حداقل و حداکثر خواستههای فتنه گران
لانه
عطالله مهاجرانی در لندن که این روزها بعد از فرار از کشور در آن خزیده
است...
صدور آخرین بیانیه موسوی
که بعد از حضور میلیونی ملت در راهپیمایی "برائت از منافقین" برگزار شد, هرچند با
تکرار ادعاها و حمایت از اغتشاشگران همراه بود ولی در فرازهای پایانی آن عبارات
دوپهلویی آمده بود که امکان برداشتهایی متفاوت را برای مخاطب باز میگذاشت. موسوی
که در بیانیههای پیشین خود همواره از پذیرش انتخاب 24 میلیونی ملت سر باز میزد,
اینبار در عباراتی تلویحا دولت دهم را به رسمیت شناخت. همین فراز بود که برخی را
ذوق زده کرد تا بلافاصله از حرکت همگرایانه موسوی برای آشتی با نظام سخن بگویند.
از سویی دیگر ضدانقلاب که
این روزها تمام قد در پس شخصیت موسوی مخفی شده است, دستپاچه به میان آمد تا نگذارد
این تفسیر از عبارات موسوی در ذهن هواداران سبزپوس خود جا باز کند, لذا بلافاصله با
صدور بیانیهها و تدوین مقالات و یادداشتها به نفی این تفسیر پرداخت. به عنوان
نمونه سازگارا و مخملباف زوج جدید VOA که به استخدام سیا در آمدهاند, با صدور
اطلاعیهای اعلام داشتند: «مهندس موسوی بر پس گرفتن رای مردم
مصراست ودولت احمدی نژاد را کماکان غیر مشروع میداند.» و «آن چه دراین اطلاعیه
مطرح شده به عنوان کف مطالبات مردم است.»
اما در سطحی کلان تر
بیانیه مشترکی توسط عناصر فراری و معلوم الحالی چون بازرگان، سروش، گنجی، کدیور و
مهاجرانی انتشار یافت که به خوبی اهداف پشت پرده و پنهان سران داخلی و خارجی فتنه
سبز را بر ملا میساخت. نویسندگان بیانیه ضمن اشاره به بیانیه موسوی مینویسند:
«بخشی از این خواستهها را آقای میر حسین موسوی در بیانیهی هفدهم خود آورده است که
با توجه به تنگناهای سیاسی داخل کشور جنبهی حداقلی دارد.«
بیانیه نویسان در ادامه موارد ده گانه ای را به
عنوان مطالبات فتنه سبز از نظام اسلامی مطرح میکنند که در صدر آن نامشروع اعلام
کردن دولت منتخب ملت است. در این بند آمده: «استعفای آقای
محمود احمدینژاد و برگزاری مجدد انتخابات ریاست جمهوری تحت نظارت نهادهای
بیطرف»
مخالفت با اصول برجسته و
اساسی قانون اساسی، بخش دیگری از خواستههای این ساختارشکنان است که حیات سیاسی و
تامین منافع خود را در تغییر قانون اساسی کشور میبینند.
این بیانیه توسط کسانی
نوشته شده که اغلب آنها یاران و همراهان کلیدی جریان دوم خرداد در سالهای پیش بودند
و در مجموعه ضدانقلاب, نزدیکترین گروه شناخته میشوند. توجه به نکته ضروری است که
وقتی نزدیکترین گروه ضدانقلاب به موسوی چنین خواستههای ساختارشکنانه و مخالف قانون
اساسی را دنبال میکنند, وضع دیگر حامیان امروز موسوی در میان سلطنت طلبان و
منافقین و ... معلوم است!
در مورد نوشتن چنین
بیانیه دو پهلویی از سوی موسوی باید گفت که بنظر میرسد موسوی بر سر راه دو راهی
قرار گرفته است. از سویی امروز هوادارانی در گرد وی باقی ماندهاند, که اغلب
اعتقادی به نظام اسلامی و قانون اساسی نداشته و خواستار تداوم رفتار ساختارشکنانه
موسوی و اعلام نظر صریح در این زمیه می باشند. حرکت در این مسیر، پایان سیاه
رویارویی در برابر نظام اسلامی را به همراه دارد, که تجربیات تاریخی سه دهه اخیر
تاریخ انقلاب، چراغ امیدی را برای موسوی روشن نمیکند.
و از دیگر سویی حرکت به
سمت همگرایی و نزدیک شدن به نظام اسلامی, موجب جدایی حامیان ضدانقلاب موسوی از وی
خواهد بود و در چنین شرایطی است که پروژه عبور از موسوی به سرعت کلید خواهد
خورد.
شعارهای فریاد زده شده در
راهپیمایی برائت از منافقین این پیام را برای سران فتنه به همراه داشت که دیگر زمان
انتخاب سر رسیده و کاسه صبر ملت لبریز گشته و زمان تداوم حرکت منافقانه و دوپهلو
سرآمده است و آنها باید انتخاب کند؛ یا جدایی از اردوگاه منافقین و بازگشت به
مجموعه انقلاب و یا فرار به سوی اردوگاه ضدانقلاب و ایستادن در برابر ملت و گذشته
خویش. انتخابی که از سعادت تا شقاوت میان آن فاصله است.
http://bimemoj.blogfa.com/post-176.aspx