|
درحالی که پروانه فعالیت احزاب مشارکت و مجاهدین انقلاب از سوی کمیسیون ماده 10 احزاب لغو شده است، محمدرضا خاتمی دبیرکل سابق حزب مشارکت، خطاب به آیتالله سید احمد خاتمی عضو مجلس خبرگان و امام جمعه موقت تهران به خاطر روشنگریهای وی، نامه توهین آمیزی را نگاشت.
به گزارش «جوان»، این عضو حزب تعلیق شده مشارکت با انتقاد از خطیب جمعه تهران که این حزب و سازمان مجاهدین را برانداز خوانده، وی را متهم به بیعدالتی و بیتقوایی کرده و گفته است: «شما امام جمعه موقت تهران هستید. مهمترین صفت این مقام، عدل و پارسایی است و شما با این بیانات خود این دو صفت را از دست دادهاید که آرزو میکنیم حداقل از قبل داشته باشید.»
وی همچنین در بخش دیگری از نامه خود خطیب جمعه تهران را بدون در نظر گرفتن جایگاه حزب تعلیق شده خود تهدید به محاکمه کرده و با برجسته ساختن روحیات دیکتاتوری حزبی این تشکل، تصریح کرده است: «امیدواریم شما به اندازه کافی مدرک و سند برای پاسخگویی در آیندهای نه چندان دور در محکمه همین دنیا که باید حاضر شوید داشته باشید.»
گفتنی است نگارش این نامه تهدیدآمیز و اهانت بار درحالی صورت میگیرد که آیتالله خاتمی نه در تریبون نماز جمعه که در یک سخنرانی به این مسأله اشاره داشته و از دیگر سو، ایشان به استناد حکم کمیسیون ماده 10 احزاب به اظهارنظر پرداخته است.حال آنچه که در این میان قابل توجه است آن است که رضا خاتمی که تا مدت هات سکوت پیشه کرده بود چرا و در این ایام و درحالی که این حزب تعلیقی دبیرکل دارد به اظهارنظر پرداخته است؟
از دیگر سو، دبیرکل سابق حزب مشارکت در حالی به تهدید روی آورده که این حزب بارها از جرم بزرگ کاندیداهای اصلاحطلبان یعنی زیر سؤال بردن انتخابات بارها حمایت کرده و نظام جمهوری اسلامی را متهم به بسیاری از توهمات خود ساخت.
سند تاملات راهبردی این حزب بیشک یکی از اسنادی است که درآن به وضوح تلاشهایی برای براندازی نرم دیده میشود. در این میان تنها کافی است به فرازهایی از این سند توجه داشت تا عمق تلاشهای گروههایی که در ظاهر خود را مقید به قانون اساسی،آرمانهای امام(ره) و اصول قانون اساسی میدانند،آشکار شود. تحریف شعار اساسی انقلاب یعنی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به «استقلال،آزادی و مردمسالاری» که در این سند به آن اشاره شده گرچه در یکی از بخشهای این سند مورد توجه و تاکید قرار گرفته اما مکمل آن تلاش برای تغییر ماهیت نظام است که در این جمله تبلور یافته است: «توجه به تحول و اصلاح در ساختار حقیقی و عمل سیاسی- اجتماعی معطوف به جامعه مدنی،هماره باید در دستور کار جبهه(مشارکت) باشد.»
در این سند همچنین بخشهای دیگری وجود دارد که تلاش برای براندازی را عریانتر میسازد.
کافی است به این جملات دقت کنیم: «نیروهای طرفدارمردم سالاری در کوتاه مدت با ساختار حقیقی مواجهند و باید گذار به مردمسالاری بیشتر را درچارچوب آن برنامهریزی کنند. اما در میان مدت ظرفیت ساختار حقوقی نیز قابل توجه و تکیه است. در بلند مدت نیز میتوان به مردم سالاری تمام عیار اندیشید.»
بیتردید این جملات بیانگر آن است که این حزب در ابتدا تلاش خود را برای مقابله با ساختار حقیقی نظام تعریف کرده و سپس تلاش داشته است که به سوی تغییر اساسی آن در قالب مردم سالاری تمام عیار یعنی مردمسالاری بدون قید دینی حرکت کند.
این اقدام بی گمان در بخش دیگری از این سند قابل رصد است؛ آنجا که تصریح شده است: «گذار به مردمسالاری بیشتر هم در ارتباط با «کل نظام» قابل طرح است و هم در ارتباط با قوای مختلف آن.»
گرچه در این سند عبارات دیگری در ایراد اتهام به نظام همچون «وجود اقتدارگرایی در دست بالای نظام» ، «وجود سلطانیسم در حاکمیت» و....مطرح شده است که نشاندهنده تاکید بر تغییر ساختار نظام میباشد اما تحرکات این حزب تعلیق شده به همراه سازمان مجاهدین طی سالیان گذشته نیز مدعایی است بر تلاش آنان.
اصلاح قانون مطبوعات، لوایح دوگانه، تحصن در مجلس ششم، غائله کوی دانشگاه تهران، غائله خرمآباد، کنفرانس برلین، روزنامههای زنجیرهای، اهانت به مقدسات، انتخابات نهم ریاست جمهوری، انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن بیتردید تنها بخشی از ساختارشکنیهای این حزب تعلیق شده و دوقلوی سازمانی آن میباشد.
در آخر اینکه تهدید به برگزاری محاکمه خطیب جمعه تهران بیش از پیش از تلاشهای پنهانی میتواند حکایت داشته باشد که سر آن را باید در اظهاراتی دانست که برخی ضد انقلابیون لندننشین برای تحریک اغتشاشگران بارها گفته بودند که بهزودی دادگاه بسیاری از افراد نظام را برپا خواهیم کرد. بهراستی چه رازی در این مشترکات نهفته است؟
انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 293238
منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=293238