حرمتشکنی روز عاشورای فتنهگران آنقدر سنگین بود و خروش حسینی تهران و سایر شهرستانهای ایران علیه محاربان یزیدی آنچنان گسترده بود که برنامههای از پیش طراحی شده توسط این جریان از جمله پروژه کشتهسازی و تهیه تصاویر جعلی از آن، اینبار مورد بیاعتنایی بیشتری از سوی افکار عمومی خشمگین از حرمتشکنیها قرار بگیرد.
به گزارش رجانیوز، ادعای زیر گرفتن یک نفر توسط ماشین پلیس در میدان ولیعصر(عج) بخشی از این پروژه چند لایه بود. حیله فتنهگران در این مسئله که در اطلاعیه نیروی انتظامی هرگونه قتل در میدان ولیعصر(عج) تکذیب شده بود، از دو بخش اصلی تشکیل میشد.
ماجرا، انتشار فیلمی در یوتیوب و منابع ضد انقلاب است که طی آن ادعای زیر گرفته شدن "یک نفر" از اغتشاشگران توسط خودروی پلیس مطرح شده است.
دو قطعه فیلمی که از این ماجرا در اینترنت یافت میشود، هر دو متعلق به رسانههای ضد انقلاب است اما دو فیلم با هم تفاوتهایی در تدوین دارند که به کشف ذات ماجرا کمک زیادی میکند.
فیلم اول، در ابعاد کوچکتر، از صحنه ورود 2 خودرو، تا لحظه خروج یکی از آنها از ضلع شمالی میدان ولیعصر(عج) ادامه دارد. فیلم دوم، در ابعاد بزرگتر، با سخنان سردار رادان آغاز و از صحنه دنده عقب گرفتن یکی از 2 خودرو شروع می شود و با پرشی محسوس، به روی فردی که فیلم وی را مجروح این ماجرا نشان میدهد، می رود و به پایان می رسد...
وضعیت کلی:
در این پکیج رسانه ای و عملیات روانی، نکات متعدد و مهمی وجود دارد:
1- تصویربرداری با دوربینهای با کیفیت بالا ماجرای ندا آقاسلطان را افشا کرد. تصویر برداری از چند زاویه، تصویربرداری یکی دو ثانیه قبل از شروع بهاصطلاح صحنه مضروب شدن و... اینها نکاتی است که جریان فتنه سعی کرده در موارد بعدی تکرار نکند.
2- رعایت برخی از این نکات، دست اپوزیسیون را در اجرای نکاتی دیگر و رعایت برخی مسائل باز می گذارد. از روی شماره پلاک خودرویی که در فیلم ندا آقاسلطان وجود داشت، پلیس به سرعت راننده را پیدا و از وی تحقیق کرد. پایین آوردن کیفیت تصویر، می تواند به جلوگیری از بروز جزییات دردسرساز کمک کند.
بر اساس این فیلم و ادعا، اپوزیسیون دو شاخه کلی عملیات رسانه ای و تبلیغی سیاه را آغاز کرد:
الف- ادعا کرد پلیس با خودروی خود اغتشاشگران را زیر گرفته است.
ب- ادعا کرد پلیس دست به توجیه زده و میگوید اولا خودرو سرقتی بوده و ثانیا یک تصادف رانندگی بوده است!
بخش اول نتیجه گیری:
افشای عدم وجود رابطه بین خودروی مورد اشاره پلیس و خودروهای این فیلم:
1- پلیس، اصولاً در حال توضیح دادن حادثه رخ داده در خیابان "خوش" و "انقلاب" است. در حالی که با مشاهده فیلم "محرز" است موضوع مورد اشاره ضد انقلاب مربوط به خود میدان ولیعصر(عج) است. به همین دلیل، طراحان این سناریو، چند اقدام در فیلم بزرگتر و تدوین شده، انجام دادند:
اولین اقدام، آغاز کردن فیلم از صحنه ای است که در آن، آتش زده شدن کانکس پلیس در میدان ولیعصر(عج) مشخص نباشد و سینما قدس واقع در ضلع جنوبی میدان دیده نشود. در حالی که هر دوی این موارد در فیلم اول موجود است. بنابراین، توضیحاتی که در فیلم بزرگتر از زبان سردار رادان به این فیلم توسط ضد انقلاب چسبانده شده، اصولا مرتبط با این ماجرا نیست. ضد انقلاب اقدام دیگری هم انجام می دهد و آن، سانسور اظهارات رادان است. زیرا وی بهصراحت جزییات را توضیح داد.
2- در توضیحات رادان که به انگلیسی هم زیرنویس شده، مشخص است که از کشته شدن "دو نفر" (که جنازه هر دو در دسترس پلیس است) سخن گفته می شود. اما در فیلم، صحنه ای که بیانگر زیر گرفته شدن یک نفر است، نشان داده میشود که این روشن می کند هیچ ارتباطی بین این دو موضوع نیست.
3- خودروی مورد اشاره جانشین فرمانده پلیس، یک دستگاه خودروی پلاک و طرح شخصی است اما آنچه که در این فیلم نشان داده میشود، خودروهایی با ظاهر خودروی پلیس است. پس، اتصال اظهارات جانشین فرماندهی ناجا به این فیلم، فریب و دروغپردازی روشنی است که کاملا مشخص و قطعی است و هیچ خدشه ای به آن وارد نیست.
وضعیت جزیی:
1- 2 دستگاه خودرو در این فیلم مشاهده می شوند که این خودروها ویژگیهای زیر را دارند:
* هر دو خودرو متعلق به کارخانه تویوتا هستند که محصولات آنها در کشور ما فراوان است و در نیروهای مسلح (ارتش، سپاه، بسیج و ناجا) تعداد زیادی از این خودروها وجود دارد. این نوع خودرو از زمان دفاع مقدس بهشدت در ایران مورد مصرف بوده و تعداد زیادی از این خودروها نیز به اشخاص حقیقی و یا حقوقی غیرنظامی، به فروش رسیده است. هرچند خودروی مدل پایینتر، از نوعی است که احتمال حضور آن در سازمان خودرویی فعلی پلیس بسیار کم است.
* هر دو خودرو، رنگ آمیزی و طراحی بدنه و وضعیت ظاهری مشابه دارند از جمله آنکه طراحی رنگی هر دوی آنها متعلق به پلیس عادی (پلیس پیشگیری یعنی کلانتریها و...) است.
* هر دو خودرو، شیشه های طرفینی تیره دارند و گاردهایی روی شیشه جلو و مقابل و طرفین و جلوی خودرو نصب شده که کاملاً مشابه است.
* نشانه هایی از اسپرت شدن در این خودروها مشاهده می شود: 1- خودروی مدل پایین اولی که عامل بهاصطلاح تصادف بهنظر می رسد، دارای لاستیک پهن اسپرت است و قاب پنجره های جلویی آن، اسپرت شده است. 2- قاب گلگیر خودروی مدل بالاتر که با دنده عقب، به ضلع جنوبی میدان حرکت می کند، اسپرت شده است. قاب پنجره های جانبی نیز به همینگونه است.
* آرم نیروی انتظامی روی بدنه هیچ یک از این دو خودرو در هیچ یک از طرفین آن وجود ندارد و تنها رنگ سبز و مارک تویوتای آن و شکل کلی آن، عامل شباهت یافتن آن به خودروی پلیس است. البته احتمالا پلاک شبیه پلاک پلیس هم روی آنها نصب شده، هرچند کیفیت پایین فیلم ها اجازه دقت روی این پلاکها را فراهم نمی کند.
* شکل گارد منصوب روی جلوی این خودروها بسیار جالب توجه و بدیع است.
بررسی رفتار عناصر عامل نیز بسیار حائز اهمیت است:
1- راننده های این دو خودرو:
* در حالیکه میدان کاملا در اشغال حدود 200 نفر اغتشاشگر است، چرا دو خودروی پلیس باید به این میدان وارد شوند؟ چه توجیهی در این زمینه وجود دارد؟
* چرا این دو خودرو از یکدیگر جدا شده، هر یک مسیری کاملا متضاد با یکدیگر را ادامه می دهد؟ البته در ادامه بهنظر می رسد هر دو نهایتا از ضلع شرقی میدان ولیعصر(عج) خارج می شوند. یعنی: 1- خودروی مدل پایین ابتدا از ضلع جنوبی به ضلع غربی رفته، پس از بهاصطلاح زیر کردن، به ضلع شمالی رفته، از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. 2- خودروی مدل بالا، از ضلع جنوبی بهدنبال خودروی مدل پایین وارد، به دنبال وی به ضلع غربی رفته، سپس دنده عقب گرفته به ضلع جنوبی برگشته و از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. مسیر هماهنگ، در این محیط ناهماهنگ بدون اینکه دو خودرو همدیگر را ببینند، چگونه انتخاب و اجرا شده است؟
* شکل رخداد تصادف اصلاً قابل درک نیست. اینکه فرد مذکور اصولاً چگونه سر از زیر این خودرو در می آورد؟ اگر فرد جلوی خودرو قرار داشته، با تصادف، باید به جلو پرت می شد و خودرو، در صورت حرکت به جلو، باید روی آن می رفت. اگر فرد، عقب خودرو بود، باید خودرو با دنده عقب رفتن، روی وی قرار می گرفت. اما بررسی این فیلم، مشخص نمی کند این فرد کجا بود که زیر خودرو رفت؟ تنها احتمال این است که وی، هنگامی که خودرو متوقف شده بود، از وسط به زیر آن رفته است. آیا این احتمال، در شرایطی که اپوزیسیون مدعی آن است، ممکن است؟
2- فیلمبردار:
* وی از لحظه ورود خودروی اول تا لحظه آخر، بر خلاف تمامی افراد، هیچ تنشی در عملکرد خود ندارد و از لحظه اول تا لحظه آخر در صحن حضور دارد و اصلاً فرار نمی کند. حتی زمانی که خودرو به سمت وی (عقب) حرکت می کند.
* هنگامی که خودروی اول به میدان وارد می شود، وی بدون آنکه مسیر وی را تعقیب کند، منتظر ورود خودروی دوم می شود و با تعقیب خودروی دومی، ماجرا را ادامه می دهد.
* فیلمبردار فاصله خود با خودروها را تغییر نمی دهد. یعنی از حدی مشخص، اصلاً به خودروها نزدیک تر نمی شود و تقریبا می توان گفت در جای خود ثابت می ماند.
بخش دوم نتیجه گیری:
1- چرا کسی هویت فرد زیرگرفته شده را نمی داند؟ چرا از وی هیچ سابقه ای در هیچ بیمارستانی نیست؟ چرا فتنهگرانی که "جنازه" را پس از عبور این دو خودرو در اختیار دارند، آدرس، هویت وی و سنگ قبر و مجلس ختماش را اعلام نمی کنند؟
2- یکی از دو خودرو، تویوتای مدل پایینی است که بهنظر نمی رسد اصولاً در سازمان پلیس یا هیچ یک از نیروهای مسلح ایران حضور داشته باشد. این مدل از تویوتا مربوط به سالهای پایانی دفاع مقدس بوده و بیشتر آنها به بخش خصوصی واگذار شده است. هرچند مدتی بعد در سالهای پایانی دهه 70، تعدادی تویوتای "شبیه" به همین مدل به سازمان رزم بسیج، ارتش، سپاه و ناجا وارد شد که به مدل 16 VALVE مشهور است که خودرویی بسیار مناسب و مدل بالا بوده و تفاوت بین این دو خودرو با وجود شباهت کلی، در بدنه، جلوپنجره و عقب آن کاملا مشهود است. اما خودروی حاضر در این فیلم، اگر در ناجا در حال حاضر حضور داشته باشد، باید در آشپزخانه خدمت کند!
3- خودروی دوم نیز در کشور فراوان است و می توان حتی با سرقت، یکی از آنها را تهیه کرد. از هر رده ای و هر جایی. حتی می تواند سرقتی هم نباشد. رنگ آمیزی هم که کار ساده ای است.
4- طراحی رنگ دو خودرو متعلق به پلیس عادی انتظامی یعنی پلیس پیشگیری است. بر این اساس، نصب گاردهای اینگونه روی این خودروها فاقد منطق انتظامی است. برای توجه می توان به تصویر یک دستگاه تویوتای آتش گرفته پلیس در این اغتشاشات توجه کرد که هم مدل و هم طرح رنگی خودروی تویوتای مدل بالاتر است و هیچ کدام از خاصه های ظاهری این دو خودرو (اسپرت شدن، گارد داشتن، دودی شدن شیشه و...) را ندارد. هر دو خودرو، دارای بخشهای اسپرت شده هستند که فاقد منطق انتظامی است. شیشه هر دو خودرو دودی است که اصولا با فرم طرح خودروی پلیس پیشگیری متناسب نیست. بهنظر می رسد خودروی مدل پایین، لاستیک اسپرت نیز دارد.
5- گاردهای عقب (بار) خودروی مدل پایین، اصولا غیر نظامی است و برای حمل بار و اثاثیه مناسب تر بهنظر می رسد تا استفاده در یک یگان نظامی!
6- رفتار رانندگان این خودروها با منطق مورد ادعای فتنهگران منطبق نیست. یعنی پلیس به ضد انقلاب با خودرو حمله نمی کند تا آنها را بکشد. نهایتا در این فیلم، باز با صحنه ی تصادفی مواجه هستیم که البته خود نیز منطق ندارد.
7- رفتار فیلمبردار، از رفتار دو راننده، جالب تر است. وی از ورود دو خودرو با خبر بهنظر می رسد. وی فاصله خود با خودرو را حفظ می کند. وی از خودروها واهمه ای ندارد. آیا راننده ها او را می شناسند که نمی ترسد یا اینکه باید بین او و بقیه فرقی نباشد؟
8- با فرض احتمال رفع تمام این سؤالها، به بررسی وضعیت احتمالات منطقی پرداخته میشود. مثلاً رفتار با کسی که یک واحد انتظامی را به آتش کشیده، چگونه باید باشد؟ یا فردی برای نجات خودروی نیروهای مسلح از میان جمعی که قصد دارند آن را منهدم و راننده را نیز به قتل برسانند، چه باید بکند؟
نظرات کاربران: