به گزارش رجانیوز، ارائه این تحلیل در نیوزویک از آن روی بسیار پر اهمیت است که ماموریت مجلاتی همچون فارین پالسی، تایم و نیوزویک، تبیین سیاست های کلان استراتژیک دولت امریکا در سطح جهان عنوان میشود.
نویسنده این مقاله در نیوزویک، با برشمردن موارد متعددی از ناکامیهای امریکا در سیاست خارجی خود، معتقد است که قدرت جهانی امریکا به دلیل مقاومت قدرتهای جدیدی که در برابر منطق زورگویی ایستادگی می کنند، به شدت تضعیف شده است. این مقاله همچنین تحریمهای امریکا علیه ایران را سبب کاهش ارزش جهانی دلار میداند و معتقد است امریکا باید به جای رویکرد تحکم گونه با کشورها، به سوی تعامل متقابل و احترام به قدرت کشورها حرکت کند.
در ادامه متن کامل این نوشته را می خوانید:
یک سال از تلاش دولت اوباما برای برقراری رابطه با کشور های معترض میگذرد، ولی باید چنین قضاوت کرد که از برمه تا کره شمالی ،از ونزوئلا تا ایران اتفاقاً جدیدی افتاده است ."آیونگ سان سو" همچنان در بازداشت خانگی در رنگوم بسر میبرد ،پیونگ یانگ در حال آزمایش موشکهای خود است، کاراکاس در مقابل امپریالیست آمریکایی و انگلیسی ایستاده است و تهران نیز با بی اعتنایی به اولتیماتوم آمریکا برنامه هستهای خود را همچنان ادامه میدهد و این در حالی است که تحریمها نیز با شکست مواجه شده است.
سیاست های واشنگتن شکست خورده است و دوران موضوعیت داشتن ارتباط با کشورهای ابرقدرت گذشته است. برقرار کردن ارتباط، آنهم فقط با کشورهای ابرقدرت، مربوط به دهه 1980 و به خصوص کشور آمریکا بود زمانی که شوروی ، موثرترین دشمن امریکا از هم فروپاشیده بود، ولی اکنون دورانی شروع شده است که دیگر همچون گذشته، کشورها خواهان سیطره
با به قدرت رسیدن کشورهایی مانند چین ،روسیه، هند، برزیل و ترکیه در صحنه جهانی، معادله جدیدی در جهان پا گرفته است و تفکر آمریکا بشدت منزوی شده است.
امروز دیگر سیاست تهدید و تطمیع به تنهایی جواب نمی دهد. مردم از آمریکا توقع تعامل دارند نه برتریطلبی و تفوقجویی. بسیار بدیهی است که تغییر در رهبری از اوباما بجای جورج بوش از طرف جهانیان مورد استقبال قرار نگرفت. ایران روز به روز به سوریه نزدیکتر میشود ، رابطه ونزوئلا با کوبا هر روز گرمتر میشود. برزیل، ترکیه، روسیه و چین هیچ ترسی ندارند که بطور آشکار مخالفت خود با سیاست های برتری طلبانه آمریکا را اظهار کنند.
ایران بعنوان یک قدرت منطقهای و درحال رشد هستهای، با داشتن عمق استراتژیک و عوامل نفوذ در خاورمیانه یعنی حماس، جنبش جهاد اسلامی فلسطین ، حزب الله لبنان وشیعیان منطقه ای متمایل به دولت ایران، میتواند نظم مورد نظر ایالات متحده و متحدانش را برهم بزند و موازنه قوا را به سود خود تغییر دهد.
در حال حاضر قدرتهای غربی در زمینه فروش تسلیحات نظامی با چالش مواجه شدهاند و در این زمینه کشورهای رقیبی پیدا شده است. اما در شرایطی که همه کشورهای کوچک و بزرگ به فکر تعامل با دیگر کشورها هستند آمریکا بفکر دشمن سازی است.
اوباما فکر میکرد که دیپلماسی قدیمی فشار جواب میدهد، اما اکنون به نظر میرسد که امریکا نیاز دارد تا در تن صدای خود تجدید نظر کرده و دیدگاههای سیاسی خود راتغییر دهد. حال دیگر نظام دو قطبی شرق و غرب به پایان رسیده است و نظامهای سیاسی مانند تهران و پیونگ یانگ و رنگوم پا به عرصه قدرت های جهانی نهادهاند، جایگاه آمریکا در جهان به شدت به مخاطره افتاده است و دیگر دوران تهدیدات نظامی در جهان به پایان رسیده است.
مقابله با ایران هسته ای به طور خطرناکی به یکی از استراتژی های
دیدار رئیس جمهور برزیل با احمدی نژاد و همکاری این دو کشور بطور آشکار و اعلام این امر که " ما حق نداریم که فکر کنیم که دیگران باید مثل ما فکر کنند ." نشان دهنده موج جدیدی در مناسبات بین الملل بوده است. این کلمات پاسخی شفاف و محکم به جهان غرب است و نشان از اتحاد کشورها علیه زورگویی است. چند هفته
با وجود اینکه غرب فشار زیادی به رئیس جمهور ترکیه و اردوغان آورد ولی نه تنها این فشارها و تهدید ها به هیچ وجه جواب نداد بلکه روز به روز روابط ترکیه و ایران نیز گرمتر شده است.
در حال حاضر حیات خلوت آمریکا در باریکه کناری آسیا به سرعت باعث چالش آمریکا شده است. ایران با داشتن برنامه هستهای خود بزرگترین چالش امنیتی برای آمریکا محسوب میشود. امروز بیشترین مشکلات در مناطقی به چشم می خورد که آمریکا در آنها نفوذ دارد. در سودان با بیشترین میزان خودکشی و در زیمباوه نیز با مشکلات زیادی روبرو هستیم.
امروز برمه به یکی از مهمترین کشورها و به نمادی تبدیل شده است که شاهد شکست استراتژی های آمریکاست. با بیش از دو دهه سیاست منزوی سازی این کشور از سوی آمریکا، هم اکنون یکی از مناطقی است که کمترین تاثیر را از سیاست های غربی پذیرفته است و تلاش دارد تا درهای خود را به سوی چین باز کرده است. این در حالی است که هیلاری کلینتون هم به شکست تحریم ها علیه برمه اذعان کرد.
با به قدرت رسیدن کشورهای جدید تعاملات دیپلماتیک و مدل های اقتصادی باید جایگزین شود . تحریم برمه توسط آمریکا این فرصت را به چین و هند داد و آنها توانستند با استفاده از این فرصت روابط خوبی با برمه برقرار کنند وآن را به خود نزدیک کنند به نحوی که اکنون باهم تعاملات استراتژیکی برقرار کرده اند. با فشار غرب علیه ایران بین ائتلاف غرب با روسیه
آمریکا باید سیاست جدیدی را در قبال ایران شروع کرده و با کنارنهادن نقطه شروع، درتلاش برای تماس و مذاکره با ایران باشد. آمریکا باید فکر اینکه
اکنون تازه دولت آمریکا به این نتیجه رسیده است که باید تحریم ها را هوشمندانه تر اعمال کند و این یعنی شکست دیگر و خودکفایی و پیشرفت بیشتر ایران.
آمریکا می خواست روسیه و چین را ترغیب کند که علیه ایران تحریم کنند ولی پکن و مسکو ترجیح می دهند که طرف ایران را داشته باشند تا کاخ سفید. مسکو و پکن
آمریکا باید سیاست های خود را عوض کرده و به فکر تغییر سیاستهای خود باشد ،اول تحریم اقتصادی کشورها را کنار بگذارد، سعی کند تعاملات دانشجویی با آمریکا افزایش پیدا کند و محدودیت هایی که مسولان سیاسی کشورهای مختلف برای مسافرت با آن روبرو هستند را بردارد و مشکلات ویزا را برای مسافران کم کند و سعی در جلب توجه تعاملات با دیگر کشور های جهان بکند. تعاملات سیاسی خود را با دیگر رقبا و کشورهای دیگر افزایش دهد.
اوباما باید نگاه خود را نسبت به "کشورهای محور شرارت " نگاهی مثبت کند هرچه می تواند سیاست های خصمانه را کنار گذاشته و خود را از منزوی شدن بیشتر نجات دهد . دست از خصومت با احمدی نژاد ، هوگو چاوز، کیم جونگ
و این درحالی است که بیشتر کارشناسان بر این عقیدهاند ، ایران از نقطه "بدون بازگشت" عبور کرده است بدون آنکه تعهدات قانونی خود تحت
منبع ما : http://rajanews.com