حسین شریعتمداری : اوباما و غلط های زیادی !

واین برگرگفته بود:ایران رابه عنوان یک ملت باید نابود کرد!

ساعت 8 و 15 دقیقه روز دوشنبه 6 اوت 1945- 15 مرداد 1324- هواپیمای آمریکایی 29-B که با دستور مستقیم هری ترومن- رئیس جمهور وقت آمریکا- به پرواز درآمده بود یک فروند بمب اتمی 9000 پوندی با نام رمز «پسر کوچک-LITTLE BOY» را بر فراز شهر هیروشیما رها کرد. حرارت تولید شده از این بمب چند میلیون درجه سانتیگراد بود. این گرمای عظیم همه آنچه را که تا شعاع 5/1 کیلومتری محل اصابت بمب قرار داشت، به طور کامل ذوب کرد. بمب اتمی رها شده بر فراز هیروشیما در لحظه اصابت جان بیش از 90 هزار نفر از مردم این شهر را گرفت و ده ها هزار نفر دیگر تا پایان همان سال -1945- بر اثر جراحات وارده جان باختند. صدها هزار نفر نیز طی چند دهه اخیر و در پی آثار تخریبی آن بمباران اتمی، معلول و همراه با بیماری های صعب العلاج به دنیا آمده اند. 3 روز بعد از بمباران هیروشیما، آمریکایی ها دومین بمب اتمی با همان مختصات و با اسم رمز «مرد چاق-FAT MAN» را بر فراز شهر ناکازاکی رها کردند و تلفات مشابهی به بار آوردند که رقم انسانی این دو بمب اتمی در اولین دقایق پس از اصابت 220 هزار نفر بوده است.
بازخوانی پرونده بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نشان می دهد که آمریکایی ها تا چه اندازه وحشی، خونریز، بی رحم و فاقد کمترین ارزش های اخلاقی و انسانی هستند. این وحشی گری تاکنون در تمامی دولت های بعدی آمریکا نیز به وضوح دیده شده است. هیچ یک از دولت های آمریکا طی 65 سال گذشته نه فقط آن جنایت هولناک را محکوم نکرده اند بلکه ادعا می کنند با بمباران هیروشیما و ناکازاکی به جنگ جهانی دوم خاتمه داده و از کشتار بیشتر در جریان جنگ یاد شده جلوگیری کرده اند! این ادعای مسخره و برخاسته از خوی وحشی گری دولت های آمریکا در حالی است که جنایت هیروشیما و ناکازاکی بعد از قطعی شدن پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم صورت پذیرفته بود. زیرا از 3 دولت محور آلمان، ایتالیا و ژاپن که در مقابل متفقین قرار داشتند، دولت های آلمان و ایتالیا در ژوئن 1945- خرداد 1324- یعنی نزدیک به 2 ماه قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی، بدون قید و شرط تسلیم شده بودند، هیتلر، رهبر آلمان نازی در پناهگاه خود دست به خودکشی زده و موسولینی رهبر ایتالیا بازداشت و به جوخه آتش سپرده شده بود و ژاپن درباره شرایط تسلیم با متفقین در حال رایزنی و گفت و گوی رسمی بود. بنابراین در حالی که دو کشور اصلی و قدرتمند در ائتلاف محور، بی آن که از بمب اتمی علیه آنها استفاده شود، تسلیم شده بودند، به کارگیری سلاح اتمی برای وادار کردن ژاپن به تسلیم- آنگونه که دولت های آمریکا ادعا می کنند- با هیچ تاکتیک جنگی و منطق نظامی قابل توجیه نبوده و نیست و این حرکت وحشیانه آمریکا برای همیشه به عنوان یک داغ ننگ بر پیشانی دولت های آمریکا باقی است.
گفتنی است، ژنرال «هنری آرنولد» فرمانده ارتش آمریکا و نیروی هوایی این کشور در دولت ترومن تاکید می کند «همیشه به نظر ما اینطور می رسید که ژاپنی ها در هرحال سقوط می کردند و فرقی نمی کرد که از بمب اتمی استفاده شود یا نشود» و ژنرال «ویلیام لیهی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا اعتراف می کند که «ژاپن قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی شکست خورده و آماده تسلیم بود. ژاپنی ها از دو ماه قبل یعنی ژوئن 1945 برای تسلیم اعلام آمادگی کرده و با ما در حال مذاکره بودند، بنابراین احساس من آن است که استفاده ما از بمب اتمی چیزی شبیه برخورد آدم های وحشی و قرون وسطایی بود». درباره این جنایت هولناک اگرچه گفتنی های فراوان دیگری نیز هست که شنیدن آن نشان می دهد مقایسه این جنایت با «برخورد آدم های وحشی و قرون وسطایی» که در اعترافات ژنرال لیهی آمده، بسیار محترمانه!! است ولی از آن میان تنها به دو نکته دیگر بسنده می کنیم، و آن این که؛ آمریکایی ها پروژه تولید بمب اتمی را با نام «پروژه منهتن» از مدت ها قبل کلید زده بودند و این پروژه در ژانویه 1945 به نتیجه رسیده بود. «جک مدیگان» مشاور وقت وزارت جنگ آمریکا اعتراف می کند که «دانشمندان آمریکایی آزمایش های اولیه خود را با تزریق پلوتونیوم به بیماران و زندانیان و بدون اطلاع آنها آغاز کردند» و در ژانویه 1945، پروژه منهتن با تولید بمب هسته ای به موفقیت رسید و تاکید می کند که «بمب اتمی تولید شده نیاز به آزمایش داشت و چنانچه نتیجه آزمایش موفقیت آمیز بود، دیگر نیازی به ادامه تحقیق نبود و فرصت آزمایش نیز همیشه به دست نمی آمد»! تا همین جا میزان اعتقاد دولت های آمریکا به انسانیت و حقوق بشر و ده ها ادعای دهان پرکن دیگر را ارزیابی کنید! تا به نکته دوم که فقط «یک حرف از آن هزاران است» بپردازیم.
روز 20 ژوئن 1945 شورای عالی سیاستگذاری جنگ ژاپن که با حضور امپراتور، وزیر خارجه و فرماندهان نیروهای دریایی و هوایی ژاپن تشکیل شده بود با تسلیم ژاپن مشروط به باقی ماندن نظام امپراتوری- یعنی درخواستی که بعد از پایان جنگ نیز متفقین پذیرفتند- موافقت می کنند و این موافقت را رسما به اطلاع متفقین می رسانند، اما آمریکا خواستار تسلیم بدون قید و شرط می شود. برخی از ژنرال های آمریکایی از مخالفت آمریکا با درخواست تسلیم ژاپن- با حفظ امپراتوری- تعجب می کنند، چرا که تسلیم با حفظ نظام امپراتوری ژاپن، خواسته قبلا اعلام شده آمریکا بود!
سه هفته قبل از بمباران هیروشیما و ناکازاکی- اواسط جولای 1945- ژنرال «رالف بارد» معاون فرمانده نیروی دریایی آمریکا با ارسال نامه ای رسمی برای «استیسون» وزیر جنگ، ضمن اشاره به تلفات انسانی سنگین و هولناک بمب اتمی و با تاکید بر درخواست ژاپن برای تسلیم، و ضرورت «بازی عادلانه»! توصیه می کند اکنون که تصمیم برای بمباران اتمی ژاپن در حال قطعی شدن است، بهتر است «اطلاعات لازم درباره قدرت تخریبی بمب اتمی اعلام شود» و نتیجه می گیرد که «ژاپن در حال تسلیم به طور قطع بعد از اطلاع از قدرت تخریبی بمب های اتمی، بدون قید و شرط تسلیم خواهد شد.» اما این توصیه کمتر وحشیانه از سوی «ترومن» رئیس جمهور وقت آمریکا رد می شود و انتشار هرگونه اطلاعات درباره بمب اتمی ممنوع اعلام می شود. ژنرال «رالف بارد» بعدها در خاطرات خود نوشت: «رد پیشنهاد وی تردیدی باقی نمی گذارد که ادعای آمریکا درباره استفاده از بمب اتمی برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم، فقط می تواند یک شوخی تلخ - BITTER JOKE- باشد و انگیزه اصلی در این جنایت هولناک، آزمایش تلفات انسانی بمب اتمی و ایجاد رعب و وحشت از قدرت آمریکا در جهان بوده است و....»
آنچه گذشت، تنها شرح مختصر و البته مستندی بود از جنایت هولناک آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی و انگیزه دولتمردان آمریکا از آن جنایت وحشیانه. آیا هیچ انسانی که کمترین بویی از انسانیت - دین و اخلاق و آزادگی و جوانمردی پیشکش!- برده باشد را می توان یافت که دولتمردان آمریکایی را وحشی، آدمکش، حیوانات درنده زنجیر گسیخته و جنایتکاران حرفه ای نداند؟! ممکن است گفته شود که این جنایت را دولتمردان وقت آمریکا - دوران ریاست جمهوری ترومن - مرتکب شده اند و نمی توان همه دولتمردان آمریکایی را اینگونه تلقی کرد! که باید گفت؛ اگرچه می توان برخی از دولتمردان آمریکایی را بیرون از این قاعده دانست ولی اولاً؛ تعداد آنها بسیار اندک بوده و هست و ثانیاً؛ این عده اندک فقط یک استثناء در مقابل قاعده کلی هستند که شرح آن به درازا می کشد. اما اوباما، رئیس جمهور کنونی آمریکا بی تردید و به یقین یکی از همان دولتمردان وحشی آمریکاست. تعجب نکنید، بخوانید!
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در شماره روز سه شنبه 17 فروردین 89- 6 آوریل 2010- به نقل از اوباما در مصاحبه با این روزنامه نوشت «من به عنوان رئیس جمهور آمریکا متعهد می شوم که آمریکا هرگز از سلاح هسته ای علیه رقبای خود که این سلاح را در اختیار ندارند و به مقررات منع گسترش تسلیحات اتمی احترام می گذارند، استفاده نکند... البته کشورهای خارج از این معیار، مانند ایران از استثناهای این مقررات جدید خواهند بود»!
اوباما، رئیس جمهور مدعی حقوق بشر آمریکا در این مصاحبه که بازتاب جهانی گسترده ای داشته و خشم بسیاری از مجامع رسمی و ملت ها را برانگیخته است، با تلویحی نزدیک به تصریح، مردم ایران را به حمله اتمی تهدید می کند. اکنون با توجه به شرح مختصری که از جنایت وحشیانه و هولناک بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی گذشت، چه احساسی نسبت به اوباما دارید و آیا در پس آن لبخندهای مصنوعی، جانوری درنده، وحشی و زنجیرگسیخته ای را نمی بینید که کمترین نشانه ای از انسان و انسانیت ندارد؟! آدم نمایی که صد البته، حماقت او خیلی بیشتر و غلیظ تر از وحشی بودن اوست. وقتی اوباما با شعار «تغییر» و پز حقوق بشری و صلح طلبی به ریاست جمهوری آمریکا رسید، کیهان با بهره گیری از آموزه های امام راحل(ره) و خلف حاضر او درباره ماهیت آمریکا با تیتر «آن باز در لباس کبوتر آمد!» به استقبال ریاست جمهوری او رفت و هنگامی که در نقاب صلح دوستی از مذاکره با جمهوری اسلامی ایران سخن گفت؛ رهبر معظم انقلاب که بارها نشان داده است، هرجا، همه «مو» می بینند، ایشان از «پیچش مو» خبر می دهند، با درایتی مثال زدنی و همیشگی فرمودند «دولت جدید آمریکا می گوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، ما به سوی ایران دست دراز کردیم، خب! این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخملی رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد».
و دیروز وقتی با تهدید اتمی آمریکا آنچه را که آقا در خشت خام دیده بودند، همه جهانیان در آینه شفاف مشاهده کردند، ضمن تحقیر شخصیت رئیس جمهور بی شخصیت آمریکا فرمودند؛ «این سخن بسیار عجیب است و دنیا نباید از آن بگذرد، زیرا در قرن بیست ویکم که قرن ادعاهای حمایت از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم است، رئیس یک کشور تهدید به حمله اتمی می کند» ایشان با اشاره به تبلیغات آمریکایی ها درباره غیرقابل اعتماد بودن برنامه هسته ای ایران، گفتند «غیرقابل اعتماد، آن دولت هایی هستند که بمب اتمی دارند و با بی حیایی دیگران را تهدید به بمب اتم می کنند بنابراین سخنان رئیس جمهور آمریکا رسواکننده است».
اوباما می داند- یعنی به او فهمانده اند- که به قول حضرت امام(ره)، «آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند» و اظهارات اخیر وی قبل از آن که قلدرمآبانه باشد، نشان دهنده وحشت از اقتدار جمهوری اسلامی است. اما اظهارات اوباما برخلاف انتظار وی نه فقط از نگاه جمهوری اسلامی ایران تهدید تلقی نمی شود، بلکه حاوی نکات خشنودکننده ای نیز هست. این- به زعم اوباما- تهدید، نشان می دهد که؛
1- دشمنی آمریکا با ملت ایران است. پیش از آن نیز «واین برگر» وزیر دفاع وقت آمریکا گفته بود «ایران را به عنوان یک ملت باید نابود کرد»! رجز خنده داری که ماهیت واقعی آمریکا را برملا می کند و این افشای ماهیت، به نوبه خود موهبت بزرگی برای ایران و همه ملت های مسلمان است.
2- اوباما در اظهارات اخیر خود اعتراف می کند که تمامی توطئه ها و سرمایه گذاری های آمریکا و متحدانش برای مقابله با ایران اسلامی ناکام مانده و شکست خورده است که تازه ترین نمونه آن فتنه 88 بود.
3- او تاکید می کند که آنهمه رجزخوانی درباره جنگ نرم و سرمایه هنگفت رسانه ای و جاسوسی که با بهره گیری از وطن فروشان داخلی برای مقابله با ایران اسلامی به کار گرفته بود، دود شده و به هوا رفته است. یعنی به قول آقا، مردم ایران نشان داده اند در مقابله با جنگ نرم، نیز به اندازه مقابله با جنگ نظامی و سخت، کارآمد و قدرتمندند.
4- و بالاخره، اگرچه دراین باره سخن بسیار است ولی در محدوده این یادداشت محدود، این نکته نیز گفتنی است که هرچند ایران اسلامی درپی تولید و بهره گیری از سلاح هسته ای نیست ولی استفاده از سلاح اتمی در دنیای امروز نمی تواند یکجانبه باشد و از کجا معلوم که آمریکا در خاک خود با حملات تلافی جویانه مشابهی روبرو نشود؟ سلاح هسته ای که فقط در اختیار آمریکا نیست. هم اکنون صدها موشک با کلاهک های ویران کننده هسته ای به سوی آمریکا نشانه رفته است. به قول حضرت امام(ره) قصه قدرت های استکباری شبیه حلقه گرگ های درنده است که هریک منتظر کوچکترین حرکت دیگری برای پیشدستی در حمله هستند. و صد البته ایران اسلامی نیز از تمامی قوای خود و سایر ملت های مسلمان و فداکار جهان برای حملات پشیمان کننده و ضربات خردکننده علیه آمریکا در همه جای دنیا استفاده خواهد کرد. بنابراین بهتر است اوباما سخن امام راحل(ره) ما را آویزه گوش کند و دیگر از این غلط های زیادی نکند!
حسین شریعتمداری

منبع ما : http://www.esteghamat.ir/pages.asp?id=6509

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/26 و ساعت 10:51 عصر | نظرات دیگران()

انتصاب فردی مشکوک در یک مسؤولیت مهم هسته ای

به گزارش سرویس سیاسی جهان، برخی اخبار حاکی از این است که اخیرا یکی از همراهان موسوی به عنوان یکی از مدیران محوری سایت UCF اصفهان منصوب شده است.

این شخص( ح.)، ضمن طرفداری از موسوی، جنبش به اصطلاح سبز و تحرکات این جنبش، علنا با ولایت فقیه و مواضع دولت مخالفت می کند.

گویا این انتصاب در پی برکناری یکی از مدیران قبلی سایت UCF صورت گرفته است.

نظر به حساسیت تأسیسات هسته ای کشور و نیز اهمیت چنین مسؤولیت هایی در حفظ اطلاعات این مراکز مهم، اعتراضاتی از سوی افراد دلسوز در این خصوص مطرح شده است.

به نظر می رسد مسؤلان امر باید در این مورد اقدام و رسیدگی مناسب به عمل آورند یا در این باره به شفاف سازی لازم مبادرت ورزند.

منبع ما : http://jahannews.com/vdccmeqsi2bqxo8.ala2.html

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/26 و ساعت 1:36 عصر | نظرات دیگران()

دبیرکل حزب‌الله لبنان از روند فعالیت دادگاه بین المللی ترور رفیق حریری به شدت انتقاد کرد.

سید حسن نصرالله در گفتگو با شبکه تلویزیونی المنار و با حضور در برنامه "ماذا بعد" درباره خبر فراخوانده شدن شماری از اعضای حزب‌الله از سوی دفتر دادستان تحقیقات بین المللی قتل رفیق حریری گفت:این درست است، در چند هفته گذشته دفتر دادستان دادگاه بین‌المللی در بیروت با شماری از برادران ما تماس گرفت. برخی از این افراد در حزب‌الله عضویت دارند و برخی نیز از نزدیکان ما و حزب‌الله هستند.

وی درباره شمار این افراد افزود:در چند هفته گذشته شمار این افراد به دوازده نفر رسید.در حال حاضر آنان در تلاش برای فراخواندن شش نفر دیگر هستند.ما نمی خواهیم وارد جزئیات شویم که آیا این افراد به حزب‌الله منتسب بوده یا دوستان ما هستند.این اولین بار نیست که چنین مساله ای روی می دهد در گذشته نیز روی داده است.نخستین مرحله فراخوانده شدن این افراد در ماه های اخر سال 2008 و مشخصا پس از پایان حوادث هفتم ماه می و نزدیکی زمان آزاد سازی افسران چهارگانه بوده است.

در آن زمان شماری از برادران و خواهران فراخوانده شدند.در سال 2009 نیز برخی از این فراخوانی ها روی داد ولی آنچه که قابل توجه است این است که در سالهای 2008 و 2009 فراخوانی هایی که صورت گرفت این همه هیاهو به پا نکرده بود که در چند هفته گذشته روی داده است. باید تاکید کنم در سال 2005 افراد زیادی از لبنانی ها فراخوانده شدند و در آن زمان فردی از حزب‌الله فراخوانده نشده بود.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پاسخ به این پرسش که آیا سران حزب‌الله نیز فراخوانده شده اند؟ تصریح کرد:در مراحل پیشین چنین چیزی روی نداد ولی در چند هفته گذشته افرادی فراخوانده شدند نمی توانم بگویم که این افراد از افراد معروف هستند یا خیر.یکی از افراد که مسئول فرهنگی است و شخصی دیگری که در چارچوب مسائل جهادی فعالیت می کند و با برادران فلسطینی مراوده دارد فراخوانده شدند.ما اطلاعاتی نداریم که آیا افراد ارشد حزب‌الله فراخوانده خواهند شد یا خیرولی هرچیزی ممکن است.ما از دفتر دادستانی خواهیم خواست تا این تحقیقات برای حفظ عدالت محرمانه بماند.همان طور که ما چنین تقاضایی داریم من نیز باید به این مساله متعهد باشم و شایسته نیست درباره نام افراد فراخوانده شده و ماهیت این سوالات اظهاراتی بگویم.

ما توافق کردیم از همه موضوعات در امشب سخنی نگوییم و زمانی که مناسب بود آن را اعلام می کنیم.در مرحله کنونی بهتر است که اسامی و موضوع تحقیقات جاری پنهان بماند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا این افراد بر اساس اتهاماتی فراخوانده شده اند یا خیر؟ گفت: ما میان آنچه که در روزنامه ها و محافل سیاسی گفته می شود و تحقیقات جاری در کمیته تحقیقات که وابسته به دفتر دادستانی است تفاوت قائلیم.تا کنون هیچ دیداری میان نمایندگان حزب‌الله و نمایندگان دفتر دادستانی برگزار نشده است.دفتر دادستانی برای ما تاکید کرد افرادی که در گذشته و حال فراخوانده شده اند و یا در آینده فرا خوانده می شوند به عنوان شاهد و نه متهم خواهند بود.

سید حسن نصرالله در پاسخ به این پرسش که در این رسانه‌ها چه چیزی درباره این اتهامات گفته می شود؟ تاکید کرد: رسانه ها، رهبران سیاسی، سفرای کشورهای خارجی و دستگاه های جاسوسی اتهامات و شایعاتی را در لبنان و خارج پراکنده می کنند. گاهی درباره اتهامات سیاسی و رسانه ای و گاهی درباره مسائلی که به کمیته تحقیقات و دادگاه بین المللی مرتبط است سخن می گویند و در نهایت میان این دو مساله ارتباط وجود دارد. در حال حاضر اتهامات سیاسی و رسانه ای مطرح می شود و به آن عادت کرده ایم. در این روند گفته شده است که در نهایت در این پرونده نگاه ها به سوی حزب‌الله یا افرادی در حزب‌الله دوخته خواهد شد.گروهی تلاش می کنند مدعی شوند خود حزب‌الله در این مساله دخالت دارد ولی گروهی می خواهند بگویند افرادی از حزب‌الله در این مساله دخالت دارند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه اظهارات خود گفت:اولین روزنامه ای که درباره این مساله سخن گفته است روزنامه فرانسوی فیگارو در ماه هشتم سال 2006 و پس از جنگ تابستان (با رژیم صهیونیستی) بوده است که یک مقاله طولانی درباره چگونگی اجرای ترور و حضور کشورهای منطقه ای نوشت و سپس روزنامه آلمانی اشپیگل مطالبی را با استناد به فیگارو مطرح کرد که در گزارش‌های خود به منابع اطلاعاتی خاصی عادت کرده است. دومین بار روزنامه السیاسیه کویت در ماه سوم سال 2009 مقاله ای در این باره نوشت.این روزنامه در سال 2005 یک سناریوی طولانی در این باره نوشت و در سال 2009 نیز با نوشتن سناریوی جدید تلاش کرد نگاه ها را به سوی حزب‌الله ببرد. سپس اشپیگل در ماه پنجم سال 2009 و در فضای انتخابات پارلمانی لبنان مقاله ای در این باب نوشت و تلاش کرد اسامی جدیدی را مطرح کند و سپس روزنامه فرانسوی لوموند در ماه دوم سال 2010 مطالبی را در این باره نوشت تا حزب‌الله را متهم کند. در این مقالات تلاش شده است تا اعتبار مطالب به منابعی در کمیته تحقیقات و یا منابعی در دادگاه بین المللی یا منابع نزدیک به شخصیت های سیاسی لبنانی و عربی نسبت داده شود. من تا کنون همه این مطالب را اتهامات سیاسی و رسانه ای می دانم و این مساله جدید نیست.

وی تصریح کرد: در چهاردهم ماه فوریه سال 2005 ساعاتی پس از ترور شهید رفیق حریری صداهایی در جهان و لبنان، سران کشورها و دستگاه های جاسوسی خارجی به اصطلاح سیستم امنیتی مشترک لبنان و سوریه را متهم کردند و این موج پنج سال ادامه پیدا کرد.حتی این اتهامات قبل از سفر نخست وزیر سعد حریری به دمشق ادامه داشت.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پاسخ به این پرسش که آیا تا کنون هیچ اتهامی علیه هیچ فردی در حزب‌الله در این پرونده وجود ندارد؟تصریح کرد:تا کنون هیچ اتهامی توسط دفتر دادستانی صادر نشده است و هیچ فردی نیز بر اساس اصل اتهام فراخوانده نشده است.ولی ما نمی دانیم در آینده چه رخ خواهد داد.این اتهامات سیاسی ادامه دارد.ما طرفی هستیم که در سالهای طولانی هدف قرار گرفته ایم.در روزهای نخست ترور شهید حریری گروه های سیاسی معروف لبنان، سوریه را متهم می کردند و برخی از کشورهای عربی و قدرت‌های بین المللی نیز سوریه و افسران را متهم می کردند. در آن زمان، سران اسرائیل نیز می‌گفتند طرفی که نخست وزیر حریری را کشته است حزب‌الله است.بنابراین اولین طرف سیاسی که حزب‌الله را متهم به ترور نخست وزیر حریری کرد سران اسرائیل بودند. روزنامه های اسرائیل نیز این آتش را شعله ور می کردند. این مساله طبیعی است این رژیم با سوریه و حزب‌الله مشکلاتی دارد. به عنوان نمونه پس از حملات یازده سپتامبر سال 2001 در آمریکا،در ساعات نخست رسانه های اسرائیل و لابی صهیونیست ها در امریکا حزب‌الله لبنان را متهم به انجام عملیات کردند ولی این مساله پذیرفته نشد.نه این که این مساله از باب انصاف پذیرفته نشود بلکه این حملات یک طرح سیاسی این کشور برای اشغال عراق،افغانستان و حضور در منطقه خلیج فارس و سیطره بر منطقه بوده است.پس از آنکه آمریکایی ها القاعده را متهم کردند اسرائیلی ها ادعاهای خود را رد نکردند و برخی از انان مدعی شدند این عملیات با هماهنگی و همکاری القاعده و حزب‌الله بوده است و بسیاری از نشریات و روزنامه های عربی که برای موساد اسرائیل کار می کنند مقالات زیادی مبنی بر دیدارهای شهید حاج عماد مغنیه و اسامه بن لادن در مرزهای پاکستان و افغانستان و یا افغانستان و ایران نوشتند.قبل از سال 2006 سیرتحولات، سوریه و متحدان این کشور در لبنان، تحولات سیاسی و اجتماعی در داخل سوریه را هدف قرار داده بود و تلاش می شد این کشور منزوی شود ولی این مساله محقق نشد.در تابستان سال 2006 جنگ رخ داد و هدف این جنگ از بین بردن مقاومت بوده است و یکی از اهداف این جنگ ایجاد تغییرات جمعیتی در لبنان و در جنوب این کشور و مشخصا جنوب رودخانه لیطانی بوده است.

دبیرکل حزب‌الله لبنان افزود:مقاومت با عوامل متعدد پیروز شد و طرح اسرائیلی ها شکست خورد.تلاش شد با تبلیغات علیه مقاومت فتنه ای طایفه ای در کشور ایجاد شود ولی از این مرحله گذر کردیم.بنابراین مقاومت امروز بیش از هر زمان دیگری هدف قرار گرفته است چرا که مقاومت دارای تاثیراتی در داخل و منطقه است و باید مقاومت افتخاری برای ملت لبنان باشد که مقاومت لبنان در عرصه منطقه ای فعال است و این مساله عیبی ندارد.در طول تاریخ لبنان کشور ضعیفی بوده است ولی امروز در منطقه حاضر و فعال است.دشمنان حزب‌الله از زمان تاسیس تلاش های زیادی برای مخدوش کردن وجهه حزب‌الله کردند ما را به قاچاق مواد مخدر، عملیات تروریستی و پولشویی کردند ولی نتیجه ای در برنداشته است.

سید حسن نصرالله تصریح کرد:معتقدم اخرین سلاح آنان برای هدف قراردادن جنبش مقاومت لبنان پرونده ترور شهید حریری است.علاوه بر روزنامه های داخلی و خارجی،شخصیت های سیاسی و امنیتی لبنان می گویند کمیته تحقیقات در مسیر متهم کردن افرادی از حزب‌الله است و اطلاعات آنان نیز مستند به دادگاه بین المللی یا دفتر دادستانی است.

وی در ادامه تصریح کرد:از زمانی که از ما خواستند افرادی از حزب‌الله به دفتر دادستان بروند هیچ نگرانی و مشکلی نداشتیم ولی زمانی که افراد جدید در این زمان فراخوانده شده اند با استناد به اظهارات مقامات سیاسی و امنیتی لبنان می توان پیش بینی کرد در ماه آوریل افرادی از حزب‌الله در این پرونده متهم می شوند.معتقدم مسئول آنچه که در این زمینه منتشر می شود دفتر دادستانی و دادگاه بین المللی است چرا که اطلاعاتی از این دفتر به بیرون درز کرده است و بیشتر روزنامه و شخصیت ها اظهارات خود را به این دفتر نسبت می دهند.از زمانی که دادگاه بین المللی تشکیل شد هر آنچه که در این دادگاه می گذشت آن را در روزنامه لبنانی و بیگانه می خواندیم و در تلویزیون ها مشاهده می کردیم و شندیم افرادی متهم بودند و یا بازداشت شدند.بنابراین تاریخ این دادگاه مملو از درز اطلاعات به بیرون است این دادگاه چارچوب مسنجمی ندارد، کادر این دادگاه از تابعیت های مختلفی هستند و ممکن است درگیری ها و رقابت هایی در این دادگاه باشد به همین دلیل است که استعفاهایی زیادی در این دادگاه روی داده است.بنابراین این دادگاه مثل یک کشکولی است که به نظر می رسد فقط نیروهای هشت مارس (حزب‌الله و مقاومت) در آن حضور ندارند.بنابراین دادگاهی که این وضعیت را داشته باشد درز اطلاعات آن به بیرون ممکن است و من کاری به سوء یا حسن نیت درز این اطلاعات ندارم.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پاسخ به این پرسش که هدف این رسانه های برای متهم کردن حزب‌الله در این پرونده چیست؟ آیا می‌خواهند حزب‌الله را از بین ببرند؟ گفت: از بین بردن حزب‌الله که یک رویاست. هدف حداقلی آنان مخدوش کردن وجهه حزب‌الله است که از احترام و اعتبار در لبنان، جهان عرب و اسلام برخوردار است، تمامی این تلاش‌های در سال‌های گذشته هیچ نتیجه ای نداشته است و حتی گفتمان مذهبی که با شدت در لبنان مورد استفاده قرار نگرفته است در این زمینه هیچ نتیجه ای نداشته است. آنان تلاش می کنند تا وجهه نمادهای مقاومت نظیر شهید حاج عماد مغنیه را مخدوش کنند. آنان قبل از این که کمیته تحقیقات اتهامات رسمی به حزب‌الله بزند ما را متهم می کنند.آنان تلاش می کنند با اعمال فشار بر حزب‌الله در پایان شاید معامله‌ای با حزب‌الله درباره سلاح مقاومت داشته باشند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه تصریح کرد: برخی مردم فکر می کنند حزب‌الله پس از سال 2005 و هیاهوهای تبلغاتی و فشارهای سیاسی که علیه مقاومت داشته به این اتهامات مشغول شده و اولویت مقاومت را رها کرده است. من می خواهم اطمینان دهم که نه اوضاع سیاسی داخلی و نه این پرونده بین المللی و نه اضاع منطقه ای ما را به خود مشغول نکرده است. حزب‌الله، حزب بزرگی در لبنان است و از کادر خوبی برخوردار است.افرادی در حزب‌الله هستند که حیطه کاری آنان سیاست نیست ولی شبانه روز تلاش می کنند تا مقاومت قوی بوده و در اوج آمادگی باشد.

وی در ادامه افزود: اتهامات سیاسی پس از سال 2005 علیه حزب‌الله و سوریه شدت گرفت، هر چند تبعات سیاسی داشت و سران خردمند سوریه نیروهای خود را از لبنان فراخواندند ولی این اتهام حتی تا انتخابات پارلمانی سال گذشته ادامه یافت و پارلمانی که در لبنان شکل گرفت، بر اساس این اتهامات بود. صحنه سیاسی لبنان بر اساس این اتهام شکل گرفت، نزدیک بود منطقه بر اساس این اتهام در لبه پرتگاه قرار گیرد تلاش زیادی برای محاصره سوریه و حتی سرنگونی رژیم آن بر اساس این اتهام سیاسی صورت گرفت. نباید در برابر این اتهام سیاسی و هر اتهام دیگری که به ما زده می شود سکوت کرد چرا که این اتهام ضربه به وجهه ماست. این اتهامات دارای پیامدهای مختلفی در عرصه داخلی و سیاسی است. این اتهامات منجر به کشته شدن شماری زیادی از کارگران سوری در لبنان شد. حتی شخصیت های عربی به ما می گویند دیدار با شما برای ما دردسرساز می شود، چرا که در محافل عربی اتهام ترور شهید حریری به ما نیز زده می شود.

سید حسن نصرالله درباره بررسی عملکرد دادگاه بین المللی ترور حریری گفت: ما ملاحظاتی زیادی درباره کمیته تحقیقات داریم. مساله اول این است که باید این کمیته به محرمانه بودن روند تحقیقات متعهد باشد ولی تا کنون به این مساله پایبند نبوده است و این مساله به اعتبار این دادگاه خدشه می زند و سیاسی بودن این دادگاه را تایید می کند. مساله دوم این که ما از روز اول معتقد بودیم کمیته تحقیقات به صورت حرفه ای فعالیت خود را آغاز نکرد و از روز اول یک فرضیه سوریه و افسران را برای مساله ترور شهید حریری دنبال کرد، این در حالی است که هر کمیته تحقیقی باید در پی فرضیات دیگری نیز باشد، این مساله به معنای سیاسی بودن دادگاه است. هیچ فرضیه دیگری در این دادگاه ارائه نشده است. حتی تا کنون حزب‌الله، القاعده و اسرائیل یا هر نهاد اطلاعاتی دیگر در جهان بخشی از این فرضیات تحقیقات نیستند و تمامی تمرکز بر سوریه است. از همان روز اول متهم بودن اسرائیل در این پرونده بعید دانسته شد.

وی افزود: من اسرائیل را متهم نمی کنم و دلیلی نیز ندارم و تنها دلیل من در زمینه متهم بودن اسرائیل، سیاسی است ولی باید تاکید کنم کسی که اتهام اسرائیل را در این زمینه بعید بداند به شهید حریری توهین کرده است. دادگاه بین‌المللی زمانی که فرضیه گروه سیزده نفره سلفی‌ها مطرح شد با جدیت این فرضیه را پی گیری نکرد و این پرونده بسته شد. این در حالی است که شماری از مسئولان سیاسی و امنیتی لبنان اعلام کرده بودند برخی از این سلفی‌ها به همه چیز اعتراف کرده بودند. این وضعیت برای ما سوال‌برانگیز است. در حال حاضر، این دادگاه فعالیت‌های خود را بر حزب‌الله و یا افرادی از این حزب متمرکز کرده است. از سوی دیگر، این دادگاه در تحقیقات خود از گواه دروغین در این سال‌ها استفاده کرده است و روشن شد که این افراد از روزهای اول دروغ می گفتند و بر اساس این شهادت‌های دروغین افراد و افسرانی بازداشت و ماه ها زندانی شدند.

توافق امنیتی لبنان و آمریکا توهین به کرامت دولت و ملت لبنان

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه مصاحبه با المنار با تاکید بر این که توافق امنیتی لبنان و آمریکا توهین به کرامت دولت و ملت لبنان است، خاطرنشان کرد: این قرارداد برای لبنان بسیار خطرناک است.

سید حسن نصرالله گفت: تمامی این تحولات نشانگر مسائل خطرناکی است. معتقدم که کمیته تحقیقات در پی حقیقت نبوده است، بلکه در پی اجرای یک طرح بزرگ است. تمامی این تحولات نشان می‌دهد که نمی توان به تحقیقات این دادگاه اعتماد کرد. اما این دادگاه همچنان فرصت اصلاح فعالیت های خود را دارد. باید این دادگاه شاهدان دروغین را محاکمه کند تا این تضمین باشد که هیچ فردی دیگر گواهی دروغین اعلام نکند. باید کسانی که شاهدان دروغین را اجیر کردند نیز بازداشت شوند. باید افرادی نیز که اطلاعات دادگاه را به بیرون درز می دهند نیز محکوم شوند چرا که روند درز این اطلاعات به سلامت این تحقیقات ضربه زده است.

وی افزود: باید اقداماتی صورت گیرد تا اطلاعات به بیرون درز نکند. این که باید این دادگاه فرضیات دیگری را نیز در این پرونده پیگیری کند و ادامه دادن فرضیه واحد به حرفه ای بودن این دادگاه ضربه می زند. مساله دیگر این که باید دادگاه در حق کسانی که بر آنان ستم شده است انصاف داشته باشد. به افسران و خانواده های آنان که زندان و در نهایت آزاد شدند، توهین شده است. تا کنون در حق این افراد هیچ انصافی روا نشده است و نه دولت لبنان و نه این دادگاه برای این افراد اعاده حیثیت نکرده است. همچنین در حق بسیاری از افسرانی که با افسران بازداشت شده ارتباط داشتند، ظلم شده و از پست ها کنار گذاشته شدند، باید در حق این افراد انصاف شود.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است همکاری های خود را با این دادگاه متوقف کنید؟ تصریح کرد: با وجود آنکه تجربه در داوری با این دادگاه داشته و نگرانی‌هایی داریم ما همکاری با این دادگاه را متوقف نمی کنیم. ما همانند دیگر لبنانی‌ها خواهان دانستن حقیقت هستیم، ما در روزهای اول این ترور را محکوم کرده و آن را زلزله ای دانستیم. آن حادثه بسیار خطرناک بوده است. ما این ترور را یکی از حلقه های خونین طرح خاورمیانه بزرگ دانستیم. چرا نباید سازمان جاسوسی آمریکا در این ترور دست داشته باشد. ما با این دادگاه برای مقابله با تشویش اذهان عمومی همکاری می کنیم. ما امیدواریم با ادامه همکاری روندهای اشتباه تحقیقات این دادگاه اصلاح شود. ما تصمیم گرفته ایم که با این دادگاه همکاری کنیم و هیچ مانعی در دیدار کمیته تحقیقات با افراد ودوستان حزب‌الله نداریم. این همکاری ما بر اساس روندها و شرایط خواهد بود، در صورتی که مشاهده کردیم روند این دادگاه شبیه گزارش های روزنامه های فیگارو، اشپیگل و الساسیه باشد گزینه دیگری را تعقیب خواهیم کرد. ما به کمیته تحقیقات فرصت می‌دهیم که روند حرفه ای را در تحقیقات دنبال کند.

وی درباره اتهام به حزب‌الله در ضربه به نیروهای امنیتی داخل لبنان تصریح کرد:طرفی که نیروهای امنیتی را هدف قرار می دهد همان طرفی است که خواهان باقی ماندن شبکه های جاسوسی اسرائیل در لبنان است.ما خواهان کشف شبکه های جاسوسی هستیم و به دستگاه های امنیتی لبنان در مراحل متعدد کمک کردیم.

سید حسن نصرالله درباره توافق نامه امنیتی لبنان و امریکا گفت:این توافق نامه یک قرار داد که تعهداتی بر هر دو طرف قرار داده است.من در مقامی نیستیم که اصلاح یا الغای این قرارداد را خواستار شوم بلکه باید دولت و نهادی قانونی به صورت درست این قرار داد را مورد بررسی قرار دهند این قراردادهای دارای بندهای خطرناکی است و باید آن را رد کرد.این قرار داد پانصد میلیون دلاری دارای بندهایی است که توهین کننده به کرامت حکومت لبنان و نیروهای امنیتی این کشور است.باید لبنان را از خطرات این قرارداد تضمین کرد.مساله خطرناک دیگر شیوه آموزش افسران لبنانی بر اساس این قرار داد است در یکی از جزوه های آموزشی که به این افسران داد شده است به آنان گفته می شود حزب‌الله و حماس،جهاد اسلامی و جبهه خلق برای آزادی فسلطین از گروه های تروریستی بوده و ایران و سوریه از کشورهای حامی ترویسم هستند.کسی که به کرامت لبنان و نیروهای امنتی آن پایبند باشد این قرار داد را نمی پذیرد.مساله خطرناک دیگر دادن مصونیت به افسران آمریکایی است و دولت لبنان در قبال جرایم این افراد نمی تواند اقداماتی انجام دهد.این انتقادات به معنای تضعیف نیروهای امنیتی کشور نیست بلکه ما خواهان نیروهای امنیتی قوی با حفظ کرامت و حاکمیت کشور هستیم.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پاسخ به این پرسش که آیا تشکیل هیات گفتگوهای ملی در کشور ارتباطی به دیدار شما با رئیس جمهور محمود احمدی نژاد و رئیس جمهور بشار اسد در دمشق دارد؟ تصریح کرد:خیر این گونه نیست.برای برگزاری این نشست هفته ها قبل برنامه ریزی شده بود و هیچ ارتباطی میان نشست گفتگوهای ملی و نشست دمشق وجود ندارد.

وی در پاسخ به این پرسش که چه چیزی باعث می شود در این نشست ها شرکت کنید در حالی که برخی طرف های شرکت کننده در این نشست ها خواهان حذف سلاح مقاومت هستند؟ گفت:لبنان دارای قومیت های مختلف و کشور حساسی است.انسان نباید از گفتگو ناامید و خسته شود.اصل بر این است که باید این گفتگوها انجام پذیرد حتی اگر نتایج رضایت بخش و سریعی نداشته باشد.حتی اگر در این نشست ها نتیجه ای نداشته باشد با یکدیگر می نشینیم و درباره مسائل مختلف گفتگو می کنیم نفس گفتگو خوب است بنابراین نمی توان گفت این نشست ها در ابعاد سیاسی و روحی هیچ نتیجه ای ندارد.ما برای حضور در این نشست دلایلی داریم و منطق خود را ارائه می کنیم اما طرفی که از این مذاکرات فرار می کند ضعیف است.طرفی که دارای منطق قوی است با دشمن خود نیز مذاکره می کند.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پاسخ به این پرسش که نظر شما درباره القائات برخی که می گویند در لبنان هیچ تفاهمی در مساله مقاومت روی نخواهد داد؟ گفت:این مساله از سال 1982 مطرح می شود.از آن سال درباره مساله مقاومت در لبنان اختلاف بود این عیبی برای مقاومت نیست.این اشکال برای کسانی است که مقاومت را نمی پذیرند و علیه آن توطئه می کنند.در طول تاریخ این مسائل در کشورها وجود داشته است برخی از مقاومت حمایت و برخی نیز مخالفت می کردند. ما اعتقاد نداریم اجماع ملی شرط دفاع از کشور است.

وی درباره تهدیدات اخیر رژیم صهیونیستی و ماجراجویی جدید این رژیم در آینده گفت:من فکر نمی کنم شرایط کنونی به معنای آرامش قبل از طوفان است.این ماهیت رژیم اسرائیل است که تهدید و عقب نشینی می کند مساله مهم است که ما در لبنان، فلسطین، سوریه و ایران در موضع قویی باشیم.امروز اسرائیل در یک تنگنای راهبردی قرار دارد توانایی ایجاد سازش در منطقه و آغاز جنگی دیگر را ندارد و هر گونه جنگ آینده از سوی این رژیم باید به شرط پیروزی باشد ولی در شرایط کنونی و در آینده هیچ تضمینی برای پیروزی این رژیم در رویارویی های اینده وجود ندارد.

اسرائیل آینده ای در این منطقه ندارد

دبیرکل حزب‌الله لبنان در ادامه این مصاحبه با تاکید بر این که مقاومت تنها گزینه آزاد سازی فلسطین است خاطرنشان کرد اسرائیل آینده ای در این منطقه ندارد.

سید حسن نصرالله درباره سفر ولید جنبلاط به سوریه گفت:نتیجه این سفر برای لبنان و اوضاع سیاسی این کشور و روابط لبنان و سوریه سودبخش است.ما باید از تجارب گذشته استفاده کنیم و به سوی آینده گام برداریم.ما در آینده با چالش های متعددی روبرو هستیم.رئیس جمهور بشار اسد در این دیدار به عنوان یک رهبر بزرگ و مسئول عمل کرد و وی دارای یک تشخیص راهبردی ازماهیت درگیری در منطقه و اولویت های آن است.چون اسرائیل دشمن لبنان و سوریه است رئیس جمهور سوریه خواهان قوی بودن لبنان در برابر هر گونه تجاوز آتی است.

وی افزود:سوریه در سخت ترین شرایط از مقاومت حمایت کرد و هیچ روزی نخواست علیه مقاومت و لبنان توطئه کند و حتی در یکی از معامله های بین المللی به رئیس جمهور بشار اسد گفته شد در صورتی که حمایت خود را از مقاومت قطع و با خلع سلاح مقاومت موافقت کنید لبنان از آن سوریه خواهد بود ولی بشار اسد این معامله را رد کرد.مساله مقاومت و روابط با لبنان برای سوریه بسیار مهم است.این درست نیست فکر کنیم روابط سوریه و لبنان از طریق حزب‌الله باشد بلکه بشار اسد روابط مستقیمی با رئیس جمهور،نخست وزیر و رئیس پارلمان لبنان دارد.سوریه در تعامل روابط خود با لبنان بازنگری شجاعانه ای داشته است.در صورتی که همکاری هایی سوریه و لبنان در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی تقویت شود استفاده کننده اصلی لبنان خواهد بود و لبنان به سوریه بیش از سوریه به لبنان نیازمند است.

سید حسن نصرالله با اشاره به این که انتخابات شهرداری های آینده در لبنان بیشتر دارای رویکردهای قومی و خانوادگی است، افزود:این انتخابات از فضای سیاسی و حزبی بسیار دور بوده و بیشتر این انتخابات دارای رویکردهای خدماتی و اجتماعی است.حزب‌الله هیچ نگرانی از این انتخابات ندارد ولی ترجیح می دهد این انتخابات به تعویق افتد.ما در این زمینه با جنبش امل در تمامی شهرها توافق کردیم و دارای فهرست های یکپارچه هستیم.

وی درباره اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مسجد الاقصی و شهرک سازی در قدس گفت: نباید کشورها و ملل اسلامی و مسیحی در قبال آینده قدس توهم و خیال داشته باشند.اسرائیل قدس را پایتخت ابدی خود می داند و بنیامین نتانیاهو در آمریکا در نشست ای اپک اعلام کرد قدس شهرک نیست بلکه پایتخت ابدی اسرائیل است.اسرائیل می خواهد قدس را به یک شهری یهودی تبدیل کند.یعنی مسلمانان و مسیحیان باید از این شهر به طور تدریجی اخراج شوند و در این راستا خانه های فلسطینیان خراب می شود تابعیت آنان گرفته می شود و فشارهای زیادی اجتماعی و اقتصادی بر ساکنان مسلمان و مسیحی اعمال می کنند.طرح اسرائیل از بین بردن مسجد الاقصی است و در پی فرصت هستند و تونل هایی زیر مسجد ایجاد کردند.در حال حاضر این مسجد در خطر قرار دارد و باید اقدام قاطعی انجام دهیم.

دبیرکل حزب‌الله لبنان درباره بیانیه نشست سران عرب در لیبی و تخصیص پانصد میلیون دلاری برای کمک به قدس و تاکید بر روند سازش گفت:پس از جنگ غزه کنفرانسی در شرم الشیخ مصر برای بازسازی غزه برگزار شد و کشورهایی متعهد شدند میلیون ها دلار به نوار غزه کمک کنند در حال حاضر این منطقه چه وضعیتی دارد.آیا این مساله برای قدس تکرار نخواهد شد؟.از سوی دیگر بسیاری روی روند سازش و حمایت های آمریکا و مذاکرات در این سالهای طولانی حساب باز کرده بوند ولی خود فلسطینیان امروز می گویند هجده سال مذاکره چیزی جز ناامیدی نداشته است.باید در برابر گزینه مذاکره که چیزی جز ناامیدی،دادن زمان بیشتر به اسرائیل برای ایجاد تغییرات جغرافیایی و جمعیتی در اراضی فلسطینی نداشته است از گزینه مقاومت استفاده کرد که دستاوردهای زیادی در عرصه های آزاد سازی،توازن وحشت و قرار دادن طرح صهیونیست ها در دایره خطر داشته است، استفاده کرد.

وی تصریح کرد:این که رئیس جمهور آمریکا بخواهد و ناتوان باشد یا نخواهد فایده ای برای فلسطینیان ندارد و نتیجه یکی است.در این سالها آمریکایی ها اقدام واقعی برای توقف شهرک سازی حتی در کرانه باختری رود اردن نکردند.حساب باز کردن بر روی کمک های آمریکا یعنی منتظر ناامیدی بیشتر بودن است.در حال حاضر نیز هیچ اختلاف حقیقی میان آمریکا و اسرائیل وجود ندارد ایا اوباما جرات قطع کمک های چندین میلیارد دلاری به اسرائیل را دارد خیر قدرت واقعی در آمریکا به وی اجازه چنین کاری را نمی دهد.تا زمانی که مسیحی های صهیونیست با در دست داشتن شرکت های نفتی و تسلیحاتی در آمریکا حکومت می کنند اسرائیل ذره ای عقب نشینی نخواهد کرد.

دبیرکل حزب‌الله لبنان در پیام خود به ملت فلسطین گفت:ملت فلسطین هر روز اثبات می کند ملت بزرگ و استثنایی است و از یک قدرت استثنایی برای صبر و مقاومت بهره مند است.ملت فلسطین اجازه رخنه کردن ناامیدی به قلب و اراده خود را با وجود بدی وضعیت کشورهای عربی نمی دهد.این بدی اوضاع دامه پیدا نخواهد کرد وضعیت منطقه ای و بین المللی تغییر خواهد کرد.تحولات مهمی در آینده رخ خواهد داد.میزان آگاهی در جهان اسلام و عرب و اعتبار گزینه مقاومت و پوچی گزینه سازش افزایش یافته است.این مسائل روز به روز روشن تر می شود.

وی تاکید کرد:اسرائیل هیچ آینده ای در منطقه ما ندارد و حتی خانه هایی که در حال حاضر در قدس می سازند به ساکنان اصلی آن بازخواهد گشت.من از گروه های فلسطینی که در پذیرش گزینه مقاومت شک وتردید دارند می خواهم این گزینه را بپذیرند.در صورتی که انتفاضه ملت فلسطین که به دلایل داخلی و خارجی متوقف شد به راه خود ادامه دهد اسرائیل را متزلزل خواهد کرد.باید امت اسلامی این گزینه را تقویت کند و این تنها گزینه برای آزاد سازی قدس، مسجد الاقصی و کلیسای قیامت در فلسطین خواهد بود.

منبع ما :  http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=47199

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/12 و ساعت 11:57 عصر | نظرات دیگران()

اشغالگران یک عراقی را مقابل اعضای خانواده به گلوله بستند

خبرگزاری فارس: نظامیان اشغالگر آمریکایی با حمله به یک خانه در بخش "طوزخورماتو " در استان صلاح الدین عراق یک شهروند عراقی را مقابل دیدگان خانواده‌اش به گلوله بستند.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبری العالم، نیروهای آمریکایی با حمله به خانه "صهیب شعیب مزعل " از شهروندان ترکمان عراق در روستای "ینکجه " از توابع طوزخورماتو؛ بدون آن که سند و مدرکی برای اثبات ادعای خود مبنی بر تحت پیگرد بودن این شهروند عراقی داشته باشند، او را به قتل رساندند.
پایگاه خبری عراقی "ترکمان شانی " با اعلام این خبر افزود: این حمله ظهر یکشنبه روی داد و نیروهای آمریکایی به شیوه‌ای غیراخلاقی به خانه صهیب شعیب مزعل یورش بردند و خانواده‌اش را مجبور به خروج از خانه کرده و اسباب و وسایل آن را به هم ریختند.
این پایگاه خبری افزود: آنها در این حمله شش هزار دلار و مقداری دینار عراقی و طلا و جواهرات را به سرقت بردند و سپس صهیب شعیب مزعل را به گوشه‌ای از خانه برده و دست‌های وی را بسته و او را بدون ذکر دلیلی جلوی دیدگان خانواده‌اش به قتل رساندند.
یک منبع پلیس استان صلاح‌الدین نیز در گفت‌وگو با پایگاه خبری عراقی "سومریه نیوز " ضمن تایید این خبر گفت: یگان نیروهای آمریکایی یک غیرنظامی را در یکی از روستاهای بخش طوزخورماتو به قتل رساندند.
این منبع افزود: نیروهای ارتش آمریکا در جریان حمله و بازرسی خود در منطقه طوزخورماتو یکی از ساکنان روستای ینکجه را کشتند.
وی که خواست نامش فاش نشود، گفت: نیروهای پلیس عراق در محل حادثه حضور یافتند و تحقیقات اولیه برای روشن شدن جزئیات و ابهامات حادثه آغاز شده است.

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901030100

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/3 و ساعت 8:11 عصر | نظرات دیگران()

چهارصد میلیون دلاری آمریکا و آنچه که عیان می‌شود؛

جاسوسی یک حقوق بشری برای رفیق بوش

خبرگزاری فارس: رفیعی از پناهندگان سیاسی طی نامه‌ای به باطبی نوشت: ما در بیانیه نوشتیم شما عضو کادر مرکزی بودی، میشه گفت بعلت مشکلات امنیتی که بود اسمت رو علنی نکردیم ولی شما در مرکزیت راهبردی مجموعه حتی از اوایل کار ایفای نقش میکردی.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، پروژه بی ثبات سازی سازمان سیا که با اختصاص بودجه چهارصد میلیون دلاری کنگره آمریکا و با دستور بوش ابلاغ و عملیاتی شد راه اندازی نوع جدیدی از جنگ اطلاعاتی موسوم به «نبرد سایبری» را با استفاده از عوامل گروهک های ضد انقلاب همچون منافقین، سلطنت طلبان، انجمن پادشاهی، فرقه ضاله بهاییت وگروههای موسوم به حقوق بشری در دستور کار قرار داد.
این پروژه که با شبکه سازی گسترده در فضای مجازی و سایبر کلید خورد ، اهدافی چون جمع آوری اطلاعات، جریان سازی و جنگ روانی علیه نظام جمهوری اسلامی، تاسیس سایت های مبتذل، حمایت خبری و رسانه‌ای از گروهک‌های تروریستی، اقدامات ایذایی و هکری و نفوذ به سرورهای دولتی، برنامه‌ریزی برای اخلال در سیستم مدیریت شهری از جمله سامانه سوخت رسانی و تهییج و تشویق به تجمعات غیرقانونی و اغتشاش در حوادث پس از انتخابات را دنبال می کرد.
آنچه در ذیل می‌خوانید متن کامل نامه کیوان رفیعی دبیر کل فعالان حقوق بشر در ایران به احمد باطبی از جمله جاسوسانی که عکس به یادگار با بوش پسر دارد، است که از طریق پست الکترونیکی ارسال شده بود:

مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
آخر سال 84 غیر رسمی و رسماً نوروز سال 85 اعلام موجودیت کرد
به لحاظ اینکه اتهام ایجاد تشکیل جمعیت غیرقانونی به ما نخوره اسمی روی گروه نگذاشتیم و به اسم فعالان حقوق بشر در ایران معروف شدیم
شخصاً شروع کننده بودم اما نفرات اصلی آغاز بهروز جاوید تهرانی و صادق نقاشکاربودند. الان اونا دیگه نیستند البته بهروز اسمش هست ولی خوب تو زندان و کاری ازش بر نمیاد جز حمایت. 18 تیر سال 85 که من و گرفتند و 18 ماه بعد اومدم بیرون یک اختلافاتی افتاد یک سری از دوستان رفتند یک گروه زدن به اسم دیده بان و نقاشکار هم که سخنگو بود به نظر میامد خط و ربطی با مجاهدین داره رو هم گذاشتیم کنار و رفت یک وبلاگ راه انداخت به اسم فعالین حقوق بشر و دموکراسی بعد که سازمان‌یافته تر شدیم ناچاراً اسم را هم تغییر دادیم که هم نگذاریم نقاشکار و دوستانش از تشابه اسمی سوء استفاده کنند و هم زحمتی که هست و هزینه هاش گروه را مطرح‌تر کند. همینطور ناچار به استفاده از کلمه هایی بودیم که بهانه به وزارت اطلاعات ندهیم - کلماتی مانند سازمان و کمیته و گروه و .. امکانش نبود.
از کلمه مجموعه به معنی اجتماع استفاده کردیم یعنی همون گروه میشه یعنی گروه فعالان حقوق بشر در ایران حالا توضیحی اجمالی اما کاملاً محرمانه - لطفاً فقط خودت در جریان باش انتخاب واحدهای بیش از هزار نفره اما تعداد اعضا بالغ بر 500 نفر است البته بسیاری تخمینهای چند هزار نفری هم میزنند ما آماری از اعضا ندادیم تا حالا، البته ما خودمون فعلاً جلوی گسترش مجموعه را گرفتیم چون سیستم مدیریت مناسبی نداریم و جذب بیخودی هم فایده‌ای نداره اما اگر بخواهیم یک ماهه میتوانیم تا چند هزار نفر افزایش پیدا کنیم. منتها این نیازمند تامین مالی ، طراحی سایت دینامیک و برنامه ریزی و سیاستگذاری در مجموعه است . که با بودن تو و پیامدهای مهاجرت تو میتونیم به اولین تشکل سراسری حقوق بشری در ایران تبدیل بشیم.
اساسنامه را به همراه چارت مجموعه برات فرستادم - ما بر اساس اونها همین تعداد اعضا را جذب کردیم ، اعضا همه انتخاب رسته کردند و آماده فعالیت هستند اما همانطور که گفتم نتوانستیم به علت ضعف مدیریت اعضا را فعال کنیم . تقریباً 19 گروه در مجموعه داریم که به تناسب اهمیت دارای اعضایی از 10 نفر تا 100 نفر هستند
بیتشرین تمرکز جمعیت در واحدهای زندانیان سیاسی ، زنان و دانشجویی هست و کمترین واحدهم واحد تحقیقات موضوعی و واحد حقوقی است.
ببین تو میری آمریکا حالا برای آشنایی ، قسمتی از مقاله مایکل بیکر و برات میارم :
(یکی از گروههای ایرانی که از ان ای دی کمک مالی دریافت کرده است "بنیاد عبدالرحمن برومند " ،(ABF ) است. این بنیاد یک سازمان غیر دولتی است که حقوق بشر و دمکراسی را در ایران تبلیغ و ترویج میدهد. این سازمان در سال 2001 توسط لادن و رویا برومند (دختران عبدالرحمن برومند) تأسیس یافت. عبدالرحمن برومند یک وکیل و فعال دموکراسی بود که در پاریس در سال1991 احتمالا توسط مامورین جمهوری اسلامی ترور شد.
بنیاد عبدالرحمن برومند کمک اولی خود را به مبلغ 25000 دلار از ان ای دی در سال 2005 دریافت کردند که یک سایت حقوق بشری که در آن یک کتابخانه ی الکترونیکی در باره‌ی حقوق و قوانین حقوق بشری دایر کنند. بعد از یک سال ( در 2003 ) بنیاد مبلغ 300000 دلار و بعدا در سال 2004به مبلغ 135000 دلار از ان ای دی جهت گسترش دموکراسی و حقوق بشر در ایران دریافت کردند. مضافاً ، این بنیاد به مبلغ 150000 دلار کمک هزینه برای تحقیق و گزارش از " بنیاد اسمیت ریچاردسون " که یک سازمان محافظه کار طرفدار رژیم بوش است دریافت کرد که گزارشی تحت نام " گذارایران به دموکراسی " تهیه کند. (8) در دو سال اخیر (2005 و2006) حداقل پنج گروه ایرانی دیگر از ان ای دی و دیگر انبارفکر(Think Tank) های دیگر آمریکائی کمک های مالی دریافت کرده اند که در جهت گسترش دموکراسی و حقوق بشر در ایران فعالیت کنند.)
میبینی چقدر قحط رجال هست ما الان سایت مجموعه را میخواهیم طراحی دینامیک کنیم یا هزینه های تلفن و پرداخت کنیم مشکل اساسی مالی داریم - حتی بخاطر مشکل مالی با داشتن نیروی انسانی قادر به چاپ جزوه و تراکت زیاد در ایران نیستیم. حتی مسافرت برای اعضا و خیلی کارهای دیگه و ببین آمریکایی ها امکاناتشون را در اختیار چه تشکلاتی میزارن که حتی 1 عضو هم در ایران نداره بلکه یک سایته که چند کتاب مربوط به حقوق بشر و گذاشتن اونجا و نیازی به بروز کردن نداره . توی ایران هم اینا وجود ندارند اما تحلیل امریکایی ها بخاطر عدم شناخت اشتباهه - ما باید جریانات پایگاه دار و در ایران نشان بدیم که امکانات و سرمایه گذاری ها روی تشکلات مدنی داخلی باشه نه تشکلات بی فایده خارجی
ما همین الانش اولین گروه حقوق بشری با این گستره هستیم در ایران اونقدر بدون تبعیض کار کردیم که یک تشکل محلی به نام سازمان حقوق بشر کردستان بود که اعضای زیادی هم داشت اما مرکزیت و بسیاری از اعضای مهمش با تمام تفکرات قومی که دارن به ما که یک گروه غیر کردی هستیم پیوستند. در سبک کاری و روش در ایران منحصر به فرد هستیم.
بنابراین تو به آمریکا میری به زودی ، خیلی ها منتظرن ببینند تو چیکار میخوای کنی ، تو سمبل نقض حقوق بشری ، عضویت حزبی یعنی نابودی تو - امروز دفاع از حقوق بشر بصورتی که یک جمعیت منسجم از ایران و پشت سرت داشته باشی به تو این امکان و میده که با استفاده از ارتباطاتت کاری بی نظیر انجام بشه . ما کسب حمایت و اعتبار میخواهیم از لحاظ جمعیت و نفرات اگر خودمون بخوایم هزاران عضو و میتونیم جذب و آموزش و استفاده کنیم.
ما تو بیانیه نوشتیم شما عضو کادر مرکزی بودی، میشه گفت بعلت مشکلات امنیتی که بود اسمت رو علنی نکردی ولی شما در مرکزیت راهبردی مجموعه حتی از اوایل کار ایفای نقش میکردی . برای ما افزایش ارتباطات و اعتبار تو یعنی برد - بنابراین حمایت از تو حمایت از خود مجموعه است.
حالا از این میگذریم.
در مورد کار خودت، خوب تو نرفتی سفارت رفتی سازمان ملل و زیر منت کسی نرفتی اما خوب مشکلی هم نداری بزودی میپری ، ما یک بیانیه از طرف مجموعه دادیم که مثل بمب صدا کرده و خودت هم دیدی حتماً
حالا نظر من اینه که ما دو تا کانال برای اطلاع رسانی داریم، یکی مجموعه اش که رسمی و چارچوب داره بنابراین باید اصول اساسی را رعایت کنه مسلماً مجموعه نمیتونه بگه تیمهای ترور احمد الان تو اروپا دارن میچرخن حتی اگر راست باشه برای افکار عمومی بدون سند قابل باور نیست و این ضربه زننده هم به تو و هم به مجموعه است. اما نمونه بیانیه مجموعه را که دیدی اونطوری میشه هم فال و هم تماشا اما اگر لازم به اصطلاحاً فضا سازی هست ببین یک کمیته پیگیری میتونه کارش و شروع کنه و اقدام به انتشار اخبار راست و دروغ کنه و الزامی نداره کسی تائیدش کنه تازه به نظرم خوبه تو بعداً خیلی از اخبار اون کمیته را تکذیب کنی. این تازه خوب هم هست نشون میده دنبال فضا سازی نیستی و اهل صدقی.
قرار نیست کسی بدونه پشت اون کمیته من و تو هستیم این برای ما خوب نیست. چون میخواهیم فضاسازی کنیم. احتمالا از مطالب غیرواقعی هم استفاده میکنیم البته این غیر اخلاقی نیست که نجات جان انسانی را در پی داره.
حالا ما بیاییم همون نامه‌ای که من نوشتم و بدون سانسور و البته بدون عکس منتشر کنیم به اسم همون کمیته، خوب فضا سازی به همراه میاره با توجه به متنی که داشت و قرار نیست کسی پاسخگوی اون باشه که نیاز به سانسور داشته باشه همانطور که گفتم حتی میتونی تکذیب کنی و بندازی گردن بعضی از کسایی که میخواستن شاید با این روش کمکی کرده باشن بهت.
من نظرم اینه که ما ردی از خودمون نزاریم و بگذاریم اون کمیته راه بیفته و شروع به فضا سازی کنی و بعد بازتاب خبری در سایت‌هاش و جمع کنیم و استفاده کنیم. به مظاهری هم اگر گفتی روشنش کن که این کار هیچ مسئولیتی را متوجه ما نمیکنه.
این و پس فکر کن و بعد جوابش و ازت میگیرم اگه اوکی بدی - بلاگ و خبرنامه و خود اون خبر آماده است. ضمناً به نظرم حواست باشه مظاهری انسان خوب و خوش قلب اما زیاد رازدار نیست.
صحبتهام و جمع بندی میکنم :
من پیشنهاد میکنم کمیته پیگیری وضعیتت راه بیفته همان خبری که من نوشتم و بدون سانسور البته بدون عکست منتشر کنه ، فضا سازی مناسبی خواهد بود
- اعلام وضعیتت به صورت رسمی به عهده مجموعه باشه
- در مورد مجموعه مطالعه و برنامه ریزی کن ، باور کن بالاترین پتانسیل ممکن در این جریان وجود داره منتها نیاز به امکانات بیشتر ، همفکری و برنامه ریزی داریم .
- مسائل جزئی تر، مشکلات و سوابق را فرصت مناسبتری برات توضیح میدم.
- خیلی ها به رفتنت امید دارن تا با شرایطی که داری بسیاری خطاهای تحلیلی و راهبردی، دولت آمریکا، تشکلات غیرانتفاعی و انتفاعی ایرانی و آمریکایی هم نوع سیاسی و هم نوع حقوق بشری را تصحیح کنی.
انتهای پیام/ی

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812091197

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/25 و ساعت 11:49 عصر | نظرات دیگران()

هنگام برگزاری یک مانور آموزشی در شهرستان خمین در استان مرکزی، رشادت و ازخودگذشتگی یک افسر بسیجی، جان بیش از 20 نفر را نجات داد.

به گزارش جام‌جم،چندی پیش بسیجیان گردان امام حسین (ع)‌ به سرپرستی سرهنگ دوم پاسدار رضا سیاهپوش برای شرکت در یک دوره آموزشی به یکی از ارتفاعات شهرستان خمین رفته بودند. این گروه دوره آموزشی خود را در حالی که بیش از 20 نفر بودند، آغاز کردند. زمان بسرعت سپری می‌شد و آنها به روزهای پایانی دوره آموزشی نزدیک می‌شدند.

ساعت 15:13 روز شنبه گذشته وقتی اعضای گروه در آخرین روزهای دوره آموزشی بودند، ناگهان نارنجکی که ضامن آن کشیده شده و در دست یکی از افراد جوان گروه بود، یکباره مقابل اعضای گروه آموزشی به زمین افتاد.

در پی این ماجرا، جان همه اعضای گروه به خطر افتاد و آنها فرصتی برای فرار و نجات جان خود نداشتند.

سرهنگ سیاهپوش ، سرپرست گردان بلافاصله متوجه موضوع شد، جان دیگران را بر خود مقدم شمرد و با شیرجه رفتن روی نارنجک، یکباره حاضران صدای انفجار شنیدند.

نجات جان بیش از 20 نفر

دود غلیظی فضا را پر کرده بود. افراد آموزشی هراسان به سمت سرهنگ سیاهپوش رفتند، او بشدت زخمی شده بود.

با حضور مرکز اورژانس در محل حادثه، سرهنگ مجروح و بیهوش به یکی از مراکز درمانی انتقال یافت و تلاش پزشکان برای نجات وی آغاز شد. در حالی که وضعیت جسمانی وی نامناسب بود، او برای ادامه درمان به بیمارستان بقیه‌الله تهران انتقال یافت و تلاش پزشکان برای نجات وی از مرگ آغاز شد و سرانجام وی در جدال با مرگ نجات یافت.

با رشادت و دلیری این مرد، همگی اعضای گروه نجات یافتند و او با فداکاری خود، جان دوباره‌ای به آنها هدیه کرد.

به دنبال وقوع حادثه به ملاقات این مرد فداکار رفتیم و با او گفتگویی انجام دادیم:

چطور شد که دست به چنین اقدام فداکارانه‌ای زدید؟

من سال‌ها در جبهه بوده و رشادت‌های دلیرمردان را دیده‌ام. لحظه وقوع حادثه دیگر به خودم فکر نکردم. فقط نجات جان آنها، برایم مهم بود.خوشحالم که همگی نجات پیدا کردند. هیچ‌کدام در زمان حادثه فرصتی برای فرار نداشتیم. تنها از خدا می‌خواستم کمکم کند تا آنها را نجات دهم و شرمنده خانواده‌هایشان نشوم.

اولین جمله‌ای که پس از به هوش آمدن به زبان آوردید، چه بود؟

وقتی چشمانم را باز کردم، برادرم کنار تختم بود. از این که او را دوباره می‌دیدم خوشحال بودم. اول از او سوال کردم، همگی همراهانم سلامت هستند یا نه؟ وقتی از سلامت آنها باخبر شدم، اشک شوقم جاری شد و هزاران مرتبه خدا را شکر کردم.گزارش خبرنگار ما حاکی است، این مرد فداکار در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان بقیه‌‌الله تهران بستری است و پزشکان وضعیت عمومی او را رضایتبخش اعلام کرده‌اند.

منبع ما  : http://rajanews.com/detail.asp?id=46359  

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/12/20 و ساعت 7:15 عصر | نظرات دیگران()

مدیر مرکز اسلامی آرژانتین گفت: پس از دیدار با رهبر معظم انقلاب، یک طلبه آذربایجانی به ایشان گفت: در روز قیامت ما را دعا کنید. آیت‌الله خامنه‌ای فرمود: اگر من اهل بهشت باشم، دعایتان می‌کنم و اگر شما اهل بهشت باشید، مرا دعا کنید.

به گزارش رسا، شیخ محمود عید، مدیر مرکز اسلامی آرژانتین با اشاره به علاقه‌مندی مردم آرژانتین به انقلاب اسلامی ایران گفت: دلیل این علاقه‌مندی آن است که انقلاب اسلامی ایران در مقابل استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیست ایستاده است.

وی با بیان خاطره‌ای از دیدار با مقام معظم رهبری، از این رویداد به عنوان شیرین‌ترین خاطره تبلیغی خود نام برد و ادامه داد: پنج سال پیش با گروه 22 نفری از فارغ‌التحصیلان طلاب خارجی به محضر مقام معظم رهبری رفتیم و دو نفر از طلاب ـ یکی از ترکیه و دیگری از پاکستان ـ قرار بود سخنرانی کنند. بعد از طلبه ترکیه‌ای، آن طلبه دیگر هنگام سخنرانی دچار اضطراب شد و دستانش به شدت می‌لرزید، حضرت آقا فرمود اگر به خاطر من است که من صفر و هیچ هستم، شما راحت باشید.

شیخ محمود عید ادامه داد: وقتی این سخن را شنیدیم، همگی به گریه افتادیم. بعد از مراسم به نوبت دست ایشان را بوسیدیم. در این میان یک طلبه آذربایجانی به ایشان گفت: در روز قیامت ما را دعا کنید. آیت‌الله خامنه‌ای فرمود: اگر من اهل بهشت باشم، دعایتان می‌کنم و اگر شما اهل بهشت باشید، مرا دعا کنید.

وی در پایان تصریح کرد: آن دیدار، شیرین‌ترین خاطره عمر من است و همیشه دعا می‌کنم دوباره تکرار شود.

منبع ما : http://parcham.ir/

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/12/3 و ساعت 8:34 عصر | نظرات دیگران()