چند خبر از بانگداد
موسوی رسما از توحش محاربان روز عاشورا حمایت کرد
موسوی با تهدید نظام قضایی درخصوص برخورد با وی و کروبی گفت برخورد گره بحران را ناگشودنی میکند
|

|
توهم مهره غرب درخصوص عزاداریهای مردمی/ موسوی رسما از توحش محاربان روز عاشورا حمایت کرد میرحسین موسوی مهره مورد علاقه و هدایت غرب برای ایجاد بحران در ایران، با انتشار بیانیهای رسماً مسئولیت حرمتشکنی محاربان در روز عاشورای حسینی را برعهده گرفت.
پس از گذشت 5 روز از حرمتشکنی بیسابقه تعدادی از اراذل و اوباش حامی موسوی در روز عاشورای حسینی که قلب میلیونها مسلمان در داخل و خارج کشور را به درد آورد، موسوی که تا پیش از این، رفتارهای ضدملی او برای کشور دردسرساز شده بود، عملا مسئولیت رفتارهای ضددینی محاربان در روز عاشورا را نیز قبل کرد.
وی در بیانیه ای با بیان اینکه برخی تصور میکردند اگر وی بیانیه ندهد، مردم به خیابانها نمیآیند، گفته است: «بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.»
موسوی در ادامه این نوشته تحریکآمیز با توهین به مردم عزادار تهران و اطلاق عنوان "مردم" برای محاربین این روز افزود: «برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.»
در حالی موسوی متوهمانه تلاش کرده مردم خداجویی که حسین حسین گویان روز عاشورا به صحنه آمدند، و هیئتها و دستهجات عزداری را به خود نسبت دهدکه حضور این دستهجات مردمی سابقه صدها ساله در تاریخ تشیع دارد و تا کنون نیز هیچ ربطی به بیانیه دادن یا ندادن مهرههای غرب ندارد، تردیدی باقی نمیماند که موسوی در این بخش از بیانیه خود برای کاهش قبح ضددینی رفتار محاربان حامیاش به مصادره عزاداریهای با سابقه چندصدساله مردم ایران نیز پرداخته و توهم دارد که مردم در حمایت از او و جریان فتنه به عزاداری برای امام حسین(ع) پرداختهاند!و همه اینها در حالی است که همین عزاداران حسینی روز چهارشنبه در اعتراض به هتک حرمت عاشورا توسط حامیان وی، خشمگینانه ضد او و یارانش فریاد سر داده بودند.
وی در ادامه بدون اشاره به وحشیگریهای حامیان بیدینش که روز عاشورا به شادی، هلهله، ضرب و جرح عزاداران، مأموران انتظامی، آتش زدن کیوسک پلیس، چندین خودرو و بیش از 30 دستگاه اتومبیل پلیس، تخریب اموال عمومی و خصوصی و... پرداختند و تصاویر و فیلمهای آن نیز توسط صداوسیما منتشر شده و بعضا به دلیل عمق اهانتها قابل پخش نبوده اما در اینترنت موجود است، مینویسد: «مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.»
این مهره مورد علاقه و هدایت غرب که رفتارهای قانونشکنانه وی و حامیانش پس از انتخابات، بیشترین لطمه را به حیثیت جمهوری اسلامی زده و نظام استکباری را در امتیاز گرفتن از ایران امیدوار کرده است، ادعا کرد: «گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟»
وی با تهدید نظام قضایی درخصوص برخورد با وی و کروبی و ادعای اینکه هرگونه برخورد گره بحران را ناگشودنی میکند،ادامه داد: «بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت.» این در حالی است که هم اکنون یک تیم 36 نفره در رده حفاظتی عالیترین مقامات اجرایی نظام، از سوی جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت حفاظت از جان موسوی را بر عهده گرفته است.
موسوی که طی ماههای اخیر بیشترین حجم حمایت از وی توسط سران و رسانههای غربی و صهیونیستی انجام شده و وی تاکنون هیچ مرزبندی خارجی با این جریانهای بیگانه و ضدملی نداشته است، مدعی شد: «ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی. تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند. و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود.»
میرحسین موسوی با تأیید عملکرد هتاکان، حضور این هتاکان به دعوت بیبیسی، سی ان ان، صدای آمریکا و رسانههای معاند جمهوری اسلامی را خودجوش خواند و این هتاکان را خداجو نامید. میرحسین موسوی در این بیانیه به اصطلاح راهحلهای خروج از بحران خود ساخته، هتاکان و حرمتشکنان در روز عاشورای حسینی را که در این روز به جشن و هلهله پرداخته و عزاداران حسینی را به استهزا و در روند هیاتهای مذهبی اخلال ایجاد می کردند را عزاداران حسینی نامیده و با افتخار آنها را حامیان خود دانسته و مدعی شده است: «باز همه ملتها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند.»
موسوی با این حال توضیح نداد اگر هتاکی ها و آشوبهای روز عاشورا مسالمت آمیز بوده چرا مردم متحمل خسارت های زیادی در اموال عمومی و خصوصی شده و چند نفر در این اغتشاش کشته شده اند؟ این نامزد شکستخورده از مردم در انتخابات، در ادامه بیانیه خود برخلاف ادعای خود که حامیانش در این روز شعارهای تند ندادهاند و به صورت مسالمت آمیز به عزاداری (با سوت و هلهله) پرداختهاند و بدون اشاره به توطئههای طراحی شده برای به دام انداختن وی و خانواده اش به سمت حرکات ساختارشکنانه آورده است: «اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پلها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردنها و ترورهاست.» موسوی در ادامه بدون اشاره به درخواست مردم در تجمع چندین میلیونی روز چهارشنبه مبنی بر دستگیری و محاکمه سران فتنه و اینکه دیگر مسامحه مسئولان در مقابل آنها کافی است را منتسب به برخی اشخاص خاص نظام دانسته و اظهار داشته است: «بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد.» موسوی در ادامه بدون اشاره به اینکه چرا حامیانش دست به آشوب در خیابانها میزنند و رابطهاش با تئوریسینهای جنگ نرم صهیونیست چیست؟ علت همه این آشوبها را دعوت به جنگ داخلی از سوی نظام دانسته است و افزوده است: «بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام میکند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟» وی در ادامه بیانیه با تایید دوباره اعمال ساختارشکنانه خود به صراحت اعلام میکند که تا کشور به این موضوع اذعان نکند که بحرانی وجود دارد و از راهحلهای ما برای حل آن استفاده نکند، چنین آشوبها و فتنه ها ادامه خواهد داشت موسوی در این بخش از بیانیهاش میگوید: «بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد.» موسوی در ادامه این بیانیه خود سوت و کف و هلهله، پاره کردن پرچمهای عزای اباعبدالله،آتش کشیدن قرآن و حمله به مردم عزادار در روز عاشورا را حرمت شکنی ندانست و همچنان بر پروژه کشتهسازی که در روز عاشورا توسط حامیان ایشان مجدداً کلید خورد تأکید میکند و میآورد: «حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم.» وی در حالی که ایران از امن ترین کشورهای جهان است درباره توهم بحران خود ساخته در پایان بیانیهاش 5 راهکار ارائه میدهد و شرط خاتمه دادن به آشوب و اغتشاش در کشور را عمل به این راهکارها میداند.
خوشبختانه مردم تهران در بی سابقه ترین راهپیمایی خود بارها برائت خود را از عناصر واپسگرا و فتنه گر به ویژه موسوی اعلام کردند و پاسخی درخور به وی دادند طبیعی است کسی که به رای مردم و قانون تمکین نمی کند و به ابزار دست اجانب تبدیل شده ناراحت باشد.
منبع | نویسنده : رجا - فارس - بانگداد
پرینت صفحه
|
|
http://bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=169
بانگداد افشا می کند - بیانیه 17 موسوی اینبار با حذف کلمه الله
4 نکته تامل بر انگیز در بیانیه موسوی
|
|
http://bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=171
درد دلهای یک ایرانی خارج نشین درباره حوادث پس از انتخابات
این متن از پانوشت های (کامنتهای) یکی از کاربران فرندفید ساکن کانادا و از طرفدارن موسوی است
|

|
متن زیر از پانوشت های (کامنتهای) یکی از کاربران فرندفید است که ساکن کانادا و از طرفدارن موسوی بوده؛ وی در این متن لحن صادقانه ای دارد و به نکات مهمی اشاره می کند که بدون دخل و تصرف در اینجا نقل میشود: سلام. قبل از انتخابات من طرفدار موسوی بودم. بعد از انتخابات تا ? هفته فکر میکردم تقلب شده. بعد دیدم موسوی هیچ سندی برای اینکه تقلب شده ندارد و از روی باد شکم صحبت کرده. زمان گذشت و جبهه بندیها نشون داد کسانی که اصلا به فکر کشور نیستند پشت سر موسوی قرار دارند. کار به جایی رسید که مجاهدین خلق هم طرفدار موسوی شدند! کسانی که قبل از انتخابات با بنده در همین کانادا بحث میکردند که آقا اصلا رای دادن در جمهوری اسلامی معنی ندارد و (نقل به مضمون) تو احمقی که از موسوی طرفداری میکنی چون موسوی در کشتار ?? سکوت کرده (سمپات مجاهدین بودند این افراد که بنده به خاطر روابط شغلی مجبور بودم هر روز ببینمشان) دیدم ناگهان عاشق سینه چاک موسوی شدند و هوار هوار میکنند که آقا تقلب شد! و اتوبوس اتوبوس آدم از تورنتو میبرند نیویورک برای تظاهرات و لجن مال کردن کلّ کشور! (این یک بخش از قضیه که خودم با ? چشم خودم دیدم) بخش دوم قضیه این بود که روزهای اول، (? هفته اول) من اخبار را از سایتهای اصلاح طلبها و سی ان ان و رادیو آمریکا و بی بی سی دنبال میکردم. یک سری صحنههایی هر روز پخش میشد از درگیریها که خیلی تکان دهنده بود. اخبار و صحنهها به قدری با سرعت ویدیو میشد و تکان دهنده بود که قدرت هضمشان را از دست داده بودم. ویدیوهایی مثل زدن ندا و ... و بدتر از همه تصویر تیر اندازی بسیج به مردم. خوب بعد از ?? خرداد فضا آرام تر شد و فرصت تحلیل پیش آمد. من همچنان به موسوی خوشبین بودم و منتظر بودم بالاخره توضیح بدهد چرا آن شب کذایی گفت برنده انتخابات است. در عین حال یک سری عکسها را بیطرفانه نگاه کردم و هر دو جنبه را دیدم. مثلا هیچوقت رادیو آمریکا یا سی ان ان به مردم نگفتند یک عده از دیوار مرکز بسیج به قصد تصرف آنها بالا رفتند، نگفتند یک عده حمله کردند صدا و سیما را تصرف کنند. وزارت کشور را بگیرند. اینجا احساس کردم حکومت اگر جایی مجبور به شلیک شده برای حفظ نظم بود (هرچند انتقاداتم نسبت به حکومت همچنان باقی است)، کیسهایی مثل کیس ندا یا موضوع کهریزک که بعدها پیش آمد مورد انتقادات من است. فرصت شد ویدیوهایی ببینم که نشان میداد یک عده در حال حمله کردن به مرکز بسیجند و حتا با تیر هوایی هم از رو نمیروند و کوکتل مولوتوف هست که به سمت ساختمانهای بسیج میرود. یکی دو ویدیو مخصوصاً نظر من را نسبت به اینکه به مردم شلیک شده یا به یک گروه آشوب طلب خاص خیلی عوض کرد. (کیس ندا را همچنان حکومت موظف است دنبال کند) در یکی از این ویدیوها که بعد فهمیدم مازیار بهاری آن را ضبط کرده دیدم یک عده از دیوار مرکز بسیج بالا میروند، یک عده زیر در مرکز جمع شده اند و دارند در را میشکنند و یک بسیجی هم بالای پشتبام ایستاده و تیر هوایی میزند. خوب چند تا کوکتل مولوتوف هم به سمتش پرتاب میشود. یکی از اینها میرود روی دیوار از کنار نردههای شاخ در که بپرد داخل که مامور بسیج او را میزند. خوب از خودم پرسیدم اگر همچین اتفاقی در نزدیکی مرکز پلیس تورنتو رخ بدهد پلیسهای کانادایی چه کار میکنند، جوابش را چون رفتار پلیس در کانادا را خوب میدانم به خودم صادقانه دادم. قبل از اینکه حتا به دیوار نزدیک بشود نه یک نفر که چند نفر به قصد کشت به او شلیک میکنند. خوب این یک ویدیو از ?? ویدیو مشابه بود که دیدم. این چیزها را در ? هفته اول نه منابع خبری که من میدیدم نشان دادند نه حتا منابع خبری جمهوری اسلامی. خبر گذاریهایی که دنبال میکردم بیطرف نبودند و خبر گذاریهای جمهوری اسلامی هم در انفعال بودند. یک ویدیو دیگر که دیدم ویدئوی بود از شلیک به سر یک جوان. خیلی تاثر برانگیز بود، چند ثانیه از آن را صدای آمریکا مدام پخش میکرد. بعد یک ورژن کامل تر از این ویدیو را روی یوتوب دیدم که اتفاقا خود همین سبزها هم گذشته بودند. یک عده از معترضین راهشان را به سمت یک مرکز بسیج دیگر کج کردند و با داد و بیداد در حال حمله به این مرکز بودند. چند تیر هوایی شلیک شد. همه روی زمین خوابیدند. یک نفر از میان جمعیت فریاد زد گلولهها مشقی است، نترسید حق نداره گلوله واقعی بزنه! ... معترضین دوباره به سمت پایگاه حمل کردند، این بار به یکی از آنها تیر اندازی شد و همه فرار کردند. خوب این خیلی قابل درک هست در هر نوع منطقی. اگر اسلحههای موجود در این پایگاهها به دست معترضین میافتاد چیزی به اسم ایران باقی نمیماند. اسلحه و حریم پایگاه ناموس نظامی است. به نظامی یاد میدهند باید از حریم پایگاهت دفاع کنی چون اگر اینها به دست حتا افراد معمولی افتاد در شهر حمام خون راه میافتد. چه برسد به این معترضینی که به نظر من خیلی هاشان از مجاهدین خلق و سایر احزاب محارب با جمهوری اسلامی بودند. این یک اصل است. در هر جای دنیا شما به پلیس یا مرکز نظامی حمله کنید جوابتان گلوله است. آن هم به قصد کشت. این موضوع برای منی که در به قول غربیها "جهان آزاد" زندگی کردهام کاملا حل شده. میدانم اگر پلیس در تگزاس به ماشین شما ایست بدهد و شما از ماشین حتا پیاده بشوید تا با او صحبت کنید میتواند به شما شلیک کند چون از رفتار شما احساس خطر کرده. این یک بعد ماجرا بود که ما نمیدیدیم. بعد دیگر قضیه این است که آن کسانی که به معترضین خط دادند که بروید صدا و سیما را بگیرید، بروید مرکز بسیج را بگیرید، از طریق کانالهای تلویزیونی ماهوارهای آنها مقصر اصلی هستند. اینها مثل من در غرب زندگی کرده بودند و میدانستند جواب حمله به پایگاه نظامی گلوله است. منتهی مرگ هموطنانشان برایشان مهم نبود. اینها اتفاقا از مرگ هموطنانشان به نتیجه مطلوب میرسیدند که بگویند ببینید جمهوری اسلامی جنایت کار است. همان که ویدیوهای بریده بریده اش را هر روز در تلویزیونهایشان نشان میدهند. در این بین رفتاری که از موسوی دیدم به جای اینکه توضیحی باشد تحریکی بود. مثلا آقای موسوی به جای اینکه مستندات خودش را تشریح کند میاید بیشتر طرفدارانش را دعوت میکند به ادامه درگیری با حکومت. گزارش کمیته صیانت از آرا را با دقت خواندم. خیلی نا امید کننده و گنگ بود و در آن به چیزهایی مثل "قطع سرویس اسام اس" به عنوان مستندات اشاره شده بود. گزارش واقعا ضعیفی بود که من را قانع نکرد. تحلیل شخصیام این بود که موسوی آن شب کذایی از یک عده درون نظام بازی خورده و اطلاعات غلط گرفته یا اینکه اطلاعاتی که نباید میگرفته را گرفته. بعد دیدم که نه. کلا رفتارها توهم آمیز تر از این حرف هاست. یک عده هر دروغی را به عنوان خبر جنایتهای حکومت منتشر میکنند بدون آنکه مستنداتی بر آن باشد و از هیچ دروغی هم فروگذار نیستند. بعد شروع کردم به مطالعه منابع خارجی در مورد کودتاهای مخملین. خوشبختانه این مورد خیلی خوب مطالعه شده و رفرنس بندی شده قبل از اینکه به ایران برسد. چیزی نیست که برای اولین بار روی ایران آزمایش کرده باشند. کلّ ماجرا خیلی همخوانی دارد با شواهد در این فیلد. یک طبقه شهر نشین که ویترین جامعه است یک خواستههایی دارند که با خواستههای سایر طبقات که در ویترین نیستند ولی اقشار دیگرند در تضاد است. این ویرتینیها چون در ویترین هستند هم زیاد به نظر میایند و هم موجه و مقبول. ولی فشارهای اجتماعی از ناحیه اقشار دیگر بر حکومت میچربد. رفرنس ایندیکس شده در این مورد بسیار است. جالبترین مطلب مقالهای بود در لاروشه پاب که ? سال قبل از انتخابات فرم جدید کودتاهای مخملین بنیاد سوروس را از طریق فیسبوک و تویتر تشریح میکرد. شواهد زیادی هست که آمریکاییها هم دست داشتند در شکل گیری این مسائل، هم سعی خودشان را کردند که به نتیجه برسد که اگر بخواهم باز کنم میشود ??ها مقاله رفرنس دار. کمترینش همین اشاره کلینتون به اینکه آمریکا تمام زور خودش را در این ماجرا زد و حتا تعمیرات تویتر را عقب انداخت! بعد دیگر قضیه هم رفتار آقای هاشمی بود. خانوم ایشان ظهر روز رای گیری رسما جلوی دوربین میگویند مردم اگر موسوی در نیامد بریزید بیرون! ... خود ایشان در این مدت بعد از انتخابات از هیچ کاری فرو گذار نکردند. به جای اینکه دنبال حل منطقی قضیه باشند دنبال برگذاری همیش طرفدارانشان در نماز جمعه (همین نماز جمعه سبز) و به رخ کشیدن حامیانشان به نظام بودند. خوب ایشان مشخصا دنبال قدرت بودند و معترضین را بازی داده بودند. تحلیل من این هست که هر دو جناح نظام میدانستند همچین برخوردی پیش خواهد آمد. هم سپاه و اطلاعات آماده بود (از سال ?? که جهانبگلو را به دلیل مطالعه تطبیقی انقلابهای مخملی با ایران گرفتند) تا آقای هاشمی که مشخصا استراتژیشان این بود که یک عده معترض بیایند در خیابان و بر ضد رهبری شعار بدهند تا ایشان و دوستانشان یک سری امتیازاتی از نظام بگیرند. خوب اینها باهم زور آزمایی کردند و سپاه پیروز شد. یعنی نظام اصلا کوتاه نیامد که کار خوبی هم کرد. بعد یک نگاهی کردم به سرنوشت کشورهایی که این مدل انقلابهای مخملی درشان رخ داده. هیچکدام از این کشورها قادر به تامین امنیت خودشان نبوده اند بعد از این موضوع و منجر به تجزیهشان شده. از چک و اسلواکی بگیر تا آخرین نمونه گرجستان. موضوع خیلی ساده است. قدرت اگر ارگانیک نباشد پایدار نیست. شما به کیس ایران نگاه کنید. در ناا امنترین منطقه جهان واقعه شده و ناا امنترین مرزها را دارد. فرض کنیم این ویترین جامعه که سبز میپوشد و خواستار یک سری تغیرات فرهنگی است به پیروزی می رسید و مثلا نظام عقب نشینی میکرد. آیا این قشر ویترینی و به قول سپاه دختران فیروزهای قادر به تامین امنیت مرزها در بلوچستان یا کردستان بودند؟ یا حکومت جدیدی که از دلا این انقلاب مخملی پدید میامد باید با حزب عبد المالک ریگی و پژاک دولت اتلافی تشکیل میداد (کنایه از جوک و غیر ممکن). پر واضح است که در خلاً قدرت فقط قدرتهای کوچک تر به جنگ میپردازند تا یکی پیروز بشود (جنگ داخلی) یا جنگ فرسایشی بشود و کشور تجزیه بشود. موضوع از این هم فراتر میرود. وقتی ابطحی در دادگاه میگوید نتیجه این بود که مثلث نه امنی ایران افغانستان عراق تشکیل بشود من خیلی خوب این مساله را میفهمم. چون اینها قادر به تامین امنیت نبودند و نیستند. من نمیپذیرم موسوی کاندیدای اکثریت ملت باشد. چون میدانم اکثریت ملت در فقر اقتصادی به سر میبرند. میدانم دغدغه مردم نان شبشان است. میدانم حرفهای موسوی برای کسی که گرسنه است جذابیت ندارد. حرفهای موسوی برای قشری است که دنبال یک سری تغییرات فرهنگی در تعامل با حکومت هستند. مثلا آزادانه تر لباس بپوشند یا سیاست گذاری فرهنگی دولت لیبرال تر باشد. شاید من هم از این مساله خوشم بیاید. اما موسوی طرحی برای گرسنهها ندارد. حرفهای موسوی به واقع با حرفهای احمدینژاد در اقتصاد نه تنها فرق عمده نداشت بلکه احمدینژاد مسلط تر بود (چون ? سال اخیر هر روز کارش همین بوده)، در نهایت اگر قرار باشد کسی محرومین و گرسنهها را گول بزند و دنبال خودش بکشاند که به ایشان رای بدهند احمدینژاد خیلی بهتر از موسوی این نقش را بازی میکند. لذا اینکه موسوی در دور اول برنده باشد را نه تنها من که هیچ عقل سلیمی متصور نبود و نیست. اینکه ویترین جامعه دلگیر است از اینکه احمدینژاد مانده خوب طبیعی است. این در تمام جوامع با اختلاف طبقاتی شدید رخ میدهد. اینها نتیجه سیاست گذاریهای آقای هاشمی است که اینطور اختلاف طبقاتی به وجود آماده. بعد من یادم نمیاید گفته باشم نظام قابل اصلاح نیست دیگر. شاید هم گفته باشم. یادم هست که بعد از دیدن فیلم ندا به اندازه بقیه عصبانی بودم از دست جمهوری اسلامی و رهبری و احمدینژاد. اما الان خشم بنده موسوی را هم شامل میشود. کروبی را هم. هاشمی و لاریجانی را هم. مجاهدین بیشرف خلق را هم که آدمهایشان بین مردم تحریک میکردند به فلان جا حمله کنیم. لوس آنجلس نشینهای کثافت را هم که در تلویزیونهایشان تشویق میکردند بروید بسیج بروید صدا و سیما. الان از جمهوری اسلامی توقع دارم و در چهار چوب جمهوری اسلامی این موضوع را ممکن میدانم که قضیه ندا عادلانه پیگیری بشود. قضیه کهریزک عادلانه پیگیری بشود. این مسائل حل بشود چون اگر نشود به ضرر همه خواهد بود. این کسانی که در ایران هستند و فکر میکنند آمریکا دوستشان است و باید جمهوری اسلامی را نابود کنند تا با بیکینی در خیابان به چرخند نمیدانند اگر جمهوری اسلامی نباشد یک روز قادر به تامین امنیتشان هم نیستند. نمیدانند اگر همین نیروی انتظامی که به لباس اینها گیر میدهد نباشد اراذل اوباشی که نیروی انتظامی گرفت یک روز خوش برای این ویترین جامعه که در شمال شهر نشسته اند نخواهند گذشت. جندلله نخواهد گذشت آب خوش از گلوی تهرانیها پایین برود. آنهایی که همه ایران را تهران میدانند به غایت کلمه، احمق هستند. خبرنگار گاهی چیزهایی می بیند و یا اتفاقاتی برایش رخ می دهد که نمی تواند آن را در اخبار رسمی ثبت کند اما در مجموعه های دوستانه بیان می کند و به عنوان تجربه ای برای خود می اندوزد ... اما من می خواهم تجربیات و یا شاید برخی از این اتفاقات را در این دفترچه شخصی ثبت کنم تا هم برای خودم بماند و هم برای دیگران ...
منبع | نویسنده : اختصاصی بانگداد
پرینت صفحه
| |
http://bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=164

نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/10/12 و ساعت 6:9 عصر |
نظرات دیگران()