مناظره - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از عدالت نبود حکم نمودن به گمان . [نهج البلاغه]
امروز: جمعه 103 اردیبهشت 28
افتتاحیه کرسی‏های آزاد‏اندیشی در دانشگاه تهران/1
صادق‏زیباکلام: علوم‏انسانی‏اسلامی و ایرانی نداریم
حسن عباسی: حرفی نزنید که نسل آینده از شما نگذرد

عصر روز یکشنبه دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران میزبان جمعی از اساتید و دانشجویان این دانشگاه بود که برای شرکت در افتتاحیه کرسی های آزاد اندیشی در تالار شیخ انصاری حضور یافته بودند. بنا بر خبر اعلام شده از این پس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هر هفته میزبان یک مناظره با حضور طیف های مختلف فکری و با موضوعات مختلف خواهد بود و هم چنین برگزاری کرسی های هفتگی با موضوعات گوناگون علمی و نظری، با حضور دانشجویان، اساتید و صاحب نظران این دانشگاه در دستور کار خواهد بود. این دست برنامه ریزی ها البته در دانشگاه های مختلف تهران نیز آغاز شده و در دانشگاه های امیرکبیر و شریف نیز طرح هایی در دست اجراست. این همه البته شاید به نوعی اولویت گذاری جدید در مجموعه های دانشجویی را به نمایش می گذارد.

به گزارش رجانیوز، در مراسم افتتاحیه که به همت دبیرخانه کرسی های آزاد اندیشی به عنوان زیر مجموعه بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شده بود؛ ابتدا دکتر صادق زیباکلام عضو هیئت علمی و استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران به ایراد نظر خود پیرامون کرسی های آزاد اندیشی پرداخت.

وی با اشاره به اینکه کسی دقیقا نمی‌داند کرسی‌های آزاداندیشی چه بوده و برنامه‌های آن چیست؟ گفت: باید نکته دردآلودی را مطرح کنم و آن این است که اکنون صحبت از کرسی‌های آزاداندیشی در زمانی صورت می‌گیرد که از جهت دیگری شاهد عکس جریان آزاداندیشی در بعضی از دانشگاه‌ها هستیم و طی روزهای گذشته یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی و یکی از دانشگاه تربیت‌مدرس اخراج شدند و من نمی‌دانم در این شرایط کرسی‌های آزاد اندیشی چه مفهومی دارد؟

زیبا کلام با اشاره به اینکه انجمن های اسلامی سایر دانشگاه‌ها تعطیل و یا در شرف تعطیلی است در ادامه تصریح کرد: آنچه که اکنون مشاهده می‌کنیم این است که گفته‌ها با آنچه عمل می‌شود در جامعه همخوانی ندارد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: تا آنجا که اطلاع دارم برنامه‌ای در خصوص حذف و کنار گذاشتن اساتید دگراندیش به جز چند مورد بخصوص در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و تربیت مدرس نبوده است.

وی افزود: در دانشگاه تهران، شهید بهشتی، و سایر دانشگاه‌ها اساتید تسویه یا اخراج نشدند. در دانشگاه علامه طباطبایی شماری از برجسته‌ترین اقتصاددانان و اساتید که در نامه‌های سرگشاده‌ای به سیاست‌های اقتصادی دولت نهم و دهم اشکال گرفته‌اند بازنشسته و یا کنار گذاشته شده‌اند.

زیباکلام در ادامه تاکید کرد: سیاست کلی دولت در خصوص اساتید دگراندیش و منتقد نباید حذف آنها باشد و باید اعلام کنم که کنار گذاشتن این اساتید در برخی دانشگاه‌ها با سیاست مدیران این دانشگاه‌ها انجام می‌شود و این امر به سیاست کلی نظام بازنمی‌گردد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح این سوال که آیا مسئولان یک دانشگاه می‌تواند اساتید آن دانشگاه را به دلایل سیاسی اخراج کند خاطرنشان کرد: وزارت علوم که مدعی است بخش‌های علوم کشور را زیر نظر دارد، آیا نمی‌خواهد در این امر دخالت کند؟ به یقین می‌توان گفت وزارت علوم از اخراج اساتید در دانشگاه‌های علامه طباطبایی و تربیت مدرس حمایت کرده و آن را تائید می‌کند، پس از این وزارتخانه انتظار نمی‌رود که به این مشکل رسیدگی کند. اما از سوی دیگر از مجلس شورای اسلامی انتظار می‌رود که نسبت به اتفاقات پیش آمده در این دو دانشگاه اعتراض کرده و بخصوص کمیسیون فرهنگی باید به این امر رسیدگی کند.

وی افزود: دفاع از حقوق شهروندان از وظایف مجلس هشتم است و نمایندگان مجلسی که سوگند یاد می‌کنند تا از حقوق شهروندان و وکلای خود دفاع کنند چرا نسبت به این امور پیگیری نمی کنند؟
زیبا کلام با اشاره به اینکه متاسفانه هیچ حرکتی در این خصوص از مجلس مشاهده نکرده‌ایم، در ادامه تصریح کرد: در این شرایط صحبت از کرسی‌های آزاداندیشی می‌شود و من در این جا کلیاتی را در خصوص علوم انسانی بیان می‌کنم.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد ماه سال 88 مسئله علوم انسانی مطرح شد و علوم انسانی به عنوان متهم پیش آمدن این حوادث مورد بازخواست قرار گرفت.

زیبا کلام گفت: با توجه به کسر قابل توجهی از دانشجویان، قریب به یک میلیون و 800 هزار دانشجو در رشته‌های علوم انسانی تحصیل می‌کنند و این دانشجویانی هستند که موجبات اعتراض را پدید آوردند.

وی افزود: از اواسط تابستان گذشته مسائلی مطرح شد مبنی بر اینکه علوم انسانی چگونه باید اصلاح شود و محصول آن این باشد که دانشجویان این رشته به دولت انتقاد نکنند.

زیبا کلام درادامه تصریح کرد: برخی افراد اساتید این رشته را متهم کردند که دانشجویان علوم انسانی را بی‌دین بار آوردند و من معتقدم که احضار علوم انسانی به عنوان متهم به دادگاه موجب حوادث پس از خرداد 88 شده است.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: ای کاش این موارد و حوادث بر گردن علوم انسانی بود چون می‌توانستیم با این شیوه دانشگاه‌ها و دانشکده‌های علوم انسانی را تعطیل کنیم اما من به کسانی که علوم انسانی را نسبت به حوادث سال 88 متهم می‌کنم سوالی را مطرح می‌کنم؛ مگر این علوم انسانی در زمان محمدرضا پهلوی در این دانشگاه‌ها تدریس نمی‌شد؟ این علوم انسانی در رژیم گذشته نیز در دانشگاه‌ تهران و سایر دانشگاه‌ها تدریس می‌شد و چرا آن موقع این رشته دانشجویان را بی‌دین بار نیاورده است بلکه بالعکس بخش عمده این دانشجویان اسلام‌گرا شده‌اند. اگر محتوای این علوم موجب بی‌دینی و زوال دانشجویان می‌شود چرا در زمان طاغوت این اتفاق نیفتاده است؟

زیباکلام در ادامه بیان داشت: ما عکس‌های شهدای دانشجوی حقوق و علوم انسانی را در راهروی همین دانشکده نصب کرده و هر روز نظاره‌گر آنها هستیم. حال باید پرسید آیا این دانشجویان در همین رشته درس نخوانده‌اند و شاید از نظر شما آنها در نجف و امثال آن درس خوانده باشند پس چطور شده است به خواسته خودشان در جبهه‌های جنگ روی مین رفتند.

وی با اشاره به اینکه اشکال اساسی علوم انسانی در جامعه ما این است که این رشته فوق العاده عقب مانده است خاطرنشان کرد: عقب ماندگی در علوم از لحاظ کاربردی نیز باید ملاحظه شود و این در حالی است که در شرایط کنونی محصولات ایران وارد بازارهای جهانی نمی‌شوند.

زیباکلام با تاکید بر اینکه عقب ماندگی در حوزه علوم انسانی را مستقیما نمی‌توان دید خاطرنشان کرد: اگر کرسی‌های آزاد اندیشی ادامه پیدا کند می‌توانیم مفصل‌تر در خصوص علوم انسانی بحث کنیم و اعلام کنیم که اشکال اصلی این علوم در جامعه ما چیست.

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در ادامه بیان داشت: پس از حوادث 22 خرداد سال 88 مسئله اسلامی کردن علوم انسانی به صورت جدی مطرح شده است و اگر این سلسله جلسات ادامه پیدا کند باید به صورت خیلی جدی به این امر بپردازیم که آیا واقعا علوم سیاسی و علوم انسانی اسلامی داشته‌ایم یا خیر؟

وی افزود: من معتقدم علوم انسانی غربی، شرقی، مسیحی، بودایی و زرتشتی هم نداریم. ما آنچه در علوم انسانی داریم نظر و اندیشه انسان‌های مختلف است. لذا علوم انسانی بومی و اسلامی هم نداریم.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: نگاه به انسان در حوزه علوم انسانی در دانشگاه‌های کشور ما یک نگاه غربی است و باید نگاه اسلامی را در خصوص انسان در دانشگاههای خود پیدا کنیم و کرسی‌های آزاد اندیشی را باید به صورت مفهومی ادامه دهیم.

در ادامه این برنامه سعید زیباکلام، ابراهیم فیاض و حسن عباسی نیز به ایراد نقظه نظرات خود در این رابطه پرداختند که به علت مرتبط بودن مباحث مطرح شده از سوی دکتر حست عباسی به سخنان صادق زیباکلام، مشروح سخنان عباسی را از نظر می گذرانیم.

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اینکه مشکلی که اکنون در این مقوله وجود دارد مشکلات ساختاری است خاطرنشان کرد: از حوزه‌ها و دانشگاه‌ها در خصوص بحث آزاد اندیشی چیزی استخراج نمی‌شود پس باید آستین‌ها را خود بالا بزنیم و به تولید علم و روش‌های آن دست بزنیم.

عباسی تصریح کرد: نهادهای کشور می‌خواهند تولید علم را فقط توصیف کنند و فرهنگستان علومی که یکی از مسئولینش تولید علم را فقط در حد تولید آبمیوه وصف کرده است، بهتر از این هم اقدام نخواهد کرد و نباید اصلا از آنها انتظار تحول در این زمینه را داشت.

وی تاکید کرد: اکنون در خصوص تولید علم و نخبه پروری فقط در کشورمان به توصیف آن اکتفا می‌شود در صورتی که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید در این خصوص راهها و روش‌ها را تبیین کند و اگر واقعا نمی‌توانند به این امر بپردازند وارد گود شده و 230 واحد درسی از کارشناسی تا دکترا را در دانشگاه تدریس کنند.

وی با اشاره به اینکه من دکتری را در ایران ندیدم که دکترین داشته باشد خاطرنشان کرد: قبل از انقلاب مفهومی به نام تیمسار ارتش وجود داشت و مقام معظم رهبری فرمودند این مفهوم دارای اشکال است که اکنون این مفهوم به نام امیر تغییر نام داده است و طبق همین امر باید در خصوص آزاداندیشی و مقوله علوم انسانی پیگیری لازم را داشته باشیم و از ریشه و بسیاری از مفاهیم به اصلاح بپردازیم.

عباسی در ادامه بیان داشت: ما نه تنها در حوزه‌ها بلکه در دانشگاه‌های کشورمان نیز هیچ مجتهدی نداریم. در کدام دانشگاه ما استاد دانشگاه دکترین و نظریات خود را در کلاس‌های خود تدریس می‌کند؟ استادی که نظریات خود را تدریس می‌کند این استاد یک دکتر واقعی است نه اساتیدی که نظریات صدها سال قبل شرق و غرب را حفظ می کنند و مثل نوار کاست آن را تحویل دانشجو می دهند. در این صورت فرق آنها با ضبط صوت چیست؟ چرا حاضر نیستند خودشان ایده ی جدیدی را تولید کنند و بر مبنای آن تدریس کنند؟

عباسی گفت: مقام معظم رهبری چند سال گذشته در جلسه‌ای با مسئولان نظام در بخشی از سخنان خود فرمودند کاش فردایی وجود داشت تا انسان‌ها خارج از فضای جایگاهی خود ساعت‌ها را به بحث‌های علمی بپردازند و این در حالی است که آقایان دانشگاه تهران به مقام معظم رهبری پیشنهاد اعطای دکترا می‌دهند تا به همه بفهمانند امکان تولید علم در کشور وجود ندارد. اما در کشوری چون فرانسه چنین مکان‌هایی از سالیان دور تاسیس شده و افراد پیش نویس نظریات خود را به این مراکز ارسال می‌کنند و حتی می‌توانند در خصوص نظریات خود صحبت علمی کنند.

رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تاکید کرد: افتخار وزیر علوم ما این است که 10 هزار مقاله در ISI ارسال کرده‌اند و این در حالی است که ما برای آنگولاساکسون که همان آمریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و استرالیایی‌ها هستند به صورت رایگان تولید علم می‌کنیم و 95 درصد این مقاله‌ها در ایران حتی ترجمه هم نمی‌شود و در دسترس دانشجویان و محققان ایرانی قرار نمی‌گیرد.

این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه گفت: دانشجوی ایرانی باید برای تولید علم 300 درصد زحمت بکشد به گونه‌ای که باید علم را به زبان انگلیسی، عربی و فارسی بداند، این در حالی است که یک دانشجوی الازهر مصر باید برای تولید علم 200 درصد زحمت کشیده و دانشجوی اروپایی 100 درصد زحمت بکشد. اما دانشجو و استاد ایرانی تنها در مقوله‌ تولید علم 33 درصد زحمت می‌کشد.

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز در ادامه تصریح کرد: آمریکا از سال 2002 به بعد از گام سوم علم که همان رسیدن به مقطع دکترا است عبور کرد و اکنون از مرحله تیمکس نیز در حال عبور است و این در حالی است که ما در جامعه‌ای می‌خواهیم آزاداندیشی کنیم که هنوز به این مراحل دست پیدا نکرده‌ایم.

وی با اشاره به اینکه در بحث آزاد اندیشی باید ریشه مفهوم را شناخته و ترمینولوژی داشته باشیم، خاطرنشان کرد: عمده مفوم‌های علوم انسانی که در سر در دانشگاه‌های کشور می‌بینیم محل اشکال هستند. جامعه شناسی، علوم سیاسی، روانشناسی و ... با مفهوم اصلی آنها یکی نیست.

عباسی خاطرنشان کرد: دلیل دیگر اینکه علم در جامعه ما تولید نمی‌شود این است که حوزه علمیه از فلسفه و اصول فاصله گرفته است.

وی گفت: ابزار در تولید علم و در حوزه علوم انسانی یک مفهوم کلی است ما باید یک مفهوم را در خود پدید آورده و 20 تا 30 سال نسبت به رشد آن مفهوم تلاش کنیم تا به تولید علم برسیم.

وی افزود: وقتی تولید علم نداریم تکیه بر ریاست فرهنگستان علوم غصب است. فرهنگستان علوم باید توضیح دهید که تا کنون پیرامون تولید علم چه اقدامی کرده است؟

عباسی در بخش دیگری از سخنان خود در واکنش به سخنان صادق زیبا کلام گفت: این استاد در سخنان خود اعلام کرد که برخی از اساتید از دانشگاه‌ها اخراج می‌شوند که من به این استاد اعلام می‌کنم آیا شما لیبرالی فکر نمی‌کنید و به راحتی در دانشگاه تدریس نمی‌کنید؟ به من بگویید کجا به خاطر اندیشه شما با شما برخورد شده است؟ و اگر غیر از این است پس چرا هم شما و هم هزاران نمونه از شما در دانشگاه های کشور به تدریس مشغول هستند؟ شما در حیطه تخصص تان همان لیبرالیزم را درس بدهید اما به اسم اسلام نگویید علوم انسانی دینی وجود ندارد.

وی افزود: پس میان مباحث سیاسی و بحث‌های امنیتی تفاوت‌هایی وجود دارد و باید به این استاد علوم سیاسی اعلام کنم که در کشورهای غربی نیز چندی پیش استادی را به جرم ارائه طرح تروریزم روشنفکری از یک دانشگاه آمریکایی اخراج کردند.

عباسی خاطرنشان کرد: من چندی قبل در عرصه سیاست خطاب به سیاستمداران این سئوال را مطرح کردم که چرا برخی از آنها می‌گویند ما نمی‌توانیم؟ اما جالب این است که برخی از این سیاستمداران به رهبری رئیس فرهنگستان علوم اخیرا حدود 196 صفحه مقاله به صورت رنگی و کاغذ گلاسه تحت عنوان یک نشریه خاصی تهیه کرده و با مطالب خاصی عنوان کردند که نمی‌توانیم. اینکه ما نمی توانیم هم اینقدر دیگر تبلیغ می خواهد؟ اینکه فضای ذهنی دانشجویان و جوانان این کشور را به این سمت ببریم که نمی شود و نمی توانیم و علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم این همه گفتن دارد؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با مطرح کردن این سئوال که چرا فرهنگستان علوم نمی‌تواند تولید علم کند خاطرنشان کرد: فرهنگستان علوم به این دلیل نمی‌تواند تولید علم کند که دکترهای فلسفه آن در نظریات کانت گیر افتاده‌اند.

عباسی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارات باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در خصوص بحث هسته‌ای ایران اشاره و تاکید کرد: سه شنبه گذشته باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرد که ما به غیر از ایران و کره شمالی به هیچ کشور دیگری حمله اتمی نمی‌کنیم که در اینجا باید پرسید چرا و به چه جرم؟ آیا ما به جرم رسیدن به فن آوری هسته‌ای باید تهدید شویم؟

عباسی افزود: الان در آمریکا بنیان داروینیزم زیر سئوال است و استادانی را که با این پدیده مخالفت می کنند را به عنوان تروریزم روشنفکری از دانشگاه بیرون انداخته اند زیرا آمریکایی ها متعقد هستند وقتی کسانی اعتقاد دارند که طراحی این عالم هوشمند است و فقط می خواهند بگویند که پشت این عالم خداست پس آن زمان این اساتید می خواهند نظریه پردازی خود را بر روی تئوکراسی اعلام کند نه دموکراسی. درهمین زمینه اکنون 11فیلم مستند در فضای سایبری وجود دارد که یکی از آنها نیز امسال در قسمت فیلم های خارجی جشنواره فجر اکران شد.

عباسی در ادامه افزود: استادی که ادعا می‌کند چرا آزاداندیشان اخراج و دستگیر می‌شوند باید به وی اعلام کرد که شما چرا آدرس غلط به مخاطبان خود می‌دهید. آیا کسانی که اخراج و یا دستگیر می‌شوند آزاداندیش هستند؟ شما با عنوان یک استاد دانشگاه آیا دکترین دارید؟ من عضو هیئت علمی این دانشگاه نیستم اما شما که حقوق این نظام را می گیرید و در این دانشگاه تدریس می کنید به دانشجویانتان توضیح دهید چه حرکتی طی سالهای تدریس تان انجام داده اید؟ چقدر تلاش کرده اید که یک دکترین داشته باشید و آن را تدریس کنید نه افکار دیگران را؟ که بعد می گویید چنین چیزی وجود ندارد.

آیا شما از خود در حوزه تولید علم نظریه‌ای داشته‌اید؟ کسانی که به عنوان مثال در دانشکده مدیریت و با گرایش مسائل استراتژیک مدرک دکترا می‌گیرند فقط یک رویکرد و طرح استراتژیک را آموزش می‌بینند و در دانشگاهی چون دانشگاه عالی دفاع ملی آیا کسی هست که دو رویکرد را تدریس و یا تحصیل کرده باشد؟

رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز خطاب به اساتید دگراندیش تاکید کرد: افرادی آمدند و شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ابتدای پیروزی انقلاب تاسیس کردند اما اکنون در صدای آمریکا و بی بی سی فارسی از آزادی بیان در ایران ابراز ناراحتی می‌کنند و شما استادی که حامی اینگونه افراد هستید روزی آبروی شما هم مانند آنان خواهد رفت.

عباسی تصریح کرد: اینکه شما امروز می گویید ما علم دینی و اسلامی و ایرانی نداریم برای خودتان بد است. نسل آینده از شما نخواهد گذشت چون ان شالله ما از این مرحله نیز عبور خواهیم کرد و در آینده به تولید علم بومی نیز خواهیم رسید و شما که امروز این حرفها را می زنید باید پاسخگوی آیندگان باشید. بسیاری از شما بودند که اول انقلاب حرفهایی زدند که امروز از گذشته خود شرمنده هستند چون نسل ها عوض شد و مشخص شد چه کسی درست می گفت و چه کسی اشتباه، لذا من از نسل حاضر عذرخواهی می کنم که نسل ما نتوانست اقدام مهمی در راستای تولید علم بومی انجام دهد اما انشالله با همت شما از این مرحله هم خواهیم گذشت و با سرعت بیشتر به سمت سربلندی ایران اسلامی نزدیک خواهیم شد.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=47938


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 1:15 عصر | نظرات دیگران()

مناظره داغ نادران و پژویان در خصوص یارانه ها

 

نادران منتقد سیاست های اقتصادی دولت:دولت برای راحت کردن خودش از افزایش قیمت ها شروع کرده است/پژویان اقتصاددان لیبرال و مدافع دولت:علم اقتصاد حکم می کند که شما از افزایش و واقعی سازی قیمت ها شروع کنید.
 
مناظره جمشید پژویان و الیاس نادران در ساختمان جدید و نیمه‌تعطیل شورای رقابت انجام شد. گفت‎و‎گوی دو استاد معروف بخش عمومی یکی از دانشگاه علامه طباطبایی و دیگری از مکتب دانشگاه تهران بر سر اولویت‎ها و تبعات قانون هدفمند کردن یارانه‎ها بسیار شنیدنی بود.
 
دکتر پژویان در اثنای این مناظره پرحرارات و با آب و تاب سخن می‎گفت و در مقابل، دکتر نادران آرام و شمرده نظرات اقتصادی خود را بیان می‎کرد. مهمترین محل اختلاف این دو بر سر اولویت سیاست‌های اقتصادی در قانون هدفمند کردن یارانه‎ها بود. هرچند در ادامه در‎خصوص تأثیر اجرای این قانون بر رشد اقتصاد کشور در سال آینده هم اختلاف‎نظر پیش آمد. بخشی از این مناظره را در ادامه می‎خوانید:

آقای دکترپژویان؛ مناظره را از شما شروع می‌کنیم. همان‌طوری که می‌دانید اغلب صنایع در کشور به صورت انحصاری اداره می‌شوند و انرژی ارزان از عوامل اصلی تولید آن‎ها به شمار می‌آید. با برداشتن یارانه‌ها، تولیدکننده انحصاری دلیلی نمی‎بیند که برای جلوگیری از افزایش قیمت تمام شده، به‎سمت جانشین کردن انرژی برود، چون از طریق انحصاری که دارد، به‎راحتی می‎تواند افزایش قیمت را به مصرف‌کننده تحمیل کند. با این حال، اکثر دولتی‌ها ادعا می‌کنند اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها موجب کاهش مصرف انرژی می‌شود، هرچند شما این ادعا را ندارید اما در این‎باره چه نظری دارید؟

پژویان: دروهله اول می‌خواهم برخی اشتباهات و تلقی‌های نادرست را اصلاح کنم. مواردی که متأسفانه از پایه و بنیان نظری بسیار محکم برخوردارند اما در افکار عمومی و حتی اندیشه صاحب‌نظران برداشت غلطی از آن‎ها شده است. اولین اشتباه انتقال افزایش قیمت از انحصارگر به مصرف‌‌کننده است. چنین چیزی درست نیست. در نظریه‎های اقتصاد، مصرف‌کننده کاری به این‎که بازار چه نوع بازاری است ندارد. تابع تقاضا بدون ارتباط با نوع بازار، فقط به قیمت‌ها توجه دارد و براساس آن تصمیم‌گیری می‌کند. حال این قیمت از سوی هر گروهی تعیین شود، انحصارگر یا غیرانحصارگر، ضرورت و نیاز به کالاها و خدمات از سوی مصرف‌کننده، تعیین‎کننده است. قدرت انحصاری تعیین‌کننده مقدار سود به‎دست آمده و مقدار قیمتی است که می‌تواند اعمال کند.

آقای دکتر داریم از بحث منحرف می‎شویم.

پژویان: نه، این مسئله مهمی است که باید تشریح شود. چراکه مجموعه این‎گونه موارد است که آثارش در قانون هدفمند کردن مشخص می‌شود. اولین نکته این است که انحصارگر نمی‌تواند قیمت تعیین کند. تفاوت انحصارگر با رقابت‌گر این است که انحصارگر می‌تواند قیمت‌ را تعیین کند اما نمی‌تواند هم قیمت و هم مقدار را تعیین کند. دومین مسئله این است که انحصارگر وقتی در مقابل افزایش قیمتی قرار می‌گیرد، در جهت حفظ سود، به آن عکس‌العمل نشان می‌دهد. بنابراین اگر بتواند قیمت را با هدف حفظ سود افزایش بدهد، این اقدام را انجام می‎دهد. شاید این روش برای کالایی چون انسولین بتواند مصداق داشته باشد. اما اگر چنین امکانی وجود نداشته باشد، به دنبال راهکارهای دیگر می‌رود. اولین راهکار کاهش هزینه است و یا این‌که به دنبال اختراع برود. به‌مانند عکس‌العملی که اروپایی‎ها در دهه 70 میلادی، به گران شدن قیمت نفت نشان دادند. اما بدیهی است که در شرایط فعلی اقتصاد ایران، کسی چنین کاری نخواهد کرد. چرا که به جای تلاش برای سرمایه‎گذاری جهت ورود تکنولوژی با هدف مصرف کمتر انرژی، از انرژی ارزان‌قیمتی که در اختیارش هست، استفاده می‌کند. ولی اگر شرایط عوض شود و قیمت انرژی افزایش یابد، تولیدکننده قطعا به‎سمت کاهش هزینه‎ها و وارد کردن تکنولوژی برتر حرکت خواهد کرد.

واقعا مطلب را به همین سادگی می‎بینید؟

پژویان: نه، مطمئنا در این میان مسائلی وجود دارد که به سادگی یک رابطه ریاضی یا تصویر روشن نیست. اولین بحث این است که صنعت ما به دلایل مختلف از جمله عدم کارآیی، بخش انحصارگر و تولیدکننده دارای ذخیره استهلاک و سرمایه‌گذاری مجدد نیست. برای همین است که دولت باید سیاست‌های مکملی مانند اصلاح ضریب استهلاک و ایجاد نرخ مالیات تبعیضانه را به کار ببرد. کافی است دولت شاخص‌هایی را طراحی و رابطه‎هایی مانند نرخ مالیات و استهلاک نزولی را برای آن‎ها تنظیم کند.

اگر اجازه بدهید نظرات دکتر نادران را در خصوص سئوال اول جویا شویم.

نادران: طبیعتا تولیدکنندگان داخلی در کوتاه‌مدت قدرت مانور و واکنش جدی نسبت به تغییرات قیمت در حد ظرفیت‌های تولید خود را ندارند و احیانا به تغییرات محدودی در ساختارهایشان بسنده خواهند کرد. اما در اثر فشار هزینه‌ها، برای حفظ فعالیت و استقلال به‌ناچار بخشی از افزایش هزینه‎ها را به مصرف‌کننده، منتقل خواهند کرد. در سطح تئوری، این انتقال بستگی به کشش عرضه و تقاضا دارد. اما واقعیت اقتصاد ایران را هم نمی‌شود نادیده گرفت. مشکل اساسی این است که بخش اعظم صنایع انرژی‌بر مانند نیروگاه‌ها، پتروشیمی‌ها و سیمانی‌ها و فولادی‌ها که شدت انرژی بالایی دارند یا دولتی‌اند و یا شبه‌دولتی. یعنی مدیریت با منطق اقتصادی ندارند.

به‌طور مثال از ابتدای سهمیه‌بندی شدن بنزین، این‎که مصرف بنزین دولتی‌ها باید براساس قیمت هر لیتر400 تومان باشد، قطعی شد اما به‌شخصه هنوز گزارشی از کاهش مصرف دولتی‌ها نگرفته‌ام که در برابر افزایش 300 درصدی قیمت بنزین، مصرف واحدهای تولیدی و دولتی براساس کشش‌های مصرف بنزین مثلا 30 درصد کاهش یافته باشد. متأسفانه در بخش دولتی و شبه‌دولتی‌ها به دلیل ساختار مدیریت و نوع تعاملات موجود و نحوه انتخاب مدیران، با مدیریت علمی بر این بنگاه‎ها مواجه نیستیم. به همین دلیل، این بخش‌ها با کارآمدی، بهره‌وری و نقاط بهینه تولید در تأمین کارآیی و استفاده از تکنولوژی فاصله دارند.

معلوم است که این دسته بنگاه‎ها باید هزینه‎ها را افزایش دهند که در این صورت برای جبران هزینه‎ها از دولت درخواست مبالغی خواهند کرد. یا این‌که افزایش هزینه‎ها را به مصرف‌کننده منتقل ‌می‌کنند که قیمت‎ها را بالا خواهد برد یا این‌که باید زیان‌ده شوند که دراین صورت نیز زیان‌ موجود در بودجه کشور و بودجه نهادهای عمومی غیردولتی و شبه‌دولتی‌ها منظور خواهد شد. این درحالی است که در بخش‌های غیردولتی یعنی بنگاه‎هایی که مدیریت نسبتا خصوصی و ماهیت منطق اقتصادی دارند، احتمال دارد در واکنش به افزایش هزینه‎های تولید به‎سمت تولید کارآمدتر حرکت کنند. هرچند سهم این گروه در صنایع و اقتصاد کشور مشخص و دقیق نیست اما بخش اعظم تولیدات در اختیار گروه اول یعنی دولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها قرار دارد. سهم تعاونی‌ها هم کمتر از 3 درصد است. اختیار سهام عدالت هم در اختیار دولتی‌ها قرار دارد.

به همین دلیل، اگر درکنار بحث آزادسازی قیمت‌ها به‎دنبال اصلاح ساختارهای مدیریتی و مالکیت اقتصاد به شکل واقعی باشیم و اصل 44 را به‌طور جامع اجرا کنیم، می‌توان انتظار داشت در بلندمدت و نه در کوتاه‌مدت اصلاحات ساختاری درحوزه فعالیت‌های تولیدی و تکنولوژی اعمال شود. به شرطی که موانع سیاسی و تعرفه‌ای برداشته و زمینه انتقال و جابه‌جایی‌ها فراهم شود. چرا که برخی از این صنایع در تحریم بوده و یا محدودیت‌های واردات تکنولوژی دارند. با این اوصاف، از دیدگاه من و به‎لحاظ تئوری آن‎چه که می‌توان گفت، این است که در بلندمدت اصلاح ساختارها صورت خواهد گرفت اما در کوتاه‌مدت با توجه به بافت اقتصاد دولتی و شبه‌دولتی کشور، انتقال ناکارآمدی‌ها جدی‌تر است و فشار هزینه‎ها به دوش مصرف‌کننده منتقل می‎شود.

در جمع‌بندی پاسخ به سئوال اول می‌توان گفت اگراصل 44 مکمل قانون هدفمند کردن یارانه‎ها نشود، هدفمندسازی به‌تنهایی نتایج مطلوبی نخواهد داشت. به گمانم آقای دکتر پژویان هم با این نظر موافق باشند که لازمه موفقیت افزایش قیمت‌ها به‎خصوص در بخش دولتی و شبه‎دولتی این است که باید به‎سمت اصلاح ساختارهای مدیریتی و مالکیتی با محوریت اصل 44 برویم.

پژویان: این جمع‌بندی باید تکمیل شود. اولین مطلب این است که ما راهی جز این اصلاحات نداشتیم و نداریم. در نتیجه این‌گونه نیست که این راه را هزینه - فایده کنیم و سراغ راه دیگری برویم. بنابراین مسئله‌ای که بسیار مهم و در قسمتی از اظهارات آقای دکتر نادران بود، این است که چگونه می‌توان درجه موفقیت این اصلاح ساختارها را افزایش داد. به هرحال، به قیمت‌های نسبی پاسخ داده می‌شود. گاهی ممکن است این پاسخ طولانی و پرهزینه باشد. بله، یکی از سیاست‌های جانبی و ستون‌های موفقیت، اصلاح ساختارها از طریق اجرای درست و واقعی اصل 44 است. جمع‌بندی شما را این‎گونه تکمیل می‌کنم که باید به مسئله اجرای اصل 44 قانون اساسی در فرآیند هدفمندسازی یارانه‎ها وزن بسیار بالایی داد.

نادران: و حتی بالعکس. هدفمند کردن یارانه‎ها هم یکی از زمینه‎های موفقیت و تحقق سیاستهای کلی اصل 44 است. این دو تأثیر و تاثر متقابل دارند.

سئوال دوم متوجه مصرف‌کننده است. آیا مصرف‌کننده‌ای که از انواع انرژی و خدمات عمومی استفاده می‌کند، امکان جانشینی برای بهره‌برداری از انرژی را دارد؟ به‌طور مثال با افزایش قیمت بنزین آیا کالای جانشین خودروی شخصی که همان حمل‌ونقل عمومی است وجود دارد؟ آیا با توجه به این‌که اکثریت قریب به اتفاق کالاهای سرمایشی در منازل ایرانی فاقد استانداردهاست، در کوتاه‌مدت کالایی برای کاهش مصرف‌ وسایل گرمایشی و سرمایشی وجود خواهد داشت؟

پژویان: تابع تقاضا متأثر از یک‌سری متغیر بوده که در درجه اول تحت تأثیر قیمت و بعد جانشینی و مکمل شدن کالا قرار دارد. بنابراین وقتی که به مصرف‌کننده نگاه می‌شود، اولین نکته این است که مصرف‌کننده می‌تواند بسیار سریع به مقدار تقاضا پاسخ بدهد. چون فرآیند تصمیم‌گیری مصرف‌کننده کوتاه‌مدت، میان‎مدت یا بلندمدت نیست. به‌طور مثال، در آمریکا با هدف تحت تأثیر قراردادن مردم به کاهش مصرف انرژی، یک برنامه تلویزیونی و نمایشی در کاخ سفید ترتیب دادند که در آن به دلیل کاهش حرارت فضای کاخ سفید، رئیس جمهور با پالتو کنار شومینه نشسته بود و محبوب‌ترین مجری به گفت‌وگو با وی پرداخت.

نتیجه برنامه این شد که وقتی رییس‎جمهور وقت اعلام کرد هیچ‌کاری برای جلوگیری از افزایش قیمت‌های انرژی ندارد، ظرف یک‎ماه کاهش مصرف و انرژی با درصد بالایی اتفاق افتاد. البته بحث جانشین کردن کالا قطعا موضوع مهمی است و نقطه ضعف مطرح شده از سوی شما درست است اما نکته اساسی این است که هدفمند کردن یارانه‎ها موضوع حمل‌ونقل عمومی و استفاده زیاد از کامیون‌ها و اتوبوس‌ها را دیده و چنین اصلاحاتی را لحاظ کرده است. ما در جامعه ایرانی عادت نداریم، مصرف بهینه کنیم. با اجرای این قانون مصرف‌کننده‎ها قطعا به افزایش قیمت‌ها، با کاهش مصرف و تعدیل انرژی جواب می‎دهند. بنابراین معتقدم با افزایش نسبی قیمت‌ها برخی از اصلاحات اعمال خواهد شد.

چند درصد کاربرد خواهد داشت؟

پژویان: در این مورد برآوردی ندارم. مطالعه‌ای هم نکردم. اما کسی هم اگر قصد مطالعه و بررسی داشته باشد، باید دقت زیادی کند چرا که مطالعات انجام شده براساس آمار و اطلاعات گذشته است.

فکر می‌کنید این افزایش قیمت منجر به درآمد 20هزارمیلیارد تومانی دولت خواهد شد...

پژویان: این اشتباه دولت است و گویا این رقم از یک جدول استخراج شده و اصلا صحیح هم نیست. این‎که درآمدی برای دولت به دست خواهد آمد قطعی بوده اما به میزان کاهش تقاضا ازسوی مصرف‌کننده بستگی دارد.

پیش‌بینی شما چیست؟

پژویان: پیش‌بینی من این است که با افزایش قیمت بنزین، کشش تقاضا به‎دلیل وضعیت مالی مناسب اکثر مصرف‌کنندگان همچنان وجود خواهد داشت. بنابراین انتظارکاهش تقاضا برای این بخش را ندارم.

آقای دکترنادران نظر شما چیست؟

نادران: در واکنش اولیه ممکن است مصرف‌کنندگان به شوک ایجاد شده پاسخ مثبت بدهند و مصرف خود را محدود کنند. چراکه عادات مصرفی خود را هنوز تنظیم نکرده و پیش‌بینی افزایش هزینه‎ها را نمی‌کردند. منتها پاسخ بلندمدت به این دسته افزایش‎ها، مستلزم مجموعه عواملی است که یکی از آن‎ها جانشین کردن کالاهاست. ولی مهمتر از آن، عادت مصرفی است که باید اصلاح شود. همچنین ابزارهای فنی استفاده از کالاهای جانشین. یعنی ما به‎عنوان حاکمیت باید در فضای اقتصادی کشور امکان استفاده از کالاهای متنوع را فراهم کنیم. مثلا هزینه پنجره‎های دو جداره‌ در حدی باشد که استفاده از آن راحت باشد یا امکان استفاده از خودروهای کم‌مصرف برای جبران هزینه‎های مصرفی فراهم آید. امروز به‎دلیل عدم اصلاح عادت مصرفی، حدود 40 درصد از ظرفیت حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌شود. در حالی‎که در دیگر کشورها برای بهینه‌سازی حمل‌ونقل عمومی از ترکیبات حمل‌ونقل استفاده می‌کنند. یعنی کشتی، قطار و دیگر وسایل عمومی که حداقل هزینه را به مصرف‌کننده، تحمیل می‌کند. مثلا ریل و راه‌آهن که هزینه آن، یک‎پنجم هزینه‎های حمل جاده‌‌ای است.

بنابراین تغییرعادات مصرفی مصرف‌کنندگان فقط ازطریق اعمال افزایش قیمت امکان‌پذیر نیست و راه‎های فرهنگی و اجتماعی هم وجود دارد.

نادران: بله. اصلا انتظار ما این است مسئولان اجرایی در کنار افزایش قیمت‌ها به بقیه عوامل اجتماعی و فرهنگی و فنی مسئله توجه کرده و زمینه‎های لازم را فراهم کنند. ما از سال 1383 با تصویب قوانینی در مجلس دولت را ملزم کردیم که سالانه تعداد زیادی از کمپرسورهای خانگی تبدیل گاز طبیعی به CNG را برای تغییر عادت مصرفی دارندگان خودرو وارد کند و به قیمت تمام شده بفروشد. این موضوع حتی قبل از سهمیه‌بندی بنزین حتما برای مصرف‌کنندگان به‌صرفه‌ بود. یک کمپرسور به قیمت حداکثر یک میلیون تومان می‎خریدند که یک ساختمان هفت واحدی را پوشش می‎داد. ظرف یک‎سال هم هزینه‎های انجام شده برمی‎گشت. اما حتی یک واحد آن هم تهیه نشد. دولت اصلا اراده‎ای نشان نداد. به‎نظرم پشت چنین قضایایی اراده‎های سیاسی و منافع دیگر مراکزی چون وزارت نفت و شرکت‌های نفت و گاز وجود دارد که مانع از اتخاذ تصمیم‌هایی با هدف منافع ملی می‎شود. این مسائل باید حتما مدنظر سیاست‌گذاران قرار گیرد تا موانع داخلی دستگاه‎های اجرایی برای بهینه‌سازی مصرف انرژی کشور رعایت شود. اگر این مجموعه موارد اتفاق بیفتد با رخدادهای مبارکی مواجه خواهیم شد.

آقای پژویان در سال‎های گذشته قوانینی مانند حمایت از حمل‌ونقل و مدیریت مصرف سوخت و دیگر قوانین داشتیم که به مصرف‌کننده‎ها این امکان را می‌داد که در مواجهه با افزایش قیمت‌های انرژی اقدام به جابه‎جایی نیازها و کالاهای مصرفی کنند. اما متأسفانه اکثر این قوانین به‎طور قابل‎توجهی اجرا نشد. در برابر چنین سابقه‌ای و عدم موفقیت دولت در اجرای قوانین، چگونه ممکن است که مصرف‌کنندگان امیدوار ‌شوند می‎توانند از امکان جایگزینی کالاها و خدمات برخوردار باشند؟

پژویان: در درجه اول باید از مباحث اقتصادی، سیاست‌زدایی شود. هنگامی که از دولت نکته‌ای می‌گویم منظورم تمام دولت‌ها است. چراکه هیچ‌ دولتی نشان نداده که نسبت به دولت‌های گذشته و آینده کارآمدتر بوده و یا پاسخ مناسبی داده است. پس با این یادآوری، باید بگویم قانون مربوط به استفاده کمپرسورهای خانگی مربوط به سال 1383 است، یعنی دولت آقای خاتمی. اصلا مشکل فاصله مستمر قیمت‌ها مربوط به دولت قبلی است که به‎موقع اصلاح قیمت‌ها را به مجلس نبرد و از این اقدام اجتناب کرد، با این خیال واهی که قیمت‌ها را کنترل کند. در حالی‎که زمان برعکس آن را نشان داد و چنین خیالی محقق نشد. از طرف دیگر، دولت برخلاف بخش خصوصی که بر مدار کسب سود حرکت می‌کند، باید بر اساس منافع آینده تصمیم‎گیری کند. یک مشکل این است که دولت به معنای بدنه آن، ‌به‎شدت دولتی بوده و بسیاری از شرکت‌های دولتی منافعی دارند که مخالف منافع آینده کشور است. مثلا همین بحث خصوصی‎سازی.

هم‌اکنون بسیاری از بنگاه‎های ردیف یک که باید خصوصی‌سازی شوند در سر جایشان قرار دارند. در عوض سازمان خصوصی‌سازی به طرف واگذاری شرکت مخابرات می‌رود. در حالی‎که براساس مطالعات انجام شده در دیگر کشورها، واگذاری شرکت‌های مخابرات در مرحله آخر است. این ایراد است. اما ما فکر می‎کنیم راه‎حل این است که از دولت بخواهیم خودش را اصلاح کند. معلوم است چنین اتفاقی نمی‌افتد. بنابراین باید برنامه واگذاری و چهارچوب اجرای آن بیرون از دولت تهیه و از طریق مجلس یا شورای رقابت به دولت ابلاغ شود.

نادران: مجلس امکانات متنوع‎سازی استفاده از کالاهای جانشین مثل حمل‎و‎نقل عمومی و استفاده از کمپرسورهای خانگی برای تبدیل گازهای طبیعی به «سی‎ان‎جی» و استفاده محدود از ابزارهای قیمتی متناسب با این تنوع را فراهم کرده و حتی برای آن حکم داده است. ولی دولت به تکلیف خود عمل نکرده است. بنابراین تأکید کامل بر ابزارهای قیمتی هم ظرفیت اجتماعی را از استفاده متنوع از انواع حمل‎ونقل عمومی و حامل‎های سوخت مثل گاز محروم می‎کند و هم تبعات نامطلوب تورمی دارد. ضمن این‎که با توجه به تجربه‎ای که از این رفتار دولت در چند سال گذشته داریم، امیدی به مهار آن در مسیر مهار مصرف‎کنندگان نیست.

اگر موافقید این بحث را این‎گونه جمع‌بندی کنیم که اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‎ها مستلزم این است که طبق قوانین مصوب اما اجرا نشده، برای مصرف‎کننده ایرانی کالاهایی تهیه شود تا هدف کاهش مصرف انرژی تحقق شود.

پژویان: بله اما در چهارچوب یک‎سری مطالعات و برنامه‎های تخصصی. یعنی نکته مهم این است که برخی تصمیمات دارای اشتباهاتی بوده و یا نتایج مطلوبی به همراه ندارند. چراکه برخی ازمسئولان بدون انجام مطالعات دقیق، اقدام به تصمیم‌گیری می‌کنند بنابراین باید به‎سمت اتخاذ تصمیمات تخصصی حرکت کنیم.

تقدم و تأخر ابزارهای اقتصادی در اصلاح الگوی مصرف و هدفمند کردن یارانه‎ها چگونه است؟

پژویان: ابزار قیمتی قدم اول است. هیچ‎چیز به‌جز قیمت علامت نمی‌دهد. این‎که مقدمات و امکاناتی فراهم شود و سپس از مردم خواهش و التماس کرد امکان‌پذیر نیست.

نادران: نظر من این نیست. اتفاقا ابزارهای غیرقیمتی قدم اول هستند. علتش هم مشخص است. اگر شما روی ابزارهای قیمتی تأکید کردید و بازار را به تعادل رساندید، دیگر انگیزه‎ای در دولت برای استفاده از ابزارهای غیرقیمتی مثل توسعه حمل و نقل عمومی، ارتقای فرهنگ مصرف، بهینه‎سازی تولید، سهمیه‎بندی و کنترل مصرف، حل مشکلات جاده‎ها، ترجیح حمل‎و‎نقل ریلی و نظایر این‎ها باقی نخواهد ماند.

اولویت‌بخشی به سیاست‎های غیرقیمتی، سیاستی است که مجلس اتخاذ کرده. دولت هم آن را قبول کرده اما در عمل برای اجرایی کردن آن قدم برنداشته و حتی چالش‎هایی هم با آن داشته است. نظیر نامه‎نگاری‎هایی که با رییس مجلس هفتم برای اجرای برخی قوانین این‎چنینی نظیر سهمیه‎بندی بنزین صورت گرفت. حتی در یکی از سفرهای استانی یادم هست که رییس‎جمهور گفت با سهمیه‎بندی بنزین مخالف بوده است. بگذریم.

نکته این است که بدون اقدام ملموس دولت برای مخاطبین در زمینه رقابتی شدن فعالیت‎ها و آزادسازی اقتصادی و روان‌سازی و شفاف‎سازی محیط کسب و کار، از یک سو و برخی پیوست‎های فرهنگی – اجتماعی از سوی دیگر، این توقع دولت که ابزارهای قیمتی می‎توانند بازار را به تعادل پایدار برسانند، توقع گزافی است و از این مسیر حتی ارتقای بهره وری و کارایی اقتصادی هم محقق نخواهد شد.

سئوال بعدی مربوط به زمان اجرای هدفمند کردن یارانه‎ها است. همان‎طوری که مستحضرید منابع جهانی و بانک مرکزی کشور رشد اقتصادی سال آینده کشور را مناسب ارزیابی نکرده‌اند. حتی منابع دولتی رشد اقتصادی را در بهترین حالت یک تا 5/1 درصد می‌دانند. کارشناسان هم معتقدند افزایش قیمت‌‌های انرژی در سال89 منجر به کاهش 2 درصدی رشد اقتصادی در سال اول خواهد شد. این موضوع را اگر به وضعیت رشد اقتصادی یک تا 5/1 درصدی اضافه کنیم، آیا صلاح می‌دانید قیمت انرژی با توجه به اهمیت آن در صنایع، به‌ترتیب اعلام شده، افزایش یابد؟

پژویان: ببینید، اول این را بگویم که بسیاری از مطالعات انجام شده پایه‎های نظری و علمی مستحکمی ندارند. این بررسی که با اجرای هدفمند کردن یارانه‎ها رشد اقتصادی 2 درصد کاهش خواهد یافت را لااقل بنده در جایی ندیده‌ام. اگر وزیر اقتصاد هم گفته باشد، دلیلی ندارد که چون وزیر شده غیب بگوید. ایشان مرجعی است که نکته نظرات وی می‌تواند مؤثر باشد اما اگر از فلان مورد مطالعاتی سخنی به زبان می‌آورد، باید به آن مطالعه ارجاع داده شود تا با بررسی‌های کارشناسی مشخص شود آیا مطالعات انجام شده پایه علمی دارد یا خیر؟ بنابراین چنین مطالعه و اظهار نظری را نه تنها قبول ندارم بلکه در صورتی که دولت برنامه‎هایی که را در این مناظره عنوان کردم بتواند اجرا کند، قطعا و حتی در سال اول، رشد اقتصادی خواهیم داشت.

آیا شما مطالعه یا بر‌آوردی هم از این نکته‌ای که اعلام کردید، دارید؟

پژویان: نه این مورد را طبق پایه تئوری می‌‌گویم که نتیجه قطعی این سرمایه‌گذاری رشد اقتصادی است.

نادران: وقتی حامل‎های انرژی حداقل در صنایع انرژی‌بر سهم قابل‎توجهی دارند و قیمت آن‎ها چند برابر می‎شود و در حالی‎که امروز بنگاه‌های تولیدی ما مواجه با کمبود سرمایه در گردش هستند، چگونه با این بحران مالی جدید، امکان افزایش تولید و در نتیجه رشد اقتصادی مثبت نسبت به سال آینده وجود دارد. لااقل تئوری‎های اقتصادی و تجربیاتی که این ادعا را تأیید نمی‎کند. آیا با افزایش قیمت تمام شده تولید، نرخ رشد اقتصادی افزایش خواهد یافت؟ من که فکر می‎کنم کسانی که مدعی رابطه مثبت و علمی بین افزایش قیمت تمام شده محصول داخلی و رشد اقتصادی در کوتاه‎مدت هستند، بیشتر بر مبنای تمایلات‌شان اظهار‎نظر می‎کنند تا نظریات و تجربیات علمی. هرچند کتمان نمی‎کنم که در بلند‎مدت اگر سیاست‎های اقتصادی صحیح اتخاذ شود، امکان افزایش بهره‎وری و در نتیجه رشد اقتصادی وجود دارد.

در توصیه‎های سال 2003 بانک جهانی به ایران، هم صریحا اعلام شده اصلاح قیمت‌های انرژی باید در سالی انجام شود که رشد اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد. علاوه‎بر این، باید تورم در حد مناسبی بوده و دولت از مقبولیت مناسبی برخوردار باشد.

پژویان: من اصلا نظر بانک جهانی را قبول ندارم. کشوری که با تورم مناسب مواجه و از رشد اقتصادی مطلوبی برخوردار است، مشکلی ندارد. اصلا این سیاست‌ها به‎دلیل وجود اشکالات ساختاری است که اجرا می‌شود. به‎دلیل عدم وجود رشد اقتصادی مداوم و پایدار و برخورداری از تورم بالا و حفظ آن از طریق واردات است که باید این قانون اجرایی شود. هدف اصلی این مجموعه اصلاحات نه یک قانون و لایحه بلکه ایجاد رشد پایدار اقتصادی است وگرنه به چه دردی می‌خورد. در کوتاه‎مدت هم باید آثار افزایش سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی احراز شود.

اما آقای دکتر، اگر کشوری‌ وجود داشته باشد که قیمت انرژی را افزایش دهد و همان سال هم رشد اقتصادی را بالا ببرد، دراین صورت باید به شما و دولت جایزه نوبل اقتصادی داد.

پژویان: لزومی ندارد. اگر جایزه نوبل را شما می‌دادید، خوشحال می‎شدم. اما جایزه نوبل را به من نخواهند داد. ولی آماده‌ام در این مورد شرط‌بندی کرده و حیثیت‌ام را به‌شرطی که اجرای هدفمند کردن به عهده من باشد، وسط بگذارم. ما می‌توانیم حجم نقدینگی را کنترل و آن را کاهش دهیم. اصل مطلب این است که اگر دولت به‌درستی عمل کند، از جیب من برداشت کرده و به جیب شما می‎گذارد. اگر هم مهارت داشته باشد، می‌تواند در این فرآیند مبلغی را هم برای آینده کنار بگذارد. اما برای تحقق هدف اصلی که همان سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی است، باید حجم اعتبارات و تسهیلات اعطایی را افزایش دهیم. یعنی افزایش نقدینگی از این طریق. بنابراین برای رفع نیاز‌های اعتباری نیازمند بسته‌ای هستیم که باید در زمینه بازار پول و اعتبار اجرا شود.

این از آن دسته مسائل جدی است که متأسفانه کسی به آن نگاه جدی ندارد. فقط در این اوضاع و احوال هرکسی و هر نهادی می‌گوید من هم در این اصلاحات شریک هستم. همه آن‎ها در یکی دو سال اخیر تشکیلاتی را به نام اصلاح الگوی مصرف و غیره راه‌اندازی کرده‌اند. چون فکر کرده‌اند اگر در این میان چیزی تقسیم شد، سرشان بدون کلاه نماند. اما هنوز بسته‎های مختلف ارایه شده را درجه‌بندی و اولویت‌‎دهی نکرده‌ایم. مشکل ما این است که در برابر شناخت درست از مشکل و راهکار رفع آن، به بدترین نحو آن را اجرا می‌کنیم. به همین دلیل است که سرمان به سنگ می‌خورد و مشکل را از تئوری و راهکار می‌دانیم. در حالی که مشکل خود ما هستیم.

نادران: از نظر من کسانی که مدعی هستند هدفمند کردن یارانه‎ها به معنی پرداخت نقدی یارانه‎های انرژی، اثری روی نقدینگی و تورم ندارد، فراموش کرده‎اند که در مورد خاص انرژی بخشی از یارانه‎ای که قرار است پرداخت شود، هزینه فرصتی است که دولت به خارج نمی‎فروشد و در داخل عرضه می‎کند. تلقی کردن چنین مفهومی یارانه و نقدی کردن آن به‎وضوح رشد پایه پولی، افزایش نقدینگی و تشدید تورم را به‎دنبال خواهد داشت.

برآوردهای مرکز پژوهش‎های مجلس شورای اسلامی هم نشان می‎دهد اصابت تورم بر دهک‎های درآمدی شهری یا روستایی حکایت از این دارد که اثرات واقعی افزایش قیمت‎ها بر دهک‎های پایین درآمدی به‌مراتب بیشتر از دهک‎های بالایی است، چرایی آن هم روشن است. اول این‎که سهم مصرف در دهک‎های کم درآمد نسبت به دهک‎های بالایی زیادتر است. دوم سهم مصرف کالاهای ضروری (بی‎کشش قیمتی) در سبد مصرف خانوارهای کم درآمد نسبت به خانوار پردرآمد به‎مراتب بیشتر است. دلیل سوم هم این‎که خانواده‎های کم درآمد، امکان انتقال فشار تورمی به طبقات پردرآمد را ندارند؛ حال آن‎که طبقات پردرآمد از طریق ابزارهای مختلف بازار سرمایه و بازار کالا امکان انتقال فشار را دارند.


منبع: پنجره

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/16 و ساعت 1:48 عصر | نظرات دیگران()
دکتر داوری
تکه ای از مناظره ی دکتر داوری و دکتر نوبخت در برنامه روبه فردا
شاخص فلاکت از کجا آمد؟!

+ یکی از معجزات موسوی در مناظره ها اختراع شاخص فلاکت بود!

??? کیلوبایت
دانلود کلیپ صوتی

شادی روح امام و شهدا صلوات

منبع ما :
http://mobarezclip.com/
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/10 و ساعت 7:7 عصر | نظرات دیگران()
گزارش صراط از مناظره رادیویی سیدحسین علوی و صادق زیباکلام
از منافق در مورد رابطه اسلام و علوم انسانی نپرسید
علوی: شما گفتید با تک تک سلولهای بدنتان لیبرالید. حالا باید ثابت کنید که چجور مسلمانی هستید. مومن یا منافق * زیبا کلام: آی مردم! یک جوان سی ساله دارد من را متهم می کند!
برنامه بحث روز رادیو تهران باز هم شاهد مناظره ای داغ میان موافقان و مخالفان اسلامی سازی علوم انسانی بود.
به گزارش صراط این برنامه رادیدیویی که اخیرا با محوریت «کرسی های آزاد اندیشی» از این رادیوی پرشنونده پخش می شود آقایان سید حسین علوی (کارشناس تاریخ سیاسی و کارشناس ارشد فلسفه غرب) و صادق زیباکلام (استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران) را رودرروی هم قرار داده بود تا زیباکلام به نمایندگی از لیبرالها و علوی به نمایندگی از هواداران انقلاب اسلامی به مناظره بنشینند.
در ادامه، متن کامل این مناظره خواندنی را تقدیم حضور علاقه مندان می کنیم؛
 
 اسکندری گوینده برنامه خطاب به زیبا کلام :
در برنامه هفته پیش شما فرمودید که علوم انسانی اسلامی وجود ندارد و ما در عرصه نظریه پردازی در علوم انسانی کم کاری کردیم و دلایل مختلفی را ذکر کردید که یکی از اون دلایل سیر تاریخی بوده که از ابتدای انقلاب فرهنگی تا الان رخ داده و ثابت شده که ما نتوانستیم و یا نمی توانیم به سمت یک علوم انسانی اسلامی حرکت کنیم و اشاره کردید که نه تنها سر فصل ها عوض نشده و بلکه همان عناوین و کتابها تدریس می شود.
سوال : به نظر شما به عنوان یک استاد دانشگاه چه اتفاقی افتاده که بعد از یک انقلاب سیاسی و فرهنگی در اواخر قرن بیستم یک انقلاب علمی در کشور رخ نداده ، حداقل طی این سی سال گذشته؟

زیبا کلام : ببینید انقلاب ما یک انقلاب صددرصد مدرن بود. اگر ما فرض بگیریم که یک رابطه منطقی بین انقلاب و پیشرفت در علوم وجود دارد و اگر در کشوری انقلاب اتفاق بیفتد آن کشور باید در علم هم پیشرفت کند. اما من با این موضوع مشکل دارم .در خیلی از کشورهایی که انقلاب سیاسی اتفاق افتاده از نظر علمی پیشرفتی نداشتند مثل اتحاد شوروی ، چین ، کره جنوبی و... در کشور ما هم همین طور و معتقدم که بین انقلاب و پیشرفت در علوم انسانی رابطه ای نیست.
جامعه ما از نظر علمی یک جامعه عقب مانده است شما می توانید عدم پیشرفت را در دارو سازی ، ساخت اتومبیل ، نیروگاه و... ببینید . یعنی آثارش پیداست من می گویم ما در صنعت اتومبیل عقب هستیم چون فرانسه ، ژاپن ، کره جنوبی ، آمریکا اتومبیل هاشون را در عرصه جهانی عرضه می کنند .در علوم کاربردی عقب ماندگی را می شود دید ولی در علوم انسانی عقب ماندگی با چشم معمولی دیده نمی شود .

 
گوینده برنامه : چرا یک انقلاب سیاسی و فرهنگی در کشور ما رخ داد ولی منجر به یک انقلاب علمی نشد ؟
 
علوی : ابتدا باید به نکته مهمی درمورد فرمایشات آقای زیبا کلام اشاره کنم و آن اینکه من اساسا آقای زیبا کلام را یک آدم غرب زده می دانم ایشان می گویند انقلاب ما یک انقلاب صد در صد مدرن بوده درحالی که خیلی از اون غربی هایی که ایشان مریدشون هستند هم این حرف بی بنیاد و غلط را رد کرده اند.
ثانیاً هیچ کدام از نظریه های انقلابی که انقلابهای مغرب زمین را تحلیل کردند هم در حقیقت امر نتوانستند انقلاب اسلامی را توجیه واقعی و علمی کنند .انقلاب اسلامی اولین انقلاب «ضد مدرن» است ، ماهیت انقلاب اسلامی ماهیت دینی است ، مردم به خاطر دین بلند شدند. این در حالی است که تمام انقلابهای مدرن با اهداف مادی و دقیقا برای محو دین از عرصه اجتماع بوجود آمدند.
 آقای زیبا کلام بعد از سی سال تدریس علوم سیاسی هنوز پی به این اختلاف فاحش میان یک انقلاب ضدمدرن با انقلابات مدرن نبرده اند. البته دلیلش هم کاملا روشن است. نگاه آقای زیبا کلام یک نگاه کاملاً غرب زده است و به همین دلیل است که می گویند لازمه انقلاب اسلامی تولید علم در حوزه علوم انسانی نیست چون ایشان قایل به این هستند که انقلاب اسلامی یک انقلاب مدرن است پس چه ضرورتی دارد که ما پارادایمی که در آن انقلاب کرده ایم (مدرنیته) را بشکنیم و طرحی نو دراندازیم؟! در پارادایم مدرنیته نهایتا انقلاب اسلامی باید بشود یک چیزی شبیه لندن یا توکیو. مدینه فاضله مدرنیستهایی مثل آقای زیبا کلام که پیشرفت را در تولید اتومبیل می بینند نه کمال انقطاع الی الله همان جامعه حیوانی آمریکا و اروپاست نه جامعه انسانی و الهی موعود. و نکته دیگر اینکه آقای زیبا کلام می گویند جامعه ما از نظر علمی عقب افتاده است . من می گویم اگر ما از نظر علمی عقب افتاده هستیم و نتوانستیم در علوم انسانی انسان را از دریچه حقایق عالم (که همان اسلام ناب باشد) مطالعه کنیم، دلیلش امثال آقای زیبا کلام هستند. چون آدم های غرب زده ای مثل ایشان که امروز در دانشگاه های ما تدریس می کنند مانع این هستند که بچه های حزب الهی که ادبیات انقلاب اسلامی را باور دارند و با عمق جانشان با اومانیسم و اسلام ستیزی مدرن مشکل دارند، عضو هیئت علمی شوند و تولید علم بکنند. کسانی که غرب را با پوست و گوشت و استخوانشون باور دارند اجازه تولید علم اسلامی در حوزه علوم انسانی را ندادند .
مشکل مملکت ما اگر به علوم انسانی اسلامی نرسیده این بوده که قاطبه متولیان میدانی آن اصلاً به اسلام باور نداشتند. در تلویزیون چند شب پیش همین آقای زیبا کلام گفتند «من با تمام سلولهای بدنم لیبرال هستم». آقای زیبا کلام! گفتید یا نه؟!
 
زیباکلا: همین الآن هم می گویم!
 
علوی:  این حرف یعنی با تمام سلولهای بدنم از خدا متنفرم . یک آدم لیبرال نمی تواند اصلا مسلمان باشد. امام خمینی (ره) بارها و بارها یادآور شدند که خطر لیبرالها هم طراز خطر منافقین است. نگاه اسلامی اساساً یک آدم لیبرال را مسلمان واقعی نمی داند، ایشان صراحتا می گوید «من لیبرالم» آنوقت برای به انحراف کشاندن ذهن مخاطبانش سخنان خود را با نام خدا هم آغاز می کند!!! آقای زیباکلام! شما یا لیبر الیسم را نفهمیده اید. یا اسلام را نفهمیده اید. یا هر دو را فهمیده اید و دارید برای مخاطبان رادیو و تلویزیون نقش بازی می کنید! چه نقشی؟ نقش یک منافق تمام عیار را! نقش کسی را که مصداق «ما هُم مِنکُم وَ لا مِنهُم» است. نقش کسی که حقیقتا با مومنین نیست و بلکه با تک تک سلولهای بدنش داد میزند که یک اسلام ستیز لیبرال است. اما از آنجایی که ایشان می داند اگر در بلاد اسلامی واضح و شفاف بگوید که دشمن اسلام ناب است مردم دمار از روزگارش در می آورند، دقیقا به همین دلیل  کلام لیبرالیستی خود را با نام خدا آغاز می کند!

نکته مهم دیگر اینکه سوژه علوم انسانی «انسان» است. حال این انسان را می شود هم از دریچه تنگ اومانیستی-ماتریالیستی به مثابه موجودی متکبر که نفش عماره خویش را خدای خود می داند نگریست، همچون غرب زدگان لانه کرده در هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی، هم می شود از منظر حقیقی اسلام ناب محمدی (ص) به عنوان بنده و مخلوق خداوند تبارک و تعالی به آن نگریست.
آقای اسکندری! سوال اصلی به شما هم برمی گردد. واقعا چرا شما از کسی که با تک تک سلولهای بدنش فریاد می زند که باور به اسلام ندارد، می پرسید چرا ما علوم انسانی اسلامی نداریم ؟ شما باید از آقای زیبا کلام بپرسید چرا ما در غرب آزادی بیان نداریم ؟ از یک آدم غرب زده که درباره اسلام نباید سوال کرد. از ایشان بپرسید؛ چرا مدرنیته کارش به آزاد سازی همجنس بازی کشیده؟ چرا به دروغ شعار آزادی بیان می دهند ولی در ماجرای هولوکاست محققان دانشگاهی را محاکمه می کنند؟ چرا بر سر کودک عراقی بمب پنج تنی ریختند و بر سر کودک فلسطینی بمب فسفری انداختند؟ از ایشان در مورد حوزه باورهایشان بپرسید نه در مورد چیزهایی که ذره ای به آنها ایمان ندارند..

گوینده (اسکندری) : شما به ماقال توجه کنید نه به من قال.

علوی : آقای مجری! کدام ماقال؟ ماقال ایشان را شنیدید. ایشان صاف و پوست کنده به شما گفتند علوم انسانی محال است که اسلامی شود! دیگر از این واضح تر می خواستید جلوی اسلام بایستند؟! ریشه این به قول شما «ماقال» در آن «من قالی» است که عرض کردم. ایشان از آن جهت که لیبرال هستند رودرروی اسلام ایستاده اند. آیا می توانیم بر انحرافات عقیدتی اساتید لیبرالی مثل ایشان چشم فروبندیم و در عین حال دنبال آن باشیم که همین افراد برای ما علوم انسانی را اسلامی کنند؟!

زیبا کلام : می خواهم چند کلمه با مردم صحبت کنم. آی مردم! کاش می توانستید چهره کسی که من را متهم می کند را ببینید. این فرد تنها سی سال سن دارد و می خواهد منِ 60 ساله را متهم کند! من خوشحالم که امروز می بینم به این جایگاه معرفتی ارتقا پیدا کردم که از من انتظار میرود در خصوص علوم انسانی که چرا من در این رابطه کاری نکردم.
 در مورد مساله دین هم باید بگویم:
کمال تار زنم تار می زنم                         واسه خاطر یار می زنم !          دین من ربطی به آقای علوی ندارد!
من سال 72 کتابم را به عباس و محمد و عاطفه تقدیم کردم که هرگز از میدان ژاله برنگشتند . سال 73 هم کتابم را به امام محمد غزالی و به شهید همت و حاج حسین خرازی تقدیم کردم . البته کتاب بعدی ام را هم به مهندس بازرگان تقدیم کردم. من اگر متهم به ابد بشوم خیلی ها باید متهم به اعدام بشوند چون من متعهد به اسلامی کردن علوم انسانی نبودم و تولید علم هم نکردم ولی خیلی ها تعهد داشتند و از اسلام حقوق می گرفتند چرا اونها نکردند .

 
علوی : آقای زیبا کلام به جای آنکه ثابت کنند منافق نیستند استدلالی را به کار می برند که اتفاقا منافقین صدر اسلام در مقابل پیامبر به کار بردند و آن اینکه؛ وقتی که پیامبر اسلام (ص) جوان 19 ساله ای به نام اثامه ابن زید را به فرماندهی سپاه مسلمین انتخاب کردند عده ای از ریش سفیدان گفتند ما نمی خواهیم زیر بیرق این آدم رفته و جنگ کنیم ، پیامبر هم خطاب به آن جماعت منافق و در عین حال ریش سفید فرمودند: خداوند لعنت کند هر کسی که سپاه اثامه را ترک کند .
آقای زیبا کلام! شما از همان فرقه ای نبودید که فریاد زنده باد جوانانتان گوش فلک را کر کرده بود؟ آیا جوانان را فقط می خواستید برای اینکه در چهارشنبه سوری برایتان ترقه در کنند و به سبک انسانهای سبُک‌سر ینگه دنیا شهوت رانی کنند؟ اخوی به جای این فحشهای ژورنالیستی ثابت کنید می شود هم مسلمان بود و هم لیبرال! و اگر نمی شود با صدای بلند اعلام کنید که یا لیبرالیسم را نفهمیده اید، یا اسلام را نفهمیده اید یا منافقید.
راستی من هم می خواستم چند کلمه با مردم صحبت کنم. آی مردم! بدانید در رادیوی جمهوری اسلامی آنقدر آزادی بیان هست که یک آدم لیبرال آمده در برابر بچه هایی که با گوشت و پوست و استخوانشون از انقلاب و اسلام دفاع کردند، می گوید من التزامی به تولید علوم انسانی اسلامی ندارم، تازه ماهی چند میلیون هم از بیت المال مسلمین باید به من حقوق و مزایا و پاداش و چه و چه بدهند!

گوینده خطاب به علوی : چه نهادی متولی تولید علوم انسانی بوده در این 30 سال گذشته :
 
علوی : قطعا دانشگاه و نه حوزه های علمیه و امثالهم. اما مشکل اینجاست که ما در دانشگاه مافیای هیئت علمی خصوصاً در حوزه علوم انسانی داریم. یعنی اگر شما می خواهید استاد جذب گروه های علوم انسانی کنید باید از فیلتر همین اعضای فعلی هیئت علمی رد شود و این اعضا هم خودشان یا از فیلتر هیئت علمی سابقی رد شده اند که پرورش یافته دانشگاه ماسونی عهد پهلوی بوده اند یا در چنبره دانشگاه های غرب، دشمنی با دیانت را آموخته اند. جهت استحضارتان باید بگویم که تمام اعضای هیئت امنای دانشگاه تهران در عصر پهلوی بدون استثناء فراماسونر بوده اند و دانش آموختگان مکتب ماسونها نسلا بعد نسل این مافیای هیئت علمی را امتداد داده اند.

در مورد این ادعای آقای زیبا کلام که حوزه ها چرا کار نکردند هم باید بگویم: حضرت امام (ره ) فرمودند: «اگر دانشگاه اصلاح شود مملکت اصلاح می شود» ایشان نگفتند که اگر پژوهشگاه ها یا حوزه های علمیه اصلاح شوند مملکت اصلاح می شود . دانشگاه دچار افساد اومانیسم بوده، دچار سکولاریسم بوده، دچار آدمهای لیبرالی مثل شما ( زیبا کلام ) بوده.
شما پاتونو از دانشگاه بگذارید بیرون، انقلاب نفس خواهد کشید .مشکل دانشگاه اسلامی ما استاد سکولاری به اسم صادق زیبا کلام و امثال اوست.
 
زیبا کلام: سی سال پیش انقلاب شده و کمتر از دو سال بعدش جنگ شد حدود 70 یا 80 درصد نیرو های جبهه دانشجویان و فارغ التحصیلانی بودند که در زمان شاه در دانشگاه درس خوانده بودند ، خدا نکند که دوباره جنگ بشود چون معلوم نیست که اگر دوباره جنگ بشود فوج فوج از دانشگاه ها برن به جبهه یا نه چون شما (علوی) متوجه شدین که نخواهند آمد، آمدین و یقه زیبا کلام را گرفتین که تو باعث شدی این جوری بشه .

 
علوی: اولا دانشجویان در جبهه ها 80 درصد نبودند بلکه اقلیت قاطع بودند. این بی خبری شما از تاریخ این مملکت واقعا عجیب است. شما چجوری علوم سیاسی درس می دهید؟! ثانیا همان دانشجویانی هم که به جبهه رفتند اکثرا دانشجویان فنی و پزشکی بودند و قلیلی از آنها علوم انسانی خوانده بودند. ثالثا در نهم دی ماه 88 ثابت شد که نسل های بعد از انقلاب چطور پوزه آمریکا و ایادیش را در هر جبهه ای به خاک خواهند مالید پس نگرانی ای از آینده در کار نیست . رابعا این حرفها جواب سوال من نیست. طفره نروید. یا اعتراف کنید که به اسلام و لیبرالیسم جاهلید یا اعتراف کنید که منافقانه به رادیو و دانشگاه وارد شده اید.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/12/26 و ساعت 9:23 صبح | نظرات دیگران()
مناظره دو فعال سیاسی پیرامون خط امام و نسبت آن با جریانات سیاسی:
کوچک زاده: بهزادنبوی گفت عملکرد اصلاح‌طلبان را با خط امام ارزیابی نکرده‌ایم / شکوری راد: اعتماد ما به امام بر اساس اعتقاد به ولایت فقیه نبود

پس از انتخابات ریاست جمهوری که فضای سیاسی کشور دچار نوعی دگرگونی شد و رقبای سیاسی دیگر کمتر تمایلی برای مباحثه و مناظره داشتند، این فرصت نیز برای قشر دانشجویان به دلیل بی اقبالی فعالان سیاسی به برگزاری مناظره و مباحثه از میان رفت تا از دیدگاه آنها بهره مند شوند، اما در مدت اخیر این سیر دوباره در دانشگاه ها پی گرفته شده تا به پویایی محیط های علمی و آکادمیک افزوده شود، از همین حیث مناظره بین مهدی کوچک زاده به عنوان کسی که معتقد است دانشجویان باید از تمام اندیشه های امام خمینی(ره) آگاه باشند تا مبادا امامی وارونه تحویل آنها شود و همچنین شکوری راد که می گوید تمام سخنان امام را حفظ است و همچنین معتقد است که خیلی ها وی را می شناسند از این رو به سخنانش استاد می کند جالب به نظر می رسد که در زیر می آید:


به گزارش رجانیوز؛ مهدی کوچک‌زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و علی شکوری‌راد عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت پیش از ظهر امروز جمعه 14 اسفند در نشست سالانه دفتر تحکیم وحدت که در دانشگاه امیرکبیر تهران برگزار شد با موضوع "خط امام و نسبت آن با جریانات سیاسی و دانشجویی " به مناظره با یکدیگر پرداختند.

در ابتدای این برنامه شکوری‌راد گفت: به عنوان نماینده هیچ حزبی در این مناظره شرکت نکرده‌ام هر چند که بنده اکنون عضو یک حزب هستم و از آن دفاع می‌کنم.

وی با بیان اینکه من براساس سیاست موازنه مثبت در این نشست حاضر شده‌ام افزود: بنده در سال‌های 82 یا 83 اعلام کرده بودم که دفتر تحکیم وحدت خاتمه یافته چون به نظرم هیچ جریانی در آن زمان مرام دفتر تحکیم وحدت را به درستی دنبال نمی‌کرد اما در هر صورت اکنون با هر دو طرف در ارتباطم و از اینکه می‌بینیم نام دفتر تحکیم وحدت زنده است به خود می‌بالم چون در آن سهمی داشته‌ام.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه برای بررسی نسبت احزاب با معیارهای خط امام باید در عنوان و مرام خط امام مروری داشته باشیم اضافه کرد: نام دانشجویان پیرو خط امام که اولین بار در واقعه تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان در 13 آبان شکل گرفت که یکی از دانشجویان محسن میردامادی بود که حالا در زندان است و پاداش زحمات پیروی از خط امام را اینگونه دریافت می‌کند.

شکوری‌راد همچنین خاطرنشان کرد: خط امام همان چیزی است که از رفتار و گفتار ایشان استنباط می‌شد یعنی تا زمان حیات حضرت امام، دانشجویان با ایشان در ارتباط بودند و خود از سخنان و رفتار امام مسیر خود را تعیین می‌کردند.

وی در ادامه به سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و یادآور شد: آخرین چیزی که برای دانشجویان از امام خمینی باقی مانده به همان انتخابات برمی‌گردد که دفتر تحکیم وحدت نیز در آن زمان وارد رقابت انتخاباتی شد و نهایتا در مقابل جامعه روحانیت که در انتخابات‌های آن زمان حضور پررنگی داشت قرار گرفت.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با اشاره به این که امام خمینی در آن زمان روحانیون را از فعالیت سیاسی در شهرستان‌ها منع می‌کردند اظهار داشت: در همین انتخابات شاهدیم که دانشجویان با برداشتی که از سخنان و گفتار حضرت امام داشتند وارد رقابت‌های انتخاباتی شدند که در آن انتخابات جامعه روحانیت در یکسو قرار داشت و مردم، دانشجویان، کارگرها و .... در سویی دیگر.

شکوری‌راد همچنین به انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیون همزمان با انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: حضرت امام هم این انشعاب را تأیید کردند و تأکید داشتند که دو سلیقه باید در کشور وجود داشته باشد که بتوانند بر سر 2 تفکر بحث کنند.

وی همچنین ادامه داد: زمانیکه در موضوع انتخابات مسئله‌ای پیش آمد حضرت امام هم نماینده‌ای را به عنوان حکم بین شورای نگهبان و وزارت کشور قرار دادند که به عملکرد شورای نگهبان نظارت کند و مانع از زیاده‌خواهی آنها شود.

وی با بیان اینکه ما به این خط امام افتخار می‌کنیم خاطرنشان کرد: این خط امام به دانشجویان استقلال می‌دهد و تا زمانیکه حضرت امام در قید حیات بودند این مشی و مرام وجود داشت اما بعد از رحلت ایشان برخی از دانشجویان که پایگاهی در دانشگاه نداشتند دفتر تحکیم را به بهانه‌های مختلف به مخالفت با رهبری متهم کردند و حتی ما بر سر نام دانشجویان پیرو خط امام نیز با آنها دچار مشکل شدیم.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه در همان زمان شاهد شکل‌گیری اتحادیه‌های موازی با دفتر تحکیم وحدت در کشور بودیم اضافه کرد: در آن زمان طبرزدی به عنوان جریان پشت پرده این جریانات فعالیت می‌کرد اما دفتر تحکیم وحدت به صورت کامل از خط امام دفاع کرد.

شکوری‌راد همچنین یادآور شد: البته بنده به برخی اقداماتی که در سال‌های 76 و 77 در مجموعه دفتر تحکیم وحدت انجام شد نقدهایی دارم و به همین دلیل می‌گویم که آنها از نظر مرامی جزو دفتر تحکیم وجدت نیستند.

وی در پایان این بخش از سخنانش گفت: چاره درد ممکلت در شرایط کنونی و رهایی از این بحرانی که وجود دارد تنها بازگشت به خط و اندیشه امام است که در سندی به نام قانون اساسی مدون شده و اجرای بدون تنازل قانون اساسی به معنای واقعی پیروی خط امام خواهد بود.

در ادامه این مناظره مهدی کوچک‌زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه بنده در سال 55 وارد دانشگاه شیراز شده‌ام اظهار داشت: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تشکل‌های دانشجویی با اسم‌های امروز فعال نبودند اما در همان زمان سازمان دانشجویان مسلمان که همفکر دفتر تحکیم وحدت بود در دانشگاه شیراز فعالیت می‌کرد.

وی افزود: بنده در سال 71 نیز وارد دانشگاه تربیت مدرس شدم و مدتی را به عنوان دبیر انجمن اسلامی این دانشگاه فعالیت می‌کردم.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: بنده به واسطه رفتارها و اعلام نظر حزبی که آقای شکوری‌راد در آن عضویت دارند با خودم عهد کرده بودم که هرگز با آن‌ها مناظره نکنم چون اساسا با آنها مبنای مشترکی ندارم البته در این جلسه نیز امیدی به دستیابی به نتیجه مطلوب از این مناظره ندارم.

کوچک‌زاده در ادامه با بیان اینکه عملکرد این جریان زمانی قابل پذیرش می‌شود که صراحتا اعلام کنند ما راه امام را قبول نداریم متذکر شد: اندیشه حضرت امام محکماتی دارد که تغییر ناپذیر است و دلیل این سخن من نیز به این برمی‌گردد که امام خمینی وصیت‌نامه خود را نوشته و اعلام کرده که این وصیت را برای فردا می‌نویسم.

وی همچنین درباره سخنان شکوری‌راد در خصوص وضعیت میردامادی به عنوان یکی از دانشجویان پیرو خط امام گفت: اینگونه سخن گفتن اساسا منطقی نیست چون ممکن است هر آدم با سابقه درخشان دچار انحراف شود همان‌طور که افرادی را که پیامبر اکرم به آنها لقب «خیر» یا «شمشیر اسلام» داده‌ بودند در جنگ جمل مقابل امام علی ایستادند بنده هم کاری به مصادیق ندارم اما این منطق اشکال دارد.

نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه اینگونه صحبت گفتن عین جاهلیت است تصریح کرد: اساسا اینگونه سخن گفتن قابل قبول نیست چون هر فردی ممکن است دچار انحراف شود و باید در تعریف مسائل سیاسی دقت کنیم که روش غلطی را در پیش نگیریم.

کوچک‌زاده با اشاره به سخنان شکوری راد مبنی بر برداشتهای مختلف دانشجویان از رفتار و گفتار حضرت امام اظهار داشت: بنده این سخن را هم قبول دارم چون در آن زمان تمام جریان‌های منحرف چپ و منافقین نیز ادعای پیروی از خط امام داشت و خودشان هم برداشت‌هایی متناسب با حال خود از سخنان خود انجام می‌دادند و اساسا اگر این سخن را قبول کنیم باید به تعداد انسان‌ها، برداشت‌های مختلفی از یک سخن وجود داشته باشد.

وی در ادامه سخنان خود به اظهارات شکوری‌راد در خصوص انتخابات مجلس سوم اشاره کرد و گفت: اینگونه سخن گفتن مورد قبول نیست چون یک زمانی یک منطق عقلی مطرح می‌شود و یا از منطق نقلی برای اثبات سخنان خود استفاده می‌کنیم که اگر از روش عقلی استفاده شود باید عین سخنان مورد نظر را بازخوانی کنیم تا اشتباهی رخ ندهد.

کوچک‌زاده در ادامه این مناظره به سخنان بهزاد نبوی در یکی از جلسات تبلیغاتی انتخابات دوره گذشته اشاره کرد و گفت: در آن جلسه سوالی از آقای نبوی در خصوص عملکرد اصلاح‌طلبان و غفلت آنها از خط امام مطرح شد که آقای نبوی در پاسخ به این سوال اعلام کردند که عملکرد اصلاح‌طلبان را با این معیار ارزیابی نکرده‌ایم.

وی همچنین ادامه داد: اگر خط امام میزان است باید تمام برنامه‌ریزی‌ها و ارزیابی‌ها بر همین اساس انجام بگیرد و همواره خود را با آن بسنجیم.

نماینده مردم تهران در مجلس همچنین به سخنان شکوری راد در خصوص شورای نگهبان اشاره کرد و اظهار داشت: اگر ملاک و میزان حضرت امام است باید نظر ایشان را در مورد شورای نگهبان بازخوانی و بررسی کنیم.

شکوری‌راد در ادامه با بازخوانی سخنان حضرت امام در خصوص وظایف شورای نگهبان با تاکید بر اجرای احکام اسلامی خطاب به شکوری راد گفت: امام را با محفوظات خودتان تحریف نکنید و بعد از این هم اگر شما نقلی را از حضرت امام بدون سند و نوشته مطرح کنید من آن را رد می‌کنم چون قرار است در این جلسه به نتیجه برسیم.

در ادامه این مناظره شکوری‌راد به سخنان کوچک‌زاده واکنش نشان داد و گفت: ظاهرا شما در جریان شرایط استثنایی روز نیستید چون در گذشته انتشار اخبار توسط رسانه‌هایی انجام می‌شد که خود بخشی از موارد را فیلتر می‌کردند ولی اکنون رسانه‌ها قیم مردم نیستند و تمام اخبار را منتشر می‌کنند تا مردم خودشان آنها را تحلیل کرده و به نتیجه درست برسند.

وی با بیان اینکه بنده جملات حضرت امام را حفظ هستم افزود: در دوران فعالیت دانشجویی پیام‌های حضرت امام را خوانده‌‌ام همه آنها را حفظ هستم.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچنین به سخنان کوچک‌زاده درخصوص بهزاد نبوی اشاره کرد و گفت: سخنانی که از بهزاد نبوی مطرح کردید در دفاع از خط امام بود و نشان می دهد که وی دغدغه خط امام دارید.

شکوری راد با بیان اینکه بسیاری بنده را می‌شناسند و بر همین اساس به سخنانم استناد می‌کنم یادآور شد: من نمی‌توانم مانند آقای کوچک‌زاده این همه اسناد را با خود حمل کنم از طرفی نمی‌توانم سندی را هم در خانه نگه‌دارم چون ممکن است از آن سوء استفاده کنند.

وی در پاسخ به سخنان کوچک‌زاده که به وی گفت می‌توانم برای شما صحیفه کامل حضرت امام را بخرم یادآور شد: صحیفه حضرت امام به صورت کامل در اینترنت قابل دسترسی است.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه امام خمینی تأکید داشتند که باید به قانون برگردیم اضافه کرد: اگر قانون اساسی زیر سوال برود اولین چیزی که زیر سوال می‌رود اصل ولایت فقیه است.

شکوری راد همچنین به سخنان کوچک‌زاده در خصوص بهزاد نبوی اشاره کرد و یادآور شد: گاهی لازم است برای دفاع از افراد به سوابق آنها استناد کنیم.

وی در ادامه سخنان خود به عملکرد رئیس جمهور اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از آفات و آسیب‌های جامعه آمار و ارقامی است که احمدی‌نژاد برمبنای آنها یک گفتمان غلط را ایجاد کرد ولی شما از وی سند نخواستید.

وی با بیان اینکه خط امام یک چارچوب سیاسی مشخص است اظهار داشت: در آن زمان ما اعتقاد داشتیم که باید حرف امام را بپذیریم اما این تبعیت به عنوان ولی فقیه نبود بلکه بعنوان تجربه‌ای که از طرد سیاسی ایشان به دست آورده بودیم شکل می‌گرفت.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بیان اینکه اعتماد ما به حضرت امام براساس همین رویکرد بود و نه براساس اعتقاد به ولایت فقیه اضافه کرد: بعد از رحلت حضرت امام نمی‌شد این اعتقاد را به رهبر جدید هم منتقل کرد و همین مسأله نقطه اختلاف بود.

شکوری‌راد در همین زمینه تصریح کرد: ما قانون اساسی را قبول داشتیم و رهبری را هم قبول داشتیم اما تفکر ما تفکر حضرت امام بود و من معتقدم در برخی رفتارها نوع رهبری نسبت به زمان حضرت امام تناقض وجود دارد.

وی با بیان اینکه خط امام همان چیزی است که از رفتارهای ایشان برداشت می‌شود یادآور شد: اینکه صدا و سیما می‌خواهد اتفاقات اخیر و جنبش سبز را با حوادث دهه 60 مشابه‌سازی کند اساسا اشتباه و غلط است.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در همین زمینه به حوادث انتخابات اشاره کرد و گفت: یکی از اشتباهات اخیر این بود که برخی این حوادث را انقلاب مخملی نامیدند ولی اکنون به اشتباه خود پی برده‌اند اما از اعتراف به این مسأله خجالت می‌کشند و به همین دلیل آقای تاجیک را به تلویزیون آوردند تا سخنان آنان را به شکلی دیگر مطرح کند.

شکوری‌راد همچنین اضافه کرد: یکی دیگر از اشتباهات حوادث اخیر این بود که برخی می‌خواستند این مسائل را با عملکرد منافقین در دهه 60 مشابه‌سازی کنند که در آن زمان مردم منافقین را طرد کردند.

وی در ادامه با مقایسه جمعیت معترضین روز 25 خرداد با جشن پیروزی احمدی‌نژاد در میدان ولی‌عصر خاطرنشان کرد: جنبش سبز بخشی از جامعه است که من ادعا می‌کنم اکثریت جامعه هستند و نباید آنها را انکار کرد.

وی با بیان اینکه چه شده که اکنون زندا‌ن‌های ما از نیروهای خط امام پر شده است گفت: چه کرده‌ایم که همه نزدیکان و حتی فرزندان حضرت امام برخلاف مسیر ایشان شده‌اند.

جالب است که از 5 نفر از سران کشور در زمان حیات حضرت امام اکنون 4 نفر در یک سو قرار گرفته‌اند.

شکوری راد در پایان این بخش از سخنان خود با اشاره به تعطیلی برخی از روزنامه‌ها در سالهای اخیر خطاب به کوچک‌زاده گفت: شما باید تعطیلی روزنامه اعتماد را محکوم کنید تا بفهمیم که شما آزاد اندیش هستید.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دانشجویان باید صحیفه امام را خوانده و به درستی بشناسند، گفت: اگر می‌خواهید امامی وارونه را به شما معرفی نکنند باید امام را به درستی بشناسید.

در ادامه این مناظره کوچک‌زاده با اشاره به یکی از سخنان شکوری‌راد مبنی براینکه بنده امام خمینی را نه به دلیل تئوری ولایت فقیه بلکه به دلیل عملکرد سیاسی شناخته و بعد خط امامی شدم اظهار داشت: این سخن شما یعنی اینکه ولایت فقیه را نپذیرفته‌اید.

وی در ادامه سخنان و مواضع بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در خصوص ولایت فقیه و ولی فقیه را بیان کرد.

این نماینده مردم در خانه ملت با اشاره به شعارهای ساختارشکنانه جریان علیه اصل ولایت فقیه گفت: طبق گفته امام (ره) هر کس با اصل ولایت فقیه مخالفت کند، مرتد است.

کوچک‌زاده ادامه داد: شما مگر نمی‌گویید امام (ره) را قبول دارید، امام گفته است که در مسیر قانون حرکت کنید و افراد باید به قانون تمکین کرده و به آن عمل کنند و شما نیز باید این رویکرد را داشته باشید.

کوچک‌‍‌اده با طرح این پرسش که اگر یاران امام یک طرف ایستادند و عده‌ای دیگر از یاران امام نیز با آنها مخالفت کرده در طرف دیگری ایستادند چه باید کرد؟ تصریح کرد: این مسئله باعث می‌شود که افراد دچار تعارض شوند زیرا ممکن است عده‌ای یار امام بوده باشند اما عملکرد امروز آنها با دیگر یاران امام متفاوت باشد.

این نماینده مجلس شورای اسلامی با تأکید براینکه ما از عدم صداقت آزرده‌ایم،خاطرنشان کرد که شما امروز باید بگویید که ولایت فقیه را به عنوان یک اصل قانون و جزئی از تفکر امام (ره) قبول دارید که البته ندارید که شکوری‌راد در واکنشن به این سخن کوچک‌زاده گفت که بنده این حرف را نزدم.

کوچک‌زاده با بیان اینکه عیبی ندارد فردی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد همانطوری که صدها هزار نفر در دنیا ولایت فقیه را قبول ندارند، اظهار داشت: اما ولی فقیه شاگردانی مانند سیدحسن نصرالله دارد و در واقع ولایت فقیه در مقابل استبداد و دیکتاتوری می‌ایستد.

وی در ادامه آیه 169 سوره آل عمران را قرائت و تفسیر مربوط به این آیات را بیان کرد.

کوچک‌زاده در خصوص این آیات قرآن گفت:‌طبق این آیات مؤمنین دو ویژگی دارند ویژگی اول اینکه صراط را انتخاب کرده و ویژگی دوم اینکه در صراط بمانند و مؤمنین که خدا اجرشان را ضایع نمی‌کند طبق این آیات کسانی هستند که با وجود تمامی مشکلات بازهم خدا و رسولش را استجابت کنند.

این نماینده مردم در خانه ملت تصریح کرد: می‌توان گفت که این آیات متعلق به 1400 سال پیش است یا می‌توان این آیات را مربوط به دوره فعلی نیز دانست.

کوچک‌زاده با طرح این پرسش که امروز مصداق تبعیت از رسول و خداوند به گفته امام خمینی (ره) چیست، خاطرنشان کرد: خدا که در روزی زمین نیست و پیامبرش نیز 1400 سال پیش از میان ما رفته است به همین دلیل و بر طبق گفته امام (ره) باید در زمان حال از ولی فقیه تبعیت کرد.

وی با اشاره مجدد به آیه 169 سوره آل عمران اظهار داشت: طبق این آیات قرآن کسانی اجرشان ضایع نمی‌شود که در راه مانده و نترسیدند و مانند آقابهزاد که در مطلبی در روزنامه اعتماد به چاپ رسید ترس خود از آمریکا را بیان کرد.

وی ادامه داد: درست است آقا بهزاد (بهزاد نبوی)چریکی پیر بود و در کنار امام نیز مبارزه کرد اما وی نباید بترسد و طبق آیات قرآن همانا شیطان رفقایش را می‌ترساند.

کوچک‌زاده در ادامه تأکید کرد: این سخنانی که امروز بعضی افراد مطرح می‌کنند سخنان امام (ره) نیست بلکه حرف واداده‌هایی است که در خط امام نیستند.

وی یادآور شد: بنده در دوره بیست‌ودوم خرداد بیشتر از شما برای خاتمی کار کردم اما آن زمان این سخنان را هنوز نشنیده بودم.

در ادامه این مناظره شکوری‌راد در پاسخ به بخشی از سخنان کوچک‌زاده گفت: آقای کوچک‌زاده می‌گوید که بنده ولایت فقیه را قبول ندارم که البته این سخن را نزدم.

کوچک‌زاده خطاب به شکوری‌راد پرسید که آیا قبول دارید؟ شکوری‌راد پاسخ داد، بله.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ادامه داد:‌ ما امام را فراتر از ولایت فقیه قبول داریم یعنی غیر از شأنی که برای امام در جایگاه ولایت فقیه قائلیم امام را بالاتر از این شأن پذیرفته و قبول داریم.

وی در خصوص نظریه ولایت فقیه نیز گفت: دیدگاه امام در خصوص این نظریه در اقلیت بود و امام این دیدگاه را به کرسی نشاند.

وی اضافه کرد: ولایت فقیه یک نظریه از سوی امام (ره)‌ بود و زمانی که این نظریه وارد قانون شد اما کسانی تصور می‌کنند که اگر ولی فقیه را بالا برده و حتی از قانون نیز بالاتر ببرند، عمل پسندیده‌ای انجام داده‌اند در حالی که اینطور نیست زیرا اگر ولی‌فقیه را از قانون بیرون بکشیم تبدیل به یک نظریه می‌شود.

شکوری‌راد با بیان اینکه امام (ره) گفت که ولایت فقیه می‌تواند در تمام شئون قانون بگنجد خاطرنشان کرد: این مسئله حق حکومت بوده و در تمام کشورها نیز وجود دارد.

وی افزود: این مسئله در ایران نیز رعایت می‌شود یعنی حکومت حق قانون‌گذاری در تمام سطوح را دارد که طبق نظر امام (ره) حکومت می‌‌تواند در تمامی سطوح قانون‌گذاری کند.

وی با اشاره به اینکه طبق گفته امام ولی فقیه زمانی که شرایط لازم را داشته باشد، می‌تواند حکومت کند اظهار داشت: زمانی ولی فقیه می‌تواند حکومت کند که مردم وی را بخواهند و زمانی که ولی فقیه دیکتاتوری کند خودبه‌خود عزل خواهد شد.

وی ادامه داد:‌ باید ولی فقیه را در قانون اساسی حفظ کرد و اگر ولی فقیه از قانون بیرون بیاید این بحث تبدیل به یک نظریه می‌شود.

در ادامه این مناظره کوچک‌زاده با اشاره به یکی از اصول قانون‌‌ اساسی که مربوط به ولایت فقیه است اظهار داشت: طبق این اصل قانون اساسی زمینه حکومت ولی فقیه را آماده می‌کند و ولی بالاتر از قانون نمی‌گوید و این قانون در ید اوست.

وی با طرح این پرسش که مشکل اصلی در خصوص ولایت فقیه چیست، گفت: مشکل اینجاست که ما ولی فقیه را نمی‌شناسیم زیرا اگر بدانیم که وی چه شخصیتی دارد دیگر بسیاری از این مباحث را مطرح نخواهیم کرد.

این نماینده مردم در خانه ملت یادآور شد: در زمان خاتمی چه خون‌دلها به دل مقام معظم رهبری نکردند اما ایشان همواره از خاتمی حمایت می‌کرد.

کوچک‌زاده با اشاره به مجلس خبرگان رهبری نیز گفت: ولی فقیه با نظر 90 نفر انتخاب می‌شود که حاضر نیستند حتی یک لحظه آخرت خود را فدای دنیا کنند و این افراد ولی فقیه را شناخته و وی را قبول دارند.

وی ادامه داد: بعضی‌‌ها به ما می‌گویند که فلان‌کس را با طلحه مقایسه نکنید اما خود ولی فقیه را با شاه مقایسه می‌کنند.

در ادامه این مناظره دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر خطاب به شکوری‌راد اظهار داشت: دفتر تحکیم وحدت یک مجموعه اصیل دانشجویی است و در اینجا یک نشست سراسری با حضور بیش از 20 انجمن از دانشگاههای مختلف کشور در حال برگزاری است. علاوه براینکه این حضور از لحاظ تشکیلاتی مشکلی ندارد افراد حاضر در این نشست طبق اساسنامه و مرامنامه این دفتر فعالیت می‌کنند.

وی در ادامه سخنان خود خطاب به شکوری‌راد گفت: انتظار ما این است که شما مرزبندی خود را با کسانی که روزی در این تشکیلات بوده و از صدای آمریکا سردرآوردند و دوستان شما نیز حامی آنها بودند، مشخص کنید البته همین اقدامات دوستان شما باعث شد که مجموعه دفتر تحکیم وحدت که به امام (ره) و شهدا معتقد بود امروز به اینجا برسد.

بعد از سخنان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امبیرکبیر، شکوری‌راد اظهار داشت:‌‌ چرا امروز می‌گویید که حوادث 4 ماه پس از انتخابات انقلاب مخملی بوده است. به هر حال این سخن شما باید دلایلی داشته باشد.

وی ادامه داد:‌ زمانی که شما از این عنوان استفاده می‌کنید بایستی عنوان استفاده شده با موارد قبلی تطابق داشته باشد و وجه تشابهی نیز باید بین آنها باشد.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت همچنین در پاسخ به اظهارنظر یکی از دانشجویان مبنی براینکه افرادی که دارای بصیرت بودند از صف جنبش سبز جدا شدند، گفت:‌ بصیرت در کجا یافت می‌شود در دانشگاهها که خودتان جمعیت حامیان موسیقی و احمدی‌نژاد را می‌دانید.

وی اضافه کرد: بیاید و به بیمارستان‌ها و دانشگاهها رفته و ببینیم چند نفر سبز و چند نفر نیز مخالفند.

شکوری‌راد همچنین تصریح کرد: از افراد حاضر در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در بدو تأسیس نیز در زمان حال 80 درصد سبز بوده و مابقی نیز مشخص نیست چه منشی دارند.

در ادامه مناظره کوچک‌زاده با درخواست از دانشجویان مبنی بر اینکه دیدگاههای امام را بخوانند تأکید کرد:‌شما بایستی به عنوان دانشجوی روشنفکر وظیفه خود بدانید تا دیدگاههای امام را مطالعه کنید.

وی ادامه داد: بایستی همه پدیده‌های تاریخی را بشناسیم و هم خمینی را شناخته و هم شاه را وگرنه حق هدایت جامعه را نداریم.

این نماینده مردم در خانه ملت با بیان اینکه دانشجویان بایستی صحفیه امام را خوانده و برای دیگران نیز نقل کنند خاطرنشان کرد: این اقدام باعث می‌شود که یک امام مشابه برایتان نسازند همانطوری که سالها امام حسینی مشابه برای مردم ساختند و در حالی که مردم برای امام حسین (ع) گریه می‌کردند هیچ اتفاقی در میان آنها نمی‌افتاد.

کوچک‌زاده تصریح کرد: اگر حسین (ع) را به درستی نشناسید یک امام وارونه به شما می‌شناسانند و اگر امام خمینی (ره) را به درستی نشناسید خمینی وارونه به شما می‌دهند.

وی از دانشجویان درخواست کرد که پیام امام خمینی (ره) در خصوص پذیرش قطعنامه 598 را بخوانند.

کوچک‌زاده یادآور شد: این نامه را خوانده و آنگاه ببینید که عده‌ای قصد داشتند در مجلس به بهانه این نامه رهبری را مجبور به مذاکره با آمریکا کنند.

این نماینده مردم در خانه ملت با ابراز انتقاد از اینکه شکوری‌راد راهپیمایی 22 بهمن را یک اردوکشی خیابانی عنوان کرده بود، گفت: این کار را نکنید ما شما را دوست داریم آیا این 22 بهمن همان اردوکشی که مقام معظم رهبری گفته بود، است.

شکوری‌راد خطاب به کوچک‌زاده گفت: نامه نمایندگان مجلس ششم به رهبری که به امضای 135 نماینده رسید، دانشجویان بهتر است آن نامه را مطالعه کرده و قضاوت کنند.

وی یادآور شد: این نامه از سوی 135 نفر از نمایندگان مجلس و از سر دلسوزی برای جامعه نوشته شد اما متأسفانه به دلیل امضای این نامه تعدادی از نمایندگان ردصلاحیت شدند.

در ادامه مناظره شکوری‌راد در خصوص اظهارنظر یکی از دانشجویان مبنی براینکه اگر شما تعداد حامیان جنبش سبز در روز 22 بهمن را زیاد می‌دانید پس چرا آقای موسوی، آقای کروبی و آقای خاتمی با آن وضع از راهپیمایی خارج شدند، گفت: سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور تمام امکانات خود را بسیج کرده و در مقابل حضور موسوی در راهپیمایی ایستاد.

وی افزود: البته انتشار این خبر طبق صحبتی که بنده با نزدیکان آقای موسوی کردم دروغ است.

شکوری‌راد در ادامه تصریح کرد: در خصوص روز عاشورا نیز تهمت‌هایی به مردم زده شد و اعلام کردند که آنها آتش زده و توهین کردند در حالی که این خبر نیز دروغ بود.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در ادامه با اشاره به راهپیمایی 22 بهمن خاطرنشان کرد:‌ بحمدالله در این روز جمعیت زیادی در تأیید انقلاب اسلامی به صحنه آمدند و این روز به هیچ گروه و دسته‌ای تعلق ندارد البته بنده نیز در این راهپیمایی شرکت کردم.

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=45930


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/12/15 و ساعت 12:14 عصر | نظرات دیگران()
مناظره داغ رادیو گفتگو با موضوع پس گرفتن شکایت رسایی از موسوی
رسایی: موسوی مشاعرش را از دست داده است
کوچک‌زاده: مخالفم!او از ابتدا هم 13را بیشتر از24 می‌دانست
نصیرپور: نباید با این اظهارات فضا را افراطی کرد

پس از انتشار آخرین مصاحبه میرحسین موسوی با موضوع راهپیمایی 22 بهمن حمید رسایی نماینده مردم تهران اعلام کرده است که شکایت خود از موسوی به دلیل فقدان عقل سالم سیاسی پس گرفته است. این در حالی است که موسوی در تحلیل حضور جمعیت مردم در این راهپیمایی، دلیل حضور انبوه جمعیت را اجباری بودن راهپیمایی و اجبار ادارات دولتی و استفاده از مردم شهرستان ها در تظاهرات تهران عنوان کرده بود. در روزهای پس از انتخابات نیز زهرا رهنورد که موسوی او را روشنفکرترین زن ایران نامیده بود در تحلیلی مشابه تحلیل همسرش و در مصاحبه با شبکه دولتی انگلیس در بیان مستندات خود مبنی بر تقلب در انتخابات، گفته بود که چون من فرزند لرستان هستم مردم لرستان قطعا به داماد لرستان رای داده اند!

به گزارش رجانیوز، حمید رسایی، در مناظره ای با کوچک زاده و نصیر پور که رادیو گفتگو متولی برگزاری آن بود، به بیان دلایل خود از انصراف نسبت به شکایت از موسوی پرداخته است. رسایی دلیل انصراف خود را رد بدیهی یات از سوی موسی دانست و گفت که به نظر وی ، ایشان مشاعر خودرا از دست داده است.

البته کوچک زاده معتقد بود که نگاه موسوی از ابتدا دچار اشکال بوده و با ذکر مثال هایی تلاش کرد بگوید مواضع ایشان بروز مواضع قبلی وی است.

نصیرپور نیز ضمن تاکید بر لزوم پیروی از مقام معظم رهبری برای سعادت کشور ، پرهیز از افراط گری و اتخاذ مواضع تند و یکسویه را خواستار شد. البته ایشان در توضیح دیدگاه خود توجه به مسائل رخداده پس از انتخابات را از جوانب مختلف خواستار شد.

در ادامه متن این گفتگوی داغ را می خوانید.

رادیو گفتگو: رسایی سلام و شب بخیر. در ابتدای صحبتتان علت انصرافتان را می فرمایید؟

رسایی: واقعیتش بعد از این همه اتفاقاتی که در کشور افتاده،بعد از حدود 17 بیانیه ای که آقای موسوی دادند و هر کدام از این بیانیه ها به نوعی توهین و تخریب مردم و نظام بوده و مورد بهره برداری ضد انقلاب و جبهه استکبارقرار گرفته روز گذشته آقای موسوی مصاحبه ای را با سایت خودشان انجام داده و حرکت چند ده میلیونی مردم در 22 بهمن امسال را زیر سوال بردند. ایشان گفته اند این جمعیتی که در راهپیمایی 22 بهمن حضور پیدا کرده بودند کسانی بودند که دولت اینها را با قطار و اتوبوس از شهرهای مختلف جمع کرده به تهران آورده. البته درجایی دیگر مدعی شده که میدان آزادی خالی بوده و کسی نبوده است. یعنی ایشان دقیقاً حرفهایی را زده که در طول این 30 سال رسانه های بیگانه و استکباری می زدند. ایشان همچنین بدون هیچ مناسبتی حرف از چهارشنبه سوری زده و تأکید می کند که ما از حرکتهای خشونت آمیز در چهارشنبه آخر سال خود داری می کنیم. این درحالی است که "بی بی سی "و "وی او ای "مردم را تحریک می کنند که در چهارشنبه آخر سال آشوب هایی ایجاد کنند.

لذا من به این نتیجه رسیدم که موسوی مشاعرش را از دست داده، یعنی ایشان دیگر توجه و دقت ندارد به این که چه دارد می گوید و جالب است همین امروز بعد از ظهر موقعی که از مجلس بیرون می آمدم به یکی از دوستان اقلیت گفتم که شما مصاحبه موسوی را دیدید. این بنده خدا بدون اینکه از موضع من اطلاع داشته باشد گفت که من فکر می کنم موسوی دچار اختلالات شده برای اینکه این موضوع را دیگر نمی شود انکار کرد.

یعنی طوری شده که دوستانش هم دیگر به این حرفها می خندند. شما نگاه کنید حتی روزنامه های هوادار هم مصاحبه ایشان را پوشش ندادند. این حکایت از این می کند که این حرفها آنقدر پیش پاافتاده و دور از واقعیت است که هیچ ارزشی برای آن قائل نیستند. واقعاً من به این نتیجه رسیدم که فشارهای زیاد باعث شده که موسوی مشاعرش را از دست بدهد.

رادیو گفتگو: اجازه دهید از آقای کوچک زاده هم نظرشان را بپرسم.

سلام شب بخیر.


کوچک زاده: من هم خدمت شما و شنوندگان و رسایی سلام عرض می کنم.

بر خلاف نظر آقای رسایی من فکر نمی کنم که موسوی اشکال و اختلالی در هوش و حواس یا مشاعرشان بوجود آمده باشد. چرا که از همان ایام انتخابات رویه ایشان انکار حقایق بزرگی بود که همه دنیا و همه ملت بر آن صحه گذاشتند. وقتی که ایشان انتخابات با شکوه 40 میلیون را نفی و تلاش کرد که یک واقعه منفی جلوه دهد. وقتی که زیر بار قانونی که خود ایشان شعار اصلی اش برای حضور در این عرصه بود نمی رود. وقتی ایشان با رضایت یا با سکوت از کنار جنایاتی که در حق آرمانهای حضرت امام در تظاهرات روز قدس یا 13 آبان شد گذشت. معلوم می شود که ایشان از ابتدا همین طور بوده یا در یک فضای توهم آمیز یا توهم آلودی در عرصه سیاست سیر می کند.

البته من قبول می کنم که این عدم اقبال مردم به ایشان موجب فشارهای روحی و روانی زیاد برایشان شده است.

رادیو گفتگو: آقای نصیرپور هم با ما ارتباطشان برقرار شده من از ایشان هم یک سوال بپرسم.

سلام .

نصیرپور: سلام شب تان بخیر.


رادیو گفتگو: شما صحبتهای رسایی و کوچک زاده را شنیدید؟

نصیرپور: خیر متأسفانه.

رادیو گفتگو: شاید دلیل انصراف آقای رسایی از شکایت شان را بدانید. چون همکار شما هستند و در مجلس هستند. آقای کوچک زاده هم صحبت می کردند که بر خلاف صحبتهای آقای رسایی است. یعنی آقای رسایی اعتقادشان بر این بود که آقای موسوی مشاعرشان را از دست دادند، آقای کوچک زاده خلاف این را دنبال کردند. نظر شما چیست؟

نصیرپور: من نظر خاصی ندارم آقای موسوی حتماً هم صلاحیت عقلی و هم صلاحیت اجتماعی دارند و می تواند راجع به خودش اظهار نظر کند، دوستان ما هم توصیه شان این است که در رفتار سیاسی اشان توجه داشته باشند. یعنی حرفهایی که می زنند در تاریخ سیاسی مردم حفظ خواهد شد، تقاضای من این است که کاری نکنیم با برخی الفاظ ، اخلاق هایی را در جامعه پایه گذاری کنیم که نتوانیم پاسخگوی ملت بزرگ ایران باشیم.

رادیو گفتگو: آقای رسایی. شما با توجه به صحبت دوستان؛ آقایان کوچک زاده و نصیرپور آیا به ادله خاصی غیر از مطلبی که عنوان کردید، رسیدید که شکایت خود را پس گرفتید؟

رسایی: بنده هم سلام دارم خدمت آقای نصیرپور. سوال می کنم از آقای نصیرپور که آیا واقعاً مصاحبه موسوی را دیده اند؟

نصیرپور: بله. دیدم.

رسایی: یعنی شما مطالب گفته شده را تأیید می کنید؟

نصیر پور: من عرض کردم من نه سخنگوی موسوی هستم نه ارتباط شخصی دارم.

رسایی: ما داریم نظر خودمان را می گوییم.

نصیرپور:اجازه دهید پاسخ دهم. شما علی رغم خواهش من مثل سابق رویه خود را در پیش دارید.

( گفتگو کنندگان دراین مقطع دائما بین سخنان یکدیگر سخن می گویند)

رسایی: پس ما در برنامه رادیویی می آییم چه کار کنیم. اگر قرار باشد ما در مورد این موضوع اعلام نظر نکنیم کلاً وقت مردم را برای چه می گیریم.

نصیرپور: سوال می کنید اجازه دهید پاسخ دهم.

سوال شما را متوجه شدم اجازه می فرمایید عرضم را بگویم.

عرض کردم من سخنگوی موسوی نیستم . آقای موسوی همین طور که شما و مردم شاهد هستید هر وقت لازم می دانند اظهار نظر می کنند و حرفهای خودشان را هم می زنند ما اینجا آمدیم حرف خودمان را بزنیم.

رسایی:ما حرف خودمان را در مورد چه چیزی باید بزنیم؟

نصیرپور: جناب مجری شما داوری کنید.

رادیو گفتگو:من در کار بزرگان دخالت نمی کنم.

نصیرپور: نه ما بزرگ نیستیم ما کوچک همه مردم ایران هستیم. من فکر می کنم آقای رسایی ، ما خود را جای مردم نگذاریم اجازه دهیم مردم در بزنگاهها نظر خود را اعلام کنند.

رسایی: هر کس که پیچ رادیو را روی رادیو گفتگو تنظیم کرده می خواهد نظر ما را در مورد این موضوع بداند.

نصیرپور: من خدمت مردم شریف عرض می کنم، آقای رسایی به نمایندگی از مردم ایران هر چه دوست دارند به زبان می آوردند و مردم هم حتماً هر چه آقای رسایی می گویند گوش می کنند.

رسایی: من سوال می کنم شما نمی خواهید جواب بدهید اشکال ندارد. آنجا آقای موسوی مباحثی را مطرح کردند.

نصیرپور: شما پاسخ دهید که انگیزه تان از این همه حرارتی که دارید و از این الفاظی که به کار می برید چیست؟

رسایی: هیچی من نظرم را می گویم.

نصیرپور:شما دنبال چه هستید در این اوضاع؟

رسایی: من یک نماینده مردم هستم. رادیو با من تماس میگیرد می گوید نظر شما در مورد این موضع چیست بنده نظرم را می گویم.

نصیرپور: خیر انگیزه شخصی شما از این همه حضو در این حوزه چیست؟ ما الان مشکلات اجتماعی و مشکلات سیاسی متعددی داریم. مثلاً موضوع طلاق در جامعه ما دارد رخ نمایی می کند. شما چقدر راجع به این مسئله صحبت می کنید؟ با توجه به اینکه حوزه تخصصی تحصیلی تان هم هست.

رسایی: همه صحبتهای من می رود روی سایتم.

نصیرپور: به سایت شما چند نفر دسترسی دارند؟ به رادیو افراد بیشتری دسترسی دارند.

رسایی: بنده با رادیو برای طلاق تماس گرفتم صحبت کردم.

نصیرپور: تکلیفات بعدی خودتان را بگویید شما.

رسایی: الان در رادیو موضوع برنامه این است.

نصیرپور: شما بگویید علاقه شخصی تان چیست؟من موضوع برنامه را متوجه شدم. انگیزه شخصی شما چیست؟

رسایی: از چه؟

نصیرپور: از همین فعالیت افراطی که در این حوزه دارید.

رسایی: فعالیت افراطی یا روشنگری برای اینکه مردم متوجه شوند.

نصیرپور: مردم موضع شما را در مورد اتفاقاتی که این روزها اتفاق افتاده و کام همه را تلخ کرده شنیدند. به کرات بیش از هزار بار شنیدند.

رسایی: موسوی که دیروز مصاحبه کرده برادر من.

نصیرپور: عرض می کنم. مردم موضع شما را که می دانند. این همه انگیزه شما چیست؟ شما مجال را مثلاً به آقای کوچک زاده بدهید. چرا به فرد دیگری مجال نمی دهید؟ پس شما یک چیزی دارید؟ شما یک چیزی در ذهنتنان دارید.

کوچک زاده: اجازه می دهید من صحبت کنم.

رادیو گفتگو: گویا آقای کوچک زاده هم صحبت دارند.

رسایی: من هنوز صحبت نکردم. ما یک کلمه از آقای نصیرپور پرسیدیم آقای نصیرپور شما که این طوری موضع میگیرید این بیانیه را خواندی؟ اگر این مصاحبه را خواندی به نظرتان حرفهای ایشان درست است؟ با واقعیت تطبیق دارد؟ ایشان رفت سراغ هزار چیز دیگر که جواب ندهد. فقط برای اینکه نگوید من با حرفهای موسوی موافق یا مخالفم.

نصیرپور: من یک پیشنهاد دارم. از آقای ضرغامی خواهش کنیم همین امشب رسماً از این تریبون که آقای رسایی را به خاطر انگیزه شخصی و علاقه ای که به این حوزه دارند، به عنوان مجری برنامه تعیین کنند و مشکلی هم ندارد فکر می کنم همه با طیب خاطر بپذیریند. فکر می کنم این طوری آقای رسایی هم به حد کافی مجال خواهد داشت حرفهایش را بزند.


رسایی: فکر می کنم شما دعوت رادیو را وقتی نمی خواهید حرف بزنید نپذیرید. وقتی آدم قبول می کند باید صحبت کند.

نصیرپور: نه من می خواهم ولی ما مشکلی که با شما داریم این است که شما برای دیگران وقتی قائل نیستید. من بدون اینکه برنامه شما را بشنوم، همکاران صدا و سیما محبت کردند ارتباط تلفنی برقرار کردند حتی بدون اینکه موضوع را به من بگویند.

رادیو گفتگو: ظاهراً آقای کوچک زاده هم صحبت دارند.

کوچک زاده: من در ادامه عرایضم یک مطلبی حالا با توجه به صحبتهای همکارم آقای نصیرپور باید بگویم. اگر شما فکر می کنید موضع گیری دوستانی مثل آقای رسایی از سر خیرخواهی نیست. شما که به خیرخواهی خود اعتماد دارید. توصیه می کنم از این ورطه ای که آقای موسوی در آن گرفتار شده، با اظهار نظر صریح در مورد حرفهای ایشان نجات دهید. موسوی چیزی را دارد انکار می کند. حالا در راهپیمایی 22 بهمن یک عده ای را از یک شهری آورده باشند اینجا در خود آن شهر چه کسانی بودند تظاهرات کردند؟ راهپیمایی 22 بهمن که یک چیز سراسری در ایران است. ما دیدیم . این صحبتها وقتی از یک کسی مثل میرحسین صادر می شود، کسانی که به ایشان علاقه دارند، این صحبتها را از موضع اخلاص و صدق به موسوی بگویند.

رادیو گفتگو: اجازه دهید آقای نصیرپور هم جواب دهند.

کوچک زاده: اینکه ایشان،بیاید مراسم چهارشنبه سوری را تعبیر کند به جشنواره نور علیه ظلمت. موضوعی را که آیت الله شهید استاد مرتضی مطهری چقدر در باب خرافی بودن این روز گفته است. خوب اینها واقعاً حیف است که ایشان ده ، دوازده میلیون رأی را این طور ضایع کند. به نظر من ایراد به آقای رسایی وارد نیست.

رادیو گفتگو: آقای نصیرپور.

نصیرپور: من صحبتهای آقای کوچک زاده را گوش می کنم.

رادیو گفتگو: ما چون فرصتمان اندک است.

نصیرپور: اگر این دو بزرگوار اجازه دهند، ما در محل مان یک حرفی هست می گویند چند نفر به ده نفر.

کوچک زاده: آقای نصیرپور من تقابلی نکردم با حضرتعالی.

نصیرپور: اگر اجازه دهند من حتماً عرضم را می گویم. من فرمایش دکتر کوچک زاده را کاملاً قبول دارم و ارادت دارم و مطمئنم اگر همه آدمهایی که در این کشور دلشان در گرو انقلاب اسلامی است حرفهای خودرا با یک روش معتدل و خالصانه در مسیر انقلاب بزنند مشکل ما حل می شود. من فرمایش دکتر کوچک زاده را کاملً قبول دارم. همه ما در مظان سقوط هستیم. اگر با رفتار غیر منطقی بخواهیم در جامعه تشویشی ایجاد کنیم مطمئن باشید در آینده دچار بحران خواهیم بود. اگر آقای رسایی اجازه می دادند و من عرضم تمام می شد شاید الان در این چند دقیقه به یک جمع بندی رسیده بودیم. عرض من این بود که بنده نه سمت سخنگویی موسوی را دارم نه ارتباط شخصی با ایشان دارم. شما مجری محترم فرمودید که بنده عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی هستم . به لحاظ سابقه سیاسی که تکلیف ما معلوم شد. یعنی ما ارتباط سازمانی که با مهندس موسوی نداریم. طبیعتاً باید کسانی که با ایشان ارتباط سازمانی و تشکیلاتی دارند، باید بیشتر وارد جزئیات شوند،اما من فرمایش کوچک زاده را قبول دارم. ما باید تلاش کنیم که هیچ کدام از سرمایه های این نظام از سبد این نظام خارج نشود. من در واقع سوالم از بعضی از دوستان این است که ما به جای اینکه خیلی افراطی با هر انگیزه ای وارد عرصه های سیاسی کشور شویم،خصوصاً در ایامی که ما به آرامش نیاز داریم. حساب و کتاب ، و همه رفتارها همان طور که مقام معظم رهبری فرمودند همه اش باید محاسبه شود و ما هم به این اعتقاد داریم و معتقدیم که همه امورات هم، همانطور که مدعی هستیم براساس قانون اساسی باید باشد حول محور ولایت فقیه باشد. اینکه راهپیمایی 22 بهمن نماد حضور و مشارکت مردم است،این یک اصل پذیرفته شده است. به همین دلیل شما می بینید و ملاحظه می کنید که شاید ما مناسبتهای متعددی داریم ولی هیچ کدامش به اندازه 22 بهمن متوجه رسانه های خارج نیست و حجم بسیار زیادی از رسانه ها می آیند داخل کشور برای تصویربرداری از این همایش ملی مردم ایران. من معتقدم که آنچه که در 22 بهمن اتفاق افتاد تأکید مجدد مردم روی شعار اصولی انقلاب اسلامی بود که استقلال آزادی جمهوری اسلامی است. و خواهش من این است که دوستان در تشکل های سیاسی. ( رسایی حرف نصیر پور را قطع کرد)


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/12/10 و ساعت 7:58 عصر | نظرات دیگران()

رسایی: نه اینها با اتوبوس و مینی بوس و هواپیما و قطار آمدند در خیابانها،از شهرهای دیگر آورده شده اند.

نصیرپور: دوستان جریانات سیاسی ما این را مصادره به مطلوب نکنند. این حرکت مردم حمایت از انقلاب است،حمایت از نظام است و مهر تأییدی است بر حمایت مردم از نظام جمهوری اسلامی و ما باید همه مان تلاش کنیم . من به موسوی توصیه دارم که اقتضائات امروز کشور و نظری که به هر حال در حاکمیت وجود دارد توجه داشته باشند. این توصیه را ما به همه دوستان داریم. همانطوری که به موسوی توصیه می کنیم که به هر حال ایشان بپذیرند با این دولت که با رأی مردم روی کار آمده و این انتخابات حتی اگر اشکال هم داشته باشد برگزار و تأیید شده و همه مکانیزم های قانونی آن طی شده است. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم و دوستان تلاش نکنند که مثلاً این فراد را از دایره نظام خارج کنند. ما معتقدیم همان فرمایش مقام معظم رهبری که فرمودند این نظام آنقدر بزرگ است که کسی نمی تواند به آن آسیب بزند. بخش عمده ای. ( رسایی حرف نصیر پور را قطع کرد)

رسایی: من می خواهم شفاف در این مورد صحبت کنم. در هر چهار برنامه ای که آقای نصیرپور آمده مدام در 4 برنامه هم همین صحبتها را کرده.

نصیرپور: من مثل آقای رسایی فکر نمی کنم دیگر.

رسایی: نه من می خواهم شفاف بگویم آقا نظرم درمورد بیانیه چیست.

آقای موسوی می گوید این افرادی که در راهپیمایی 22بهمن آمدند اینها را با اتوبوس و قطار اینجا آوردند.

نصیرپور: فکر می کنم شما اگر عینک تان را عوض کنید موضوع حل می شود.

رسایی: موسوی می گوید 22 بهمن کسانی که در خیابانها آمدند با دعوت من آمدند، می گوید اینها جنبش سبز بودند در خیابانها آمدند. ما داریم مصادره به مطلوب می کنیم آقای نصیرپور یا موسوی ؟ اگر با دعوت ایشان آمده بودند چرا ایشان فرار کرد وقتی 4 نفر اطرافش شعار دادند و . ایشان تعبیر می کند که قمه زن و یک عده چماق زن دنبال من کردند.

نصیرپور: من موضعم را راجع به راهپیمایی 22 بهمن عرض کردم، شما احتمالاً گوش ندادید.

رسایی: من دارم با موسوی صحبت می کنم اجازه دهید صحبتم را کنم. کاری نداریم . من می خواهم صحبتهای موسوی را یکی یکی بگویم. ایشان می گوید یک عده چماق زن و قمه به دست به خیابان آمدند اینها اگر همه به دعوت موسوی به خیابان آمدند پس کجا بودند که دو نفرشان از موسوی حمایت کند.

نصیرپور: شما در سایت شخصیتان حرفهای شخصی تان را بزنید.

رسایی: لازم است یک داستانی را بگویم که آقای موسوی بداند از همان امامی که مردم آن امام را قبول دارند به خاطر این خلق و خویش. در تاریخ 10/6/78 ده سال پیش روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه 13 این خاطره را نقل کرده به نقل از حمید روحانی. که در سال 59 سید حسین خمینی که نوه امام بود فرزند آقا مصطفی ، در زمانی که اختلافات بین بنی صدر و شهید رجایی تشدید شده بود سید حسین خمینی می رود در مشهد به نفع بنی صدر سخنرانی می کند مردم به او حمله می آورند می خواستند سید حسین خمینی را بزنند و ایشان که مسلح بوده،سلاح کمری داشته،دست به سلاح کمری اش می برد،بچه های کمیته جلوی او را می گیرند می برندش در یک اتاق دیگر. از همانجا مسئولین کمیته تماس می گیرند با دفتر امام. پیغام به امام داده می شود که سید حسین خمینی نوه شما در مشهد از بنی صدر دفاع کرده مردم به او هجوم آوردند دست به اسلحه برده ما چه کار کنیم. امام به مرحوم آیت الله اشراقی می فرمایند که به مسئولین کمیته مشهد پیغام دهید که سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند. ده سال پیش در تاریخ 10/ 6/78 روزنامه جمهوری اسلامی در صفحه 13. آن زمان نه احمدی نژاد بود نه جنبش سبز بود نه رسایی مطرح بود. این را چاپ کرده امام می گوید اگر سید حسین خمینی دست به اسلحه برد بچه های کمیته با تیر بزنندش. آقای اشراقی به دفتر می آید و از طریق آقای رحمانی که بعدها نماینده امام در نیروی انتظامی شدند،از طریق ایشان به بچه های کمیته پیغام می دهند. ولی بخش دوم پیام امام را اشراقی نمی دهد و فقط می گوید امام گفته سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود وقتی ایشان پیش امام بر می گردد امام می پرسد شما دستور من را ابلاغ کردی. ایشان می گوید بله. امام گفت اشراقی کامل ابلاغ کردی. اشراقی که نمی توانسته دروغ بگوید می گوید نه حضرت امام من قسمت دومش را نگفتم. امام به اشراقی می فرمایند بر می گردی مجدد تلفن می زنی و هر دو قسمت پیام من را می دهی. سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود اگر دست به سلاحش زد با تیر بزنید. مردم امام را دوست دارند برای همین آقای کوچک زاده عزیز، آقای نصیرپور.

ملت ایران اگر شما عشق به امام دارید به خاطر این است نه به خاطر اینکه برای منافع شخصی خود به خاطر حفظ خانواده خودش از اطرافیان خودش،فرزند خودش دور و بریهای خودش حاضر شود دست روی همه چیز بگذارد. الان هم همین است، ایشان می گوید یک عده چماق دار به من حمله کرد. بله وقتی شما داری حرفهای رادیو اسرائیل رادیو امریکا را می زنی مردم تحمل نمی کنند نمی توانند شما را ببینند. ایشان می گوید این جمعیتی که آمده دروغ است. سایت کلمه فیلتر نیست. مردم مراجعه کنند سایت کلمه را ببینند. سایت کلمه مصاحبه موسوی را گذاشته. تیترش هم هست،گشترش آگاهی ها ، استراتژی اصلی جنبش سبز. این مصاحبه 3 صفحه است. حدود 18 صفحه فقط پیام زیر این مصاحبه گذاشته شده ،من شمردم،347 پیام کاربران اینترنتی این زیرگذاشتند هر 347 تا تعریف از موسوی و بیانیه موسوی است، فقط یک انتقاد از موسوی است. دروغ یعنی این. خود من دیروز که مصاحبه موسوی را خواندم دو نظر گذاشتم خیلی منطقی گفتم موسوی به این دلیل حرفهای شما درست نیست. فقط دو تا پیام خود من گذاشتم که اصلاً آنجا نیامده. 347 تا پیام تعریف و تمجید شان گذاشتند این یعنی دروغ، یعنی بازی با مردم، یعنی به جای مردم رأی و نظر سازی،به جای مردم نظر نویسی. والا ایشان می گوید که این کار را دولت کرده من می گویم همان چیزی که رهبری گفت به رسانه های خارجی. گفت اگر نظام جمهوری اسلامی این اندازه قدرت داشت که در طی دو روز میلیونها انسان را به خیابانها بکشاند شما چه می گویید. اگر واقعاً دولت.

کوچک زاده: اجازه می فرمایید من هم یک مطلبی را عرض کنم. آقای رسایی صحبت این جلسه رادیو گفتگو در مورد این بوده که بالاخره این محتوای مصاحبه ای که میرحسین موسوی با خودشان در سایتشان منعکس کردند ناشی از از دست دادن مشاعر بوده یا ایشان از اول همین طور بوده. بنده برای اینکه از خدمتتان مرخص شوم تأکید می کنم که شما هم این حرفتان را پس بگیرید ، ایشان دیوانه نشده ، هر چه بوده از اول همین طور بوده. ایشان از اول هم رأی 40 میلیونی ملت را به سخره گرفت و 13 میلیون را بیشتر از 24 میلیون می دانست و هر چه بود همین بود شما هم انشاالله شکایت تان را پس نگیرید و ایشان به فرمایش رهبر معظم انقلاب باید پاسخگو باشند من نگرانم که این وصله ای که شما به ایشان می بندید موجب فرار ایشان از مجازات شود.


رسایی: واقعیتش آنچه که دیدم ،خیلی ها گفتند که این کار موسوی غیر از این حمل به چیز دیگری. حالا اگر فرار از مجازات است آن را دیگر.

کوچک زاده: از آنجایی که شما فرد پخته ای در سیاست هستید شکایت تان را پس نگیرید و بر پا استوار باشید چون با نمایندگان دیگر امضا کردیم و تقدیم دادستانی کل کشور کردیم و انشاالله به آن رسیدگی هم می شود ولی من یک شواهدی را هم ارئه دادم ، کسی که می گوید مردم فلان شهرستان نمی شود به دامادشان رأی ندهند. این از اول همین طوری بوده، طرز تفکرش این طور بوده و چشم به روی واقعیات بسته. شما الان اینگونه نتیجه گیری نکنید.

رادیو گفتگو: آقای کوچک زاده، آقای رسایی ،ما فرصتمان تمام شده ولی چون قول داده بودیم حتماً این صحبتها عادلانه باشد و وقتهایی که رادیو گفتگو و برنامه بدون خط خوردگی در اختیار میهمانان می گذارد به صورت عادلانه باشد اجازه دهید آقای نصیرپور هم دو سه دقیقه ای صحبت کند بعد ختم کلام.

نصیرپور: بالاخره نوبت ما شد.

رسایی: آقای نصیرپور همه اش صحبت می کند همه اش هم گله می کند.

نصیرپور: آقای رسایی فرمایش دیگری ندارید؟

رسایی: نه من می گویم شفاف صحبت کنید.

نصیرپور: البته به صحبتهای اخیر آقای رسایی ما تقریباً عادت داریم. آدمهایی که زود تصمیم می گیرند زود هم منصرف می شوند. حالا که بنا بر سوال است نه پاسخ از رسایی سوال می کنم. همه مردم ایران از تعرضی که به تصویر امام شد ناراحت شدند. تعرض به حسینیه جماران که محیط و محل جلوس امام بود و در بین همه آزادیخواهان دنیا جای مقدسی قلمداد می شود و درش را شکستند شیشه های آن را شکستند با آن کیفبت وارد شدند ، چه موضعی راجع به حادثه حسینیه جماران گرفتند؟

رسایی: خیلی ممنون من موضعم را عرض می کنم. قبلاً هم گفتم.

نصیرپور: من سوالم را بگویم بعد شما مطرح کنید. شما یک سخنرانی ده دقیقه ای کردید.

رادیو گفتگو: آقای رسایی من می توانم خواهش کنم که شما شنونده باشید.

چون وقت ما کم است، عدالت حکم می کند آن وقتی که به شما اختصاص دادیم به جناب نصیرپور هم اختصاص دهیم که شنوندگان از ما گله نکنند.

نصیرپور: من سوالم را مطرح می کنم بعد خداحافظی می کنم تریبون نیم ساعت در اختیار شما باشد. نمی دانم آقای رسایی سن شان به ایام جنگ یا دفاع مقدس می خورد یا نمی خورد یا مشارکت داشتند.

نمی دانم ایشان در خاطرشان هست، بعضی از نشریات به دستور امام ارسالشان به جبهه ها ممنوع شده بود. موضع ایشان در مورد این تصمیم و پیام امام چه بود و موارد بسیار متعددی . نه سید حسین خمینی که منتسب به رئیس جمهور وقت بود و طبیعتاً هم رفتاری در آن جهت داشت که طبیعتا مورد دلخوری همه ماست. راجع به بسیاری از موضوعات دیگر هم امام نظر داشتند. راجع به کسانی که می آیند و وحدت ملی را هدف می گیرند و تقریباً مطمئنناً می توانم عرض کنم که در همه صحبتهای امام اشاره ای به وحدت و همگرایی وجود دارد. آقای رسایی عملکردی از خودشان در این مدتی که در عرصه نمانیدگی حضور داشتند و حضور پر رنگشان که در عرصه های مطبوعاتی و رسانه ای داشتند، ارزیابی خودشان از این رفتار خودشان در تحلیل مسائل چیست؟ .

رسایی: بحث جماران،که من عرض کردم جنس صحبتهای خاتمی درجماران از جنس صحبتهای سید حسین خمینی است.

نصیرپور: این تحلیل شماست. مردم مراجعه کنند.

رسایی: وی اُ اِی، بی بی سی وهمین سازگارا از صحبتهای موسوی با چه آب و تابی صحبتهای خاتمی را در جماران بازتاب دادند؟ همه اینها گفتند که با خاتمی حمله شده. مردمی هم که آنجا بودند به خاتمی اعتراض کردند.

نصیرپور: فیلمش موجوداست.


رسایی: من با اینکه موقع جنگ 17 سالم بود یک سال و شش ماه سابقه حضور در جبهه های جنگ را دارم که همه اش هم خط مقدم است. امام آن موقع این کار را کردند و کار درستی هم کردند. مسئول روزنامه رسالت در آن ایام آقای آذری قمی بودند که بعد ها در برابر مقام معظم رهبری هم متأسفانه مواضع نادرستی داشتند. ما همان روز از روزنامه رسالت آن روز حمایت نکردیم البته روزنامه رسالت امروز آن روزنامه نیست. من سوال می کنم شما که امام را قبول دارید امام فعلی یعنی رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردند که مطبوعات تبدیل شدند به پایگاه دشمن ، این دیگر معلوم است مواضع کدام یک از آقایان به پایگاه دشمن شبیه است. مقالات بی بی سی در سرمقاله کدام روزنامه است. سومین نکته ای که شما فرمودید درخصوص من فراموش کردم. گفتم همان موقع جواب دهم. سومین نکته چه بود آقای نصیرپور؟

کوچک زاده: من یک جمله بگویم که بشود صحبتهای آقای نصیرپور و آقای رسایی را جمع کرد.

رسایی: سومین نکته چه بود آقای نصیرپور؟

آها نظرت درمورد مواضع خودت چیست. موضع بنده را مردم می دانند بنده با رأی مردم در مجلس آمدم. آقای نصیرپور و دوستان دیگر هم با رأی مردم آمدند. مردم از مواضع بنده خوششان نیاید دفعه بعد به من رأی نمی دهند.من آنکه هستم شفاف روشن و صریح مواضع خودم را در خوص مطالبی که مبتلابه جامعه است اعلام می کنم. دوپهلو حرف نمی زنم ، وقتی که مناظره یا گفتگو تمام شود در صحن مجلس بگویم که من هم این حرفها را قبول دارم ولی آدم نمی تواند اینها را در پشت رادیو این طوری بگوید من این طوری هستم. خیلی صریح و روشن مواضع خودم را می گویم

کوچک زاده: اجازه می دهید در پاسخ به فرمایشات آقای نصیرپور مطلبی راعرض کنم. بنده از همه شنوندگان درخواست می کنم به این جمله خوب توجه کنند که مورد تأیید آقای نصیرپور هم هست،چون من تردیدی در ارادت ایشان به ولایت فقیه و رهبری ندارم. رهبر معظم انقلاب در خطبه ای که بعد از انتخابات خواندند در نماز جمعه، این جمله ایشان است: زورآزمایی خیابانی بعد از انتخابات کار درستی نیست. بلکه به چالش کشیدن اصل انتخابات و اصل مردم سالاری است. من از همه می خواهم به این روش خاتمه دهند. این روش روش درستی نیست. اگر خاتمه ندهند آن وقت مسئولیت تبعیت آن،هرج و مرج آن به عهده آنهاست. دو سه جای دیگر آقا می فرمایند که اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیرپا بگذارند یا برای اصلاح ابرو چشم را کور کنند چه بخواهند و چه نخواهند مسئول خونها، خشونتها و هرج و مرج ها هستند. آقای نصیرپور عزیز اینها فرمایاشات رهبری است که هر دوی ما ارادت داریم. درگیری در جماران یا در خیابان ازادی یا روز قدس اینها همه ذیل این جمله قرار می گیرد. در جماران مسئله این نیست که آنجا محوطه امام است یا خاتمی صحبت می کرد. مسئله این است که اینها همه اش سناریوهایی است در جهت ایجاد عدم پذیرش رأی اکثریت و عدم پذیرش قانون. رهبری می گوید اگر نپذیرید و این مسائل را به خیابانها بکشید مسئول همه خونها شما هستید. چه رسد به شیشه جماران که شکسته شده. این عین جمله آقاست.

نصیرپور: من نظرم را راجع به آنها گفتم فکر هم می کنم شفاف است. شنوندگان به عنوان قاضی برنامه می توانند نظارت کنند. مهم نیست که من بتوانم شما را قانع کنم و قطعاً این در توان من نیست.


کوچک زاده: خیر من خواستم یک معیار مشترک را برای شما مشخص کنم.

نصیرپور: من اعتراف می کنم به ناتوانی خودم در قانع کردن شما و آقای رسایی. بخش عمده ای از جامعه ً توانایی قانع کردن آقای رسایی را حتماً ندارند. البته من اصراری ندارم که آقای رسایی را قانع کنم. آقای رسایی روششان با سوال است. مقام معظم رهبری فرمایشات دیگری هم دارند. یکی از اشکالات ما که به نخبگان سیاسی کشور معطوف است این است که ما بخشی از فرمایشات ایشان را می گیریم و بخش دیگر را نادیده می گیریم.

کوچک زاده: الان در این بحث این بخش آن مورد نیاز است. الان ما می خواستیم ببینیم مسئول شکسته شدن شیشه های جماران کیست؟ یا مسئول کهریزک کیست؟ یا مسئول کتک کاری های خیابان،رهبری می فرماید همه اینها بازی کسانی است که گردن به قانون نگذاشتند.

نصیرپور: ما و شما وقتی می پذیریم در برنامه ای شرکت کنیم قضاوت را به مردم واگذار می کنیم. من سوالی که کردم می خواهم نشان دهم آقای رسایی رفتارشان و تحلیل هایشان یک جانبه است و همه چیز را با هم نمی بینند. در فرمایشات مقام معظم رهبری بود. نه اینکه احساسات خودشان را.

رسایی: شما توهین های خود را می کنی بعد می گویی من وقت ندارم فلانی به ما تحکم می کند.

نصیرپور: نه به من کسی نمی تواند تحکم کند مطمئن باشید. قضاوت را به مردم واگذار کنید. شما شهامت پذیرش رفتار منطقی را ندارید. دوتا کاری که از یک جبهه است یکیش را می پذیرید یکی را نمی پذیرید. این دیگر قضاوت بامردم است. در فرمایشات مقام معظم رهبری که اتفاقاً اخیراً هم اشاره شد و ما خیلی ناراحت شدیم که خاطر ایشان ناراحت شده. اشاره ای بود که به رفتارهایی از طرف برخی از افراد منتصب به جریان انقلاب هستند و فرمودند این در مسیر استکبار جهانی بوده. شما هیچ وقت راجع به این چیزها موضع نمی گیرید. اینها همان تضادهایی است که ما با آن مشکل داریم.

رسایی: هر کس که در کوی دانشگاه آن جنایت را انجام داده در راستای منافع دشمن بوده. در راستای حرکت غیرقانونی بوده حالا می خواهد هر که باشد فرقی نمی کند. با عوامل آن برخورد کنند.

نصیرپور: چرا مصادیق آن را اعلام نمی کنید؟

کوچک زاده: مصداق اول را رهبر اعلام کرده دیگر، آقای رسایی برای چه اعلام کند. رهبر معظم انقلاب می گوید اینهایی که سر بر قانون نگذاشتند و مسئله پای صندوق را به خیابانها آوردند مسئول همه اینها هستند. از کهریزک و جماران و...

رسایی: آقای نصیرپور شما مطمئن هستید اینها بسیج بودند ما که مطمئن نیستیم.

نصیرپور: آقای رسایی من دو مطلب را آن شب هم در برنامه عرض کردم،اینکه شما دو امتیاز دارید یکی اینکه چیزهایی را می توانید بر زبان بیاورید که من نمی توانم دیگر اینکه از قیامت و آخرت خیالتان راحت است که من این طور نیستیم.

رسایی: من فکر می کنم ما شفاف در رابطه با این موضوعات صحبت کنیم. رهبر معظم انقلاب در دیدار با خبرگان چه فرمودند؟ فرمودند که شخصیتها بیایند مرزبندی شان را شفاف اعلام کنند این مرزبندی وقتی شفاف روشن شود مردم هم تکلیفشان معلوم می شود.

ما امروز در مجلس بودیم آقای مصلحی وزیر اطلاعات به ما گزارش محرمانه از مسائل مربوط به ریگی داد. مردم که اطلاع ندارند بسیاری از اخبار و حوادث دیگر به صورت عمومی منتشر نمی شود. مواضع ما می تواند کمک کند. البته مردم هم نگاه می کنند چقدر حرف رسایی با عملش می خواند؟ چقدر حرف کوچک زاده ، نصیرپور با عملشان می خواند؟ در مورد این شخصیتها مردم نگاه می کنند. طرف می گوید قانون ولی قانون را زیر پایش می گذارد. من دیگر بیش از این نمی گویم چون تبدیل به جدل می شود. این آقایان در جلساتی که داشتند به این نتیجه رسیدند 22 بهمن این سران فتنه یک شکست بزرگ برای آنها بوده. گفتند همه تلاشمان را باید بکنیم تا احساس شکست در جامعه شکل نگیرد و این مصاحبه اخیر موسوی بعد از 22 بهمن در راستای همین توجیه است که جلوی این صحبتهایی که شده را بگیرند. خداحافظی می کنم.


رادیو گفتگو: آقای نصیرپور سوال دارند می پرسند این سوالات یا این صحبتها کجا شده؟

رسایی: کدام صحبتها؟

نصیرپور: همین صحبتهایی که گفتید نشستند با هم تصمیم گرفتند که ...

رسایی: آقای نصیرپور چون عضو حزب اعتماد ملی است ، الان می گوید من خبر ندارم. بنده خبر دارم آقایان با هم جلسه گرفتند و این جزء استراتژیهایشان بوده.

نصیرپور: شما در جلسه بودید؟

رسایی: بیانیه کروبی در چند روز قبل همان مصاحبه ای که موسوی با سایت خود کرده . حتی در مصاحبه آقای موسوی به ایشان گفتند. مشاورین موسوی به او گفتند شما 18 بیانیه دادید که نشون داده بیانیه تأثیرگذاری ندارد. روش را عوض کنید از بیانیه به سمت مصاحبه بروید.

رادیو گفتگو: آقای رسایی من می توانم سوال کنم منبع اطلاعاتی تان در رابطه با این مسائل چه بوده؟

(ارتباطمان قطع شد)

نصیرپور:انگار مقدر بود که برنامه همین جا تمام شود.

رادیو گفتگو: خیر من اتفاقاً آقای نصیرپور من از شما سوال داشتم.

نصیرپور:

ایشان به خاطر آن دو ویژگی که عرض کردم یک تسلطی هم به عالم غیب دارند. صحبتی که بین دو نفر شده باید یک راهی برای نفوذ این خبر به بیرون باشد.

رادیو گفتگو: حالا دوستانمان سعی می کنند این ارتباط را به طور مجدد با آقای رسایی برقرار کنند. اگر شد از ایشان سوال می کنیم.

نصیرپور: ما این اطلاعات را نداریم و یکی از چیزهایی که جامعه را بیش از همیشه حساس می کند نقل اخباری است که مستند به چیزی نیست تحلیل های ذهنی دوستان است. مستند به چیزهایی می کنند که ما هم آشنایی به آن نداریم. به هر حال من موضع خودم را راجع به بیانیه موسوی در پاسخی که راجع به راهپیمایی 22 بهمن دادند کاملاً شفاف و روشن بود و من معتقدم که باید با رفتار میانی حتی در تحلیل های سیاسی مان کمک کنیم کشور و انقلاب و مقام معظم رهبری به سمت جلو حرکت کند ما اگر علاقمندیم به این نظام حتی اگر به خودمان علاقمندیم باید تلاش کنیم افراط گرایی نشویم. تعیین مرزها واجب هستند و پیروی از فرمایشات مقام معظم رهبری حتماً واجب است و باید تلاش کنیم این انسجام ما در درون کشور به هم نخورد و این نمی شود مگر با حمایت از رهبر معظم انقلاب. همه ما به این اعتقاد داریم اما روش بنده با روش آقای رسایی کمی متفاوت است. حتماً هم مردم این را می پذیرند.

رادیو گفتگو: من خواهشم این است که قطع نکنید.

چون بحث مهم است وقت بیشتری به ما دادند.

نصیرپور: می دانم. من چون در نشستی بودم همکاران شما بدون هماهنگی قبلی وصل کردند و من ناچارم به خاطر اینکه به این جلسه هم برسم از شما عذرخواهی کنم. فکر می کنم که در همین حد موضوع بیانیه موسوی بحث شد . من یک توصیه هم به دوستان و همکارانمان دارم که تلاش کنیم و خودمان یک واقعه ای را که اتفاق می افتد بزرگتر از آنچه که هست نمایش ندهیم. من در کلام آقای کوچک زاده احساس صداقت کردم ، وقتی اظهار علاقه می کنند که سرمایه های نظام هدر نرود و همه دوست داشتیم کمک کنیم،هیچ کس به مسیر خارج از جریان نظام هدایت نشود یکی از راهکارهایش این است که ما همه آن وقایع را در اندازه خودش به آن بپردازیم. موسوی یک کاندیدای ریاست جمهوری بودند موضوع هم تمام شده، انتخابات تمام شده، نتیجه انتخابات را همه پذیرفتیم و داریم با همکاری دولت و مجلس تلاش می کنیم کشور را به شکل مناسبی با هزینه کمتر اداره کنیم. آقای موسوی هم به عنوان یک فعال اجتماعی یک اظهار نظری کردند و طبیعتاً خودشان هم پاسخگوی مسائل هستند و به نظر می آید با بزرگ نمایی کمکی به جریانی که در حال اتفاق است نمی کنیم. باید تلاش کنیم که طوری نشود ما هزینه تولید کنیم و نظام این هزینه را پرداخت کند. از شما تشکر می کنم.

رادیو گفتگو: خدانگهدارتان.

آقای کوچک زاده صحبت نهایی را از زبان شما می شنویم.

کوچک زاده: اگر فرصت باشد یک کلمه عرض می کنم گرچه شخصاً دیگر نه علاقه و نه امیدی به شخصیت میرحسین دارم . از همان دو سه روز بعد از انتخابات به این حالت رسیدم اما در عین حال اگر ایشان این صدا را امشب می شنود عرض می کنم به او که : آقای میرحسین موسوی ببین ، امثال نصیرپور در حزب اعتمادملی زیاد بودند که به رئیس حزب خودشان رأی ندادند یعنی به کروبی رأی ندادند و به شما رأی دادند. امروز از فهوای کلام امثال نصیرپور برمی آید که دیگر اینها هم شما را قبول ندارند. این چه راهی است که شما داری طی می کنی؟ اینکه این مطلب را طرح می کنم من امیدی ندارم ولی ایشان برای نجات خودش در پیشگاه خدا به همین سوال فکر کند که این 13 میلیون رأی چند میلیونش را شما ضایع کردی تا همین امروز دیگر دوستان خودت هم در صدد دفاع از حرکات شما بر نمی آیند.

رادیو گفتگو:خداحافظ.

آقای رسایی زحمت کشیدند و خودشان با برنامه تماس گرفتند از این بابت خیلی ممنونیم آقای رسایی .

رسایی: خواهش می کنم چون بدون خداحافظی قطع شد من دیگر در مورد مباحث صحبت نمی کنم می خواهم از رادیو گفتگو انتقاد کنم. رادیو گفتگو وقتی برنامه می گذارد مجری محترمش که صبرش زیاد است علاقمند است فرصت هم می دهد. در عین حال من فکر می کنم که باید به هر ترتیب کسانی که دعوت می شوند به برنامه از قبل با آنها صحبت شود این هم فریب مردم است که من به عنوان رسایی قبول کنم در این برنامه شرکت کنم .

رادیو گفتگو: البته ما از دوستان اصلاح طلب دعوت کردیم منتها هیچ کدام یا فرصتش را نداشتند یا تمایل نداشتند.

رسایی: بنده وقتی قبول می کنم بیایم در مورد این موضوع صحبت کنم بعد که می آیم اینجا نباید بگویم من سخنگوی فلانی نیستم. من کاری ندارم. پس برای چه آمدی برادر من؟ اگر شما نمی خواهی در مورد این موضوع یعنی مصاحبه دیروز موسوی صحبت کنی. مگر من که آمدم اینجا صحبت می کنم سخنگوی کسی هستم؟ بنده نظر خودم را به عنوان کسی که مردم به او رأی دادند در جایگاه مهمی مثل مجلس حضور دارد بنده دعوت می شوم بیایم تبیین کنم نظرم را بگویم حالا یا نظر من درست است یا غلط است مردم تصمیم می گیرند. دوستان زیادی که دعوت می شوند قبول می کنند می آیند فرصت را می گیرند بعد نه سوال جواب می دهند نه خودشان نظرشان را اعلام می کنند. تازه طرف شروع می کند از یکی تعریف می کند برای اینکه بگوید این تندرو است. بنده خدا هم کوچک زاده هر چه سوال می کند ایشان جواب نمی دهد که بالاخره موضع خودت چیست؟ این را رادیو گفتگو باید بگوید. اگر شما می خواهید که مردم وقتشان تلف نشود از این مباحث جواب بگیرند یک برادری باید پشت خط بیاید بنده را نقد کند بگوید این استدلال شما غلط است. اگر او هم این حرفها را قبول ندارد رسماً باید بگوید بنده با این بیانیه با این مصاحبه موافق نیستم. من این را قبول ندارم و موضع قبول نداشتنم این است به این دلیل ردش می کنم این استدلالهای بنده است این را رد می کنم . وگرنه بگوییم ما سخنگوی فلانی نیستیم.این بر می گردد به رادیو گفتگو. رادیو گفتگو حالا می بیند یک ی نمی آید به یک نفر از آن طرف رضایت می دهد. ولی به عقیده من مردم وقتی پای این برنامه می آیند دلشان می خواهد استدلال بشنوند،طرفهای موافق و مخالف شفاف به سوالات جواب دهند.

رادیو گفتگو: شما که صحبت از نقد فرمودید . من یک سوال دیگر هم بکنم اینکه اگر کسی بیاید از کسی شکایت کند بعد بیاید آن را پس بگیرد فکر نمی کنید ایجاد ابهام کند در جامعه.

رسایی: من دلایلم رامی گویم. می گویم آقا من روی شکایتم بودم ولی احساس می کنم این بنده خدا مشاعرش را از نظر فقهی از نظر قضایی آدمی است که از دست داده. مثل این است که الان شب است و آدمی در خیابان راه برود مدام بگوید روز است خوب این را چه کار می شود کرد؟

رادیو گفتگو: ممنون.

منبع ما : http://rajanews.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/12/10 و ساعت 7:57 عصر | نظرات دیگران()
مناظره بررسی طرح هدفمند کردن یارانه ها
داوری: میراث خاتمی برای احمدی‌نژاد، بیش از سه میلیون بیکار بود
مزروعی:دولت‌های گذشته، از اجرای طرح هدفمندکردن یارانه‌ها ترس داشتند

عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی گفت: احمدی نژاد زمان تصدی در پست ریاست جمهوری با یک لشکر سه میلیون و 300 هزار نفری بیکار به عنوان میراث دولت خاتمی مواجه شد اما بیکاری را کنترل کرد.

به گزارش رجانیوز، مناظره بررسی طرح هدفمند کردن یارانه ها روز شنبه با حضور "عبدالرضا داوری" عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی و "رجبعلی مزروعی" عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در دانشگاه لرستان برگزار شد.

ایرنا گزارش داد،"رجبعلی مزروعی" در این مناظره با تشریح نظام های اقتصادی جهان، گفت: نظام های موجود نظام بازار یا سرمایه داری و دستوری یا سوسیالیستی هستند که متاسفانه در گذشته اقتصاد ایران یک اقتصاد مختل بود نه اقتصادی بازاری و نه اقتصادی کاملا دستوری یا سوسیالیستی محسوب می شد.

وی اظهار داشت: ایران کشوری نفتی است و منبع اصلی تامین کننده بودجه دولت، نفت است و اقتصاد ما همواره وابسته به درآمد نفت بوده است.

وی، یکی از حرکت های دولت در سال 68 و در اولین برنامه توسعه چهار ساله را حرکت به سمت اقتصاد بازار دانست که در این راستا سیاست تحلیل ساختاری مطرح شد.

نماینده ششمین دوره مجلس شورای اسلامی افزود: در این دوره سیاست هایی نظیر خصوصی سازی و آزاد سازی قیمت که همان حذف یارانه ها بود برای نخستین بار در دولت جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.

مزروعی، توزیع یارانه ها به حامل های انرژی را در آن زمان ناعادلانه دانست و گفت: به همین منظور طرح هدفمند کردن یارانه ها در دستور کار دولت قرار گرفت.

وی با بیان اینکه از زمان دولت هاشمی مقرر شد قیمت حامل های انرژی سالانه چند درصد افزایش پیدا کند، افزود: البته این طرح به دلایل مختلف در سال 74 متوقف شد.

این روزنامه‌نگار مدعی شد: دولت احمدی نژاد بدون برنامه نسبت به اجرای طرح ها اقدام می کند و همان‌طور که مشاهده می شود بسیاری از شاخص ها بهبود پیدا نکرده و رشد تمامی شاخص ها متوقف شده است.

وی گفت: در برنامه اول توسعه سعی شد که اقتصاد کشور از نظام دستوری به نظام بازاری تغییر پیدا کند و دولت هاشمی در این دوره نتوانست کاری انجام دهد.

مزروعی اضافه کرد: در برنامه دوم توسعه کشور نیز دولت خاتمی با استفاده از اقتصاددانان طرح ساماندهی اقتصادی را در سال 75 مطرح کرد.

**طرح های اقتصادی دولت های هاشمی و خاتمی براساس توصیه های صندوق جهانی پول بود

"عبدالرضا داوری" عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی نیز در این خصوص گفت: از سال 68 تاکنون چهار برنامه به اصطلاح توسعه در کشور نوشته شده که هیچ‌کدام توسعه ای نبودند و بلکه مجموع گزاره هایی بود که بودجه هایی برای آن در نظر گرفته می شد.

این کارشناس مسایل اقتصادی تصریح کرد: از سال 68 تاکنون سه طرح اصلاح ساختار اقتصادی در کشور شامل "طرح تعدیل ساختاری، طرح ساماندهی اقتصادی و ارایه طرح تحول اقتصادی" ارائه شده که تنها طرح تحول اقتصادی دولت نهم به مرحله اجرا گذاشته شده است.

وی افزود: طرح تعدیل ساختاری در سال 70 با تعامل دولت هاشمی و صندوق بین المللی پول در دستور کار قرار گرفت که با آغاز آن شکاف طبقاتی با یک روند فزاینده در کشور شروع شد.

این روزنامه‌نگار با اشاره به اینکه اجرای این طرح موجب افزایش نرخ تورم به 50 درصد شد، گفت: این تورم در کشور پس از جنگ جهانی دوم بی سابقه بوده است.

وی اظهار داشت: با کند شدن روند تعدیل اقتصادی وضعیت شاخص ها بهبود پیدا کرد و مردم با انتخاب آقای خاتمی در سال 76 می خواستند برخی از این مشکلات را کاهش دهند.

داوری گفت: این در حالی است که دولت دکتر احمدی نژاد از سال 85 با تشکیل کارگروه اقتصادی، اقتصاد کشور را کالبد شکافی کرد و با ارائه طرحی در قالب هفت محور زمینه اجرای آن را فراهم کرد.

این استاد دانشگاه افزود: طرح های اقتصادی دولت های هاشمی و خاتمی براساس سیاست ها و توصیه های صندوق جهانی پول بود و به گونه ای اقدام می کردند تا با راضی نگه‌داشتن این صندوق، بتوانند از آن وام دریافت کنند وام هایی که به هیچ عنوان دردی از اقتصاد کشور را حل نمی کند.

**راه فاصله گیری از اقتصاد نفتی و رانتی، هدفمند کردن یارانه هاست

در ادامه این مناظره، "رجبعلی مزروعی" در خصوص طرح هدفمند کردن یارانه ها گفت: یکی از راه‌های اصلاح ساختار ایران و فاصله گیری از اقتصاد نفتی و رانتی، هدفمند کردن یارانه هاست که در برنامه سوم توسعه دولت آن را پیشنهاد کرد تا قیمت حامل های انرژی آزاد شود و دولت بتواند درآمد حاصل از یارانه های انرژی را به اقشار آسیب پذیر بدهد.

وی افزود: این طرح در مجلس پنجم که توسط اصولگرایان اداره می شد، تغییر کرد و افزایش قیمت کالاها و خدمات توسط دستگاه‌ها و شرکت ها به صورت سالانه 10 درصد مجاز اعلام شد و برهمین اساس طرح پیشنهادی دولت خاتمی اجرایی نشد.

نماینده مجلس ششم شورای اسلامی افزود: بحث هدفمند کردن یارانه ها یک بحث جدید نیست بلکه 20 سال پیش در کشور مطرح شده و مجلس ششم آن را تصویب کرد.

وی با اشاره به اینکه در ماده چهارم قانون برنامه چهارم توسعه حذف یارانه ها و هدفمند کردن آنها پیش بینی شده بود، گفت: با روی کار آمدن مجلس هفتم و اداره مجلس توسط اصولگرایان، این ماده نیز به طور کلی از برنامه سوم حذف شد.

وی گفت: در آن سال سیاست افزایش قیمت حامل های انرژی با ارائه طرح تثبت قیمت ها از سوی مجلس متوقف شد و منابع درآمدی که برای توسعه نیروگاه‌ها و صنعت نفت و گاز مصرف می شد، نیز قطع شد و همین امر باعث ایجاد 50 هزار میلیارد ریال بدهی برای دولت شد.

مزروعی مدعی شد: دولت احمدی نژاد هیچ برنامه یا پارادایم اقتصادی ندارد و این در حالی است که دولت های گذشته جهت گیری مشخصی در حوزه اقتصاد داشتند، اما پارادایم دولت فعلی مشخص نیست و معلوم نیست که کشور می خواهد به کدام سمت پیش برود و اهداف مشخصی برای آن تعریف نشده است.

وی گفت: این امر قطعی و طبیعی است که دولتی که برنامه نداشته باشد نمی داند کشور را به کجا خواهد برد.

وی به موضوع کاهش نرخ سودبانکی اشاره کرد و افزود: دکتر احمدی نژاد مدعی است که نرخ سود بانکی در کشور کاهش پیدا کرده، اما واقعیت چیز دیگری است و هیچ کاهشی در نرخ سود بانکی رخ نداده است.

**کارخانه رشت الکتریک به برخی خواص و آقازاده ها واگذار شده است

"عبدالرضا داوری" عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی در ادامه این مناظره و در پاسخ به مزروعی گفت: دولت نهم در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد دارای برنامه مشخص و مدونی است و یکی از ایده های بسیار مناسب دولت انجام سفرهای استانی است که با اجرای آن بخشی از مشکلات مردم در نقاط مختلف کشور برطرف می شود.
به گفته وی، این حرکت موجب توزیع مناسب تولید و ثروت در مناطق مختلف کشور شده و به واقع جهشی بزرگ در عرصه محرومیت زدایی از کشور انجام شده است.

این تحلیل‌گر در خصوص مساله توسعه در کشور نیز گفت: عده ای بر مبنای تئوری بقای داروین معتقدند که ایران زمانی حیات دارد و توسعه پیدا می کند که با نظام پیرامون بین الملل خود سازگار باشد.

وی با تاکید بر اینکه باید به سمت تنش زدایی پیش رفت، گفت: بانک جهانی برای همگرا شدن روند توسعه در کشورهای مختلف ایجاد شده و بر همین مبنا اگر نظام سرمایه داری جهانی نشود، این روند از هم پاشیده می شود.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه پیام انقلاب اسلامی باید جهانی شود، گفت: ما بحث تعامل را رد نمی کنیم چون می خواهیم پیام انقلاب را به گوش جهانیان برسانیم.

وی اظهار داشت: انقلاب اسلامی در برابر جهانی شدن نظام سرمایه داری در مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مقاومت کرده و می کند چرا که بانک جهانی از اول تاسیس همیشه تحت سیطره آمریکایی‌ها بوده است.
داوری در خصوص ساختار تعدیل اقتصادی که در دوران دولت هاشمی مطرح شد، نیز گفت: کلمه تعدیل اقتصادی در مورد آن طرح اشتباه است و باید به جای آن تطبیق اقتصادی می گفتند که این تغییر لفظ یک اقدام زیرکانه توسط دولت هاشمی بود.

وی افزود: آنها به دنبال تعدیل اقتصادی نبودند بلکه می خواستند خود را با خواسته ها و توصیه های صندوق بین المللی پول و ایده های سرمایه های جهانی منطبق کنند و برهمین اسا س برای جلوگیری از چالش ها و انتقاد اهل فن، واژه تعدیل اقتصادی را جایگزین تطبیق اقتصادی کردند.

این روزنامه‌نگار در ادامه به تشریح فعالیت های دولت های پنجم تا هشتم از سال 68 تا 84 پرداخت و گفت: دولت های هاشمی و خاتمی مانند دو دونده امدادی می خواستند ساختار اقتصادی کشور را اصلاح کنند که در این راستا بحث آزادسازی قیمت ها، حذف یارانه ها و تثبیت دستمزد کارگران را براساس توصیه های بانک جهانی و توسعه جهانی مطرح کردند و در دولت هاشمی در حوزه اقتصادی زمینه سازی برای هماهنگی با توسعه جهانی براساس توصیه های بانک جهانی انجام شد و در دولت خاتمی نیز اصلاح ساختار اجتماعی پیگیری شد.

وی در ادامه به برخی مشکلات در حوزه صنعت در دولت های گذشته اشاره کرد و گفت: اکنون بیش از 230 کارخانه بحران دار در کشور وجود دارد که 91 درصد آنها از سال 79 تا 83 در راستای سیاست خصوصی سازی دولت وقت واگذار شده اند.

وی افزود: در این میان می توان به کارخانه رشت الکتریک اشاره کرد که در راستای خصوصی سازی دولت وقت به برخی خواص و آقازاده ها واگذار شده و هم اکنون نیز بحران دار شده اند.

به گفته وی، طرح دیگر دولت خاتمی پرداخت وام برای ایجاد اشتغال به صورت بنگاه های کوچک و زود بازده بود که نه تنها مشکلی از افراد حل نکرد بلکه فرد بیکار را به بیکار بدهکار مبدل ساخت که خود کارشناسان اقتصادی همسو با دولت نیز در آن موقع به شکست این طرح اعتراف کردند.

این استاد دانشگاه گفت: امروز یکی از مشکلات دولت نهم و دهم انجام کارهای عقب افتاده ای است که از دولت های گذشته باقی مانده است.

**در دولت هاشمی رفاه اجتماعی افزایش پیدا کرد

به گزارش خبرنگار ایرنا، در ادامه این مناظره "رجبعلی مزروعی" گفت: نرخ تورم در سال 84، 4/10 درصد، سال 85 حدود 9/11 درصد، سال 86 نیز 4/18 و سال 87 این رقم براساس اعلام بانک مرکزی به 4/25 درصد رسیده است.
وی گفت: با کاهش نرخ سود بانکی در سه سال گذشته، نرخ تورم افزایش یافته است و اکنون نرخ سود بانکی موثر در کشور 29 درصد است اما در سال 84 این رقم 16 درصد بوده است.

وی گفت: در دولت هاشمی با همه اشکالاتی که در روند بهبود توزیع درآمد وجود داشت، رفاه اجتماعی افزایش پیدا کرد ولی در دولت احمدی نژاد با وجود بهترین شرایط برای انجام کار، اقدامی اساسی در این زمینه صورت نگرفته است.

مزروعی افزود: در دولت هاشمی و خاتمی مجلس و دولت با هم همسو نبودند حال آنکه در دولت احمدی نژاد این دو نهاد با هم همسو هستند، پس چرا باید این مشکلات وجود داشته باشد.

وی درآمد ارزی هشت سال دولت هاشمی را 126 میلیارد دلار، دولت هشت ساله خاتمی را 157 میلیارد دلار عنوان کرد و افزود: درآمد ارزی دوره چهار ساله دولت نهم 280 میلیارد دلار است و با این اوصاف درآمد ارزی دولت احمدی نژاد قابل مقایسه با درآمد ارزی دولت های خاتمی و هاشمی نیست.

این روزنامه‌نگار متوسط نرخ تورم در دولت خاتمی را 5/14 درصد و نرخ بیکاری در سال 83 را 3/12 درصد عنوان کرد و گفت: اکنون نرخ تورم در دولت احمدی نژاد 9/15 درصد و نرخ بیکاری تا پایان سال 87 نیز 5/12 درصد اعلام شده است و مشاهده می شود که نرخ تورم و بیکاری در کشور نیز افزایش یافته است.

مزروعی افزود: از نظر مقایسه عملکرد کشور با دیگر کشورهای منطقه نیز می توان مشاهده کرد که کشور ایران در سال 2007 دارای بالاترین نرخ تورم بوده است.

**میراث خاتمی برای احمدی نژاد بیش از سه میلیون بیکار بود

"عبدالرضا داوری" در ادامه این مناظره گفت: دولت دکتر احمدی نژاد را دولتی غیرکارشناسی می نامند و این در حالی است که پس از دولت بازرگان، احمدی نژاد اولین رییس جمهوری است که استاد دانشگاه بوده است.

وی افزود: دولت نهم با انجام کار کارشناسی دقیق نسبت به اجرای طرح ها اقدام می کند و منصفانه نیست که بگوییم دولت احمدی نژاد بی برنامه است و پاردایم اقتصادی ندارد، امروز طرح های اقتصادی دولت به صورت پروژه ای و بسیار دقیق انجام می شود.

وی اظهار داشت: با توجه به اینکه 53 درصد سرمایه بانک ها حساب های قرض الحسنه و پس انداز مردم هستند، از این طریق می توان تا هشت درصد سود بانکی را کاهش داد، اما بانک ها نسبت به این مهم مقاومت می کنند.
این کارشناس مسایل اقتصادی، ساختار بانکی ایران را بیمار دانست و گفت: مهمترین برنامه دولت نهم و دهم تغییر ساختار بانکی است و نه کاهش نرخ سود بانکی.

وی کاهش نرخ سود بانکی را ایده مدرن دولت برای افزایش تولید دانست و گفت: درست است که تورم افزایش پیدا کرده، اما دکتر احمدی نژاد زمان تصدی در پست ریاست جمهوری با یک لشکر سه میلیون و 300 هزار نفری بیکار به عنوان میراث دولت خاتمی مواجه شد.
این تحلیل‌گر با بیان اینکه دولت احمدی نژاد بیکاری را کنترل کرده است، گفت: در تابستان 87 با سرمایه گذاری های دولت در سال های 86 و 87، نرخ بیکاری در کشور به زیر 10 درصد کاهش پیدا کرد.

وی، استراتژی دولت را رفع بیکاری عنوان کرد و گفت: رفع بیکاری تورم زا است و نمی توان همزمان اشتغال و تورم را با هم کنترل کرد.

داوری اضافه کرد: 10 درصد تورم ایران مربوط به ساختار نفتی غلط ایران است.

عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی در خصوص همسو بودن دولت با مجلس نیز گفت: اکنون بسیاری از نمایندگان مجلس از جمله باهنر و توکلی با دولت همسو نیستند و نمی دانم دوستان بر چه اساسی دم از همسو نبودن دستگاه های مسئول در زمان خاتمی و همسو بودن همه دستگاه‌ها در دولت فعلی می زنند.

به گفته داوری، مجلس هشتم تا اسفند 87 بیش از یک هزار و 700 تذکر به دولت احمدی نژاد داده و این در حالی است که دولت خاتمی از مجلس پنجم، ششم و هفتم در طول هشت سال فعالیت معادل این میزان تذکر را دریافت کرده است.

این روزنامه‌نگار با بیان اینکه هر تذکر به طور متوسط 15 ساعت وقت دستگاه اجرایی را می گیرد، گفت: کاری که مجلس هشتم در حوزه تذکر، برخورد با وزرا، رای اعتماد و سئوال از وزیران با دولت احمدی نژاد انجام داد، بی سابقه بوده است.

وی، در ادامه به 222 میلیارد ریال درآمد چهار سال دولت نهم اشاره کرد و گفت: 150 میلیارد ریال از این درآمد صرف بودجه سالانه کشور شده و مابقی برای شفاف سازی قیمت سوخت هزینه شده است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: درآمد دولت نهم چندین برابر دولت های گذشته بوده اما سرمایه گذاری دولت نهم در حوزه مختلف برای رونق اقتصاد و تولید به مراتب بیشتر از دولت های قبل بوده است.

**نرخ رشد سرمایه گذاری باید در برنامه چهارم توسعه به 2/12 درصد برسد

"رجبعلی مزروعی" عضو جبهه مشارکت نیز درادامه مناظره با بیان اینکه در اقتصاد شاخص هایی وجود دارد که یکی از این شاخص ها نرخ رشد سرمایه گذاری است، گفت: این شاخص می بایست در برنامه چهارم توسعه کشور به 2/12 درصد برسد، اما تا پایان سال 87 به 9 درصد رسیده این در حالی است که متوسط این شاخص در دولت خاتمی 3/11 درصد بوده است.

وی نرخ رشد اقتصادی در کشور تا پایان سال 87 را 7/2 درصد عنوان کرد و گفت: در 20 سال اخیر این نرخ نیز به پایین ترین حد خود رسیده و پیش بینی می شود امسال یک درصد و سال آینده نیز این رقم به صفر برسد.

این روزنامه‌نگار گفت: اقتصاد کشور وارد یک حالت رکود و تورم شده و عملکرد دولت به هیچ عنوان قابل دفاع نیست.

**دولت‌های هاشمی و خاتمی نتوانستند یارانه‌ها را هدفمند کنند

در ادامه این مناظره "عبدالرضا داوری" گفت: طرح تحول اقتصادی کشور در قالب قانون هدفمند کردن یارانه یک حرکت جامع در راستای ایجاد تحول و دگرگونی در ساختار اقتصادی کشور است.

وی تصریح کرد: اینکه برخی این طرح را مختص به هدفمند کردن یارانه ها می دانند درست نیست چرا که طرح تحول اقتصادی شامل اصلاح نظام بانکی، مالیاتی، گمرکی، توزیع کالا و خدمات، ارزش گذاری پول ملی، بهره وری و نظام یارانه ها است.

این استاد دانشگاه اظهار داشت: اقدام دولت نهم در تهیه طرح هدفمند کردن یارانه ها حرکتی شجاعانه در راستای جراحی بزرگ اقتصاد کشور بود که دولت های گذشته نتوانستند زمینه اجرای این طرح بزرگ را فراهم کنند.

به گفته وی، دولت های هاشمی و خاتمی بارها اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها را مطرح کردند اما هیچگاه نتوانستد در خصوص اجرای آن اقدام کنند به نحوی که خاتمی گفت: اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها آرزوی من بود.

داوری اظهار داشت: امروز این طرح مهم اقتصادی در راستای جراحی بزرگ اقتصاد بیمار کشور به همت و تلاش دولت مردمی دکتر احمدی نژاد تدوین و اجرایی شده که باید همگان برای اجرای آن تلاش و کوشش کنند.

**دولت‌های گذشته از ترس، طرح هدفمندکردن یارانه ها را اجرا نکردند

"رجبعلی مزروعی" عضو هیات مرکزی جبهه مشارکت نیز دراین خصوص گفت: دولت های گذشته از ترس تبعات سیاسی و اجتماعی طرح هدفمند کردن یارانه ها، از اقدام در خصوص اجرایی شدن این طرح خودداری کردند.

وی افزود: طرح هدفمند کردن یارانه ها به این دلیل اجرا نشد که پیامدها و چالش هایی را برای دولت های وقت در پی داشت که همین امر قدرت اجرا را از دولت های گذشته سلب کرد.

مزروعی اظهار داشت: دولت های گذشته به دلیل اینکه یک بحث پرچالش بود این طرح را اجرایی نکرده اند.
منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=45520


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/12/9 و ساعت 10:23 صبح | نظرات دیگران()
مناظره رسایی، نصیرپور و زارعی در رادیو گفت و گو؛
رسایی: برای اشغال ساختمان وزارت کشور برنامه ریزی کرده بودند/ جمهوریت و اسلامیت توسط کسانی هم زیر سوال رفت که مدعی پاسداری از جمهوریت و اسلامی
نصیرپور: مواضع اخیر کروبی نظر تمام اعضای حزب اعتمادملی نیست/ نظارت استصوابی شورای نگهبان را قبول دارم
رسایی: برای اشغال ساختمان وزارت کشور برنامه ریزی کرده بودند/ جمهوریت و اسلامیت توسط کسانی هم زیر سوال رفت که مدعی پاسداری از جمهوریت و اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی برنا، در آستانه برگزاری مراسم سی و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، برخی از کاندیداهای انتخابات گذشته ریاست جمهوری، بیانیه هایی صادر کردند که موجب واکنش های متفاوتی از سوی سیاستمداران گردید؛ رادیو گفتگو طی دو مناظره دیدگاه های آقایان، زارعی، نصیر پور،رسایی، علیخانی و سالک را در این باب جویا شد که متن این دو مناظره به دنبال می آید؛ در بخش اول مواضع اخیر آقای کروبی و در بخش دوم بیانیه اخیر اعضای حزب اعتماد ملی مورد بحث قرار می گیرد.

رادیو گفت و گو:
بسم الله الرحمن الرحیم،در این روزهای متصل به 22 بهمن ،دبیر کل حزب اعتماد ملی با انتشار بیانیه ای تحت عنوان دعوت مردم به حضور در مراسم 22 بهمن مطالبی را در مورد فضای امروز کشور مطرح کرده است. حجت الاسلام حمید رسایی،نماینده مردم تهران در مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و آقای مجید نصیرپور نماینده مردم سراب در مجلس و عضو شورای مرکز حزب اعتماد ملی و همین طور آقای دکتر علی اصغر زارعی نماینده دیگر مردم تهران در مجلس میهمانان برنامه ما هستند که با حضور آنان، این موضع گیری جدید آقای کروبی را برسی می کنیم.جناب آقای رسایی،جناب آقای نصیرپور، سلام شبتان بخیر.

رسایی: سلام شب بخیر. همین طور عرض سلام دارم خدمت همکار محترمان آقای نصیرپور.


نصیرپور: بنده هم خدمت شما و همکارانتان و آقای رسایی و شنوندگان عزیز عرض سلام دارم.


رادیو گفت و گو:
آقای کروبی در بخشی از بیانیه خود مدعی شده که دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام  زیرسوال رفته. نظر شما درباره این ادعای ایشان چیست؟


رسایی: لازم است ابتدا ایام دهه فجر را گرامی بداریم و ایام سوگواری پایان صفر را هم خدمت شنوندگان تسلیت عرض کنم. بنده با آقای کروبی از یک جهت موافقم؛ فکر می کنم که هم جمهوریت نظام ما و هم اسلامیت در طول چند ماه گذشته زیر سوال رفت. متأسفانه جمهوریت و اسلامیت توسط کسانی هم زیر سوال رفت که مدعی پاسداری از جمهوریت و اسلامیت بودند. در زمان انتخابات، 40 میلیون مردم پای صندوق آمدند و حدود 85 درصد مشارکت سیاسی داشتیم که در تاریخ انقلاب بی سابقه بود و 24 میلیون آنها گزیده ای را انتخاب کردند که فکر می کردند شعارها،روش ها و برنامه هایی که او دارد مناسب تر است. 13 میلیون هم گزینه دیگری را انتخاب کردند، اما یک عده از روی خود سری،خودکامگی و قدرت طلبی، جمهوریت نظام را زیرسوال بردند و باعث شدند که ما حوادث تلخی را در این 7-8 ماه با چشم مان ببینیم که در تاریخ انقلاب بی سابقه بود. در مورد اسلامیت نظام هم من با آقای کروبی موافقم که زیر سوال رفت به دلیل اینکه ما شاهد بودیم مبانی و شعارهایی که برگرفته از شعور ملت ایران بود،مثل خود جمهوری اسلامی توسط یک عده ای جمهوری ایرانی نامیده شده، هم سو با رادیو اسرائیل و رسانه های بیگانه شعار نه غزه نه لبنان سرداده شد و شعارها و مبانی امام زیرسوال رفت. در روز عاشورا تلخ ترین حادثه اتفاق افتاد که ما اربعین آن حادثه تلخ را هم داریم و متأسفانه این بیانیه هم در اربعین آن حادثه تلخ صادر شده است.

به این ترتیب اسلامیت نظام ما هم به نوعی با این رفتارها زیرسوال رفت. منتها من نمی دانم آقای کروبی دنبال چه کسی می گردند برای اینکه بداند چه کسی این ها را زیرسوال برد؟ البته ما در چند وقت پیش مواضعی را از آقای کروبی می دیدیم که برخی آن را حمل بر این می کردند که نگرش های ایشان عوض شده و می خواهند صف خود را از جریانی که دشمن در آن نفوذ کرده و این جریان می کوشد از این شخصیت ها سوءاستفاده کند، جدا کنند ؛اما متأسفانه این بیانیه نشان می دهد که ظاهرا این اتفاق به این زودی ها نمی افتد.

رادیو گفت و گو: آقای نصیرپور،نظر شما را در خصوص صحبت های آقای رسایی بشنویم؟

نصیرپور: بنده ضمن احترام به آقای رسایی. اجازه می خواهم قبل از صحبت های ایشان یکی دو نکته را عرض کنم؛ اولاً من متن کامل بیانیه را ندیدم، لذا راجع به کلیت مسئله صحبت می کنم و نکاتی را که به طور پراکنده شنیدم راجع به آن ها هم اظهار نظر خواهم کرد. یک تبریک هم به آقای رسایی همکارمان می گویم که همین همراهی حداقلی آقای رسایی با آقای کروبی به هر حال نشان از وحدتی دارد که امروز ما بیش از گذشته به آن نیاز داریم. نکته بعدی این است که حاج آقای کروبی مواضعشان را بعد از انتخابات، مطلقا از موضع حزب بیان نکردند و همه بیانیه ها را با عنوان خودشان بیان کردند و طبیعتاً مسئولیت آن با شخص آقای کروبی است و حزب اعتماد ملی در این مواضع ذی دخل نیست.
رسایی: بنده با آقای کروبی از یک جهت موافقم؛ فکر می کنم که هم جمهوریت نظام ما و هم اسلامیت در طول چند ماه گذشته زیر سوال رفت. متأسفانه جمهوریت و اسلامیت توسط کسانی هم زیر سوال رفت که مدعی پاسداری از جمهوریت و اسلامیت بودند. در زمان انتخابات، 40 میلیون مردم پای صندوق آمدند و حدود 85 درصد مشارکت سیاسی داشتیم که در تاریخ انقلاب بی سابقه بود و 24 میلیون آنها گزیده ای را انتخاب کردند که فکر می کردند شعارها،روش ها و برنامه هایی که او دارد مناسب تر است. 13 میلیون هم گزینه دیگری را انتخاب کردند، اما یک عده از روی خود سری،خودکامگی و قدرت طلبی، جمهوریت نظام را زیرسوال بردند و باعث شدند که ما حوادث تلخی را در این 7-8 ماه با چشم مان ببینیم که در تاریخ انقلاب بی سابقه بود. در مورد اسلامیت نظام هم من با آقای کروبی موافقم که زیر سوال رفت به دلیل اینکه ما شاهد بودیم مبانی و شعارهایی که برگرفته از شعور ملت ایران بود،مثل خود جمهوری اسلامی توسط یک عده ای جمهوری ایرانی نامیده شده، هم سو با رادیو اسرائیل و رسانه های بیگانه شعار نه غزه نه لبنان سرداده شد و شعارها و مبانی امام زیرسوال رفت. در روز عاشورا تلخ ترین حادثه اتفاق افتاد که ما اربعین آن حادثه تلخ را هم داریم و متأسفانه این بیانیه هم در اربعین آن حادثه تلخ صادر شده است.
دلیل آن هم این است که بعد از چند روزی پس از انتخابات دفتر حزب به هر دلیل پلمپ شد و تا به امروز این دفتر کماکان پلمپ است و فعالیت های حزبی عملاً تعطیل است و هیچ نشستی برای هماهنگی بیانیه های صادره برگزار نمی شود.

این چند نکته که به نظر می آید که باید به آن توجه شود. اما بحث مشروعیت و مسائلی که این روزها راجع به نظام مطرح می شود به نظرمن این ها از هر دو طرف صرف نظر از مسائل کلی که پیش می آید بیشتر دچار بزرگ نمایی می شوند و طرفین اگر علاقمند به نظام هستند که قطعاً هستند، باید تلاش کنند که این اتفاقاتی که می افتد را با یک راه های دقیق تر و واقعی تر پیگیری و حل کنند. در واقع اعتراضاتی اتفاق افتاده، متأسفانه در برخی مواقع توسط برخی افراد که ریشه آن ها خیلی هم معلوم نیست تبدیل به رفتارهای ساختار شکنانه شده است. قطعاً این رفتارها از طرف هیچ کدام از علاقمندان به نظام مورد تأیید نیست. رفتارهایی که به نام حمایت از مردم شده و به حقوق مردم تعرض شده، قطعاً هر آدم عاقلی و هر علاقمند به نظامی آن را رد می کند. به نظر من مشروعیت نظام با این رفتارها زیرسوال نمی رود و کسی نباید این اعتراضات را و رفتارهایی که می شود را به کلیت نظام وصل کند.عرضم هم به هر دو طرف دعواست. الآن حاج آقای کروبی به هر دلیل بر اساس یک تحلیلی اقدام به صدور بیانیه و اظهار نظر می کنند. متأسفانه از طرف مقابل فقط به برخی نکات آنها تکیه می شود و به نظر من آقای کروبی قطعاً جزو علاقمندان به نظام است و همه تلاش خود را بر حسب سهمی که دارد در مسیر حمایت از انقلاب خواهد کرد.

باید روی اشتراکات سرمایه گذاری کنیم و رقابت های داخلی سیاسی مان را به مسائل کلی مولفه نظام گره نزنیم. به نظرم خیلی راحت تر می شد با آقای کروبی راجع به مسائل گفتگو کرد و کسانی که از نزدیک با آقای کروبی کار کردند می دانند که وی یک صراحت لهجه ای دارد، بر اساس تحلیلی که به او می رسد از نظرات خود دفاع می کند. این آقای کروبی همان آقای کروبی است که در مجلس ششم،دوستان به یاد دارند که خیلی مواقع آقای کروبی برای دفاع از کلیت نظام و رهبری نظام وارد این عرصه شد و توان خود را در این عرصه گذاشت. به نظر من دوستان هم باید کمک کنند و نگذارند ما یک سرمایه ای را به اسم کروبی حذف کنیم یا از بین ببریم. اگر این کار را بکنیم به نظرم کار خیلی مهمی انجام نداده ایم یا کاری که به نفع نظام باشد نیست. به نظر من تلاش هر دو جریان سیاسی باید این باشد که سرمایه های اجتماعی خود را حفظ کنند و رقابت های سیاسی درون تشکیلاتی یا تشکیلات درون نظام را ما نباید تعمیم دهیم به کلیت نظام و برای کل نظام چالش ایجاد کنیم.


رادیو گفت و گو: متشکرم آقای نصیرپور. آقای رسایی آقای نصیرپور ابتدای صحبت هایشان این برداشت را کردند که حضرتعالی با آقای کروبی همراهی کردید . فکر می کنید جنابعالی چه گفته اید که ایشان چنین برداشتی کردند؟

نصیرپور: من شوخی کردم.

رسایی: همکار عزیزمان. آقای نصیرپور امیدوارند که شاید آقای کروبی یک طرفدار پیدا کند. فکر می کنم که خودشان هم گفتند مواضع آقای کروبی مواضع حزب نیست. یعنی آنقدر این مواضع نامناسب است که دوستان آبروداری می کنند و می گویند این به حزب ما مربوط نیست.

من عرض کردم که من قبول دارم که اسلامیت و جمهوریت زیرسوال رفته. منتها در اینکه چه کسی آن را زیر سوال برده و چگونه زیر سوال برده توضیح دادم که آقای نصیرپور هم منظور من را فهمیدند و من یک خواهشی دارم ازبرادرانمان مثل آقای نصیرپورکه ما در مجلس یکدیگر را می بینیم و صحبت هم می کنیم،من خواهشم این است که پشت تریبون،پشت جایگاهی مثل رادیو گفتگو یا برنامه های تلویزیونی خیلی محکم موضع بگیرند. چرا مواضع دوپهلو؟ چرا یکی به نعل یکی به میخ؟ اگر مواضع آقای کروبی خوب است چرا از آن حزب نباشد؟ اگر مواضع آقای کروبی بد است خب ما بگوییم این موضع خوب نیست و این این کار کمک به آقای کروبی است،لطمه زدن به آقای کروبی که نیست. اینکه ما بگوییم ما دفتر نداریم،چون دفترمان را پلمپ کردند و نمی توانیم موضع بگیریم . این حرف یعنی اینکه تا قبل از پلمپ شدن دفتر،مواضعی که اعلام شد؛ مواضعی مثل تقلب در انتخابات، این ها مواضع حزب بوده و آقای نصیرپور هم معتقد است که در انتخابات تقلب شده است. درحالی که این طوری نیست. من می گویم اگر همه کسانی که دوستار انقلاب هستند،مثل برخی خواص و متأسفانه ابهاملاتی برایشان درست می شود، نتیجه همین مشاوره هایی است که ما اطرافیان می دهیم. اگر ما خیلی شفاف و خیلی روشن آن نظر خودمان را بدهیم،آن نظری که حاضریم پشت بلندگو و تریبون و پشت رادیو و تلویزیون هم خیلی شفاف و روشن و قاطعانه آن را اعلام کنیم.

رادیو گفت و گو: آقای نصیرپور شما نظرتان را قاطعانه اعلام می کنید؟


نصیرپور: بله. ما نظرمان کاملاً قاطعانه است. به نظر می آید شاید آقای رسایی آن شوخی ما با ایشان را کمی بیش از شوخی تلقی کردند. به هر حال ما در همین حد هم خوشحالیم . من کاملاً صریح و شفاف عرض کردم . شاید یکی از ...


رسایی: اجازه دهید من و آقای نصیرپور بخاطر رفاقتی که در مجلس با هم داریم ،من یک سوالی از ایشان بکنم ...

نصیرپور: اجازه دهید من یک سوال از ایشان بکنم. به نظر من یکی از توانمندی های دوستان ما در جریان معروف به اصولگرا،توانمندی در ایراد اتهام است و هیچ ابایی هم ندارند از این که در هر سطحی به هر کسی هر چه به ذهنشان می رسد، بگویند. ما این روش را اتفاقاً مجادله احسن نمی دانیم ؛ اینکه ما بر اساس تراوشات ذهنی مان یک تحلیلی کنیم بعد هم این را تعمیم دهیم به همه...

رسایی:اجازه دهید مطلبی راعرض کنم.

نصیرپور:شما که همیشه الحمدلله تریبون دارید.کمی حوصله کنید. اینکه من می گویم حزب تعطیل است و تصمیمات حزبی راجع به بیانیه گرفته نمی شود کاملاً شفاف است. به نظرم اگر آقای رسایی توجه نداشتند این را خوب گوش کنند که من کاملاً عرض کردم،بعد از انتخابات به دلیل اینکه حزب تعطیل شده ما مطلقا جلسه حزبی نداشتیم.

رسایی:من کاری به حزب ندارم. من با آقای نصیرپور کار دارم.آقای نصیرپور، آیا به نظر شما درگیری ها و بگو مگوهای بعد از انتخابات در واقع یک رقابت و موضوعش انتخابت ریاست جمهوری بود، یا هدفش ارکان اصلی نظام و ولایت فقیه ؟ یک کلمه جواب دهید.

نصیرپور: شما کمی حوصله کنید تا من عرضم تمام شود. موضع ما کاملاً شفاف است و به نظرم می آید دوستان و همفکران ما همین طور باشند. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند،همه دوستان ما می گویند و بنده هم عرض می کنم، برای ما دفاع از نظام از جمهوری اسلامی در همه مقاطع یک وظیفه ملی،شرعی،میهنی است؛ ولی این تفاوت می کند با آنچه که آقای رسایی از ما توقع دارد.درباره آنچه نظام از ما توقع دارد باید بگویم ما تمام عیار در خدمت نظام بودیم از ابتدا تا کنون و ان شاءالله توفیق خدمت در آینده هم خواهد بود، اما آنچه که دوستان ما مثل آقای رسایی و جریان هم فکر ایشان انتظار دارد می تواند یک چیزدیگری باشد.

رسایی: اجازه می دهید این متهم هم صحبتی کند؟ ببینید آقای نصیرپور، من می خواهم مقداری بحث شفاف شود ...

نصیرپور: آقای رسایی من فقط خواهشم از شما این است که به هر حال فکرمی کنم باید کمی واقع بینانه تر برخورد
نصیرپور: حاج آقای کروبی مواضعشان را بعد از انتخابات، مطلقا از موضع حزب بیان نکردند و همه بیانیه ها را با عنوان خودشان بیان کردند و طبیعتاً مسئولیت آن با شخص آقای کروبی است و حزب اعتماد ملی در این مواضع ذی دخل نیست. دلیل آن هم این است که بعد از چند روزی پس از انتخابات دفتر حزب به هر دلیل پلمپ شد و تا به امروز این دفتر کماکان پلمپ است و فعالیت های حزبی عملاً تعطیل است و هیچ نشستی برای هماهنگی بیانیه های صادره برگزار نمی شود.
کنیم.


رسایی: عیب ندارد. حالا...


نصیرپور: قبل از انتخابات و در مناظرات و بحث هایی که بوده، به هر حال یک زمینه و پایه ای برای یک تحلیل هایی شده که در بعضی افراد اتفاق افتاده است. لزوماً تحلیل گران سیاسی،چهره های سیاسی آنچه که امروز تحلیل می کنند شاید فردا در آن تغییر ایجاد شود و این یک واقعیت اجتماعی و بشری است. خود جناب آقای رسایی و همفکرانشان در سال های قبل از آن خواستگاه تفکر آقای رسایی...

رسایی: آقای نصیرپور عزیز، چرا این قدر این بحث را می پیچانید؟

نصیرپور: سال های بعد معلوم شد امروز یک چرخش...

رادیو گفت و گو: جناب آقای رسایی،جناب آقای نصیرپور، ما عذر خواهی می کنیم که صحبت شما را قطع می کنیم؛ ملاحظه دارید که ما در رادیو گفتگو بستری را فراهم کردیم تا نماینده دو تفکر و دو اندیشه در رادیو مناظره کنند و شنوندگان خودشان قضاوت کنند، اما اکنون بحث درست پیش نمی رود...

رسایی: حسن برنامه به این است که ما گفتگو کنیم و سوال کنیم از یکدیگر تا مسائل شفاف شود.

رادیو گفت و گو: آقای دکتر علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران هم ،دیگر میهمان برنامه ما هستند. من خدمت آقای زارعی سلام عرض می کنم...

نصیرپور: آقا چند نفر به یک نفر؟!

رادیو گفت و گو: خواهش می کنم. آقای زارعی، فکر می کنم شما چند دقیقه ای است که شنونده صحبت های آقای رسایی و آقای نصیرپور هستید. هر گاه خود شما صلاح دانستید ...

نصیرپور: من اجازه می خواهم سلامی خدمت آقای زارعی داشته باشم، چون ایشان هم بالقوه نماینده سراب هستند. آقای زارعی شما از من حمایت کنید؛ چون شما سرابی هستید.

زارعی: اگر اشتباه نکنم بحث شما در مورد آقای کروبی بود…

رسایی: آقای زارعی سلام عرض می کنم خدمتتان. اگر اجازه بدهند، من فقط دو کلمه صحبت کنم و بعد بحث را بسپارم دست آقای زارعی که خودشان صحبت کنند. آقای نصیر پور گفتند ما نباید رقابت های داخلی را به مسائل نظام گره بزنیم. من می خواهم این را بگویم که این بحث، بحث رقابت های داخلی نیست؛ موضوعی که الان ما با آن در جامعه مواجهیم یک بحث رقابتی سیاسی بین دو جریان سیاسی نیست؛ کما اینکه رهبرمعظم انقلاب فرمودند که من پیغام دادم به این آقایان؛ شما هم می دانید به چه کسی، من هم می دانم به چه کسی. ایشان فرمودند شما این را شروع می کنید اما دیگر اداره و ادامه آن دست شما نیست؛ می آیند از دست شما آن را می گیرند. متاسفانه این اتفاق افتاده و امید ما این بود که روز به روز که از انتخابات می گذرد شخصیت هایی مثل آقای کروبی،آقای موسوی،آقای خاتمی، این ها صف خود را از این قصه جداکنند. متأسفانه روز به روز که می گذرد ما شاهد این هستیم که این آقایان صف را جدا نمی کنند. من هم مثل آقای نصیرپور معترضم، آقای کروبی هم در بیانیه خود تأکید می کنند که یک عده نفوذی هستند؛ یک عده آدم هایی که عناصر بیگانه هستند و می خواهند ارزش های دینی را خدشه دار کنند . اما آقای کروبی چه کسی باعث شده این ها پروبال پیدا کنند؟ بیانیه های چه کسی؟ سخنرانی های چه کسی؟ اطلاعیه های بعد از انتخابات چه کسی؟

ایشان در بیانیه خود گفتند که راهکار، قانون اساسی است. باید پرسید قانون اساسی را قبول دارید، همه را قبول دارید؟ آیا قانون اساسی می گوید شورای نگهبان حذف شود؟ من به شما می گویم قانون اساسی می گوید نمی شود. اگر آقای نصیرپور قبول ندارد بگوید من قبول ندارم.
منبع ما : http://www.bornanews.com

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/11/21 و ساعت 8:19 عصر | نظرات دیگران()
رادیو گفت و گو: آقای نصیرپور نظرتان را می شنویم.

رسایی: اجازه دهید، هنوز بحث من تمام نشده. قانون اساسی می گوید تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است تفسیر قانون عادی به عهده مجلس است. حالا بحث نظارت این قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است بحث سر این است که این نظارت بایداستصوابی باشد یا به اصطلاح آقایان باید استطلایی باشد. این را ما نباید تعیین کنیم،شورای نگهبان باید تأیید کند. به اضافه شورای نگهبان رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردند این نظارت استصوابی است. بله باید هم باشد.البته شورای نگهبان باید قانون را رعایت کند و اگر شورای نگهبان قانون را رعایت نکند،آقایان حق دارند اعتراض کنند بصورت قانونی ولی نمی توانند بروند شیشه بشکنند ؛نمی توانند بروند بانک آتش بزنند؛ نمی شود عناصر منافق بیایند در خیابان و بعد این ها به آن ها بگویند مردم خداجو. این ها فقط حق دارند اعتراضشان را بصورت قانونی اعلام بکنند؛ مراجع ذی صلاح هستند و در رأس این مراجع ذیصلاح، آقایان می گویند ما هم می گوییم : رهبر انقلاب. همه آقایان می گویند ما رهبری را قبول داریم. آقای کروبی می گویند من خیلی مشکلم دارم، ولی چون رهبری تنفیذ کرده قبول کردم. خوب اگر رهبری را قبول دارید، مواضع این رهبری که مشخص است. آقای نصیرپور عزیز من می گویم شفاف یعنی همین. اگر شما واقعاً قبول دارید این را که نباید بگوییم رقابت داخلی و دعوای داخلی.
شما می گویید نظام با این چیزها از بین نمی رود. من هم همین را می گویم ؛قبلا هم از این اتفاقات افتاده. اگر قرار بود نظام با این حوادث از بین برود، تا به حال ده ها بار باید از بین می رفت . این آدم ها هستند که از بین می روند. سوال این است که این دوستان چرا با شفافیت در این موضوعات صحبت نمی کنند. همین موضوع که آقای کروبی خواستار حذف آن شده، آقای نصیرپور اعلام کنید طبق قانون اساسی استدلال بنده درست است یا غلط؟


رادیو گفت و گو: شما اشاره کردید که من میدان را خالی می کنم. ما نمی خواهیم میدان را خالی کنید. آقای نصیر پور گفتند دو به یک برای اینکه اعتدال برقرار شود آقای زارعی هم صحبت هایشان
رسایی: آقای نصیرپور امیدوارند که شاید آقای کروبی یک طرفدار پیدا کند. فکر می کنم که خودشان هم گفتند مواضع آقای کروبی مواضع حزب نیست. یعنی آنقدر این مواضع نامناسب است که دوستان آبروداری می کنند و می گویند این به حزب ما مربوط نیست.
را بعد از آقای نصیرپور بفرمایند.


نصیرپور: من به شما تضمین می دهم آقای رسایی به این زودی ها میدان را ترک نخواهد کرد. ما خدمت آقای زارعی هم از قبل ارادت داشتیم؛ الان هم مضاعف است. من همان که گفتم دوباره اینجا اتفاق افتاد. آقای رسایی از موضع برتر می خواهند همه چالش هایی ذهنی که در ذهنشان است را یک دفعه در یک جلسه حل کنند. بینید دوست عزیز همکار گرامی، ما اگر قانون را با همین شکل آن نپذیرفته باشیم، طبیعتاً نباید وارد عرصه رقابت شویم و وارد مجلس شویم. اینکه پذیرفتیم با این مکانیزم وارد مجلس شورای اسلامی شویم معلوم است نظر ما راجع به شورای نگهبان،نظارت استصوابی و قانون موجود چیست. البته اینکه روش اصلاح این مسئله چیست. طبیعتاً این در خود قانون مطرح شده . ما هم مثل آقای رسایی معتقدیم که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و ما خلاف این را هم تا به حال نگفتیم،هیچ ادعایی هم تا به حال نکردیم و ادعایی هم نداریم اما حالا که بنابراین شده که از هم سوال بپرسیم، آقای رسایی بگویند آیا به همه قانون اساسی اعتقاد دارند یا به بخشی از آن؟ اگر به بخشی از آن اعتقاد دراید که بحثی وجود ندارد. اگر به همه قانون اساسی اعتقاد دارید که من مطمئنم اعتقاد داردید در عمل هم باید کمک کنیم که این اتفاق بیفتد. من از موضع جامعه شناختی به مسئله نگاه می کنم. به هر حال یک اعتراضی به انتخابات بود و بعضی از دوستان تصور داشتند که اتفاقاتی افتاده، آن ها حرفشان را زدند و بلافاصله بعد از انتخابات تشکلهای رسمی نظام جمهوری اسلامی که از نظام جمهوری اسلامی مجوز فعالیت دارند تقاضای تجمع و راهپیمایی دادند،به هر دلیلی موافقت نشد. وقتی با یک رفتار قانونی بر اساس قانون اساسی موافقت نمی شود و به هر دلیلی،مصلحت سنجی به عهده مسئولین است. من نمی خواهم بگویم چرا موافقت نشده. تشکل های رسمی که متأثر از همین قانون مجوز فعالیت گرفتند هزینه فعالیت را می پردازند و یکی از حقوقی قطعی شان که در قانون اساسی آمده،حق تجمعات قانونی است. طبیعتاً وقتی ما به تشکل های رسمی مجوز ندهیم رفتارهای غیرقانونی بروز خواهد کرد. طبیعتاً در رفتارهای غیرقانونی کسی مسئولیت نمی پذیرد. البته من در نقش خواص که مورد تأکید مقام معظم رهبری است نمی خواهم وارد آن شوم. این یک تکلیف شرعی است و ما وظیفه می دانیم که همه باید موضع خود را اعلام کنند. اتفاقاً من فکر می کنم وقتی آقای کروبی اعلام کردند که بعد از تنفیذ رهبری دولت را به رسمیت می شناسند ،در واقع توجه به همین فرمایش رهبری است. اما می خواهم بگویم که آقای رسایی اگر جنابعالی و دوستان ما در دولت با کمی مماشات به رفتارهای حزبی بها می دادند و اجازه می دادند که این تشکلهای رسمی مسئولیت بپذیرند و تخلفات احتمالی را در این تجمعات به عهده بگیرند ما دیگر امروز ناچار نبودیم یکدیگر را متهم کنیم. مگراین جزء قانون اساسی نیست؟ شما چرا کمک نمی کنید که مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشکلی که شناخته شده است ،در دو سه مرحله تقاضای مجوز کردند به هر دلیلی مسئولین امر صلاح ندانستند. دیگر طبیعی است وقتی چهار نفری که معلوم نیست از کجا هدایت می شوند،کارهای ساختار شکنانه می کنند،این مربوط به خود آن هاست و این مطلقا مورد تأیید نیست...

زارعی: اجازه می دهید من هم صحبتی داشته باشم؟


رادیو گفت و گو: چون آقای رسایی میانه صحبت،نکته ای را فرمودند من احساس کردم می خواهند صحبت کنند. اگر ممکن است...قبل از اینکه پاسخ صبحت های آقای نصیرپور را بدهید یک سوال دیگر را هم مد نظر داشته باشید؛این که آقای کروبی به احکام دستگاه قضا برای محاربین و ساختار شکنان هم اعتراض کردند.نظرتان را در این مورد هم بفرمایید.


زارعی: بحث من در مورد بیانیه است. در این بیانیه آقای کروبی مطرح کردند، در واقع این هدف را تعقیب کردند که به مناسبت 22 بهمن یک بیانیه صادر کنند و این روز را گرامی داشته باشند به عنوان یک روز سرنوشت ساز در تاریخ انقلاب و هدف هم این بوده که دعوت کنند که مردم بیایند در صحنه حضور پیدا کنند ولی در همین بیانیه ایشان مطالبی مطرح می کنند که برای کسی که این بیانیه را بخواند این سوال پیش می آید که با چه انگیزه ای باید به راهپیمایی 22 بهمن بیاید.


رادیو گفت و گو: ممکن است به برخی محورهای آن اشاره کنید؟


زارعی: ایشان در واقع نظام را زیر سوال می برد. اولاً که خودش را مطرح می کندکه من کسی هستم که سن و سالم این است ، هیچ انگیزه سیاسی ندارم ،رسیدن به پست و مقام برای من مسئله خیلی مهمی نیست که با این ادبیات که دیگر حرف من حرف اساسی است و از روی حب و بغض هم صحبت نمی کنم. بعد بلافاصله مطرح می کنند و شروع می کنند نظام را زیر سوال بردن. اول اینکه جمهوریت و اسلامیت نظام را زیر سوال را بردند. بحث من این است که جمهوریت نظام چه طور زیرسوال رفته؟ بالاخره آقای کروبی آمده در انتخاباتی شرکت کرده در مناظرات در تبلیغات حرف های خود را زده ،آقای موسوی زده،آقای احمدی نژاد زده، آقای رضایی زده،هر کاری خواستند کردند،هر حرفی هم که می خواستند
نصیرپور: ما اگر قانون را با همین شکل آن نپذیرفته باشیم، طبیعتاً نباید وارد عرصه رقابت شویم و وارد مجلس شویم. اینکه پذیرفتیم با این مکانیزم وارد مجلس شورای اسلامی شویم معلوم است نظر ما راجع به شورای نگهبان،نظارت استصوابی و قانون موجود چیست. البته اینکه روش اصلاح این مسئله چیست. طبیعتاً این در خود قانون مطرح شده . ما هم مثل آقای رسایی معتقدیم که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و ما خلاف این را هم تا به حال نگفتیم،هیچ ادعایی هم تا به حال نکردیم و ادعایی هم نداریم.
به هم زدند. مردم این را دیده اند و 40 میلیون نفر هم آمده اند پای صندوق و نهایتاً انتخاب کردند. در واقع اگر انتخابات را زیر سوال ببریم جمهوریت را زیر سوال برده ایم و با مردم برخورد کرده ایم؛ به مردم می گوییم چراشما این انتخاب را کردید و به شعور مردم در واقع تجاوز می کنیم. جمهوریت اگر این گونه زیر سوال رفته ،از طرف آقای کروبی و کسانی که نتوانستند رأی بیاورند،زیر سوال رفته ؛باید صبرمی کردند در یک فرصت های دیگر خودشان را در صحنه اجتماع وارد می کردند .

در رأس نظام رهبری و ولی فقیه است،خوب مگر مقام معظم رهبری اعضای ستاد آقای کروبی را احضار نکردند؟ مگر ستاد آقای موسوی،آقای احمدی نژاد،آقای رضایی را دعوت نکردند؟ مگر با آن ها صحبت نکردند ؟ مگر دلایلشان را نشنیدند ؟ مگر پاسخ این ها را ندادند؟ آخر سر مگر به این ها نگفتند آقا شما بروید خودتان را از این اغتشاشگران جدا کنید.مگر نفرمودند:این ها اصلاً با شما نیستند. شما اینها را از خود طرد کنید تا برای مردم شفاف شود؛اما آن هااین کار را نکردند. اسلامیت نظام را چه کسی برده زیر سوال؟ اسلامیت نظام را دولت برده زیر سوال؟ چگونه برده زیرسوال؟ اسلامیت نظام را همین نوع موضع گیری ها زیر سوال برده.این در واقع ادبیات آقای کروبی است.اگر آقای کروبی واقعاً احساس مسئولیت می کند نباید از این گونه ادبیات استفاده کنند که به مردم بگویند ما 22 بهمن بیاییم ولی هزار انگ هم بزنند و بگویند مجازاتها سنگین است وقوه قضائیه را ببرند زیر سوال. اگر آقای کروبی الان قوه قضائیه را زیر سوال می برد، این قوه قضائیه در نظام جمهوری اسلامی همان قوه قضائیه است که در اوایل انقلاب در قضیه منافقین و در قضیه بنی صدر کسانی که اسلحه به دست رفتند و کسانی که معارضه کردند با نظام،با همان ها برخورد کرده. ما در واقع داریم عملکرد گذشته قوه قضائیه و همه این رفتارها را زیر سوال می بریم. شما اگر به قوه قضائیه اشکال و ایرادی دارید،مگر کسی شما را منع کرده از اینکه به رئیس قوه قضائیه اطلاعات تان را بدهید که اینجا اشتباه شده. شما که بیانیه می دهید و دستگاه قضائیه را که زیرسوال می برید. جمهوریت اسلامیت را هم که زیر سوال می برید برای چه چیزی شما می گویید 22 بهمن بیایید در خیابان و از نظام حمایت کنید. به نظر من این بیانیه دیگر از چند پهلو هم رد شده. انتظار این بود با این اوضاع و احوالی که پیش آمده و خودشان هم گفتند که دولت را قبول داریم،چون رهبری تنفیذ کرده. من واقعاً نمی دانم آقای کروبی چه طوری موضع می گیرد؟ آیا می خواهد از رهبری حمایت کند و تبعیت کند یا می خواهد علیه آن اقدام کند؟ این نوع موضع گیری های پیچیده و در هم بر هم آخرش این است که در مقابل نظام ... در واقع کسی که این بیانیه را بخواند و نداند این را آقای کروبی نوشته و داده یقیناً باید این گونه استباط کند که این از آن کسی است که می خواهد با نظام مخالفت کند و مقابله با نظام کند. الان که دشمن آمده پشت دیوار ما. چه طور دشمن طمع کرد؟ چه طور دشمنی که قرار بوده با ما مذاکره کند وگفته بود تمام شده ما دیگر مقابله نداریم؛ امریکایی که اسم جمهوری اسلامی را در سی سال انقلاب نم برد در یک سال گذشته واقعیت جمهوری اسلامی را قبول کرده،این امریکایی است که دوباره الان آمده نیرو مستقر می کند سایت مستقر می کند.رسانه هایش به شدت علیه نظام تبلیغ می کنند. انتظار من از آقای کروبی این است که ایشان هم کمک می کرد به نظام نه اینکه یک بیانیه ای بنویسند که افراد را بیشتر به نیامدن تشویق کندتابه آمدن.

رادیو گفت و گو: آقای زارعی متشکرم . آقای نصیرپور اگر نکته ای باقی مانده خیلی کوتاه بفرمایید. چون مناظره ما خیلی طولانی شد.


نصیرپور: من پاسخی ندارم.


رادیو گفت و گو: اگر ناگفته ای باقی مانده.


نصیرپور: یک سوال دارم از آقای دکتر زارعی و حتی جنابعالی. چون من عرض کردم متأسفانه وقتی گفتم دوستان دفتر،بیانیه را برای من تهیه کنند اطلاعاتی برای من آوردند که بیشتر تحلیل دو سه جمله از آن بیانیه بود و این تحلیل ها هم کاملاً جهت دار بود. می خواهم سوال کنم جنابعالی،دکتر زارعی،یا حتی آقای رسایی آیا اصل بیانیه یعنی از ابتدا تا انتهای آن راملاحظه کردند یا همین چیزهایی است که در سایت ها یا تحلیل هایی که مبتنی بر اعتقادات شخصی گردانندگان آن سایت ها نوشته شده، دیده اند؟

رسایی: من آن را خواندم.

زارعی: من هم مسافرت بودم وقتی آمدم متن بیانیه را دوستان در اختیار من قرار دادند و فرازهای مهم آن همین هایی بود که من خدمت شما عرض کردم.

نصیرپور: من ابتدا هم عرض کردم که چون ندیدم نمی توانم راجع به کلیت بیانیه اظهار نظر کنم. من از دکتر زارعی و آقای رسایی که من معتقدم که از کلیت قانون اساسی اطلاع دارند و همه ما اینگونه هستیم خواهش می کنم به این نکته توجه کنند،قریب یک ماه گذشته من نامه ای نوشتم به محضر ریاست محترم قوه قضائیه و خواهش کردم که ترتیبی دهند دفتر حزب فعالیت مجددش را آغاز کند و با رفع پلمپ ما خودمان بتوانیم فعالیت تشکیلاتی داشته باشیم. من معتقدم اگر این انسداد برای حزب اعتماد ملی پیش نمی آمد و اجازه می دادند که حزب نقش حزبی و کارکرد خود را داشته باشد امروز موضوع بحث ما این مطالب نبود و من این نگرانی را دارم از دو گروه من نگرانم،یک گروه افرادی که با اصل نظام مسئله دارند، طبیعتاً آن ها تلاش می کنند از روزنه نفوذ کنند و ضربه بزنند و از طرف دیگر کسانی که با افراط گرایی مانع رفع کدورت ها و رفع مسائل و مشکلات هستند، نگرانم. این دو موضوع را دودم یک قیچی می دانیم و معتقدیم این ها هدف نهایی شان قطع شجره طیبه نظام است و ما قطعاً معتقدیم
زارعی: در خصوص اینکه بعد از انتخابات چرا به این اصل قانون اساسی بی توجهی شده و برای تجمعات فرصت داده نشد،نظر خودم را که شاهد قضایا بودم عرض می کنم. وقتی که ساعت نزدیک 11 شب روز انتخابات آقای موسوی می آید و اعلام می کند که من رئیس جمهور شدم و اگر اتفاق دیگری بیفتد نظام مسئول است و این حرف در شرایطی است که تا ساعت 1:30 شب در برخی شهرهای بزرگ مردم پای صندوق ها بودند. وقتی کار خلاف قانون انجام می دهند، خداوکیلی شورای نگهبان حق نداشت تمام آراء آقای موسوی راباطل کند؟ اعلام کند که موقع رأی گیری در حین رأی دادن، ایشان اعلام تبلیغات کرده. آقایان با قانون شکنی درخواست دارند که مطابق قانون عمل شود. این نوع مواضع مقدمه ای شد برای مسایلی که بعداً در پیش بود.
که امریکا تغییر اساسی در آن نیفتاده . این امریکا همان امریکایی است که ما رابطه گرگ و میش با او داریم و خیلی سهل انگارانه و ساده لوحانه به برخی از حرف های آنها نباید هیچ کدام از دلتمردان ما نگاه کنند و باز یک خواهش از همه دوستان دارم که با نگاه مثبت به بعضی مسائل، کمک کنند تا سرمایه های اجتماعی نظام از بین نرود،چون ما این نظام را پایه ریزی کردیم که سال ها به عنوان نماد تفکر شیعی و حکومت شیعی ان شاالله سردمدار جریان انقلاب جهانی باشیم.


رادیو گفت و گو : آقای نصیرپور عدالت در مدت زمانی که قرار بود پاسخ صحبت های دوستان را بفرمایید رعایت شد؟

نصیرپور:ما چون آقای زارعی رانماینده بالقوه سراب می دانیم و اختلافی هم با ایشان نداریم ، لذا بیش از سهم مان هم صحبت کردیم.


رادیو گفت و گو:خیلی متشکریم آقای رسایی، کوتاه اگر ممکن است بفرمایید.


رسایی: ممنون.حالا شوخی جدی آقای نصیرپور همچنان روی موضع اولشان پا فشاری داشتند. من دو سه نکته رامی خواهم عرض کنم. ما همه قانون اساسی راقبول داریم آقای نصیرپور،همانگونه که جنابعالی هم فرمودید، قانون اساسی گفته این تجمعات می تواند برگزار شود به شرط اخذ موافقت قانونی. موافقت قانونی هم شرط دارد و شرط آن هم این است که مخل مبانی دینی و انقلاب نباشد. من سوال می کنم بالاخره مجموعه ای که در طول این 7 ماه،هر چه ما جلوتر آمدیم متأسفانه آن ها در کجروی خود بیشتر پافشاری کردند. این حزب اعتماد ملی هم بالاخره یک سر دارد، یک دبیرکل دارد و قانون که نمی تواند به اعضای یک حزب در کوچه و خیابان نگاه کند، نگاه می کند به رأس حزب اعتماد ملی. شما خودتان در همین جا می فرمایید این مواضع آقای کروبی از طرف حزب نیست. خوب حزب اعتماد ملی اعلام کند نظرش در مورد مواضع دبیرکل آن چیست؟ تا قانون هم در مورد بازگشایی پلمپ و اجازه مجوز تصمیم بگیرد. وقتی که شما همچنان دارید یکی به نعل یکی به میخ، از شخصیت آقای کروبی حمایت می کنید اما از حرف های او حمایت نمی کنید،ما نمی دانیم این یعنی چه؟ قانون باید چه کار کند؟ دستگاه قضایی این را چه کار کنند؟ وقتی که سد گذاشته اید جلوی قانون. سایت نوروز را که متعلق به حزب مشارکت است نگاه کنید(صبح روز جمعه انتخابات نوشته تقلب در کجا سازماندهی می شود و بعد آدرس اتاق های وزارت کشور را داده . آقای زارعی به یاد دارند که آن روز وقتی من به ایشان این را نشان دادم و به دوستان دیگر هم نشان دادم ،معلوم بود که این ها می خواستند نشان دهند که تمام دوربین های وزارت کشور کجا قرار دارد، اتاق کامپیوتر کجا قرار دارد، دقیقاً آدرس می دادند برای اینکه اگر در انتخابات به نتیجه نرسیدند که می دانستند نمی رسند،بتوانند با برگزاری تجمعات به سمت حتی گرفتن وزارت کشور بروند. آقای نصیرپور یا دوستان دیگر می گویند حزب نمی تواند موضع گیری کند، راه حل دارد آقای نصیرپور ،شما اعضای حزب جمع شوید و یک:نظرتان را در مورد مواضع آقای کروبی اعلام کنید. دو :نظرتان را در مورد مسائل بعد از انتخابات بر اساس دو محور یعنی قانون اساسی و مواضع رهبری اعلام کنید. بنده قول می دهم بیایم کنار شما و اگر دیدم مواضع شما منطبق بر قانون اساسی و دیدگاه رهبری است بنده،آقای زارعی دوستان دیگر تلاش می کنیم دفترحزب اعتماد ملی باز باشد. وقتی شما از آقای کروبی حمایت می کنید معلوم است که قانون اجازه نمی دهد. چون این تجمعی است که مورد تأیید رسانه های بیگانه است.


رادیو گفت و گو: 15 دقیقه است از وقت مناظره ما به اتمام رسیده.

نصیرپور:هفتاد و پنجی است ما اعتراض داریم.

رادیو گفت و گو:بفرمایید.

نصیرپور:برای اینکه امشب بحث را خوب تمام کنیم، اشاره می کنم. کمیسیون ماده 10 احزاب ناظر بر فعالیت احزاب و ارکان هر حزب است،هر حزبی مسئولیت خود را دارد. حالا که آقای رسایی پیش شرط می گذارند از گشایش دفتر حزب تا ازاجرای این اصل قانون اساسی حمایت کنند و می گویند اول شما موضع اعلام کنید من پیشهاد می دهم آقای رسایی منزلشان اعضای شورای مرکزی را شام دعوت کنند تا ما جایی داشته باشیم برای جلسه ...

رادیو گفت و گو:آقای زارعی یک دقیقه هم شما صحبت کنید.

زارعی:من در خصوص اینکه بعد از انتخابات چرا به این اصل قانون اساسی بی توجهی شده و برای تجمعات فرصت داده نشد،نظر خودم را که شاهد قضایا بودم عرض می کنم. وقتی که ساعت نزدیک 11 شب روز انتخابات آقای موسوی می آید و اعلام می کند که من رئیس جمهور شدم و اگر اتفاق دیگری بیفتد نظام مسئول است و این حرف در شرایطی است که تا ساعت 1:30 شب در برخی شهرهای بزرگ مردم پای صندوق ها بودند. وقتی کار خلاف قانون انجام می دهند، خداوکیلی شورای نگهبان حق نداشت تمام آراء آقای موسوی راباطل کند؟ اعلام کند که موقع رأی گیری در حین رأی دادن، ایشان اعلام تبلیغات کرده. آقایان با قانون شکنی درخواست دارند که مطابق قانون عمل شود. این نوع مواضع مقدمه ای شد برای مسایلی که بعداً در پیش بود و چنین ملاحظاتی بود در مراجع...


نصیرپور:میزان رأی اقای احمدی نژاد را ساعت 6:30دقیقه بعد از ظهر در سایتش زده بود یا خیر؟


زارعی:نخیر.

نصیرپور:خیلی تشکر.

زارعی:مردم مراجعه کنند ببینند. آقای فاتح 10 مصاحبه کرد در سایت کلمه و اعلام کرد که ...

نصیرپور:من راجع به حوزه انتخابیه خودم ،شهرستان سراب به همه دوستان جریان اصلاحات و سایرین که پرسیدند ،گفتم من بدون ترید نتیجه انتخابات را در شهرستان سراب کامل و صد درصد تأیید می کنم و هیچ تقلبی در حوزه من اتفاق نیفتاده .

زارعی:آقای نصیرپور، دوستان دیگر ...

نصیرپور:شما موضع من را خواستید.

رادیو گفت و گو: ما برنامه های دیگر هم داریم ولی اگر شما بخواهید ما برنامه های بعد را تغییر می دهیم تا شما ادامه دهید.اما در روزهای بعد هم می توانیم این بحث را ادامه دهیم.

زارعی:کلید را بگذارید بروید .

رادیو گفت و گو: چهره های شاخص دیگری هم از دو جناح سیاسی میهمان برنامه ما بودند که به علت طولانی شدن بحث فرصت حضوراین عزیزان میسر نشد. همین جا از دوستانی که شنونده برنامه ما بودند طی برنامه ها ی مختلف با ما ارتباط داشتند تشکر می کنیم . از این سه بزرگوار هم تشکر می کنیم. شبهای دیگر هم در خدمت این عزیزان خواهیم بود . خدا نگهدار...

منبع ما : http://www.bornanews.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/11/21 و ساعت 8:18 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا