مطهری - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با همه دل، خدا را دوست بدارید . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 8

دفاع علی مطهری ازسخنان احمدی نژاد

 

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با تاکید بر اینکه باید با قدرت‌های گستاخ بین‌المللی همانند خودشان سخن گفت، اظهار داشت: سخنان رئیس‌جمهور در اجلاس معاهده منع گسترش سلاح‌های اتمی در نیویورک منطقی، مستدل و عزتمدانه بود.

 

به گزارش فارس حضور رئیس جمهور کشورمان را در این گونه مجامع بین‌المللی بسیار لازم و مفید عنوان کرد و ادامه داد: روحیه رئیس‌جمهور که اصرار دارد در این گونه مجامع شرکت و در حضور مخالفان حرف حق را بیان کند خصلت بسیار خوبی است که در ایشان وجود دارد و موجب می‌شود تا پیام انقلاب اسلامی بهتر به دنیا برسد.

مطهری در عین حال تاکید کرد که با مخالفان حضور رئیس جمهور در این گونه مجامع موافق نیست چرا که نوع حضور و برخورد با قدرت‌های گستاخ که خودشان را بالاتر از دیگران می‌دانند باید اینگونه باشد.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس خطاب به مخالفان رئیس جمهور در این گونه مجامع متذکر شد که ما باید برخورد محکمی با قدرت‌های استکباری داشته باشیم.

منبع ما : http://jahannews.com/vdcg7q9qxak9q34.rpra.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/2/14 و ساعت 7:24 عصر | نظرات دیگران()

غفلت 28 ساله از توصیه‌ رهبر انقلاب در خصوص شهید مطهری

 


"یک توصیه به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان دارم و آن این است که بیایند و کاری روی مجموعه آثار آقای مطهری بکنند همانطور در کشورهای غربی معمول است که وقتی فیلسوفی، محققی، و شخص بزرگی در میان آنها هست راجع به نظریات او می نشینند تفسیر و تحلیل و بحث می کنند، این کار در مورد استاد مطهری انجام بشود."
 
به گزارش جهان، رهبر معظم انقلاب در سومین سالگرد شهادت ایت الله مرتضی مطهری دو توصیه مهم در رابطه با تالیفات و کتب شهید مطهری به مسئولان، تحلیلگران و روشن فکران داشتند تا بتوان از آثار این استاد شهید به عنوان فیلسوفی ارزشمند در مراکز آموزشی چون حوزه و دانشگاه بیشتر بهره برد. 

ایشان با توصیه گنجاندن ایده های شهید مطهری در کتب درسی، می‌گوید: دو توصیه مهم می کنم یکی اینکه آثار مرحوم شهید مطهری را درسی و به عنوان کتاب درسی در دانشگاه‌ها، دانشسراها و دبیرستان‌ها از این آثار استفاده کنند. این آثار بسیارش آثاری است که برای خواندن تنهای یک نفر زیاد است و ممکن است قابل درک و فهم در مواقع بسیاری نباشد، مخصوصا آثار فلسفی ایشان مثل پاورقی های روش رئالیسم و عدل الهی و بعضی از کتاب های دیگر. ولذا این آثار می تواند به صورت کتاب درسی بیاید. یا اگر هم خود کتاب کاملا به صورت کتاب درسی یکجا درنمیآید از آن کتاب بخش‌هایی برداشته شده و یا خلاصه نویسی بشود. ایده آقای مطهری به صورت درس و کتاب های درسی گنجانده بشود. 

رهبر انقلاب همچنین با توصیه به فهرست بندی آثار شهید مطهری عنوان می‌کند: توصیه دوم این است که کتابهای آقای مطهری را از اول تا آخر فهرست بندی کنند. با استفاده از کتابهای آقای مطهری فهرستی از مطالب ایشان استخراج کنند. چون ممکن است درباره مثلا توحید، یا درباره انسان یا درباره قیامت شهید مطهری در 10 جا بحث کرده باشند که این بحث ها می تواند مکمل یکدیگر باشد. کسانی همت کنند این بحث ها را استخراج کنند تا نظریه ایشان در باب انسان، تاریخ، توحید، یا ابعاد دیگر آن مشخص بشود. این توصیه من به جوانان و علاقمندان آثار ایشان است. 

ایشان خطاب به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان هم در این گفتگو که در ویژه نامه روزنامه کیهان در سال 61 منتشر شده، ادامه می‌دهد: اما یک توصیه هم به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان دارم و آن این است که بیایند و کاری روی مجموعه آثار آقای مطهری بکنند همانطور در کشورهای غربی معمول است که وقتی فیلسوفی، محققی و شخص بزرگی در میان آنها هست راجع به نظریات او می نشینند تفسیر و تحلیل و بحث می کنند، این کار در مورد استاد مطهری انجام بشود. کما اینکه خوب است نسبت به مرحوم آیت الله طباطبایی هم انجام شود. 

رهبر معظم انقلاب نظرات فلسفی آیت الله طباطبایی و شهید مطهری را کتابی برای تمام جهان ذکر و تصریح می کند: نظرات فلسفی آیت الله طباطبایی یا شهید مطهری باید از مجموع کتاب های ایشان استخراج شود. که این خودش می تواند یک کتاب بزرگ و مفیدی برای همه جهان باشد. این کار خیلی بهتر از ترجمه آثار استاد مطهری است. البته ترجمه آثار ایشان هم خیلی کار خوبی است اما بهتر از آن، اینست که صاحبنظرانی بنشینند و صرف وقت کنند و مجموع نظرات ایشان را در ابعاد مختلف مباحث فلسفی و اجتماعی غیره استخراج کنند و بصورت کتاب دربیاورند و ارائه بدهند. این بهترین بیوگرافی برای مرحوم شهید مطهری است. 

یادآور می شود؛ این چند توصیه مقام معظم رهبری بعد از سال 61 بارها در جلسات خصوصی و عمومی از جانب ایشان بیان و مورد تاکید قرار گرفته است اما همچنان جای خالی دروس و کتب شهید مطهری در برنامه ریزی در حوزه‌های علمیه، آموزش عالی و وزارت آموزش و پرورش خالی است. البته اقداماتی در این خصوص انجام گرفته اما نه تنها به صورت رسمی و ملی بیان نشده بلکه گاه در مهجوریتی غیرقابل باور، اصلا دیده نشده است.

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcf0xdytw6dy1a.igiw.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/12 و ساعت 1:25 عصر | نظرات دیگران()
ترور شهید مطهری طرح موساد بود

شبکه ایران: شادروان احسان طبری جزو متفکران جهانی مارکسیسم بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از دستگیری سران حزب توده توفیق تحوّل روحی یافت و پس از آزادی از زندان هم تا آخر عمر با جدیت به دفاع از اسلام و نقد ماکسیسم و دیگر اندیشه های انحرافی مشغول شد و در این راه چندین کتاب نوشت. آشنایان با احسان طبری، نقش آثار شهید مطهری را در این تحول عقیدتی جدی می دانند.

حسین شریعتمداری یکی از دوستان نزدیک مرحوم احسان طبری پس از آن انقلاب روحی بود که در زمینه نظریات شادروان احسان طبری راجع به شهید مطهری خاطرات فراوانی دارد. 9 اردیبهشت سالروز درگذشت احسان طبری است و چند روزی هم بیشتر تا سالروز شهادت استاد مطهری فاصله ندارد، لذا بازخوانی بخشی از خاطرات حسین شریعتمداری در همین زمینه خالی از لطف نخواهد بود:

سال های اولیه دهه 60 بود. مرحوم احسان طبری، یکی از چند نظریه پرداز بلند آوازه مارکسیسم و عضو برجسته آکادمی علمی شوروی که شهرتی جهانی داشت، در پی خیانت حزب توده (که مرحوم طبری نیز عضو مرکزیت آن بود) بازداشت شده بود.

او بعد از مدتی مورد لطف و عنایت خدای سبحان قرار گرفت و در مقابل حیرت محافل آکادمیک و عصبانیت مجامع سیاسی شرق و غرب به اسلام بازگشت و با نگاهی عالمانه و جدیتی کم نظیر به نقد و نفی مارکسیسم نشست.

نگارنده [حسین شریعتمداری] در آن هنگام [سال 1362] از سوی شهید محلاتی (نماینده امام (رضوان الله علیه) در سپاه و نیز فرماندهی وقت سپاه پاسداران) برای مباحثه و گفت و گو با احسان طبری و برخی دیگر از اعضای مرکزیت حزب [توده] دعوت شدم و همراه با دو تن دیگر از برادران سپاهی از اولین هفته های بعد از دستگیری سران حزب، کار خود را آغاز کردیم و از نزدیک در جریان تحولات روحی و عقیدتی احسان طبری بودیم.

مرحوم احسان طبری در جریان این گفت و گو ها که بعد از بازگشت وی به آغوش اسلام و تا روزهای پایانی عمر وی نیز ادامه داشت، بارها و به مناسبت های مختلف از استاد شهید مرتضی مطهری یاد می کرد و با قاطعیت می گفت که ترور ایشان نمی تواند کار یک گروه بی شعور نظیر گروه فرقان باشد.

طبری به جد معتقد بود (و برای این اعتقاد خود نیز دلایل و شواهد فراوانی می آورد) که ترور استاد مطهری، طرح و برنامه سازمان سیا و موساد بوده و صرفاً با هدف خشک کردن یکی از چشمه های جوشان معارف اسلامی صورت پذیرافته است.

مرحوم طبری می گفت که آکادمی علوم شوروی نیز به اندازه آمریکایی ها از تولید فکر شهید مطهری نگران بود.

اظهارات مرحوم طبری در باره استاد، اگر چه فراوان و تمامی آنها عبرت انگیز و درس آموز است، ولی در این نوشته ها تنها به چند نمونه از آنها اشاره می کنم ... مرحوم طبری می گفت، «من و دوستانم در حزب توده و نیز در آکادمی علوم شوروی از آثار استاد مطهری استفاده فراوانی می کردیم» و در مقابل پرسش همراه با تعجب نگارنده توضیح داد، (نقل به مضمون) «آقای مطهری از جمله دانشمندانی بود که وقتی می خواست یک نظریه و یک عقیده مخالف اسلام، نظیر مارکسیسم را نقد و رد کند، مثل بعضی ها، عقیده مخالف را از ابتدا و به گونه ای ناقص مطرح نمی کرد که نفی و نقد آن ساده و آسان باشد.

او مارکسیسم را دقیقاً همان گونه که بود مطرح و تمامی دلایل و شواهدی را که ما برای اثبات مارکسیسم می آوردیم، بدون کم و کاست ارائه می کرد و نکته درخور توجه و مورد استفاده ما اینکه استاد علاوه بر آنچه نظریه پردازان مارکسیسم به عنوان دلیل برای اثبات نظر خود آورده بودند، به دلایل جدید و تازه دیگر نیز که به ذهن ما خطور نکرده بود، اشاره می کرد و سپس با نگاهی عالمانه و موشکاف به نقد آن می پرداخت و آنچه را که ما طی چند دهه رشته بودیم، به راحتی پنبه می کرد.

ما به دلایل جدید و بدیعی که استاد مطهری علاوه بر دلایل خودمان برای اثبات ایدئولوژی مارکسیسم می آورد، نیاز فراوانی داشتیم و البته طبیعی بود که به منبع آن اشاره نمی کردیم، زیرا اشاره به مأخذ، باعث مراجعه اعضا و هواداران به نظرات استاد می شد و این، یعنی فاتحه خواندن بر مارکسیسم.»

طبری می گفت، «فلانی! آیا به نظر تو اگر کسی فقط پاورقی استاد بر اصول فلسفه و روش رئالیسم را مطالعه کند، دیگر برای مارکسیسم و سایر مکاتب غیر دینی پشیزی ارزش قائل می شود؟»

گفتنی است که یک روز از نورالدین کیانوری، دبیر کل حزب توده پرسیدم، «چرا بخش قابل توجهی از تبلیغات حزب را به مخدوش کردن چهره استاد مطهری اختصاص می دادید؟» در پاسخ گفت، «پس انتظار داشتید که اعضا و هواداران را به مطالعه آثار ایشان تشویق کنیم؟»

تلاش برای مخدوش کردن چهره آقای مطهری منحصر به حزب توده نبود. در این زمینه میان گرو های مخالف نظام یک توافق نانوشته و البته قطعی وجود داشت. وی توضیح می داد که آثار مطهری برای همه خطرناک بود.

احسان طبری می گفت، «اگر استاد مطهری به اردوگاه مارکسیسم و یا اردوگاه امپریالیسم تعلق داشت، هرگز اجازه نمی دادیم اوقات گرانبهای این کانون تولید فکر و اندیشه برای انجام اموری نظیر فیش برداری و امثال آن تلف شود. در کجای دنیا برای تولید حرارت، به جای هیزم، مبل های گران قیمت را می سوزانند؟»

در جریان یکی از جلسات گفتگو، احسان طبری اصرار می کرد به مسئولان نظام بگویید، ترویج افکار و اندیشه استاد مطهری منحصر به چاپ و توزیع آثار ایشان نیست، باید بر اساس افکار و اندیشه استاد مطهری برای سطوح مختلف آموزشی (دبستان، دبیرستان و دانشگاه ها) فراورده فرهنگی و فکری تولید شود و برای این منظور به ارائه غیر مستقیم اندیشه استاد مطهری در قالب فیلم، سریال تلویزیونی و مخصوصاً رمان تأکید می ورزید.»
(نشریه شاهد یاران، شماره 5 و 6، صفحه 62)

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=49104


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/2/9 و ساعت 6:39 عصر | نظرات دیگران()
عقب‏نشینی مطهری در پاسخ به مطلب«رطب خورده‏ای که منع رطب می‏کند»:
مطهری:نادران قبل از اثبات جرم نباید از کسی نام می‏برد
رجانیوز:نمی‏توانید حسابتان را از هم جدا کنید

گروه سیاسی: انتشار مطلب "رطب خورده ای که منع رطب می کند" موجب شد تا علی مطهری طی جوابیه ای به رجانیوز توضیحاتی را درخصوص برخی مواضع و رویکردهای متناقض خود ارائه کند. در مطلب مورد اشاره موضوع نقد نگارنده به همین مواضع پاردوکسیکال او اختصاص داشت.

در مطلب فوق الذکر آمده بود:«علی مطهری از جمله چهره هایی بود که در ماههای بعد از انتخابات کوشید تا جدال تمام قامت اقلیت معترض با نظام را به دعوای میان دو جناح تقلیل دهد و این همه را به مناظره های انتخاباتی و حرف و حدیث های مطرح شده در آن برنامه مربوط سازد. آن روز به این بهانه او به نقد رویکردهایی پرداخت که خود اکنون در چرخشی درخور توجه رادیکاله شده آن را در پیش گرفته است.»

رجانیوز همچنین مواضع متناقض آقای مطهری در مورد هاشمی و خاندان ایشان را نیز مورد توجه قرار داده بود و با تاکید بر اینکه سخنان احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی تنها گوشه ای از اظهارات صریح گذشته علی مطهری بوده است، با اشاره به انتقادات اخیر علی مطهری از معاون اول رییس جمهور نوشته بود:«اینکه رحیمی مرتکب تخلفی شده یا نه چیزی است که خود قطعا باید پاسخگو باشد و حرفی هم در پیگیری قانونی موضوع نیست. اما حرف این است که رطب خورده نمی تواند منع رطب کند. اگر بدون حکم قضایی می توان درخصوص افراد سخن گفت، چرا به آنچه احمدی نژاد در مناظرات گفت، خرده گرفتید و اگر نمی توان گفت چرا خود اکنون می برید و می دوزید و حکم هم صادر می کنید؟!!»

علی مطهری به برخی نکات مطرح شده در این مطلب طی جوابیه ای پاسخ داده است. ضمن استقبال از توضیحات ایشان، متن کامل توضیحات و پاسخ رجانیوز برای قضاوت خوانندگان در پی می آید:

مدیر محترم پایگاه اطلاع رسانی رجا

با اهداء سلام

در مطلبی که اخیراً تحت عنوان «رطب خورده ای که منع رطب می کند» در پایگاه خود درج کرده بودید سخن اینجانب درباره اتهام فساد اقتصادی وارد شده به یکی از مقامات بلند پایه دولتی با توجه به انتقاد این بنده به رئیس جمهور محترم در خصوص متهم کردن افرادی به فساد اقتصادی در مناظره انتخاباتی، قبل از اثبات جرم آنها، مصداق رطب خوردن فردی ذکر شده بود که خود منع رطب می کند.

همان طور که می دانید کسی که از آن مقام بلندپایه دولتی نام برد جناب آقای نادران نماینده شجاع تهران بود که البته قبل از اثبات جرم آن مقام نباید نام می بردند. اینجانب نیز در پاسخ سؤال خبرنگاری که از این موضوع پرسید نامی از آن مقام نبردم و فقط با اطلاعی که از پرونده قضائی مربوط داشتم گفتم «اتهام آن مقام جدی است و رئیس جمهور که منادی شعار عدالت خواهی است باید در رسیدگی به این موضوع پیشقدم باشد و با قوه قضائیه همکاری نماید. این طور نباشد که قانون در مقابل ضعفا قوی باشد و در مقابل اقویا ضعیف.» اما خبرنگار در متن خبر نام آن مقام را نیز آورده بود و البته چون قبلاً نام او اعلام شده بود چندان جرمی متوجه آن خبرنگار نیست.

اما اینکه دولت از یک سو از آقای نادران به خاطر وارد کردن اتهام به یکی از مقامات بلند پایه خود قبل از اثبات جرم، شکایت کرده است و از سوی دیگر از عملکرد رئیس جمهورمحترم در مناظره انتخاباتی مبنی بر وارد کردن اتهام فساد اقتصادی به فرزندان دو تن از مقامات کشور قبل از اثبات جرم آنها در دادگاه صالح دفاع می کند، مصداق یک بام و دو هوا و مصداق رطب خورده ای است که منع رطب می کند. به هر حال تسلیم شدن به حق و عدالت سخت است هرچند سخن راندن درباره لزوم تسلیم بودن در مقابل حق و عدالت آسان است.

مستدعی است این مطلب عیناً در آن پایگاه اطلاع رسانی درج گردد.

با تقدیم احترام علی مطهری

اما در خصوص مواردی که ایشان مطرح کرده اند نکاتی درخور توجه است:

1- انتقاد رجانیوز از آقای مطهری همچنان وارد است و مشخص نیست ایشان به چه چیز پاسخ داده اند! علی مطهری از یک سو معتقد است نباید قبل از اثبات در دادگاه در مورد اتهامات کسی سخن گفت اما در عین حال خود اذعان می کند که در مصاحبه ای "با موضوع کاملا مشخص" بر "جدی بودن" کلیت اتهامات یک فرد "بدون اثبات در دادگاه" حکم تایید زده است.

آیا از نظر ایشان می توان به راحتی مصاحبه کرد و هر کسی را متهم خطاب کرد و حتی پا را فراتر نهاد و اتهام او را خیلی جدی دانست؟ این مصداق رطب خوردن و منع رطب کردن نیست؟! چگونه ایشان اظهارات احمدی نژاد در مناظره را محکوم می کند به این دلیل که اثباتی در مورد آنها صورت نگرفته اما خود در جایگاه قاضی می نشیند و نسبت به جدی بودن و نبودن اتهامات دیگران اظهارنظر می کند؟

2- برخلاف آنچه آقای مطهری تلاش می کنند بیان کنند، اظهارات ایشان در مورد آن فرد به این مصاحبه مختصر و اظهارنظر اجمالی ایشان خلاصه نمی شود. آقای مطهری طی مصاحبه ای با سایت خبری تابناک نیز که ظاهرا در دفاع از ایشان همواره در صحنه آماده بوده است، بعد از صغری و کبری چیدنی درخور توجه می گوید:«قوه قضائیه ضمن بازجویی از یک باند فساد اقتصادی متوجه می شود که رئیس این باند یکی از مقامات عالی رتبه دولتی است. لذا خواستار رسیدگی به اتهامات او می شود...»

سوالی که وجود دارد این است که چرا ایشان در حالی که هیچ حکمی صادر نشده، معاون اول قوه مجریه را رسما رییس یک باند فساد اقتصادی معرفی می کند؟ آیا این اظهارات با موضع دیگر ایشان مبنی بر لزوم وجود رأی دادگاه متناقض نیست؟

3- این تناقض در مورد اظهارات گذشته مطهری پیرامون هاشمی و خانواده او نیز صادق است. آن روز که او با صراحتی چندین برابر رییس جمهور تاکید می کرد:«ورود و دخالت اقوام رییس‌جمهور(هاشمی) در تمام شئون سیاسی و اقتصادی واقعا درست نبود. اینکه اینها بیایند در اکثر مراکز حساس اقتصادی مسلط شوند، این چه دلیل موجهی دارد؟ مثلا در وزارت نفت آنجایی که باید معاملات مهم انجام شود حتما باید از نزدیکان ایشان باشد.»

آن روزها مطهری علت احتمالی استفاده از نزدیکان در برخی پست ها را اطمینان و اعتماد آقای هاشمی دانسته اما در ادامه گفته بود:«تا یک حدی این استدلال قابل قبول است. مثلا اینکه پسرشان رییس دفترشان باشد؛ ولی حالا حتما باید "کیش" هم "دست اینها" باشد، وزارت نفت هم "زیر نفوذ اینها" باشد، فلان کارخانه خودروسازی هم "مال اینها" باشد و انحصار صادرات فلان محصول "در اختیارشان" باشد؟ اینها هم توجیه امنیتی دارد؟ اینها را که دیگر نمی‌شود براساس مصالح ملی توجیه کرد.»

او همچنین گفته بود که باب حمله به مقدسات نیز از خانواده هاشمی و نقش آفرینی های یکی از فرزندان او آغاز شده است:«خب، وقتی یک خانواده‌ای اینقدر دست‌شان در امور اقتصادی و قدرت سیاسی باز باشد، کم‌کم جسارت پیدا می‌کنند و متعرض امور مقدس هم می‌شوند. مثلا دختر ایشان به چه مجوزی باید آزاد باشد که احکام اسلام را به راحتی زیر سوال ببرد؟ خب این خانم در آن روزنامه‌ای که داشت خیلی راحت نوشت چرا باید دیه مرد دو برابر زن باشد یا چرا حکم اثر چنین و چنان است؟ اصلا باب حمله به مقدسات از آن موقع باز شد و اینها فسادهایی بود که از آن وقت جان گرفت و در جامعه گسترش پیدا کرد.»

4- علی مطهری از الیاس نادران به دلیل اینکه قبل از اثبات در دادگاه سخنانی را در مورد فردی خاص بر زبان جاری کرده است، انتقاد کرده و توضیح داده که:«قبل از اثبات جرم آن مقام نباید نام می بردند.» با توجه به آنچه گذشت به نظر می رسد ایشان نمی تواند حساب خود را از آقای نادران جدا کند.

چگونه است که ایشان رییس جمهور را به خاطر اظهاراتی که در دادگاه ثابت نشده بانی فتنه معرفی می کند و نماینده همسو با خود را نماینده ای شجاع لقب می دهد؟! و اصولا چرا ایشان در مصاحبه ای که خود بدان اشاره کردند به جای جدی دانستن یا ندانستن اتهامات، به اظهارات اثبات نشده الیاس نادران که عذرخواهی از الیاس محمودی را نیز به همراه داشت، خرده نگرفتند؟ چرا به همان شدت که از رییس جمهور انتقاد کردند از دوستان نزدیک خود انتقاد و شکایت نمی کنند؟ آیا این دو رویکرد با هم متناقض نیست؟

5- آقای مطهری با فرار به جلو، رویکرد دولت را به خاطر شکایت از نادران مصداق یک بام و دو هوا و رطب خورده ای که منع رطب می کند دانسته است که در این خصوص باید گفت شکایت طبیعی ترین حق هر کسی است که مورد اتهام این چنینی واقع می شود و این حق برای همه چه در دولت و چه در خارج از دولت وجود دارد و موضوع عجیبی هم نیست. علاوه بر اینکه دولت بارها تاکید کرده که از پیگیری هرگونه فساد استقبال می کند؛ این استقبال البته حق شکایت از اتهاماتی که وارد نمی داند یا احیانا شائبه هایی در موردشان مدنظر دارد را نفی نمی کند. علاوه بر این به نظر می رسد متقابلا کسانیکه درصدد روشن شدن موضوع هستند نیز اگر واقعا برای ادعای خود مستنداتی دارند، می بایست از تشکیل دادگاه برای این مسئله استقبال کنند.

6- اما علی مطهری سوالات بسیاری را بدون جواب گذاشته است. مواضع متناقض ایشان در مورد هاشمی از جمله این سوالات است. اما خوب است ایشان که لااقل در قول تا این اندازه به اظهار نظر در چارچوب قانون تاکید دارند، کمی در مورد حکم مستبد خواندن رییس جمهور و متهم کردن شخص دوم کشور به استبداد توضیح دهند.

مطهری در جایی با اشاره به موضوع هدفمند کردن یارانه ها می گوید:«صورت ظاهر این کار یعنی استبداد، یعنی بی اعتباری مجلس و دموکراسی، یعنی یک بدعت خطرناک. اگر در اینجا همه کوتاه بیایند چه ضمانتی هست که این بلا بر سر سایر قوانین نیاید. این صدای پای استبداد است که به گوش می رسد و اگر این کار باب شود و تبدیل به یک رویه گردد چیزی جز استبداد نخواهد بود.»

آیا می توان رییس جمهور قانونی کشور و رییس جمهور منتخب مردم را به راحتی و به دلیل پافشاری بر یک دیدگاه اقتصادی مستبد خطاب کرد؟ آیا اصولا استبداد چیزی جز یک اتهام است؟ و چیزی جز همان لفاظی های میرحسین موسوی و دوستانش مثل دروغگویی و... را به یاد می آورد؟ آیا این اتهام زنی ها مصداق همکاری دولت و مجلس است و همان چیزی است که رهبری بدان امر کردند؟ آیا اتهام زنی با این شیوه مجاز است؟

7- انتظار می رفت آقای مطهری که خود روزی در نقد برخی فرزندان آقای هاشمی سخن می گفتند، خود اکنون نیز داعیه دار میدان روشن شدن حقایق باشند. اینکه ایشان از آن دیدگاه به امروز رسیده است و از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با عنوان یک چهره معتدل مظلوم یاد می کنند، به چه معناست؟

با این توصیفات سریعا این سوال به ذهن متبادر می شود که آیا آقای مطهری از نامه آقای هاشمی خطاب به رهبر انقلاب هم دفاع می کند و آن را مصداق اعتدال می داند؟ نامه ای که گفته می شد بعد از اینکه بی پاسخ مانده، رسانه ای شده، در نگاه آقای مطهری به چه معناست و اصولا معمای تناقضات عجیب و غریب مواضع علی مطهری را چگونه باید حل کرد؟

غرض در اینجا به روی میز ریختن تمام انتقادات وارد به آقای مطهری نبوده و نیست که اگر چنین باشد باید کتاب بنویسیم! اکنون چهره ایشان به اندازه کافی شناخته شده است و قضاوت ها هم نسبت به ایشان چندان مبهم نیست.اگر ایشان تمایل داشته باشند، رجانیوز آمادگی دارد نظراتی که کاربران ذیل مطلب "رطب خورده ای که منع رطب می کند" به نگارش درآورده اند را برای محک نسبی از قضاوت ها در اختیارشان بگذارد؛ شاید گره ای از کار گشوده شود.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=48392


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/30 و ساعت 7:58 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
با انتشار نامه سرگشاده و استمداد از رهبر معظم انقلاب صورت گرفت:
انتقاد شدید طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری از تغییر این "مدرسه عالی" به "دانشگاه"

اعلام خبر تغییر و ارتقاء «مدرسه عالی شهید مطهری» به «دانشگاه شهید مطهری » که در جلسه هفته گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، موجب اعتراض دانشجویان و طلاب این مدرسه دینی شده است.

به گزارش رجانیوز، طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری با تنظیم نامه سرگشاده ای خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی، که به امضا تعداد قابل توجهی از طلاب ودانشجویان این مدرسه دینی رسیده و نسخه ای از آن در اختیار رجانیوز قرار گرفته است، با ابراز ناخرسندی از این تغییر، خواستار دستور معظم له مبنی بر لغو مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی شده اند.

این واکنش‌ها پس از آن جدی شد که شواری عالی انقلاب فرهنگی، بر مبنای درخواست آیت الله امامی کاشانی، تولیت مدرسه عالی شهید مطهری، با تغییر این مرکز دینی به دانشگاه شهید مطهری موافقت کرد.

طلاب و دانشجویان مدرسه عالی شهید مطهری، در نامه سرگشاده خود با اشاره به هدف تاسیس این مدرسه دینی در محقق ساختن موضوع وحدت حوزه و دانشگاه و همچنین انتظار رهبر معظم انقلاب از این مدرسه که طبق فرمایش معظم له تربیت تراز خاصی از روحانی و طلبه معمم است، این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را زمینه ساز تغییر ماهیت مدرسه عالی شهید مطهری دانسته اند.

متن کامل این نامه سرگشاده به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مدّ ظلّه‌العالی)
سلام علیکم و رحمة الله

احتراماً همان‌گونه که مستحضر هستید شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه سه‌شنبه 24/1/1389 خود مصوّب کرده است که «مدرسه عالی شهید مطهری» به دانشگاه ارتقاء یافته و از این پس تحت عنوان «دانشگاه شهید مطهری» به فعالیت خود ادامه دهد. این در حالی است که از منظر قاطبه طلاب و دانشجویان مدرسه عالی، چنین تصمیمی را نمی‌توان حقیقتاً «ارتقاء» نامید؛ بلکه این مصوّبه اساساً نوعی واپس‌گرایی و عقب‌نشینی از آرمانی است که امام راحل عظیم‌الشأن(رضوان‌الله‌علیه) و حضرتعالی برای این مدرسه عالی ترسیم نموده‌اید. (متن سخنان امام خمینی(ره) و متن کامل بیانات روشنگرانه حضرتعالی در سال 1372 در جمع مسؤولان مدرسه عالی شهید مطهری به پیوست می‌باشد.)

ما طلاب و دانشجویان و دانش‌آموختگان مدرسه عالی شهید مطهری بر این باور بوده و هستیم که بر مبنای فرمایش متین حضرتعالی که تصریح فرمودید «اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین بالحکمه و الموعظه الحسنه بسیار بسیار مفید باشند و تبیین حکیمانه دین و نه تبیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید.» مسؤولان مدرسه و طلاب و دانشجویان آن باید در این سال‌ها وجهه همّت خود را دست‌یابی به این آرمان مقدس و تحقّق نمونه عینی «وحدت حوزه و دانشگاه» قرار می‌دادند.

اما اگرچه بنا به علل مختلفی که قطعاً حضرتعالی نسبت به آنها اشراف دارید، تاکنون چنین هدفی محقّق نشده است، لکن به اعتقاد ما راه حلّ این مشکل، تبدیل «مدرسه عالی» به «دانشگاه» نیست؛ زیرا مسلّماً این «تغییر عنوان» در آینده‌ای نه چندان دور منتهی به «تغییر ماهیّت و هویّت» خواهد شد و دانشگاه شهید مطهری از آنجا که ذاتاً و قانوناً یک «دانشگاه» خواهد بود، دیگر آن ماهیّت بینا‌بین و میانه را نخواهد داشت و نخواهد توانست محلی برای تربیت روحانیانی که مدّ نظر شریف حضرتعالی بوده است باشد و قطعاً نمی‌تواند منادی شعار «وحدت حوزه و دانشگاه» باشد. در حالی که امید و آرزوی ما این بود که از یک سو با بقاء اصل و ریشه این تفکر و آرمان مقدس و از سوی دیگر با مرتفع شدن عوامل اصلی عدم رشد مدرسه، سرانجام روزی شاهد شکوفایی مجدّد این مدرسه عالی و حرکت شتابنده‌ی علمی و معنوی آن در راستای اهداف و آرمان‌های از پیش تعیین شده باشیم.

لذا با عنایت به موارد فوق‌الذکر و عطف به خیزش‌های اصلاح‌گرایانه‌ای که در سال‌های گذشته برای بازگرداندن مدرسه عالی به مسیر درست و منطبق بر نقشه‌ی راه ترسیم شده توسط حضرتعالی صورت گرفت و سعی شد که گزارش‌های آن از طُرُق مختلف به سمع و نظر حضرتعالی نیز برسد، خواهشمندیم:

1.به شورای عالی انقلاب فرهنگی امر بفرمایید که در مصوّبه اخیر خود تجدید نظر نموده و همان عنوان «مدرسه عالی شهید مطهری» را برای این مرکز حوزوی‌- دانشگاهی به رسمیت بشناسند.

2.نمایندهی ویژه‌ای را برای بررسی همه‌جانبه‌ی مشکلات این مدرسه عالی و گزارش علل ضعف و کم‌تحرکی علمی و معنوی آن و نیز ارائه پیشنهادهای عملیاتی جهت رفع نابسامانی‌ها و نقاط ضعف آن تعیین و در صورت صلاحدید، معرفی فرمایید. منوط به اوامر عالی است.

فرصت را غنیمت شمرده و با حضرتعالی به عنوان ولیّ امر مسلمین و نائب بر حقّ امام عصر(ارواحنافداه) تجدید بیعت می‌کنیم و از درگاه خدای متعال، طول عمر با عزّت و سلامت برای حضرتعالی و دوام توفیقات نظام مقدس جمهوری اسلامی را مسألت می‌نماییم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
طلاب، دانشجویان و دانش‌آموختگان مدرسه عالی شهید مطهری
28/1/1389

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48279


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 8:27 عصر | نظرات دیگران()

علی مطهری اسم بردن از معاون اول رئیس جمهور به عنوان یک فاسد اقتصادی در رسانه ها را اشتباه خواند و تصریح کرد: تا زمانیکه اتهامی در دادگاه اثبات نشده باشد نباید آن را عمومی کرد.




به گزارش سایت روزنامه ایران وی درباره اینکه چرا خود ش هم صراحتا از رحیمی نام برده است ،گفت :‌ قبل از من آقای نادران اسم برده بودند و بعدا خبرنگاری از من پرسید که داستان آقای رحیمی چقدر صحت دارد که من گفتم مطلب ایشان جدی است.

این نماینده مجلس با بیان اینکه موضوع آقای رحیمی قبلا رسانه ای شده و این کار اشتباهی بود، اظهار کرد : ما تنها خواستار تنویر افکار عمومی شدیم و از آقای رئیس جمهور خواستیم که اجازه دهند دستگاه قضا بدون تعارف به این قضیه رسیدگی کند.

مطهری در پاسخ به این سوال که چرا آن زمانی که دکتر احمدی نژاد در مناظره خود با آقای موسوی از برخی اتهامات افراد نام برد و خواستار رسیدگی دستگاه قضا به این موضوع شد شما نسبت به این عمل شدیدا انتقاد کردید اما به زعم حامیان دولت ، امروز خودتان خلاف آن را عمل می کنید؟ افزود : من هنوز هم می‌گویم هیچ کسی حق ندارد جرمی که ثابت نشده را اعلام کند و نام ببرد و آبروی افراد را مخدوش کند.

وی در پاسخ به این سوال که پس چرا شما نام بردید؟ گفت: این قضیه رسانه ای شده بود من هم اسمی از ایشان نبردم.

مطهری با بیان اینکه صحت و سقم اتهامات آقای رحیمی معلوم نیست، اظهار کرد : ما می خواهیم که تنها به دستگاه قضا کمک شود.

 

منبع ما : http://www.haghighatnews.com/newsF-2755.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 8:24 عصر | نظرات دیگران()

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: دستگیری و مجازات مهدی هاشمی رفسنجانی مطالبه عمومی است و دستگاه قضایی باید نسبت به جلب وی اقدام کند.




سید جلال یحیی زاده در گفت و گو با حقیقت نیوز در خصوص خبر صدور حکم جلب مهدی هاشمی رفسنجانی افزود:در این ارتباط خبر دقیقی نرسیده است؛ اخبار ضد و نقیص منعکس شده است اما حقیقت امر این است که ملت ایران خواستار محاکمه مهدی هاشمی هستند.

وی ادامه داد: بلاخره بسیاری مردم عادی موکلین ما نسبت به اینکه قوه قضاییه در بعضی از موارد با قاطعیت برخورد نمی کرد شکوه می کردند که یکی از موارد دستگیری مهدی هاشمی رفسنجانی بود؛ به همین جهت مجلس در این ارتباط درخواستهای دست جمعی از قوه قضاییه داشت.

 یحیی زاده گفت:  همین اواخر هم باآیت الله لاریجانی رییس قوه قضاییه نشستی را برگزارکردیم؛ و مطالبات ملت و موکلین خود را خدمت رییس قوه منعکس کردیم و ایشان نیر قول برخورد با مفاسد را دادند.

وی با اشاره به خبر صدور حکم جلب مهدی هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: اگر این اتفاق بی افتد در راستای خواست و عمل به درخواست  ملت ایران است  و در نهایت رضایت مردم را فراهم می سازد.

وی در ادامه گفته های خودش در خصوص تعامل مجلس با دولت و همچنین حملات احمدی توکلی ؛ الیاس نادران و علی مطهری به دولت گفت:شکی نیست همه دوره ها تعامل دولت و مجلس یک ضرورت بوده است؛ این تعامل به معنای رسمی قانونی خودش باید باشد یعنی اینکه وقتی ما می گوییم تعامل  یعنی دولت و مجلس نسبت به مسئولیتهای خودشان کوتاهی نکنند.

 وی ادامه می دهد: شاید بعضی از نمایندگان مجلس  نسبت به دولت یک رای مشابه با رای این 3 نماینده  داشته باشند ؛ولی شیوه ای که از سوی این 3 نماینده در مواجه با دولت  بکار برده می شود جالب نیست و نمی تواند قابل قبول باشد.

وی در خاتمه خاطر نشان کرد: هم مجلس و هم دولت اصولگرا هستند و این برخوردها و زد و خوردهای سیاسی در نهایت به وحدت اصولگرایی لطمه وارد می کند.

 

منبع ما : http://www.haghighatnews.com/newsF-2736.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/28 و ساعت 1:37 عصر | نظرات دیگران()
معصومی نژاد را آزاد کنید
به حضرت امام خبر میدهند که سفیر ایران در شوروی را کتک زدند. ایشان دستور میدهند که سفیر شوروی در تهران را بزنند. اطافیان وضعیت حساس منطقه را یادآور میشوند . حضرت امام میفرمایند اگر نزنید خودم میروم و میزنم!

مورد دیگر زمانی بود که اولین ناو آمریکائی وارد خلیج فارس شد که امام نظر خود در این باره را انهدام آن بیان کرد اما مسئولین امر (هاشمی و رضائی) بنا بر ولایت پذیری شان (!) اینکار را نکردند . هنوز هم چوب آن نافرمانی را میخوریم.

به نظر شما در قبال دستگیری "معصومی نژاد" خبرنگار ایرانی بدست دولت متوحش ایتالیا ? کار دیپلماتیک جواب میدهد؟
آقای احمدی نژاد! نگذارید سیاست عزتمندانه دولت شما بخاطر اینکار مورد تردید قرار بگیرد. خبرنگاران ایتالیایی را بازداشت کنید... موشک جواب موشک
چرا باید منتظر باشیم تا هر کس هر غلطی که خواست بکند و ما در موضع پاسخگوئی بمانیم؟

کلیپ صوتی سیلی عزت یک نمایشنامه ی صوتی در رابطه با همین رفتار حضرت غرور برانگیز امام هست که میتونید از لینک زیر دانلود کنید:

??? کیلوبایت
دانلود کلیپ صوتی

شادی روح حضرت امام و شهدا صلوات

 

shahid Motahhari
سخنان حکیمانه ی علامه ی شهید مطهری درباره چهارشنبه ی آخر سال و تاریخچه ی آن.

شما وقتی میبینید که این کاری احمقانه هست و دلیل خریت پدران شما هست روشو بپوشونید? چرا حماقت را سال به سال تجدید میکنید؟ این فقط یک سند حماقت است...

این سخنرانی معروف به کام بسیاری از ضد انقلاب خوش نیامده و مانند سران دیکتاتور خود جوابی غیر از فحش و تهمت برای این شهید بزرگوار نداشته اند. والعاقبه للمتقین

// با تشکر از منتظر

?.?? مگابایت
دانلود کلیپ تصویری

شادی روح شهید مطهری صلوات

 


کلیپ صوتی طنز راز بقا در باره ی جلبک های سبز کاری از زاغه نشین

?.?? مگابایت
دانلود کلیپ صوتی

شادی روح امام و شهدا صلوات

 

 

منبع ما : http://mobarezclip.com/
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/12/23 و ساعت 2:25 عصر | نظرات دیگران()
   1   2      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا