گروه خبری روز - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کوتاهى در کار را پشیمانى بار است و دور اندیشى را سلامت در کنار . [نهج البلاغه]
امروز: جمعه 103 آذر 9
برنا:انتقاد به حضور جاسبی در سالن غذاخوری مجلس
 
برنا- کوچک زاده، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس در تذکری آیین نامه ای، با اشاره به اعلام سه باره حضور جاسبی در سالن غذاخوری از بلندگوهای مجلس، تصریح کرد: این توهین به نمایندگان مجلس است و اجازه ندهید اگر مسؤولینی از دانشگاه آزاد می خواهند در مجلس حاضر شوند، بدین شکل با نمایندگان ملاقات کنند.
 
 
 
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 9:19 عصر | نظرات دیگران()
با رایزنی‏های مجلس و دولت قوت گرفت:
احتمال تصویب درآمد 35هزار‏میلیاردی برای هدفمند‏کردن یارانه‏ها

گروه اقتصادی: بعد از تاکیدات رهبر انقلاب مبنی بر همکاری و همدلی قوا برای اجرای طرح تحول بود که تلاش ها برای تقریب بیشتر نقطه نظرات مجلس و دولت آغاز شد و کارگروه مشترک مجلس و دولت به نمایندگی از دو قوه این وظیفه را بر عهده گرفت.

به گزارش رجانیوز اکنون و با توجه به پیشنهادهای مختلف نمایندگان و اعضای دولت چه در قالب کارگروه و چه خارج از آن، گزینه 35 هزار میلیاردی به عنوان محتمل ترین گزینه مورد توجه است و طبیعتا کارگروه مجلس و دولت می بایست دراین خصوص تصمیمات اولیه را برای تصویب نهایی در مجلس اتخاذ کند.

میرتاج‌الدینی معاون پارلمانی رئیس جمهور، عزیزی معاون نظارت راهبردی رئیس جمهور، حسینی وزیر اقتصاد و دارایی و فرزین سخنگوی کارگروه تحول اقتصادی به نمایندگی از دولت در این کمیته حضور دارند. رضا عبداللهی رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، محمدرضا باهنر نائب رییس مجلس، غلامرضا مصباحی مقدم رییس کمیسیون طرح تحول و احمد توکلی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس نیز به نمایندگی از نمایندگان ملت برای عضویت در کمیته مشترک مذکور انتخاب شده‌اند.

به موازات تشکیل این کمیته، جمعی از نمایندگان مجلس نیز طرحی دوفوریتی را با بیش از 120 امضا آماده کرده اند. این طرح اصلاح قانون بودجه و افزایش درآمدهای دولت برای اجرای هدفمند کردن یارانه ها را مدنظر دارد. حمید رسایی در این خصوص معتقد است:«این تصمیم با امضای 15 نفر از نمایندگان قابل اجرا بود ولی امضای بیش از 120 نفر، قاطعیت مجلس را برای همکاری با دولت نشان داد.»

اما صبح امروز و در حالی که پیشتر هم برخی نمایندگان از پیشنهادهای 30 هزار میلیارد و 35 هزار میلیارد تومانی سخن به میان آورده بودند، محمد رضا میرتاج الدینی از آخرین پیشنهادات و اتفاق نظرهای دولتخبر داد.

معاون پارلمانی رئیس جمهور اظهار داشت: پیشنهاد دولت برای هدفمند کردن یارانه­ها 35 میلیارد تومان است که صحبت‌ها و رایزنی‌ها ادامه دارد و تعدادی از نمایندگان مجلس نیز آن را امضا کرده‌اند.

میرتاج الدینی در حاشیه شصت و هشتمین جلسه استانی هیئت دولت در استان آذربایجان غربی گفت: پیشنهاد دولت 35 میلیارد تومان است که آخرین پیشنهاد بوده البته صحبت‌ها و رایزنی‌ها را ادامه می‌دهیم و این به مفهوم عقب‌نشینی نیست بلکه یک توافق است و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز آن را امضا کرده‌اند که امیدواریم رأی بیاورد.

با توجه به اهمیت و حساسیت طرح هدفمند کردن یارانه ها به نظر می رسد اتفاق نظر دولت و مجلس بر مبلغ درآمدهای طرح هدفمند کردن یا حداقل همدلی دوقوه در اجرای طرح در موفقیت یا عدم موفقیت آن سهم عمده ای داشته باشد. شاید از همین روست که رهبر انقلاب بر همکاری بیشتر مجلس و دولت تاکید کردند.

ایشان در جمع مسئولان نظام فرمودند:«دوستان عزیز! برادران و خواهران عزیز که در سه قوه تشریف دارید! مراقب باشید وحدت حرکت، یکپارچگى در حرکت و در تصمیمهاى بزرگ، حفظ شود؛ اختلافات به اختلافات در کار اساسى نینجامد.»

رهبر انقلاب همچنین افزودند:«همکارى کنید، کمک کنید و براى آن کسى که در وسط میدان اجراء قرار دارد، تسهیلات فراهم کنید. البته مصالح را در نظر بگیرید، لیکن کمک کنید که کار اجرائى بخوبى انجام بگیرد و پیش برود.»

 

منبع ما :  http://www.rajanews.com/detail.asp?id=47676


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 9:18 عصر | نظرات دیگران()
دست ودلبازیهای میلیونی موسوی در عید نوروز
 
دید و بازدیدهای سیاسی میرحسین در ایام نوروز با دست و دلبازی های ویژه ای همراه بود.
به گزارش پرچم :شنیده های موثق حاکی است که میرحسین موسوی در ایام نوروز به دید و بازدیدهای خاصی پرداخت. وی روز اول فروردین به منزل آقای هاشمی رفسنجانی رفت و در جمع افراد حاضر ابراز ارادت ویژه ای به رئیس مجمع تشخیص تحویل داد.
موسوی در روزهای بعد به دیدار متهمان آزاد شده حوادث بعد از انتخابات و برخی دانشجویان بازداشت شده که اخیرا آزاد شده اند و همچنین به دیدار خانواده زندانیانی که هنوز در زندان هستند رفته و ضمن توجیه اقدامات خود که منجر به بروز خسارات مالی و جانی به مردم شده، انتقاداتی را
یک طرفه بر علیه نظام عنوان کرد و به گفته برخی خانواده هایی که مورد عنایت نوروزی جناب میرحسین قرار گرفته اند وی در این دیدارها عیدی های چندین میلیون تومانی هدیه داده است. ناگفته نماند دیدارهای موسوی با خانواده های زندانیان و افراد آسیب دیده در حوادث بعد از انتخابات بسیار حساب شده بوده زیرا جناب میرحسین حاضر نشد به دیدار از خانواده کشته شدگان مصلحتی مانند سعیده پورآقایی که موسوی حتی در مجلس ختم وی شرکت کرده بود و یا عناصر حزب اللهی که بروز حوادث ناگوار پس از انتخابات را به خاطر عدم پایبندی موسوی به قانون می دانستند و معترض وی بودند برود
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 9:17 عصر | نظرات دیگران()

افاضات جدید و انتظارات شاهزاده فراری از جنبش سبز!

 

روزنامه رسالت نوشت:
شاهزاده ناکام خواستار همکاری بیشتر جنبش سبز برای تغییر نظام جمهوری اسلامی شد!

رضا ربع پهلوی که هفته گذشته خود را جزء مالکین اولیه جنبش سبز معرفی کرده بود در جدیدترین افاضات خود در مصاحبه با یک سایت خبری فرانسوی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه نهایت همکاری ایده آل میرحسین موسوی با شما چیست، گفت: به نظر من موسوی و مجموعه جنبش سبز می توانند یاری رسان من باشند تا بتوانیم نظام دیگری را جایگزین جمهوری اسلامی کنیم.

شاهزاده در حسرت تاج و تخت در پاسخ به سوالی درباره نظرش نسبت به فرقه ضاله بهائیت گفت: بهائیت مورد تائید کامل من است و نباید محدودیت هایی برای آنها ایجاد شود!

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdchzmnzw23nvkd.tft2.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:44 صبح | نظرات دیگران()

دیدار خانواده کامرانی با رهبر معظم انقلاب

 

خانواده ی مرحوم کامرانی پیش از آغاز سال نو با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
 
به گزارش سرویس سیاسی جهان، اخبار رسیده حاکی از آن است که خانواده ی مرحوم کامرانی - یکی از قربانیان واقعه ی کهریزک - در روزهای پایانی سال 88 با رهبر معظم انقلاب دیدار داشته اند.

برخی از خانواده های قربانیان این واقعه ی دردناک، پیش از این اظهار داشته بودند که در امر پیگیری  مسائل مربوط به کهریزک، آیت الله خامنه ای از همه ی مسؤولان قاطعانه تر برخورد کرده اند.

در حالی که دادگاه های مربوط به واقعه کهریزک، در حال برگزاری است، به نظر می رسد  از طرفی نقش مسببین اصلی این حادثه ی غمبار که با راه اندازی فتنه، باعث ریختن خونهایی از هر دو طرف وارد در این ماجرا شدند، غیر قابل چشمپوشی است و از سویی دیگر نقش مسؤولانی که نسبت به فرمان تعطیلی فوری بازداشتگاه کهریزک که بوسیله مقام معظم رهبری صادر شد، اهمال نمودند نیز غیر قابل انکار می نماید.     
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:43 صبح | نظرات دیگران()

یک‌بار ایشان را در حال خواب ندیدم

 

سرلشکر غلامعلی رشید درباره شهید صیاد شیرازی می گوید:من نزدیک پنج سال از نزدیک در یک قرارگاه با ایشان زندگی کردم. در زمان جنگ در قرارگاه مرکزی کربلا یا در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء با هم بودیم و حقیقتاً یک‌بار ایشان را در حال خواب ندیدم. اینکه کجا و یا کی می‌خوابید؟ واقعاً در حیرتم!

*در آمد:
تفکر بسیجی، اعتقاد عمیق به ولایت و میل به خدمت صادقانه و مخلصانه در تمام مراحل زندگی شهید صیاد شیرازی موج می‌زند. او جز رضای حق و ادای تکلیف در پی چیزی نبود و تمام حیات پر بارش حاکی از این اشتیاق است. در این گفت‌و‌گو ، نشریه شاهد یاران ،بیش از هر چیز، بر ویژگی‌های منحصر به فرد و بر‌جسته او تکیه کرده است.

*ابتدا مختصری از سابقه و نحوه آشنایی خود با سپهبد صیاد شیرازی توضیح دهید.

*غلامعلی رشید: در مورد سابقه آشنائیم با شهید بزرگوار سپهبد علی صیاد شیرازی باید عرض کنم بار اول در ماه چهارم جنگ بود که با ایشان در دزفول آشنا شدم. البته من نام ایشان را که آوازه بلندی هم در نیروهای مسلح داشت شنیده بودم و می‌دانستم که او یک افسر شجاع و پرتحرک و متدین است که از طریق ارتش جمهوری اسلامی ایران در مناطق کردستان علیه ضدانقلاب و مزدوران استکبار جهانی در کنار برادران سپاهی و بسیجی می‌جنگد. بهرحال ماه چهارم جنگ بود که او را در دزفول درحالی که با لباس شخصی بود، دیدم و با ایشان آشنا شدم. آن زمان هم درست ایامی بود که شهید صیاد شیرازی به دلیل تفکرات بسیجی‌وار خود و حمایت قاطعانه‌اش از منویات حضرت امام(ره)، مغضوب بنی‌صدر و ضد انقلاب و لیبرال‌ها شده و از ارتش اخراج شده و متواضعانه آمده بود در کنار برادران سپاه تلاش می‌کرد و آموزش‌هایی چون نقشه‌خوانی را که در ارتش فرا گرفته بود در اختیار برادران سپاهی قرار می‌داد.
همین کار را هم کرد و علاوه بر کلاس‌های آموزشی که‌ در تهران منعقد ساخت، برای برخی از برادران سپاه هم در شهرهای جنگی، منجمله دزفول برگزار کرد در یکی از این جلسات در اتاقی که بنده هم بودم وارد شد و وقتی نقشه‌های عملیات را دید که چگونه خطوط پیشروی دشمن و خط دفاعی خود را پیاده کرده‌ام، احساس کرد که اطلاعاتم در این زمینه کافی است و نیازی به آموزش ندارم.

*این ارتباط باز هم ادامه داشت؟

*غلامعلی رشید: بله، بار دوم که باز خیلی طول نکشید در مهرماه سال 1360 بود که امام راحل(ره) ایشان را به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب کردند، آن زمان ما در اهواز بودیم که بدیدنمان آمدند، همان‌جایی که معروف به گلف بود و ما نام آن‌را به پایگاه منتظران شهادت تغییر داده بودیم، وقتی ایشان به آنجا آمدند با فرماندهان سپاه مانند سردار محسن رضائی، سردار صفوی، شهید باقری، دریابان شمخانی و سایر عزیزان سپاهی که در آرزوی وحدت و یکپارچگی با ارتش بودند، دست دوستی، برادری، اتحاد و انسجام دادند و از همان‌جا بود که کار مشترک عملیات ارتش و سپاه شکل گرفت. ایشان که به اوامر امام راحل (ره) توجه خاصی داشت و دائماَ می‌گفت: "امام فرمودند همه باید یکی شویم، ید واحده شویم ". و همین شیوه را تا آخر عمر با برادران سپاهی ادامه داد و همواره پرهیز می‌کرد از اینکه با ارتش یا سپاه به تنهایی کار کند. اعتقاد عجیبی به انسجام داشت. روی همین اصل با همدیگر می‌نشستیم و طرح‌های عملیاتی را علیه دشمن طرح‌ریزی می‌کردیم به‌گونه‌ای که مردم خوب ما متوجه تفکر انحرافی بنی‌صدر و لیبرال‌ها ¬شدند و اینکه چگونه بنی‌صدر و یارانش برای بسیجی‌ها و نیروهای مردمی مانع تراشی می‌کردند .
از سوی دیگر، ما وحدت بین ارتش و سپاه راهم به نمایش می‌گذاشتیم. در سال اول جنگ، بنی‌صدر ادعا کرد که جنگ را علم و تخصص حل می‌کند، ما باید زمین بدهیم و زمان بگیریم! می‌گفت ما باید به شیوه اشکانیان بجنگیم! تمام این شعارها را داد، ولی نتوانست هیچ کاری صورت بدهد و موفق نشد حتی یک عملیات برجسته و گسترده علیه عراقی‌ها به اجرا درآورد. از سوئی فرمانده کل قوا هم بود. در چنین شرایطی بود که امام(ره) یک فرمانده 35 الی 36 ساله جوان را به‌نام "علی صیاد شیرازی " در رأس نیروی زمینی ارتش منصوب کردند و فرمانده جوان دیگری به‌نام "محسن رضائی " را که 27 یا 28 سال بیشتر سن نداشت، در رأس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قراردادند و این دقیقاً همان روشی بود که رسول اکرم(ص) در صدر اسلام در جنگ‌ها عمل کردند امام به لیاقت کاردانی، ایمان، انگیزه و تدین افراد کار داشتند نه به سن و سال آنها. انتخاب‌های حضرت امام(ره) در این سال‌ها شبیه انتخابی بود که رسول اکرم(ص) در مورد اسامه بن زید به کار بردند و او را برای فرماندهی جنگ برگزیدند.

*از عملیات بیت‌المقدس و نقش شهید صیاد برایمان گویید.

*غلامعلی رشید: شهید صیاد در بیت‌المقدس فرماندهی نیروی زمینی ارتش و همچنین فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا از سوی ارتش را عهده‌دار بود. و از سوی سپاه هم سردار رضایی فرماندهی این قرارگاه را به عهده داشت. شهید صیاد با تدبیر بلندی که داشت اصرار می‌کرد عملیات آزادسازی هرچه سریع‌تر صورت بگیرد و دلیل ایشان هم این بود که دشمن بعد از عملیات فتح‌المبین دریافته است که اولین نقطه‌ای که رزمندگان اسلام در حمله بعدی در منطقه جنوب به سراغ آن خواهند آمد، همین منطقه بیت‌المقدس در غرب کارون و جنوب غربی اهواز است. لذا به همراه سردار رضایی تأکید داشت که نباید زمان را از دست داد و همین کار هم صورت گرفت.در مرحله اول عملیات به خوبی پیش رفت. تا اینکه ما بعد از تکمیل دو مرحله اول به مدت 10 روز پشت دروازه‌های خرمشهر تأمل کردیم، چون ورود به خرمشهر نقطه اوج و بحرانی عملیات بود و لذا به دنبال راهکاری بودیم که عملیات ورود با شکست مواجه نشود. بیم از این داشتیم که قبل از حمله ما، دشمن شهر را تخلیه کند. لذا در روز اول خرداد جلسه‌ای را تشکیل دادیم و شهید صیاد در حضور همه فرماندهان حاضر به ارائه آخرین راهکارها پرداخت که توضیح مفصل آن ا زحوصله این بحث خارج است. انصافاً راه متقنی بود. البته پیچیده هم بود، به‌طوری که سئوالات متعددی مطرح شد و شهید صیاد هم جواب داد. بدین‌گونه مرحله سوم عملیات آغاز و به فتح خرمشهر منتهی شد. می‌توانیم بگوییم فتح خرمشهر، یادگار تدبیر عالی شهید صیاد شیرازی بود.
یکی از قطعه‌های حماسی شهید، حضور داوطلبانه وی در عملیات مرصاد بود. از خاطرات شرکت وی در این عملیات بگوئید.
همچنان‌که می‌دانید صیاد شیرازی از نیمه سال 65 به بعد فرمانده نیروی زمینی ارتش نبود و تنها نماینده حضرت امام(ره) در شورای‌عالی دفاع بودند که در سال 67 که ستاد کل قوا تشکیل شد، تنظیمات سابق نیز از بین رفت و جلسات شورای‌عالی دفاع هم در ستاد کل تشکیل می¬شد و شهید صیاد هم مسئولیتی در آن نداشت، اما وقتی که خبر حمله منافقین به کرند غرب و اسلام آباد را شنید، شاهد بودیم که بی‌هیچ توقعی و بدون اینکه منتظر دستوری بماند، به سمت کرمانشاه حرکت کرد و طرح‌ریزی آتش توسط هلی¬کوپتر تک (کبری) و هجومی (214) و شنوی را به عهده گرفت و هوانیروز را به حالت آماده باش درآورد. بعد از نماز صبح بود که به پادگان هوانیروز کرمانشاه رفت و هلی¬کوپترها را در روشنایی سپیده به پرواز درآورد و خودش سوار هلی¬کوپتر شد و بالای تپه چارزبر به پرواز درآمد و اجرای آتش علیه منافقین را هدایت ¬کرد. با توجه به تسلط و آشنایی که به منطقه داشت تلاش می‌کرد تا نیرویی از سپاه و ارتش را با هلی¬برد در ارتفاعات کرند موسوم به (بی¬وی¬نیچ) پیاده کند تا هنگام حمله منافقین، آنها را در محاصره بیندازد و همین کار را هم کرد و بسیار هم موفقیت‌آمیز عمل کرد و ضربه سنگینی به این گروهک وارد ساخت.

*رابطه شهید صیاد شیرازی با امام چگونه بود؟

*غلامعلی رشید: مهم‌ترین عملکرد شهید در اجرای اوامر امام(ره) را می‌توانیم در تلاش وی بر وحدت بخشی بین نیروهای سپاه و ارتش و بسیج بدانیم. یادم می‌آید در جلسه‌ای که فرماندهان عملیات از سپاه و ارتش حضور داشتند و در محضر امام(ره) بودیم، حضرت امام خمینی(ره) دست‌های سردار رضایی و سپهبد صیاد شیرازی را در دست هم گذاشته و تأکید کرد که با وحدت عمل کنید. این کار امام، احساسات حاضران را بسیار برانگیخت و شهید صیاد تا آخر عمر به دنبال این هدف بود و سعی می‌کرد چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ پشتیبانی، ارتش و سپاه را به یک میزان حمایت کند و موفقیت در این زمینه نیز مرهون تلاش ایشان بود.

*در دوران جنگ چه ویژگی‌‌هایی برجسته‌ای را در ایشان سراغ دارید؟

*غلامعلی رشید: همین‌قدر بگویم که شهید صیاد شیرازی یک انسان عادی نبود و حقیقتاً یک جنبه‌های برجسته و بارز شخصیتی داشت که او را از دیگران متمایز می‌کرد. از لحاظ شجاعت کم نظیر بود و شجاعت بالایی در وجودش موج می‌زد. بسیاری از سرداران و رزمندگان در جنگ ایشان را دعوت می‌کردند که در عقبه بماند و از رفتن به صحنه‌های بحرانی که همه نوع گلوله از سوی دشمن شلیک می‌شد، خودداری کند، اما این شهید عزیز هرگز قبول نمی‌کرد و با شجاعت تمام دوشادوش رزمندگان می‌جنگید. مثلاً در کنار پل سابله که همه رزمندگان سپاهی و بسیجی و ارتشی جنگ شدیدی با دشمن داشتند، صبح روز هفتم بود که شهید صیاد شیرازی حضور پیدا کرد، آن‌ هم درست در جایی که تیر مستقیم تفنگ، حتی تانک و همه نوع گلوله در اطراف آن شلیک می‌شد. بارها این حادثه تکرار ¬شد و این از شجاعت بسیار بالای ایشان بود و یا در کنار شرق دجله در عملیات بدر که حضور یافت و داستان مفصلی دارد، باز یک تحرک و شجاعت فوق‌العاده‌ای داشت که اگر فیلمش را ببینید متحیر می‌مانید که او تا چه حد شجاع بود. حتی قبل از شهادت که تقریباً 55 سال سن داشت باز آن‌چنان تحرک و فعالیت داشتند گوئی که یک جوان 25 ساله است. یا مثلاً زمانی که در سمت معاون بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح بود از اذان صبح تا انتهای شب کار می‌کرد و یا 50 تا 100 نفر را به مناطق جنگی و یا مناطقی که ارتش و سپاه هستند می‌برد. هیچ‌گاه ندیدیم خسته شود به قول یکی از برادرها، صیاد شیرازی "خستگی را خسته می‌کرد " از بس که تحرک و شادابی داشت. برای خدمت سر از پا نمی‌شناخت. من نزدیک پنج سال از نزدیک در یک قرارگاه با ایشان زندگی کردم. در زمان جنگ در قرارگاه مرکزی کربلا یا در قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء با هم بودیم و حقیقتاً یک‌بار ایشان را در حال خواب ندیدم. اینکه کجا و یا کی می‌خوابید؟ واقعاً در حیرتم!
همیشه فانوسقه بسته، با لباس مرتب و منظم، مثل یک نظامی کامل آماده بود. حتی یک بار ایشان را ندیدم که مثلاً جوراب پایش نباشد و در اطراف قرارگاه باشد. یک انسان قبراق، سرحال، شاداب، خستگی ناپذیر، کلت به کمر بسته، با کلاه و قطب‌نما و سایر تجهیزات نظامی که بایستی به همراه داشته باشد و این وضع را چه در قرارگاه و چه در خط مقدم حفظ می‌کرد. خلاصه مجموعه اینها نشان می‌داد که او استراحت بسیار مختصری نداشت که آن را هم ما ندیدیم. از نظر انضباط بی‌نهایت منضبط بود و شایستگی یک فرمانده مقتدر و منضبط و مدبر و مدیر را که بایستی لشکر و تیپ و عده و بالاتر از اینها را اداره کند، داشت. همیشه با وضو و اهل نماز شب، معتقد به نماز اول وقت و خلاصه سرشار از معنویت و فضیلت بود. همیشه قبل از هر جلسه¬ای 2 رکعت نماز می‌خواند و بعد از آنکه جلسه را اداره می‌کرد، زیارت عاشورا و ادعیه مختلف را به کرات می‌خواند. هر فرصتی هم که پیش می‌آمد به مکان‌های زیارتی می‌رفت تا صبح در حرم می‌ماند و زیارت می‌کرد.

*درباره نقش ایشان در ایجاد وحدت بین ارتش و سپاه توضیح دهید.

*غلامعلی رشید: سپهبد شهید صیاد شیرازی در حقیقت نقشی تاریخی در وحدت بین ارتش و سپاه ایفا کرد که فراموش نشدنی است. برای اینکه بهتر بتوانم این سؤال شما را پاسخ بدهم، اشاره‌ای به شرایط آن روزها می‌کنم. ببینید، شهید صیاد در شرایطی این نقش را به عهده گرفت که دشمن متجاوز بعثی عراق با آن همه لشکر و تیپ و با حمایت کشورهای منطقه و استکبار جهانی، آمریکا به میهن اسلامی ما حمله و بخش‌های زیادی از استان‌های مرزی ما را اشغال کرده و شهرهای متعددی را هم به تصرف درآورده بود. در یک چنین شرایطی، حضرت امام(ره) فردی مانند بنی‌صدر را که رئیس جمهور این مملکت بود و هشت ماه قبل از جنگ، او را به فرماندهی کل قوا منصوب کرده بودند، به خاطر اینکه اوضاع نابسامان امنیتی کشور را سروسامان دهد، عزل کردند. بنی‌صدر حدود ده یا یازده ماه در رأس جنگ بود اما همان‌گونه که قبلاً عرض کردم حتی نتوانست یک عملیات موفق انجام دهد و آن‌هم به‌خاطر این بود که بنی‌صدر صداقت نداشت و مانع حضور سپاه و بسیج و نیروهای مردمی می شد و با چهره‌های خوب و حزب‌اللهی ارتش هم میانه خوبی نداشت. سپهبد شهید علی صیاد شیرازی در چنین شرایطی از برجسته‌ترین چهره‌های حزب‌اللهی ارتش بود که بنی‌صدر او را از ارتش اخراج کرد و این بزرگ‌ترین علامتی است که ثابت می‌کند بنی‌صدر چه تفکری داشت و صیاد شیرازی و دوستانش چه نوع تفکری داشتند. به‌هرحال بعد از یک سال که بنی‌صدر به‌دلیل عدم کفایت سیاسی از سوی مجلس رد صلاحیت شد و امام(ره) او را از فرماندهی کل قوا عزل کردند و جبهه متحد ضد انقلاب متلاشی شد و بنی‌صدر فرار کرد، در چنین اوضاع و احوالی امام راحل(ره) فردی به‌نام سرهنگ صیاد شیرازی را به فرماندهی نیروی زمینی ارتش بر گزیدند و ما هرچه پیروزی می بینیم بعد از این ایام است و از لحاظ تاریخی، نظامی، سیاسی و حتی در هنر و ادبیات به‌دلیل حساس بودن شرایط موفق بوده‌ایم. ضمن اینکه خواست و تقاضای مردم این بود که دشمن را دفع کنیم و شکست بدهیم. شهید صیاد شیرازی با وحدت بین ارتش و سپاه همه را بسیج کرد و پیروزی و عزت را برای جبهه اسلام و مسلمین رقم زد. این به‌خاطر تفکر بسیجی گونه و اعتماد به نفس بالای او بود که توانست به موفقیت و پیروزی‌های متعددی در جنگ دست یابد.

*به نظر شما چرا منافقین دست به ترور ناجوانمردانه ایشان زدند و چه چیزی عاید آنان شد؟

*غلامعلی رشید: به اعتقاد من منافقین به بن‌بست رسیده‌اند نه اینکه حالا چنین وضعیتی داشته باشند، همیشه همین‌گونه بودند. در تمام این بیست سال انقلاب بارها دست به ترور و اقدامات کور زدند که اعلام موجودیت کنند. منافقین در ایدئولوژی، استراتژی، تاکتیک به بن‌بست رسیده‌اند و این اهداف شوم را هم در پس برده با همراهی مزدوران صدام و موساد اسرائیل پذیرفته‌اند. به نظر من در شهادت شهید صیاد شیرازی حتی صهیونیست‌ها هم منافقین را تشویق کردند که دست به چنین اقدامات کوری بزنند، اگرچه به رسوایی آنان ختم شد و با خون مطهر شهید صیاد شیرازی انقلاب بیمه شد.

*در پایان خاطره‌ای از رشادت‌های سپهبد علی صیاد شیرازی که در ذهن دارید بیان نمائید.

*غلامعلی رشید: خاطره‌ای از حضور حماسی وی در عملیات بدر برایتان بگویم که تا یک قدمی اسارت هم رفت. قضیه از این قرار بود که یک‌بار شهید صیاد به همراه سردار رحیم صفوی تا خطرناک‌ترین نقطه در شرق بصره نفوذ کردند، به طوری که در بین فرماندهان و رزمندگان این بیم به وجود آمد که مبادا به اسارت درآیند. هر کاری و خواهشی که می کردیم، عقب‌نشینی نمی‌کردند. تا اینکه بچه‌ها طرحی را به کار بستند و در یک عملیات غافلگیر کننده، ایشان را به همراه سردار صفوی بغل کردند و داخل قایق گذاشتند و به سرعت قایق را از ساحل دور کردند. 50 متر از ساحل دور شده بودند که دیدیم شهید صیادشیرازی با همه تجهیزات و ادواتی که با خود داشت، به داخل آب پرید و شناکنان به ساحل برگشت.

منبع: فارس

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcgzn9q7ak9zn4.rpra.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:42 صبح | نظرات دیگران()
پرونده‌ای که در سال 89 با جدیت پیگیری می‌شود
فاز جدید مبارزه با دلالیسم در فوتبال ایران در سال 89

سرویس ورزشی: «دلالی» در حوزه ورزش به ویژه رشته فوتبال یکی از مباحث جنجالی از سوی محافل خبری شناخته شد چرا که در این وادی نام کسانی به میان آمد که هیچ کسی تصور نمی‌کرد روزی نام این افراد به عنوان واسطه‌های اسمی از سوی مراجع قضایی و امنیتی اعلام شود و آنها به دلیل دخل و تصرف در قرارداد برخی بازیکنان مورد پیگرد قضایی قرار گیرند و سرانجام به دلیل رفتار غیر اصولی خود در محاکم قضایی به اتهام‌های مالی خود به قاضی پرونده پاسخ دهد.

به گزارش رجانیوز، ماجرا از اسفند ماه سال 87 استارت خورد جایی که تعدادی از مدیران اصولگرای فوتبال ایران به توصیه مسئولان بلند پایه کشور اقدام به تهیه لیستی از افراد شاغل در بازار نقل و انتقالات کردند که سالانه از کنار فعالیت‌های ناسالم خود میلیون‌ها تومان به راحتی به جیب می‌زنند و به اصطلاح بازیکنان و مربیان درجه دوم و سوم فوتبال ایران را سرکیسه می‌کنند. این عده از مدیران فوتبالی کشور که با آگاهی کامل پا در این مسیر گذاشته بودند در نخستین حرکت خود اسامی تعدادی از دلالان و واسطه‌های معروف فوتبال ایران را به مراجع امنیتی ارائه دادند تا آنها در بررسی‌های اولیه خود از طریق بازجویی از این افراد به دیگر افراد زیر مجموعه این جریان دسترسی پیدا کنند.

مراجع امنیتی در گام نخست تعداد زیادی از واسطه‌های سرشناس را بازداشت کرد و از آنها بازجویی‌های لازم را به عمل آورد تا مشخص شود زیر پوست فوتبال چه اتفاقاتی در حال وقوع است، با روشن شدن زوایایی پنهان این پرونده و اعترافات هولناک برخی دلال‌های فوتبال ایران این واقعیت مشخص شد که برخلاف تصور برخی مدیران فوتبال ایران فضایی پاک و سالم بر روابط برخی بازیکنان و مربیان فوتبال ایران حاکم نیست چرا که برخی مربیان که بعداً پای آنها نیز به محاکم امنیتی باز شد از طریق دلال‌های نامبرده اقدام به اخاذی از بازیکنان فوتبال می‌کردند تا علاوه بر مبلغ قراردادی که از باشگاه طرف قرارداد خود دریافت می‌کردند منبع درآمد دیگری هم داشته باشند.

با پیگیری قاطعانه مراجع امنیتی در بررسی این پرونده بسیاری از افرادی که بیم این را داشتند در صورتی که اقدام به افشاگری در این خصوص کنند متحمل فشاری مافیای فوتبال ایران قرار می‌گیرند این جرأت را پیدا کردند تا با حضور در مراجع قضایی در خصوص قسمتی از فعالیت‌های این افراد توضیحاتی را به مسئولان ارائه دهند تا شاید به واسطه این سخنان اتهام‌های این مافیا به وضوح قابل پیگرد باشد.

با طرح حقایق پنهان از سوی برخی بازیکنان فریب خورده، ماجرا وارد فاز جدیدی از پیگیری‌ها شد، مسئولان درگیر با این پرونده متوجه شدند واسطه‌ها و مربیان از طریق برخی روزنامه‌نگاران به یکدیگر متصل می‌شدند و برخی ارباب جراید نیز در این امر به پروسه دلالی در حوزه فوتبال کمک می‌کردند تا این پروسه به خوبی طی‌الطریق کند، با لو رفتن اسامی خبرنگاران مرتبط با سیستم دلالی از سوی دلال‌های دستگیر شده مراجع قضایی روزنامه‌نگاران خاطی را برای پاسخگویی به رفتار غیر حرفه‌ای خود به محاکم قضایی احضار کردند که این احضار با حقایقی جدید همراه بود. روزنامه‌نگاران سودجویی که در این ماجرا نقش آفرینی کرده بودند با مشاهده شرایط و فضا ترجیح دادند لب به اعتراف باز کنند و پرده از روابط پنهان خود با برخی دلال‌ها و مربیان بردارند.

این افراد با تشریح وظایف خود اعتراف کردند در بسیاری از مواقع زمانی که مربی بازیکن مورد نظر را به این افراد معرفی می‌کرده آنها با استفاده از ابزار تحت مدیریت خود زمینه تبلیغات کاذب را برای این بازیکن فراهم می‌کردند تا مربی مورد نظر با استناد به این مطالب از مدیریت باشگاه درخواست کند برای جذب بازیکن مورد نظر اقدام کند. این افراد که بر اثر فرصت طلبی موفق شده بودند تربیون‌های پرمخاطبی را در اختیار بگیرند بارها از موقعیت خود سوء استفاده کردند و در کمال ناباوری از یک بازیکن درجه سوم یا چهارم بازیکنی تمام حرفه‌ای ساختند تا از کنار این حرکت سودی میلیونی به جیب بزنند.

اما تمام داستان به اینجا ختم نمی‌شد چرا که با پیشروی تحقیقات این واقعیت آشکار شد که در این جریان برخی مدیران باشگاه‌های لیگ برتری نیز با این جریان مافیایی همراه شدند و با سوء استفاده از موقعیت خود در تلاش هستند از کرسی مدیرعاملی نهایت سودجویی را ببرند.

هر چند عده‌ای در برهه فعلی معتقدند این پرونده با دستگیری دلال‌های شاخص فوتبال مختومه شد و داستان مافیای فوتبال به سرانجام رسید اما اطلاعات مستند و موثق حکایت از این دارد که جنجالی‌ترین پرونده فوتبال ایران همچنان مفتوح است و مسئولان پیگیری به دنبال سرنخ‌های جدید هستند تا موج جدید دستگیری‌های خود در ارتباط با این پرونده را آغاز کنند.

برای اثبات این موضوع می‌توان به این نکته اشاره کرد که اگر این پرونده مختومه اعلام شده هرگز رئیس جمهور در گفت‌وگو رادیویی خود در رادیو ورزش اعلام نمی‌کرد برای پاکسازی فوتبال ایران باید همچنان تلاش کنیم و با آستین‌های بالا زده با مافیای دلالیسم برخورد کنیم چرا که هنوز این افراد در فوتبال ایران مشغول سودجویی هستند.
پس مطمئن باشید این پرونده هنوز مختومه نیست.

دلال‌های خبرنگار نما

«دلال‌های خبرنگار نما» این واژه‌ای بود که یکی از مسئولان قضایی درگیر با پرونده دلالی در فوتبال ایران برای برخی متهمان این پرونده به کار برد. در میان دستگیرشدگان در رابطه با پرونده دلالی چند چهره شناخته شده جامعه خبری وجود داشت که از مدت‌ها قبل با استفاده از ارتباطات ناسالم با واسطه‌های فوتبالی از طریق رسانه خود بازیکنان مدنظر را به خوبی پوشش می‌دادند تا بدین طریق خدمتی به مافیای دلالی کنند.
یک سردبیر و چهار خبرنگار در میان دستگیرشدگان حضور داشتند که هر یک از پرونده‌ای قطور برخوردار بودند، اعترافات تکان دهنده یکی از واسطه‌ها منجر به دستگیری (ن – الف) شد، وی که در مجموعه تحت مدیریت خود برای کلیه مدیران باشگاه‌های لیگ برتری و دسته اولی خط و نشان می‌کشید به محض دستگیری از سوی مراجع رسمی اتهامات وارد به خود را پذیرفت تا گمانه‌زنی‌ها در خصوص نوع فعالیت وی رنگ واقعیت به خود بگیرد. در کنار وی چهار خبرنگار دیگر نیز دستگیر شدند که منابع خبری اعلام کردند آنها نیز اتهامات وارده به خود مبنی بر همکاری با مافیای دلالیسم در فوتبال را پذیرفتند تا پرونده آنها با اطلاعات کامل راهی دادگاه شود.هر چند این افراد پس از چند هفته دستگیری با ارائه وثیقه سنگین از بازداست خارج شدند اما برخی منابع رسمی اعلام کردند این افراد از فعالیت مطبوعاتی محروم شدند هرچند که پس از گذشت مدتی برخی از «دلال‌های خبرنگارنما» دوباره وارد محیط‌های مطبوعاتی شدند.

دلالی در تیم ملی

روزی که مشخص شد «پیت بیوتر» پیش از این که همکاری خود را با«افشین قطبی» شروع کند در هلند مشغول فعالیت در بازار نقل و انتقالات بوده هیچ کس تصور نمی‌کرد روزی روی نیمکت تیم ملی هم فردی از این جماعت جلوس کند؛ حضور یک دلال فرنگی روی نیمکت تیم ملی تبعات بسیار زیادی به همراه داشت، هرچند مسئولان فدراسیون زیر بار این مسئله نرفتند و هربار که موضوع دلالی «پیت بیوتر» در رسانه‌های گروهی مطرح شد آنها اعلام کردند او دلال نیست اما مکاتبه خبرنگار شبکه ایران با فدراسیون فوتبال هلند نشان دهنده این واقعیت بود که مربی تیم ملی ایران پیش از سفر به ایران دلال بوده است!

حضور این فرد در کنار قطبی باعث شد بسیاری از منتقدان فوتبال ایران وجود روابط ناسالم در تیم ملی ایران را قطعی بدانند چرا که حرف و حدیث‌های بسیاری حول افشین قطبی و دستیاران وی وجود داشت که بیانگر این مسئله بود که سرمربی ایران تحت سلطه دلالان مدرن در فوتبال ایران قرار گرفته است.شائبه در خصوص رابطه سرمربی تیم ملی با برخی واسطه‌ها زمانی قوت گرفت که مدیرعامل سابق باشگاه پرسپولیس در گفت‌وگو با رسانه‌ها پرده از حقایق زمان مدیریتش در این باشگاه برداشت و سخنانی را در خصوص تلاش قطبی برای ورود دی‌کارمو و مارکو به باشگاه پرسپولیس بیان کرد. نکته جالب اینجا بود که مارکو هم مثل بیوتر در آن مقطع دستی بر آتش دلالی داشت.

مدیرانی که دلال شدند

لذت به جیب زدن سودهای کلان برای برخی مدیران لیگ برتری فوتبال ایران آن قدر شیرین بود که آنها حاضر شدند چوب حراج به حیثیت خود بزنند تا از کنار این جایگاه به پولی درشت دست پیدا کنند. زمانی که مراجع امنیتی برای مبارزه با پرونده مافیای دلالی در فوتبال ایران وارد عمل شدند مدیران ارشد درگیر در این پرونده به نام چند مدیر فعال در این ماجرا برخوردند، شاید به زودی نام برخی از این مدیرها را در روزنامه‌ها مطالعه کنید چرا که پرونده این افراد این روزها در حال بررسی‌های نهایی است.

ادعای سرمربی که دلالی ‌می‌کرد

اعترافات تکان دهنده یکی از واسطه‌های این پرونده باعث شد مسئولان پیگیری این پرونده به سراغ یکی از مربیان نام آشنای فوتبال ایران بروند و از وی برای ساعتی بازجویی کنند، این مربی که در ابتدا منکر تمام اتهام‌های وارده بود وقتی با اطلاعات واقعی که تنها خودش و واسطه نامی از آنها خبردار بود ناچار شد اتهامات وارده را بپذیرد اما در طول تمام این جلسه بارها متذکر شد در این میان هیچ پولی دریافت نکرده است در حالی که مسئولان مطلع در این پرونده اعلام کردند این مربی سودی میلیاردی به جیب زده است.

سوت‌هایی که بوی دلالی می‌دهند

دو سال پیش پرویز سیار مدعی شد برخی داوران رشوه می‌گیرند اما این ادعا با واکنش تندی از سوی مسئولان وقت ورزش ایران به ویژه مسئولان فدراسیون فوتبال رو‌به‌رو شد اما در بررسی پرونده اعترافات دلال‌های فوتبال این شائبه تا حدودی رنگ حقیقت به خود گرفت اما هیچ مدرکی دال بر اثبات این مدرک تاکنون فاش نشده است؛ اما گفته می‌شود برخی از واسطه‌ها با تطمیع مالی برخی داوران زمینه سودجویی از آنها را برای خود فراهم می‌آوردند؛ در بخشی از اعترافات دلال‌ها آمده بود با فشار رسانه‌ای و ابزار دیگر زمینه سودجویی از داوران را فراهم می‌کردیم.

قربانیان بی‌گناه

چندی پیش برخی بازیکنان شهرستانی فوتبال ایران با مراجعه به مسئولان درگیر با این پرونده اعلام کردند مورد سوءاستفاده تفکرات منفعت‌طلبانه این جماعت قرار گرفتند، این افراد با استفاده از عدم شناخت کافی این بازیکنان آنها را در شرایط دامن زدن به مسائل غیراخلاقی قرار می‌دادند و در برنامه‌ای کاملاً از پیش تعیین شده اقدام به تهیه فیلم و عکس از این بازیکنان می‌کردند تا در موقع لزوم از بازیکنان مورد نظر اخاذی کنند، مافیای دلالی زمانی که به بازیکن مورد نظر پیشنهاد انتقال به تیمی را می‌دادند وی را تهدید می‌کردند اگر به این خواسته آنها تن در ندهد فیلم و عکس آنها را منتشر خواهند کرد بر این اساس بازیکن مورد نظر در دام دلال‌ها گرفتار می‌شد.

 

 

منبع ما:  http://rajanews.com/detail.asp?id=47639


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:35 صبح | نظرات دیگران()
به دلیل عملکرد اشتباه هیات رئیسه فراکسیون اصولگریان، رسایی خبر داد:
تشکیل جلسه اضطراری فراکسیون اصولگرایان در پی درخواست اعضاء

برخی از نمایندگان عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس به دلیل عملکرد اشتباه اخیر این فراکسیون خواستار تشکیل جلسه اضطراری مجمع عمومی فراکسیون اصولگرایان شدند.

به گزارش خبرنگار رجانیوز، حمید رسایی نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس امروز (چهارشنبه) در حاشیه جلسه علنی در جمع خبرنگاران گفت: اتفاقات اخیر در فراکسیون اصولگرایان حکایت از، گسست و از هم پاشیدگی این فراکسیون دارد.

وی با اشاره به اقدامات برخی اعضای فراکسیون مبنی بر رویارویی مجلس و دولت و همچنین، عدم رای آوردن طرح دو فوریتی ارتقای کیفیت سطح خودروهای داخلی با توجه به نظر رهبر انقلاب به ذکر سایر اقدامات اختلاف برانگیز فراکسیون پرداخت و گفت: اقدام توهین آمیز سایت فراکسیون اصولگرایان به مقامات عالی رتبه نظام، صدور بیانیه های اختلاف آمیز در تعطیلات نوروزی علیرغم عدم اطلاع هیات رئیسه فراکسیون ازدیگر اقدامات صورت گرفته است.

وی افزود: با وجود این موارد بسیاری از اعضا، درخواست جلسه اضطراری مجمع عمومی فراکسیون را مطرح کرده اند.

رسایی در پایان خاطر نشان کرد: با تشکیل مجمع عمومی فراکسیون اصولگرایان که بیش از 200 عضو دارد باید اشکالات و نواقص فراکسیون ریشه یابی و حل شود.

 

منبع ما: http://rajanews.com/detail.asp?id=47620


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:33 صبح | نظرات دیگران()
کوچک زاده از خود دفاع کرد

نماینده تهران نسبت به تذکر نماینده‌ای که روز گذشته وی را هوچی‌گر خطاب کرده انتقاد کرد.

به گزارش ایرنا، مهدی کوچک زاده در جلسه علنی امروز (چهارشنبه) مجلس شورای اسلامی، در قالب تذکری آیین نامه‌ای گفت: اینجانب به جای دفاع از حق مسلم خود و پاسخگویی به حرف‌های نسنجیده و کینه توزانه‌ای که از تریبون مقدس مجلس شورای اسلامی علیه من زده شد، ترجیح می‌دهم برای ممانعت از سوء استفاده از بدخواهان از تذکر دیروز، مطالبی را به عرض همکاران و ملت شریف ایران برسانم.

وی افزود: برخی دوستان ابراز نگرانی می‌کردند که نام نبردن از مصادیق در تذکر روز گذشته اینجانب، خدای نخواسته ممکن است موجب ایراد اتهام به برخی همکاران در کمیسیون تلفیق شود. لذا قصد داشتم در شرایط و از طریق مناسبی غیر از این تریبون مقدس، مرتکبین روابط مخدوش و دون شان نمایندگی را با نام به ملت شریف معرفی کنم.
کوچک زاده اظهار داشت: خوشبختانه عکس العمل دیروز به تذکر خیرخواهانه من موجب شد که ضمیر، مرجع خود را بیاید و زحمت من کم شود.

وی ادامه داد: در خاتمه به رسانه‌ها و سایت‌هایی که مکررا و از جمله در موضوع تذکر دیروز ضمن ارتزاق از بیت المال مسلمین، با نام‌هایی بی مسمّا، منشا بی‌مهری هستند و تاریکی می‌تابانند و نام وارونه بر خود می‌گذارند، می‌گویم "فتنه‌گری‌ها، دروغ پردازی‌ها و تصویر پردازی‌های شما علیه بنده هرگز مرا از راه حقی که در راستای مبارزه با فساد و رانت خواری امثال شما در پیش گرفته‌ام بازنخواهد داشت بلکه ما را راسخ‌تر نیز خواهد کرد."

روز گذشته کوچک زاده در تذکری برخی از اعضای کمیسیون تلفیق را متهم به لابی‌گری با واردکنندگان خودرو بر سر تعیین تعرفه واردات خودرو در قانون بودجه 89 کل کشور متهم کرد.

بهمن اخوان، نماینده تفرش و عضو کمیسیون صنایع و معادن و کمیسیون تلفیق بودجه نیز در واکنش به این تذکر اتهام کوچک زاده را بی‌اساس دانست و وی را مردی شلوغ کار و هوچی‌گر معرفی کرد.

 

منبع ما:  http://rajanews.com/detail.asp?id=47651


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:32 صبح | نظرات دیگران()
نظر شهید آوینی در مورد مخملباف
مخملباف؛ مدافع لیبرالیسم جنسی

« خب حالا با اطمینان می توان گفت دور مخملباف به پایان رسیده است، دوری که به اعتقاد من هرگز آغاز نشد... از همان اول با کمال تاسف معلوم بود که مخملباف از آن تب های تند است که زود سرد خواهد شد، اما همان تندی و داغی مانع از آن بود که این برودت قریب الوقوع را باور کنند. اما امروز دیگر در وجود او، باید «ایمان بیارویم به آغاز فصل سرد.» «نوبت عاشقی» و «شبهای زاینده رود» از لحاظ ساختار سینمایی به اولین کارهای دانشجویان بی استعداد سینما شبیه هستند و بنابراین، اصلا نباید درباره آنها به عنوان فیلم سخن گفت.»

به گزارش رجانیوز، این یکی از فرازهای نظرات انتقادی شهید سید مرتضی آوینی درباره محسن مخملباف است که در سال 67 در لابلای نقدهای سینمایی او آمده است.

آوینی در یادداشت "مضمون عشق در جشنواره نهم" در جلد دوم آینه جادو، البته انتقاداتش به مخملباف را به سالها قبل باز می گرداند و می نویسد: « آنچه که باعث می‌شد تا ما علی‌رغم آگاهیمان از تحولات فکری و درونی او سکوت کنیم همان ملاحظاتی بود که امروز ما را وا داشته است تا با تفکر او به مقابله برخیزیم»

سید مرتضی آوینی که پنج دوره یادداشت هایش درباره فیلم های جشنواره های فیلم فجر در کتاب آینه جادو گرد آمده است، در مورد کارهای بسیاری از کارگردانان ایران نقدهای عالمانه نوشته است. اما در این میان محسن مخملباف که همواره به عنوان عنصری رادیکال در میان سینماگران پس از انقلاب شناخته می شد، کارش از نوشتن "مانیفست سینمای اسلامی" به جایی رسید که آرام آرام زاویه انحراف از معتقدات اولیه اش، در فیلمهایش روشن شد. این البته قضاوت کسانی بود که به ظاهر مسائل توجه می کردند و سید مرتضی درهمان سالهای اولیه او را نه تنها فیلمساز نمی دانست بلکه به انحرافات عمیق فکری وشدت گرفتن آن مکررا اشاره کرد.

وی در دو یادداشت از سه یادداشتی که به بهانه جشنواره نهم فجر در سال 1369 منتشر شده، تعریضهایی به محسن مخملباف دارد که خواندنیست.

"یادداشت های یک تماشاگر حرفه ای" عنوان مقاله ای بلند از سید مرتضی آوینی است که دربردارنده یادداشتهایی کوتاه درباره عمده فیلم های حاضر در جشنواره است. مخملباف که به عنوان نویسنده فیلم "فرماندار" نیز در این دوره از جشنواره حاضر شده است، مورد نقد سید مرتضی قرار می گیرد. آوینی با میان تیتر "وقتی یک خشکه مقدس فرماندار می شود!" به سراغ فیلم او می رود.

آوینی با اشاره به شخصیت وی می نویسد: "مسئله‌ی مخملباف از «دستفروش»به بعد، فقر و عدالت بوده است بی‌آنکه جواب را پیدا کند، و آدمی مثل او هرگز به جواب نخواهد رسید. شکاک است، اما این شک را مقدمه‌ی رسیدن به یقین و بعد هم قطعیت و قاطعیت قرار نمی‌دهد. فقط شک می‌کند و دیگران را به شک می‌اندازد و بعد هم رهایشان می‌کند، چرا که خودش هم به جواب نرسیده است."

او در ادامه می نویسد: "وقتی که به سینمای مخملباف می‌روی باید قبول کنی که یک ساعت و نیم از زندگی‌ات را در یک فضای آکنده از بدخلقی، عصبانیت، ظاهرگرایی، تردید، نیهیلیسم مزمنِ بدخیم، سیاه‌اندیشی، سرگردانی و عوامفریبی سر کنی. اشکال کار اینجاست که وقتی کسی به اینجا می‌رسد باز هم هیچ‌چیز مانع از آن نیست که امکانات سینما در اختیارش قرار بگیرد و فیلم بسازد، فیلم اکران عمومی پیدا کند و آدم‌های بسیاری فیلم را تماشا کنند و بیماری‌های فیلمساز به آن کسانی که آمادگی دارند سرایت کند و مگر نه اینکه آقای مخملباف خودشان بارها گفته بودند که فیلم، کارگردان را لو می‌دهد؟"

آوینی ضمن مقایسه فضای روشنفکرمآبانه "فرماندار" با "هامون" و اشاره به اینکه "این سردرگمی صفت ذاتی روشنفکربازی است"، معتقد است فرماندار سردرگم تر از هامون است.

اهانت مخملباف به شهید رجایی در سال 65

فیلم سینمایی "فرماندار" حاوی اهانت هایی به رئیس جمهور شهید رجایی است و این نکته را سید مرتضی با نقل یکی از دیالوگ های فیلم فرماندار مورد اشاره قرار می دهد که میگوید: "وقتی یک سیرابی فروش معاون فرمانداری می شود و یک کاسه بشقابی رئیس جمهور، معلوم است که کار به کجا می کشد." و سپس می نویسد: "مقصود از رئیس جمهور کاسه بشقابی، شهید رجایی است و آدم در می ماند که مگر قرار نبود داستان در زمان بنی صدر اتفاق بیفتد!"

مخملباف؛ مدافع لیبرالیسم جنسی

سید شهیدان اهل قلم و تفکر، معتقد است مخملباف هنوز در اصول اعتقاداتش دچار شک و تردید است: "کسی که بر سر عدالت مشکل دارد باید بداند که پای عقل او در مسئله‌ی جبر و اختیار می‌لنگد؛ بگذریم از آنکه اصلاً جای مباحثه و حل مسائل فلسفی در سینما نیست. کسی تا به قطعیت نرسیده است نباید فیلم بسازد و اگر هم فیلم می‌سازد تا طرح مسئله کند، باید داستانی را طراحی کند که در طول آن، در متن وقایع و ارتباط میان افراد، این مسئله وجود پیدا کند. از زبان قاضی فیلم «نوبت عاشقی» می‌شنویم که: «قضاوت به درد کسی می‌خورد که به نتایج عمل مجرم‌ فکر می‌کند نه به دلایلش.» و درست خود آقای مخملباف هم به همین درد مبتلاست."

آوینی که نمیدانست روزگاری کار محسن مخملباف به تولید فیلم «سکس و فلسفه» خواهد کشید، در ادامه این یادداشت او را مدافع لیبرالیسم جنسی معرفی می کند و می نویسد: "در جامعه‌ای که «جبر موقعیت و شرایط» بسیاری از جوانان کشور را وا داشت تا خود را برای آزادی فدا کنند، «جبر همان موقعیت و شرایط» بچه مسلمان دیگری را هم وا داشت تا خط بطلان بر هرچه داشت بکشد و در صف اصحاب هربرت مارکز و پوپر از لیبرالیسم جنسی دفاع کند! به راستی از «جبر محیط» چه کارها که برنمی‌آید!"

دور مخملباف به پایان رسیده است

در ادامه همین مقاله بلند، جایی که نوبت به نقد "نوبت عاشقی" و "شبهای زاینده رود" می رسد؛ مرتضی آوینی در همان آغاز، فاتحانه می نویسد "خب حالا با اطمینان می توان گفت دور مخملباف به پایان رسیده است، دوری که به اعتقاد من هرگز آغاز نشد." و بعد هم پیش بینی می کند که "او هیچگاه فیلمساز نخواهد شد."

مخملباف که در "نوبت عاشق" نویسنده و در "شبهای زاینده رود" کارگردان است، اینگونه مورد خطاب فیلسوف فقید سینمای ایران قرار می گیرد که: "آقای مخملباف! شما متعلق به قشری از جامعه‌ی ایران هستید که هرگز روشنفکر نخواهید شد. شما اگر بخواهید ادای روشنفکرها را در بیاورید فیلمی مثل «شب‌های زاینده‌رود» می‌سازید که یک فیلمفارسی است و هر پلان فیلم داد می‌زند که سازنده‌ی فیلم از روشنفکری و مراتب و لوازم آن بی‌خبر است و فقط راه‌گم کرده‌ای حیران است. فیلم روشنفکری، «پرده‌ی آخر» است با ساختی در کمال مهارت. فیلم روشنفکری، فیلم «نقش عشق» است. فیلم روشنفکری خودش داد می‌زند که فیلمسازش متعلق به بورژوازی اشراف‌منش علم‌زده و غرب‌زده‌ی ایرانی است. شما فیلمفارسی می‌سازید و از «دستفروش» به بعد، فقط شعار داده‌اید."

آوینی حتی پا را فراتر می گذارد و بنا به شناخت شخصی که از این کارگردان سینما دارد، او را تحقیر می کند: "آقای مخملباف هنوز در مرحله‌ی «شک» است و خلاف آنچه وانمود می‌شود هیچ‌چیز برای گفتن ندارد. فیلم ساختن برای او نوعی اظهار وجود است و هیچ غایت دیگری را در نظر ندارد. خانه‌تکانی هم نکرده است و فقط در شک خویش عمیق‌تر و عمیق‌تر شده است، اما باز هم حاضر به اعتراف به این حقیقت، لااقل در نزد خویش نیست. او باید روی به صداقت بیاورد تا نجات یابد."

وی در یک قضاوت کلی درباره شخصیتهای فیلم های مخملباف می نویسد: "انسان در فیلم‌های مخملباف موجودی بی‌هویت، سرگشته، کور و حیوان‌صفت است و میان پرسوناژهای او با زندگی واقعی هیچ نسبتی نیست. او همه چیز را برای دستیابی به مطامعی خاص، آن‌سان که خود می‌خواهد شکل می‌دهد، اما از آنجا که هنوز خود به قطعیت نرسیده است، فیلم‌هایش نیز تجسم شکاکیت بی‌انتهای او هستند."

در جشنواره نهم فقط دو فیلم مخملباف مفسده انگیز و منافی تعفف بودند!

سید مرتضی آوینی در مقاله دیگری که مربوط به دوره نهم جشنواره است اما به بررسی یک موضوع؛ یعنی عشق؛ در همه فیلمهای این دوره پرداخته است، ارزیابی وضعیت این دوره را از یک جمله شروع می کند: " در جشنواره امسال بجز دو فیلم محسن مخملباف، هیچ فیلم دیگری که مفسده انگیز و منافی تقدس و تعفف انسان باشد وجود نداشت."

آوینی در تحلیلی از آغاز روند ابتذال و استحاله در برخی فیلم های ایرانی، پیش قراول آن را افرادی ظاهرا منتسب به انقلاب و باطناً پیوسته با دشمن می داند و با اشاره صریح به مخملباف می نویسد: «پیش‌قراولان ایجاد آن فضای مغشوشی که امکان ازاله‌ی هویت از انقلاب را رفته‌رفته فراهم کند باید افرادی باشند ظاهراً منتسب به خود انقلاب و باطناً پیوسته با دشمن. محسن مخملباف یکی از بهترین کسانی بود که می‌توانست این وظیفه را بر عهده بگیرد؛ سیاه‌اندیشی و عصبیت او سال‌ها بود که خود را در فیلم‌هایش به ظهور رسانده و گرگ‌ها را در کمین او نشانده بود.یک تحلیل درست از جلوه‌های تحولات فکری او در فیلم‌هایش می‌توانست به‌خوبی نشان دهد که مخملباف خودش نیز به همان دور باطلی گرفتار آمده است که «بای‌سیکل‌ران» در آن رکاب می‌زد و به مقصد نمی‌رسید. دیگر پرسوناژهای او نیز به مقصد نرسیدند، نه دستفروش، نه حاجی و نه دیگران...»

آوینی به خودی ها تذکر می دهد و می نویسد: «آنچه که به آنان این جرأت را بخشیده یکی تفرقه‌ی حاکم در میان ماست و دیگر، وجود افرادی چون مخملباف که به حریم‌هایی که روزی به آن اعتقاد داشته‌اند وفادار نمانده‌اند... مخالفان سیاسی داخلی و خارجی، این کارگردان را به عنوان «یک فرد حزب‌اللهی که از عقاید خویش برگشته است» می‌شناسند و به همین دلیل در هنگام نمایش فیلم‌های او، درست در نقاطی که نیشی سیاسی به نظام می‌زند، تماشاگران جشنواره‌ای هم کف می‌زنند."

دستفروش؛ آینه نابخود مخملباف

سید مرتضی بارها به نمایان شدن انحراف مخملباف در فیلم «دستفروش» به نویسندگی و کارگردانی وی، اشاره می کند.

او بارها و بارها به انحراف مخملباف در فیلم "دستفروش" محصول 1365 اشاره می کند و در جای دیگری از همین یادداشت می نویسد: "از فیلم «دستفروش» به بعد، مخملباف فیلم را وسیله‌ی «شعار دادن» ساخت و به‌به و چه‌چه‌های جناح روشنفکران نیز اجازه نداد که او به حقیقتِ کاری که انجام می‌دهد واقف شود. این معروفیت و هیاهو، نوعی ورم بود که بالأخره می‌خوابید. جایی که ورم می‌کند، بادکنکی که باد می‌شود، ظاهراً چاق می‌شود و رشد می‌کند، غافل از آنکه در درون چیزی جز باد ندارد و بالأخره خواهد ترکید. از همان موقع همه‌ی ما نگران او بودیم، اما فضای آشفته‌ی ژورنالیسم و انتلکتوئلیسم اجازه نمی‌داد که واقعیت را درک کند"

او در این مقاله نیز این فیلم را آینه نابخود مخملباف می خواند و می نویسد: "آن "فیلم «دستفروش» ـ آینه‌ی نابه‌خود مخملباف ـ نشان می‌داد که دیگر میان او و تفکر دینی هیچ پیوندی نمانده است و هرچه هست به تلنگری فرو خواهد ریخت و آقای مخملباف نیز در پرتگاهی خواهد افتاد که بسیاری دیگر فرو غلطیده بودند. و البته در عمق این پرتگاه، آغوشی شیطانی هم باز است که بازماندگان از قافله‌ی حق را می‌بلعد. آنچه که باعث می‌شد تا ما علی‌رغم آگاهیمان از تحولات فکری و درونی او سکوت کنیم همان ملاحظاتی بود که امروز ما را وا داشته است تا با تفکر او به مقابله برخیزیم."

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47594


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/19 و ساعت 11:31 صبح | نظرات دیگران()
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا