گروه خبری روز - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس برادری خدایی را از دست بدهد، گویی شریف ترینِ اعضای خود را از دست داده است . [امام علی علیه السلام]
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 10
احمدی‌نژاد: مصمم به تقویت روابط گسترده و درازمدت با برزیل هستیم

رییس‌جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر ضرورت و اهمیت تقویت روابط دوجانبه میان ایران و برزیل گفت: ما امروز مصمم هستیم با نگاه راهبردی و استراتژیک پایه‌های مستحکم روابط گسترده و درازمدت را با یکدیگر برپا کنیم.

به گزارش ایرنا، محمود احمدی‌نژاد عصر یکشنبه در چهارمین سمینار بازرگانی ایران و برزیل و پس از مراسم امضای اسناد همکاری میان دو کشور گفت: البته سطح و حجم روابط موجود مطابق ظرفیت‌ها و استعدادها و مورد رضایت نیست بلکه باید با توجه به استعدادها و ظرفیت‌های بسیار گسترده دو طرف در زمینه‌های گوناگون، سطح روابط بین دو کشور به مراتب افزایش یابد.

احمدی‌نژاد گفت: تصمیم گرفته‌ایم که در مرحله اول سطح روابط را در مدت یک سال به 10 میلیارد دلار ارتقا دهیم و این رقم را در گام‌های بعدی بالاتر ببریم.

رییس‌جمهوری تصریح کرد: همکاری‌های میان جمهوری اسلامی ایران و برزیل نه تنها به نفع دو ملت، بلکه به نفع همه ملت‌های جهان و صلح جهانی است.

وی با اشاره به روابط دوستانه میان دو کشور تاکید کرد: ما می‌توانیم الگوی متعالی از همکاری‌های سازنده بر پایه دوستی و عدالت را در جهان به نمایش بگذاریم.

احمدی‌نژاد در عین حال گفت: روابط جدید ایران و برزیل در آغاز راه قرار دارد اگرچه روابط سیاسی دو کشور بیش از صد سال سابقه دارد.

رییس‌جمهوری گفت: ایران و برزیل دوستانی قدیمی هستند که به تازگی دوباره یکدیگر را پیدا کرده‌اند.

وی در ادامه سخنانش از اتاق‌های بازرگانی و مسوولان و دست‌اندرکاران امور تجارت و بازرگانی دو کشور خواست تا با انتشار کتاب‌ها، بروشورها و برپایی نمایشگاه‌ها فرصت‌ها و امکانات دو کشور را در زمینه‌های گوناگون به منظور ارتقای سطح روابط به خوبی معرفی کنند.

رییس دولت دهم تصریح کرد: دو کشور ایران و برزیل به عنوان دو کشور مهم در منطقه خاورمیانه و آمریکای جنوبی باید به نقطه مطلوبی از روابط و همکاری‌ها در سطوح گوناگون برسند.

احمدی‌نژاد در بخش دیگری از سخنانش ضمن تایید مطالبی که لولا داسیلوا در سخنرانی خود در این سمینار مطرح کرد، گفت: مطالبی که آقای لولا مطرح کرد مورد تایید بنده نیز هست و من نیز می‌خواهم چند نکته دیگر در تشریح مطالب ایشان بیان کنم.

وی ضمن تشکر از مسوولان و دست‌اندرکاران امور تجارت و بازرگانی دو کشور گفت: شما با همدلی و همکاری بر پایه عدالت و دوستی توانستید نقش سازنده‌ای در گسترش روابط دو کشور داشته باشید.

احمدی نژاد ضمن تحسین اراده سیاسی بالای رییس‌جمهوری برزیل برای گسترش روابط با ایران تصریح کرد: ایران هم مثل برزیل با اراده سیاسی بالا مصمم است که مسیر پیشرفت روابط دو کشور با سرعت ادامه یابد.

وی افزود: مبانی همکاری ما بر پایه دوستی و عدالت است. دو ملت و دو دولت ایران و برزیل دارای مشترکات فراوان هستند، هر دو ملت یگانه‌پرست و طرفدار عدالت و پاکی هستند.

احمدی‌نژاد افزود: ایران و برزیل دو کشور با تاریخ طولانی و سرشار از حوادث گوناگون هستند و در اخلاق و رفتار اجتماعی دارای مشترکات فراوانی می‌باشند.

رییس‌جمهوری در ادامه سخنانش با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران و برزیل هر دو مخالف تجاوز و ظلم و طرفدار صلح و آرامش و پیشرفت و عدالت برای همه ملت‌های جهان هستند، گفت: ملت ایران پیشرفت و سربلندی برزیل را پیشرفت و سربلندی خود می‌داند.

وی اظهار اطمینان کرد که ملت و دولت ایران نیز مطمئن هستند که دولت و ملت برزیل هم از پیشرفت‌ها و عزتمندی ملت ایران خوشحال هستند.

احمدی‌نژاد افزود: هر دو کشور ملت‌هایی پاک و نجیب و پرتلاش دارند و اگرچه به لحاظ جغرافیایی از هم دور هستند اما قلب‌ها و دست‌های دولت و ملت ایران و برزیل به هم بسیار نزدیک است.

رییس‌جمهوری تاکید کرد: امروز اراده سیاسی در هر دو طرف در بالاترین سطح برای توسعه همکاری‌ها و تعمیق روابط وجود دارد.

وی در ادامه سخنانش تصریح کرد: آقای لولا و بنده دو دوست و دو برادر هستیم.

احمدی‌نژاد در ادامه سخنانش گفت: بعد از سفری که من در سال گذشته به برزیل داشتم و این سفر آغازی برای مشارکت، برنامه‌ریزی و نزدیک شدن دیدگاه‌ها و دل‌های دو دولت و دو ملت ایران و برزیل به یکدیگر قرار گرفت، امروز شاهد حضور آقای لولا داسیلوا به همراه هیاتی بزرگ به ایران هستیم و این به مفهوم آغاز توسعه سریع و گسترده همکاری‌های دوجانبه است.

رییس‌جمهوری اظهار کرد: ایران و برزیل تصمیم به همکاری‌های بلندمدت و استراتژیک دارند و از آنجا که برزیل در قلب آمریکای جنوبی و ایران در قلب منطقه خاورمیانه قرار دارد، دو کشور از شرایط منحصربه فرد و فرصت‌های استثنایی برای گسترش روابط و ایفای نقش‌های تعیین‌کننده برخوردارند.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50381


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 11:20 عصر | نظرات دیگران()
آب و فاضلاب:ادعای شهرداری کذب محض است

"ادعای شهرداری در خصوص نشست میدان منیریه به دلیل ترکیدگی لوله آب کذب محض است."

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت مدیر شرکت آب و فاضلاب منطقه 5 تهران ادعای شهرداری در خصوص نشست میدان منیریه به دلیل ترکیدگی لوله آب را رد کرد.

"حبیب‌الله براتی" با کذب خواندن دلایل شهرداری دلیل این نشست را "عدم هدایت مناسب آب‌های زیر زمینی توسط پیمانکاران متروی تهران دانست.

وی افزود: احداث سازه‌های مترو در این میدان باعث شده تا راه نفوذ آب‌های زیر زمینی به اعماق زمین بسته شود و این آب‌ها توسط چاه‌های زهکشی به بیرون از زمین و داخل جوی‌های میدان پمپا‍‍ژ شود.

وی با اشاره به پوشش سنگ فرش پیاده‌روهای خیابان ولیعصر(علیه السلام)‌ نیز که مدتی است توسط شهرداری تهران احداث شده است،،اظهار داشت: به دلیل اینکه سنگ فرش ‌ای این خیابان از نوع خشک چینی است، آب پمپاژ شده به راحتی از بین سنگ فرش‌ها عبور کرده و مقدمات نشست زمین را فراهم می‌کند.

براتی با بیان اینکه این نشست سال گذشته نیز اتفاق افتاده است، اظهار داشت: با توجه به بار ترافیکی سنگین این منطقه، عدم بکارگیری تجهیزات مناسب برای تخلیه و مهار آب‌های زیرزمینی از سوی پیمانکاران متروی تهران و ترمیم نکردن به موقع لایه‌های بیرونی، نشست زمین اتفاق افتاده است.

وی تصریح کرد: وقتی زمین نشست می‌کند به طور طبیعی لوله‌های چدنی آب و حتی لوله‌های گاز می‌شکند که در میدان منیریه نیز این اتفاق باعث بروز انفجار و آتش سوزی شد.

براتی با اشاره به اینکه شرکت آب و فاضلاب بارها نسبت به احتمال نشست مجدد این منطقه هشدار داده بود، تاکید کرد: بارها از متصدیان مترو خواستار ارائه اطلاعات در خصوص این مسائل شدیم و برای بررسی منطقه به صورت فنی اعلام آمادگی کردیم، اما متروی تهران بدون توجه به این امر تنها بانک صادرات این میدان را تخلیه کرده و همکاری لازم را با شرکت آب و فاضلاب انجام نداد.

وی گفت: عکس و فیلم تهیه شده حکایت از این دارد جریان آب از سطح به عمق بوده و این به مفهوم آن است آبهای زیر زمینی و مشکلات زهکش‌ها باعث ایجاد این حادثه بوده است .

وی اضافه کرد: هیچ سابقه نشت آب و یا افت فشار در حاشیه محل حادثه طی چند ماه گذشته وجود نداشته و سیستم ثبت مکانیزه تماس‌هاس امداد آب و فاضلاب که فاصله آن تا محل حادثه 1000 متر است موید این نکته است.

مدیر شرکت آب و فاضلاب منطقه 5 تهران با رد ادعای شهرداری مبنی براینکه نشست میدان منیریه به دلیل فرسودگی لوله‌های آب و ترکیدگی تجهیزات انتقال آب بوده است، اظهار داشت: هر گونه خرابی لوله های آب ظرف 24 ساعت برطرف می‌شود و نزدیک این میدان هم تیم‌های عملیاتی حضور داشته‌اند اما هیج خبری مبنی بر ترکیدگی لوله از سوی مسئولین مترو اعلام نشده است.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50370


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 11:19 عصر | نظرات دیگران()

یک کاریکاتوریست اهانت کننده: امنیت ندارم

نقاش سوئدی که نقاشی توهین آمیزش به ساحت پیامبر مکرم اسلام (ص) خشم مسلمانان را برانگیخته است گفت: در خانه‌اش شب هنگام احساس امنیت نمی‌کند.
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از اسوشیتدپرس، لارس ویلکز گفت: از زمان حمله جمعه گذشته برای به آتش کشیدن منزلش در نایهامنسلاگ در جنوب سوئد در جایی دیگر به غیر از منزلش استراحت می‌کند.

یک مرد اوایل هفته زمانی که ویلکز در حال سخنرانی در دانشگاهی در مرکز سوئد بود به وی حمله کرد و یک روز بعد نیز پایگاه اینترنتی اش هدف هکرها قرار گرفت.

وی افزود: به عنوان اقدامی پیشگیرانه تصمیم گرفته است در جایی به غیر از منزلش استراحت کند.

ویلکز پس از یک سال و اندی از خشم مسلمانان جهان به دلیل چاپ دوازده کاریکاتور از پیامبر اسلام (ص) در یک روزنامه دانمارکی تصویری از حضرت محمد (ص) کشید.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 11:17 عصر | نظرات دیگران()

سایت شخصی آقای هاشمی تکذیبیه مجمع را رد کرد

 

خبری که دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام روز پنج شنبه با ارسال جوابیه ای آن را «غیرموثق» خوانده بود، عیناً روی پایگاه اینترنتی شخصی آقای هاشمی رفسنجانی قرار گرفت. 

به گزارش جهان پنج شنبه گذشته روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام طی جوابیه ای با انتقاد از درج خبر دیدار آقای هاشمی با جمعی از زندانیان فتنه اخیر خواسته بود برای نقل اخبار آقای هاشمی فقط به اخبار منابع رسمی وابسته به وی مراجعه کند. 

در همین حال دیروز درست به فاصله یک روز از تکذیبیه دفتر آقای هاشمی سایت شخصی وی به آدرس hashemirafsanjaniir متن کامل خبر دیدار آقای هاشمی  را بدون هیچ دخل و تصرف و با کمترین توضیحی روی خروجی خود قرار داد که به معنای تائید صحت آن است.

آقای هاشمی در آن دیدار، از بازداشت شدگان فتنه اخیر با عنوان کسانی که دارای نیت مصلحانه! هستند یاد کرده و اظهار داشته بود:هر سیلی به این افراد در زندان ها 10 برابر پاداش در قیامت خواهد داشت.

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcc00qs02bqss8.ala2.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 11:16 عصر | نظرات دیگران()
موسوی یک قدرت‌پرست گیج است!

"اسماعیل نوری‌علا"، میرحسین موسوی را فاقد شرایط رهبری مخالفان جمهوری اسلامی ایران خوانده و وی را "قدرت‌پرستی گیج" نامیده است.

به گزارش شبکه ایران، یک ضد انقلاب فراری با اعتراف به اینکه در جریان انتخاب موسوی به عنوان سومین قهرمان سال2009 از سوی مجله تایم آمریکا از سوی اصلاح طلبان تقلب گسترده صورت گرفته است گفت: سایت های اصلاح طلبان در طول مدت رای گیری از خوانندگان خود می خواستند که مرتبا به روی سایت رای گیری رفته و نام آقای موسوی را وارد کنند و در این راستا تا آنجا پیش رفتند که راه و رسم رای دادن تکراری را هم به هواخواهان خود آموزش دادند.

به گزارش رسالت، "اسماعیل نوری‌علا" همچنین در مطلبی که در گویانیوز منتشر شد میرحسین موسوی را فاقد شرایط رهبری جنبش سبز خواند و وی را "قدرت‌پرستی گیج" نامید. این ضد انقلاب فراری در ادامه موسوی را به بی رغبت ترین و اتفاقی ترین و نابجاترین رهبر یک جنبش توصیف کرده است و وی را صرفا ابزاری برای اصلاح طلبان دانست که قصد دارند با فشار از پایین و چانه زنی در بالا و کشتن مردم بار دیگر به قدرت بازگردند.
منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50362


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 11:16 عصر | نظرات دیگران()
آرمین به اتهام ارتکاب جرایم امنیتی بازداشت شد

جعفری دولت آبادی بازداشت عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تائید کرد.

عباس جعفری دولت آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در گفتگو با فارس ضمن تائید بازداشت محسن آرمین عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، اتهام وی را ارتکاب جرایم امنیتی اعلام کرد.

وی افزود: تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.

 

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50380


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 11:12 عصر | نظرات دیگران()
هشدار صریح دادستان تهران به سران فتنه؛
حمایت موسوی از پنج اعدامی تروریست جرم جدید اوست/ در زمان محاکمه سران فتنه به همه موارد توجه می‌شود

میرحسین موسوی هفته گذشته پس از آنکه پنج نفر به اتهام فعالیت در گروه‌های تروریستی اعدام شدند، در نامه‌ای ادعا کرد اعدام این افراد، ناگهانی، بدون توضیحات روشن‌کننده و ناعادلانه بوده است.

وی که سال گذشته نیز به اعدام دو تن از بمب‌گذاران حسینیه شیراز که به کشته شدن ده‌ها تن از جوانان عزادار منجر شد، اعتراض کرده بود، در انتهای نامه اخیر خود نوشت: چگونه است که امروز محاکم قضایی از آمران وعاملان جنایتهای کهریزک و کوی دانشگاه و کوی سبحان وروزهای?? و?? خرداد وعاشورای حسینی میگذرند وپرونده های فساد های بزرگ را باز نشده می بندند وبه صورت ناگهانی در آستانه ماه خرداد، ماه آگاهی وحق جویی پنج نفر را با حواشی تردید بر انگیز به چوبه های دار می سپارند؟ آیا این است آن عدل علوی که به دنبالش بودیم؟

پس از موسوی همسر وی نیز که از او به‌عنوان محرک اصلی‌اش یاد می‌شود، در نامه جداگانه دیگری و در اظهاراتی که شبیه ارتداد بود، اساس حکم اعدام را که دارای مبنای دینی قصاص است، زیر سؤال برد.

در واکنش به این شبهه‌انگیزی که با استقبال رسانه‌های بیگانه و ضدانقلاب نیز مواجه شد، دادستان تهران خود در گفت‌وگویی تفصیلی به شبهات پاسخ داد و به موسوی هشدار داد که این اظهارات جرم جدیدی است و روزی که زمان محاکمه سران فتنه فرا برسد، به همه این موارد توجه خواهد شد.

عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان عمومی و انقلاب تهران در گفت‌وگو با هفته نامه پنجره همچنین به بیان جزئیات اتهامات پنج اعدامی پرداخت و گفت: همان‎طور که در اطلاعیه دادستانی آمده بود، در تاریخ تاریخ 28/5/1385 پلیس به یک دستگاه خودرو مشکوک شد و در بازرسی از آن پنج کیلوگرم مواد منفجره کشف کرد و در این رابطه سه نفر به اسامی فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان را که قصد فرار داشتند، دستگیر می‎کند. البته یکی از این افراد موفق به فرار شده که متعاقبا نامبرده هم در شهر سنندج دستگیر می‎شود.

وی اضافه کرد: اقدامات این سه نفر شامل تهیه خانه تیمی در تهران به منظور انجام عملیات انفجاری و تروریستی به‎علاوه استفاده اوراق جعلی شناسایی بود. همچنین در تحقیقات بعدی از معدومین 17 کیلوگرم مواد منفجره و مقادیر زیادی سلاح گرم از جمله 57 گلوله آرپی جی و 600 عدد فشنگ جنگی کشف شده بود.

به گفته دادستان تهران، تحقیقات بعدی نشان داد که متهمان از سال 1377 درصدد انجام اقدامات خرابکارانه بودند، اما شروع کار آن‌ها بعد از تشکیل گروهک مسلح پژاک بوده است و در این راستا موفق به انفجار بمب در ساختمان‎های فرمانداری و اداره کل بازرگانی کرمانشاه هم شده بودند، اما خوشبختانه علیرغم برنامه‎ریزی‎ برای عملیات انفجاری در تهران، دستگیر شدند.

وی در خصوص اینکه خانواده‎های افراد اعدام شده در رسانه‎های غربی این شبهه را مطرح کرده‎اند که متهمان ظرف شش دقیقه محاکمه شده‎اند، گفت: معدومین در تاریخ 28/5/1385 دستگیر شدند و در تاریخ 1/4/1386 یعنی یک سال بعد برای آن‌ها کیفرخواست صادر شد و در تاریخ 10/11/1386 با ارسال کیفرخواست به دادگاه، محاکمه‌ آن‎ها صورت گرفت. حکم در 6/12/1386 به محکومان ابلاغ شد و با اعتراض آنان پرونده به دیوان‌عالی کشور ارسال ‌شد و حکم در تاریخ 10/12/1387 یعنی یک‎سال بعد، در دیوان عالی کشور تأیید گردید.

وی تاکید کرد: سیر محاکمه از تاریخ 25/8/1385 آغاز و در 10/12/1387 به پایان می‎رسد و تاریخ اجرای حکم در سال 1389 صورت گرفته، یعنی فرایند رسیدگی به اتهامات نامبردگان چهار سال طول کشیده است.

* هر چهار محکوم به طور مستقیم در مأموریت‌های تروریستی پژاک نقش داشتند

دادستان تهران در پاسخ به این سوال که آیا هر پنج نفری که حکم اعدام‎شان به اجرا درآمد، در گروهک پژاک عضویت داشتند، گفت: فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و شیرین علم هولی عضو پژاک بودند. علم هولی در تاریخ 6/3/1387 در تهران به دنبال انجام یک مأموریت انفجاری در مقر سپاه پاسداران دستگیر شده و در تاریخ 7/6/1387 آخرین دفاع از وی اخذ و پرونده وی به دادگاه ارسال می‎شود. در تاریخ 7/10/1387 محاکمه شده و حکم صادره در خصوص وی، در تاریخ 25/11/1388 تأیید می‌شود.
وی یادآور شد: هر چهار محکوم به طور مستقیم در مأموریت‌های تروریستی از سوی پژاک نقش داشته‎ و از آن‎ها مواد منفجره کشف شده است. عمل این عده منطبق با ماده 186 قانون مجازات اسلامی است که طبق آن هر فردی عضو یا هوادار گروه‎های مسلح معاند نظام جمهوری اسلامی باشد و در این راستا فعالیت و تلاش مؤثر کند، محارب شناخته می‌شود. این نص قانون است و این‌گونه نیست که قوه قضاییه کسی را بی‎جهت محکوم به اعدام کند.

جعفری دولت آبادی افزود: این چهار نفر به طور مستقیم با گروهک‎‎های محارب علیه جمهوری اسلامی همکاری داشته‎اند. از آ‎ن‎ها مواد منفجره کشف شده، در عملیات انفجاری شرکت داشته‌اند و شبهه و تردیدی در رابطه با مجرمیت و محارب بودن آن‎ها وجود ندارد و احکام دادگاه به درستی صادر شده است.

* مهدی اسلامیان از اعضای گروهک‎ ضد انقلابی تندر بود

وی در خصوص نفر پنجم یعنی مهدی اسلامیان نیز گفت: وی از اعضای گروهک‎ ضد انقلابی تندر بوده و در انفجار حسینیه‌ ره‎پویان وصال شیراز نقش داشته که منتهی به شهادت قریب به چهارده نفر از مردم متدین این شهر شده است. برادر اسلامیان به نام محسن در اردیبهشت ماه سال گذشته در شیراز اعدام شد.

دادستان تهران با بیان اینکه مهدی اسلامیان از این انفجار اطلاع کامل داشته و پس از آن‌که عاملان اصلی فراری می‌شوند، نقش مهمی در کمک مالی و غیرمالی به برادر خود ایفا کرده است، اضافه کرد: ضمن این‌که برادرش به قصد انجام عملیات انفجاری به تهران آمده و مهدی اسلامیان در تمام این مراحل با اطلاع از قصد برادرش با وی همکاری داشته است.

* این فضاسازی‌ها برای سلب توان از قوه قضاییه در احکام مشابه است

این مقام مسئول در قوه قضائیه در پاسخ به این شبهه که گفته می‌شود خانواده محکومین درخواست اعمال ماده 18 را ارائه کرده بودند نیز اظهار داشت: عدم اجرای احکام قطعی صرفا با عفو از سوی مقام معظم رهبری یا قرار گرفتن در مسیرهای دیگر از جمله اعمال ماده 18 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب امکان پذیر است، ما نیز مرجع رسیدگی به درخواست اعمال ماده 18 اصلاحی نیستیم.

وی خاطرنشان کرد: اگر وکیل آن‎ها درخواست ماده‌ای ‌کرده، باید موضوع را در مراجع رسمی پیگیری‌ می‌کرد. ضمن این‌که اجرای این ماده از طریق ریاست محترم قوه قضاییه است و گزارش پرونده قبل از اجرای حکم به استحضار ایشان رسیده بود و ادعای آن‌ها برای ایجاد شک و تردید در اجرای حکم بود.

دولت آبادی در خصوص علت فضاسازی رسانه‌های خارجی درباره اعدام افراد یادشده نیز گفت: دشمنی رسانه‌های استکباری و غربی با جمهوری اسلامی ایران مسلم است. آن‌ها از هر فرصتی برای ضربه زدن به کیان نظام اسلامی استفاده می‌کنند. علاوه‌‎بر این رسانه‌های غربی درصدد هستند تا با ایجاد هیاهو و جنجال، مانع پیشرفت ایران شوند. آن‌ها می‌دانند که نظام جمهوری اسلامی ایران به ارزش‌های دینی و ایدئولوژیک خود وفادار است، لذا آن‌ها جریان‌سازی می‌کنند تا دستگاه قضایی در برابر امواج تخریبی کوتاه بیاید، قضات را می‌ترسانند تا حتی اگر احکام دیگری صادر شد، نتوان آن‎را اجرا کرد، اما این حربه‌ها اثری ندارد.

دادستان تهران تاکید کرد: باید دست قضات پاکدامن را بوسید که شجاعانه در برابر این نوع امواج ایستاده‌اند.

وی اضافه کرد: تصور می‌کنم این جریان‌سازی بیشتر به منظور تخریب فضا برای پیشبرد اهداف خودشان است؛ زیرا آن‌ها می‌دانند که در هیچ نظام حقوقی، حتی نظام‌های لیبرال، به گروه‌های مسلح علیه حکومت، اجازه اقدام برای براندازی داده نمی‌شود. آن‌چه استثنا شده، جنبش‌های آزادیبخش در سرزمین‌های اشغالی است، مانند کاری که علیه رژیم صهیونیستی انجام می‌شود. همه حکومت‌ها استفاده از ترور، سلاح و مواد منفجره را محکوم می‌کنند. رسانه‌های غربی از تروریست‌های مسلح که در عملیات‎های انفجاری شرکت کرده و به عضویت در گروهک‌های ضد ‌انقلاب (که مرکز آن گروهک‎ها باقی است)، اقرار دارند، چگونه حمایت می‎کنند؟

جعفری دولت آبادی افزود: این فضاسازی‌ها برای سلب توان از قوه قضاییه در احکام مشابه است، اما دستگاه قضایی مانند گذشته درباره مجرمین و کسانی‌که مرتکب جرم شده و علیه کیان نظام اسلامی فعالیت می‌کنند، محکم و مقتدر و در چهارچوب قانون اقدام می‌کند و هیچ‌گونه عذری برای عدم اجرای احکام قطعی پذیرفته نخواهد شد.

* اعدام‌ 5 نفر هیچ ربطی به اغتشاشات اخیر نداشت

دادستان تهران همچنین در پاسخ به این سوال که رسانه‌های خارجی بسیار تبلیغ می‌کنند که افراد اعدام شده از متهمان حوادث بعد از انتخابات هستند نیز گفت: دو نفر اعدامی سال گذشته و این پنج نفر دو تجربه متفاوت هستند. ما در مورد دو نفر اول به اسامی "محمدعلی زمانی " و "آرش رحمان‌پور " بدون اطلاع‌رسانی حکم را اجرا کردیم و صرفا به یک مصاحبه مطبوعاتی بسنده کردیم و موضوع آن‌ها را به حوادث عاشورا ارتباط ندادیم.

وی افزود: البته زمان اعدام‌ها نزدیک به این حوادث و قبل از سی بهمن بود و غربی‌ها براساس همان فضاسازی این ادعا را مطرح کردند. ما نیز در پی این فضاسازی، طی اطلاعیه رسمی حقایق پرونده این دو نفر را افشا کردیم.

این مقام مسئول در قوه قضائیه در پاسخ به پنجره تاکید کرد: در مورد این پنج نفر ما اطلاعیه را همزمان با اجرای حکم دادیم تا تجربه سابق تکرار نشود، ولی باز می‌بینیم که آن‌ها به دنبال اهداف خود هستند؛ جرایم این هفت نفر همگی مربوط به زمان پیش از انتخابات و اغتشاشات پس از آن بوده است.

وی تصریح کرد: این اعدام‌ها هیچ ربطی به اغتشاشات اخیر نداشت. برخی تبلیغات مبنی بر این بود که دستگاه قضایی با این اعدام‌ها خواسته است در آستانه خردادماه و سالگرد انتخابات رعب و وحشت ایجاد کند؛ ولی ما شدیداً این ادعا را تکذیب می‌کنیم.

جعفری دولت آبادی اضافه کرد: این احکام باید اجرا می‌شدند و تعیین زمان اجرا هم با دادستان است. طبیعتا ما باید زمان‌هایی را انتخاب کنیم که کمترین شبهه را ایجاد کند و تصور می‌کردیم که الان فرصت مناسبی است که این احکام اجرا شود و هیچ تحلیلی برای ارتباط این اعدام‎ها به حوادث سالگرد انتخابات و قبل از آن نداریم.
وی با بیان اینکه ممکن است امروز احکامی صادر شود که چند سال دیگر اجرا شود، گفت: آیا می‌شود تحلیل کرد که این احکام برای آن روزها آماده شده است. هیچ‌کس در سال 1385 نمی‌دانست که در سال 1388 چه اتفاقاتی رخ می‌دهد تا ما احکام را برای امروز نگه داریم.

* حکم اعدام 3 نفر در دادگاه تجدیدنظر به حبس تبدیل شد

دولت آبادی در پاسخ به این سوال که آیا در حوادث بعد از انتخابات به صورت مشخص تا به‌حال کسی از متهمین دستگیر شده، اعدام شده است نیز گفت: ما برای ده نفر از کسانی که در جریان حوادث پس از انتخابات و به ‌خصوص روز عاشورا دستگیر شدند، به اتهام محاربه کیفرخواست صادر کردیم. سه فقره از احکام اعدام که توسط دادگاه بدوی صادر شده بود، در دادگاه تجدیدنظر تأیید شد.

وی در این خصوص اینگونه توضیح داد: احمد دانشپور مقدم، محسن دانشپور مقدم و عبدالرضا قنبری از هواداران و وابستگان به گروهک منافقین هستند که عبدالرضا قنبری در روز عاشورا مستقیما برای منافقین گزارش می‌داده است. حکم اعدام این سه نفر قطعی شده است، اما درخواست عفو کرده‎اند. سه نفر دیگر به نام‌های مطهره بهرامی حقیقی، ریحانه حاج ابراهیم دباغ و هادی قائمی در دادگاه بدوی محکوم به اعدام شدند، اما مجازات آن‌ها در دادگاه تجدید نظر به حبس تبدیل شد.

* ارسلان ابدی و محمد ولیان از اتهام محاربه تبرئه شدند

جعفری دولت آبادی افزود: در حال حاضر سه حکم اعدام تأیید شده داریم که مربوط به محمدعلی صارمی، جعفر کاظمی و فردی به‎نام محمدعلی حاج آقایی است که هر سه نفر از هواداران گروهک منافقین هستند. ارتباط این سه نفر با گروهک منافقین آشکار و مسلم است. این عده وابستگی گروهکی دارند و در شهریور سال 1388 دستگیر شده‎اند.

دادستان تهران گفت: با این وصف کیفرخواست‌های صادره در رابطه با حوادث عاشورا و به اتهام محاربه توسط دادسرا 10 فقره بوده که از میان آن‌ها ارسلان ابدی و محمد ولیان از این اتهام تبرئه شده‎اند، احکام سه نفر تأیید و احکام سه نفر نیز تبدیل شده است. به اتهام دو نفر نیز رسیدگی نشده و در انتظار محاکمه هستند.
وی با تاکید بر اینکه تا این لحظه هیچ حکمی اجرا نشده و این‎همه هیاهو برای هیچ است، گفت: اما ذکر این نکته لازم است که حکم 217 نفر از محکومین حوادث پس از انتخابات قطعی شده است. اعتراض آن‎ها بررسی شده و احکام نیز قطعی شده است.

* بهتر بود نخست وزیر سابق به پرونده خود این اتهام را اضافه نمی‎کرد

این مقام مسئول در قوه قضائیه در خصوص بیانیه یکی از کاندیداهای شکست‎خورده در انتخابات که اعدام‎ها را محکوم کرده است نیز گفت: در این مورد شما را به دو آموزه قرآنی توجه می‎دهم. اولین آموزه این است؛ کسی که چیزی را نمی‎داند نباید در مورد آن سخن بگوید و دوم این‎که کتمان حقایق نکند. قوم یهود متهم به کتمان حق علی‌رغم علم به آن بود. کتمان حقایق از بدترین صفاتی است که قرآن کریم در مورد مخالفان پیامبران ذکر کرده است.

وی اضافه کرد: از این فرد سوال می‎کنم که شما چند صفحه از این پرونده را خوانده‎اید که این‌گونه قضاوت می‌کنید؟ بهتر بود که به پرونده خود این اتهام را اضافه نمی‎کردید.

دادستان تهران یادآور شد: حمایت از کسانی‎که مرتکب عملیات تروریستی شده‎‎اند و تعدادی از مردم را شهید کرده‌اند، از آن‎ها اسلحه کشف شده و علیه نظام اسلامی قیام کرده‎اند، چه معنایی دارد؟ کسانی‎که مدعی پیروی از خط امام (ره) هستند، چگونه می‎توانند آموزه‎های ایشان را که ایستادگی در برابر گروهک‎های معاند بود، فراموش کنند.

جعفری دولت آبادی افزود: در همان سال‎هایی که اعدام‌هایی بر اساس حکم حضرت امام (ره) علیه منافقین صورت گرفت، ایشان نخست‎وزیر بود. اگر چنین ادعایی دارد، چگونه در آن دوران خدمت کرد؟ وی حق ندارد احکام قطعی دادگاه‎ها را زیر سؤال ببرد و اظهارنظری کند که باعث خرسندی و رضایت دشمنان نظام اسلامی شود.

* مدعی‎العموم به طور حتم درباره حمایت یک کاندیدا از افراد اعدام شده اقدام خواهد کرد

دادستان عمومی و انقلاب تهران در پاسخ به سوال دیگری درباره رسیدگی به پرونده این فرد نیز گفت: وی با این اظهار نظر اساسا از مجرمین و گروهک‎های ضد انقلاب حمایت کرده و احکام قطعی محاکم را زیر سئوال برده است. وقتی حکمی قطعی می‎شود، کسی حق ندارد دستگاه قضایی را متهم کند و موجبات خوشحالی دشمنان جمهوری اسلامی را فراهم کرده و آن‎ها تصور کنند که امروز ما بی‎گناهان را اعدام کردیم که این یک ظلم بزرگ است.

دولت آبادی تاکید کرد: مدعی‎العموم به طور حتم در وقت مناسب اقدام خواهد کرد و این موضوع هیچ ربطی به مسائل انتخاباتی ندارد. وی در سال 1367 در جریان احکام حکومتی حضرت امام در مورد منافقین بوده و به‎خوبی می‎داند که قوه قضاییه در چهارچوب قوانین و مقررات کشور اقدام می‎کند و محتویات پرونده نیز این موضوع را نشان می‎دهد که پرونده فرزاد کمانگر و سایرین در جریان رسیدگی بوده و این‎که چرا حکم بعد از چند سال اجرا شده به منزله اشتباه بودن احکام صادره نیست. احکام یاد شده به دلایلی اجرا نشده بود و دستگاه قضایی این احکام را اجرا کرده است.

وی تاکید کرد: بهتر است که این مدعیان خط امام از اصولی که مدعی هستند، پیروی کنند؛ مخصوصاً حمایت از این نظام که براساس اسلام و قرآن بنا شده است.

دادستان تهران افزود: این اقدامات فرار به جلو است تا بگویند همه احکامی که صادر می‌شود بی‎اعتبار است. وی در بیانیه‌اش اشاره کرده که خدمت‎گزارانی را در بند کشیده‌ایم. کسانی‌که در حوادث پس از انتخابات دستگیر شده‌اند، کسانی هستند که علیه امنیت کشور اقدام کرده‌اند و طبق قانون مجازات اسلامی هرگونه اقدام علیه امنیت کشور مجازات دارد.

* برخی حمایت‌ها و اظهار نظرهای یک کاندیدای شکست خورده انتخابات، نشر اکاذیب است


دولت آبادی درباره نحوه برخورد داستانی تهران با پدیده صدور بیانیه‌های غیرقانونی نیز گفت: ما بارها گفته‌ایم که بین انتقاد و ارتکاب جرم تفاوت قائل هستیم. طبق قانون اساسی و قانون مطبوعات انتقاد از مسئولان جمهوری اسلامی و عملکرد آن‌ها آزاد است و هیچ‌کس از این بابت نباید نگرانی داشته باشد. هم در روزگار رهبری حضرت امام و هم در دوره زعامت مقام معظم رهبری، انتقاد آزاد بوده است. اما آن‌چه ممنوع است اهانت و زیر سوال بردن ستون‌های انقلاب و حمایت از اقداماتی است که به موجب قانون جرم تلقی می شود.

وی تصریح کرد: حمایت و اظهار نظر این فرد نشر اکاذیب است و این نوع اظهارنظرها جرم است. در هیچ جای دنیا دستگاه قضایی این‌گونه بی‎محابا مورد اتهام واقع نمی‎شود، به ‌خصوص زمانی‌که احکام صادره قطعی شده است.

دادستان تهران با بیان اینکه آن‌ها خواستند دل یک عده‌ای را به دست بیاورند و برای خود در میان آن‌ها جایگاهی پیدا کنند، اما غافل از این هستند که این‌ مواضع با آرمان‌های امام و حمایت‌های امام از جمهوری اسلامی کاملا مغایرت داد، همان‌طور که حوادث عاشورا دست عده‌ای را رو کرد، گفت: این فرد مدتی پیش هم با اعضای نهضت آزادی که امام آن‌قدر از آن‌‌ها بد گفتند، ملاقات کرد و این اظهار نظر در ادامه همان جریان است.

* روزی که وقت محاکمه سران فتنه برسد به همه موارد توجه خواهد شد

وی همچنین تصریح کرد: بسیاری از مواضعی که وی و کاندیدای شکست‌خورده دیگر انتخابات اخیر گرفته‌اند، جرم است؛ اما چون نظام اسلامی برای تعقیب آن‌ها براساس مصالحی عمل می‌کند، آن را موکول به زمان مناسب کرده‌ایم.

این مقام مسئول در قوه قضائیه با بیان اینکه این موضوع به معنای آن نیست که اگر سکوت می‌کنیم این گونه مواضع جرم تلقی نمی‎شود، گفت: تعقیب آن‌ها به عنوان سران فتنه تابع مصالح نظام اسلامی است و مطمئنا در آن چهارچوب عمل می‌شود. اما بیانیه اخیر در حمایت از محکومین ضد انقلاب معدوم بیانیه‌ای است، جدا از بیانیه‌های انتخاباتی گذشته و برخلاف اصول است، لذا روزی که وقت محاکمه آن‌ها برسد به همه این موارد توجه خواهد شد.

* حکم 217 نفر از محکومین حوادث پس از انتخابات قطعی شده است

جعفری دولت آبادی با یادآوری اینکه دستگاه قضایی باید طبق قانون عمل کند، اما همان‌طور که امام گفتند نظام اسلامی مصلحت‌هایی دارد که ممکن است از تشخیص ما خارج باشد، افزود: بنابراین اگر امروز به درخواست مردم برای تعقیب سران فتنه عمل نمی‌شود، نه از سر ناتوانی یا بی‌توجهی، غفلت و یا هماهنگی با آن‌ها و یا بی‌دغدغگی، بلکه از این بابت است که زمان آن فرا نرسیده است.

وی تصریح کرد: اگر زمان آن فرا برسد، مانند میوه‌ای که در زمان خودش باید چیده شود، اقدام خواهد شد.

دادستان تهران با بیان اینکه ما به مردم اطمینان می‌دهیم که دستگاه قضایی در این چهارچوب حرکت می‌کند و امروز اگر ما سکوت می‌کنیم به معنای قبول این بیانیه‌ها نیست، اضافه کرد: تجربه‌کاری ما در طول سی سال گذشته نشان می‌دهد که باید طوری عمل کنیم که به اهداف انقلاب برسیم و انشاءالله به این مطالبه مردمی هم در وقت خودش عمل خواهد شد.

جعفری دولت آبادی در پایان خاطرنشان کرد: تا این لحظه هیچ حکمی درباره بازداشت شدگان حوادث اخیر اجرا نشده و این‎همه هیاهو برای هیچ است. اما ذکر این نکته لازم است که حکم 217 نفر از محکومین حوادث پس از انتخابات قطعی شده است. اعتراض آن‎ها بررسی شده و احکام نیز قطعی شده است.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=50280


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 2:4 عصر | نظرات دیگران()
مشارکت و مجاهدین انقلاب، از انحراف تا فرجام/5
بازخوانی فتنه کوی دانشگاه و غائله خرم آباد

گروه سیاسی: غائله ی کوی دانشگاه:مجلس پنجم در اوائل سال سوم دوره فعالیت خود، با علم به این واقعیت که بخش مهمی از ناهنجاری ها ناشی از نقاط ضعف و وجود نواقص فراوان در قانون مطبوعات مصوب 1364 است، تصمیم به اصلاح آن گرفت که این تصمیم به بهانه تحدید آزادی مطبوعات، با مخالفت مهاجرانی وزیر ارشاد وقت، به عنوان موضع رسمی دولت اصلاحات روبرو شد.

در همین راستا، مطبوعات زنجیره ای نیز با به راه انداختن هیاهو و جنجال، سعی در وادار نمودن مجلس به عقب نشینی از تصمیم خود داشتند و روزنامه سلام در اقدامی غیرقانونی دست به انتشار یک خبر کاملاً سری و محرمانه به نقل از یکی از مقامات ارشد وزارت اطلاعات زد که این امر بر شدت التهابات سیاسی در کشور افزود.

این روزنامه، یک روز قبل از به بحث گذاشته شدن «طرح اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس، در تاریخ 15 تیر 1378 نامه ای کاملاً سرّی و طبقه بندی شده را منتشر کرد که در آن از طرح اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی (اسلامی)، سخن به میان آمده بود. این روزنامه در تیتر نخست خود نوشته بود: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است»

در پی این اقدام، وزارت اطلاعات دولت اصلاحات شکایتی را علیه روزنامه اصلاح طلب سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه نمود، تا قوه قضاییه عاملین این اقدام غیر قانونی را مورد پیگرد و مجازات قرار دهد.

دادگاه ویژه روحانیت نیز در پی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده توقیف نمود. البته در همان روز وزارت اطلاعات در پی فشارهای سیاسی تعدادی از اصلاح طلبان تندروی وابسته به حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب، ناچار به پس گرفتن شکایت خود شد ولی هیچگاه محرمانه بودن این نامه را انکار نکرد، بلکه یونسی وزیر اطلاعات وقت، بارها پس از آن ماجرا بر محرمانه بودن نامه تأکید کرد. وی چند ماه پس از انتشار نامه و توقیف روزنامه سلام، در مصاحبه ای تصریح کرد: «نامه، مربوط به سعید امامی نبوده بلکه از حوزه‌ مشاورین وزیر، خطاب به وزیر ارسال شده و موضوع نامه نیز مربوط به اصلاح قانون مطبوعات نیست» بنا به گفته‌ وزیر اطلاعات روزنامه‌ سلام با حذف صدر و ذیل نامه صرفاً استفاده‌ جناحی و سیاسی نموده است. 83

یونسی چندی بعد نیز در جمع خبرنگاران این اقدام را سرقت اطلاعات خواند و گفت: «سندی که روزنامه سلام چاپ کرد، در حقیقت یک نوع سرقت بود که نباید چنین کاری صورت می گرفت» 84

بعد از این اتفاق، کوی دانشگاه تهران که مدت ها در اثر تحریکات عوامل افراطی، خصوصاً گروهک نهضت آزادی و نیز اتفاقات سیاسی پیاپی در تب و تاب به سر می برد، پس از توقیف روزنامه سلام و با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات، در شامگاه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع های اعتراض آمیز و درگیری های خشونت بار تبدیل گردید. دفتر تحکیم وحدت در روز پنجشنبه 17 تیر 1378 بنا بر گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، یک میتینگ اعتراض آمیز را در دانشگاه تهران برگزار می کند. پس از آن واقعه در ساعت 45/22 دقیقه حدود 150 نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیر قانونی کرده و سپس با تحریکات عده ای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج می شوند و با سر دادن شعارهایی تند اعتراض خود را ابراز می دارند.

در همین حال نیروهای انتظامی و پلیس ضد شورش به دعوت مسئولین دانشگاه وارد منطقه می شوند و با تذکرات پی در پی و دعوت از دانشجویان به حفظ آرامش، از آنها می خواهند که به داخل کوی دانشگاه باز گردند، اما این تلاش ها هیچ نتیجه ای در بر نداشت.

چندی بعد با ملحق شدن تعدادی از عناصر ضد انقلاب و فرصت طلب در خیابان های اطراف دانشگاه، فضا برای اعمال خرابکارانه و خلاف قانون، نظیر تعرض به عابران و اشخاص در حال گذر، ضربه زدن به اموال عمومی و خصوصی و اهانت و هتاکی علیه مسئولین بلند پایه نظام فراهم می شود.

پلیس نیز پس از تشدید اوضاع، با دریافت مجوز از وزیر کشور، مبنی بر لزوم برخورد با تحرکات غیر قانونی از جمله راهپیمایی های بدون مجوز دانشجویان که به بروز آشوب انجامید وارد عمل می شود که با مقاومت اغتشاشگران روبرو می گردد. با تشدید درگیری ها و آشوب ها پلیس ضد شورش برای دستگیری تعدادی از آشوبگران و آزادی سه نفر از پرسنل خود که توسط دانشجویان به گروگان گرفته شده بودند، وارد محوطه کوی دانشگاه می شوند که این امر بر دامنه فاجعه می افزاید و ماجرا را پیچیده تر می سازد.

عناصر ضد انقلاب پس از اطلاع از اوضاع شهر به دانشگاه هجوم آوردند و تحریک کنندگان حزبی درون حکومت نیز هر از گاهی با دمیدن در تنور احساسات با سخنرانی ها و شایعات و جعل اخبار صددرصد کذب نظیر به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه، زبانه های این آتش را شعله ور ساختند و فردای آن روز حادثه، حادثه غم انگیز دیگری شکل می گیرد و فصل تازه ای از حوادث رقم می خورد، حوادثی که به قطع و یقین دست ناپاک دشمن خارجی در ایجاد و هدایت آن نقش آفرین بوده است.

از هجدهم تیر ماه 78 به بعد، اتفاقاتی رخ داد که کاملاً از تصمیم و عزم جدی عاملان آن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی حکایت می کرد. در ادامه خط تشنج و خشونت که در کوی دانشگاه کلید خورده بود، عده ای اوباش با عنوان جعلی دانشجو و به بهانه ی حمایت از جنبش دانشجویی و انتقام و پس گرفتن خون شهدای دروغین این حادثه، دست به آشوبی فراگیر در سطح شهر زدند.

سردار فرهاد نظری فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، در کتاب خود، «برای تاریخ» در این باره می نویسد: «با توجه به گستردگی آشوب و شورش در حساس ترین مناطق پایتخت در 18 تیر 1378 دستور هرگونه برخورد با تظاهر کنندگان و آشوبگران از سوی موسوی لاری وزیر کشور ابلاغ گردید و 48 ساعت به طول انجامید. در این مدت آشوبگران و اراذل و اوباش نقابدار تحت حمایت بعضی از مدعیان اصلاحات، آزادانه هر کاری که دلشان می خواست انجام دادند از قبیل: دایر کردن پست های ایست و بازرسی، خلع سلاح بعضی از مأمورین گشت های انتظامی، ضرب و شتم و مجروح ساختن بسیاری از مردم و پرسنل شریف نیروی انتظامی و ...»

خیابان جلال آل احمد، کارگر شمالی، میدان ولی عصر، خیابان فلسطین و بلوار کشاورز از جمله میادین درگیری و خشونت های خیابانی بودند، آشوب و شورش در حساس ترین مناطق شهر در جریان بود و لحظه به لحظه بر گستره آن افزوده می شد. آشوبگران در حالی که مجهز به پیشرفته ترین سیستم های ارتباطی، حتی بی سیم های سازمانی (بعدها تعدادی از بی سیم های متعلق به وزارت کشور در میان آنها یافت شد) بودند، آشوب را به هر نقطه ای از این شهر بزرگ که می خواستند می کشاندند.

پس از واقعه کوی دانشگاه، هجوم سازماندهی شده بی سابقه ای به نیروهای انتظامی صورت گرفت و نیروی انتظامی در آن شرایط بس خطیر، از ناحیه دوست و دشمن به شدت مورد بی مهری و هتاکی و توبیخ واقع شد.
در این میان اما باز هم نقش روزنامه های زنجیره ای و برخی چهره های اصلاح طلب در برافروختن نا آرامی ها در کشور مشهود بود.

روزنامه صبح امروز زیر نظر سعید حجاریان، عضو تاثیرگذار حزب مشارکت در تاریخ 20/4/78 نوشت:«قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروی نظامی به خوابگاه قطعی است» این روزنامه در تاریخ 19/4/78 نیز نوشته بود: «برخوردهای خشونت آمیز لاجرم واکنش‌های خشن نیز در پی خواهند داشت و در نهایت جو جامعه به ناآرامی و التهاب کشیده خواهد شد و اعمال خشونت علیه دانشجویان آن هم در حریم دانشگاه از یک سو جنبش دانشجویی را به اتخاذ شیوه‌هایی وادار می‌کند که موجب گسترش فضای خشن در بخش‌های دیگر جامعه می‌شود و از سوی دیگر راه را برای فرصت طلبانی باز می‌کند که از آب گل آلود خشونت و ناامنی، ماهی‌های دلخواه خود را می‌گیرند.»

و در این میان یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در تجمع مقابل درب اصلی دانشگاه اعلام کرده بود: «اجساد شهدای دانشجو باید به ما تحویل داده شوند و دولت باید امنیت تشییع جنازه باشکوه آنها را که ما برگزار می کنیم تضمین کند» 85

اما به تصریح گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، فردی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده بود.
از طرف دیگر موسوی لاری و مصطفی معین وزرای کشور و علوم نیز به دانشجویان کوی ملحق شدند اما تجمع‌کنندگان به موسوی لاری حمله‌ور شدند، در این میان بعضی فعالان سیاسی از جمله فائزه هاشمی، مجید انصاری و فاطمه کروبی هم در مقاطعی در جمع دانشجویان حاضر گشتند.

اما همه اینها در حالی بود که شواهد فروانی حتی قبل از آغاز تشنجات وجود داشت که غائله 18 تیر، برنامه ای حساب شده جهت بحران سازی ومظلوم نمایی افراطیون است. پنج روز قبل از سناریوی کوی دانشگاه، روزنامه‌ صبح امروز، وابسته به حزب مشارکت، پا را از تهدیدات تلویحی فراتر گذاشته بود و در یادداشت روز 13 تیر 1378 خود، مسئولان را به ایجاد شورش و آشوب تهدید کرده و یادآور شده بود که «اگر طرح تصویب گردد، اغتشاش ایجاد می‌شود» و روزنامه‌ نشاط، جریده‌ دیگر حزب مشارکت نیز به این شکل تهدید به خشونت کرده بود: «صاحب‌نظران بر این باورند که ورود به قلعه‌ فتح شده‌ چپ‌گرایان، یک ریسک خطرناک برای محافظه‌کاران است ... ناظران پیش‌بینی می‌کنند که طی روزهای آینده‌ دفتر تحکیم وحدت و بدنه‌ اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند» 86 و محمد قوچانی، نویسنده‌ مشهور روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز چند روز پس از توقیف سلام، گفت که قرار بود روزنامه‌ صبح امروز نامه‌ منتسب به سعید امامی را به چاپ برساند اما سعید حجاریان با زیرکی این دام را فقط برای روزنامه‌ سلام پهن کرد: «موسوی‌خوئینی‌ها با انتخاب تیتر روز سه‌شنبه خود کوشید، یکبار دیگر از کارآیی سوابق خود در ایجاد حاشیه‌ امنیتی برای روزنامه‌اش مطمئن شود... (موسوی‌خوئینی‌ها) کوشید به یک ریسک بسیار خطرناک دست بزند، خطر این ریسک به اندازه‌ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی‌خوئینی‌ها بسپارد.» 87

در نهایت پس از گذشت چند روز از آغاز این آشوب ها، مقام معظم رهبری در پیامی مهم خطاب به ملت ایران خواستار حفظ هوشیاری و آمادگی لازم برای فرو خواباندن این فتنه بزرگ شدند.

معظم له در قسمتی از این پیام که در تاریخ 22 تیر 1378 صادر شده بود، فرمودند: «دو روز است که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند. دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند. ولی غافل از این که ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد. به مسئولان در دولت و به خصوص مسئولین امنیت عمومی تاکید شده است که با درایت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را در جای خود بنشانند و بی شک کسانی که چشم به فتنه انگیزی های این روسیاهان دوخته اند، مأیوس خواهند شد. ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیاری مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران، همکاری کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خود فروخته دشمن، تنگ نمایند و به خصوص فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرعوب و منکوب سازند»

8 سال پس از این ماجرا و در 22 تیرماه 1386، سردار نظری در گفتگویی که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد، ضمن طرح انتقادات شدید نسبت به دولت اصلاحات در این زمینه، رسما تقاضای برگزاری مناظره با سید محمد خاتمی و یا دیگر مسئولین ارشد دولتی آن دوره را در رسانه ملی مطرح نمود. تقاضایی که تا کنون از سوی خاتمی بدون پاسخ مانده است. نظری در بخشی از این مصاحبه اعلام داشت:«با کمال تاسف آقای خاتمی نه تنها در برابر قانون پاسخگوی عملکرد خود نبود، بلکه حتی برای تحقق بخشیدن به شعار گفتگوی تمدن ها و پایبندی به گفتمانی که خود مطرح کرده بود قدمی پیش نگذاشت و اکنون نیز از حضور در کمیسیون اصل نود مجلس یا مجامع عمومی برای مناظره در جهت تنویر افکار عمومی خودداری می کند»


غائله خرم آباد:

13 ماه پس از غائله 18 تیر، در یازدهم مرداد ماه 1379 مسئول برگزاری هفتمین اجلاس دفتر تحکیم وحدت طی نامه ای از استاندار لرستان درخواست همکاری در خصوص اردوی دانشجویان با عنوان « آینده اصلاحات در ایران » از تاریخ 1/6/79 تا تاریخ 8/6/79 را مطرح نمود اما با توجه به سوابق نامطلوب و اقدامات ساختارشکنانه دفتر تحکیم وحدت طی سالهای 79-76 و تصویر مخدوش از این تشکل سیاسی و شبه دانشجویی در اذهان عمومی، انتشار این خبر در خرم آباد عکس العملهای اعتراضی از سوی توده های مردمی را منجر شد.

سرانجام شورای تأمین شهرستان و استان با برگزاری جلسات متعدد به این نتیجه رسید که از شرکت برخی مدعوین سیاسی افراطی همانند سروش و کدیور جلوگیری کند. حتی مدیر کل اداره اطلاعات استان، با توجه به خطر ساز بودن این اقدام، خطاب به مسئولین استان هشدارهای لازم را داده بود: «اگر قبلاً این موضوع مطرح می گردید، اداره اطلاعات قطعاً با تشکیل آن مخالفت می نمود و چنانچه وضعیت اجتماعی فرهنگی استان لرستان و خرم آباد و ویژگی های برگزاری این اجلاس با حضور هشت صد تا هزار نفر مورد توجه قرار می گرفت. با عنایت به این که دفتر تحکیم وحدت در همایش هایی به مراتب کوچک تر از این، خطوط قرمز را رعایت نکرده است و مدعوین و سخنرانان از جناح های سیاسی کشور هستند، ما یقیناً در مرز تشنج حرکت می کنیم» 88 اما علی رغم این تصمیم و تأکیدات مکرر مسئولان امنیتی، معاون سیاسی وقت استانداری لرستان که از اعضای حزب مشارکت نیز بود نه تنها از شرکت افراد مذکور امتناع نمی کند، بلکه خود با هماهنگی و اصرار معاون سیاسی وقت وزیر کشور مصطفی تاج زاده، بستر اجتماعی و سیاسی اغتشاشی فراگیر را فراهم می آورد که به «غائله خرم آباد» شهرت یافت.

نهایتا اردوی سیاسی دفتر تحکیم، در روز چهارشنبه دوم شهریور 1379 با پیام خاتمی آغاز به کار کرد و سخنرانان افتتاحیه در همان آغاز، سخنان تنش زایی را بر زبان راندند که انتشار آن سخنان به بیرون موجی از واکنش های مردمی را در پی داشت. با ورود چهره های حساسیت برانگیز مورد اشاره به شهر خرم آباد، تجمع اعتراضی از سوی مردم در فرودگاه و سطح شهر صورت پذیرفت و در عمل از سخنرانی برخی سخنرانان مدعو ممانعت بعمل آمد اما در صبح روز سوم اجلاسیه عباس عبدی، طی سخنانی اختیارات رهبری را غیر قانونی و غیر شرعی خواند!

در تاریخ 5/6/79 حزب مشارکت خرم آباد، با صدور بیانیه ای از هواداران خود درخواست تجمع و راهپیمایی به طرفداری دولت اما در اصل برای متشنج ساختن اوضاع شهر نمود اما این راهپیمایی با سر دادن شعارهای ضد ارزشی علیه نظام تبدیل به یک درگیری گسترده در سطح شهر شد و در چند روز پس از آن نیز آشوب و بلوا ادامه داشت. در پی آن، تعدادی از اراذل و اوباش در حمایت از دفتر تحکیم وحدت، در یکی از خیابان های این شهر، دست به اغتشاش، تخریب اموال عمومی و تعرض به جان و مال مردم و درگیری مسلحانه با پلیس ضد شورش می زنند. در این درگیری ها یک تن از پرسنل نیروی انتظامی به شهادت می رسد و 80 نفر مجروح می شوند. شماری از مؤسسات دولتی و بانک ها به آتش کشیده می شوند و خسارات سنگین مالی به اموال دولتی و مردم وارد می گردد و بعد از این ماجرا مردم خرم آباد در تجمعی اعتراض آمیز در برابر بیت امام جمعه شهر متحصن می شوند و خواستار برخورد با عوامل ناامنی در این شهر و رسیدگی به بی کفایتی مسئولین استانداری می شوند.

در این اتفاق تلخ نیز نقش پر رنگ تعدادی از عناصر موثر حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب مشهود بود. مصطفی تاج زاده ، معاون سیاسی وقت وزیر کشور و عضو مشترک حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، در اظهار نظری تحریک آمیز در فرودگاه خرم آباد هنگام سوار شدن به هواپیما با اشاره به معترضین، خطاب به معاون سیاسی استانداری لرستان، معترضین خرم آبادی را «فاشیست» توصیف می کند: «این فاشیست ها را شناسایی و دستگیر و اسامی آنها را به روزنامه اعلام کنید» 89 و عبدالکریم سروش نیز که بواسطه ی اعتراضات و ممانعت مردم خرم آباد نتوانسته بود در این شهر حضور پیدا کند، بعدها در نوشته ای مردم خرم آباد را «قومی آدمخوار» توصیف کرد: «هنوز چندی از آن فاجعه ی فضیحت بار نگذشته است که صاحب این قلم به همراه تنی دیگر از دوستان به دعوت دانشجویان برای ایراد سخنرانی در خرم آباد به فرودگاه آن شهر پا نهاد و از راه نرسیده خود را در محاصره ی قومی آدمخوار یافت» 90


83. روزنامه‌ کیهان، 1378.4.16
84. روزنامه‌ بیان، 1379.2.22
85. «همه چیز از یک سلام شروع شد» رجانیوز، 18 تیر 87
86. روزنامه نشاط، 1378.4.17
87. روزنامه‌ نشاط، 1378.4.19
88. بازخوانی دو پرونده، محمد خامه یاری
89. روزنامه کیهان 26/6/79
90. هنگامه شهیدی، جعبه سیاه خرم آباد، تهران سرایی، 1381، ص 71

مستندات کلیه جملات ارائه شده در این مطالب از منابع دیگر همچون کتب « جنگ در پناه صلح، آسیب شناسی حزب مشارکت، ماجراهای هاشم آغاجری، چریک های پشیمان، جلد نخست ویژه نامه رمز عبور و ...» و تعدادی دیگراز جراید و وب سایت های اینترنتی استفاده شده است.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=50298


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 2:2 عصر | نظرات دیگران()
حجت الاسلام پناهیان در جلسه دفتر هنر و ادبیات دانشجویی:
سهمگین‏ترین کلمات امام(ره) علیه انواع اسلام‏هاست

گروه فرهنگی: ششمین جسله از جلسات هفتگی هیئت محبین اهل بیت(ع) هنر نیز به همان بحث انسان انقلابی اختصاص داشت تاتفکیک چهار اسلام متظاهرانه، منافقانه، عافیت‌طلبانه،و صوفی مئابانه از اسلام انقلابی میسر شود.

به گزارش رجانیوز اگر چه بحث ها حول یک مفهوم کلی که همان انسان انقلابی است، پیش می رود، اما در حواشی بحث و آنجا که سخن از انحرافات و اسلام های غیرانقلابی می شود، می توان رگه هایی از نقد را نسبت به انقلابیون شرمنده یا کسانی که از خط امام فاصله گرفتند، دید.

جلسات سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین پناهیان چند وقتی است کهدر میدان آرژانتین، ابتدای خ احمد قصیر، کوچه 19، پ4، دفتر هنر و ادبیات دانشجویی برگزار می‌شود. گزیده و متن کامل سخنرانی جلسه ششم در پی می آید:

بریده‌هایی از بحث

تابه‌حال برایتان سؤال پیش آمده که چرا سهمگین‌ترین کلمات حضرت امام(ره) علیه انواع اسلام‌هاست؟!

غرض ما برای سخن گفتن از اسلام انقلابی مقابله با چهار مدل اسلام تحریف شده و رواج یافته است. یکی از این اسلام‌ها اسلام متظاهرانه است.

دومین اسلامی که در مقابل اسلام انقلابی قرار دارد، اسلام منافقانه است. مردم ما هنوز مسلمانی منافقانه را تجربه نکرده‌اند و نشناخته‌اند. مسلمانی منافقانه این است مثلاً کسی در عرصة سیاست سال‌ها قشنگ‌ترین و بهترین حرف‌ها را علیه اسرائیل بزند، اما در روابط پنهانش بگوید من معتقد نیستم که باید با اسرائیل درگیر شد. ولی چون جو اقتضا می‌کند، من اینگونه می‌گویم. این خیلی نامردی است.

منافق ویژگی‌های عجیبی دارد. مثلاً رسول خدا می‌فرماید: منافق یکی از کارهایی که خیلی برایش راحت است، گریه کردن است. المُنافِقُ یَملِکُ عَینَیهِ یَبکی کما یَشاءُ(میزان الحکمه، ج12،حدیث20603). منافق اختیار چشمِ خودش را دارد. هر وقت بخواهد گریه می‌کند.

منافق کسی است که وقتی می‌گوید امام، اشک بریزد و در تمام مدت علیه خط امام کار کرده باشد و کار بکند. ما هنوز منافق را به صورت جدّی تجربه نکرده‌ایم.

اسلام انقلابی مقابل مسلمانی عافیت‌طلبانه نیز هست. برخی از کسانی که به کربلا آمدند و با امام حسین(ع) جنگیدند، همه چیز را قبول داشتند، بغض هم نداشتند، اما شمشیر می‌زدند، فقط تحمّل بلا نداشتند. شنیده بودند یزید با لشکرش به سمت کوفه در حرکت است.

چهارمین نوع مسلمانی که مقابل اسلام انقلابی قرار دارد، اسلام صوفی‌گرایانه است. مسلمانی صوفی‌مآبانه هم یک نحوه تبدیل و تحریف اسلام است به آن چیزی که نفس می‌طلبد. امروز برخی روشنفکرنماها اسلام صوفی مآبانه را ترویج می‌کنند. بعضی‌هایشان هم پشت ادبیات عرفانی پنهان شده‌اند و اسلام معنوی، عرفانی و حداقلی را ترویج می‌کنند. در اتاق فکرهای جنگ روانی‌شان می‌گویند ما باید روی اسلام صوفی‌مآبانه تأکید کنیم، تا عشق به مقدّسات، عشق به اسلام و معنویت جوانان ارضاء شود، و اسلام انقلابی بمیرد و نابود بشود.

دردش این شده که چهار تا خانم کنار سفره نذری حضرت ابالفضل غیبت می‌کنند. رفته یک لبنانی که در خط مقدم انقلاب جهانی اسلام است را آورده، او را از آن درد بلند جهانی پاکیزه می‌کند. او را از لب مرز ظهور و نابودی استکبار آورده، آنوقت دردش را این قرار می‌دهد که چرا این دو نفر با هم قهر هستند؟!

متن کامل:

مقدمه: شیو? مکر نفس بر علیه خوبی‌ها

نفس انسان مکّار است و این مطلب در روایات و ادعیه صریحاً و مکرراً ذکر شده است. حیله‌گری نفس در این است که هرگاه امر خوبی به او عرضه شود، به‌جای اینکه تسلیم آن خوبی شود و خودش را متناسب با آن تغییر دهد، با آن امر و توصی? خوب، مدرا می‌کند و آن را به شکل خودش در می‌آورد.

یکی از وجوه مکر نفس این است که وقتی دارویی را بر علیه او استفاده کنی، او این دارو را به تقویت‌کننده خودش تبدیل می‌کند. سمّی که به نفس می‌دهی که نفسانیت و هوای نفس را از میان بردارد یا لااقل تضعیف کند، این سمّ را به ویتامین تقویت‌کننده تبدیل می‌کند و خودش را با آن تقویت می‌کند.

یکی دیگر از وجوه مکر نفس این است که از هر جایی جلویش را بگیری، اگر ببیند با سُمبة پر زوری داری جلویش را می‌گیری، مانند یک جاسوس یا چریک، به ظاهر تسلیم می‌شود، اما بعد می‌رود از جای دیگر نفوذ می‌کند. وقتی انسان سدّی مقابلش قرار می‌دهد که دیگر حرکت نکند، به جای شکستن سد، می‌رود از جای دیگری خودش را نشان می‌دهد.

مثلا به نفس می‌گویی: «متواضع باش. تکبّر بد است.» وقتی می‌بیند در مقابل این حرف منطقی، که جو جامعه هم آن را تایید می‌کند و همه از تکبّر بدشان می‌آید، نمی‌تواند مقاومت کند، به خودش می‌گوید: «من دوست دارم همه من را بزرگ بدانند. ولی جامعه تکبر را ملامت می‌کند. عیبی ندارد. تواضع می‌کنم. و با تواضع خودم را بزرگ نشان می‌دهم.» همین تواضع را دستمای? ارضای خوی تکبر خودش قرار می‌دهد. و با تواضع کردن خودش را بزرگ جلوه می‌دهد.

لذا اگر حقیقتی مثل اسلام را هم به چنین انسانی بدهید، این انسان به گونه‌های مختلف این اسلام را به نفع خودش مصادره می‌کند. و این اسلامی که می‌خواهد نفسانیات انسان را کنترل کند، تا فطرت انسان شکوفا شود، در همان نفسانیات گیر می‌کند. نفس مکّار، اسلام عرضه شده را تغییر شکل می‌دهد، و از آن پس نفسانیاتش با مسلمانی جلوه می‌کند و با این اسلامِ تبدیل‌یافته، تغذیه می‌شود.

1. اسلام انقلابی رسوا کنند? اسلام متظاهرانه

غرض ما برای سخن گفتن از اسلام انقلابی چیست؟ غرض، مقابله با چهار مدل اسلام تحریف شده و رواج یافته است. یکی از این اسلام‌ها اسلام متظاهرانه است. مسلمانی که متظاهرانه مسلمانی می‌کند، با انقلابی بودن یا نبودن، محک می‌خورد. خصوصاً در شرایط امروز که برخلاف ابتدای انقلاب، شرایط اقضتای وجود یک جوّ انقلابی‌گری را ندارد.

مسلمانی متظاهرانه خیلی حال انسان را از اسلام به هم می‌زند. وقتی می‌گوییم اسلام انقلابی، یعنی مسلمانی متظاهرانه نداشته باش، انقلابی باش. انقلابی تظاهر نمی‌کند، انقلابی حاضر است حذف شود. شهید چمران نمون? یک انقلابی است. زمانی که مظلوم واقع شده بود، در نوشته‌اش به دوستانش می‌نویسد: «وقت‌تان را برای دفاع از من نگذارید، من اهمیتی ندارم. به کارهای خودتان برسید.»

هر کس خودش می‌خواهد بفهمد متظاهر است یا نه، ببیند انقلابی هست یا نه؟ اگر الان اهل احتیاط، ترمز دستی کشیدن، جا خالی دادن، سکوت و مماشات بود، اگر به سادگی یک حرکت انقلابی را تندروی معرفی می‌کند، و در زمانی که باید میان حق و باطل قضاوت و انتخاب کند، بین حق و باطل باقی می‌ماند و عدالت را در تعادل بین حق و باطل می‌داند، او یکی از علائم اسلام متظاهرانه را دارد. معلوم می‌شود تا حالا متظاهرانه مسلمان بوده.

البته اسلام متظاهرانه، با اسلام منافقانه یکی نیست. مسلمان متظاهرانه، به دنبال تظاهر کردن خوبی‌هایش است. تحمل حذف شدن و تحویل گرفته نشدن را ندارد. تحمل غریبی کشیدن را ندارد. چون عشق به اسلامش با عشق به تظاهرش عجین شده. مسمان انقلابی باید غریبی بکشد، و به همین دلیل با اسلام متظاهرانه سازگاری ندارد.

2.اسلام انقلابی فیام علیه اسلام منافقانه است

اسلام دیگری که مقابل اسلام انقلابی قرار دارد، اسلام منافقانه است. مردم ما هنوز مسلمانی منافقانه را تجربه نکرده‌اند و نشناخته‌اند. مسلمانی منافقانه این است مثلاً کسی در عرصة سیاست سال‌ها قشنگ‌ترین و بهترین حرف‌ها را علیه اسرائیل بزند، اما در روابط پنهانش بگوید من معتقد نیستم که باید با اسرائیل درگیر شد. ولی چون جو اقتضا می‌کند، من اینگونه می‌گویم. این خیلی نامردی است.

منافق را اصلاً نمی‌توان به این سادگی شناخت. او هر حرف حقی را که بگویی، به راحتی تأیید می‌کند و پشت پرده به راحتی علیه هر حرف حقی که در ظاهر قبول کرده، عمل می‌کند. اما بسیار حساب شده. بعضی‌ها که التقاط اندیش هستند و صریحاً دیدگاه التقاطی خودشان را می‌گویند، بعضی‌ها که غرب زده هستند و صریحاً غرب‌زدگی خودشان را می‌گویند، آنها منافق نیستند، آنها همین هستند که می‌گویند و نشان می‌دهند.

منافق ویژگی‌های عجیبی دارد. مثلاً رسول خدا می‌فرماید: منافق یکی از کارهایی که خیلی برایش راحت است، گریه کردن است. المُنافِقُ یَملِکُ عَینَیهِ یَبکی کما یَشاءُ(میزان الحکمه، ج12،حدیث20603). منافق اختیار چشمِ خودش را دارد. هر وقت بخواهد گریه می‌کند.

مردم ما هنوز منافق ندیده‌اند. سازمان مجاهدین خلق، منافق نبودند. آنها علناً با امام مخالفت می‌کردند. منافق کسی است که وقتی می‌گوید امام، اشک بریزد و در تمام مدت علیه خط امام کار کرده باشد و کار بکند. ما هنوز منافق را به صورت جدّی تجربه نکرده‌ایم.

و اما رفتار و مسلمانی منافقانه، کجا رسوا می‌شود؟ در مقابل اسلام انقلابی. وقتی اسلام انقلابی می‌خواهد محکم با دشمن محکم درگیر شود، اسلام منافقانه می‌گوید: «بالاخره نباید در درگیری با دشمن تندروی کرد. خطر دارد» و این محک را قرآن کریم آدرس داده است.(مائده، 51 تا 54؛ همچنین رک: تفسیر المیزان ذیل همین آیات) قرآن کریم می‌فرماید: منافق تحمّل مبارزة سخت با دشمن را ندارد، دلیلش را هم اینگونه بیان می‌فرماید: «نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ» به زبان ساده، یعنی می‌گوید: «ببینید، من می‌خواهم آنها الکی به ما ضربه نزنند. چرا الکی هزینه کنیم؟»

اسلام انقلابی ضد اسلام منافقانه است، البته اولاً نمی‌توان کسی را به نفاق متّهم کرد. مگر اینکه کسی اطلاعات بالایی داشته باشد. ثانیاً تعداد قابل توجهی از منافقین، نفاق ناخودآگاه دارند. و این در مباحث انسان‌شناسی مکانیزمی دارد که چطور می‌شود که انسان نفاق خودش را به دلیل توانایی که نفس انسان در ظاهرسازی و فریب خودش دارد، باور نمی‌کند.

3. اسلام انقلابی مقابل اسلام عافیت‌طلبانه

اسلام انقلابی مقابل مسلمانی عافیت‌طلبانه نیز هست. مسلمانی عافیت‌طلبانه چیست؟ نه دنبال تظاهر است و نه منش منافقانه دارد. بلکه رفاه‌طلب است. راحتی را همه دوست دارند. عیبی هم ندارد. اما وقتی رفاه‌طلبی بر اسلام‌طلبی غلبه کند، اسلام عافیت‌طلبانه شکل می‌گیرد. کسی که می‌گوید: من تا وقتی رفاهم لطمه نخورده مسلمان هستم، این یعنی او مسلمان نیست. بر همین اساس بود که امام حسین(ع) در مسیر کربلا فرمود: إنّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنیا ، و الدِّینُ لَعْقٌ على ألْسِنَتِهِم ، یَحُوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعایِشُهُم، فإذا مُحِّصوا بالبلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ (تحف العقول، حدیث245). بلا بعضی‌ها را از مسلمانی در می‌آورد و به نامسلمانی تبدیل می‌کند. بلا بعضی‌ها را تبدیل کرد به قاتل امام حسین(ع).

برخی از کسانی که به کربلا آمدند و با امام حسین(ع) جنگیدند، فقط تحمّل بلا نداشتند. همه چیز را قبول داشتند، بغض هم نداشتند، اما شمشیر می‌زدند، آنهایی هم که شمشیر نداشتند، سنگ می‌زدند. حتی برای غربت حسین هم گریه کردند(لهوف سید بن طاووس، ص134) پس چرا با حسین(ع) جنگیدند؟ چون یک شایعه شنیده بودند که یزید دارد با لشکرش می‌آید، تا کوفه را به دلیل بیعت با امام حسین(ع)، با خاک یکسان کند. طاقت بلا نداشتند. اینها مسلمانی عافیت‌طلبانه داشتند. عافیت خوب است، اما اگر عافیت‌طلبی از اسلام‌طلبی پیشی گرفت، وضعیت دیگری پدید می‌آید.

مسلمانی عافیت‌طلبانه مقابل اسلام انقلابی است. نمونه‌اش کربلا. ما چرا از اسلام انقلابی سخن می‌گوییم؟ برای اینکه می‌خواهیم ضدّ مسلمانی عافیت‌طلبانه قد علم کنیم. مسلمانی عافیت‌طلبانه با اسلام انقلابی محک می‌خورد و خودش را رسوا می‌کند. مسلمانی عافیت‌طلبانه، ظرفیت ضدّیت با اسلام را هم می‌تواند پیدا کند.

4. اسلام انقلابی مقابل اسلام صوفی‌گرایانه

چهارمین نوع مسلمانی که مقابل اسلام انقلابی قرار دارد، اسلام صوفی‌گرایانه است. عبارت «اسلام انقلابی» تعبیر حضرت امام است. در منشور روحانیت امام مهمترین ثمر? جنگ را استمرار اسلام انقلابی می‌داند: «... و از همه اینها مهمتر،[اینکه] استمرار روح اسلام انقلابى در پرتو جنگ تحقق یافت.»(صحیفه امام، ج21، ص283)

اسلام انقلابی مقابل مسلمانی صوفی‌مآبانه نیز هست. مسلمانی صوفی‌مآبانه هم یک نحوه تبدیل و تحریف اسلام است به آن چیزی که نفس می‌طلبد. نفس انسان به انسان می‌گوید: «ببین، من می‌خواهم لذت ببرم. من می‌خواهم کیفی داشته باشم که نفسم حال بیاید. حالا تو می‌خواهی مسلمان شوی، مسیحی شوی، یهودی شوی، کمونیست بشوی، گبر شوی، برای من فرقی نمی‌کند. من باید کیفم را بکنم.»

ذائقه بعضی‌ها اینگونه است که وقتی اسلام را به او معرفی می‌کنند، می‌گوید: «نمی‌شود ما از این اسلام، فقط آن وجهة عارفانه، معنوی و صوفی‌مسلکانه‌اش را بگیریم. و با آن حال کنیم. ذکری بگوییم و وردی. مستی کنیم و خوش باشیم؟ نمی‌شود بی‌خیال بقیه‌اش شویم؟» اما نفس به خودش می‌گوید: «این‌جوری که خیلی ضایع است. بقیة اسلام را چه کار می‌کنی؟» آنگاه نفس چاره اندیشی می‌کند. می‌گوید: «آن قسمت اندیشناک من کجاست؟ بیا تئوریزه کن!» آنگاه می‌آید با تئوریزه کردن، علیه بقیة ابعاد دین قیام می‌کند و دین را به یک دین حداقلی تبدیل می‌کند. و چقدر دینِ حداقلی صوفی‌مآبانه یک دینِ ضدانقلابی است. امروز برخی روشنفکرنماها اسلام صوفی مآبانه را ترویج می‌کنند. بعضی‌هایشان هم پشت ادبیات عرفانی پنهان شده‌اند و اسلام معنوی، عرفانی و حداقلی را ترویج می‌کنند. در اتاق فکرهای جنگ روانی‌شان می‌گویند ما باید روی اسلام صوفی‌مآبانه تأکید کنیم، تا عشق به مقدّسات، عشق به اسلام و معنویت جوانان ارضاء شود، و اسلام انقلابی بمیرد و نابود بشود.

از اسلام انقلابی خوشش نمی‌آید. چرا؟ می‌گوید: من به دلیل همین نفسانیتی که من را دعوت می‌کند به یک اسلام حداقلی و صوفی‌مآبانه و گرم و نرم، و یک اسلام یواشکی، من به همین دلیل از اسلام انقلابی نفرت دارم. آن وقت پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: رهبانیت امّت من در جهاد است؛ إِنَّمَا رَهْبَانِیَّةُ أُمَّتِی الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّه(امالی صدوق، ص66).

پیامبر گرامی اسلام(ص) در جای دیگری می‌فرمایند: تفریح و گشت و گذار جوان‌های امّت من در جهاد است؛ إنَّ لکلِّ اُمَّةٍ سِیاحةً ، و سِیاحةُ اُمَّتی الجِهادُ فی سبیلِ اللّه(میزان الحکمه، ج2، ح2830) اما اسلام عافیت‌طلبی می‌گوید: برویم پیک نیک. پیک نیک یک انقلابی یک کار جهادی است. پیک‌نیکش جبهه است، و الان که جبهه نیست، انقلابی‌گری.

البته با نکوهش عافیت‌طلبی، تفریح را مذمت نمی‌کنیم. تفریح کردن بد نیست، اما هر کسی، وقتی برای تفریح به باغ و بستان می‌رود، با آنچه عامل تفریحش است، تفریح می‌کند. آیا جُک عامل تفریحش است یا یک بحث انقلابی؟ یک انقلابی می‌رود باغ، یک گفتگوی انقلابی می‌کند، و برای نجات بشریت از ظلم، و نجات دین از تحریف نقشه می‌کشد، و با این گفتگوی انقلابی انرژی می‌گیرد.

بنابراین وقتی اسلام انقلابی می‌گوییم، منظورمان رد کردن کدام اسلام‌هاست؟ منظورمان رد کردن این چهار اسلام است.

حضرت امام، تندترین، سخت‌ترین و سهمگین‌ترین سخنانش علیه انواع مسلمانی غیر انقلابی بود، علیه اسلام مرفهین بی‌درد بود. علیه مسلمانان عافیت‌طلبی که درد ندارند. البته اسلام صوفی‌مآبان? بی‌درد هم داریم. کسی که درد ندارد، چه فرقی می‌کند که توجیه عافیت‌طلبانه کند، یا توجیه‌های دیگر: بالاخره وقتی مصلحت نیست، می‌گوید: «از ما کاری بر نمی‌‌آید» «هر کسی باید پایش را به اندازة گلیم خودش دراز کند»، «الان که شرایط برای اصلاح مهیا نیست، باید اصل اسلام را حفظ کنیم» بعد هم اشاره به خودش می‌کند. «ما نباید اسلام را در معرض خطر قرار بدهیم». یا توجیه‌های عافیت‌طلبانه می‌کند یا توجیه‌های صوفی‌مآبانه. به هر صورت، درد را باید از سینه‌اش بیرون ببرد. کسی که متظاهر است، درد اسلام در سینه‌اش نیست. کسی که منافق است، درد اسلام در سینه‌اش نیست. اما اسلام انقلابی، اسلام دردمندانه است.

در اسلام انقلابی این چهار ویژگی نیست. و کسی که مسلمان شد، اولا در معرض این چهار خطر قرار می‌گیرد. هر کسی مسلمان شد، باید مراقب این چهار خطر باشد. تولید این اسلام‌ها، توانایی نفس مکار انسان در دور زدن خوبی‌ها را نشان می‌دهد. به طوری که برای هر روحیه‌ای، اسلامی طراحی می‌کند که موید نفسانیات او باشد. اسلام انقلابی، کمک می‌کند مسلمان‌ها در مقابل عملیات فریب و مکر نفس، برای تحریف اسلام بایستند.

اسلام غیر انقلابی جذاب نیست

امروز گرایش جوان‌ها به اسلام از اول انقلاب و دوران دفاع مقدس بیشتر است، اما بالاخره بعد از سی سال هنوز بخشی از جوانان هستند که گرایش به اسلام در آنها نیست، و یا کم است. یکی از دلایل این عدم گرایش جوان‌ها به اسلام بعد از سی سال، و در عوض گرایش به هرزگی‌ها و برخی امور دیگر، این است که اسلامی که به آنها عرضه شده، اسلام غیرانقلابی است. اسلام غیرانقلابی جاذبه ندارد، گرم‌کننده نیست، آتش نیست که وجود انسان را شعله‌ور کند. اگر این اسلام وجود جوان را گرم و شعله‌ور نکرد، و او سعی کرد وجود خودش را با مِی گساری‌ها و هرزگی‌های دیگر پُر کند، گناهش به گردن کسانی است که اسلام انقلابی را معرفی نمی‌کردند. اسلام بدون جاذبه را معرفی می‌کردند. اسلامی که نمی‌تواند گرمابخش وجود یک جوان باشد.

اینقدر فیلم‌های اسلامی توسط متدینین ساخته شده، اما اسلام حداقلی را معرفی می‌کنند. در یکی از سخنرانی‌های بیت مقام معظم رهبری، عرض کردم: اگر دشمنانِ ما بدانند معرفی کردن اسلام غیرانقلابی چقدر به جوانان ما ضربه می‌زند، همة فیلم‌های مستهجن خودشان را جمع می‌کنند و شروع می‌کنند فیلم اسلامی ساختن، اما فقط اسلامی که از آن، امام حسین در نیاید، سیدالشهدا و کربلا و شهادت در نیاید.

فیلم‌هایی ساختند که در آن طلبه‌ای را می‌آورند، اخلاقی و معنوی حرف می‌زند و دعوت به معنویت می‌کند. آدم خوبی هم هست. اما درد دین در آن نیست. حتّی اسلامی که گاهی از اوقات درد مردم به صورت جزئی و صرفاً در حد یک مؤسسة خیریه، در آن هست، اما درد دین در آن نیست.

به تفاوت این دو دقت بفرمایید. آیا اگر کسی درد مردم را داشته باشد انقلابی است؟ بستگی دارد درد مردم را در چه اندازه‌هایی داشته باشد؟ اگر صرفاً در اندازه‌های یک مؤسسة خیریه باشد، و محدود به ناراحتی از درد چندتا یتیم و فقیر محل? خودش باشد، او انقلابی نیست. اما اگر بند کرد و گیر داد به علّت فقر همین یک دانه فقیری که در محلّه‌اش هست، یعنی با عوامل فقر مبارزه کرد و با اسرائیل جنگید، او انقلابی است. و الا آدمی که برای فقیر پول جمع می‌کند و می‌گوید این کار خوبی است، اما با اسرائیل نمی‌جنگد که علّت فقر فقراست، او راست نمی‌گوید. یتیم‌نوازی چمران قبول است، که با مسلسل مقابل صهیونیست‌ها می‌ایستد. او اگر موسسه خیریه بزند، درد مردمش قبول است. و الا کسی که اضافی مالش را در مؤسسه خیریه می‌گذارد، اما کین? اسرائیل را به دل نمی‌گیرد، آیا چگونه درد مردم دارد؟

اسلام انقلابی سرش کلاه نمی‌رود. فیلمی که دعوت به اخلاق می‌کند، باید دید چگونه دعوت به اخلاق می‌کند؟ ریشة بداخلاقی، صهیونیزم و استکبار جهانی است. اگر از این فیلم، مرگ بر آمریکا در نمی‌آید، این اخلاق بازی و صوفی‌مسلک‌بازی است. اصلاً تابه‌حال برایتان سؤال پیش آمده که چرا سهمگین‌ترین کلمات حضرت امام(ره) علیه انواع اسلام‌هاست؟!

الان اگر مسلمانی در آمریکا بخواهد مؤسسه خیریه یا مسجد بزند، کمال همکاری را با او می‌کنند. حتی در برخی از ایالت‌ها، شهرداری تا شعاع 200 متری مسجد، اجاز? برپایی قمارخانه، دانسینگ و ... را نمی‌دهد. چون دولت تصمیم دارد از یک مسجد، معبد، کلیسا، کنیسه، حمایت کند. آن وقت برخی انسان‌های نادان و ظاهربین هم می‌گویند: «آنها به معنویت بها می‌دهند.» این همان اسلامی است که حضرت امام اسمش را می‌گذاشت اسلام آمریکایی. این همان اسلامی است که هدفش دور نگهداشتن مردم از اسلام انقلابی و به خاک سپردن اسلام ناب و اصیل است.

آنوقت هنر را حضرت امام چگونه تعریف می‌کرد؟ تعریف‌های امام از هنر خیلی عجیب است. می‌فرماید هنر باید ضد استکبار باشد: «هنری زیبا و پاک است که کوبند? سرمایه‌داری مُدرن و کمونیسم خون‌آشام و نابودکنند? اسلامِ رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی‌درد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.» (صحیفه امام، ج21، ص429.) یعنی هنر باید ضد استکبار باشد، یعنی اصلاً هنر کار دیگری غیر از این ندارد. حضرت امام درد را از این کمتر نمی‌گفت.

می‌گوید من دردم آمده است می‌خواهم هنرمندی کنم. وقتی دردش را نگاه می‌کنی، می‌بینی در سطحی‌ترین و نازل‌ترین موضوعات مانده است. خدایا این درد است؟ دردش این شده که چهار تا خانم کنار سفره نذری حضرت ابالفضل غیبت می‌کنند. رفته یک لبنانی که در خط مقدم انقلاب جهانی اسلام است را آورده، او را از آن درد بلند جهانی پاکیزه می‌کند. او را از لب مرز ظهور و نابودی استکبار آورده، آنوقت دردش را این قرار می‌دهد که چرا این دو نفر با هم قهر هستند؟! به هر حال این همه سلیقه‌ای است دیگر. گفت: سلیقه‌اش من را کُشته.

با اسلام انقلابی می‌توان سرمست شد

البته اگر هم کسی امام را قبول نداشته باشد، ما عقلانی از امام دفاع می‌کنیم. ما نسبت به امام تعبد نداریم، عقلمان هم همین را می‌گوید. امام برای ما معبود نیست، معقول است. کسی فکر نکند اینها چشم بسته خودشان را به امام بسته‌اند و دیگر تکان نمی‌خورند. نخیر. عقل ما هم همین را می‌گوید. ما وقتی از امام سخن می‌گوییم، می‌خواهیم سرعت انتقال مفاهیم را افزایش دهیم. اما اگر برای کسی جا نمی‌افتد، ما خودمان عقلانی و با تحلیل از امام و اندیشه‌های او دفاع می‌کنیم. اسلام انقلابی یک اسلام لذت‌بخش و شورآفرینی است که اگر این اسلام را عرضه کرده بودیم جوان‌های ما الان عشق به اسلامشان هزاران برابر بیشتر بود. با اسلام انقلابی می‌توان پایکوبی کرد. با اسلام انقلابی می‌شود عالمی را به وجد در آورد. با اسلام انقلابی می‌توان سرمست شد. با اسلام انقلابی می‌توان خود را فراموش کرد. مردم چرا مستی می‌کنند؟ چون می‌خواهند خودشان را فراموش کنند. خدا با عبارت‌های مختلف می‌خواهد به انسان بفهماند که: «بابا! با دین این کار را بکن. با اوج عرفان، که اسلام انقلابی است خودت را فراموش کن. اصلاً دیگر خودت را در نظر نگیر. خودت را نبین.»

این یک مهارت است که انسان بتواند خودش را نبیند. کسب این مهارت، تمرین می‌خواهد. و اسلام انقلابی این تمرین را به آدم می‌دهد. تمرین کنید هیچ‌وقت خودتان را نبینید. آدمی که خودش را می‌بیند حسود می‌شود، بخیل می‌شود، ...

جوانی که خودش را می‌بیند، وقتی جوان دیگری با ماشین آخرین مدل از مقابلش رد می‌شود، تا ماشین را می‌بیند، می‌گوید: «من کِی می‌توانم...» بابا تو خودت را چرا نگاه می‌کنی؟ آن را نگاه کن. چه ماشین خوشگلی است. تو هر چیزی را می‌بینی، خودت را در آن می‌بینی. اصلاً خودت را نگاه نکن. وقتی که خودت را نگاه می‌کنی عصبانی می‌شوی، افسرده می‌شوی، حسود می‌شوی. تمرین کنید هیچ وقت خودتان را نگاه نکنید. در معنویات هم خودتان را نگاه نکنید. می‌گوید:«خدا من را می‌پذیرد؟» بابا! چرا دوباره یاد خودت افتادی؟ خودت را نگاه نکن! خدا را نگاه کن! ببین چقدر قشنگ است. دیگر به بقیه‌اش چه کار داری؟

اگر خودتان را نگاه نکنید از تمامی رذائل راحت می‌شوید و این یک مهارت و تکنیک است. تمرین می‌خواهد. پدر و مادرها در تربیت فرزند، خودشان را نگاه نکنند، بچه‌ها در روابط‌شان با پدر و مادر، خودشان را نگاه نکنند، زن و شوهر در روابط‌شان با همدیگر خودشان را نگاه نکنند. یک لحظه تصور کن ببین چه اتفاقی می‌افتد؟ خودت را نگاه نکنی یعنی مدام باید ببینی او چه می‌خواهد؟ یعنی او را نگاه می‌کنی خودت را نگاه نمی‌کنی. تا می‌گویی من ناراحت شدم، یعنی خودت را نگاه کردی که ناراحت شدی. اما اگر برای او ناراحت شده باشی، این خیلی قشنگ است. و مراقب باشیم خودمان را هم فریب ندهیم.

اسلام انقلابی موجب می‌شود آدم خودش را نگاه نکند. و این مانند شراب مست‌کننده است، چون شراب هم لذّتش به این است که آدم لحظات خودش را نگاه نمی‌کند. اینکه آدم خودش را نگاه نکند، خیلی سرمست کننده است.

انقلابی خودش را نمی‌بیند

من معتقدم ابالفضل العباس می‌دانست وقتی کنار نهر علقمه می‌رود، نه تنها برنمی‌گردد، بلکه دست‌هایش را هم می‌دهد. می‌دانست باب الحوائج می‌شود، می‌دانست حسین بالای سر او می‌فرماید: «فدایت بشوم برادرم، الْآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی» همة اینها را می‌دانست، مقام معنوی خودش را هم خبر داشت. اما نگاه نمی‌کرد. خودش نبود. خودش را نمی‌دید.

حضرت زهرای مرضیه(س) خودش را نگاه نکرد. فقط علی را نگاه می‌کرد. کافی بود از علی یک کمی با مماشات دفاع کند. خودش را کمی از علی کنار بکشد، ... اما فاطمه برای علی پرپر زد، جیغ کشید، شیون زد، ضجّه زد. بلند شد صدا زد: فضه علی را کجا بردند؟ اصلاً کسی را غیر از علی نمی‌بیند، کسی را غیر از علی نمی‌خواهد ببیند. عشق اینجا دیده می‌شود، خودش را نمی‌بیند. در میان نامحرمان کمربند علی را گرفت...

می‌خواستند بی‌احترامی‌هایشان را ماست‌مالی کنند. با احترام به قصد عیادت آمدند. گفتند: بانوی جهان اسلام است. می‌خواهیم از او عیادت کنیم. فرمود: به خدا قسم دیگر نمی‌خواهم اینها را ببینم. می‌دانستند فاطمه خودش نیست. می‌دانستند علّت وجودش علی است. علّت موافقتش و مخالفتش علی است. سر راه علی را گرفتند، گفتند می‌خواهیم به عیادت فاطمه برویم، خانم اجازه نمی‌دهد.

علی به خانه آمد. با چه دلی، درخواست آنها را به خانم گفت. باز صدا زد: علی جان به خدا قسم نمی‌خواهم اینها وارد خانة تو شوند. آقا فرمود: فاطمة من، دوست ندارم کسی من را شفیع قرار می‌دهد، دست رد به سینه‌اش بزنم. یعنی: فاطمه، نرخ علی را نشکن.

فاطمه که خودش نیست. تا حرف دل علی را شنید، گفت «من کنیز تو هستم.» (*) یعنی از کنیز که آدم اجازه نمی‌گیرد. «خانه هم خانة توست» اصلاً چرا از من اجازه می‌گیری؟ فدایت بشوم، من برای تو می‌میرم، اصلاً فاطمه خودش را نگاه نمی‌کند.
«الا لعنة الله علی القوم الظالمین»

(*) کتاب سلیم بن قیس، حدیث 48؛ خصائص الفاطمیه، محمد باقر کجوری، ج1،ص191.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=50330


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 2:1 عصر | نظرات دیگران()

بازگشت شیر ایرانی پس از 103 سال

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور از ورود شیر ایرانی پس از 103 سال به کشور خبر داد.

 

محمد جواد محمدی زاده در حاشیه سفر دولت به کهگیلویه و بویراحمد به مهر در یاسوج، گفت: شیر ایرانی بعد از 103 سال از روسیه به ایران وارد و احیا می شود.

وی بیان کرد: یکی از برنامه های اولویت دار این سازمان نجات حیوانات در حال انقراض است که بر این اساس برنامه احیاء و پرورش شیر ایرانی در اولویت کاری این سازمان قرار دارد.

خروج "یوزپلنگ ایرانی" و "درنای سیبری" از خطر انقراض

محمدی زاده همچنین با بیان اینکه طرح های مهمی برای نجات حیوانات در حال انقراض در این سازمان در حال اجراست، افزود: خوشبختانه "یوزپلنگ ایرانی" و "درنای سیبری" به طور کامل از خطر انقراض خارج شده اند.

معاون رئیس جمهور تصریح کرد: محیط زیست سرمایه ای است که بیشتر افراد از آن غافل هستند بر این اساس لازم است در این خصوص فرهنگ سازی شود و این ثروت عظیم و بکر را به جامعه بشناسانیم.

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcf1jdy0w6dyya.igiw.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 2:0 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا