مهاجرانی - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پندها چه بسیار است و پند گرفتن چه اندک به شمار . [نهج البلاغه]
امروز: سه شنبه 103 اردیبهشت 11
تکذیب خبرسازی سایت مهاجرانی پیرامون رهبر انقلاب

یک منبع آگاه در واکنش به ادعای سایت عطا الله مهاجرانی ازلندن مبنی بر توقف پیگیری یک پرونده مفاسد اقتصادی با دستور حکومتی رهبر انقلاب، این خبر را جعلی خوانده و هدف آنرا خدشه دار کردن چهره رهبر انقلاب خواند.
به گزارش رجانیوز، تابناک با انتشار این خبر نوشت: در همین باره، سایت موسوم به جنبش راه سبز که با مدیریت اپوزیسیون خارج نشین اداره می‌شود، در خبری مدعی شد که آیت‌الله خامنه‌ای با حکم حکومتی، دستور توقف پیگیری این پرونده را صادر کرده اند و این در حالی است که خبرنگار «تابناک»، پس از پیگیری از منابع آگاه در این باره باخبر شد که این خبر، جعلی و کذب محض بوده و تنها با هدف خدشه‌دار کردن چهره رهبر انقلاب تنظیم شده است.

گفتنی است، این سایت سابقه بسیاری در انتشار اخبار دروغ دارد و پیش از نیز این با ارایه اخباری از این دست، موارد کذبی را به رهبر انقلاب و دیگر شخصیت‌های نظام نسبت داده بود.

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48366


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:9 عصر | نظرات دیگران()
ابعاد تازه زدوبند مهاجرانی با لابی اسرائیل

محسن کدیور، به خاطر انحراف های سیاسی، مالی و اخلاقی بهاءالله مهاجرانی مورد اعتراض محافل خارج نشین قرار گرفته است. کدیور که برادر همسر مهاجرانی است، یار غار وی در حلقه جرس محسوب می شود.

کیهان نوشت: به دنبال انتشار اخبار گوناگون درباره رسوایی های دنباله دار مهاجرانی، سایت ضدانقلابی «خودنویس» که با حلقه جرس در حال نزاع و رقابت است، خواستار توضیح کدیور شد. این سایت نوشت: حجت الاسلام کدیور گفته که مدافع استقلال و مخالف ارتباط با بنیادهای آمریکایی است. این خیلی خوب است. آن گروه سه نفره مدعی سخنگویی موسوی در خارج از کشور که پایگاهشان VOA است به جنایات اسرائیل اعتراض نمی کنند. به تازگی این گروه یک سمینار غیر علنی در واشنگتن برگزار کرده اند که در آن مقامات آمریکایی هم شرکت کرده اند. هنوز اخبار دقیق آن سمینار یک روزه که یکی از نمایندگان مجلس ششم هم در آن شرکت داشته منتشر نشده است. می گویند یکی از تینک تنک هایی که به نام یکی از رأسای CIA می باشد برگزار کننده آن بوده است. خب اینها چه ربطی به حجت الاسلام کدیور دارد؟ چند ماه پیش تینک تنک واشنگتن اینستیتیوت که صهیونیستی ترین بنیادی است که لابی اسرائیل در آمریکا به راه انداخته، اجلاس سالانه اش را برگزار کرد. پتریک کلاسون، رئیس بخش ایران این بنیاد، سازنده «محور شرارت» بود که آن را به بوش یاد داد تا به کار برد. سخنران اصلی این اجلاس عطاءالله مهاجرانی بود. به غیر از مقامات آمریکایی، معاون وزیر خارجه اسرائیل هم در این اجلاس حضور داشت. مهاجرانی در آنجا سخنرانی کرد و بر سر دریافت پول سخنرانی هم نزاع به راه انداخت تا حق سخنرانی اش را بگیرد و گرفت. اما مهم تر از همه اینها آن بود که یکی از مهمترین رسانه های آمریکایی- یعنی CBS- نوشت مهاجرانی آمده بود اینجا تا پول جمع کند. پول برای کجا؟ نمی دانیم.

خودنویس اضافه می کند: دوباره شاهد هستیم که حجت الاسلام کدیور یک بام و دو هوایی عمل می کند. سکوت مطلق حجت الاسلام کدیور، همکاری مشترک با مهاجرانی در انتشار جرس، سکوت مطلق درباره دریافت حق سخنرانی از یک بنیاد صهیونیستی، و سکوت مطلق در مورد جمع آوری پول در آنجا برای چیست؟ گفته می شود که جرس پول خوبی به همکاران و نویسندگان مقالات پرداخت می کند. حتی روز آنلاین و زمانه و رادیو فردا و بی.بی.سی چنان دستمزدهایی نمی دهند. آنها که همگی به منابع خارجی (آمریکا و انگلیس و هلند) وصل اند، این طور ولخرجی نمی کنند. چرا جرس منابع مالی خود را شفاف بازگو نمی کند تا سوء تفاهمی پیش نیاید؟ ما به سکوت توجیه کننده اعمال مهاجرانی را نمی فهمیم. حجت الاسلام کدیور پس از انتشار خبر شرکت مهاجرانی در اجلاس بنیاد صهیونیستی- نئوکانی، کوشش فراوان کرد تا با تماس با مخالفان آنها را ترغیب کند تا در این مورد چیزی نگویند و اگر فردی نقدی نوشته بود، ساعت ها وقت صرف کرد تا او را راضی کند آن بخش از مقاله که مربوط به شرکت مهاجرانی در اجلاس یاد شده بود را منتشر نسازد. آیا فقه شما اجازه می دهد که با معاون وزیر خارجه اسرائیل در یک اجلاس مشترک- آن هم در مرکزی صهیونیستی- شرکت کنید؟

نویسنده سپس به حضور امثال فرخ نگهدار (عضو مرکزیت گروهک فدائیان خلق در اتاق فکر مهاجرانی (اتاق فکر لندن) اشاره می کند و تأکید می کند: کافی است به نوشته های فدائیان خلق در مورد فرخ نگهدار مراجعه کنید تا بفهمید با چه کسی طرف هستید. ماجراهای مهاجرت به شوروی و همکاری با سرویس امنیتی کا.گ.ب را چند نفر از آنها بازگو کرده اند، از جمله در کتاب خانه دایی یوسف که در پایان حتی به روزنامه های چاپ مسکو ارجاع می دهد که در آنها وی یکی از اعضای سازمان را برای همکاری به کا.گ.ب. معرفی می کند (صفحه 345 کتاب). خب سکوت حجت الاسلام کدیور برای چیست؟ اگر نمی دانید بدانید که اتاق فکر را سازمان سیا در طول جنگ سرد به راه انداخت. جرس ابتدا در مصاحبه با مهاجرانی خبر داد که اتاق فکری با شرکت سروش و بازرگان و کدیور و گنجی و مهاجرانی تشکیل شده است. اما بعداً معلوم شد که اتاق فکر گفته شده واقعیت نداشته بود و اتاق واقعی در لندن با افراد دیگری تشکیل شده است. نکته دیگر اینکه چرا در جرس شاهد نقد اسرائیل و امپریالیسم آمریکا و انگلیس نیستیم. آیا تمام جنایات عالم را رژیم ایران مرتکب می شود؟ درست است که برای فلوشیپ گرفتن باید مدارا کرد، اما فلوشیپ نمی تواند صورت مسأله را عوض کند. باید حداقل به میزانی که از رژیم ایران انتقاد می کنید، از آمریکا و اسرائیل هم انتقاد کنید.

نویسنده مطلب که خود را خانم فرشته رضایی مجد معرفی کرده همچنین به انحرافات اخلاقی مهاجرانی اشاره کرده و خطاب به کدیور می نویسد: مهاجرانی وقتی وزیر ارشاد بود با استفاده از قدرت سه چهار تا همسر گرفت. وقتی به قول شما مذهبی ها نفقه پرداخت نکرد، با شکایت زنان چند روز به زندان افتاد. انتظار این بود که سوء استفاده از قدرت، رفتارهای قرون وسطایی، و استفاده ابزاری از زنان برای شهوت رانی که مهاجرانی مرتکب شده بود از سوی حجت الاسلام کدیور محکوم شود. اما او در دومین یا سومین روز زندان چند روزه مهاجرانی- با روزنامه شرق مصاحبه کرد و این اتهام را ساخته و پرداخته سعید مرتضوی و اقتدارگرایان قلمداد کرد. فردای آن روز تظلم خواهی یکی از همسران در صفحه اول شرق چاپ شد که به حجت الاسلام کدیور اعتراض کرده بود که چرا ادعای روشنفکری دارد، اما دروغ می گوید و چند همسری مهاجرانی را انکار می کند. مهاجرانی از قدرت وزارت و امکانات دولتی چنین سوء استفاده ای کرد. یکی از همسران او نوشته بود که مهاجرانی بر روی سربرگ های وزارت ارشاد ده ها بیت شعر عاشقانه برای او نوشته بود. نمی دانیم علت تکذیب حجت الاسلام کدیور چه بود؟ شاید از ماجرا خبر نداشته؟ شاید برای جلوگیری از آبروریزی بیشتر آن دروغ ها را گفت؟ شاید رابطه ویژه ای با مهاجرانی دارد که ما بی خبر هستیم و به خاطر آن نه تنها از خواهر خود دفاع نکرد، بلکه با توسل به دروغ پشت مهاجرانی ایستاد؟ اخیراً سایت ها نامه یکی دیگر از همسران او را چاپ کردند. حتماً آقای کدیور آن نامه را خوانده اند. نظر شما درباره آن همه سوء استفاده از قدرت برای شهوت رانی چیست؟ آیا برخوردهای مهاجرانی با آن زن انسانی بود؟

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=46497


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/12/23 و ساعت 1:54 عصر | نظرات دیگران()

< src="http://www.google-analytics.com/urchin.js" type=text/java>
< type=text/java>
try {
_uacct = "UA-2954619-3";
urchinTracker();
} catch(err) {}
توجیه‎نامه سایت مهاجرانی برای جنایات ریگی: در فقر به‌سر می‌بردند

سایت جرس وابسته به مهاجرانی و گنجی در حالی بسیار دیرهنگام خبر دستگیری ریگی را منتشر کرد که همزمان با تکرار مطالب بی بی سی فارسی،العربیه، رادیو فردا و صدای آمریکا سعی کرد موفقیت بزرگ و مهم امنیتی خبر دستگیری ریگی را دچار خدشه کند.

به گزارش زاهدان پرس،این سایت که از آن به عنوان اتاق فکر سبزها یاد می شود تلاش کرد همزمان با رسانه های بیگانه چنین القا کند که ریگی را دستگاه امنیتی یکی از کشورهای همسایه در خارج از کشور دستگیر و به ایران تحویل داده است.

سایت جرس در اقدامی قابل تامل دوباره ادعای سایت بی بی سی فارسی را تکرار کرد و مدعی شد در حالیکه اظهارات آخر وقت وزیر اطلاعات دال بر این بود که "هواپیمای حامل ریگی هنگام عبور از حریم هوایی ایران اسکورت و بازداشت شده"، این می تواند به معنی بازداشت وی در هواپیمای عبوری از ایران باشد که تا کنون هیچ شرکت هوایی خارجی از وادار شدن هواپیمای خود به فرود اجباری در ایران گزارشی مخابره نکرده و طبیعی است ریگی با شرکت های هواپیمایی ایرانی یا پروازی که در خاک ایران توقف دارد سفر نمی کرده است.

سایت جرس که یکی سایت های ساماندهی آشوب فتنه سبزدر ماه های اخیر محسوب می شود بی آنکه اشاره ای به حمایت های متعدد گروهک ریگی از جنبش سبز بکند در تحلیلی راجع به ایجاد زمینه ها و فعالیت گروهک تروریستی ریگی نیز مدعی شد "یکی از علل ایجاد و رشد این گروه، فقر شدید استان به همراه بیسوادی و فقر فرهنگی و اقتصادی بود که البته وضعیت نابسامان اقتصادی و بیکاری، زمینه هایی از نارضایتی را فراهم کرد تا برخی مدارس که توسط پاکستان و عربستان مورد حمایت مالى قرار داشتند، از آن سوء استفاده کنند و اندیش? ایجاد جندالله از همین جا نشات گرفت.

این مطالب در حالی مطرح می شود که پیش از این در مقاطع مختلف بعد از هر عملیات جندالله که منجر به کشته شدن شماری از مردم و کودکان میشد رسانه های همچون العربیه، بی بی سی و صدای آمریکا با اصرار فراوان یکی از علل بوجود امدن گروهک ریگی و دلایل عملیاتهایش را فقر عنوان و توجیه می کردند.

سایت متعلق به مهاجرانی و گنجی همچنین هیچگونه اشاره ای به علت بالارفتن بسیار سریع رشد گروه های افراطی سلفی و نفوذ آنان در میان عامه اهل سنت در دوران اصلاح طلبان نکرد و این در حالیست که بعضی از کارشناسان امنیتی سیاست تساهل و تسامع اهمال شده در دوران اصلاحات را در قبال گروهای سلفی سیستان و بلوچستان را سبب ایجاد رشد ناامنی ها در سالهای اخیر در این استان می دانند.

سایت جرس در حالی تنها برای زیر سوال بردن خدمات گسترده نظام جمهوری اسلامی در سیستان و بلوچستان فقط به علل فقر و بیکاری برای تشکیل گروهک ریگی اشاره می کند که ریگی بارها علت بوجود آمدن اصلی گروه جندالله را انگیزه های مبارزه با شیعه و به ظن خود حمایت از اهل سنت آنهم اعتقادی مطرح کرده بود.

در همین حال علمای برجسته اهل سنت نیز تفکرات جاهلانه و افراطی را سبب بوجود آمدن اصلی چنین گروهای می دانند.

گفتنی است ناظران سیاسی و امنیتی معتقدند گروهک ریگی از مدت ها قبل برای ایجاد تفرقه در میان شیعه و سنی استان سیستان و بلوچستان و بی ثیات سازی شرق ایران با پوشش حمایت از اهل سنت و مبارزه با تبعیض و فقر تاسیس و توسط نیروهای امنیتی آمریکا و انگلیس حمایت مالی، تسلیحاتی،اطلاعاتی و رسانه ای شده است.

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=45313

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/12/5 و ساعت 11:44 عصر | نظرات دیگران()
مهاجرانی ابراز شرمند‌گی‌‌اش را تکذیب کرد

مهاجرانی ابراز شرمندگی نسبت به اظهارات سخیف اکبر گنجی درباره امام زمان(عج) را تکذیب کرد.

به گزارش فارس، روز گذشته اخباری مبنی بر اینکه مهاجرانی اظهارات سخیف گنجی را محکوم کرده و از اینکه نام خود را در کنار وی پای بیانیه 5 نفره گذاشته، ابراز شرمندگی کرده در بسیاری از رسانه‌ها منتشر شد؛ اما شبکه ضد انقلابی «جرس» که توسط تیم مهاجرانی و کدیور از خارج کشور مدیریت می شود در واکنش به خبر یاد شده نوشت: «سیدعطاءالله مهاجرانی خبر منتشره درباره وی در فیس بوک و برخی سایتهای خبری مبنی بر شرکت در میزگرد یک رسانه خارجی و اعلام نظر درباره سخنان گنجی را تکذیب کرد.

وی به خبرنگارسایت حامی موسویگفت: در روزهای گذشته در هیچ میزگردی شرکت نداشته و در این رابطه سخنی نگفته است. مهاجرانی تاکید کرد که مواضع آقای گنجی درباره قرآن مجید و مهدویت مواضع شخصی ایشان است. وی افزود قبلا مخالفت خود را با چنان مواضعی، طی نقدهایی که منتشر کرده اعلام داشته است.»

گفتنی است در خبر منتشره در فیس بوک آمده بود: «مهاجرانی در میزگردی با حضور کارشناسان سیاسی در یکی از رادیوهای خارجی به شدت از مواضع اخیر اکبر گنجی انتقاد کرد. مهاجرانی در واکنش به سخنان اکبر گنجی علیه اعتقادات اهل تشیع گفت: این سخنان بی ارزش، نیاز به پاسخ ندارد. وی افزود: توهین به ائمه و امام زمان که از سوی گنجی انجام گرفته، من را نسبت به امضای نامه 5 تن از روشنفکران خارج از کشور، دچار تردید کرده، چرا که به هیچ وجه علاقه ای ندارم اسمم در کنار چنین اندیشه ای قرار بگیرد و از این بابت شرمنده ام.»

نکته قابل تامل اینکه سایت «کلمه» وابسته به میرحسین موسوی با انتشار خبر سایت حامی موسوی، به تکذیب اظهارات منتسب به مهاجرانی علیه گنجی پرداخت!

این سایت حاضر نشد به انتقاد از موضع ضد امام زمانی اکبر گنجی که در واقع اقتباس از هجمه های بهائیت است بپردازد و این در حالی است که نامبرده طی 7 ماه گذشته، تبدیل به یکی از سخنگویان اصلی موسوی در خارج از کشور شده است.

سایت کلمه البته خیلی هم بی موضع نبود بلکه زیر خبر تکذیبیه مهاجرانی، به نام مخاطبان این عبارات را منتشر کرد: «خوب شد گفتین. چون وقتی این خبر رو شنیدم خیلی از آقای مهاجرانی ناراحت شدم اساسا اعتقادات دینی هر شخصی به خودش مربوط است... این سایت ها هم فقط بلدن فرافکنی کنن و قصدشون اینه که تفرقه بندازن... ممنون آقای مهاجرانی، منم وقتی این خبر رو خوندم خیلی تعجب کردم، اما منتظر تکذیب خبر بودم، با خودم گفتم اگه کلمه هم این خبر رو درج کرد باور می کنم، تا الان هم هر نیم ساعت کلمه را چک کردم تا شاید خبری ببینم که الان دیدم خدا رو شکر، دم کلمه عزیز هم گرم»!

اکبر گنجی به عنوان یکی از 5 عضو حلقه ای که مهاجرانی از آنها به عنوان «اتاق فکر جنبش سبز» یاد می کند اخیرا در مصاحبه با شبکه بی بی سی انگلیس به انکار امام زمان(عج) پرداخته و مدعی شده بود هیچ دلیلی بر وجود امام زمان وجود ندارد. وی همچنین ادعا کرده بود ائمه]ع[ نه معصوم هستند و نه واسطه فیض.

پیش از این، قرینه های بسیاری، از گرایشات بهایی برخی اعضای حلقه 5 نفره حکایت می کرد و علنی کردن ستیزه جویی با امام عصر(عج) این واقعیت را بیشتر نشان می دهد. محسن کدیور که در کنار سروش و مهاجرانی از اعضای حلقه پنج نفره فراریان قرار دارد، برای حفظ ظاهر به «جرس» گفت: «تفاوت های اعتقادی ما مانع از اشتراکات سیاسی نیست» اما توضیح نداد که اولا پس چرا به حلقه 5 نفره خود عنوان روشنفکر دینی داده اند و ثانیا چگونه می توان با منکران امامت و نبوت و قرآن و وحی هم جبهه شد؟!

به نظر می رسد اکبر- گاف مثل همیشه اگرچه دست به حماقت زده اما مثل خروس بی محل، تمام پز «روشنفکری دینی» حضرات را به هم ریخته است.

سوابق فرصت طلبانه باند 5 نفره به ویژه بهاءالله مهاجرانی به قدری سیاه است که نه تنها مردم دیندار ایران هرگز آنها را جدی نمی گیرند بلکه محافل ضدانقلاب نیز به آنها به دیده بدگمانی و کسانی که دارای رفتارهای «هخا»منشی! هستند می نگرند.

 

دلیل بازداشت علیرضا بهشتی

یکی از دلایل بازداشت علیرضا بهشتی تدوین جزوه ای کاملا عملیاتی و ساختار شکنانه و مبتنی بر رویه های براندازانه بوده است.

یک منبع آگاه در گفتگو با جوان، گفت:محمدرضا تاجیک و علیرضا بهشتی دو جزوه به میرحسین موسوی ارائه کرده بودند که جزوه تاجیک تئوریک و مبتنی بر یک سلسله اقتضائات راهبردی بوده ولی جزوه ای که بهشتی تهیه کرده بود شکل عریانی از پیشنهادهای تاجیک را شامل می شده و برمبنای ساختارشکنی و رویه هایی غیر قابل پذیرش و نامنطبق با چارچوب های اساسی نظام جمهوری اسلامی بوده است.

گفتنی است وزیر اطلاعات چندی پیش از کشف جزوه براندازی و منبق با ادبیات توده ای از ستاد یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان خبرداده بود.

 

پنج دوره آشوب‌گری روشنفکران در تاریخ معاصر ایران

عطا بهرامی: در طی چهار سال گذشته بمباران تبلیغاتی گسترده ای از سوی رسانه های غربی و عوامل داخلی آنها علیه دولت احمدی نژاد انجام شد. غربی ها امیدوار بودند که بتوانند ثمره تبلیغات گسترده خود را در انتخابات اخیر چیده و پس از مدت ها عقب نشینی، یک گام به جلو بردارند؛ اما ماجرا برای آنها به یک فاجعه تبدیل شد. نه تنها احمدی نژاد از قدرت کنار نرفت بلکه با حمایت قاطع ملت برای بار دوم به ریاست جمهوری برگزیده شد.

اگرچه آمریکایی ها بارها گفته اند که فرد در هدایت سیاست خارجی ایران تاثیری ندارد اما مطمئنا آنها نیز برتری کیفی مدیریت اعمال شده به‌وسیله احمدی نژاد را پذیرفته اند. آنها در این چهار سال به خوبی شاهد بودند که وی توانست به توده های مردم در خاورمیانه اعتماد به نفس داده و پس از مدت‌ها بازی را در دست گرفته و کشور را از حالت انفعالی خارج نماید و فراتر از آن متحدان منطقه ای ایران نیز به پیروزی های بی سابقه ای در برابر بزرگ‌ترین تهدید منطقه یعنی رژیم صهیونیستی دست یابند.

بدون شک از کشورهای غربی انتظاری برای کمک به تقویت جایگاه کشور در سطح منطقه و جهان وجود ندارد و نباید انتظار داشت که به پیروزی های کشور به طور علنی اقرار کنند و دست از سیاه نمایی بردارند اما این انتظار به جا از تمام کسانی که دارای حداقل تعلقی به کشور و نظام هستند، وجود دارد.

مشارکت بی سابقه مردم در انتخابات و تایید مجدد احمدی نژاد پیروزی بزرگی برای مردم و نظام بود و البته هنوز هست، اگر چه با فعالیت های خرابکارانه ای که پس از انتخابات به‌وسیله روشنفکران وابسته صورت گرفت، از شیرینی آن کاسته شد. هدف از این نوشتار بررسی وقایع روز نیست بلکه پرداختن به این موضوع است که چرا بارها در تاریخ معاصر ایران شاهد تقابل روشنفکران در برابر مردم و منافع ملی بوده ایم.

این نخستین بار نیست که در کشور چنین حادثه ای رخ می دهد. در اوایل انقلاب نیز گروه هایی با راهپیمایی های متوالی و برگزاری میتینگ های پیاپی مانع استقرار ثبات در کشور شده و مردم را با چالشی بزرگ مواجه ساخته بودند که با رهبری مدبرانه حضرت امام مشکل حل شد همان اتفاقی که با عملکرد مقام معظم رهبری در وقایع اخیر روی داد.

تاریخ معاصر ایران نشان داده است که روشنفکران غرب‌زده در بهترین حالت درک درستی از منافع ملی نداشته و اگرچه در سخن از میهن دم می زنند اما با اعمالی که انجام می دهند به ابزاری برای بیگانه تبدیل می شوند.

چرا با وجود اینکه بزرگ‌ترین نظریه پردازان روابط بین الملل، اسرائیل را رژیمی طرفدار برهم زدن وضع موجود دانسته و آن را دشمن استراتژیک قدرت برتر منطقه یعنی جمهوری اسلامی ایران بر می شمارند و بالطبع کمک ایران به دشمنان اسرائیل مانند حزب الله و حماس را فراتر از هر بحثی در راستای منافع ملی ایران ارزیابی می کنند، جریان روشنفکری کشور در تبلیغات انتخاباتی با کمال شگفتی حقیقت را برای مردم وارونه جلوه می دهد و به نفع اسرائیل شعار می دهد؟

چرا با وجود اینکه نسخه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول جز فاجعه برای کشورهای جهان سوم چیزی به بار نیاورده و آثار آن را در موارد متعدد و از جمله دوران تعدیل اقتصادی (دولت هاشمی) شاهد بوده ایم، این رویکرد در نظریات اقتصاددانان بزرگی مانند استیگلیتز، ویلیامسون و ... نیز وجود دارد، باز با حمله به سیاست های اقتصادی دولت که بسیار موفق‌تر از گذشته بوده است، درخواست لیبرال سازی بیشتر را مطرح می کنند؟

به چه دلیل با وجود شواهد بسیار زیاد درباره رویکرد استعماری کشورهای غربی مانند آمریکا در برخورد با جهان سوم و فجایعی که به بار آورده اند، باز شاهدیم که جریان روشنفکری کشور با خوش بینی از حمله نظامی آمریکا به خاورمیانه یاد می کند و چشم و دل به رسانه های تابلودار غربی دوخته است؟ سخنان زیدآبادی درباره صدور دمکراسی به منطقه از عراق که پس از حمله آمریکا ایراد شد و چیزی که هم اکنون شاهدیم به خوبی به بی‌راه رفتن این دیدگاه را نشان می دهد.

"سر جان ملکم" سفیر بریانیا در ایران قاجار به صراحت گفته بود که ما کسانی را در کشورهای جهان سوم تربیت می کنیم که از ما به منافع‌مان حساس تر باشند. اگر با نگاه بی طرفانه به رویدادهای کشور نگاه کنیم، به خوبی رد پای این ادعا را مشاهده می کنیم. روشنفکران ایرانی همواره علیه مردم و منافع ملی حرکت کرده اند و کارنامه سیاهی دارند.

تاریخ حضور روشنفکران در عرصه سیاسی را اول بار به دوران مشروطه باز می گردد. جنبشی که در ابتدا عدالتخواهانه بود اما به‌وسیله عوامل انگلیس منحرف شد و به سوی به هرج و مرج کشاندن کشور و خدمت به بیگانه هدایت شد. آنها علی‌رغم اینکه با خلع محمدشاه قاجار قدرت را در اختیار گرفته بودند، مانع هرگونه ثبات در کشور شده و جنگ داخلی و هرج و مرجی بی پایانی را به‌وجود آوردند. اقتصاد کشور ویران شد و تولید محصولات کشاورزی به حداقل رسید. پی آمد این اتفاقات قحطی و گرسنگی وحشتناکی بود که باعث از بین رفتن یک چهارم جمعیت کشور بر اثر گرسنگی شد. گرفتاری بزرگ این دوران آزادی عمل جماعت غربزده ای بود که کاری جز استخفاف ملت نداشتند و کارشان فخرفروشی به ملت و بی فرهنگ دانستن آنها بود.

دلیل استقبال اولیه مردم از رضاخان، رهاشدن از آشوب هایی بود که حاکمیت روشنفکران در ایران پدید آورده بود و پایانی برای آن نبود. کار به جایی کشید که دیکتاتوری مانند رضاخان برای مردم بر حاکمیت هرج و مرج اولویت پیدا کرد. این نخستین دوره حاکمیت روشنفکران در تاریخ ایران است.

دوره دوم حاکمیت آنها به دوران موسوم به ملی شدن صنعت نفت باز می گردد. این دوران دومین فرصت روشنفکران برای قرار گرفتن در مصدر قدرت است. نمایشگاهی از روزنامه ها، میتینگ ها و تجمعات خیابانی در کشور حاکم شد و بی ثباتی کشور را فرا گرفت. علی‌رغم اینکه آنها توانستند با وادار کردن شاه به عقب نشینی قدرت را در اختیار گیرند اما جو پرآشوبی را که ایجاد کرده بودند، پایانی نبود. مردم منتظر بودند حال که اداره کشور در اختیار آنهایی قرار گرفته است که مدام از پیشرفت فرنگ و عقب ماندگی ایران داد سخن می دهند و شاهان را متهم اصلی قلمداد می کنند حال که در مصدر قدرت قرار گرفته اند، برای آبادانی کشور گامی بردارند. این آرزویی بود که هرگز به واقعیت نپیوست. میتینگ ها و تجمعات خیابانی را پایانی نبود و کشور به سمت آشوب در حرکت بود. کار به جایی رسید که یک آمریکایی با چمدانی حاوی 4 میلیون دلار از عراق به ایران سفر کرد و با مشتی اوباش حکومت مصدق را سرنگون ساخت. درس این واقعه نه در کودتای فضل الله زاهدی بلکه در عدم هرگونه حمایت مردمی از مصدق در هنگام کودتا نهفته است. دولت مصدق بدلیل عدم استقرار ثبات در کشور و گرفتار شدن در دام آشوب های سیاسی روشنفکران که بار دیگر عرصه را برای فعالیت مناسب یافته بودند ناتوان بود به همین دلیل مردم از وی قطع امید کرده و به حمایت از وی کاری نکردند.

دوران دیگر ظهور جریان های روشنفکری به اوایل انقلاب باز می گردد. به برکت انقلاب اسلامی، گروه‌های سیاسی آن دوران که به‌وسیله دستگاه امنیتی پهلوی به زندان ها فرستاده شده بودند، فرصت عمل یافتند. ماجرا با دفعات گذشته هیچ تفاوتی نداشت. سلسله ای از روزنامه ها و شب‌نامه ها به همراه تجمعات و میتینگ‌ها کشور را فراگرفت. کار به جایی رسید که علی‌رغم حمله صدام، باز هم به جو ملتهبی که ساخته بودند، پایان ندادند و کار عده ای از آنها به رویارویی مسلحانه با مردم کشید. فرانسه که پدر روشنفکری در جهان و از جمله ایران محسوب می شود و احزاب سیاسی آن به داشتن اختلاف های بسیار مشهورند، در هنگام حمله خارجی متحد می شوند و در بین علمای سیاسی به این معروفند که تنها در صورت حمله نظامی بیگانه با یکدیگر متهم می شوند؛ اما نمونه ایرانی آن در صورت حمله بیگانه نیز دست از آشوب و برهم زدن ثبات کشور برنداشت.

دوره دیگر حضور روشنفکران در قدرت به دوران دوم خرداد باز می گردد. درست به مانند دفعات گذشته موجی از تجمعات و میتینگ های سیاسی را در کشور ایجاد کردند. علی‌رغم اینکه قوای مقننه و مجریه کشور را در اختیار گرفته بودند، اقدامات اساسی و زیربنایی متناسب برای آبادانی کشور انجام ندادند و کشور را در دوری از هیاهوهای بی پایان گرفتار کردند. به مانند دوره های گذشته هدف از کار سیاسی، کار سیاسی بود و هدف از تجمع و پارتی های سیاسی، پارتی سیاسی. تا زمانی که رای مردم را داشتند، مردم متمدن بودند و هنگامی که مردم به دلیل آشوبی که در کشور ایجاد کرده بودند، از آنها روی گرداندند، به پایین بودن سطح فرهنگ سیاسی متهم شدند.

انتخابات دهم ریاست جمهوری اگرچه به بازگشت مجدد روشنفکران منتهی نشد اما اشتراکات زیادی به مانند گذشته دارد. ملت بازهم به نادانی متهم شد و با وقاحتی که تاریخ از یاد نخواهد برد، بحث رای کمی و کیفی را به میان کشیدند.

نقطه اشتراکی دیگر همه این 5 دوره آشوب گری روشنفکران در مطالبات شخصی آنها از ملت نهفته است. آنها این حق را برای خود قائلند که امکانات کشور که به هفتاد میلیون ایرانی تعلق دارد، فقط به آنها اختصاص داده شود حتی اگر در گوشه کنار کشور بسیاری به دلیل نداشتن حداقل امکانات به فقر و فلاکت گرفتار باشند. هر گروهی چه داخلی و چه بیگانه قصد ضربه زدن به منافع مردم را داشته باشد روشنفکران یاوری وی خواهند بود.

تاریخ روشنفکری ایران از دوران مشروطه تاکنون نشان می دهد که حیات آنها در هرج و مرج نهفته است و هربار که به قدرت می رسند چنان خاطره تلخی از خود برجای می گذارند که دو یا سه دهه، به اندازه تغییر یک نسل، لازم است تا مردم به آنها مجددا اعتماد کرده و آنها را بپذیرند اگرچه در دوره اخیر، انتخابات دوره دهم، به تغییر لباس و فریبکاری روی آوردند. در دوره های گذشته 3 دهه طول می کشید تا خاطره هرج و مرج آنها از اذهان مردم پاک شود اما در دوره اخیر به دلیل تقابل آشکار با اعتقادات مردم و عریان شدن وابستگی آنها به کشورهای بیگانه بدلیل گسترش وسائل ارتباطی امیدی برای فراموشی وجود ندارد. همچنانکه مردم حمله بیگانه را هرگز فراموش نمی کنند خیانت عوامل آنها را نیز از یاد نخواهند برد.

این سوال اساسی باید پاسخ داده شود که چرا طبقه ای که بیشترین استفاده را از امکانات کشور در طی بیش از یک قرن اخیر داشته، همواره به وسیله ای برای تضعیف حاکمیت ملی تبدیل شده است؟ روشنفکری ایرانی نمونه ای است که حیات آن به ایجاد و تداوم هرج و مرج نهفته است و اگر فرصت یابد می تواند چندین دهه هرج و مرج را ادامه داده و تا زمانی که فرصت عمل از آن سلب نشود به هیاهو پایان نمی دهد.

 

http://rajanews.com

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/10/29 و ساعت 11:49 صبح | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا