خطبه های - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مگو آنچه نمى‏دانى ، بلکه مگو هر چه مى‏دانى چه خدا بر اندامهاى تو چیزهایى واجب کرد و روز رستاخیز بدان اندامها بر تو حجت خواهد آورد . [نهج البلاغه]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 8
بازخوانی خطبه های سال 60 هاشمی رفسنجانی/2؛
هر چقدر فرد بزرگتر باشد، آزمایش‏های الهی سنگین‏تر است

هاشمی رفسنجانی در قامت خطیب جمعه تهران در سال 60 مطالبی را با موضوع آزمایش الهی مطرح کرده است که نظر به شرایط سیاسی کشور و برخی اقدامات و مواضع سیاسی در نزدیک به یک سال گذشته، بازخوانی آن خالی از لطف نخواهد بود.
به گزارش رجانیوز،آنچه پیش رو دارید خلاصه ی سخنان هاشمی رفسنجانی در خطبه نخست نماز جمعه تهران در 19 تیرماه 1360 می باشد که طی آن با تببین آزمایش های الهی، از لزوم مراقبت نفس انسان در برابر آن سخن می گوید. هاشمی رفسنجانی به آزمایش های سخت برای مردم و افراد مختلف اشاره می کند و اینکه «خیلی هایی که در گذشته شعار می دادند، امروز معلوم شد دروغ می گفتند» این سخنان توسط سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است:



آزمایش انسان

آزمایش انسان در تمام تاریخ از سنن الهی است، سنتی است که از قرآن استفاده می‌شود، تغییرپذیر نیست و همیشگی و عمومی است و با ابزاری از هر نوع پیش می‌آید. اولین سوالی که به ذهن انسان خطور می‌کند این است که: برای خداوند، آزمایش انسان چه معنا دارد؟ خداوند که همه چیز را با علم حضوری و مطلق می‌داند، چه نیازی به آزمایش است؟ در خلال بحث مختصراً جواب این سوال هم داده خواهد شد.
...
وسیلة آزمایش خداوندی هم، منحصر به وسائل خاصی نیست نعمتهای الهی، مصائب و خیر و شر حوادث روزگار همه، وسیلة آزمایش‌اند، همة امکانات و مسائل منفی که در زندگی ماست وسیله آزمایش‌اند. و هدف از این آزمایش هم این است که: انسان از این کوران سالم‌تر، صادق‌تر، و پاک‌تر و راه‌پوتر درآمده و در جامعه یکی از اهداف آزمایش این است که: صفوف مشخص بشود، خبیث از طیب جدا شده و شناخته شود. راهها مشخص شده و ائمه طرق هم شناخته شوند.

چرا ما آزمایش می‌شویم؟

و اما این قسمت بحث برای این مطرح می‌شود که در جامعه ما و در بین ملت ما شاید طبقاتی باشند که ممکن است توقعات و برداشتهایی از اسلام و کمک‌های الهی و مسائل جاری داشته باشند که برای هدایت نیاز به این توضیحات و روشنگری‌ها دارد.

بسیار سوال شده و خیلی از مردم با وسواس می‌خواهند بفهمند که اگر اسلام دین حق است، اگر راه ما حق و اگر انقلاب ما انقلاب اسلامی است، و با وجود حقانیت امام، چرا باید متحمل خسارت بشویم؟ و چرا خداوند با کرم و اعجاز و قدرتش، همة عقبات را از بین ما برنمی‌دارد؟ و چرا راه ما را با قدرت الهی صاف نمی‌کند؟

اسلام و قرآن از انسان می‌خواهد که اگر خواستار مقام عالی انسانیت است، باید راه خویش را خود باز کند. اگر باز کرد و به راه افتاد، در اینجا خداوند وعده داده که: والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا. آنان که در راه ما به جان و مال خویش جهد و کوشش کردند محققاً آنها را به راه خویش هدایت می‌کنیم.

آری در چنین موقعی خداوند راه‌ها را نشان خواهد داد.

مصیبت‌هایی در تاریخ دیده شده و خیلی‌ها با دید ساده فکر می‌کنند که، اگر این مصیبت‌ها و شهادت‌ها و خسارت‌های وارده بر اموال و ارواح را قرار داه است؟ چرا خداوند، این همه صدمات را از این جمعیت حق و راه حق در این دنیای باطل، با کرم خویش دفع نمی‌کند؟

اگر خداوند می‌خواست، جامعه‌ای بسازد، که با ارادة قهریة الهی سعادتمند باشد، جوامع ملائکه و فرشته‌ها بود. و بنابر قول اکثریت در آن جوامع تکلیف وجود ندارد و هدایت، قاطع است و مقام انسانیت هم نیست... آزمایش‌های فردی هم که در زندگی انسان دائمی است، و هر روز و هر ساعت ممکن است برای ما آزمایش پیش بیاید و هر قدر هم که هدف بزرگ‌تر و شخصیت عظیم‌تر و راه طولانی‌تر باشد، آزمایش‌ها سنگین‌تر است.

جامعه ما و آزمایشات الهی

جامعة ما، به نظر کسانی که از این دید، جامعه را زیر مطالعه قرار داده‌اند، از آزمایش بسیار خوب بدر آمده است. به نظر می‌رسد: ملت انقلابی ما تا امروز، در پیشگاه خدا، رو سفید بوده است و آزمایش‌ها را با موفقیت انجام داده است. پیروزی‌ها، او را از راهش منحرف نکرده و شکست‌های موضعی هم او را از هدف دور نساخته است. چه بسا مقاوم‌تر کرده است. مردم، روزی که ما در همین دانشگاه، برای آمدن امام از پاریس، متحصن بودیم و کنار گوشمان دائماً رگبار مسلسل بلند بود، و دسته دسته افراد مجروح را مقابل مسجد دانشگاه می‌آورند، همین گونه در صحنه بودند که روزی که امام به وطن بازگشت و حکومت پلید خانواده پهلوی، سقوط کرد و همه چیز به دست مردم افتاد. روزی که سلحشوران ما، شهر م رزی و حساس نوسود را گرفتند و ملت اسلامی و قلب امام و انقلابیون دنیا را خوشحال کردند (خداوند بر توفیقاتشان بیفزاید) حال ملت، در مقاومت در راه حق، همانند روزی بود، که خبر سقوط خونین شهر رسید. یعنی وقتی که خونین شهر از دست مردم رفت، گفتند: مقاومت کرده و شهر را پس می‌گیریم. و روزی هم که نوسود را گرفتند، گفتند: این تنها گامی به جلو بود و گام‌های دیگر را باید ادامه دهیم. این گونه انسانها، لیاقت دارند که رحمت خدا را جذب کنند. ما از این گونه خاطره‌ها در دوران جنگ و همة دوران انقلاب فراوان داریم و هنگامی که، خداوند با لطف بیکرانش حملة نظامی آمریکا را در طبس با طوفان شن خنثی می‌کند و آن روز که ده لشگر مجهز عراق بخشی از کشور ما را می‌گیرد، این ملت در هر دو حالت به یک نحو در صحنه حاضر است، و این آزمایش عظیمی است. آزمایشی است که خدا را راضی می‌کند و نشان می‌دهد که این ملت راهش را انتخاب کرده و در راهش محکم ایستاده و پیش می‌رود.

جدائی پلید از پاکیزه

از خاصیت‌های این آزمایش‌ها این است که صفوف را مشخص می‌کند و در فراز و نشیب‌هایی که پیش می‌آید، افراد شناخته می‌شوند. به عنوان مثال: در اوایل انقلاب، اکثر مردم، همة افراد معمم و روحانی، یا لااقل بخش عظیمی از آنها را به یک چشم نگاه می‌کردند دو سال از انقلاب گذشته، امروز صفوف مشخص شده، جامعه می‌فهمد که کدام روحانی حق و کدام ناحق است، چه کسی راست و چه کسی دروغ می‌گفته است. حادثه‌ای، مثل ریاست جمهوری آقای بنی‌صدر پیش می‌آید، صفوف مشخص می‌شود، سرمایه‌دارها، ولگردها، کافه‌چی‌ها، ساواکی‌ها، فرصت‌طلبها، دشمنان اسلام همه خود را نشان می‌دهند. لیمیزالله الخبیث من الطیب. (تا آن که خدا پلید را از پاکیزه جدا سازد.) این از خاصیت همین آزمایشات است. طبقة زحمتکش و مولد و جانباز و فداکار و مسلمان، کم‌کم صفوفشان مشخص شد و تشکیل حزب‌الله طیف وسیعی از خلق را در برگرفت. اکنون ما تکلیفمان را فهیمده و مسائلمان را درک کرده و دوست و دشمنان را از هم تشخیص می‌دهیم. یک سال قبل خیلی‌ها شعار می‌دادند که امروز معلوم شد که دروغ می‌گفتند. دو سال قبل کسانی که شعار می‌دادند، بیشتر بودند و حالا معلوم شد که آنها هم دروغ می‌گفتند. اگر این آزمایش‌ها نبود، اگر این جامعه یکنواخت حرکت می‌کرد، مجاهد از منافق، ایثارگر از فرصت‌طلب و حق از ناحق جدا نمی‌شد. جامعه در تباهی فرو می‌رفت، توطئه‌ها عمیق‌تر می‌شد و این حرکت‌های خوب یا بد، مصیبت‌ها یا نعمت‌ها همه آزمایش خداوندی است. وبلوناهم بالحسنات و السیئات لعلهم یرجعون. و آنها را به خوبی‌ها و بدی‌ها بیازمودیم باشد که باز گردند.

یکی از فوائد این جزر و مدها که اشاره شد و روح این بحث را تشکیل می‌دهد و احتیاج به دقت و توجه بیشتری دارد این است که: مسئله‌ای اتفاق افتاد که ما کمتر انتظارش را داشتیم و بعد از وقوع آن، متوجه شدیم که قرآن چقدر زیبا و ظریف به این حرکت‌های اجتماعی پرداخته است؛ گروه‌های متعددی بودند که قبلاً به آنها اشاره شد. نفاق چپ و نفاق راست که در مقابل ما بودند. این گروه‌ها در این جریان حرکت اجتماعی متفق شدند، علیرغم این که اتحاد و اتاق در جناح باید قدرت‌افزا باشد، قرآن می‌فرماید که: اتفاق اجزاء باطل و همکاری جناح‌های باطل ضعف‌آ‌فرین است، نه قدرت‌‌آفرین. یعنی هنگامی که دو گروه باطل، با هم همکاری می‌کنند، به جای این که یکدیگر را تقویت کنند و نیروی اضافی بیافرینند، از درون این اتحاد نامقدس ضعف بروز کرده و شکست را تسریع می‌کند. جبهة نفاق لیبرالیسم با جبهة نفاق چپ و سانترالیزم که با هم بر افتادند، با هم از مقابل حرکت اسلامی برداشت. طبق این آیه قرآن که می‌فرماید: لیمیزالله الخبیث من الطیب. این حرکت‌های اجتماعی باعث شد که صف خوبان از صف بدان جدا شد. اما صف خبیث، ویجعل الخبیث بعضه علی بعض. و پلیدان را بعضی با بعضی دیگر درآمیزد. خداوند اراده کرده که در کوران‌های اجتماعی بعضی از موجودات خبیث و جریانات خبیث را بعضی دیگر، ترکیب کرده و اینها را متراکم و جمع کنند و جمع اینها را به سقوط بکشاند. چرا؟ اینها از جمع باید به استحکام برسند، اما خداوند می‌فرماید: فیرکمه جیمعاً فیجعله فی جهنم. (و با هم گرد‌ آور (خبثا را) آنگاه همه را در آتش دوزخ افکند.)

خداوند به این نحو فرمول سقوط خبیث‌ها را در حرکت‌های اجتماعی ساخته است، اینها را با هم جمع کرده و هنگامی که جمع شدند، به جای این که محاسن هم را ببینند، عیوب یکدیگر را می‌گیرند. به این نکته جالب توجه کنید: چپ‌گراها مانند جناح پیکار، مجاهدین خلق، فدائی خلق و تمام این تیپ‌ها که عمری شعار می‌دادند، حقوق کارگر، حقوق محرومان، مبارزه با سرمایه‌دارها، مبارزه با امپریالیسم، مبارزه با ابرقدرت‌ها، و به خاطر این که شعار طرفداری از مجروحین را می‌دادند، عده‌ای را به این جهت جذب کرده بودند، هنگامی که، با جناح لیبرالی که سرمایه‌دارها و ساواکی‌های مخصوص تصفیه شده و دلال‌ها و مقاطعه‌کارها و زالوصفت‌ها را شامل می‌شد، متحد شدند، زرق و برق شعارهایشان را از دست داده و در صفوف خودشان ایجاد تردید کردند. یعنی کسی که با نهایت خلوص به آنها پیوسته تا از حقوق محرومین دفاع کند، اکنون که با چنین وضعی برخورد کرده و می‌بیند که قبله و رهبر و مطلوب و مقصودش با لیبرالیست با هم ساخته‌اند، در حرکت خود دچار تردید می‌شود.

... حال توجه کنید به این آیه، که چقدر جالب معنا می‌دهد: لیمیزالله الخبیث من الطیب. خداوند صفوف را مشخص می‌کند و یجعل الخبیث بعضه علی بعض. خبیث‌ها همه با هم جمع می‌شوند دفتر هماهنگی، روزنامة انقلاب اسلامی، دفتر رئیس جمهوری، پیکار، رنجبر، جبهة ملی، فدائی، مجاهد و تمام کجروان، سلطنت‌طلب‌ها، طرفداران بختیار، و همة این تیپ‌ها که هر یک در محدوده کوچکی برای خویش رونقی داشتند، مجموعه‌ای تشکیل می‌دهند فیرکمه جمیعاً فیجعله فی جهنم. این هم پایان کار، مجموعه به جهنم می‌رود. واقعاً اعجاز است. (تکبیر نمازگزاران)

این یک سطر قرآن، به اندازه یک کتاب در تحلیل جامعه‌شناسی مطلب دارد. اما کوتاه و پشت سر هم مطلب را بیان کرده و مصداق تمام آیه، همان اجتماع نیروهای شیطانی است که روز دوشنبه 30 خرداد، بعد از جریان عدم کفایت سیاسی آقای بنی‌صدر، به دور هم جمع شده بودند و خیال می‌کردند تهران و ایران را به خاک و خون می‌کشند اما به محض این که بچه‌های حزب‌الله از کوچه‌های جنوب شهر پیدا شده و سپس چند موتورسوار به میدان آمدند، دیدیم که این مجموعة متراکم خبیث (هواداران بنی صدر)، اصلاً گم شدند. کانه وجود نداشتند. این چه تاریخ روشن و چه تحلیل گویایی است که حرکات آزمایشی که سنت الهی است این چنین راه را هموار می‌کند.

یکی دیگر از آیات قرآن که در این رابطه مضمون خوبی می‌یابد، می‌فرماید: لیحملوا او ذارهم کامله یوم القیمه و من اوذار الذین یضلونهم بغیر علم ... خداوند می‌فرماید: با این که هر کس مسئول عمل خویش است، عده‌ای هستند که مسئولیت اعمال دیگران را هم به عهده دارند و آنها کسانی هستند که باعث اضلال دیگران می‌شوند و گمراه کننده دیگران هستند. در رابطة با اجتماع جبهه‌های خبیث، این مطلب صدق پیدا می‌کند. یعنی وقتی که جبهة خبثا جمع شد هر یک از اینها در عمل، مسئولیت اعمال خلاف دیگران را هم به عهده دارد، امروز هر گناهی که مجاهد خلق بکند. به پای بنی‌صدر هم نوشته می‌شود و هر گناهی که باند بنی‌صدر انجام دهد، به پای مجاهد خلق هم نوشته می‌شود. پیکار و اقلیت و صدام و قاسملو و سادات و ارتجاع منطقه مطلقاً و آمریکا، مجموعاً در کشور ما مسئول جنایاتند و واقعاً هم مسئولند. یعنی جبهة نامقدس چپ و راست خبیث، مسئولیت این جنایت‌ها را به عهده دارد و ملت به پای اینها خواهد نوشت و این، از عوامل سقوط و عدم موفقیت آنهاست. (تکبیر نمازگزاران)

نتیجه‌ای که از لحاظ آزمایش فردی می‌گیریم، در وجود خودمان است. برادران و خواهران عزیز: این آزمایش دائماً وجود دارد، محور را تقوا و حرکت در راه خدا قرار بدهید. در مورد حوادثی که اتفاق می‌افتد و این که آیا تلخند یا شیرین، و رحمتند یا مصیبت‌بار، باید بگوئیم که این مرحله بعدی کار است و برای کسانی که با تقوای اصیل و هدف الهی در راه خدا حرکت می‌کنند، شهادت و پیروزی و موفقیت‌ها و شکست‌ها، همه یک معنا دارد.
و اگر این روحیه‌ای که امروز در میان ما هست، محفوظ بماند می‌توانیم امیدوار باشیم که انقلاب ما راه اصلی خویش را در پیش دارد.

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته

خطبه اول نماز جمعه

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=48693


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/4 و ساعت 7:15 عصر | نظرات دیگران()
بارخوانی خطبه های هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه سال 60؛
تاریخ انقلاب ما شبیه تاریخ حکومت حضرت علی (ع) است

بازخوانی مواضع و سخنان گذشته رجل سیاسی انقلاب اسلامی، همواره یکی از شاه کلیدهای تبیین تاریخ انقلاب است. آنچه پیش رو دارید مشروح سخنان هاشمی رفسنجانی در خطبه دوم نماز جمعه تهران در دوم مردادماه 1360 می باشد که طی آن با تشریح برخی فتنه های صدر اسلام در زمان حضرت علی (ع)، تاریخ انقلاب اسلامی را بسیار شبیه به تاریخ زمامداری حکومت علی ابن ابی طالب (ع) توصیف می کند:


اگر روزی موفق شویم که تاریخ دوران علی بن ابیطالب (ع) را تحلیل گرانه بنویسیم و با تاریخ انقلاب خودمان مقایسه کنیم، تاریخی شبیه به تاریخ انقلاب جمهوری اسلامی دارد، اما با مردم و ملتی که مثل شما خوب نبودند. تفاوت آن زمان با این زمان این که رهبر آن زمان از رهبر این زمان بالاتر و عالی تر است. او امام معصوم و منصوب از طرف خداوند است و این رهبر فرزند آن امام و نایب آن امام است و معصوم هم نیست. اما مردم این زمان الحق و الانصاف از مردمی که علی بن ابیطالب بر آنها حکومت می کرد، بهترند. منظور این نیست که فرد فردشان از افراد آن زمان بهترند زیرا در آن زمان مسلمانها ، ابوذرها مقدادها و عمار و سرها وجود داشتند که تالی تلو معصوم بودند. منظور ما، آن پیکره جامعه ای است که ما در آن زندگی می کنیم و روی هم رفته از پیکره اجتماعی که دل علی را مملو از خون نمودند و علی را آنقدر اذیت کردند که درد دلش را به چاه بگوید، بهتر است. چون این جامعه پیشتاز است و حتی به امام و رهبر و مسئولان روح می دهد.

این واقعیتی است که تاریخ دنیا باید بپذیرد. این مردم داوطلبانه به میدان جنگ می روند و آنقدر داوطلب زیاد است که ما قادر به جذب آنها نیستیم، اما علی بن ابی طالب آنقدر دلش خون می شد تا بتواند مردم را در نخیله(1) جمع کرده و از آنجا به میدان ببرد.

می دانید که سه حرکت و سه جریان در مقابل علی و حکومت او وجود داشت که عبارت بودند از : ناکثین، قاسطین و مارقین. ناکثین یعنی کسانی که عهد خود و پیمانشان را شکستند و بیعتشان را با علی به هم زدند. و مارقین یعنی آنها که از دین بیرون رفتند، همانگونه که به خروج تیر از تفنگ که دیگر بر نمی گردد و به سرعت دور می شود تشبیه شده است. و قاسطین اشاره به معاویه ستمگر است. (قاسط از قَسْطْ است نه از قِسط )

جریان اول شش ماه بعد از شروع حکومت علی بن ابیطالب شروع شد. در ماه ذی الحجه علی بن ابطالب شروع شد. در ماه ذی الحجه مردم با علی(ع) بیعت کردند و ناکثین بر سر شش ماه در بصره جمع شده و بیعتشان را شکستند و علیه علی بن ابیطالب اعلام جنگ نمودند. منظور از بیان مطالب فوق این است که امام در مدینه بود که شنید اینها از مکه حرکت کرده به طرف بصره می روند. دستور داد به مردم مدینه که همراه ما بیائید جلوی راه اینها را گرفته و اجازه ندهیم اینها به بصره برسند، که اگر به بصره بروند فتنه به پا می کنند. فقط پانصد نفر دعوت علی تازه بیعت شده را پذیرفتند. دیگران نشسته و گفتند که این فتنه داخلی است و باید شما اول قتله عثمان را از خود دور کنی تا ما با تو همراهی کنیم، علی به سرعت حرکت نمود تا بتواند جلوی آنها را بگیرد. در بین راه معلوم شد که آنها رد شده و رفته اند ، در ذی غار اردوگاه زد و به کوفه پیغام فرستاد که از کوفه مردم برای کمک بیایند، ابوموسی اشعری از زمان عثمان در آنجا حاکم بود و علی او را عزل کرده اما او عزل علی را نپذیرفته بود و در کوفه از حرکت مردم بسوی علی جلوگیری نمود. امام ناچار شد مالک اشتر و امام حسن(ع) و دیگران را به کوفه فرستاد. آنها رفته و به زحمت هفت هزار یا دوازده هزار نفر را جمع کردند و به کمک علی بن ابیطالب فرستادند. این علی امام معصوم تازه بیعت شده است که برای جمع آوری یک عده بخاطر سرکوب کردن طغیان یک شهر ، این گونه به زحمت می افتد. اما شما مردم، اگر امام اشاره بفرماید ، زن و مرد و بچه و جوان و پیر همه به میدان هجوم می آوردند. ( فریاد تکبیر جمعیت)

علی جریان اول را به خوبی سرکوب کرد و در ماه رجب همان سال خیالشان از بصره آرام شد. ولی مدینه دیگر با آن نافرمانی که کرده بود نمی توانست مقر حکومت علی باشد. امام به کوفه برگشته و در آنجا مقر حکومت تشکیل دادند که بلافاصله جریان قاسطین شروع می شود و معاویه آن جنگ عظیم صفین را براه می اندازد که چهارده ماه علی بن ابیطالب را در میدان جنگ نگه داشت و چقدر وقت علی و نیروی علی از بین رفت. (حداقل نیروئی که از سپاه امام از بین رفت بیست و پنج هزار نفر ذکر شده و در طرف مقابل هم که حتماً عده بیشتری تلف شدند) و بعد از آن هم قضیه با زحمت زیاد به پایان رسید که در اینجا قاسطین و مارقین به هم پیوند می خورند که بنظر من درست مثل امروز ما است. یعنی تاریخ در حال تکرار شدن است فقط با این تفاوت که آن زمان متن ملی را نداشته و این زمان متن ملی را دارد.

همان موقعی که علی در حال جنگ با قاسطین و معاویه بود، نطفه مارقین با توطئه معاویه در صفین بسته شد. همان کاری که صدام امروز در ایران انجام می دهد یعنی صدام بعنوان قاسط با جمهوری اسلامی می جنگد و نیروهای داخلی در پشت جبهه با او در توطئه شریک می شوند که پشت جبهه را خراب کرده و در جنگ اخلال کنند. همین کار را آن زمان کردند. توطئه ای معاویه طرح کرده و دعوت به صلح می کند. عملی که صدام امروزه کرده و ماه رمضان و مسائل دیگری را علم کرده است. معاویه قرآن سر نیزه می کند و در داخل حکومت علی بن ابیطالب و در داخل لشگر علی ، نیروهای زیادی که به ظاهر انقلابی اند و ادعا می کنند که این جنگ درست نیست،آنقدر علی را تحت فشار می گذارند که حکمیت را بپذیرد و بعد که امام حکمیت را پذیرفت و در نظر داشت شخصیتهای مورد اعتماد را حکم قرار بدهد، همین منافقین که بعداً به اسم خوارج و مارقین معروف شدند، به امام فشار آورده و گفتند که باید ابوموسی اشعری را قبول کند چون او بی طرف است. ابوموسی یعنی کسی که علی عزلش کرده و او تسلیم نشده بود.

به هرحال با فشار اینها علی ناچار می شود چنین حکمیتی را بپذیرد و قضیه قاسطین که بنا بود با شکست معاویه تمام بشود با وجود چنین حکمیتی باعث نجات معاویه میشود. معاویه بر میگردد و علی گرفتار مارقین می شود. در واقع با این تفاوت در زمان ما که ارتش ما و مردم ما و رهبرمان امروز تحت فشار قرار نمی گیرند که جنگ با صدام را خاتمه بدهند و بهانه هائی مانند ماه رمضان و مسائل دیگر نمی تواند ما را فریب بدهد مردم آگاه هستند. اما در آن زمان آنقدر علی را اذیت کرده و خون خوراندند تا پذیرفت . وقتی که معاویه از این خطر رها شد توطئه هایش را شروع نمود: مالک اشتر را ترور کرد، محمد بن ابی بکر، یار عظیم پیغمبر را از میان برداشت سلمان هم که مرده بود ، عمار یاسر هم در جنگ کشته شده و نیروهای زیادی از اطراف علی بن ابیطالب پراکنده شدند، توده مردم هم که آگاهی کامل نداشتند، شیاطین معاویه هم که بکار افتاده بودند و مارقین که بهترین اسم شان همین منافقین خلق است که امروز ما به آنها دچار شده ایم، اینها هم علم گردانی این جریان را داشتند و علی را اینگونه محاصره کرده و چقدر مولی از این جریانات خون دل می خورد. مارقین دوبار لشگر کشی کردند. یکبار متفرق شده و دفعه دوم در نهروان جمع شده بودند. امام به نهروان آمده و آنها را جمع نمود و فرمود که تقسیم بشوید، آنها که در صفین به من گفتند که حکمیت را بپذیریم و آنهایی که در صفین نبودند از هم جدا شدند. گروه زیادی از آنها بودند که در صفین حضور داشتند و به علی گفته بودند که حکمیت و ابوموسی را بپذیرد و اکنون شعارشان این بود که امام باید از قبولی حکمیت توبه بنماید تا ما دست از جنگ برداریم . و با این شعار می خواستند رهبری امام را در هم بشکنند. امام به آنها فرمود: شما چه می گویید در آنروز که من مخالف حکمیت و مخالف ابوموسی بودم و می دانستم که چه فتنه ای بپا خواهد شد و این شما بودید که مرا تحت فشار قرار دادید و من بخاطر مصالح و جلوگیری از اغتشاش حرف شما را پذیرفتم و با این استدلال ، امام آنها را متفرق نمود. اما دوباره به شکل دیگری به دور هم جمع شده و همین مارقین بودند که با جنایت ترور علی بن ابیطالب را از پا در آوردند. تفاوت آن زمان با این بود که امروز مردم مدعی هستند، آن روز مرم مدعی نبودند، آنروز مردم عدل علی را هم نمی توانستند تحمل بکنند، قاطعیت او را هم نمی توانستند بپذیرند.

اما مردم امروز خود مانند رهبرشان قاطع هستند و خودشان متدین و انقلابی و حتی از ما هم انقلابی ترند. مردم امروز به ما اعتراض دارند اما چون احترام می گذارند و می دانند که سوءنیتی درکار نبوده، کار ایذائی نمی کنند. مردم به ما می گویند شما در ابتدا باعث روی کار آمدن لیبرال ها شدید و شما بودید که در ابتدا به این گروهها رو دادید و اجازه دادید کارشان به امروز برسد که بتوانند زیر زمینی عمل کنند . مردم امروز به ما می گویند که قاطعیت به خرج دهید و می خواهند که فساد را هر چه زودتر ریشه کن کنیم و واقعاً مردم ما چنین اند و این بر عکس زمان حضرت علی علیه السلام می باشد .

و امروز من از این تریبون نماز جمعه و از خدمت شما شیعیان علی بن ابیطالب به مولی عرض می کنم که : آقاجان اگر آنروز مردم بیوفائی کرده و نگذاشتند افکار و راهنمائیهای ما اجرا شود، امروز شیعیان تو بعد از گذشتن هزار و سیصد و اندی سال، راه تو را ادامه می دهند و مطمئناً در آن روز خوشحال بودی و امروز را می دیدی که آنگونه فداکاری می نمودی. و امروز این ملت همان را می خواهند که شما می خواستید و با شما هستند و اگر با امام شان بیعت می کنند بخاطر این است که فرزند شماست و بخاطر این است که رهرو راه شماست و چیزی غیر از این در روح این مردم نیست.

مسئله لبنان و چگونگی مبارزه با متجاوزان

مسئله دیگر که در این خطبه باید مطرح شود، مسئله لبنان است و تجاوز جنایت با اسرائیل که من در خطبه عربی راجع به آن مطالبی بیان می دارم، فقط چند جمله برای فارسی زبانان می گویم که روح خطبه عربی این است که جنایت جدید اسرائیل است که هم زمان با مشغول بودن ارتش ایران به جنوب لبنان حمله کرده و بیش از دو هزار نفر از برادران و خواهران فلسطینی و شیعیان و محرومان لبنان را مجروح و مقتول کند و آن همه ویرانی بوجود بیاورد. این مسئله ای نیست که ما به سادگی از آن بگذریم. ما از دنیای اسلام می خواهیم که به ریشه قضیه توجه کنند. ما اگر درست به ریشه قضیه توجه می کردیم امروز اینها وجود نداشتند. ریشه آمریکاست و اگر ریشه آمریکا است، باید با آمریکا مبارزه کرد. این نمی شود که ما نفت مان را بروی آمریکا ببندیم و عربستان سعودی به جای ما بازار دنیا را تأمین کند. ما شش میلیون بشکه نفت را به یک میلیون در روز رساندیم و آنها هفت میلیون را به یازده میلیون بشکه نفت در روز رساندند. آنها حتی اجازه نمی دهند قیمت نفت بالا برود و یا احساس کمبودی بشود و به همین ترتیب کشورهای دیگر، اگر مثل ما عمل کنند و گلوی آمریکا را فشار دهند، آمریکا غلط می کند که به اسرائیل اجازه اینگونه اعمال را بدهد که بر سر مردم مسلمان بمب بریزد. (فریاد تکبیر جمعیت)

و به گروههای مبارز لبنان عرض می کنم: برادران و خواهران فریب نخورید که این کشور ، یا آن کشور مرتجع به شما چند دیناری پول بدهند اینها همه فریب است، بگذارید به شما هیچ ندهند اما در عوض به آنها قشار بیاورید که مبارزه صحیح بکنند، نفتشان را قطع و با آمریکا نیز قطع رابطه بکنند. اگر به این نحو مبارزه کنند شما و ما و همه دنیا و همه محرومان نجات پیدا می کنند و اسرائیل حتی یک ماه هم نمی تواند بماند. ولی اگر بنا باشد که مصر و سعودی و کویت و اردن و مغرب همه نرد عشق به آمریکا ببازند و پایگاه آمریکا بشوند شما با چه چیز می خواهید با اسرائیل مبارزه کنید؟ او هر وقت مایل باشد می تواند به سر شما بمب بریزد و هر وقت در داخل کشورش اوضاع خراب شود یک بمب به سرشما می ریزد تا آنجا را از خرابی نجات دهد. باید جدی با ریشه مبارزه کرد همان کاری که ملت ایران کرد. (فریاد تکبیر جمعیت)

و خداوند نعمتهای بزرگی به شما ملت اسلام داده که دشمنان از آن بی بهره اند. نعمتهای بزرگی همچون اسلام و ذخایر عظیمی که در ممالک اسلامی وجود دارد. که طبق سوره کوتاه قرآن بحثم را ختم می کنم: بسم الله الرحمن الرحیم . انا اعطیناک الکوثر . فصل لربک انحر. ان شانئک هو الابتر.

چرا همیشه اینگونه تفسیر کنیم که کوثر منظور ، حضرت زهراست این یک مصداق آن است ، مصداق دیگر اینکه کوثر یعنی همین ایمان ، همین ایده، فکر، همین دین و دشمن شما از این خالی است و با این حربه و با این امکان و با این قربانی و با فدا کردن این امکانات و به کار گرفتن آنها دشمن را که ابتراست از پا در بیاورید و این سنت خدا است .
و آخرین سفارش من در این خطبه این است که جمعه آینده روز قدس است و بحث درباره فلسطین و قدس را در آنروز مطرح خواهیم نمود. از شما توقع داریم که آنروز عظیم را مخصوصاً علیرغم این جنایت عظمای اسرائیل با حداکثر احترام و عظمتی که برایش قائل می شوید برگزار کنید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جمعه : 2/5/1360
22 رمضان 1401

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48331


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:16 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا