رسایی - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در گشاده رویی برای جز نزدیکانش زیاده روی کند، حکیم نیست . [امام علی علیه السلام]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 8
رادیو گفت و گو: آقای نصیرپور نظرتان را می شنویم.

رسایی: اجازه دهید، هنوز بحث من تمام نشده. قانون اساسی می گوید تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است تفسیر قانون عادی به عهده مجلس است. حالا بحث نظارت این قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است بحث سر این است که این نظارت بایداستصوابی باشد یا به اصطلاح آقایان باید استطلایی باشد. این را ما نباید تعیین کنیم،شورای نگهبان باید تأیید کند. به اضافه شورای نگهبان رهبر معظم انقلاب بارها تأکید کردند این نظارت استصوابی است. بله باید هم باشد.البته شورای نگهبان باید قانون را رعایت کند و اگر شورای نگهبان قانون را رعایت نکند،آقایان حق دارند اعتراض کنند بصورت قانونی ولی نمی توانند بروند شیشه بشکنند ؛نمی توانند بروند بانک آتش بزنند؛ نمی شود عناصر منافق بیایند در خیابان و بعد این ها به آن ها بگویند مردم خداجو. این ها فقط حق دارند اعتراضشان را بصورت قانونی اعلام بکنند؛ مراجع ذی صلاح هستند و در رأس این مراجع ذیصلاح، آقایان می گویند ما هم می گوییم : رهبر انقلاب. همه آقایان می گویند ما رهبری را قبول داریم. آقای کروبی می گویند من خیلی مشکلم دارم، ولی چون رهبری تنفیذ کرده قبول کردم. خوب اگر رهبری را قبول دارید، مواضع این رهبری که مشخص است. آقای نصیرپور عزیز من می گویم شفاف یعنی همین. اگر شما واقعاً قبول دارید این را که نباید بگوییم رقابت داخلی و دعوای داخلی.
شما می گویید نظام با این چیزها از بین نمی رود. من هم همین را می گویم ؛قبلا هم از این اتفاقات افتاده. اگر قرار بود نظام با این حوادث از بین برود، تا به حال ده ها بار باید از بین می رفت . این آدم ها هستند که از بین می روند. سوال این است که این دوستان چرا با شفافیت در این موضوعات صحبت نمی کنند. همین موضوع که آقای کروبی خواستار حذف آن شده، آقای نصیرپور اعلام کنید طبق قانون اساسی استدلال بنده درست است یا غلط؟


رادیو گفت و گو: شما اشاره کردید که من میدان را خالی می کنم. ما نمی خواهیم میدان را خالی کنید. آقای نصیر پور گفتند دو به یک برای اینکه اعتدال برقرار شود آقای زارعی هم صحبت هایشان
رسایی: آقای نصیرپور امیدوارند که شاید آقای کروبی یک طرفدار پیدا کند. فکر می کنم که خودشان هم گفتند مواضع آقای کروبی مواضع حزب نیست. یعنی آنقدر این مواضع نامناسب است که دوستان آبروداری می کنند و می گویند این به حزب ما مربوط نیست.
را بعد از آقای نصیرپور بفرمایند.


نصیرپور: من به شما تضمین می دهم آقای رسایی به این زودی ها میدان را ترک نخواهد کرد. ما خدمت آقای زارعی هم از قبل ارادت داشتیم؛ الان هم مضاعف است. من همان که گفتم دوباره اینجا اتفاق افتاد. آقای رسایی از موضع برتر می خواهند همه چالش هایی ذهنی که در ذهنشان است را یک دفعه در یک جلسه حل کنند. بینید دوست عزیز همکار گرامی، ما اگر قانون را با همین شکل آن نپذیرفته باشیم، طبیعتاً نباید وارد عرصه رقابت شویم و وارد مجلس شویم. اینکه پذیرفتیم با این مکانیزم وارد مجلس شورای اسلامی شویم معلوم است نظر ما راجع به شورای نگهبان،نظارت استصوابی و قانون موجود چیست. البته اینکه روش اصلاح این مسئله چیست. طبیعتاً این در خود قانون مطرح شده . ما هم مثل آقای رسایی معتقدیم که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و ما خلاف این را هم تا به حال نگفتیم،هیچ ادعایی هم تا به حال نکردیم و ادعایی هم نداریم اما حالا که بنابراین شده که از هم سوال بپرسیم، آقای رسایی بگویند آیا به همه قانون اساسی اعتقاد دارند یا به بخشی از آن؟ اگر به بخشی از آن اعتقاد دراید که بحثی وجود ندارد. اگر به همه قانون اساسی اعتقاد دارید که من مطمئنم اعتقاد داردید در عمل هم باید کمک کنیم که این اتفاق بیفتد. من از موضع جامعه شناختی به مسئله نگاه می کنم. به هر حال یک اعتراضی به انتخابات بود و بعضی از دوستان تصور داشتند که اتفاقاتی افتاده، آن ها حرفشان را زدند و بلافاصله بعد از انتخابات تشکلهای رسمی نظام جمهوری اسلامی که از نظام جمهوری اسلامی مجوز فعالیت دارند تقاضای تجمع و راهپیمایی دادند،به هر دلیلی موافقت نشد. وقتی با یک رفتار قانونی بر اساس قانون اساسی موافقت نمی شود و به هر دلیلی،مصلحت سنجی به عهده مسئولین است. من نمی خواهم بگویم چرا موافقت نشده. تشکل های رسمی که متأثر از همین قانون مجوز فعالیت گرفتند هزینه فعالیت را می پردازند و یکی از حقوقی قطعی شان که در قانون اساسی آمده،حق تجمعات قانونی است. طبیعتاً وقتی ما به تشکل های رسمی مجوز ندهیم رفتارهای غیرقانونی بروز خواهد کرد. طبیعتاً در رفتارهای غیرقانونی کسی مسئولیت نمی پذیرد. البته من در نقش خواص که مورد تأکید مقام معظم رهبری است نمی خواهم وارد آن شوم. این یک تکلیف شرعی است و ما وظیفه می دانیم که همه باید موضع خود را اعلام کنند. اتفاقاً من فکر می کنم وقتی آقای کروبی اعلام کردند که بعد از تنفیذ رهبری دولت را به رسمیت می شناسند ،در واقع توجه به همین فرمایش رهبری است. اما می خواهم بگویم که آقای رسایی اگر جنابعالی و دوستان ما در دولت با کمی مماشات به رفتارهای حزبی بها می دادند و اجازه می دادند که این تشکلهای رسمی مسئولیت بپذیرند و تخلفات احتمالی را در این تجمعات به عهده بگیرند ما دیگر امروز ناچار نبودیم یکدیگر را متهم کنیم. مگراین جزء قانون اساسی نیست؟ شما چرا کمک نمی کنید که مجمع روحانیون مبارز به عنوان تشکلی که شناخته شده است ،در دو سه مرحله تقاضای مجوز کردند به هر دلیلی مسئولین امر صلاح ندانستند. دیگر طبیعی است وقتی چهار نفری که معلوم نیست از کجا هدایت می شوند،کارهای ساختار شکنانه می کنند،این مربوط به خود آن هاست و این مطلقا مورد تأیید نیست...

زارعی: اجازه می دهید من هم صحبتی داشته باشم؟


رادیو گفت و گو: چون آقای رسایی میانه صحبت،نکته ای را فرمودند من احساس کردم می خواهند صحبت کنند. اگر ممکن است...قبل از اینکه پاسخ صبحت های آقای نصیرپور را بدهید یک سوال دیگر را هم مد نظر داشته باشید؛این که آقای کروبی به احکام دستگاه قضا برای محاربین و ساختار شکنان هم اعتراض کردند.نظرتان را در این مورد هم بفرمایید.


زارعی: بحث من در مورد بیانیه است. در این بیانیه آقای کروبی مطرح کردند، در واقع این هدف را تعقیب کردند که به مناسبت 22 بهمن یک بیانیه صادر کنند و این روز را گرامی داشته باشند به عنوان یک روز سرنوشت ساز در تاریخ انقلاب و هدف هم این بوده که دعوت کنند که مردم بیایند در صحنه حضور پیدا کنند ولی در همین بیانیه ایشان مطالبی مطرح می کنند که برای کسی که این بیانیه را بخواند این سوال پیش می آید که با چه انگیزه ای باید به راهپیمایی 22 بهمن بیاید.


رادیو گفت و گو: ممکن است به برخی محورهای آن اشاره کنید؟


زارعی: ایشان در واقع نظام را زیر سوال می برد. اولاً که خودش را مطرح می کندکه من کسی هستم که سن و سالم این است ، هیچ انگیزه سیاسی ندارم ،رسیدن به پست و مقام برای من مسئله خیلی مهمی نیست که با این ادبیات که دیگر حرف من حرف اساسی است و از روی حب و بغض هم صحبت نمی کنم. بعد بلافاصله مطرح می کنند و شروع می کنند نظام را زیر سوال بردن. اول اینکه جمهوریت و اسلامیت نظام را زیر سوال را بردند. بحث من این است که جمهوریت نظام چه طور زیرسوال رفته؟ بالاخره آقای کروبی آمده در انتخاباتی شرکت کرده در مناظرات در تبلیغات حرف های خود را زده ،آقای موسوی زده،آقای احمدی نژاد زده، آقای رضایی زده،هر کاری خواستند کردند،هر حرفی هم که می خواستند
نصیرپور: ما اگر قانون را با همین شکل آن نپذیرفته باشیم، طبیعتاً نباید وارد عرصه رقابت شویم و وارد مجلس شویم. اینکه پذیرفتیم با این مکانیزم وارد مجلس شورای اسلامی شویم معلوم است نظر ما راجع به شورای نگهبان،نظارت استصوابی و قانون موجود چیست. البته اینکه روش اصلاح این مسئله چیست. طبیعتاً این در خود قانون مطرح شده . ما هم مثل آقای رسایی معتقدیم که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و ما خلاف این را هم تا به حال نگفتیم،هیچ ادعایی هم تا به حال نکردیم و ادعایی هم نداریم.
به هم زدند. مردم این را دیده اند و 40 میلیون نفر هم آمده اند پای صندوق و نهایتاً انتخاب کردند. در واقع اگر انتخابات را زیر سوال ببریم جمهوریت را زیر سوال برده ایم و با مردم برخورد کرده ایم؛ به مردم می گوییم چراشما این انتخاب را کردید و به شعور مردم در واقع تجاوز می کنیم. جمهوریت اگر این گونه زیر سوال رفته ،از طرف آقای کروبی و کسانی که نتوانستند رأی بیاورند،زیر سوال رفته ؛باید صبرمی کردند در یک فرصت های دیگر خودشان را در صحنه اجتماع وارد می کردند .

در رأس نظام رهبری و ولی فقیه است،خوب مگر مقام معظم رهبری اعضای ستاد آقای کروبی را احضار نکردند؟ مگر ستاد آقای موسوی،آقای احمدی نژاد،آقای رضایی را دعوت نکردند؟ مگر با آن ها صحبت نکردند ؟ مگر دلایلشان را نشنیدند ؟ مگر پاسخ این ها را ندادند؟ آخر سر مگر به این ها نگفتند آقا شما بروید خودتان را از این اغتشاشگران جدا کنید.مگر نفرمودند:این ها اصلاً با شما نیستند. شما اینها را از خود طرد کنید تا برای مردم شفاف شود؛اما آن هااین کار را نکردند. اسلامیت نظام را چه کسی برده زیر سوال؟ اسلامیت نظام را دولت برده زیر سوال؟ چگونه برده زیرسوال؟ اسلامیت نظام را همین نوع موضع گیری ها زیر سوال برده.این در واقع ادبیات آقای کروبی است.اگر آقای کروبی واقعاً احساس مسئولیت می کند نباید از این گونه ادبیات استفاده کنند که به مردم بگویند ما 22 بهمن بیاییم ولی هزار انگ هم بزنند و بگویند مجازاتها سنگین است وقوه قضائیه را ببرند زیر سوال. اگر آقای کروبی الان قوه قضائیه را زیر سوال می برد، این قوه قضائیه در نظام جمهوری اسلامی همان قوه قضائیه است که در اوایل انقلاب در قضیه منافقین و در قضیه بنی صدر کسانی که اسلحه به دست رفتند و کسانی که معارضه کردند با نظام،با همان ها برخورد کرده. ما در واقع داریم عملکرد گذشته قوه قضائیه و همه این رفتارها را زیر سوال می بریم. شما اگر به قوه قضائیه اشکال و ایرادی دارید،مگر کسی شما را منع کرده از اینکه به رئیس قوه قضائیه اطلاعات تان را بدهید که اینجا اشتباه شده. شما که بیانیه می دهید و دستگاه قضائیه را که زیرسوال می برید. جمهوریت اسلامیت را هم که زیر سوال می برید برای چه چیزی شما می گویید 22 بهمن بیایید در خیابان و از نظام حمایت کنید. به نظر من این بیانیه دیگر از چند پهلو هم رد شده. انتظار این بود با این اوضاع و احوالی که پیش آمده و خودشان هم گفتند که دولت را قبول داریم،چون رهبری تنفیذ کرده. من واقعاً نمی دانم آقای کروبی چه طوری موضع می گیرد؟ آیا می خواهد از رهبری حمایت کند و تبعیت کند یا می خواهد علیه آن اقدام کند؟ این نوع موضع گیری های پیچیده و در هم بر هم آخرش این است که در مقابل نظام ... در واقع کسی که این بیانیه را بخواند و نداند این را آقای کروبی نوشته و داده یقیناً باید این گونه استباط کند که این از آن کسی است که می خواهد با نظام مخالفت کند و مقابله با نظام کند. الان که دشمن آمده پشت دیوار ما. چه طور دشمن طمع کرد؟ چه طور دشمنی که قرار بوده با ما مذاکره کند وگفته بود تمام شده ما دیگر مقابله نداریم؛ امریکایی که اسم جمهوری اسلامی را در سی سال انقلاب نم برد در یک سال گذشته واقعیت جمهوری اسلامی را قبول کرده،این امریکایی است که دوباره الان آمده نیرو مستقر می کند سایت مستقر می کند.رسانه هایش به شدت علیه نظام تبلیغ می کنند. انتظار من از آقای کروبی این است که ایشان هم کمک می کرد به نظام نه اینکه یک بیانیه ای بنویسند که افراد را بیشتر به نیامدن تشویق کندتابه آمدن.

رادیو گفت و گو: آقای زارعی متشکرم . آقای نصیرپور اگر نکته ای باقی مانده خیلی کوتاه بفرمایید. چون مناظره ما خیلی طولانی شد.


نصیرپور: من پاسخی ندارم.


رادیو گفت و گو: اگر ناگفته ای باقی مانده.


نصیرپور: یک سوال دارم از آقای دکتر زارعی و حتی جنابعالی. چون من عرض کردم متأسفانه وقتی گفتم دوستان دفتر،بیانیه را برای من تهیه کنند اطلاعاتی برای من آوردند که بیشتر تحلیل دو سه جمله از آن بیانیه بود و این تحلیل ها هم کاملاً جهت دار بود. می خواهم سوال کنم جنابعالی،دکتر زارعی،یا حتی آقای رسایی آیا اصل بیانیه یعنی از ابتدا تا انتهای آن راملاحظه کردند یا همین چیزهایی است که در سایت ها یا تحلیل هایی که مبتنی بر اعتقادات شخصی گردانندگان آن سایت ها نوشته شده، دیده اند؟

رسایی: من آن را خواندم.

زارعی: من هم مسافرت بودم وقتی آمدم متن بیانیه را دوستان در اختیار من قرار دادند و فرازهای مهم آن همین هایی بود که من خدمت شما عرض کردم.

نصیرپور: من ابتدا هم عرض کردم که چون ندیدم نمی توانم راجع به کلیت بیانیه اظهار نظر کنم. من از دکتر زارعی و آقای رسایی که من معتقدم که از کلیت قانون اساسی اطلاع دارند و همه ما اینگونه هستیم خواهش می کنم به این نکته توجه کنند،قریب یک ماه گذشته من نامه ای نوشتم به محضر ریاست محترم قوه قضائیه و خواهش کردم که ترتیبی دهند دفتر حزب فعالیت مجددش را آغاز کند و با رفع پلمپ ما خودمان بتوانیم فعالیت تشکیلاتی داشته باشیم. من معتقدم اگر این انسداد برای حزب اعتماد ملی پیش نمی آمد و اجازه می دادند که حزب نقش حزبی و کارکرد خود را داشته باشد امروز موضوع بحث ما این مطالب نبود و من این نگرانی را دارم از دو گروه من نگرانم،یک گروه افرادی که با اصل نظام مسئله دارند، طبیعتاً آن ها تلاش می کنند از روزنه نفوذ کنند و ضربه بزنند و از طرف دیگر کسانی که با افراط گرایی مانع رفع کدورت ها و رفع مسائل و مشکلات هستند، نگرانم. این دو موضوع را دودم یک قیچی می دانیم و معتقدیم این ها هدف نهایی شان قطع شجره طیبه نظام است و ما قطعاً معتقدیم
زارعی: در خصوص اینکه بعد از انتخابات چرا به این اصل قانون اساسی بی توجهی شده و برای تجمعات فرصت داده نشد،نظر خودم را که شاهد قضایا بودم عرض می کنم. وقتی که ساعت نزدیک 11 شب روز انتخابات آقای موسوی می آید و اعلام می کند که من رئیس جمهور شدم و اگر اتفاق دیگری بیفتد نظام مسئول است و این حرف در شرایطی است که تا ساعت 1:30 شب در برخی شهرهای بزرگ مردم پای صندوق ها بودند. وقتی کار خلاف قانون انجام می دهند، خداوکیلی شورای نگهبان حق نداشت تمام آراء آقای موسوی راباطل کند؟ اعلام کند که موقع رأی گیری در حین رأی دادن، ایشان اعلام تبلیغات کرده. آقایان با قانون شکنی درخواست دارند که مطابق قانون عمل شود. این نوع مواضع مقدمه ای شد برای مسایلی که بعداً در پیش بود.
که امریکا تغییر اساسی در آن نیفتاده . این امریکا همان امریکایی است که ما رابطه گرگ و میش با او داریم و خیلی سهل انگارانه و ساده لوحانه به برخی از حرف های آنها نباید هیچ کدام از دلتمردان ما نگاه کنند و باز یک خواهش از همه دوستان دارم که با نگاه مثبت به بعضی مسائل، کمک کنند تا سرمایه های اجتماعی نظام از بین نرود،چون ما این نظام را پایه ریزی کردیم که سال ها به عنوان نماد تفکر شیعی و حکومت شیعی ان شاالله سردمدار جریان انقلاب جهانی باشیم.


رادیو گفت و گو : آقای نصیرپور عدالت در مدت زمانی که قرار بود پاسخ صحبت های دوستان را بفرمایید رعایت شد؟

نصیرپور:ما چون آقای زارعی رانماینده بالقوه سراب می دانیم و اختلافی هم با ایشان نداریم ، لذا بیش از سهم مان هم صحبت کردیم.


رادیو گفت و گو:خیلی متشکریم آقای رسایی، کوتاه اگر ممکن است بفرمایید.


رسایی: ممنون.حالا شوخی جدی آقای نصیرپور همچنان روی موضع اولشان پا فشاری داشتند. من دو سه نکته رامی خواهم عرض کنم. ما همه قانون اساسی راقبول داریم آقای نصیرپور،همانگونه که جنابعالی هم فرمودید، قانون اساسی گفته این تجمعات می تواند برگزار شود به شرط اخذ موافقت قانونی. موافقت قانونی هم شرط دارد و شرط آن هم این است که مخل مبانی دینی و انقلاب نباشد. من سوال می کنم بالاخره مجموعه ای که در طول این 7 ماه،هر چه ما جلوتر آمدیم متأسفانه آن ها در کجروی خود بیشتر پافشاری کردند. این حزب اعتماد ملی هم بالاخره یک سر دارد، یک دبیرکل دارد و قانون که نمی تواند به اعضای یک حزب در کوچه و خیابان نگاه کند، نگاه می کند به رأس حزب اعتماد ملی. شما خودتان در همین جا می فرمایید این مواضع آقای کروبی از طرف حزب نیست. خوب حزب اعتماد ملی اعلام کند نظرش در مورد مواضع دبیرکل آن چیست؟ تا قانون هم در مورد بازگشایی پلمپ و اجازه مجوز تصمیم بگیرد. وقتی که شما همچنان دارید یکی به نعل یکی به میخ، از شخصیت آقای کروبی حمایت می کنید اما از حرف های او حمایت نمی کنید،ما نمی دانیم این یعنی چه؟ قانون باید چه کار کند؟ دستگاه قضایی این را چه کار کنند؟ وقتی که سد گذاشته اید جلوی قانون. سایت نوروز را که متعلق به حزب مشارکت است نگاه کنید(صبح روز جمعه انتخابات نوشته تقلب در کجا سازماندهی می شود و بعد آدرس اتاق های وزارت کشور را داده . آقای زارعی به یاد دارند که آن روز وقتی من به ایشان این را نشان دادم و به دوستان دیگر هم نشان دادم ،معلوم بود که این ها می خواستند نشان دهند که تمام دوربین های وزارت کشور کجا قرار دارد، اتاق کامپیوتر کجا قرار دارد، دقیقاً آدرس می دادند برای اینکه اگر در انتخابات به نتیجه نرسیدند که می دانستند نمی رسند،بتوانند با برگزاری تجمعات به سمت حتی گرفتن وزارت کشور بروند. آقای نصیرپور یا دوستان دیگر می گویند حزب نمی تواند موضع گیری کند، راه حل دارد آقای نصیرپور ،شما اعضای حزب جمع شوید و یک:نظرتان را در مورد مواضع آقای کروبی اعلام کنید. دو :نظرتان را در مورد مسائل بعد از انتخابات بر اساس دو محور یعنی قانون اساسی و مواضع رهبری اعلام کنید. بنده قول می دهم بیایم کنار شما و اگر دیدم مواضع شما منطبق بر قانون اساسی و دیدگاه رهبری است بنده،آقای زارعی دوستان دیگر تلاش می کنیم دفترحزب اعتماد ملی باز باشد. وقتی شما از آقای کروبی حمایت می کنید معلوم است که قانون اجازه نمی دهد. چون این تجمعی است که مورد تأیید رسانه های بیگانه است.


رادیو گفت و گو: 15 دقیقه است از وقت مناظره ما به اتمام رسیده.

نصیرپور:هفتاد و پنجی است ما اعتراض داریم.

رادیو گفت و گو:بفرمایید.

نصیرپور:برای اینکه امشب بحث را خوب تمام کنیم، اشاره می کنم. کمیسیون ماده 10 احزاب ناظر بر فعالیت احزاب و ارکان هر حزب است،هر حزبی مسئولیت خود را دارد. حالا که آقای رسایی پیش شرط می گذارند از گشایش دفتر حزب تا ازاجرای این اصل قانون اساسی حمایت کنند و می گویند اول شما موضع اعلام کنید من پیشهاد می دهم آقای رسایی منزلشان اعضای شورای مرکزی را شام دعوت کنند تا ما جایی داشته باشیم برای جلسه ...

رادیو گفت و گو:آقای زارعی یک دقیقه هم شما صحبت کنید.

زارعی:من در خصوص اینکه بعد از انتخابات چرا به این اصل قانون اساسی بی توجهی شده و برای تجمعات فرصت داده نشد،نظر خودم را که شاهد قضایا بودم عرض می کنم. وقتی که ساعت نزدیک 11 شب روز انتخابات آقای موسوی می آید و اعلام می کند که من رئیس جمهور شدم و اگر اتفاق دیگری بیفتد نظام مسئول است و این حرف در شرایطی است که تا ساعت 1:30 شب در برخی شهرهای بزرگ مردم پای صندوق ها بودند. وقتی کار خلاف قانون انجام می دهند، خداوکیلی شورای نگهبان حق نداشت تمام آراء آقای موسوی راباطل کند؟ اعلام کند که موقع رأی گیری در حین رأی دادن، ایشان اعلام تبلیغات کرده. آقایان با قانون شکنی درخواست دارند که مطابق قانون عمل شود. این نوع مواضع مقدمه ای شد برای مسایلی که بعداً در پیش بود و چنین ملاحظاتی بود در مراجع...


نصیرپور:میزان رأی اقای احمدی نژاد را ساعت 6:30دقیقه بعد از ظهر در سایتش زده بود یا خیر؟


زارعی:نخیر.

نصیرپور:خیلی تشکر.

زارعی:مردم مراجعه کنند ببینند. آقای فاتح 10 مصاحبه کرد در سایت کلمه و اعلام کرد که ...

نصیرپور:من راجع به حوزه انتخابیه خودم ،شهرستان سراب به همه دوستان جریان اصلاحات و سایرین که پرسیدند ،گفتم من بدون ترید نتیجه انتخابات را در شهرستان سراب کامل و صد درصد تأیید می کنم و هیچ تقلبی در حوزه من اتفاق نیفتاده .

زارعی:آقای نصیرپور، دوستان دیگر ...

نصیرپور:شما موضع من را خواستید.

رادیو گفت و گو: ما برنامه های دیگر هم داریم ولی اگر شما بخواهید ما برنامه های بعد را تغییر می دهیم تا شما ادامه دهید.اما در روزهای بعد هم می توانیم این بحث را ادامه دهیم.

زارعی:کلید را بگذارید بروید .

رادیو گفت و گو: چهره های شاخص دیگری هم از دو جناح سیاسی میهمان برنامه ما بودند که به علت طولانی شدن بحث فرصت حضوراین عزیزان میسر نشد. همین جا از دوستانی که شنونده برنامه ما بودند طی برنامه ها ی مختلف با ما ارتباط داشتند تشکر می کنیم . از این سه بزرگوار هم تشکر می کنیم. شبهای دیگر هم در خدمت این عزیزان خواهیم بود . خدا نگهدار...

منبع ما : http://www.bornanews.com


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/11/21 و ساعت 8:18 عصر | نظرات دیگران()

 

دوستان عزیز میتوانند فایل صوتی کامل برنامه دیروز امروز فردا با حضور جناب آقای رسایی ،پخش شده از شبکه سوم سیمادر تاریخ 1388.11.08را در سه قسمت دریافت نمایند.

فایل های مورد نظر به صورت زیپ شده و با پسوند mp3 میباشند.که در سه قسمت آماده ی دریافت هستند.


"از سرور 4shared"

دانلود قسمت اول با حجم 3.4 مگابایت

(مدت زمان=45 دقیقه)
------------------------------------------------

دانلود قسمت دوم با حجم 2.9 مگابایت

(مدت زمان=28 دقیقه)
-------------------------------------------------

دانلود قسمت سوم با حجم 1.8 مگابایت

 

http://f.imagehost.org/0382/D_E_F.jpg

دوستان عزیز میتوانند فایل صوتی کامل برنامه دیروز امروز فردا ،پخش شده از شبکه سوم سیمادر تاریخ 1388.11.07را در دوقسمت دریافت نمایند.

فایل های مورد نظر به صورت زیپ شده و با پسوند mp3 میباشند.که در دوقسمت آماده ی دریافت هستند.


"از سرور 4shared"


دانلود قسمت اول با حجم تقریبی 2.7مگابایت

(مدت زمان=27 دقیقه)


دانلود قسمت دوم با حجم تقریبی4.4 مگابایت

(مدت زمان=47 دقیقه)

منبع ما :  http://mohafez.blogfa.com/


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/11/9 و ساعت 10:42 صبح | نظرات دیگران()
در نطق مهم رسایی مطرح شد : آقای هاشمی با این تناقضات شما چه کنیم ؟
آقای هاشمی شما در حالی درباره اقدام جامعه مدرسین که بر اساس وظیفه ذاتی و انقلابی اش بوده ، به فاصله یک روز اظهار نظر کرده و آن را زیر سئوال برده اید که به عنوان رییس مجلس خبرگان رهبری درباره حوادث کودتای روز عاشورا سکوت کرده اید؟!

با سلام و صلوات بر رسول گرامی اسلام و اهل بیت طاهرینش . در ابتدای سخن لازم می دانم از ملت غیور ایران و بویژه مردم شریف تهران ، ری ، شمیرانات و اسلامشهر به دلیل حضور آگاهانه و با بصیرتشان در راهپیمایی نهم دی ماه در دفاع از اصل ولایت ، تقدیر و تشکر کنم که ملت ایران با این حضور پرشور ، پس از سی سال نه تنها پایبندی به آرمان های امام راحل را به اثبات رساند که این حرکت غیورانه ، در حقیقت جلسه محاکمه سران فتنه در خیابان های تمام شهرهای ایران بود.

ملت شریف ایران ! در سابقه تاریخ این کشور همواره تلاش های دشمن برای شکست انقلاب اسلامی مشهود بوده است. روزگاری با جنگ های داخلی ، در مقطعی با ترورهای کور ، زمانی با بمب گذاری ها ، دوره ای نیز با حمله نظامی مستقیم آمریکا در طبس و حتی آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله . اما در کنار تمامی این موارد در مقطعی نیز عناصری فریب خورده برای رسیدن به قدرت ، تن به کودتا دادند !

در برخی از کودتای سال های نخست انقلاب ، جریان استکبار با بهره گیری از تغییر هویت عناصر سیاسی و دینی پشیمان اما قدرت طلب و با حمایت شبکه مالی و رسانه ای خود ، برای فروپاشی انقلاب گام برداشت . امام امت با توجه به وحدت ملت و مسئولان پایبند به ولایت ، این کودتاها را در نطفه خفه کرد . پس از این اقدام ، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در اقدامی انقلابی و بر اساس رسالت تاریخی اش به عزل مرجع جریان کودتا رای داد .

امام امت سال ها بعد در پیام مشهور به منشور روحانیت از این اقدام جامعه مدرسین تجلیل کرد اما این فقط امام نبود که به تجلیل از اقدام فقهای جامعه مدرسین پرداخت بلکه آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این باره در سخنان قابل تاملی گفت : "این آقایانی که به نام جامعه مدرسین بیانیه می‌دهند، همه‌شان یا اکثریت قاطع آنان، مجتهد و اهل‌نظر و خبره هستند و در حوزه بوده‌اند و جریانات را هم خوب می‌شناسند. نظر اینها نظر محکمی است، یعنی نمی‌توان از نظر اینها گذشت ."

آقای هاشمی شما باما رخلاف سخن امروزتان ، در سال 1360 خود رسما یک مرجع تقلید را عزل کردید و گفتید : "شریعتمداری به دلیل ضعف در درک نقشه های دشمن برای براندازی جمهوری اسلامی صلاحیت مرجعیت را ندارد ." آقای هاشمی رفسنجانی شما که امروز و پس از کودتای مخملی عده ای هنوز هم حاضر به دست برداشتن از حمایت آنها نیستید ، آن روز خطاب به سران کودتا گفتید : "چطور می‌شود که این افراد خطر ریختن خون مردم را برای مردم و حکومت و جامعه اسلامی ببیند و فکری برای جلوگیری از آن نکند. یک مرجع نمی‌تواند تا این حد، بی‌درک و بی‌تقوا باشد."

اکنون نیز در سال 1388 با حمایت دشمنان قسم خورده انقلاب ، کودتایی از جنس نرم کلید خورد و به لطف الهی با درایت ، تیزبینی ولی فقیه زمان و تبعیت مردم از معظم له ، این کودتا هر چند هزینه هایی را به ما تحمیل کرد اما در نهایت به شکست انجامید . امروز نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای بار دوم با همان ویژگی هایی که شما برشمرده اید، به عدم صلاحیت فردی که با تیتر روزنامه های زنجیره ای و خبر سازی بی بی سی و رسانه های آمریکا و اسرانیل به عنوان مرجع تراشیده شد، رای داد اما شما می گویید که در تاریخ تشییع هرگز مرجعی عزل یا نصب نشده است !؟

آیا سال های دهه شصت که شما عزل یک مرجع همسو با ضد انقلاب را اعلام کردید و تیتر روزنامه جمهوری اسلامی شد، جزو تاریخ شیعه نیست ؟ آقای هاشمی شما در اردیبهشت سال 1360 گفته اید : "چهره‌هایی مانند بختیار، ازهاری، بنی‌صدر، امینی، رجوی، رضا پهلوی و رادیوهای آمریکا، بی‌بی‌سی، کلن، اسرائیل و ... همه مسأله عزل شریعتمداری را به عنوان جریانی وانمود کردند که در ایران می‌تواند بخشی از مردم را تحریک کند." امروز به ما بگویید که بنی صدر و رجوی و ربع پهلوی و رسانه های استکباری در باره کودتای پس از انتخابات و سران این کودتا و مرجع عزل شده آن چه نظری می دهند !؟ آیا امروز آنها مردم را تحریک نمی کنند؟! آیا امروز شما با سکوتتان به تحریک آنها کمک نمی کنید؟!

آقای هاشمی شما در حالی درباره اقدام جامعه مدرسین که بر اساس وظیفه ذاتی و انقلابی اش بوده ، به فاصله یک روز اظهار نظر کرده و آن را زیر سئوال برده اید که به عنوان رییس مجلس خبرگان رهبری درباره حوادث کودتای روز عاشورا سکوت کرده اید و تا کنون کلامی نگفته اید؟!

روز عاشورا در کنار هتک حرمت عزای حسینی ، عده ای فریب خورده در برنامه ای سازمان یافته با حضور در خیابان شعار مرگ بر مهمترین اصل قانون اساسی را سر دادند و شما در قامت رییس مجلس خبرگان که مهمترین وظیفه اش پاسداری از این اصل است ، لب باز نکردید؟

نمی دانم شاید در صحت این اخبار شک داشتید ، که اگر در کودتا بودن حوادث بعد از انتخابات و هدف بودن اصل ولایت فقیه شک دارید ، کافی برای ساعتی به شبکه های صهیونیستی و آمریکایی حامی این اقدام نظاره و تیتر برخی رسانه های داخلی آنها را مرور کنید . اما بدانید که جمعیت بیش از چهل میلیونی ملت ایران که در نهم دی به خیابان ها آمد در کودتا بودن این اقدام تردید نداشت.

شما در نطق سال 1361 از شخصیت های ورشکسته سیاسی و سران استکباری دنیا که از آنها حمایت می کنند، خواسته اید تا به تجمع پرشور مردم اردبیل و تبریز در حمایت از رهبری توجه کنند و عبرت بگیرند ، چرا امروز از سران فتنه نمی خواهید تا با توجه در سیل خروشان مردم ایران که قطعا ترکیب این سیل را نمی توان تنها حامیان کاندیدای پیروز انتخابات دهم دانست بلکه حماسه روز نهم دی با قدم های استوار همان کسانی رقم خورد که در 22 خرداد با دستشان افتخار چهل میلیونی را در پای صندوق های رای آفریدند.

آقای هاشمی ! شما در خطبه های نماز جمعه دهه شصت از دانشجویان خط امام خواستید تا برخی از اسناد حمایت آمریکا از سران کودتا و محتوای جلسات آنها را در اختیار مردم قرار دهند ، چرا امروز از سربازان گمنان امام زمان نمی خواهید تا از محتوای جلسات متعدد عده ای ورشکسته سیاسی برای به زمین زدن اصل ولایت دور هم نشستند و از جمله در بیت همین فرد معزول از سوی جامعه مدرسین یک شب قبل از مراسم تشییع فرد فوت شده تا صبح به بحث پرداختند ، جامعه را خبر دار کنند.

آقای هاشمی ! اگر در سر دادن شعارهایی به منظور حذف ولایت فقیه شک دارید ، خب از نزدیکانتان که به منظور سازماندهی اغتششات روز عاشورا یکی از لندن و دیگری در زیر پل کالج در جمع آشوبگران بوده ، سئوال کنید.

والله قسم که ما دفاع از ولایت را از مثل شما آموخته ایم ، یادتان هست امام امت در آخرین ساعات عمر پربرکتشان در حالی که دست در دست شما و رهبری معظم داشتند فرمودند که من برای انقلاب هیچ خطری احساس نمی کنم مگر جدایی شما دونفر و آن روز رهبر انقلاب خطاب به امام امت فرمودند که مطمئن باشید که این جدایی هرگز از جانب من اتفاق نخواهد افتاد. این اتفاق از جانب رهبرمان نیفتاد بلکه ایشان بارها و بارها آغوش باز کرد اما هر بار جز بی مهری چه دید؟

و امروز ما شاهد چشمان نگران رهبرمان هستیم که به دلیل رفتار برخی از خواص خون دل می خورند وفریاد " أین عمار" سر می دهند. آقای هاشمی لطفا یک بار دیگر به گذشته برگردید و خاطراتتان را مرور کنید و بیاد آورید که امام فرمود : الله الله فی بیوتکم .

خدایا انقلاب ما را از شر آقازاده های نااهل از یک سو و وسوسه مسئولان دفاتر بویژه در قوای مجریه و مقننه امان بدار .

(پروردگارا ! بد عاقبتی کسانی که انسان فکر نمی کرد بد عاقبت شوند ، دل آدم را می لرزاند، ما را  بد عاقبت نگردان. این دعا به نقل از رهبری در سایت ایشان است)

 

 مستندات سخنان آقای هاشمی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ایشان :

 اعضای جامعه مدرسین، مجتهد ، اهل نظر و خبر هستند و تعداد آنها هم بسیار است. به هر حال به این نتیجه رسیده اند و باید به نظرات آنها توجه کرد. عملی که آقای شریعتمداری می خواستند انجام دهند ، بسیار زشت بود . خوب ایشان اعلام کردند که از وقوع این کودتا مطلع شده اند. بالاخره در وقوع یک کودتا بسیاری شهید ، کشته یا زخمی می شوند ، چگونه می تواند یک نفر را که خود را مرجع می داند این فجایع برایش اهمیت نداشته باشد.

کمترین جرمی که در این رابطه متوجه ایشان است ، این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع بوده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع نداده است. اگر همکاری ایشان همین اندازه ای باشد که خود ایشان اعتراف کرده است ، چنین شخصی نمی تواند مرجع تقلید باشد. اگر فرض کنیم ایشان درک نمی کردند که معنای کودتا چیست؟ و در پی آن چه اتفاقی می افتد؟ این از ضعف درک ایشان است و اگر درک می کردند و متوجه تبعات آن بودند و در عین حال برای جلوگیری از آن اقدامی نکردند ، این از ضعف عمل است.

در گفته های ایشان آمده است که (من به اینها (کودتاچیان) گفتم که دولت ایران قوی است و شما می بینید که با عراق می جنگد و شما قادر نخواهید بود با این دولت بجنگید.)حتی اگر فرض کنیم که ایشان با دولت هم مخالف بودند ، بنا به اظهار خودشان پیش بینی نمی کردند که کودتا موفق شود ، بنابراین از خونریزی و کشتار چه نتیجه ای حاصل می شد. به هر حال نظر جامعه مدرسین قابل توجه است. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

این آقایانی که به نام جامعه مدرسین بیانیه می‌دهند، همه‌شان یا اکثریت قاطع آنان، مجتهد و اهل‌نظر و خبره هستند و در حوزه بوده‌اند و جریانات را هم خوب می‌شناسند. نظر اینها نظر محکمی است، یعنی نمی‌توان از نظر اینها گذشت و قطعآ هم مطلب درست است؛ یعنی ایشان (آقای شریعتمداری) با صراحت گفته است که «من اطلاع داشتم».

من آمدم گفتم که قبول کنیم که همکاری ایشان در همین حد بوده است و بیش از اطلاع نبوده است. البته آقای قطب‌زاده گفته است که ایشان قول تأیید داده بودند، و پانصدهزار تومان هم پول پرداخت کرده‌اند. مطلب دیگری اگر باشد ما هنوز پی نبرده‌ایم. اگر فرض کنیم که در همین حد باشد که خود آقای شریعتمداری گفته است؛ یعنی ایشان فقط اطلاع داشته‌اند، باز هم جرم ایشان کم نیست.

اگر کودتا پا می‌گرفت، حداقل عدّه‌ای از مردم کشته می‌شدند. البته آنها به هدفشان نمی‌رسیدند، ولی تلفات و خرابی‌هایی به بار می‌آمد. به فرض اینکه ایشان می‌گویند من جمهوری اسلامی را قبول دارم، اگر قبول دارند چرا برای جلوگیری از کودتا فکری نکردند. اگر عواقب این خطر را درک نمی‌کرد، دلیل ضعف درک ایشان است، و ضعف درک، صلاحیت مرجعیت را از مجتهد سلب می‌کند. اگر کسی این مقدار درک نداشته باشد، صلاحیت مرجعیت هم ندارد و اگر درک کرده و خطر را تشخیص داده و در عین حال نادیده گرفته است، این هم یک نوع بی‌تقوایی است.

چطور می‌شود که مردی این خطر را برای مردم و حکومت و جامعه اسلامی ببیند و فکری برای جلوگیری از آن نکند. یک مرجع نمی‌تواند تا این حد، بی‌درک و بی‌تقوا باشد. به نظر می‌رسد این جریانات، با اعتراف صریحی که خود ایشان کرده و مطلب را روشن کرده است، دلیلی است برای آنهایی که ایشان را صالح می‌دانستند، -البته ما قبلا هم ایشان را صالح نمی‌دانستیم - با این بیان راهی دیگر برایشان باقی نمانده است.

این نکته هم قابل‌توجّه است که قبل از کشف توطئه اخیر، رادیوهای بیگانه، از جمله رادیوی عراق، سلسله درسها و گفتارهایی راجع به حرمت آقای شریعتمداری پخش می‌کرده‌اند.

براساس محاسبات، حدس می‌زنیم که تمام مراکز ضدّ انقلاب در عراق، پاریس، آمریکا، و شاید کشور عربستان سعودی نیز در این کودتا دست داشته‌اند.

از جمله مطالبی که در این اظهارات به دست آمده، این است که قرار بوده در آن روزی که اینها در ایران کار را شروع می‌کنند، یکی از کشورهای مرتجع منطقه نیز، در عراق اقدامی داشته باشد.

لابد آمریکا هم در این برنامه دخیل بوده است؛ از سخنان آقای ری‌شهری در توضیح این جریان، روشن می‌شود که سر نخ آن به دست آمریکا بوده است. طبعآ کشوری مانند عراق که امروز به آلت دست آمریکا تبدیل شده، نمی‌تواند در حادثه‌ای، این چنین بی‌اطلاع باشد و قاعدتآ مطلع بوده است. این حرفها اگر پیش از کشف توطئه مطرح بوده، بعد از کشف آن، صریح‌تر و بیشتر شده است. امروز تقریبآ همه رادیوهای بیگانه، مسأله را به صورت خاصی مطرح می‌کنند.

چهره‌هایی مانند بختیار، ازهاری، بنی‌صدر، امینی، رجوی، رضا پهلوی و رادیوهای آمریکا، بی‌بی‌سی، کلن، اسرائیل و ... همه مسأله را به عنوان جریانی وانمود کردند که در ایران می‌تواند بخشی از مردم را تحریک کند. و آن قدر اظهار اندوه و غصه می‌کنند و می‌گویند که منزل آقای شریعتمداری را پاسدارها محاصره کرده‌اند.

خود آقای شریعتمداری می‌خواهند که پاسدارها در حول و حوش منزلشان باشند، زیرا ایشان از مردم می‌ترسند و ترس هم دارد. البته ما از مردم می‌خواهیم که اقدامی نکنند. مبادا یک وقت به منزل ایشان نزدیک شوند، چون مسؤولان قضائی و امنیتی وظیفه خود را انجام می‌دهند و پاسدارها هم از آنجا محافظت می‌کنند و حتّی از پشت‌بام خانه ایشان هم مواظبت می‌شود که کسی عملیاتی ایذایی نکند. این سرو صداها را آنها به راه می‌اندازند و من فکر می‌کنم غیر از ملّت ایران و دوستان ما، بقیه به سروصدا افتاده‌اند و ریاکارانه اظهار اندوه می‌کنند. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

تا آنجا که از بازجویی بازداشت‌شدگان، اخباری به ما رسیده است، به نظر می‌رسد که این حرکت، حرکت مذبوحانه و بچه‌گانه‌ای بوده است. آن گونه که آقای ری‌شهری توضیح داده‌اند. اگر این توطئه را در خط حرکت‌های سازمان سیا و جریان‌های ضدانقلابی خارجی تحلیل کنیم، این توطئه نیز جزء برنامه‌های جاریی است که آنها تعقیب می‌کنند و هر روز هم، یکی از دسیسه‌های آنها کشف می‌شود؛ یعنی آنها راه خود را می‌روند و ما هم در هر مقطعی، بخشی از آن را کشف کرده و نابود می‌کنیم.

اعضای جامعه مدرسین مجتهد و اهل‌نظر و خبره هستند و تعداد آنها هم بسیار است. به هر حال به این نتیجه رسیده‌اند و باید به نظرات آنها توجّه کرد.عملی که آقای شریعتمداری می‌خواستند انجام دهند، بسیار زشت بود. خود ایشان اعتراف کرده‌اند که از وقوع این کودتا مطلع شده‌اند. بالاخره در وقوع یک کودتا بسیاری شهید، کشته یا زخمی می‌شوند، چگونه می‌تواند یک نفر که خود را مرجع می‌داند این فجایع برایش اهمیت نداشته باشد.

کمترین جرمی که در این رابطه متوجّه ایشان است، این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع بوده و آن را به امام و مسؤولان و مردم اطلاع نداده است. اگر همکاری ایشان همین اندازه‌ای باشد که خود ایشان اعتراف کرده است، چنین شخصی نمی‌تواند مرجع تقلید باشد. اگر فرض کنیم ایشان درک نمی‌کردند که معنای کودتا چیست؟ و در پی آن چه اتفاقی می‌افتد؟ این از ضعف درک ایشان است و اگر درک می‌کردند و متوجه تبعات آن بوده‌اند و در عین حال برای جلوگیری از آن اقدامی نکردند، این از ضعف عمل است.

در گفته‌های ایشان آمده است که «من به اینها (کودتاچیان) گفتم که دولت ایران قوی است و شما می‌بینید که با عراق می‌جنگد و شما قادر نخواهید بود با این دولت بجنگید.» حتّی اگر فرض کنیم که ایشان با دولت هم مخالف بودند، بنا به اظهار خودشان پیش‌بینی نمی‌کردند که کودتا موفق شود، بنابراین از خونریزی و کشتار چه نتیجه‌ای حاصل می‌شد. به هر حال نظر جامعه مدرسین قابل‌توجّه است. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

 یک سازمان بزرگ نشسته، مدّتی مسایل را تحلیل کرده، بعد میگوید: " در ایران دو جریان در برابر هم قرار گرفتهاند؛ ترکها یکطرف و فارسها یک طرف! آقای خامنهای، رئیسجمهور و آقای موسوی، نخست وزیر، با یک عدّه دیگر ترک هستند (خوب! چند نفر آذربایجانی هم در کابینه داریم). اینها جناح نیرومندیاند و در مقابلشان هاشمی رفسنجانی، آقای منتظری، آقای مهدوی کنی و عدّهای دیگر، اینها هم یک جناحاند که فارس هستند! "

 حالا ببینید! اینها اینجور تحلیل میکنند، برنامه میریزند، پول خرج میکنند که مثلاً این دو جناح در مقابل هم قرار دارند! آن احمق ها نمیدانند که اینهایی که اسمشان را میبرند، همه این جوری هستیم که واقعاً چک سفید امضا میدهیم دست همدیگر. حالا این تعبیر خیلی ضعیف بود، چک که مسألهای نیست؛ واقعاً خدا شاهد است که - بدون اغراق عرض میکنم - بنده و مطمئّناً آقای خامنهای و سایر دوستان که اسم بردم، همه ما حاضریم پایین ورقه سفید را امضا کنیم و در اختیار دیگری بگذاریم تا هر چه میخواهد با امضای ما بنویسد؛ یعنی اینقدر روابط ما با یکدیگر صمیمی است، و در این حد به همدیگر مطمئنّیم.

خوب! دستگاهی که اینها را نفهمد، تشکیلات شرق شناس و خاورمیانه شناس و جاسوسها و C.I.A و K.G.B و ... دست بهدست هم بدهند و نفهمند در ایران چه خبر است، کی میتواند برنامهریزی کند؟! با همین محاسبهها رفتهاند سراغ افرادی مثل شریعتمداری، قطب زاده، مناقبی و حجازی. اسم اینها را آدم اصلاً نباید بیاورد؛ چون اصلاً در جامعه چه اعتباری دارند و چه کار میتوانند بکنند. حالا ما همین جوری میرویم کنار! بله، همه ما کنار میرویم و میگوییم خیلی خوب! این پنج - شش نفر آقایان بدون جنگ و درگیری بیایند؛ آیا اینها یک روز میتوانند با این مردم بمانند؟

وَاللّهِ - این قسم جلاله بود که خوردم - بنده و آقای خامنهای، جزو کسانی بودیم که سعی میکردیم وقت مردم برای تظاهرات و شعاردادن و ... صرف نشود؛ مسأله شریعتمداری که اصلاً اهمیّتی برایش قایل نبودیم. ما میگفتیم که نمیارزد جوانان ما، نیروی جوان ما، صدایش را علیه اینها بلند کند. من در مجلس، خیلی مواظب هستم که تریبون مجلس اصلاً صرف اینکار نشود؛ از بس که بیاهمیّت میدانم. آقایان میگفتند: اجتماعی که پریروز مردم تبریز داشتند، از آغاز انقلاب تا حالا بیسابقه بوده. تازه آنجا زادگاه آقای شریعتمداری است و همه خیال میکردند آنجا کسی را دارد، طرفدار دارد، جمعیتی هستند! اگر امیدی داشتند بهآنجا بود، نهمثلاً رفسنجان ما! با این حسابها،

وقتی که آدم میشنود که مردم اردبیل چه کردند، مردم تبریز چه کردند، و همینطور جاهای دیگر، میبیند که اصلاً در همان شهرهای خودشان هم چیزی حساب نمیشوند. و تحلیلگران گمراه غرب هنوز نشستهاند به این خیال که؛ یک چیزی در آنجا هست! این طرز تفکّر دشمنان ماست. عمق جریان، روی همان محاسبات غلط آنها، چیز دیگری است و اینی است که ما گفتیم. مسأله آقای شریعتمداری، یک جریان ریشهدار و جور دیگری است (متأسّفانه ما مجبور شدیم در همین حد بهمردم چیزهایی را بگوییم؛ چون نمیشود در این هیجانات، مردم را هدایت نکرد. و اگر راهی دیگر داشت، ما نمیگفتیم).

رفقای ما، دیروز و دیشب از اروپا، ژنو سویس و جاهای دیگر، تلفن کردند و خبر دادند که برای غربیها، سقوط آقای شریعتمداری، از سقوط بنیصدر مهمتراست و در مراکز سیاسی - تبلیغی غرب حرکتی دیده میشود؛ مثل اینکه تیر خلاص خورده باشند! عصبانی هستند، مثل گرگ زخم خوردهاند که نمیدانند چه کنند! این مسأله، برای بنده که از ?? سال پیش میدانم ماجرا چیست، خیلی روشن است. مطالبی در لانه جاسوسی هست که در گذشته بهاحترام روحانیت پخش نشد.

من از دانشجویان پیرو خطّ امام، که حقّ زیادی بر گردن این انقلاب به خاطر آن افشاگریها دارند، تقاضا میکنم چیزهایی را که هست و به خاطر روحانیت در گذشته منتشر نکردهاند، در اختیار مردم بگذارند و بهمردم بگویند. در آنجا، سندی است - بقیّهاش را آنها خواهند گفت - که در یک مرحلهای، ایشان برای حرکت در مقابل جمهوری اسلامی، از آمریکا تقاضای پول کرده و آمریکاییهای زرنگ هم اوّل برنامه او را خواستهاند و گفتهاند ما برنامه را ببینیم که چهکار میخواهید بکنید تا پول بدهیم! مطالبی که برادرمان آقای مهدوی کنی در سخنرانی قبل از خطبهها، در مورد قضیه جداکردن آذربایجان گفتند، گوشهای از توطئه مورد توافق آمریکاییهاست.

توضیحاً عرض کنم که اصولاً استراتژی دشمنان ما - یعنی آمریکاییها - در فرض رفتن شاه از ایران، یکی همین بوده که از طرف یک کشور همسایه حمله گستردهای بهایران بکنند؛ که دیدیم این کار را عراق کرد. قبل از این، در مورد آذربایجان برنامه داشتند. خوب! برای اینکه اهمّیت شکست این جریان را بیشتر توجّه کنید، این روزها ببینید که چه تحرّکات و دست و پازدنهایی دارد انجام میشود. مثلاً دیشب آن شازده قجر، آقای امینیبه شاهحسین در اردن، شاهحسن در مراکش، شاه خالد در سعودی، حسنی مبارک در مصر و مانند اینها تلگراف میزند که" ایران را دریابید!! آقای شریعتمداری که رفت، دیگر امید بهقشر میانهرو بعد از این از بین رفت!

" این، چیزهای کوچکی نیست. نه آن شازده قجر بیریشه است و نهآن آقایانی که تلگراف بهآنها شده و نهاین آقا. مسأله ریشه خیلی وسیعی دارد. البتّه، روی اشتباه و همان محاسبات غلطی که خیال کرده بودند ایشان - از همان حرفهایی که میزدند - هفت میلیون آدم بهدنبال خودش دارد و تصوّر میکردند که اگر جرقّهای زده شود، این هفت میلیون در خیابانها هستند! در تبریز دیدیم بعضی از این میلیونها را! که چه موضعی داشتند. و امیدوارم آنها مقداری بفهمند... که نخواهند فهمید.

من از برادران و خواهران میخواهم که در این قضیه، زیاد دچار احساسات نباشید، قضیه عمیق است و عمق انقلاب اسلامی را نشان میدهد. این امر در تاریخ جهان و تاریخ شیعه - بخصوص - بیسابقه است که یکنفر که مرجع تقلید بوده، بهخاطر ایستادنش در برابر مردم، بهاین روز بیفتد. کسیکه دست مردم رساله دارد و مردم با فتوای او نماز خواندهاند، نماز شب خواندهاند، زن گرفتهاند، پول دادهاند و... بهاین آسانی از دل مردم بیرون بیاید. این، تنها به خاطر مقابله با خدا و قرآن، و ایستادن در مقابل خون شهداست. این حالت، عظمت انقلاب را میرساند.

انقلابی که فردی مثل شریعتمداری را، که یک روز ما میگفتیم ایشان کسانی را دارد که اگر عَلَم کفر هم بلند کند بهدنبالش میروند و معروف بود که طرفداران متعصّبی دارد، به این روز انداخته که بهپاسداران التماس میکند که " مواظب باشید مردم بهسر من نریزند "! این ارزش و عمق انقلاب را میرساند. روی این بُعد مسأله، اهمیّت قایل باشید. دیگران، حساب خودشان را بکنند! هر که میخواهد باشد، روحانی یا غیرروحانی. افرادی که با ایشان بودهاند، انسان تعجّب میکند که مگر با این قماش آدمها، کسی میتواند کودتا کند!

آقای مناقبی در تمام عمرش جرأت نکرد در مقابل رژیم پهلوی یک کلمه بهنفع اسلام بگوید. هویدا آمده بود در مسجد بزّارها پای منبر این آقا؛ گفت: " من میبینم که حضرت زهرا(س) امروز در این مجلس نشسته است! " بهخاطر آمدن هویدا و مانند او. آن هیاهویی هم که آن موقع بهراه انداخت، بعضی از شما در جریانید. آن آقایان دیگر، از او بدتر! من حادثهای از دوران مبارزه یادم هست که در همینجا میگویم. علمای آبادان، بلند شدند، آمدند قم که اختلاف ما را با آقای شریعتمداری حل کنند. از بین آنها همین آقای جمی - امام جمعه آبادان - عنصر مقاومی که الآن هم در آبادان مانده - حتماً بهیاد دارد. در خانه یکی از دوستان آقای شریعتمداری، که حالا دیگر دوست ایشان نیست، جلسه شد. آقای شریعتمداری آمد آنجا. از جناح امام، فقط یک نفر بود که بنده باشم و همه علمای آبادان هم بودند. مدّتی بحث کردیم که چرا وارد مبارزه نمیشوید؟ این دارالتّبلیغ را ساختهاید که شده پایگاه سکوت! امام را تنها گذاشتید و در حوزه تفرقه شده، چه و چه شده. آخرین حرفی که ایشان زد که دیگر ما بحث نکردیم، بعد از دو ساعت که دید نمیتواند ما را قانع کند، گفت: " حالا شما چه میگویید؟ میگویید که مثلاً زنها اینجور! مردها اینجور! سینما اینجور! و این انتقادات در اینها هست.

من به شما بگویم که امروز اگر عَلَم انکار خدا را بیایند در حرم حضرت معصومه(س)، در این حوض، در این میدان، اگر پرچم کفر را بلند کنند، من معتقدم که تقیّه برای ما واجب است و ما نمیتوانیم مقابله کنیم "! این تعبیری بود که ایشان کردند. من امیدوارم، آقایانی هم که در آنجا حاضر بودند، یادشان باشد. تازه این جلسه در زمانی بود که خفقان خیلی هم شدید نبود؛ بین سالهای ?? تا ??، که تاریخ دقیقش را بهیاد ندارم. ایشان که طرز تفکّر و روحیه مبارزهجوییاش این بود، آن آقایان هم که تابهحال کشف شدهاند، آنطورند.

خوب! اینها چه جور با این مردمی که نمونههایش این جانبازان انقلاب، این معلولین هستند که دست و پایشان را دادهاند و باز میگویند ما را یکجوری بفرستید به جبهه، میخواهند مبارزه کنند؟! در اینجا بهبُعد قضایی کار نداریم؛ آن را مسؤولان میرسند و در اختیار امام است که عفو کنند یا عفو نکنند، یا هر کار دیگری که بهما مربوط نیست و برعهده مسؤولان قضایی و امنیتی است. بُعدی که در این روزها روی آن کار و بحث شده، مسأله " مرجعیّت " است که اهمیت زیادی دارد. رادیو اسرائیل، ننشیند بگوید که طلبهها حق ندارند مرجع تقلید یا مجتهد را خلع بکنند! اصلاً بحث این نیست و مگر ما میخواهیم خلع بکنیم! اصلاً مگر ما نصب مجتهد کردیم که حالا بخواهیم خلع بکنیم که رادیو اسرائیل مسأله را بهتر از ما بلد باشد! بحث ما این است که ایشان نمیتواند - بهاستناد رساله خودش که در شرایط تقلید دارد که باید عادل و عارف بهاحکام زمان باشد - مرجع تقلید باشد.

امّا اینکه ایشان چقدر در جرم دخالت داشته است؟ البتّه ایشان اعتراف کردند و نوارشان موجود است. مصاحبه تلویزیونی کردهاند. من از صدا و سیما خواهش میکنم که مصاحبهشان را پخش کنند تا مردم بفهمند. ایشان با صراحت در آن مصاحبه میگویند که " من میدانستم ". البتّه ایشان در مصاحبه از خودشان دفاع کردهاند و اصلاً خود ایشان تقاضا کردند که مصاحبه انجام شود و در آخر خودشان اصرار میکنند که پخش شود.

من معتقدم که دفاع ایشان را هم باید گذاشت که اگر دفاع حق است، مردم بفهمند. بله! ایشان در این مصاحبه اصل اطّلاع از جریان را قبول کردهاند، ولی بعضی چیزها را هم منکر شدهاند. بقیّه گفتهاند که ایشان مسایل را میدانستند. ایشان، تا بهحال در مورد اینکه پول داده و گفته باشند تأیید میکنیم، منکر شده؛ ولی وقتی دامادشان و دیگران گفتند، دیگر مطلب قطعی شده. البتّه، هیچ متّهمی، تا رفتی توی خانهاش سلام کردی و دو زانو جلویش نشستی و گفتی بفرمایید، او نمیگوید که " بله، من همه کارهای بد را کردهام "!

آنهایی که اعترا ف بهجنایاتشان میکنند، مدّتی در زندان میمانند، مزّه سلّول انفرادی را میچشند، پاسدارها و بازجوها را میبینند و میفهمند که چه خبر است! بعدش میگویند: " خیلی خوب! میگوییم "! امّا اگر بروی خانه او و همین مقدار هم بگوید، خیلی مهم است. این نوار را پخش خواهند کرد و مردم ما مسایل را خواهند دید. از این ملّت هم واقعاً باید تشکّر کرد که علیرغم اینکه ما نمیخواستیم مردم اینقدر وقت صرف کنند، روحیه خودشان را بهدنیا نشان دادند. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

http://rasaee.ir/Majles.php?ID=615
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:20 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2      
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا