است - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش برای کسی که بدان عمل می کند، مایه رشد است . [امام علی علیه السلام]
امروز: یکشنبه 103 آذر 11
رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با رجانیوز:
سخنان قطبی درباره حذف از جام‌جهانی مایه تاسف است / نباید اجازه دهیم از تربیون رسانه ملی سوءاستفاده شود

سرویس ورزشی - توجیه افشین قطبی در خصوص عدم راهیابی تیم ملی ایران به رقابت‌های جام‌جهانی و ارتباط دادن ناکامی فوتبال ایران در مسابقات مقدماتی جام‌جهانی به ویژه بازی ایران مقابل کره‌جنوبی به اتفاقات بعد از انتخابات در برنامه تلویزیونی"نود"، به سوژه‌ای جدید برای جوسازی رسانه‌های بیگانه تبدیل شد.

رسانه‌های بیگانه که پیش از این از سخنان "افشین قطبی" برای سیاه نمایی از فضای داخلی ایران بهره‌برداری بسیار کرده بودند؛ با شنیده سخنان جدید سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در برنامه تلویزیونی "نود" دوباره تصمیم‌گرفتند یک بار دیگر با مانور تبلیغاتی روی سخنان سرمربی تیم ملی فضای حاکم بر حوزه ورزش ایران را کاملا تاریک نشان دهند؛ با وقوع چنین حرکتی بسیاری از چهره‌های شناخته شده حوزه ورزش نبست به طرح چنین جملاتی از سوی قطبی به شدت موضع گرفتند و خواستار برخورد جدی مسوولان فدراسیون فوتبال با وی شدند.

رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی با انتقاد صریح از سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در خصوص جملات وی که در برنامه تلویزیونی" نود" مطرح شد، در گفت‌وگو با خبرنگار رجانیوز گفت:« متاسفانه آقای قطبی به دلیل عدم شناخت کافی از فضای سیاسی کشور قضاوت صحیحی در خصوص اتفاقات جاری در کشور ندارد؛ چون اگر این طور بود هرگز حاضر نمی‌شد برای توجیه ناکامی خود چنین کلماتی را به زبان بیاورد. بنده به صراحت اعلام می‌کنم ایشان به دلیل این که نتوانستند از لحاظ فنی تیم ملی ایران را در این بازی‌ها به موفقیت برسانند حالا این مسائل را مطرح می‌کند تا گناه خود را سبک تر کند، عدم توانایی فنی وی در امر مربیگری باعث شده وی هر سخن و جمله‌ غیر واقعی و بی‌پایه و اساسی را به زبان بیاورد تا شاید به این شکل از تیرس منتقدان متواری شود.»

سید جلال یحیی‌زاده نماینده مردم تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی، در ادامه افزود:«سخنان سرمربی تیم ملی مرا به یاد مصاحبه وی با بنگاه شایعه‌پراکنی بی‌بی‌سی فارسی انداخت، ایشان به رغم این که مدعی است مبتکر به کارگیری ادبیات محترمانه در فوتبال ایران است به هیچ وجه خود از ادبیات محترمانه استفاده نمی‌کند؛ چرا که خوب می‌داند مردم ایران چقدر از جنس جملات وی عصبانی هستند اما بازهم از این نوع ادبیات استفاده کرد تا نشان دهد هیچ تغییری در رفتار خود صورت نداده است، هنوز فراموش نکردیم که ایشان به محض خروج از ایران به بنگاه خبری و شایعه‌ساز بی‌بی‌سی گفت در ایران امنیت لازم وجود ندارد!به کارگیری چنین ادبیات از سوی قطبی نشان دهنده این واقعیت است که وی هم مانند بسیاری از مربیان ناکارآمد تنها به فکر ثروت اندوزی در فوتبال ایران است و قصد ندارد برای مردم ایران که وی را به عنوان سرمربی خود پذیرفته‌اند احترام قائل شود.»

وی در ادامه گفت:« قطبی خیلی زود فراموش کرده است مردم ایران به هیچ وجه علاقه‌ای به بازگشت وی به ایران نداشتند چرا که وی در مصاحبه با تلویزیون انگلیسی بی‌بی‌سی به شعور و فهم مردم ایران توهین کرد اما بنا به اصرار برخی مسوولان مردم بازگشت وی را پذیرفتند اما این به این معنا نیست که حالا که قطبی برگشته هر کاری که دلش بخواهد انجام بدهد و مردم نسبت به رفتار وی ساکت بنشینند.»

رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی در بخشی دیگر از سخنان خود ادامه داد:«شان مربی تیم ملی ایران نباید این گونه زیر سوال برود، ایشان خبردار نیست در چه پست حساسی قرار گرفته‌است، مدتی است عملکرد وی را زیر نظر گرفته‌ام و حالا به این نتیجه رسیده‌ام که در عملکرد ایشان بداخلاقی‌های بسیاری وجود دارد که هر روز نسبت به روز قبل این معضل در حال پیشروی است، تا چتندی پیش زمانی که بحث کم و کاستی مربیان ملی مطرح می‌شد همه می‌گفتند ایشان با بقیه فرق دارد اما امروز واقعیت برملا شده که ایشان نه تنها با بقیه فرق ندارد بلکه در مواردی از مربیان ناموفق پیشی گرفته است.»

سید جلال یحیی‌زاده با انتقاد از مدیریت فدراسیون فوتبال، مسوولان ناظر بر عملکرد سرمربی تیم ملی را به بی‌توجهی متهم کرد و دراین باره افزود:« از مسوولانی که این روزها نسبت به کوچک‌ترین انتقاد و حرف دلسوزانه‌ای اقدام به صدور بیانیه‌ می‌کنند انتظار می‌رود کمی به جای پرداختن به مسائل حاشیه‌ای سرمربی تیم ملی را مجاب به رعایت اخلاق کنند.چرا برای مسوولان فدراسیون فوتبال جنس سخنان افشین قطبی مهم نیست، همانطور که ایشان برای حضور در ایران دو برابر حقوق یک مربی موفق که امروز تیمش را به جام‌جهانی برده حقوق و مزایا دریافت کرده باید به مسائل اخلاقی و حرفه‌ای نیز پایبند باشد.ایشان حق ندارد به جای اعتراف به ناتوانی خود مشکلات را به مسائل غیرواقعی ربط بدهد.»

رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی ضمن هشدار جدی به سرمربی تیم ملی فوتبال از وی خواست به جای فرافنکی افکارعمومی نقاط ضعف خود را برطرف کند تا شاید مردم ایران به او اعتماد کنند؛ وی ضمن بیان این مطلب در ادامه افزود:« قطبی باید این واقعیت را بپذیرد که امروز مردم ایران دیگر تحمل شنیدن جملات غیرواقعی از زبان وی را ندارند، او برای جبران ناکامی‌های خود باید ادبیات خود را تغییر دهد، و کمی عاقلانه رفتار کند،واقعا مایه تاسف است که سرمربی تیم ملی از جملاتی استفاده کند که به شعور مردم ایران توهین شود؛ مردم ایران جفا را نمی‌پذیرد پس بهتر است آقای قطبی هرچه سریع‌تر از مردم عذرخواهی کند.»

وی در ادامه گفت‌وگو خود با خبرنگار رجانیوز، از نحوه عملکرد "عادل فردوسی‌پور" همه انتقاد کرد و خطاب به وی گفت:«مجریان برنامه‌های تلویزیونی قبل از این که برنامه‌ای را تهیه کننده باید درک کنند چه مسوولیتی بر گردن آنها نهاده شده است؛ آنها نباید اجازه دهند هر فردی که از راه می‌رسد به خود اجازه ندهد از تربیون عمومی به سود خود بهره‌برداری کند، من از آقای فردوسی‌پور سوال می‌کنم که برادر من شما که برای هر مطلب و سوژه حرفی برای گفتن دارید چرا به قطبی اجازه دادید آنچه دور از واقعیت است را به زبان بیاورد؟ آیا اگر به جای قطبی یک مربی ارزشی رو به روی شما می‌نشست بازهم این گونه ساکت می‌ماندید؟واقعا جای تاسف است که دوستان به جای دفاع از حق وعدالت به فکر امتیاز دادن به برخی دوستانش هستند!»

نماینده مردم تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی در پایان سخنان خود به سران فدراسیون فوتبال هشدار داد تا نسبت به عملکرد خود با سرمربی تیم ملی قدری تجدیدنظر کنند:« دوستان ما باید در نوع مدیریت خود تغییراتی را ایجاد کنند و این قدر به سرمربی تیم ملی فوتبال ایران امتیاز ندهند، شان فدراسیون فوتبال این روزها به قدری پائین آمده که همه می‌تواند برای اثبات این مساله دلیل بیاورند، فدراسیون فوتبال چرا باید در برابر قطبی و حواشی پیرامون آن این قدر منفعل ظاهر شود، بی‌احترامی قطبی به نظر فدراسیون در خصوص استخدام دستیار ایرانی و قرار گرفتن فردی مجهول الهویه روی نیمکت تیم ملی که سابقه دلالی در کارنامه خود دارد نشان از بی‌درایتی و مسوولان فدراسیون است.مسوولان فدراسیون فوتبال امروز باید پاسخگوی این سوال باشند که چرا قطبی شرایط زمان عقد قراداد با فدراسیون فوتبال را زیر پا گذاشته و از پذیرش آنها سرباز می‌زنند و مسوولان فدراسیون فوتبال به او کوچک‌ترین اعتراضی نمی‌کنند.»

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=45787


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/12/12 و ساعت 7:5 عصر | نظرات دیگران()

بادامچیان:موسوی دچار مشکلات‌روانی شده است

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه "اگر فردی دقیقا دچار افسردگی های روحی نباشد، نمی تواند اینچنین حرف بزند"، مصاحبه اخیر آقای موسوی را "نشان دهنده مشکلات روانی و روحی" وی خواند.

اسدالله بادامچیان، قائم مقام حزب موتلفه اسلامی در گفت وگو با شبکه ایران، به بررسی و تحلیل وقایع بعد از انتخابات پرداخت و به شدت از صحبت‌های آقای موسوی درباره راهپیمایی 22 بهمن انتقاد کرد.

او با اشاره به مصاحبه اخیر آقای موسوی با سایت رسمی اش، گفت: "موسوی بر اثر فشارهایی که این مدت بر او وارد شده، دچار مشکلات روانی شده است. به همین خاطر حرف‌هایش که از ناراحتی‌های روحی‌ سرچشمه می گیرد، دچار پراکندگی شده است".

قائم مقام حزب موتلفه صحبت‌های آقای موسوی درباره "مهندسی" و "اجباری" بودن راهپیمایی ده ها میلیونی روز 22 بهمن را "توهین به مردم" دانست و گفت: "موسوی این راهپیمایی عظیم ملت را که بیگانگان هم نتوانستند منکرش شوند، انکار کرده و به مردم توهین می کند و ادعا می کند که مردم را با فشار و اجبار آورده‌اند. چه‌ کسی این سیل عظیم خانواده‌ها را با فشار به راهپیمایی آورد؟ مادر من که نزدیک 90 سال سن دارد و با چرخ راه می رود، با تمام نوه‌ها و نبیره‌هایش در راهپیمایی حاضر شدند. چه کسی به زور مادر من و این‌همه پیرمرد و پیرزن که به همراه فرزندان خود که صادقانه در راهپیمایی حاضر شدند را به خیابان کشانده است؟".

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به اغتشاشگری حامیان آقای موسوی هم اشاره کرد و اظهار داشت: "آن‌ها که با فشار و تهدید به خیابان های می‌آیند و اموال عمومی را تخریب می‌کنند، مگر چند نفرند؟ آن‌وقت موسوی به توده‌های میلیونی ملت ایران توهین می‌کند و می‌گوید که مردم، "قمه‌کش" هستند. دستگاه‌های دولتی ما را متهم می‌کند که مردم را به اجبار به راهپیمایی می‌آورند. موسوی بهتر از هرکس می‌داند که دولت ما با مردم است و مردم هم با دولت هستند. اگر نبودند که 25 میلیون رای به رئیس‌جمهور نمی‌دادند. همین بسیج که مورد اهانت موسوی قرار گرفته است، مستقیما از درون مردم تشکیل شده است".

وی همچنین با بیان اینکه "اگر فردی دقیقا دچار افسردگی های روحی نباشد، نمی تواند اینچنین حرف بزند"، مصاحبه اخیر آقای موسوی را "نشان دهنده مشکلات روانی و روحی" وی دانست.

من برای موسوی به شدت متاسف هستم!

بادامچیان به سابقه سخنان آقای موسوی در سال‌های مسئولیتش هم اشاره کرد و گفت: "جالب اینجاست این فرد که سابقاً شعارهای تند می‌داد، حالا کارش به جایی رسیده که مراسم چهارشنبه‌سوری را که در سال‌های اخیر به ابزاری برای مزاحمت مردم تبدیل شده است، جشنواره نور در برابر تاریکی معرفی می‌کند. مثل اینکه او هم همانند خانمش به جرگه روشنفکران پیوسته است!".

قائم مقام حزب موتلفه اسلامی، دلیل صحبت‌های آقای موسوی درباره چهارشنبه‌سوری را "عدم موفقیت حامیان فرقه سبز در آشوبگری" دانست و اظهار داشت: "این افراد در 22 بهمن هیچ‌کاری نتوانستند بکنند و برای همین به دنبال فضایی برای آشوبگری می‌گردند و می خواهند با زدن چند ترقه، علیه یک نظام سیاسی مقتدر، آشوب کنند. اینها مصداق "الغریق یتشبث بکل حشیش" هستند. من برای موسوی به شدت متاسف هستم".

اسدالله بادامچیان در پایان، خواستار برخود قاطع قوه قضاییه با سران اغتشاشات شد.

با این حال امروز حجت‌الاسلام حمید رسایی، عضو فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس با اشاره به مصاحبه اخیر موسوی با اعلام اینکه به نظر می‌رسد وی مشاعر خود را از دست داده است و از عقل سالم برخوردار نیست، گفت که از نظر وی پیگیری قضایی موسوی دیگر لزومی ندارد.
منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=45603


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/12/9 و ساعت 11:25 عصر | نظرات دیگران()

کرمی‌راد در گفت‌وگو با «شبکه خبر دانشجو»:

برخورد با آقازاده‌های اغتشاشگر یکی از راه های اثبات اقتدار نظام است

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: یکی از راه‌های اثبات اقتدار نظام برخورد با آقازاده‌های متخلف و آمر و عامل در اغتشاشات پس از انتخابات است.

محمد کرمی‌راد در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی «شبکه خبر دانشجو»، با اشاره به اینکه به نظر نمی رسد نقصی در اطلاعات و مسائل مربوط به آقازاده ها وجود داشته باشد، اظهار داشت: باید با آقازاده‌هایی که با دخالت در مباحث کلان کشور و موضوعات سیاسی موجبات ناامنی جامعه را فراهم کرده اند، برخورد محکم و قانونی صورت گیرد.

وی ادامه داد: پرونده سران فتنه کامل است، اما علت مماشات در برخورد با این افراد سوال برانگیز است؛ البته مردم پاسخ محکم و دندان شکنی به اقدامات سران فتنه داده‌اند که این اقدام نشان می دهد مردم جلوتر از قوه قضائیه عمل کرده اند.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خاطرنشان کرد: وظیفه قوه قضائیه این است که بموقع و در زمان لازم به پرونده‌های سران فتنه و عوامل آنها رسیدگی کند.

کرمی راد اظهار امیدواری کرد که تا پایان سال جاری خبر خوش محاکمه آقازاده‌ها از سوی قوه قضائیه به مردم اعلام شود.

این نماینده اصولگرای مجلس با اشاره به اعلام عناصر اصلی قوه قضائیه در خصوص کامل بودن پرونده آقازاده ها و نبود مشکل در این رابطه گفت: توقع مردم از قوه قضائیه این است که هرچه زودتر با پرونده آقازاده‌ها برخورد کند تا بازتاب مسائل پس از انتخابات بیش از این وسعت نگیرد.

وی ادامه داد: همان طور که دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی عبدالمالک ریگی، شنیع ترین تروریست که از حمایت آمریکا و انگلیس برخوردار بود، دستگیر کردند مردم نیز انتظار دارند با عاملان، آمران و هر فرد و شخصی که در اغتشاشات پس از انتخابات دخیل بوده و منجر به صدمات جانی و مالی به مردم شده، برخورد جدی صورت گیرد.

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس اظهار امیدواری کرد که بحث برخورد با آقازاده‌ها با گذر زمان فراموش نشود؛ چرا که در این صورت اقتدار زمان زیر سوال خواهد رفت.

منبع ما : http://snn.ir/NewsContent.aspx?NewsID=133897


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/12/7 و ساعت 1:24 عصر | نظرات دیگران()

ریگی به همراه نفر دوم گروهک جندالله دستگیر شده است

خبرگزاری فارس: سرکرده گروهک تروریستی جند الله به همراه نفر دوم این گروهک دستگیر شده است.

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، ریگی در بسیاری از حرکت های تروریستی و شهادت عناصر خدوم منطقه سیستان و بلوچستان نقش داشته است.
روابط عمومی وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌ای اعلام کرد:‌ رهبر گروه تروریستی جند الله دستگیر شد. ریگی در اقدامات تروریستی که در شرق کشور انجام داد ده‌ها نفر از نیروهای انتظامی و مردم بی‌گناه را قتل عام کرده است.
مصطفی محمدنجار وزیر کشور اخیرا در حاشیه مراسم تودیع و معارفه استاندار قزوین گفته بود: شرور ریگی در حال حاضر با تلاش‌هایی که انجام شده لحظه‌ای آرامش ندارد و دائم در حال تعقیب است.
از جمله اقدامات تروریستی ریگی، شهادت تعدادی از شهروندان بمی در سال 85 در محور ترانزیتی کرمان به زاهدان در منطقه دارزین است. ریگی همچنین در اقدامات تروریستی که در شرق کشور انجام داد، ده‌ها نفر از نیروهای انتظامی و مردم بی‌گناه را قتل عام کرده و به شهادت رسانده است.
عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی موسوم به جند‌الله در راستای اهداف گروهکی خود اقدام به تاسیس مدرسه‌ای در پاکستان کرده بود. ریگی با هدف آموزش عملیات انتحاری اقدام به راه‌اندازی چنین مدرسه‌ای کرده بود. در این مدرسه افراد معتاد و فقیر از شهرهای ایالت بلوچستان پاکستان جمع‌آوری شده و به آنها آموزش عملیات انتحاری داده می‌شد.
تعدادی از این افراد آموزش دیده به کمربند انتحاری مجهز شده‌ و با پشتیبانی گروهک تروریستی جند‌الله و به منظور انجام عملیات خرابکاری (انتحاری) وارد خاک ایران شدند.

ریگی کیست؟
عبدالمالک ریگی احتمالا متولد سال 1358 است. "ریگی " یکی از قبایل بلوچستان شمالی است، مانند قبایلی چون براهوئی، مری، ناروئی، شهنوازی، کهرازهی، گمشادزهی، بارکزهی. او یکی از اعضای طایفه ریگی است.

عبدالمالک تحصیلات کلاسیک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزه های علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است. ریگی خودش را "خادم جندالله " میخواند. او دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در داخل شهر زاهدان است و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد اما بعد از آزادی خود را زندانی سیاسی معرفی نمود.

بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگی اسلحه به دست گرفته و به عملیات تروریستی پرداخته است. گفته می شود ریگی پیش از آغاز فعالیت های تروریستی برای جلب حمایت علمای اهل سنت منطقه -که به مولوی ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها برای حرفهایش اهمیتی قائل نشدند.

گزینه بعدی ریگی قاچاقچیان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دلیل اینکه علاقه داشتند جبهه تازه ای در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی استان به وجود آید از ریگی استقبال کردند و با در اختیار گذاشتن اسلحه و پول به حمایت از او برخواستند.

به این ترتیب ریگی گروه خود را پایه گذاری کرد. گروهی که پس از نخستین حمله تروریستی نام "جندالله " را بر خود گذاشت. این گروه هدف اصلی خود را "دفاع ازحقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده " اما بسیاری از مردم غیر نظامی منطقه نیز قربانی عملیات تروریستی او و گروهش شده اند.

جندالله پس از مدتی نام "جنبش مقاومت ملی ایران! " را بر خود گذاشت. این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خط دهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب تبدیل شد . جالب اینکه یکی از مجریان این شبکه ها در مصاحبه های مکرر خود با ریگی او را "دکتر ریگی " نامید!

یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش می شود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه که مالک اصلی آن حاکمان عربستان سعودی هستند به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه در اقدامی بحث بر انگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگان های غربی اسیر القاعده انجام داده بود.

گروه "جندالله " در سال 1384 شمسی 9 مرزبان ایرانی رابه گروگان گرفت و در قبال آزادی آنها خواهان آزادی برخی از اعضای گروه خود شد که در دادگاه های انقلاب به عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بودند.
جندالله همچنین در حمله ای که بعدها به کشتار تاسوکی معروف شد 21 تن از مردم غیر نظامی را به قتل رساند.
دربهمن ماه سال 1385 شمسی شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هایی بود که هدف آنها اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان بودند. در این بمب گذاریها یازده تن از پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند.
ریگی همچنین باصدای آمریکا مصاحبه داشته‌است. این مصاحبه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت علنی از تروریسم و نقض قرارداد الجزیره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
اردیبهشت 1385 شانزده سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در حمله اعضای جندالله به یک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. این گروه خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شد و دو تن از گروگانها را به شهادت رساند.

زیستگاه و محل فعالیت گروه جندالله

در حال حاضر گروه ریگی و جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ایران رفت و آمد می کنند. وی می گوید: "من انکار نمی کنم. بسیاری از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کسانی که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولی افرادی که کار عملیاتی می کنند در خاک ایران هستند. " ریگی گفته است که حتی یک بار هم در نزدیکی تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسایی نشده، رهایش کرده اند. بنا به گفته یکی از گروگانهایی که اسیر جندالله بود، نیروهای جندالله افرادی متعصب هستند و شعائر دینی را بسیار دقیق بجا می آورند. گفته می شود ریگی هرگز یک شب بیشتر در مکانی اقامت نمی کند و حتی با دستکش با دیگران دست می دهد.
"جندالله " همواره مدعی شده که اقداماتش با دستور رهبران بنیادگرای مذهبی صورت می گیرد. نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گسترده ای می دهد که تاکنون در میان خوانین بلوچ دیده نشده است. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانه های گروهی تلویزیونی و رادیویی عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده می کند. در بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوه های کار طرفداران القاعده و الزرقاوی در عراق، به شکل گسترده ای تقلید می شود.

ویژگی های ریگی

1) ریگی و گروهش هرگز از اینکه قاچاق یکی از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمی کنم در بین قوم ما قاچاقچی هم هست، اما باید ببینند چرا این مردم قاچاق می کنند. " وی در مورد طبیعی بودن قاچاق در منطقه می گوید: "الان وضعیت اقتصادی بسته است، مردم نمی توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طریق ارتزاق شان فقط مرزهای پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند. "

2) ریگی میل دارد به عنوان رهبر دانای گروهش شناخته شود، اما گروه وی که توسط افرادی مزدور اداره می شوند، در عملیات نظامی به توحش دست می زنند. به همین دلیل جندالله معمولا عملیاتی را با افتخار اعلام می کند و سپس شرکت خود را در آن نفی می کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که این عملیات تروریستی کار این گروه بوده است و بعد از چند روز این گروه آن عملیات را محکوم کرد.

3) شیوه عمل گروه ریگی براساس گروگانگیری و معامله است، چیزی که در منطقه میان نیروی انتظامی و قاچاقچیان سابقه دارد. اما آنها در بسیاری موارد گروگانها را اصلا نمی شناسند. ریگی می گوید: "بعضی گروگان ها را شناسایی کرده بودیم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند. " وی در مورد شیوه گروگانگیری می گوید: "اگر حل نشد دست به اقدام دیگری می زنیم و افراد بزرگ تری را می گیریم. از آدم های اصلی شان می گیریم. آن وقت معامله می کنند. " آنها معمولا برای گرفتن گروگان تور می گذارند، تعداد زیادی را در مسیر حرکت جمعی (اتوبوس و مینی بوس) دستگیر می کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعیین تکلیف به کوههای پاکستان یا بلوچستان می برند.

4) گروه ریگی قصد دارد با جنگ نظامی در منطقه ای پر از بحران فضای بازی برای خودش ایجاد کند تا هم از طریق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گیری از قاچاقچیان و هم از طریق کمک های مالی دولتهای خارجی قدرت و ثروت کسب کنند و در نهایت خود را به منطقه تحمیل کنند. برخی ناظران معتقدند در گذشته معمولا این سیستم باج دادن جواب می داد، اما با ورود خارجی ها به معادله دیگر جواب نخواهد داد.

5) بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نیروهای تروریست "جندالله " در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسی و انگلیسی صورت می گیرد و اکثر افراد مانند نیروهای الزرقاوی و بسیاری از جریانهای وابسته به القاعده برای عملیات پول می گیرند و باید مدارک انجام عملیات، مانند فیلم و عکس را تحویل بدهند تا پول شان را دریافت کنند، تقریبا این شیوه در کل سیستم جرم و جنایت منطقه وجود دارد. عملیات این گروه جز در حالت گروگانگیری کور، به صورت عملیات انفجاری انجام می گیرد، این گروه در شب 23 آذر 85 عملیاتی علیه استاندار طراحی کرد که ماشین بمب گذاری شده به دلیل نقص فنی قبل از وقت معین و رسیدن استاندار منفجر شد و تعدادی از افرادی که مقابل در استانداری تجمع کرده بودند کشته شدند.

عملیات مهم جندالله

عملیات مهم گروه شامل این موارد بوده است: وقایع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکی. واقعه 23 اردیبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ی دارزین که با بستن راه خودروهای عبوری 34 نفر را کشته و تعدادی را زخمی کرده یا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقیقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نیروی انتظامی را که در خیابان بزرگمهر مشغول گشت زنی بودند به رگبار بستند و به قتل رساندند. در این حمله دو افسر انتظامی به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شیبک و یک سرباز وظیفه شهید شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث شهادت 11 و زخمی شدن 18 پاسدار نیروی زمینی سپاه شد. و جدیدترین این عملیات تروریستی انفجار بمب صوتی در جلو ی مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است. پس از شروع سال جاری کیهان خبر کشته شدن عبدالمالک ریگی را اعلام کرد، اما بلافاصله عبدالمالک با تلویزیون العربیه مصاحبه کرد و خبر کشته شدنش را تکذیب کرد.

حامیان ریگی چه کسی هستند؟

طالبان و بخشی از دولت پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان از وی حمایت می کنند. در یک اقدام اطلاعاتی به ماموران امنیتی جمهوری اسلامی خبر می رسد که برادر عبدالمالک توسط دولت پاکستان دستگیر شده است بلافاصله اکیپی برای صحت مطلب فوق به زندان نگهداری برادر عبدالمالک می روند و حتی بعد از اهراز هویت وی اقدام به نمونه گیری خون و اثر انگشت از وی می نمایند و بعد از آمدن به ایران مقامات جمهوری اسلامی رسما از دولت پاکستان در خواست استرداد برادر مالک را می نمایند که اما مقامات محلی پاکستان تلاش می کنند از تحویل برادر عبدالمالک جلوگیری کنند. آن ها با عوض کردن برادر عبدالمالک با شخص دیگری قصد داشتند تا گروه ایرانی را دور بزنند ولی از آنجایی که گروه قبلی از برادر عبدالمالک اثر انگشت و آزمایش خون گرفته بودن و عدم طبیق آنها با مشخصات شخص قلابی باعث شد تا مقامات پاکستانی برادر عبدالمالک را تحویل گروه ایرانی کنند و آنها با یک هواپیمای اختصاصی برادر عبدالمالک و تعدادی دیگر این گروه را به ایران بیاورند.
http://www.farsnews.com

 

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/4 و ساعت 9:27 صبح | نظرات دیگران()
دکتر الهام در جلسه هفتگی انصار حزب الله مطرح کرد:
هاشمی همواره به دنبال دور زدن شورای نگهبان بوده است
ساقط کردن دولت احمدی نژاد طرح بعدی سران فتنه است

دکتر غلامحسین الهام طی سخنانی به مواردی در خصوص فتنه اخیر و نقش برخی افراد و همچنین تاثیر هدایت مقام معظم رهبری، حضور مردم و شخص احمدی نژاد در خنثی سازی این فتنه اشاره کرد و پیرامون موضوعاتی چون حذف شورای نگهبان از انتخابات ها و جایگزینی کمیسیون انتخابات که وی آنرا ادامه فتنه می داند، توضیح داد.

به گزارش رجانیوز متن کامل این سخنرانی که در جلسه هفتگی انصار حزب الله ایراد شده است، بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

"مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الأَعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ اللّهِ وَلاَ یَرْغَبُواْ بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لاَ یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلاَ نَصَبٌ وَلاَ مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَطَؤُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلاَ یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّیْلاً إِلاَّ کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللّهَ لاَ یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ "

اهل مدینه و عرب‌های بادیه نشین اطراف آن را نرسد که از همراهی با پیامبر خدا تخلف ورزند و نباید که از او به خود پردازند زیرا هیچ تشنگی به آنها چیره نشود یا به رنج نیفتند یا به گرسنگی دچار نگردند یا قدمی که کافران را خشمگین سازد بر ندارند یا به دشمن دستبردی نزنند، مگر آنکه عمل صالحی برایشان نوشته شود، که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمی سازد. مثل گام هایی که در 22 بهمن برداشته شد و هر چه که دشمن علیه اینها اقداماتی انجام دهد، ما به ازای آن برایشان عمل صالح نوشته می شود و خداوند اجر محسنین را ضایع نمی کند.

نتیجه عمل صالح جامعه ما امروز بارز شده. اما این عمل چه بود و نتایج آن چه شد؟ اجازه بدهید یک مروری کنیم بر وضعیت فتنه هایی که در مقابل انقلاب اسلامی صورت گرفت خصوصا فتنه اخیر که رقم خورد. دشمن از براندازی سخت نظام مایوس شد. اقداماتی که اینها در جنگ هشت ساله انجام دادند، کم از استفاده از بمب اتم نداشت. سخت‌ترین مقاومت در برابر این جریان بود. خوب این براندازی های سخت شکست خورد باید این تجربه را به کار می گرفتند که آن چیزی را بزنند که باعث شد مردم این سختی ها را تحمل کنند یعنی هشت سال دفاع ناشی از سلاح و تجهیزات نبود، باور و ایمان بود. این باور باید مورد هجمه و صدمه قرار گیرد؛ چیزی که رهبری فرمودند: جنگ فرهنگی، جنگ فرهنگی یعنی جنگ نرم که با باورها کار دارند؛ مغزها را هدف قرار می گیرد؛ فکر را هدف را می گیرد؛ انسان ها با باورها حرکت می‌کنند توجه قرآن هم به باور ها بیشتر از اقدامات مادی است همین آیه "فالینظر الانسان الی طعام" یعنی انسان باید به غذایش توجه کند یا تعابیری که ائمه در مورد این آیه نقل کرده اند؛ گفته اند که انسان نگاه کند از کجا تغذیه فکری می کند. از کجا علمش را اخذ می کند که از غذای جسم مهمتر است. اگر باور تغییر کند انسان تغییر می کند. از یک سو کار کردن روی این باور سخت است؛ از یک طرف موثر است. چون اگر آدم عوض شد، خیلی چیزها عوض می شود.

جنگ فرهنگی همین را دنبال می کرد. در این جنگ باید در بیرون، نظام را ناکارآمد می کردند که بگویند نظام توان پاسخگویی به نیاز دنیوی مردم را ندارد اسلام هم نفی نکرده که باید دنیای مردم را آباد کرد و هدف را آخرت گرفت اما نباید دنیا را فراموش کرد اگر دنیا نباشد آخرتی نیست، این دنیا باید با عدالت و ارتقا و پیشرفت و بهره مندی از مظاهر مادی نعم دنیایی ساخت. اگر حکومت نتواند دنیای مردم را بسازد، ناکارآمد جلوه می کند و مردم از آن مایوس می شوند. بعد فضا برای ایجاد نظام های ضد مردمی و اسلامی فراهم می شود، پس باید حکومت کارآمد باشد. کارآمدی هم همین ایجاد عدالت و پیشرفت جامعه است. این، با کار و خدمت مهیا می شود، دوم اینکه باید ذهن و باورهای انسان از ارزش‌های متعالی که بر اساس آن این حرکت انقلاب شکل گرفت لبریز باشد، انقلاب یک ارزش فرهنگی بالاتر دارد. اینکه انسان بداند مادیات را در اختیار معنویات به کار گیرد خود این یک عمل فرهنگی است. نفس اینکه باید در برابر ظلم ایستاد یک عمل فرهنگی است. آنچه در انقلاب اتفاق افتاد یک عمل فکری و فرهنگی بود. لذا می خواستند آن را خراب کنند باید ارزش‌ها برگردد و زمانی که برگشت یک سری باورهای جدید جایگزین می شود. اگر این شد، نظام های سیاسی هم تغییر می کند ما این موج را در طول انقلاب داشتیم خصوصا بعد از فوت امام این حرکت شکل گرفت. لذا مهمترین ابزار دشمن تغییر گفتمان های دولت ها و انقلاب است با این طریق نفوذ دشمن فراهم می شود بعد از امام تاثیر عملی این حرکت را در دولتها دیدم یک سری مسئولین سیاسی داشتیم، این تهاجم فرهنگی قبل از اینکه روی مردم اثر کند روی کارگزاران حکومتی اثر گذاشت یا اینکه بارز شد که تغییر کردند.

اگر کارنامه انقلاب را از لحاظ اشخاص مرور کنید و آدم ها را تجزیه و تحلیل کنید، تحت تاثیر شخصیت افراد هم قرار نمی گیرم امام علی(ع) گفت حق وباطلی هست و هر کدام اهلی دارد، آدم را باید با حق محک زد، حق را بشناسیم و با معیار بسنجیم هر کس دور این معیار چرخید می شود بر حق، ما هم ملاک های حق را داریم.

*نباید مرعوب شخصیت افراد شد باید حق را دید

یک آقای هاشمی داریم که شخصیتی دارد در 57 که بحث های عدالت اجتماعی و غیره را پیگریی می کند یک شخصیتی دارد در دهه آخر 60، همین آدم را در76 ارزیابی کنید، از 83 که دوباره به صحنه باز می گردد بازهم ارزیابی کنید ببینید که این یکی منحنی خطی است یا سینوسی است، یک معیار هم داریم، حق هم یک تجلی عینی دارد و آن هم ولایت است، مرعوب شخصیت هم نشوید، فلسفه آقایی و آقازادگی را کنار می گذاریم و حق را می سنجیم، امام هم گفتند که من افرادی را تایید کردم ملاک من در تایید اینها تعهد به اسلام بوده بعد احساس کردم اغفال شدم، بعدا فهمیدم ملاک حال فعلی افراد است، این وصیت مانده برای ما، خیلی مهم است که امام رهبر بر حق، افرادی را تایید کند، مهمتر این است که این ملاک ها را حفظ کند، خوب ما این تغییر گفتمان را در این شخصیت ها ببینیم، انقلاب با نوساناتی مواجه شد، در ظاهر کار گفتمان های دولت ها تغییر کرد، سازندگی، اصلاحات، قبل از اینها وجه قالب عدالت بود، در اینجا یک آدم هایی همیشه هستند و ثابت اند، مثل تیم کارگزاران، در گفتمان عدالت هستند، در سازندگی هستند در اصلاحات هستند، این چه ملاکی است، درست است که برخی می گویند ما نوکر آقاییم، ملاک برای آن‌ها مهم است، این نوسان ملاک ها برای آنها سوال است، چه می‌شود که در تحولات گفتمانی اینها همیشه هستند، نظام عوض شده؟ مردم عوض شده اند؟ این ها عوض شدند؟ چی تغییر کرده است؟ نظام که هست و مردم هم هستند، لذا باید اینها خود را شفاف کنند اگر این کار را نکند یک موجی از نفاق، فراگیر خواهد شد، و اینجا شبهه ها پیش خواهد آمد و فتنه از اینجا بروز می کند.

این مشکلی است که ما داشتیم، خیلی آدم ها تند تند تغییر گفتمان دادند، تغییر فکر دادند اما بر اساس شرایط خود را همان آدم قبلی نشان دادند، اعتبارشان را از امام گرفتند ولی حرکتشان حرکت قبلی نبود. گفتند ما در پرتو امام بزرگ شدیم. ما در محضر امامیم، آمدند جلوتر دیدند هیچ نسبتی رفتارشان با امام ندارد، این دوگانگی و نفاق است، ما مشکلی داشتیم که عده ای تلاش کردن بر اساس فضا خود را به گونه ای نشان دهند که جلب رای بکند در عمل راه دیگری رفتند.

*امام گفت بسیجی ها مایه فلاح کشوراند، هاشمی آنها را بیل به دست و جولونبر نامید

در عمل شاهد بودیم در دوره سازندگی و اصلاحات به نحو تکاملی خط تغییر نظام از درون دنبال شد، اشکال مختلف، یک وقت امام گفت تفکر بسیجی ابزار فلاح و رستگاری کشور است، یک وقت بعد از امام اوایل دهه هفتاد یادتان هست که آقای هاشمی در نماز جمعه گفت، حزب اللهی های جولونبر، بسیجی های چسبیده به بیل، تفکر بسیجی تفکر نوک دماغ بین است و فهم سازندگی را ندارد، لذا باید حذف شوند تا کشور پیشرفت کند، به تدریج دیدیم که ارزشها چیزهای دیگری شد، در سیاست خارجی مسایل به گونه دیگری بروز کرد جلوتر آمدیم در اصلاحات شفاف تر شد، گفتند ولایت فقیه، شورای نگهبان، بسیج و غیره، این سمبل های اساسی را تخطئه کردند و می خواستند حذف کنند، بعد به تدریج گفتند ما به سمت فرهنگ تغییر نظام می رویم کنشهای جابجایی نظام، که نظام اسلامی به نظام دموکراتیک تبدیل شود، گفتمان توسعه و دموکراسی جایگزین گفتمان عدالت و حق و انقلاب قرار گرفت، بعضی مسایلی که مطرح شد پیامهای بسیاری داشت، یک حرفی را آن آقایی که امروز جزء اطاق فکر کودتا است که منکر امام زمان است، در اصلاحات گفت، "ما تلاش می کنیم که خمینی را به گونه ای تفسیر کنیم که مخالف با دموکراسی نباشد، خمینی دیگر وجود ندارد آنچه وجود دارد برداشتهای ما از سخنان اوست، اما او به هر حال یک روزی به موزه خواهد رفت، و هیچ کس نمی تواند جلوگیری کند، این یک تکامل تاریخی است" آن یکی از مبتکران فکری آنها که در نهایت ازش بابیت و صهیونیسم در می آید، می گوید "فرهنگ شهادت خشونت آمیز است اگر کشته شدن آسان شد کشتن هم آسان می شود" مهاجرانی که امروز به این روز افتاده می گوید "سر دادن شعار مرگ و آتش کشیدن پرچم آمریکا زشت و خشونت بار است" خود خاتمی می گوید "اگر حجاب مانع بروز شخصیت زن شود قطعا مضر است مشکلی نیست" از این دست مقوله ها در تبیین دیدگاه فکری آنها که صراط مستقیم را به صراط های مستقیم تغییر دادند زیاد است کدیور می گفت ائمه و امامان تنها در کلیات اسوه اند، و لذا با این گفتنمان آمدند که نظام را تغییر دهند و یک کمی هم عجله کردند، تند هم آمدند کودتای 18 تیر را به راه انداختند که از دل وزارت کشور هدایت می شد، خشن ترین رفتار را انجام دادند.

*در انتخابات سال 84 به یکباره هاشمی انقلاب شد هاشمی 2005

در دوره آقای هاشمی آمدند گفتند رئیس جمهوری وی مادام العمر شود، هاشمی دائم بماند که رهبر جلوی آن را گرفت، بعد در دوره ششم، مجلس را به دست گرفتند و برای دوره هفتم گفتند جلوی انتخابات را می گیرم چون ما توی آن نیستیم، یعنی تعطیل انتخابات توسط کسانی که شعار دموکراسی می دهند، حالا آمدیم در انتخابات نهم، همه ظرفیت ها به کار گرفته شد که بازگشتی به گفتمان امام انجام نشود، مردم در صحنه آمدند، انتخابات برای اولین بار به دور دوم رسید، این پیام مهمی برای آقای هاشمی داشت، نشان داد که مردم از او برگشته اند، و نمی توانند این کارکرد را قبول داشته باشند، آنهایی که خود را بی رقیب می دانستند خود را به محک گذاشتنند و دیدیم که چقدر از ارزشها عدول کردند، درآن دوره هاشمی انقلاب شد هاشمی 2005، این چه نسبتی داشت با انقلاب را نفهمیدیم.

*نگاه رهبر به دولت سازندگی و اصلاحات از لحاظ گفتمانی انتقادی ولی نسبت به دولت نهم حمایت آمیز بوده است

خوب حالا شما آقای هاشمی رای نیاوردید که نشان داد مردم شما را نمی خواهند، دور دوم هم این را نشان دادند، خوب اینها باید این واقعیت را می فهمیدند، در این دوره می خواستند فضا را بشکنند و نگذارند در این دوره نظام به جای اصلی برسد، در این دوره شعارهای انقلاب برنده شد. رهبری از گفتمان عدالت خوشحال شد و در همان دوره نهم هم فرمودند که اگر احمدی نژاد پیروز هم نمی شد، از این جهت که ارزشها ی امام و انقلاب را زنده کرده خود پیروزی است، ببینید چقدر رهبر در تنگنا قرار گرفته بودند که احیای شعار عدالت را هم پیروزی می دانستد، این نگرانی ایشان از اشرافیت در دولت است، نگران فراموش شدن ارزش ها است، دولت ها را در کارشان حمایت می کردند، حمایت مقام معظم رهبری از دولتها همیشه بوده چون دولت ها نمی تواند بدون حمایت کار کنند اما نگاه ایشان به دو دولت سازندگی و اصلاحات از نظر فکری و گفتمانی انتقادی است، رهبر را در عصر هاشمی ببینید که چقدر جوش اشرافیت، دنیا گرایی، عدالت را زدند، اما نسبت رهبر با دولت نهم از نظر گفتمانی حمایت است، حمایت گفتمانی به طور خاص بارز است، این یک اتفاقی بود که صورت گرفت، این بدین معنا نیست که دولت نهم از آسمان آمده اتفاقا از زمین روییده است، این نیست که ضعف نداشته باشد، جهت گیری اصلاح شد و مهمترین اطمینان خاطر مردم به خاطر تغییر گفتمان بود که تغییر رفتار را موجب شد.

*از الطاف الهی بود که جریان نفاق چالش خود را چالشی گفتمانی کرد

خوب خیلی در این دوره فشار آوردند، به یک باره برای رویارویی با دولت دهم یک چهره هایی ظهور کردند، از جمله نخست وزیر دوران دفاع مقدس و با شعار نسخت وزیر امام آمد ان هم با دو دهه سکوت، امد در میدان، رقابت همواره در انقلاب بوده است، در انتخابات چه چیزی پایه قرار می گیرد؟ این یکی از الطاف خدا و از اشتباهات اینها بود که آمدند چالش شان را گفتمانی کردند، نیامدند بگویند ما در عدالت قوی تریم، دست آمدند تکیه را به تفاوت گفتمان ها آوردند، چالش شد گفتمانی، اول گفتند ما حافظ و حامی ارزش های امام هستیم، اولین بیانیه موسوی این بود که می خواهم ارزش های امام را به سفره مردم بیاورم، به جای نفت، خوب این خوب است، اما خیلی زود این چالش گفتمانی به دولت مستقر کشانده شد یعنی همه تلاش ها معطوف شد به نفی دولت موجود، این اولین پرسش برای ما بود، آن کسی که دغدغه خط امام دارد نگران گفتمان انقلاب است چرا بعد از دو دهه می آید؟ در دوره ای که این شعارها زنده شد، موسوی از نظر فکری در جبهه هاشمی قرار گرفت و از او حمایت کرد، خوب اگر دغدغه اندیشه امام دارید چرا آن روز که اندیشه امام در خطر بود، تو در آن جبهه بودی؟ حالا وقتی آمده ای که مردم به این گفتمان امید پیدا کرده اند، در حالی که این امید ایجاد شده است، دولتی برآمده با همین پرچم و شما هم درست در مقابل همین دولت صف آرایی کردید این دولت که همان گفتمان امام را داشت.

*هاشمی خودش گفت که معمار اصلاحات است

لذا اینها مشکل گفتمانی با دولت داشتند؟ چرا چالش گفتمانی؟ می شد چالش اینها کارکردی باشد که بگویند مثلا ما در جهت خدمت به روستاها بهتریم برای مبارزه با فساد همین طور اما خیلی زود آمدند به تخریب این بنیانها پرداختند، سفرهای استانی زیر سوال رفت، سیاست خارجی که با یک قوتی پیش رفت خفت بار نامیده شد، حداقل ما خاکریز دشمن وآمریکا را از پشت مرزهایمان تا آمریکای لاتین عقب رانده بودیم، فضای انقلاب در دنیا پا گرفت، توجه مردم در همه جای دنیا به امام معطوف شده است، و این یک موفقیت بود، در زندگی مردم هم احساس رضایت پا گرفته است و اعتماد عمومی هم بالا رفته بود، تجمل و اشرافیگری بد بود، اینها آمدند به همه اینها حمله کردند، کسانی در گفتمان این آقا جمع شدند، که مورد حمایت آمریکا و اسرائیل و انگلیس بودند و یک باره رسانه های شیطانی حامی اینها شدند، از یک سال پیش بی بی سی فارسی تدارک این جنگ را انجام داد، آیا اینها با امام اند، زود این مساله بروز کرد اگر روی گفتمان تاکید نمی کردند دو تا مشکل پیدا می کردند، اینها می خواستند توده مردم را جذب کنند، دیدند مردم متمایل به گفتمان دولت مستقر هستند باید اعتماد آنها جلب می شد، از طرفی هم دنبال یک رای خاکستری بودند که این با آن قبلی نمی خواند، امر بر مردم مشتبه شد، در رقابت های انتخاباتی یک جرقه ای خورد و مرز بندی ها مشخص شد، اتفاق سال 76 نیافتاد، در آن سال عده ای فکر کردند گفتمان جدید از گفتمان دولت هاشمی فاصله می گیرد، و لابد خاتمی پرچمدار گفتمان مقابل است، اما طولی نکشید که مشخص شد این دولت هم از دامن آقای هاشمی در آمده است، هاشمی خودش گفت که معمار اصلاحات من هستم، اما آیا اگر مردم می دانستند که معمار هاشمی است می آمدند پای کار خاتمی؟ یک اتفاق در این دوره افتاد، و آن هم مناظره احمدی نژاد بود در مناظره مرز بندی مشخص شد، احمدی نژاد یک سوال کرد و آن سوال همان میوه ممنوعه بود، گفت نسبتت با هاشمی چیست؟ اگر موافقی که هیچ، اگر مخالفی خوب چرا در مدت این سالها سکوت کردی، احمدی نژاد گفت که مشکلم تو نیستی روسای آن دولتها در برابر من قرار گرفته اند.

*سوالهای احمدی نژاد در مناظره، مرزها را مشخص کرد

سوال کرد که آقازاده های آنها چه می کنند، اموال و املاک اینها از کجاست؟ اینها همه در حد پرسش مطرح شد و همین پرسش جرقه را زد و مرزبندی ها مشخص شد و آن گفتمان خود را در برابر این گفتمان باخت چون تصنعی بود و به چیز چیز افتاد. یعنی همه چیزشان فروریخت و مردم هم دریافتند، عیبی نیست که کسی شجاع باشد و حرفهایی را بگوید، مرزبندی ها را در جامعه روشن کرد، این شفاف سازی باعث حضور مردم در صحنه شد، نمی گویم نمی دانستند ولی برایشان شفاف شد.

*نامه تهدیدآمیز به رهبر زمانی بود که این جریان فهمید رای مردم را ندارد

شخصیت موسوی که امروز شناخته شده است قبل از مناظره در بین مردم اینگونه نبود، من که خودم اینقدر باور نداشتم که این آدم اینی باشد که در دی 88 می بینم. در این حد و به این سرعت سقوط و این مقدار انحراف را من هم باور نمی کنم. این مرزبندی مردم را به صحنه آورد، اینها هنوز مایوس نبودند فکر می کردند که مردم را دارند، مغرور هم شده بودند، به کمک های نامشروع و خارجی، به رانتها و غیره، یعنی رسما هم اینها را بروز دادند. هنوز هم باور نمی کردند، کی تکان خوردند؟ زمانی که شهرستان ها را مشاهده کردند، حس مردم را که ما نان نمی خواهیم عدالت می خواهیم، ارزش های انقلاب را می خواهیم، مردم وقتی این را حس کردند سه روز قبل از انتخابات متوجه شدند و آن نامه را نوشتند، و نظام و رهبر را تهدید کردند، در رهبری ثنویت ایجاد کردند، گفتند بعد از این قضایا دو نفر مانده است، یکی من یکی هم رهبر، اما رهبر فقط یک نفر است، بعد تهدید کردند که این جریان برنده هم شوند ما به کف خیابان می ریزیم، یعنی می گفتند احمدی نژاد را حذف کنید، آن روز ارزیابی شان از فضای مردم واقع بینانه شده بود، آن طراحی هایی که داشتند که یک کمیته انتخابات داشته باشند و در واقع یک نظامی در حاشیه نظام برای خود ایجاد کنند، خوب دیدند که اینجا باختند، امدند روی فاز دوم، فاز دوم این بود که اوضاع را آشفته کنند، لذا دیدیم که همسر همین آقایی که نامه را نوشت گفت اگر موسوی برنده نشد به خیابانها بریزید، ناشی گری کرد، بی بی سی هم همین را می گفت، نشان می داد که این یک برنامه هدفمند است که نقش یک کودتا را بازی می کند نه یک انتخابات را، انگیزه اینها کودتا بود، من گمان می کنم اگر اینها برنده می شدند اصلا تا تنفیذ منتظر نمی ماندند، همانهایی که بعد از انتخابات به خیابانها ریختند به ادارات می ریختند، و همه چیز را تغییر می دادند، و می گفتند ما رای مردم را داریم به همین واسطه می خواستند بنیان های انقلاب را عوض کنند، بعدا که دیدند توفیقی نداشته اند مرگ بر اصل ولایت فقیه گفتند.

در اصلاحات و سازندگی هم این راه طی شد، دیدند با وجود رهبری نمی شود با ولایت فقیه نمی شود لذا گفتند باید اینجا را زد، می خواستند یک رای جدی بسازند تا بر اساس آن سناریوی خود را اجرا کنند و الا دلیلی ندارد که امریکا از اینها حمایت کند.

*فتنه اخیر بالاتر و سنگین تر از هشت سال دفاع مقدس بود

واقعا یک کودتا بود این کودتا را خدا خنثی کرد، چطور خنثی شد؟ چه شد که ما از این فتنه عبور کردیم؟ امیرالمومنین می فرمایند وقتی فتنه رفع شد تازه می فهمید فتنه چه بوده است، حالا که این فتنه رفع شده من باورم این است که این فتنه بالاتر از هشت سال جنگ تحمیلی بوده است.

*بالاترین فریب وارد شدن با نقاب امام خمینی بود

بالاترین فریب این بود که نقاب امام زدند، اگر دشمن ناشناس وارد جبهه شد اسیر نیست محکوم به اعدام است، یعنی این به لباس دوست وارد شد، تقلب واقعی آنجا بود، تقلب واقعی زمانی بود که در محتوی شما نمی توانستید جواب بدهید، نظام را متهم به دروغ کردند ولی خود دروغگو بودند.

*این فتنه محل آزمون آقازاده ها بود/در اسلام آقازادگی ملاک نیست

در این قضایا خیلی از آقازاده ها را به میدان آوردند، آزمون آقازاده ها بود، همه آمده بودند نون پدرهایشان را بخورند، در این انقلاب کسی نان پدر نمی خورد، نوح را خداوند به او خطاب کرد "عملا غیر صالح" عمل صالح ملاک است، در اسلام کجا آقازادگی ملاک است، نسل امام یک نسل فکری است، امام در بیانیه حج گفت فرزندان معنوی رسول الله، مگر مردم ما سید بودند، دل و جان مردم با رسول الله است، همه اینها که در حرکت امام بودند فرزند امام اند، نسبت ما نسبت ژنی نیست بلکه نسبت فکری است، حالا اینها می آیند می گویند من فرزند فلانی هستم، باش، نسبتت با انقلاب چیست؟

*اگر آقازاده ها لشکر انگیزند که خون عاشقان ریزند...همه ملت به هم سازند و بنیادش براندازند

یک وقت حافظ گفت "اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد...من و ساقی به هم سازیم و بنیادش براندازیم" حالا هم "اگر آقازاده ها لشکر انگیزند که خون عاشقان ریزند...همه ملت به هم سازند و بنیادش براندازند".

*قوه قضائیه اگر می خواهد جرم سران فتنه را به معاونت در ایجاد ترافیک تقلیل دهد، رسیدگی نکند

این کودتا بود و عاملین این کودتا خیانت کردند و مجازاتشان هم باید براساس خیانت به کشور باشد، قوه قضائیه اگر با این مرز جلو می آید رسیدگی بکند، اما اگر می خواهد بگوید معاونت در ایجاد ترافیک، از این گونه حکم ها مردم نمی خواهند، مردم داوری واقعی کرده اند اینها اتهامشان این است که خیانت کرده اند.

تراز ولایت در این کارها مشخص شد، کینه اینها با ولایت مشخص شد، روزی که احمدی نژاد دوره اول رئیس جمهور شد اینها گفتند این رئیس جمهور نیست، اینها تراز رای ملت را پایین آورده اند، گفتند رئیس دفتر رهبری است نه رئیس جمهور، می خواستند تحقیر کنند.

*روح ضد دیکتاتور بودن ولی فقیه در حوادث اخیر مشخص شد

جایگاه رهبری در میان این همه شخصیت هایی که در برابر تفکر انقلاب ایستادند مشخص شد، مدیریت اینها شخصیتی الهی می خواهد که آنرا شاهد بودیم، و این جایگاه تثبیت شد، روح ولایت فقیه تثبیت شد، روح ضد دیکتاتور بودن ولایت فقیه مشخص شد، نشان داد حقیقت احترام به حقوق مردم در ولایت فقیه است.

*حوادث روز قدس جز از خبیث ترین صهیونیست ها بر نمی آمد

در 22 بهمن اینها آمدند نظام را سوراخ کنند، بزرگترین خیانتی که اینها انجام دادند کاری بود که در روز قدس کردند، قدس روز وحدت مسلمین است، هیچ کس نمی توانست با این روز مخالفت کند اینها کردند، این نقطه وحدت را اینها شکستند، این کار جز از خبیث ترین صهیونیست ها بر نمی آمد.

*امام سوزی واقعی روز قدس بود نه 16 آذر

در نماز جمعه هایی که برگزار شد به جای آنکه عذر خواهی کنند آنرا تجلیل کردند، من در برابر روز قدس، 13 آبان و 16 آذر را چندان مهم نمی دانم، اینها امام را روز قدس سوزاندند، تصویر امام را در 16 آذر به آتش کشیدند ولی فکر امام را در روز قدس به آتش کشیدند، امام سوزی روز قدس اتفاق افتاد، عمق کینه را بروز دادند، 22 بهمن فکر کردند باز هم اتفاق می افتد، گفتند اگر بیایند از درون این اختلاف را بروز دهند پیروز خواهند شد، خیلی سرمایه گذاری هم کردند، از درون 22 بهمن می خواستند ضد آن را نمایش دهند، به قول مقام معظم رهبری اینها ابتدا کاریکاتور انقلاب را در آوردند بعد بروز دادند، الله اکبر گفتن اینها به آتش زدن امام حسین رسید.

*برخی ها گفتند شعار 22 بهمن وحدت بود تا نفاق خود را بپوشانند اما در فکر توطئه بعدی هستند

یک جایی یک نقشی وجود دارد، متاسفانه کسانی برخی این نقش را نادیده می گیرند، اما در واقع دارند توطئه بعدی را رقم می زنند، به ظاهر عده ای می آیند می گویند شعار 22 بهمن وحدت بود و غیره، بله وحدت بود اما حول انقلاب و امام و رهبری و ارزشها، اما اینها این شعار را دادند که این مرزبندی ها و این نفاق را بپوشانند و بخش دوم این فتنه را دنبال کنند.

*اگر تلاش های احمدی نژاد نبود رای 40 میلیونی و 25 میلیونی هم نبود

مهمترین نقطه پیروزی در برابر این جریان این بود که 40 میلیون به صحنه آمدند، در این میزان 25 میلیون به کسی رای دادند که جدا می دانستد که احمدی نژاد در خط امام و رهبری است، این 25 میلیون و 40 میلیون فوق العاده در خنثی سازی فتنه کارساز بود، اگر طرف مقابل کمی بیشتر رای می اوردند موجودیتی برای نظام قائل نمی شدند، در این نقطه قوت آیا احمدی نژاد نقشی دارد یا ندارد؟ در این میدان سهمی برای او قائلیم یا نه؟ انصاف بدهیم، اگر او با کارکردش در 4 سال و شعارش و شجاعتش به عنوان یک سمبل نمی آمد آیا 40 میلیون می آمدند و 25 میلیون به این سمت معطوف می شد؟ اگر مرزبندی های فساد را در مناظره بروز نمی داد این اتفاق می افتاد؟ من معتقدم نه، این نقش ایفا کرد این همه فشارها را خرید و سربازی کرد و این یک سرباز این عرصه است و فرمانده کس دیگری است.

*یکی از آقازاده های جلوتر زده از سایر آقازادگان دائما احمدی نژاد را عامل فتنه می نامد

من این حرف را از این جهت می گویم که الان یک عده ای برون رفت از این مسایل را عبور از احمدی نژاد میدانند، این همه تلاش کردیم حالا می گویند احمدی نژاد را فراموش کنید، یا اینکه اسم احمدی نژاد را نیاورید، یک آقازاده ای که اصلا از آقازاده ها هم جلوتر رفت، گفت عامل فتنه احمدی نژاد است، من یاد صفین می افتم، گفتند آن کسی که عمار را کشت علی بود که او را به جنگ فرستاد، در حالی که لشکر شام قاتل عمار بود، این ملاک حق و باطل است، حالا هم این آقازاده این چرت ها را می گوید.

*ابوموسی اشعری در حکمیت بازی نخورد، برنامه ریزی شده بود

طراحی کرده اند که احمدی نژاد را وسط دوره می زنیم و نمی گذاریم به چهار سال بکشد، و الان می خواهند یک کمی آرام شوند، دوتا مهره را بسوزانند و به کنار ببرند و دو تای دیگر نگه دارند بعد از آن بشوند "حکم" و منجی که حالا ما می آییم حل کنیم، اول می گویند نه علی نه معاویه بعد هم می بینید که ته آن با حکمیت عمروعاص می شود معاویه، امیرالمومنین یک سوال جدی بعد از حکمیت داشت که ابوموسی اشعری راست می گفت یا دروغ؟ اگر قبول داشت صفین فتنه است چرا در جمل که من دنبال او فرستادم نیامد؟ جنگ جمل امام حسن و مالک اشتر رفتند نزد ابوموسی که حاکم کوفه بود گفتند این فتنه دارد پا می گیرد پاشو بیا، بیا علی را یاری کن ولی نیامد گفت زره هایتان را در آورید و شمشیرهایتان را هم غلاف کنید، بعد در صفین شد حکم، من فکر نمی کنم که ابوموسی در صفین بازی خورده باشد، سناریو داشت، من این را بگم تو هم این را بگو، بعد شد من اینو گفتم تو نگفتی، اینها هم دنبال همین هستند، تا دوباره بازگردند، ما که عاشورا را فراموش نمی کنیم، می خواستند امام حسین را گرو گیرند که دولت را به تسلیم وادارند، آقا هم فرمودند ما باج بده نیستیم.

*احمدی نژاد یک سرباز ملی است/ احمدی نژاد هنوز برای ما احمدی نژاد است

می خواهند عبور از احمدی نژاد را در فاز بعدی از سناریوی مطرح کنند، در حالی که احمدی نژاد نقش سربازی مهمی در خنثی سازی این فتنه بازی کرد، من احمدی نژاد را یک سرباز ملی می دانم، و این سرباز رهبری را خرسند کرده است، رهبر نباید در خاکریز جلو باشد، باید حواسمان به همه ابعاد قضیه باشد، یک حرف هم داریم با خود احمدی نژاد، که چیزی که ایشان به دست آورده یک ودیعه الهی است و باید از آن حفاظت شود، حفاظت از به دست آوردن مهم تر است، همان عدالت و مبارزه بافساد باید جدی پیگری شود، یک دولت پاک و مطهر، و احمدی نژاد هنوز هم همان شاکله را برای ما دارد و حفظ کرده و همان حمایت ملت هم وجود دارد. اینکه ایشان خود را درگیر این مسایل نکرده است ارزشمند است باید به سرعت به دنبال همان عدالت بود.

*هاشمی همواره دنبال دور زدن شورای نگهبان بوده است

الان یک پروژه دیگری را هم دارند دنبال می کنند که بسیار از من سوال شده لذا لازم می دانم به آن جواب بدهم، این قضیه اخیر که در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال بررسی است و می خواهند یک کمیسیون انتخابات تشکیل دهند از این قرار است که این یکی از آن فتنه هاست که عرض کردم، و دنباله طرح کودتا است نه از دوره فتنه اخیر کودتای سبز بلکه از دوران اصلاحات و خاتمی، آقای هاشمی همواره دنبال این بود که شورای نگهبان را دور بزند، در انتخابات هم به عنوان منجی آمد گفت بیایید مجمع تشخیص موضوع را حل کند، ولی تلاش اینها بیهوده است. آنچه که می گویند وزیر کشور نامه ای به مقام معظم رهبری داده است این حرفها نیست، ما در انتخابات مشکلاتی داریم، مشکلات این است که هزینه های انتخاباتی ما بالاست، نفس انتخابات را ما هیچ گاه خدشه ای بر آن وارد نمی دانیم ما هر سال یک انتخابات داشتیم خوب برای مردم این هزینه دارد، از یک طرف اینکه هر ساله فضای انتخابات در کشور ایجاد می شود مطلوب است اما اثر منفی می گذارد روی نظام اداری، یک عده ای هستند که ببینند در نظام اداری چه اتفاقی می افتد، یک عده ای می خواهند خود را تنظیم کنند با فردا، این کمی فضا را تغییر می دهد، فرهنگ اسلامی می گوید که کار نباید آسیبی ببیند، هم هزینه های مالی و هم هزینه های اداری بالا می رود، ما اگر می توانستیم یک مقداری انتخابات را تجمیع کنیم مناسبت بود مثلا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات خبرگان، انتخاب مجلس با شوراها هماهنگ می شد، یک جوری تطبیق می کردیم که مردم همزمان به دو انتخاب رای می دادند، خوب ما مشکل قانون اساسی داشتیم، مثلا دوره مجلس فرضا خرداد تمام می شود، دوره ریاست جمهوری هم چهار سال است، سال بعد تمام می شود، دوره خبرگان هشت سال یک بار می تواند با یکی از اینها منطبق شود، لذا زمان یک جوری است که تطابق ندارد، برخلاف قانون اساسی هم نمی شود که مدت را کوتاه یا زیاد کرد، یک مورد باید اینکار را می کردیم، مثلا ریاست جمهوری کمتر یا بیشتر می شد یا مجلس کمتر یا بیشتر می شد، خبرگان هم که تحت آیین نامه خبرگان است و مشکلی ندارد، شوراها هم دست مجلس است، اما ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی دست قانون اساسی است، باید یک تدبیری می کردیم، یک طرحی داده شد برای تجمیع انتخابات، خوب به مجلس رفت و تصویب نشد، این نامه ای که وزیر وقت کشور نوشت یک قسمتی از آن همین است، فکر هم دادند که مجمع تشخیص مصلحت نظام راجع به این طرح تحقیق کند، یک سری مسایل هم که شفاف سازی کنیم برای هزینه های انتخاباتی و از این قبیل حرف ها هم زده شده است.

*به یکباره از یک نامه طرح حذف شورای نگهبان را در آوردند/ این خواسته دشمنان است که نهادی مثل شورای نگهبان حذف شود

به یکباره از آن نامه طرحی در آوردند مبنی بر حذف شورای نگهبان از انتخابات، این نبوده است، گفته اند شورای نگهبان را دور بزنیم و یک کمیسیون انتخابات تشکیل دهیم، این برای همیشه خلاف قانون اساسی است، چه دلیلی دارد؟ کارنامه شورای نگهبان نشان داده است که هم حقوق مردم حفظ می شود و هم حقوق نظام، اینها در انتخابات دیدید چه کودتایی می خواستند انجام دهند، می خواهند همان را ساختاری کنند تا ابزار قانونی اش فراهم شود، حالا میان دوره ای یا بعد از این دوره یک چیز دیگر رو می کنند که نظام را در دست بگیرند، خواسته غربی ها به خصوص فعالین حقوق بشری شان حذف شورای نگهبان و نهادهایی است که از نظام حراست می کند، مطمئن باشید در این طرح ها موفق نخواهند شد، چون شورای نگهبان تایید نمی کند، مجلس هم رای نخواهد داد و مهمتر از همه اینها جایگاه رهبری این موارد را تایید نمی کند.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=45076


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/12/3 و ساعت 12:41 عصر | نظرات دیگران()
کروبی آسیبی ندیده است

به گزارش پارسانیوز NewsParsa فردا نوشت؛‌ یک منبع آگاه آسیب وارد شدن به شخص مهدی کروبی را رد کرد.

یک منبع آگاه با اشاره به تلاش نیروی انتظامی و تدابیر ویژه جهت برقراری نظم در راهپیمایی مراسم 22 بهمن، بویژه در محل حضور مهدی کروبی گفت که عده‌ای علیه مهدی کروبی شعار دادند و نیروی انتظامی جمعیت را کنترل کرد تا اتفاقات دیگری روی ندهد.

وی، ادعاهای سایت‌های ضدانقلاب مبنی بر شکسته شدن سر مهدی کروبی را به شدت تکذیب کرد.

به گفته وی، مهدی کروبی هم‌اکنون به منزل خویش بازگشته است.

مطالب مرتبط

 

 

تکذیب خبر بازداشت محمدرضا خاتمی و همسر وی
پارسانیوز NewsParsa: خبر بازداشت زهرا اشراقی و محمدرضا خاتمی برادر محمد خاتمی تکذیب شد.
به گزارش پارسانیوز NewsParsa برخی از رسانه‌های غربی از جمله رویترز به نقل از یک وب‌سایت مدعی شد نیروهای امنیتی زهرا اشراقی نوه دختری امام (ره) و همسر وی محمدرضا خاتمی را روز پنجشنبه دستگیر کرده‌اند.
 
 
برپایه این گزارش یک منبع آگاه به خبرنگار پارسانیوز گفت: انتشار این اخبار در حالی صورت می‌گیرد که هر دو این افراد در حال حاضر در منزل خود به استراحت مشغول هستند.
این منبع خبری که نخواست نامش فاش شود گفت:‌ محمدرضا خاتمی و همسرش که در میان راهپیمایان حضور پیدا کرده بودند با توجه به جو اعتراضی راهپیمایان و احتمال سوء استفاده برخی عناصر از این وضعیت توسط نیروهای مسئول برای حفظ امنیت و جانشان به سمت خودروهای سواری هدایت شده و از محل ازدحام برای حفظ جانشان دور شدند.
به گزارش پارسانیوز پیش از این یک سایت مرتبط با جنبش سبز نوشت؛ زهرا اشراقی و محمدرضا خاتمی برادر محمد خاتمی رییس جمهور سابق ایران در جریان راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران دستگیر شده‌اند.
گفتنی است این سایت تاکید کرده است، یکی از پسران مهدی کروبی و برخی از همراهان وی نیز بازداشت هستند.
این در حالی است که نامبرده نیز در حال حاضر آزاد می‌باشد.
منبع ما : http://newsparsa.com/
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/11/22 و ساعت 5:22 عصر | نظرات دیگران()

 آیا میهن هیتس کلاهبردار است ؟

 

امروز 17.11.88 نتیجه ی ماه ها کارکردن با سیستم کلیکی میهن هیتس دریافت شد ؟؟

فکر می کنید درامد ما با نزدیک به یک میلیون بازدید  چقدر شده باشد ؟؟

آفرین کاملا اشتباه حدث زدید 0 تومان ؟؟؟؟

تعجب نکنید این سیستم بعد از این که طبق تخمین ما  نزدیک به  9 میلیون بازدید داشت (یک میلیون بازدید ضرب در 10 بنر تبلیغاتی = 10000000 بازدید  که 1000000 تاش هم تخفیف به میهن  هیتس ) وبیش از 7500 کلیک بر روی بنر هایشان به گفته ی خود سایت میهن هیتس ، امروز بدون علت ما رو متخلف نامیده و تمام درآمد رو به جیب خودشان واریز کردند ، تا برای اخرت ذخیره کنند . جا لب اینجاست که طبق قانون خودشان هر 35000 تومان باید واریز کنند در هر هفته ،که ما دراین چند ماه از 10 برابر آن هم فراتر رفتیم ولی خبری از پرداخت پول نبود ؟ تا امروز صبح که به سایت مراجعه کردیم و خبر صفر شدن درآمد را دریافت کردیم .

حال نظر شما درمورد سایتی که خو را مطمئن ترین سیستم کلیکی نامیده چیست؟؟

 

www.mihanhits.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/11/17 و ساعت 6:56 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   6   7      
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا