خروش 50 میلیونی، نتیجه لجاجت فتنهگران و حمایت بیگانه
گروه سیاسی- حماسه 22 بهمن سال 88 در حالی از سوی مردم و رسانههای خارجی از جنسی دیگر تعریف شد که بهنظر میرسد لجاجت فتنهگران و اصرار آنها بر ادامه مسیر نادرستی که طی 8 ماه گذشته آن را آغاز کرده بودند و همچنین خودداری از هرگونه مرزبندی با بیگانه موجب شده است نه تنها بدنه رأی بیش از 13 میلیونی این جریان با ریزش شدیدی مواجه شود، بلکه تعداد زیادی از ایرانیانی نیز که در روز 22 خرداد به هر دلیلی حساسیت و انگیزه لازم را برای ورود به صحنه و انجام وظیفه نداشتند، در مقابل این رفتارهای ساختارشکنانه که استقلال کشور و جمهوریت نظام را با یاری نیروی خارجی هدف قرار داده است، برانگیخته شده و خروش 50 میلیونی را آفریدند.
بنا بر این گزارش، پس از حرمتشکنی روز عاشورا، موجی از انزجار عمومی کشور را فراگرفت و خون امام حسین(ع) بار دیگر برای کسانی که هنوز تردیدهایی در حق یا باطل بودن هر یک از طرفین داشتند، روشنگری و شبههزدایی کرد، ریزش شدید بدنه فتنه قابل رصد و ارزیابی بود.
با این حال، پدیده قابل توجه طی یکماه و نیم گذشته که در حماسه 22 بهمن 88 نمود علنی یافت، خروش 50 میلیون ایرانی در سراسر کشور بود. این خروش در حالی رخ داد که 22 بهمن امسال مانند سالهای گذشته صرفاً گرامیداشت یک روز ملی نبود بلکه راهپیمایان دقیقاً با علم به اینکه راهپیمایی آنها در جهت حمایت مطلق از رهبر انقلاب بهعنوان پرچمدار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی کشور تفسیر میشود، به خیابانها آمدند.
این خروش بیسابقه فرصت هرگونه فتنهگری را نیز گرفت و بلافاصله از ظهر روز راهپیمایی، معدود طرفداران بینام و نشان ادامه رفتارهای ساختارشکنانه که مجال تکرار اعمال غیرقانونی خود را نیافته بودند، در برخی سایتها و وبلاگها و شبکههای فارسیزبان لسآنجلسی به جان هم افتادند و بدون توجه به علت اصلی درآمدن چشم فتنه، شروع به اتهامزنی علیه یکدیگر و فرافکنی درخصوص علت این شکست بزرگ کردند.
در این میان، میرحسین موسوی که در روز راهپیمایی پس از مواجهه با جمعیت میلیونی مردم تهران، به یکی از خانههای محل سلسبیل پناه برده و جرأت حضور در میان مردمی که وی با طرح ادعاهای دروغ و بیاساسش زندگی آنان را ماهها مختل و پیروزی شیرین حضور 85 درصدی در انتخابات را برای آنها تلخ کرده بود، نداشت و ساعتی پس از پایان راهپیمایی نیز از محل گریخت، تاکنون که 5 روز از این حماسه بزرگ میگذرد، سکوت اختیار کرده است.
مهدی کروبی نیز که تلاش وی برای خدشه در راهپیمایی 22 بهمن با شعارهای "مرگ بر منافق" جمعیت مردمی مواجه شد و وی مجبور شد در کمتر از 10 دقیقه به سرعت از صحنه فرار کند، بدون هرگونه اظهارنظر درخصوص این خروش 50 میلیونی گفته است طی روزهای آینده با موسوی دیدار میکند و چنانچه اجازه راهپیمایی به جنبش سبز داده نشود، اقدام دیگری خواهد کرد. وی البته توضیح نداد جنبش مورد نظر وی آیا همان حرمتشکنان روز عاشورا هستند، یا جمع دیگری که تاکنون از آنها رونمایی نشده است! کروبی به اقدام بعدی خود هم اشاره ای نکرده است اما همسر وی، در نامهای با ادعای اینکه فرزندش در روز 22 بهمن مورد ضرب و شتم قرار گرفته داستان جالبی از جزییات ضربوشتم فرزند خود بیان کرده است!
مجمع روحانیون مبارز نیز تشکل دیگری است که بیانیهای صادر کرده و با ادبیات و تعابیری که عملاًضمیر آنها به برخی اعضای همین مجمع بازمیگردد، در بیانیه خود آورده است که پرخاشگران و هتاکان آزادانه «با حمایت و حتی مباشرت بخشی از نیروهای نظم و امنیت» به شخصیتهایی که در راهپیمایی شرکت کرده بودند حملهور شده و «از ضرب و شتم مردمی که به این رفتار غیر انسانی و غیر اخلاقی معترض بودند، دریغ نکردند و اکنون نیز فرصتطلبانه درصدد مصادره این حضور حماسی و میلیونی مردم به نفع اغراض حقیر خود هستند».
در حالی که اعضای این مجمع در راهپیمایی روز 22 بهمن دیده نشده و خبرگزاریها نیز خبری در این خصوص مخابره نکردهاند، به نظر میرسد انگیزه اصلی از صدور این بیانیه، واکنش به خشم مردمی پس از مشاهده محمد خاتمی در جمع راهپیمایان باشد. خشمی که حتی اجازه پیاده شدن از اتومبیل را نیز به وی نداد و خاتمی که سال گذشته توانسته بود دقایقی از خودرو پیاده شود و در مقابل دانشگاه شریف، با شعارهای "مرگ بر منافق" و هو شدن شدید از سوی راهپیمایان توسط محافظانش از صحنه خارج شده بود، امسال همین اندازه نیز مجال نیافت و فرار را بر قرار ترجیح داد.
در این میان، مانند همیشه بار دیگر نیروی خارجی نیز به کمک فتنهگران لجوج آمده و ضمن بیان ادعاهایی علیه جمهوری اسلامی در نشست حقوق بشر ژنو، هیلاری کلینتون وزیرخارجه ضدایرانی امریکا هم ادعا کرده است حکومت ایران یک دیکتاتوری نظامی به راه انداخته است.
این ادعا در حالی مطرح شده است که گفته میشود دولت ایالات متحده سرگرم ترغیب سایر کشورها به اعمال دور جدیدی از تحریمها علیه ایران است؛ تحریمهایی که گفته میشود هدف از آنها تحت فشار قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و از این جهت، با وجود اعمال همهگونه محدودیت اعلامشده و اعلامنشده علیه سپاه، طی سالهای اخیر، حتی با وجود اعمال این تحریمها، اتفاق جدیدی رخ نداده و این اقدام بهعنوان نوعی تاکتیک غرب برای حفظ آبرو در مواجهه با ایران است.http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=44689