آبروی وطنم یوسف بازار شده/3 - خبر روز
[ و او را گفتند اگر در خانه مردى را به رویش بندند روزى او از کجا سوى او آید ؟ فرمود : ] از آنجا که مرگش بر وى در آید . [نهج البلاغه]
امروز: دوشنبه 03 اسفند 6
آبروی وطنم یوسف بازار شده/3
قتل دروغین "ترانه موسوی"؛ برای توهین سنای امریکا به مردم ایران

محمد مهدی تهرانی ـ رجانیوز در سلسله مطالبی با عنوان " آبروی وطنم یوسف بازار شده" اقدام به
بررسی ابعاد و اثرات ادعاهای دروغینی نموده است که پس از انتخابات و توسط
جریان فتنه، تلاش کرد تا اعتبار بین المللی ایران را لکه دار کند.


ج) ماجرای ترانه موسوی
داستان ترانه موسوی از دیگر سناریوهایی بود که سبزها در پروژه کشته سازی و
مظلوم نمایی خود مورد توجه قرار دادند تا اصلاحاتی که به قول سعید حجاریان
به "خون" نیاز داشت، بتواند از پیراهن های عثمان برای تضمین حیات سیاسی
خود بهره بگیرد. این پروژه بازتاب گسترده ای در سطح جهان به دنبال داشت.
این بازتاب تا بدانجا بود که سناتور مک کاتر را بر آن داشت تا رسما در
مجلس سنای آمریکا لب به سخن بگشاید و از جریان ترانه موسوی ابراز تأسف
کند. و البته کسی نبود تا از رهبران اقلیت سبز بپرسد این دروغ بافی ها با
حیثیت ایران اسلامی چه خواهد کرد...

بعد از ماجرای 7تیر که بعد از راهپیمایی
از مسجد قبا کلید خورد، اخباری در سایت های اقلیت درخصوص دستگیری برخی
افراد منتشر شد که ترانه موسوی از جمله آنها بود. معترضان به نتایج
انتخابات در مسجد قبا به مناسبت سالگرد شهادت شهید بهشتی گرد هم آمده
بودند. در این مراسم مهدی کروبی هم حضور پیدا کرد؛ اما خبری از میرحسین
موسوی نشد. بعد از مراسم بود که طبق معمول کار به اغتشاشات خیابانی رسید و
بعد هم نوبت به سناریوسازی های جدید رسید.

سایت نوروز وابسته به جبهه مشارکت
نوشت:«یکی از دستگیرشدگان هفتم تیر 88 با نام "ترانه موسوی" متولد 1360 در
وضعیتی نامعلوم به سر می‌برد. یک ناشناس پس از نزدیک به سه هفته، در تماسی
تلفنی با مادر او گفته است که ترانه به دلیل پارگی رحم در بیمارستان امام
خمینی کرج بستری‌ست اما خانواده او پس از مراجعه به این بیمارستان نیز
نتوانستند از فرزندشان خبری بگیرند.»

این سایت همچنین از قول مادر ترانه موسوی
و با اشاره به تماس افراد ناشناس نوشت:«آن‌ها گفته‌اند ترانه مشکل ناموسی
داشته است و به همین دلیل می خواسته با شلنگ سرم، خود را حلق‌آویز کند.»

سایت نوروز همچنین افزود:«یک شاهد عینی
که روز هفتم تیر دستگیر شده بود، می‌گوید: نیروهای ضد شورش و لباس شحصی
روز هفتم تیر من و تعدادی از دستگیرشدگان را سوار بر ون‌هایی به ساختمانی
در اطراف میدان نوبنیاد بردند و به آزار جسمی و روحی ما پرداختند. برخی از
دستگیرشدگان را در همان بعداز ظهر به زندان اوین منتقل کردند اما من و
بقیه را آزاد کردند. ترانه در میان ما بود. او دختری زیبا، خوش‌اندام و
شیک‌پوش بود و بازجویی‌اش از همه بیشتر طول کشید. چشم‌هایش سبز بود. من و
تعدادی را همان شب آزاد کردند و تعدادی را نیز پیش از آزادی ما به جاهای
دیگری فرستادند. اما نیروهای لباس شخصی ترانه را همان‌جا نگه داشتند و حتی
به او اجازه ندادند تا با مادرش تماس بگیرد.»

سایت نوروز حتی به وضعیت پدر ترانه موسوی
هم اشاره کرد:«پدر ترانه موسوی ناراحتی قلبی دارد و پس از ناپدید شدن تنها
فرزندش در خانه بستری شده است.»

چندی بعد بود که خبر پیدا شدن جسد سوخته
ترانه موسوی دوهفته پس از دستگیری منتشر شد. با وصفی که از شکل و شمایل و
شیک پوش بودن ترانه با آب و تاب منتشر شده بود، انتشار این خبر می توانست
احساسات زیادی را تحریک کند. در اخبار منتشر شده آمده بود:«جسد سوخته
ترانه موسوی که در روز هفتم تیر در نزدیکی مسجد قبا دستگیر شده بود، در
حومه‌ی قزوین پیدا شد. این خبر از سوی یکی از دوستان وی منتشر شده است. به
نظر می‌آید، خانواده‌ی موسوی به شدت از سوی مقامات امنیتی تهدید شده‌اند.
آنان نه تنها از توضیحات بیشتر به دوستان ترانه خودداری کرده ان، بلکه
نخواسته‌اند حتی زمان و مکان تشییع جنازه‌ی وی مشخص شود.»

سایت های خبری حامی میرحسین موسوی
نوشتند:«ترانه موسوی آخرین بار بنابر گواهی چند بازداشتی دیگر، آخرین بار
در مقر پایگاه بسیج در حین بازجویی دیده شده است. نیروی بسیجی پس از آن
این دختر را از دیگر بازداشتیان جدا کردند و به او تجاوز جنسی کردند.
ترانه موسوی چندین بار و توسط چندین بسیجی به وحشیانه ترین شکل مورد تجاوز
قرار گرفت. بر اثر آسیب های وارده به رحم و مهبل بیهوش شد. بسیجیان که
دیدند کار به جای باریک کشیده است، بدن نیمه جان او را به بیمارستان امام
خمینی کرج بردند به این امید که پارگی رحم و مهبل و مقعد او را به سانحه
تصادف رانندگی نسبت دهند. در بیمارستان اما با معاینه پزشک معلوم می شود
که علت آسیب های وارده نه سانحه تصادف بلکه تجاوز جنسی بوده است. نیروهای
بسیجی که به شدت سراسیمه و نگران شده بودند با مشورت و هماهنگی مقامات
بالاتر خود پیکر نیمه جان و بیهوش ترانه را از بیمارستان خارج می کنند و
به کلیه پرسنل بیمارستان دستور اکید می دهند در این باره سکوت کنند و با
کسی صحبت نکنند(!) پرستاری که نمی خواهد نامش فاش شود اما ترانه موسوی را
شناسایی می کند. سرانجام نیروهای بسیجی او را به یکی از بیابان های خلوت
اطراف قزوین می برند. در همان حال که بی هوش بوده مجدد به او تجاوز می
کنند و سپس بر روی تن نیمه جانش بنزین ریخته و او را به آتش می کشند. تا
کلیه آثار و نشانه های تجاوز را از بین ببرند.»

داستان سرایی های پر از ابهام و تناقض
سبزها پایان نداشت. کدام احمقی دختری با این شرایط را به بیمارستان می
توانست برده باشد با این خیال که دکتر او متوجه نشود و گمان کند این همه
در اثر تصادف بوده است!! آن قدر گفتند و نوشتند که تمام دنیا باخبر شود بر
سر فرد مجهول الهویه ای به نام ترانه موسوی بلاهایی آمده که حتی در
گوانتانامو هم بر سر کسی نیامده است! کسانی که هیچ گاه نخواستند پاسخگو
باشند، نوشتند و نوشتند و نوشتند و در این میان کسی چون محمد مطهری هم در
تابناک نوشت:«آیا مثلا آنچه در مورد افراد بی‌کسی مانند "ترانه موسوی"
دهان به دهان می‌گردد راست است؟ خانواده وی که ظاهرا در اطراف مسجد قبا
دستگیر شده به کجا باید مراجعه کنند؟»

و بالاخره نوبت به شیخ ساده لوح اصلاحات
رسید. کروبی طی نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی از تجاوزها و شکنجه نوشت.
او با زبانی سخیف و زننده که حتی رسانه های مرتبط با او هم از انتشار آن
انصراف دادند، نوشت:«عده ‌اى از افراد بازداشت‌ شده مطرح نموده ‌اند که
برخى افراد با دختران بازداشتى با شدتى تجاوز نموده‌ اند که منجر به ایجاد
جراحات و پارگى در سیستم تناسلى آنان گردیده است.»

حرف و حدیث ها با انتشار این نامه بالا
گرفت و رسانه ها و شبکه های مختلف خارجی این داستان ساختگی را پوشش دادند.
و این همه در راستای همان پروژه 72 تن سازی از وقایع بعد از انتخابات بود.

19 مرداد بیست و سی گزارشی پخش کرد که طی
آن واقعیاتی در مورد ترانه موسوی مورد توجه قرار گرفته بود. در این گزارش
توضیح داده شده بود که با توجه به آمار موجود تنها سه نفر با نام ترانه
موسوی وجود دارند. این گزارش به سراغ یکی از این سه نفر و تنها کسی که می
توانست مصداق این خیال پردازی ها باشد، رفته بود و با خانواده ترانه موسوی
مصاحبه ای ترتیب داده بود.

چندی بعد سردار رادان هم درخصوص شایعه
کشته شدن ترانه موسوی گفت:«زمانی که موضوع خانم موسوی، کشته شدن او همچنین
تعرض به وی و بعد هم سوزاندن جسد او عنوان شد، ما هم حساس شدیم که این چه
اتفاقی بود که همه می‌دانند، اما پلیس که باید از این اطلاعات باخبر باشد
اطلاعی از این موضوع ندارد. در نتیجه پیگیری‌هایی را انجام دادیم که
نتیجه‌ای در پی نداشت و در ادامه به سایت جمعیت مراجعه کردیم که اسم سه
نفر با نام ترانه موسوی به دست آمد.»

سردار رادان ادامه داد:«یکی از این
افراد، دختر دو ساله‌ای بود که اساسا با خبر اینها هماهنگ نبود. دو تن
دیگر هم مورد تحقیق و پیگیری قرار گرفتند که مشخص شد خانمی که آنها اعلام
کرده‌اند، چندین سال است در خارج از کشور زندگی می‌کند و با خانواده‌اش هم
مصاحبه شد که موضوع خنده‌داری بود.»

این همه اما باز هم خیال پردازی ها را
متوقف نکرد. سوالی که وجود داشت این بود که اگر واقعا مدعیان راست می
گویند چرا به سراغ پدر ترانه موسوی که خبر بیماریش را منتشر می کردند و
مادر او که مصاحبه هایش را نقل می کردند نمی روند و تصاویر آنها را منتشر
نمی کنند. اگر واقعا ترانه موسوی دیگری وجود دارد که به هر دلیل ثبت احوال
از ان بی خبر است، چرا به یک باره خانواده ترانه موسوی هم همراه با او گم
و گور شده اند؟!! تناقضات رؤیاپردازی های اقلیت هیچ گاه پایانی نیافت و
این همه در رسانه های خارجی بازتاب پیدا می کرد.

اصلاح طلبان هم هیچ گاه درصدد پاسخ به
این ابهامات برنیامدند؛ بلکه تنها کوشیدند تا یک طرفه ابهاماتی جدید ایجاد
کنند و خود را از زیر بار فشار افکار عمومی رهایی بخشند. به یکباره نه
تنها خانواده ترانه موسوی ادعایی اصلاح طلبان گم و گور شده بود، بلکه دیگر
حتی خبری از دوستان او هم نبود. با وجود آنکه سایت خبری "الف" نیز طی
فراخوانی از مدعیان وجود ترانه موسوی چهارمی در کشور و سایر افراد خواسته
بود تا اگر خبری از خانواده ترانه چهارم دارند، ارائه کنند، اما باز هم
خبری نشد که نشد.

اصلاح طلبان هیچ گاه نتوانستند ادعاهای
خود و خیال بافی هایشان را ثابت کنند و اصلا حتی درصدد اثبات هم
برنیامدند. تنها نقشی که مدعیان تجاوز برای خود در نظر گرفته بودند طرح
برخی موارد غیر مستند در افکار عمومی و شایعه سازی در سطح کشور و جهان
علیه نظام بود.

کروبی در گفتگو با هیئت سه نفره قوه
قضائیه که برای پیگیری مسائل بعد از انتخابات تشکیل شده بود، تاکید
کرد:«من ترانه موسوی یا اعضاء خانواده او را ندیده‌ام و از افراد مرتبط با
آقای میرحسین موسوی و اعضای کمیته‌ای که من و آقای موسوی تشکیل داده‌ایم
شنیده‌ام و خودم اطمینان ندارم و فقط صرفاً شنیده‌های این‌جانب است و در
این مورد مستندی ندارم!» اصلاح طلبان اگرچه پذیرفتند سندی ندارند، اما هیچ
گاه موضوع را با مردم درمیان نگذاشتند تا سوء استفاده ها و آبروریزی ها
ادامه پیدا کند.

دست آخر کار به مجلس سنای آمریکا کشید تا
آبروریزی تمام عیار مدعیان وطن پرستی کامل شود. سناتور تریوس مک‌کارتر 21
جولای ضمن نمایش عکس بزرگی از ترانه موسوی در سنای آمریکا، ماجرای تکان
دهنده‌ای از دستگیری، تجاوز و قتل فجیع ترانه موسوی را برای سناتورها و
خبرنگاران آمریکایی تعریف کرد. او از رهبر ایران خواست تا به عکسی که در
کنارش قرار داده بودند خوب نگاه کند.

مک کاتر توضیح داد که نام این دختر ترانه
موسوی است. او گفت:«این دختر در نزدیکی مسجد قبا دستگیر شده است؛ جایی که
او درصدد در راه رفتن به آرایشگاه بوده است.» مک کاتر توضیح داد که بعد از
دستگیری ترانه او تحت فشار قرار گرفته و توسط کسانی که او را دستگیر کرده
بودند، مورد تجاوز واقع شده؛ بعد هم در حالی که بیهوش بوده به بیمارستان
منتقل شده و در آنجا فوت کرده است.

کاتر از پیدا شدن بدن ترانه بین کرج و
قزوین سخن گفته بود که برای جلوگیری از کالبد شکافی سوزانده شده است. این
سناتور آمریکایی حتی به وضعیت خانواده ترانه موسوی اشاره کرد و گفت که
آنها تهدید شده اند و از آنها خواسته شده سکوت کنند.

مک کاتر بعد از نقل این داستان خیالی با
لحنی بی شرمانه خطاب به رهبر انقلاب گفت:«رفراندوم در مورد شما برگزار شد
و شما شکست خوردید.» او همچنین عباراتی را به کار برد که حتی ترجمه آن نیز
مقدور نیست و این چنین دروغ پردازی های اقلیتی پررو دشمنان انقلاب و نظام
و امام و کشور را جری کرد تا هر انچه می خواهند در تریبون های رسمی علیه
ایران و کشورمان بیان کنند. و البته باز هم کسی در داخل پاسخگوی این بازی
کودکانه نبود.
چندی بعد سایت خبری الف با دفتر این سناتور تماس گرفت و مستندات ادعای مک
کاتر را جویا شد. این سایت خبری در توضیح پیگیری های خود نوشت:«خبرنگار
الف در جستجوی سرنخی از هویت خانم ترانه موسوی هفته پیش از طریق تلفن، فکس
و ایمیل با سناتور مک‌کارتر تماس گرفت و هر بار از وی پرسید اطلاعات‌اش از
دستگیری و قتل «ترانه موسوی» را از کجا بدست آورده است؟ اما سناتور مک
کارتر هر بار به بهانه‌ای از پاسخ به سوال خبرنگار الف طفره می‌رفت.»

الف همچنین ادامه داد:«نهایتاً صبح امروز
منشی سناتور مک‌کارتر در مقابل اصرار و سماجت خبرنگار الف، گفت: واقعاً
نمی‌داند آقای سناتور اطلاعات مربوط به ترانه موسوی را از کجا آورده است!!»

و به این ترتیب داستان جعلی ترانه موسوی
به افسانه ای پرغصه تبدیل شد که نتیجه آن جز آبروریزی برای ایران و
ایرانیان نبود. بازتاب های بین المللی ادامه یافت و این همه در حافظه
تاریخ ثبت شد تا هر بار که سخن از ایران به میان می آید با کنایه هم که
شده سخن از ترانه موسوی هم گفته شود. کروبی حتی بعد از انتشار تصاویر
خانواده ترانه موسوی هم کوشید تا این تصاویر را به خانواده دیگری غیر از
خانواده ترانه موسوی اصلی نسبت دهد. این کوشش ها در حالی بود که هیچ ترانه
موسوی دیگری از جانب کروبی معرفی نشد و خانواده ترانه موسوی واقعی هم پیدا
نشدند. چگونه تا قبل از بالا گرفتن ماجرا دسترسی به خانواده ترانه موسوی
وجود داشت اما به یکباره این دسترسی قطع شد و خانواده ترانه موسوی به
یکباره غیب شدند؟ این سوالی بود که هیچ گاه اقلیت معترض به نتایج انتخابات
به آن پاسخ نداد. اکنون به راستی مردم باید حقوق تضییع شده خود را از چه
کسی بازستانند؟

http://www.rajanews.com/newsdetail.asp?id=41731
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/10/2 و ساعت 4:40 عصر | نظرات دیگران()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا