چهارشنبه پایانی, و بقاء روی سیاهی برای فتنهگران
آنچه در روز 22 بهمن ماه امسال با حضور دهها میلیونی ملت در خیابانها به وقوع پیوست را میتوان بلندترین فریاد ملتی دانست که از هشت ماه اغتشاشگری و زیاده خواهی اقلیتی فاسق به تنگ آمدهاند. این حضور باشکوه ملی چنان ضربت محکمی بر دهان فتنهگران فرود آورد که تا مدتها ناتوان از تجزیه و تحلیل آن بوده و در کما بسر می بردند. چند روز تولید کشید تا دعواها و درگیریهای درون گروهی فتنهگران به پایان برسد و سراسیمه برای انتقام گیری از ملت آماده شوند.
پیشنهادات پیشاپیش شکسته خوردهای چون برگزاری جشن تولد برای موسوی در 11 اسفند, بزرگداشت مرگ مصدق در 14 اسفند و پیوستن به جنبش زنان با کشف حجاب! در روز 17 اسفند بمناسبت روز جهانی زن در همین راستا طراحی و در دنیای مجازی و توهمی سبزها منتشر گردید. اما آنچه اتفاق افتاد بازهم تکرار شکست همه نقشههای سبز و سیاه بود.
آخرین پیشنهاد باقی مانده برای فتنه گران، تلاش برای سوء استفاده از مراسم شب چهارشنبه پایان سال معروف به "چهارشنبه سوری" است که به آن امید بسته اند تا شاید بتوانند چند عکس و فیلم از اقدامات اغتشاشگرانه خود در آن شب تهیه کرده و در دنیای مجازی منتشر نمایند و مدعی شوند که میلیونها ایرانی در آن شب به حمایت از سبزها به خیابان آمده بودند!؟ این اقدام میتواند جسم بیجان فتنه سبز را به هر زحمت که شده به تعطیلات نوروزی برساند تا سران فتنه با عزاداری کامل به استقبال عید نروند!
فتنه گران که تنها به ایجاد ناامنی و اغتشاش دلخوش کردهاند؛ این بار شب چهارشنبه پایان سال را برگزیده اند تا شاید بتوانند بعد از جنایات در روز عاشوا, این بار نیز جنایاتی جدید بیافریند. اما در این میان بی برنامگی و سردرگمی و ناتوانی از مدیریت در بین سبزها کاملا مشهود است. به عنوان نمونه نویسنده سایت ضد انقلاب جرس که توسط سیاستمدار زن باره و وزیر ارشاد دولت خاتمی اداره می شود در مقالهای برای "جبران 22 بهمن"!؟ چنین پیشنهاد میدهد: «رهبران اصلی جنبش مهندس موسوی و شیخ اصلاحات، با توجه به سوابق بالای مدیریتی شان در گذشته نظام ، و فضای فرهنگی متفاوت و غیر مذهبی (نه ضدمذهبی) چهارشنبه سوری، معذوریتهای زیادی برای دعوت مردم در چنین روزی خواهند داشت. میتوانیم از بانوی سبز جنبش خانم دکتر رهنورد که محبوبیت فوق العاده ای میان دختران و پسران دارد، دعوت کنیم برای برگزاری بهتر این روز ملی اطلاعیه دهند و یادبود شهدای جنبش را به نحو مقتضی در برنامه های چهارشنبه سوری سبز بگذارند.»
از طرفی دیگر طرح "سکوت سبز چهارشنبه سوری و رفتن به مزار شهدا" توسط عده دیگری از سبزها مطرح شده که عدم اقبال از آن کاملا آشکار است.
نویسنده دیگری در سایت ضد انقلاب جرس در مقالهای با عنوان «اعلامیه تحریم چهارشنبه سوری» نوشت: «با اعلام حمایت کامل از آرمان های جنبش سبز، حضور در برنامه چهارشنبه سوری را تحریم می کنم. ما شیوه هایی را پیش از این تجربه کرده ایم که بنا به ویژگی های هیجانی آنها، منحصرا زمینه حضور گروه های خاصی را فراهم کرده و عده دیگری از مردم زمینه کنشگری در آنها را کمتر دیده اند. باید پذیرفت که همه اقشار، توان تعقیب و گریز در خیابان را ندارند. چهارشنبه سوری از همین برنامه هاست و به واسطه خشونت بالقوه، مسلما جمع زیادی از مردم از حضور در آن خودداری می کنند. متاسفانه تنها راه تظاهر به اعتراض، در تقابل فیزیکی با نیروهای حکومتی نمودار شده است. جنبش به خاطر اصرار بر این امر، همواره مشغول تبعات نامطلوب آن بوده است. خشونت عرصه ای است که جنبش در آن محکوم به شکست است. جذب مشارکت منوط به کاهش خطر حضور و احترام به حقوق دیگران است. متاسفانه برخی اعضا گاهی اقدامات پرخطر و چریکی را دنبال می کنند و فقط تعقیب تفننی کنش ها را جهت خالی نبودن عریضه ارائه می دهند... آیا واقعا بیرون رفتن با خودرو شخصی از نشانه های هویتی جنبش سبز است؟ به هوش باشیم که این آسیب ها در درازمدت هیبت و پرستیژ جنبش را به شدت تنزل داده و تا سطح یک سرگرمی گاهگاهی فرو خواهد کاست.»
طرح چنین پیشنهاداتی از سوی فتنه گران در حالی صورت میگیرد که فضای عمومی کشور بعد از خلق حماسه باشکوه دیگری در 22 بهمن به همراه انتشار خبر دستگیری "ریگی شرور"! و در آستانه بهار طبیعت در شادابی و سرور کامل به سر میبرد و ملت خود را برای تعطیلات نوروزی آماده میکنند و بعد از راهپیمایی 22 بهمن همه چیز را تمام شده میبینند.
از سویی دیگر توجه به نکات زیر میتواند حائز اهمیت باشد:
1- در ورای این آرامش توجه به این نکته ضروری است که دشمنان انقلاب اسلامی و ایادی داخلی آنها همواره در تلاشند تا همچون گذشته پس از هر فتح و پیروزی، کام شیرین ملت را تلخ نمایند. حوادث فتنه گری بعد از انتخابات باشکوه 22 خرداد نیز در چنین شرایطی اتفاق افتاد. این عبرت گیری از گذشته به ما میآموزد که باید هوشیار بود.
2- فتنهگران بعد از راهپیمایی 9 دیماه و 22 بهمن فهمیدهاند که دیگر هواداری برای عرضه اندام در تجمعات میلیونی ملت ندارند، لذا تنها سناریوی باقی مانده برای آنها ایجاد اغتشاشگری و ناامن سازی فضای کشور است. ایجاد ناامنی و زیست در چنین محیطی، امروز به تنها راه بقا و حیات فتنه گران مبدل شده است! و این مساله حقیقت این جریان را به خوبی آشکار میسازد.
3- چهارشنبه سوری, مراسمی باستانی است که هر ساله در سراسر کشور با رسم و رسوم خاص خود برگزار میشود. استفاده از آتش در برگزاری بخشی از مراسمات این شب, و نداشتن الگوی مشخصی در زمینه مهار و کنترل آن، مدتهاست که این جشن را به مراسم پرخطری مبدل ساخته که متاسفانه نوجوان و جوانان متعدی را با کام حادثه می کشاند. این ظرفیت ناامنی در این مراسم, فرصتی است که اوباش و فتنه گران قصد دارند تا از آن سوء استفاده کرده و حادثه بیافرنند.
این وضعیت هوشیار نهادهای انتظای و امنیتی را بیش از پیش میطلبد و بیش از آن ضرورت همکاری و همراهی خانوادهها با دستگاههای ذیربط است که میتواند مانعی جدی پیش روی فرصت طلبان برای ایجاد حادثه باشد. این همراهی مردم با مامورین انتظامی آخرین سلاح باقی مانده در دست فتنه گران را نیز ناکارآمد خواهد ساخت.
4- از سویی دیگر اغتشاشگران برای اثبات شعار "ما بیشماریم"! آنگاه که دیدند توان همراهی ملت در مراسمات باشکوهی چون 22 بهمن را ندارند, تلاش دارند تا مراسمات مختلف را مصادره به مطلوب کنند و اینبار شور و شلوغی چهارشنبه سوری را در دستور کار دارند. از همین ابتدا قابل پیش بینی است که حضور نوجوانان و جوانان در آن شب در خیابانها که با آتش بازی و سر و صدای فراوان همراه است, توسط رسانههای مختلف فتنهگران به عنوان نمادی از فتنه سبز معرفی خواهد شد! این در حالی است که حوادث تلخ و شیرین این شب، سالیان سال است که در کشور اتفاق میافتد و ارتباطی با رنگ فتنه ندارد!
سال 1388 با تمام حوادث تلخ و شیرین آن رو به پایان است و اخبار خوشی چون دستگیری ریگی و دستگیری رهبر گروهک پژاک و یاس و ناامیدی فتنه گران سبزپوش، نوید روزهای خوب بهاری را برای ملت سرفرار ایران به همراه دارد. آخرین چهارشنبه شب سال نیز همچون دیگر چهارشنبه شبها میآید و میرود و آنچه باقی خواهد ماند روسیاهی است که برای فتنهگران تا ابد باقی خواهد ماند!
منبع ما : http://bimemoj.blogfa.com/post-191.aspx