صادق - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به خدا که این دنیاى شما در دیده من خوارتر از استخوان خوکى است که در دست گرى باشد . [نهج البلاغه]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
اطلاعیه ی مطبوعاتی جهانگیر هدایت در مورد سایت صادق هدایت

اهانت به فرهنگ و ادب ایران

غیرممکن است در اروپا یا آسیا یا افریقا این گونه به فرهنگ ملت ها تجاوز کنند و این گونه خلاف ها را فقط امریکایی ها که خود فاقد تمدن و پیشینه اصیلی هستند انجام می دهند.




به گزارش حقیقت نیوز -صادق هدایت (???3-????) از معتبرترین و مشهورترین نویسندگان معاصر ایران و زبان فارسی است. آثار او و مخصوصاٌ شاهکارش «بوف کور» به ?? زبان دنیا ترجمه شده و در اکثر کشورهای جهان او را تحسین می کنند.
از سال ???3 سایت ادبی صادق هدایت sadeghhedayat.com با سرویس دهی شرکت امریکایی eNom.Inc راه اندازی شد. از دسامبر ???? این شرکت امریکایی به بهانه تحریم ایران توسط دولت امریکا سایت صادق هدایت را قطع کرد. و علیرغم تذکرات ما نه تنها توجهی نکرد بلکه درتاریخ ? آوریل ???? امتیاز و نام سایت را به یک شرکت تبلیغاتی چینی واقع در شانگهای فروخت.
 این شرکت چینی یک موسسه تبلیغاتی در سطح بسیار مبتذل است که لوازم و وسایل عکاسی و از طرف دیگر درباره زن های ایران مطالب زشتی را آگهی می کند. یک چنین قباحتی را فقط از امریکائی هایی می توان انتظار داشت که فرهنگ و ادب آنها منحصراً متعلق به سرخپوستان اصیل امریکاست.
این عمل شرکت امریکایی eNom.Inc علاوه برآن که با آن چه دولت مردان امریکا می گویند مغایرت دارد و ازنظر حقوق معنوی مردم ایران یک توهین مسلم است. با عجله فروش نام سایت معتبرترین نویسنده ایران به یک شرکت چینی گمنام، زیرپا گذاشتن تمام اصول اخلاقی و انسانی و اهانت به مردم، به فرهنگ و ادب و حقوق ملت ایران و همه فارسی زبان های خاورمیانه است.
غیرممکن است در اروپا یا آسیا یا افریقا این گونه به فرهنگ ملت ها تجاوز کنند و این گونه خلاف ها را فقط امریکایی ها که خود فاقد تمدن و پیشینه اصیلی هستند انجام می دهند.
ما ضمن تقبیح این کار شرکت امریکایی از همه طرفداران فرهنگ و ادب و مخصوصاً صادق هدایت می خواهیم این توطئه امریکایی را به همه اطلاع داده و به نوبه خود توهین به فرهنگ و ادب ایران و زبان فارسی را تقبیح کنند.

 

منبع ما : http://www.haghighatnews.com/newsF-3023.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/5 و ساعت 5:48 عصر | نظرات دیگران()


امیرطاهر حسین خان -اخلاق سیاسی، هرگاه به وجود و ضرورت آن معتقد باشیم، اقتضا می‌کند که وقتی کسی وارد گود سیاست شد و توان خود را آزمود ودید نمی تواند توقعات ملت را برآورده سازد آبرومندانه از گود خارج شود.اما توجه شما آقای خاتمی به حب قدرت باعث شد به عنوان یک مهره سوخته در مقام خود بمانید و سعی نکردید با ملت خود صادق باشید.




به گزارش اختصاصی حقیقت نیوز -آقای محمد خاتمی، به اقتضای این اصل اخلاقی و محض آبروداری، پس از آن که چهار سال در مقام ریاست جمهوری، ممکنات و مقدورات و نیز توش و توان خود را دید و سنجید جا داشت در جاییکه احساس کردید مرد میدان نیستید و نمی توانید از خود اختیاری داشته باشید و به به طور ملموس در دام افراطیون اصلاح طلب گرفتار آمدید برای دور دوم کاندیدا نمی شدید تا 4 سال دیگر وقت ملت ایران و این آب و خاک را تلف نمی کردید.

شما می توانستد با کناره گیری از دو دور ریاست جمهوری خود فضا را در اختیار افرادی پرکار و عدالت محور دهید تا آنها نیز بتوانند با بهره گیری از روحیه انقلابی و عدالت محوری خود توقعات و خواسته های ملت را برآروده سازند.

هرگاه چنین می‌کردید  امروز از چنان اعتباری برخوردار بودید که مردم در مسائل سیاسی به شما اقتدا کنند نه آن که مثل چرخ پنجم درشکه به دنبال دیگران کشیده شود و خودش هم نداند چه کاره است و چه می‌گوید و چه می‌خواهد.

ما زمانی که آقای خاتمی با حمایت مردمی در سال 1376 روی کار آمد این رویداد را در مجموع با دید مثبت نگریست و این، نه به اعتبار سابقه یا شخصیت ایشان بلکه به احترام 20 میلیون رأی مردم ایران بود. اما هر چه زمان گذشت آقای خاتمی در ایفای نقشی که تاریخ بر عهد? او گذاشته بود ناتوانی بیشتر نشان داد و به جای فرصت‌سازی، فرصت‌سوزی کرد. و در نهایت شما باعث شکست اصلاحات و نابودی آن شدید.

آن زمانی برای دور دوم خود را کاندیدا کردید  دیگر حمایت شورانگیز مرد و زن و پیر و جوان را در پشت سر خود نداشتند چرا دست شما برای ملت ایران رو شده بود و همه دیدند و شنیدند که خاتمی مرد عمل نیست و تنها برای وقت تلف کردن بر سر کار آمده است. شما آمدید و چهار سال بعد، وقتی از در کوچک تاریخ بیرون می‌رفتید، با سرافکندگی اقرار کردید که جز «تدارکاتچی» نبوده اید.

شما و عقبه سیاسی حامی شما 8 سال به مردم دروغ گفتید و با شعار مردمسالاری و جامعه مدنی تنها به فکر رسیدن به امیال درونی و حزبی خود بودید و هیچ گاه از درون فطرت و سیرت خود برای ملت دل نسوزاندیدکه عواقب و انعکاس اعمال نامتعارف شما در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری به خوبی برای ملت ایران مشهود و روشن شد.

و در پایان بسیار خوب، آقای محترم! با این سابقه و این تجربه امروز ؟ چه کاره‌ای و چه می‌گویی و چه می‌خواهی؟

 

منبع ما : http://www.haghighatnews.com/newsF-2984.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/4 و ساعت 7:11 عصر | نظرات دیگران()
افتتاحیه کرسی‏های آزاد‏اندیشی در دانشگاه تهران/1
صادق‏زیباکلام: علوم‏انسانی‏اسلامی و ایرانی نداریم
حسن عباسی: حرفی نزنید که نسل آینده از شما نگذرد

عصر روز یکشنبه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میزبان جمعی از اساتید و دانشجویان این دانشگاه بود که برای شرکت در افتتاحیه کرسی های آزاد اندیشی در تالار شیخ انصاری حضور یافته بودند. بنا بر خبر اعلام شده از این پس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هر هفته میزبان یک مناظره با حضور طیف های مختلف فکری و با موضوعات مختلف خواهد بود و هم چنین برگزاری کرسی های هفتگی با موضوعات گوناگون علمی و نظری، با حضور دانشجویان، اساتید و صاحب نظران این دانشگاه در دستور کار خواهد بود. این دست برنامه ریزی ها البته در دانشگاه های مختلف تهران نیز آغاز شده و در دانشگاه های امیرکبیر و شریف نیز طرح هایی در دست اجراست. این همه البته شاید به نوعی اولویت گذاری جدید در مجموعه های دانشجویی را به نمایش می گذارد.

به گزارش رجانیوز، در مراسم افتتاحیه که به همت دبیرخانه کرسی های آزاد اندیشی به عنوان زیر مجموعه بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شده بود؛ ابتدا دکتر صادق زیباکلام عضو هیئت علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به ایراد نظر خود پیرامون کرسی های آزاد اندیشی پرداخت.

وی با اشاره به اینکه کسی دقیقا نمی‌داند کرسی‌های آزاداندیشی چه بوده و برنامه‌های آن چیست؟ گفت: باید نکته دردآلودی را مطرح کنم و آن این است که اکنون صحبت از کرسی‌های آزاداندیشی در زمانی صورت می‌گیرد که از جهت دیگری شاهد عکس جریان آزاداندیشی در بعضی از دانشگاه‌ها هستیم و طی روزهای گذشته یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی و یکی از دانشگاه تربیت‌مدرس اخراج شدند و من نمی‌دانم در این شرایط کرسی‌های آزاد اندیشی چه مفهومی دارد؟

زیبا کلام با اشاره به اینکه انجمن های اسلامی سایر دانشگاه‌ها تعطیل و یا در شرف تعطیلی است در ادامه تصریح کرد: آنچه که اکنون مشاهده می‌کنیم این است که گفته‌ها با آنچه عمل می‌شود در جامعه همخوانی ندارد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: تا آنجا که اطلاع دارم برنامه‌ای در خصوص حذف و کنار گذاشتن اساتید دگراندیش به جز چند مورد بخصوص در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و تربیت مدرس نبوده است.

وی افزود: در دانشگاه تهران، شهید بهشتی، و سایر دانشگاه‌ها اساتید تسویه یا اخراج نشدند. در دانشگاه علامه طباطبایی شماری از برجسته‌ترین اقتصاددانان و اساتید که در نامه‌های سرگشاده‌ای به سیاست‌های اقتصادی دولت نهم و دهم اشکال گرفته‌اند بازنشسته و یا کنار گذاشته شده‌اند.

زیباکلام در ادامه تاکید کرد: سیاست کلی دولت در خصوص اساتید دگراندیش و منتقد نباید حذف آنها باشد و باید اعلام کنم که کنار گذاشتن این اساتید در برخی دانشگاه‌ها با سیاست مدیران این دانشگاه‌ها انجام می‌شود و این امر به سیاست کلی نظام بازنمی‌گردد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح این سوال که آیا مسئولان یک دانشگاه می‌تواند اساتید آن دانشگاه را به دلایل سیاسی اخراج کند خاطرنشان کرد: وزارت علوم که مدعی است بخش‌های علوم کشور را زیر نظر دارد، آیا نمی‌خواهد در این امر دخالت کند؟ به یقین می‌توان گفت وزارت علوم از اخراج اساتید در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و تربیت مدرس حمایت کرده و آن را تائید می‌کند، پس از این وزارتخانه انتظار نمی‌رود که به این مشکل رسیدگی کند. اما از سوی دیگر از مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود که نسبت به اتفاقات پیش آمده در این دو دانشگاه اعتراض کرده و بخصوص کمیسیون فرهنگی باید به این امر رسیدگی کند.

وی افزود: دفاع از حقوق شهروندان از وظایف مجلس هشتم است و نمایندگان مجلسی که سوگند یاد می‌کنند تا از حقوق شهروندان و وکلای خود دفاع کنند چرا نسبت به این امور پیگیری نمی کنند؟
زیبا کلام با اشاره به اینکه متاسفانه هیچ حرکتی در این خصوص از مجلس مشاهده نکرده‌ایم، در ادامه تصریح کرد: در این شرایط صحبت از کرسی‌های آزاداندیشی می‌شود و من در این جا کلیاتی را در خصوص علوم انسانی بیان می‌کنم.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد ماه سال 88 مسئله علوم انسانی مطرح شد و علوم انسانی به عنوان متهم پیش آمدن این حوادث مورد بازخواست قرار گرفت.

زیبا کلام گفت: با توجه به کسر قابل توجهی از دانشجویان، قریب به یک میلیون و 800 هزار دانشجو در رشته‌های علوم انسانی تحصیل می‌کنند و این دانشجویانی هستند که موجبات اعتراض را پدید آوردند.

وی افزود: از اواسط تابستان گذشته مسائلی مطرح شد مبنی بر اینکه علوم انسانی چگونه باید اصلاح شود و محصول آن این باشد که دانشجویان این رشته به دولت انتقاد نکنند.

زیبا کلام درادامه تصریح کرد: برخی افراد اساتید این رشته را متهم کردند که دانشجویان علوم انسانی را بی‌دین بار آوردند و من معتقدم که احضار علوم انسانی به عنوان متهم به دادگاه موجب حوادث پس از خرداد 88 شده است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ای کاش این موارد و حوادث بر گردن علوم انسانی بود چون می‌توانستیم با این شیوه دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم انسانی را تعطیل کنیم اما من به کسانی که علوم انسانی را نسبت به حوادث سال 88 متهم می‌کنم سوالی را مطرح می‌کنم؛ مگر این علوم انسانی در زمان محمدرضا پهلوی در این دانشگاه‌ها تدریس نمی‌شد؟ این علوم انسانی در رژیم گذشته نیز در دانشگاه‌ تهران و سایر دانشگاه‌ها تدریس می‌شد و چرا آن موقع این رشته دانشجویان را بی‌دین بار نیاورده است بلکه بالعکس بخش عمده این دانشجویان اسلام‌گرا شده‌اند. اگر محتوای این علوم موجب بی‌دینی و زوال دانشجویان می‌شود چرا در زمان طاغوت این اتفاق نیفتاده است؟

زیباکلام در ادامه بیان داشت: ما عکس‌های شهدای دانشجوی حقوق و علوم انسانی را در راهروی همین دانشکده نصب کرده و هر روز نظاره‌گر آنها هستیم. حال باید پرسید آیا این دانشجویان در همین رشته درس نخوانده‌اند و شاید از نظر شما آنها در نجف و امثال آن درس خوانده باشند پس چطور شده است به خواسته خودشان در جبهه‌های جنگ روی مین رفتند.

وی با اشاره به اینکه اشکال اساسی علوم انسانی در جامعه ما این است که این رشته فوق العاده عقب مانده است خاطرنشان کرد: عقب ماندگی در علوم از لحاظ کاربردی نیز باید ملاحظه شود و این در حالی است که در شرایط کنونی محصولات ایران وارد بازارهای جهانی نمی‌شوند.

زیباکلام با تاکید بر اینکه عقب ماندگی در حوزه علوم انسانی را مستقیما نمی‌توان دید خاطرنشان کرد: اگر کرسی‌های آزاد اندیشی ادامه پیدا کند می‌توانیم مفصل‌تر در خصوص علوم انسانی بحث کنیم و اعلام کنیم که اشکال اصلی این علوم در جامعه ما چیست.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد سال 88 مسئله اسلامی کردن علوم انسانی به صورت جدی مطرح شده است و اگر این سلسله جلسات ادامه پیدا کند باید به صورت خیلی جدی به این امر بپردازیم که آیا واقعا علوم سیاسی و علوم انسانی اسلامی داشته‌ایم یا خیر؟

وی افزود: من معتقدم علوم انسانی غربی، شرقی، مسیحی، بودایی و زرتشتی هم نداریم. ما آنچه در علوم انسانی داریم نظر و اندیشه انسان‌های مختلف است. لذا علوم انسانی بومی و اسلامی هم نداریم.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: نگاه به انسان در حوزه علوم انسانی در دانشگاه‌های کشور ما یک نگاه غربی است و باید نگاه اسلامی را در خصوص انسان در دانشگاههای خود پیدا کنیم و کرسی‌های آزاد اندیشی را باید به صورت مفهومی ادامه دهیم.

در ادامه این برنامه سعید زیباکلام، ابراهیم فیاض و حسن عباسی نیز به ایراد نقظه نظرات خود در این رابطه پرداختند که به علت مرتبط بودن مباحث مطرح شده از سوی دکتر حست عباسی به سخنان صادق زیباکلام، مشروح سخنان عباسی را از نظر می گذرانیم.

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اینکه مشکلی که اکنون در این مقوله وجود دارد مشکلات ساختاری است خاطرنشان کرد: از حوزه‌ها و دانشگاه‌ها در خصوص بحث آزاد اندیشی چیزی استخراج نمی‌شود پس باید آستین‌ها را خود بالا بزنیم و به تولید علم و روش‌های آن دست بزنیم.

عباسی تصریح کرد: نهادهای کشور می‌خواهند تولید علم را فقط توصیف کنند و فرهنگستان علومی که یکی از مسئولینش تولید علم را فقط در حد تولید آبمیوه وصف کرده است، بهتر از این هم اقدام نخواهد کرد و نباید اصلا از آنها انتظار تحول در این زمینه را داشت.

وی تاکید کرد: اکنون در خصوص تولید علم و نخبه پروری فقط در کشورمان به توصیف آن اکتفا می‌شود در صورتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در این خصوص راهها و روش‌ها را تبیین کند و اگر واقعا نمی‌توانند به این امر بپردازند وارد گود شده و 230 واحد درسی از کارشناسی تا دکترا را در دانشگاه تدریس کنند.

وی با اشاره به اینکه من دکتری را در ایران ندیدم که دکترین داشته باشد خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب مفهومی به نام تیمسار ارتش وجود داشت و مقام معظم رهبری فرمودند این مفهوم دارای اشکال است که اکنون این مفهوم به نام امیر تغییر نام داده است و طبق همین امر باید در خصوص آزاداندیشی و مقوله علوم انسانی پیگیری لازم را داشته باشیم و از ریشه و بسیاری از مفاهیم به اصلاح بپردازیم.

عباسی در ادامه بیان داشت: ما نه تنها در حوزه‌ها بلکه در دانشگاه‌های کشورمان نیز هیچ مجتهدی نداریم. در کدام دانشگاه ما استاد دانشگاه دکترین و نظریات خود را در کلاس‌های خود تدریس می‌کند؟ استادی که نظریات خود را تدریس می‌کند این استاد یک دکتر واقعی است نه اساتیدی که نظریات صدها سال قبل شرق و غرب را حفظ می کنند و مثل نوار کاست آن را تحویل دانشجو می دهند. در این صورت فرق آنها با ضبط صوت چیست؟ چرا حاضر نیستند خودشان ایده ی جدیدی را تولید کنند و بر مبنای آن تدریس کنند؟

عباسی گفت: مقام معظم رهبری چند سال گذشته در جلسه‌ای با مسئولان نظام در بخشی از سخنان خود فرمودند کاش فردایی وجود داشت تا انسان‌ها خارج از فضای جایگاهی خود ساعت‌ها را به بحث‌های علمی بپردازند و این در حالی است که آقایان دانشگاه تهران به مقام معظم رهبری پیشنهاد اعطای دکترا می‌دهند تا به همه بفهمانند امکان تولید علم در کشور وجود ندارد. اما در کشوری چون فرانسه چنین مکان‌هایی از سالیان دور تاسیس شده و افراد پیش نویس نظریات خود را به این مراکز ارسال می‌کنند و حتی می‌توانند در خصوص نظریات خود صحبت علمی کنند.

رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تاکید کرد: افتخار وزیر علوم ما این است که 10 هزار مقاله در ISI ارسال کرده‌اند و این در حالی است که ما برای آنگولاساکسون که همان آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و استرالیایی‌ها هستند به صورت رایگان تولید علم می‌کنیم و 95 درصد این مقاله‌ها در ایران حتی ترجمه هم نمی‌شود و در دسترس دانشجویان و محققان ایرانی قرار نمی‌گیرد.

این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه گفت: دانشجوی ایرانی باید برای تولید علم 300 درصد زحمت بکشد به گونه‌ای که باید علم را به زبان انگلیسی، عربی و فارسی بداند، این در حالی است که یک دانشجوی الازهر مصر باید برای تولید علم 200 درصد زحمت کشیده و دانشجوی اروپایی 100 درصد زحمت بکشد. اما دانشجو و استاد ایرانی تنها در مقوله‌ تولید علم 33 درصد زحمت می‌کشد.

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تصریح کرد: آمریکا از سال 2002 به بعد از گام سوم علم که همان رسیدن به مقطع دکترا است عبور کرد و اکنون از مرحله تیمکس نیز در حال عبور است و این در حالی است که ما در جامعه‌ای می‌خواهیم آزاداندیشی کنیم که هنوز به این مراحل دست پیدا نکرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه در بحث آزاد اندیشی باید ریشه مفهوم را شناخته و ترمینولوژی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: عمده مفوم‌های علوم انسانی که در سر در دانشگاه‌های کشور می‌بینیم محل اشکال هستند. جامعه شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و ... با مفهوم اصلی آنها یکی نیست.

عباسی خاطرنشان کرد: دلیل دیگر اینکه علم در جامعه ما تولید نمی‌شود این است که حوزه علمیه از فلسفه و اصول فاصله گرفته است.

وی گفت: ابزار در تولید علم و در حوزه علوم انسانی یک مفهوم کلی است ما باید یک مفهوم را در خود پدید آورده و 20 تا 30 سال نسبت به رشد آن مفهوم تلاش کنیم تا به تولید علم برسیم.

وی افزود: وقتی تولید علم نداریم تکیه بر ریاست فرهنگستان علوم غصب است. فرهنگستان علوم باید توضیح دهید که تا کنون پیرامون تولید علم چه اقدامی کرده است؟

عباسی در بخش دیگری از سخنان خود در واکنش به سخنان صادق زیبا کلام گفت: این استاد در سخنان خود اعلام کرد که برخی از اساتید از دانشگاه‌ها اخراج می‌شوند که من به این استاد اعلام می‌کنم آیا شما لیبرالی فکر نمی‌کنید و به راحتی در دانشگاه تدریس نمی‌کنید؟ به من بگویید کجا به خاطر اندیشه شما با شما برخورد شده است؟ و اگر غیر از این است پس چرا هم شما و هم هزاران نمونه از شما در دانشگاه های کشور به تدریس مشغول هستند؟ شما در حیطه تخصص تان همان لیبرالیزم را درس بدهید اما به اسم اسلام نگویید علوم انسانی دینی وجود ندارد.

وی افزود: پس میان مباحث سیاسی و بحث‌های امنیتی تفاوت‌هایی وجود دارد و باید به این استاد علوم سیاسی اعلام کنم که در کشورهای غربی نیز چندی پیش استادی را به جرم ارائه طرح تروریزم روشنفکری از یک دانشگاه آمریکایی اخراج کردند.

عباسی خاطرنشان کرد: من چندی قبل در عرصه سیاست خطاب به سیاستمداران این سئوال را مطرح کردم که چرا برخی از آنها می‌گویند ما نمی‌توانیم؟ اما جالب این است که برخی از این سیاستمداران به رهبری رئیس فرهنگستان علوم اخیرا حدود 196 صفحه مقاله به صورت رنگی و کاغذ گلاسه تحت عنوان یک نشریه خاصی تهیه کرده و با مطالب خاصی عنوان کردند که نمی‌توانیم. اینکه ما نمی توانیم هم اینقدر دیگر تبلیغ می خواهد؟ اینکه فضای ذهنی دانشجویان و جوانان این کشور را به این سمت ببریم که نمی شود و نمی توانیم و علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم این همه گفتن دارد؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با مطرح کردن این سئوال که چرا فرهنگستان علوم نمی‌تواند تولید علم کند خاطرنشان کرد: فرهنگستان علوم به این دلیل نمی‌تواند تولید علم کند که دکترهای فلسفه آن در نظریات کانت گیر افتاده‌اند.

عباسی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در خصوص بحث هسته‌ای ایران اشاره و تاکید کرد: سه شنبه گذشته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرد که ما به غیر از ایران و کره شمالی به هیچ کشور دیگری حمله اتمی نمی‌کنیم که در اینجا باید پرسید چرا و به چه جرم؟ آیا ما به جرم رسیدن به فن آوری هسته‌ای باید تهدید شویم؟

عباسی افزود: الان در آمریکا بنیان داروینیزم زیر سئوال است و استادانی را که با این پدیده مخالفت می کنند را به عنوان تروریزم روشنفکری از دانشگاه بیرون انداخته اند زیرا آمریکایی ها متعقد هستند وقتی کسانی اعتقاد دارند که طراحی این عالم هوشمند است و فقط می خواهند بگویند که پشت این عالم خداست پس آن زمان این اساتید می خواهند نظریه پردازی خود را بر روی تئوکراسی اعلام کند نه دموکراسی. درهمین زمینه اکنون 11فیلم مستند در فضای سایبری وجود دارد که یکی از آنها نیز امسال در قسمت فیلم های خارجی جشنواره فجر اکران شد.

عباسی در ادامه افزود: استادی که ادعا می‌کند چرا آزاداندیشان اخراج و دستگیر می‌شوند باید به وی اعلام کرد که شما چرا آدرس غلط به مخاطبان خود می‌دهید. آیا کسانی که اخراج و یا دستگیر می‌شوند آزاداندیش هستند؟ شما با عنوان یک استاد دانشگاه آیا دکترین دارید؟ من عضو هیئت علمی این دانشگاه نیستم اما شما که حقوق این نظام را می گیرید و در این دانشگاه تدریس می کنید به دانشجویانتان توضیح دهید چه حرکتی طی سالهای تدریس تان انجام داده اید؟ چقدر تلاش کرده اید که یک دکترین داشته باشید و آن را تدریس کنید نه افکار دیگران را؟ که بعد می گویید چنین چیزی وجود ندارد.

آیا شما از خود در حوزه تولید علم نظریه‌ای داشته‌اید؟ کسانی که به عنوان مثال در دانشکده مدیریت و با گرایش مسائل استراتژیک مدرک دکترا می‌گیرند فقط یک رویکرد و طرح استراتژیک را آموزش می‌بینند و در دانشگاهی چون دانشگاه عالی دفاع ملی آیا کسی هست که دو رویکرد را تدریس و یا تحصیل کرده باشد؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز خطاب به اساتید دگراندیش تاکید کرد: افرادی آمدند و شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ابتدای پیروزی انقلاب تاسیس کردند اما اکنون در صدای آمریکا و بی بی سی فارسی از آزادی بیان در ایران ابراز ناراحتی می‌کنند و شما استادی که حامی اینگونه افراد هستید روزی آبروی شما هم مانند آنان خواهد رفت.

عباسی تصریح کرد: اینکه شما امروز می گویید ما علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم برای خودتان بد است. نسل آینده از شما نخواهد گذشت چون ان شالله ما از این مرحله نیز عبور خواهیم کرد و در آینده به تولید علم بومی نیز خواهیم رسید و شما که امروز این حرفها را می زنید باید پاسخگوی آیندگان باشید. بسیاری از شما بودند که اول انقلاب حرفهایی زدند که امروز از گذشته خود شرمنده هستند چون نسل ها عوض شد و مشخص شد چه کسی درست می گفت و چه کسی اشتباه، لذا من از نسل حاضر عذرخواهی می کنم که نسل ما نتوانست اقدام مهمی در راستای تولید علم بومی انجام دهد اما انشالله با همت شما از این مرحله هم خواهیم گذشت و با سرعت بیشتر به سمت سربلندی ایران اسلامی نزدیک خواهیم شد.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=47938


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 1:15 عصر | نظرات دیگران()
گزارش صراط از مناظره رادیویی سیدحسین علوی و صادق زیباکلام
از منافق در مورد رابطه اسلام و علوم انسانی نپرسید
علوی: شما گفتید با تک تک سلولهای بدنتان لیبرالید. حالا باید ثابت کنید که چجور مسلمانی هستید. مومن یا منافق * زیبا کلام: آی مردم! یک جوان سی ساله دارد من را متهم می کند!
برنامه بحث روز رادیو تهران باز هم شاهد مناظره ای داغ میان موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی بود.
به گزارش صراط این برنامه رادیدیویی که اخیرا با محوریت «کرسی های آزاد اندیشی» از این رادیوی پرشنونده پخش می شود آقایان سید حسین علوی (کارشناس تاریخ سیاسی و کارشناس ارشد فلسفه غرب) و صادق زیباکلام (استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران) را رودرروی هم قرار داده بود تا زیباکلام به نمایندگی از لیبرالها و علوی به نمایندگی از هواداران انقلاب اسلامی به مناظره بنشینند.
در ادامه، متن کامل این مناظره خواندنی را تقدیم حضور علاقه مندان می کنیم؛
 
 اسکندری گوینده برنامه خطاب به زیبا کلام :
در برنامه هفته پیش شما فرمودید که علوم انسانی اسلامی وجود ندارد و ما در عرصه نظریه پردازی در علوم انسانی کم کاری کردیم و دلایل مختلفی را ذکر کردید که یکی از اون دلایل سیر تاریخی بوده که از ابتدای انقلاب فرهنگی تا الان رخ داده و ثابت شده که ما نتوانستیم و یا نمی توانیم به سمت یک علوم انسانی اسلامی حرکت کنیم و اشاره کردید که نه تنها سر فصل ها عوض نشده و بلکه همان عناوین و کتابها تدریس می شود.
سوال : به نظر شما به عنوان یک استاد دانشگاه چه اتفاقی افتاده که بعد از یک انقلاب سیاسی و فرهنگی در اواخر قرن بیستم یک انقلاب علمی در کشور رخ نداده ، حداقل طی این سی سال گذشته؟

زیبا کلام : ببینید انقلاب ما یک انقلاب صددرصد مدرن بود. اگر ما فرض بگیریم که یک رابطه منطقی بین انقلاب و پیشرفت در علوم وجود دارد و اگر در کشوری انقلاب اتفاق بیفتد آن کشور باید در علم هم پیشرفت کند. اما من با این موضوع مشکل دارم .در خیلی از کشورهایی که انقلاب سیاسی اتفاق افتاده از نظر علمی پیشرفتی نداشتند مثل اتحاد شوروی ، چین ، کره جنوبی و... در کشور ما هم همین طور و معتقدم که بین انقلاب و پیشرفت در علوم انسانی رابطه ای نیست.
جامعه ما از نظر علمی یک جامعه عقب مانده است شما می توانید عدم پیشرفت را در دارو سازی ، ساخت اتومبیل ، نیروگاه و... ببینید . یعنی آثارش پیداست من می گویم ما در صنعت اتومبیل عقب هستیم چون فرانسه ، ژاپن ، کره جنوبی ، آمریکا اتومبیل هاشون را در عرصه جهانی عرضه می کنند .در علوم کاربردی عقب ماندگی را می شود دید ولی در علوم انسانی عقب ماندگی با چشم معمولی دیده نمی شود .

 
گوینده برنامه : چرا یک انقلاب سیاسی و فرهنگی در کشور ما رخ داد ولی منجر به یک انقلاب علمی نشد ؟
 
علوی : ابتدا باید به نکته مهمی درمورد فرمایشات آقای زیبا کلام اشاره کنم و آن اینکه من اساسا آقای زیبا کلام را یک آدم غرب زده می دانم ایشان می گویند انقلاب ما یک انقلاب صد در صد مدرن بوده درحالی که خیلی از اون غربی هایی که ایشان مریدشون هستند هم این حرف بی بنیاد و غلط را رد کرده اند.
ثانیاً هیچ کدام از نظریه های انقلابی که انقلابهای مغرب زمین را تحلیل کردند هم در حقیقت امر نتوانستند انقلاب اسلامی را توجیه واقعی و علمی کنند .انقلاب اسلامی اولین انقلاب «ضد مدرن» است ، ماهیت انقلاب اسلامی ماهیت دینی است ، مردم به خاطر دین بلند شدند. این در حالی است که تمام انقلابهای مدرن با اهداف مادی و دقیقا برای محو دین از عرصه اجتماع بوجود آمدند.
 آقای زیبا کلام بعد از سی سال تدریس علوم سیاسی هنوز پی به این اختلاف فاحش میان یک انقلاب ضدمدرن با انقلابات مدرن نبرده اند. البته دلیلش هم کاملا روشن است. نگاه آقای زیبا کلام یک نگاه کاملاً غرب زده است و به همین دلیل است که می گویند لازمه انقلاب اسلامی تولید علم در حوزه علوم انسانی نیست چون ایشان قایل به این هستند که انقلاب اسلامی یک انقلاب مدرن است پس چه ضرورتی دارد که ما پارادایمی که در آن انقلاب کرده ایم (مدرنیته) را بشکنیم و طرحی نو دراندازیم؟! در پارادایم مدرنیته نهایتا انقلاب اسلامی باید بشود یک چیزی شبیه لندن یا توکیو. مدینه فاضله مدرنیستهایی مثل آقای زیبا کلام که پیشرفت را در تولید اتومبیل می بینند نه کمال انقطاع الی الله همان جامعه حیوانی آمریکا و اروپاست نه جامعه انسانی و الهی موعود. و نکته دیگر اینکه آقای زیبا کلام می گویند جامعه ما از نظر علمی عقب افتاده است . من می گویم اگر ما از نظر علمی عقب افتاده هستیم و نتوانستیم در علوم انسانی انسان را از دریچه حقایق عالم (که همان اسلام ناب باشد) مطالعه کنیم، دلیلش امثال آقای زیبا کلام هستند. چون آدم های غرب زده ای مثل ایشان که امروز در دانشگاه های ما تدریس می کنند مانع این هستند که بچه های حزب الهی که ادبیات انقلاب اسلامی را باور دارند و با عمق جانشان با اومانیسم و اسلام ستیزی مدرن مشکل دارند، عضو هیئت علمی شوند و تولید علم بکنند. کسانی که غرب را با پوست و گوشت و استخوانشون باور دارند اجازه تولید علم اسلامی در حوزه علوم انسانی را ندادند .
مشکل مملکت ما اگر به علوم انسانی اسلامی نرسیده این بوده که قاطبه متولیان میدانی آن اصلاً به اسلام باور نداشتند. در تلویزیون چند شب پیش همین آقای زیبا کلام گفتند «من با تمام سلولهای بدنم لیبرال هستم». آقای زیبا کلام! گفتید یا نه؟!
 
زیباکلا: همین الآن هم می گویم!
 
علوی:  این حرف یعنی با تمام سلولهای بدنم از خدا متنفرم . یک آدم لیبرال نمی تواند اصلا مسلمان باشد. امام خمینی (ره) بارها و بارها یادآور شدند که خطر لیبرالها هم طراز خطر منافقین است. نگاه اسلامی اساساً یک آدم لیبرال را مسلمان واقعی نمی داند، ایشان صراحتا می گوید «من لیبرالم» آنوقت برای به انحراف کشاندن ذهن مخاطبانش سخنان خود را با نام خدا هم آغاز می کند!!! آقای زیباکلام! شما یا لیبر الیسم را نفهمیده اید. یا اسلام را نفهمیده اید. یا هر دو را فهمیده اید و دارید برای مخاطبان رادیو و تلویزیون نقش بازی می کنید! چه نقشی؟ نقش یک منافق تمام عیار را! نقش کسی را که مصداق «ما هُم مِنکُم وَ لا مِنهُم» است. نقش کسی که حقیقتا با مومنین نیست و بلکه با تک تک سلولهای بدنش داد میزند که یک اسلام ستیز لیبرال است. اما از آنجایی که ایشان می داند اگر در بلاد اسلامی واضح و شفاف بگوید که دشمن اسلام ناب است مردم دمار از روزگارش در می آورند، دقیقا به همین دلیل  کلام لیبرالیستی خود را با نام خدا آغاز می کند!

نکته مهم دیگر اینکه سوژه علوم انسانی «انسان» است. حال این انسان را می شود هم از دریچه تنگ اومانیستی-ماتریالیستی به مثابه موجودی متکبر که نفش عماره خویش را خدای خود می داند نگریست، همچون غرب زدگان لانه کرده در هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی، هم می شود از منظر حقیقی اسلام ناب محمدی (ص) به عنوان بنده و مخلوق خداوند تبارک و تعالی به آن نگریست.
آقای اسکندری! سوال اصلی به شما هم برمی گردد. واقعا چرا شما از کسی که با تک تک سلولهای بدنش فریاد می زند که باور به اسلام ندارد، می پرسید چرا ما علوم انسانی اسلامی نداریم ؟ شما باید از آقای زیبا کلام بپرسید چرا ما در غرب آزادی بیان نداریم ؟ از یک آدم غرب زده که درباره اسلام نباید سوال کرد. از ایشان بپرسید؛ چرا مدرنیته کارش به آزاد سازی همجنس بازی کشیده؟ چرا به دروغ شعار آزادی بیان می دهند ولی در ماجرای هولوکاست محققان دانشگاهی را محاکمه می کنند؟ چرا بر سر کودک عراقی بمب پنج تنی ریختند و بر سر کودک فلسطینی بمب فسفری انداختند؟ از ایشان در مورد حوزه باورهایشان بپرسید نه در مورد چیزهایی که ذره ای به آنها ایمان ندارند..

گوینده (اسکندری) : شما به ماقال توجه کنید نه به من قال.

علوی : آقای مجری! کدام ماقال؟ ماقال ایشان را شنیدید. ایشان صاف و پوست کنده به شما گفتند علوم انسانی محال است که اسلامی شود! دیگر از این واضح تر می خواستید جلوی اسلام بایستند؟! ریشه این به قول شما «ماقال» در آن «من قالی» است که عرض کردم. ایشان از آن جهت که لیبرال هستند رودرروی اسلام ایستاده اند. آیا می توانیم بر انحرافات عقیدتی اساتید لیبرالی مثل ایشان چشم فروبندیم و در عین حال دنبال آن باشیم که همین افراد برای ما علوم انسانی را اسلامی کنند؟!

زیبا کلام : می خواهم چند کلمه با مردم صحبت کنم. آی مردم! کاش می توانستید چهره کسی که من را متهم می کند را ببینید. این فرد تنها سی سال سن دارد و می خواهد منِ 60 ساله را متهم کند! من خوشحالم که امروز می بینم به این جایگاه معرفتی ارتقا پیدا کردم که از من انتظار میرود در خصوص علوم انسانی که چرا من در این رابطه کاری نکردم.
 در مورد مساله دین هم باید بگویم:
کمال تار زنم تار می زنم                         واسه خاطر یار می زنم !          دین من ربطی به آقای علوی ندارد!
من سال 72 کتابم را به عباس و محمد و عاطفه تقدیم کردم که هرگز از میدان ژاله برنگشتند . سال 73 هم کتابم را به امام محمد غزالی و به شهید همت و حاج حسین خرازی تقدیم کردم . البته کتاب بعدی ام را هم به مهندس بازرگان تقدیم کردم. من اگر متهم به ابد بشوم خیلی ها باید متهم به اعدام بشوند چون من متعهد به اسلامی کردن علوم انسانی نبودم و تولید علم هم نکردم ولی خیلی ها تعهد داشتند و از اسلام حقوق می گرفتند چرا اونها نکردند .

 
علوی : آقای زیبا کلام به جای آنکه ثابت کنند منافق نیستند استدلالی را به کار می برند که اتفاقا منافقین صدر اسلام در مقابل پیامبر به کار بردند و آن اینکه؛ وقتی که پیامبر اسلام (ص) جوان 19 ساله ای به نام اثامه ابن زید را به فرماندهی سپاه مسلمین انتخاب کردند عده ای از ریش سفیدان گفتند ما نمی خواهیم زیر بیرق این آدم رفته و جنگ کنیم ، پیامبر هم خطاب به آن جماعت منافق و در عین حال ریش سفید فرمودند: خداوند لعنت کند هر کسی که سپاه اثامه را ترک کند .
آقای زیبا کلام! شما از همان فرقه ای نبودید که فریاد زنده باد جوانانتان گوش فلک را کر کرده بود؟ آیا جوانان را فقط می خواستید برای اینکه در چهارشنبه سوری برایتان ترقه در کنند و به سبک انسانهای سبُک‌سر ینگه دنیا شهوت رانی کنند؟ اخوی به جای این فحشهای ژورنالیستی ثابت کنید می شود هم مسلمان بود و هم لیبرال! و اگر نمی شود با صدای بلند اعلام کنید که یا لیبرالیسم را نفهمیده اید، یا اسلام را نفهمیده اید یا منافقید.
راستی من هم می خواستم چند کلمه با مردم صحبت کنم. آی مردم! بدانید در رادیوی جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که یک آدم لیبرال آمده در برابر بچه هایی که با گوشت و پوست و استخوانشون از انقلاب و اسلام دفاع کردند، می گوید من التزامی به تولید علوم انسانی اسلامی ندارم، تازه ماهی چند میلیون هم از بیت المال مسلمین باید به من حقوق و مزایا و پاداش و چه و چه بدهند!

گوینده خطاب به علوی : چه نهادی متولی تولید علوم انسانی بوده در این 30 سال گذشته :
 
علوی : قطعا دانشگاه و نه حوزه های علمیه و امثالهم. اما مشکل اینجاست که ما در دانشگاه مافیای هیئت علمی خصوصاً در حوزه علوم انسانی داریم. یعنی اگر شما می خواهید استاد جذب گروه های علوم انسانی کنید باید از فیلتر همین اعضای فعلی هیئت علمی رد شود و این اعضا هم خودشان یا از فیلتر هیئت علمی سابقی رد شده اند که پرورش یافته دانشگاه ماسونی عهد پهلوی بوده اند یا در چنبره دانشگاه های غرب، دشمنی با دیانت را آموخته اند. جهت استحضارتان باید بگویم که تمام اعضای هیئت امنای دانشگاه تهران در عصر پهلوی بدون استثناء فراماسونر بوده اند و دانش آموختگان مکتب ماسونها نسلا بعد نسل این مافیای هیئت علمی را امتداد داده اند.

در مورد این ادعای آقای زیبا کلام که حوزه ها چرا کار نکردند هم باید بگویم: حضرت امام (ره ) فرمودند: «اگر دانشگاه اصلاح شود مملکت اصلاح می شود» ایشان نگفتند که اگر پژوهشگاه ها یا حوزه های علمیه اصلاح شوند مملکت اصلاح می شود . دانشگاه دچار افساد اومانیسم بوده، دچار سکولاریسم بوده، دچار آدمهای لیبرالی مثل شما ( زیبا کلام ) بوده.
شما پاتونو از دانشگاه بگذارید بیرون، انقلاب نفس خواهد کشید .مشکل دانشگاه اسلامی ما استاد سکولاری به اسم صادق زیبا کلام و امثال اوست.
 
زیبا کلام: سی سال پیش انقلاب شده و کمتر از دو سال بعدش جنگ شد حدود 70 یا 80 درصد نیرو های جبهه دانشجویان و فارغ التحصیلانی بودند که در زمان شاه در دانشگاه درس خوانده بودند ، خدا نکند که دوباره جنگ بشود چون معلوم نیست که اگر دوباره جنگ بشود فوج فوج از دانشگاه ها برن به جبهه یا نه چون شما (علوی) متوجه شدین که نخواهند آمد، آمدین و یقه زیبا کلام را گرفتین که تو باعث شدی این جوری بشه .

 
علوی: اولا دانشجویان در جبهه ها 80 درصد نبودند بلکه اقلیت قاطع بودند. این بی خبری شما از تاریخ این مملکت واقعا عجیب است. شما چجوری علوم سیاسی درس می دهید؟! ثانیا همان دانشجویانی هم که به جبهه رفتند اکثرا دانشجویان فنی و پزشکی بودند و قلیلی از آنها علوم انسانی خوانده بودند. ثالثا در نهم دی ماه 88 ثابت شد که نسل های بعد از انقلاب چطور پوزه آمریکا و ایادیش را در هر جبهه ای به خاک خواهند مالید پس نگرانی ای از آینده در کار نیست . رابعا این حرفها جواب سوال من نیست. طفره نروید. یا اعتراف کنید که به اسلام و لیبرالیسم جاهلید یا اعتراف کنید که منافقانه به رادیو و دانشگاه وارد شده اید.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/12/26 و ساعت 9:23 صبح | نظرات دیگران()

آقایان صدا و سیما! أین تذهبون؟!

آیا این رویه جدید صدا و سیماست که بعد از انتخابات می بایست در پیش گیرد؟ آیا پاک کردن خیانت های خاندان پهلوی آن هم در یک برنامه زنده تلویزیونی و تأکید و تکرار چندین باره آن جزو وظایف جدید صدا و سیما محسوب می شود؟ آیا مطرح کردن جبهه ملی و نهضت آزادی که امام(ره) آن ها را مطرود دانسته و از به کار گیری آنان در تمامی پست های نظام جمهوری اسلامی برحذر داشتند فعالیت در جهت شناساندن افکار و عقاید امام(ره) برای نسل جوان است؟

پایگاه خبری تحلیلی خرد نیوز- به نگارش امید حق بین- هنوز چند روزی از مشت محکم ملت ایران بر دهان سران فتنه و سربازان مزدورشان نمی گذرد که در گوشه ای دیگر می نگریم نهال های فتنه ای جدید، از آستین هایی بلند می شود که بسیاری چشم امیدی به آن پیدا کرده بودند. معلوم نیست در این تاریکی و ظلمت های فتنه هر کس چه نقشی بازی می کند؟ روزی بر یک چهره می ماند و فردا روز از چهره ای دیگر خود را به رخ می نماید.
چند روزی است که در برنامه تلویزیونی سیاست ایرانی که از شبکه 4 پخش می شود، موضوع «نهضت ملی شدن صنعت نفت » مورد بررسی قرار گرفته است. این که چه وقایعی در این دوران روی داده است و چگونه روحانیت و اقشار مذهبی مظلوم واقع شده و افرادی همچون ملی مذهبی ها و نهضت آزادی ها سوار بر موج، به سمت اهدافی در جهت هایی خاص حرکت کردند، جای کنکاشی دقیق و مستند دارد که می بایست در برنامه های تخصصی مورد بررسی قرار گیرد. اما نکته این است که این برنامه شاید در ظاهر به دنبال بررسی نهضت نفت در ایران بوده است، اما آن چه که از برآیند این برنامه بدست می آید این است که این برنامه در لایه های درونی خویش هدفی جز بازخوانی تاریخ در جهت محو خیانت ها و جایگزین کردن اطلاعات غلطی در جهت منافع گروه هایی خاص که مطرود امام خمینی(ره) واقع شده اند،ندارد.
چگونه است که بارها و بارها توسط مسؤولین و افراد مختلف تأکید می شود که افکار و عقاید امام خمینی(ره) می بایست برای نسل جوان توسط رسانه ملی بیان شود و رئیس آن نیز در مصاحبه های خود بارها این مسأله را متذکر می شود، اما در برنامه ای کاملا عجیب، دقیقا مسائل و مباحثی مطرح شده و به عنوان ارزش بیان می شود که امام خمینی(ره) عمر شریف خویش را در مبارزه با این افکار و عقاید طی نموده است.
به عنوان مثال جناب آقای دکتر صادق زیبا کلام در این برنامه رضا شاه پهلوی را فردی می داند که خدمات بسیاری را در عرصه های مختلف به ایران نموده و در واقع از او می بایست به عنوان یک قهرمان ملی که در برهه ای ایران را از بسیاری از مشکلات نجات داد نام برد و ایشان چنان با شور و حرارتی به نطق آتشین خود در این مورد می پردازد که اگر بیننده ای بی اطلاع از شخصیت خائن و منفور این فرد باشد، گمان می برد که وی یکی از قهرمانان بزرگ و ملی ایران می باشد!
زیباکلام در این برنامه بیان می دارد که رضاخان در فاصله سالهای 1299(وقوع کودتای سوم اسفند) تا 1304(تاجگذاری)اقدامات بسیار مثبتی در ایجاد یکپارچگی ایران کرد. وی گفت بعد از مشروطه ، قدرت مرکزی سراسر کشور از بین رفت و در بلوچستان، خراسان، گیلان، کردستان، خوزستان و ... یاغیان مختلفی سر بر آوردند و این رضاخان بود که با سرکوب آنها قدرت مرکزی را به کشور بازگرداند .
دکتر زیباکلام همچنین ادعا کرد در دوران دولت رضاخان ،صنعت ایران با رشد بسیاری مواجه شد و صنایع راه آهن ،نساجی و... از موفقیت های آن دوره است .
این استاد دانشگاه تهران با مردود دانستن سندهایی که رضاخان را دست نشانده انگلیس معرفی می کند اظهار داشت: اگر او انگلیسی بود، چرا دولت انگلستان او را برکنار کرد؟ وی افزود: انگلیسی ها گرچه برای تامین منافع ملی در ابتدا( سال1299) موافق روی کار آمدن رضا خان بودند، اما چون او در 10 سال دوم سلطنت خود به آلمان ها گرایش پیدا کرد، دولت انگلیس او را ساقط کرد.
زیبا کلام در قسمت دیگری از سخنان خود مدعی شد، بسیاری از نخبگان از جمله مرحوم مدرس و دکتر مصدق در حد فاصل1299 تا 1304 از رضاخان حمایت می کردند. زیرا او فردی قلدر و قدرتمند بود و می توانست امنیت برقرار کند.
زیبا کلام، پایگاه مردمی رضا خان را نیز قابل اعتنا خواند و برای اثبات این ادعا گفت وقتی جنازه رضاخان را به ایران برگرداندند، هزاران نفر در اطراف آن تجمع کردند.
علاوه بر این سخنان که در مدح رضا شاه توسط وی ارایه گردید وی در بخش دیگری از سخنان خویش می گوید که به نظر وی، تنها قهرمان صده های اخیر دکتر مصدق می باشد!
ایشان ضمن این که در ابتدای سخنانش، ساخت راه آهن،راه و صنعت را مرهون رضا شاه دانسته و به شدت دست داشتن انگلیس را در این مورد رد می کند در تناقض گویی آشکار در سخنان بعدی مدعی می شود که این آلمان بود که راه آهن و راه و ... ساخته است و سرانجام معلوم نمی شود که بالاخره رضا شاه این موارد را ساخته است یا آلمان؟ اگر رضا شاه ساخته است پس چرا در ادعای بعدی سخن از آلمان آورده می شود و اگر آلمان ساخته است پس چرا رضا شاه را مسبب ساخت و سازها و رشد و توسعه آن هم بدون پول نفت می داند؟
از طرف دیگر اگر تنها قهرمان ایران در صده اخیر دکتر مصدق است پس تکلیف شهید مدرس ها، شهید شیخ فضل الله های نوری، آیت الله کاشانی ها، شهید نواب صفوی ها، امام خمینی(ره)، شهید مطهری ها، شهید بهشتی ها، شهید رجایی ها و باهنرها، شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی و .... چه می شود؟
جناب آقای صادق زیبا کلام مشخص نکردند که پایگاه رضاه شاه پهلوی چگونه در بین مردم قابل اعتماد بوده در حالی که در موقع تبعید تمام ایران سراسر شور و اشتیاق بود و در سال های بعد هم همواره مردم به تنفر از وی یاد می کردند؟
آیا این رویه جدید صدا و سیماست که بعد از انتخابات می بایست در پیش گیرد؟ آیا پاک کردن خیانت های خاندان پهلوی آن هم در یک برنامه زنده تلویزیونی و تأکید و تکرار چندین باره آن جزو وظایف جدید صدا و سیما محسوب می شود؟ آیا مطرح کردن جبهه ملی و نهضت آزادی که امام(ره) آن ها را مطرود دانسته و از به کار گیری آنان در تمامی پست های نظام جمهوری اسلامی برحذر داشتند فعالیت در جهت شناساندن افکار و عقاید امام(ره) برای نسل جوان است؟
اگر چشمان فتنه توسط مردم کور گردید، این حرکت های خزنده که از آستین صدا و سیما در جهت دیگری از فتنه در حال بیرون آمدن است خطر جدی است که می بایست مسؤولین در اسرع وقت در مقابل آن واکنش نشان داده و با مسببین آن برخوردهای جدی وعبرت آموز شود، قرار نیست که فتنه دیگری آن هم به این مرموزی و خطرناکی دوباره شکل گیرد آن هم از رسانه ملی!
از طرف دیگر می بایست به دو نکته بسیار مهم توجه نمود:
اول آن که متأسفانه تاریخ نویسی معاصر در بسیار از موارد در اختیار افرادی قرار گرفته است که همسو با جبهه ملی و نهضت آزادی و هم جهت با خواست های آمریکا و غرب می باشد. این یک اخطار جدی به دلسوزان نظام است که می بایست به آن توجه کنند که تاریخ این کشور بویژه در قرن اخیر می بایست بدست انسان های پاک و مؤمنی نوشته شود، چرا که این امانتی است که باید بدرستی به نسل های آینده رسیده تا زمینه های قضاوت ها و عبرت های صحیح از آن فراهم گردد.
دوم آن که در این برنامه مشخص گردید که متأسفانه اساتید متعهد، مؤمن و دلسوز تاریخ ما به اندازه کافی تسلط کافی بر مباحث تاریخی نداشته و در حالی که اسناد بسیاری در مورد خیانت های خاندان پهلوی و جبهه ملی وجود دارد، توان دفاع قاطعانه از این اصل مسلم را نداشته و در برخی موارد ضمن طرفه رفتن از جواب دادن به شبهات مسموم مطروحه، به حالت انفعالی دچار می گشتند. خود این مسأله نشان داد که مراکز تخصصی کشور می بایست در حوزه تاریخ معاصر، با جدیت و همت بیشتری تلاش نمایند تا افراد لیبرال و ضد دینی که اعتقادی به مذهب و روحانیت ندارند سکان مطالعات تاریخی کشور را در دست نگرفته و زمینه های انحراف و تحریف تاریخ آن هم در مسلم ترین مباحثی مانند « منفور و خائن بودن خاندان پهلوی» را فراهم ننمایند.
یکی از عجیب ترین نکات در این میان، سکوت مسؤولین و رسانه ها در قبال چنین برنامه ای است که حیرت بسیاری از کارشناسان را برانگیخته است، معلوم نیست با تأکیدات و سخنان بسیاری که با هدایت مقام معظم رهبری(حفظه الله) در مورد واکنش به موقع خواص در برابر جریانات انحرافی صورت پذیرفته است، چرا تا کنون کسی به این برنامه واکنشی نشان نداده است؟ مگر پاک کردن خیانت از چهره خاندان منفور پهلوی مساله کوچکی است که خواص در برابر آن سکوت کنند؟ و از آن بدتر این که در برخی رسانه ها که وابسته به برخی خواص هستند مشاهده شده است که در بیان سخنان صادق زیبا کلام ذوق و شوقی پیدا کرده اند که انگار وی سخنان دل آن ها را گفته است و این جدا جای تأمل و تفکر دارد.
منبع ما : http://www.kheradnews.com/f_display_news.php?id=11291


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/18 و ساعت 1:24 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا