خاتمی ممنوع الخروج نیست
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه آیا حکم جلب مهدی هاشمی فرزند علیاکبر هاشمی رفسنجانی را دارید، اظهار داشت: حکم جلب مهدی هاشمی را داریم.
خبر روز
خاتمی ممنوع الخروج نیست
اینتر به یک قدمی فینال رسید |
باخت بارسلونا در خانه اینتر |
دعوای سیانیوز و تلویزیون درجه 3 بی.بی.سی
در یک چانه زنی یا تسویه حساب مافیایی و البته درون خانوادگی! سایت گویانیوز (وابسته به سازمان «سیا») شبکه تلویزیونی BBC را شبکه دولتی که از اپوزیسیون جمهوری اسلامی به عنوان ابزار دولت متبوع خود استفاده می کند، یاد کرد.
به گزارش کیهان نویسنده گویانیوز در حالی که می نوشت «نمی خواهم جمهوری اسلامی از این مسئله بل بگیرد» تصریح کرد راه اندازی بی بی سی برای امکان دادن به وزیر خارجه انگلیس و سفیر انگلیس در ایران بود و این دلیل و انگیزه اصلی تأسیس شبکه بی بی سی نباید ماست مالی شود.
گویانیوز (منتشر کننده آگهی های رسمی استخدام مزدور برای سازمان سیا) بی بی سی را متهم کرد که از ناتوانی افراد ایرانی به عنوان ابزار انتقال تفکرات دولتمردان انگلیسی استفاده می کند.
گویانیوز همچنین انتقال مستخدمان رادیو بی بی سی به تلویزیون بی بی سی را باعث تبدیل بی بی سی به «تلویزیون رادیویی»! توصیف کرد و با خبر دادن از دعوای گسترده در داخل گردانندگان بی بی سی نوشت: نتیجه این شده که ما تماشاچیان رو بکشیم و دوستان به ما یک تلویزیون درجه 3 تحویل دهند چرا که ما قرون وسطایی هستیم. به حق که دست شما درد نکند، ما را مفتخر کردید.
گویانیوز به کارکرد دیگر بی بی سی در زمینه جمع آوری اطلاعات تصویری از داخل کشور اشاره کرد و تأکید نمود که این شبکه انگلیسی با ثمن بخس این فیلم ها و تصاویر را می خرد.
منبع ما : http://jahannews.com/vdci3vazut1aup2.cbct.html
گروه سیاسی: اگر چه خبر احضار مهدی هاشمی چند روزی است که در صدر اخبار رسانه های داخلی قرار گرفته اما برخلاف تصور رایج ماجرای احضار فرزند رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به اسفند ماه سال گذشته بر می گردد.
به گزارش رجانیوز بعد از اظهارات متهمان وقایع بعد از انتخابات و نیز افزایش شائبه ها در مورد مهدی هاشمی بود که بررسی اتهامات مطرح در خصوص او موضوعیت پیدا کرد. مطابق اظهارات هاشمی رفسنجانی، مهدی تجربیاتش را در کمیته صیانت از آراء با اصلاح طلبان در میان گذاشته بود و البته حمزه کرمی و برخی متهمان نیز مسائل قابل توجهی را در مورد سایت جمهوریت و... متوجه مهدی هاشمی کرده بودند.
اما سفر بلند مدت او به انگلستان بیش از پیش بر حساسیت های داخلی افزود. بعد از تکمیل مستندات در قوه قضائیه بود که در اسفند ماه سال گذشته احضاریه ای برای مهدی هاشمی ارسال شد. این مستندات و موارد تخلفی البته در اختیار افکار عمومی قرار نگرفت تا نخست در دادگاه اثبات شود.
هنگامی که احضاریه صادر شد نیز مهدی هاشمی در ایران نبود و قوه قضائیه احضاریه را به آدرس منزل و محلی که قبلاً او کار می کرد، ارسال و ابلاغ نمود. چندی بعد وکیل مهدی هاشمی در دادسرا حاضر شد و نسبت به احضاریه صادر شده کسب اطلاع کرد.
احضاریه مهدی هاشمی حتی حضورا هم به اطلاع خانواده او رسانده شد تا هیچ گونه شبهه ای درخصوص اطلاع او برای حضور در مرجع قضایی باقی نماند.
در ایام پایانی سال بود که گزارشی به قوه قضائیه رسید و از سفر قریب الوقوع مهدی هاشمی در تعطیلات نوروزی به ایران حکایت داشت. به دنبال این گزارش مأمورینی در فرودگاه تهران و کیش مستقر شدند و رسماً و کتباً به آنها اعلام شد که در صورتی که مهدی به ایران وارد شود، باید به دادسرای تهران معرفی شود.
قرار بود مأمورین در صورت مشاهده مهدی هاشمی او را به دادسرای تهران، هدایت کنند و به شورای بازپرسی تحویل دهند. اگر چه در تعطیلات مهدی به ایران نیامد، اما همچنان قوه قضائیه آماده انتقال او به دادسرا است و به محض ورود مهدی هاشمی به کشور وی در اختیار شورای بازپرسی قرار خواهد گرفت.
پیشتر جعفری دولت آبادی در این خصوص گفته بود:«ما امیدواریم که خود ایشان که زمانی مدعی بودند که اگر من احضار شوم، در مرجع قضایی حاضر خواهم شد و برائت خود را خواهم گرفت، خودشان را در مرجع قضایی معرفی کند تا مردم ببینند که دستگاه قضایی بین افراد جامعه فرقی نمی گذارد.»
این همه در حالی است که گفته می شود هاشمی رفسنجانی فرزند خود را به تهران فراخوانده است و از او خواسته برای رفع ابهامات و رسیدگی به اتهامات در دادگاه حاضر شود.
با این وجود چندی پیش سایت دی پرس مدعی انتشار بیانیه ای از سوی مهدی هاشمی شد. این سایت البته کمی بعد خبر مربوطه را از خروجی خود حذف کرد که این مسئله می تواند یا در اثر برخی ملاحظات سیاسی صورت پذیرفته باشد و یا در اثر نادرستی خبر.
در بیانیه ادعا شده با اشاره به آنچه شایعه حکم جلب از سوی خوانده شده، آمده بود:«توجه داشته باشید همه این مسائل در شرایطی بیان میشود که نه حکمی از طرف دادگاهی صادر شد و نه توضیحی از طرف من ارائه و این همه نشان از تلاش خطرناک همان جریان خاص برای فشار بر قوهقضائیه است که میخواهند از دستگاه عدالتمحور و مجری عدالت، در جهت مطامع و اغراض ناعادلانه سیاسی خویش استفاده نمایند و جالبتر اینکه همه این اقدامات را در راستای تقویت نظام مقدس جمهوری اسلامی و جایگاه مقام والای ولایت فقیه میدانند.»
این بیانیه می افزود:«انتظار بحق اینجانب از دستگاه قضایی این است که اجازه ندهد غوغاسالاریها اعتبار قضاوت را مخدوش کند و نیز به فکر روزی هم باشند که صبر اینجانب به سرآید و مطالبی را که از عقبه این سناریوسازیها میدانم و مایل نیستم برملا شود، برملا گردد.»
در ادامه این بیانیه آمده بود:«اینجانب برای چندمین بار اعلام مینمایم که حاضر به رسیدگی به اتهامات در دادگاه صالحه هستم و انتظار دارم به شکایات من از جمله از کسانی که در این مدت از همه ابزار برای ترور شخصیت من و خانوادهام استفاده کردهاند، رسیدگی شود تا سیهروی شود هر که در اوغش باشد.»
با توجه به حذف این بیانیه از روی خروجی این سایت اصلاح طلب شائبه ها دوچندان شد. این همه در حالی بود که دادستان تهران هرگونه بهانه گیری را بی مورد دانسته است. جعفری دولت آبادی چندی پیش گفت:«احضار ایشان طبق مقررات انجام شد، و قاطع می گوییم که خانواده آقای هاشمی و خود ایشان و وکیل ایشان مطلع بودند و هیچ گونه شبهه ای برای اطلاع ایشان از حضور در مرجع قضایی باقی نمی ماند.» البته باید دانست صدور احضاریه به معنای صدور حکم جلب نیست.
اکنون امکان پیگیری از طریق اینترپل هم برای قوه قضائیه وجود دارد؛ البته بعید به نظر می رسد کار به پیگیری از طریق پلیس بین الملل برسد. به نظر می رسد این ماجرا بیش از هر چیز آزمونی برای خانواده هاشمی و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد و البته انتظار این است که ایشان که پیشتر از آمادگی برای رسیدگی به اتهامات در دادگاه سخن به میان آورده بودند، خود به استقبال از این رسیدگی بروند.
پیشتر اخباری منتشر شده بود که حکایت از برگزاری یک جلسه محفلی در یکی از رستوران های شمال تهران داشت. در این جلسه برخی گرد هم آمده بودند تا از بازگشت مهدی هاشمی رفسنجانی به ایران، برای تشدید حملات خود علیه دولت استفاده کنند.
گفته می شود در این جلسه مقرر شده ضمن رایزنی با مسئولان قضایی، مهدی هاشمی به صورت اختیاری به کشور بازگردد و این گونه وانمود گردد که آمادگی کامل برای محاکمه خود را دارد و مستقیماً از فرودگاه به دادسرا مراجعه و در جریان رسیدگی به پرونده قرار گیرد و از سوی دیگر با ایجاد فشار - همچنان که در پرونده موسویان صورت گرفت- مقدمات تبرئه وی فراهم گردد.
همچنین تصمیم گرفته شده بعد از پایان دادرسی، وی به عنوان قهرمان معرفی شود و حمله به دولت به ویژه رئیس جمهور آغاز گردد.
تکمیلی:
وزارت اطلاعات حکم جلب مهدی هاشمی را در اختیار دارد
حجتالاسلام حیدر مصلحی امروز در حاشیه جلسه هیئت دولت از صدور حکم جلب مهدی هاشمی خبر داد و تصریح کرد: وزارت اطلاعات حکم جلب مهدی هاشمی را در اختیار دارد.
وزیر اطلاعات
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48516
گروه فرهنگی: سید مرتضی آوینی گنگ خواب دیده ای بود که در زمانه خویش فهم نمی شد و حتی باید گفت هنوز هم دوره فهم تفکر او فرانرسیده است؛ چه اینکه از سوی دوست و دشمن، به غلط دشمن و دوست تلقی می شد و هنوز می شود. این مخالفت ها گاه پایه نظری داشت؛ چنانکه انتلکتوئل ها و شبه روشنفکران در نشریات شان و یا مثلا در سمینار سینمای پس از انقلاب با او مخالفت می کردند؛ گاه نیز از سوی کسانی ابراز می شد که اگرچه همچون او سلک انقلابی داشتند اما در انتخاب طریق اشتباهات فاحشی کرده بودند و از گزند تیزی نگرش آوینی در امان نمانده بودند. برخی از آنها بواسطه بهره مند نبودن از عمق نظری و فرهنگی سیدمرتضی و یا فی المثل دانش سینمایی او، از پایگاهی ایدئولوژیک و سیاسی در برابر او می ایستادند.
در نشست "صمیمانه با همسر شهید آوینی" که عصر دیروز از سوی انجمن اسلامی دانشگاه تهران در تالار شهید دهشور دانشکده علوم دانشگاه تهران برگزار شد،
همسر سید مرتضی آوینی در پاسخ به پرسش های دانشجویان تهران، با اشاره به برخی از این مخالفت ها و نیز برخی سوء استفاده ها در زمان کنونی، تعریضی به نوشته اخیر ابراهیم نبوی دارد. متن کامل سخنان وی که توسط برنا منتشر شده است در ادامه آمده است:
در ابتدا مجری از امینی پرسید: شهید آوینی در دوره ای که تحصیل می کرد، هنرمندهایی مثل مخملباف و محمد رضا لطفی هم او را می شناختند. همین طور است؟
همسر شهید آوینی در پاسخ گفت: مخملباف را نمی دانم. چون از نظر سنی همسن نبودند. اما آقای لطفی چرا. چون دوره کوتاهی منزل ما می آمدند ولی آن هم آشنایی غیر مستقیم بود. امثال عطا امیدوار یا هم دوره های معمار ایشان بیشتر او را به یاد دارند. مرضیه برومند هم یکی دو دوره با آوینی اختلاف داشت و ایشان را کاملا به یاد دارند. منظورم برخوردهای فیزیکی است. تحصیل ایشان در دانشگاه تهران حدود 10 سال طول کشید و چون منظم نمی رفتند در این 10سال، افراد زیادی او را می شناختند. این ویژگی را داشت که آدم ها دور او جمع می شدند.
سوال بعدی درباره علت ازدواج آوینی با مریم امینی بود که او پاسخ داد: اگر بخواهم آن چیزی که بود بگویم انگار از خود تعریف می کنم. اما احساس می کردم یک انسان منحصر به فرد است. نفوذ کلامش عادی نبود. نوعی خلوص و یک طور جست و جوگری در او بود احساس می کردم کلامش از یک یافتن حاصل می شود.
یکی از سوال های کتبی دانشجویان درباره رابطه مرتضی آوینی با امام و انقلاب بود،که امینی جواب داد: ورود ما به انقلاب پس از آن و با امام بود. چون پیش از آن اصلا دغدغه این نبود ولی شخصیت امام این نقطه عطف را ایجاد کرد. جوهر وجود مرتضی یکی بود که بسیار جست و جوگر و آرمان خواه بود و تمام تفکرات فلسفی و حضوری که در حوزه های هنری داشت، زمینه هایی برای دست یافتن به حقیقت مطلوب او بود.
وی ادامه داد: مرتضی کتاب هایی را به عنوان اینکه حدیث نفس بودند، سوزاند. در آن کتاب ها جملاتی دیدم که پس از انقلاب فقط فاعل و مفعولش عوض شده بود. یعنی مصداق و آرمان عوض شده بود، ولی جوهر یکی بود به نظرم در مرتضی یک پازل داریم که کامل بود ولی بعضی قطعات آن جابه جا بود. یعنی این فرد از اول تا آخر عمر فقط یک سوال داشته و برای آن تلاش می کرده. اینطور نبوده که خود را برکنار از مسایل نگه دارد و راجع به یک موضوع خاص فقط اظهار نظر کند. البته این اشکالی ندارد او خودش را در دهانه آتشفشان نگه داشت.
همسر آوینی تصریح کرد: بعضی سوال می کنند تا جوابی که می خواهند بشنوند و از مرتضی هم همین را می خواهند. در این سال ها بسیار دیدم که در مراسم های او فقط خواسته اند جوابی که دوست دارند از مرتضی بگیرند. اما اینکه چه بود و کی بود و چرا بزرگ شد، مهم است. بعد از شهادت مرتضی هر سال مراسم برگزار می کنیم و هر کس از نسبتی که با آوینی داشته صحبت می کند. اما در واقع می خواهیم جوابی که دوست داریم را بگیریم.
وی ادامه داد: در حالی که این برنامه ها به شناخت نمی رساند و به نظرم مساله اصلا شناخت نبوده است. اما مرتضی اینطور نبود. حتی در پایان نامه او که رجوع می کنم احساس می کنم که در عالم نظمی می بیند که به آنها اشاره می کند و بر اساس آن طراحی شهری را می کند که از همان نظم برخوردار باشد و قابلیت گسترش و تعمیم خود را داشته باشد.
پایان نامه ام هم روی فتح خون کار کردم
پس از آن درباره تحصیلات امینی از او پرسیدند که وی گفت: من از سال 54 در دانشگاه شریف ریاضی کاربردی می خواندم و فوق لیسانس زبان شناسی ام را هم سال 82 از دانشگاه تهران گرفتم. در پایان نامه ام هم روی فتح خون کار کردم. یعنی تحلیل متن و تحلیل گفتمان نثر و کلام این کتاب. نثر او برای من مثل یک دریاست و به آن عطش دارم.
وی در مقایسه فتح خون و روایت فتح گفت: هر دو سه لایه مشترک دارند یک لایه مستند است لایه دوم وجه آیینی وسنتی است. یک لایه عمیق تر هم وجود دارد که لایه ای عرفانی-شاعرانه است. این سه لایه در خود او هم وجود داشت. کتاب فردایی دیگر دو بخش اصلی دارد بخش اول که به نیهلیسم و فلسفه غرب می پردازد. بخش دوم هم مقالات درباره شعر است. اگر انسان دغدغه داشته باشد، سوال برایش پیش می آید که این کتاب را او چرا اینطور تنظیم کرده. به نظرم اینها جای سوال دارد در عین حال تناقضی ندارد. چون با اینکه بسیاری از فعالیت های او بالفعل است یعنی کنار نکشیده اما عمیق است. طوری که شاعرانه و عارفانه به نظر می رسد.
سوال بعد درباره فرزندان آوینی بود که امینی پاسخ داد: دختر بزرگم متولد سال 58 است. دختر دومم متولد 63 است و پسرم هم متولد64
وی درباره شیوه تربیتی مرتضی آوینی هم گفت: در زندگی خصوصی او دو روش و منش درباره بچه ها داشت، که به نظرم هماهنگ با دوره ای است که در آن رشد می کرد. شاید به نظر تبعیض آمیز باشد؛ ولی این روش از خود او برمی خواست. روش تعصب آمیز و سختگیرانه درباره دختر بزرگمان وجود داشت ولی درباره دو فرزند بعدی مان نه. از بعد از جنگ خیلی سعی می کرد بچه ها را خوشحال کند. خیلی هم دوست داشتند بچه ها را مستقل بار بیاورند.
سوال بعد هم درباره ارتباط آوینی با امام بود که پاسخ داد: او عاشق امام بود، دکتر داوری در مقاله بعد از شهادت مرتضی نوشت: آوینی شیدای امام بود. شیدا توصیف دقیقی از وضعیت او بود همه ابعاد امام با هم در او اثر گذاشته بود.
یکی از دانشجویان از او درباره مشکل چاپ کتاب های آوینی پرسید که وی پاسخ داد: از سال 76 کتاب های مرتضی در انتشارات ساقی چاپ شد. من قراردادی به عنوان مالک مادی و معنوی این کتاب دارم که برطبق آن هر بار اجازه یک بار چاپ را می دادم. این موضوع ادامه داشت تا اینکه از ابتدای 88 برای اینکه می خواستم کتاب ها از طرف خانواده منتشر شود. بر طبق قرارداد درخواست مجوز انتشاراتی دادم. چند ماهی برای دریافت مجوز انتشارات طول کشید و به زودی انتشارات «واحه» کتاب های او را چاپ می کند.
وی گفت: از طرف نشر ساقی حرف هایی مبنی بر اجازه ندادن من منتشر شد و من تعجب می کنم چون آوینی 12 عنوان کتاب دارد و 10 عنوان در سال 86 تجدید چاپ شد. تاریخ هایی که ناشر ذکر کرده همه مربوط به یک دوره قبلی چاپ است و این موضوع کاملا قابل بررسی است سال پیش هم در نمایشگاه کتاب، کتاب های او فروش می رفت. اصولا آوینی به عنوان هنرمند هر چه کرده برای شنیده شدن و دیده شدن بوده و چیزی برای پنهان کردن نداشته است.
امینی توضیح داد: در این 12 سال که همیشه با همین تیراژ کتاب ها چاپ می شده هیچ وقت نشنیدم که کتاب نبود. من هم نمی دانم چرا اخیرا گفته می شود که کتاب های او چاپ نمی شود(!) چون منطقی نیست. همیشه کتاب ها چاپ می شد. پیش بینی ام این بود که هر 3 سال یک بار تجدید چاپ می شود و تا دریافت مجوز انتشار نیازی به تجدید چاپ مجدد در ساقی نیست. ولی 2 عنوان فتح خون را با 9900 و انفطار صورت را هم با 5500 تیراژ چاپ کردیم و این بیشترین تیراژ برای کتاب های او بود اصلا متوجه نمی شوم این حرف هایی که درباره نبود کتاب او و عدم اجازه من برای نشر او مطرح می شود از کجا آمده است.
مجری برنامه در ادامه پرسید: با پیروزی انقلاب طیف آکادمیک تعلیم دیده ای که با هنر در ارتباط باشد یا نبود یا کم بود . تیپ هنری قبل از انقلاب خود را هماهنگ با این جریان نمی دیدند و روحانی ها هم که مالک اصلی انقلاب بودند.علاقه زیادی نشان نمی دادند آن زمان دو جبهه بود یکی بنی صدر که تلویزیون را در اختیار داشت و دیگری حزب اللهی ها. وقتی خان گزیده ها پخش می شد دید عمومی این بود که حزب اللهی ها به تلویزیون راه یافتند و این فیلم نقطه عطفی بود.
امینی پاسخ داد: نامه ها و فشارهای زیادی از اعوان خان ها به تلویزیون می آمد که ظاهرا آنها را گزیده بود. اما از طرف تلویزیون و ... نه
سوال بعد که پرسیده شد این بود: اگر آوینی بود با توجه به وقایع اخیر دیدگاه سیاسی اش چه طور بود؟ امینی پاسخ داد: این سوال از من زیاد شده. به نظرم باید بخشی از آن را فیزیکی دید. یعنی او یک زمان به دنیا آمده یک زمان هم از دنیا رفته. یعنی اگر بود، جا ندارد و نمی شود آدم ها و تفکراتش را مصداقی امتداد داد. از ما بر نمی آید و درباره آوینی این پاسخ مشکل تر است چون آوینی اهل جست و جو بود. آدمی بود که تغییر و تکامل پیدا می کرد. بنابراین همان طور که الان با توجه به محدوده زندگی این سوال ها اشتباه است گسترش هم اشتباه است. او اهل فکر و تغییر بود. یعنی خود را ادامه می داد و از ظرفیت های خود برای دریافت بهتر استفاده می کرد. چون هنوز پرسش هایش تمام نشده بود.
مجری برنامه همچنین با تاکید پرسید: به نظر می رسد فرد یا گروه خاصی از اندیشه های او استفاده می کنند، موافقید؟
امینی هم پاسخ داد: با توجه به قراین و شواهد این مساله روشن است. از موقع شهادتش تا الان دربرهه های مختلف می بینم که هر کس مقاله خاصی از او را رو می کند و به عنوان نظر مرتضی در موضوعی دیگر منتشر می کند. مثلا وقتی خاتمی رییس جمهور شد مقاله تحجر و تجدد آوینی را که مربوط به دوره وزارتش بود چاپ می کند و آن هم نصفه و نیمه و این را انتقادی به شخص خاتمی جلوه دادند.
مجری مجددا پرسید: این جریان را با فشارهایی که موقع پخش خنجر و شقایق اعمال شده پیوسته نمی دانید؟
وی گفت: با اتفاق هایی که در مجامع مطبوعاتی نسبت به سوره رخ داد، پیوسته می دانم. در مقاطع مختلف مقاله ای از چاپ می شود و ادعا می شود که آوینی سیاسی بوده و درباره آدمی که در مقام سیاسی قرار گرفته نظر می داده در حالی که او بنا بر اقتضای زمان در مجله فرهنگی- هنری سوره و درباره مسایل فرهنگی مقاله می نوشت. چاپ مقاله او به طور ناقص جز سوء استفاده نیست. من درباره آوینی با وسواس و نگرانی از اینکه نظر خودم را دخیل کنم نگاه می کنم و پرهیز دارم و احساس مسوولیت می کنم که نکند ناخواسته فکر خودم را منتقل کنم.
یکی از دانشجویان پرسید پس چه طور جرأت می کنید نظر خود را به آوینی نسبت دهید. شما 17 سال سکوت کردید و بسیار کم حاضر شدید حالا این نظرات چیست که به نام شهید آوینی می دهید؟
امینی پاسخ داد: این طور نیست. هر وقت که روایت فتح دعوت کرد من حضور داشتم در دانشگاه های مختلف مثل تربیت مدرس شرکت کردم و سکوت واقعیت ندارد بعد از شهادت او اولین مقاله ای که نوشتم مرتضی و ما بود که چاپ شد. اگر منظور مناسبت های جمعی است، بسیار شرکت کردم و این استناد شما به چیست؟ اینقدر برای این کار مسافرت می کردم که شاید در تربیت فرزندانم کوتاهی کردم.
وی ادامه داد: اما در مجموعه مراسم هایی که شرکت کردم احساس نمی کردم که اگر نکنم اتفاق خاصی می افتد خیلی ندیدم که مخاطب آوینی تشنه او باشد. البته ادعای جوابگویی هم ندارم آوینی خوشبختانه آثار فراوانی دارد که شما می توانید بر اساس آثارش استناد دهید. می گویید «چرا جرأت می کنید دوباره او نظر بدهید» چرا نکنم تعجب می کنم دیگران چه طور جرأت می کنند؟
همسر شهید آوینی گفت: قشر روشنفکر در صدد سوء استفاده از آوینی هستند. اما به آن اشاره نمی کنم چون این قدر آوینی واضح است که مصادره کردن او از سوی روشنفکر ها کار حضرت فیل است. تصویری که آوینی برجا گذاشته نمی گذارد که آنها او را مصادره کنند و بگویند ضد انقلاب بوده. با این حرف ها نمی توانند خود را به آوینی بچسبانند.
در ادامه مجری برنامه پرسید فشار هایی که از سمت کیهان می آمد به چه دلیل بود؟ تیپ کیهانی ها آوینی را قبول نکردند و حتی موقع شهادت او اسم شهید برای او نزدند و در کیهان هم خبر شهادت را ندادند.
امینی گفت: کار خوبی کردند چون صداقت داشتند. این در ادامه کاری بود که با آوینی می کردند چون آوینی را قبول نداشتند. این خوب است که با صداقت بگوییم آوینی سوره را قبول نداریم و آوینی روایت فتح را قبول داریم. این خوب است که بر همان موضع خود بمانند. این برخورد روشن و شفاف خوب است. مشکل اینجاست که قبول نکنیم آوینی هم این است هم آن.
مجری پرسید: اما صداقت را بعد از او هم ادامه ندادند. همان کیهان مقالاتی در مدح او چاپ کرد.
همسر آوینی گفت: بسیاری از اشخاص که پیرو جریان فکری مشخص بودند بعدها 180 درجه رفتارشان فرق کرد و پای حرفشان نایستادند و طوری رفتار کردند که انگار عاشق تر از آنها نسبت به آوینی نبوده. درباره کیهان و جمهوری خصوصا حرف نمی زنم چون تفاسیر سیاسی خاصی نسبت به آن وجود دارد.
اینکه از طرف بیت رهبری تحت فشار باشد، حرف بیخودی است
در اینجا یکی از حاضران پرسید: نظرتان درباره یادداشت های آخر ابراهیم نبوی و بهنود چیست؟ نبوی گفته که آوینی در 3 سال آخر از نظام نا امید شده بود و فشار های زیادی از طرف بیت رهبری به او می شد.
امینی گفت: این هم سوء استفاده قشر روشنفکر است. آنها هم در صدد این سوء استفاده بودند. اما به آن اشاره نمی کنم چون این قدر آوینی واضح است که مصادره کردن او از سوی روشنفکر ها کار حضرت فیل است. چون تصویری که آوینی برجا گذاشته نمی گذارد که آنها او را مصادره کنند و بگویند ضد انقلاب بوده. با این حرف ها نمی توانند خود را به آوینی بچسبانند.
وی تصریح کرد: من هم قبول دارم که صحبت بهنود در فیلم مرتضی و ما بی خود بود. بهنود در آن فیلم گفته بود: آوینی مودب بود و با اینکه موضعش با من مخالف بود ولی مقاله اش هم مودبانه بود. این حرف او بی خود بود چون آن مقاله خیلی تند بود و اصلا مودبانه نبود.
امینی تاکید کرد: آن آدم ها خیلی زود خودشان را لو می دهند. اینکه آوینی از نظر فرهنگی آوینی در سه سال آخر تحت فشار بود، درست است ولی اینکه از طرف بیت رهبری تحت فشار باشد، حرف بیخودی است.
وی ادامه داد: آوینی فکر می کرد که گفتن حرف های زمان جنگ سخت شده اما وقتی آوینی برای کاری می رفت با تمام وجود می رفت و مثلا در «شهری در آسمان» کلام ماورایی او بر این اعتقاد مشهود است. آدمی که با فشار برود این کلام را نمی تواند بنویسد من نمی توانم کسانی که با این نگاه بخواهند آوینی را تحت فشار رهبری نشان دهند را باور کنم اصلا چنین جایی ندارند و ذی مدخل نیستند.
مجری پرسید: از زمان جنگ چه تحولی رخ داد که 3 سال آخر اینقدر فشار به او آمد؟
همسر آوینی گفت: چون آدم های دیگر او را تحت فشار خود قرار می دادند و به او اجازه نمی دادند که تغییر کند. او از چیزی برنگشته بود. او داشت تکامل پیدا می کرد. دامنه مخاطبان او داشت گسترده می شد فکر می کرد این حرف ها را به روشنفکر ها هم می توان زد، اما این به معنی برگشت نیست.
وی ادامه داد: او در مسایل فرهنگی نظر روشنفکر ها را هم می پرسید. او هم با تحجر مخالف بود هم تجدد. ولی به این معنی نیست که چون طرف فرج سرکوهی است نباید حرف های او را شنید. این رفتار در حوزه فرهنگ عملی نیست. البته او مشتاق بود از طیف جوان های متعهد انقلاب نسلی هنرمند رشد کند. شاید سال های آخر البته از این ایده آل خودش ناامید شده بود. شاید هم در آن مدت زمان نمی شد، برآورده شود.
امینی گفت: الان هم چنین نسل و جریانی را نمی بینم شاید یکی دو نفر باشند ولی جریانی که روح انقلاب را منعکس کند دیده نمی شود. البته این خیلی خوب بود که حرف هایی که از دهان روشنفکرها بیرون می آید از زبان انقلابی ها بیرون می آمد. اما واقعیت این است که «یک تجربه ماندگار» تنها مطلب مربوط به اثر گرانقدر روایت فتح را مجله «فیلم» می کند. آوینی این طور نبود که آن برخوردی که در عرصه اعتقادی می کند باید در عرصه هنر هم بکند.
دانشجویی از نظر شهید آوینی درباره ولایت و ولایت پذیری پرسید. همسر شهید آوینی پاسخ داد: در کتاب های او این مطالب به شکل مبسوط، آمده است به نظرم تبعیت کامل داشت و مقاله های زیادی هم نوشته است.
مجری برنامه درباره اشاره داماد شهید آوینی- معززی نیا- به سوء استفاده ابزاری از آوینی پرسید.
امینی گفت: نمی خواستم اسم ببرم اما ظاهرا ده نمکی هر جا می نشیند از آوینی مایه می گذارد. اینکه اگر آوینی بود فقر و فحشا را می ساخت، این را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد. اینکه از نظر احساسی به او علاقه داریم دلیلی بر این نیست که او همان چیزی را بسازد که آوینی اگر بود می ساخت.
از امینی پرسیدند: نظر شما درباره بحران سال 88 چیست و چه توصیه ای می کنید؟
وی گفت:اگر توصیه ای دارید بکنید جواب دادن یا ندادن تعبیر دارد پس این سوال ها را نپرسید.
مجری پرسید: معمایی که هست رابطه او با دستگاه های دولت مثل صدا و سیما است او در آن دولت
” وقتی آوینی برای کاری می رفت با تمام وجود می رفت و مثلا در «شهری در آسمان» کلام ماورایی او بر این اعتقاد مشهود است.آدمی که با فشار برود این کلام را نمی تواند بنویسد من نمی توانم کسانی که با این نگاه بخواهند آوینی را تحت فشار رهبری نشان دهند را باور کنم اصلا چنین جایی ندارند و ذی مدخل نیستند. “
کار می کند ولی وقتی قرار است مستند خنجر و شقایق پخش شود، مشکل پیدا می کند. آوینی تغییر کرده یا سیستم تغییر کرده و او را نمی پذیرد؟
همسر شهید آوینی گفت: زمان و دوره فرق کرده. آوینی مقاله های زیادی درباره تلویزیون دارد برنامه های جدی تلویزیون را با برنامه هایی مثل جنگ هفته مقایسه می کرد و آن را گرفتار ابتذال می دید مشکلاتی که در پخش خنجر پیش آمد یکی از نمونه هایی بود که نشان می داد جامعه برای آوینی جا ندارد.
یکی از دانشجویان پرسید نظر شما درباره مقایسه نوری زاده و آوینی چیست؟
وی گفت: نوری زاده تا وقتی در کیهان بود مقاله هایش شبیه تفکری بود که آوینی را مصادره به مطلوب می کرد. اما از بعدش بی خبرم . با این مقایسه ها موافق نیستم به جای مقایسه انرژی را صرف شناخت کنیم چون جا برای کشف زیاد است.
وی تصریح کرد: توجه لازم به تفکر آوینی نشده و زیاد هم برای شناخت، دغدغه نمی بینم در حالی که اگر به آن توجه می شد بسیار راهگشا بود.
دانشجوی دیگری پرسید: آن شرایطی که آوینی قبل از انقلاب را به بعد از انقلاب تبدیل می کرد الان هست یا شرایط طوری است که فرد را برعکس می کند.
همسر شهید آوینی گفت: آوینی در نامه به برادرش در آمریکا می نویسد: هر چه دنبال آن بودم در وجود امام هست. جو انقلاب در مرتضی تاثیر نداشت وجود امام بسیار اثر گذار بود شاید چون الان وجود امام دورتر شده، سخت تر این تحول به وجود بیاید. استاد داوری درباره مرتضی می گوید:«شاید وجود مرتضی را فراموش کنند ولی عدم او را فراموش نمی کنند.» امروز به نظرم وجود مرتضی فراموش شده و این فراموشی از نوعی نیست که از عدم به شناخت برسیم شرایط بسیار هیاهو محور است.
وی ادامه داد: آوینی فرزند انقلاب و امام است. در منحنی صعود شهید آوینی شهادت نقطه کمالش است و انگار می گوید این زندگی را یکبار دیگر باز خوانی کنید و این کلیت را دوباره نگاه کنید. ببینید درباره کسی که به این کمال رسیده سوالی ندارید. یعنی این کمال این اطمینان را می دهد که تناقضی که بر ذهنمان درباره او می رسد شاید مربوط به خودمان باشد. آوینی متفکری بود که یک صدم اندازه اش هم او را نشناختند.
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48542
رییسجمهور درگذشت سید محمدکاظم علمالهدی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به خانواده گرانقدر آن مجاهد ایثارگر و پاسداران پرتلاش انقلاب اسلامی تسلیت گفت.
به گزارش دفتر امور رسانههای ریاست جمهوری، محمود احمدینژاد رییسجمهور در گذشت سید محمدکاظم علمالهدی از مبارزان دوران انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را به خانواده گرانقدر آن مجاهد ایثارگر و پاسداران پرتلاش انقلاب اسلامی تسلیت گفت.
متن پیام تسلیت محمود احمدینژاد بدین شرح است:
خبر ارتحال برادر رشید، ایثارگر و مبارزمان مرحوم سیدمحمدکاظم علمالهدی موجب تأسف و تأثر شد.
برادری صبور، بیادعا و متخلق که زندگی پرنشیب و فرازش، سلسلهای از حماسه و اخلاص از دوران مبارزه با رژیم ستمشاهی تا سالهای جهاد و شهادت در خط مقدم دفاع مقدس و تا مجاهدتهای پنهان و آشکار پس از آن را به هم پیوسته است.
اکنون که پیکر پاکش در جوار مادر جهادی، انقلابی و قرآنیاش و نیز برادر پرآوازهاش، سید شهدای دانشجو شهید حسین علمالهدی در هویزه آرام میگیرد، بر تلألو آن میعادگاه علمداران هدایت افزوده خواهد شد.
اینجانب مصیبت فقدان آن عزیز مجاهد را به خانواده گرانقدر علمالهدی و نیز همرزمان و پاسداران پرتلاش انقلاب اسلامی تسلیت عرض میکنم و از خداوند متعال برای او، پدر و مادر و برادرش علو درجات مسألت دارم.
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48563
سوال نماینده مردم سمنان از وزیر امور خارجه در رابطه با عدم حضور ایران در اجلاس قزاقستان، با حاشیه هایی از نوع "سنگ پا و مهندسی کیسه کشی" همراه بود.
به گزارش برنا، سخنان "مصطفی کواکبیان" نماینده اصلاح طلب سمنان در پاسخ به توضیحات وزیر امور خارجه که نسبت به دلایل عدم حضور ایران در اجلاس قزاقستان سخن می گفت، چند ثانیه ای با وارد شدن در موضوعاتی خارج از سوال، تذکر نماینده مردم نهاوند را در پی داشت.
در این ارتباط "مهدی سنایی" دیگر نماینده اصلاح طلب مجلس، در تذکری از "مصطفی کواکبیان" خواست که در چهارچوب سوال خود صحبت کند که کواکبیان با بیان آنکه من در تذکر خودم خارج از مسائل و حاشیه ای صحبت نکرده ام و اتفاقا تنها با پرداخت به موضوع از اهمیت این اجلاس و غیبت ایران صحبت می کنم، افزود: قدیم ها مشتری در حمام پیدا نمی کردند خودشان را کیسه می کشیدند؛ مجلس هیئت رئیسه دارد و نمایندگان این چنین تذکراتی را نباید بدهند.
نماینده نهاوند نیز در واکنش به اظهارات مصطفی کواکبیان خطاب به وی گفت: استفاده از این گونه الفاظ سزاوار مجلس نیست و اگر شما می خواهید مهندسی کیسه کشی را به مجلس بیاورید، یک سنگ پا هم به آن اضافه کنید.
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48560
400 آقازاده خارج از کشور تحت بررسی و پیگرد
پرونده 400 نفر از فرزندان مسئولین کشور که در حال حاضر در خارج از کشور تحصیل می کنند روی میز یک نهاد مسوول در کشور قرار گرفته است.
به گزارش جهان این افراد که به طرق مختلف و بعضا از طریق رانت توانسته اند به خارج از کشور به خصوص به انگلیس و کانادا سفر کنند و ادامه تحصیل دهند ،تک تک تحت پی گرد این نهاد مسوول قرار می گیرند و پرونده آنها بررسی می شود.
بررسی خبرنگار ما حاکی از ان است که بخشی از این آقازاده ها با سرویس های اطلاعاتی بیگانه نیز ارتباط دارند.
در همین حال، یکی از بهترین راهها که بیشترین بازدهی را برای دستگاه های اطلاعاتی غربی در مورد ایران داشته است، بکارگیری دانشجویان و یا فارغ التحصیلان ایرانی تحت پوشش هایی است که حتی خود آن افراد هم کمتر متوجه جاسوس بودن خواهند شد.
منبع ما : http://jahannews.com/vdcf1cdyvw6dxja.igiw.html
اکبر پونز و ژنرال پینوشه هم آخور شدند
اعطای جیره مزدوری به اکبر گنجی تحت عنوان دهان پرکن «مبارزه برای حقوق بشر و دموکراسی» به رسوایی تازه برای جریان شبه روشنفکری مدعی مبارزه با جمهوری اسلامی تبدیل شد.
به گزارش کیهان به تازگی موسسه آمریکایی موسوم به کیتو (KATO) اعلام کرد جایزه میلتون فریدمن را به مبلغ 500 هزار دلار به گنجی اختصاص می دهد. این خبر به طور وسیع از سوی رسانه های ضدانقلاب و حامیان فتنه سبز در عرصه اینترنت منتشر شد. این در حالی است که «میلتون فریدمن» از نظریه پردازان موسسه کیتو، دارای سوابق همکاری گسترده با ژنرال پینوشه دیکتاتور و جلاد شیلی است. پینوشه در سال 1971 دولت انقلابی و مردمی سالوادور آلنده را با کودتای حمایت شده از سوی سازمان سیا و همچنین عناصری چون هنری کیسینجر ساقط کرد و به قتل عام گسترده چهره های ضدآمریکایی پرداخت.
سایت ضدانقلابی اخبار روز موسسه کیتو را همتراز موسسه نومحافظه کار امریکن اینتر پرایز در حوزه ترویج سیاست های نئولیبرالی معرفی کرد و نوشت: فریدمن از نظریه پردازان کیتو و از مشاوران پینوشه و نیز رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا بود. به نوشته تائومی کلاین نویسنده کانادایی، فریدمن برخی روسای جمهوری آمریکا و نخست وزیران انگلیس و روسای صندوق بین المللی پول را از مریدان خود ذکر کرده بود. او طراح سیاست های نئولیبرال و نومحافظه کارانه در ده های آخر قرن بیستم بود و با وجود این که خود را طرفدار صلح می داند، ولی از حمله به افغانستان و عراق دفاع کرد.
بودجه موسسه کیتو از سوی برخی شرکت های نفتی آمریکایی و نیز شرکت هایی مانند وال مارلت، مایکروسافت و ویزا تامین می شود.
شرکت های عمده آمریکایی که به سیاستمداران و بلوک های قدرت وابسته اند نقش اصلی را در حمله به عراق و غارت منابع اقتصادی آن کشور ایفا کردند همچنان که منشأ سوءاستفاده های کلان در اقتصاد آمریکا و بحران اخیر اقتصادی (بی سابقه طی 70 سال گذشته) بودند. به عبارت دیگر پول هایی که عناصر مزدور در اپوزیسیون داده می شد پول خون مردم عراق و ملت های مظلوم منطقه و نهایتا مردم فرودست در آمریکاست.
منبع ما : http://jahannews.com/vdcaoan6u49nwe1.k5k4.html
بسمالله الرحمنالرحیم
خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر(عج) حضرت آیتالله خامنهای أیدکمالله تعالی بتأییداته الخالصه.
سلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
امتثال امر، فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمیگذارد لذا حقیر مستقیماً با استمداد از فضل بیمنتهای ربالعالمین وارد در اصل مطلب میشوم بعد از عرض این مختصر که:
ما با حضرتعالی بهعنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت کردهایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستادهایم؛ همانگونه که پیش از این دربارهی امام امت(ره) بودهایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشتهاند. خدا شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانههای ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیلالله عشق میورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفهی خشک و بیروح. این سخن یک فرد نیست؛ دست جماعتی عظیم است که بهسوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند. بسیارند کسانی که میدانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده، که مشتاق بذل جان هستند. سرِ ما و فرمان شما.
کمترین مطیع شما
سید مرتضی آوینی
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48558
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ |