برجی: قرار نبود سینمای ایران به جایی برسد که سانتیمانتالیسم را تبلیغ کند
رضا برجی؛ مستندساز کشورمان با بیان اینکه سینمای مستند امروز ما 50 – 40 سال عقبتر از سینمای مستند آوینی است، گفت: آنچه که الان در سینما میبینیم یک سینمای سانتیمانتالی است که سانتی مانتالیسم را تبلیغ میکند و قرار نبود سینما به اینجا برسد.
رضا برجی در گفتوگو با برنا در خصوص نوع نگاه شهید آوینی به فیلمسازی و سینما گفت: در سینمای مستند مشخص است که آقا مرتضی چه نوع دیدگاههایی داشت، چون میتوان آن را در «روایت فتح» و آثاری که در زمان جنگ خلق کرد، دید. خود آوینی اسم نوع نگاهش را «مستند اشراق» گذاشته بود. اینکه چرا این نام را انتخاب کردهبود، بحث مفصلی را میطلبد. یکی به خاطر این بود که او فلسفه و از طرف دیگر غرب را خیلی خوب میشناخت و میدانست که سینما در چه ساحتی متولد شدهاست. همچنین در ساحت شرق زندگی میکرد و بر فلسفه اسلام نیز اشراف کامل داشت.
نوع نگاه آوینی در نقدهایش بر فیلمها مشهود است
وی افزود: آوینی عرفان «نظری» و «علمی» را توأما انجام میداد. مسلماً او با این ویژگیها نگاه خاصی به سینما دارد. از روی انتقادهایی که روی فیلمها داشت و تمجید و تعریفی که از آنها میکرد، میتوانیم نوع نگاه شهید آوینی را به سینما متوجه شویم. همچنین نوع نگاه او به سینمای ملی و فیلمهای مذهبی نیز مشهود است.
فیلمساز و سینماگر باید جامعه خود را خوب بشناسد
برجی به سینمای مستند شهید اهل قلم اشاره کرد و گفت: تکنیکی که ایشان در سینمای مستند به کار برده، بسیار پیچیده است. این پیچیدگی ناشی از پیچیدگی خود مرتضی بود. مرتضیای که عارف بود، فلسفه و تکنیک را میدانست، سینمای غرب و شرق را خوب میشناخت، روی اطرافیان خود و به طور کلی نسبت به جامعه خود شناخت خوبی داشت. وی شناخت فیلمساز از جامعه خود را از اهمیت بالایی دانست و گفت: چیزی که در سینمای ما از اهمیت بالایی برخوردار است این است که فیلمساز و سینماگر جامعه خود را خوب بشناسد و بداند که جامعهاش چه چیزی میخواهد که این مورد را مرتضی درک کرده بود که جامعه از او چه میخواهد.
آوینی «هیجان» را از آثارش حذف کرد
این مستندساز در ادامه گفت: در سینمای ما مرسوم است که سینماگر هیجان را به مخاطب بدهد و این موضوع جزئی از سینما شدهاست. در حالیکه مرتضی این مقوله را از سینمای مستند حذف کرد. به عنوان مثال اگر قرار بود در «روایت فتح» کسی شهید شود، بهترین کار این بود که ایشان یک بار نشان دهد که تیر به او اصابت کند و به زمین بیفتد و به بیننده هیجانی را انتقال دهد. آوینی اینکار را نکرد؛ در مستندهایش میگفت که تا چند دقیقه دیگر این فرد به میعادگاه خود و جایی که قرار است با خدای خود عشق بازی کند، نزدیک میشود. ایشان معتقد بودند که نباید به مخاطب هیجان کاذب داد و به بیننده میگفت که آن کسی که الان میبینید تا چند دقیقه دیگر به شهادت میرسد و بیننده هیجانی به فیلم نگاه نمیکرد. این تکنیک مرتضی در ساخت مستند بود.
سینمای مستند امروز ما 50 – 40 سال عقبتر از سینمای مستند آوینی است
وی در پاسخ به سوال خبرنگار سینمایی برنا مبنی بر وضعیت سینمای مستند امروز ما و مقایسه آثار با مستندهای آوینی تصریح کرد: سینمای مستند امروز ما با سینمای مستندی که مرتضی از آن میگفت، نزدیک به 40 و 50 سال عقبتر است. با صراحت بگویم که در سینمای مستند فعلی ما آنچه که مرتضی از سینمای مستند توقع داشت، نداریم.
سینمای مستند امروز با سینمای آرمانی آوینی فاصله دارد
برجی افزود: در چندین جشنواره که داور بودم و فاصله سینمای مستند را با آنچه که مد نظر شهید آوینی بود، دیدهام. نگاه شهید آوینی به سینمای مستند را میتوان در مستندهایی که از ایشان به جای ماندهاست دید و با دیگر آثار و مستندهای امروز مقایسه کرد. میتوان فهمید که دیدگاههای آوینی در سینمای مستند در چه جایگاهی قرار دارد و چه فاصلهای با سینمای آرمانی مرتضی دارد.
وی در پاسخ به سوال برنا در خصوص دلیل ایجاد فاصله سینمای مستند آوینی با سینمای مستند امروز ایران گفت: یکی از این دلایل فاصله گرفتن افراد از خودشان است. مرتضی میگفت که میدانم که بعد از چند سال کدام فیلمبردار بخیل است، کدام فیلمبردار ترسو است و... او کاملا درونیات همه بچه ها را از تصاویر و کادری که میگرفتند، متوجه می شد. حتی مرتضی در نوشتههایش این را آوردهاست که من از کادری که فیلمبردار می گیرد، به درونیاتش پی بردهام.
کسانیکه در تلویزیون هستند در مقام تعلیم قرار دارند
وی به فرمایشات رهبر کبیر انقلاب اشاره کرد و گفت: ما از خویشتن خویش دور شدهایم که به این بلا مبتلا شدهایم. خویشتن خویش همان تفکر حضرت امام(ره) است. امام رسانه را دانشگاه و جامعه را دانشجو خواند و میفرمایند هیچ جامعهای به فساد کشیده نمیشود مگر اینکه رادیو و تلویزیون آن جامعه به فساد کشیده شود. فرمودند رادیو و تلویزیون دانشگاه است، پس به طبع کسانیکه در تلویزیون هستند در مقام تعلیم و معلم قرار دارند؛ یعنی معلم هستند.
برجی در ادامه گفت: در جایی دیگر امام(ره) میفرمایند تزکیه قبل از تعلیم. یعنی کسانیکه میخواهند تعلیم دهند باید خودشان را ابتدا تزکیه - تزکیه از نفس اماره - کنند. وقتی که معلم خود را تزکیه نکرده باشد و در مقام تعلیم قرار بگیرد به طبع آنچه که خروجی خواهد داشت خروجی نفس او است. بدین معنا که هنر هنرمند نفس او و خروجی هنر، هنر نفسی میشود.
قبل از اینکه تزکیه کنیم رو به تعلیم آوردهایم!
وی بااشاره به سخنی از امام راحل که فرمودند «سینما باید برای تعالی انسان باشد»، تصریح کرد: آنچه که ما امروز در سینمای ایران میبینیم، با این سخن امام فاصله دارد. چرا این فاصله به وجود آمده؟! برای این است که از خویشتن خویش دور شدهایم و آنچه که باید باشیم نیستیم. ما قبل از اینکه تزکیه کنیم رو به تعلیم آوردهایم، درحالیکه شهید مرتضی آوینی قبل از تعلیم تزکیه کرده بود و حتی حین تعلیم نیز تزکیه میکرد؛ اینگونه نبود که تزکیه را رها کند و با خود بگوید به جایی رسیدهام که باید تعلیم دهم. ایشان تزکیه و تعلیم را در کنار هم و با هم پیش میبرد.
برجی ادامه داد: اینکه الان چرا در سینمای فعلی ایران به این مصیبت دچار شدهایم، برای این است که سینماگران ما نمیدانند تزکیه یعنی چه؟ حتی تزکیه عرفی جامعه را نیز رعایت نمیکنند چه برسد به شرع جامعه. گاهی ممکن است بعضی مسائل به لحاظ شرعی مشکل نداشته باشند، اما در عرف مشکل باشد و بالعکس. خیلی از فیلمسازهای ما عرف جامعه را درک نکردهاند و به نفسانیات روی آوردهاند. از این رو هر وقت که به نفسانیات روی آورده شود، آنچه که از فیلمساز تراوش میکند، نفسانیات است. این موضوع در دیگر آثار هنری نیز صدق میکند.
نسبت سینما با شیطان نزدیکتر از هنرهای دیگر است
این مستندساز به تعریفی از شهید مرتضی آوینی از سینما اشاره کرد و گفت: مرتضی میگفت؛ در هنرهای هفتگانه نسبت سینما با حق دور تر از همه هنرهای دیگر است و از طرفی دیگر نسبت سینما با شیطان نزدیکتر از هنرهای دیگر است. پس کسی که میخواهد وارد هنر سینما شود، باید تزکیه بیشتری نسبت به دیگر هنرها داشته باشد. سینماگر باید تزکیه بیشتری نسبت به خطاط داشته باشد. چون خطاط با مخاطب کمتری نسبت به سینما رو به رو است.
چه بلایی به سر سینمای ما آمده است که از تزکیه دور افتادهایم
برجی بیان داشت: شاید حرفهای من برای سینماگران خیلی غریب باشد و من را به خیلی چیزها متهم کنند و بگویند که حرفهای سال 59 را تکرار میکنم. اما باید بگویم مرتضی میگفت که حق ندارید وقتی وضو ندارید، به دوربین دست بزنید. حق ندارید بدون اینکه رو به قبله بنشینید، مطلب بنویسید. چون اعتقاد داشت در مقام تعلیم هستید و باید تزکیه شوید. چه بلایی به سر سینمای ما آمده است که از تزکیه دور افتادهایم؟! به خاطر این است که از خویشتن خویش دور افتادهایم. گاهی تک مضرابهایی در سینمای ایران دیده میشود. هر چقدر که از تزکیه عقب بیفتیم، فاجعه عمیقتر میشود و فاجعه وقتی عمیقتر میشود که به مخاطب منتقل شود.
قرار نبود که سینما به اینجا برسد! قرار بود که رسانه ما دانشگاه باشد
این مستندساز به یکی از فیلمهای سینمایی که سال 88 به اکران درآمد اشاره کرد و گفت: چند وقت پیش فیلمی را در سینما دیدم که از دیدن آن بسیار خجالت کشیدم. فیلمی در جمهوری اسلامی ایران ساخته شدهاست که از دیدن آن با خانوادهام در جمع خانمها خجالت کشیدم. این خیلی وحشتناک است. قرار نبود که سینما به این جا برسد، قرار بود سینما به جایگاهی برسد که دست انسان را بگیرد و به بالا ببرد نه اینکه آن را به پایین بکشاند. قرار بود ذائقه مردم را به حق متمایل کند. با اینکه ذائقه نفسانی انسان نمیتواند به ذائقه حقش بچربد، ولی قرار بر این بود که سینما این ذائقه را تغییر دهد. قرار بود که رسانه ما دانشگاه باشد و حرفهایی را بزند که جامعه به این جا نرسد.
برجی اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی هر ساله مطلبی را مطرح میکنند و حتی دو فیلم در ارتباط با آنچه که آقا میگویند در سینما ساخته نمیشود. این برای جامعه سینمای کشور فاجعه است که داعیهی اُم القُرایی جامعه اسلامی را دارد، یا نباید این داعیه را داشته باشیم و بگویم که ما نیز مثل دیگران هستیم، یا اگر داریم باید درست عمل کنیم.
در سینمای داستانی کشور فاجعه رخ داده است
وی با بیان اینکه در سینمای داستانی کشور فاجعه رخ دادهاست، اظهار امیدواری کرد: امیدوارم که با مسئولان سینمایی که وارد عرصه شدهاند و قصد و داعیه این را دارند که میخواهند سینما را از وضعیتی که دارد، بیرون بکشند و یا حداقل آن را به سینمای ملی نزدیک کنند وضعیت سینمایی بهتر شود. چون اگر سینمای ملی داشته حداقل از این چیزی که وجود دارد، وضعیت سینما خیلی بهتر میشود.
سینمای امروز سانتیمانتالی است که سانتی مانتالیسم را تبلیغ میکند
برجی تصریح کرد: آیا ما در آثار سینمایی رواج انسانیت، دوستی، دوست داشتن، عشق و محبت را میبینیم؟!، نه نمیبینیم. آنچه که الان در سینما میبینیم یک سینمای سانتیمانتالی است که سانتی مانتالیسم را تبلیغ میکند. واقعا قصههای سینمای فعلی مبتلابه چند درصد از مردم عامه ما هستند؟! چه درصدی از مردم در جاهایی که در سریالهای تلویزیونی به تصویر کشیده میشود، زندگی میکنند؟! چه درصدی از مردم آنگونه که رسانه ملی نشان می دهد، زندگی میکنند؟! چه درصدی از مردم پشت میز غذا میخورند؟! یاد مستندهای مرتضی افتادم. شما در هیچیک از آثار آوینی و حتی در یک فریم غذا خوردن بسیجیها را نمیبینید. او اعتقاد داشت که بسیجیها به قدری متعالی هستند که نمیخواهم هیچ نشانهای از مشترکات بین حیوان و انسان را نشان دهم. وقتی که تزکیه وجود داشته باشد، این اتفاق میافتد. او میگفت حتی اگر تصویر شهادت یک بسیجی تاثیر گذار باشد آن را ثبت نکنید، چون احتمال دارد او با دیدن دوربین به عالم دنیا بیاید و با فکر دنیا به شهادت برسد. او می گوید اگر این اتفاق بیفتد تو مقصری که او با فکر دنیا از دنیا رفت. میگوید نزدیک او نشوید، بگذار در لحظه عشق بازی با خدا تنها باشد.
وی خاطر نشان کرد: در لحظه شهادت آوینی ترکش به دوربین میخورد و از کار میافتد، برای همین لحظه شهادتش گرفته نشدهاست و تنها جایی که دارند به او تنفس مصنوعی میدهند به تصویر کشیده شدهاست که در آن لحظه نیز او به شهادت رسیده بود. تنها چند عکس از لحظه شهادت او به جای مانده است و این موضوع به این برمیگردد که خود او به این اعتقاد داشت که نباید از لحظه شهادت فیلم گرفت.
برجی به آثار سینمایی و تلویزیونی اشاره کرد و گفت: در 80 درصد از فیلمهای سینمایی که ساخته میشود مهمترین حرفها سر میز غذا زده میشود. کارگردان میخواهد این حرفها را سر میز غذا به مخاطب منتقل کند. میخواهم بگویم که مقایسه کنید و ببینید که چقدر بین نگاه و اندیشه آوینی و سینمای امروز ما فاصله افتاده است. امیدوارم دوستان یک بار دیگر به آثار مرتضی آوینی و اندیشهها و تفکرات او رجوع کنند.
مرتضی را آرمانی نکنیم!
وی با تأکید بر اینکه مرتضی را آرمانی نکنیم، اظهارداشت: مرتضی در بین ما زندگی میکرد، حتی گاهی مثل ما اشتباه میکرد و معصوم نبود. اما بعضیها او را به گونهای معرفی میکنند که انگار او معصوم بود و افراد عادی که میخواهند دنبال این شهید بروند، طوری به مرتضی نگاه میکنند که میگویند او کجا و ما کجا! چرا اینگونه مرتضی را معرفی میکنید؟ او همچون آدمهای عادی بود. اما بعضی از دوستان به مرتضی چنان قداستی دادهاند که حتی نشود آثار او را مورد نقد قرار داد. میتوان آوینی را نقد کرد اما بعضی از دوستان این اجازه را با این طرز فکر میگیرند.
برجی ادامه داد: من که خود را یکی از شاگردان کوچک آوینی میدانم، میگویم که این کار را نکنید. این دوست داشتن مرتضی نیست بلکه دور کردن او از یک جامعه هنری است.
اگر آوینی را دوست دارید، افکار او را در سینما و دانشگاههای هنر رواج دهید
این مستند ساز در ادامه اظهار داشت: آیا مرتضی را دوست دارید؟ پس بیایید افکار او را در سینما و دانشگاههای هنر ایران رواج دهید. این را که مرتضی میگفت «از دانشکده هنر دانشجوی هنرمند بیرون نمیآید» را اصلاح کنیم. الان نیز به همه کسانی که در وادی عرصه فیلمسازی هستند و یا میخواهند وارد شوند، میگویم که یک بار دیگر مقالات و نوشتههای آوینی را بخوانید.
این مستندساز با بیان اینکه روشنفکرهای امروزه تاریکالعقل هستند، گفت: یکی از منتقدان مرتضی که فرد روشن فکری است، میگوید: آن موقع که من با مرتضی مخالفت میکردم، نمیدانستم که 30 سال جلوتر از زمانه خود فکر میکند. این را کسی میگوید که بیشترین مخالفتها را با مرتضی میکرد. بله مرتضی جلوتر از زمانه خود فکر میکرد و روشنفکر یعنی همین. اما امروزه به برخی این لقب را میدهند، در حالی که روشنفکر نیستند، بلکه تاریکالعقل هستند.
برجی در ادامه گفتوگوی خود با خبرنگار سینمایی برنا اظهار داشت: در طول این صد و چند سال با حضور روشنفکر چه کار مثبتی در ایران انجام شدهاست. به قول یکی از اندیشمندان که میگوید؛ پای هیچ قرارداد ننگینی را هیچ ملایی امضا نکرد اما پای هر قرار داد ننگینی، میتوان اسم چند روشنفکر را دید.
وی افزود: مرتضی یک روشنفکر مسلمان، شیعه، طرفدار امام(ره) و بسیجی بود. بسیجی بودن و دوست داشتن عاشقانه مردم، خیلی به کارش کمک میکرد. مردم با صدای مرتضی آشنا بودند و صدای او را می شنیدند، نه تصویرش. او با صدای خودش مردم را شیفته خود کرد. روز تشییع پیکر مرتضی نصف بیشتر کسانیکه حضور داشتند، او را ندیده بودند و تنها صدایش را شنیده بودند. باید توجه داشت که یک فرد چقدر میتواند تزکیه نفس داشته باشد که صدایش اینقدر تاثیرگذار باشد، همچنین نوشتههای او نیز همین طور است. کسی که تزکیه نفس دارد، نوشتههایش همیشه تازه است.
کسانیکه میخواهند تحولی در سینما ایجاد کنند، سیری در افکار آوینی داشته باشند
برجی با بیان اینکه آوینی در ارتباط با سینما و مبانی آن متفکر بزرگی بود، گفت: مرتضی از سینما و مبانی اندیشه سینمایی چیزهایی گفتهاست که هیچ وقت کهنگی ندارد. کسانیکه میخواهند تحولی در سینما ایجاد کنند، سیری در افکار او داشته باشند و ببینند مرتضی در مورد سینمای دینی، اجتماعی، ابتذال، روشن فکری، کودکان، ملی و ...چه نظراتی داشته است. نمیخواهم بگویم که او پیامبر و معصوم بود، ولی در ارتباط با سینما و مبانی آن متفکر بزرگی بود.
«همت مضاعف و کار مضاعف» را نه برای امسال، بلکه در طول عمرمان داشته باشیم
وی اظهار داشت: امیدوارم تیم جدید معاونت سینمایی، من و دوستان دیگر که عزم خودمان را جزم کردهایم، تحولی را در سینمای ایران انجام دهیم و دعا کنیم که در سال جدید، «همت مضاعف و کار مضاعف» را در کارمان نه برای امسال، بلکه در طول عمرمان داشته باشیم. چون کار برای انسان یعنی کار برای خدا و کار برای خدا یعنی کار برای انسان و هیچ وقت خستگی ندارد. چطور میتوانستیم در جنگ 20 ساعت کار کنیم 4 ساعت بخوابیم، آنجا که در جنگ بودیم الان که در شهر هستیم پس الان باید بتوانیم 21 ساعت کار کنیم.
برجی با بیان اینکه تیم جدید معاونت سینمایی باید اندیشههایش را به اندیشههای شهید آوینی نزدیک کند، گفت: شهید آوینی عاشق مردم بود. کسی که برای مردم کار میکند همه تلاشش این است که آنها را به سعادت برساند. او خود به سعادت رسیده بود و دوست داشت حلاوت و شیرینی این را به مردم بچشاند و آن را در کام آنها بریزد.
با تأسیس دانشکده اسلامی – هنری انقلابی در سینمای ایران به پا خواهد شد
برجی در خاتمه گفتوگوی خود با خبرنگار سینمایی برنا درخصوص خلاء ارتباط بین حوزه و هنر و همچنین تاسیس دانشکده اسلامی- هنری گفت: اگر این اتفاق بیفتند و چنین دانشکدهای تاسیس شود تا کسانیکه بر علوم دینی اشراف کامل پیدا کردهاند و چند سالی در علوم دینی حول کردهاند، وارد سینما شوند، بسیار خوب است. خود ما که نیز عنوان کردیم که در حوزه علمیه قم عدهای جمع شوند و تقاضا کنیم که هر چند وقت یک بار فیلمی به نمایش درآید و در مورد آن نقد و بررسی انجام شود و از کارگردان فیلم دعوت کنند از اثرش دفاع کند و بگوید که چه ساخته است. . به نظر من نیز با تشکیل این دانشکده، انقلابی در سینما اتفاق خواهد افتاد. انشاءالله که این اتفاق بیفتد.
نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 1:11 عصر |
نظرات دیگران()