محمد مهدی اسلامی- چندی پیش به مناسبت سالگرد شهید دستغیب، گزارشی از مصاحبههایی با خانواده آن شهید و بیان اینکه موضوع ولایت پذیری آن شهید و همچنین نکاتی از قول آن شهید در خصوص مقام معظم رهبری تقدیم گردید.
در آن گزارش دریغمان آمد فضای تکریم آن شهید را با سخنان آغشته به دروغ و ناراستی فردی بیالاییم که این روزها بیشترین بهره را از نام آن شهید میبرد، ادعای مرجعیت دارد و به گمان باطل خود سعی کمر به تضعیف ولی فقیه زمان بسته است.
اما تدوام خاک پاشیدن علی محمد دستغیب بر صورت آفتاب در روزهای اخیر و اصرار اطرافیانش بر مرجع نامیدن او، بیان برخی حقایق را اجتناب ناپذیر نمود.
دو مقدمه قبل از اشاره به مصاحبه با او ضروری است، نخست آنکه برخلاف تصور عموم، او فرزند شهید بزرگوار آیت الله دستغیب نیست، بلکه خواهرزاده او است. جالب بود که یکی از نزدیکان شهید استدعای انتشار شجرنامه آن شهید را داشت تا به اشتباه دیگران فرزند شهید دانسته نشوند و کسانی که از این عنوان سوء استفاده میکنند را لعن مینمود.
دوم آنکه برای فهم سطح سواد او، و اینکه آیا میتوان او را مرجع نامید یا خیر -که طبیعتا ضرورت آن تشخیص صحت نقل آیات و روایات است-
در روز مصاحبه نیز هنگام مراجعه به دفتر او در مسجد "آتشیها"، مشاهده کردیم اطراف این مسجد مملو از دیوار نویسیهایی مردم غیور شیراز است که از سخنان هتاکانه وی به امام خامنهای ابراز انزجار کرده بودند ، اما بدون در نظر گرفتن جو حاکم، و از آنجا که از برخی اطرافیان شنیده بودیم که او همچون کروبی بسیار احساساتی و تحت تاثیر القای اطرافیان است؛ بدین امید که سخنانی منطبق بر واقعیات و نه وهمیات از فردی که اطرافیان بر مرجعیتش اصرار دارند، تقاضای مصاحبه کردیم.
در آغاز
این بیان در حالی گفته شد که مشهور بود شهید سخنانی کاملا متفاوت از این بیان ایراد کرده است. با این بیان، مصاحبه را کوتاه کردم و از ادامه آن منصرف گشتم. پس از مراجعه به اسناد جهت اطمینان، متوجه شدم که او سخنان شهید دستغیب را کاملا واژگون کرده است. شهید دستغیب در جلسه چهل و سوم مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورخ بیست و یکم مهرماه 1358در ادامه بحث پیرامون اصل 87 به عنوان اولین ناطق چنین سخن گفته بود: « اگر کسی اشکال کند چنانکه اشکال هم کردهاند و گفتهاند که بلی، مثل امام خمینی کجا دیگر پیدا میشود در دورههای قبل نبوده ایشان نابغه بوده است و بعد از این هم دیگر مثل ایشان پیدا نخواهد شد ممکن است یک فقیهی بعد از ایشان بیاید و چطور و چطور بشود آنوقت ما دچار دیکتاتوری روحانیت خواهیم شد. تمام اینها شبهههای واهی است البته بدانید و میدانید، جسارت نکنم، تذکر است هرگاه اکثر خلق حاضر شدند به اطاعت از ولی امر و فقیه عادل، والله خدایتعالی مثل خمینی و بهتر از او برایشان پیدا خواهد کرد “ما ننسخ من آیة او ننسها نأت بخیر منها او مثلها” ... این حرف شیطانی است که پس از آیت الله خمینی چکار خواهیم کرد، همان کسی که آقای خمینی را بوجود آورد بعد از ایشان بهتر از او یا مثل ایشان را در رأس مسلمین قرار خواهد داد، مسلمانان را حیران نمیگذارد ولی شرطش حاضر بودن مسلمین مثل حالا هست. مادامی که خلق حاضرند اطاعت کنند از ولی امر، خدا ولی امر را برایشان مستقر خواهد داشت این اولا، و ثانیاً بر فرض بگوئیم نعوذ باللّه فقیهی که بعد میآید ممکن است منحرف شود و ممکن است دیکتاتوری کند ممکن است حب ریاست داشته باشد ممکن است فساد داشته باشد اولا این احتمال در ریاست جمهوری هم هست هر مقامی را که شما فرماندهی کل قوا به او بدهید بلکه در او صد برابر است چطور اگر بگویند فرماندهی کل قوا برای ریاست جمهور باشد، هیچکس هیچ حرفی نمیزند در حالی که صد برابر احتمال است که فساد کند و دیگر اینکه ممکن است در همین قانون قید شود که هرگاه آن فقیهی که رهبر شده اگر انحرافی در او پیدا شد از همان مجرائی که تثبیت شده از همان مجرا منعزل میگردد.
از چه مجرائی فقیه را تثبیت کردید در قانون؟ از مجرای اکثریت خلق، خلق، خبرگان را معین کردند و خبرگان هم این رهبر را معین کردهاند تا این رهبر منحرف شد فوراً دو مرتبه اکثریت خلق، خبرگان را تأسیس میکنند و همان خبرگان عزلش میکنند و فقیه دیگری را سرجای او مینشانند. این چه خطری است که شما را به وحشت انداخته است که چطور خواهد شد؟ اینها موهومات است.»2
این رفتار او که یا ناشی از قرار گرفتن در توهمات یا القائات مکرر اطرافیان است و یا ناشی از تمسک به دروغ برای فرار از واقعیت، و هتاکیهایش نسبت به ولی فقیه زمان، سخنان کسی را به یادم آورد که به راحتی در برابر میلیونها بیننده مناظره دروغ میگفت و طرف مقابل را به دروغگویی متهم میکرد.
با شنیدن این سخنان هوشمندی شیرازیان را در انتخاب این فراز از سخنان شهید آیت الله دستغیب و نصب بر بسیاری از تابلوها و دیوارها تحسین کردم: « کیست که این ناله مرا به گوش عمامه [به] سر های ایران برساند، هر کسی میخواهی باش ! خودت را مجتهد میدانی، مقدمات خوان میدانی، نمیدانم، هر چه خودتان میدانید .بر تو واجب است امروز تبعیت از یک نفر، تو حق نداری درمقابل رهبر
حتی مکرر گفتهام، حسن و حسین یکی شان امام بود، حسن امام، حسین ماموم، هیچ وقت حسین تا حسن بود در عرض نبود، تابع، تابع، هر چه بهش میگفتند، میگفت هرچه حسن بفرماید، دو تا امام نمی شود، دو تا نائب امام هم غلط است، دو تا رهبر غلط است. وای به امتی که از رهبر الهی خود فاصله بگیرد، هلاک است، هلاک است، طعمه دشمن است...»
.............................................
این بیان در حالی گفته شد که مشهور بود شهید سخنانی کاملا متفاوت از این بیان ایراد کرده است. با این بیان، مصاحبه را کوتاه کردم و از ادامه آن منصرف گشتم. پس از مراجعه به اسناد جهت اطمینان، متوجه شدم که او سخنان شهید دستغیب را کاملا واژگون کرده است.
