خبرگزاری فارس: معضل اعتیاد و مصرف مواد مخدر از جمله آسیبهای اجتماعی است که در غفلت برخی مسئولان فضای دانشگاهها را به شدت تهدید میکند.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، بر اساس اسناد به دست آمده سابقه آشنایی بشر با مواد مخدر به هفت هزار سال پیش میرسد. لوحهایی که از یونان و مصر باستان به دست آمدهاند، حکایت از آن دارند که پزشکان قدیم از بوته خشخاش و شاهدانه به عنوان گیاهی دارویی استفاده میکردند.
مواد مخدر در زمانهای گذشته به عنوان شفابخش، مسکن، شادآور و نیز مقدس در برخی از مذاهب مورد استفاده قرار گرفته است.
با بررسی آثار مکتوب و لوحههای گلی که از سومریان به جای مانده چنین برداشت شده که سومریان اولین کسانی بودند که تریاک را کشف کردند و در کنار خواص دارویی آن به تدریج به عنوان یک مکیفا و مخدر از آن بهره بردند و نام «گیاه شادی بخش» بر آن نهادند.
علاوه بر سومریان، یونانیها هم از تریاک استفاده کردند و به آن «اپیوم» نام نهادند و پزشکان بزرگی نظیر سقراط از تریاک برای بیماریهای مختلف استفاده میبردند.
آنچه مسلم است این است که در گذشته از مواد مخدر بیشتر برای خاصیتهای دارویی آن استفاده میشد. دانشمندی روسی به نام «پلین» اولین شخصی بود که شیره غلیظ خشخاش را به نام «اپیوم» جهت استفاده علمی در داروهای مسکن عرضه کرد.
بعد از سازمان یافتن استعمار کشورهای انگلیس، فرانسه، پرتغال، هلند به خصوص در قرن 18 میلادی از مواد افیونی به عنوان ابزاری برای تسلط بیشتر بر کشورهای ضعیف استفاده کردند. این کشورها از این مواد به عنوان ابزاری برای به دست آوردن سرمایههای کشورهای جهان سوم و از بین بردن نیروی انسانی این کشورها استفاده کردند. عملکرد کمپانی هند شرقی گواهی بر این مدعاست.
این کمپانی انگلیسی بعد از انقلاب صنعتی برای بدست آوردن سرمایه و منابع تولید برای صنایع انگلیسی است به تجارت تریاک در کشورهای شرق آسیا به خصوص چین زد. این کمپانی در طی سالیان متمادی برای کسب سود بسیاری از مردم چین را به دام اعتیاد برد. وقتی که دولت چین از این اقدام شرکت انگلیسی و تبعاتی که برای کشورشان داشت مطلع شدند، مقابله با این کمپانی برخاست و تقاضا کرد تا منع تجارت توسط این کمپانی پذیرفته شود، اما این کمپانی با تقاضای دولت چین مخالفت کرد تا اینکه دولت چین مجبور شد، تقاضای مصادره اموال این کمپانی را کند با تقاضای مصادره اموال هند شرقی نیروهای نظامی بریتانیا برای حمایت از این کمپانی وارد جنگ با دولت چین شدند و در حالی دو جنگ به نامهای «جنگهای تریاک» شکست سنگینی بر نیروهای چین متحمل نکردند و علاوه بر تقاضای خسارت، این کشور را برای حمل و نقل و توزیع تریاک مورد استفاده قرار دادند.
ابوریحان بیرونی اولین دانشمند اسلامی بود که به خاصیت اعتیادآور افیون اشاره کرد. در ایران به گواه تاریخ عوامل انگلستان بودند که در عصر صفویه شیوه کشت خشخاش و استفاده از تریاک را رواج دادند. مصرف مواد افیونی در دوره صفویه به قدرتی معمول بود که در قهوهخانهها به صورت رسمی برای تفنن استعمال میشد. در این دوره بنا بر نوشته سیاحان و جهانگردان شاه طهماسب و شاه عباس صفوی با درک مضرات این مواد، دستوراتی را برای منع مصرف مواد صادر کند ولی موفق نشدند کار خاصی را انجام دهند.
در دوره قاجارها هم با دسیسههای انگلیسیها، بسیاری از مزارع کشت گندم و سایر محصولات زراعی به کشت خشخاش تخصیص یافتند و خرید و فروش مواد در ایران رواج یافت و درآمد هنگفتی از این تجارت کثیف عاید انگلیسیها، شاهان و درباریان شد.
تا قرن هجدهم و نوزدهم کشت خشخاش و تولید تریاک برای مصرف داخلی بود ولی از نیمه دوم قرن نوزدهم کشت تریاک به عنوان محصولی سود ده و صادراتی مورد توجه قرار گرفت و ایران از آن به بعد به عنوان یکی از اعضای بسیار فعال تجارت جهانی تریاک تبدیل شد.
در سال 1920 میلادی، اولین قانون رسمی ممنوعیت مصرف تریاک به نام قانون «تحدید تریاک» به تصویب رسید و مصرف شیره ممنوع شد. در سال 1301 هم قانون منع واردات مواد مخدر تصویب شد. با این اقدام و اقدامات بعدی، قاچاق هروئین و مورفین به داخل ایران به صورت تجارت پرسودی درآمد به گونهای که طی 6 سال و بین سالهای 1344 تا 1338 میزان تریاک و هروئین مکشوفه تقریبا سه برابر شد.
در دوران پهلوی، دولت مردم را آشکارا به تریاک کشی دعوت میکرد و به بهانه افزایش درآمد، روز به روز برشمار معتادان افزوده میشد و ادارهای بدین منظور در سراسر کشور ایجاد شد و هر جا هم شبههای وجود نداشت، پاسگاههای انتظامی عهدهدار این وظیفه شدند، به گونهای که در دوره پهلوی اعتیاد مردم به تریاک به اوج خود رسید.
به موجب مدارک دفتر مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل در سال 1960 خاندان پهلوی قاچاق مواد مخدر را در ابعاد وسیع همراه با سرمایهگذاریهای چند صد میلیون دلاری و در پناه سرنیزه و خفقان انجام میدادند. در طول این مدت برای انحراف افکار عمومی گاهی محدودیتهای ظاهری اعمال میشد که در واقع نوعی تصفیه رقبای پهلوی در امر مواد مخدر بود که این محدودیتها و سختگیریهای ظاهری با کمک کشورهای غربی در سطح بینالمللی هم برای فریب افکار عمومی به کار میرفت.
قدرتهای سلطهگر و استکبار جهانی همیشه برای دستیابی به جهان اسلام همیشه در صدد راههایی هستند. این قدرتها با همه گیر کردن مواد مخدر در جهان اسلام، به ویژه خاورمیانه در صدد ایجاد ضعف درونی و اضمحلال داخلی این کشورها هستند تا بتوانند آنها را راحتتر تحت کنترل خود درآورند. این کشورها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی که دست خود را از ایران کوتاه دیدند به رهبری آمریکا و انگلیس شروع به ترویج بیشتر مواد مخدر در ایران کردند.
این کشورها از یک طرف با حمایت از گروهکهای تروریستی ریگی و پژاک که منبع اصلی آنها از قاچاق مواد مخدر است باعث قدرت یافتن این گروهکها میشود و از طرفی به بهانه مبارزه با تروریسم و برای فریب افکار عمومی داخلی و خارجی شروع به تجاوز و ایجاد پایگاههای نظامی در خاورمیانه میکنند.
بعد از انقلاب اسلامی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی با درک خطر در کمین نشسته با توطئه خواندن فروش و مصرف مواد مخدر، جلوگیری از آن را بر همه واجب دانستند. شورای انقلاب هم در سال 1359 با تصویب تشدید مجازات مرتکبین به جرائم مواد مخدر و اقدامات در مالن که تا آن زمان قویترین قانون در نوع خود بود، فصلی نو در مبارزه با این معضل گشودند.
هروئین، مخربترین ماده مخدر در جهان است و بزرگترین مرکز تولید آن منطقه جنوب غرب آسیا به ویژه افغانستان است. در سه دهه اخیر بزرگترین کانون کشت خشخاش و تولید مرفین در منطقهای مرسوم به هلال طلایی افغانستان و پاکستان است، البته پاکستان با کمکهای سازمان ملل تقریبا به صفر رسانده است، قبل از انقلاب، ایران هم در این هلال قرار داشت اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ممنوع شدن کشت و تولید مواد مخدر در سال 1359 کشت آن در ایران متوقف شد.
مواد مخدر به دو دسته عمده تقسیم میشوند:
1- مواد مخدر طبیعی یا سنتی که شامل هروئین، ماریجوانا، کوکائین مورفین خشخاش، تریاک و حشیش میشود. مرکز اصلی تولید این مواد کشور افغانستان است.
2- مواد مخدر صنعتی یا مصنوعی که این مواد مخدر از طریق آزمایشگاهی بدست میآیند، فلونتیرازیام، متادون، متآمفتامین، متاکوآلون، میتل فنیدیت، کتامین، کانابیس، گلوتتایید کراک، اکستازی و مانند اینها از این دستهاند که هر از چند گاهی مادهای به این مواد اضافه میشود.
تهیه این مواد بسیار راحتتر و کم هزینهتر از مواد مخدر طبیعی است و در آزمایشگاهها و کارگاههای کوچک در مناطق مختلف جهان تولید میشود. در این میان کشورهای میانمار تایلند، فیلیپین و چین تولیدکننده متاآمفتامین و کشورهای غربی تولید کننده آمفتامین هستند که عوارض مصرف این مواد بسیار خطرناکتر از مواد مخدر طبیعی یا سنتی است.
پیامدهای عمده سیاسی مواد مخدر، کاهش وجهه سیاسی نظامها، بهرهبرداری گروهکهای ضد اسلامی، رودرویی مردم با دولتها در مناطق آلوده به قاچاق، نفوذ باندهای مافیا در حوزههای تصمیمگیری سیاسی- اجرایی، افزایش هزینههای سیاسی کشور در کنترل مناطق آلوده به قاچاق است.
از جمله پیامدهای اقتصادی مواد مخدر میتوان به کاهش درآمد دولتها، افزایش رکود اقتصادی از طریق ایجاد اختلال در بخش تولید، افزایش بیکاری، ایجاد شغلهای کاذب و غیرشرافتمندانه، خروج ارز از کشور، ایجاد هزینه برای برگرداندن آلوده شدگان به آغوش جامع اشاره کرد.
اما پیامدهای فرهنگی که مصرف و اشاعه مواد مخدر میتواند برای کشورهای اسلامی داشته باشد، عبارتند از بوجود آمدن اجتماعات بیهویت و یا با هویت منفی مانند گروههای منحرف و شیطان پرست، افزایش بیکاری و گسترش مشاغل کاذب، ایجاد فرهنگ قانون گریزی در بین مردم، افت تحصیلی در بین دانشآموزان و دانشجویان و مانند اینها.
در مورد آمار معتادان نوجوان و جوان در کشور آمار دقیقی در دست نیست اما به گفته مسئولین و بر اساس بررسیهای به عمل آمده 20 درصد معتادان مصرف مواد را از دوران نوجوانی و جوانی شروع میکنند. بر اساس اعلام جانشین دبیرکل ستاد مبارزه بامواد مخدر 30 هزار دانشآموز معتاد در سیستم آموزش و پرورش در کشور داریم با هماهنگیهای به عمل بین آموزش و پرورش و ستاد مبارزه با مواد مخدر مقرر شده است برای کاهش این آمار و کنترل آن اقداماتی از قبیل تهیه و توزیع جزوات مخصوص در مدارس از مقطع دوم دبستان تا پیشدانشگاهی در دستور کار است.
محسن دانشجوی دوره کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در مورد وضعیت اعتیاد در خوابگاههای این دانشگاه میگوید: مصرف سیگار زیاد است. من خودم چهار سال در دانشگاه اصفهان درس خواندم. آنجا اکثر مصرفکنندگان خوابگاهی بودند و اصفهانیها هم میآمدند.
محسن در مورد این سوال که چه عواملی باعث گرایش دانشجویان به سمت اعتیاد میشود؟ گفت: دانشجویان علوم انسانی بیشتر به خاطر دغدغه کار و ناامیدی به آینده به سمت مواد کشیده میشوند. از طرف دیگر محیط خوابگاهی، خودش گرایش به سمت مصرف مواد را بیشتر میکند، مثلا خوابگاهی داشتیم به نام شهید مفتح در دانشگاه اصفهان که بین بچهها به شیرهکش خانه معروف بود.
محسن ادامه میدهد که در دسترس بودن مواد هم در گرایش و ازیاد مصرف آن تاثیر گذار است. وقتی دانشجو پیش خانواده است دسترسی به مواد و سیگار کمتر میشود.
از دیدگاه محسن عامل دیگری هم که باعث گرایش به مواد در بین دانشجویان خوابگاهی میشود، این است که در محیط خوابگاهی برنامههای تفریحی و شادی نیست، مثلا در خوابگاه ما (خوابگاه شهید بهآفرین) امکانات ورزشی و تفریحی نیست ما فقط یک سالن بدنسازی داریم با یک زمین برای گل کوچک که سالن بدنسازی هم اکثر به دلیل امکانات نامناسبش خالی است. خوابگاهی که 700 ساکن دارد و امکانات رفاهیاش حداکثر جوابگوی 50 نفر است.
محسن راه پیشگیری در خوابگاه را بومیسازی میداند البته آنهم در صورتی که امکاناتی که در دانشگاههای تهران است در دانشگاههای شهرستانها هم باشد تا دانشجو به خاطر امکانات تهران را انتخاب نکند. "مثلا من خودم در خوابگاه سیگاری شدم ولی وقتی خانه میروم دیگر سیگار نمیکشم. "
سعید از دیگر دانشجویان خوابگاه بهآفرین علامه میگوید: در خوابگاهها مصرف قرص بیشتر است چون هم ارزانتر و هم دسترسی راحتتر است. قرصهایی مانند ترامادول بیشتر مورد استفاده است.
سعید از تخصیص خوابگاه به صورت سوئیتی ناراضی است و آن را یکی از عوامل گرایش دانشجویان به اعتیاد میداند، چون معتقد است که وقتی در یک سوئیت 12 نفری یک نفر هم معتاد باشد هم اتاقیها و هم سوئیستیهای او هر قدر هم مقاومت کنند بالاخره یک روزی به آن سمت کشیده میشوند.
سعید اضافه میکند: سیگاری که اینجا کشیده میشود با سیگاری که در خانه کشیده میشود، مزهاش متفاوت است و اینجا لذت خاصی دارد و توی خانه هم واقعا دلیلی پیدا نمیکنم تا سیگار بکشم.
وی در مورد وضعیت خوابگاهها هم میگوید: میزان مصرف در هر خوابگاهی متفاوت است، مثلا در خوابگاه هم (یکی از خوابگاههای دانشگاه علامه) مصرف مواد خیلی کمتر است چون آنجا محیطش بیشتر علمی بوده و دانشجویانش منضبطاند و از طرفی نظارت و امکانات رفاهیاش بیشتر است. ولی در خوابگاهی مانند خوابگاه دانشگاه اهواز که 2 سال آن جا بودم، اوضاعش خیلی خرابتر بود و اکثر بچههای تربیتبدنی مواد مصرف میکردند و بعد از مصرف مواد میرفتند و تست و امتحان میدادند. به نظر من هر چقدر کنترل و انضباط بیشتر باشد، طبیعی است که مصرف هم پایین میآید.
سعید معتقد است که در فضای خوابگاهی هیچ برنامه خاصی برای تفریح وجود ندارد و در نتیجه افزایش دور هم نشستن، بیکاری و وقت آزاد داشتن باعث میشود تا دانشجویان به سمت مواد بروند.
سعید در مورد دختران هم میگوید که من در مورد مواد شنیدهام که فلان دختر حشیش مصرف میکند و از این بابت آمار آنها کمتر است ولی مصرف سیگار زیادتر است.
سعید و احسان معتقدند گرفتن تست اعتیاد قبل از ورود به دانشگاه و خوابگاه روش خوبی برای جلوگیری از اشعه مواد در محیط خوابگاهی است، به شرطی که اگر شخصی هم معتاد بود به او یک ترم مرخصی بدهند تا خودش را در آن مدت اصلاح و بعد به محیط خوابگاه و دانشگاه برگردد.
احسان دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبایی گرایش به سمت قرصهای روانگردان را بیشتر میداند و دلیلش را هم کمبودی شادی معرفی میکند و اضافه میکند: بیشتر کسانی که سمت مواد مخدر میروند، افسردهاند.
احسان دلایل گرایش مواد در بین دانشجویان دسترسی سریع و راحتتر، رسیدن به پوچی و تاثیر گرفتن از شخصیت فیلمها معرفی میکند.
وی معتقد است که مصرف مواد مخدر در بین دانشجویان دختر زیاد است که البته بیشتر این دختر ما از شهرهای بزرگ و تهرانی هستند که بیشتر کوکائین مصرف میکنند با سیگارهای گران قیمتی مثل ماربورو ونیستون قرمز.
وقتی از احسان در مورد نوع شخصیت دخترانی که مواد مصرف میکنند، سوال کردم، گفت: بیشترشان دارای رتبههای چندان خوبی نیستند. وضع مالیشان خوب است و بیخیالند. بیشتر شان دانشجوی دوره کارشناسی بوده و به دلیل وضع مالی خوب، مادهای گران قیمت مانند کوکائین را به راحتی تهیه میکنند.
وی ادامه میدهد: این دانشجویان اعتقادی به مذهب ندارند و درجه اعتقادشان پایین است.
احسان اشارهای به برخی اصطلاحات رایج در مواد فروشی هم میکند، مانند دیلر ( Dealer) و ساقی که به پخش کننده مواد میگویند. اولی اصطلاحی بالاشهری و دومی اصطلاحی پایین شهری است.
وی اضافه میکند که به فروشنده قرص هم دکتر یا پروفسور میگویند.
یکی دیگر از دانشجویان کارشناس ارشد دانشگاه علامه طباطبایی که نمیخواهد نامش ذکر شود، میگوید: من خودم دوبار ترامادول خوردم، صرفا به خاطر اینکه میخواستم تجربه کرده باشم یا وقتی برای اولینبار گراس کشیدم، اطرافیانم ورودم به دنیای جدید را تبریک گفتند ولی من ادامه ندادم، چون تفننی مصرف میکردم.
وی عامل اصلی برای مصرف مواد مخدر و هر جرمی را سیگار میداند، چون معتقد است که سیگار قبح اعمال بد دیگر را از بین میبرد و به سمت مواد هم میرود، چون پیش خودش میگوید من که سیگار میکشم و به عنوان یک فرد لاابالی این را هم میکشم.
این دانشجو عامل دیگر مصرف مواد را مانند احسان شخصیتهای فیلمها و تاثیر ماهواره میداند و اضافه میکند که من خودم به دلیل علاقه به شخصیت اسکورفیلد در فیلم فرار از زندان ( Prison Break) بعد از کشته شدنش در فیلم سرم را از ته تراشیدم.
وی عامل دیگر را مانند سایر دانشجویان این خوابگاه دسترسی راحتتر و کنترل کم معرفی کرد و گفت: یکی از رفیقهایم هفت میلیون پول داده تا روش درست کردن شیشه را به او یاد بدهند و او هم آشپزخانه به آزمایشگاه تولید شیشه میگویند، داشته باشد.
کوروش دانشجوی دانشگاه تهران نیز سیگار را مقدمه اعتیاد میداند و 99 درصد خاستگاه کسانی که به اعتیاد روی آوردهاند را از سیگار برمیشمرد.
کوروش ساکن یکی از خوابگاههای دانشگاه تهران در اطراف میدان انقلاب است، در مورد خودش میگوید: من در خوابگاه سیگاری شدم. با وجود اینکه اصلا اعضای خانوادهام نمیدانند سیگار چیست ولی من سیگاری هستم و سیگاری شدنم هم به این صورت بود که دوستم سیگار میکشید و پک آخرش را به من میداد. من هم برای اینکه کم نیاورم میکشیدم. در انتها روزی سیگاری شدم و بعد به سمت مواد دیگر هم رفتم.
کوروش با وجود اینکه دانشجوی دانشگاه تهران است، گریزی میزند به خوابگاه «به آفرین» دانشگاه علامه و معتقد است که آنجا بزرگترین مصرف کننده مواد مخدر در سطح تهران است و از تجربیاتش در آنجا میگوید.
وقتی از او میپرسم که چطور شد مواد مصرف کردی؟ گفت: سال سوم دانشگاه بودم، چند تا از بچههای ارشد به اتاق ما آمدند. آنها با خودشان از شهرستان.... مواد آورده بودند. من هم از سرکنجکاوی و اینکه تحریک شدم شروع به مصرف کردم، تجربه اولم خیلی لذت بخش بود و الان هم هرازگاهی مصرف میکنم.
وی دلایل متعددی را در گرایش به مواد موثر میداند، از جمله مشکلات روحی، عاطفی، اقتصادی، خانوادگی، هم اتاقی، اعتیاد به سیگار، تربیت خانوادگی و میزان پایبندی شخص به آن.
وی عمده مواد مصرفی در دانشگاه تهران از تریاک و گاهی هم حشیش میداند که زمان تهیه آن 20 دقیقه است. هر خوابگاهی چند ساقی دارد که به او زنگ میزند او هم با موتور میرسد و تریاک را به قیمت سه گرم پنج هزار تومان میفروشد.
کوروش عوارضی هم برای اعتیاد مانند دوران تحصیلی ناموفق، از چشم خانواده و دوستان افتادن، طرد شدن از دانشگاه و بیبرنامهگی بر میشمارد.
این دانشجو در مورد دانشجویان دختر خوابگاهی هم میگوید: دختران در کل نسبت به پسران شکنندهترند و مواد مصرفیشان بیشتر از پسران است، دسترسی در آنجا خیلی راحتتر از خوابگاههای ما است و آنجا ساقی دختر ساکن خوابگاه دارند، حتی من یکی از دوستانم برای تهیه مشروب به خوابگاه فاطمیه رفت و خیلی سریع تهیه کرد.
سهیل از دیگر دانشجویان دانشگاه تهران که با کوروش هم عقیده است، دلیل گرایش دختران در محیط خوابگاهی را نبود امکانات تفریحی و آگاهسازی میداند و معتقد است که با توجه به اینکه اعتیاد ناهنجاریهای اخلاقی با خود میآورد باید خیلی دقت کرد.
وی ادامه داد: متاسفانه دولت در مورد اعتیاد آگاهسازی نکرد و من خود آن را تجربه کردم و خودم به این نتیجه رسیدهام که بد است ولی خیلیها به این نتیجه نمیرسند، مسئولین دانشگاه هم از ریاست گرفته تا سیر مدیران ارتباط مناسبی با دانشجویان ندارند و ارتباطشان در چند دیدار صوری با دانشجویان خلاصه شده است و مسئولان با این کار خود را تبلیغ میکنند.
سهیل میزان پایبندی دانشجویان دختر و پسر مذهبی به اصول اخلاقی را بیشتر دانست و معتقد است، دانشجویی که واقعا مذهبی است، اصلا به سمت مواد نمیرود، اگر هم رفت خیلی زود خودش را کنار میکشد، چون دارای محدودیت شرعی است.
کوروش و سهیل با این پیشنهاد دانشجویان دانشگاه علامه که قبل از ورود به دانشگاه از آنها تست اعتیاد گرفته شود، موافقتند، ولی معتقدند که نباید دانشجو را به حال خودش رها کرد، چون به سمت مواد دیگر میرود و باید با امکانات پزشکی و مشاورهای به کمک دانشجوی گرفتار شده بیایند و کمک کنند تا آنها پاک شود.
فرزاد دیگر دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران دلیل میزان مصرف زیاد در بین دانشجویان شهرستانی را دوری آنها از محیط خانوادگی و شهرستان خود میداند و میگوید: دانشجوی شهرستانی وقتی به تهران میآید با محیط جدید روبرو میشود که تفاوتهای زیادی با شهرستان دارد. سبک زندگی مردم، تفاوت طبقاتی و نوع پوشش باعث سرخوردگی دانشجوی شهرستانی شده است و آنها را به سمت درونگرایی و مصرف مواد میکشاند.
راهکاری که فرزاد پیشنهاد میکند، بومیسازی است، که آن هم نیازمند زمینهسازی در دانشگاههای شهرستانها است.
محمود دانشجوی ساکن کوی دانشگاه تهران هم که گرفتار اعتیاد است، میگوید: دلیل گرایش من مشکل عاطفی بود. وقتی افسرده بودم یک دوست تهرانی داشتم که پیشنهاد داد، مواد مصرف کنم. وی مواد خرید و مرا به خانهای دعوت کرد. من هم استفاده کردم.
وی ادامه داد: دلیل گرایش دانشجویان دیگر هم که با آنها برخورد دارم یا با هم میکشیم متفاوت است و عواملی مانند ناامیدی به آینده، بریدن از خانواده، مشکلات مالی، نبود وسایل شادی در این گرایش موثرند.
محمود اضافه میکند که بچههای علوم انسانی به دلیل نوع نگاه جامع و ناامیدی به آینده بیتر به سمت مواد میروند، در حالیکه در کشورهای اروپایی رشتههای علوم انسانی از جایگاه ویژهای برخوردارند ولی در جامعه ما هم نگاه مسئولین و هم نگاه مردم منفی است.
فارس در روزهای آینده ابعاد بیشتری را در این زمینه مورد بررسی قرار میدهد.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8812021068