خمینی - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بترسید بترسید که خدا چنان پرده بر بنده گستریده که گویى او را آمرزیده . [نهج البلاغه]
امروز: یکشنبه 103 آذر 4
خمینی ، رنتیسی و نصرالله نام سه فرزند روزنامه نگار سودانی

شهید "محمد طه" از روزنامه نگاران سودانی که به دلیل حمایت هایش از انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) ، در سودان ترور شد، نام سه پسر خود را "خمینی " ، "رنتیسی " و " نصرالله " گذاشته است.

به گزارش ایرنا دکتر رحاب طه، سردبیر روزنامه الوفاق عصر جمعه با اعلام این خبر در دیدار حجت الاسلام ملکوتی رایزن فرهنگی ایران در خارطوم تأکید کرد: خط ما در روزنامه الوفاق، خط امام خمینی (رحمةالله علیه) و انقلاب اسلامی است و علی رغم همه تهدیدات جدی دشمنان و بد خواهان هرگز خط خود را عوض نخواهیم کرد و دست از طرفداری انقلاب امام خمینی (ره) بر نخواهیم داشت.

وی گفت: روزنامه الوفاق که یادگار بر جای مانده از شهید محمد طه است، هم اکنون روزانه پنج هزار نسخه چاپ ، و در سرتاسر سودان توزیع می شود.

رحاب طه افزود : اگرچه این روزنامه غیر دولتی است و از حداقل امکانات و فضا برخوردار است ، اما با استقبال بسیار خوب مردم رو به رو شده است.

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50260

 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/25 و ساعت 1:47 عصر | نظرات دیگران()

اجبار حجاب از دیدگاه امام خمینی(ره)

 

ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از ناحیه منحرفین و مخالفین انقلاب باشد. از این جهت، کسى حق تعرض ندارد و اینگونه دخالتها براى مسلمانها حرام است، و باید پلیس و کمیته‏ها از اینگونه جریانات جلوگیرى کنند.

به گزارش  البرز، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، اجبار حجاب بانوان در اداره هاو سطح کشور را از اولویت های برنامه های فرهنگی نظام قرار دادند و ذره ای در این امر نرمش از خود نشان ندادند، چرا که بی حجابی و بی بندوباری را به حق ترفند استعمار برای تخدیر و به نابودی کشیدن نسل کشورها می دانستند.

بنابر این از همان روزهای اوّل انقلاب به مسئولان دولت وقت، برای جلوگیری از بی حجابی نهیب زدند: «الآن وزارتخانه‏ها- این را مى‏گویم که به دولت برسد، آنطورى که براى من نقل مى‏کنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامى نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه‏هاى اسلامى نباید زنهاى (بى حجاب) بیایند؛ زنها بروند اما با حجاب باشند. مانعى ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن با حجاب شرعى باشند، با حفظ جهات شرعى باشند.» صحیفه نور ج‏6 329

امام خمینی (ره) چادر را حجاب برتر می دانستند و در خاطره یکی از همراهان امام راحل در «نوفل لوشاتو » می‌خوانیم: «در مورد حجاب هم وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می‌رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه‌پایه تیربار را روی دوش می‌گرفتم، چادر سرکردن برایم دشوار بود. فرمودند: چادر برای زن بهتر است. من از آن روز چادر سر کردم.»

مصاحبهء سایت ساجد با طاهره حدیده چی
حضرت امام(ره) راحل اگر چه چادر را حجاب کاملی می دانستند ولی پوشش های مشابه چادر ـ مانند مانتو گشاد ـ که موجب مفسده نمی شود را نیز کافی می دانستند و قائل بودند که اگر قرار باشد پوشش بانوان همراه با مفسده و خلاف اخلاق باشد باید از آن در جامعه جلوگیری شود همانطور که در پاریس در پاسخ خبرنگاران و بانوان محجبی که درباره میزان حجاب در ایران از ایشان سؤال کردند؛ فرمودند: «آرى در اسلام زن باید حجاب داشته باشد، ولى لازم نیست که چادر باشد. بلکه زن مى‏تواند هر لباسى را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمى‏توانیم و اسلام نمى‏خواهد که زن به عنوان یک شى ء و یک عروسک در دست ما باشد. اسلام مى‏خواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانى جدى و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمى‏دهیم تا زنان فقط شیئى براى مردان و آلت هوسرانى باشند .»
صحیفه نور ج‏5 294

«حجاب ایران، حجاب اسلام، همین مقدارهاست. اسلام اینجا و آنجا ندارد. لکن یک جهات خارجى گاهى در کار هست. به طورى که یک مفسده‏اى باشد، یک اختلاف اخلاقى بشود، یک- عرض مى‏کنم- چیزهایى باشد، البته آن وقت باید جلوگیرى بشود ؛ اما اگر نباشد اینطور، و ساده باشد و مثل سایرین با سادگى باشد، نه؛ بى چادر(بامانتو) مانع ندارد.» صحیفه نور ج‏3 499

به فرموده مقام معظم رهبری حفظه الله؛ حضرت امام (ره) تنها بانی بازگرداندن حجاب پس از کشف حجاب به ایران بودند چنانچه ایشان فرمودند: «امام (ره) آن مرد شجاع و بی نظیری بود که مسئله حجاب را به این مملکت برگرداند. هیچ کس دیگری غیر از امام نمی‌توانست این کار را بکند اینهم یکی از اختصاصات امام. اگر غیر از امام هر کس دیگر بود از همین آقایان، بزرگان، عرض می‎کنم که مقدسین علماء، چه وچه و چه، هیچکس جرأت نمی‌‎کرد که بگوید مردم باحجاب بیایند بیرون، امام همان ماههای اوّل پیروزی انقلاب گفتند باید مردم با حجاب بیایند.» (سخنرانی در جمع فرماندهان سپاه ـ 14/12/76 )

حضرت امام کمترین مماشات در این امر را نمی پذیرفتند و بدنه مردم را به حفظ ظاهر اسلامی کشور فرا می‌خواندند، چنانچه وقتی حضرت ایشان با خبر شدند که در سواحل دریا بی بندوباری و اختلاط صورت می گیرد برآشفته شده و فرمود: «براى اینکه اسلام جلوى شهوات را مى‏گیرد؛ اسلام نمى‏گذارد که بروند توى این دریاها شنا کنند. پوستشان را مى‏کند! ...که بعد از اینکه مى رفتند زن و مرد در دریا، زنها همان طور و همان طور مى‏آمدند توى شهر! مردم هم جرأت نمى‏کردند حرف بزنند. امروز اگر یک همچو چیزى بشود، اینها را ما خواهیم تکلیفشان را معین کرد. و دولت هم معین کرد. البته دولت [به‏] طورى که وزیر کشور گفتند، گفتند ما جلویش را گرفتیم. اگر نگیرند، مردم مى‏گیرند. مگر مازندرانیها مى گذارند یا رشتیها مى‏گذارند که باز کنار دریاشان مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلوى‏اى‏ها (بندر انزلى) مرده‏اند که زن و مرد با هم در یک دریا بروند و مشغول عیش و عشرت بشوند! مگر مى‏گذارند اینها را؟ تمدنهاى اینها این است. آزادى‏اى که آنها مى‏خواهند همین. این جور آزادى! بروند قمار بکنند و با هم بشوند و با هم [سرگرم عیش و نوش‏] بشوند آزادى در حدود قانون است. اسلام از فسادها جلو گرفته. و همه آزادیها را که مادون فساد باشد داده. آنى که جلو گرفته فسادهاست که جلویش را گرفته است. و ما تا زنده هستیم نمى‏گذاریم این آزادیهایى که آنها مى‏خواهند، تا آن اندازه‏اى که مى‏توانیم، آن آزادیها تحقق پیدا کند. » صحیفه نور، ج‏8، ص: 339

البته ایشان نیروهای انتظامی را برای برخورد با مظاهر بی حجابی ارجح می دانستند و در مقطعی که عده ای نفوذی و یا ناآگاه به بهانه مبارزه با بی حجابی و بد حجابی در معابر عمومی به ضرب وشتم زنان و دخترکان اینچنینی پرداخته بودند در پیامی چنین تصریح کردند:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏
ممکن است تعرض به زنها در خیابان و کوچه و بازار، از ناحیه منحرفین و مخالفین انقلاب باشد. از این جهت، کسى حق تعرض ندارد و اینگونه دخالتها براى مسلمانها حرام است، و باید پلیس و کمیته‏ها از اینگونه جریانات جلوگیرى کنند.
روح اللَّه الموسوى الخمینى
صحیفه نور، ج‏12، ص: 502
13 تیر 1359/21 شعبان 1400
امام(ره) راحل کشف حجاب و ایجاد اقلیتی از زنان و دخترکان خیابان گرد را از بزرگترین خیانت های رژیم طاغوت می دانستند و آنرا از جنایات بزرگ رضا شاه می خواندند که باید در نظام اسلامی با آن مقابله شود و می فرمود: «آن شقىّ جنایتکار( رضا قُلدر) دست به یک جنایت زد و آن جنایت کشف حجاب بود؛ و به جاى اینکه نیمى از جمعیت ایران را فعال کند آن نیم دیگرى هم که نیمه مردان بود به‏طور بسیار زیادى از فعالیت انداختند و این عروسکهایى که درست کردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خیابانها راه انداختند، آنهایى که در ادارات بودند، سایر افرادى که در ادارات بودند را هم از کارهاى خودشان بازداشتند و آنهایى که در خیابانها رها بودند، جوانهاى ما را به فساد کشاندند و فعالیت جوانهاى ما را از دست آنها گرفتند.» صحیفه نور ج‏17 59

و در یک کلام، حضرت امام (ره)برای حفظ ارزش بانوان و به بازی گرفته نشدن شخصیت آنان در جامعه بر حجاب تأکید می کردند.و می فرمودند: «و البته باید توجه داشته باشید که حجابى که اسلام قرار داده است، براى حفظ آن ارزشهاى شماست. هرچه را که خدا دستور فرموده است- چه براى زن و چه براى مرد- براى این است که، آن ارزشهاى واقعى که اینها دارند و ممکن است به واسطه وسوسه‏هاى شیطانى یا دستهاى فاسد استعمار و عمال استعمار پایمال مى‏شدند اینها، این ارزشها زنده بشود.»
صحیفه نور ج‏19 185

همانطور که اکنون در جوامع غربی و غرب زده شاهد لجن مال شدن زنان ومردان در برهنگی وهرزه گی با پوشش شعارهایی چون «آزادی»، «دمکراسی» و «برابری حقوق زن ومرد» هستیم، امام راحل، به عنوان اصلی ترین و حیاتی ترین خاکریز برای حفظ امنیت اجتماعی و روحی افراد جامعه و شکل گیری حیات طیبه و منع نفوذ بیگانه گان در کشور بر لزوم حجاب تأکید داشتند، تا جایی که اکثریت مردم پذیرای آن وحتّی مشوق آن شدند و تا جایی پیش رفت که مهمانان زن خارجی خود می دانند که برای ورود به حریم ایران اسلامی باید پوشیده به حداقل حجاب اسلامی باشند.. اگر چه در اواخر دولت آقای رفسنجانی و به کارگردانی دختر رئیس جمهور وقت و در وانفسای دولت خاتمی تهاجم هدفمندی بر علیه آن صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه داشته است، ولی بر دولت مردان محترم است، همانطور که دیگر شعارهای امام راحل را در این چند ساله از محجوریت خارج کرده و إحیاء کردند، برای تداوم این دغدغه امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همّت مضاعف و کار مضاعف را داشته باشند، چرا که شکست خوردگان کودتای مخملی سال گذشته، پیاده نظام خود را که از اهانت به ساحت امام راحل و بزرگنرین مقدسات چون سیدالشّهداء و عاشورا إبا نداشتند را برای حریم شکنی حجاب و ترویج بی بندو باری به صف کرده اند.

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcjy8ev8uqevmz.fsfu.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/19 و ساعت 2:8 عصر | نظرات دیگران()

بازتاب گسترده خبر تمجید هاشمی از سید حسن 

خبر رپرتاژی تمجید هاشمی رفسنجانی از سید حسن خمینی در حالی از طرف رسانه های ضد انقلاب و افراطی اصلاح طلب به صورت گسترده و هماهنگ بازتاب داده می شود  که خود این سایت ها به حمایت های تلویحی سید حسن از سران فتنه در اخبار خود اشاره کرده اند.

تقدیر امروز هاشمی رفسنجانی از سید حسن خمینی  و موسسه امام بازتاب گسترده ای در  سایت های ضد انقلاب داشت و با استقبال این رسانه ها روبه رو شد.

به گزارش زاهدان پرس این خبر در حالی با استقبال و بازتاب گسترده در سایت های ضد انقلاب واقع می شود  که این سایت ها سعی کردند که جمله تقدیر آمیز هاشمی رفسنجانی را از سید حسن خمینی تیتر زده و یا پر رنگ نتر از بقیه خبر نشان دهند.

خبر رپرتاژی تمجید هاشمی رفسنجانی از سید حسن خمینی در حالی از طرف رسانه های ضد انقلاب و افراطی اصلاح طلب به صورت گسترده و هماهنگ بازتاب داده می شود  که خود این سایت ها به حمایت های تلویحی سید حسن از سران فتنه در اخبار خود اشاره کرده اند.

این در حالیست که عملکرد انتقاد آمیز و حمایت های تلویحی  سید حسن خمینی بعد از انتخابات از سران فتنه وی را به سوژه مناسبی برای رسانه های ضد انقلاب در مقاطعی تبدیل کرد.

همچنین سکوت سید حسن خمینی و موسسه نشر و تنظیم آثار امام (ره) در مقابل توهین به حضرت امام و همچنین اعتراض او به پخش مستند شاخص سبب انتقادات فراوانی در محافل ارزشی و انقلابی کشور شد تا جائیکه حجت الاسلام سعیدی نماینده مقام معظم رهبری در سپاه پاسداران اعلام کرد سید حسن خمینی در مقابل رهبری و نظام قرار گرفته است.

گفتنی است که هاشمی رفسنجانی امروز در دیدار با  مسوولان و مدیران دفتر نمایندگی موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی(ره) در قم  با تقدیر و تشکر از مسوولان موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی(ره)، به خصوص مرحوم حاج سیداحمد آقا و حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی گفته بود: "اگر همت این بزرگواران در جمع‌آوری و حفظ و نشر صحیح آثار امام(ره) نبود، قطعا اندیشه‌ها و آثار امام مورد طمع مغرضین قرار می‌گرفت."

 

 

 

 

 

 

منبع ما : http://www.iusnews.ir/news/42-latest/9303-1389-01-25-07-25-41.html

 

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/1/26 و ساعت 7:1 عصر | نظرات دیگران()
 اسلام ‌گراهای سازشکار 

حجت الاسلام میرباقری


اسلام ‌گراهای سازشکار



حالا زمینه برای رشد قرائت امام و رهبری و احیای مجدد این قرائت و جریان یافتن آن فراهم شده است؛ قرائتی که 16 سال سعی شد به فراموشی سپرده شود. زیر دست و پای ادبیات بازسازی و اصلاحات له شود؛ خیال هم می‌کردند که موفق شده‌اند و کار تمام شده است ولی قرائت انقلابی، از نو، از اعماق جامعه سربرداشت و خود را بازسازی و ارائه کرد.

مواجهه‌ تمدن غرب با اختلاف ایدئولوژیک و شکاف ایدئولوژیک چیست؟ غرب در نقطه‌ برخورد تمدن‌ها است، می فهمد که انقلاب اسلامی از نو هویت مسلمان‌ها را زنده کرده است؛ مسلمان‌ها دنبال یک تمدن اسلامی هستند و از پا نمی‌نشینند، تلاش می‌کند بر این تمدن غالب شود.

یک جنگ همه جانبه‌ نرم و سخت را طراحی کرده است در کل دنیای اسلام لشکر چیده است و پیوسته هم ظهور خودش را گسترده‌تر می‌کند، افغانستان و عراق را گرفته است! جنگ نرم راه انداخته است، در این جنگ نرم روی اموری که مهمترین آن شکاف ایدئولوژیک است سرمایه گذاری کرده است.

نیروهای متحد آنها چه کسانی هستند؟اسلامگراهای میانه‌رو، اسلامگرای سازشکار، که همان گروه اول و دوم است؛ که در کل دنیای اسلام و از جمله در ایران هم هستند؛ روی اینها سرمایه‏گذاری کرده‏اند برای اینکه این متحدان بالقوه‌ خودشان را به متحد بالفعل تبدیل کنند و این شکاف ایدئولوژیک را به یک لبه‌ درگیری درون تمدنی در خود دنیای اسلام برسانند؛ از به قدرت رسیدن این گروه به قول خودشان میانه‌رو و سازشکار حمایت می‏کنند؛ از اول سعی کردند با یک بمباران تبلیغاتی و ایجاد یک جریان ترور، یک اسلام انحرافی متحجر طالبانی و القاعده در دنیا، یک اسلام خوب و بد درست کنند و بگویند اسلام انقلابی یعنی تندرو یعنی اسلام تروریست‌ها، اسلام خوب یعنی اسلام میانه‌روها، در حالی که این غلط است، ما یک اسلام انقلابی یا به تعبیر امام (رض) اسلام ناب داریم و یک اسلام امریکایی، اسلام سوم نداریم؛ اما آنها تقسیم بندی دیگری می‌کنند اصل ایجاد القاعده و طالبان و همکاری امریکا برای گسترش قرائت سلفی‌گری از اسلام در جهان از زمان ریگان برای جا انداختن این تفکر است. آمارش را هم نماینده ریگان در خاورمیانه داد که در طول 20 سال عربستان حداقل 80 میلیارد دلار برای گسترش اسلام با قرائت سلفی‌گری در دنیا خرج کرده است، بعد مقایسه کرد که شوروی در طول 71 سال یعنی از سال 1920 تا 1991 فقط 7 میلیارد دلار برای گسترش مارکسیسم در بیرون مرزهای خودش خرج کرد.

غرب شبکه سازی اسلام‌های میانه رو را از شاخ آفریقا تا خاورمیانه و خاور دور همه جا دنبال می‌کند؛ تلاش می‌کند هم بلندگوها دست اینها باشد، مساجد، مراکز فرهنگی و شبکه های رسانه‌ای را به اینها می‌دهد؛ از رسیدن اینها به قدرت سیاسی حمایت می‌کند؛ البته معنایش این نیست که هر کس اینجا میانه‌رو است وابسته سیاسی است؛ اما این دو حرکت در یک جایی به هم گره می‌خورند، یک جریان از درون دنیای اسلام و یک جریان از بیرون؛ حتی بعضاً بدون اینکه یک وابستگی سیاسی مستقیم تعریف شده‌ای داشته باشند، با هم هماهنگ می‌شوند. چرا روزنامه نگارهای سکولار طرفدار امریکا در لبنان به نفع جنبش سبز در ایران بیانیه می‌دهند؟ خیلی روشن است، همان شبکه‏سازی اسلام‌گراهای سکولار است!

غرب روی شکاف ایدئولوژیک سرمایه گذاری می‌کند؛ سعی می‌کند آن را تعمیق کند، به سکولاریست‌ها فرصت و امکانات و بورسیه می‌دهد که فکر کنند، پرورش و تربیت‌شان می‌کند، شاگرد پوپر، پوپریست است، آنها را می‌فرستد به دنیای اسلام که اسلام با قرائت سکولاریسم را ترویج کنند؛ مثل حلقه‌ کیان ده‌ها حلقه در دنیای اسلام راه انداخته‏اند، مثل آن مردک ملحدی که امام زمان(عج) را انکار می‌کند فراوان تولید کرده‏اند؛ نمی‏گویم اینها عضو شبکه جاسوسی هستند، چون اینها اطلاعات ویژه می‌خواهد که من ندارم، ولی عضو شبکه‌ اسلامگراهای به قول آنها میانه‌رو و به قول ما سازشکار هستند. پس ببینید یک طرف قرائت اسلام انقلابی، اسلام ناب، اسلام امام (رض)، اسلام مقام معظم رهبری، اسلام علمای بزرگ سلف و صاحب جواهری و اسلام به قرائت انقلاب اسلامی است، یک طرف هم اسلام به قرائت سکولارها و فریفتگان تمدن غرب و مظاهر تمدن غرب است که از آن به اسلام میانه‌رو تعبیر می‌کنند، البته حلقه‌ اصلی اتصال غرب در بین مسلمان‌ها سکولاریست‌های مسلمان یعنی ملی مذهبی‌ها هستند، البته این قرائت از اسلام در دنیای اسلام طرفداران زیادی ندارد، هر چه هم که آنها تلاش کنند که بگویند اسلام دین سیاسی نیست، پذیرفته نمی‏شود، دینی که پیامبرش حکومت درست کرده، یازده سال در مدینه 80 جنگ داشته، با کشورها قرارداد امضاء کرده است، ... چطور می‌شود گفت سیاسی نیست؛ اینکه دین مسیحیت تحریف شده نیست! این عده در دنیای اسلام طرفداران زیادی ندارند بنابراین بیشتر روی گروه دوم سرمایه‌گذاری می‌کنند منتهی پل ارتباطی‌شان سکولارهای مسلمان هستند و می‌خواهند یک اتحاد حداکثری از سازش کارها ایجاد کنند.

این طرف هم یک عده مسلمان انقلابی معتقد به تمدن اسلامی هستند.من فرمایشات آقا در نماز جمعه را می‌خوانم ببینید شما چطور معنا می‌کنید؛ «من البته در موارد متعددی با آقای هاشمی اختلاف نظر دارم»، این اختلاف نظر شوخی نیست همین است که من عرض کردم! شما نگاه‌های این بزرگوار را بیاورید، صحبت‌هایشان راجع به آرمان انقلاب، مأموریت برای ایران هست. من ایشان و امثال ایشان را جزو سکولاریست‌های مسلمان نمی‌دانم، اینها قائل به حکومت دینی‌اند و برای حکومت دینی جنگیده‌اند و مبارزه کرده اند و زندان رفته اند، ولی مسئله این است که این قرائت با قرائت امام و رهبری و با قرائت سوم تفاوت دارد «من با آقای هاشمی اختلاف نظر دارم که طبیعی هم هست ولی مردم نباید دچار توهم شوند و چیز دیگری فکر کنند، البته ایشان و آقای رئیس‌جمهور از همان انتخاب سال 84 تا امروز اختلاف نظر داشتند و الآن هم هست، هم در زمینه‌ مسائل خارجی اختلاف نظر دارند و هم در نحوه اجرای عدالت اجتماعی اختلاف نظر دارند و هم در برخی مسائل فرهنگی اختلاف نظر دارند و نظر آقای رئیس‌جمهور به نظر بنده نزدیکتر است.»

پس حذف رئیس جمهور در این مقابله یعنی حذف فکر رهبری، او نباشد یعنی فکر رهبری نباشد؛ این اختلاف، اختلاف دو فکر و قرائت از حکومت است، دو قرائت از مأموریت انقلاب اسلامی، دو قرائت از بازسازی کشور، دو قرائت از موازنه قدرت در جهان و دو قرائت از نحوه‌ تعامل با قدرتهای جهانی است. یکی از این دو قرائت باید اصل باشد، در صحنه‌ انتخابات نهم و دهم این دو قرائت رو در رو قرار گرفتند. یک طرف قرائت اسلام انقلابی و یک طرف هم آن قرائت‏های دیگر، من آن سه نامزد محترم را متهم به وابستگی نمی‌کنم، اما حتی آنکه مواضع ملایم‏تری هم دارد می‌گوید فدرالیسم اقتصادی، این همان نظام سرمایه‌داری است منتها یک نوع از آن است. قرائت اول و دوم تا مرز تغییر قانون اساسی هم پیش خواهند رفت؛ توسعه‌ سیاسی که آقایان بعد از بازسازی می‌گفتند درست می‌گفتند، توسعه سیاسی یعنی فراهم کردن زیرساخت‌های توسعه؛ نظام سرمایه‌داری را که نمی شود روی شالوده اسلامی گذاشت، فونداسیونش را هم باید عوض کرد.اما خط امام و قرائت امام در انتخابات نهم ظهور پیدا کرد و مردم همراه با قرائت امام به یک رئیس جمهور انقلابی با ادبیات انقلاب رأی دادند. حالا در این مبارزه چه اتفاقی افتاد، به نظر من مواضع شفاف شد، همه کم‌کم فهمیدند که اختلافات، ایدئولوژیک است؛ حالا زمینه برای رشد قرائت امام و رهبری و احیای مجدد این قرائت و جریان یافتن آن فراهم شده است؛ قرائتی که 16 سال سعی شد به فراموشی سپرده شود. زیر دست و پای ادبیات بازسازی و اصلاحات له شود؛ خیال هم می‌کردند که موفق شده‌اند و کار تمام شده است ولی قرائت انقلابی، از نو، از اعماق جامعه سربرداشت و خود را بازسازی و ارائه کرد. به نظر من این جریان به موج جهانی تبدیل خواهد شد. اگر ما هم نخواهیم، اگر جمهوری اسلامی هم نخواهد از جریان مدرنیته عبور کند، اسلام از جریان تجدد عبور خواهد کرد.این جزو وعده‌های قطعی خدای متعال است؛ اسلام این جریان تجدد را زیر چرخ اقتدار خودش له خواهد کرد.طرفداران تجدد در دنیای اسلام باید بیدار شوند و این طرف بیایند، بسیاری از آنها هم می‌آیند تردید نکنید! اگر موضع اختلاف روشن شد، پیداست که خیلی‌ها جبهه‌ خودشان را تغییر می‌دهند و آن وقت این اختلاف به ظهور عقلانیت جدید می‌رسد، ما روزی باید با عقلانیت غربی تسویه حساب کنیم.

به هرحال به فضل خدا، این توطئه شکست خورده است، (البته هنوز تمام نشده است)انقلاب یکی از مهمترین ابزارهای جنگ نرم آنها را زیر ارابه خود خُرد کرده است. انقلاب مخملین ابزار بزرگی است، شیوه‌ براندازی بر مبنای دموکراسی است؛ آنها چندین بار این را در دنیا محقق کرده بودند و خیلی‌ها اصل واقعه را درک نمی‏کردند. ولی الآن همه انقلابی‌های دنیا فهمیدند که انقلاب مخملین یک شیوه‌ براندازی است، اما در ایران بحمدالله شکست خورده است! این پیروزی خیلی مهمی است، شما خیال نکنید ابزار استراتژی را هر روز می‌شود تولید کرد، ابزار استراتژیک قابل تولید هر روز نیستند!اگر شما ابزار مبارزه با سلاح اتمی را پیدا کردید، آیا آنها فردا می‌توانند سلاح دیگری به جای آن بگذارند؟! ممکن است یک قرن بگذرد تا سلاح ایدئولوژیک جدید تولید شود.

به نظر من ابزار مهم جنگ نرم شکسته شد، این همان بصیرت است، همان که آقا می‌گویند، باید خدا را بر این بصیرت مردم شکر کرد.



منبع | نویسنده : بانگداد به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی   -  www.bangdad.com

Print  پرینت صفحه


منبع ما : http://bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=506
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/1/21 و ساعت 8:31 عصر | نظرات دیگران()

به بهانه سالگرد حمله به مدرسه فیضیه قم

 

4،9 مگابایت

دانلود کلیپ صوتی

مستقیم یا غیرمستقیم

 

شادی روح امام و شهدا صلوات

+ نوشته شده در  89/01/02ساعت 10:15  توسط مبارز  |  < type=text/java>GetBC(1438); 2 نظر

منبع ما :

http://mobarezclip.com/


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/1/2 و ساعت 11:32 صبح | نظرات دیگران()


جزئیاتی از فعالیت های دلال رابطه با آمریکا در ایران

جزئیاتی از ورود هوشنگ امیراحمدی دلال رابطه با آمریکا و گفتگوهای وی بدست آمده است.

جزئیاتی از ورود هوشنگ امیراحمدی دلال رابطه با آمریکا و گفتگوهای وی بدست آمده است.
به گزارش«جوان آنلاین»، هوشنگ امیراحمدی که چند روز پیش وارد ایران وسپس به زادگاه خود در روستای شیخ نشین شاندرمن رفته است، در جمع اقوام و بستگان خود اعلام داشته است: من از سید حسین خمینی پاکترم او چندی پیش به خارج از کشور آمده و با سران کشورهای عربی و امریکا دیدار و با اتفاق آنان . . . ولی من خودم را نفروخته ام. من اصل ولایت فقیه و قانون اساسی را قبول دارم ولی تز و نحوه تفکر اتشان را قبول ندارم برای اینکه اینها همیشه باخته اند ولی توانسته اند که بمانند و بقای خود را حفظ کنند. ایران نظامی دیکتاتوری است.
وی در خصوص رابطه ایران با آمریکا اظهار داشت : رابطه ی ایران و امریکا به نفع ایران است ولی امریکا برای برقراری رابطه با هر کشوری شرط هائی دارد که مهمترین این شرط‌ها داشتن پایگاه نظامی در آن کشور است!.
نامبرده در خصوص شریعتمداری (مدیر مسئول روزنامه کیهان) اظهار داشتند: من قصد دارم علیه آقای شریعتمداری شکایت کنم چرا که او در روزنامه اش مرا جاسوس و مامور سازمانهای اطلاعاتی آمریکا خطاب نموده است. او یکی از افرادی است که مانع برقراری رابطه ایران با آمریکاست و او این کار را خراب می کند.
امیر احمدی در خصوص قدرت نظامی آمریکا گفت : آمریکا در حال حاضر 20 هزار بمب اتمی دارد که کوچکترین آن بمب اتمی بود که هیروشیما و ناکازاکی ژاپن را از بین برد از بین بردن ایران برای آمریکا کاری ندارد و از لحاظ فیزیکی حریف ایران است!.
قابل توجه است هوشنگ امیر احمدی چماچار سالهاست در کشور آمریکا سکونت داشته و خود را یکی از دلالان موثر و با نفوذ رابطه ایران و آمریکا می داند و هر از چند گاهی به محل زادگاه خود آمده و نشست هائی با مردم محل و اقوام و بستگان خود دارد .
وی با برخی از افراد با نفوذ و مسئولین شهرستان از جمله نماینده فعلی شهرستانهای تالش، ماسال و رضوانشهر رابطه داشته و در طرح استانی شدن مناطق غرب استان گیلان (استان تالشستان) فعالیتهای زیادی نموده است.



  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 115689

منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=115689

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/12/26 و ساعت 9:54 صبح | نظرات دیگران()
گزیده‌ای از رنجنامه مرحوم سید‌ احمد خمینی به مرحوم منتظری / 1
امام نشان داد که در مقابل مصلحت نظام از هیچ چیزی نمی‌گذرند

قریب به پانزده سال از وفات سید احمد خمینی، فرزند امام راحل می گذرد اما در این بین کمتر به مهم ترین اثر مکتوب به جا مانده از وی تحت عنوان «رنجنامه» پرداخته شده است. رنجنامه سید احمد خمینی نامه سرگشاده وی به آیت الله منتظری است که پس از عزلوی توسط امام راحل منتشر شد.

به گزارش رجانیوز، مرحوم سید احمد خمینی در این نامه سرگشاده و مفصل کوشیده است تا به صورت جزیی، حتی کوچک ترین انحرافات و ناراستی های کلامی و رفتاری اقای منتظری و اطرافیان آن را نیز بدون پاسخ نگذارد، لذا در قسمتی از مقدمه رنجنامه خویش آورده است:

« نوشته ای که در پیش روی دارید اشاره ای است به علل و عوامل و ریشه های مسائلی که عدم توجه به آنها و نصایح مکرر حضرت امام موجب واقعه تلخ قائم مقام رهبری گردید» و در ادامه نیز هدف خود از نگاشتن این سند تاریخی را «ادای دین به امام راحل» وصف می کند:
«گرچه نگارش این نامه برای کسی که عمری به جنابعالی عشق ورزیده است بسیار سخت و باورنکردنی است ولی فقط برای ادای دین خود به امام ـ که مظلوم است ـ و همچنین برای خدمت به مردم که مشتاقانه طالب حقیقتند، به چنین نوشته ای دست زده ام ... ملاک نوشته من رضایت حق است و روشن شدن حقیقت و قدر مسلم این است که پس از این نوشته حرف و حدیثها و تهمت ها از طرف همان طیفی که در این نامه از آن سخن رفته است آسوده ام نگذارند ولی چه باک، هر چه در باره من بگویند پذیرایم ولی ناسزا مطالب این نامه را تغییر نخواهد داد»

سید احمد در بخش دیگری از نامه خویش به برکنار نشدن یک شبه آقای منتظری اشاره دارد و عکس العمل امام راحل بعد از عزل مرحوم منتظری را یادآور می شود: « چه بسا نسل معاصر و آیندگان براساس ناآگاهی تصور کنند که جنابعالی را یک شبه و بدون مقدمه کنار گذاشته اند در حالیکه به هیچ وجه این گونه نبوده است. ذکر این نکته در بیان تلخی حادثه کافی است که حضرت امام روحی فداه پس از کنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت چندین بار گریستند و بارها فرمودند که لحظه ای از آقای منتظری غافل نیستم ولی چه کنم که مصلحت نظام ایجاب می کرد که ایشان کنار بروند. نامه من به شما تا اندازه ای حقیقت را روشن می کند و گمان می کنم کسی به مطالعه گوشه هایی از دهها نامه و سند به نتیجه ای غیر از آنچه من رسیده ام برسد»

در آستانه سالروز وفات یادگار امام راحل (27 اسفندماه)، رجانیوز در سه بخش، گزیده ای از مهم ترین قسمتهای رنجنامه مرحوم سید احمد خمینی را منتشر می کند. بخش هایی که علاوه بر دربرداشتن نکات تاریخی و مهم در چگونگی روند عزل اقای منتظری، در تطابق با شرایط امروز چندان غریب نیست.

بخش نخست از رنجنامه مرحوم سید احمد خمینی را با محوریت «رفتار شناسی آقای منتظری در مواجهه با اطرافیان خویش» از نظر می گذارنیم:

مدت مدیدی بود تصمیم داشتم مسائلی را خدمتتان عرض کنم نه وقتم اجازه می داد و نه حال و ذهنیت جنابعالی را مساعد برای تحلیل واقعیات می دانستم. ولی واقعیات تلخ تر از زهری که اتفاق افتاد، زمینه را فراهم ساخت و من نیز احساس تکلیف بیشتر می کنم و با اجازه شما بدون مقدمه و تعارفات معموله به سراغ اصل مطلب می روم که مقصر در این واقعه کیست؟

شما راجع به هر کسی که بگویید با شما میانه ای نداشته است، در باره من چنین چیزی نمی توانید بگویید چرا که از وقتی که خودم را شناختم، مرید و مروج شما بودم، اگر شما همیشه امام را ترویج می کردید من هم همیشه بعد از امام شما را ترویج می نمودم ...


حضرت آیت الله!
باور نمی کردم روزی بیاید که ناچار باشم نامه ای تلخ برایتان بنویسم ولی از آنجایی که هنوز مانند سال 58 بر عقیده خود پابرجایم که امام مظلوم است، لازم دیدم با چند جمله ای در مورد شما و مواضع شما، جنابعالی را خسته کنم.

امروز که این نامه را برای شما می نویسم قلبم آرام و مطمئن است که وظیفه دوستی و ارادت و صداقت را تا آنجا که در توان داشته ام انجام داده ام. و از آنجا که هر روز احتمال می دادم بواسطه برخوردها و مواضع شما این حادثه اتفاق بیافتد صریحاً و بدفعات به آقای هادی هاشمی داماد حضرتعالی گفتم که اگر قضایا به همین شکل ادامه پیدا کند علی الظاهر امام تحمل نخواهند کرد و مصلحت نظام را بر همه چیز و همه کس مقدم می دارند. و همین پیغام را به شما دادم ولی هیچ گونه فایده ای نکرد. و من مطمئنم که آقای هادی هاشمی به این نتیجه رسیده بود که امام و نظام چاره ای ندارند جز این که دنبال آقای منتظری بدوند و چرا آقای منتظری آنچه را که مایل است نگوید؟ پس باید بگوید و امام هم باید قبول کند، که این حرف را از لابلای چند ساعت بحث با او درآوردم.

من برای این که حادثه پیش نیاید بارها فقط و فقط برای دیدن آقا هادی به قم آمدم و با او در تمام زمینه ها بخصوص این قضیه تلخ صبحت کردم و بازگشتم و به او گفتم که این کار من صرفاً برای دوستی و علاقه به آقا است یک مرتبه فکر نکنید از موضع ضعف است. او می گفت می دانم ولی من می فهمیدم که این گونه فکر نمی کرد و معتقد بود ما از روی احتیاج این گونه برخورد می کنیم چرا که حضرتعالی را نمی شود کنار گذاشت پس چرا او و طیف آقا مهدی از دهان حضرتعالی مسائلشان را حل نکنند؟


حضرت آیت الله!
من به آقای هادی هاشمی در یکی از ملاقاتهای چند ساعته ام گفتم که آقای منتظری مانند ظرف شیشه ای می ماند و امام ظرف فلزیند، اگر به هم بخورند ایشان خرد می شود. به ایشان بگویید امام نشان داده است که در مقابل مصلحت نظام و اسلام از هیچ چیزی نمی گذرند. ولی متأسفانه بعداً که از ایشان پرسیدم که به آقای منتظری گفتی؟ گفت نه مطلب تند بود...

حضرت آیت الله منتظری!
(عده ای) هستند که شما را منهای امام دوست دارند و شما را رها نمی کنند، خود قضاوت بفرمایید که این دسته چه تعدادی را تشکیل می دهند آیا با این دسته می توانید به مبارزات خود ادامه دهید یا خواه ناخواه جذب آنها می شوید و آنها هر گونه که مایل باشند شما را هدایت می کنند؟ متأسفانه شما امروز این گونه گشته اید یعنی نه مقلدین سایر حضرات آیات، مراجع بزرگوار را دارید نه دوستان امام را، که بدون امام شده اید، مانده اید تنها به تعدادی افراد ناباب که اگر دقیق عمل نکنید رفته اید.

از آنجا که در شما صفا وپاکی را سراغ دارم معتقدم خداوند شما را هدایت و حفظ می کند و از امام انشاء الله فاصله نمی گیرید و دوباره دوستان خوب قدیم خود را جذب خواهید کرد که انشاءالله این گونه بشود. البته این در صورتی است که یکی دوسال دست به هیچ کار غیر معقولی نزنید و کاملاً در خط امام باشید و از لیبرالها و منافقین فاصله بگیرید و از آخوندهای مرتجعی که تا دیروز وهابیتان می دانستند و احتمالاً امروز از غلاه امیرالمؤمنین و نیز از افرادی که تا دیروز سبک سرتان می خواندند ولی امروز مبارزی خستگی ناپذیر، جداً جدا شوید...

قبل از بحث در مورد نامه های جنابعالی به امام و بررسی نامه ها و نوارها و مصاحبات آقای مهدی هاشمی، نظر شما را به قسمتی از پیام امام خطاب به مجلس خبرگان که تیرماه سال 62 صادر گردید جلب می کنم. این پیام بیش از سه سال قبل از دستگیری آقا مهدی است، گویی فقط برای شما نوشته اند و گویی تنها کسی که گوش به آن نداده است شمایید. توجه بفرمایید:

"باید بدانید که تبهکاران و جنایت پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته اند و با اشخاص منحرف نفوذی در بیوت شما با چهره های صددرصد اسلامی و انقلابی ممکن است خدای نخواسته فاجعه به بار آورند و با یک عمل انحرافی نظام را به انحراف کشانند و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله الله در انتخاب اصحاب خود، الله الله در تعجیل تصمیم گیری خصوصاً امور مهمه و باید بدانید و می دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا، از آن برگردید و اقرار به خطا کنید که آن کمال انسانی است و توجیه و پافشاری در امر خطا و نقص، و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید وجانب احتیاط را مراعات نمایید. "

گویی امام 5 سال بعد را می خوانده است و کانون خطر را دقیقاً از 5 سال قبل نشانه رفته است. آیا خدا را خوش می آید شما گوش به حرف چنین مرد زیرک و باهوشی ندهید؟

اما پرداختن به اعترافات مهدی هاشمی و نامه های جنابعالی به امام که بیش از دوسال است دل امام را خون کرده است و امام بنا به مصلحت اسلام و نظام با خاری در چشم و استخوانی در گلو صبر کرده است را به امید خدا شروع می کنم.

قدر مسلم این است که شما در جریان حساسیت مردم و مسئولین روی قضیه مهدی هاشمی بودید و با وجود قرار گرفتن در مظان تهمت و علیرغم هشدارها و تذکرات دوستانه همه ما بخصوص حضرت امام مسئله او را جدی نمی دانستید و متأثر از القائات مهدی هاشمی و آقا هادی هاشمی عمل می کردید.


مهدی هاشمی در صفحه 20 جلد اول پروند خود آورده است:
"هـ: از یکسال قبل از بازداشتم رفت وآمد مسئولین محترم جمهوری اسلامی خدمت آقا شروع شد و همه آنان نسبت به سوابق من قبل از انقلاب و نقاط ضعف بعد از انقلاب خدمت آقا صحبتهایی را مطرح می ساختند. از قبیل رابطه با ساواک، جمع کردن نیروهای تندرو، داشتن اسلحه و مهمات، جریان آقای شمس آبادی و... این روند چندین ماه به طول انجامید و حضرت آیت الله منتظری همچنان در مقابل صحبتهای آنان مقاومت می کردند من از اخبار رفت و آمدها توسط اخوی که در جلسات آنان حضور داشت مطلع می شدم و سعی نمودم با نوشتن گزارشاتی خدمت آقا تحلیلهای غلط انحرافی را در جهت جلب نظر ایشان به خودم و انتقاد از مسئولین کشوری و این که منشأ این بدگوئیها حسد آنان و ناراحتی ایشان از من است را القاءکنم تا بلکه نظر حمایت معظم له از خود را تقویت کرده باشم اخوی نیز سهم مؤثری داشت و او نیز همین تحلیلها را حضوراً با آقا مطرح می ساخت"

این مسئله نشان می دهد که امام از یک سال قبل از دستگیری مهدی هاشمی تلاش می فرمودند که شما را از این چاهی که برایتان کنده بودند نجات دهند ولی متأسفانه شما به دفاع از مهدی هاشمی آن قدر اصرار ورزیدید که حضرت امام برای شما نامه ای بسیار خوب و محترمانه و در عین حال هشدار دهنده از خطری که از ناحیه مهدی هاشمی شما را تهدید می کرد، نوشتند:

«خطر بسیار مهم از ناحیه انتساب آقای سید مهدی هاشمی است به شما ... ایشان متهم به جنایات بسیار از قبیل قتل مباشره یا تسبیباً و امثال آن می باشند و چنین شخصی ولو مبری باشد ارتباطش موجب شکستن قداست مقام جنابعالی است که بر همه حفظش واجب و مؤکد است ... آنچه از شما می خواهم در رتبه اول پیشنهاد مستقیم شما به دخالت وزارت اطلاعات و رسیدگی به این امر است و اگر برای شما محذور دارد به طوری که تکلیف شرعی از شما ساقط است، سکوت است. حتی در محافل خصوصی دفاع از یک همچو شخصی که خطر برای حیثیت شما است و احتمال فساد و خونریزی بی گناهان است سم قاتل است ... آنچه مسلم است و مایه تأسف، حُسن ظن جنابعالی به اعمال و افعال و گفته ها و نوشته ها است که به مجرد وصول، شما ترتیب اثر می دهید و در مجمع عمومی صحبت می کنید و به قوه قضائیه و غیره سفارش می دهید. و من از شما که دوست صمیمی سابق و حال من هستید و مورد علاقه ملت، تقاضا می کنم که با اشخاص صالح آشنا به امور کشور مشورت نمایید، پس از آن ترتیب اثر بدهید تا خدای نخواسته لطمه به حیثیت شما که برگشت به حیثیت جمهوری است نخورد. آزادی بی رویه چند صد نفر منافق به دستور هیئتی که با رقت قلب و حسن ظنشان واقع شد آمار انفجارها و ترورها و دزدیها را بالا برده است ـ ترحم بر پلنگ تیزدندان ستمکاری بود بر گوسفندان. من تأکید می کنم که شما دامن خود را از ارتباط به سید مهدی پاک کنید که این راه بهتر است و الا هیچ عکس العملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید که رسیدگی به امر جنایات مورد اتهام، حتمی است. سلامت وتوفیق جنابعالی را خواستارم»
12 مهرماه 65 روح الله الموسوی الخمینی


مهدی هاشمی در بازجویی (صفحه 33) نوشته است:

"روز آخری که قصد داشتم خود را به وزارت اطلاعات معرفی کنم آقا مرا احضار فرمودند و گفتند حضرت امام نامه ای برای من نوشته اند و قمستی از آن را که در باره من بود خواندند بعد اضافه کردند که من هم یک نامه برای امام نوشتم و آن قسمتی که در باره من بود را برایم خواندند بعداً گفتند: "امام با نامه خودشان خواب را از چشم من گرفته اند من هم نامه ای نوشتم که خواب را از چشم امام بگیرد. "

آقای منتظری، نامه امام را آوردم تا همه توجه کنند که کجای نامه خواب را از چشم شما گرفته است؟ نامه ای به این خوبی که سراپا از شما تجلیل است و کاملاً پدرانه و دلسوزانه چرا خواب را از شما گرفته است؟ این مطلب را شما شفاهاً هم به من گفتید که من هم نامه ای نوشتم تا خواب را از چشم آقا بگیرم. می دانید کجای نامه خواب را از چشم شما گرفته است؟ تنها آن جایی که امام فرمودند رسیدگی به امر جنایات مورد اتهام حتمی است...

مهدی هاشمی در صفحه 27 پرونده خود می نویسد:
" آخرین و خطرناکترین اندیشه انحرافی من این بود که با موقعیتی که نزد فقیه عالیقدر برای خودم درست کرده ام و اعتماد مطلق بیت ایشان را کسب کرده بودم انتقام بی مهری ها و کم لطفیهایی که مسئولین نسبت به من اعمال کرده و قصد حذف کامل مرا از صحنه دارند بگیرم. در این رهگذر از توطئه گری، افشاگری، تهمت زدن، جوسازی، ایجاد بدبینی دریغ نمی ورزیدم" ...

 ادامه دارد ...

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=46515


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/12/23 و ساعت 1:54 عصر | نظرات دیگران()

اگر چه بارها به این موضوع فکر کرده بودم ولی انصاف باید داد که دلیل نوشتن این مختصر نه اراده شخصی خودم که مطالعه دل نوشته های بسیار زیبای حسین قدیانی بود.

می فروشی گفت کالایم می است

رونق بازار من ساز و نی است

من خمینی دوست می دارم که او

هم "خم" است و هم " می " است و هم "نی " است

و حال هم "خم" و هم "می" و هم "نی" در مقتدای ما تکرار شده است با یک تفاوت و آن این که یک" آه" در این میان همه معادلات را بر هم زده است !

خمینی در خامنه ای تکرار شده است ولی با یک تفاوت و این تفاوت همان آهی است که مظلومیت مقتدایمان را می رساند و ما را به جد به سخن "عبدالله نوری" در ?? سال گذشته می رساند که :

"خامنه ای اگر مظلوم تر از امام نباشد، کم تر نیست! "

و شاید انتخابات خرداد ?? نوری ?? را به این نتیجه رسانده باشد که ، خامنه ای مظلومتر از خمینی

است.

در زمانه پر از های و هوی که دود و آهن رابطه آسمان و زمین را بر هم می زند و در شبانه هایی که به قول قدیانی عزیز دیدار با جمال خورشید سخت شده ما تنها امید بیچارگان برای دیدار آسمان را از دست نخواهیم داد و اگر کسی خیال می کند ما خامنه ای را تنها خواهیم گذاشت آب در هاون می کوبند.

خامنه ای خمینی دیگر نیست ، او مظلومتر ولی در عین حال مقتدر است.

پی نوشت :

? - یکی از دوستان در قسمت نظرات پیام گذاشته بود که با این سخنان شما از امام عبور کرده اید !!!

تمام هویت ما از حضرت روح الله است ولی دوستان حتما می دانند که ملاک تقلید از مجتهد زنده در فقه پویای شیعه چیست؟در مسائل سیاسی که موضوع روشن تر است .

? - تعدادی از خبرگزاری ها اخباری مبنی بر وخامت حال حاج حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان منتشر کرده اند .

از جمله حقیقت نیوز سایت منتسب به اسفندیار رحیم مشایی طی یک خبر فوری و اختصاصی نوشته است که :

وضعیت جسمانی حسین شریعتمداری بسیار وخیم گزارش شده است

این در حالی است که شریعتمداری امروز ، ?? اسفند و طبق معمول همه روزه سر ساعت ?? بعد از ظهر در شورای تیتر روزنامه حضور پیدا کرد.

عکس هایی که از این جلسه گرفته شده است را ملاحظه می کنید

 

برادر حسین طبق معمول همه روزه ساعت ?? ظهر در شورای تیتر حاضر شد.

البته آقای تقی دژاکام گزارش کامل تری رو در وبلاگ آب و آتش قرار داده اند.

منبع ما :  http://basijjahani.blogfa.com/post-242.aspx


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 88/12/18 و ساعت 10:43 صبح | نظرات دیگران()
نشریه آلمانی: خامنه‌ای خمینی دیگر است
یک نشریه آلمانی در تحلیل بیانات جامع رهبر انقلاب در جمع سران گروه‌های جهادی فلسطین نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای مانند آیت‌الله خمینی سیاست‌های ضد صهیونیستی را در جهان اسلام تقویت و شارژ می‌کند و به دنبال اسلامی کردن کل جهان اسلام است.
نشریه آلمانی ولت آن‌لاین با انتشار بخش‌های عمده بیانات رهبر معظم انقلاب نوشت: این سخنان، آغاز استراتژی جدید ایران برای اسلامی کردن جهان اسلام فراتر از خاورمیانه است.
 ایران قصد دارد در درازمدت یک جنبش بزرگ ضداسرائیلی در سراسر جهان برپا کند و غرب را به چالش بکشد. 

این نشریه آلمانی در عین حال با فهم غلط و نارسا از سیاست راهبردی و اسلامی ایران در قبال فلسطین، از موضع معادلات رایج دیپلماتیک نوشت: سیاست ایران پاسخی تلویحی به فشارهای غرب در موضوع هسته ای است.
 
ایران به واسطه اتحاد با گروه های فلسطینی که از سوی غرب تروریستی تلقی می شوند، این پیام را می دهد که ملاحظه غربی ها را نخواهد کرد. آیت الله خامنه ای به صراحت گفت که نباید برای حل مسئله فلسطین به غرب و سازمان ملل و روند سازش دل خوش کرد و تنها راه موجود، مقاومت است. 

این سخنان غرب را در عرصه بین المللی به چالش می گیرد.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 88/12/17 و ساعت 5:48 عصر | نظرات دیگران()
پاسخ مستدل نماینده ولی‌فقیه در سپاه به محمدعلی انصاری
پاسداران و بسیجیان می‌پرسند چرا سید حسن خمینی با طراحان آشوب‌ها مراوده و در کنار آن‌ها قرار دارد؟

چند ماه پیش محمدعلی انصاری عضو مجمع روحانیون و از مسئولان موسسه تنظیم و نظر آثار حضرت امام(ره) طی نامه ای، شبهاتی را درباره مواضع مسئولان سپاه و بسیج در قبال جریان فتنه و حوادث بعد از انتخابات مطرح کرد. در پاسخ به این نامه، حجت الاسلام والمسلمین سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی نامه ای که به صورت مستدل شبهات مطرح شده از سوی آقای محمدعلی انصاری را پاسخ داد.

به گزارش رجانیوز،‌ متن کامل این نامه به این شرح است:

برادر گرامی جناب حجت‌الاسلام والمسلمین انصاری

سلام علیکم

با صلوات بر محمد و آل محمد و احترام و با آرزوی تحیات الهی، بازگشت به مرقومه جناب عالی به تاریخ 5/7/88، با عنایت به رسالت مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام(رض) در پاسداری از سیره نظری و عملی آن حضرت و نشر آن، اهتمام آن مؤسسه و دست‌اندرکاران به آرمانها، ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی و نقش شما در انجام این رسالت، به اطلاع می‌رساند؛

1- بسیاری از مسائلی که در فضای سیاسی جامعه در مورد سپاه و بسیج از سوی برخی گروه‌های سیاسی مطرح می‌گردد بر این مبنا استوار است که سپاه یک نیروی صرفا نظامی بوده و غیر از نظامی‌گری هیچگونه نقش دیگری را نباید ایفا نماید. صدر نامه شما که در آن نسبت به موضع‌گیری های فرماندهان، روحانیون و مسئولین عقیدتی سیاسی و اینجانب ایراد وارد شده، متأثر از همین دیدگاه است. آیا واقعا سپاه یک سازمان انقلابی صرفا نظامی است؟! اگر چنین است پس این تهدیدات غیرنظامی با ماهیت نیمه سخت و نرم بر علیه انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و آرمانهای حضرت امام(یه) را چه کسی باید پاسخ‌گو باشد؟! آیا سپاه برای مقابله با تهدیدات، دارای رسالت، مأموریت و وظیفه نمی‌باشد؟! رجوع به قانون پاسخ این سؤالات را می‌دهد؛

برابر نص صریح قانون اساسی،(اصل 150) فلسفه وجودی و ماندگاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی " نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن " است. شک نمی‌توان کرد که ایفای این نقش و مأموریت مستلزم شناخت و بصیرت خانواده بزرگ سپاه(سپاه و بسیج) از انقلاب، دستاوردهای ارزشمند آن، آسیبها و تهدیداتی که متوجه آن بوده و یا خواهد بود، راههای مقابله با مخاطرات و تهدیدات و همچنین هوشیاری و آمادگی مستمر، عالمانه و مؤثر برای دفاع همه جانبه در عرصه‌های مختلف است. همین خصوصیت، سپاه را از نیروهای مسلح متمایز می‌کند.


2- به استناد فصل اول اساسنامه سپاه پاسداران مصوب 15/6/1361 مجلس شورای اسلامی، « سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادی است تحت فرماندهی عالی رهبر معظم انقلاب که هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی، دستاوردهای آن و کوشش مستمر در راه تحقق آرمانهای الهی و گسترش حاکمیت قانون طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت بنیه دفاعی جمهوری اسلامی از طریق همکاری با سایر نیروهای مسلح و آموزش نظامی وسازماندهی نیروهای مردمی می‌باشد.»

3- بر اساس قوانین(قانون اساسی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی)، نیروهای مسلح و از جمله سپاه تحت فرماندهی معظم کل قوا بوده و تدابیر معظم له در خصوص این نیروها در حکم قانون می‌باشد. در سند رسالت سپاه که به تصویب فرماندهی معظم کل قوا رسیده و به سپاه پاسداران ابلاغ شده، بر دفاع از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن در برابر تهدیدات سه گانه سخت، نیمه سخت و نرم به عنوان رسالت سپاه تصریح شده است.

فصل دوم اساسنامه سپاه پاسداران در قالب 10 ماده و دو تبصره به تشریح مأموریت سپاه، حیطه و چگونگی انجام آن اشاره دارد و " مبارزه قانونی با عوامل و جریانهایی که در صدد خرابکاری، براندازی نظام جمهوری اسلامی، و یا اقدام علیه انقلاب اسلامی ایران می‌باشند "، مبارزه قانونی با عواملی که با توسل به قوه قهریه درصدد نفی حاکمیت قوانین جمهوری اسلامی باشند "، " پرورش و آموزش اعضاء سپاه طبق تعالیم و موازین اسلامی مبتنی بر رهنمودهای ولایت فقیه در زمینه‌های عقیدتی، سیاسی و نظامی در جهت کسب توان لازم به منظور انجام مأموریتهای محوله " و " برنامه‌ریزی، سازماندهی، اداره و فرماندهی و اجرای آموزشهای عقیدتی، سیاسی و نظامی اعضاء‌ بسیج مستضعفین بر طبق موازین اسلامی " از جمله مقرره‌های این فصل هستند.

4- به استناد مفاد حکم انتصاب به عنوان نماینده ولی فقیه در سپاه اولویت های ماموریت اینجانب در تصدی این مسئولیت، تعمیق معرفت دینی و ارتقاء بصیرت سیاسی آحاد سپاه و بسیج است.

5- ماده 27 اساسنامه و ماموریت و وظایف مصوب دفتر(معاونت) سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه به اشراف خبری- تحلیلی بر محیط داخلی، منطقه ای و بین المللی آگاه سازی سیاسی و اطلاع رسانی، ارتقاء سطح معرفت و بصیرت سیاسی گستره ماموریتی سپاه به بهره گیری از شیوه ها و ساز و کارها در راستای عمق بخشی آگاهی ها و ارتقاء بینش و بصیرت سیاسی است.

با توجه به آنچه بطور مختصر در خصوص رسالت سپاه و نقش نمایندگی ولی فقیه در سپاه ذکر گردید، باید کار ویژه‌های سپاه در سالهای اخیر را ارزیابی نمود و درباره آن قضاوت کرد. اینجانب و تمامی فرماندهان و مسئولان سپاه به دیدگاههای حضرت امام(ره) در خصوص عدم ورود نظامیان به عرصه منازعات سیاسی واقف بوده و دیدگاههای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مد ظله العالی) در این موضوع را کاملا منطبق بر دیدگاههای حضرت امام(ره) دانسته و خود را ملزم و متعهد به رعایت آن می‌دانیم.

مشکل اصلی در برداشت‌های نادرست عده‌ای از دیدگاههای حضرت امام(ره) است. بر داشت‌هایی که بر اساس آن سپاه را همانند ارتش، یک نیروی صرفا نظامی دانسته و این برداشت با حقایق و واقعیت‌ها مغایرت دارد. انقلاب اسلامی از سالهای بعد از جنگ تحمیلی تا به امروز با " تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی، تهدیدات نرم و جبهه ناتوی فرهنگی دشمنان " مواجه بوده و این تهدیدات نرم بیست سال گذشته، اکنون به مرحله " جنگ نرم " رسیده که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل وضعیت کنونی می‌فرمایند: « ما با جنگ نرم دشمنان مواجه هستیم ». آیا سپاه برای مقابله با این جنگ نرم، وظیفه‌ای دارد یا نه؟ عده‌ای مسایل داخلی کشور را به رقابت سیاسی بین دو جناح یا جریان سیاسی خلاصه می‌کنند و بر اساس آن اقدامات سپاه را جناحی پنداشته و بر اساس همین تحلیل نادرست به سپاه انتقاد می‌کنند. شما در نامه به موارد و مصادیقی اشاره کرده‌اید که به اختصار توضیحاتی جهت رفع ابهامات داده می‌شود.

الف) بیت حضرت امام(ره) و منسوبین به آن حضرت برای همه مردم عزیز هستند، لکن به این نکته باید توجه داشت که خود حضرت امام(ره) به همگان آموختند که اسلام از همه چیز عزیزتر است و برای حفظ اسلام نباید با کسی تعارف داشت. شما به خوبی می‌دانید که حضرت امام(ره) آقای منتظری را حاصل عمر خود می‌دانست و آن گاه که ایشان با وجود برخورداری از جایگاه قائم مقامی رهبری با دشمنان و مخالفان نظام همراه شد، حضرت امام(ره) با هوشیاری و قاطعیت تمام با وی برخورد کردند و نامه معروف 6/1/1368 را نگارش فرمودند. بنابراین افراد به صرف انتساب به حضرت امام(ره) و یا داشتن سابقه همراهی با آن عزیز سفر کرده، خود را نباید مبرا از هر خطایی دانسته و هر نقدی نسبت به آنان غیرقابل تحمل گردد.

ب) با توجه به مسایل سالیان اخیر، حوادث دوران دوم خرداد و به ویژه مسایل پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و پیدایی این فتنه، سؤالات و ابهامات بسیاری در ذهن پاسداران و بسیجیان در خصوص مواضع و عملکرد برخی منسوبین به حضرت امام(ره) پدیدار گردید و آنچه در برخی جلسات مطرح شده، در واقع پاسخگویی به این سؤالات و ابهامات است.

نمونه‌هایی از این سؤالات که دارای فراوانی بسیار بالا در تمامی رده‌های سپاه و بسیج می‌باشد، مورد اشاره قرار می‌گیرد؛

1-سکوت معنی‌دار جناب حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در جریان آشوب‌ها و فتنه سبز چگونه توجیه می‌شود؟

2-چرا بیت حضرت امام و شخص سید حسن آقا چنین مراوده‌هایی با عناصر دوم خردادی و کسانی که در طراحی و تهییج آشوب‌ها دخالت داشتند، دارد؟

3-با آن سابقه افراطی در جریان دوم خرداد و هتک حرمت به مقدسات دینی و مسئولین و شخصیت‌های انقلابی و حتی نسبت به خود حضرت امام(ره) در گذشته، و مواضع و اقدامات اخیر، چرا موضع روشنی از بیت امام و جناب حجت‌الاسلام سید حسن دیده نمی‌شود و یا اگر هست در تأیید آنهاست؟

4-چرا جناب حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حاضر نشد و سفر به پاکستان را بهانه کرد. آیا بین او و آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی و دیگران که سفرهای همزمانی را بهانه کردند ارتباطی وجود داشته است؟

5- جناب حجت‌الاسلام سید حسن پس از آزادی علیرضا بهشتی از زندان به دیدار او و دلجویی رفت. آیا جناب حجت‌الاسلام سید حسن وابسته به یک جناح خاص افراطی مقابل نظام است که هیچ نشانه روشنی از او در حمایت از امام و رهبری و آرمان‌های انقلابی و ملت وفادار به ارزش‌ها دیده نمی‌شود؟

6- جناب حجت‌الاسلام سید حسن خمینی بجای اینکه در کنار رهبری باشد در کنار مخالفان و در مقابل رهبری است؟

برای پاسخ به این قبیل سؤالات و ابهامات، نمی‌توان واقعیات در فضای سیاسی کشور را نادیده گرفت و آنچه که احیانا در برخی نشریات بسیج و یا جلسات هدایت و توجیه سیاسی سپاه و بسیج مطرح شده، با توجه به همین واقعیات است. البته باید به این نکته توجه داشت که در بسیاری از مواقع بین آنچه در یک نشریه و بولتن آمده و یا در یک جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخ مطرح گردیده و آنچه با واسطه‌هایی برای دیگران نقل می‌شود تفاوت‌های اساسی وجود دارد. به عنوان نمونه شما مواردی را ذکر کردید که در این خصوص بررسی‌ها نشان می‌دهد؛

1) از حضرت حجت‌الاسلام آقای جلیل‌زاده در مورد مسایل مطروحه در فضای سیاسی کشور و از جمله در مورد جناب حجت‌الاسلام سید حسن خمینی سؤال می‌شود و ایشان ضمن پاسخ به سوالات در مورد سید حسن آنچه در فضای سیاسی کشور مطرح است را بیان داشته و در موضوع رهبری هم می‌گویند این مطلب را شنیده‌اند. از آقای جلیل‌زاده مطلب شما سؤال شد و ایشان در پاسخ گفته‌اند: من کلمه اطمینان را در اظهارات خود نداشتم و آنچه شنیده بودم را نقل کردم.

2) در مورد حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا ذوالنور نیز لازم به ذکر است که بعد از سخنرانی مرحوم آیت‌الله توسلی در مجمع تشخیص و ذکر خوابی از جناب حجت‌الاسلام حاج سید حسن که امام در خواب به ایشان فرمودند: " حسن، مرا دارند از خانه‌ام بیرون می‌کنند " و حادثه تلخ سکته آن مرحوم، آقای ذوالنور ضمن تجلیل از گذشته مرحوم توسلی دو نکته را اظهار می‌دارند:

1) ای کاش مرحوم آیت‌الله توسلی چنین خوابی را نقل نمی‌فرمود که تحت تأثیر آن دچار چنین حادثه‌ای شود.

2) وقتی آیت‌الله جنتی خوابی را به نفع رئیس جمهور نهم نقل نمود همه تریبونهای اصلاح‌طلبان به ایشان حمله‌ور شدند که ایشان خواب‌نما شده است، توسل به خواب، نشان ضعف استدلال و منطق و علم است، خواب حجت نیست و مطالبی از این دست، حال چه شده که خواب در جمع خواص و نخبگان نظام حجت است؟ بر فرض وجود چنین خوابی، رؤیای صادق بودن آن و حجت بودن، باید دید منظور از بیت چیست و امام را چه کسانی و از کدام بیت بیرون می‌نمایند؟ که در این خصوص 3 معنی می‌توان برای بیت تصور کرد:

1- منظور فیزیک و ساختمان بیت باشد مانند ساختمان منزل مسکونی، ساختمان مؤسسه نشر آثار و... که از مصالح ساختمانی و خشت و آهن و آجر ساخته شده است. خوب باید دید این اماکن در اختیار چه کسانی است باید توصیه شود که امام را بیرون نکنند و اغیار و بیگانگان را در آن راه ندهند.

2- معنی دیگر بیت، ممکن است راه امام سلام الله علیه، آرمانهای امام و اهداف امام باشد که باید پرسید آیا هیچکدام از آنها در دوران 8 سال حاکمیت اصلاح‌طلبان از جمله نشریات و تریبون‌های در اختیار آنها مصون و محفوظ ماند؟ آیا موردی را می‌توان تعیین نمود که اصولگرایان خدای ناکرده به آن جسارتی روا داشته باشند؟

3- شاید منظور سوم از بیت، بازماندگان حضرت امام سلام الله علیه باشند که در این صورت نیز اولا احترام بازماندگان حضرت امام بر همگان واجب است. ثانیا) چه کسی خدای ناکرده جسارتی و توهینی روا داشته است که با او برخورد لازم صورت پذیرد. ثالثا) آیا منظور این است که هر کسی انتسابی به بیت حضرت امام سلام الله علیه داشت مصونیت او قطعا تضمین شده است و می‌توان مطمئن بود که یقینا هیچگونه اشتباه، خطا و انحرافی نخواهد داشت. رابعا) اینکه حضرت امام سلام الله علیه فرمودند ملاک حال فعلی افراد است، چه می‌شود آیا میزان و ملاک فرمایش نورانی حضرت امام نیست؟

جناب آقای انصاری

با توجه به موارد فوق، قضاوت نمایید که انتخاب گزینشی، ناقص و تحریف‌آمیز سخنان ایشان که به جناب عالی داده شد و مبنای قضاوت شما قرار گرفته است کار منصفانه‌ای بوده است.

منبع ما :

http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=45433


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 88/12/8 و ساعت 9:16 صبح | نظرات دیگران()
   1   2      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا