جنس هواداران فتنه سبز در آن سوی مرزها
حمید رسایی نماینده مجلس شورای اسلامی، مطلبی با عنوان "جنس هواداران فتنه سبز در آن سوی مرزها " را در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش در این مطلب آمده است:
محرم امسال نیز به دعوت یکی از هموطنان دلسوز و دوستدار انقلاب اسلامی که سال هاست در کنار کار و زندگی شخصیاش، حسینیهای به نام امام هادی (علیه السلام) را در فرانکفورت آلمان راه اندازی کرده، برای سخنرانی و اجرای برنامههای مذهبی از شب ششم محرم به این شهر سفر کردم.
حسینیه هر شب با اجرای نماز جماعت، قرائت زیارت عاشورا، سخنرانی، عزاداری و اطعام، دوستداران اهل بیت را در خود جا میداد.
عزاداری حسینی آن هم با همان فرهنگ و رسم و رسوم شیعی و ایرانی، نه تنها برای هموطنان ایرانی که برای شیعیان عراقی، افغانی و ترک ساکن در فرانکفورت نیز روح افزا بود، این اشتیاق را به راحتی میتوانستیم از حضور آنها در این مجالس درک کنیم.
موضوع سخنانم در این شبها هر چند تبیین حماسه عاشورا و ذکر تاریخ اسلام بود اما از هیچ فرصتی برای شناساندن یزیدیان و نشان دادن خط امام حسین (علیه السلام) در 1400 سال قبل و تطبیق آن با جریان یزیدی و نهضت حسینی در آخرین روزهای سال 2009 میلادی و بویژه فتنه اخیر در ایران دریغ نکردم و جالب این بود که این تطبیق زمانی و محدود نکردن سخنان به شکل و شیوه سخنرانیهای سنتی، مورد توجه هموطنان و شیعیان حاضر در جلسه قرار میگرفت که پیگیری موضوعات و سئوالات پس از جلسه حکایت از این موضوع داشت.
در این بین اما اخبار حوادث روز عاشورای امسال در تهران نه تنها برای هموطنان ایران دردآور و جگرسوز بود بلکه بسیاری از هموطنان ایرانی و حتی برخی از شیعیان ترک، افغان، عراق و لبنان از این اتفاقات رنج میبردند.
تازه فهمیدم که فقط ما در ایران نیستیم که محاکمه سران فتنه را خواستاریم بلکه هموطنانمان در آن سوی مرزها هم خواستار محاکمه سران فتنه هستند و حتی آنها بیش از ما از فتنهگری این جماعت رنج میبرند.
واقعیت این است که ما مانند ماهیای هستیم درون آب که فراوانی نعمت، استفاده کنندگان از آن را بیتوجه نسبت به این نعمت کرده است.
در کنار اعتراض هموطنان ایرانی درخصوص مماشات با سران فتنه، یکی از برادران دلسوز افغان که هر شب با جمعی از هموطنان خود برای عزاداری به حسینیه میآمد، به همراه دوستانش نزدم آمد و گفت ایران قلب ماست چرا در ایران اجازه این بیحرمتیها را به قلب شیعیان میدهید.
برادری از عراق که از طلاب نجف و شاگردان امام بود و از دوستان برخی از مدعیان امروزی خط امام به حساب میآمد و در دوره دفاع مقدس دوش به دوش ما با صدام جنگیده بود، دل نگرانتر از یک ایرانی هر شب اخبار ایران را به نقل از شبکههای تلویزیونی جریان استکبار نقل میکرد و دائماً از من میپرسید مگر این آقایان مدعی خط امام، خوشحالی یزیدیان زمان را نمیبینند!
من در این چند روز و بویژه پس از اتفاقات عاشورای حسینی در تهران ، با توجه به فرصتی که در اختیار داشتم به رصد کردن شبکه های ضد انقلاب اعم از سلطنت طلبان، منافقین و شبکه های ضد دینی فارسی زبان پرداختم ، شادی این جماعت از حماقت های موسوی و کروبی و خاتمی و خانواده آقای هاشمی در همراهی با این فتنه سیاه، آن چنان پررنگ است که اگر صحنه هایی از آن برای مردم غیرتمندمان به نمایش درآید ، بعید است سران فتنه به اندازه بنی صدر و منافقین بتوانند در ایران دوام بیاورند، به نظرم وقت آن رسیده تا صدا و سیمای کشورمان ملاحظه این افراد را کنارگذارد و با پخش صحنه هایی از پایکوبی و خوشحالی دشمنان اهل بیت و نهضت امام خمینی از اقدامات فرقه سبز و سران آن مانند موسوی ، خاتمی ، کروبی و خانواده هاشمی ، تکلیف آنها را مشخص کنند.
نمی دانم چرا صحنه هایی که این شبکه ها رسما اعلام می کنند این جنبش در ایران به دنبال استقرار نظام ضددینی و سکولاریستی است، از صدا و سیما پخش نمی شود ؟
چرا وقتی شبکه هایی که به اهل بیت فحاشی می کنند و صحنه هایی از اعتراضات و پایکوبی این جماعت در تهران و شعارهای علیه ولایت فقیه را نشان می دهند ، از شبکه های ما پخش نمی شود تا مردم بدانند که مشکل این جماعت حتی ولایت فقیه نیست ، مشکل آنها دین خداست نه ولی خدا.
اینها در طول این سی سال هم در این کشور نفس می کشیدند اما به برکت حماقت اصحاب فتنه سبز جرات ابراز وجود یافتند . صدا و سیما باید نشان دهد که نه فقط مردم داخل ایران که حتی ایرانیان مقیم کشورهای دیگر و شیعیان دیگر کشورها دغدغه ایران اسلامی را دارند ، بنا براین باید گزارش هایی از مطالبات هموطنان ایرانی و غیر ایرانی در حراست از انقلاب اسلامی و برخورد با سران فتنه سبز را تهیه و به اطلاع مردم برسانند.
متاسفانه در کنار صحنه هایی از غیرتمداری هموطنان ایرانی در خارج از کشور که عمدتا ایرانیان متدین و آبرومند هستند ، شاهد حضور ایرانیان ذلیلی هم هستیم که با لباس سبز و تنی نیمه عریان و شعارهایی در حمایت از سران فتنه با حضور در برابر مراکز رسمی جمهوری اسلامی خوش خدمتی می کنند و برای اربابانشان دم تکان می دهند.
این موضوع را نه تنها در آلمان که در سفر همراه با رییس جمهور برای شرکت در جلسه سازمان ملل به نیویورک بارها و بارها دیدم و به عمق کینه این افراد ذبون نسبت به دین خدا و ولی خدا پی بردم.
وقتی که رکیک ترین الفاظ نسبت به پیامبر اسلام و اهل بیت او از زبان کسانی که پارچه سبز موسوی را به تن داشتند، شنیده می شود ، از هواداران منحرف او در ایران که قطعاً جزو 13 میلیون نفری که در انتخابات شرکت کردند نیستند ، انتظاری جز کف و سوت در عاشورا و حمله به هیات های عزاداری و آتش زدن اموال عمومی و خصوصی مردم می توان داشت.
من قبلا هم نوشتم که سبزها را باید به چهار دسته تقسیم کرد: سبز مقدس ، سبز محترم ، سبز معترض و سبز منحرف و جماعت سبز منحرف همان فرقه ای هستند که به پشتوانه بیانیه های موسوی ، نامه های کروبی ، سخنرانی های خاتمی و تحرکات فرزندان هاشمی، جرات ابراز وجود یافتند و روز عاشورا لکه ننگی بر پیشانی سران فتنه برجای گذاشتند.
واقعا کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا شده ، هلهله یزیدیان از یک سو و فریاد غیرت حسینیان از سوی دیگر و در این بین سکوت برخی از سرشناسان صاحب نام نه برای ایرانیان که برای تمام دلسوزان انقلاب اسلامی در دنیا عبرت آموز شده. شک نکنید جنس مخالفان ولایت فقیه در روز عاشورای تهران از جنس همان افرادی است که امروز در خارج از کشور صف بسته اند: بهایی ها ، مطربان ، فاسدان ، هم جنسبازان ، لامذهب ها ، منافقین ، سلطنت طلبان و قدرت طلبان ، همانطور که جنس موافقان نیز از همان جنس است.
بر اساس این گزارش در این مطلب آمده است:
محرم امسال نیز به دعوت یکی از هموطنان دلسوز و دوستدار انقلاب اسلامی که سال هاست در کنار کار و زندگی شخصیاش، حسینیهای به نام امام هادی (علیه السلام) را در فرانکفورت آلمان راه اندازی کرده، برای سخنرانی و اجرای برنامههای مذهبی از شب ششم محرم به این شهر سفر کردم.
حسینیه هر شب با اجرای نماز جماعت، قرائت زیارت عاشورا، سخنرانی، عزاداری و اطعام، دوستداران اهل بیت را در خود جا میداد.
عزاداری حسینی آن هم با همان فرهنگ و رسم و رسوم شیعی و ایرانی، نه تنها برای هموطنان ایرانی که برای شیعیان عراقی، افغانی و ترک ساکن در فرانکفورت نیز روح افزا بود، این اشتیاق را به راحتی میتوانستیم از حضور آنها در این مجالس درک کنیم.
موضوع سخنانم در این شبها هر چند تبیین حماسه عاشورا و ذکر تاریخ اسلام بود اما از هیچ فرصتی برای شناساندن یزیدیان و نشان دادن خط امام حسین (علیه السلام) در 1400 سال قبل و تطبیق آن با جریان یزیدی و نهضت حسینی در آخرین روزهای سال 2009 میلادی و بویژه فتنه اخیر در ایران دریغ نکردم و جالب این بود که این تطبیق زمانی و محدود نکردن سخنان به شکل و شیوه سخنرانیهای سنتی، مورد توجه هموطنان و شیعیان حاضر در جلسه قرار میگرفت که پیگیری موضوعات و سئوالات پس از جلسه حکایت از این موضوع داشت.
در این بین اما اخبار حوادث روز عاشورای امسال در تهران نه تنها برای هموطنان ایران دردآور و جگرسوز بود بلکه بسیاری از هموطنان ایرانی و حتی برخی از شیعیان ترک، افغان، عراق و لبنان از این اتفاقات رنج میبردند.
تازه فهمیدم که فقط ما در ایران نیستیم که محاکمه سران فتنه را خواستاریم بلکه هموطنانمان در آن سوی مرزها هم خواستار محاکمه سران فتنه هستند و حتی آنها بیش از ما از فتنهگری این جماعت رنج میبرند.
واقعیت این است که ما مانند ماهیای هستیم درون آب که فراوانی نعمت، استفاده کنندگان از آن را بیتوجه نسبت به این نعمت کرده است.
در کنار اعتراض هموطنان ایرانی درخصوص مماشات با سران فتنه، یکی از برادران دلسوز افغان که هر شب با جمعی از هموطنان خود برای عزاداری به حسینیه میآمد، به همراه دوستانش نزدم آمد و گفت ایران قلب ماست چرا در ایران اجازه این بیحرمتیها را به قلب شیعیان میدهید.
برادری از عراق که از طلاب نجف و شاگردان امام بود و از دوستان برخی از مدعیان امروزی خط امام به حساب میآمد و در دوره دفاع مقدس دوش به دوش ما با صدام جنگیده بود، دل نگرانتر از یک ایرانی هر شب اخبار ایران را به نقل از شبکههای تلویزیونی جریان استکبار نقل میکرد و دائماً از من میپرسید مگر این آقایان مدعی خط امام، خوشحالی یزیدیان زمان را نمیبینند!
من در این چند روز و بویژه پس از اتفاقات عاشورای حسینی در تهران ، با توجه به فرصتی که در اختیار داشتم به رصد کردن شبکه های ضد انقلاب اعم از سلطنت طلبان، منافقین و شبکه های ضد دینی فارسی زبان پرداختم ، شادی این جماعت از حماقت های موسوی و کروبی و خاتمی و خانواده آقای هاشمی در همراهی با این فتنه سیاه، آن چنان پررنگ است که اگر صحنه هایی از آن برای مردم غیرتمندمان به نمایش درآید ، بعید است سران فتنه به اندازه بنی صدر و منافقین بتوانند در ایران دوام بیاورند، به نظرم وقت آن رسیده تا صدا و سیمای کشورمان ملاحظه این افراد را کنارگذارد و با پخش صحنه هایی از پایکوبی و خوشحالی دشمنان اهل بیت و نهضت امام خمینی از اقدامات فرقه سبز و سران آن مانند موسوی ، خاتمی ، کروبی و خانواده هاشمی ، تکلیف آنها را مشخص کنند.
نمی دانم چرا صحنه هایی که این شبکه ها رسما اعلام می کنند این جنبش در ایران به دنبال استقرار نظام ضددینی و سکولاریستی است، از صدا و سیما پخش نمی شود ؟
چرا وقتی شبکه هایی که به اهل بیت فحاشی می کنند و صحنه هایی از اعتراضات و پایکوبی این جماعت در تهران و شعارهای علیه ولایت فقیه را نشان می دهند ، از شبکه های ما پخش نمی شود تا مردم بدانند که مشکل این جماعت حتی ولایت فقیه نیست ، مشکل آنها دین خداست نه ولی خدا.
اینها در طول این سی سال هم در این کشور نفس می کشیدند اما به برکت حماقت اصحاب فتنه سبز جرات ابراز وجود یافتند . صدا و سیما باید نشان دهد که نه فقط مردم داخل ایران که حتی ایرانیان مقیم کشورهای دیگر و شیعیان دیگر کشورها دغدغه ایران اسلامی را دارند ، بنا براین باید گزارش هایی از مطالبات هموطنان ایرانی و غیر ایرانی در حراست از انقلاب اسلامی و برخورد با سران فتنه سبز را تهیه و به اطلاع مردم برسانند.
متاسفانه در کنار صحنه هایی از غیرتمداری هموطنان ایرانی در خارج از کشور که عمدتا ایرانیان متدین و آبرومند هستند ، شاهد حضور ایرانیان ذلیلی هم هستیم که با لباس سبز و تنی نیمه عریان و شعارهایی در حمایت از سران فتنه با حضور در برابر مراکز رسمی جمهوری اسلامی خوش خدمتی می کنند و برای اربابانشان دم تکان می دهند.
این موضوع را نه تنها در آلمان که در سفر همراه با رییس جمهور برای شرکت در جلسه سازمان ملل به نیویورک بارها و بارها دیدم و به عمق کینه این افراد ذبون نسبت به دین خدا و ولی خدا پی بردم.
وقتی که رکیک ترین الفاظ نسبت به پیامبر اسلام و اهل بیت او از زبان کسانی که پارچه سبز موسوی را به تن داشتند، شنیده می شود ، از هواداران منحرف او در ایران که قطعاً جزو 13 میلیون نفری که در انتخابات شرکت کردند نیستند ، انتظاری جز کف و سوت در عاشورا و حمله به هیات های عزاداری و آتش زدن اموال عمومی و خصوصی مردم می توان داشت.
من قبلا هم نوشتم که سبزها را باید به چهار دسته تقسیم کرد: سبز مقدس ، سبز محترم ، سبز معترض و سبز منحرف و جماعت سبز منحرف همان فرقه ای هستند که به پشتوانه بیانیه های موسوی ، نامه های کروبی ، سخنرانی های خاتمی و تحرکات فرزندان هاشمی، جرات ابراز وجود یافتند و روز عاشورا لکه ننگی بر پیشانی سران فتنه برجای گذاشتند.
واقعا کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا شده ، هلهله یزیدیان از یک سو و فریاد غیرت حسینیان از سوی دیگر و در این بین سکوت برخی از سرشناسان صاحب نام نه برای ایرانیان که برای تمام دلسوزان انقلاب اسلامی در دنیا عبرت آموز شده. شک نکنید جنس مخالفان ولایت فقیه در روز عاشورای تهران از جنس همان افرادی است که امروز در خارج از کشور صف بسته اند: بهایی ها ، مطربان ، فاسدان ، هم جنسبازان ، لامذهب ها ، منافقین ، سلطنت طلبان و قدرت طلبان ، همانطور که جنس موافقان نیز از همان جنس است.
نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/10 و ساعت 9:24 صبح | نظرات دیگران()