مهندس - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خداوند دانش سودمند بخواهید و ازدانشی که بهره نمی دهد به خدا پناه ببرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
امروز: یکشنبه 103 آذر 4

بررسی شرایط سیاسی امروز و وظایف پیش‌رو ‌‌در گفت‌وگوی «جوان» با مهندس مرتضی نبوی
دستور حمله به اسلام از لانه اصلاح‌طلبان به جریان فتنه رسید

 

 

محمدمهدی اسلامی- ‌‌مهندس مرتضی نبوی، ‌‌اگرچه عضو کمیسیون فرهنگی- اجتماعی مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما بیشتر با وجهه سیاسی‌اش شناخته می‌شود. ‌‌مصاحبه با او بیشتر برای دستیابی به پاسخ این پرسش بود که وظیفه امروز در نبرد نرم چیست، اما پاسخ‌های او به این پرسش برخلاف انتظار ما، ‌‌بیش از آنکه به منازعات سیاسی اشاره داشته باشد، ‌‌ناظر به عمق فرهنگی آن بود و در ساحت آسیب‌شناسی نیز بسیار صریح ظاهر شد. ‌


آقای مهندس نبوی، ‌‌یک سؤال کلیدی در ذهن حامیان نظام مطرح است که وظیفه‌ای که امروز در برابر فرقه یا فتنه سبز به عهده ماست، ‌‌چیست؟

به نظر من وظیفه کنونی ما پاسخ به این سؤال است که ابعاد و نوع فتنه چه بود و رهبری چگونه این قضیه را کنترل کردند. ‌‌ما برای آینده کاری نیازمند بررسی هرچه بیشتر هستیم. ‌‌در فتنه اخیر اوباما، ‌‌سارکوزی، ‌‌براون و مراکز پژوهشی غرب و تمام ابزارهای سرویس‌های امنیتی غرب بسیج شده بودند تا فرقه سبز شکست نخورد. ‌‏ به نظر من این مسأله، ‌‌ساده نیست، ‌‌خیلی پیچیده است. ‌‌پس از جنگ سردی که بین آمریکا ‌‌و شوروی جریان داشت و با یک سرمایه‌گذاری سنگین، ‌‌موجب فروپاشی یک ابرقدرت شدند و توانستند از طریق تهاجم فرهنگی آنها را از پا درآورند، ‌‌با استفاده از تمام آن تجربه‌ها و با کار مداوم فکری و نظری که انجام می‌دهند، ‌‌در حال حاضر دارند این برنامه را علیه جمهوری اسلامی پیگیری می‌کنند و ادامه می‌دهند و حالا با این فتنه و جنبشی که در ایران با آن روبه‌رو هستیم، ‌‌می‌شود اسمش را گذاشت جنبش ضدفرهنگ. ‌

به هر حال انقلاب ما یک انقلاب عمیقاً فرهنگی بوده، ‌‌یعنی بر اساس یک مکتب، ‌‌دین و ایدئولوژی صورت گرفته و وجه تمایز آن با انقلاب‌های دیگر و آنچه تا روزگاران ما مرسوم بوده، ‌‌جنبه دینی بودن این انقلاب است. ‌‌از طرفی ما با یک دشمن جهانی روبه‌رو هستیم که در تثبیت موقعیت خودش تجربه بیش از 100 سال را دارد و فراز و نشیب‌های فراوانی را هم از سر گذرانده. ‌‌مدرنیته وقتی متولد شد و حاصل پشت کردن به کلیسا و قهر کردن با آسمان بود، ‌‌اینها همه گونه سرمایه‌گذاری روی ایدئولوژی خودشان کردند و با آن فلسفه‌ها بافتند و آن فلسفه‌ها را متکامل کردند و نظریه‌های مختلفی را ارائه کردند که ما امروز به عنوان علوم انسانی با آنها روبه‌رو هستیم. ‌‌این کار آنچنان گسترده است که تمام فضای دانشگاهی ما را به تسخیر خود درآورده است، یعنی برخی از جوانانی که در جمهوری اسلامی تربیت شده‌اند. ‌‌ناگهان چشم باز کردیم و دیدیم سرباز همین جنبش ضدفرهنگی هستند. ‌‌همین‌ها حاضرند همه گونه خطر و ریسک را بپذیرند و در شرایط بسیار پرخطری به میدان بیایند و کاملاً هم مشخص است که اینها جنبش‌های ضدفرهنگ هستند. ‌

مشخصه‌های این جریان چیست؟

شاید بتوان گفت که سه مشخصه بارز این جنبش ضدفرهنگ، ‌‌یکی اتکا بر مجموعه نظریه‌های علوم انسانی مدرن است که فلسفه مادی پشتوانه آنهاست و متأسفانه خود ما به‌شدت اینها را ترجمه کردیم و در دانشگاه‌هایمان داریم تحویل جوان‌ها می‌دهیم. به هر حال آنها سال‌ها کار و برای مباحث مختلف نظریه‌پردازی کرده‌اند. ‌‌یکی دیگر از ویژگی‌های این جنبش ضدفرهنگ، ‌‌اصالت مصرف و رفاه است و حتی ماه رمضان هم که برای راهپیمایی می‌آیند‌‌، باید شیشه‌های آب معدنی دستشان باشد که تشنه‌شان شد، ‌‌بخورند! یکی دیگر از ویژگی‌های این جنبش هم مسأله جدایی دین از سیاست و سیاست منهای دین است و این همان چیزی است که حضرت امام (ره) و مرحوم مدرس در باره آن هشدار دادند و تأکید‌‌ کردند که سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما. ‌‌اینها کاملاً در مقابل این مسأله هستند. ‌

این مسأله را هم عرض کنم که این جنبش‌ها مختص ایران نیست. ‌‌همه کشورها با چنین پدیده‌ای روبه‌رو هستند. ‌‌خاستگاه و پایگاه این جنبش، ‌‌طبقه متوسط شهری است. ‌‌اینها آدم‌های تحصیلکرده‌ای هستند که این سه ویژگی را دارند و با توجه به پدیده جهانی شدن یا به تعبیر دقیق‌ترش جهانی‌سازی، ‌‌غیر از آنکه یک پشتوانه فکری و نظری دارند، ‌‌یک پشتوانه تدارکاتی جهانی هم دارند و به قدرت، ‌‌ثروت و ابزار تاثیر و تبلیغاتی و رسانه‌ای صهیونیست‌ها و سرمایه‌داران آمریکایی یا مسیحیان صهیونیست در سراسر دنیاست. ‌

مصادیق این سرمایه‌گذاری‌ها آیا تا کنون احصا هم شده است؟

همان طور که در اول بحثم اشاره کردم، ‌‌ابعاد این کارخیلی گسترده است. ‌‌مرکز پژوهش‌های مجلس جزوه‌ای را منتشر کرده و بعضی از موسساتی را - که بعضی از آنها دانشگاهی هم هستند - ‌‌اسم برده که نشان می‌دهد چه سرمایه‌گذاری عظیمی شده. ‌‌اینها در زمینه براندازی نرم هم تجربه‌های گسترده‌ای دارند و در مورد شوروی سابق این آزمایش شده به نتیجه رسیده‌اند. ‌‌اگر بخواهیم از این موسسات نام ببریم، ‌‌باید به موسسات امریکن اینترپرایز اشاره کرد که شخصیت‌های مهمی در آن هستند و اسامی بعضی از آنها مثل مایکل لدین، ‌‌ریچارد پرل، ‌‌داگلاس فیث، ‌‌مارک پالمر، ‌‌مارتین ایندیک، ‌‌کنت پولاکف، ‌‌جان پل ولفوویتز، ‌‌کاندولیزا رایس و ... را شنیده‌اید. ‌‌در اینجا کمیته‌ای وجود دارد به نام «کمیته خطر جاری» که یکی از مراکز پژوهشی حامی گسترش نافرمانی مدنی است. ‌‌با این اصطلاحات در دوران دوم خرداد آشنا شدیم که عیناً ترجمه همان ادبیاتی است که در امثال این کمیته‌ها ایجاد می‌شود. ‌‌یا مرکز پژوهشی هادسن به ریاست هربرت لندن از دیگر مراکز پژوهشی است که از گسترش نافرمانی مدنی به‌ویژه پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرده است. ‌‌این کمیته یکی از روش‌های تعدیل سیاست هسته‌ای دولت دهم را تهاجم نرم معرفی کرده است. ‌ مرکز بین‌المللی محققان وودرو ویلسون که یک مؤسسه پژوهشی است و در راستای مدیریت انقلاب‌های مخملی فعالیت می‌کند. ‌‌توجه داشته باشید که این مؤسسه از سال 1968 تاسیس شده و سابقه‌‌دار است و 30، 40 سالی است که فعالیت می‌کند. ‌

دیگری، بنیاد سوروس است که اسم آن را در تلویزیون زیاد شنیدیم. ‌‌این آقای تاج‌بخش که در دادگاه محکوم شد، ‌‌یکی از مغزهای متفکر آن بود. ‌‌

تولیدات این مراکز چگونه در ایران عملیاتی شد؟

مؤسسه هوور وابسته به دانشگاه استانفورد یکی از مراکز پژوهشی پیرو سیاست فشار از بیرون، ‌‌تغییر از درون است. ‌‌این اصطلاح فشار از پایین، ‌‌چانه‌زنی از بالا عیناً ترجمه همین واژه‌هایی است که خود آنها طراحی‌ کرده‌اند و ساخته آقای سعید حجاریان نبود. ‌‌او در زندان گفت من این ادبیات را گرفتم و آمدم در جامعه خودمان پیاده کردم. ‌‌این اصطلاحات در آنجا وضع و عیناً در اینجا ترجمه شده است. ‌‌به این ترتیب که در جامعه از پایین فشار بیاورند و در بالا بر سر منافع و تقسیم قدرت، ‌‌چانه‌زنی کنند و همزمان از بیرون فشار بیاورند تا تغییر را در درون عملی کنند. ‌‌اینها به ظاهر یک مشت واژه هستند، ‌‌ولی پشت سرشان کلی برنامه و روش و راه خوابیده‌ و عیناً در اختیار بوده و امثال آقای حجاریان اقرار می‌کنند که آمده و این روش‌ها را در جمهوری اسلامی پیاده کرده‌اند. ‌

از جمله ابزارهایی که برای مدیریت نافرمانی مدنی از آنها استفاده می‌کنند، ‌‌یکی تنش‌زایی با بهره‌گیری از ظرفیت سازمان‌های بشردوستانه است. ‌

بهره‌گیری حداکثری از ظرفیت جنگ اطلاعاتی که هر کدام از اینها توضیحات و اطلاعات قابل توجه و قابل مطالعه‌ای دارد. ‌‌بهره‌گیری هدفمند از ظرفیت تهاجم رسانه‌ای که الی ماشاء‌الله می‌بینیم که استفاده شده و در این زمینه چقدر سرمایه‌گذاری کرده‌اند. ‌‌راه انداختن صدای آمریکا ‌‌یا بی. ‌بی. ‌سی که با سرمایه اولیه 30 میلیون پوند راه اندازی شده، ‌‌اینها ارقام کوچکی هستند و الان کنگره آمریکا ‌‌مرتباً بودجه تصویب می‌کند که این شبکه‌هایی که در اختیار اینها می‌گذارد پشتیبان کارهای آنها باشد، ‌‌گسترش پیدا کند و خلاصه کم نیاورند و به روز باشند. ‌

با چنین وصفی، ‌‌اینها دقیقاً چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟

چند سال بود که با افتخار می‌گفتیم که جمهوری اسلامی برای کشورهای منطقه تبدیل به الگو شده است. ‌‌یکی از اهداف آنها این است که این طور نشود و می‌بینیم بعد از انتخابات مدتی تلاش کردند گرفتار خودمان شویم برای جلوگیری از الگو شدن جمهوری اسلامی برای سایر کشورهای اسلامی. ‌‌اگر ما رفتیم و در حیاط خلوت آمریکا ‌‌یعنی آمریکای لاتین دوستانی پیدا کردیم و کشورهایی در آنجا و آفریقا و لبنان و عراق، ‌‌ضد آمریکا می‌شوند، ‌‌آنها هم بیکار ننشستند و تلاش کردند. ‌‌

درست است که ما در دولت نهم در این زمینه پیشرفت خوبی داشته‌ایم. ‌‌در زمینه سیاست خارجی تهاجمی، ‌‌در زمینه انرژی هسته‌ای، ‌‌اما اینها از نظر اقتصادی ما را قفل کردند و در این چند سال تقریباً سرمایه‌گذاری قابل توجهی انجام نشده، ‌‌گرچه علی‌رغم میل آنها درآمدهای نفت افزایش پیدا کرد و بعضی از این سال‌ها صرفاً به دلیل خرج همین افزایش، ‌‌عددی از توسعه رشد اقتصادی را داشتیم، ‌‌ولکن تقریباً سرمایه‌گذاری‌های بزرگ نفت تعطیل شد و مقدار زیادی بیکاری ایجاد شد و خلاصه مهار توسعه بومی، ‌‌بازدارندگی متعارف موشکی، ‌‌کندکنندگی نهضت نرم افزاری تولید علم اتفاق افتاده و شما می‌بینید که تقریباً در همه دانشگاه‌ها را در غرب به روی دانشمندان ما بستند و خیلی از جاها را در حوزه فناوری‌های نوین و هوافضا برای دانشجویان ایرانی ورود ممنوع کردند. ‌

‌مرکز این جنبش در کجا واقع شده است؟

مرکز این جنبش ضدفرهنگی دانشگاه‌های ما هستند، ‌‌به‌ویژه دانشگاه‌های تهران و این هم مختص دانشجویان نیست. ‌‌به نظر من نقطه ضعفی که سران فتنه از آن سوءاستفاده کردند ایجاد شوک و گفتمان در سطح جامعه بود. ‌‌به زعم اصلاح طلبان جامعه ایران یک جامعه جنبشی است. ‌‌اگر کسی بتواند گفتمانی را در جامعه ترویج کند در پی این گفتمان یک جنبش رخ می‌دهد. ‌‌جریان فتنه توانایی غلبه بر گفتمان انقلاب را در سطح کلان مردم نداشت اما در فضاهای بسته‌ای مانند دانشگاه‌ها و شهرهای بزرگ که افراد دسترسی بیشتری به فضای سایبری دارند با شبکه‌سازی گفتمان سکولاریستی را غالب کردند. ‌‌امروز اساتید تندتر از دانشجویان دارند آنها را برای نافرمانی تحریک می‌کنند. ‌‌خیلی از دانشگاه‌ها مرکز این جنبش نافرمانی مدنی و مرکز این جنبش ضدفرهنگی است و اینها تحت تاثیر همین علوم انسانی هستند که در آنها خدا مرده است. ‌‌اینها در کتاب‌های علوم سیاسی‌شان به صراحت می‌گویند «خدا مرده است، ‌‌در صحنه سیاست حضور ندارد و انسان، محور است». ‌‌این پایه تعلیمات آنهاست. ‌‌تمام تعالیم آنها در علوم سیاسی و جامعه‌شناسی و سایر علوم در برابر ارزش‌هایی است که انقلاب ما بر آنها تکیه دارد ‌‌و این جوان‌ها خیلی گستاخ در این صحنه وارد شدند و مطالبات خودشان را مطرح می‌کنند و به آنها یاد داده‌اند که حتی از فرصت‌هایی مثل تاسوعا و عاشورا هم استفاده کنند. ‌

آقای بشیریه که یک جامعه‌شناس ضد دین است و متأسفانه کتابش مثل نقل و نبات در دانشگاه‌ها دست به دست می‌گردد و ایدئولوگ جریان دوم خرداد شده بود، ‌‌در کتاب جامعه‌شناسی‌اش رسماً می‌گوید فراماسونری یک شبکه مترقی است. ‌‌در حالی که فراماسونری شبکه‌ای است که در آن عناصر روشنفکر وابسته را تربیت می‌کردند تا به نمایندگی از غرب در اینجا در حکومت نفوذ داشته باشند. ‌‌چنین آدمی استاد امثال آقای حجاریان بوده است و در زمان آقای موسوی لاری پاتوقش در وزارت کشور بود. ‌‌کتابی به اسم «جامعه‌شناسی جمهوری اسلامی» منتشر کرد و در آنجا می‌گفت تضاد اصلی، بین سنت و مدرنیته، ‌‌یعنی بین اسلام و مدرنیته است و باید در این زمان این شکاف به نفع مدرنیته تمام شود یعنی دین از صحنه بیرون برود و آنها در مجلس ششم به دنبال این بودند که رفراندوم برگزار و جمهوری اسلامی را تبدیل به جمهوری مطلق کنند. ‌‌ همین آقای بشیریه که حالا به آمریکا ‌‌رفته و در آنجا سنگر گرفته، ‌‌در همین زمینه دستوراتی می‌داد، ‌‌از جمله اینکه به اسطوره‌های انقلاب حمله کنید و از نظام بیرون بیایید. ‌‌تشخیص او این است که این جمهوری اسلامی در حال فرسایش است و کمک کنید که این فرسایش تسریع شود و یکی از دستورالعمل‌هایش هم این است که به ارزش‌های انقلاب مثل مردم‌سالاری دینی، ‌‌جمهوری اسلامی و سایر ارزش‌ها حمله کنید و دستورالعمل‌هایش هم دارد پیاده می‌شود، ‌‌البته اگر او هم نگوید همه اینها طراحی شده و دسته‌بندی شده است. ‌

معنای سخنان شما این است که آنها اعتقادات ما را هدف قرار داده‌اند؟

دقیقاً، ‌‌تضعیف بنیان‌های اعتقادی جامعه، ‌‌مسأله‌ای است که رویش شدید کار می‌کنند، ‌‌یعنی در نسل جدیدی که در این جنبش سبز حضور دارد پیاده شده و می‌توان گفت که این جنبش اساساً یک جنبش ضدفرهنگ با تمام ویژگی‌های خودش هست که ابایی هم ندارد که عکس امام (ره) را پاره کند و در بیانیه بگوید که اینها پشت عکس پاره شده سنگر می‌گیرند. ‌‌از این گرفته تا اهانت به پیامبر (ص) و سایر مقدسات و نشر تصاویر غیراخلاقی و کلیپ‌هایی که توسط بلوتوث‌ها منتقل می‌شوند و تضعیف وحدت ملی و شایعه‌سازی، ‌‌افزایش سطح انتظارات و مطالبات، ‌‌فریب افکار عمومی و به چالش کشاندن نظام امنیت اقتصادی. ‌

به نظر می‌رسد یکی از فعالیت‌های آنها بحران سازی ساختاری با هدف تفرقه افکنی و تضعیف ثبات فکری رویه‌ای کارگزاران نظام است. ‌

دقیقاً، ‌‌ما الان این را به‌نوعی احساس می‌کنیم آن ثباتی که باید در مسؤولان ما باشد و همه یک جور فکر کنند و در برخوردها منسجم باشند، ‌‌وجود ندارد و حتی در بین نخبگان اصولگرا هم تفرقه و تشتت آرا دیده می‌شود و از ثبات فکری برخوردار نیستند و بعضی از دوستان نزدیکمان با صراحت می‌گویند ما بریده‌ایم! و در صحنه مقابله، ‌‌شما اینها را مشاهده نمی‌کنید. ‌‌چهره‌های معدودی الان در صحنه هستند و از مواضع مقام معظم رهبری دفاع می‌کنند. ‌

مهم‌ترین اقشاری که مورد هدف اینها هستند، ‌‌اقشار دانشگاهی و دانشجو است و بعد هم دامن زدن به تشتت‌ها و اختلافات قومی. مسائل صنفی هم است، ‌‌یعنی مثلاً کارگران هم جزو اهدافشان هستند. ‌‌یک آدرسی را هم آقای هاشمی رفسنجانی در مشهد دادند که اگر نظام، سپاه و بسیج دارد، ‌‌آن طرف هم دانشجو، نخبه، کارگران و اصناف مختلف را دارد. ‌‌اگر در ادبیات براندازی نرم نگاه کنید، ‌‌اقشار جزو اهداف و مخاطب اینها هستند. ‌

و به طور مفصل از فضای مجازی، ‌‌اینترنت، ‌‌شبکه‌های ماهواره‌ای، ‌‌تلفن همراه، ‌‌ایمیل‌ها و وبلاگ‌ها استفاده می‌کنند، ‌‌تجربه‌هایی هم داشته‌اند. ‌

به این صورت جمع‌بندی می‌کنم که زیربنای ساختار تهاجم نرم را ناتوی فرهنگی و روبنای آن را انقلاب‌های رنگی شکل می‌دهد که به عنوان یکی از شاخک‌های انشعابی دکترین براندازی نرم با هدف تنش‌افزایی در پنج سطح دانشجویی، ‌‌قومی، ‌‌فرقه‌ای، ‌‌صنفی و اجتماعی سازماندهی می‌شوند. ‌‌این فرقه سبز که الان ما داریم، ‌‌یک جنبش اجتماعی است و می‌خواهد در سطح اجتماع ناامنی اجتماعی ایجاد کند و از لحاظ ادبیات امنیتی در قالب دکترین تنش‌زایی از پایین، ‌‌چانه‌زنی از بالا قابل تعریف است که در آن با بحران‌افزایی در لایه‌های زیرین و میانی جامعه برنامه‌ریزی می‌شود، ثبات فکری رویه‌ای رجال نظام در کانون‌های مذاکرات استراتژیک تضعیف شود، ‌‌به همین دلیل بایسته است که متولیان امر با خرد جمعی و حداقل‌رسانی هزینه‌های کنترل بحران با اتخاذ نقشه راهی پیشدستانه و پیشگیرانه و از رویکرد بایسته‌های امنیت ملی، ‌‌پیش‌زمینه‌های وقوع نافرمانی مدنی را خنثی کنند که این رویکرد، ‌‌پاشنه آشیل انقلاب‌های مخملی است که تحقق آن مستلزم کار گروهی، ‌‌حداکثرسازی انسجام فکری رویه‌ای متولیان امر و هم‌افزایی بهینه ظرفیت‌هاست. ‌

به نظر شما برای جلوگیری از پیش‌زمینه‌های وقوع برنامه نافرمانی مدنی چه باید کرد؟

تا زمانی که ما از قبل آماده شده‌ایم و نگذاشته‌ایم اصلاً این مسأله پیش بیاید ـ پزشکان هم همیشه می‌گویند هزینه پیشگیری خیلی کمتر از درمان است- ما باید طوری پیشگیری کنیم که این کار به وقوع نپیوندد و زمینه ظهور پیدا نکند. ‌‌

راه حل پیشگیری چیست؟

در این چند سال رهبر معظم انقلاب مرتباً هشدار می‌دادند و کمتر گوش شنوایی بود. ‌‌بصیرتی بود برای اینکه عمق این خطر را بتواند حس کند. ‌‌یعنی اگر بخواهیم خلاصه کنیم که راه حل این مسأله و پیشگیری آن چیست در یک عبارت یعنی همانی که آقا گفتند خلاصه می‌شود و آن هم مهندسی فرهنگ در سطح کلان و مهندسی فرهنگی در سطح اجرایی کردن مهندسی فرهنگ است. ‌‌در مهندسی فرهنگ شما سیاستگذاری و در مهندسی فرهنگی ساختارسازی و اجرا می‌کنید. ‌

اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی ما می‌توانست این پیام را درک کند و ظرفیتی داشت و روی این برنامه سرمایه‌گذاری می‌کرد، ‌‌شاید ما امروز به این وضعیت دچار نمی‌شدیم. ‌‌بعد از سه دهه هنوز نیامده‌اند به جای این کتاب‌های ضد دین و ضد ارزش‌های الهی و انسانی، ‌‌کتاب‌هایی را تالیف کنند که اقلاً اسمی هم داشته باشد و بگویند که اگر یک کسی خودش نخواست جامعه‌شناسی ضد دین بخواند، ‌‌بگویند بیا این کتاب را که ما به جای آن گذاشته‌ایم بخوان. ‌‌جمهوری اسلامی و مؤسسه نشر کتب دانشگاهی آمدند و همین کتاب‌ها را چاپ کردند، ‌‌شورای عالی انقلاب فرهنگی هم دائماً جلسه گذاشت و به یک سری مسائل روزمره و جاری پرداخت و از این مسائل غافل شد، البته اخیراً تلاش‌هایی در این زمینه آغاز شده است. ‌

پس از نگاه شما شرایط خیلی ناامید کننده است؟

نه، ‌‌به دنبال این مطالب نومیدکننده من معتقدم جمهوری اسلامی موجودی است که متولد شده، ‌‌رشد کرده، ‌‌30 ساله شده و ‌نیازهای خود را شناخته و آنها را تأمین‌‌ کرده. ‌‌نسل جوان ما خیلی توانمندتر از ما این مسائل را حس می‌کنند و توانمندی‌های لازم را هم در این جریان دارند. ‌‌ماها دیگر نه حال و حوصله و نه توانش را داریم که در فضای سایبر و وب سایت و این حرف‌ها برویم ‌و مقابله کنیم. ‌‌فکر می‌کنم هنر ما این باشد که زمینه را باز و استقبال کنیم و نسل جوان را در این صحنه بیاوریم و امکانات را برایشان فراهم کنیم. ‌‌آنها می‌توانند ‌‌ما دیگر باید اقرار کنیم که نمی‌توانیم از پس این تهدیدهای نرم بر بیاییم. ‌‌بزرگ‌ترین هنر ما این است که جوان‌هایمان را تشویق کنیم و زمینه‌سازی کنیم. ‌‌آقا خودشان را به روز نگه داشته‌اند و حتی جلوتر را هم می‌بینند. ‌‌از 10 ، 20 سال پیش تذکر می‌دادند. ‌‌ایشان مانند نخبگان اصولگرای فرتوتی مثل من نیستند که از زمان عقب باشند. ‌‌به روز هستند، ‌‌همان طور که امام هم تا آخر عمرشان به روز بودند، ‌‌یعنی ادبیات ایشان یک ادبیات جوان بود. ‌‌امروز هم مقام معظم رهبری این گونه هستند و به خاطر مسؤولیت و پشتوانه الهی‌ای که دارند، ‌‌حتی جلوتر از زمان حرکت می‌کنند و نسل جوان متعهد ما که توانمندی‌های علمی و فناورانه هم دارند، می‌توانند به ایشان لبیک بگویند. ‌‌

برای رسیدن به این دستاورد، ‌‌چه باید کرد؟

یکی از مسائلی که صحبتش هم زیاد می‌شود، ‌‌مسأله سرمایه اجتماعی است. ‌‌این عبارت‌ها هم غربی هستند و اسم اعتماد را گذاشته‌اند سرمایه اجتماعی. ‌‌نظام سرمایه‌داری همه چیز را با نگاه سرمایه می‌بیند: ‌‌سرمایه اقتصادی، ‌‌سرمایه مالی، ‌‌حتی انسان را هم سرمایه می‌بیند و می‌گوید سرمایه نیروی انسانی و نیز سرمایه اجتماعی. ‌‌می‌گویند اعتمادی که در جامعه هست، ‌‌قابل تبدیل به سرمایه مادی است و می‌شود از آن استفاده کرد. ‌‌مطالعه کرده‌اند و می‌گویند مثلا در شمال ایتالیا که سرمایه اجتماعی بالاست، ‌‌پیشرفت‌های فنی و اقتصادی و توسعه علمی بیشتری هم دارند و در جاهایی که سرمایه اجتماعی پایین است، ‌‌پیشرفت‌های اقتصادی و توسعه علمی کمتری دارند. ‌

این یک واقعیتی است. ‌‌می‌بینیم اگر در جامعه اعتماد مردم به حکومت، ‌‌اعتماد مردم به یکدیگر گسیخته شود، ‌‌جامعه دائماً دچار ناامنی و بی‌ثباتی است و به فکر پیشرفت و این چیزها نیست. ‌‌آقا دهه چهارم را دهه پیشرفت و عدالت نامیدند، ‌‌ولی بعد از انتخابات آن قدر همه ما گرفتار این فضا شدیم که فراموش شد. ‌‌پس این سرمایه اجتماعی که آنها استفاده می‌کردند و در فرهنگ ما هم آمده، ‌‌بر می‌گردد به اعتماد بین مردم و مردم و مسؤولان. این اعتماد چگونه ایجاد می‌شود؟ مهم‌ترین راه حل آن این است که مردم ‌‌متشکل شوند. ‌‌خوشبختانه در جامعه ما تشکل‌هایی سنتی در قالب هیأت‌های مذهبی و مساجد وجود دارند، ‌‌به نظرم باید از این به بعد وجهه اصلی کارمان را وجهه فرهنگی قرار دهیم. ‌‌ما احتیاج به دیپلماسی فرهنگی داریم. ‌‌مهم‌ترین سرمایه ما امروز بسیج و سپاه هستند و امروز اینها را هم مورد تهاجم قرار داده‌اند. ‌‌یکی از مقامات آمریکایی گفته بود تا وقتی بسیج و سپاه هست، ‌‌مخالفان ول معطل هستند و به جایی نمی‌رسند. ‌‌باید اینها هدف تهاجم قرار بگیرند و ضد ارزش بشوند که در همین تهاجمات بعد از انتخابات سعی کردند محبوبیت بسیج و سپاه را زیر سؤال ببرند. ‌

عرض کردم در دنیا دولت‌ها بیشترین بودجه‌ها را به پژوهش درباره شیوه‌های مقابله با یک پدیده اختصاص می‌دهند. ‌‌ما که نمی‌توانیم فقط حرفش را بزنیم. ‌‌باید مهم‌ترین بخش سرمایه‌ها و فعالیت‌هایمان را متوجه این تهدیدی کنیم که مقام معظم رهبری تشخیص دادند و آن تهدید نرم است و تمام قد در برابر جمهوری اسلامی ایستاده و امروز هم نتیجه‌هایی گرفته است. ‌‌باید روی آنها متمرکز شویم تا هم این پدیده را خوب بشناسیم ‌که چیست و چگونه می‌توان با آن برخورد کرد. ‌‌آن وقت نیروی انتظامی در این فضا تعریف دیگری پیدا می‌کند. ‌‌من یک بار در سرمقاله‌ای نوشتم نیروی انتظامی برای این نیست که برود و کتک بزند. ‌‌چه کسانی را کتک می‌زند؟ همین جوان‌هایی را که خودمان تربیت کرده‌ایم. ‌‌نیروی انتظامی در چنین فضایی باید یاد بگیرد که کتک بخورد تا مقداری از انرژی آنها تخلیه شود، ‌‌از دماغ کسی هم خون نیاید. ‌‌

برخی معتقدند که دیگر از خطر جنگ نرم عبور کرده‌ایم، ‌‌نظر شما چیست؟

امروز سرشاخه‌های شبکه‌سازی غربی از بین رفته است اما همچنان احتمال بازسازی ارتباطات وجود دارد. ‌‌چرا که هنوز آن تحریکات ‌در کشور وجود دارد. ‌‌به هر حال باید دانست به دلیل گسترش روزافزون مجاری ارتباطی خطر گسترش تفکر سکولاریستی نیز وجود دارد. ‌‏ ما باید خطر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم را خیلی جدی بگیریم. ‌‌آمریکایی‌ها در این زمینه خیلی جدی هستند و تجربه زمین زدن شوروی را هم دارند که آن هم بر مبنای یک نظام ایدئولوژیک بود و با شعارهای خلقی و ضد سرمایه داری آمد، ‌‌ولی آن را وادار به توبه و غلط کردن کردند. ‌‌همه آن تجربه‌ها به اضافه سرمایه‌گذاری‌های جدید را دارند به کار می‌گیرند و اگر در مقاطعی موفق نشدند، ‌‌در این مقطع انتخابات توفیقاتی را به دست آوردند و ثبات فکری رویه‌ای مسؤولان ما را تا حدی به هم زدند و تشتتی را ایجاد کردند و حتی بین نخبگان اصول‌گرا و نظام هم فاصله‌ای را فراهم کردند. ‌‌این را جدی بگیریم و اگر بخواهیم ببینیم راه مقابله با آن چیست، ‌‌مهندسی فرهنگ و مهندسی فرهنگی و سرمایه‌گذاری جدی روی مسأله فرهنگ و شناخت، ‌‌پیش‌بینی، ‌‌پیشگیری قبل از اینکه بخواهیم به انفعال بیفتیم، ‌‌چون برخورد سخت و خشن، ‌‌مثل یک غده سرطانی باعث تکثیر و گسترش آن می‌شود. ‌‌ممکن است در بعضی از مقاطع چاره نداشته باشیم و این کار را بکنیم. ‌‌

اما در عین حال راه چاره اصلی را میان‌مدت می‌بینیم و باید با تدبیر و همه جانبه وارد شد و خود ما هم باید در این زمینه احساس مسؤولیت کنیم. ‌‌نظام تعلیم و تربیت ما جایی است که نسل جدیدمان را به جای اینکه آنها را به عنوان سربازان جنبش ضدفرهنگ تربیت کند، ‌‌تبدیل بشود به نظامی که سرباز، ‌‌افسر و فرمانده برای انقلاب اسلامی تربیت کند. ‌‌
ما می‌توانیم تسلیم این تهدیدها شویم یا به فرمایش امام و مقام معظم رهبری، ‌‌آنها را به فرصت تبدیل کنیم. ‌‌به نظر می‌آید این فضایی که ایجاد شده و این ابعادی که قضیه دارد، ‌‌فرصت خیلی خوبی هم هست که استعداد انقلاب اسلامی در این زمینه شکوفا شود، ‌‌یعنی اگر ما بتوانیم با خون دل خوردن و سرمایه‌گذاری کردن، ‌‌از این میدان مبارزه، ‌‌پیروز بیرون بیاییم، ‌‌می‌توانیم بگوییم که ان‌شاءالله مدرنیته را با تمام ظرفیت‌های نظامی، ‌‌اقتصادی و رسانه‌ای آن به خاک خواهیم سپرد و این نمی‌شود مگر با همان کاری که آقا گفته‌اند یعنی فرهنگ باید مهندسی شود، ‌‌نهضت نرم‌افزاری انجام شود، ‌‌تولید علم داشته باشیم، ‌‌چون از زمانی که آقای میشل فوکو که آدم منحرفی هم بود، ‌‌نظریه داد و انقلاب اسلامی را یکی از موارد نظریه خودش دانست که گفتمان‌ها تبدیل به قدرت می‌شوند؛ این نظریه می‌گوید علم مساوی قدرت است، ‌‌یعنی شما اگر امروز بخواهید قدرت داشته باشید، ‌‌باید علم داشته باشید و هر قدر علمتان بیشتر باشد، ‌‌قدرتتان بیشتر است و لذا باید در زمینه فرهنگ و تولید علم بیشترین سرمایه‌گذاری بکنیم و همت و تلاشمان را مضاعف کنیم. ‌



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 292850

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=292850


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 89/2/15 و ساعت 8:18 عصر | نظرات دیگران()
به گزارش 598:
نگرانی از وخامت اوضاع روحی و روانی مهندس موسوی

در پی اظهارات تعدادی از مسئولین کشور از جمله حجت الاسلام رسایی و اسد الله بادامچیان مبنی بر اینکه شکستهای پی در پی آشوبهای هدایت شده توسط میر حسین موسوی، وی را دچار اختلالات شدید روانی کرده است . چند تن از روانشناسان کشور آمادگی خود را جهت تحت نظر گرفتن و مراقبت از ایشان را اعلام کردند.


به گزارش پایگاه 598 در پی اظهارات تعدادی از مسئولین کشور از جمله حجت الاسلام رسایی و اسد الله بادامچیان مبنی بر اینکه شکستهای پی در پی آشوبهای هدایت شده توسط میر حسین موسوی، وی را دچار اختلالات شدید روانی کرده است . چند تن از روانشناسان کشور آمادگی خود را جهت تحت نظر گرفتن و مراقبت از ایشان را اعلام کردند.

 

این روانشناسان با توجه به اظهارات و عکس العمل های مهندس موسوی احتمال دادند که وی دچار بیماری اسکیزوفرنی و همچنین اختلال دو قطبی شده باشد.لازم به توضیح است که مبتلایان به این بیماری دچار توهم، تکلم نابسامان، خود بزرگ بینی و افراط در فعالیت شدید شده و سخنانی که بیمار به او اعتقاد دارد را به صورت طوطی وار و عینا تکرار می کند و بنابر این اگر حدس این روانشناسان درست باشد می توان منشا سخنان اخیر مهندس موسوی را به سادگی پیدا نمود.

 

 مهندس موسوی پس از راهپیمایی 22 بهمن همانند دیگر هم اندیشان خود، حماسه عظیم و بی نظیر مردم را مورد شک قرار داده و آنرا راهپیمایی که به اجبار نظام صورت پذیرفت اعلام کرد.

 

پزشکان روان کاو درمان این نوع بیماری را استفاده از دارو های روان پریشی و شرکت در جلسات مشاوره ای، و استراحت مطلق اعلام کرده اند.


تصویر پت اسکن از یک بیمار روان گسیخته(اسکیزوفرنی)


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/13 و ساعت 7:4 عصر | نظرات دیگران()
پس از سال‌ها، مهندس سعید قاسمی در رسانه ملی؛
تنها کسانی تا آخر خط با ما هستند که طعم فقر را چشیده باشند
به جای تکرار سریال "ناوارو" یکبار هم سخنان امام را تکرار می‌کردید

برنامه جذاب "دیروز ، امروز فردا" سبب شد تا سرانجام پای چهره های انقلابی که تا کنون از سوی رسانه ملی به آنها توجهی نمی‌شد نیز به صفحه تلویزیون ها باز شود. هر چند این چهره ها پیش از این با حضور پر رنگ در دانشگاه و اجتماعات جوانان و با توزیع گسترده سخنرانی هایشان، به خانه های مردم (اما نه از طریق رسانه ملی) راه یافته بودند، اما برنامه پر بیننده و ابتکاری وحید یامین پور سبب شد تا رسانه ملی هم از وجود این نخبگان انقلابی بهره مند شود.

به گزارش رجانیوز، مهندس سعید قاسمی فرمانده با سابقه دفاع مقدس و از فرماندهان فرهنگی عرصه تبلیغ پس از جنگ، میهان برنامه شب گذشته یامین پور بود. حاج سعید که با وصیت نامه معروف امامش سال هاست در دانشگاه ها سخنان امام را برای دانشجویان می خواند، شب گذشته در رسانه ملی سخنانی گفت که سال‌ها بود از این رسانه به گوش نرسیده بود.

یامین پور که در ابتدا با پیش کشیدن موضوع مرصاد و منافقین سعی داشت از قاسمی اطلاعاتی در این زمینه کسب کند، در ثلث پایانی برنامه اش ناگهان با اعتراض حاج سعید به صدا وسیما مواجه شد و اینجا بود که قاسمی با همان حرارت و انقلابی گری معروفش، حرف‌های دل آنهایی را زد که به نمایندگی از آنها به رسانه ملی آمده بود تا پس از سال‌های بی تریبونی از این رسانه، پیامشان را به مردم برسانند.

سعید قاسمی گفت: امروز عده‌ای ادعای نزدیکی به امام(ره) دارند ولی دقیقا برعکس افکار امام (ره) عمل می‌کنند.به گزارش شبکه ایران، "حاج سعید قاسمی" از فرماندهان دوران دفاع مقدس و همرزم حاج احمد متوسلیان در برنامه "دیروز،امروز، فردا" که شب گذشته از شبکه سه سیما پخش شد با انتفاد از برخی مدعیان خط امام افزود: به طور مثال می‌توان به برخی از اظهارنظرها در خصوص سیاست خارجی و ادعای افراد یاد شده در خصوص منزوی شدن ایران در محافل بین‌المللی اشاره کرد که امام (ره) در آن زمان هم جواب این عده را داده است و فرموده که ملت‌های اسلامی و جهان سوم چه زمانی در میان کشورهای دیگر اعتبار داشتند که امروز بگوییم اعتبار آنها کم شده است؟

وی گفت: به عقیده من جنگ تحمیلی ما هشت سال نبود بلکه 10 سال بود چرا که تمام افرادی که در جریان انقلاب فعالیت داشتند بعد از یک ماه از پیروزی آن با مسائل مختلفی اعم از جنگ سخت و نرم روبرو شدند که این مسائل امروز بازگو نمی‌شود و بر این اساس باید گفت مقطع زمانی بعد از انقلاب تا آغاز جنگ هم جزء سال‌های دفاع مقدس محسوب می‌شود و امروز ما باید این سوال را مطرح کنیم که چرا این دو سال را از تاریخ جنگ حذف کرده‌اند.

دشواری های مبارزه با نفاق

این استاد دانشگاه در خصوص مبارزه با نفاق و دشواری‌های این مبارزه ادامه داد: در همان مقطع مبارزه به اندازه کافی سخت بود چرا که بخشی از افرادی که ما با آنها می‌جنگیدیم نیروهای خارجی نبودند بلکه از افراد یک محل بودیم و یا هم دانشگاهی بودیم که بر اثر برخی کج‌روی‌ها به ایمان این افراد انحراف وارد شده بود و از یک مقطعی به بعد هر وقت که این افراد را توصیه و نصیحت می‌کردیم نادیده می‌گرفتند که این عده به واسطه برخی شعارهای فریب دهنده مانند مبارزه با امپریالیسم گول منافقان را خورده بودند و منافقان توانسته بودند این عده را به سمت خود جذب کنند.

این فعال فرهنگی افزود: امام (ره) اعتقاد داشت که انقلاب باید به صورت نرم ادامه پیدا کند و بر این اساس اجازه مبارزه مسلحانه را نمی‌داد ولی بعد از انقلاب این عده که قبل از انقلاب قصد مبارزه مسلحانه داشتند مطالبات خود را مجددا طرح نمودند و قانون اساسی را نپذیرفتند و در دور اول انتخابات ریاست جمهوری، مسعود رجوی را مطرح کردند که این فرد رد صلاحیت شد و در این راستا این عده به سمت دانشگاه‌های کشور حرکت کردند و با یک فتنه خفیف فعالیت خود را در دانشگاه‌ها آغاز نمودند و با در اختیار گرفتن رسانه و هم‌چنین همکاری با چند گروه مسلح دیگر فعالیت‌های خود را شروع کردند که در نهایت این افراد بر اثر درگیری‌های خرداد 60 از میان رفتند.

وی اظهار داشت: زمانی که عملیات مرصاد شروع می‌شود منافقین نقطه رهایی خود را کربلا و حرم حضرت عباس (ع) اعلام می‌کنند و آن موقع من در فیلمی دیدم که مسعود و مریم رجوی زیارت حضرت عباس را می‌خواندند و قسم می‌خوردند که ما قصد داریم حکومت فلانی را برگردانیم و نظام را سرنگون کنیم و در این راستا بود که بعد از پذیرش قطعنامه این موج را در غرب کشور به راه انداختند.

وی افزود: در حال حاضر ما نقش این افراد را به وضوح در مسائلی که پیش آمد می‌بینیم و امروز تقریبا مسائل در مورد آنها حل شده است و چهره زشت منافقین بعد از حضور آمریکایی‌ها در عراق اوضاع را معلوم کرد.

قاسمی در ادامه این برنامه خاطرنشان کرد: در سال‌های 57 و 58 موجی که منافقین راه انداخته بودند بسیار اوضاع را حساس کرده بود و بر این اساس هیچ‌کس باور نمی‌کرد مجاهدینی که در راه انقلاب کشته داده‌اند و در زندان‌های شاه شکنجه شده‌اند روزی علیه کشور و انقلاب اقدام کنند و در کشور از آنها با عنوان منافق یاد شود.

این فعال فرهنگی گفت: فتنه‌ای که اخیرا در کشور اتفاق افتاده یک سری عواقب داشت که باید به آنها توجه کرد ولی این فتنه یک سری محاسن هم برای کشور داشت و از جمله این محاسن این بود که بعد از سه دهه تاریخ انقلاب و فیلم‌ها و مستنداتی که از آن زمان وجود داشت بازخوانی شد.

این مدرس دانشگاه اظهار داشت: به یاد دارم یک روز مسعود رجوی در رشت بالای سر مزار میرزاکوچک‌خان قسم یاد کرد که راه او را ادامه خواهد داد و افراد زیادی این صحنه را مشاهده می‌کردند و بر این اساس باید گفت که وی کاریزما و جذابیت خاصی داشت که افراد را به خود جذب می‌کرد و به این دلیل بود که بسیاری از افراد فریب او را خوردند و در صف منافقین قرار گرفتند.

قاسمی خاطرنشان کرد: اگر مسائل اوایل انقلاب و منافقین را بررسی کنیم می‌بینیم که امروز هم عده‌ای دقیقا برخی از ژست‌ها و اعمال آنها را تکرار می‌کنند و در این راستا باید دقت کنیم که طبق فرمایش رهبری از تاریخ عبرت بگیریم و از یک سوراخ چند بار گزیده نشویم.

این فعال فرهنگی با بیان اینکه در حال حاضر منافقان هنوز حضور دارند ادامه داد: ما شاهد هستیم که مسعود رجوی خائن حامی جریان فتنه سبز در کشور است، ولی فیلم‌ها و مستنداتی که از این افراد در دست است محو شده و بر این اساس برای نسل جدید انقلاب شبهاتی پیش آمده است.

وی افزود: ما باید دشمنان و منافقان را زنده و فعال بدانیم چرا که این افراد هنوز هم در کشور اقداماتی انجام می‌دهند که ترور شهید صیاد شیرازی و هم‌چنین ترور اخیر شهید علی‌محمدی از جمله اقدامات منافقین می‌باشد.
این فرمانده سال‌های دفاع مقدس اضافه کرد: مستنداتی که در حال حاضر در خصوص انقلاب ما وجود دارد و به خصوص مستندات مربوط به دهه اول انقلاب و ترورهایی که در آن زمان انجام شد را باید برای نسل جوان بازخوانی کرد چرا که جوانان ما از اتفاقات آن برهه زمانی بی‌اطلاع هستند.

ریزش ها و رویش های انقلاب

قاسمی در ادامه این برنامه اظهار داشت: به هیچ‌وجه نباید گفت که بدنه اجتماعی انقلاب کاهش یافته بلکه ما شاهد رویش اجتماعی حزب‌الله و افزایش این طیف در جامعه بودیم و بر این اساس ما در جریان انقلاب ریزش نداشته‌ایم و اگر خطری ما را تهدید کند حزب‌الله در عرصه حضور پیدا می‌کند ولی باید میان حضور حزب‌الله و سازماندهی نیروها برای مقابله با جنگ نرم و جنگ سخت تفکیک قائل شد.

این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: ریزش‌ها در کشور ما مدل‌های مختلفی دارد و بر این اساس یک ریزش در سطح خواص نظام و یک ریزش در سطح عوام است که باید این دو از هم تفکیک شود.

وی افزود: دلیل ریزش خواص را باید از خود آنها سوال کنیم و اگر خودمان بخواهیم در این زمینه تحلیل ارائه دهیم باید به مسائلی مانند عدم فهم مسائل سیاسی، سقوط اقتصادی و لغزش‌های مالی و وابستگی‌های سیاسی و انواع و اقسام آفت‌هایی که بر حسب شخصیت‌های افراد گریبان‌ آنها را می‌گیرد اشاره کنیم و در خصوص عوام هم باید غفلت‌ها و جذابیت‌ها و انحرافات را باعث ریزش آنها بدانیم.

مردم در انتخابات برخلاف نظر برخی نخبگان عمل کردند

قاسمی با اشاره به انتخابات اخیر کشور و حوادث بعد از آن بیان داشت: شاهد بودیم که عده‌ای اعلام می‌کنند که مثلا در یک دانشگاه یک کاندیدا رأی بیشتری دارد و یا در یک شهر مردم به داماد آن شهر رأی خواهند داد و یا در شهر دیگر مردم به فرزند خود رأی خواهند داد ولی در عمل این اتفاق نیفتاد و مردم طور دیگری عمل کردند.

این فعال فرهنگی اظهار داشت: برخی اعتقاد دارند که اگر در جریان انتخابات احمدی‌نژاد زیر میز نزده بود و معادله بازی را عوض نمی‌کرد جریان گونه‌ای دیگر بود ولی شخصا این اعتقاد را ندارم و به نظر من دیر یا زود ما دچار مشکل می‌شدیم و اتفاقاتی که در جریان انتخابات به وقوع پیوست تنها زمان وقوع حوادث بعد از انتخابات را به جلو انداخت.

انتقاد از عدم تبیین نظرات امام برای نسل جوان

این مدرس دانشگاه گفت: اگر در راه امام حرکت کنیم بسیاری از مسائل برای ما تبیین شده است و وقتی ما به آن مراجعه می‌کنیم شاهد مطالب زیادی در آن هستیم که برنامه را برای نسل آینده به صورت بسیار روشن تبیین کرده است اما عده‌ای که باید تفکر ایشان را نهادینه می‌کردند و سخنان ایشان را به صورت دستورالعمل اجرایی برای کشور تبیین می‌نمودند تا افراد زندگی خود را براساس آن بنا کنند این کار را نکردند چرا که زندگی برای این عده که قرار بود آثار امام را برای مردم بازگو کنند سخت و دشوار می‌شد.

وی افزود: عده‌ای می‌گویند تا جایی که امام مقابل آمریکا ایستاد و ما پیروز شدیم خوب بود ولی از این جا به بعد را خودمان می‌دانیم که باید چه کاری کنیم و حتی شاهد هستیم که از واژه رهبران استفاده می‌کنند و توجه‌ای به ولی‌فقیه زمان ندارند و اعلام می‌کنند که نیازی به تبعیت از آرمان‌های امام نداریم.

قاسمی اظهار داشت: نسل بعد از امام با ایشان ارتباط دلی و روحی خوبی برقرار کرد اما این نسل با رهنمودهای ایشان هیچ آشنایی ندارد و بر این اساس ما تنها دو واحد را در دانشگاه‌ها برای آْشنایی با وصیت‌نامه امام قرار داده‌ایم و 100 سوال را برای آن معین نموده‌ایم که از این 100 سوال 20 سوال آن از دانشجو پرسیده می‌شود و هر فردی از این درس نمره بالای 18 می‌گیرد.

قاسمی اظهار داشت: امروز باید ویژگی‌های اسلام آمریکایی را بررسی کنیم و ببینیم که صفات این اسلام در چه افرادی وجود دارد و هم‌چنین باید ویژگی‌های اسلام ناب محمدی را نیز جستجو نماییم و ببینیم که چه طیفی از جامعه خصوصیات این اسلام را دارند.

این فعال فرهنگی با انتقاد از صدا و سیما، گفت: چه معنا دارد که مثلا سریال ناوارو و یا چارلی‌چاپلین را تلویزیون پنج بار نشان دهد اما بخشی از تفکرات امام را ما هرگز پنج بار در تلویزیون ندیده‌ایم و به جز ایام انتخابات که دائما برای حضور مردم در سر صندوق‌های رأی سخنان امام بازخوانی می‌شود دیگر شاهد چنین چیزی نبودیم و در این راستا مسئولان باید برخی اسناد و مستندات را برای مردم بازخوانی کنند تا نسل جوان و نیز عموم مردم از اتفاقات به وقوع پیوسته در طول سال‌های انقلاب مطلع شوند.

وی افزود: لاپوشی برخی از مسائل به اعتقاد من به صورت تعمدی اتفاق می‌افتد چرا که دشمنان به نوع تفکرات انقلاب و حضرت امام واقفند و می‌دانند که این تفکرات تأثیر زیادی روی روند جامعه داشته است.

این مدرس دانشگاه بیان داشت: مدل تفکر امام منجر به کشته شدن و خون ریختن و مبارزه می‌شود و بر این اساس شاهد بودیم که برخی خواص مواضع خود را تغییر داده‌اند چرا که نمی‌توانند در راه و مدلی که امام ترسیم کرده است حرکت کنند.

یک فرد نمی‌تواند هم مبارزه کند و هم خواستار رفاه طلبی باشد

وی افزود: بحث رفاه‌گرایی مسئله مهمی است که اگر یک مسئول بخواهد آن را سرلوحه کار خود قرار دهد دچار مشکل می‌شود و هیچ‌گاه یک فرد نمی‌تواند هم مبارزه کند و هم خواستار رفاه‌طلبی باشد.

قاسمی در ادامه این برنامه به سخنان امام خمینی(ره) اشاره کرد و گفت: طبق فرمایش امام (ره) تنها کسانی تا آخر خط با ما هستند که طعم فقر و بی‌پولی را چشیده باشند و هم‌چنین مسئولین باید بدانند که عده‌ای از خدا بی‌خبر هر کسی را که به فقرا کمک کند مورد توهین قرار می‌دهند.

این مدرس دانشگاه اظهار داشت: زمانی که امام (ره) به مبارزه پرداخت و مقابله علیه رژیم را آغاز نمود عده‌ای خطاب به ایشان گفتند که شما سرباز ندارید و نمی‌توانید با رژیم مقابله کنید ولی امام در جواب به این عده فرمودند سربازان ما در گهواره هستند و آن زمان آن عده به سخن امام (ره) خندیدند ولی ما شاهد بودیم که این مسئله به وقوع پیوست و در این راستا باید گفت که امام راه‌حل‌ها را ارائه کرده است ولی کسی نیست که این مسائل را برای مردم بازگو کند.

لزوم معرفی امام به جوانان

قاسمی با اشاره به فعالیت‌های حزب‌الله لبنان خاطرنشان کرد: برای ما زشت است که بچه‌های حزب‌الله لبنان سی‌دی روح‌الله را درست کنند که این مسئله انعکاس زیادی هم داشت و ما شاهد بودیم که این مجموعه توسط جوانان لبنانی ساخته شد در صورتی که ما مستندات و آرشیو بیشتری از امام و سخنان مسائل در مورد این شخصیت بزرگ در اختیار داریم.

این فعال فرهنگی گفت: امروز باید متناسب با ذائقه جوانان مطالب را برای آنان بازگو کرد و در این راستا نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که یک جوان 22 جلد صحیفه امام (ره) را بخواند و بر این اساس باید مسائل را در قالب فیلم‌های کوتاه برای جوانان تهیه نماییم تا از طریق مسائلی مانند بلوتوث‌های موبایل در اختیار آنها قرار گیرد.

عده‌ای ادعای نزدیکی به امام دارند ولی دقیقا برعکس افکار امام (ره) عمل می‌کنند

قاسمی بیان داشت: امروز عده‌ای ادعای نزدیکی به امام دارند ولی دقیقا برعکس افکار امام (ره) عمل می‌کنند که به طور مثال می‌توان به برخی از اظهارنظرها در خصوص سیاست خارجی و ادعای افراد یاد شده در خصوص منزوی شدن ایران در محافل بین‌المللی اشاره کرد که امام (ره) در آن زمان هم جواب این عده را داده است و فرموده که ملت‌های اسلامی و جهان سوم چه زمانی در میان کشورهای دیگر اعتبار داشتند که امروز بگوییم اعتبار آنها کم شده است و بر این اساس سلطه‌گران قصد دارند ما را تحت سلطه خود قرار دهند و ما نوکر آنها باشیم.

این فرمانده سال‌های جنگ تحمیلی با اشاره به دستگیری ملوانان انگلیسی توسط نیروهای ایرانی در آبهای سرزمینی کشور اظهار داشت: در جریان دستگیری انگلیسی‌ها عجیب بود که در اولین مناظره انتخاباتی این مسئله مطرح شد که چرا ما کت‌و‌شلوار تن ملوانان کردیم و آنها را به صورت محترمانه به کشورشان فرستادیم و طرف رقیب در آن مناظره مدعی شد که این مسئله باعث بی‌اعتباری ما شده و دنیا در اثر این موضوع به ما خندید.

وی افزود: یک ماه بعد از این واقعه یعنی دستگیری ملوانان من به عربستان رفته بودم و در صحن مسجدالنبی با یک آفریقایی برخورد کردند و وقتی آن فرد متوجه شد که من ایرانی هستم گفت روزی که شما انگلیسی‌ها را گرفتید ما سه روز در نیجریه به خاطر این موضوع به جشن و پایکوبی پرداختیم و هم‌چنین به من گفت چنین کاری تنها از دولت ایران برمی‌آید و در این راستا اگر ما یک رسانه درست داشتیم مطمئنا نمونه‌هایی از این دست در میان کشورهای مستضعف و محروم دنیا را زیاد مشاهده می‌کردیم.

این فعال فرهنگی ادامه داد: کت و شلواری که ما تن ملوانان انگلیسی کردیم کار بزرگی بود و وقتی فرمانده نیروی دریایی ما اعلام کرد که جرم ملوانان انگلیسی این بود که سر شناور آنها 5 سانتی‌متر وارد مرزهای ما شد انگلیسی‌ها این موضوع را به خوبی فهمیدند و این یعنی اقتدار که این مسئله به آسانی به دست نیامده است که عده‌ای این مسئله را بی‌جهت خرج می‌کنند و آبروی نظام را مخدوش می‌نمایند.

امروز پرچم حضرت امام در دست رهبری است

قاسمی با بیان اینکه امروز ما در کشور چهره‌هایی را داریم که طی دو دهه اخیر سنگین شده‌اند گفت: امروز پرچم حضرت امام در دست رهبری است و ما شاهد بودیم که ایشان در سال 71 بحث خواص و عوام را مطرح کردند و خطراتی را که خواص را تهدید می‌کرد مورد اشاره قرار دادند ولی کسی به نصیحت‌های ایشان گوش نکرد.

وی افزود: رهبری گفته‌اند که اگر من بیشتر از شما دشمن را نشناسم یقینا اطلاعاتم در این زمینه کم‌تر از شما نیست و بر این اساس رهبری به خوبی اهداف دشمن را می‌شناسد و می‌داند که باید در چه جهتی حرکت کند.

قاسمی با اشاره به پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام خاطرنشان کرد: ما هنوز سرقضیه قطعنامه زیاد حرف داریم چرا که شاهد بودیم امام 15 روز قبل از پذیرش قطعنامه رزمندگان اسلام را به مبارزه تشویق می‌کرد ولی به یک باره اوضاع دگرگون شد و ما هنوز این زخم را با خود حمل می‌کنیم و امروز هم مردم نامه‌هایی را که مانند مسئله قطعنامه منتشر می‌شود به خوبی درک می‌کنند و در این راستا مردم ما تجربه تاریخی پیدا کرده‌اند و هیچ‌گاه عنان خود را به دست خواص که سنگین شده‌اند نمی‌دهند.

در روز عاشورا نبرد با اهل قبله اتفاق افتاد

این فعال فرهنگی بیان داشت: من تا قبل از اتفاقات روز عاشورا هیچ درکی از واقعه عاشورا نداشتم و نبردهای امیرالمؤمنین را به درستی درک نمی‌کردم ولی در روز عاشورای امسال به صورت ملموس این مسئله را درک کردم که در این راستا باید گفت در روز عاشورا نبرد با اهل قبله اتفاق افتاد و فتنه وارد خانه‌های مردم شد و این معضل و مشکلی نیست که بتوان آن را از طریق سخت‌افزاری و برخورد حل کرد و باید با این مسئله در نوع خود برخورد شود.
وی ادامه داد: ما نمی‌توانیم همه مسئله را به خارجی‌ها ربط دهیم و بر این اساس باید به غفلت‌های صدا و سیما و هم‌چنین دانشگاه اشاره کرد.

دانشگاه های ما افراد سکولار پرورش می‌دهند

قاسمی ادامه داد: دانشگاه آزاد ما و دیگر دانشگاه‌ها در حال حاضر توسط کتاب‌هایی افراد سکولار را پرورش می‌دهند و این روندی است که در حال حاضر کشور در طول آن حرکت می‌کند و تا امروز هم کسی جلوی آن را نگرفته است که این همان جنگ فرهنگی است که رهبری به آن اشاره دارد.

عده ای عکس امام را در دست می‌گیرند ولی عکس آن عمل می‌کنند

این فعال فرهنگی خاطرنشان کرد: ما باید تکلیف خود را مشخص کنیم و مدل زندگی خود را معین نماییم و معلوم کنیم که قصد داریم که گوش به حرف رهبران بدهیم و یا این که از تفکر امام و ولی‌فقیه پیروی نماییم.

این مدرس دانشگاه گفت: امروز عده‌ای که وامدار تفکر امام هم هستند عکس امام را در دست می‌گیرند ولی عکس آن عمل می‌کنند که این تناقضات یک روز باید در کف خیابان‌ها نمود پیدا می‌کرد.

وی ادامه داد: گمراهی برخی به این دلیل است که هم می‌خواهند به دنبال مادیات باشند و هم مبارزه کنند که این رفتار در شخصیت آنها تناقض ایجاد می‌کند.

قاسمی اظهار داشت: اتفاقی که بعد از انتخابات در کشور افتاد و آبرویی که از نظام رفت مسئله بسیار مهمی است و بر این اساس ما هرگز کسی را که خدشه به تفکر امام و تفکر رهبری وارد کرده نمی‌بخشیم.

با پیروی از نصایح رهبری انقلاب تا چند دهه بیمه خواهد شد

این فعال فرهنگی در پایان گفت: من بسیار به اتفاقاتی که در کشور افتاد امیدوارم و اگر حزب‌الله به بیانات و نصایح رهبری گوش دهد ما از این جریان پیروز بیرون خواهیم آمد و تا چند دهه انقلاب بیمه خواهد شد و در این راستا بالاخره ما باید هزینه این بیماری که به جان نظام افتاد را بدهیم و اگر بخواهیم با سازش این درد را تسکین دهیم این بیماری روزی ما را از پای درخواهد آورد.

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=44358


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/11/19 و ساعت 4:26 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا