مقاله حجاب اجباری - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی پادشاهان و خیانتکاران، کمتر می پاید [امام علی علیه السلام]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
توضیح متکی درباره حضور دختر بن لادن در ایران

وزیر
امور خارجه کشورمان با اشاره به اینکه ایران ساخت ده سایت جدید برای غنی
سازی را در دستور کار دارد گفت: گام بعدی ما به سوی ربات سازی و ساخت
نیروگاه های هسته ای برای تولید 20 هزار مگاوات برق است بنابراین با طرف
های خارجی وارد گفتگو می شویم.

به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر، منوچهر
متکی در مصاحبه با بخش گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما با اشاره به سفر
دبیر شورای عالی امنیت ملی به ژاپن گفت: ایران با ژاپن در حوزه های مختلف
زمینه همکاری دارد.

وی گفت: ژاپن برای همکاری در حل مسائل افغانستان و پاکستان اعلام آمادگی کرده است.

وزیر امور خارجه همچنین درباره سفر اخیر خود به لبنان گفت: این سفر زمینه سازی برای گام های بعدی در روابط دو کشور است.

وی گفت: لبنان بعد از جنگ و بحران دو ساله داخلی به ثبات نسبی خوبی رسیده و نشاطی در جریان های مختلف لبنانی به وجود آمده است.

متکی گفت: مناسبات ایران با لبنان درپی
سفر رئیس جمهور این کشور به تهران وارد مرحله جدیدی شده است و سفرهای
آینده توافقات جدید را به دنبال خواهد داشت.

وزیر امور خارجه گفت: آمریکایی ها و
فرانسوی ها قصد داشتند راه حل خاصی را بر لبنان تحمیل کنند اما کشورهای
منطقه چنین رویکردی دنبال نمی کردند.

وی به پیشرفت مناسبات لبنان و سوریه
اشاره کرد و گفت: سعد حریری درجهت منافع لبنان گام برداشت و مناسبات جدید
لبنان با سوریه را تعریف کرد.

متکی با بیان اینکه همکاری های ایران-
لبنان- سوریه- عراق و ترکیه برای کل منطقه آثار مثبت خواهد داشت گفت:
لبنان به دلیل قرار گرفتن در موقعیتی راهبردی یکی از فعالترین حوزه های
رسانه ای خاورمیانه محسوب می شود و مورد توجه بسیاری از طرف های منطقه ای
و بین المللی است.

وی افزود: این کشور هفت بار مورد تجاوز
رژیم صهیونیستی قرار گرفته و یکی از دلایل مخالفت رژیم صهیونیستی با لبنان
این است که این کشور رقیبی جدی در عرصه های اقتصادی در منطقه است.

متکی همچنین به سفر لاریجانی به مصر اشاره کرد و گفت: لاریجانی حامل پیامی از سوی رئیس جمهور نبود.

وزیر امور خارجه با بیان اینکه هر حرکتی
در روابط ایران و مصر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد گفت: مصر بازیگر
مهمی در حوزه خاورمیانه و بین المللی است و تبادل نظرات دو کشور ضروری است.

وی با اشاره به ریاست کنونی مصر بر جنبش
عدم تعهد گفت: ایران در کنار کوبا و مصر عضو تروئیکای نم است و این مجموعه
تصمیم گرفته است با طرف های بین المللی دیدارهای منظم و دوره ای داشته
باشد.

متکی درباره چشم انداز روابط ایران با
مصر گفت: در حال حاضر روابط چند جانبه ای با مصر تعریف و درباره روابط
دوجانبه نیز دیدگاه های کل خود را بیان کرده ایم.

وی افزود: ما تا زمانی که شاهد تصمیم سازی دراین باره نباشیم پیگیری خاصی را درباره روابط سیاسی دوجانبه نخواهیم داشت.

ملت ایران می گوید حق معامله کردنی نیست

وزیر امور خارجه گفت: اگر کشورهای غربی
به چارچوبی که برای تامین سوخت راکتور تهران پیشنهاد شده است عمل نکنند،
ممکن، مقدور و هم ترجیح است که تولید اورانیوم غنی شده تا 20 درصد را
خودمان انجام دهیم.

منوچهر متکی در ادامه مصاحبه با بخش
گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما افزود: ایام محرم یکی از مصداق هایی است که
ملت ایران می تواند بگوید که حق معامله کردنی نیست.

وی با اشاره به اینکه آنها در منطق
برخورد با ما کم آورده اند و نمی توانند افکارعمومی را اقناع کنند گفت: ما
برای تبادل اورانیوم در خاک کشور دیگر مشکل نداریم اما آنها باید
اعتمادسازی و حسن نیت خود را ثابت کنند.

متکی با اشاره به اینکه تأمین سوخت
رآکتور تهران یک مسأله انسانی است گفت: آنها این رآکتور را در قبل از
انقلاب ایجاد کردند و بعد از انقلاب نیز این سوخت تامین می شد اما تامین
سوخت این راکتور به وسیله ای برای افشای نیات پشت پرده تبدیل شده است است.

وی با اشاره به اینکه برای تامین این
سوخت سه گزینه وجود دارد گفت: ما فرصتی برای آنها ایجاد کردیم اما آنچه
موجب تأمل ما ضمن حفظ موضع اصولی شد این بود که آنها بلافاصله در رسانه ها
مطرح کردند که ما یک سال ایران را از بمب اتمی دور نگه می داریم و ایران
را در موضع اتهام قرار دادند.

متکی گفت: آنها بازی تبلیغاتی جدیدی شروع
کردند و گفتند ایران جواب نمی دهد در حالی که ما پیشنهاد خود را مطرح
کردیم و گفتیم در مرحله اول 400 کیلو تبادل می کنیم.

وی افزود: آنها اعلام می کردند که نمی دانیم چرا ایران جواب نمی دهد که من در منامه پیشنهاد را به صورت علنی مطرح کردم.

متکی با اشاره به اینکه هنوز ظرفیت تصمیم
گیری برای آنها وجود دارد گفت: کار اشتباه آنها تصویب قطعنامه در شورای
حکام بود که با بیشترین مخالفت ها مواجه شد.

وی اضافه کرد: ما برای حق خود مذاکره نمی کنیم اما حاضر به رفع ابهامات هستیم.

وزیر امور خارجه گفت: مبادله مورد پذیرش و قابل پیگیری است و ایران آماده ادامه گفتگوها با 1+5 بر مبنای پیشنهاد ایران است.

متکی با بیان اینکه به برکت ایام محرم
ایستادگی و مقاومت مردم همیشه چراغ راه رویکردهای ماست گفت: برخی از اعضای
1+5 به ما می گفتند که شعار مردم ایران را مبنی براینکه انرژی هسته ای حق
مسلم ایران است، قبول داریم اما از مردم ایران می خواهیم که این شعار را
ادامه ندهند.

متکی گفت: آنان اکنون باید پاسخ منطقی بدهند اما ما منافع خود را بر اساس اقدام آنها تعریف نمی کنیم.

وزیر امور خارجه گفت: اقدام به تحریم غیرقانونی است و درچهار سال گذشته باید متوجه شده باشند که این اقدام تأثیرگذار نیست.

بحران داخلی یمن راهکار نظامی ندارد

وزیر امور خارجه کشورمان با اشاره به
اینکه یمن با مشکل تروریسم و القاعده مواجه است گفت: بحران داخلی یمن
راهکار نظامی ندارد و باید با گفتمان اصولی این مشکل را حل کرد.

منوچهر متکی در ادامه مصاحبه با بخش
گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، ورود آمریکا به صحنه درگیرها را در یمن
مشکوک دانست و گفت: این اقدام رکن چهارمی از بحران درگیری های نظامی را در
منطقه ایجاد خواهد کرد و مجموعه تحولات اخیر جهان اسلام را هدف قرار داده
است.

متکی با تاکید بر اینکه راهکار حل این
مسائل منطقه ای است گفت: یمن در شرایط دشواری قرار گرفته است و کشتار مردم
یمن به نفع هیچکس نیست.

وزیر امور خارجه همچنین گفت: اگر عربستان نگرانی مرزها را دارد می تواند از آنها محافظت کند اما ورود در مسائل یمن راه حل مشکل نیست.

متکی درباره اتهام دخالت ایران در مسایل
یمن گفت: هیچ گونه دلیلی بردخالت ایران در یمن وجود ندارد و مسئولان یمن
هم به این مسأله اذعان دارند.

وی همچنین با اشاره به درخواست آمریکا از
ایران برای حل مشکل افغاانستان گفت: ما به حل مشکل افغانستان کمک می کنیم
منوط بر اینکه رویکردها تغییر کنند ضمن انکه ایران طراحی روشنی درباره
مسایل افغانستان و پاکستان دارد.

متکی گفت: بحران منطقه ای افغانستان و
پاکستان قصه پرغصه ای است و باید مشخص شود که آیا حمله آمریکا به
افغانستان مقدمه ای بر تئوری هانتینگتون و برخورد با جهان اسلام نبوده است؟

وزیر امور خارجه کشورمان درباره موضوع
حضور خانواده بن لادن در ایران که برخی رسانه ها مطرح می کنند گفت: مدتی
قبل سفارت عربستان خبر داد که یکی از دختران بن لادن در سفارت عربستان است.

وی افزود: وزارت امور خارجه به اداره
اتباع و سفارت عربستان اعلام کرد که طبق کنوانسیون در صورت احراز هویت،
این فرد می تواند با برگه عبور از ایران برود.

متکی گفت: برای ما هویت او محرز نشده است اما سفارت عربستان به این موضوع اذعان کرده است.

وزیر امور خارجه همچنین با اشاره به
قرارداد 1975 ایران و عراق گفت: نقاط صفر مرزی در مرزهای خاکی دو کشور و
میله گذاری ها در سالهای گذشته از بین رفته است که باید بازسازی شود اما
این کار انجام نشده است.

متکی با اشاره به اینکه این موضوع در سه
سال گذشته همراه با مسئولان عراقی پیگیری و با قرارداد 1975 انطباق داده
شده است گفت: خوشبختانه در دو نوبت برای مشخص کردن نقطه صفر مرزی این کار
انجام شد و گروههای فنی نقطه صفر مرزی را بر مبنای این قرارداد مشخص کردند.

وی افزود: معاون حقوقی وزارت خارجه دراین
باره گفتگوهای مفصلی انجام داده است و در یکسال گذشته توافقاتی انجام شد
اما به علت مسایل داخلی عراقی تعللی دراین باره صورت گرفت.

متکی گفت: نیروهای عراقی در منطقه فکه در
ارتفاعات قرار دارند و در 5 ماه گذشته به نزدیکی چاه نفت آمدند و سنگر
کوچکی درست کردند که خلاف بود و نباید صورت می گرفت.

وی افزود: به آنها تذکر داده شد و بر اساس گفتگوهایی که بین دو طرف انجام شد آنها به موضع خود برگشتند.

متکی گفت: مدتی قبل اینکار دوباره انجام
شد و طبیعی بود که باید رفع مزاحمت می شد که نیروهای ایرانی اینکار را
انجام دادند و دوباره در جای خود مستقر شدند.

وزیر امور خارجه گفت: همان شب من با
هوشیار زیباری تماس گرفتم و گفتم که حتماً به نیروهای خود بگویید که
دوباره این کار خلاف را نکنند در غیر این صورت نیروهای ما آنها را عقب می
رانند.

وی افزود:نیروهای ما پس از پایان ماموریت خود دوباره در جای خود مستقر شدند و بعد توافق کردیم که کمیته فنی را سریعا تشکیل دهیم.

متکی با اشاره به اینکه دولت در مصوبات
خود تمام اعتبارات لازم را برای میله گذاری تعیین کرده است گفت:این موضوع
به طرف عراقی اعلام شده است تا کار میله گذاری تمام شود.

وی با اشاره به اقدام برخی شبکه های
منطقه ای دراین باره گفت: کشورهای منطقه اگر یک دوست مانند اینها داشته
باشند دیگر نیازی به دشمن ندارند.

http://www.rajanews.com/newsdetail.asp?id=41829


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/10/4 و ساعت 6:37 عصر | نظرات دیگران()
محاکمه مکتوب منتظری توسط کروبی در نامه سال 67

مهدی کروبی در بهمن 1367 به همراه آقایان سید حمید روحانی و امام جمارانی نامه ای را خطاب به آیت الله حسینعلی
منتظری در انتقاد از منش سیاسی وی منتشر نمودند که در اینجا با ذکر مقدمه
حجت الاسلام روحانی متن کامل نامه را منتشر می نماییم:

مقدمه حجت الاسلام والمسلمین سید حمید
روحانی: یک سال و اندی پیش از آنکه به همراه حجج اسلام حاج آقای کروبی و
امام جمارانی نامه 29/11/67 را به آقای منتظری بنگاریم، از لحن سخنان او
دریافته بودم که آنچه او بر زبان می‌آورد، با باورهای آن آقای منتظری که
ما می‌شناختیم همخوانی ندارد و این صدای دیگران و دگراندیشان است که از
حلقوم او بیرون می‌آید. این دریافت را بارها با برخی از دوستان در میان
گذاشتم و اظهار نگرانی کردم، حتی به یاد دارم که یک‌بار در مجمع روحانیان
مبارز این مسأله را مطرح کردم و این نکته را یادآور شدم که من بیم آن دارم
که دشمن از آقای منتظری برای نظام جمهوری اسلامی، یک انور سادات بسازد و
ما روزی چشم باز کنیم ببینیم که کار از کار گذشته و آنچه نباید اتفاق
بیفتد، به وقوع پیوسته است. این سخنان من با واکنش منفی بسیاری از حاضران
رو به رو شد. خبر آن هم به گوش آقای منتظری رسید و او نیز در ملاقات با
برخی از دوستان زبان به گله باز کرده بود که فلانی مرا انور سادات خوانده
است! و سرانجام این بحث و گفتگو به نگارش نامه 29/11/67 منجر شد که با
امضای آقایان کروبی، جمارانی و نگارنده همراه بود.

سید حمید روحانی

و اینک متن کامل نامه:

29/ بهمن/1367

بسم الله الرحمن الرحیم

محضرمبارک حضرت مستطاب آیت‌ الله ‌العظمی جناب آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری دامت افاضاته

با سلام و تحیت، پیش از پرداختن به موضوعات اصلی لازم می‌داند نکاتی را یادآور شود:

الف: از آنجاکه یکی از ویژگیهای حضرتعالی
صراحت لهجه است، انتظار داریم که از برخورد صریح و دور از مجاملة ما
نرنجید و آنرا حمل بر جسارت و اسائه ادب نکنید.

ب: این نامه را افرادی به محضر عالی
می‌نویسند که در درازای نهضت امام تا پیروزی انقلاب اسلامی و تا به امروز
از علاقمندان و وفاداران به شما بوده و اخلاص آنان نسبت به حضرتعالی به
ثبوت رسیده است و علاوه بر اعتراف به مقام علمی شما از نظر مقاومت و از
خود گذشتگی و تحمل رنج‌ها و فشارها شما را اسوه و الگوی کم نظیر دوران
خفقان رژیم ستم شاهی می‌دانند و در این نگارش جز خیر خواهی و صلاح اندیشی
و تذکرات مشفقانه و پیشگیری از ضربه و لطمة ناهنجار به مقام والای آنجناب
نظر و اندیشه ای ندارند.

ج: این نامه، پس از دیر زمانی بردباری و
خویشتن داری در برابر یک سلسله برخوردها و موضع‌گیریهای سئوال برانگیز
جنابعالی که برای ما در خور توجیه نبوده است، به حضور عالی نگارش شده است.
امید است که آنرا بر پایه احساسات آنی، جوانی و حساب نشده نانگارید و توجه
داشته باشید که در پی دیر زمانی اندیشه و بررسی همه جانبه، به تقدیم آن
ناگزیر شدیم. با وجود این اگر شیوه نگارش دون شأن آن مقام معظم است، پوزش
می خواهیم چون ما را از آن گریزی نبوده است. والعذر عند کرام الناس مقبول.

د: شما توصیه می فرمایید که: «لازم است
مردم و کسانی که انتقاد سازنده دارند آزادانه حرفهای خود را بزنند» امید
است که به ما به عنوان سربازانی که در راه اسلام و انقلاب اسلامی- انشاء
الله- فداکاری و خدمتگذاری کرده و می کنند، این رخصت را بدهید که دور از
هر گونه سانسور، انتقاد و نظریه خود را لااقل در نامه ای در بسته، به حضور
عالی بنگارند.

اما مسائلی را که لازم می دانیم با آنجناب در میان بگذاریم و دربار? آن با کمال ادب و احترام توضیح بخواهیم بدین شرح است:


1- برخورد و موضع گیری حضرتعالی در ماجرای مهدی هاشمی برای بیشتر دوستان
مخلص و ارادتمندان روحانی شما که از نزدیک و دور شاهد موضع گیریهای شما
بودند، شگفت انگیز و حیرت آور بود و هنوز نیز این شگفتی و حیرت ادامه
دارد. شما خود می دانید که نامبرده و باند او عالم روحانی مرحوم شمس آبادی
و نیز روحانی دیگری را به جرم ساده اندیشی و بنا به گفته خود او «عدم
اعتقاد به مبارزه» ربودند و به وضع فجیعی به قتل رسانیدند و آنگاه که
دستگیر شدند نیز- بنابر پرونده موجود- نامبرده در خدمت ساواک قرار گرفت و
به همکاری با آنان پرداخت. در پی پیروزی انقلاب اسلامی که از زندان آزاد
گردید، نیز به شرارت ادامه داد و حشمت و دو فرزند بی گناه او را به وسیله
باند خود ربود و به قتل رسانید و آنگاه که از سوی حضرتعالی علی رغم
هشدارها و تذکرات خیرخواهانه حضرت امام و برخی از مسئولان و دوستان، به
مسئولیت نهضتها گماشته شد، می دانید که چگونه در افغانستان میان برادران
مسلمان کشت و کشتار و برادر کشی راه انداخت و فتنه ها برپا کرد. و سرانجام
خونهای ناحق ریخته گریبان او و باند اورا گرفت و از سوی مسئولان نظام
جمهوری اسلامی دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و به جنایات خود
اعتراف کرد و به جزای اعمال خود رسید در این میان انتظار می‌رفت که حضرت
عالی در پی آگاهی از جنایت ها و آدم ربائیها و خون ریزیها و ده ها جنایت و
خیانت دیگر او که در پرونده های او منعکس است و خود به خوبی از آن آگاهید،
نه تنها از او و باند او اظهار تبری و انزجار کنید و از مسئولان امرکیفر
هر چه سریعتر آنانرا بخواهید بلکه از وجود چنین جنایتکاران خونخوار و
خداشناسی در میان بیت خود به شدت نگران شوید و به خود آیید ودر راه پاک
سازی بیت خود از عناصر منحرف و وابسته به باند مهدی بکوشید و از مقامات و
مسئولانی که در راه ریشه کن کردن این ماد? فساد تلاش کرده اند، سپاسگزاری
کنید و خود را مرهون آنان بدانید، لیکن متأسفانه حضرتعالی نه تنها چنین
نکردید بلکه تا واپسین روز زندگی او می کوشیدید که او را از کیفر قانونی
برهانید؟! آیا این موضع حضرتعالی را می توان با موازین قانونی، مطابق
دانست؟

2- شما در سخنرانیها و موضع گیریهای خود
از پایبندی به قانون، عدم تجاوز به قانون و حرکت بر پایه قانون، فراوان
سخن می گوئید. پرسشی که برای ما مطرح است این است که آیا پیروی از قانون
برای دیگران است؟! یعنی این مسئولان نظام جمهوری اسلامی و امت قهرمان پرور
ایران هستند که باید قانون را رعایت کنند؟ لیکن اطرافیهای شما از هفت دولت
آزادند؟! اگر چنین نیست پس چگونه:

الف: خبر کشته شدن حشمت و دو فرزند او به
دست باند مهدی، نه تنها شما را تکان نداد بلکه تا آنجا که امکان داشت از
قاتلان آنها حمایت کردید. در صورتی که اگر حشمت و دو فرزند او باید به
چنین کیفری می رسیدند، این وظیفة دادگاه انقلاب و دستگاههای قضایی بود، نه
وظیفه مهدی و باند او. شما چگونه است که از دریافت قتل حشمت و فرزندان او،
به دست باند مهدی تکان نخوردید، لیکن آنگاه که خبردار شدید که مشتی منافق
و محارب را طبق موازین قضائی محاکمه و اعدام کرده اند، به نامه نگاری دست
زدید و در دیدار با برخی از مقامات قضائی این کار را جنایت خواندید و
آنانرا جانی نامیدید؟ شگفتا! مهدی و باند او اگر مردم را بدزدند و بکشند
جانی نیستند، لیکن مقامات قضائی نظام جمهوری اسلامی اگر شماری از توطئه
گرانی را که نقشه براندازی دارند، محاکمه و اعدام کنند، جانی هستند؟!

ب: شما آنگاه که خبردار شدید که یکی از
افراد باند مهدی اوراق و اسناد نخست وزیری را دزدیده است اظهار داشتید که
«شاید تصمیم داشته در آینده نخست وزیر بشود و می خواسته است اطلاعاتی از
چون و چند کار نخست وزیری داشته باشد»!

آیا اگر فردا خبردار شوید که یکی از علما
– العیاذ بالله – به بیت شما دستبرد زده است و شماری اسناد و مدارک را
ربوده است و توجیه او این است که چون قصد دارد در آینده قائم مقام رهبر
شود، برای آشنایی با اوضاع و شرایط قائم مقامی به این کار دست زده است، با
او چه رفتار و معامله‌ای خواهید کرد و چه دیدی نسبت به او خواهید داشت؟
آیا دربارة او نیز چنین اظهار نظری خواهید فرمود؟

ج: سعید آیت الله زاده در حضور حضرتعالی
به جعل سند علیه دکتر هادی و سید صادق روحانی اعتراف کرد و صریحا اعلام
داشت که با سند جعلی، آنانرا ساواکی جازده است و در حقیقت با بدترین شیوه
با آبرو و حیثیت آنان بازی کرده است. شما که دربارة قانون و حیثیت افراد
آن گونه داد سخن می دهید لطفا بفرمایید که دربارة این کار خلاف قانون
نامبرده چه واکنشی از خود نشان دادید؟!

د: حجت الاسلام آقای سید هادی هاشمی
بنابر اتهاماتی که در پرونده او موجود است و اعترافاتی که مهدی و باند او
علیه نامبرده کردند، طبق قانون به بازجوئی فراخوانده شد. حضرتعالی روی
احترام به کدام قانون او را در بیت خود مخفی کردید و اعلام داشتید که
بازجوئی و محاکمة او بازجوئی و محاکمة من است؟! و نیز روی چه مجوزی شماری
از هم پرونده های مهدی هاشمی مانند جعفرزاده قاتل را در درون بیت شما
پنهان ساختند و اجازه ندادند که طبق قانون دستگیر و کیفر داده شوند؟

راستی
کسی که تحت تأثیر اطرافیهای خود، به این آسانی قانون را نادیده می گیرد و
قانون شکنی ها و آدمکشی های آنانرا نمی بیند چگونه می تواند از قانون دفاع
کند و قانون را حاکم سازد؟!

3- شما در سخنرانی‌ها و موضع گیری‌های
خود از تبعیض نیز گله مندید و آنرا به حق برای اسلام و انقلاب اسلامی و
جامعه روحانیت زیان آور می دانید. لیکن بار دیگر تحت تأثیر جو حاکم در بیت
خود دربارة سعید آیت الله زاده، خود تبعیض قائل می شوید و آنگاه که او را
به اتهام جعل سند، احضار می کنند، از فرستادن او به بازجوئی ممانعت به عمل
می آورید و تنها با بازجوئی او در حضور خود شما موافقت می فرمائید؟! و
آنگاه که در حضور شما صریحا اعتراف می کند که علیه دکتر هادی و سید صادق
روحانی سند جعل کرده است ولی از نوشتن این اعتراف سرباز می زند، شما نیزاز
اوحمایت می کنید و با پرخاش می گوئید چرا می خواهید از او نوشته بگیرید؟
آیا می خواهید او را به محاکمه بکشید؟! و این گونه به ماجرا پایان می
بخشید. و درست چند روز پس از این جریان طی یک سخنرانی اعلام می دارید که
تبعیض غلط است، ما نباید میان خودی و بیگانه فرق بگذاریم! ما باید از
حکومت حضرت علی درس بیاموزیم که فرمود اگر عاریة مضمونه نبود اولین هاشمیه
ای بودی که دستت را قطع می کردم و....

4- شما از سانسور در رسانه های گروهی
انتقاد می کنید و از این نگرانید که «اگر اینطور باشد کار به جایی می رسد
که حرف من طلبه را هم که از اول انقلاب در کنار مردم و همراه با انقلاب
اسلامی بوده ام سانسور می کنند...»!

شگفتا! چگونه است آنروز که رسانه های
گروهی بیانیة حضرت امام درباره مهدی هاشمی را پخش می کنند، با پرخاش می
گوئید که چرا این موضوع را بوق کرده اند؟ وآنگاه که خبر به شما می رسد که
رادیو و تلویزیون می خواهد اعترافات مهدی را پخش کند می کوشید که حتی با
تهدید از پخش آن جلوگیری کنید و نگذارید که امت اسلامی جنایات مهدی را از
زبان او بشنوند!

آیا به نظر شما سانسور پیام رهبر انقلاب
اسلامی که در راه این انقلاب همه هستی خود را فدا کرده است در صورتی که
شما صلاح بدانید بی اشکال است و سانسور اعترافات مهدی و باند او نیز باید
انجام بگیرد و تنها سانسور نظریات شما خلاف قانون است؟!

5- شما اعلام می دارید که: «متأسفانه
دیده می شود طوری شده است که افراد خوب از ترس پرونده سازی نمی توانند نفس
بکشند»!! با پوزش از محضر عالی باید عرض کنیم سیاه باد روی آن شیادانی که
دور شما را گرفته اند و هر روز به گونه ای برای شما جو را ترسیم می کنند.
روزی به شما می باورانند که مردم تا آن پایه ناراضی هستند که به مقامات
مسئول کشور و روحانیان، در کوچه و خیابان آشکارا هتاکی می کنند و روز دیگر
وانمود می کنند که «افراد خوب هم از ترس پرونده سازی نمی توانند نفس
بکشند» و حضرتعالی نیز بدون مطالعه و اندیشه روی آن گفته ها، آنرا باور می
کنید و بر زبان می رانید.

اگر حکومت تا آن پایه ضعیف است که مردم
در کوچه و بازار به مقامات مسئول کشور آشکارا ناسزا می گویند چگونه توان
پرونده سازی دارد و چگونه افراد خوب نمی توانند نفس بکشند؟

آیا براستی افراد خوب از ترس نمی توانند
نفس بکشند که «خوبان» بیت شما بی پروا و آشکارا به امام، مسئولان و مقدسات
این انقلاب همه گونه جسارتها را روا می دارند؟! آیا این اشرف خانم صبیه
جنابعالی نیستند که از قم تا قهدریجان و تا هرجائی که صدای او برسد به
امام عزیز و جان امت اسلامی اهانت می کند و عکس حضرت امام را در برابر
چشمان شما از دیوار می کند؟! آیا این سعید آیت الله زاده نیست که فرزند
عزیز امام، حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی را به جرم آنکه
اجازه نداده است بیت امام نیز مرکز جاسوسان، آدمکشان و باندبازان قرار
بگیرد و برای رسیدن به قدرت باند آدمکشی تشکیل نداده است «احمد شاه» می
نامد!! و حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی را به
جرم آنکه از آغاز نهضت امام با فداکاری و پایداری در کنار امام ایستاده
است و برای بیرون راندن دیگران از صحنه به جعل سند دست نزده است «اکبر
شاه» می خواند!!

آیا حضرتعالی شب نامه های نهضت آزادی را
که در آن امام، مسئولان و اصولا نظام جمهوری اسلامی را به زیر سؤال می
برند مطالعه نمی کنید؟!

آیا سخنرانیهای عناصر وابسته به انجمن حجتیه و پیروان تز «اسلام منهای روحانیت» را علیه مقامات و مسئولان کشور نمی شنوید؟!

آیا خدا راضی است که با اینگونه سخنان،
برای رادیوهای بیگانه و ضد انقلاب خوراک تهیه کنید و اصل نظام جمهوری
اسلامی ایران را به زیر سؤال ببرید؟!
حضرت آیت الله!
شما خوب می دانید که امت قهرمان پرور ایران هرگز تحمل کوچکترین اهانت به
ساحت مقدس حضرت امام را ندارد و این حقیقت در دوران ستم شاهی بارها ثابت
شده است. راستی اگر روزی این ملت باخبر شود که در بیت شما نسبت به عکس
امام چه جسارتی شده است می دانید با آن بیت چه خواهند کرد؟!

شما مداحی و ثناگوئی را نکوهش کرده اید!
آیا ممکن است توضیح بفرمایید که منظور شما چه می باشد. تا آنجا که ما می
دانیم در صدا و سیما، خطبه های نماز جمعه، نطق قبل از دستور و در قطعنامه
ها جز از امام و حضرتعالی از هیچ مقامی مدح و ثنائی نمی شود و مداحی از
امام از باب «فا ما بنعمت ربک فحدث» و «من لم یشکر المخلوق لم یشکر
الخالق» وظیفه همه مسلمانان است و ما چه بخواهیم و چه نخواهیم امت حق شناس
ایران از این وظیفه هرگز سر باز نخواهد زد. هر چند ممکن است باند آدمکشان
را خوش نیاید.

6- شما همیشه دربرخورد با مسئولان
ومقامات قضائی ازعفو زندانیان گروهکی سخن می گوئید وآزادی آنانرا
میخواهید. با وجود آنکه بارها برای شما ثابت شده است که بسیاری از آنان به
سبب اصرار و پافشاری شما مورد عفو قرار گرفتند و آزاد شدند و با شناسائی
بیشتر از پاسداران و بسیجیان دست به آدمکشی و ترور زده خون عزیزان ما را
ریخته اند، لیکن هرگز اینگونه رویدادها در موضع شما در پشتیبانی از
زندانیهای گروهکی تغییری پدید نیاورده است. این موضع شما برای ما سؤال
برانگیز است ما مطمئن هستیم که عناصر مرموز بیت، در این موضع گیری شما نقش
اساسی دارند.

7- شما در سخنرانی‌های خود روی این نکته
بارها تأکید دارید که برخی از شعارهائی که دادیم غلط بود، تندروی بود موجب
رمیدن افکار جهانی شد! حتی در دیدار با هیئت فلسطینی سفارش کردید که
اشتباهی را که ما مرتکب شدیم شما تکرار نکنید، شعار نابودی اسرائیل را سر
ندهید.

باید این نکته را یادآور شویم که استکبار
جهانی برای منحرف کردن مسیر یک انقلاب، نخست از این راه وارد می شود که به
برخی از سردمداران انقلاب بباوراند که قاطعیت و انعطاف ناپذیری و ایستادگی
روی آرمانهای انقلاب غیر عملی و موجب انزوای کشور انقلابی در جهان می شود!
و می کوشند افکار جهانی را به شکل لولوی سر خرمن، در برابر چشمان مسئولان
انقلاب، پیوسته به رژه وادارند. غافل از آنکه، افکار جهانی را مشتی
زراندوزان بی وجدان، رفاه طلبان بی درد و انسانهای تهی از انسانیت می
سازند و آنانکه در کشورهای مقتدر و استکباری هنوز از انسانیت تهی نشده
اند، خود از بسیاری حقوق محرومند و در معادلات جهانی نقشی ندارند.

مسئولان نظام جمهوری اسلامی باید بکوشند
شعارها و آرمانهایی را دنبال کنند که مورد پشتیبانی امت قهرمان پرور ایران
است و خانواده های معظمی در راه تحقق آن آرمانها بهترین عزیزان خود را فدا
کرده اند و هر گونه کمبود، کاستی و ناراحتی را در راه پیشبرد آرمانهای
مقدس انقلاب تحمل می‌کنند و مسلما هیچگاه از آرمانهای مقدس خود دست نمی
کشند و به آن پشت نمی کنند.

آری ما باید بکوشیم شعارها و آرمانهایی
را که امت اسلامی در راه پیاده کردن آن قربانیها داده رنجها برده و می برد
حفظ کنیم و جامه عمل بپوشانیم. نه آنکه برای خوشایند بی تفاوتها، رفاه طلب
ها سرمایه داران و سوداگران اروپا و آمریکا، به شعارهای اسلامی – انقلابی
پشت کنیم و آنرا غیر عملی بخوانیم.


8- شما می فرمائید «هر کس باید اعمال خود را محاسبه و اشتباهات خود را
جبران کند... و در پی برطرف کردن نواقص و رفع اشتباهات برآیند» البته
پیشنهاد ارزنده و اسلامی است و همه وظیفه‌مندند به حساب خود برسند پیش از
آنکه به حساب آنان رسیدگی شود لیکن باید دید حضرتعالی در این زمینه چه
گامی برداشتید؟ اگر حضرتعالی نگاهی به گذشته های خود بکنید و اشتباهات
گذشته را دریابید، شاید امروز بتوانید در برخوردهای خود جانب احتیاط را
رعایت کنید و به این حقیقت برسید که ممکن است امروز نیز مانند دیروز در
اشتباه باشید.

شما یک روز به کتاب شهید جاوید تقریظ
نوشتید و روز دیگر بافشار نیروهای منفی درصدد برآمدید که آنرا رد کنید و
توبه نامه بنویسید که برخی از دوستان نگذاشتند که هردو کار اشتباه بود.
شما شهید قهرمان محمد منتظری را تحت تأثیر گفته های دیگران، روانی
خواندید. در صورتی که امام را هرچه تحت فشار قرار دادند تا کلمه ای علیه
محمد بر زبان آورند نپذیرفتند. و خدا می داند که لیبرالها و ملی گراها از
این اظهار نظر شما در باره ی او چه بهره برداری های سوء کردند و در مجلس
شورای اسلامی او را از قول شما دیوانه خواندند!. شما علیرغم توصیه ها و
تذکرات حضرت امام که از نجف دربارة مهدی دید منفی داشت و نیز دوستان
دلسوز، مهدی هاشمی را مسئولیت دادید و دست او را باز گذاشتید و در نتیجه
دیدید که بابهره برداری سوء از امکانات بدست آورده، به چه جنایاتی در
ایران و افغانستان دست زد و امروز نیز علیرغم هشدارها و رهنمودهای حضرت
امام و بیشتر دوستان وفادار و دلسوز، از پاکسازی بیت خود، خودداری می
ورزید ودر نتیجه می بینیم که اطرافیها و نزدیکان شما برآنند که شمارا گام
به گام از راه انقلاب جدا سازند و شما را نسبت به انسانهای متعهد و فداکار
و انقلابی بد بین سازند و آدمکشان و سرمایه دارها و لیبرالها را در دید
شما قهرمانان مبارزه با آمریکا جا بزنند!


شما دیگران را از یک دندگی و لجاجت منع می کنید لیکن خود در برابر این همه
دوستان دیرینه و خیل خیراندیشان که از سالهای متمادی و از دوران های
بسیارگذشته آنانرا می شناسید و به اخلاص و تعهد آنان ایمان دارید سرسختی
نشان می دهید به گونه ای که انگار همه آنان در مسیر مخالف انقلاب حرکت می
کنند و یا نمی فهمند ودر اشتباهند و تنها چند نفری که گرداگرد شما حلقه
زده اند دلسوز انقلاب می باشند و درست می اندیشند!

9- شما پیوسته به مسئولان گوشزد می کنید
که نیروهارا کنارنزنید، افراد کاری را حذف نکنید لیکن می بینیم که امروز
برخی عناصر درستکار و متعهد از بیت شما کنار زده شده و یا منزوی گردیده
اند و سعید آیت الله زاده با اهانت از افرادی که در باند نیستند کلید
تحویل می گیرد!!

10- گفتن ندارد که در نظام جمهوری
اسلامی، کمبودها و کاستی هایی وجود دارد که برخی از آن از پیامد های
انقلاب نو پا و جنگ تحمیلی می باشد و اجتناب ناپذیر است و برخی نیز به سبب
بی تجربگی و عدم کارائی برخی از مسئولان به وجود آمده است و قهرا با
تذکرها و راهنماییهای مشفقانه همراه با ارائه طرح ها و برنامه‌ها می توان
آن را برطرف ساخت. اما این شیوه ای که شما در پیش گرفته اید که ضعف هایی
را که اطرافیان و نزدیکان در نظر شما بزرگ جلوه می دهند، بدست می‌گیرید و
با بوق وکرنا به رخ مسئولان می کشید، بدون آنکه راه حلی ارائه دهید، نه
تنها شیوه ای سازنده و اصلاحی نیست بلکه از یک سوء، برای دشمنان اسلام و
انقلاب اسلامی خوراک تبلیغاتی فراهم می کند و از سوی دیگر نظام را زیر
سؤال می برد و تضعیف می نماید. این شیوه آنهایی است که کنار گود نشسته اند
و همه مشکلات کشور را یک روزه حل می کنند.

شما خوبست به جای حمله به این و آن، به
ارشاد و راهنمائی بپردازید و ضمنا به کارهائی که خود انجام می دهید بنگرید
تا دریابید که تا چه پایه ای در صحنه‌ عمل موفق بوده اید. آن بند ج که
دربارة آن نتوان سخن گفت و این نمایندگان شما در دانشگاه ها که برخی از
آنان، مایه شرمساری و دور داشتن دانشجو از روحانی شده اند و دیگر مجالی
برای شرح آن نیست.


ما در پایان لازم می دانیم که راه امام و خط امام را به شما یاد آوری
کنیم. ما بر این باوریم که حضرتعالی اگر به زندگی و راه امام عنایت بیشتری
داشته باشید و آن را در یابید و به کار بندید در زندگی سیاسی شما 180 درجه
دگرگونی پدید خواهد آمد و راه دیگری در پیش خواهید گرفت.

از ویژگیهای برجسته و ارزندة امام این
است که تأثیر ناپذیرند و این ویژگیها معظم له را از بسیاری خطرها مصون
داشته است. در آن روزگاری که در نجف اشرف، در غربت به سر می بردند، نامه
ها پیامها و فشارهای همه جانبه بیشتر یاران و دوستان ایشان نتوانست معظم
له را تحت تأثیر قرار دهد و به پشتیبانی از منافقین وادارد. و چنانکه در
بالا اشاره شد در بارة شهید محمد نیز تلاشهای فراوانی شد تا امام کلمه ای
علیه او بر زبان آورد ونیز دربارة برخی از چهرهائی که در محافل روشنفکری
محبوبیتی‌داشتند‌‌و نیز پیرامون برخی گروهها و‌‌انجمنها که متأسفانه امروز
نیز در مراکز حساس جا خوش‌کرده اند، بارها تلاشهائی به عمل آمد تا از امام
تأییدی بگیرند که به سبب بیداری و هوشیاری امام، همه آن تلاشها ناکام ماند
و تأثیر ناپذیری امام بر همگان ثابت و آشکار گردید.

موضع امام علیه مهدی هاشمی در نجف اشرف
که حتی به برادران روحانی نجف، اجازه تحصن و اعتصاب برای نجات جان او را
نداد، آموزنده و پندآمیز است ( در این زمینه آقای انصاری که در خدمت
حضرتعالی انجام وظیفه می کنند وآقای سید حمید روحانی که در این نگارش،
سهیم است، می توانند دیدگاه امام دربارة مهدی در نجف را برای شما بازگو
کنند.)

ما اطمینان داریم که حضرتعالی با الهام
از تذکرات و رهنمودهای حضرت امام بزرگوار، می توانید به بهترین شیوه ای در
مقام اصلاح و پاکسازی بیت خود برآئید، عناصر ناباب را از درگاه خود برانید
و نزدیکان را از دخالت در امور سیاسی و اجتماعی خود منع کنید.

شما از اصلاحات، فراوان سخن گفته اید و
رهنمود داده اید لیکن هیچگاه به سبب جوسازیهای برخی از اطرافیها و نزدیکان
نتوانستید به اصلاح بیت خود دست بزنید یعنی اساسا به شما فرصت اندیشیدن در
این باره را نداده اند.

صداقت، درستی و سلامت نفس شما برهمگان
آشکار است، لیکن آنچه که شما را آسیب پذیر ساخته است بیت و نزدیکان شما و
منابع خبری شما است که متأسفانه ناسالم است. و این منابع خبری ناسالم و
برخی نزدیکان ناصالح شما را به اشتباهات خطرناکی واداشته اند و دشمن را به
شکل دوست و دوستان را دشمن در برابر شما به نمایش می گذارند و عناصر
لیبرال و منحرف مانند نهضت آزادی را به شما نزدیک می سازند. ما از این
نگرانیم که این روش و شیوة شما صبر برادران انقلابی و وفادار به شما را
لبریز کند و آنانرا به نگارش نامه های سرگشاده و استفاده از رسانه های
گروهی برای پاسخگوئی به جنابعالی و توضیح حقایق برای امت اسلامی، ناگزیر
سازد که از آن به خدا پناه می بریم.

ما رسما اعلام می داریم که تا منابع خبری
و تشکیلات درونی شما اصلاح نگردد، این ره به ترکستان است و هرگز نخواهید
توانست وظایف و مسئولیتهائی را که در قبال اسلام و انقلاب اسلامی بر دوش
دارید به درستی به پایان ببرید بلکه ممکن است خدای نخواسته به خود و اسلام
و انقلاب زیانهای جبران ناپذیری وارد کنید. این حقیقت را می توانید با
مطالعه در زندگی برخی‌علما و مراجع گذشته که در محاصره اطرافیها و نزدیکان
بوده‌اند به خوبی به دست آوریدکه قرآن می فرماید: لقد کان فی قصصهم عبرة
لاولی الالباب – والسلام علیکم ورحمت الله.

سید حمید روحانی- مهدی کروبی- مهدی جمارانی

http://www.rajanews.com/newsdetail.asp?lang_id=&id=41808


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/10/4 و ساعت 6:31 عصر | نظرات دیگران()

عنوان:  حجاب اجباری !

محقق:  حجة الاسلام سید محمد جواد بنی سعید

 طرح پرسش نادرست

این
سوال که شما با حجاب اجباری موافقید یا مخالف ؟  سؤال صحیحی نیست؛ اگر
محدوده سوال روشن شود که حجاب اجباری یعنی چه ؟ و منظور اجبار در کجا است
؟ نادرست بودن این سوال خود را نشان می دهد .
یک وقت حجاب بعنوان یک امر عقلائی یا یک امر ایمانی و دینی مطرح است؛ یعنی
من می خواهم به طرف مقابلم مسئله حجاب را یا بعنوان یک فکر و اندیشه جدید
و برتر معرفی کنم که او هم آنرا بپذیرد، یا بعنوان امری ایمانی و الهی
ابلاغ کنم که به آن ایمان بیاورد؛ بدیهی است که ابزار اجبار در این دو
محدوده اساسا بی معنا است؛ نه اجبار در اندیشه و فکر؛ و نه اجبار در ایمان
و باور، هیچکدام معنا ندارد و امکان پذیر نیست تا بگوئیم شما با آن
مخالفید یا موافق ؟!
و یک وقت حجاب بعنوان یک قانون اجتماعی در نظر گرفته می شود؛ یعنی اینکه
جدای از بحث اندیشه و ایمان، وارد جامعه ای می شویم که تحت قوانین خاصی
اداره می شود و فرض ما بر این است که رعایت حجاب بعنوان یکی از قوانین
اجتماعی در این جامعه تعریف شده و به تصویب رسیده است؛ در اینجا نیز سوال
از اینکه آیا با حجاب اجباری موافقید یا مخالف سوال بی جائی است؛ زیرا
اجبار در اینجا به معنای پایبندی و اصرار بر اجرای قانون است و مخالفت با
اجرای قانون، نظری نیست که در میان افراد عاقل و فهمیده طرفدار داشته باشد.
قوانین، هنجارهایی هستند که توسط حکومتها به عنوان اصولی که شهروندان می
بایست از آنها پیروی کنند تعریف و ارائه می شود. و هر شیوه رفتاری که
قانون را نقض کند جرم محسوب می شود و حکومت علیه کسانی که از قوانین پیروی
نمی کنند از ضمانتهای اجرایی رسمی استفاده می کند.
مثال عرفی آن که مورد قبول و فهم همگان باشد را در قوانین راهنمائی و
رانندگی می توان مشاهده کرد؛ مثلا در ایران قانون اینگونه وضع شده که
اتومبیلها از سمت راست حرکت می کنند؛ به هر دلیلی - خواه درست یا غلط -
قانونگذار این سیستم را وضع کرده و به مرحله اجرا گذاشته است و پلیس
راهنمائی و رانندگی ضامن اجرای آن بوده و با متخلفین برخورد می کند.
اکنون تصور کنید گروهی بیایند و بگویند ما در انگلستان دیده ایم که
اتومبیلها از سمت چپ حرکت می کنند، خیلی هم خوب است ما می خواهیم آزاد
باشیم و طبق آن عمل کنیم چرا ما را اجبار می کنید ؟ اگر ما برای حل این
مشکل اجتماعی، و رعایت حقوق شهروندی این گروه، این سوال را مطرح کنیم که
آیا با اجباری بودن حرکت از سمت راست موافقید یا مخالف ؟  بعد هم به فرض
نتیجه این بشود که باید هرکس آزاد باشد هر که خواست از راست حرکت کند و هر
که خواست از چپ ! هرگز به نتیجه مطلوبی دست نمیابیم و اساسا طرح این سوال
به این نحو غلط است. تا زمانی که قانون این کشور حرکت از سمت راست است،
اجبار در اجرای آن درست است و موافقت یا مخالفت گروه های اجتماعی نمی
تواند در آن نقشی داشته باشد. به هزار و یک دلیل هم که ثابت کنم حرکت از
سمت چپ بهتر است و من آنرا می پذیرم و می پسندم، اگر تخلف کنم و بخواهم به
رای و نظر و پسند خودم عمل کنم با من برخورد میشود و بعنوان مجرم باز
خواست می شوم جریمه می شوم و اگر تمرد کنم محرومیتهای اجتماعی متعددی
گریبانگیر من خواهد شد.
بله می توانم برای مخالفت با این قانون با قانونگذار تماس بگیرم و دلایل
خود مبنی بر غلط بودن حرکت از سمت راست را ارائه کنم و مبانی عقلی و منطقی
قانون او را زیر سوال ببرم و او را متقاعد کنم که قانونش نقص دارد. اگر
قانون تغییر کرد آنوقت من می توانم به هدف خود برسم؛ تازه در اینجا نیز
الزام و اجبار بر اجرای این قانون جدید حکمفرما است و اینبار خودم طرفدار
و مدافع این اجبار هستم !.
 
مبنای وضع قوانین
در هر
جامعه سالم و متمدنی مجموعه قوانینی حاکم می شود که به تناسب باور ها و
عقائد افراد یا نخبگان آن جامعه، خاستگاه وضع آن قوانین متفاوت است؛ مثلا
در یک جامعه قوانین کشور بر پایه نظام و اندیشه لیبرالی بنا می شود و در
جامعه دیگر بر پایه نظام و اندیشه سوسیالیستی. خاستگاه این نظام ها هر چه
باشد و بر هر اندیشه ای استوار باشد - خواه درست یا غلط - وقتی به مرحله
قوانین حکومتی آن جامعه رسیدیم، بحث الزام و اجبار در اجرای قانون، امری
بدیهی و معقول است چرا که نپذیرفتن آن به معنای حذف ضمانت اجرای قانون است
و قانونی که ضمانت اجرا نداشته باشد نتیجتا با بی قانونی و هرج و مرج
تفاوتی ندارد.
 حال اگر خاستگاه قوانین جامعه ای، نظام و اندیشه اسلامی باشد و بر این
اساس قوانین آن کشور تنظیم و تصویب شود، از لحاظ ضمانت اجرا، و الزام و
اجبار در اجرای آن، با سایر قوانین تفاوتی ندارد، و اِعمال ابزار اجبار در
اجرای این قوانین نیز امری بدیهی و معقول خواهد بود.
اگر بحث حجاب را در این مرحله نگاه کنیم که بعنوان یک قانون در حکومت
اسلامی تصویب و ابلاغ شده است، اجبار در اجرای آن امری معقول بلکه لازم
است. اینجا بحث اندیشه و ایمان نیست. این قانون - خواه درست باشد یا غلط -
در این مرحله، باید اجرا شود.
 
طرح پرسش درست
سؤال درست
اینست که بپرسیم آیا با اصل حجاب موافقید یا نه ؟ اصل حجاب خوب است یا بد
است ؟ قانونی بودن آن وجه عقلی یا سند شرعی دارد یا نه ؟
در این مرحله ممکن است کسی در مبانی این حکم اشکال داشته باشد که مثلا به
فلان دلیل قانون رعایت حجاب در بستر عمومی جامعه از نظر عقلی با اندیشه
سالم مطابق نیست، و یا از نظر ایمانی دلیلی بر مشروعیت آن نداریم، در
اینجا اجبار و الزام معنا ندارد و هر کسی باید بتواند نظرات خود را با
قانونگذار (قوه مقننه) در میان بگذارد و او را متقاعد کند که این قانون را
تغییر دهد. قانونگذار باید توجیه شود که قانون رعایت حجاب باشد یا نباشد ؟
معقول است یا نیست ؟ فایده دارد یا ندارد ؟ خوب است یا بد ؟؛ ولی تا زمانی
که قانون رعایت حجاب وجود داشت، الزام در اجرای آن باید وجود داشته باشد.
پس در امر حجاب باید توجه داشت که دو بحث وجود دارد: یکی اینکه اصل حجاب
خوب است یا نه ؟ در اینجا اجبار محلی ندارد. باید بحث کرد و به نتیجه رسید
و تصویب کرد که باشد یا نباشد.
و دیگر اینکه الزام به رعایت قانون حجاب خوب است یا نه ؟ در اینجا مفاهیم
الزام و اجبار مفاهیمی جدائی ناپذیر از مفهوم قانون هستند و سوال از خوب و
بد آن سوال غلطی است.
اگر حجاب بر اساس مبانی و خاستگاه قوانین حکومت موجود، خوب بود و قانون شد
و به تصویب رسید، دیگر جائی برای بحث نمی ماند که الزام به آن خوب است یا
نه ؟ اگر قانون است الزام و اجبار همراه آنست خواه بپسندم یا نپسندم .
حال که معلوم شد پرسش درست چیست، در پی یافتن پاسخ صحیحی برای آن بر می
آییم. آیا در حکومت اسلامی ( حکومتی که مبنای قوانین آن از اندیشه و ایمان
اسلامی نشأت گرفته است) قانونگذار باید حجاب را بعنوان قانون وضع کند یا
نه ؟
برای پاسخ به این سوال از دو جهت "اندیشه" و "ایمان" به مسئله نگاه می
کنیم تا بتوانیم از نظر عقلانی برای عاقلان و اندیشمندان، و از نظر ایمانی
برای اهل ایمان، توجیه ضرورت تصویب این قانون را تبیین کنیم.(1)
 

1-     توجیه ایمانی ضرورت حجاب
شک نیست که
در هر دینی شرط اول ایمان، تسلیم بودن در برابر حکم خدا و پیامبر اوست و
اهل ایمان خود را ملزم می دانند که هر آنچه از ناحیه خداوند بواسطه
پیامبرش بر آنها نازل شده را به گوش جان بپذیرند و سر در گرو فرمان او
داشته باشند، و معتقدند قوانینی که از جانب خدای عالم قادر حکیم، برای
بشری که مخلوق خود اوست صادر و ابلاغ شده نسبت به هر قانون دیگری کامل تر
و سزاوارتر به پیروی است. در اسلام منبع این احکام کتاب آسمانی قرآن است
که ما را به تبعیت از سنت پیامبر(ص) امر می کند و در سنت پیامبر(ص) نیز
سفارش به پیروی از سیره امامان معصوم علیهم السلام به وضوح دید می شود. پس
منبع احکام اسلام  قرآن، سنت پیامبر (ص) و سیره معصومین علیهم السلام است.
با مراجعه به قرآن حکم وجوب حجاب والزام آن برای زن مسلمان به وضوح قابل
دریافت است به نحوی که برای فهم آن نیازی به مراجعه به سنت – که در فهم
بسیاری از احکام به آن محتاجیم - نیز نداریم.
 آیه اول: «
وقل
للمؤمنات یغضضن من أبصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن إلا ما ظهر
منها ولیضربن بخمرهن على جیوبهن ولا یبدین زینتهن إلا لبعولتهن أو آبائهن
أو آباء بعولتهن أو أبنائهن أو أبناء بعولتهن أو إخوانهن أو بنی إخوانهن
أو بنی أخواتهن أو نسائهن أو ما ملکت أیمانهن أو التابعین غیر أولی الاربة
من الرجال أو الطفل الذین لم یظهروا على عورات النساء ولا یضربن بأرجلهن
لیعلم ما یخفین من زینتهن وتوبوا إلى الله جمیعا أیها المؤمنون لعلکم
تفلحون
» (2)(3)
و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و
دامان خویش را (از بى عفتى) حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار از آنان
که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود
افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، وزینت خود را آشکار نسازند
مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا
پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران
خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان [= کنیزانشان]، یا مردان
سفیه وابسته (به آنها) که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور
جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند; و (به زنان با ایمان بگو: هنگام راه
رفتن) پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینتِ پنهانیشان دانسته شود (و صداى
خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و اى مؤمنان همگى به سوى خدا بازگردید،
تا رستگار شوید.
آیه دوم: «
یا ایها النبی قل لازواجک وبناتک ونساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنى أن یعرفن فلا یؤذین وکان الله غفورا رحیما »(4)(5)
اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسرى هاى
بلند ]خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى این که شناخته شوند و مورد
آزار قرار نگیرند بهتر است; (و اگر تا کنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده
توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».
 در این دو آیه مجموعا پنج نوع دستور درباره حجاب و چگونگی رعایت آن بیان شده :
دستور اول: «
لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» زینت خود را ـ جز آن مقدار از آنان که نمایان است ـ آشکار ننمایند
دستور دوم: «
ولیضربن بخمرهن على جیوبهن» (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)
دستور سوم: «
ولا یبدین زینتهن إلا لبعولتهن أو... » وزینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا...
دستور چهارم: «
ولا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن» پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینتِ پنهانیشان دانسته شود(و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد)
دستور پنجم: «
یدنین علیهن من جلابیبهن » جلبابها [= روسرى هاى بلند ]خود را بر خویش فرو افکنند.
این دستورهای پنجگانه که در قالب امر و نهی مستقیم از جانب خداوند ابلاغ
شده برای توجیه ایمانی لزوم رعایت حجاب برای اهل ایمان کافی است و حجت را
بر آنان تمام می کند.(6)
 
2-     توجیه عقلائی ضرورت حجاب 
چرا "حجاب" ضرورت  دارد ؟
«نخستین
وظیفه آداب و تقالید اجتماعی که سازنده قوانین اخلاقی هر اجتماع است، آن
است که روابط میان دو جنس مرد و زن را بر پایه های متین استوار سازد. چه
این روابط پیوسته منشأ نزاع و تجاوز و انحطاط به شمار می رود. اساسی ترین
عمل تنظیم این روابط همان ازدواج است.
لاندر میگوید: "در قبیله یاریبا امر زن گرفتن از طرف بومیان با بی علاقگی
تلقی می شود ، چنانکه که گوئی این کار با چیدن یک خوشه گندم نزد آنان
برابر است ، چه عشق و محبت در میان آنان وجود خارجی ندارد . چون ارتباطات
جنسی پیش از ازدواج ممنوع نیست ، به این جهت ، مرد هرگز در مقابل خود منعی
نمی بیند و عشقی نمی تواند ایجاد و رفته رفته تقویت شود و به شکل میل شدید
برای دست یافتن به زن معین جلوه کند. به همین دلیل یعنی به علت آنکه جوان
هر وقت بخواهد بلا فاصله می تواند دفع شهوت کند، دیگر علتی نمی ماند که
جوان بنشیند و در سر ضمیر خود، نسبت به احساسی از وی که تحریک شده و
نتوانسته است فرو بنشاند، بیندیشد و محبوبه طرف میل خود را بزرگ و عالی
تصور کند، و از آن میان عشق رمانتیک پیدا شود. در این جوامع، زن و مرد در
هنگام ازدواج نسبت به هم سرد هستند و توجهی به حال یکدیگر ندارند … میان
زن و شوهر هیچ گونه آثار محبت دیده نمی شود" » (7)
«حجب، برای دختر، همچون وسیله دفاعی است که به او اجازه میدهد تا از میان
خواستگاران خود شایسته ترین آنان را برگزیند، یا خواستگار خود را ناچار
سازد که پیش از دست یافتن بر وی به تهذیب خود بپردازد. موانعی که حجب و
عفت زنان در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود عاملی است که عاطفه عشق
شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است. پیروی از
سیستمی که به بکارت اهمیت می دهد، آن آسانی و راحتی را که در اجرای
آرزوهای جنسی پیش از ازدواج داشته، و همچنین مادر شدن پیش از موقع را از
میان برده است. همین طرز تصور در باره بکارت، بدون شک سبب می شود که فرد
از لحاظ جسمی و عقلی نیرومند تر شود و دوران جوانی و تربیت و کارآموزی،
طولانی تر گردد و در نتیجه سطح تربیتی و فرهنگی بشر بالاتر رود.
سر و سامان بخشیدن به روابط جنسی همیشه مهمترین وظیفه اخلاق به شمار می
رفته است، زیرا غریزه تولید مثل نه تنها در حین ازدواج بلکه قبل و بعد از
آن نیز مشکلاتی فراهم می آورد. و در نتیجه شدت و حدت همین غریزه و نا
فرمان بودن آن نسبت به قانون، و انحرافاتی که از جاده طبیعی پیدا می کند،
بی نظمی و اغتشاش در سازمانهای اجتماعی تولید می شود. حیات جنسی حتی در
میان حیوانات نیز آزاد و نا محدود نیست و حیوان ماده جز در موقع معین، نر
را به خود نمی پذیرد .» (8)
جوامع انسانی در طول تاریخ همه گونه پوشش و برهنگی و روابط جنسی را بعنوان
قانون – خود ساخته یا عرفی - جامعه تجربه کرده اند. به نظر می رسد ریشه
تجربه و پذیرش حجاب در مسیر پیشرفت جوامع ابتدائی توجه به مفهوم "عشق"
باشد. به این بیان که وقتی من به کسی علاقه پیدا کردم و او را دوست داشتم،
این حس در من تقویت شد که او به من تعلق دارد و دیگری حق تصرف در عشق من
را ندارد؛ دیگری که می خواست به عشق من چشم داشته باشد مورد نفرت من قرار
می گرفت؛ از آنطرف عشق من نیز توقع داشت که من از او حمایت کنم تا دیگران
به او تعرضی نکنند، و همه بدانند و بفهمند که ما دوتا فقط مال همدیگریم؛
این احساس منجر به برخوردهای خشنی بین من و مزاحمان میشد و این روند باعث
شد دیگران این نوع رابطه که دو عاشق با هم دارند را به رسمیت بشناسند و
حدود آنرا رعایت کنند؛ و بدین وسیله بحث ازدواج شکل گرفته و رسمیت پیدا
کرد و شخص و جامعه از کمونیزم جنسی و بی قانونی روابط زن و مرد رها شد؛ و
زیبائی مفهوم عشق که همگان آنرا بین دو عاشق مشاهده می کردند، مفهوم
ازدواج – که محافظ حریم این عشق بود - را نیز زیبا و دوست داشتنی کرد.
در ادامه این مسیر وقتی شخص می دید که عشق او قبل از اینکه با او باشد با
دیگری بوده، تردید و دلزدگی خاصی در او ایجاد میشد، و این رابطه قبلی، از
شدت و خلوص عشق او کم می کرد. همین امر پیوند های عاشقانه جدید را تحت
تاثیر قرار داد و افراد می دیدند عشقی که بدون سابقه رابطه با دیگری است
زیبا تر و روابط آن دوست داشتنی تر است، پس اینگونه زنان که عشق خود را از
این خلوص خالی می دیدند سفیر ترویج بکارت در میان هم جنسهای خود شدند که
مبادا قبل از اینکه کسی به شما عشق بورزد تن به رابطه با کسی دهید چراکه
این کار، شما را در نظر عشق تان حقیر خواهد کرد؛ این اتفاق مفهوم بکارت را
امری ارزشمند نشان داد، و زیبائی مفاهیم عشق و ازدواج به مفهوم بکارت نیز
نفوذ کرد. در ادامه این روند دختر که می خواست باکره بماند تا به عشق ناب
در حد کمال دست پیدا کند، خود را از تعرض نگاه و رفتار دیگران در امان نمی
دید و روزگار سختی را سپری می کرد تا بتواند خود را حفظ کند؛ پس راه چاره
را در این دید که خود را بپوشاند، زیبائی های اندام خود را و دلفریبی های
کلام خود را در حجاب قرار دهد تا دست تعرض غیر به او نرسد. اینگونه شد که
مفهوم حجاب شکل گرفت، و زیبائی های مفاهیم عشق، ازدواج، و بکارت را کسب
کرد، و حجاب صدفی شد برای دستیابی به گوهر های بکارت ، ازدواج ، و عشق
ناب.
به این صورت عشق پاک، روابط اجتماعی بین زن ومرد را سر و سامان داده و بر
اصولی استوار کرد که هر عقل سلیمی به برتری آن بر روشهای دیگر اذعان دارد.
این نوع عشق ورزی ثمره پیشرفت مدنیت است که در آن در مقابل خشنود ساختن
شهوت انسانی، به وسیله دستورات اخلاقی سد هائی کشیده شده.
 
نتیجه منطقی نفی حجاب
نفی حجاب
دامن زدن و توسعه دادن قوه شهوت است، و تحریک و ارضای بی حد و مرز این قوه
( و یا خفه کردن آن در همه حال ) آنرا یاغی و سرکش می کند و نتیجه آن می
شود که قوه عقل انسان را آلوده می کند و شخص را از طی مسیر کمال باز می
دارد.
آن خانمی که خود را آرایش می کند و به خیابان می آید و زیبائی های اندام
خود را به نمایش می گذارد  باید بداند که چهره او محرک شهوت جنس مخالف
است؛ تحریک شهوت دیگری تجاوز به حق اوست؛ کسی حق دارد دیگری را تحریک کند
که بعد بتواند به تحریک او پاسخ دهد.
خب، حالا فرض می کنیم شما خانم محترم 10 نفر ؛ 100 نفر را با چهره خودت،
با اندام خودت، با موهای خودت تحریک کردی، یعنی در وجودشان هوس ایجاد
کردی؛ تیپ زدی دلبری کردی ! و میل به خود را در آنها ایجاد کردی؛ ( این
حالت برای او طبیعی است، او نمی تواند منظره مهیج ببیند و تحریک نشود؛ اما
تو می توانی خود را بپوشانی ) دو حالت بیشتر ندارد، یا اینکه باید به همه
پاسخ دهی !!، اینکه می شود روسپی گری؛ و گمان نمی رود همه اینهائی که بی
حجاب بیرون می آیند، اینگونه کسانی باشند. ( به استثنائات کاری نداریم )
اکثرا انسانند، با خانواده اند، با نجابتند؛ بعضا متدین اند، اهل خدا و
نماز هم ممکن است باشند.
اگر نمی توانی و نباید پاسخ دهی؛ پس حق نداری تحریک کنی، و به حریم شخصی
دیگران تجاوز کنی. این حق مردان است؛ نمی شود به آنها گفت چشم بسته راه
بروید اما به زنان می شود گفت زیبائیهای خود را بپوشانید؛ و زینت خود را
ظاهر نکنید.
 
مشکلات زنان در جامعه بی حجاب
آنتونی
گیدنز، جامعه شناس معروف، مشکلاتی را که برای زندگی زنان در جامعه باز
غربی - که بارزترین مشخصه آن از دید ما عدم رعایت حجاب است- بر می شمرد که
ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم.
آزار جنسی از بارزترین مشکلات زنان در اینگونه جوامع است؛ آزار جنسی در
محل کار می تواند بعنوان استفاده از اقتدار شغلی یا قدرت به منظور تحمیل
خواستهای جنسی تعریف شود. این کار ممکن است شکلهای خشن تری به خود بگیرد،
مانند هنگامی که به یک کارمند زن گفته می شود که یا به یک برخورد جنسی
رضایت دهد یا اخراج شود.
اگر چه مردان ممکن است شکلهای ملایم تر آزار جنسی را بی زیان بپندارند،
زنان اغلب آنها را اهانت آمیز تلقی می کنند. از زنان انتظار می رود
صحبتهای جنسی، اشارات یا نزدیکی جوئیهای فیزیکی نا خواسته را تحمل کنند و
اهمیت ندهند.
بدیهی است تمایز قائل شدن بین آزار جنسی و آنچه که می تواند نزدیکی جوئی
مشروع از جانب مردی نسبت به یک زن تلقی شود آسان نیست؛ اما بر پایه
گزارشهای شخصی، برآورد گردیده که در انگلستان از هر ده زن هفت زن در دوره
زندگی شغلی خود به مدتی طولانی دچار آزار جنسی می گردند. ارزیابی میزان
تجاوز جنسی عملا با هر دقتی بسیار دشوار است. تنها نسبت اندکی از تجاوزات
جنسی عملا به اطلاع پلیس می رسد و در آمارها گزارش می شود. رقم واقعی ممکن
است تا پنج برابر آنچه آمار رسمی نشان میدهد باشد. هر چند که برآوردها تا
اندازه زیادی فرق می کند، یک بررسی درباره 1236 زن در لندن آشکار ساخت که
از هر 6 تن 1 تن مورد تجاوز قرار گرفته بودند، و از هر پنج تن بقیه، یک تن
توانسته بود با مبارزه مانع اقدام به تجاوز شود، و نیمی از تجاوزات جنسی
یا در خانه خود زن یا در خانه تجاوز کننده رخ داده بود. اکثر زنانی که
مورد تجاوز قرار می گیرند یا می خواهند این واقعه را از ذهن خود بیرون
کنند و یا مایل به شرکت در آنچه که می تواند یک فرایند اهانت آمیز معاینه
پزشکی، بازجوئی پلیس و رسیدگی در دادگاه باشد نیستند. فرایند قانونی اغلب
مدت زیادی طول می کشد، ممکن است قبل از این که دادگاه رأی بدهد 18 ماه از
وقوع حادثه گذشته باشد. محاکمه نیز می تواند نگران کننده باشد، جریان
دادگاه علنی است و قربانی باید با متهم رو به رو شود، مردان معمولا فقط بر
اساس شهادت قربانی محکوم نمی شوند بنابراین باید مدارک محکوم کننده از
دیگران کسب شود؛ مدارک مربوط به اثبات دخول، هویت تجاوز کننده، و این
واقعیت که عمل بدون رضایت رخ داده است همه می بایست فراهم گردد.
در چند سال اخیر جنبشهای زنان بر تغییر تفکر عمومی و قانونی درباره تجاوز
جنسی پافشاری کرده اند. آنها تأکید کرده اند که تجاوز جنسی نباید بعنوان
یک تخلف جنسی تلقی گردد، بلکه می بایست به مثابه نوعی تبهکاری خشن در نظر
گرفته شود. تجاوز جنسی تنها یک حمله فیزیکی نبوده بلکه حمله و تجاوز به
تمامیت فرد و شأن انسانی است. و امروز تجاوز جنسی عموما بعنوان نوعی خشونت
تبهکارانه شناخته شده است.
به نظر براون میلر: از یک جهت همه زنان قربانیان تجاوز جنسی اند. - در
اینگونه جوامع- زنانی که هرگز مورد تجاوز قرار نگرفته اند اغلب دچار
اضطراباتی مشابه زنانی که مورد تجاوز واقع گردیده اند می شوند. آنها ممکن
است از این که شب تنها بیرون بروند، حتی در خیابانهای شلوغ بیمناک باشند،
و ممکن است تقریبا به همان اندازه از تنها بودن در یک خانه یا آپارتمان
وحشت داشته باشند.
سوزان براون میلر با تأکید بر ارتباط نزدیک میان تجاوز جنسی و تمایلات
عادی مردانه، استدلال کرده است که تجاوز جنسی جزئی از یک نظام تهدید
مردانه است که همه زنان را در ترس و وحشت نگه می دارد. زنانی که مورد
تجاوز واقع نگردیده اند دچار اضطراباتی می شوند که به این ترتیب برانگیخته
می شوند، و لازم است در جنبه های روزمره زندگی بیشتر از مردان محتاط باشند
.
آنچه در زیر آمده فهرستی است ار بایدها و نبایدها که سعی دارند خطر تجاوز
جنسی را کاهش دهند. این فهرست توسط یکی از سازمانهای زنان در ایالات متحده
امریکا منتشر گردیده است. این فهرست مؤکدا این نظر را که تجاوز جنسی
جنایتی است که بر رفتار همه زنان تاثیر می گذارد ، تایید می کند .
1-      خانه خود را تا آنجا که ممکن است ایمن کنید .
2-      اگر تنها زندگی میکنید، چراغها را روشن بگذارید تا تصور شود که بیش از یک نفر در خانه زندگی می کند .
3-      هنگامی که به زنگ در جواب می دهید وانمود کنید که مردی در خانه است .
4-      نام کوچک خود را روی درب و دفترچه تلفن ننویسید
5-      اگر در یک آپارتمان زندگی می کنید، تنها وارد زیرزمین متروک، پارکینگ، یا اتاق رختشوئی نشوید یا تنها در آنجا نمانید .
وی در ادامه 13 مورد از نکات ایمنی برای در امان بودن از تجاوز جنسی را ذکر کرده است.
آنچه در صدر این نکات ایمنی مورد غفلت واقع شده و به یقین مراعات آن می
تواند ریشه بسیاری از این مفاسد و ناهنجاریهای اجتماعی را بسوزاند و محیط
امنی در اجتماع برای زنان فراهم کند رعایت حجاب است، که نه تنها به آن
توجه نمی شود بلکه حاکمان و سیاستمداران موجود با سیاستهای شیطانی خود به
مبارزه با آن و حذف آن از جامعه برخواسته اند !
ما گمان می کنیم که آزموده را آزمودن خطا است؛ با مطالعه راه رفته این
جوامع و مشکلاتی که هم اکنون با آن دست به گریبان اند و بسیار بیش از این
نکات محدودی است که ما در اینجا به آن اشاره کردیم(9)، این فکر را در ما
ایجاد می کند که لا اقل بعنوان الگوی جدید رفتار اجتماعی به مسئله حجاب
اهمیت دهیم و آنرا در همه ابعاد آن به مرحله اجرا در آوریم تا میوه های
این درخت به بار بنشیند و محیط امنی در سایه آن برای جامعه ما ایجاد شود.
 
حاکمیت هنجار برتر
گروه کمی
از افراد هستند که از اراده قوی و ایمان قلبی محکمی برخوردارند و تحت هر
شرایطی ملتزم به قانون و شرع می مانند و جو جوامع پیرامون تاثیری در آنان
نمی گذارد؛ و در طرف مقابل نیز گروه کمی هستند که بنای لا ابالی گری دارند
و خوی سرکشی و تمرد از هنجارهای قانون و شرع در نهادشان نهفته است. بین
این دو طیف، اکثریت مردم تابع وضع موجودند ! ( همه اینجورین دیگه، ما هم
... . این مد شده دیگه، ما هم ... خب تو فروشگاه ها اینا رو میفروشن دیگه،
ما هم ... جو گیر می شویم ما هم ! )
بی تردید در هر جامعه ای متولیان تربیت اجتماعی و مسئولین اجرای قانون،
باید این بستر را ایجاد کنند که جو عمومی جامعه یا همان وضع موجود، مشوق و
محرک افراد به سمت همرنگی با گروه اول و تبعیت از قانون و هنجارهای صحیح
اجتماعی باشد، و گروه دوم خود را در انزوا و مطرود حس کند .
سوال اینجاست که چرا باید وضع موجود را کسانی شکل بدهند که از گروه دوم
اند در حالیکه  ابزار قانون و شرع مدافع گروه اول است؟ چرا باید فرزند زن
مسلمان در محیط مدرسه کم کم از اینکه مادرش چادر به سر می کند خجالت
بکشد.؟! چرا اکثریت معمولی جامعه به رنگ اقلیت آلوده در بیایند، و کم کم
آلودگی گروههای کجرو بعنوان هنجار شناخته شود ؟! چرا اقلیت متخلف از قانون
و شرع هنجار سازی کنند ؟!
آنچه مسلم است همه هنجارهای اجتماعی با ضمانتهای اجرائی - خواه رسمی یا
غیر رسمی(10) -  همراه هستند که از آن هنجارها در مقابل کجروی برخی افراد
یا گروهها حمایت می کنند؛ اکنون که بر اساس مبانی قوانین حکومت اسلامی،
حجاب قانون حکومت اسلامی است، و بعنوان هنجاری برتر شناخته می شود - گذشته
از اینکه امروز به عنوان سمبل زن مسلمان در تمام دنیا شناخته شده است – بر
متفکران و اندیشمندان علوم اجتماعی (جامعه شناسی، روانشناسی، و ... ) لازم
است که بنشینند و راهکارهای ارائه ضمانتهای اجرائی مثبت (پاداش افراد
همنوا) و منفی (تنبیه افراد کجرو) کارآمد در این زمینه را بصورت عالمانه
بررسی و تدوین کنند، و متولیان فرهنگی و قضائی جامعه خود را ملزم به
پیگیری آن بدانند. ترویج ضمانتهای اجرائی غیر رسمی به عهده مراکز فرهنگی
جامعه اعم از تئاتر، سینما، فرهنگسراها، مدارس، دانشگاهها، و رسانه های
دیداری و شنیداری مختلف است؛ و ترویج ضمانتهای اجرائی رسمی را پلیس امنیت
اخلاقی می تواند به عهده بگیرد.
نتیجه اینکه اگر حجاب را بعنوان یک امر عقلانی و یا ایمانی در نظر بگیریم
اجبار پذیر نیست؛ و اگر بعنوان قانون وضع شود، الزام و اجبار آن از قانونی
بودن آن است و ضرورت آن جای تردید ندارد.

 و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
                                                                                   

پاورقی:

1
. بدیهی است که راه برای ارائه نظر مخالف در هر دو بخش "اندیشه" و "ایمان"
باز است و می توانند نظر خود را ارائه و نظر موافق را نقد کنند.
2 . النور / 31
3. « ابداء »به معنای اظهار است و مراد از زینت زنان ، مواضع زینت است .
کلمه « خمر » ، جمع خمار است . و خمار آن جامه ای است که زن سر خود را با
آن می پیچد ، و زاید آن را بر سینه اش می اندازد . همان مقنعه .
کلمه « جیوب » ، جمع جیب ؛ یعنی سینه ها ، گریبان ها .
« بعوله » یعنی شوهر، و طوایف هفتگانه مذکور محرمهای نسبی و سببی هستند .
کلمه « اربه » به معنی حاجت است و منظور حاجت شهوی است .
مراد از رجال تابعین ، افراد سفیه و ابلهی هستند که تحت قیومیت دیگران هستند و شهوت مردانگی ندارند.
4 . احزاب / 59
5. کلمه «جلابیب» جمع جلباب است و آن جامه ای است سرتاسری که تمامی بدن را می پوشانده ؛ کوچکتر از عباء و بزرگتر از خمار .
«یدنین» یعنی پیش بکشند .
6 . برای توضیح بیشتر پیرامون مفاهیم این آیات می توانید به تفاسیر آیات
مزبور و روایاتی که در ذیل آن وارد شده مراجعه کنید. لازم به ذکر است که
علاوه بر آیات فوق، که دلالت صریح بر لزوم حجاب دارد آیات دیگری نیز وجود
دارد که  دلالت التزامی بر لزوم رعایت حجاب می کند ( مانند آیه 60 سوره
نور، و آیه 53 سوره احزاب ) که علاقه مندان می توانند به کتبی که مستقلا
درباره حجاب نوشته شده مراجعه کنند.
7 . تاریخ تمدن 1 / 47 
8 . تاریخ تمدن 1 / 56
9 . از آن جمله می توان به تخریب شدید بنیان خانواده، زندگی مشترک بدون
ازدواج!، افزایش طلاق، کم رنگ شدن عشق رمانتیک و تعهد متقابل، روابط جنسی
نامشروع، فرزندان نامشروع، انواع فسادهای جنسی تاسف آور، و ... اشاره کرد؛
که سرچشمه تمام این فسادها همین مسئله بی حجابی و کم رنگ شدن حیا و عفاف
در بین افراد جامعه است که با هزینه اندکی میتوان راه آن را سد کرد.
 سر چشمه شاید گرفتن به بیل /  چو پر شد نشاید گرفتن به پیل!
10 . ضمانتهای اجرائی رسمی که به عهده حکومت است مانند آنچه در نظام کیفری
جامعه، که دادگاهها و زندانها نماینده آن هستند مشاهده می شود.
و ضمانتهای اجرایی غیر رسمی که بیشتر به عهده خود مردم و یا سازمانهای
دولتی فرهنگی و خدماتی است، مانند تشویقهای متعارف، امتیازات اجتماعی خاص،
ارائه اولویتها در ارائه خدمات، اعلام رضایت صریح یا ضمنی، یا سرزنش
کردن،دوری کردن از فرد یا افراد خاص، محرومیتهای اجتماعی خاص، پرهیز از
مورد تمسخر واقع شدن، شرمنده شدن، و مورد پذیرش واقع نشدن، و ... .
http://makaremshirazi.org/persian/articles/?qid=13945&gro=2733

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/10/4 و ساعت 6:29 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا