انتخابات - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با هر آدمى دو فرشته است که او را مى‏پایند و چون قدر الهى رسد بدان واگذارش نمایند ، و مدت زندگانى که براى انسان است چون سپرى وى را نگهبان است . [نهج البلاغه]
امروز: یکشنبه 103 آذر 4
استراتژی مرد خاکستری اصلاحات برای انتخابات شوراها






اختصاصی«جوان آنلاین»
اختصاصی/استراتژی مرد خاکستری اصلاحات برای انتخابات شوراها

در جلسه سران جریان اصلاحات ،استراتژی این جریان برای حضور در انتخابات شوراها مورد بررسی قرار گرفته است.


 


در جلسه اخیر سران جریان اصلاحات ،استراتژی این جریان  برای حضور در چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
به گزارش«جوان آنلاین»در این جلسه ،مرد خاکستری اصلاحات با تبیین ابعاد مختلف این استراتژی که از آن با عنوان «حرکت با چراغ خاموش ،مهره های سفید» یاد می شود گفته است:هیچ کدام از چهره های شناخته شده اصلاح طلبان حق ندارند برای تائید صلاحیت در انتخابات شوراها خود را از فضایی که در آن قرارداریم جدا دانسته و فاصله بگیرند.این یک اصل است.چهره های شناخته شده نباید خود را کنار کشیده و به نقد موسوی و جریان سبز بپردازند چون این مساله باعث ریزش نیروهای جریان اصلاحات می شود.ما برای رفع مشکل در انتخابات برنامه داریم.
وی اظهار داشته است:ما با اصرار بر مواضع خودمان ،چهره های شناخته شده را در لیست اصلاح طلبان قرار می دهیم تا رد صلاحیت شوند و پس از موج رد صلاحیت ها از آن استفاده سیاسی کنیم.
مرد خاکستری اصلاحات در ادامه گفته است:ما در فاصله شکل دهی به لیستی برای رد صلاحیت شدن، «نیروهای سفید» خودمان را سازماندهی می کنیم.این نیروها کسانی هستند که تکنوکرات بوده و اصلا سیاسی و شناخته شده نبوده و وابستگی ثبت شده ای به ما ندارند،فقط در لایه های پنهان با اصلاح طلبان ارتباط دارند.
وی ادامه داد:برنامه ما این است که تا قبل از ثبت نام، حمایت خودمان را روی لیست رد صلاحیت شده ها قرار می دهیم ،اما بعد از اعلام تائید صلاحیت ها و عبور مهره های سفید از فیلترینگ، تمام قامت از مهره های سفید حمایت خواهیم کرد.نظام هم بعد ازتائید صلاحیت نمی تواند این افراد را رد صلاحیت کند.
گفتنی است این طرح برگرفته ازطرح «اسب تراوی» مهاجرانی است که قرار بود در راهپیمایی 22 بهمن مورد استفاده جریان فتنه قرار گیرد اما با حضور حماسی ملت ناکام ماند.






  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 117675


 


منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=117675

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 8:56 عصر | نظرات دیگران()

< src="http://www.google-analytics.com/urchin.js" type=text/java>
< type=text/java>
try {
_uacct = "UA-2954619-3";
urchinTracker();
} catch(err) {}
طالبی حوادث پس از انتخابات را جلوی دوربین می‌برد

پیش‌تولید این پروژه سینمایی که تهیه‌کنندگی آن را محمد خزاعی به عهده گرفته تا ماه آینده آغاز خواهد شد

به گزارش شبکه ایران،ابوالقاسم طالبی که این روزها با سریال موفق «به کجا چنین شتابان» توانسته رضایت مخاطبان را جلب نماید قصد دارد با ساخت یک فیلم اجتماعی درباره ماجراهای پس از انتخابات ریاست جمهوری به سینما بازگردد.

طبق آخرین اخبار، پیش‌تولید این پروژه سینمایی که تهیه‌کنندگی آن را محمد خزاعی به عهده گرفته تا ماه آینده آغاز خواهد شد.

فیلمنامه این اثر را خود طالبی بر اساس فتنه‌های اخیر که در کشور رخ داده نوشته و انتظار می‌رود با توجه به فضای داستان و مشخصه محتوایی آثار این کارگردان با استقبال مخاطبان مواجه شود.

طالبی چندی پیش در گفت‌وگویی اعلام کرده بود که در صدد است با شخصیت‌هایی همچون دکتر احمدی‌نژاد، محسنی اژه‌‌ای ، احمدی‌مقدم ، محسن رضایی، هاشمی رفسنجانی و دیگر سران فتنه از نزدیک گفت‌وگویی داشته باشد تا بتواند چارچوب اصلی فیلمنامه را طراحی کند و چنانچه چنین شرایطی مهیا نشود بر اساس شنیده‌ها و مدارکی که موجود است فیلمنامه‌ را خواهد نوشت.

ابوالقاسم طالبی فیلم‌های سینمایی «دست‌های خالی»، «جنگ کودکانه»، «عروس افغان»، «نغمه»، «آقای رئیس جمهور» و «ویرانگر» را کارگردانی کرده است.

مجموعه «به کجا چنین شتابان» که این روزها ادامه پخش آن از شبکه دو سیما و تهران آغاز شده از مجموعه‌های موفق تلویزیونی است که علاوه بر اقبال عمومی مخاطبان با استقبال نسبی منتقدان نیز مواجه شده است.

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=47926


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/23 و ساعت 11:0 صبح | نظرات دیگران()


برگزاری انتخابات در ایران ،هر دو سال یک بار

با تصویب یکی از سیاست های کلی قانون انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجامع قانونی موظف شدند برگزاری انتخابات به صورت هر دو سال یک بار در کشور را پیگیری کنند.

 

با تصویب یکی از سیاست های کلی قانون انتخابات در مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجامع قانونی موظف شدند برگزاری انتخابات به صورت هر دو سال یک بار در کشور را پیگیری کنند.
محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اعلام این خبر افزود: با تصویب یکی از بندهای سیاست های کلی انتخابات، مجامع قانونی باید تاریخ و همزمانی برگزاری دو یا چند انتخابات را پیگیری کنند. محسن رضایی با بیان اینکه بر این اساس مقرر شد به جای داشتن هر ساله انتخابات، هر دو سال یک بار در کشور انتخابات داشته باشیم گفت: نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام بر این شد که انتخابات ریاست جمهوری همزمان با انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و انتخابات مجلس شورای اسلامی همزمان با انتخابات مجلس خبرگان رهبری برنامه ریزی شود. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سوالی درخصوص "سال همت مضاعف و کار مضاعف" اظهار داشت: این نامگذاری بسیار حکیمانه بود چون در داخل و بیرون از کشور دلایلی وجود دارد که اثبات می کند این شعار و هدف گذاری به موقع صورت گرفته است. رضایی با بیان اینکه در سی سال گذشته زحمات بسیار زیادی برای رو به جلو بردن کشور کشیده شده است تصریح کرد: به رغم همه این زحمات سی ساله، آنچنان که می بینیم بین انتظارات مردم و بهره مندی آنها از زمان و محیطی که در آن زندگی می کنند شکافی وجود دارد که باید با همت مضاعف و کار مضاعف آن را پر کنیم. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به ناامیدی غرب از براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و گفت: آنها به خاطر ناامیدی از براندازی، حالا می خواهند به هر قیمتی که شده است جلو پیشرفت ملت ایران را بگیرند و ما فقط با همت مضاعف و کار مضاعف می توانیم در مقابل آنها بایستیم. وی افزود: دیروز غرب را از براندازی نظام جمهوری اسلامی ناامید کردیم و امروز باید مخالفان جمهوری اسلامی ایران را از مانع تراشی در برابر پیشرفت کشورمان ناامید کنیم. رضایی به سیاست گذاری پیش بینی شده در چشم انداز 20 ساله کشور اشاره کرد و گفت: جهش علمی، فناوری، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که در چشم انداز 1404 پیش بینی شده است جز با همت مضاعف و کار مضاعف تحقق نمی یابد و باید همه تلاشمان را در این مسیر انجام دهیم



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 117403

 

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=117403


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/22 و ساعت 11:2 صبح | نظرات دیگران()

سلیمی‌نمین در گفت‌وگو با شبکه ایران/3 و پایانی
برنامه هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم جلوگیری از چرخش قدرت بود
آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجهه‌ایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحث‌های تبلیغاتی آنها مطرح می‌شد که رهبری با این امر موافق نبود.


میثم تولایی- اهمیت بالای موضوع بررسی رفتار سیاسی رهبر معظم انقلاب در سه دهه گذشته ما را بر آن داشت که با عباس سلیمی نمین هم صحبت شویم؛ کسی که از شخصیت های مطرح در این باره شناخته می شود.

بخش اول و دوم مصاحبه شبکه ایران با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران پیش از این منتشر شد. اکنون بخش سوم و پایانی این گفت وگوی جالب را با هم می خوانیم.

بعد از انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای در جلسه خبرگان چه مسائلی پیش آمد؟

این خود مقوله‌ای است، مقام معظم رهبری خود در آن زمان جزء طرفداران شورای رهبری بودند که در خبرگان رای نیاورد و البته در خبرگان توجه ویژه‌ای به شخص ایشان وجود داشت و چون نظر امام در جلسه خبرگان مطرح نشد افرادی که مطرح بودند در معرض توجه قرار گرفتند و خوب مرور شدند، در این میان مزیت‌های آیت‌االه خامنه‌ای نسبت به دیگران بیشتر بود اما متاسفانه یک جریان سیاسی موضع‌گیری‌هایی را به صورت علنی در این باره داشتند و حتی بعد از آن از کانال رسانه‌ای به سید احمد خمینی مراجعه کردند و این بحث را مطرح و اعلام کردند که با ایشان همراهی می‌کنند و درصدند که فرزند امام خود را به عنوان رهبر مطرح کند.

پاسخ یادگار امام به این اقدامات چه بود؟

حتی بعد از این که خبرگان رهبری، انتخاب را صورت دادند، عده‌ای از نمایندگان مجلس و سیاسیون در جماران جمع شدند و این خواسته را از سید احمد خمینی داشتند اما ایشان موضع جوانمردانه‌ای در این قضیه گرفت و دست رد به سینه آنها زد. فرزند امام تاکید داشت که در این مورد به وصیت امام عمل می‌کند و با استناد به فرمایشات امام، پایبندی خود را به نظر ایشان  نشان داد و هرگز تحت تاثیر بحث‌هایی برخی مطرح می‌کردند تا او را در مقابل رهبری قرار دهند، قرار نگرفت. در اینجا فهم سیاسی و درایت سیاسی احمد آقا  موجب ابتر ماندن این حرکت شد.  در دوران نیز رهبری با وجود این که همه جریانات سیاسی متفق بودند که ما هیچ فردی را بهتر از مقام معظم رهبری نداریم، متاسفانه باز هم در مقاطعی همان صف‌بندی‌های گذشته  تاثیرات خود را مجددا گذاشت بعضی همان تقابل‌های گذشته را مجددا در شرایط جدید مطرح کردند و وقتی در جلسات صحبت می‌شد که یعنی واقعا شما کسی را دارید که توانمند‌تر، عالم‌تر و فقیه‌تر از ایشان باشد دوباره آقای منتظری را مطرح می‌کردند گرچه می‌دانستند که چنین امری در جامعه قابل پذیرش نیست اما با وقاحتی که هیچ فهم سیاسی و فهم مدیریتی در آن نیست مدعی بودند فردی که در مقابل امام ایستاده، از آدم فاسدی مثل مهدی هاشمی دفاع کرده از رهبری فقیه‌تر است. در این زمینه به خصوص آمدند خاطرات آقای ناظمی را تنظیم کردند و تلاش کردند هم امام را تخریب کنند و هم جایگاه جدیدی را برای منتظری رقم بزنند چون طرح مجدد آقای منتظری ممکن نبود الا با تخریب امام. در واقع تقابل اصلی منتظری با امام بود، حتی در آن ایام مقام معظم رهبری و کسانی دیگر نزد امام رفتند و خواستند که مواضعشان را درباره آقای منتظری تعدیل کنند اما امام  قاطعانه گفتند که نمی‌توانند و قاطعیت ایشان موجب شد که  آقای منتظری حذف شود.

علت این تلاش ها چه بود؟

البته این قضایا ریشه در مشکلاتی داشت که طی چندین سال خودش را نشان داد. از جمله مواردی که تبعیت پذیری آقای هاشمی از ولایت محک خورد و ایشان بدون نظر مثبت امام و یا علی رغم اطلاع از نظر منفی امام آقای منتظری را در خبرگان آوردند و تلاش کردند تا به عنوان رهبر آینده مطرح کنند. در این قضیه آیت‌الله خامنه‌ای و حتی مرحوم آیت‌الله مشکینی و دیگران از نظر امام اطلاع نداشتند اما آقای هاشمی اطلاع داشت و حتی به دیگران هم اطلاع نداد و به نظر امام در این قضیه تن نداد. می‌خواهم بگویم که تنها اراده و تشخیص امام بود که منجر به آقای حذف آقای منتظری شد و تمامی مطالب تاریخ بر این گواه است با این حال که برخی تلاش کردند امام را تخریب کنند تا بتوانند  آقای منتظری را مطرح کنند که خوشبختانه توفیقی نیافتند، چون جایگاه امام در جامعه بالاتر از این بود که  چنین تلاشی از جانب این گروه سیاسی بتواند با جایی برسد.

این گروه سیاسی برای تضعیف جایگاه رهبری آیت‌الله خامنه‌ای و طرح مجدد آقای منتظری در برهه‌هایی به خصوص در زمان مجلس ششم تلاش‌های بارزی کرد اما نتوانست موفق شود. برخی تقابل‌های فکری و مدیریتی هم در این فضا به وجود آمد اما راه به جایی نبرد.

آیت الله خامنه‌ای طی سالهای رهبریشان به طور قاطع و جدی از بحث قانون اساسی و اجرای قانون اساسی دفاع کردند، به ویژه در ارتباط با بحث ریاست جمهوری برخی تمایل داشتند قانون اساسی را در این بخش تعطیل کنند تا آقای هاشمی برای بار سوم، چهارم و پنجم و ششم هم بتواند بر مسند ریاست جمهوری باقی بماند، در اینجا رهبری به طور قاطع ایستادند و این یکسری مسائل جدیدی را موجب شد.

همچنین سه موضع از سوی رهبری حساسیت‌ها‌یی را ایجاد کرد؛ اول تاکید ایشان بر چرخش قدرت بر اساس قانون اساسی؛ دوم برخورد جدی با برخی انحرافات اقتصادی و سوم مهار برخی نیروهای واداده فکری که نسبت به مبانی و اصول انقلاب دچار تجدید نظر طلبی شدند. این سه موضوع در آن زمان موجب شد تا تقابل‌هایی را در عرصه مدیریت کلان کشور شاهد باشیم که خوشبختانه در همه این عرصه‌ها، رهبری به رشد فکری جامعه متکی بودند و همین امر موجب می‌شد تا این تقابل‌ها صورت آشکار پیدا نکند. حتی در بحث جلوگیری از تغییر قانون اساسی، رهبری چند بار آشکارا با مردم سخن گفتند و همین موجب شد که آن جریان و جریاناتی که این چنین تمایلاتی داشتند در انزوا قرار بگیرند.

 در موضوع مقابله با انحرافات اقتصادی نیز رهبری خود دعوت کننده جامعه به این امر بودند و در این زمینه به مطالبات جامعه دامن می زدند و همانند مشی امام در واقع به مطالبات مردم جهت می‌دادند، که البته پذیرش این جهت‌دهی برای کسانی که مایل نبودند این مسائل را بپذیرند، سخت بود. در دهه اول رهبری، ایشان یک بار وزرا را خواستند با توجه به اینکه نظام استحکام پیدا کرده بود و ترورها تقریبا به صفر رسیده بود، لذا به آنها گفتند که خوب است که عزیزان سطح استفاده از اتومبیل‌های بیت المال را کاهش بدهند لازم نیست دیگر با بنز تردد کنید، همین پیکان کفایت می کند - آن موقع پیکان ماشین تولید داخلی بود- بعد هم گفتند که اگر یک مسئولی خودش ماشین داشته باشد، شرعا نمی‌تواند برای کارهای شخصی‌اش از ماشین بیت‌المال استفاده بکند. وزرا رفتند پیش آقای هاشمی که آقای هاشمی چه کار کنیم  ایشان گفتند حالا بینید که خود رهبری مثلا در مورد  وسایل نقلیه خودش این کار را می‌کند یا نمی کند اجازه بدهید ببینیم که خودشان چه کار میکنند؛ و به این ترتیب بحث جلوگیری از تجمل‌گرایی مسئولین  را که رفته رفته داشت باب می‌شد، لوث کردند.  خوب این تقابل ها محسوس بود و رهبری با این مسائل موافق نبودند اما در عین حال از طریق ساختار نظام هم خیلی امکان اصلاح نبود و نظر ایشان را به چالش می کشیدند. اما به هر حال افزایش مطالبات جامعه و جهت دهی به آن در این زمینه، وضعیت این جناح‌‌های سیاسی را مقداری مخاطره آمیز می‌کرد و نتوانست در دوم خرداد 76 مجددا قدرت را به دست گیرند و آقای خاتمی رای آورد. در این دوران درصدی از قدرت اینها کاسته شد اما در عین حال آقای خاتمی امتیازاتی به آنها داد و شاید بشود گفت که عمده مدیریت اقتصادی دراختیار کابینه آقای هاشمی ماند، در واقع یک گام به چرخش قدرت نزدیک شده بودیم اما این چرخش قدرت واقع نشده بود.

در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری هم موضوع چرخش قدرت وارد فاز جدید و بسیار ملموسی شد...

بله، مقام معظم رهبری در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری بسیار صریح‌تر و روشن تر از ضرورت چرخش قدرت در کشور سخن گفتند و این بحث ها منجر شد که  کاندیداهای جوان و نیروهای جدیدی جرات پیدا کنند تا به میدان بیایند و در ثانی در نهایت یک نیروی جوانی رای آورد و توانست آقای هاشمی رفسنجانی را که مدتی از قدرت دور بود و خواست دوباره به قدرت برگردد، شکست دهد. این شکست یک نگرانی جدی را در بین اطرافیان آقای هاشمی بوجود آورد که اگر این بحث تداوم پیدا کند دیگر امکان بازگشت دوباره آنها به قدرت ناممکن خواهد بود، لذا همه بسیج شدند برای این که بتوانند نتایج انتخابات دهم را  از آن خود بسازنند، اما این مساله علی‌رغم سرمایه گذاری‌هایی  بسیار زیاد ممکن نشد. خود آنها هم تا حدی از این مسئله بی اطلاع نبودند که کار بسیار دشواری است چرا که اولا در ارتباط با رئیس جمهورها از ابتدای انقلاب تا کنون مردم تمایل داشتند، به رئیس جمهوری که انتخاب می‌کنند فرصت دوباره بر قدرت باقی ماندن را بدهند و این موضوع مختص ایران نیست و در تمام کشورها است، با این حال اینها آمدند و سرمایه گذاری کلانی کردند اما در عین حال این احتمال را از نظر دور نداشتند که اگر شکست خوردند چه کنند.

البته نکته اصلی در اینجا بی توجهی آنها به بحث چرخش قدرت بود که مشی رهبری است و این مطالبه در مردم ایجاد شده است. گرچه خواستند همه آنچه رخ داد را به دفاع رهبری از یک فرد محدود کنند اما نکته اصلی این بود که رهبری مایل نبودند که اینها بتوانند چرخش قدرت را در کشور متوقف کنند. آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجهه‌ایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و  تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحث‌های تبلیغاتی آنها  مطرح می‌شد که رهبری با این امر موافق نبود چرا که اصلاح و سالم سازی اقتصادی و مبارزه با انحرافات را تنها از این طریق ممکن می دانستند که چرخش قدرت بوجود بیایید و یک جریان سیاسی دائما در راس قدرت نباشند. بنابراین رهبری در دفاع از طرف مقابل آنها وارد میدان نشده بودند بلکه درصدد بودند تا از طریق قانونی چرخش قدرت صورت گیرد و بحثشان حمایت از این تدبیری بود که در قانون اساسی پیش‌بینی شده است.

 

منبع ما :  http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4187


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/1/15 و ساعت 9:30 عصر | نظرات دیگران()

گزارش تحلیلی« جوان»
برنده و بازنده انتخابات پارلمانی عراق کیست؟

ایاد علاوی دارای پدر عراقی و مادری لبنانی است به همین دلیل برخی معتقدند او عراقی الاصل نیست و نمی تواند نخست وزیر شود.

 

سرانجام نتیجه نهایی انتخابات پارلمانی عراق از سوی کمیساریای انتخابات این کشور اعلام شد. بر اساس اعلام کمیسیون عالی انتخابات عراق، ائتلاف العراقیه  به ریاست ایاد علاوی  نخست وزیر اسبق عراق توانست 91 کرسی از 325 کرسی پارلمان را بدست آورد.

ائتلاف دولت قانون به رهبری  نوری مالکی  نخست وزیر کنونی عراق 89 کرسی و ائتلاف ملی عراق به رهبری سید عمار حکیم  رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق نیز 70 کرسی را بدست آوردند. ائتلاف کردستان عراق نیز به 43 کرسی پارلمان عراق دست پیدا کرد. مابقی کرسی ها را دیگر ائتلاف ها و نامزدهای مستقل کسب کردند.

اگرچه نوری مالکی نخست وزیر و جلال طالبانی رئیس جمهور عراق ، نسبت به نتیجه انتخابات معترض بوده و خواستار بازشماری دستی آرا شده اند ، اما موضع کمیساریای عالی انتخابات ، مخالفت با این درخواست بوده و علی القاعده بازشماری دستی آرا منتفی است. با این وجود تایید نهایی نتایج اعلام شده بعد از وصول شکایات و رسیدگی به آنها اعلام خواهد شد.

معترضان به نتیجه انتخابات ، بر این اعتقادند که آرای ائتلاف العراقیه (که شامل بازماندگان جریان حزب بعث ، سکولارها و اهل سنت عراق است) غیر طبیعی بوده و با واقعیات عرصه سیاسی و اجتماعی عراق همخوانی ندارد. برخی گزارش های تاید شده نیز حکایت از هزینه های سنگین ائتلاف العراقیه در مناطق مختلف عراق و خرید رای توسط این ائتلاف مورد حمایت عربستان سعودی و با قیمت گزاف 200 دلار است. همچنین پیشی گرفتن این ائتلاف عمدتا" سنی در استان های شیعه نشین نظیر بصره بسیار تعجب برانگیز است.

با این وجود ، با توجه به تعاملات و معاملات پشت صحنه و روی صحنه ای که طی روزهای اخیر در عرصه سیاسی عراق رخ داده ، احتمال تغییر نتایج انتخابات پارلمانی این کشور بعید به نظر می رسد. در این صورت اما ، این نتیجه را چگونه باید تفسیر کرد و با این ترکیب رای چگونه می توان آینده سیاسی عراق را پیش بینی کرد؟

رسانه های عربی منطقه خصوصا" شبکه های تلویزیونی و روزنامه های نزدیک به سعودی ها در روزهای اخیر به شدت تلاش می کنند تا انتخابات عراق را شکستی بزرگ برای شیعیان و گامی برای بازگشت مجدد عراق به اوضاع سابق تلقی کنند.

در این تبلیغات منفی ، البته بخشی از حقیقت نهفته است. فی الواقع در انتخابات 16 اسفند عراق ، جریان های هویت محور شیعی به نوعی شکست خوردند اما این شکست از رقیب نبود بلکه شکست از خودشان بود. بروز تفرقه در ائتلاف یکپارچه شیعیان در انتخابات اخیر یک گام قهقرایی بود. در این انتخابات شیعیان با دو فهرست عمده (دولت قانون به رهبری مالکی و ائتلاف ملی به رهبری عمار حکیم) وارد شدند. همین ورود دوگانه به عرصه انتخابات ، پاشنه آشیل شیعیان هویت محور بود. اگر این دو ائتلاف شیعی مثل گذشته به صورت یکپارچه وارد صحنه انتخابات می شدند ، پیروزی آنها قطعی و غیر قابل خدشه بود. کمااینکه در نهایت نیز این دو ائتلاف ، حدود 160 کرسی در پارلمان جدی عراق خواهند داشت (89 کرسی ائتلاف نوری مالکی و 70 کرسی ائتلاف حکیم).

پس در دنیای واقع ، در انتخابات اخیر عراق چیزی به نام شکست شیعیان اصولا" درست نیست چون بیشترین کرسی های پارلمان جدید عراق نیز در اختیار شیعیان هویت محور است. و البته این غیر از کرسی هایی است که شیعیان غیرهویتی و سکولار در ائتلاف ایاد علاوی کسب کرده اند.(طرفه این که خود علاوی هم شیعه است!) اما همین که بواسطه تجزیه سیاسی شیعیان خویت محور به دو جریان ، ائتلاف دیگری می تواند به لحاظ عددی از این دو ائتلاف پیشی یگیرد ، زنگ خطری است که باید رهبران سیاسی و مذهبی شیعه عراق به شدت بدان توجه کنند و برای آینده از آن عبرت بگیرند.

علی ایحال ، اکنون علی الظاهر ائتلاف بازماندگان حزب بعث (ائتلاف العراقیه به رهبری علاوی) با اختلافی بسیار شکننده حدود دو کرسی به عنوان ائتلاف پیروز در انتخابات عراق محسوب می شود. بر این اساس ایاد علاوی علی القاعده باید بتواند تلاش ها برای نخست وزیر شدن خود را آغاز نماید. اما این رویایی نیست که به راحتی امکان تحقق آن برای نخست وزیر اسبق عراق و حامیان خارجی او آمریکا و انگلیس و عربستان سعودی- میسر باشد.

ایاد علاوی اگرچه دارای پدری عراقی است اما نسب مادری او لبنانی است و به همین دلیل برخی معتقدند که او طبق قانون عراقی الاصل نیست و لذا نمی تواند نخست وزیر شود. با این وجود ، حتی اگر این شبهه نیز به گونه ای برطرف شود ، علاوی تا رسیدن به پست نخست وزیری راه بسیار دشواری در پیش دارد. ائتلاف او (العراقیه) در پارلمان 325 نفری عراق تنها 91 کرسی دارد. او می بایست برای کسب مقام نخست وزیری ، رای نصف بعلاوه یک از اعضای پارلمان را داشته باشد(یعنی 163 نفر) و هم اکنون 72 نفر کسری دارد. بدین ترتیب علاوی هیچ راهی ندارد مگر آنکه با حداقل یکی از ائتلاف های شیعی حاضر در پارلمان (ائتلاف ماکی یا حکیم) به توافق برسد. ائتلاف با کردها نیز دردی از او دوا نخواهد کرد چون آن ها فقط 44 کرسی در پارلمان دارند.

علاوه بر این مشکلات عدد و رقمی ، علاوی مشکلات سیاسی متعددی نیز با سران ائتلاف های عمده دارد. او به واسطه آن که در گذشته عضو حزب بعث بوده ، به طور طبیعی با جریانات معارض رژیم صدام دارای اختلافات عمیقی است. علاوی و نوری مالکی به شدت با یکدیگر زاویه سیاسی دارند. این زاویه سیاسی در قبال کردها حتی بیشتر از شیعیان است. چون علاوه بر سوابق بعثی علاوی ، موتلفین سنی او هم با کردها به شدت در تعارضند. طارق هاشمی یکی از مهمترین موتلفین ایاد علاوی که در زمره اهل سنت عراق است ، اخیرا" اعلام کرده که چون عراق عضو اتحادیه عرب است رئیس جمهور آن هم باید عرب باشد. این حرف دقیقا" به معنای شلیک به ریاست جمهوری جلال طالبانی است.

بدین ترتیب ، ایاد علاوی برای کسب مقام نخست وزیری باید با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کند.او بعد از تایید نهایی انتخابات ، یک ماه فرصت دارد تا این مسیر دشوار را طی کند. اما طی کردن این مسیر دشوار نیاز به دادن امتیازات زیادی دارد. امتیازاتی که بیش از هر کس دیگری او باید به هم طایفه ای های خود در ائتلاف های هویت محور شیعه تقدیم کند. هر چند معلوم نیست او با دادن این امتیازات هم بتواند نظر مساعد شیعیان را به خود جلب نماید.

امتیاز دهی او به کردها نیز مشکل گشا نخواهد بود. علاوه بر اختلافات فعلی ، کردها در نزدیک شدن به علاوی ، به یک نکته دیگر هم توجه دارند.رئیس جمهور شدن جلال طالبانی یا هر شخصیت کرد دیگری ، با دو سوم آرای پارلمان میسر است. و این یعنی کردها برای حفظ مقام ریاست جمهوری به شدت نیاز به جریانی دارند که در پارلمان از اکثریت قاطع برخوردار است یعنی دو ائتلاف مهم شیعه که 160 کرسی پارلمان عراق را در دست دارند. اگر جایگاه ریاست جمهوری برای کردها مهم باشد ، آنها به طور قطع ائتلاف با شیعیان را به هم پیمانی با علاوی و اهل سنت تغییر نخواهند داد.

اگرچه پیش بینی در عرصه سیاست دشوار است و خصوصا" پیچیدگی های اوضاع عراق ، هر گونه گمانه زنی را دشوارتر می سازد اما با توجه به آنچه گفته شد ، به نظر می رسد به رغم نتیجه ظاهری انتخابات عراق و برتری شکننده ائتلاف العراقیه به رهبری ایاد علاوی ، در نهایت این شیعیان هویت محور عراق هستند که ساختار سیاسی آینده این کشور نخست وزیر و رئیس جمهور- را تعیین خواهند کرد. برخی تحلیل گران بر این اعتقادند اگر مداخلات بیرونی وجود نداشته باشد ، بعید است ایاد علاوی موفق به تشکیل دولت در عراق شود و چه بسا پس از یک ماه با رسیدن او به بن بست سیاسی ، فرد دیگری از ائتلاف های دیگر و یا یک شخصیت مرضی الطرفین برای کسب مقام نخست وزیری عراق وارد گردونه شود.

 

 

  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 116037

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=116037


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/10 و ساعت 10:27 صبح | نظرات دیگران()
آمادگی مشروط کمیسیون عالی انتخابات عراق برای بازشماری آرا

کمیسیون عالی انتخابات عراق اعلام کرد آماده است در صورتی که گروههای معترض، مدارکی مبنی بر تقلب ارائه کنند، آرای هر استان یا حوزه انتخاباتی را بازشماری کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر، فرج الحیدری در گفتگو با رادیو عرب زبان "سوا"، کمیسیون عالی انتخابات آمادگی بازشماری آرا در هر استان یا حوزه انتخاباتی را در صورتی که فهرستهای معترض، مدارکی مبنی بر تقلب ارائه کنند، دارد.

وی افزود: بررسی بیشتر شکایتهای فهرستهای انتخاباتی در کمیسیون عالی انتخابات به پایان رسیده است.

الحیدری درباره تظاهرات مردم جنوب عراق در اعتراض به مخالفت کمیسیون با بازشماری آرا گفت : کمیسیون بر اساس قانون عمل می کند و در تمام مسائلی که ابعاد سیاسی دارد، دخالت نمی کند.

کمیسیون عالی انتخابات پیشتر با درخواست اکثر گروههای سیاسی و نخست وزیر و رئیس جمهوری عراق برای بازشماری آرای به صورت دستی به بهانه وقت و امکانات ناکافی مخالفت کرده بود.

این در حالی است که یک پایگاه خبری عراقی نتایج نهایی انتخابات عراق را که قرار است فردا رسما از سوی کمیسیون عالی انتخابات اعلام شود، منتشر کرده که بر اساس این آمار، دولت قانون به ریاست مالکی با 91 کرسی در صدر و ائتلاف علاوی با 90 کرسی و ائتلاف ملی به ریاست حکیم با 67 کرسی در رده های بعدی قرار دارند.

خاطر نشان می شود مردم شهرهای بصره و کربلا با برگزاری تظاهراتی گسترده با تاکید بر ضرورت بازشماری آرا به صورت دستی، دخالتهای خارجی و داخلی در کار کمیسیون عالی انتخابات و تغییر نتایج به نفع فهرست العراقیه به ریاست ایاد علاوی را محکوم کردند.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=46981


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 89/1/6 و ساعت 8:57 عصر | نظرات دیگران()


طرحی برای تحلیل وقایع پس از انتخابات

دکتر امیر محبیان-آنچه که پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران رخ داد؛فراتر از مواضع سیاسی جریانات ضروری است از منظر علمی واکاوی شود.

 

دکتر امیر محبیان-اشاره: آنچه که پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران رخ داد؛فراتر از مواضع سیاسی جریانات ضروری است از منظر علمی واکاوی شده و علاوه بر دلایل وقوع این رخداد ونیز تبعات سیاسی آن به ریشه های عمیق تر آن نیز پرداخته شود.هزینه هایی که کشوربابت این رخداد پرداخت تا حدی است که باید با شناخت دقیق و برنامه ریزی روشن؛ ضمن ایجاد فضای پر نشاط سیاسی در چارچوب آزادیهای تصریح شده در قانون اساسی از وقوع حرکت های غیر سامانمند و پر هزینه جلوگیری شود.در همین راستا ؛ نوشتار حاضر نگاهی گذرا به آن وقایع و ذکر پاره ای از پرسش هاو پاسخهایی اجمالی است که می تواند مبنایی برای طرحی پژوهشی جهت کاوش عمیق تر این پدیده باشد.
***
تحلیل یک پدیده سیاسی در دو سطح ممکن است:
- سطح لایه های بیرونی یا پروژه های در حال اجرا
-سطح لایه های درونی یا زیر ساخت اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی رخداد سیاسی
به عبارتی هر رخداد سیاسی که دایره تاثیر گذاری آن از سطح عادی فراتر رفت ومنشاء تاثیرات بر امنیت ملی شد؛ضرورتا باید دو پشتوانه دیگر آن هم مورد تحلیل قرار گیرد:
- پشتوانه اجتماعی ، یعنی طبقات یا اقشار اجتماعی حمایت کننده(چه کسانی حمایت می کنند؟)
- پشتوانه اقتصادی یا گروههای ذینفع(چه کسانی نفع می برند؟)
تعامل دو عنصر فوق بر شکل گیری فرهنگ سیاسی آن جریان سیاسی تاثیر مهمی دارد.
موضوع مورد بررسی:
" وقایع سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیرتحت عنوان جریان یا فتنه سبز چرا رخ داد؟ماهیت آن چه بود؟ ومدیریت آن چگونه ممکن است؟"
بحث مورد نظر را از سه منظر می توان بررسی کرد:
1. فاکت ها-واقعیت های اجتماعی و اقتصادی
2.فاکتورها- عوامل شاخص تاثیر گذار
3.آکتورها- بازیگران سیاسی
پرسش: وقایع بعد از انتخابات آیا یک پروژه سیاسی بود یا برون ریزی یک پروسه اجتماعی؟
براین باورم که هم دوم خرداد ، هم وقایع پس از آن وهم جریان سبز پروژه های مختلف سیاسی بودند که سعی در استفاده از ظرفیت های یک پروسه اجتماعی در جامعه ما داشتند.
ازاینرو، برای تحلیل این پروسه اجتماعی به فاکت های اجتماعی شکل دهنده این فرآیند اشاره می کنیم:
1.جهش جمعیتی (Baby boom) در سال های نخستین انقلاب که اثرات اجتماعی - فرهنگی- اقتصادی وسیاسی جدی بر جامعه ایرانی گذاشته و همچنان خواهد گذاشت ؛ تعدادی از این اثرات عبارتند از:
- پیدایش مسایل نوپدید اجتماعی
- تغییر ارزش های نسل جدید
2. تغییر گفتمان حاکمیت در زمان ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی (دوران موسوم به سازندگی) وبروز پدیده هایی مثل:
- تغییرادبیات سیاسی
-شکل گیری طبقه جدید
- تقویت و بهبود وضع طبقه متوسط
-افزایش شکاف های اجتماعی و اقتصادی
- شروع پر سرعت توسعه عمدتا در حوزه اقتصادی
فاکتورها ی مثبت و منفی قابل بررسی در شکل گیری این فرآیند:
فاکتورهای منفی(بحران ساز):
1. توسعه ناهماهنگ اساسا بحران ساز است،زیرا:
- باعث شکاف طبقاتی می شود.
- طبقه متوسط را فربه ومتوقع می کند.
-طبقات ضعیف را فقیر و معترض می کند.
از اینرو؛ این شکاف بر اساس تز تد رابرت گر با ایجاد نوعی احساس محرومیت نسبی زمینه ساز نوعی احساس محرومیت می شود.
2.مدیریت انتقال ارزشهای نسلی در صورت ناتوانی ، بحران هویتی و شکاف نسلی ایجاد می کند.
3.فقدان شبکه نخبگان سیاسی سامانمند درون احزاب ریشه دار احزاب موجود را در مسیری قرار می دهد که بجای مدیریت ملی جریانات در صدد سوء استفاده خطی و جناحی از معضلات جامعه برآیند.
فاکتورهای مثبت(برای کنترل بحران):
1.جامعه ایرانی مسلمان واتصال حاکمیت با بدنه جامعه بویژه طبقات مستضعف از طریق ارزش های دینی قدرتمند است.
2.رهبری نظام فراتراز درگیری های جناحی بروقایع و مسیر تحولات اشراف نظری و عملیاتی موثردارد.
3.قدرت بسیج اجتماعی نظام بدلیل پشتوانه های دینی و انقلابی بسیار بالاست.
44. طرح گفتمان عدالت توسط رهبری و توجه دولت نهم به طبقات محروم پتانسیل اعتراضی طبقات پایین یا امکان سوء استقاده از آنها را تا حدود زیادی خنثی کرد.
آکتورها(بازیگران سیاسی):
پرسش مهم اینست:چرا مهندس موسوی؟
مهندس میر حسین موسوی دارای مزیت هایی بود که در صورت بهره گیری می توانست برای وی موقعیت ویژه ایجاد کند.این مزیت ها عبارت بودند از:
- سکوت بیست ساله و ابهام راز آلود حول دیدگاه های او
-تکیه بر گفتمان عدالت در دوران نخست وزیری که می توانست او را شریک گفتمانی دکتر احمدی نژاد کند.
- وجهه ساده زیستی
-امکان جلب آرای طیف هوادار خاتمی
اهداف سیاسی موسوی درپیش ازانتخابات:
1.احیای ظرفیت رای خاتمی
2.افزایش میزان رای خاتمی با ایجادشکاف در سبد رای اصولگرایان
3. تبدیل موسوی به عنصر موردتوافق همه مخالفان احمدی نژاد و کسب رای " نه به احمدی نژاد".
اما اشتباهات استراتژیک موسوی:
قبل از انتخابات:
1.دوری از گفتمان عدالت و تکیه بر گفتمان دموکراسی خواهی شکست خورده دکتر معین.
2.ورود به عرصه مناظرات و ایجاد تصویری منفعل از خود
3.دوری از گفتمان امام و انقلاب
4.اتکاء به نیروها و دیدگاههای رادیکال
اهداف سیاسی موسوی بعد ازانتخابات:
1. تلاش برای تبدیل سرمایه رای موجود به سرمایه اجتماعی
2.تبدیل سرمایه اجتماعی به سرمایه آشوب برای اعمال فشار به حکومت
اشتباهات موسوی بعد از انتخابات:
- عدم محاسبه درست نوع،شدت، عمق و ماهیت واکنش نظام و رهبری
- عدم شناخت ماهیت طبقات حامی خود که در شعار رادیکال و در عمل محافظه کارمی باشند.
- ورود به عرصه های پر هزینه و ریزش شدید نیروهای حامی
-ناتوانی در مدیریت بحران و کشاندن خود به کوچه های بن بست سیاسی
- ارزیابی غلط ازامکان بسیج اجتماعی نظام در برخورد فیصله بخش22 بهمن
وضعیت فعلی جریان حامی موسوی:
-راس سیاسی که از نیروهای ریزش شده انقلاب بوده وازلحاظ تئوریک دچار چرخش شده بودند؛عملا ازجایگاه تاثیرگذارخارج شده اند.
- بدنه رادیکال که اساسا تعلق خاطربه نظام ندارد و موسوی صرفا بهانه ای برای آنها بود تا با انقلاب مبارزه کنند؛احتمالا بر اساس خط دهی های خارج تا مدت زمانی محدود به آشوب های مناسبتی کاهش یابنده دست خواهند زد.
- بدنه عادی رای دهنده در صورت عدم توجیه تا مدتی به درون لاک محافظه کاری سیاسی خواهند رفت.
اما چه باید کرد؟
- شناسایی ماهیت ولایه بندی جریان معترض
- شناسایی مسایل مهم این اقشار و حوزه های بحرانی
- تلاش برای حل ، پاسخدهی یا توجیه پذیرفتنی مسایل وشبهات
- اصلاح روند توسعه و خروج از فاز توسعه ناهماهنگ
- دسته بندی و حل معضلات اساسی طبقات مستضعف نظیر بهداشت؛تحصیلات و مسکن
-ایجاد راه حل های انتقال ارزش های انقلاب به نسل جدید از مسیرهایی نظیر هنرو سینما
 

?
 



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 115809

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=115809


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/5 و ساعت 12:51 عصر | نظرات دیگران()

یک تکه جالب در مورد حوادث بعد از انتخابات و توهم تقلب

 

1،04 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری

مستقیم یا غیرمستقیم

 

شادی روح امام و شهدا صلوات

+ نوشته شده در  89/01/05ساعت 6:9  توسط مبارز  |  < type=text/java>GetBC(1444); نظر بدهید

منبع: مدافع ایران

عدالت

339 کیلوبایت

دانلود کلیپ صوتی

مستقیم یا غیر مستقیم

ما می توانیم...

483 کیلوبایت

دانلود کلیپ صوتی

مستقیم یا غیر مستقیم

 

شادی روح امام و شهدا صلوات

+ نوشته شده در  89/01/05ساعت 5:56  توسط مبارز  |  < type=text/java>GetBC(1443); نظر بدهید

سخنرانی مربوط به سال 1375

مقام معظم رهبری:

بنده که نگاه می کنم می بینم همین خواص مقصرند...

منبع: فتیان

2،5 مگابایت

دانلود کلیپ تصویری

مستقیم یا غیرمستقیم

 

 شادی روح امام و شهدا صلوات

منبع ما : http://mobarezclip.com/
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/5 و ساعت 12:37 عصر | نظرات دیگران()
نامزد ائتلاف ملی عراق:
برخی دولتهای عربی درنتایج انتخابات عراق دخالت می‌کنند

خبرگزاری فارس: نامزد ائتلاف ملی عراق با تاکید بر وجود اطلاعات تایید شده‌ای از درون کمیسیون عالی مستقل انتخابات عراق درباره بروز تقلب، سرقت، از بین بردن و ابطال آرا، گفت که برخی کشورهای عربی منطقه در کار این کمیسیون از طریق افرادی خرابکار در داخل آن مداخله می‌کنند.


به گزارش فارس، "حمید النجدی " بعد از ظهر سه شنبه به شبکه خبری العالم گفت: درخواست هایی برای بازشماری آرا در کل عراق وجود دارد و برخی نیز خواهان بازشماری جزئی در آن دسته از مراکز رای گیری هستند که در آنها تخلفاتی مانند سرقت آرا یا اشتباه و نظایر آن صورت گرفته است.
وی افزود: پنج کارمند کمیته عالی مستقل انتخابات عراق به علت ارتکاب تخلفات از کار تعلیق شده اند.
النجدی گفت: افزایش یا کاهش شدید و غیرمعمول آرای برخی فهرست های انتخاباتی باعث شده است که درخواست ها برای بازشماری آرا مطرح شود.
این سیاستمدار عراقی درباره کاهش و افزایش شدید و غیرمعمول آرا گفت، که اطلاعات دریافتی وی از کمیته عالی مستقل انتخابات عراق تایید می کرد که شش هزار رای را در منطقه "الکرخ " شهر بغداد پایتخت عراق کسب کرده است، درحالی که نتایج اخیر از دستیابی وی فقط به یکهزار و 116 رای درکل بغداد حکایت دارد.
وی گفت: اطلاعاتی دریافتی از داخل کمیته عالی انتخابات عراق تاکید می کند که تعدادی از آرای فهرست ائتلاف ملی عراق در آخرین مرحله از مراحل سه گانه وارد کردن نتایج شمارش ماشینی ابطال شده است، و این مشکل در برنامه مورد استفاده این کمیته در جمع آوری آرا است.
النجدی گفت: عملیات سرقت و هدایت کردن آرا به نفع فهرستی وجود دارد که در مناطق انجام این عملیات آرایی کسب نکرده است.
وی افزود: مداخلاتی منطقه ای از سوی برخی کشورهای عربی به نفع یک فهرست معین وجود دارد، و اعلام نتایج به صورت تدریجی و با تاخیر زیاد همان عاملی است که حس اعتماد به نتایج اعلام شده را از بین برد و زمینه را برای سرقت آرا فراهم کرد.
این سیاستمدار عراقی افزود: کمیته عالی مستقل انتخابات عراق رمز ورود به برنامه دستگاه شمارش ماشینی آرا را ندارد، و این بدان معناست که شرکت طراح این برنامه می تواند در نتایج آن آنطور که می خواهد دخل و تصرف کند.
النجدی با درخواست برای مطرح کردن شکایت درباره این مساله گفت که دست های پنهان در پشت پرده این برنامه مشکوک قرار دارند.
وی درباره مرحله بعد از روشن شدن نتایج و رایزنی ها درباره تشکیل ائتلاف ها در پارلمان گفت: فعالیت و رایزنی در این زمینه درجریان است و ائتلاف ملی رویکرد بازی درقبال همه فهرست ها دارد و درقبال هیچ یک از آنها خطوط قرمزی ندارد؛ به شرط اینکه توافق و انسجامی درخصوص خط مشی های کلی ارایه شده در برنامه ائتلاف ملی برای مرحله آینده وجود داشته باشد.
این نامزد ائتلاف ملی عراق هشدار داد که هرگونه تاخیر در تشکیل دولت آینده عراق درد و رنج ملت عراق را افزایش خواهد داد و این امر به نفع تشکل های سیاسی و عراقی ها نیست

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901030245


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 89/1/4 و ساعت 12:6 عصر | نظرات دیگران()
مصاحبه منتشر نشده غلامحسین الهام؛
نقش حزب کارگزاران در حوادث پس از انتخابات

خبرگزاری فارس: غلامحسین الهام می‌گوید:معتقدم که حوادث اخیر مربوط به دوره بعد از انتخابات نیست، ریشه قضیه از جریانی نشأت می‌گیرد که به دنبال تغییر محتوای نظام است و با نگاهی به عقب باید این مسائل را در اواسط دوره سازندگی ریشه‌یابی کرد.


به گزارش "سرویس فضای مجازی " خبرگزاری فارس، غلامحسین الهام در سایت شخصی‌اش مصاحبه منتشر نشده خود با ویژه‌نامه نوروزی خراسان با عنوان "آنها که میلیونها لوح فشرده در تخریب احمدی‌نژاد توزیع کردند یک لوح هم در دفاع از خودشان توزیع می‌کردند " را منتشر کرده است.
بر اساس این گزارش، سایت الهام در ابتدا توضیحاتی درباره علت چاپ نشدن این مصاحبه ارائه و سپس متن کامل این مصاحبه را درج کرده‌ است.

در این توضیح آمده است: " از حدود یکماه قبل خبرنگار محترم روزنامه خراسان درخواست مصاحبه با جناب آقای دکتر الهام را برای ویژه نامه نوروزی این روزنامه داشته و بدلیل اشتغالات ایشان برای تنظیم وقت مصاحبه پیگیریهای مکرری نیز انجام دادند تا اینکه این مصاحبه روز سوم اسفند 88 با طرح سوالات صریح و چالشی انجام شد و متعاقب آن اصلاح و غلط گیری مصاحبه نیز صورت پذیرفت. در اقدامی خلاف اصول اخلاقی و مذهبی و عرف حرفه ای روزنامه نگاری وپس از آنکه ویژه نامه نوروزی روزنامه خراسان امروز در دسترس عموم قرار گرفت شاهد عدم درج مصاحبه بودیم و پس از پیگیری خبرنگار محترم با عذرخواهی شدید و ابراز تاسف از این اتفاق، علت آنرا مخالفت شدید شخص جناب آقای مسیح مهاجری مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی و رییس هیئت امنای روزنامه خراسان با درج مصاحبه جناب آقای دکتر الهام و حذف آن در آخرین لحظات چاپ ویژه نامه بوده است .
این در حالی است که همواره و از جمله در این مصاحبه موافقت جناب آقای دکتر الهام با انجام مصاحبه اختصاصی با یک رسانه ، منوط به درج کامل متن مصاحبه بوده است. با ابراز تعجب از سعه صدر مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی که اکنون به روزنامه خراسان نیز گسترش یافته است ، متن کامل پرسشهای خبرنگار روزنامه خراسان و پاسخهای دکتر الهام را که بیشتر درباره حوادث پس از انتخابات بوده است تقدیم می داریم. "

- به نظر شما ریشه اتفاقات بعد از انتخابات دهم در کجا بود؟
معتقدم که این پدیده مربوط به دوره بعد از انتخابات نیست، ریشه قضیه از جریانی نشأت می‌گیرد که به دنبال تغییر محتوای نظام است. با نگاهی به عقب باید این مسائل در اواسط دوره سازندگی ریشه یابی کرد. در واقع شکل‌گیری کارگزاران سازندگی از بطن دولت و تلاش برای ماندگاری یک طیف فکری در قدرت کلید این جریان است. اگر سابقه را مرور کنیم خواهیم دید کارگزاران این جریان می‌خواستند گردش قدرت را محدود کنند. بحث دائمی شدن ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی و عبور از محدودیت‌های قانون اساسی برای کنترل قدرت نبض این حرکت بود. این مسأله می‌توانست انحراف بنیادین ایجاد کند، این مسأله مهار شد و نقش اصلی در رفع این قانون‌شکنی هم بر عهده رهبری بود. گام بعدی کنترل و سایه‌ افکندن بر روند کنترل قدرت در قوه مجریه است که با شکل‌گیری جریان دوم خرداد دنبال شد، این موضوع در دو قالب دنبال شد: یک قالب تقلب گفتمانی و یک قالب القای بی‌اعتمادی بود.
تقلب گفتمانی یعنی با ارزیابی نارضایتی عمومی مردم از کارکرد دولت‌ هاشمی سنجیده شود و با استفاده از آن امید به تغییر برای مردم ایجاد کرد. و این انگیزه‌ای برای مشارکت گسترده شد. این اتفاق افتاد؛ جریانی که در دوم خرداد روی کار آمد از طرف همان جریانی پشتیبانی شد که در دل قدرت بود ولی القای بیرونی این بود که رفتار ناصواب دولت سازندگی اصلاح خواهد شد. مردم این جریان را داخل نظام ارزیابی می‌کردند. بی‌اعتماد ‌سازی هم به خاطر این بود که تصور می‌شد گفتمان جریان راست پیروز خواهد شد و باید شرایط را تغییر داد و در این راستا با القای شبهه تقلب فضای ‌جامعه را نگران کرد.
کاهش اعتماد ایجاد کرد. طنز «بنویسید خاتمی بخوانید ناطق» محصول این القای تقلب است که کلید آن را آقای هاشمی در نماز جمعه زد. دولت اصلاحات هم که بر سرکار آمد دست به اقداماتی زد که از آن به عنوان دوره گذار یاد می‌شود. حرکت در بستر مطبوعات برای ایجاد زمینه، اصلاحات و تغییرات در قانون اساسی که بخشی از آن در تغییر خود قانون مطبوعات و بخشی در لوایح موسوم به دوقلو بود و همچنین گفتمان سازی سکولاریستی در کشور و تخریب ساختارهای محتواساز نظام مثل شورای نگهبان و همگرایی با گفتمان حقوق بشر غربی در این دوره اتفاق افتاد ، این جریان به دلیل عدم پاسخ‌گویی به مطالبات واقعی مردم و آشکار شدن حساسیت عمومی نسبت به ارزش‌های و مراقبت‌های رهبری مهار شد و به تدریج در مجلس هفتم و در انتخابات نهم یک رجعتی به گفتمان انقلاب صورت گرفت و تلاش‌های تغییر در درون نظام، استحاله و براندازی نرم ناکام ماند. انتخابات نهم این ناکامی را خیلی محکم نشان داد و در واقع برگشتی به گفتمان انقلاب و امام صورت گرفت. تلاش دولت در پاسخ‌گویی به مطالبات واقعی مردم، دولت را کارآمد نشان داد لذا انتخابات دهم نقطه تلاش جدی و بسیج همه جریانات شکست خورده در برگرداندن این آب رفته به جوی بود، هماهنگی و همگرایی که داخل و خارج کشور صورت گرفت دنبال آن بود تا روند رجعت به گفتمان انقلاب که همان گفتمان عدالت بود را محدود و در نهایت از دور خارج بکنند، اما روشن شدن مرزبندی‌ها مانع از پیشروی این روند شد. حساسیت مردم و اعتماد آن ها به دولت این حرکت را که تلاش می‌کرد با استفاده از ابزار تقلبی و گفتمان تقلبی؛ گفتمان موازی و تقلبی بسازد و در حقیقت محتوای نظام را مخدوش کند، از ریشه برانداخت. چهره‌هایی که صورت گفتمان امام را داشتند اما حقیقتشان عبور از امام بود؛ آن‌ها گفتمان تقلبی را به راه انداختند. تا فضای مطلوب گرایش به آرمانهای امام و انقلاب را منافقانه مصادره کنند.
مرزبندی‌ها به‌خصوص در مناظرات انتخاباتی حقیقت را روشن کرد. این‌ها برای تحقق اهدافی که از قبل برنامه‌ریزی شده بود و من فکر می‌کنم می‌توان آن را کودتای نرم نامید خیلی زود با سناریویی از پیش تعیین شده، موضوع تقلب (در صورت ناکامی) در انتخابات که آن را حدس می‌زدند را طرح کردند. لذا این طیف با این اهداف روشن آمده بود، حتی خود آن‌ها باور تقلب را نداشتند؛ بلکه این موضوع یک برنامه بود، لذا امر را مشتبه کردند و حوادث بعد از انتخابات را کلید زدند، حوادث بعد از انتخابات دنباله حوادث این دو دهه بود، هدف آنها تهی‌کردن محتوای نظام و فقط نگه‌داشتن ساختار صوری نظام بود. هوشمندی عمومی در مقابل یک تهاجم نرم. تغییر تفکر، غفلت و خیانت هر یک می‌تواند عواملی باشد تا کارکرد چهره‌هایی را که در این مسیر نقش عمده ایفا می کردند را تحلیل کند. بنده فکر می‌کنم داوری عمومی این افراد را خائن بداند اما این مهم نیست. مهم آن است، که به تعبیر مقام رهبری گاهی نتیجه غفلت‌ها با خیانت یکسان است. بنابراین بنده فکر می‌کنم از نظر خارجی ما یک دشمن سی‌ساله برای براندازی نظام داریم ابزارهای داخلی آن می‌تواند عواملی باشد که پیگیر استحاله و حذف محتوای نظام بودند. این مسأله قبل از انتخابات همگرایی خارجی و داخلی پیدا کرد و به این علت در این دوره تبلور پیدا کرد که چنان‌چه گفتمان انقلاب و امام تثبیت می‌شد (که این هم اتفاق افتاد) برگشت جدی به عقب برای آن‌ها دشوارتر می‌شد. و هدر شدن فرصت‌های آتی آن‌ها را در پی داشت.

- پس زمانی که دولت اصلاحات روی کار بوده، همان زمان هم به ساختار جمهوری اسلامی اعتقادی نداشتند؟
همه قراین موجود شاهدی بر این موضوع است؛ یک قسمت از جریانی که آن ها دنبال کردند قانون مطبوعات بود. از مطبوعات به‌عنوان ابزار فضا سازی و ابزار نرم برای تغییر استفاده شد که با حکم حکومتی مقام رهبری متوقف شد و این نشان می‌دهد که طرح این موضوع برای حفظ نظام یک بحث جدی بود. این‌ها برای استمرار جریان خود متوسل به خشونت شدند و به دنبال آن کودتای 18تیر 1378 را طرح‌ریزی کردند که به وسیلة مردم سرکوب شد. در مجلس ششم از طریق ساختار سازی به اصطلاح قانونی این حرکت به شدت دنبال می‌شد. بحث تعارضات جدی با شورای نگهبان بیشتر در این دوره دیده می‌شد. خود آن‌ها هم صراحتاً در دوران اصلاحات خاتمی را کنش‌گر، عصر گذار نامیدند. گذار به چه‌ چیزی؟ رسما هم گفتند گذار به نظام دموکراسی و دموکراسی یعنی ساختار کاملا سکولار و این طیف بعداً تبدیل شد به همین اتاق فکر کودتای سبز که این فرآیند را در عرصه سیاسی و فرهنگی دنبال می‌کنند. ولی ساختارهای نظام هم محکم بود و هم عبور از این وضعیت سخت بود، و به همین خاطر هدف اصلی را اصل ولایت فقیه قرار دادند که هم ذهنیت‌های غلط نسبت به جایگاه عملی ولایت ایجاد کنند و هم در عمل شروع به حذف ولایت فقیه از مدیریت مؤثر کشور کردند و تا فقط جنبه تشریفاتی به آن بدهند. در این دوره خیلی تلاش کردند تا در ذهن جوانان ولایت فقیه را مزاحم آزادی‌های جامعه تلقی کنند.ولی مواضع روشن و رویکرد‌های مبنایی دفاع به موقع از حقوق ملت به وسیلة ولایت فقیه این تلاش‌ها را خنثی می‌کرد. - چگونه این جریان از سال 78 تا 88 توانستند از حمایت یک طیف خاص که عموماً قشر دانشجو یا به اصطلاح روشنفکر بودند، به حمایت قسمتی از توده مردم هم در سال 88 دست پیدا کنند. بنده تقلب گفتمانی را ریشه مسئله می‌دانم؛ تقلب گفتمانی یعنی یک گفتمان جعلی را پرچم خودت قرار دهی که به آن‌ اعتقاد نداری؛ این یک تقلب و جعل معنوی است؛ شاخص میرحسین موسوی، ‌عنوان نخست‌وزیر امام بود و شعار اولیه او احیای ارزش‌های امام.
لذا این رفتار قابلیت جذب را داشت ولی حقیقت این قضیه و پشتیبانان این گفتمان کسانی بودند که هیچ سنخیتی با گفتمان امام نداشتند به ‌هر حال با فریب و جعل حمایت برخی را جلب کردند اما موفقیتی پیدا نکردند. این‌ها می‌خواستند مردم را گول بزنند و توفیقی هم در این جهت پیدا کردند، چون‌ این ها با این شاخص‌ها آمدند و شفاف نبودند. از طرفی یک گروه اقلیتی هم که به دنبال تغییر نظام بودند هم با آنان همراه شدند چون به دروغ بودن این گفتمان ایمان داشتند. بحث دیگر هم رقابت‌های شخصی انتخاباتی در این دوره بود که بین‌ اصولگرایان شکافی هم ایجاد کرد و مسائل شخصی که طیفی با شخص احمدی‌نژاد داشتند هم در شکل‌گیری این قضایا بی‌تأثیر نبود. بعضی بخل‌ها، تنگ نظری‌ها و حسادت‌ها هم به این موضوعات دامن زد. البته این هم برنامة تبلیغاتی آنها است که شکاف بین روشنفکران و نخبگان و مردم را دامن بزنند. و این اختلاف را برای اهدافی که در جایگزین دموکراسی لیبرال به جای مردم‌سالاری دینی ایجاد کنند. و این نقطة حذف مردم است.

- خود عملکرد دولت، مناظره ها، حمایت بعضی از اعضای شورای نگهبان از یک کاندیدا در اتفاقات بعد از انتخابات چقدر سهم داشت؟
معمولا حمایت های شورای نگهبان اگر به صورت طرفداری از کاندیدای خاصی مطرح باشد. در جامعه اثر منفی و معکوس دارد بنابراین در این اتفاقات نقشی ندارد. اما برخی افراد به عنوان شخصیت حقیقی خودشان موضع سیاسی دارند. در یک قالب حقوقی غیر از شورای نگهبان عضویت دارند. مثل جامعه مدرسین حوزه علمیه که بعضی از اعضای آن ها در شورای نگهبان عضویت دارند، خیلی از اعضای شورای نگهبان هم سمت هایی دارند که در مسائل سیاسی ورود می‌کنند مثل خطیب جمعه و به این اعتبار اظهار نظر می‌کنند تا آن نهادهای سیاسی و دینی موضع‌گیری می‌کنند. اینها طبیعی است. جامعه این امور را به منزله طرفداری شورای نگهبان نمی‌شناسد. - دولت چه نقشی داشت؟ خدمت رسانی و محدود نبودن دامنه خدمت دولت به خواص، نقش کارآمدی نظام را بالا برد و کارآمدی نظام را افزایش داد و این کاملا موثر بود و اثر حقیقی و مثبت داشت. در واقع عامل اصلی پیروزی کارآمدی دولت بود. که تجلی کارآمدی نظام اسلامی و گفتمان امام بود. - منظور رفتار دولت در حول و حوش انتخابات است مثل بعضی از موارد که ایجاد شائبه می کرد: مثلا پرداخت سود سهام عدالت، پرداخت معوقه حقوق بازنشستگان در نزدیکی انتخابات یا نوع مناظرات که اخلاق انتخاباتی خیلی در آن رعایت نشد.

این موارد تأثیری بر اتفاقات بعد از انتخابات ندارد؟
نه، این ها همان سناریویی است که اگر همه این ها هم نمی بود توجیه‌های دیگری می شد امیرالمومنین می‌گویند نفاق برای هر دری کلیدی دارد، یعنی در واقع برای هر شرایطی برنامه آتی دارد و اتفاقا عصبانیت جریان رقیب هم از کارآمدی دولت بود. خیلی از این اتهامات دروغ بود مثلا توزیع سود سهام عدالت در سال دوم دولت هم انجام شده بود. سیستم اداری ممکن است مشکلاتی داشته باشد. در یک جا سریع تر و به موقع عمل کندو در یک جا با تأخیر عمل کند. در زمان شروع سفرهای استانی جریانات تبلیغاتی همان روز اول می گفتند این ها تبلیغات انتخاباتی است، در حالی که دولت نهم تازه شکل گرفته بود؛ اگر کسانی بتوانند با جلب افکار عمومی و خدمت به مردم فضا را برای اعتماد به خودشان فراهم کنند اشکالی ندارد. نتیجة موضع‌گیری و تحلیل آنها این است که شما هیچ وقت به مردم خدمت نکنید چون در اثر خدمت ممکن است اعتماد مردم جلب شود و مردم بعدا به شما رأی دهند!! این چه نسخه ای است که می پیچند. این درست به مانند آن است که بگویند شما پلید باشید تا به بهشت نروید. در حالی که وظیفه دولت خدمت به مردم است. اما مناظرات بسیار موثر بود، هیچ اشکالی نداشت و بداخلاقی هم نبود. - موثر یعنی مثبت بود؟ مثبت بود در جلب مردم، بالا رفتن مشارکت و اعتماد به احمدی نژاد. - اخلاق انتخاباتی هم کامل رعایت شد؟ در این بحث بنده اشکالی نمی بینم، چون مسئله شفاف سازی بود. در فضایی که گفتمان تقلبی در حال حرکت خزنده است، شفاف سازی صراحت و صداقت تبیین کننده است و عصبانیت آن طیف از مرزبندی بود، مرزبندی بین آقای موسوی و نسبتش با گفتمان توسعه و اصلاحات و دقیقا روسای این دولت ها. این یک سوال طبیعی است و اصلا بحث های انتخاباتی همین است.

- شما یک حقوق دان هستید به لحاظ حقوقی اشکالی ندارد در مقابل افکار عمومی اتهاماتی به شخصی در غیاب او وارد شود که فرصت دفاع ندارد؟
من در اظهارات آقای احمدی‌نژاد تهمتی ندیدم.ولی دولتی که به عنوان مظهر و نماد قدرت قرار می گیرد این حق را برای ملت و تاریخ ایجاد می کند که او را نقد کنند. بنده یک عضو در حد وزیر از یک دولت و یک نظام بزرگ بودم الان هم 7 ماه است که دیگر مسئولیتی ندارم ولی هر از چندی رسانه ها یک سویه به نقد بنده می پردازند. بنده باید این را بپذیرم و این هیچ اشکالی ندارد و نقد و نقادی طبیعت کار سیاسی است. در مناظرات مسائلی مطرح شد. مسائلی که پرسش‌های افکار عمومی بود. منعی هم برای پاسخ به آن ها وجود نداشت. شخص ثالث حضور دارد، در جامعه حضور دارد و می تواند پاسخگو باشد. این طبیعت آزادی سیاسی است. امیرالمومنین در خطبه شقشقیه سه خلیفه قبل از خودش را خیلی شدید نقد می کند. هیچ کدام از آن‌ها هم حضور ندارند، یعنی دقیقا اشکالاتی که بر حرکت و رفتار این جریانات وجود دارد ارزیابی می کند و در تاریخ می‌ماند. می‌گویند چرا طرفهایی که در مناظره نبودند آن ها پاسخ ندادند، چه منعی برای پاسخ داشتند. آنها که میلیونها لوح فشرده در تخریب احمدی‌نژاد توزیع کردند یک لوح هم در دفاع از خودشان توزیع می‌کردند. فضای رسانه ای گسترده ای در دست آنها بود که می توانستند پاسخ دهند ولی ترجیح دادند پاسخ ندهند. شاید هر پاسخی می دادند افکار عمومی را علیه خود حساس تر می کردندو منافع شان ایجاب می کرد که از این قضیه با سکوت عبور کنند. - شما در سخنرانی اخیرتان انتقادات تندی را خطاب به آقای هاشمی مطرح کردید، این در حالی است که رهبر انقلاب در خطابه 29 خرداد و بعد از آن در خطبه عید فطر از ایشان حمایت کردند و فرمودند بعضی از اتهاماتی را که مطرح می شود، قبول ندارند. این صحبت های شما چون بعد از این صحبت ها بوده با نگاه رهبری در تعارض نیست؟ خطبه 29 خرداد رهبری می توانست فصل ختام این بحث باشد اما بعد از 30 خرداد اتفاقاتی که افتاد نشان داد آن ها به این تدبیر و گذشت رهبری تمکین نکردند بعد از 30 خرداد وقایع تندتری پیش آمد و استمرار پیدا کرد. خطابه آقای هاشمی بعد از خطبه 29 خرداد مقام معظم رهبری نشان داد که تبعیت از موضع رهبری نکردند. آقای هاشمی به رغم صحبت های رهبری در اساس تشکیک کرد و تحریک به بحران‌سازی نمود؛ اگر آقای هاشمی پشت بحران نمی ایستاد این بحران کششی برای استمرار نداشت. بعد از عید فطر هم که ایشان همان مواضع را اتخاذ کردند و برگشت نکردند. در طول زمان هم مواضع ایشان در زمان تنفیذ وبعد آن مواضعی بود که نشان می داد این ها به استمرار این بحران اصرار دارند. به خصوص رهبری، تکلیف به شفافیت در مواضع داشتند و مواضعی که رهبری داشتند یک دوران اتمام حجت با این جریان بود، الان حجت تمام شده است و این ها در عمل نشان دادند که حاضر نیستند در مسیر تعیین شده رهبری حرکت کنند بنابراین مسئولیت این رفتار با خودشان است و باید هزینه آن را بپردازند و مردم خود را معطل این کژتابی ها نمی کنند و بالاخره این جریانات را از سر انقلاب حذف خواهند کرد.

- پس این گونه اظهارنظرها مشکلی ندارد؟
مشکلی نمی بینیم، بلکه بالعکس تکلیف را در آن می بینم که مرزبندی ها روشن شود و نسبت افراد با امام، رهبری و گفتمان انقلاب معلوم شود ما چند رهبری که در کشور نداریم، رهبری واحد است. انقلاب ما چهلستون نیست. انقلاب ما یک ستون دارد و آن رهبری و ولایت است. اگر ما بخواهیم تشکیک و تفکیک در اصل و اساس رهبریت ایجاد کنیم این نقطه مبدأ و اساس فتنه خواهد بود. - رهبری سیاست نظام را جذب حداکثری و دفع حداقلی اعلام کردند اما بعد از آن فضا به گونه ای پیش رفت که احساس می شد بعضی از افراد تندرو متعلق به طیف حامیان دولت علاقه مندند طرف منتقد و معترض را به کل حذف کنند. این روند به نظر شما باعث نمی شود برخلاف نگاه رهبری نهایتا تبدیل شود به دفع حداکثری و این در تناقض با سیاست های نظام نیست؟ خیر؛ مصداق و شاخص جذب حداکثری ملت است؛ ما باید یک ملت را حفظ کنیم یا هاشمی را حفظ کنیم؟ ما هیچ وقت یک ملت را قربانی یک فرد نمی کنیم. انتخابات دهم همین را مطرح می کرد. فشار بر این بود که یک ملت فدای یک فرد شود و به خاطر خوشایند یک فرد خیلی از حقایق مکتوم بماند اما این اتفاق نیفتاد. انتخابات این پیام را داشت؛ بنابراین یکی از شاخص های صحبت های رهبری این است که افراد موضوعیت ندارند و افراد بر ملت مرجح نیستند ولو این که سوابق ارزشمندی داشته باشند؛ افراد باید خود را با این حقیقت محک بزنند، حقیقت اسلام، انقلاب و مردم؛ اگر این را بپذیرند و در این چهارچوب باشند نظام کسی را به خاطر اشتباهات دفع نمی کند. اما اگر کسانی دائم برای خود حق تخریب بنیان های نظام را قائل باشند و به خودشان اجازه دهند با سوء استفاده از مصادر قدرت آنچه که از نظام به دست می‌آورند بخواهند بنیان افکنی کنند و بر شاخ بنشینند و بن ببرند، خب این سوء استفاده از قدرت است. این معنا ندارد که چون مرا می بایست به هر قیمتی جذب می کردند، من هم مجاز هستم به هر قیمتی هر کاری انجام دهم. هر کس کارش باید در چهارچوب قانون باشد. قانون گرایی هم یکی از شاخص هایی است که رهبری فرمودند، اگر برگردند به قانون و چهارچوب های نظام اشکالی پیش نمی‌آمد و پیش هم نخواهد آمد.

- در این موقعیت فعلی باید دفع بشوند یا خیر؟
آن ها خودشان دفع شده هستند، باید برگردند، الان باید تصمیم بگیرند حرکاتی که در طول هشت ماه بعد از انتخابات انجام دادند تا 29 خرداد قابل اغماض، از 29 خرداد تا روز قدس قابل اغماض، از روز قدس تا 13 آبان قابل اغماض، از 13 آبان تا 16 آذر قابل اغماض، از 16 آذر تا عاشورا چه؟! به نظر من عاشورا نقطه پایانی بود، چون عاشورا نقطه وحدت اساسی اعتقادی آحاد مردم بود چون بعد از آن 9 دی رقم خورد، بعد از عاشورا هم این آقایان شفاف سازی نکردند لذا این ها دفع شده هستند. یک راهی باید پیدا کنند. این ها مسیر خود را کج رفته اند و می توانند برگردند. توبه را برای همین شرایط گذاشته اند. - شما فرمودید این افراد اگر می خواستند می توانستند این جریان را کنترل کنند. در حال حاضر اگر بخواهیم یک همگرایی در کشور ایجاد کنیم نیازی به همراهی این آقایان نداریم؟ معنی حرف من این نیست که کشور بدون اینها نمی‌چرخد و چون می‌توانند فتنه کنند باید به آنها باج داد. آنها خودشان فرصت ها را در این قضیه از دست دادند، چون این آقایان را مردم دفع کردند و تمام شد ما برای مرده هزینه نمی کنیم اما خطر برنامه ریزی دشمن نمرده است. حالا معقول نیست برای چیزی که هزینه ای ندارد مزد بپردازیم و این باج گیری است. رهبری هم فرمودند باج نمی دهیم. نظام جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی هم به هیچ کس باج نمی دهد. - پس عملا مشکلات داخلی بعد از انتخابات تمام شده است؟ وقتی که سرود ملی جمهوری اسلامی نواخته شود همه به پا می خیزند. این احترام ملی است و به خاطر ورود یک شخص خاص مردم قیام نکردند. بعضی ها تصور کردند این خیزش مردم به خاطر آنهاست، سرود که تمام شد مردم هم به مسیر خودشان ادامه دادند، آن ظرفیت سیزده میلیونی –که برخی ها می خواستند آنرا برای خود مصادره کرده و از نظام باج بگیرند- دیگر وجود خارجی ندارد و فتنه دفع شده است. جامعه یک جامعه پویاست و دشمن هم یک دشمن مستمر است. حق و باطل هم همیشه وجود دارد، دشمن هم نمی خوابد. بنده نمی گویم خطرات و تهدیدات تمام شده است اما فتنه ای که در بستر انتخابات شکل گرفت، آخرین تلاشش این بود که این فضای وحدت ملی و نقطه قدسی انقلاب یعنی 22 بهمن را مخدوش کنند که نتوانستند. - در حال حاضر می بایست در کشور به دنبال ساز و کار و برنامه ای برای وحدت طیف ها و جریانات مختلف و طرف دعوا باشیم یا لازم نیست؟ ایجاد وحدت میان این ملت و طیف فتنه گران حرکت غلطی است، این وحدت ممکن و اصولی نیست، بلکه باج دادن است اما جریانات و کسانی که معتقد به گفتمان انقلاب به شکل عام هستند، اگر درک نکنند که اهمیت همگرایی و وحدت بر سر گفتمان چقدر است و از آن غفلت کنند، آسیب می بینند و تا حدی هم ضعف ما به این خاطر است، بین حاملان گفتمان انقلاب همیشه می بایست وحدت و عاطفه وجود داشته باشد و باید در این مسیر فعالیت کنیم اما اگر فکر کنیم باید به این جریانات باج دهیم یعنی فرصت بازسازی به جریان نفاق جدید ارائه کرده ایم. نیازی نیست بعد از هزینه ای که مردم برای عاشورا پرداخت کرده اند، دوباره به این طیف دفع شده فرصت دهند. - طبق گفته شما چون سران این فتنه خود به خود از سوی مردم دفع شده اند. آیا نیازی به برخورد حاکمیت با این افراد نیست؟ حتما باید این افراد پاسخگوی کارهایشان باشند.

- در مورد آقای مشایی،هر زمان سوالی از شما پرسیده شد، در جواب گفتید :«مسائل مهم تری هست» الان این مسائل مهم تر تمام شده است که شما به عنوان یک اصولگرای حامی دولت چند مسئله را در رابطه با ایشان برای ما تبیین کنید؟
بنده یک پاسخ کلی داشتم، در دولت اسلامی نقد حق مشروع مردم است. یکی از مواردی که دولت نهم را کارآمد کرد این بود که هیچ محدودیتی برای نقد آن نبود. حتی نقدهای غیرمنصفانه. بنابراین این فضا باز شد. مردم در سانسور معنوی و مادی نبودند. برای اولین بار بعد از انقلاب کاریکاتور رئیس جمهور هم کشیده شد. نقادی در قالب طنز نسبت به رئیس جمهور یک حریم ممنوعه داشت که این هم در دولت نهم برداشته شد. بنابراین محدودیتی نیست که چه کسی نقد شود، چه مشایی و چه غیر مشایی! آقای رئیس جمهور اعلام کرد که مشایی را نقد کنید، نقادی و اعتراض حق مردم است، هیچ اشکالی ندارد که مردم کسانی را در دولت دهم نپذیرند و نقد جدی گفتمانی داشته باشند. منظور بنده گم کردن مسیر بود یعنی فکر کنید الان مشکل جامعه ما در این قضایای پس از انتخابات، خواصی که دارند به بنیان های نظام آسیب می زنند، نیستند بلکه مشکل کشور مشایی است این فهم نادرست مشکلات واقعی است لکن هیچ کس در دولت نهم و دهم قداست ندارد. همه هم قابل نقد هستند و به ویژه آقای احمدی نژاد که در مدیریت این انتخابات بی نظیر یک قهرمان ملی است و به همان نسبت مسئولیت حفظ این گفتمان و تداوم آن با اوست. کم ترین اشتباهات او هزینه های سنگین خواهد داشت و بنده حساسیت عمومی مردم را نسبت به گفتمان تمجید می کنم. حالا بنده ممکن است امروز یا فردا حرف بزنم این تأثیری در اصل قضیه ندارد.

- عملکرد چه بخشی را در شکل گیری قضایای پس از انتخابات قابل نقد می دانید؟ آیا رفتار نیروی انتظامی را موجب تشدید بحران نمی‌دانید؟
بنده برخورد قوه قضائیه را قابل نقد می دانم، برخورد قوه قضائیه می‌توانست با جدیت، تدبیر و قاطعیت بازدارنده باشد، رفتار رسانه ملی هم می توانست جنبه بازدارندگی داشته باشد، رسانه ملی ابتدا موضع روشنی نداشت و دو دل بود. با دودلی و شک و تردید نمی شود در بحران ورود کرد و روشنگری لازم اتفاق نیفتاد. برخورد نیروی انتظامی را در این بحران موثر نمی دانم. پلیس را در خیابان گذاشته ایم برای تأمین امنیت. پلیس هم فرزند من و یا برادر شماست. باید این موضوعات را در متن حادثه تحلیل کرد. پلیس در همه جای دنیا وظیفه دارد با اغتشاش و ناامنی برخورد کند، بعد که برخورد می کند یقه اش را هم می گیریم که چرا اینجا -اگر از باتوم استفاده کرده- چرا باتوم را محکم زدید. بنده همیشه در این قضایا هم مثل 18 تیر یاد این آیه قرآن می افتم که یک اتفاقی در زمان پیغمبر افتاد عده ای رفتند مأموریتی انجام دهند، درگیری با مشرکین پیش آمد دو سه نفر کشته شدند، در این حین طرف مقابل متوجه شد که ماه رجب است و قتال حرام است. گفتند پیغمبر می‌گوید ماه حرام نجنگید اما آن ها جنگیدند. این ها خودشان قانون خودشان را قبول ندارند. فضاسازی وحشتناکی شد تا خدا به داد رسید و وحی شد که جنگ در ماه حرام، حرام است ولی بستن مسجدالحرام و بیرون کردن مسلمانان از آن گناه بزرگ تر از قتال در ماه حرام است. قرآن می گوید بیرون کردن مسلمانان از مدینه و بستن مسجدالحرام، بزرگتر از قتل در ماه حرام است چون فتنه بزرگتر از قتل است. در حال حاضر هم اشتباهی بود که رسیدگی شد. بله پلیس و دستگاه قضایی ضعف هایی دارد ولی باید این ها را در شرایط عادی رفع کرد.

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901030166


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/3 و ساعت 8:10 عصر | نظرات دیگران()
<      1   2   3   4      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا