پالسهای مأیوسکننده ریاستمجمع برای هر دو جریان
گروه سیاسی: مواضع پاردوکسیکال هاشمی طی این روزها اگر چه ظهوری دوباره از همان ویژگی های همیشگیوی بود؛ اما در عین حال پیام های روشنی را نیز چه برای اصلاح طلبان و چه برای اصولگرایان با خودبه همراه داشت؛ پیام هایی که اگر چه از باب جلب نظر و دلجویی طرفین صادر می شد، اما در عمل واکنش هر دو را برانگیخت.
به گزارش رجانیوز در حالی که بیانیه پایانی اجلاس گذشته خبرگان بدون حضور هاشمی قرائت شد تا حرف و حدیث ها روزهای آغازین ماه مهر را به خود اختصاص دهد، این بار و در هفتمین اجلاس، هاشمی تا آخر ماند تا بیانیه محکومیت فتنه گران در حضور او قرائت شود. هاشمی حتی در سخنان خود نیز حسابش را از کسانی که مدتها بود روی امداد او حساب ویژه ای باز کرده بودند، جدا کرد.
این همه شاید یادآور همان قضاوت گذشته اصلاحطلبان بود:«هاشمی رفسنجانی در عمل نشان داده است که حاضر نیست زمان گرفتاری کسانی که به او خدمت کرده اند، کوچکترین قدمی بردارد. نمونه آن می توان از کرباسچی، عبدالله نوری و حتی فائزه هاشمی نام برد. هاشمی رفسنجانی حتی از دختر خود دفاع نکرد. ایشان یا نمی خواهد یا نمی تواند. اگر نمی خواهد که فرد قابل اعتمادی نیست، اگر هم بخواهد و نتواند کمک کند که در این صورت بسیار ناتوان است.»(روزنامه آفتاب امروز 21/8/1378)
هاشمی رفسنجانی در سخنان خود از محوریت قانون اساسی، ولایت فقیه و رهبری سخن گفت و تاکید کرد:«کاری نکنیم که تیرهایی که نباید به سمت رهبری هدف گرفته شود، به این سمت سوق پیدا کند.» او همچنین افزود:«من کسی غیر از رهبری را نمیشناسم که بتواند محور همراهی و همدلی باشد. البته دیگران هم موثر هستند اما با اراده و راهنماییهای ایشان انشاءالله خبرگان که میان مردم موثر هستند، فعالیت میکنند.»
کروبی در اجلاس قبل نامه ای بلندبالا خطاب به هاشمی نوشته بود و با تبیین جایگاه مجلس خبرگان از ریاست مجلس پرسیده بود:«اجلاس خبرگانی با چنین جایگاهی منحصر به فرد، در شرایط خطیر کنونی برگزار شد و پرسش من از شما به عنوان رئیس این مجلس است که آیا این مجلس بر اساس وظیفه خود در این اجلاس عمل کرده است؟ آیا آن نطق های پیش از دستور و آن گزارش و بیانیه ای که صادر شد به واقع پاسخگوی پرسش ها و ابهامات جامعه امروز ایران بود؟» اما او نیز این بار انگار حرفی برای گفتن نداشت.
اما همه حرف های هاشمی از این جنس نبود. او انگار گفته ها و ناگفته هایی را برای مخاطبان مختلف تدارک دیده بود تا بلکه بتواند در همان جایگاه به اصطلاح میانه خود نقش ایفا کند.
بخش دوم اظهارات هاشمی طی روزهای اخیر نشان داد کسی که دم از اتحاد و وحدت می زند، هنوز در سوی دیگر میدان قرار دارد. میدانی نه با مختصات موسوی و کروبی که با مختصات مهدی و فائزه.
هاشمی بر سر مزار امام راحل حاضر شد و طی سخنانی همراه با کنایه گفت:«کسانی که در زمان مبارزه حرفی برای گفتن نداشتند، اکنون میدانداری میکنند.»
او با اشاره به عملکردهای گذشته تاکید کرد:«مسیری تا به حال آمدهایم درست بود و جور دیگری تعبیر نشود و افراد نورسیدهای نخواهند کاری جدیدی را شکل دهند که از عهده آن بر نمیآیند، زیرا ممکن است با حسن نیت، بنای تازهای را روی بنایی که تخریب کردهاند بسازند که البته اشتباه میکنند.»
کنایه های معنادار رییس مجمع در حالی بود که پیشتر رهبر انقلاب از تفاوت نگاه رییس جمهور و رییس مجمع سخن گفته بودند و نظر رییس جمهور را به نظر خود نزدیک تر دانسته بودند. با این همه اما هاشمی در جملاتی پر از کنایه از کسانی سخن گفت که تازه از راه رسیده اند و نخواهند توانست مسیر درست گذشته را عوض کنند!
نظیر این سخنان را هاشمی در خصوص دانشگاه آزاد هم گفته بود. او منتقدان دانشگاه آزاد را مزاحم، حسود و شهرت طلب نام نهادهو تصریح کرده بود:«شرارت هایی که می شود تا دانشگاه آزاد را تضعیف کند، شرش را کوتاه کنیم.» او همچنین افزوده بود:«برخی از موذیگریها که نسبت به دانشگاه آزاد آغاز شده است، شکست خواهد خورد اگر قرار بود در مقابل این موذیگریها عقب بنشینیم باید به همان اطاق طلبگی برمیگشتیم و برای مردم مسئله میگفتیم!»
هاشمی در عین حال در مراسم سالگرد آیت الله توسلی هم حاضر شد تا در کنار کروبی، خاتمی و سیدحسن خمینی بر پشتی تکیه بزند. حضور او در کنار کسانی که رهبر انقلاب آنان را خارج از نظام خوانده بودند، معنای روشنی برای اصولگرایان داشت و مواضع تند و تیز او در خبرگان نیز پیام های واضحی برای اصلاح طلبان.
به این ترتیب مواضع دوپهلوی هاشمی به همان نسبت که اصلاح طلبان را از همراهی او ناامید کرد، اصولگرایان را هم به این باور رساند که هاشمی هنوز بر همان مدار خویش است و انگار این مناسبات سیاسی ریاست مجمع هیچ گاه پایانی نخواهد یافت.
اکنون باید صبر کرد و دید کسانی که به تبع کاردینال ریشلیو فرانسوی لقب عالیجناب سرخپوش را برای هاشمی برگزیدند، در مقابل مواضع دوپهلوی او که مصداق یکی به نعل زدن و یکی به میخ کوفتن است، چه می کنند. پیش از این یکی از سبزها با گلایه از هاشمی نوشته بود:«انتظار من و خیلیها از آقای هاشمی رفسنجانی این است که به جای گریه برای دست کبود شده علی کروبی، معترض به قتل ندا باشند، در پهنه عمومی برای سهراب و قربانیان کهریزک اشک بریزند، نه فقط برای یک آقازاده و فرزند خواص!»
منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=45526
نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/12/9 و ساعت 12:57 عصر |
نظرات دیگران()