها
پیشنهاد هاشمی را باید غنیمت شمرد
صدای آمریکا ضمن ترتیب دادن میزگرد با حضور دو تن از عناصر گروهکی فراری اعلام کرد خواسته جنبش سبز، سکولاریسم و جدایی دین از سیاست است.


صدای شیعه : در این گفت وگو حسن شریعتمداری (عضو مرکزیت گروهک منحله حزب خلق مسلمان و مستخدم رسمی لانه جاسوسی) و علی اکبر موسوی خوئینی (عضو فراری فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) حضور داشتند.
حسن شریعتمداری به صدای آمریکا گفت: جدایی دین از سیاست که در عراق پیگیری می شود، نعمت بزرگی است. باید بین جامعه بهنجار و نابهنجار فرق گذاشت. جامعه ما به خاطر تئوری حاکمیت خدا، جامعه نابهنجاری است.
وی درباره سران فتنه هم که هنوز جرئت ندارند علناً از سکولاریسم دفاع کنند گفت: ادعای رهبری جنبش ادعای گزافی است. برخی گفته های رهبران جنبش سبز، پایی در مدرنیته و پایی در استبداد دارد. ما باید این را باز شکافی کنیم و این کمک می کند خود آنها گفتار خودشان را اصلاح کنند.
موسوی خوئینی هم که به عنوان پژوهشگر فناوری اطلاعات در دانشگاه استنفورد معرفی شد، به صدای آمریکا گفت: ما باید به رویارویی ادامه دهیم. اکنون پس از 8 ماه، یک دور تنفسی برای جنبش به وجود آمده و این فرصت را که بین جناح های حکومت بحث های زیادی است- و از جمله پیشنهاد آقای هاشمی و جناح میانه رو برای تغییر قانون انتخابات- باید غنیمت شمرد. بعد از وقایع 22 بهمن اکنون فرصت مغتنمی است که فکر کنیم چه می خواهیم.
وی اظهار داشت: حالا که در درون کشور خفقان است، حامیان جنبش در خارج کشور باید وقت صرف کنند و روشن کنند که ما چه می خواهیم. اما آنها آنچه را ما می خواهیم خیلی باز و روشن نمی گویند. اخیراً هم بحثی به میان آمد که آقای دکتر سروش به اروپا رفتند و سخنرانی کردند و تفسیر جدیدی ارائه کردند و سکولاریسم سیاسی را از سکولاریسم فلسفی تفکیک کردند. خیلی ها در محافل علمی و سایت ها از ایشان انتقاد کردند که این خیلی روشن نیست و باید روشن شود.

منبع ما : http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4089


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/20 و ساعت 7:17 عصر | نظرات دیگران()
شرایعتمداری در دیدار گروه 72 تن:
رسانه بدون پیام همچون توپخانه بدون گلوله است

خبرگزاری فارس: مدیر مسئول روزنامه کیهان با تحلیل نظرات فوکویاما و کوهن درباره حاکمیت اسلام در هزاره سوم، گفت: رسانه‌های غربی تلاش مضاعفی می‌کنند تا نقطه قوت جهان اسلام به مرکزیت ایران اسلامی را با جنگ نابرابر رسانه‌ای مخدوش کنند.


به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، شورای مرکزی تشکل فرهنگی - دانشجویی حامیان دولت (گروه 72 تن ایران اسلامی) هفته گذشته با حضور در موسسه کیهان با حسین شریعتمداری دیدار و گفتگو کردند.
مدیر مسئول روزنامه کیهان در این دیدار ضمن ارائه تحلیلی از شرایط چند ماه اخیر کشور و جنگ نرم دشمنان بر ضد جمهوری اسلامی گفت: بحمدالله ملت با تدبیر رهبر فرزانه انقلاب و تبعیت از ولی فقیه و هوشیاری ذاتی و حضور معنادار خود در حماسه نهم دی ماه و راهپیمایی 22 بهمن از فتنه عبور کرد.
وی افزود: دشمنان جنگ نرم با جمهوری اسلامی را از ابتدای انقلاب آغاز کرد اما هنگامی که در اجرای انواع توطئه‌ها و جنگ تحمیلی شکست خورد، بر شدت این جنگ افزود و در چارچوب اهداف شوم خود، شکست ایران اسلامی از طریق همراه کردن افکار عمومی داخلی با خود را در سر می‌ پروراند.
شریعتمداری ادامه داد: در جنگ نرمی که دشمن علیه نظام اسلامی به راه انداخته است، توپخانه‌ها جای خود را به رسانه‌ها داده‌اند و حریف با رسانه‌های دوربردی که در اختیار دارد، وارد خانه‌ها شده اما با آنکه حریف در سطح گسترده و وسیع‌تری نسبت به ما ابزار عملیات جنگ روانی را در اختیار دارد، پیامی برای اقناع کردن جامعه‌های مخاطب ندارد.

* پیروزی در جنگ نرم در گرو توجه به گنجینه عظیم معارف اسلام است

مدیر مسئول روزنامه کیهان با بیان اینکه امروز دشمنان متوجه شده اند که ملت و اندیشمندان ایران مجهز به پیام، آنهم پیامی برگرفته از انقلاب اسلامی امام خمینی (ره) هستند، گفت: رسانه بدون پیام همچون توپخانه بدون گلوله است و به همین خاطر است که در جریان انتخابات اخیر سرمایه‌گذاری‌های سنگین دشمنان جمهوری اسلامی بر باد رفت.
وی افزود: در این تنازع حریف که فهمید حرف منطقی برای اقناع کردن جوامع مخاطب ندارد، ‌به عنصر فریب مردم در ارسال پیام دست می‌زند اما به تعبیر امام راحل (ره) هرگز موفق نخواهد شد؛ چرا که جامعه بشری تشنه عدالت است.
شریعتمداری در ادامه به نظریه ‌پردازی فوکویاما و الیور کوهن درباره مقابله با حاکمیت اسلام اشاره و تصریح کرد: فوکویاما در کتاب خود عملیاتی شدن اسلام در عرصه حکومت به دست ایرانی‌ها را خطر بزرگ برای فلسفه غرب توصیف کرده و کوهن هم، در معروف‌ترین اثر خود آغاز هزاره سوم را قدرت گرفتن اسلام تفسیر کرده و به همین خاطر رسانه‌های غربی تلاش مضاعفی می‌کنند نقطه قوت جهان اسلام را به مرکزیت ایران اسلامی با جنگ نابرابر رسانه‌ای مخدوش کنند.
وی با یادآوری اهمیت رابطه بین حوزه‌های علمیه و رسانه‌ها متذکر شد: نهاد حوزه‌ گنجینه عظیم معارف اسلامی را در اختیار دارد اما اشکال کار اینست که پس از استخراج گنجینه‌ای بدین عظمت، تنها غربی ها به ترجمه می‌پردازند و اگر می خواهیم برنده جنگ نرم باشیم باید مانند حریف نسبت به ترجمه مواد استخراجی اهتمام ورزیم.

* خبر و مطلب بدون سند منتشر نمی کنیم

مدیر مسئول روزنامه کیهان در بخش پایانی سخنان خود به دفاع از مواضع و عملکرد این روزنامه پرداخت و گفت: مواضع کیهان اصولی است و ما تلاش می کنیم این رسانه مکتوب کار خطیر اطلاع‌ رسانی را به صورت حرفه‌ای انجام دهد و لذا هیچ خبر یا مطلبی را بدون سند و مدرک منتشر نمی‌کنیم.
شریعتمداری گفت: موسسه کیهان از دولت دهم حمایت گسترده کرده و در آینده نیز چنین خواهد کرد و بر این باوریم که اگر این دولت خسارت ببیند، سود آن به جیب دیگران می‌رود و با همین نگاه منتقد برخی اتفاقات و رفتارها در این دولت هستیم و آنها را به صلاح نمی ‌دانیم و برای ما ملاک نزدیک شدن افراد به مرکزیت نظام تبعیت از ولی امر است.
گزارش خبرنگار فارس می افزاید؛ پیش از سخنان مدیر مسئول روزنامه کیهان در دیدار شورای مرکزی تشکل فرهنگی - دانشجویی حامیان دولت، فتحی زاده دبیر کل گروه 72 تن ایران اسلامی در سخنانی کوتاه از روزنامه کیهان به عنوان یک مکتب و ایدئولوژی و نه صرفا یک روزنامه یاد کرد و یکی از مهم‌ترین کارکردهای این رسانه اصولگرا را خط شناسی موشکافانه جریانات سیاسی و معرفی آنها به مردم عنوان کرد.
وی تصریح کرد: امروز کیهان نقطه ثقل نیروهایی شده که از لیبرالیسم متنفرند و علاقه‌ای ندارند که لیبرالیسم در کشور ما حاکم شود و با تمام وجودشان به مکتب امامت و ولایت عشق می‌ورزند و خواستار حاکم شدن سیستم عدالت و رفاه در کشور هستند.
فتحی زاده در پایان با تاکید بر اینکه کیهان یک رهبریت فکری دارد، بر لزوم تعامل دولت اصولگرا با ارگان نیروهای انقلاب تاکید کرد و با بیان اینکه اگر دولت احمدی‌نژاد آسیب ببیند، شعارهای انقلاب آسیب می بینند و تحقق آنها سال‌ها عقب می افتد یا شاید حتی مسیر تغییر کند، توصیه کرد منتقدان اصولگرای دولت به جای رسانه‌ای کردن نقدهای خود مشکلات را دوستانه حل کنند تا موجبات سوءاستفاده دشمنان فراهم نشود.
شایان ذکر است اعضای شورای مرکزی گروه 72 تن اسلامی از بخش های مختلف موسسه کیهان بازدید و در جریان فرآیند تهیه و انتشار نشریات مختلف این موسسه قرار گرفتند.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812110574


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/11 و ساعت 4:52 عصر | نظرات دیگران()
جاسوسی نوار ابزار گوگل از کاربران

وجود یک ایراد در نوار ابزار گوگل موجب شده این موتور جست‌وجو در تناقض با سیاست حریم خصوصی محصولش، در مورد وبگردی کاربران اطلاعات دریافت کند.

به گزارشایسنا، به گفته یک محقق ضدجاسوس‌افزار و حریم خصوصی، نوار ابزار گوگل در نسخه 6.3 و بالاتر، تحت برخی شرایط خاص، عادت‌های کاربران مرورگر اینترنت اکسپلورر 8 را که «ویژگی‌های افزوده شده» مانند Sidewiki و PageRank را فعال کرده‌اند، حتی پس از غیرفعال شدن نوار ابزار، مورد ردیابی قرار می‌دهد.

بر اساس این گزارش، از آنجا که قرار نیست نوار ابزار گوگل هنگامی که افزونه آن غیرفعال است، اطلاعات کاربران را به این موتور جست‌وجو منتقل کند، این مساله مشکل‌ساز محسوب می‌شود.

گوگل با تایید این ایراد اعلام کرده تنها شمار اندکی از کاربران نوار ابزارش با این مشکل مواجهند و سخنگوی این شرکت وعده داده این ایراد از طریق یک به‌روزرسانی برطرف شود؛ نسخه 6.3 نوار ابزار گوگل در ماه سپتامبر 2009 منتشر شده است.

 

 

سوال شریعتمداری از مجید انصاری

حسین شریعتمداری با اشاره به سخنان اخیر مجید انصاری درباره علت عدم حضور اصلاح طلبان در راهپیمایی 9 دی، از وی پرسید " علت احساس ناامنی شما از حضور در میان مردم چیست؟".

حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان، طی یادداشتی که امروز در این روزنامه منتشر شد، به انتقاد از سخنان اخیر حجت الاسلام مجید انصاری در کنگره حزب مردم سالاری پرداخت.

وی با اشاره به سخنان انصاری مبنی بر اینکه "امروزه از جمله معروف امام یعنی حفظ نظام از اوجب واجبات است، استفاده ابزاری می شود"، عمل کردن افراد به سخنان امام را همانند نماز خواندن با استناد به آیات قرآن و روایات معصومین دانست و این ادعای عضو مجمع روحانیون مبارز را رد کرد.

مدیر مسئول کیهان در ادامه به اقدامات ضد دینی جریان ضد انقلاب نظیر هتک حرمت روز عاشورا و سر دادن شعارهایی نظیر "جمهوری ایرانی" اشاره و از همراهی انصاری با این جریان انتقاد کرد.

شریعتمداری این جمله آقای انصاری که"جمهوریت در متن اسلامیت است" را قابل قبول و حق خواند ولی این سوال که را طرح کرد که "چرا آقایان از این کلام حق، اراده باطل می‌کنند؟".

وی همچنین به موضع‌گیری انصاری و همراهانش علیه مبانی اسلام و نفی رای 25 میلیونی به رئیس جمهور منتخب مردم اشاره کرد.

این کارشناس مسائل سیاسی در ادامه یادداشت خود به همراهی انصاری و جناح اصلاح طلب با گروه‌های ضد انقلاب در ماه‌های اخیر اشاره کرد و خطاب به انصاری نوشت: "آیا جنابعالی و گروهتان در تمامی هفت ماه گذشته با آمریکا، اسرائیل، انگلیس، منافقین، بهایی‌ها، سلطنت طلب‌ها و کلان سرمایه داران علیه اسلام و انقلاب و امام و نظام ائتلاف نکرده بودید؟!".

شریعتمداری ادعای تقلب در انتخابات را بهانه‌ای از سوی انصاری و همراهانش برای توجیه اقدامات ساختارشکنانه فتنه‌گران، نظیر اهانت به ساحت مقدس امام حسین(ع)، نفی وجود مبارک حضرت صاحب الزمان(عج)، پاره کردن عکس امام(ره) و شعار به نفع اسرائیل و آمریکا خواند.

مدیر مسئول کیهان همچنین به عدم پیگیری ادعای تقلب از راه‌های قانونی توسط انصاری و اطرافیانش اشاره کرد و ادعای تقلب را "پیشنهاد از قبل دیکته شده" جرج سوروس صهیونیست، رابرت هلوی و جین شارپ خواند.

وی همچنین با اشاره به دیدار سید محمد خاتمی با جرج سوروس، خطاب به انصاری نوشت: "آیا شما از کلاس‌های آموزش فتنه که چند ماه قبل از انتخابات در دفتر دوبی خانم الیزابت چنی- دختر دیک چنی معاون وقت بوش- تشکیل شده بود بی اطلاع هستید؟!".

شریعتمداری با اشاره به اظهارات برخی افراد مبنی بر به رسمیت شناختن دولت، از مجید انصاری این سوال را پرسید که علت این همه آتش افروزی و هیاهو در هفت ماه اخیر چه بوده است؟

مدیر مسئول کیهان به سخنان انصاری مبنی بر اینکه "به این علت در راهپیمایی 9 دی شرکت نکردیم که به ما اهانت می شد" نیز اشاره کرد و با طرح این مطلب که "مردم در 9 دی بر حرمت سیدالشهداء علیه السلام، حفظ انقلاب و نظام، پیروی از امام راحل(ره) و رهبری معظم انقلاب و انزجار از آمریکا و اسرائیل و انگلیس تأکید می ورزیدند"، از انصاری پرسید علت احساس ناامنی شما از حضور در میان مردم چیست؟

شریعتمداری در پایان یادداشت خود، انصاری را به مرور سابقه خود فراخواند و این سوال را از وی پرسید که "آقای انصاری! از کجا به کجا رسیده اید؟".


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/11/6 و ساعت 11:8 صبح | نظرات دیگران()
بازتاب مناظره شریعتمداری و کواکبیان در رسانه های سبز؛
امثال کواکبیان مسؤول پایان تلخ جنبش سبزند!
کواکبیان نماینده فتنه سبز نبوده و از پس شریعتمداری برنیامده است. این رسانه ها انواع فحش ها و ناسزاها را نثار کواکبیان کرده اند و از آن جمله نوشتند؛ چرا وقتی شریعتمداری با قاطعیت از خط ولایت فقیه دفاع کرد کواکبیان هم آن را تأیید کرد؟
  

مناظره سه شنبه شب حسین شریعتمداری مدیر مسأل کیهان و مصطفی کواکبیان نماینده مجلس، ضمن آن که استقبال گسترده و فراگیری را در داخل و خارج کشور به دنبال داشت، بازتاب های جالبی نیز در محافل ضد انقلابی داشت. به گزارش کیهان، اکثر سایت های ضد انقلاب که استدلال و اسناد ارائه شده از سوی مدیر مسئول کیهان مبنی بر مدیریت بیرونی فتنه توسط سازمان های «سیا» و «موساد» را قابل انکار نمی دانستند، ترجیح دادند درباره این مناظره سکوت اختیار کنند و یا به گونه ای گذرا از کنار آن عبور کنند. ولی برخی از سایت ها از جمله سایت «بالاترین» که اصلی ترین سایت حامیان سران فتنه است و مدیریت آن را «منوشه امیر» مسئول کهنه کار بخش فارسی رادیو اسرائیل برعهده دارد، روش دیگری را برگزید و تلاش کرد به جای پاسخ به استدلال محکم و اسناد غیرقابل انکاری که کیهان ارائه کرده بود، مصطفی کواکبیان رامورد حمله قرار داده و اینگونه وانمود کند که وی نماینده فتنه سبز نبوده و از پس شریعتمداری برنیامده است. این سایت انواع فحش ها و ناسزاها را نثار کواکبیان کرد. و از جمله نوشت؛ چرا وقتی شریعتمداری با قاطعیت از خط ولایت فقیه دفاع کرد کواکبیان هم آن را تأیید کرد و یا این که «ما امثال خاتمی و کواکبیان را مسئول پایان تلخ جنبش سبز می دانیم» و نوشته هایی که از چاپ آن معذوریم.
و اما استفاده منوشه امیر از این ترفند در حالی است که چند سایت ضد انقلاب دیگر و 3 شبکه تلویزیونی ماهواره ای لس آنجلسی در گزارش خود از این مناظره اعلام کرده اند که شریعتمداری با زیرکی و موقع شناسی، وقت کمی از فرصت های خود را به پاسخ نظریات کواکبیان اختصاص می داد و بلافاصله به سراغ اصلی ترین نظرات جنبش سبز می رفت و بیشترین وقت خود را صرف پاسخگویی به آن می کرد. یکی از این سایت ها نوشته است مسائلی مانند تقلب 13 میلیونی موسوی و ملاقات خاتمی با جرج سوروس و ارتباط موسوی با رابرت هلوی ربطی به نظر کواکبیان نداشت ولی شریعتمداری در مقابل چشم دهها میلیون بیننده داخلی و خارجی به آن پرداخت. این سایت نوشته است به کواکبیان چه کار دارید؟ فکری به حال شریعتمداری بکنید!
شایان ذکر است که تهیه کنندگان برنامه رو به فردا برای انتخاب طرف مناظره با افراد بسیاری از جبهه اصلاحات از جمله کسانی نظیر انصاری، منتجب نیا، مسجد جامعی و... تماس گرفته بودند که هیچیک از آنها حاضر به مناظره با شریعتمداری نشده بودند.
گفتنی است مناظره سه شنبه شب شریعتمداری با مصطفی کواکبیان بازتاب های بسیار گسترده ای پیدا کرد و موجی از تشکر و ابراز علاقمندی مردم را در پی داشت. خبرنگاران کیهان از سراسر کشور گزارش می دهند که بازتاب های سخنان حسین شریعتمداری که در آن با ارائه سند نشان داده شد چگونه فتنه گران در حال اجرای مو به موی سناریوهای موساد و سیا در ایران بوده اند، بسیار وسیع بوده است. بلافاصله پس از اتمام مناظره هزاران پیامک میان بخش های وسیعی از جوانان مومن و مردم تهران در دیگر شهرهای کشور مبادله شد که مضمون همه آنها تشکر از این روشنگری ها بود. برخی از انبوه تماس گیرندگان ضمن قدردانی از صدا و سیما به دیرهنگام بودن این اقدام نیز اشاره می کردند.
گفتنی است یکی از سایتهای ضد انقلاب و باصطلاح همراه جنبش سبز نیز در تحلیلی خطاب به کواکبیان نوشت: چقدر بدهیم شما از ما دفاع نکنید؟!

   
  
اخبار مرتبط:

      
نظرات کاربران:
 
من در آلمان زندگی میکنم و زیاد از اوضاع داخل اطلاع ندارم اما توسط یکی از دوستان مناظره فردی به نام کواکبیان را که ظاهرا و بدبختانه نماینده مجلس ایران هم هستند با روزنامه نگاری به نام آقای شریعتمداری دیدم
باید بگویم استدلالهای آقای شریعتی بسیار حساب شده و مانند روزنامه نگارهای با تجربه مرا به مطبوعات ایران امیدوار کرد و برعکس منطق نماینده مجلس به قدری سست و بیپایه نمود داشت که با اطمینان میگویم اگر اکثریت نماینده های مجلس در ایران مانند این آقا باشند یقین بدانید ایران در حال حاظر هم شکست خورده است و در دنیا موفق نخواهد شد و وای بر مردمی که امثال این آقا نماینده اش باشد.
فقط یک نکته را در مورد ایشان میگویم . ایشان در قسمت آخر صحبتهایش میگوید بهترین راه برای حل بحران تشکیل لوی جرگه همانند افغانستان ..... سرم داغ شد وقتی این حرف را ایشان زد. فکرش را بکنید شخصی که خودش نماینده مجلس قانونگذاری یک کشور است پیشنهادش تشکیل یک مجلس غیر قانونی آنهم از نوعی که معمولا آمریکا در کشورهای نظیر افغانستان برای تسلط بیشتر به آنها تشکیل میدهد است.
آقایان باور بفرمایید بر فرض محال! تاکید میکنم بر فرض محال اگر یک نماینده ای در آلمان برای حل یک بحران با وجود راهکارهای قانونی اینجا یک چنین پیشنهاد مزخرفی را میداد یقین بدانید دیگر امکان نداشت پایش به کف سالن مجلس آلمان برسد و تا ابد زندگی سیاسیش خود به خود نابود میشد.
حالا این آقای نماینده با حالت ! ببخشید لاتهای چاله میدانی به اصطلاح قدما مینشیند جلوی دوربین زنده و این مزخرفات را تحویل مردم ایران میدهد و حتما آب هم از آب تکان نمیخورد.
این بود که عرض کردم ایران قطعا با این جور اشخاص به هیچ جا نخواهد رسید
یقین بدانید

 

 

افروغ هم تا حدی قبول کرد!
عماد افروغ که در حوادث بعد از انتخابات با تحلیلی ساده اندیشانه مشابه علی مطهری وجود توطئه برنامه ریزی شده علیه انقلاب اسلامی و الگوبرداری از انقلابهای مخملین را منکر می شد، اکنون حوادث پیش آمده بعد از انتخابات را تاحدی (!) زمینه ساز سوء استفاده دشمنان و ترورهای اخیر می داند.
  

عماد افروغ که در حوادث بعد از انتخابات با تحلیلی ساده اندیشانه مشابه علی مطهری وجود توطئه برنامه ریزی شده علیه انقلاب اسلامی و الگوبرداری از انقلابهای مخملین را منکر می شد، اکنون حوادث پیش آمده بعد از انتخابات را تاحدی (!) زمینه ساز سوء استفاده دشمنان و ترورهای اخیر می داند.
عماد افروغ کارشناس مسایل سیاسی و فرهنگی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم در گفتگو با خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس،‌ ضمن محکوم کردن ترور استاد مسعود علی‌محمدی، اظهار داشت: از مقامات اطلاعاتی و امنیتی مصرانه می‌خواهیم عوامل این ترور ناجوانمردانه را شناسایی کنند.
وی افزود: مقامات امنیتی باید پاسخگو باشند که چرا اینقدر راحت یک عمل تروریستی انجام می‌گیرد.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به اختلافات اخیر، بخشی از آن را غیرطبیعی دانست و ادامه داد: این اختلافات بیش از حد اختلافی که باید نمود داشته باشد، نمود دارد و آقایان جناح‌های مختلف تلاش نمی‌کنند سر عقل بیایند و هر چه سریع‌تر ذیل گفتمان انقلاب اسلامی و ارکان رکین آن به وحدت برسند تا زمینه برای این قبیل اعمال تروریستی فراهم نباشد.
افروغ اضافه کرد: آنها باید متوجه باشند که اختلافات بیش از حد بستر را برای این قبیل اقدامات تروریستی فراهم می‌کند چرا که توجهات را به سمت دیگری می‌برد و به جای اینکه نیروهای امنیتی وقت خود را صرف مسایل برون‌مرزی کنند، صرف مسایل داخلی می‌شود.
وی ماجرای کشدار غیر طبیعی بعد از انتخابات را تا حدی بسترساز این قبیل اقدامات تروریستی ناجوانمردانه برشمرد و تأکید کرد: مقامات امنیتی هم باید پاسخگو باشند و عوامل آن‌را شناسایی و به مقامات قضایی معرفی کنند و هم نسبت به حوادث مشابه هوشیار باشند.
این کارشناس مسایل سیاسی از چهره‌ها و نیروهای مرتبط با حوادث پس از انتخابات خواست هم به "مرٌ قانون " توجه و از اقدامات خودسرانه پرهیز کنند و هم به مصلحت نظام، حفظ و تقویت و بازتولید وحدت درون گفتمانی توجه داشته باشند.
افروغ با بیان اینکه اتفاقات پس از انتخابات باید تمام شود اما برخی با ادبیات خاصی که دارند فکر می‌کنند که این تمام شدن به معنای این است که قانون کنار گذاشته شود، ‌تصریح کرد: هر کس از هر گروه به اندازه خطایی که کرده و همچنین کسانی‌که مستقیم و غیرمستقیم نقش‌آفرینی کردند باید طبق قانون مجازات شوند و منافاتی نیز ندارد که هم قانون ملاک تعیین میزان اشتباهات و خلاف‌ها باشد و هم وحدت وجود داشته باشد.
به عقیده وی چهره‌هایی هستند که ملتزم به انقلاب بوده و هستند اما اختلاف سلیقه دارند و این اختلاف سلیقه نباید به مخدوش شدن وحدت بینجامد.
رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم در پایان خاطرنشان کرد: این رفتار تروریستی در یک بستری از اختلافات بیش از حد صورت گرفته و زنگ خطری برای تمام جریان‌ها و گروه‌هایی است که می‌خواهند ذیل گفتمان انقلاب اسلامی فعالیت سیاسی داشته باشند.

 

جهت استحضار شیخ ساده لوح؛
عضو شورای مرکزی اعتماد ملی رسماً کروبی را نفی کرد!
جواد اطاعت عضو شورای مرکزی اعتماد ملی در اغاز مناظره برنامه روبه فردا رسماً اعلام کرد که عضو شورای مرکزی اعتماد ملی است ولی به موسوی رأی داده و به این رأی هم افتخار میکند!
  

شب گذشته یکی دیگر از سلسله مناظرات زنده تلویزیونی از شبکه سوم سیما بین جواد اطاعت عضو شورای مرکزی اعتماد ملی و علیرضا زاکانی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی پخش گردید. به گزارش سحر در این مناظره جواد اطاعت با تندخویی و فقدان رویه درست عقلی و منطقی وارد بحث شد و ضمن عقده گشایی از رئیس جمهور متأسفانه موجب انحراف بحث شده و آن را به هر دری کشاند. وی که از رئیس جمهور بعلت پرداختن به همه مباحث انتقاد می کرد خود در این مناظره بدون آنکه بتواند رویه ای منطقی را در سخنان خود حاکم کند به مباحثی چون: برنامه چهارم، طرح یارانه ها، رد صلاحیت ها در مجالس گذشته، قیمت گوشت و نان سنگک، خطبه های امام علی (ع)، قانون اساسی و تجمعات ازاد، لزوم خصوصی سازی تلویزیون، نقد فرهنگی دولت، پروژه های اجرا شده در روستای خودشان، انتقاد از بحث امام زمان توسط رئیس جمهور، اعتراض به نتیجه انتخابات و چندین مورد بی ربط دیگر پرداخت! نکته جالب توجه آن است که وی در هیچ یک از موارد فوق نتوانست بدقت وارد شده و حتی اجازه نمیداد تا دکتر زاکانی به پاسخگویی بپردازد. لکن به پرسش اصلی زاکانی در این مناظره مبنی بر آنکه چرا موسوی بدون داشتن هیچ سند و مدرکی خواستار ابطال انتخابات و برگزاری راهپیمایی شد پاسخ نگفت!
جواد اطاعت که در این مناظره با تندخویی و عصبانیت منزجر کننده ای بحث میکرد در ابتدای بحث گفت که عضو شورای مرکزی اعتماد ملی است ولی به موسوی رأی داده و به این رأی هم افتخار میکند! این موضوع میتواند برای جناب شیخ ساده لوح کروبی جالب توجه باشد، چرا که عضو شورای مرکزی وی هم به وی رأی نداده است!

 

درباره سخنان خاتمی؛
دورویی و نفاق تا کی؟!
سید محمد خاتمی مهمترین حامی موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری که ساعت 7 بعد از ظهر روز انتخابات برای موسوی پیام تبریک فرستاد و از متهمان اصلی ایراد اتهام تقلب و حوادث بعد از انتخابات می باشد، همچنان سعی دارد تا با ادامه رویه دوگانه گویی و نفاق مخملی خود و دیگر سران فتنه را از اتهامات سنگین موجود تبرئه کند.
  
سحر- سید محمد خاتمی مهمترین حامی موسوی در انتخابات دهم ریاست جمهوری که ساعت 7 بعد از ظهر روز انتخابات برای موسوی پیام تبریک فرستاد و از متهمان اصلی ایراد اتهام تقلب و حوادث بعد از انتخابات می باشد، همچنان سعی دارد تا با ادامه رویه دوگانه گویی و نفاق مخملی خود و دیگر سران فتنه را از اتهامات سنگین موجود تبرئه کند.
وی که بوضوح تحت تأثیر راهپیمایی بزرگ و تاریخی مردم سراسر کشور در محکومیت فتنه و تأیید ارکان نظام اسلامی قرار داشت، گفت: "ما انقلاب بزرگی داشتیم که از دل آن نظامی به نام جمهوری اسلامی درآمد که مورد قبول ما بوده و به آن افتخار کرده و می‌کنیم و شعار اصلی ما هم این بوده؛هست و خواهد بود که "استقلال ،آزادی و جمهوری اسلامی"؛هیچ چیز دیگر هم شعار ما و اکثریت قاطع مردم نیست".
خاتمی در ادامه اظهارات دوگانه و منافقانه خود گفت که قانون اساسی و اصل ولایت فقیه را قبول دارد و به آن احترام می گذارد. اما توضیح نداد که وی و نامزد شکست خورده مورد حمایتش به کدامیک از سخنان رهبر انقلاب در طول دوران فتنه بعد از انتخابات احترام گذاشته اند و یا به کدام یک عمل کرده اند. آیا خط خود را از خط اغتشاش گری و ناامنی جدا کردند یا با بیانیه ها و سخنان خود دعوت به اقدامات ساختارشکنانه و غیرقانونی کرده اند؟ آیا به رسیدگی به اعتراضات از مجاری قانونی عمل نموده اند یا اعتراضات خیابانی را ضمن متهم نمودن ارکان نظام به تقلب ساماندهی کرده اند؟ به هرحال بنظر میرسد که حضور میلیونی و فتنه شکن مردم در 9 دی ماه موجبات سردرگمی و سرگیجه سران فتنه را فرآهم آورده بگونه ای که قادر به تحلیل رفتار و سخنان خود و فهم تناقضات آشکار نیستند.
   
  
اخبار مرتبط:

منبع :

http://saharnews. ir/ 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/10/25 و ساعت 1:31 عصر | نظرات دیگران()

روایت خواندنی از دیدار پوتین با رهبر معظم انقلاب

دکتر مهدی صفری سفیر ایران در لندن و نماینده ویژه کشورمان مذاکرات رژیم حقوقی دریای خزر که در زمان فروپاشی شوروی سفیر ایران در روسیه بوده است، به تشریح چگونگی فروپاشی شوروی، پیام امام(ره) به گورباچف، نقش قدرت های غربی در فروپاشی و تحولات پس از فروپاشی شوروی و... پرداخته است. 

به گزارش جهان وی در بخشی از مصاحبه خود با پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری   با اشاره به دیدار پوتین و رئیس مجلس روسیه با رهبر معظم انقلاب گفت: وقتی رئیس مجلس روسیه به ایران آمد، خدمت رهبر انقلاب هم رسید. 

آقا توضیحات و تشریحاتی از شرایط روسیه داشتند. بعد از دیدار او می گفت: « انگار رهبر شما در خیابان های مسکو راه رفته و با همه چیز از نزدیک آشناست!» می گفت: « ایشان اوضاع ما را خوب شناخته اند.». آقا درباره نفوذ غرب و ... مطالبی را تذکر دادند. 

آقای پوتین هم که این دفعه به ایران آمد، آقا این تذکرات را دادند. ظاهرا آقا راجع به کتاب جنگ و صلح تولستوی صحبتی کرده بودند. 

درست پس از ملاقات پوتین با آقا بود که روسیه سوخت نیروگاه اتمی را فرستاد. مطالبی که آقا گفتند، اعتمادسازی کرد. البته تا وقتی به ملاقات ایشان نیامده اند، معمولا تصویری از یک رهبر مذهبی در ذهن دارند اما بعد متوجه می شوند که این بعد مذهبی چگونه با سیاست و هوشمندی درآمیخته است. 

متن کامل این گفتگوی خواندنی را می توانید در ستون گفتگو بخوانید.

 http://www.jahannews.com/vdcgn797.ak9yu4prra.html

و اما جک هفته :

جمهوری:مجاز بودن شکستن قفل شبکه ماهواره
 
 
  
یک شیخ الازهر مصر مشاهده مسابقات فوتبال جام ملتهای آفریقا را به صورت غیرقانونی با شکستن قفل شبکه های ماهواره ای کارتی در اعتراض به آنچه گرانفروشی شبکه الجزیره ورزشی در بخش مسابقات خواند مجاز اعلام کرد. به گزارش گروه اخبار صوتی و تصویری ایرنا روزنامه العرب چاپ لندن نوشت : دکتر سعدالدین هلالی استاد فقه دانشگاه الازهر مصر به مردم این کشور اجازه داد که جام ملتهای آفریقا را به صورت غیرقانونی از شبکه های کارتی ماهواره ببینند. وی در گفت وگو با شبکه تلویزیونی اسلامی ازهری افزود : شبکه الجزیره ورزشی پخش این مسابقات را انحصاری و قیمت گزافی برای حق اشتراک آن قرار داده است به طوری که دولت مصر از پرداخت چنین مبلغی عاجز مانده است . وی افزود : بالا رفتن قیمت اشتراک برای مشاهده این مسابقات بار سنگین و اضافه ای بردوش خانواده های مصری قرار می دهد و تا زمانی که شرکتهای ارائه دهنده خدمات شرایط مردم را در نظر نگیرند مشاهده غیرقانونی مسابقات مانعی ندارد. هلالی که برای شکستن قفل شبکه های ماهواره ای کارتی فتوا داده برای شکستن محاصره مردم جنگ زده غزه احساس مسئولیتی برای فتوا دادن نکرده است !.
 
حکم جاسوس ریاست جمهوری صادر شد
 
 
  
روزنامه اعتماد نوشت :
«آرش ترابی» کارمند سابق دفتر ریاست جمهوری از سوی دادگاه انقلاب به 10 سال زندان محکوم شد. وی از حدود 16 ماه قبل به اتهام جاسوسی در بازداشت به سر می برد. او به حکم صادره اعتراض کرده است.
 
پس از مناظره با کواکبیان;
ابراز تعجب از شخصیت متفاوت شریعتمداری
مناظره روز گذشته حسین شریعتمداری و مصطفی کواکبیان علاوه بر نقاط قوت و ضعف آن حاشیه های جالبی داشت.

به گزارش جهان، یکی از مهمترین نکات قابل اهمیت این برنامه اظهار تعجب بینندگانی بود که پیش از این کمتر اظهارات حسین شریعتمداری را فارغ از جو سازی های تبلیغاتی رسانه های مغرض، می شنیدند.

پس از این برنامه بسیاری از کاربران جهان، که شناخت کمتری نسبت به شریعتمداری داشتند با ارسال ایمیل و پیامهای متعدد، اعلام داشتند که از شخصیت منطقی و آرام حسین شریعتمداری شگفت زده شده اند.

بنابراین گزارش تاثیرات تبلیغات سوء رسانه های مغرض علیه نیروهای انقلابی و ارزشی و عدم دفاع و معرفی صحیح این افراد موضوعی است که در رسانه ها جریان معتقد به انقلاب کمتر به آن پرداخته شده است.

اتهاماتی نظیر بازجو بودن حسین شریعتمداری که اولین بار توسط اکبر گنجی در روزنامه صبح امروز به آن پرداخته شد، علی رغم بارها تکذیب شریعتمداری، روز گذشته نیز در برنامه "رو به فردا" به کنایه توسط دکتر کواکبیان دیگر مهمان منطقی این برنامه مطرح شد که پاسخ شریعتمداری به آن قابل تامل بود.

شریعتمداری در پاسخ به این کنایه، با متانت خاص خود جواب داد: متاسفانه ثواب بازجویی در نظام جمهوری اسلامی هنوز در کارنامه من ثبت نشده است.

از سوی دیگر با وجود اینکه اتهامات متعددی به روزنامه تحت مدیریت شریعتمداری در برنامه دیشب وارد شد، وی کمتر سعی در دفاع از روزنامه کیهان داشت و بیشتر وقت خود را به دفاع از انقلاب اختصاص داد.

در انتهای برنامه هم که کواکبیان، سعی داشت موضوعاتی نظیر گافهای مشایی را پیش بکشد، وی با وقت شناسی در این مورد سکوت کرد حال آنکه بیشترین انتقادات به مشایی و همپالگی هایش در دولت، توسط شریعتمداری انجام شده است.

با این حال ضمن بیان این موضوع که همه خط مشی و سیاستهای روزنامه کیهان مورد قبول تحریریه جهان نیوز نیست، لازم دیدیم از حسین شریعتمداری که همواره دفاع از انقلاب را ارجح بر دفاع از شخص خود دانسته تقدیر نمائیم.
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/10/25 و ساعت 10:42 صبح | نظرات دیگران()

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کلیپی در مورد سخنان مقام معظم رهبری و حوادث بعد از انتخابات  با تدوین فوق العاده زیبا و  زیرنویس انگلیسی

 

2،8 مگابایت/با فرمت 3gp

دانلود کلیپ تصویری

 

45 مگابایت/ با فرمت wmv

دانلود کلیپ تصویری

 

 
 
 
 
 

 

20 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری قسمت اول

 

20 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری قسمت دوم

 

19،9 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری قسمت سوم

 

7،9 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری قسمت چهارم

 

7،8 و 7،6 مگابایت

دانلود صوتی قسمت اول و قسمت دوم

 

چند عکس جالب از زمان انتخابات

+ مردم سالاری...19 خرداد 88...کواکبیان: ایجاد تنش در برنامه های موسوی از شکست رقیب خبر می دهد...ببینید

ولی در برنامه رو به فردا اتهام را به کیهان می زدند!!!

+ هفته نامه امید جوان 9 خرداد 88....ببنید

 

 

پخش فیلم سناریوی قتل ندا آقا سلطان این بار در پرس تی وی با توضیحات انگلیسی

 

2،5 مگابایت/با فرمت 3gp

دانلود کلیپ تصویری

 

41 مگابایت/با فرمت Mpg

دانلود کلیپ تصویری

 

 

 

 

 

تهمت ناروای خوش چهره به دکتر احمدی نژاد و پاسخ کلهر

 

5،1 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری

 

حماسه 9 دی

5،1 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری

شادی روح امام و شهدا صلوات

 

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/24 و ساعت 12:51 عصر | نظرات دیگران()
   1   2      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا