گروه خبری روز - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهسپار در جستجوی دانش، مانند مجاهد در راه خداست . [امام علی علیه السلام]
امروز: جمعه 103 آذر 9
گورستان سایت های اسقاطی پس از خودکشی سران فتنه!

به دنبال بن بست سردمداران فتنه و پایان موفقیت آمیز انتحار از سوی جریان نفاق جدید(!) شبکه وسیع رسانه های ضدانقلاب به وضعیت رکود و نیمه تعطیل رسیده اند. صدها شبکه اینترنتی، تلویزیونی و ماهواره ای که پس از آفتابی شدن فتنه گران و تدارک اغتشاشات خیابانی فعال شده بودند، در اوج فتنه به افزایش ساعت های فعالیت خود اقدام کردند و بعضا به صورت 24ساعته فعال شدند.

برخی از این سایت های اینترنتی لحظه به لحظه «به روز» و آن لاین می شدند اما اینک مراجعه به سایت های مذکور نشان می دهد که برخی از آنها حتی چند روز یکبار هم به روز نمی شوند و سایت های فعال تر (نظیر بی بی سی، رادیو فردا،بالاترین، روزنت، گویانیوز، دویچه وله، جرس، ایران گلوبال، اخبار روز، کلمه و...) هم با مصیبت تمام به روزرسانی می شوند و چند تولید بی خاصیت مشترک را- با ذکر منبع یا بدون آن- بازتاب می دهند.

در این میان سایت هایی نظیر بالاترین به بدترین وضعیت خود طی یک سال اخیر رسیده اند و به عنوان مثال تعداد کلیک ها بر اخبار سیاسی این سایت نشان می دهد که خبرهای یاد شده بین 30 تا 150 بازدیدکننده و بعضا به ندرت حداکثر تا 350 بازدیدکننده دارند که آن هم معلوم نیست چه تعداد از این بازدیدکننده ها، ضدانقلاب فراری و عناصر فعال گروهک ها و تولیدکنندگان حرفه ای خود سایت هستند و چه تعداد، افراد عادی.

البته سایت های نفاق داخلی نظیر نوروز، امروز، سحام، ملی- مذهبی، سلام، ندای سبز آزادی، راه سبز امید، موج سبز آزادی، ادوار نیوز، خبرنامه امیرکبیر و... هم در کنار سایت های ضدانقلاب خارجی (مانند سکولاریسم نو، جبهه ملی، ایران امروز، گذار و...) به طور کلی کرکره را پایین کشیده و حرفی برای گفتن و قمپزی برای در کردن ندارند. البته روی برخی از این سایت ها هنوز آثار خالی بندی درباره چهارشنبه سوری باقی است و ظاهرا کسی حوصله پاک کردن این خالی بندی ها را هم ندارد.

این در حالی است که به گزارش نیویورک تایمز، موسس سایت بالاترین مستقر در واشنگتن می گوید: جمهوری اسلامی در مهار خبررسانی ما بسیار موفق عمل نموده است. هم اکنون میزان بازدیدکنندگان ما به میزان پنجاه درصد کاهش پیدا کرده است.

همچنین علی اکبر موسوی خوئینی، عضو اصلاح طلب مجلس ششم که به آمریکا گریخته، ضمن ملاقات اخیر خود از موسسه استنفورد، یکی از مراکز مهم سیاست گذاری آمریکا و طراح براندازی های نرم، خواهان کمک های بیشتر فنی از سوی آنها شده است.

در این میان یک روزنامه آمریکایی هم معروفترین سایت های خبری معاند با جمهوری اسلامی را «فاقد ارزش خبری» نامید. روزنامه «هافینگتنون پست» در این باره می نویسد: پایگاه های خبری «راه سبز» و «رادیو زمانه» و سایت های مشابه دیگر منابع خبری بی ارزش برای کسب اطلاعات از وقایع ایران هستند.

شبکه رسانه ای ضدانقلاب سالها پیش از این به درستی از سوی کیهان به عنوان شبکه عنکبوت معرفی شده بود.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=47399


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 11:30 عصر | نظرات دیگران()

 آیا فرزند شهید صدر "سکولار" شده است؟

یادداشت: شبکه بی‏بی‏سی با انتشار گزارشی، تلاش کرده است که از سید جعفر صدر چهره‏ای سکولار بسازد و وی را شخصی "طرفدار جدایی دین از سیاست" و "مخالف اجباری شدن حجاب" جلوه دهد ؛ اما نزدیکان او می‏گویند که وی برای ورود به انتخابات و فعالیت سیاسی، "پنج بار" استخاره کرده است.      


    شبکه بی‏بی‏سی با انتشار گزارشی، تلاش کرده است که از سید جعفر صدر چهره‏ای سکولار بسازد و وی را شخصی "طرفدار جدایی دین از سیاست" و "مخالف اجباری شدن حجاب" جلوه دهد ؛ اما نزدیکان او می‏گویند که وی برای ورود به انتخابات و فعالیت سیاسی، "پنج بار" استخاره کرده است.




به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ در حالی که جریان سیاسی سید مقتدی صدر، در حال برگزاری یک همه‏پرسی برای سنجش نظر مردم در مورد ریاست دولت آینده عراق است چهره نسبتاً جدیدی نیز به مردم معرفی شده است.


صدری‏ها در این همه‏پرسی، پنج نامزد برای نخست وزیری معرفی کرده و یک مربع خالی هم در برگه‏های همه‏پرسی گذاشته‏اند تا اگر رأی‏دهندگان، شخص دیگری غیر از این پنج نفر را در نظر دارند نام او را در آن بنویسند. سه تن از نامزدها سابقه نخست وزیری دارند: «نوری مالکی» نخست وزیر کنونی، «ایاد علاوی» نخست وزیر موقت که ائتلاف تحت رهبری‏اش آرای بیشتری به دست آورد و «ابراهیم جعفری» از ائتلاف ملی عراق؛ ائتلافی که صدری‏ها و دیگر تشکلهای اسلامگری شیعه در آن جای داشتند. نامزد دیگری که در همه‏پرسی صدری‏ها معرفی شده «عادل عبدالمهدی» معاون رئیس جمهور و عضو مجلس اعلای اسلامی عراق است. اما شخصیت مورد توجه در این همه پرسی، که شاید این نظرسنجی اساساً برای سنجش شانس پیش انداختن او در صحنه سیاسی عراق انجام شده است «سید جعفر محمدباقر الصدر» است، نامی که تاکنون کمتر در عالم سیاست عراق به گوش خورده و بیشتر در بین طلاب و روحانیون شهرت دارد.


جریان صدر، هم با ادامه نخست وزیری نوری مالکی مخالف است و هم با بازگشت ایاد علاوی به کرسی صدارت؛ اما فرد مشخصی را هم برای نخست وزیری مشخص نکرده و در انتظار نتیجه همه‏پرسی ابداعی خود است.


سید جعفر صدر تنها پسر «آیت الله شهید سید محمدباقر صدر» از علمای برجسته معاصر شیعه است که پس از تأسیس "حزب الدعوة" و ایجاد جنبش سیاسی شیعه، در سال 1980 به دستور صدام حسین به شهادت رسید و دوشنبه آینده سی‏امین سالگرد شهادت اوست. از آنجا که خواهر «امام موسی صدر» همسر شهید محمدباقر صدر بود، لذا این رهبر مفقود شیعیان لبنان، دایی سید جعفر صدر می‏باشد. همچنین «سید مقتدی صدر» داماد شهید سید محمدباقر و شوهرخواهر سید جعفر است.


سید جعفر صدر هنگام شهادت پدر، کودکی ده ساله بود. او سپس در حوزه تحصیل کرد، به لباس روحانیت درآمد و از نزدیکان «آیت الله شهید سید محمد محمدصادق صدر» پدر سید مقتدی صدر و معروف به "شهید صدر ثانی" شد که در عراق مرجعیت داشت. شهید صدر ثانی، دوازده سال پیش ـ یک سال پیش از آنکه در نجف ترور شود و به شهادت برسد ـ سید جعفر صدر را مخفیانه به ایران فرستاد تا ضمن ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم، دفتر او در قم را دایر و اداره کند.


سید جعفر صدر پس از شهادت شهید صدر ثانی، سال‏ها در جمهوری اسلامی ایران به سر برد و با وجود اینکه در همان سال‏ها و در قم، لباس روحانیت را از تن درآورد، مشغول تحصیل علوم دینی بود و بیشتر از محضر «آیت الله سید کاظم حسینی حائری» بهره برد. وی در پاسخ به دوستان، دلیل نپوشیدن لباس روحانیت را امکان خدمت بیشتر به مردم عنوان می‏نمود. این در حالی است که بی‏بی‏سی در گزارشی زیرکانه و مغرضانه، زمان خارج شدن سید جعفر از لباس روحانیت، پس از خروج او از ایران و رفتن به لبنان و لندن(!) ذکر کرده است!


وی سپس برای تحصیل در رشته حقوق به لبنان رفت و پس از اخذ فوق لیسانس حقوق، به عراق بازگشت اما هنوز به سلک روحانیت بازنگشته است.


جعفر صدر با اینکه بروز و ظهور سیاسی چندانی نداشت، در انتخابات اخیر عراق از بغداد نامزد شد و با وجود نزدیکی به صدری‏ها و داشتن نسبت نسبی و سببی با مقتدا، به جای پیوستن به "فهرست حکیم و صدر"، به دعوت رقیب آن مالکی، به "ائتلاف دولت قانون" پیوست و توانست در انتخابات، آرای بسیار بیشتری نسبت به سیاستمداران شناخته شده عراقی کسب کند و با 28000 رأی پس از مالکی، نفر دوم این ائتلاف شود؛ موفقیتی که مرهون شهرت و محبوبیت پدرش میان مردم عراق است. البته سید جعفر در پاسخ به دعوت مالکی، "حضور منتقدانه نسبت به برخی سیاست های وی" را شرط مشارکت در فهرست ائتلاف او اعلام کرده بود که با موافقت مالکی مواجه شد.


شبکه بی‏بی‏سی در این گزارش، تلاش کرده است که از سید جعفر صدر چهره‏ای سکولار بسازد و وی را شخصی "طرفدار جدایی دین از سیاست" و "مخالف قانون حجاب" جلوه دهد که تلاش می‏کند از لحن اسلامگرایانه و بیان حوزوی فاصله بگیرد؛ اما نزدیکان او می‏گویند که وی برای ورود به انتخابات و فعالیت سیاسی، "پنج بار" استخاره کرده است.


خود او دلیل ورودش به عالم سیاست را "انگیزه کمک به مردم مظلوم و ستمدیده عراق" اعلام کرده و گفته است: «من اگر کار مثبتی انجام دهم همه از برکات پدرم شهید صدر است؛ اما اگر کاری منفی انجام دادم خودم مسؤول آن هستم». ضمن اینکه در پوستر انتخاباتی خود، تصویرش را بدون کراوات به چاپ رسانده است ؛ آن هم در حالی که نیروهای مذهبی نظیر مالکی و جعفری همواره با کراوات در انظار ظاهر می شوند.


از سوی دیگر تمایل جناح شدیداً مذهبی مقتدی صدر به نخست‏وزیری وی، حاکی از این است که گزارش بی‏بی‏سی نمی‏تواند کاملا مقرون به صحت باشد. لذا در مذاکراتی که صدری‏ها و فرستادگان دیگر احزاب شیعه عراقی اخیراً در ایران انجام دادند نیز نام سید جعفر صدر مطرح و موافقت‏هایی با او ابراز شد. هرچند همه‏پرسی صدری‏ها ـ که نتیجه آن فردا یکشنبه اعلام می‏شود ـ نمی‏تواند بیانگر دیدگاه مردم عراق تلقی شود اما می‏تواند شاخصی از میزان محبوبیت رهبران سیاسی عراق به دست دهد و در تعیین نخست وزیر آینده، که باید شیعه‏مذهب باشد نقش ایفا کند.


شایان ذکر است که مطابق نتایج نهایی دومین انتخابات پارلمانی پس از سرنگونی رژیم صدام، بر مبنای اعلام کمیساریای عالی سازمان ملل برای انتخابات عراق، به ترتیب فهرست‏های ‏العراقیه (به‏ ریاست «ایاد علاوی» نخست‏وزیر اسبق و مورد حمایت‏ سعودی ـ شیعه‏سکولار)، ائتلاف دولت قانون (به ریاست «نوری المالکی» نخست وزیر کنونی عراق ـ شیعه مذهبی)، ائتلاف ملی عراق (به ریاست «سید عمارالحکیم» و عضویت «صدری‏ها» ـ شیعه مذهبی) و ائتلاف کردستان (به ریاست «طالبانی» رییس‏جمهور و «بارزانی» رییس کردستان ـ کرد سنی) هر کدام با 91 ، 89 ، 70 و 43 کرسی حائز مقام‏های اول تا چهارم شده‏اند. صدری‏ها 39 کرسی از 70 کرسی را که ائتلاف ملی عراق به دست آورد از آن خود ساختند و از مجلس اعلا به رهبری عمار حکیم که هسته اصلی این ائتلاف بود پیش افتادند. بدین ترتیب جریان صدر موقعیت برتری نسبت به گذشته پیدا کرده و هر کس که دولت در عراق تشکیل دهد ناگزیر است سهمی به این جریان بدهد.

   


عکس های مرتبط:





 

منبع ما : http://islamenab.ir/index.php?action=show_news&news_id=1294


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 9:31 عصر | نظرات دیگران()

سلیمی‌نمین در گفت‌وگو با شبکه ایران/3 و پایانی
برنامه هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم جلوگیری از چرخش قدرت بود
آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجهه‌ایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحث‌های تبلیغاتی آنها مطرح می‌شد که رهبری با این امر موافق نبود.


میثم تولایی- اهمیت بالای موضوع بررسی رفتار سیاسی رهبر معظم انقلاب در سه دهه گذشته ما را بر آن داشت که با عباس سلیمی نمین هم صحبت شویم؛ کسی که از شخصیت های مطرح در این باره شناخته می شود.

بخش اول و دوم مصاحبه شبکه ایران با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران پیش از این منتشر شد. اکنون بخش سوم و پایانی این گفت وگوی جالب را با هم می خوانیم.

بعد از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه خبرگان چه مسائلی پیش آمد؟

این خود مقوله‌ای است، مقام معظم رهبری خود در آن زمان جزء طرفداران شورای رهبری بودند که در خبرگان رای نیاورد و البته در خبرگان توجه ویژه‌ای به شخص ایشان وجود داشت و چون نظر امام در جلسه خبرگان مطرح نشد افرادی که مطرح بودند در معرض توجه قرار گرفتند و خوب مرور شدند، در این میان مزیت‌های آیت‌االه خامنه‌ای نسبت به دیگران بیشتر بود اما متاسفانه یک جریان سیاسی موضع‌گیری‌هایی را به صورت علنی در این باره داشتند و حتی بعد از آن از کانال رسانه‌ای به سید احمد خمینی مراجعه کردند و این بحث را مطرح و اعلام کردند که با ایشان همراهی می‌کنند و درصدند که فرزند امام خود را به عنوان رهبر مطرح کند.

پاسخ یادگار امام به این اقدامات چه بود؟

حتی بعد از این که خبرگان رهبری، انتخاب را صورت دادند، عده‌ای از نمایندگان مجلس و سیاسیون در جماران جمع شدند و این خواسته را از سید احمد خمینی داشتند اما ایشان موضع جوانمردانه‌ای در این قضیه گرفت و دست رد به سینه آنها زد. فرزند امام تاکید داشت که در این مورد به وصیت امام عمل می‌کند و با استناد به فرمایشات امام، پایبندی خود را به نظر ایشان  نشان داد و هرگز تحت تاثیر بحث‌هایی برخی مطرح می‌کردند تا او را در مقابل رهبری قرار دهند، قرار نگرفت. در اینجا فهم سیاسی و درایت سیاسی احمد آقا  موجب ابتر ماندن این حرکت شد.  در دوران نیز رهبری با وجود این که همه جریانات سیاسی متفق بودند که ما هیچ فردی را بهتر از مقام معظم رهبری نداریم، متاسفانه باز هم در مقاطعی همان صف‌بندی‌های گذشته  تاثیرات خود را مجددا گذاشت بعضی همان تقابل‌های گذشته را مجددا در شرایط جدید مطرح کردند و وقتی در جلسات صحبت می‌شد که یعنی واقعا شما کسی را دارید که توانمند‌تر، عالم‌تر و فقیه‌تر از ایشان باشد دوباره آقای منتظری را مطرح می‌کردند گرچه می‌دانستند که چنین امری در جامعه قابل پذیرش نیست اما با وقاحتی که هیچ فهم سیاسی و فهم مدیریتی در آن نیست مدعی بودند فردی که در مقابل امام ایستاده، از آدم فاسدی مثل مهدی هاشمی دفاع کرده از رهبری فقیه‌تر است. در این زمینه به خصوص آمدند خاطرات آقای ناظمی را تنظیم کردند و تلاش کردند هم امام را تخریب کنند و هم جایگاه جدیدی را برای منتظری رقم بزنند چون طرح مجدد آقای منتظری ممکن نبود الا با تخریب امام. در واقع تقابل اصلی منتظری با امام بود، حتی در آن ایام مقام معظم رهبری و کسانی دیگر نزد امام رفتند و خواستند که مواضعشان را درباره آقای منتظری تعدیل کنند اما امام  قاطعانه گفتند که نمی‌توانند و قاطعیت ایشان موجب شد که  آقای منتظری حذف شود.

علت این تلاش ها چه بود؟

البته این قضایا ریشه در مشکلاتی داشت که طی چندین سال خودش را نشان داد. از جمله مواردی که تبعیت پذیری آقای هاشمی از ولایت محک خورد و ایشان بدون نظر مثبت امام و یا علی رغم اطلاع از نظر منفی امام آقای منتظری را در خبرگان آوردند و تلاش کردند تا به عنوان رهبر آینده مطرح کنند. در این قضیه آیت‌الله خامنه‌ای و حتی مرحوم آیت‌الله مشکینی و دیگران از نظر امام اطلاع نداشتند اما آقای هاشمی اطلاع داشت و حتی به دیگران هم اطلاع نداد و به نظر امام در این قضیه تن نداد. می‌خواهم بگویم که تنها اراده و تشخیص امام بود که منجر به آقای حذف آقای منتظری شد و تمامی مطالب تاریخ بر این گواه است با این حال که برخی تلاش کردند امام را تخریب کنند تا بتوانند  آقای منتظری را مطرح کنند که خوشبختانه توفیقی نیافتند، چون جایگاه امام در جامعه بالاتر از این بود که  چنین تلاشی از جانب این گروه سیاسی بتواند با جایی برسد.

این گروه سیاسی برای تضعیف جایگاه رهبری آیت‌الله خامنه‌ای و طرح مجدد آقای منتظری در برهه‌هایی به خصوص در زمان مجلس ششم تلاش‌های بارزی کرد اما نتوانست موفق شود. برخی تقابل‌های فکری و مدیریتی هم در این فضا به وجود آمد اما راه به جایی نبرد.

آیت الله خامنه‌ای طی سالهای رهبریشان به طور قاطع و جدی از بحث قانون اساسی و اجرای قانون اساسی دفاع کردند، به ویژه در ارتباط با بحث ریاست جمهوری برخی تمایل داشتند قانون اساسی را در این بخش تعطیل کنند تا آقای هاشمی برای بار سوم، چهارم و پنجم و ششم هم بتواند بر مسند ریاست جمهوری باقی بماند، در اینجا رهبری به طور قاطع ایستادند و این یکسری مسائل جدیدی را موجب شد.

همچنین سه موضع از سوی رهبری حساسیت‌ها‌یی را ایجاد کرد؛ اول تاکید ایشان بر چرخش قدرت بر اساس قانون اساسی؛ دوم برخورد جدی با برخی انحرافات اقتصادی و سوم مهار برخی نیروهای واداده فکری که نسبت به مبانی و اصول انقلاب دچار تجدید نظر طلبی شدند. این سه موضوع در آن زمان موجب شد تا تقابل‌هایی را در عرصه مدیریت کلان کشور شاهد باشیم که خوشبختانه در همه این عرصه‌ها، رهبری به رشد فکری جامعه متکی بودند و همین امر موجب می‌شد تا این تقابل‌ها صورت آشکار پیدا نکند. حتی در بحث جلوگیری از تغییر قانون اساسی، رهبری چند بار آشکارا با مردم سخن گفتند و همین موجب شد که آن جریان و جریاناتی که این چنین تمایلاتی داشتند در انزوا قرار بگیرند.

 در موضوع مقابله با انحرافات اقتصادی نیز رهبری خود دعوت کننده جامعه به این امر بودند و در این زمینه به مطالبات جامعه دامن می زدند و همانند مشی امام در واقع به مطالبات مردم جهت می‌دادند، که البته پذیرش این جهت‌دهی برای کسانی که مایل نبودند این مسائل را بپذیرند، سخت بود. در دهه اول رهبری، ایشان یک بار وزرا را خواستند با توجه به اینکه نظام استحکام پیدا کرده بود و ترورها تقریبا به صفر رسیده بود، لذا به آنها گفتند که خوب است که عزیزان سطح استفاده از اتومبیل‌های بیت المال را کاهش بدهند لازم نیست دیگر با بنز تردد کنید، همین پیکان کفایت می کند - آن موقع پیکان ماشین تولید داخلی بود- بعد هم گفتند که اگر یک مسئولی خودش ماشین داشته باشد، شرعا نمی‌تواند برای کارهای شخصی‌اش از ماشین بیت‌المال استفاده بکند. وزرا رفتند پیش آقای هاشمی که آقای هاشمی چه کار کنیم  ایشان گفتند حالا بینید که خود رهبری مثلا در مورد  وسایل نقلیه خودش این کار را می‌کند یا نمی کند اجازه بدهید ببینیم که خودشان چه کار میکنند؛ و به این ترتیب بحث جلوگیری از تجمل‌گرایی مسئولین  را که رفته رفته داشت باب می‌شد، لوث کردند.  خوب این تقابل ها محسوس بود و رهبری با این مسائل موافق نبودند اما در عین حال از طریق ساختار نظام هم خیلی امکان اصلاح نبود و نظر ایشان را به چالش می کشیدند. اما به هر حال افزایش مطالبات جامعه و جهت دهی به آن در این زمینه، وضعیت این جناح‌‌های سیاسی را مقداری مخاطره آمیز می‌کرد و نتوانست در دوم خرداد 76 مجددا قدرت را به دست گیرند و آقای خاتمی رای آورد. در این دوران درصدی از قدرت اینها کاسته شد اما در عین حال آقای خاتمی امتیازاتی به آنها داد و شاید بشود گفت که عمده مدیریت اقتصادی دراختیار کابینه آقای هاشمی ماند، در واقع یک گام به چرخش قدرت نزدیک شده بودیم اما این چرخش قدرت واقع نشده بود.

در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری هم موضوع چرخش قدرت وارد فاز جدید و بسیار ملموسی شد...

بله، مقام معظم رهبری در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری بسیار صریح‌تر و روشن تر از ضرورت چرخش قدرت در کشور سخن گفتند و این بحث ها منجر شد که  کاندیداهای جوان و نیروهای جدیدی جرات پیدا کنند تا به میدان بیایند و در ثانی در نهایت یک نیروی جوانی رای آورد و توانست آقای هاشمی رفسنجانی را که مدتی از قدرت دور بود و خواست دوباره به قدرت برگردد، شکست دهد. این شکست یک نگرانی جدی را در بین اطرافیان آقای هاشمی بوجود آورد که اگر این بحث تداوم پیدا کند دیگر امکان بازگشت دوباره آنها به قدرت ناممکن خواهد بود، لذا همه بسیج شدند برای این که بتوانند نتایج انتخابات دهم را  از آن خود بسازنند، اما این مساله علی‌رغم سرمایه گذاری‌هایی  بسیار زیاد ممکن نشد. خود آنها هم تا حدی از این مسئله بی اطلاع نبودند که کار بسیار دشواری است چرا که اولا در ارتباط با رئیس جمهورها از ابتدای انقلاب تا کنون مردم تمایل داشتند، به رئیس جمهوری که انتخاب می‌کنند فرصت دوباره بر قدرت باقی ماندن را بدهند و این موضوع مختص ایران نیست و در تمام کشورها است، با این حال اینها آمدند و سرمایه گذاری کلانی کردند اما در عین حال این احتمال را از نظر دور نداشتند که اگر شکست خوردند چه کنند.

البته نکته اصلی در اینجا بی توجهی آنها به بحث چرخش قدرت بود که مشی رهبری است و این مطالبه در مردم ایجاد شده است. گرچه خواستند همه آنچه رخ داد را به دفاع رهبری از یک فرد محدود کنند اما نکته اصلی این بود که رهبری مایل نبودند که اینها بتوانند چرخش قدرت را در کشور متوقف کنند. آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجهه‌ایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و  تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحث‌های تبلیغاتی آنها  مطرح می‌شد که رهبری با این امر موافق نبود چرا که اصلاح و سالم سازی اقتصادی و مبارزه با انحرافات را تنها از این طریق ممکن می دانستند که چرخش قدرت بوجود بیایید و یک جریان سیاسی دائما در راس قدرت نباشند. بنابراین رهبری در دفاع از طرف مقابل آنها وارد میدان نشده بودند بلکه درصدد بودند تا از طریق قانونی چرخش قدرت صورت گیرد و بحثشان حمایت از این تدبیری بود که در قانون اساسی پیش‌بینی شده است.

 

منبع ما :  http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4187


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 9:30 عصر | نظرات دیگران()
 
روایت استاندار قم
تلاش ناکام فتنه‌گران در این شهر
حجت‌الاسلام موسی‌پور گفت: "جریان فتنه در شهر مقدس قم به دنبال سوء‌استفاده از فوت آیت‌الله منتظری و حتی فوت همسر وی نیز بود و برای به راه‌انداختن آشوب و اغتشاش برنامه‌های بسیاری را ساماندهی و نیروهای خود را فراخوان کرده بود."

صدای شیعه: جت‌الاسلام محمدحسین موسی‌پور، شنبه شب در نخستین جلسه شورای اداری استان قم در سال 89 که در تالار معصومیه استانداری قم برگزار شد، گفت: سال 88 سال بسیار پرفراز و نشیب و پرتنش برای کشور و برای ملت بزرگ ایران اسلامی بود.

مهم‌ترین دستاورد کشور در سال گذشته سیاسی بود

استاندار قم مهم‌ترین دستاورد کشور در سال گذشته را دستاوردهای بزرگ سیاسی دانست و گفت: در سال گذشته دشمنان اسلام و انقلاب در یک برنامه‌ریزی پیچیده با مدیریت آمریکا، انگلیس و اسرائیل و بکارگیری همه توش و توان خود توطئه‌ای شوم و خطرناک برای کشورمان تدارک دیدند.
موسی‌پور خاطرنشان کرد: هدف اصلی دشمنان از این دسیسه‌ها براندازی نرم نظام و تضعیف جمهوری اسلامی در برابر قدرت‌های استکباری و زیاده‌خواهی‌های سردمداران کفر بود.

همراهی مهره‌های اصلی جریان اصلاح‌طلب با دشمن

وی اظهار داشت: در این فتنه عظیم همه زخم‌خوردگان داخلی و خارجی و همه عناصر فریب‌خورده و سست با دشمنان هم‌سخنی‌های عجیب و جالبی داشتند که ائتلاف مهره‌های اصلی جریان اصلاح‌طلب که خودشان به عنوان یک نقطه قوت از آن یاد می‌کنند یکی از این همراهی‌ها و ارتباطات است.
استاندار قم با بیان اینکه استکبار جهانی همه رسانه‌های تصویری و مکتوب خود را برای به راه‌انداختن یک جنگ رسانه‌ای تمام عیار و القای اندیشه‌های شوم خود به ملت ایران بسیج کرده بودند تاکید کرد: آنها در این جنگ نابرابر از همه حیله‌ها و نیرنگ‌های خود استفاده کردند و قلب حقیقت را مورد ترور قرار داده بودند.

رهبری مدبرانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب، دشمنان را ناکام کرد

وی در ادامه افزود: اما با عنایات حضرت ولی‌عصر(عج)، رهبری مدبرانه و هوشمندانه رهبر معظم انقلاب اسلامی و آگاهی و بصیرت مردم رشید و قهرمان ایران نه تنها بیگانگان به اهداف شوم خود دست نیافتند، بلکه پایه‌های نظام اسلامی بیش از پیش مستحکم شده و جایگاه بین‌المللی ایران در جهان ارتقا یافت.
موسی‌پور تاکید کرد: در جریان فتنه اخیر توان مدیریتی ولایت فقیه به رخ جهانیان کشانده شد و همه تهدیدها با وجود ایشان به فرصت‌هایی ناب برای کشور و ملت ایران مبدل شد.
به گزارش فارس، استاندار قم خاطرنشان کرد: کارشناسان سیاسی و اجتماعی باید در خصوص فتنه اخیر و تبدیل یک بلای بزرگ به نعمتی بزرگتر مطالعه و کنکاش کرده و تحلیل‌های جامع و صادقانه‌ای را در اختیار افکار عمومی جهان قرار دهند.

فتنه‌گران به دنبال ایجاد پایگاهی در قم بودند

وی همچنین استان قم را دارای جایگاه ویژه سیاسی در جهان اسلام و مورد توجه مستکبران دانست و گفت: فتنه‌گران که به دسیسه‌های شوم خود رنگ و لعاب دینی بخشیده بودند به دنبال ایجاد پایگاهی در خاستگاه انقلاب اسلامی و مرکز تولید اندیشه دینی بودند که با هوشمندی مراجع عظام تقلید و روحانیت این توطئه خنثی شد.
موسی‌پور تصریح کرد: جریان فتنه در شهر مقدس قم به دنبال سوء‌استفاده از فوت آیت‌الله منتظری و حتی فوت همسر وی نیز بود و برای به راه‌انداختن آشوب و اغتشاش برنامه‌های بسیاری را ساماندهی و نیروهای خود را فراخوان کرده بود که با هوشیاری مردم فهیم و همیشه در صحنه قم این توطئه نیز راه به جایی نبرد.

گفتنی است در روزهای ابتدایی سال جدید و پس از فوت همسر مرحوم منتظری، اپوزوسیون و دشمنان نظام تلاش کردند تا مراسم تشییع و خاکسپاری وی را همانند مراسم درگذشت آقای منتظری سیاسی و از آن برای ایجاد اغتشاش در شهر مقدس قم استفاده کنند.

با این حال و با اینکه کشور در ایام تعطیلات نوروز به سر می‌برد، هوشیاری قمی ها موجب ناکامی ضدانقلاب شد.
منبع: ایران

 

منبع ما : http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4228


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 9:4 عصر | نظرات دیگران()

معافیت عوارض گمرکی خودروی جانبازان لغو نشده است

 

روابط عمومی سازمان بازرسی کل کشور خبر لغو معافیت عوارض گمرکی واردات خودروی مناسب جانبازان توسط سازمان بازرسی کل کشور را تکذیب کرد.

به گزارش جهان؛ در پی انتشار خبری مبنی بر لغو معافیت گمرکی واردات خودروی مناسب جانبازان توسط سازمان بازرسی کل کشور در برخی سایت ها وخبر گزاری ها، روابط عمومی سازمان بازرسی کل کشور اعلام کرد: تا کنون به بحث معافیت عوارض گمرکی واردات خودروی مناسب جانبازان ورود نکرده که آن را لغو کند.

روابط عمومی سازمان بازرسی کل کشور ضمن تکذیب خبر منتشر شده در این خصوص اعلام کرد: این خبر صحت ندارد و رسانه ها نیز از درج و انتشار خبری که نسبت به صحت آن اطمینان ندارند خود داری کنند تا ذهن جانبازان عزیز نسبت به سازمانی که خدمتگزار آنهاست بدبین نشود.

گفتنی است این خبر نخستین بار به وسیله ی یکی از سایت های خبری در روز های پایانی سال 1388 منتشر شد و پس از آن رسانه های دیگر نیز در روز های اخیر اقدام به انتشار آن کردند.

 

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcdso0fsyt0zk6.2a2y.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 9:1 عصر | نظرات دیگران()

بازجویی صمیمانه عادل فردوسی‌پور

بازجویی صمیمانه عادل فردوسی‌پور

 

علی دایی این توهم را دارد که همه دشمنش هستند مگر آن‌که خلافش ثابت شود(!)... یک دهه قبل انتقاد از پروین و حجازی جرم محسوب می‌شد، آنها خود را قدیس می‌پنداشتند اما در این برنامه هر کس مورد نقد قرار گرفت
این نقطه ضعف من است که درباره نسل اول و حتی نسل دوم اطلاعات کافی ندارم... واقعا فقر کارشناس فوتبال داریم... اگر سهراب سپهری زنده بود، می‌توانست در 90 به عنوان یک کارشناس حاضر باشد.
اتفاق نو ، در آستانه سال نو هجری شمسی، چهره‏ها به سوژه‏هایی برای گفت و گوهای بلند و جذاب به همین مناسب تبدیل می‏شوند و هرچه چهره جذاب تر باشد، این مصاحبه می‏تواند ستون‏های بیشتری را به خود اختصاص دهد؛ همچون گفت و گو با عادل فردوسی پور توانمندترین و تاثیرگذارترین مجری ورزشی صدا و سیما.

گفت و گو با فردوسی پور که نیوزویک او را جزو بیست چهره بانفوذ ایران قلمداد کرد، حتی اگر مربوط به گذشته باشد و مدت‏های مدیدی قبل گرفته شده باشد اما بوی کهنگی نمی‏گیرد و این شاید به ابعاد شخصیتی و توجه ویژه مردم به این مجری و برنامه گردان مسلط بازگردد که توانسته مخاطبانش را راضی نگه دارد و علی رغم فشارهای سنگین وارده برای حذفش همچنان برنامه اش میان برنامه‏های ورزشی تاریخ رسانه ملی رکورددار باشد و دیگر مدعیان در مقابل 90 حرفی برای گفتن نداشته باشند. در ویژه نامه نوروزی تماشاگر گفت و گویی خاص و طولانی با فردوسی پور که کمتر تن به چنین سبک مصاحبه‏هایی می‏دهد، منتشر شده که بسیاری از ناگفته‏های دوران حضور وی را در این عرصه و دیدگاهش را به همراه دارد که جذابیت مطالعه‏اش را تا انتها حفظ می‏کند.

برای خیلی‌ها جالب است بدانن این اسم «عادل» از کجا آمده. می‌گویند در رابطه بین روان‌شناسی اسم‌ها و شخصیت‌های صاحبشان یک حکمتی است، لابد!
راستش نمی‌دانم. این را باید از پدر و مادرم بپرسید که چنین اسمی را برایم انتخاب کردند. راجع به ارتباط این اسم با روان‌شناسی اسم‌ها و شخصیت‌ها هم تا به حال به طور جدی فکر نکرده بودم. امیدوارم در کارم بتوانم «عادل» باشم. مطمئن باشید تمام تلاشم را در این راستا به کار خواهم بست.

تو را خدا از این جمله‌های کلیشه‌ای به کار نبر!
به خدا غیر از این بلد نیستم! حتما سؤال‌های دیگر را غیرکلیشه‌ای جواب خواهم داد.

بیا یک گریزی به کودکی بزنیم. نوستالژی عادل چیست؟ هیچ‌وقت مثلا مثانه یک گاو را پر از پارچه‌های کهنه کرده‌ای که باهاش بازی کنی؟ کوچه‌های کودکی را می‌گویم.
کارهای عجیب و غریب زیاد می‌کردم. با خودکارهایم دروازه درست می‌کردم و با یک تیله لیگ منظمی برگزار می‌کردم. تمام تیم‌های بزرگ در آن لیگ حضور داشتند و بازیکنان، خودکارها بودند و توپ هم تیله بود. از همان موقع ده، یازده سالگی کاری می‌کردم «لیورپول» همیشه قهرمان شود و این‌جوری بود که طرفدار لیورپول شدم. کلا بچه آرامی بودم و آن‌طور که می‌گویند خیلی آزارم به کسی نمی‌رسید.




چقدر سینمایی! من عاشق تیله بودم. خب، داشتی می‌گفتی ... نوجوانی و جوانی را به یاد آور.
در دوران نوجوانی در عین این‌که بچه درس‌خوانی بودم، عشق و علاقه‌ام به فوتبال بیشتر و بیشتر شد. تمام امید و آرزویم مجله «دنیای ورزش» یا «کیهان ورزشی» بود که هر هفته برای به دست آوردنش کلی تلاش می‌کردم. با توجه به این‌که در خانواده‌ای کاملا غیرفوتبالی بزرگ شدم، هضم این قضایا برای والدینم کمی دشوار بود. چند بار با التماس‌های زیاد، استادیوم رفتن را با پدرم تجربه کردم ولی به هر حال نکته عجیب، علاقه بی حد و حصر من به فوتبال بود در خانواده‌ای که اصلا فوتبالی به نظر نمی‌رسید. در دبیرستان با بالاتر رفتن سنم اوضاع کمی بهتر شد و با ورود به دانشگاه راه و مسیری کاملا متفاوت را انتخاب کردم.

چرا از زادگاه و «محله» تولدت هیچ‌چیز نمی‌گویی؟ به این چیزها تعصب نداری؟ نکند توی بندر لیورپول به دنیا آمده‌ای!
جالب این که چنین شایعه‌ای را درست کردند؛ آن هم در حالی که من تاکنون انگلستان نرفته‌ام! پدر و مادرم رفسنجانی هستند و من متولد و بزرگ‌شده تهران. هنوز هم بیشتر اقوام من ساکن کرمان و رفسنجان هستند.

چرا کت‌ات را درمی‌آوری؟ دعوا داری؟
نه بابا، اصلا اهل دعوا نیستم. گرم بود، گفتم این‌جوری راحت‌تر است!

راستی در دوران نوجوانی و جوانی، اهل رادیو و تلویزیون هم بودی؟
شدیدا! به هر حال در آن دوران که همسایه‌ها ماهواره نداشتند(!) و خبری از اینترنت و ... نبود، تنها دلخوشی نسل جوان تلویزیون دیدن بود و برای ما فوتبالی‌ها «ورزش و مردم» و همان چند دقیقه فوتبالی که نشان می‌داد، کاملا خاطره‌انگیز بود. همین زیاد فوتبال تماشا کردن، انگیزه زیادی برای حضور در تلویزیون و فعالیت در این عرصه را برایم ایجاد کرد.

برای دل خودت هم «گزارش خصوصی» داشتی؟ مثلا ادای بهمنش را دربیاوری یا ... ؟
راستش سن من بیشتر به آقایان وارث، کوثری، شفیع و صالح‌نیا می‌خورد. در خلوت خودم بارها فوتبال گزارش می‌کردم. روی نوار ضبط صوت، بازی را گزارش می‌کردم و بعد به آن گوش می‌دادم. وقتی در اولین روزها برای تست به تلویزیون مراجعه کردم، تعداد این ضبط کردن و گوش دادن‌ها به اوج رسید. چون خیلی به این کار علاقه داشتم، تلاش فوق‌العادهی‌ای در این راستا انجام دادم. بعدها که گزارش‌های آقای بهمنش را شنیدم و افتخار ملاقات ایشان را پیدا کردم، سعی کردم از این بزرگوار، چیزهای زیادی یاد بگیرم. همان‌طور که بقیه دوستان همیشه در این ارتباط به من و همکاران جوان و تازه‌کار لطف داشتند.

باز اینجا هم شد کلیشه! مطمئنم که نسبت به آنها و کارکردهای رسانه‌ای‌شان نقد داری ولی رویت نمی‌شود اینجا بگویی.
راستش همان‌طور که مربیان می‌گویند که نباید کار همکارانشان را نقد کنند، من هم معتقدم در صنف خودمان باید حامی یکدیگر باشیم. همه ما ایرادهایی داریم؛ در این قضیه تردیدی وجود ندارد ولی مطرح کردن ایرادهای یکدیگر به زعم من کار درستی نیست. جدا سعی کرده‌ام از همه آنها چیز یاد بگیرم؛ از وارث، شفیع، کوتی و بهروان گرفته تا جواد خیابانی که خیلی به من کمک کرد و حتی همکاران نسل جدید مثل آقای علیفر، مزدک، پیمان و بقیه.

همیشه از خدا می‌خواهیم به ما «ظرفیت شهرت» بدهد. عادل فردوسی‌پور وقتی از رفسنجان بیرون آمد و یک‌دفعه به یک چهره معروف تبدیل شد که همه با انگشت نشانش می‌دادند یعنی در عرض یکی، دو سال از دکتر حسابی و اخوان ثالث و دانشمندان بزرگ، معروف‌تر شد ... این «ظرفیت» را چگونه برای خودش ساخت تا از تلفات شهرت، در امان بماند؟
امیدوارم چنین باشد. شهرت می‌تواند کاملا آسیب‌رسان هم باشد. همان‌طور که خیلی‌ها در اوج شهرت به حضیض رفتند. همیشه از خدا خواسته‌ام که ظرفیت شهرت را به من بدهد. به هر حال یک آدم مشهور باید در بین مردم همیشه خوش‌برخورد باشد؛ حتی در بدترین شرایط روحی. این کار سختی است که باید از عهده آن برآییم، چون مخاطبی که در یک آن، یک آدم مشهور را می‌بیند، کاری به اتفاقات زندگی شخصی آن فرد ندارد. چون هر هفته او را می‌بیند احساس قرابت خاصی با آن شخص دارد و دوست دارد این صمیمیت دوطرفه باشد. اگر کسی بخواهد از شهرتش سوءاستفاده کند یا جنبه و ظرفیت شهرت را نداشته باشد، شک ندارم که در سراشیبی سقوط قرار می‌گیرد. تجربه، این فرضیه را برایم به اثبات رسانده و نمونه‌های این‌چنینی در جامعه ما کم نیستند.

بیا برای گریز از گنده‌گویی(!) یک وله پخش کنیم! یک سؤال مدل میرمیرانی: فرق بین رخت‌آویز و علی دایی، آویشن و قلعه‌نویی و قزل‌آلا و حاج‌رضایی چیست؟!
علی دایی را واقعا قبول دارم. خیلی‌ها این‌جوری تصور می‌کنند که من و دایی دشمن خونی هستیم؛ اما لااقل من چنین احساسی ندارم. به عنوان یک هم‌دانشگاهی احترام فوق‌العاده‌ای برایش قائل هستم. بدون تردید او در تمام کشورها به عنوان مظهر و سمبل فوتبال ایران می‌شناسند. درست است که به نظر من، این توهم را دارد که همه دشمنش هستند مگر آن‌که خلافش ثابت شود(!) اما شخصیتی قوی و محکم دارد و بااراده و انگیزه و خواست بالایش توانسته به این مدارج برسد. بازیکنانی به مراتب بااستعدادتر از او به گرد پای موفقیت‌های نرسیدند. امیر قلعه‌نویی را به لحاظ فنی یکی از بهترین مربیان ایرانی می‌دانم، همین اظهار نظر من کافی است! امیر حاج‌رضایی را همچون پدرم دوست دارم. واژه‌های شخصیت، متانت، پاکی و بزرگ‌منشی را می‌توان با این شخص معنا کرد. این‌قدر دوست‌داشتنی است که واقعا نمی‌توان او را با کسی مقایسه کرد. راستش نمی‌دانم آویشن چیست(!) و جواب سؤال‌های میرمیرانی‌وار را هم بلد نیستم. خود او بهتر می‌داند.

خب، برای این‌که در این هوای دلگیر بارانی و این مصاحبه فلسفی مکتوب دچار شیزوفرنی نشویم، بیا لطفا دو تا خاطره شیرین برای ما بگو؛ یکی حس و حال اولین گزارش تلویزیونی‌ات و دیگری اولین شب اجرای «90»، از دلواپسی‌ها و گاف‌ها و چه می‌دانم قره‌قروت بگو!
اولین بار که صدایم از تلویزیون پخش شد، بازی‌های فوتبال جام رمضان بود؛ سال 1374. این‌قدر هول شده بودم که «سرژیک عیوضی» دروازه‌بان آرارات را عیوضی (AUZY) تلفظ کردم! به هر حال حس و حال جالبی بود. به خصوص برای یک جوان 21 ساله. اولین اجراهای برنامه «90» هم هنوز در ذهنم وجود دارد. خامی، بی‌تجربگی، عشق، علاقه، تلاش، انگیزه، رویاپردازی، جاه‌طلبی، کمال‌خواهی، همه اینها در وجودم متبلور شده بود.

یکی از خروجی‌های جالب «90» این است که باعث آشتی روشنفکران با فوتبال شد. من روشنفکران بسیاری را می‌شناسم که همیشه می‌گفتند «فوتبال افیون جامعه است» اما در خلوت خود، بدون پلک زدن دوشنبه خودشان را با «90» کشتند! خب، چه چیزی آنها را میخکوب می‌کند: 1ـ چکش؟ 2ـ دایره واژگانی «90»؟ 3ـ عشق جنجال‌پروری که عشق ویژه هزاره سوم است؟ یا چه؟
فکر کنم صداقت این برنامه باشد. در فوتبال ما تابوهایی وجود داشت که با این برنامه شکسته شد. یک دهه قبل انتقاد از پروین و حجازی جرم محسوب می‌شد، آنها خود را قدیس می‌پنداشتند اما در این برنامه در کنار حفظ حرمت‌ها، هر کس، هر مسئول و هر مقامی، مورد نقد قرار می‌گرفت؛ نقدی که سعی شد عادلانه باشد و عدالت‌محور. در این برنامه همه اهالی فوتبال متوجه شدند یک جایی هست که تمام اعمال و رفتار آنها را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و بدون کوچک‌ترین واهمه‌ای آنان را به نقد می‌کشد و چون برنامه سالم بوده است، هیچ انگی نتوانسته‌اند به آن بزنند و راز ماندگاری برنامه «90» به نظر من در همین سلامت و البته صداقت آن است.

برگردیم سر «90». برنامه شما وقتی گل کرد که هیچ رقیب درست و حسابی نداشت اما توی این چند ماه اخیر با اوج‌گیری برنامه کوثری در شبکه دو و این خانه‌تکانی‌های موجود در برنامه شفیع (شبکه یک)، به نظر می‌رسد مخاطبان «90» کمی ریزش کرده‌اند. خب، حالا وقت زایش و نوآوری است. چرا آیتم‌های جدیدی به «90» اضافه نمی‌کنی؟ چه فکرهای جدیدی در سر داری؟ گاهی فکر می‌کردم در حاشیه بعضی جنجال‌ها می‌توان از روان‌شناس‌ها و جامعه‌شناس‌های بزرگ مملکت هم نظرخواهی کرد تا پای نخبگان هم به «90» باز شود. گاهی خیلی فکرها می‌کردم، ... خودت هم فکر می‌کنی گاهی؟
ـ صد در صد. اتفاقا حضور رقبا، انگیزه ما را بیشتر کرده است. ماهیت برنامه «90» نقد و بررسی بازی‌های لیگ و اتفاقات پیرامون فوتبال است. نمی‌توان اصل آن را تغییر داد اما این که شکل وسایل و ظاهر برنامه را تغییر بدهیم، مدام راجع به آن فکر می‌کنیم، حذف بخش کارشناسی و تند کردن ریتم برنامه با توجه به این‌که با حضور میهمانان در برنامه‌های شبکه‌های دیگر، حضور آنها دیگر جذابیت سابق را ندارد، در همین راستا انجام شده است. دوستان و مشاوران بسیار خوب و صادقی دارم که همیشه از نظراتشان برای بهبود برنامه استفاده می‌کنم و حتما به همین روند ادامه خواهم داد.

هیچ‌وقت دوست نداشتم این سؤال را از کسی بپرسم اما ظاهرا چاره‌ای ندارم. توی این چند هفته اخیر که صفحه‌ای برای اس.ام.اس خوانندگان باز شده، خیلی‌ها در مورد تعلقات رنگی شما پیام فرستاده‌اند؛ یکی می‌گوید استقلالی هستی، یکی دیگر می‌گوید پرسپولیسی. اساسا می‌دانم که این سؤال هیچ دردی را دوا نمی‌کند. اما به خاطر دل آن خواننده‌ها بگو اهل کجا (کدام تیم) هستی؟
جوابش معلوم است دیگر. هیچ فرقی نمی‌کند، یعنی نباید هم فرقی بکند. اگر تعصبی به تیمی وجود داشته باشد در برنامه‌ها و گزارش‌ها کاملا خودش را نشان می‌دهد و من خوشحالم که به شکل دوره‌ای به استقلالی یا پرسپولیسی بودن متهم می‌شوم. اما انصافا هیچ کدام برایم فرقی نمی‌کند و به طور مساوی ضد هر دو هستم!

وقتی توی برنامه «90»، صحبت‌های برخی از حاضران به حوالی خط قرمزها می‌رسد چگونه به آنها اشاره می‌کنی که مواظب باشند؟ 1ـ چشمک می‌زنی. 2ـ کاغذ روی میز را نشان می‌دهی. 3ـ سرفه یا عطسه می‌کنی. 4ـ می‌خوابانی توی گوش‌شان. 5ـ «من بمیرم تو بمیری» می‌زنی؟
یک چیزی بین همه اینها! وسط حرفشان می‌پرم، چشمک می‌زنم، بال‌بال می‌زنم و خلاصه به یک نحوی به آنها می‌فهمانم که از خط قرمزها دارند رد می‌شوند، اما بعضی مواقع کاری نمی‌شود کرد. به هر حال ماهیت برنامه زنده است دیگر.

بال‌بال، چه جوری می‌زنی؟
ـ رنگم می‌پرد، این‌ور و آن‌ور را نگاه می‌کنم، پرچم سفید تکان می‌دهم و ...




بعضی از منتقدان «90» می‌گویند لیست شرکت‌کنندگان برنامه شما خیلی محدود است. مگر اسامی دعوت‌شده‌ها را با جایی «چک» می‌کنی؟ ایرانی‌ها معمولا از چهره‌های تکراری خوش‌شان نمی‌آید. جامعه آماری شرکت‌کنندگان در برنامه «90» واقعا کم‌تعداد است؟
ـ قبلا که کارشناس می‌آوردیم به شیوه سعی و خطا،‌ از چهره‌های جوان هم استفاده کردیم اما واقعا جواب نداد. ما واقعا فقر کارشناس فوتبال داریم. در این قضیه شک نکنید. قبول دارم که مردم تنوع‌طلب هستند، اما برنامه‌های مشابه اروپایی فقط از دو کارشناس ثابت بهره می‌برند؛ نه به آن شوری شور نه به این بی‌نمکی! اگر کارشناس خوب ـ چه داوری و چه فنی ـ داشته باشیم، من از استفاده چرخشی از آنها استقبال می‌کنم ولی واقع نداریم!

دوست داشتی با کدام چهره ایرانی یا جهانی در «90» مصاحبه کنی؟
کاریزمای علی پروین را دوست دارم. فکر کنم مصاحبه‌ام با او چیز جالبی از آب دربیاید! در بین خارجی‌ها گزینه خاصی مدنظرم نیست. اما مارادونا اگر بیاید چه شود!

«عباس‌سیاه» چه؟
نمی‌شناسم!

خب، این یک گاف است برادر! شما مگر درباره نسل اول فوتبال ایران تحقیق نداری؟ عباس‌سیاه همان عباس تنیده‌گر، اسطوره و اعجوبه دوران پیدایش فوتبال ایران است. تا همین ده سال پیش هم زنده بود. هیچ‌کس یادی ازش نکرد. طفلکی شوت می‌زد توپ می‌ترکید آقا! قرار می‌گذاشت از این‌ور زمین به آن‌ور زمین. مثلا توپ را شوت کند به فلان نقطه از دیرک دروازه. خب همنسل حسین صدقیانی بود. مرد؛ توی گمنامی هم بود.
بله، این نقطه ضعف من است که درباره نسل اول و حتی نسل دوم اطلاعات کافی ندارم. سعی می‌کنم این نقیصه را به مرور برطرف کنم. قبول دارم آنها نسل سوخته بودند و به لحاظ مالی و موقعیت اجتماعی در حق آنها اجحاف شد.

به اصول زبان فارسی پایبند هستی؟ مثلا وسواس داری که واژگان لاتین و عربی کمتری قاطی دایره لغات برنامه «90» کنی؟ یا نه، مثل نسل امروز این چیزها برایت مهم نیست؟ اصلا کارکرد «90» را در حوزه «زبان‌شناسی» ارزیابی کرده‌ای؟
زبان برایم مهم است اما شاید نه به طور کامل و آن‌طور که شایسته است. هر از چند گاهی از واژه‌های بیگانه استفاده می‌کنم که غیرارادی است؛ مثل پارادوکس که می‌توانستم از تناقض استفاده کنم. سعی دارم تواتر استفاده از لغات غیرفارسی را کمتر کنم.

مثلا نوشته‌های سهراب سپهری را درباره واژگان فوتبالی خوانده‌ای؟ آنجا که به استفاده از «گلر» و «کرنر» اعتراض دارد و می‌گوید ما هم بهتر است مثل عرب‌ها و ترکیه‌ای‌ها، جایگزین مناسبی برای واژه‌های فوتبالی‌مان داشته باشیم؟
مطلب سهراب را در «کیهان ورزشی» خوانده‌ام. راستی اگر سهراب سپهری زنده بود، می‌توانست در برنامه «90» به عنوان یک کارشناس حاضر باشد. حیف شد! زبان فارسی مثل زبان عربی از هجوم لغات بیگانه در امان نمانده است. فکر می‌کنم ما هم نباید مثل عرب‌ها اصرار داشته باشیم تا برای هر لغتی معادل پیدا کنیم. «کرنر» را هر کاری کنیم، کرنر است؛ همان‌طور که هلی‌کوپتر، هلی‌کوپتر است و نه چرخبال و بالگرد. کامپیوتر هم کامپیوتر است نه رایانه. لغتی که جاافتاده را به زعم من نمی‌توان معادل‌سازی کرد.

راستی خانمت هم «90» را نقد می‌کند؟
بالطبع از نظرهای او هم استفاده می‌کنم.

تصور کن عادل فردوسی‌پور را در 60 سالگی.
امیدوارم اگر خداوند این همه به من عمر داد، عشق و علاقه‌ام به فوتبال را از من نگیرد. فوتبال دیدن بهترین تفریح من است و از کارم واقعا لذت می‌برم. امیدوارم در آن سن بتوانم همین‌قدر از زندگی کاری‌ام لذت ببرم.

11 عضو تیم ملی رویایی تاریخ فوتبال ایران از نگاه عادل؟
دروازه‌بان: احمدرضا عابدزاده.
دفاع: آندرانیک اسکندریان، محمد پنجعلی، جواد زرینچه، مجتبی محرمی.
هافبک: علی پروین، پرویز قلیچ‌خانی، کریم باقری.
مهاجم: علی دایی، فرشاد پیوس، ناصر محمدخانی.
مربی: مرحوم دهداری.

باز هم که نسل اولی‌ها و نسل دومی‌ها فراموش شدند!
گفتم که این نقطه ضعف من است!

ممنون که آمدی و شنبه بارانی‌ات را با ما تقسیم کردی.
باعث افتخار من بود که در خدمت شما و خوانندگان عزیزتان بودم.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 8:57 عصر | نظرات دیگران()

برداشت ناصحیح از سخنان مقام معظم رهبری

توجه به توصیه های رهبری منحصر به این نیست که هر فردی فارغ از مسئولیت و تخصصش از افزایش تعرفه واردات خوردو حمایت کند؛ بلکه باید نگاه تولید محور ایشان در اقتصاد و مخالفت با سیاست های اقتصاد بازار را به دولت و مجلس گوشزد کرد.

به گزارش جهان، مقام معظم رهبری در ایام نوروز در جمع اهالی خودروساز حاضر شدند و ضمن قدردانی از زحمات صنعتگران و خودروسازان تاکید کردند که نباید با بهانه های واهی به واردات گسترده  خودرو به کشور مجوز داد.
 
ایشان با تاکید بر اقتصاد تولید محور تاکید کردند که فراوانی و ارزانی خوب است اما از آن مهمتر رشد صنعت داخلی است.
 
مقام معظم رهبری با اشاره به فضای کلی اقتصاد و صنعت تصریح کردند: عموماً فلسفه و منطقی که برای افزایش واردات مطرح می شود، بالا بردن کیفیت محصولات داخلی است اما برای این هدف گزینه های بهتری هم وجود دارد که یکی از آنها اعمال سیاست ها و ضوابطی برای بالا بردن کیفیت محصولات داخلی می باشد.
 
با این حال طی چند روز گذشته برخی از مسئولین دولتی و تعدادی از نمایندگان مجلس در اظهار نظر های جداگانه ضمن مخالفت با واردات خودرو از افزایش تعرفه واردات در این صنعت خبر دادند.
 
رئیس کل گمرک روز گذشته گفت که تعرفه واردات خودرو باید هر چه سریعتر در مجلس اصلاح شود. فولادگر عضو کمسیون صنایع مجلس هم از تغییر تعرفه واردات خودرو در بودجه 89 و برنامه پنجم توسعه خبر داد. معاون سازمان توسعه تجارت هم از اصلاح تعرفه واردات خودرو گفت. البته در میان این اظهار نظر های اقتصادی ،انتقاد مدیرعامل یک خبرگزاری هم دیده می شد که تلاش برای کاهش تعرفه واردات خودرو را سوال برانگیز دانسته بود.
 
اگر چه این اظهار نظر ها  در جای خود مناسب و منطقی است اما نباید فراموش کرد که فرمایش های مقام معظم رهبری تنها منحصر به صنعت خودرو و تعرفه واردات آن نبوده است. ضمن اینکه اظهارات ایشان به معنای این نیست که مادام العمر صنایع خودرو سازی به حال خود رها شود تا با استفاده از انحصاری که در نبود رقیب خارجی پیدا می کند بیش از پیش به مصرف کننده اجحاف نماید.

 رهبر انقلاب تاکید می کنند که برای بالا بردن کیفیت محصولات داخلی باید نظارت در این بخش بیشتر شود؛ بنابراین بیش از توجه به تغییر تعرفه، باید ساز و کار نظارت موثر و کارا تقویت گردد.

مهمتر این که رهنمود های مقام معظم رهبری همچون دیگر توصیه های اقتصادی ایشان دارای یک نظام روشن و مشخص فکری است و آن اینکه نباید به بهانه ایجاد رقابت، مرزهای کشور را به روی کالاهای خارجی گشود. در حقیقت توصیه ایشان در جمع خودروسازان  اشاره به کل اقتصاد و ناظر به همه صنایع است نه یک صنعت خاص.

توصیه مقام معظم رهبری در جمع خودروسازان در تضاد آشکار با سیاست های معطوف به تجارت آزاد و توصیه های صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی است و نباید تنها با انحصاری کردن آن در تعرفه واردات خوردو از روح سخنان ایشان در جهت گیری های کلی اقتصادی غافل شد.
 
طی سالهای گذشته دولت با دو هدف ایجاد رقابت بین کالای داخلی  و همچنین کاهش قیمت ها به واردات بی رویه کالاهای مصرفی و غیر مصرفی روی آورد که نمونه آن واردات 50 میلیارد دلاری و ماجرای غم انگیز چای و شکر و برنج بود. توجه به توصیه های رهبری منحصر به این نیست که هر فردی فارغ از مسئولیت و تخصصش از افزایش تعرفه واردات خوردو حمایت کند، بلکه باید نگاه تولید محور ایشان در اقتصاد و مخالفت با سیاست های اقتصاد بازار را به دولت و مجلس گوشزد کرد.
بیم آن می رود که با برداشت سطحی از سخنان مقام معظم رهبری صنعت خوردو بیش از پیش انحصارگر شود و باقی اقتصاد و صنعت همچون گذشته در میان موج ویرانگر واردات به رکود بیشتر برود.

 

منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcjvxev8uqeyxz.fsfu.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 8:55 عصر | نظرات دیگران()

ادعای جالب گاردین درباره داور بازی چلسی و منچستر

 

گاردین ادعا کرد داور بازی منچستر و چلسی تعمدا پنالتی های دو تیم را نگرفته است!
گرچه پس از به صدا در آمدن سوت پایان بازی تیمهای چلسی و من یونایتد توسط مایک دین هردو تیم حاضر در میدان به قضاوت فاجعه آمیز او معترض بودند اما این اعتراضها چند روز پیش از انجام بازی آغاز شده بود و جالب بود که فدراسیون فوتبال انگلستان عکس العمل منطقی در برابر این اعتراضات نداشت و تصمیم گرفت تا همچنان قضاوت این بازی را به دین بسپارد.

اولین اعتراض شدید از جانی برایان لاوز مربی تیم بارنلی بود که این تصمیم را زیر سوال برد و حضور دین به عنوان داور بازی بزرگ فصل را اقدامی دیوانه وار خواند.دلیل این کار او پنالتی عجیبی بود که دین برای بلک برن در بازی با بارنلی گرفت وتصاویر تلویزیونی نشان می داد که مارتین اولسون تمارض کرده است.اولسون با مصاحبه ای که پس از بازی انجام داد به این اعتراضها دامن زد و به صراحت گفت چون از سابقه پنالتی گیری دین در بازیهای قبلی مطلع بوده و اصولا او فرد خوش سوتی برای خطاهای داخل محوطه جریمه است .

این داور اهل چشایر در 35 بازی که در این فصل قضاوت کرده 16 پنالتی برای تیمها اعلام کرده است و پس از او دو داور دیگر که در این امار نزدیک به او عمل کرده اند مارک کلاتنبرگ و آلن ویلی هستند که هر کدام در همین تعداد بازی تنها 7 پنالتی گرفته اند.

این فضای رسانه ای بر علیه دین به عنوان داوری که به سادگی اعلام پنالتی می کند سبب شد تا او برای نادیده گرفتن پنالتی های دو تیم چلسی و یونایتد درروز شنبه بهانه خوبی داشته باشدو از لحاظ روانی آماده باشد.

گرچه خود او و برخی از داوران لیگ برتر معتقد بودند تمامی پنالتی ها گرفته شده از سوی دین در این فصل درست بوده ولی شکی نیست اعلام این تعداد پنالتی می تواند دشمنان زیادی در بین مربیان تیمهای لیگ برتری برای دین ایجاد کند که از آن جمله آرسن ونگر ،جیان فرانکو زولا و تونی پولیس هستند .زولا پس از پنالتی که دین برای چلسی در دیدار مقابل وستهم گرفت و ان را سه بار تکرار کرد تا سرانجام لمپارد آن را به گل تبدیل کند گفت :من بارها تصویر آهسته این خطا را دیدم ولی این حتی یک درصد هم پنالتی نبود.

اما طرفداران چلسی علیرغم این حرکت دین در بازی مقابل وستهم از او دل پری دارند و عملکرد او در بازیهای چلسی مقابل یونایتد در سالهای اخیر همیشه برای سوال برانگیز بوده است .در بازی که در سپتامبر 2007 بین این دو تیم برگزار شد انها حتی معتقد به توطئه بودند چرا که دین دو پنالتی آشکار پاتریس اورا روی اشلی کول و پس از این خطای یان اوبی میکل روی پاتریس اورا را نادیده گرفت ولی در نهایت خطای بن هیام را روی لوییس ساها پنالتی گرفت .
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 8:55 عصر | نظرات دیگران()

یک برنامه 7 اپیزودی در مورد مردم محروم بلوچستان

کارگردان: شهید سیدمرتضی آوینی

 

3.2مگابایت/ با فرمت 3gp

دانلود کلیپ تصویری

مستقیم یا غیرمستقیم

 

47.9دمگابایت/ با فرمت Mpg

دانلود کلیپ تصویری غیرمستقیم

 

منبع ما : http://mobarezclip.com/


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 8:48 عصر | نظرات دیگران()
هشدار به مشتاقان سرمایه‌گذاری در شیخ نشین امارات متحده عربی
 
اخیراً و به دلیل ورشکستگی شرکت‌های بزرگ و سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی در امارات دبی، زمینه‌های کلاهبرداری اقتصادی با توسل به شیوه‌ها و شگردهای غیرقانونی به شدت رواج یافته است.
 

 بنا بر اخبار واصله از منابع خبری و اقتصادی ابوظبی و به دنبال بحران اقتصادی جهانی، امارات عربی متحده و به ویژه امارات دبی تحت تاثیر پیامدهای آن قرار گرفته و روند رشد اقتصادی در زمینه‌های توریسم، صادرات مجدد و فروش املاک با رکود جدی مواجه شده است.

به دلیل ورشکستگی شرکت‌های بزرگ و سرمایه‌گذاران خارجی و داخلی در امارات دبی، زمینه‌های کلاهبرداری اقتصادی با توسل به شیوه‌ها و شگردهای غیرقانونی به شدت رواج یافته، به نحوی که این وضعیت زمینه‌های لازم را برای سو‌ءاستفاده و کلاهبرداری افراد خارجی مقیم امارات با شیوه‌های الکترونیکی که هویت حقیقی و یا حقوقی آن برای طرف مقابل شناسایی نیست را فراهم کرده است.

استفاده از ارتباطات ایمیلی، ارسال و دریافت اسناد جعلی و عقد قرارداد، شیوه‌ای است که در شرایط نابسامان اقتصادی دبی برای کلاهبرداری از سرمایه‌گذاری ایرانی بارها مورد سوءاستفاده قرار گرفته و متاسفانه در اکثر موارد نیز موفق بوده است.

در همین خصوص چندین نفر از ایرانیان با مواجعه به موسسات مختلف کشورمان در آن کشور خواهان پیگیری موضوع کلاهبرداری‌های به عمل آورده از آنان توسط افراد و یا شرکت‌های جعلی و کلاهبردار شده‌اند اما عمدتا این گونه شکایت‌ها با توجه به ماهیت غیرواقعی افراد و شرکت‌های مذکور، منتج به نتیجه و وصول حقوق و مطالبات سرمایه‌گذاران نمی‌شود، لذا ضرورت دارد هموطنان عزیزمان پیش از هرگونه سرمایه‌گذاری، از ماهیت محل سرمایه‌گذاری و نیز هویت شرکت‌های مرتب آگاهی لازم را کسب کنند.
 
منبع ما :

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 8:45 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا