خبرگزاری فارس: علیرضا قزوه گفت: از شعرهای اخیرم هیچ وقت پشیمان نیستم، چون به اندازه کافی روی آنها فکر کردهام و مزه قهرمان بودن و پارتیزان شدن را هم چشیدهام.
علیرضا قزوه، شاعر و مدیر مرکز تحقیقات زبان فارسی دهلینو، در گفتوگو با خبرنگار فارس به پرسشهایی در زمینه شعر سیاسی پاسخ داد.
* سابقه شعر سیاسی به اندازه سابقه شعر پارسی است
---------------------------------------------------------------------
وی در ابتدای این گفتوگو با اشاره به سابقه شعر سیاسی، گفت: شعر سیاسی سابقهاش از زمان شکلگیری شعر پارسی ست. از همان شعرهای شیعی فردوسی در برابر محمود غزنوی و رنجهای ناصرخسرو و اشعار حیدری و فاطمی این شاعر رنجدیده و آزادمرد، از تعریضهای سیاسی حافظ بر امیر مبارزالدین و کسانی که سلطنت آنها را مغرور کرده بود و از آوارگیها و تنهاییهای شاعری چون حزین لاهیجی و تا شعرهای عصر مشروطیت خودمان و تا ملکالشعرای بهار و دهخدا و عارف و ایرج و تا شعرهای اخوان و سلمان هراتی و صفارزاده و تا امروز که جوانان شاعر این میراث ادبی را حفظ کردهاند.
قزوه ادامه داد: در جنبه جهانیاش هم همیشه شاعران عرب و شرق و عرب و عجم در این راستا قلم و قدم زدهاند. فیالمثل در شعر امروز عرب عاشقانهسراترین آنها نزار قبانی سیاسیترین آنها هم بود و یا شاعرانی در حد و اندازه مظفرالنواب یا احمد مطر اینها همه شاعرانی با ذهنیت سیاسی هستند. در شعر جهان هم شاعرانی چون پل الوار و ریتسوس و لورکا عاشقانهسرایان سیاسیاند و دارای موضعگیری.
* مزه پارتیزان ادبی بودن را چشیدهام
--------------------------------------------
علیرضا قزوه که در جریان شعر سیاسی و اجتماعی این سالها و به خصوص بعد از قطعنامه از صداهای شاخص شعر معاصر ایران است، در بخش دیگری از این گفتوگو، اظهار داشت: من هم در برههای حساس این مسائل سیاسی را در شعرهایم بازتاب دادهام و مزه پارتیزان ادبی بودن را چشیدهام و برایم مجلس ختم هم گرفتهاند و ... در همین زمان قطعنامه و بعد از آن و حتی قبل از آن در دوره نخست وزیری مهندس موسوی و اواخر جنگ و بعد در دوران هاشمی و ... با شعرهای «مولا ویلا نداشت» و در روزگار قحطی وجدان و از نخلستان تا خیابان وارد این جریان شعر سیاسی شدم و از قضا خود خانم رهنورد در همان زمان روزی تلفن کردند به بنده که امروز مهندس موسوی جلسه دارند با امام و این شعرها را هم بناست پیش امام ببرد و برده بود و امام هم شعرهای سیاسی مرا خوانده بودند و روزگاری مجلس را هم به هم ریخته بود و برخی نمایندگان مجلس هم در بحثهایشان به آن استناد کرده بودند و در آمار بسیار بالا در دانشگاهها پخش شده بود. حتی آمده بودند مرا بگیرند ببرند با حکم کسی که الان دیگر زنده نیست و خدا بیش از او از سر تقصیرات من بگذرد. اگر شهید زارعی نبود آن روز من هم رفته بودم و سردار اثباتی و چند تن دیگر که زندهاند هم شاهدند.
* اطاعت از رهبری تنها راه نجات است
---------------------------------------------
قزوه درباره شعرها و موضع گیریهای اخیر سیاسیاش گفت: من سالها در ادبیات و فرهنگ دفاع مقدس کار کردهام و بخش تخصصی کار من هم وصیت شهدا بود. یک سالهایی هم شروع کردم به نوشتن ستون دو رکعت عشق در روزنامه اطلاعات که آن هم خاطرات شهدا بود. من معتقدم که پیام اصلی شهدا و بیشترین جمله ای که روی آن تأکید میکردند و حرف آخرشان بود مسئله حمایت از ولایت فقیه و رهبری بود. این در وصیت همه شهدا هست. الان هم معتقدم همان جنگ هست و همیشه همان کل یوم عاشورا بوده و هست. در میان جماعت عالمان دین هم علامه متقی و عارف و فیلسوف و فقیهی چون علامه جوادی آملی را داریم که ایشان هم حرفشان همین است که اطاعت از رهبری تنها راه نجات است پس موضع من موضع شهدا و عالمان متقی دین بوده است و برخی جریانها را بازی خورده مقام و دنیا میبینم و دمزدنشان از امام و شهدا را مصداق این بیت شعر علی معلم دامغانی می دانم که گفت:
استادن است کار شما گر دو تا شوید
امروز بنده اید که فردا خدا شوید.
* از شعرهای اخیرم هم هیچ وقت پشیمان نیستم
----------------------------------------------------------
قزوه در پایان افزود: بعضیها یک مدتی بندگی میکنند تا به خدایی برسند. ما همین بندگی بسمان است. از شعرهای اخیرم هم هیچ وقت پشیمان نیستم چون به اندازه کافی روی آنها فکر کردهام و مزه قهرمان بودن و پارتیزان شدن را هم چشیدهام. دنیا گرگ شده است و کافی است یک روز این قلعه و این قلعهبان نباشد. با ما همان کاری را میکنند که امروز با افغانستان و عراق و پاکستان دارند انجام میدهند و هر روز حمام خون راه میاندازند. ما اگر قدر امام و میراث ارزشمندش جمهوری اسلامی را ندانیم فردا معلوم نیست همین برادران مهربان انگلیسی با ما همان کار را نکنند که پیش از این با این ملت کردند و صاف سرشان را میکنند در آخور نفت و گاز ما و فلان عالی جناب را هم میفرستند انگلیس تا مثل آقای فلان و فلان پاپیونشان را بزنند و جایزهشان را بگیرند و در برابر دموکراسی غربی دمشان را تکان بدهند.
.farsnews.com