گروه خبری روز - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی، با شخص بی ادب، خالص نمی شود . [امام علی علیه السلام]
امروز: پنج شنبه 103 آذر 8
ابراز نگرانی موسوی برای کرم‌های بی‌گناه!

میرحسین موسوی در سخنانی بامزه، نسبت به سرنوشت کرم‌هایی که توسط کاوشگر ایرانی "سیمرغ" به فضا فرستاده شدند، ابراز نگرانی کرده است.

به گزارش شبکه ایران، میرحسین موسوی نسبت به سرنوشت "کرم"‌هایی که در راستای تحقیقات فضایی دانشمندان کشورمان به فضا فرستاده شدند، ابراز نگرانی کرده است!

آقای موسوی در دیدار خود با طیفی از اعضای سازمان مجاهدین، در سخنانی بامزه گفته است: "فکر نکنیم مردم گفته‌ها و اعمال ما را فراموش می کنند. مردم حتی نسبت به سرنوشت کرم‌ها و لاک‌پشتی که به فضا فرستاده شدند، حساسند و می خواهند بپرسند نتایج تحقیقات در مورد این حیوانات بی گناه به کجا انجامید؟"!

اشاره وی به پرتاب اولین موجودات زنده در قالب کپسول زیست‌محیطی توسط کاوشگر 3 به فضا است که یکی از جدیدترین دستاورهای فضایی متخصصان جوان کشورمان در سال گذشته بود و توجه بسیاری از محافل خارجی را به خود جلب کرد.

این محموله زیستی در ایام دهه فجر سال 88 به فضا پرتاب شد که حاوی موجوداتی چون لاک پشت، کرم و موش و همچنین پنج ذره سلول بود.

گفتنی است که دانشمندان از حیواناتی نظیر نوعی از موش و کرم، به عنوان "حیوانات آزمایشگاهی" برای آزمایش دستاوردهای جدید خود و اطمینان از حاصل شدن نتایج موردنظر استفاده می کنند.

نخستین موجودی هم که توسط سفینه‌های فضایی به خارج از جو زمین فرستاده شد، یک "سگ" بوده است.

البته آقای موسوی تاکنون نسبت به سرنوشت این سگ و همچنین موش‌های آزمایشگاهی در کشورهای اروپایی و غربی، سکوت پیشه کرده است!

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/Detail.asp?id=48372

 

برای در آوردن آقای موسوی از نگرانی ،  این هم سرنوشت این حیوانات

 

سرنوشت محموله زیستی ارسالی به فضا


کارشناس علوم فضایی با اعلام این خبر که در صورت تایید نهایی دومین محموله زیستی در سال 89 به فضا پرتاب می شود از سرنوشت محموله زیستی ارسال شده به فضا خبر داد و گفت: تحقیقات و آزمایشات بر روی سلولهای ارسال شده ادامه دارد.

محمد رضایی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به جزئیات محموله زیستی ارسال شده به فضا افزود: محموله زیستی در ایام دهه فجر به فضا پرتاب شد که حاوی موجوداتی چون لاک پشت، کرم و موش و همچنین پنج ذره سلول بود.

وی ادامه داد: موجودات زنده به منظور بررسی مشکلات زیستی آنها در فضا و ذرات سلولها به منظور بررسی و تحقیق در زمینه نحوه تکثیر و سایر مسائل پزشکی و زیستی به فضا پرتاب شدند.

این کارشناس علوم فضا گفت: پس از پایان پرتاب ذرات سلولهایی که در این محموله بودند به منظور بررسی مسائل زیستی به آزمایشگاه اعزام شدند و پژوهشگران حوزه پزشکی فضایی در حال تحقیق و بررسی بر روی آن هستند که اولین گزارش این تحقیقات تا پایان هفته جاری اعلام می شود.

این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه نتایج حاصل از این پرتاب در پرتابهای دیگر استفاده می شود به مهر گفت: ما در این حوزه در ابتدای راه هستیم و اجرای این پروژه بستر مناسبی برای ارسال موجودات بزرگتر به فضا خواهد بود که این امر به تدریج صورت خواهد گرفت.

پرتاب دومین محموله زیستی در سال 89

رضایی از پرتاب دومین محموله زیستی به فضا در سال 89 خبر داد و به مهر گفت: در صورت موافقت و تایید نهایی در صددیم تا دومین محموله زیستی را در سال 89 به فضا پرتاب کنیم. دومین محموله زیستی با موجودات زنده دیگری آزمایش می شود.

پرتاب اولین محموله زیستی در دهه فجر 88

در روز 14 بهمن ماه روز ملی فناوری فضایی با پرتاب کاوشگر3، نخستین محموله زیستی موجود زنده از کشورمان به فضا پرتاب شد. کاوشگر3 از زیرسامانه های سازه، محفظه زیستی، تامین توان، ارسال داده، تصویربرداری و ارسال، رایانه پرواز، سنجش محیطی و بازیابی تشکیل شده است.
کاوشگرها، راکت های زیرمداری هستند که با پرتابی وارونه شکل تا ارتفاع خاصی در نقطه اوج مداری بالا می روند و سپس به زمین باز می گردند. استفاده از کاوشگرها یکی از راه های میان بر برای استفاده از فضا با هزینه بسیار کم است.

در سالهای گذشته پرتاب کاوشگر 1 و 2 برای آزمایش عملکردی و محیطی زیرسامانه های فضایی، تحت شرایط واقعی با موفقیت انجام شد. دستیابی به مجموعه آزمایشگاه فضایی برای داده برداری از فضای جو رقیق و آزمایش زیرسیستم های فضایی، ایجاد دانش فنی بازیابی محموله های علمی با سرعت های مافوق صوت،‌ ایجاد فناوری تله متری داده و تصویر برخط در شرایط سخت و توسعه فناوری تغذیه مدارهای الکترونیکی برای مدت زمان پرواز و شرایط سخت پرواز از جمله دستاوردهای کاوشگر 3 است.


منبع ما :: http://jahannews.com/vdciurazwt1aup2.cbct.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:30 عصر | نظرات دیگران()
قاسم روانبخش با اشاره به صدور حکم جلب مهدی هاشمی:
وزارت‌اطلاعات با عملیات‌خارجی مانند ریگی، مهدی‌هاشمی را دستگیر کند

قاسم روانبخش دبیر سیاسی نشریه پرتو در مصاحبه‌ای از وزارت اطلاعات خواست تا با انجام عملیاتی مشابه عملیات دستگیری عبدالمالک ریگی در خارج از کشور، مهدی هاشمی را در خارج از کشور دستگیر کرده و برای حضور در دادگاه به قوه قضاییه تحویل دهد.

به گزارش رجانیوز، روانبخش که با پایگاه 598 گفتگو می‌کرد در واکنش به صدور حکم جلب مهدی هاشمی گفت: این که پس از گذشت 11 ماه دستگاه قضایی توانسته حکم جلب فرزند آقای هاشمی رفسنجانی را بدهد خود نقطه امیدی است و امیدواریم که با دادن این حکم همان طور که وزارت اطلاعات عبدالمالک ریگی را سالم دستگیر کردند و تحویل دادند انشاء الله هم بتوانند مهدی هاشمی را هر چه سریعتر تحویل دستگاه قضایی بدهند و پس از اجرای حکم جلب وی در دادگاه حاضر شده و بدون هیچ گونه ملاحظه ی به تخلفات وی رسیدگی شود.

وی در ادامه با اشاره به دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات گفت: نباید هیچ گونه تفاوتی بین جوان دانشجویی که در اغتشاشات دستگیر شد و در دادگاه حاضر شد با مهدی هاشمی که فرزند آقای هاشمی رفسنجانی است باشد و اگر این اتفاق بیفتد آن وقت نگاه مردم به دستگاه قضائی امیدوار کننده خواهد بود.

روانبخش با اشاره به برخورد برخی از بزرگان انقلاب اسلامی با فرزندان خاطی خود نیز گفت: کسانی که در طول انقلاب همیشه مواضع شفافی داشته اند و پشتیبان ولایت بوده اند مانند شخصیت هایی چون آیت الله محمدی گیلانی و آیت‌الله خزعلی در برخورد با فرزندان خطا کارشان موضعی صحیح اتخاذ کردند. اگر آقای هاشمی بنا داشت موضع شفافی را در برابر فتنه انجام دهند خیلی زودتر از اینها می توانستیم به نتیجه برسیم و متاسفانه هنوز هم ایشان شفاف عمل نمی کنند.

وی ادامه داد: آقای هاشمی باید موضع خودشان را مشخص کنند و از دستگاه قضا بخواهند که مهدی هاشمی را دستگیر کند و به فرزندانشان بگویند که در دادگاه حاضر شوند تا نیت خیر ایشان هم نمایان شود. ریاست قوه قضائیه هم که فرمودند؛ در برخوردبا مجرمین، دانه درشت ها هم برای ما فرقی نمی کند و اینجا جای امتحان قوه قضائیه است.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48363


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:25 عصر | نظرات دیگران()
وقتی ضد انقلاب و منتقدان دولت هم‌نظر می‌شوند

همچنان که سایت‌های اصلاح‌طلب در این روزها جبهه انتقادی خود را به سمت دولت و برنامه‌های اقتصادی آن نشانه گرفته‌اند که هنوز اجرایی نشده و فقط به عنوان طرح و چگونگی اجرایی آن تشریح شده است، سایت ضد انقلابی جرس نیز هماهنگ با این رسانه‌های داخلی مخالف دولت، نظرات این رسانه‌ها را تائید و از آن حمایت کرده است.

به گزارش شبکه ایران، سایت جرس در گزارشی با عنوان "طرح غیرعلمی ازدیاد جمعیت، در تعارض با امکانات کشور"، به تازه‌ترین اظهار نظر احمدی‌نژاد درباره افزایش جمعیت و تعدد فرزندان اشاره کرد که چندی پیش در برنامه تلویزیونی اعلام کرد "بنده با اینکه دو بچه کافی است مخالفم و استدلال علمی نیز برای آن دارم و این سیاست غلطی است که غربی‌ها انتخاب کردند."

این سایت در گزارش خود همانند اخباری که طی این روزها از روزنامه‌های اصلاح طلب منتشر می‌شود، در حالی پیشنهاد مطرح شده را را ناشی از نداشتن درک اقتصادی در مسئولان دولت توصیف کرده که دولت دهم تمام تلاش خود را به کار بسته تا طرح هدفمندی کردن یارانه‌ها را که در دولت‌های قبلی فقط در حد حرف به آن پرداخته شده بود، عملیاتی کند، آن هم در حالی که هجمه‌های زیادی را از این بابت تاکنون متحمل شده است.

در این گزارش، آنچه که به عنوان یکی از دلایل مخالفت با پیشنهاد ازدیاد جمعیت مطرح شده، مهاجرت نخبگان است، آن هم در حالی که در این روزها اخبار مختلفی درباره فعالیت‌های علمی و تحقیقاتی دانشمندان ایرانی در کشور منتشر شده و رئیس جمهوری نیز پیش از این تصریح کرده بود که شمار نخبگان ایرانی به حدی هست که این مهاجرت‌ها که خود قدرت علمی ایران را نشان می‌دهد، تاثیری در این زمینه نداشته باشد.

البته سخنانی که طی این روزها از سوی برخی از نمایندگان مجلس درباره پیشنهاد افزایش جمعیت عنوان شده، خود خوراک رسانه‌ای خوبی برای این سایت ضدانقلابی شده که به نقل از انوشیروان محسنی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس" به کمبود امکانات آموزشی، تفریحی و رفاهی برای جمعیت هفتاد میلیونی ایران اشاره و تصریح کرده کمیسیون بهداشت و درمان مخالف این طرح است؛ آن هم در حالی که جزئیات این پیشنهاد رئیس جمهوری که تصریح کرد دلیل علمی برای طرح خود دارد، هنوز عنوان نشده است.

از سوی دیگر، انتقاد به طرح آتیه فرزندان ایرانی که به اعطای یک میلیون تومان به هر نوزاد و پرداخت سالانه 100 هزار تومان مربوط می‌شود، نیز از دیگر مطالبی است که سایت جرس در ادامه گزارش‌هایی که در دو روز اخیر سایت‌ها و روزنامه‌های مخالف دولت سلسله‌وار به آن پرداخته‌اند، به مخالفت با آن پرداخته است.

در همین راستا و همسو با این سایت ضد انقلابی، روز گذشته یکی از روزنامه‌های وابسته به شهردار تهران، نیز پس از انتشار خبر سخنان رئیس‌جمهوری درباره طرح تامین آتیه جوانان در 2مطلب مفصل به این سخنان هجمه وارد آورد تا آن را غیرقانونی جلوه دهد.

از جمله ‌ایرادهایی که این روزنامه به طرح رئیس‌جمهوری وارد کرده عدم تضمین تداوم طرح تا 18 سال، نامشخص بودن محل تامین اعتبار طرح و ... است.

این روزنامه همچنین بدون آن که مشخص کند رئیس جمهور چه نیازی به تبلیغات دارد،‌ طرح یادشده را طرحی تبلیغاتی خواند که "مشخص نیست تا چه حد جنبه اجرایی دارد."

طرح چنین مطالبی در این سایت ضد انقلابی نشان دهنده همان رویکردی است که رسانه‌های مخالف دولت در زمان بعد از انتخابات همسو با سایت‌ها و رسانه‌های بیگانه در جهت برنامه رسانه‌ای خود که همانا مخالفت با هر طرح و سیاست دولت است، در پیش گرفته‌اند.

در حال حاضر منتقدانی داخلی در کنار این سایتهای ضدانقلابی با توجه به افشاگریها و رسوایی‌هایی که برای سرکردگان مخالفان نظام در طی چند ماه اخیر صورت گرفت، تغییر جهت داده و مباحث و طرح‌های اقتصادی دولت را نشانه رفته تا بتوانند برنامه‌های خود را با خبرها و گزارش‌های گمراه کننده، به پیش برند.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48371


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:20 عصر | نظرات دیگران()

حکم جلب "مهدی هاشمی" در اختیار وزارت اطلاعات و ناجا قرار گرفته است

 

به گزارش برنا، "روح الله حسینیان" رئیس کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی، در حاشیه جلسه علنی امروز یکشنبه و در جمع خبرنگاران، درخصوص حکم جلب مهدی هاشمی، اظهار داشت: صدور این حکم نشان می دهد که قوه قضائیه در دستگیری سران فتنه تصمیم جدی دارد.

وی در توضیح ماجرای صدور این حکم، گفت: ماجرای دستگیری و صدور حکم از آنجا شروع شد که در ایام نوروز برخی خبرها حاکی از آن بود که قرار است مهدی هاشمی به کیش سفر کند و از آنجا با خانواده خود با هواپیما به تهران بازگردد.

وی افزود: با وجود صدور این حکم، گویا مهدی هاشمی متوجه ماجرا شد و سفر خود را از لندن به ایران و حضور در جزیره کیش لغو کرد.

رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی اضافه کرد: در همین راستا حکم بازداشت وی از سوی دادستانی صادر و به دادسرای کیش داده شد تا نیروی انتظامی پیگیر آن باشد و حکم دیگر نیز در اختیار وزارت اطلاعات قرار گرفت.

حسینیان با بیان اینکه هنوز حکم بازداشت وی به پلیس بین الملل نرسیده است، خاطرنشان کرد: با توجه به آنکه نیروی انتظامی ایران عضو اینترپل است این نهاد می تواند با جمع آوری اسناد مربوط به جرم وی آن را تحویل اینترپل بدهد تا در لندن دستگیر و به مقامات جمهوری اسلامی تحویل داده شود.

 

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdca00n6u49nwi1.k5k4.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:19 عصر | نظرات دیگران()

حمله خصمانه شبکه‌های تلویزیونی عربی به فوتبال ایران

 

تلویزیون‌های عربستان 48 ساعت پس از پیروزی استقلال بر الاهلی عربستان در ورزشگاه آزادی، همچنان به تحلیل باخت تیم کشورشان می‌پردازند. حذف تیمی که به عروس بندر جده عربستان معروف است آن قدر برای سعودی‌ها گران تمام شده است که زمین و زمان را متهم به حذف تیم الاهلی می‌کنند.
به گزارش سرویس ورزشی جهان ، حضور بی‌وقفه در چند دوره گذشته جام‌جهانی و موفقیت‌های قابل اعتنا در عرصه باشگاهی آسیا، جایگاه عربستان را به‌عنوان نماد فوتبال کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس به تصویر می‌کشد.

با این وصف واکنش منفی و عصبانیت مفرط این کشورها در قبال ناکامی و باخت‌های تحقیرآمیز نمایندگان فوتبال عربستان در لیگ قهرمانان آسیا چندان عجیب نیست. به‌ویژه وقتی پای تیم‌های باشگاهی ایران در میان باشد. تیم‌های الشباب و الاهلی در حالی هفته پنجم لیگ قهرمانان را با شکست مقابل تیم‌های ایرانی سپری کردند که در دور رفت این بازی‌ها هم یک شکست و یک تساوی به کارنامه تاریک تیم‌های عربستان افزوده بودند.

تلویزیون سعودی اسپورت با حمله شدید به برگزار کنندگان مسابقه‌های جام قهرمانان باشگاه‌های آسیا گفت: داور چینی در اندازه این بازی نبود.

تلویزیون عربستان سعودی اذعان کرد که پنالتی گرفته شده برای الاهلی اصلا پنالتی نبود و گل دوم استقلال نیز بر اثر اشتباه فاحش داور در اعلام کرنر به نفع استقلال بود که این توپ نیز قبلا با شوت خسرو حیدری، به بیرون از زمین رفته بود.

تلویزیون سعودی اسپورت افزود: داور چینی همچنین خطاهای بسیاری را در این بازی ندید و جو روانی استادیوم آزادی که به نفع استقلال ایران بود به شدت روی وی تاثیر گذاشته بود.

باخت تیم الاهلی به استقلال تهران آن چنان رسانه‌های عربستان را عصبانی کرده است که آنان بدون پرده از طریق شبکه‌های مختلف تلویزیونی این کشور که به بیش از 30 تلویزیون می‌رسد در 50 ساعت گذشته اعلام کردند فوتبال عربستان آن چنان در دو بازی در مقابل حریفان ایرانی خود شکست خورد که ایرانی‌ها جرات کردند در مطبوعات خود بنویسند، تیم‌های ایرانی بر روی جسد فوتبال عربستان راه رفتند.

شبکه تلویزیونی سعودی اسپورت همچنین در بخش‌های دیگر برنامه‌های ورزشی خود با انعکاس اعتراض‌های هواداران فوتبال عربستان و بویژه الاهلی و الشباب از قول آنان اعلام کرد، حذف تیم ملی عربستان از مسابقه‌های جام جهانی و شکست‌های تیم‌های الشباب،‌الاتحاد و الاهلی، یک هشدار دیگر برای مسوولان فوتبال عربستان است. فوتبالی که اکنون گرفتار عصبانیت تماشاگران نیز شده است و مسائل حاشیه اطراف آن را گرفته است.



البته موضع‌گیری خصمانه مفسران و گزارشگران عرب از بازی الاهلی امارات و مس کرمان آغاز شد. گزارشگر این بازی پس از گل به خودی فرزاد حسین‌خانی با جملاتی طعنه‌آمیز پسوند «دوست خوب ما» را به نام این بازیکن سنجاق کرد. الوحده عملا شانسی برای صعود به دور بعد ندارد اما مسئولان این باشگاه برد مقابل ذوب‌آهن را به الاتحاد عربستان تقدیم کردند که بعد از این بازی شانس صعود پیدا کرد.

در دوره‌های قبل که تیم‌های ایرانی دوران مصیبت‌باری را تجربه می‌کردند و به زنگ تفریح تیم‌های مطرح آسیایی تبدیل شده بودند، اغلب کارشناسان عرب در مقام دایه مهربان‌تر از مادر فوتبال رو به افول ایران را مورد اشاره قرار می‌دادند. امروز اما با عرض‌اندام فوتبال ایران در لیگ قهرمانان، کشورهای عربی با 30‌شبکه تلویزیونی مختلف و 50 ساعت برنامه در هفته حملات بی‌رحمانه‌ای را علیه تیم‌های ایرانی آغاز کرده‌اند.

در همین قاب، گزارشگر شبکه الجزیره اسپورت ضمن استفاده از نام جعلی خلیج به‌جای خلیج‌فارس از همان آغاز بازی استقلال مقابل الاهلی، برای پیروزی نماینده عربستان دست به دعا برداشت. گزارش خصمانه و جانبدارانه گزارشگر الجزیره اسپورت زمانی به اوج رسید که او هواداران استقلال را تماشاگران مجنون نامید و قضاوت داور چینی مسابقه را به‌نفع تیم ایرانی دانست.

گزارشگر تلویزیون الجزیره که نام صمد مرفاوی را هم عبدالصمد المعرقاوی تلفظ می‌کرد با اطلاعات نسبتا کاملی که داشت به حاشیه‌های این بازی دامن می‌زد. او وقتی آرش برهانی موقعیت تک‌به‌تک را به هدر داد، گفت: «قرار بود این آقا از گل زدن به تیم‌های عربی لذت ببرد.»

بلافاصله پس از این بازی، تماشاگران ایرانی مقیم دوبی با ابراز انزجار از گزارش جانبدارانه و توهین‌آمیز گزارشگر الجزیره اسپورت اعلام کردند سابقه شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بیشتر از سابقه استقلال بعضی از کشورهای شیخ‌نشین خلیج‌فارس است.ایرانی‌های مقیم دوحه حتی به شرکت پست ایران پیشنهاد کردند تمبر یادبودی از سال استقلال کشور قطر و شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه منتشر کند.

جوسازی شبکه العربیه و مدیران باشگاه الشباب پس از باخت مقابل سپاهان ادامه حملات تند رسانه‌های عربی علیه فوتبال ایران قلمداد می‌شود. شبکه العربیه در حالی ادعای حمله هواداران سپاهان به بازیکنان الشباب را مطرح کرد که در جریان بازی این بازیکنان عصبانی الشباب بودند که بارها به سمت بازیکنان سپاهان حمله‌ور شدند. بعد از آنکه پیروزی یک بر صفر سپاهان روی اسکوربورد ورزشگاه نقش بست، خالد البطلان، مدیر باشگاه الشباب در مواجهه با خبرنگاران از ضعف سپاهان در میزبانی و امکانات غیراستاندارد این باشگاه گلایه کرد. وی با اشاره به سکوهای آهنی ورزشگاه فولادشهر و فاصله نسبتا زیاد هتل محل اقامت بازیکنان الشباب تا ورزشگاه از AFC خواست نظارت بیشتری بر ورزشگاه‌های حاضر در لیگ قهرمانان اعمال کند. همچنین شبکه العربیه مدعی شد، شهر توریستی اصفهان فاقد هتل پنج‌ستاره است و کیفیت تصاویر دریافتی از بازی استقلال و الاهلی هم به‌شدت ضعیف بوده است.مدیران باشگاه الشباب در حالی امکانات ورزشگاه فولادشهر را محدود و فاقد استانداردهای بین‌المللی می‌دانند که ورزشگاه اختصاصی بنیادکار ازبکستان هم که با هزینه‌های هنگفت، ریوالدو و اسکولاری را به خدمت گرفته بی‌شباهت به ورزشگاه سپاهان نیست. الاتحاد عربستان در ورزشگاه اختصاصی بنیادکار که تپه‌های مجاور و همچنین سکوهای آهنی‌اش به‌وضوح قابل مشاهده است به میدان رفته اما ظاهرا این موضع‌گیری‌ها فقط مختص تیم‌های ایرانی است.

کارشناسان شبکه الریاضیه قطر تا ساعاتی پس از باخت 2 بر یک این تیم مقابل استقلال با حسرت تصاویر فرصت‌های از دست رفته الاهلی را پخش می‌کردند و به‌طور مفصل در مورد صحیح یا ناسالم بودن گل سیدصالحی بحث کردند. پیش از این شبکه الریاضیه به بهانه گل سیدصالحی به الغرافه قطر که در موقعیت آفساید به ثمر رسیده بود برنامه ویژه‌ای را روی آنتن بردند و ساعت‌ها قضاوت داور مسابقه در این صحنه را به تصویر کشیدند.

شلیک‌نهایی
خشم و تنفر شبکه‌های عربی از فوتبال ایران می‌تواند در هفته آخر دور مقدماتی لیگ قهرمانان به اوج برسد. الاتحاد عربستان که اکنون با شکست ذوب‌آهن مقابل الوحده اندک‌شانس‌هایش برای صعود به دور بعد را در بازی آخر جست‌وجو می‌کند باید در ورزشگاه فولادشهر رو در روی ذوب‌آهن بایستد. شرایط جدول به‌گونه‌ای است که الاتحاد در صورت برد می‌تواند به دور بعد صعود کند.

تساوی یا برد ذوب‌آهن به منزله حذف دومین تیم مطرح عربستان به دست تیم‌های ایرانی است. بعد از باخت الشباب و الاهلی به سپاهان و استقلال شبکه‌های مختلف عربی بدون پرده‌پوشی از دهن‌کجی نشریات ایرانی به فوتبال عربستان گفتند. اینکه مطبوعات ایرانی جرات پیدا کرده‌اند بنویسند: «تیم‌های ایرانی روی جسد فوتبال عربستان» غافل از اینکه پیروزی ذوب‌آهن مقابل الاتحاد به مثابه شلیک نهایی به شقیقه فوتبال عربستان است.
منبع ما :

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:18 عصر | نظرات دیگران()

جریمه‌ی 500 هزار دلاری برای تیم رضازاده!

فدراسیون وزنه برداری ایران جریمه‌ی 500 هزار دلاری فدراسیون بین‌المللی، برای دوپینگ وزنه‌برداران ایران را پرداخت می‌کند.
فدراسیون وزنه برداری ایران جریمه‌ی 500 هزار دلاری فدراسیون بین‌المللی، برای دوپینگ وزنه‌برداران ایران را پرداخت می‌کند.

در اسناد مالی کمیته ملی المپیک، پانصد میلیون ریال از این مبالغ بابت پرداخت قسط نخست جریمه فدراسیون ایران به فدراسیون بین‌المللی ثبت شده و پانصد میلیون ریال دیگر بابت پیگیری رفع اتهام و محرومیت از سعید علی حسینی، قهرمان نامدار وزنه‌برداری ایران در نظر گرفته شده است.
 
در حالی این خبر از سوی مسوولان ارشد کمیته ملی المپیک تایید می‌شود که "عزیز علی‌حسینی" پدر سعید علی حسینی در این رابطه گفت: «این خبر درست است. چون آقای افشارزاده هم این موضوع را به من گفت. اما وقتی من موضوع را از فدراسیون وزنه‌برداری پیگیری کردم، حسین رضازاده به من گفت، بابت علی حسینی پولی به حساب ما نیامده و همه این پول برای پرداخت جریمه صرف خواهد شد.»

او ادامه داد: « با این حال من باز از دبیر کل کمیته ملی المپیک خواستم تا موضوعی که گفته را برای رضازاده هم شفاف کند که او به صورت تلفنی این کار را کرد. بر این اساس قرار است روز یکشنبه به اتفاق رضازاده و ریاحی به کمیته ملی المپیک برویم تا موضوع را بررسی کنیم.»
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:17 عصر | نظرات دیگران()
بارخوانی خطبه های هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه سال 60؛
تاریخ انقلاب ما شبیه تاریخ حکومت حضرت علی (ع) است

بازخوانی مواضع و سخنان گذشته رجل سیاسی انقلاب اسلامی، همواره یکی از شاه کلیدهای تبیین تاریخ انقلاب است. آنچه پیش رو دارید مشروح سخنان هاشمی رفسنجانی در خطبه دوم نماز جمعه تهران در دوم مردادماه 1360 می باشد که طی آن با تشریح برخی فتنه های صدر اسلام در زمان حضرت علی (ع)، تاریخ انقلاب اسلامی را بسیار شبیه به تاریخ زمامداری حکومت علی ابن ابی طالب (ع) توصیف می کند:


اگر روزی موفق شویم که تاریخ دوران علی بن ابیطالب (ع) را تحلیل گرانه بنویسیم و با تاریخ انقلاب خودمان مقایسه کنیم، تاریخی شبیه به تاریخ انقلاب جمهوری اسلامی دارد، اما با مردم و ملتی که مثل شما خوب نبودند. تفاوت آن زمان با این زمان این که رهبر آن زمان از رهبر این زمان بالاتر و عالی تر است. او امام معصوم و منصوب از طرف خداوند است و این رهبر فرزند آن امام و نایب آن امام است و معصوم هم نیست. اما مردم این زمان الحق و الانصاف از مردمی که علی بن ابیطالب بر آنها حکومت می کرد، بهترند. منظور این نیست که فرد فردشان از افراد آن زمان بهترند زیرا در آن زمان مسلمانها ، ابوذرها مقدادها و عمار و سرها وجود داشتند که تالی تلو معصوم بودند. منظور ما، آن پیکره جامعه ای است که ما در آن زندگی می کنیم و روی هم رفته از پیکره اجتماعی که دل علی را مملو از خون نمودند و علی را آنقدر اذیت کردند که درد دلش را به چاه بگوید، بهتر است. چون این جامعه پیشتاز است و حتی به امام و رهبر و مسئولان روح می دهد.

این واقعیتی است که تاریخ دنیا باید بپذیرد. این مردم داوطلبانه به میدان جنگ می روند و آنقدر داوطلب زیاد است که ما قادر به جذب آنها نیستیم، اما علی بن ابی طالب آنقدر دلش خون می شد تا بتواند مردم را در نخیله(1) جمع کرده و از آنجا به میدان ببرد.

می دانید که سه حرکت و سه جریان در مقابل علی و حکومت او وجود داشت که عبارت بودند از : ناکثین، قاسطین و مارقین. ناکثین یعنی کسانی که عهد خود و پیمانشان را شکستند و بیعتشان را با علی به هم زدند. و مارقین یعنی آنها که از دین بیرون رفتند، همانگونه که به خروج تیر از تفنگ که دیگر بر نمی گردد و به سرعت دور می شود تشبیه شده است. و قاسطین اشاره به معاویه ستمگر است. (قاسط از قَسْطْ است نه از قِسط )

جریان اول شش ماه بعد از شروع حکومت علی بن ابیطالب شروع شد. در ماه ذی الحجه علی بن ابطالب شروع شد. در ماه ذی الحجه مردم با علی(ع) بیعت کردند و ناکثین بر سر شش ماه در بصره جمع شده و بیعتشان را شکستند و علیه علی بن ابیطالب اعلام جنگ نمودند. منظور از بیان مطالب فوق این است که امام در مدینه بود که شنید اینها از مکه حرکت کرده به طرف بصره می روند. دستور داد به مردم مدینه که همراه ما بیائید جلوی راه اینها را گرفته و اجازه ندهیم اینها به بصره برسند، که اگر به بصره بروند فتنه به پا می کنند. فقط پانصد نفر دعوت علی تازه بیعت شده را پذیرفتند. دیگران نشسته و گفتند که این فتنه داخلی است و باید شما اول قتله عثمان را از خود دور کنی تا ما با تو همراهی کنیم، علی به سرعت حرکت نمود تا بتواند جلوی آنها را بگیرد. در بین راه معلوم شد که آنها رد شده و رفته اند ، در ذی غار اردوگاه زد و به کوفه پیغام فرستاد که از کوفه مردم برای کمک بیایند، ابوموسی اشعری از زمان عثمان در آنجا حاکم بود و علی او را عزل کرده اما او عزل علی را نپذیرفته بود و در کوفه از حرکت مردم بسوی علی جلوگیری نمود. امام ناچار شد مالک اشتر و امام حسن(ع) و دیگران را به کوفه فرستاد. آنها رفته و به زحمت هفت هزار یا دوازده هزار نفر را جمع کردند و به کمک علی بن ابیطالب فرستادند. این علی امام معصوم تازه بیعت شده است که برای جمع آوری یک عده بخاطر سرکوب کردن طغیان یک شهر ، این گونه به زحمت می افتد. اما شما مردم، اگر امام اشاره بفرماید ، زن و مرد و بچه و جوان و پیر همه به میدان هجوم می آوردند. ( فریاد تکبیر جمعیت)

علی جریان اول را به خوبی سرکوب کرد و در ماه رجب همان سال خیالشان از بصره آرام شد. ولی مدینه دیگر با آن نافرمانی که کرده بود نمی توانست مقر حکومت علی باشد. امام به کوفه برگشته و در آنجا مقر حکومت تشکیل دادند که بلافاصله جریان قاسطین شروع می شود و معاویه آن جنگ عظیم صفین را براه می اندازد که چهارده ماه علی بن ابیطالب را در میدان جنگ نگه داشت و چقدر وقت علی و نیروی علی از بین رفت. (حداقل نیروئی که از سپاه امام از بین رفت بیست و پنج هزار نفر ذکر شده و در طرف مقابل هم که حتماً عده بیشتری تلف شدند) و بعد از آن هم قضیه با زحمت زیاد به پایان رسید که در اینجا قاسطین و مارقین به هم پیوند می خورند که بنظر من درست مثل امروز ما است. یعنی تاریخ در حال تکرار شدن است فقط با این تفاوت که آن زمان متن ملی را نداشته و این زمان متن ملی را دارد.

همان موقعی که علی در حال جنگ با قاسطین و معاویه بود، نطفه مارقین با توطئه معاویه در صفین بسته شد. همان کاری که صدام امروز در ایران انجام می دهد یعنی صدام بعنوان قاسط با جمهوری اسلامی می جنگد و نیروهای داخلی در پشت جبهه با او در توطئه شریک می شوند که پشت جبهه را خراب کرده و در جنگ اخلال کنند. همین کار را آن زمان کردند. توطئه ای معاویه طرح کرده و دعوت به صلح می کند. عملی که صدام امروزه کرده و ماه رمضان و مسائل دیگری را علم کرده است. معاویه قرآن سر نیزه می کند و در داخل حکومت علی بن ابیطالب و در داخل لشگر علی ، نیروهای زیادی که به ظاهر انقلابی اند و ادعا می کنند که این جنگ درست نیست،آنقدر علی را تحت فشار می گذارند که حکمیت را بپذیرد و بعد که امام حکمیت را پذیرفت و در نظر داشت شخصیتهای مورد اعتماد را حکم قرار بدهد، همین منافقین که بعداً به اسم خوارج و مارقین معروف شدند، به امام فشار آورده و گفتند که باید ابوموسی اشعری را قبول کند چون او بی طرف است. ابوموسی یعنی کسی که علی عزلش کرده و او تسلیم نشده بود.

به هرحال با فشار اینها علی ناچار می شود چنین حکمیتی را بپذیرد و قضیه قاسطین که بنا بود با شکست معاویه تمام بشود با وجود چنین حکمیتی باعث نجات معاویه میشود. معاویه بر میگردد و علی گرفتار مارقین می شود. در واقع با این تفاوت در زمان ما که ارتش ما و مردم ما و رهبرمان امروز تحت فشار قرار نمی گیرند که جنگ با صدام را خاتمه بدهند و بهانه هائی مانند ماه رمضان و مسائل دیگر نمی تواند ما را فریب بدهد مردم آگاه هستند. اما در آن زمان آنقدر علی را اذیت کرده و خون خوراندند تا پذیرفت . وقتی که معاویه از این خطر رها شد توطئه هایش را شروع نمود: مالک اشتر را ترور کرد، محمد بن ابی بکر، یار عظیم پیغمبر را از میان برداشت سلمان هم که مرده بود ، عمار یاسر هم در جنگ کشته شده و نیروهای زیادی از اطراف علی بن ابیطالب پراکنده شدند، توده مردم هم که آگاهی کامل نداشتند، شیاطین معاویه هم که بکار افتاده بودند و مارقین که بهترین اسم شان همین منافقین خلق است که امروز ما به آنها دچار شده ایم، اینها هم علم گردانی این جریان را داشتند و علی را اینگونه محاصره کرده و چقدر مولی از این جریانات خون دل می خورد. مارقین دوبار لشگر کشی کردند. یکبار متفرق شده و دفعه دوم در نهروان جمع شده بودند. امام به نهروان آمده و آنها را جمع نمود و فرمود که تقسیم بشوید، آنها که در صفین به من گفتند که حکمیت را بپذیریم و آنهایی که در صفین نبودند از هم جدا شدند. گروه زیادی از آنها بودند که در صفین حضور داشتند و به علی گفته بودند که حکمیت و ابوموسی را بپذیرد و اکنون شعارشان این بود که امام باید از قبولی حکمیت توبه بنماید تا ما دست از جنگ برداریم . و با این شعار می خواستند رهبری امام را در هم بشکنند. امام به آنها فرمود: شما چه می گویید در آنروز که من مخالف حکمیت و مخالف ابوموسی بودم و می دانستم که چه فتنه ای بپا خواهد شد و این شما بودید که مرا تحت فشار قرار دادید و من بخاطر مصالح و جلوگیری از اغتشاش حرف شما را پذیرفتم و با این استدلال ، امام آنها را متفرق نمود. اما دوباره به شکل دیگری به دور هم جمع شده و همین مارقین بودند که با جنایت ترور علی بن ابیطالب را از پا در آوردند. تفاوت آن زمان با این بود که امروز مردم مدعی هستند، آن روز مرم مدعی نبودند، آنروز مردم عدل علی را هم نمی توانستند تحمل بکنند، قاطعیت او را هم نمی توانستند بپذیرند.

اما مردم امروز خود مانند رهبرشان قاطع هستند و خودشان متدین و انقلابی و حتی از ما هم انقلابی ترند. مردم امروز به ما اعتراض دارند اما چون احترام می گذارند و می دانند که سوءنیتی درکار نبوده، کار ایذائی نمی کنند. مردم به ما می گویند شما در ابتدا باعث روی کار آمدن لیبرال ها شدید و شما بودید که در ابتدا به این گروهها رو دادید و اجازه دادید کارشان به امروز برسد که بتوانند زیر زمینی عمل کنند . مردم امروز به ما می گویند که قاطعیت به خرج دهید و می خواهند که فساد را هر چه زودتر ریشه کن کنیم و واقعاً مردم ما چنین اند و این بر عکس زمان حضرت علی علیه السلام می باشد .

و امروز من از این تریبون نماز جمعه و از خدمت شما شیعیان علی بن ابیطالب به مولی عرض می کنم که : آقاجان اگر آنروز مردم بیوفائی کرده و نگذاشتند افکار و راهنمائیهای ما اجرا شود، امروز شیعیان تو بعد از گذشتن هزار و سیصد و اندی سال، راه تو را ادامه می دهند و مطمئناً در آن روز خوشحال بودی و امروز را می دیدی که آنگونه فداکاری می نمودی. و امروز این ملت همان را می خواهند که شما می خواستید و با شما هستند و اگر با امام شان بیعت می کنند بخاطر این است که فرزند شماست و بخاطر این است که رهرو راه شماست و چیزی غیر از این در روح این مردم نیست.

مسئله لبنان و چگونگی مبارزه با متجاوزان

مسئله دیگر که در این خطبه باید مطرح شود، مسئله لبنان است و تجاوز جنایت با اسرائیل که من در خطبه عربی راجع به آن مطالبی بیان می دارم، فقط چند جمله برای فارسی زبانان می گویم که روح خطبه عربی این است که جنایت جدید اسرائیل است که هم زمان با مشغول بودن ارتش ایران به جنوب لبنان حمله کرده و بیش از دو هزار نفر از برادران و خواهران فلسطینی و شیعیان و محرومان لبنان را مجروح و مقتول کند و آن همه ویرانی بوجود بیاورد. این مسئله ای نیست که ما به سادگی از آن بگذریم. ما از دنیای اسلام می خواهیم که به ریشه قضیه توجه کنند. ما اگر درست به ریشه قضیه توجه می کردیم امروز اینها وجود نداشتند. ریشه آمریکاست و اگر ریشه آمریکا است، باید با آمریکا مبارزه کرد. این نمی شود که ما نفت مان را بروی آمریکا ببندیم و عربستان سعودی به جای ما بازار دنیا را تأمین کند. ما شش میلیون بشکه نفت را به یک میلیون در روز رساندیم و آنها هفت میلیون را به یازده میلیون بشکه نفت در روز رساندند. آنها حتی اجازه نمی دهند قیمت نفت بالا برود و یا احساس کمبودی بشود و به همین ترتیب کشورهای دیگر، اگر مثل ما عمل کنند و گلوی آمریکا را فشار دهند، آمریکا غلط می کند که به اسرائیل اجازه اینگونه اعمال را بدهد که بر سر مردم مسلمان بمب بریزد. (فریاد تکبیر جمعیت)

و به گروههای مبارز لبنان عرض می کنم: برادران و خواهران فریب نخورید که این کشور ، یا آن کشور مرتجع به شما چند دیناری پول بدهند اینها همه فریب است، بگذارید به شما هیچ ندهند اما در عوض به آنها قشار بیاورید که مبارزه صحیح بکنند، نفتشان را قطع و با آمریکا نیز قطع رابطه بکنند. اگر به این نحو مبارزه کنند شما و ما و همه دنیا و همه محرومان نجات پیدا می کنند و اسرائیل حتی یک ماه هم نمی تواند بماند. ولی اگر بنا باشد که مصر و سعودی و کویت و اردن و مغرب همه نرد عشق به آمریکا ببازند و پایگاه آمریکا بشوند شما با چه چیز می خواهید با اسرائیل مبارزه کنید؟ او هر وقت مایل باشد می تواند به سر شما بمب بریزد و هر وقت در داخل کشورش اوضاع خراب شود یک بمب به سرشما می ریزد تا آنجا را از خرابی نجات دهد. باید جدی با ریشه مبارزه کرد همان کاری که ملت ایران کرد. (فریاد تکبیر جمعیت)

و خداوند نعمتهای بزرگی به شما ملت اسلام داده که دشمنان از آن بی بهره اند. نعمتهای بزرگی همچون اسلام و ذخایر عظیمی که در ممالک اسلامی وجود دارد. که طبق سوره کوتاه قرآن بحثم را ختم می کنم: بسم الله الرحمن الرحیم . انا اعطیناک الکوثر . فصل لربک انحر. ان شانئک هو الابتر.

چرا همیشه اینگونه تفسیر کنیم که کوثر منظور ، حضرت زهراست این یک مصداق آن است ، مصداق دیگر اینکه کوثر یعنی همین ایمان ، همین ایده، فکر، همین دین و دشمن شما از این خالی است و با این حربه و با این امکان و با این قربانی و با فدا کردن این امکانات و به کار گرفتن آنها دشمن را که ابتراست از پا در بیاورید و این سنت خدا است .
و آخرین سفارش من در این خطبه این است که جمعه آینده روز قدس است و بحث درباره فلسطین و قدس را در آنروز مطرح خواهیم نمود. از شما توقع داریم که آنروز عظیم را مخصوصاً علیرغم این جنایت عظمای اسرائیل با حداکثر احترام و عظمتی که برایش قائل می شوید برگزار کنید.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جمعه : 2/5/1360
22 رمضان 1401

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=48331


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:16 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()
بازخوانی سخنان رهبر انقلاب درباره مدرسه عالی شهید مطهری:
مدرسه عالی شهید مطهری «دانشگاه» نیست

خبرگزاری فارس: مقام معظم رهبری می‌فرمایند: مدرسه عالی شهید مطهری، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم. بلاشک ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود.


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، تصویب تغییر نام مدرسه عالی شهید مطهری به دانشگاه شهید مطهری که هفته گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی و به پیشنهاد تولیت این مدرسه انجام شد، با بهت و شوک طلبه‌-دانشجویان این مدرسه عالی و اعتراضات آنان روبرو شد.
گروه دانشگاه خبرگزرای فارس در نظر دارد در پرونده‌ای ویژه به بررسی علل اعتراضات طلبه-دانشجویان، دانش‌آموختگان و برخی کارشناسان در این زمینه بپردازد.
در اولین گام، در ذیل متن سخنان رهبر معظم انقلاب رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و اساتید مدرسه عالی شهید مطهری که فروردین ماه 1372 برگزار شد، را در ذیل می‌خوانید که قسمتی از آن به بررسی ماهیت و کارکرد این مدرسه عالی اختصاص دارد.

بسم‌ الله الرحمن الرحیم
خیلی خوش آمدید. بنده وظیفه دارم از شما به خاطر کار بزرگی که بحمدلله بی سر و صدا، بی تبلیغات و بدون جنجال‌های رایج معمولی و به شکلی آرام و در گوشه‌ای، آن‌چنان که متناسب با خلوت معنوی علم و معلومات است، انجام می‌دهید، تشکر کنم و "خسته نباشید " عرض کنم. ان‌شاء‌الله که موفق باشید. بنده از این که می‌بینم جنابعالی [آیت‌الله امامی کاشانی] و آقایانی که در آن‌جا مشغول فعالیت هستند و این کارهای مهم و با ارزش را انجام می‌دهند، خیلی متشکرم.
به نظرم باید گفت که مدرسه‌ی عالی سپهسالار عاقبت به خیر شد و تبدیل به مدرسه‌ی شهید مطهری گردید. واقعاً این سیر اسمی و تحول اسمی، یک تحول معنوی و سیر معنوی را هم نشان می‌دهد. تبدیل نام سپهسالار به شهید مطهری، فاصله‌ای عحیب و ناپیمودنی است و این هنر شماست که الحمدلله کاری کردید که این فاصله پیموده بشود.
من، اگر چه با متخرجین [فارغ‌التحصیلان] مدرسه و دانشجوها به جز مواردی که جنابعالی اشاره فرمودید و بعضی پایان‌نامه‌هایی که برادران آورده‌اند و من تورّق و مروری کرده‌ام، بیش از این ارتباطی با محصولات مدرسه نداشته‌ام؛ اما همان‌طور که در عربی معروف است: "الثمره تدل علی الشجره " و عکس آن هم صادق است: "الشجره تدل علی ‌الثمره "، اگر درخت را شناختیم که درخت گلابی‌ است، می‌شود فهمید که میوه‌ی آن چگونه خواهد بود. هم اکنون که من به آقایانی که شما به عنوان علما و اساتید و هیئت علمی مدرسه از ایشان استفاده می‌کنید، نگاه می‌کنم، تا آن‌جایی که می‌شناسم، می‌بینم شما معقولاً، منقولاً و انصافاً مجموعه‌ی خوبی را جمع کرده‌اید و انسان احساس می‌کند ـ‌ان شاء‌الله‌ـ ثمرات این شجره، ثمرات با ارزش خواهد بود.
ما در مباحث اسلامی، فلسفه و فقه کم‌تر می‌توانیم اساتیدی را مثل بعضی از آقایانی که در این‌جا تشریف دارند، در مراکز علمی و دانشگاهی نشان دهیم. ولی ـ‌بحمدلله‌ـ این‌ها در این‌جا جمع شده‌اند و این هم از برکات انقلاب است و شاید هم روح مطهر امام(ره) و نفس آن بزرگوار که از اول انقلاب توجه خاصی به این مدرسه داشته‌اند و به جنابعالی هم، به خصوص نسبت به این‌جا، ماموریت داده‌اند و شما هم مشغول کار شدید، موثر بوده است.
نکته‌ای که دائماً در این قبیل مجموعه‌ها به ذهن من می‌رسد، ‌این است که ما ابتدا بایستی بدانیم که از متخرج این مدرسه چه می‌خواهیم تا بدانیم که چه استادی،‌ چه درسی و چه برنامه‌ای را در اینجا تنظیم کنیم. زمانی ما از طرف استاد و برنامه شروع می‌کنیم و این یک طریق کار است و زمانی هم‌ از طرف هدف آن علت غایی و آنچه که متوقع هستیم، شروع می‌کنیم که به نظرم می‌رسد این کار، هوشمندانه‌تر و عاقبت‌بین‌تر و کم اشکال‌تر خواهد در آمد و خطای آن کم خواهد شد. ما باید ببینیم چه می‌خواهیم از این جا در بیاوریم که بر اساس آن بفهمیم چه برنامه‌ها و اساتیدی را لازم داریم؟ و در کنار او بدانیم که چه تحقیقی باید انجام بگیرد و چه کتابی باید تصویب شود؟
شما ـ بحمدالله ـ به این معنا در پایان فرمایش‌تان اشاره کردید که هدف شما تربیت مبلغین اسلام و کسانی است که معرفتی از اسلام دارند و می‌خواهند مفید واقع شوند و این مسأله، حقا و انصافا، در کنار حوزه‌های علمیه که یک تراز ویژه‌ای از روحانیون را تربیت می‌کنند، خیلی خوب است. روحانی‌ِ تراز حوزه،‌ در کنار آنچه که فرضا در بخش‌های علوم انسانی متمایل به امور دینی در دانشگاه‌های ما تربیت می‌شوند، یک روحانی با تراز مخصوص و شکل مخصوصی است. مثلا فلسفه اسلامی و فقه اسلامی که در دانشکده الهیات و یا بخش فلسفه دانشکده ادبیات تدریس می‌شود، دارای ترازی است که مورد نظر آن‌هاست. چرا که آن‌ها محصول خاصی را در نظر دارند که نحوه برنامه‌ریزی، تنظیم واحدها، ترم بندی،‌ واحدگیری و زمان‌های تعطیلی دانشجویان هم، بر همان اساس و متناسب با همان تراز است و با متخرج و محصولی که در دانشگاه‌ها مورد نظر است، مطابقت دارد. و شاید بی‌وجه هم نباشد که همانی که هم اکنون هست،‌ درست باشد.
لذا، ما باید ببینیم در مدرسه عالی شهید مطهری، چه می‌خواهیم بسازیم؟ این، باید اصل باشد. علی القاعده، نمی‌خواهیم روحانیِ تراز حوزه بسازیم. به خاطر این‌که در حوزه نظر اصلی، بلاشک، بر فقاهت است. درست است که حوزه در رشته‌های مختلف،‌ ادیب، فیلسوف و حتی زمان‌هایی منجم و هیأت دادن تربیت می‌کرده؛ اما حوزه‌های شیعه به تربیت فقیه متوجه است. لذا،‌ می‌بینیم که همه چیز بر اساس این تنظیم شده و درس فقاهت هم آنجا روان‌تر است و دانشجوی فقاهت هم آن‌جا آسانتر تحصیل می‌کند تا دانشجوی بقیه رشته‌های دیگر. پس این مدرسه، حوزه نیست و ما نمی‌خواهیم در اینجا فقیه، به معنای حوزه تربیت کنیم؛ و الا جایش حوزه بود و همان درس‌ها، کتاب و شیوه کار باید در اینجا به دنبال می‌شد.
بلا شک، ترازِ دانشگاه هم در اینجا مورد نظر ما نیست، چرا که اگر این چنین بود، لازم نبود درس مکاسب و کفایه تدریس شود و شما آقایان علما، فقیهِ وارد و صاحب نظر را برای تدریس شرح منظومه سبزواری و یا شواهدالربوبیه به این جا بیاورید. این درس‌ها که بحث‌های ترازِ دانشگاه نیست.
پس اینجا، یک چیز دیگری است. من فکر می‌کنم که در اینجا یک هدف متمایز از آن دو هدف و یک چیز خوبی در ذهن شما هستد که شاید تحدید هم شده باشد. و من عرض می‌کنم که اگر تحدید نشده، باید دقیقا بشود و حتی روی کاغذ هم بیاید. یعنی ما، واقعا، بنویسیم که هدف ما در اینجا این است که چنین محصول و موجودی را بیرون بیاوریم. البته کلیات را می‌شود گفت، کما این که آن سپهسالاری هم که اینجا را درست کرده، او هم گفته بوده که در اینجا فقه و اصول، فلسفه و معقول و منفول بخوانند،‌ ولی نمی‌فهمیده که معقول و منقول یعنی چه؟ چیزی را شینده و یا برایش تنظیم کرده بوده‌اند.
ما باید بدانیم از این مدرسه، با این همه زحمتی که شما می‌کشید و خرجی که می‌کنید (و ان شاء الله می‌فرمایید بیش‌تر خرج خواهید کرد) چه معقول و منقولی و برای چه چیزی می‌خواهیم؟ البته من به نظرم می‌رسد شما در این‌جا باید بر روحانی بودن متخرجین تأکید بفرمایید. البته از پیش هم،‌ من وقتی نسبت به مدرسه جنابعالی فکر می‌کردم، دورادور این معنا به ذهنم می‌آمد. یعنی اینجا یک محلی است که باید روحانیونی تربیت کند که برای گسترش فکر متعالی اسلامی و همان تبیین "بالحکمه و الموعظه الحسنه " بسیار بسیار مفید باشند. و تبیین حکیمانه دین و نه بیین عامیانه دین کنند. من فکر می‌کنم امروز ما به این احتیاج داریم. شاید ـ‌ ان شاء الله ـ مدرسه شما الگویی شود که نظیر آن حتی در حوزه‌ها و جاهای دیگر ساخته بشود و یک ترازِ خاصی از روحانی را در اینجا پرورش بدهد. یعنی، شما بر روحانی بودن و معمم بودن به خصوص پا فشاری بفرمایید. البته این به صورت پیشنهاد است و شاید در ذهن شریف جنابعالی و دستگاه مفکره مدرسه در این زمینه مطالبی باشد که من از آن‌ها اطلاعی ندارم.
علی ایّ حال،‌ کار بسیار خوبی است و بحمدالله، شما هم خوب وارد میدان شده‌اید و خوب جمع و جور کرده‌اید و اساتید خوبی را هم انتخاب کرده‌اید. این هم از هنرهای شماست که توانسته‌اید از کسانی استفاده کنید که به راحتی نمی‌توان آن‌ها را دور هم جمع کرد. این‌ها هم "به دام و دانه نگیرند مرغ دانا را ". اگر چنانچه مدرسه منطقه علم نبود و آقایان، مخاطبین خوبی نداشتند، معلوم نبود که در اینجا جمع بشوند. آن کسی که اهل علم است و دلش می‌خواهد متاع خودش را عرض کند، طبیعی است که می‌خواهد متاع خود را به کسی که آن متاع را می‌شناسد و قدر او را می‌داند عرضه کند. آن کسی که فقط به دهان استاد تماشا می‌کند و چیزی نمی‌فهمد، استاد را خون به دل می‌کند. لذا، اگر ما می‌بینم که شما اساتید خوبی را جمع کرده‌اید، باید کشف کنیم که محیط علمی آنجا از لحاظ دانشجویی و طلب [علم] و تحصیل محیط خوبی است. ان شاء الله موفق باشد و از جنابعالی و آقایانی که در اینجا تشریف دارند، صمیمانه به خاطر تلاش‌تان در مجتمع کردن چنین کار خوبی تشکر می‌کنم و منتظر می‌مانیم که ان شاء‌ الله، نتایج کار را هم ببینیم. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
انتهای پیام/ع

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901291274


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:13 عصر | نظرات دیگران()

محض خنده یا گریه  این خبر رو هم بخونید (خبر روز )

توضیح ساسی مانکن درخصوص دستگیری اش

ساسی مانکن خواننده موسیقی زیر زمینی باانتشار یک فایل صوتی که در یک سایت تخصصی موسیقی منتشر شده نسبت به تمام اخبار اخیر واکنش نشان داده است .

به گزارش شفاف او در توضیحات خود که فایل صوتی آن را سایت موسیقی ما منتشر کرده گفته است: این روزها یکسری خبرهایی منتشر می شود ومن را دریک چار چوبهایی قرار می دهند که اصلا این قضایارا نمی فهمم .

وی درادامه افزوده : من هیچ فعالیتی در اینترنت نمی کنم نه در فیس بوک ،نه در ???و نا آی دی دارم ونه سایت دارم . ولی به اسم من در همه این فضاها فعالیت می کنند . آخرین نمونه این خبرها خبر مربوط به کیش است و چون خبرهای ضد ونقیضی دراین باره منتشر شد و هر کسی هرچیزی خواسته دراین زمینه گفته ،می خواهم از زبان خودم بشنوید که قضیه چه بوده است .

من در کیش بودم که یکی از دوستان نیروی انتظامی و یکسری از افراد دیدند که ما داریم باهم صحبت می کنیم .بعد که آمدم تهران خبرها را از یکسری کانالها شنیدم .یکسری خبرهای بدتر دیگه را در سایتها....یکسری از زبان من حرفهایی زده بودند و حرفهایی نوشته بودند....نمی دانم کانالهایی که اسمشان خبری است چرا خبری را که از صحت آن مطمئون نیستند پخش می کنند .

او ادامه داده :من هیچ مصاحبه ای نکردم و تمام چیزهایی که درباره من در اینترنت بوده همه اش دروغ بوده .همه حبرهایی که گفته اند دروغ بوده .

من دراین کشور زندگی می کنم و به قوانین کشور احترام می گذارم و در هیچ کشوری خارج از ایران کنسرت نگذاشته ونخواهم گذاشت .و در ایران هم تا زمانی که اجازه ندهند کنسرت نخواهم گذاشت و فقط زمانی که به طور قانونی اجازه بدهند کنسرت می گذارم

 

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcizyazwt1auy2.cbct.html

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/29 و ساعت 7:12 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا