آیت الله هاشمی رفسنجانی: سیاست دولت موسوی بدترین نوع اداره مردم است مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم | ||
|
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=484
خبر روز
آیت الله هاشمی رفسنجانی: سیاست دولت موسوی بدترین نوع اداره مردم است مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم | ||
|
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=484
20ـ تورم اسکناس
در ظرف این چند سال سیاست چاپ اسکناس ما بدین شکل بوده که البته چاپ اسکناس در کشور یک امر طبیعی است یعنی در هر سال در حد تورم اسکناس منتشر میشود و هیچ اشکالی ندارد اما وقتی نرخ تورم افزایش مییابد و نقدینگی روبه افزایش میباشد و دولت هم با کسری بودجه مواجه باشد دائماً به امر انتشار اسکناس مشغول میشوند که این وضع، چندان مثبت و مفید نخواهد بود.
1369.6.3
21ـ نرخ تورم
در خصوص نرخ تورم اکنون نرخ تورم مهار شده است نه این که نرخ آن به صفر رسیده باشد. چون هنوز قیمت بسیاری از اجناس ما روند رو به افزایش دارد، بسیاری از قیمتها هم در مرحله متوسطی قرار دارد و بسیاری از اجناس هم قیمتشان نزول یافته است.
در مجموع ارزیابی رشد نرخها به این صورت بوده است که در سال 7،65/23 یعنی 23 درصد تورم را در مورد تعدادی از کالاها اطلاق مینمایند که البته این رقم را بانک مرکزی با مقیاس قرار دادن قیمت تعدادی از کالاها اعلام میکند.
در این میان ممکن است بعضی از آنها به میزان 100 درصد گران شده باشد و بعضیها به میزان 5 درصد و یا بعضیها هم اصلاً افزایش نداشته باشد. همچنین در سال 66 هم نرخ تورم 7/27 درصد بوده که رقم بالایی است.
در سال 67، 89/28 درصد که نزدیک 29 درصد میباشد.
در سال 68، 25/17 درصد یعنی نزدیک 11، 12 درصد پائین تر از سال گذشته که باز هم مجموعه کالاهایی که مردم مصرف میکنند 17 درصد گران شده است.
1369.6.3
22ـ مشکل حمل و نقل
الآن بسیاری از محصولات و کالاهای موردنیاز مردم که در کارخانهها، بنادر و انبارهای مزارع وجود دارد که وسیلهای که ما اینها را به بازار مصرف برسانیم نداریم.
چند تا از کارخانههای سیمان ما در تولیدشان مشکل دارند. چون انبارها پر شده و آسیابها نمیتوانند کار کنند که ما آمدیم و بعضیها را آزاد کردیم و گفتیم مردم خودشان بردارند بروند با این که سیمان کم داریم و سهمیهای است گفتیم اینها را آزاد کنند. مثل ارومیه و یک مقداری در تهران. گفتیم حدود 400 هزار تن الآن ما گندم در مزارع خریدهایم و در آنجاها جمع شده است که میخواهیم به سیلوها برسانیم ولی مشکل حمل و نقل داریم. کارخانه شیشه قزوین را شنیدید که موقع زلزله حدود 100 میلیون تومان یا بیشتر از شیشههایش شکست. ما به عنوان یک تخلف این قضیه را تعقیب کردیم و به آخرین نتیجهای که رسیدیم این بود که حمل و نقل نتوانستهبود این شیشه را به نوبت برساند. حواله صادر شده بود. مردم در انتظار شیشهها بودند ولی نتوانستند از کارخانه به شهرها برسانند.
البته عذر حمل و نقل هم این بود که لاستیک به موقع به او ندادهاند. عذر لاستیک هم این بود که ما ارز نداشتیم که لاستیک بیاوریم. یعنی مجموعه رسید به اینجایی که کمبود تولید بود و ما لاستیک را به موقع نرسانده بودیم. شیشهها در کارخانه به این شکل خرد شد.
همین حالا حدود یک میلیون و نیم تن کالا در بنادر و در کشتیها مانده که حمل و نقل مشکل دارد.
1369.6.3
23 ـ بانکهای خالی
بسیاری از نقدینگیهای شناور در دست مردم، جمعآوری و به سمت تولید هدایت و یا در سیستم بانکی متمرکز شد. معلوم شد که موجودی بانکها افزایش یافته است. علیرغم اینکه مردم پول خود را در خانه خود نگهداری و یا میان دستها گردش میکرد، به بانکها اعتماد کرده و آنها را تحویل بانکها دادند.
حجم مسکوک و اسکناس در دست مردم پائین آمده است. از خطرناکترین موارد در اقتصاد این است که حجم مسکوک و اسکناس نزد مردم زیاد باشد.
همچنین نرخ تورم که از رشد شتابانی برخوردار بود هر سال اینگونه بود که پیشبینی میکردیم اینقدر درآمد، اینقدر هزینه و وقتی اواخر سال میشد میدیدیم که درآمدها تحقق پیدا نکرده و هزینهها انجام شده و با چنین وضعیتی به مجلس میرفتیم و درخواست میکردیم که از بانکها قرض بگیریم. امسال برای اولین بار است که حرکت معکوس شده و آن مقدار که بنا بود قرض کنیم، قرض نکردیم.
1369.8.9
24- طرح های نیمه تمام
خیلی از امکانات و مراکز خراب شده که بلااستفاده مانده است و در واقع عدم النفع آنها برعهده ما است. وقتی که جنگ خاتمه یافت، مبلغ 500 میلیارد تومان طرح نیمه تمام داشتیم که به تأخیر افتاده بود و به مرحله بهرهبرداری رساندن آنها کار بسیار دشواری بود.
البته همه این طرحها به خاطر طولانی شدن دوران ساختش، هزینهشان به چند برابر رسیده است. مثلاً فولاد مبارکهای که اول حدود 30 میلیارد تومان برایش در نظر گرفته بودند، الآن ما حدود 80 میلیارد تومان باید خرج آن کنیم تا کارش به پایان برسد.
1370.3.4
25- مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم
این تناسب در اکثر طرحهای صنعتی، اقتصادی مشهود است. کارهای انجام نشدهای را در دسترس داریم که به این وضع باقی مانده است که این بدترین و مخفیترین فصل مربوط به مشکلات است.
ما در این 8-7 سال اقدامی در جهت خرید کامیون به عمل نیاوردیم و یا کم خریدیم. باید اقدام به خرید کامیون نماییم. اتوبوس نیز نخریدهایم. باید بخریم. واگن راه آهن نخریدهایم. باید بخریم. راههایمان را مرمت ننمودیم که باید مبادرت به این امر نماییم. بندرهایمان هم آسیب دیده که باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم و یا این که بندرهایمان آسیب دیده که باید آنها را ترمیم نماییم.
همچنین نیروگاه نساختیم. کم ساختیم و به تبع آن با خاموشی مواجه هستیم. سد نساختیم که آبهایمان در حال هرز رفتن هستند و باید سد بسازیم. پالایشگاه نساختیم که الآن باید وارد کنیم.
برای شهرهای کشور فاضلاب نساختیم که تمامی آنها در این رابطه مشکل دارند. نتوانستیم به شهرها آب برسانیم که بسیاری از شهرهای کشورمان در حال حاضر با مشکل کمآبی مواجهاند.
به کشاورزی به اندازه کافی بها ندادیم. کشاورزان کمبود تراکتور و کمباین دارند و به همین دلیل گاهی اوقات محصول از روی زمین برداشت نمیشود. همچنین وضعیت حمل و نقلمان به آن مرحله از ضعف رسیده است که به میزان دو میلیون تن از بارها و وسایلمان در دریا معطل مانده و لذا کارخانهها و انبارها منتظر رسیدن این وسایل هستند که همه این مسائل در ارتباط با جنگ میباشد.
همه این مسائل چیزهایی است که ما باید اکنون اقدام به انجام آنها کنیم و به حساب جنگ هم نمیتوانیم بگذاریم مثلاً ما نیروگاه نساختیم چون پولش را در آن زمان نتوانستیم فراهم سازیم ولی حالا باید با تعجیل نسبت به ساخت آنها اقدام کنیم.
الآن به جای این که سالانه برای تولید دو هزار مگاوات برق نیروگاه بسازیم، ما باید برای تولید 5 هزار یا 7 هزار مگاوات برق قرارداد ساخت نیروگاه را دنبال کنیم.
از طرف دیگر انبارها در زمان جنگ تقریباً خالی شده بود و باید این انبارها شارژ شود. زمانی که ما کار در کارخانهها را شروع کردیم، کارخانهها هیچ گونه مواد اولیهای در انبارهایشان موجود نداشتند.
قطعات ماشینها مستهلک و فرسوده شده که باید کاملاً تعویض گردد. قالبهای کارخانجات باید عوض بشود در طول 10 سال گذشته تمام اینها به طور راکد به سر میبردند و باید اینها را مجدداً تأمین نماییم.
مسکن عقب مانده چون که ما هیچ گونه مصالحی در دسترس نداشتیم که اقدام به احداث مسکن نماییم. در این زمینه عقب ماندگی زیادی وجود دارد.
همه این مشکلاتی که عرض کردم و همه آنها با استناد به آمار و ارقام است که کسی هم نمیتواند بر روی صحت و سقم آنها به خود شک و تردید روا بدارد.
1370.3.4
26ـ عبور از اقتصاد متمرکز
یکی از مشکلات جدی کشور مان در ساختار اقتصادی که حالا که میخواهیم از اقتصاد متمرکز عبور کنیم و به طرف اقتصاد متعادل زمان صلح برویم، یک مشکلات بسیار جدی داریم منجمله قیمتهای بعضی از کالاهای دولتی است.
در زمان جنگ خطرناک بود و این کارها را نکردند و یا نخواستند بکنند، اما الآن ببینیم میتوانیم اینها را اینجوری تحمل کنیم یا نه.
شما فکر میکنید گازوئیل چه قیمتی دارد و دولت چطوری به مردم میدهد، اولاً مال چه کسی است و ببینیم که با عدالت سازگار است یا نه.
ما نفت کوره را لیتری یک ریال و نیم میدادیم، شما میتوانید خاک بیابان را این مقدار تحویل دهید؟ خوب این آتش زدن به کشور است. این اداره کردن کشور که نیست.
البته یک کسی که به فکر خودش باشد شاید این کار را بکند اما اگر من به فکر باشم که آینده این مردم باید درست شود و باید اقتصاد درست شود و مردم به اندازهای که حقشان است بهرهببرند، این را خیانت میدانم.
1370.4.22
27ـ سالها بد عمل کردیم
البته به علت اینکه سالها بد عمل کردهایم نمیتوانیم یک دفعه شوک وارد کنیم.
از طرفی در کشور کاری باب شده بود که کامیونهایی بودند که به پمپ بنزینها میرفتند و گازوئیل میزدند و به شوفاژدارها میدادند چون چهار ریال میخریدند و 10 ریال میفروختند.
کارشان این بود، خب این فساد را چه کسی قبول دارد.
ما چای شمال را ارزان میخریدیم، نه چایکار سود میبرد و نه کارخانهچای خشک کنی سود میبرد، بلکه همه ضرر میکردند. نتیجه آن این شد که حدود 10 هزار هکتار از اراضی با ارزش چای کاری ما از مدار خارج شد و بنا شد که چای وارد کنیم.
ما مشکلات بسیار جدی در این نحوه قیمتگذاری داریم. مس را کیلویی 25 تومان میدادیم و مسگر میخرید و چند چکش روی آن میزد و آن را به قراضه تبدیل میکرد و از کشور خارج مینمود و سه دلار میفروخت.
سه دلار با 25 تومان چقدر فاصله دارد و همه به قاچاق افتاده بودند.
هی میگویند سهمیهبندی، خب شما دیدید که در دوره سهمیهبندی چه شد. ما سهمیه می دادیم ولی سر از بازار آزاد احتکار در میآورد. اکنون اکثر محصولات داخلی کشور دیگر دو بازاری نیست.
1370.4.22
28- استقراض
گفتم در خارج حدود 12 میلیارد دلار تعهد ارزی داشتیم که اینها خریدهای نسیه و گشایش اعتبارات بود و بدهی به بانک مرکزی در طول این مدت که عراق از بیرون قرض میکرد. ما مخارجمان را از بانک مرکزی میگرفتیم و هر سال کسر بودجه تا اینکه جمع و رقم وحشتناکی شد.
مثلاً صندوقهای بازنشستگی بسیار در طول سالهای چند آنطور که لازم است به آنها پرداخته شود، توجه نشد و ترفیعاتی که نیروهای نظامی باید میگرفتند نگرفته بودند و طلبکار بودند. خیلی از فوقالعادههایی که باید نظامیان میگرفتند نگرفتند و بدهی از این قبیل مسئله سوم مسئولیتی که نظام در برابر رزمندگان و خانوادههای آسیبدیده از جنگ داشت. خب این همه شهید و خانواده شهید و خانواده اسیر و اسیر و جانبازان و این همه رزمنده که عمر و جوانیشان را در جبهه طی کرده بودند.
اینها نوعاً از طبقات محروم روستاها و مردم مستضعف بودند که خب در دوران جنگ حسابی خدمات بسیجی اینها را با مشکلات اقتصادی روبهرو کرده بود.
1370.5.19
29 – بدترین دردها
طرحهای نیمه تمامی که روی دست دولت مانده بود. شاید بدترین دردها بود. کسی هم احساس نمیکند آن روز محاسبه کردیم دیدیم حدود 500 میلیارد تومان طرح نیمه ساخته روی دست دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران مانده ممکن است بعضیها بگویند طرح نیمه تمام حالا باشد این خودش ثروتی است بله این مقدار نعمتی است ولی وضع تأخیر یک مصیبت و مشکل غیرقابل تحملی است.
من حالا عرض میکنم، اولاً رقم 500 میلیارد تومان بدانید با بودجه عمرانی که ما آن زمان داشتیم یعنی حدود شش برابر بودجه یکسال ما. یعنی به اندازه شش سال که ما بودجه بریزیم این طرحها را میتوانستیم در برنامه عمرانی قرار دهیم. تا خبر طرح یعنی چه؟
مثلاً فولاد مبارکه که یکی از طرحهای ما بود. اگر در زمان خودش این طرح اجرا میشد و در زمان خودش محصولش به بازار میآمد بسیاری از مشکلات را برطرف میکرد مثلاً ورق آهن، یعنی حدود دو میلیون تن ورق آهن که الآن مصرف ما در کشور خیلی کمتر از این است. تأخیر در پایان این طرح یعنی این. آن روزها حدود 30 میلیارد تومان هزینه آن بود. ولی حالا حدود 80 میلیارد تومان شده و این تأخیر یعنی سه برابر شدن هزینهها.
شما اگر خودتان احداث خانهای را در سال 62 شروع کرده باشید و روی دست شما مانده باشد و خرده خرده ساخته باشید تا به حال میفهمید که تفاوت قیمت یعنی چی یعنی آن سال، چند تمام میشد و امسال برای شما چند تمام میشود. انتظار نیروها و تورمی که ایجاد میکند. چون این طرحها دائماً پول میخورد بدون اینکه محصولی به ما بدهد.
ما 500 میلیارد تومان اینگونه طرحها را داشتیم، پتروشیمی بندر امام، نیروگاه بوشهر و شهید رجایی و چوب و کاغذ مازندران و راهآهن بافق - بندرعباس اینها طرحهای بزرگ است و طرحهای کوچک از این قبیل مانند سرب و روی زنجان و همه اینها برای مملکت حیاتی و چیزهایی بود که ضرورت زندگی بود.
1370.5.19
30 - عقب ماندگی
عقبماندگی در امکانات زیربنایی بود که این ده سال یک مشکل بسیار بسیار سنگین و غیرقابل تحملی را بر دوش شما مردم گذاشته است و زیاد نیاز به توضیح ندارد.
خودتان میدانید یعنی مثلاً ما راههایی که نساختیم، راهآهنهایی که نساختیم، نیروگاههایی که نساختیم، و وسایل حمل و نقلی که نخریدیم. لولهکشی آب، گاز و لولهکشیهای دیگر و چیزهایی از این قبیل، جنگلها و مراتع که با نساختن سد در حال از بین رفتن است. شما ببینید از این ناحیه چه اشکالات عظیمی برای مردم فراهم شده است.
وقتی آن روز را محاسبه کردیم یک رقم عظیمی را با یک سرعت عمل فوقالعاده و نیروی انسانی عظیمی را لازم داشتیم تا ما این هفت تا هشت سال را جبران کنیم و به وضع روز برسانیم.
1370.5.19
31- 500 شهر راکد
وضع شهرداریهای کشور، حدود 500 شهر در کشور هست که نتوانستند خودشان را به روز برسانند خیابانها، میادین، پارکها، آب، برق و... خب در تهران زندگی میکنید و وضع شهر را میدیدید شهرهای دیگر از اینجا بدتر بود. باز قدری به تهران رسیدگی میشد 500 شهر راکد و 10 سال عقب مانده که همه چیزشان عقب بود. از سینما، ورزشگاه و از کتابخانه از آب و برق و... و آن چیزی که وسیله ضروری زندگی است عقب و راکد مانده به اضافه اینکه ماشینآلات اینها به جبهه رفته بود.
شهرداریها از ما مطالبات ماشینآلات میکنند که ما باید به آنها بدهیم چراکه مال مردم است و از عوارض گرفته شده است.
1370.5.19
32- افت تولید
مشکل بعدی ما که باز از اینها مشکلتر است افت تولید است.
تولید در کشور بشدت نزول کرده بود، بعد از انقلاب ما، در آن دو سال اول نتوانستیم تولید را سامان دهیم، مدیریتها بهم خورد، خیلی از مدیران فرار کردند، کارخانهها مصادره شد، سرمایهها را بردند و این ده سال افت تولید جیب مردم را خالی کرد.
من فقط یک رقم را میگویم و شما میتوانید بفهمید معنای تولید یعنی چه؟ تولید ناخالص ملی یکی از شاخصهای اساسی رونق اقتصادی کشور است که میگویند این مقدار تولید در کشور بوده و قبل از انقلاب هم مطلوب نبوده و بعد از انقلاب تا این مدت به این شکل درآمده، وضع تولید ناخالص اینطوری شده که اگر یک نفر ایرانی از مجموعه تولیدات کشور، مثلاً 40 هزار تومان سهمش میشده، در سال 67 که ما برنامه را بررسی کردیم، 20 هزار تومان سهم میبرد.
حتماً معنای این را درک میکنید و دو دلیل هم داشت یکی اینکه تولید کم شده و یکی جمعیت زیاد شده بود.
1370.5.19
33- فقر مضاعف
سهم سرانه ما از تولید در سال 67، 23 هزار ریال بود که در اوج خوبی آن نزدیک به 40 هزار تومان بوده است، یعنی 53 درصد ما داشتیم و هر ایرانی در این دوران 50 درصد فقیر شده بود.
فقر واقعی یعنی این و بقیه چیزها را آدم نمیفهمد.
حالا خانهاش، فرشش، غذایش چطوری است، اینها را هر کسی میتواند در معیارهای اقتصادی تحمل کند و مسائل خاص خودش را دارد.
اما فقر واقعی در اقتصاد کشور یعنی کم شدن تولید سرانه و ما دچار این مصیبت شده بودیم یعنی جامعه ایرانی را وقتی محاسبه کردیم درآمد هر فردش در مجموع تولیدات کشور تقریباً نزدیک 50 درصد کم شده بود که این فقر را خیال میکنیم که با فشارها و تقسیمها و سهمیهبندیها و امثال اینها بتوانیم جبران کنیم که فقر جبران نمیشود. اگر دولت موفق باشد فقر را میتواند به صورت صحیح بین افراد تقسیم کند.
اگر نظام توزیع درست باشد، هنرش این است که این فقر را تقسیم کند و همه کم بخورند، کم بپوشند که ما این کار را نتوانستیم انجام دهیم.
شما در زمان جنگ دیدید که یک عده زالوصفت ماندند و نه در جنگ شرکت کردند و رفتند در بازار سیاه و از این چند نرخیها استفاده کردند و آنها هم این فقر را نسبت به طبقه مستضعف قویتر کردند.
بنابراین طبقه مستضعف ما فقر مضاعف داشت.
1370.5.19
34- مرض خطرناک
در کشوری که تولید نیست، سرمایهگذاری هم نیست یکی از ارقامی که خیلی سقوط کرده بود سرمایهگذاری بود بخش خصوصی سرمایهگذاری جدی نمیکرد و دولت هم چیزی نداشت، لذا بیکاری بود، این مشکل بیکاری یک مرض بسیار خطرناکی است که عوارض آن در جاهای دیگر مشخص میشود.
کارهای دلالی رشد میکند که خودش ضرر دارد.
کارهای دست فروشی و تکراری، یک کالا به جای اینکه از مزرعه بیاید و به دست مصرفکننده برسد در این میان چند نفر نانخور پیدا میکند تا به دست مردم برسد.
یکی با فروش آدامس خودش را سیر میکند، یکی با فروش سیگار، یکی با فروش یک تکه یخ خودش را سیر میکند، دیگری با فروش دستمالی که از این مغازه میگیرد و در خیابان میفروشد خودش را سیر میکند، خوب این که کار نیست، اینها تحمل کردن مخارج اضافی بر مصرفکننده است. قاچاق به همین دلیل رشد پیدا کرد حال آنهایی که به دنبال قاچاق میرفتند، سرانشان فاسد و پولپرست بودند اما عوامل اینها مردم مستأصلی بودند که زندگی اینها را به قاچاق میرساند و این هم مشکل جدی دیگر.
1370.5.19
35- مقررات دست و پاگیر
ما دچار یک تمرکز کمرشکن اداری شده بودیم که به خاطر سهمیه کردن کالا و انحصاری کردن صادرات و واردات، زندگی اقتصادی، دست دولت باید در همه جا باشد و دائماً برای اینکه مأموران را حفظ کنیم، قانون و آئیننامه و تعزیرات گذراندیم.
آنقدر قانون حفاظتکننده برای حفظ این تمرکز گذاشتهایم که حالا وقتی میخواهیم چیزی را اصلاح کنیم میبینیم که یک کتاب آئیننامه و قانون داریم، ما میخواستیم صادرات را تسریع کنیم میدیدیم یک نفر آدم صادراتچی حدود 70 تا 80 جا باید مراجعه کند.
وقتی جنسی از خارج وارد میشود برای آزاد کردن آن از گمرک گاهی آنقدر این مقررات طول میکشد که جنس در گمرک به صورت کالای متروکه درمیآید و یا فاسد میشود. و دلالی در این وسط بوجود آمده به عنوان یک حرفه پیچیده فنی که چگونه آزاد کند و چگونه صادر نماید و این تمرکز آنقدر مشکل و دست و پاگیر است که شاید تا به حال دهها مورد آن را در این لنگرگاهها و جاهای حساس حل کردیم ولی باز میبینیم هنوز دست و پای ملت بسته است.
1370.5.19
36- فرسودگی کارخانهها
مشکل مهم دیگری که ما گرفتار آن بودیم و هنوز هم حل نشده و در بعضی از جاها مشکل خاصی داریم، فرسودگی کارخانجات ماست. خوب این کارخانجاتی که حالا کار میکند نوعاً چیزهایی هستند که در سالهای 50 تا 60 تهیه شده بودند.
اینها هم کهنه هستند و هم قدیمیاند و هم نمیتوانند با کارخانههای جدیدی که در دنیا هست رقابت کنند و هم قطعات یدکی ندارند و این مشکل، کارخانه را از بازدهی مناسب میاندازد.
در کنار این مسئله خالی بودن انبارها مشکل دیگری بود.
یعنی مواد اولیه ندارد و اگر امروز کار کند نمیداند که فردا چه خواهد شد.
1370.5.19
37- وابستگی به یارانهها
مشکل دیگر، مشکل وابستگی شدید مردم ما به سوبسید و هزینه دولت بود عمده زندگی مردم اعم از نانشان، قندشان، چایشان و گوشتشان و شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. شما ببینید اکنون در هیچ کجای دنیا اینطوری نیست و هیچ کشوری حتی کمونیستها هم اینطوری عمل نمیکردند.
خوب یک جامعه اقتصادی از لحاظ اصولی فنی دستش و چشمش به دست دولت باشد که سر ماه یک کیلو شکر و مرغ بدهد و اگر ندهد زندگی او فلج است. زندگی سوبسیدی، زندگی کوپنی اصلاً حرکت را در جامعه کند کرد و به ناچار این را انتخاب کردیم، تنها دوایی بود که میتوانستیم در آن شرایط به مردم بدهیم. و این هنوز روی دستمان مانده و برای حل آن مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم و بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم.
1370.5.19
38- ناتوانی از رسیدگی به محرومان
مشکل دیگر، محرومیت شدید بخشهای محروم کشور بود.
یکی از آرزوهای ما، در انقلاب این بود که به محرومها برسیم و این فاصلهها را کم کنیم.
نزدیک 50 درصد جامعه ما یعنی بخشهای کشور ما محروم هستند یعنی از استانداردی که ما، در شهرها از آن برخورداریم، آنها برخوردار نیستند مثل آب، برق، آموزش، بهداشت، راه و کار و امثال اینها، خب این درد که از زمان شاه مانده بود و ما امید اصلاح آن را داشتیم و در این مدت هم به مردم وعده داده بودیم نتوانستیم به نقاط محروم برسیم، گرچه همه تلاش دولت و مجلس این بود که یک مقداری که داریم به نقاط محروم برسانیم ولی این مقدار ناچیز که آنها را غنی نمیکرد.
1370.5.19
39 – نفت ما را نمیخریدند
مشکل دیگر، ادامه محاصره بود، علیرغم اظهاراتی که میشد ما از محاصره بیرون نیامده بودیم، و هنوز هم بیرون نیامدهایم. و در محاصره هستیم و تا به حال کسی هم کمک درستی به ما نکرده است.
آنهایی که باید از ما نفت میخریدند نمیخریدند، آنکه باید جنس صادراتی ما را بخرد نمیخرید، ما تقریباً همان محاصره زمان جنگ را داشتیم و هنوز هم خیلی از آنها را داریم.
آلمان به قراردادش در مورد اتمام نیروگاه بوشهر عمل نمیکند، نیروگاهی که ما 85 درصد مخارج آن را پرداختهایم.
امریکا هنوز حاضر نیست پولهای ما را بپردازد. اینکه فرانسه پول ما را نپرداخته، اینکه ژاپن حاضر نشد پتروشیمی که تا 90 درصد آن تمام شده را تکمیل کند، اینها سندهای جدی محاصره ماست. و بر همه اینها مشکلات و حوادث عجیبی که ما داشتیم از قبیل زلزله، سیل و آوارگان عراقی و امثال اینها که اضافه شد اینها در محاسبات آن زمان نبود.
1370.5.19
40- شاخصها بدتر شد
شاخصها در سال 67 بدتر شد چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند، دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمیدهد در بقیه سال 67 خودش را نشان داد که حال آثار آن را شما مشاهده میکنید.
ما بیشترین کسر بودجه را در سال 67 پیدا کردیم، در سالهای قبل کسر بودجه به این نسبت نبود، نصف بودجه ما در سال 67 کسری داشت.
1/50 درصد رشد کسری بودجه ما، از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم، خب این نتیجه همان چند ماهی بود که بعد از جنگ با آن شرایط گرفتار شدیم و این تورم ما بود.
آن تولید ناخالص را برای شما گفتم، مقایسه عملکرد بودجه عمرانی ما بودجه جاری بسیار اسفانگیز است.
در سال 67 به قیمت ثابت ما حدود 30 میلیارد تومان البته در بودجه رقم بیشتر بود ولی قیمت ثابت را عرض میکنم خرج کردیم ولی بودجه جاری آن رقم هنگفت بود که حدود پنج برابر و نیم بودجه جاری از بودجه عمرانی ما بیشتر بود و این مصیبت است یعنی یک کشور در حال ساخت اگر یک چنین وضعیتی داشته باشد یعنی ورشکستگی یعنی هیچ.
این مبلغ یعنی نگه داشتن همان طرحهای در جا و هیچ چیزی پیش نرود و این وضع ما بود.
ما با توجه به این وضع کشور، سیاستهایی را ترسیم کردیم، راههای پیدا کردن امکانات جدید و در آمدن از این تنگناها.
من یک مطلبی از مسئله تورم را دیدم و آمدم که برای شما بخوانم و ببینید که سیر تورم در سال 53 تاکنون که به عنوان ارقام رسمی کشور تلقی میشود، در سال 53 تورم شدید شروع شده موقعی که نفت ما دفعتاً گران شده و آن مسائل خاص بوجود آمده بود. 50/15 درصد میزان تورم در سال 53 بود، در سال 54 این رقم 9/9 درصد، در سال پنجاه و پنج 4/16 درصد، در سال پنجاه و شش 9/24 درصد، در سال پنجاه و هفت که انقلاب به وقوع پیوست و تا حدودی هم روحیه انقلابی حاکم شد و قیمتها ارزان شده بود 9/9 درصد یعنی حدود 10 درصد تورم در آن سال نمایان شد، در سال پنجاه و هشت 2/11 درصد که دوباره رو به رشد نهاده، در سال پنجاه و نه 5/23 درصد که جنگ نیز همزمان آغاز شد که یک دفعه به بالا کشید.
در سالهای 60 و 61، 23 درصد و 1/19 که سه درصد فروکش نمود چراکه قیمت نفت تا حدودی گرانتر شده بود و ما هم اقدام به صدور نفت نموده بودیم. در مقابل مقداری هم واردات داشتیم که اینها مؤثر بود، در سال شصت و دو 7/14 درصد و در سال شصت و سه 10/10 درصد مجدداً باز هم تعدیل یافت، در سال 64 بهترین سال ما بود که در آن سال ارز ما زیاد شده بود و به کارخانهها ارز واگذار نمودیم، همانند سال گذشته که تولید بالا رفت و به میزان 5/6 درصد رسید.
دوباره از سال 65 افزایش یافت یعنی در سال 65 به 6/23 درصد رسید، در سال 66 به 8/27 درصد رسید که خیلی رشد داشته است. سال 67 به 9/28 درصد و آخرین سالی بود که مربوط به دوران پیش از برنامه بوده است.
منبع | نویسنده : بانگداد به نقل از فارس - www.bangdad.com
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/index.asp
سلیمینمین در گفتوگو با شبکه ایران/3 و پایانی برنامه هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نهم و دهم جلوگیری از چرخش قدرت بود آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجههایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحثهای تبلیغاتی آنها مطرح میشد که رهبری با این امر موافق نبود. |
میثم تولایی- اهمیت بالای موضوع بررسی رفتار سیاسی رهبر معظم انقلاب در سه دهه گذشته ما را بر آن داشت که با عباس سلیمی نمین هم صحبت شویم؛ کسی که از شخصیت های مطرح در این باره شناخته می شود.
بخش اول و دوم مصاحبه شبکه ایران با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران پیش از این منتشر شد. اکنون بخش سوم و پایانی این گفت وگوی جالب را با هم می خوانیم.
بعد از انتخاب آیتالله خامنهای در جلسه خبرگان چه مسائلی پیش آمد؟
این خود مقولهای است، مقام معظم رهبری خود در آن زمان جزء طرفداران شورای رهبری بودند که در خبرگان رای نیاورد و البته در خبرگان توجه ویژهای به شخص ایشان وجود داشت و چون نظر امام در جلسه خبرگان مطرح نشد افرادی که مطرح بودند در معرض توجه قرار گرفتند و خوب مرور شدند، در این میان مزیتهای آیتااله خامنهای نسبت به دیگران بیشتر بود اما متاسفانه یک جریان سیاسی موضعگیریهایی را به صورت علنی در این باره داشتند و حتی بعد از آن از کانال رسانهای به سید احمد خمینی مراجعه کردند و این بحث را مطرح و اعلام کردند که با ایشان همراهی میکنند و درصدند که فرزند امام خود را به عنوان رهبر مطرح کند.
پاسخ یادگار امام به این اقدامات چه بود؟
حتی بعد از این که خبرگان رهبری، انتخاب را صورت دادند، عدهای از نمایندگان مجلس و سیاسیون در جماران جمع شدند و این خواسته را از سید احمد خمینی داشتند اما ایشان موضع جوانمردانهای در این قضیه گرفت و دست رد به سینه آنها زد. فرزند امام تاکید داشت که در این مورد به وصیت امام عمل میکند و با استناد به فرمایشات امام، پایبندی خود را به نظر ایشان نشان داد و هرگز تحت تاثیر بحثهایی برخی مطرح میکردند تا او را در مقابل رهبری قرار دهند، قرار نگرفت. در اینجا فهم سیاسی و درایت سیاسی احمد آقا موجب ابتر ماندن این حرکت شد. در دوران نیز رهبری با وجود این که همه جریانات سیاسی متفق بودند که ما هیچ فردی را بهتر از مقام معظم رهبری نداریم، متاسفانه باز هم در مقاطعی همان صفبندیهای گذشته تاثیرات خود را مجددا گذاشت بعضی همان تقابلهای گذشته را مجددا در شرایط جدید مطرح کردند و وقتی در جلسات صحبت میشد که یعنی واقعا شما کسی را دارید که توانمندتر، عالمتر و فقیهتر از ایشان باشد دوباره آقای منتظری را مطرح میکردند گرچه میدانستند که چنین امری در جامعه قابل پذیرش نیست اما با وقاحتی که هیچ فهم سیاسی و فهم مدیریتی در آن نیست مدعی بودند فردی که در مقابل امام ایستاده، از آدم فاسدی مثل مهدی هاشمی دفاع کرده از رهبری فقیهتر است. در این زمینه به خصوص آمدند خاطرات آقای ناظمی را تنظیم کردند و تلاش کردند هم امام را تخریب کنند و هم جایگاه جدیدی را برای منتظری رقم بزنند چون طرح مجدد آقای منتظری ممکن نبود الا با تخریب امام. در واقع تقابل اصلی منتظری با امام بود، حتی در آن ایام مقام معظم رهبری و کسانی دیگر نزد امام رفتند و خواستند که مواضعشان را درباره آقای منتظری تعدیل کنند اما امام قاطعانه گفتند که نمیتوانند و قاطعیت ایشان موجب شد که آقای منتظری حذف شود.
علت این تلاش ها چه بود؟
البته این قضایا ریشه در مشکلاتی داشت که طی چندین سال خودش را نشان داد. از جمله مواردی که تبعیت پذیری آقای هاشمی از ولایت محک خورد و ایشان بدون نظر مثبت امام و یا علی رغم اطلاع از نظر منفی امام آقای منتظری را در خبرگان آوردند و تلاش کردند تا به عنوان رهبر آینده مطرح کنند. در این قضیه آیتالله خامنهای و حتی مرحوم آیتالله مشکینی و دیگران از نظر امام اطلاع نداشتند اما آقای هاشمی اطلاع داشت و حتی به دیگران هم اطلاع نداد و به نظر امام در این قضیه تن نداد. میخواهم بگویم که تنها اراده و تشخیص امام بود که منجر به آقای حذف آقای منتظری شد و تمامی مطالب تاریخ بر این گواه است با این حال که برخی تلاش کردند امام را تخریب کنند تا بتوانند آقای منتظری را مطرح کنند که خوشبختانه توفیقی نیافتند، چون جایگاه امام در جامعه بالاتر از این بود که چنین تلاشی از جانب این گروه سیاسی بتواند با جایی برسد.
این گروه سیاسی برای تضعیف جایگاه رهبری آیتالله خامنهای و طرح مجدد آقای منتظری در برهههایی به خصوص در زمان مجلس ششم تلاشهای بارزی کرد اما نتوانست موفق شود. برخی تقابلهای فکری و مدیریتی هم در این فضا به وجود آمد اما راه به جایی نبرد.
آیت الله خامنهای طی سالهای رهبریشان به طور قاطع و جدی از بحث قانون اساسی و اجرای قانون اساسی دفاع کردند، به ویژه در ارتباط با بحث ریاست جمهوری برخی تمایل داشتند قانون اساسی را در این بخش تعطیل کنند تا آقای هاشمی برای بار سوم، چهارم و پنجم و ششم هم بتواند بر مسند ریاست جمهوری باقی بماند، در اینجا رهبری به طور قاطع ایستادند و این یکسری مسائل جدیدی را موجب شد.
همچنین سه موضع از سوی رهبری حساسیتهایی را ایجاد کرد؛ اول تاکید ایشان بر چرخش قدرت بر اساس قانون اساسی؛ دوم برخورد جدی با برخی انحرافات اقتصادی و سوم مهار برخی نیروهای واداده فکری که نسبت به مبانی و اصول انقلاب دچار تجدید نظر طلبی شدند. این سه موضوع در آن زمان موجب شد تا تقابلهایی را در عرصه مدیریت کلان کشور شاهد باشیم که خوشبختانه در همه این عرصهها، رهبری به رشد فکری جامعه متکی بودند و همین امر موجب میشد تا این تقابلها صورت آشکار پیدا نکند. حتی در بحث جلوگیری از تغییر قانون اساسی، رهبری چند بار آشکارا با مردم سخن گفتند و همین موجب شد که آن جریان و جریاناتی که این چنین تمایلاتی داشتند در انزوا قرار بگیرند.
در موضوع مقابله با انحرافات اقتصادی نیز رهبری خود دعوت کننده جامعه به این امر بودند و در این زمینه به مطالبات جامعه دامن می زدند و همانند مشی امام در واقع به مطالبات مردم جهت میدادند، که البته پذیرش این جهتدهی برای کسانی که مایل نبودند این مسائل را بپذیرند، سخت بود. در دهه اول رهبری، ایشان یک بار وزرا را خواستند با توجه به اینکه نظام استحکام پیدا کرده بود و ترورها تقریبا به صفر رسیده بود، لذا به آنها گفتند که خوب است که عزیزان سطح استفاده از اتومبیلهای بیت المال را کاهش بدهند لازم نیست دیگر با بنز تردد کنید، همین پیکان کفایت می کند - آن موقع پیکان ماشین تولید داخلی بود- بعد هم گفتند که اگر یک مسئولی خودش ماشین داشته باشد، شرعا نمیتواند برای کارهای شخصیاش از ماشین بیتالمال استفاده بکند. وزرا رفتند پیش آقای هاشمی که آقای هاشمی چه کار کنیم ایشان گفتند حالا بینید که خود رهبری مثلا در مورد وسایل نقلیه خودش این کار را میکند یا نمی کند اجازه بدهید ببینیم که خودشان چه کار میکنند؛ و به این ترتیب بحث جلوگیری از تجملگرایی مسئولین را که رفته رفته داشت باب میشد، لوث کردند. خوب این تقابل ها محسوس بود و رهبری با این مسائل موافق نبودند اما در عین حال از طریق ساختار نظام هم خیلی امکان اصلاح نبود و نظر ایشان را به چالش می کشیدند. اما به هر حال افزایش مطالبات جامعه و جهت دهی به آن در این زمینه، وضعیت این جناحهای سیاسی را مقداری مخاطره آمیز میکرد و نتوانست در دوم خرداد 76 مجددا قدرت را به دست گیرند و آقای خاتمی رای آورد. در این دوران درصدی از قدرت اینها کاسته شد اما در عین حال آقای خاتمی امتیازاتی به آنها داد و شاید بشود گفت که عمده مدیریت اقتصادی دراختیار کابینه آقای هاشمی ماند، در واقع یک گام به چرخش قدرت نزدیک شده بودیم اما این چرخش قدرت واقع نشده بود.
در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری هم موضوع چرخش قدرت وارد فاز جدید و بسیار ملموسی شد...
بله، مقام معظم رهبری در جریان انتخابات نهم ریاست جمهوری بسیار صریحتر و روشن تر از ضرورت چرخش قدرت در کشور سخن گفتند و این بحث ها منجر شد که کاندیداهای جوان و نیروهای جدیدی جرات پیدا کنند تا به میدان بیایند و در ثانی در نهایت یک نیروی جوانی رای آورد و توانست آقای هاشمی رفسنجانی را که مدتی از قدرت دور بود و خواست دوباره به قدرت برگردد، شکست دهد. این شکست یک نگرانی جدی را در بین اطرافیان آقای هاشمی بوجود آورد که اگر این بحث تداوم پیدا کند دیگر امکان بازگشت دوباره آنها به قدرت ناممکن خواهد بود، لذا همه بسیج شدند برای این که بتوانند نتایج انتخابات دهم را از آن خود بسازنند، اما این مساله علیرغم سرمایه گذاریهایی بسیار زیاد ممکن نشد. خود آنها هم تا حدی از این مسئله بی اطلاع نبودند که کار بسیار دشواری است چرا که اولا در ارتباط با رئیس جمهورها از ابتدای انقلاب تا کنون مردم تمایل داشتند، به رئیس جمهوری که انتخاب میکنند فرصت دوباره بر قدرت باقی ماندن را بدهند و این موضوع مختص ایران نیست و در تمام کشورها است، با این حال اینها آمدند و سرمایه گذاری کلانی کردند اما در عین حال این احتمال را از نظر دور نداشتند که اگر شکست خوردند چه کنند.
البته نکته اصلی در اینجا بی توجهی آنها به بحث چرخش قدرت بود که مشی رهبری است و این مطالبه در مردم ایجاد شده است. گرچه خواستند همه آنچه رخ داد را به دفاع رهبری از یک فرد محدود کنند اما نکته اصلی این بود که رهبری مایل نبودند که اینها بتوانند چرخش قدرت را در کشور متوقف کنند. آنها در این انتخابات خواستند اینگونه القا کنند که ما با یک کشور ورشکسته با شرایط بحرانی مواجههایم و فقط کسانی می توانند کشور را اداره کنند که دارای سابقه و تجربه طولانی در مدیریت هستند. این بحث در انتخابات نهم هم به صراحت در بحثهای تبلیغاتی آنها مطرح میشد که رهبری با این امر موافق نبود چرا که اصلاح و سالم سازی اقتصادی و مبارزه با انحرافات را تنها از این طریق ممکن می دانستند که چرخش قدرت بوجود بیایید و یک جریان سیاسی دائما در راس قدرت نباشند. بنابراین رهبری در دفاع از طرف مقابل آنها وارد میدان نشده بودند بلکه درصدد بودند تا از طریق قانونی چرخش قدرت صورت گیرد و بحثشان حمایت از این تدبیری بود که در قانون اساسی پیشبینی شده است.
منبع ما : http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4187
پایگاه اینترنتی دویچه وله (صدای آلمان) گزارش داد: غلامحسین الهام، از نزدیکان محمود احمدی نژاد و سخنگوی سابق دولت می گوید که ریشه همه حوادث سال 88 نیز زیر سر اکبر هاشمی رفسنجانی است و کلید بحث تقلب در انتخابات ریاست جمهوری را اکبر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه سال 76 زده است.
به گزارش حقیقت نیوز ، دویچه وله افزود: الهام، عضو حقوقدان شورای نگهبان است و در دولت نخست محمود احمدی نژاد سخنگوی دولت و وزیر دادگستری بود و اعتراض ها به چند شغله بودن وی در دستگاه احمدی نژاد، او را ناگزیر به کنارهگیری از دولت کرد.
دویچه وله ادامه داد: الهام در مصاحبه منتشر نشدهای که متن آن را در وب سایت شخصیاش قرار داده، به حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و ریشه های این حوادث پرداخته است. به نظر الهام همه حوادث سال 88 زیر سر هاشمی رفسنجانی است.
این منبع خبری در ادامه نوشت: الهام در این مصاحبه که با روزنامه خراسان انجام شده است، منشاء اتفاقات بعد از انتخابات 22 خرداد 1388 را دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی می داند و می گوید که این حوادث با شکل گیری کارگزاران سازندگی در اواسط دوره رفسجانی کلید خورد.
اشاره الهام به مقطع آستانه انتخابات دوره پنجم مجلس است که جناح موسوم به راست حاکمیت از قرار دادن نزدیکان هاشمی رفسنجانی در فهرست انتخاباتی خود امتناع ورزید و موجب انشعاب گروه مهمی از اطرافیان رفسنجانی از این جناح شد که بعدها با نام کارگزاران سازندگی مشهور شدند.
غلامحسین کرباسچی، شهردار وقت تهران، عطاء الله مهاجرانی، برادر و دختران رفسنجانی و برخی از تکنوکرات های دولت رفسجانی از اعضای اصلی این گروه بودند.
جریان شگل گیری کارگزاران سازندگی برای نخستین بار شکاف میان جناح راست را علنی کرد. فائزه هاشمی، دختر کوچک هاشمی که با حمایت کارگزاران نامزد مجلس شده بود، رای اول را در میان نامزدهای تهران به دست آورد.
صدای آلمان افزود: از آن روز تا حال جناح محافظه کار حکومت در میان تحلیل گران همواره با دو سر مشخص می شود: محافظه کاران میانه رو به رهبری هاشمی رفسنجانی و متشرعین تندور به رهبری آیت الله خامنهای که ایشان در راس نظام قدرت در جمهوری اسلامی را در دست دارد.
آیت الله خامنهای از حمایت شورای نگهبان و همه نهادهایی برخوردار است که روسا و مسئولین آن را خود وی انتخاب می کند.
دویچه وله در ادامه افزود: اشاره الهام به نماز جمعه سال 76 آستانه انتخابات دوره هفتم ریاست جمهوری است که محمد خاتمی، نامزد مورد حمایت جناح چپ حاکمیت و ناطق نوری، نامزد مورد حمایت نظام و اطرافیان آیت الله خامنهای رویاروی یکدیگر قرار داشتند.
در محافل غیر رسمی گفته می شد جناحی که از نامزدی ناطق نوری حمایت می کرد، در هفته های پایانی رقابت ها با آگاهی از افزایش روز به روز مقبولیت رقیب، تقلب گستردهای را تدارک دیده بود، اما سخنرانی اکبر رفسنجانی در نماز جمعه درباره احتمال تقلب و اطمینان به مردم که جلوی تقلب را خواهد گرفت، نقش برآب شد. این انتخابات با پیروزی چشمگیر محمد خاتمی به پایان رسید.
با وجود آنکه هاشمی رفسنجانی در دو دوره ریاست جمهوری خاتمی زیر فشار اصلاح طلبان جوان قرار داشت و بیشتر به محافظه کاران نزدیک بود، اما با آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد زیر فشار حامیان دولت نهم قرار گرفت. این فشارها در آستانه رقابت های انتخاباتی دوره دهم ریاست جمهوری تشدید شد.
در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با وجود آنکه رقیب اصلی احمدی نژاد در رقابتها میر حسین موسوی بود، در آخرین روزهای تبلیغات انتخاباتی، به ویژه در مناظره های تلویزیونی نوک حمله احمدی نژاد متوجه هاشمی رفسنجانی و خانواده او شد.
در تمام ماه های بعد از انتخابات نیز با وجود آنکه هاشمی رفسنجانی مواضع میانه روانهای داشت، اما او و خانوادهاش همچنان در کانون حملات محافظه کاران تندرو قرار داشت.
درباره علت این حملات بی امان به هاشمی رفسنجانی این نظر در میان پارهای از تحلیل گران ایرانی وجود دارد که این حملات علیه رفسنجانی در چهارچوب نقشه کلانی صورت می گیرد که جناج تندرو اصول گرایان که از آنها با نام محافظه کاران بنیادگرا نیز نام برده می شود، برای آینده رهبری در ایران طراحی کرده و به اجرا گذاشته است.
بنا براین تحلیل ،محافظه کاران بنیادگرا در صدد هستند که رهبری بعد از آیتالله خامنهای را نیز در چنگ خود نگه دارند و بنابر تفسیری که آیت الله مصباح یزدی از تعیین ولی فقیه دارد، فرد مورد خود را از طریق خود آیت الله خامنهای تعیین و به تصویب مجلس خبرگان برسانند.
از این نقطه نظر، حفظ احمدی نژاد در پست ریاست جمهوری و یکپارچه نگه داشتن قدرت در دست محافظه کاران بنیاد گرا برای اجرای این نقشه اهمیت اساسی داشت.
علاوه براین، برای "بنیادگرایان محافظه کار" در اجرای نقشه خود برای تضمین رهبری آینده نظام، حضور و نفوذ هاشمی رفسنجانی مانع بزرگی به شمار می رود و به همین آنان در صدد حذف او هستند.
به نظر این تحلیل گران آنچه که بنیادگرایان در محاسبات خود در نظر نگرفته بودند، شکل گیری جنبش اعتراضی سبز بود که تاحدودی نقشه آنان را برهم زده است.
دویچه وله در پایان خاطر نشان ساخت: اما آنان دست بردار نیستند که بازداشت نوه رفسنجانی و مصاحبه الهام از نشانه های استمرار رویکرد و سیاست های آنها تلقی می شود.
خبرنامه دانشجویان ایران: در پی اظهارنظرهای آقای هاشمی رفسنجانی درخصوص روز جمهوری اسلامی و حوادث پس از انتخابات سایت "بالاترین" از این سخنان استقبال کرد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، پس از گذشت بیش از هشت ماه از سپری شدن فتنه انگیزی فتنه گران که هر روز پرده جدیدی از ابعاد خباثت آن آشکار می شود، سران فتنه با خیالی آسوده و در کمال آسایش مانند یک شهروند معمولی به دیدوبازدید نوروزی هم رفتهاند.
علی رغم ناکامی فتنه گران در اجرای نقشه های خود، سران فتنه در این دیدارها در تدارک برنامه های جدید برای سال جدید برآمده اند.
سکوت دستگاه قضایی با وجود اتمام حجت مردم در 9دی و 22بهمن، باعث شده است که سران فتنه در دیدارهای نوروزی خود بر پافشاری مردم بر ادامه اعتراضات در مناسبت های گوناگون تاکید کنند تا جایی که سایت صهیونیستی "بالاترین" هاشمی رفسنجانی را خطاب قرار داده و می نویسد:
"هاشمی رفسنجانی در مصاحبه ویدیویی به مناسبت سال نو و روز جمهوری اسلامی خاطرنشان ساخته بود حضورم به جهت اهمیت موضوع روز جمهوری اسلامی است و ما معمولاً همان مراسم ??بهمن را بزرگ و مردمی می خواهیم؛ می خواهیم مردم باشند، حالا اگر آنها در روز جمهوری اسلامی هم بخواهند این کار را بکنند، کسی منعشان نمی کند"
این سایت در ادامه می نویسد:
"آقای هاشمی در صورت علاقمندی به حضور مردم از هم اکنون تلاش کنید تا برای 25خرداد مجوز راهپیمایی بگیرید؛ زمان، زمان سخنانی اینچنین است بصورت علنی در خواست حضور دهید ...در سخنان اخیرتان تا حدودی این مصلحت را کنار گذارده اید اما این آغاز راه است بکوشید برای 25 خرداد مجوز راهپیمایی بگیرید"
سایت بالاترین وابسته به "منوشه امیر" صهیونیست که در انتشار اخبار فتنه گران پیشتاز بوده است، قاطبه حداکثری مردم در 9دی و 22بهمن را انکار و باقی ماندن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کنار مردم را رویارویی با آنها دانسته است تا جایی که در خصوص اظهار نظرهای هاشمی رفسنجانی می نویسد:
"مصلحت بیش از حد می تواند شما را به آنسوی ترازوی ملت سوق دهد آنسویی که همه حاضرینش مقابل ملت هستند نه درکنار ملت بکوشید تا در کنار ملت باقی بمانید"
منبع ما : http://www.iusnews.ir/news/37-1/8768-1389-01-08-05-17-41.html
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم با تأکید بر اینکه هیچ منعی برای برخورد با مهدی هاشمی در صورت بازگشت وی وجود ندارد، تصریح کرد: در صورت بازگشت مهدی به کشور در ایام نوروز دستگاه قضایی نباید در احضار وی تعلل کند و چنانچه در این زمینه کوتاهی رخ دهد، مردم مطابق بند میم وصیتنامه امام عمل خواهند کرد.
حجت الاسلام حمید رسایی در گفتوگو با رجانیوزدر خصوص وظیفه دستگاه قضایی در قبال اتهامات برخی اعضای خانواده هاشمی رفسنجانی به خصوص مهدی هاشمی، گفت: مساله احضار و محاکمه مهدی هاشمی با توجه به اینکه نظام در طول 9 ماه گذشته با تمام کسانی که در آشوبها نقش داشتند، برخورد قاطعانه داشته عادی و طبیعی است.
وی با بیان اینکه مردم از دستگاه قضایی انتظار دارند با توجه به پروندهای که مهدی هاشمی دارد و با توجه به اعترافاتی که خود وی و دیگر افراد داشته اند، در اولین فرصت به اتهامات او رسیدگی کند، ادامه داد: تاخیر دستگاه قضایی در تحقق این امر موجب ایجاد تعجب در جامعه شده است.
این عضو ارشد فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم تاکید کرد: مردم احساس نگرانی میکنند که برخورد با مهدی هاشمی شاید در توافق بین مسئولان قضایی و خانواده هاشمی به وقوع نپیوندد.
رسایی با تأکید بر اینکه که "البته تصور من اینگونه نیست"، اظهار داشت: برداشت ما این است که مهدی هاشمی مثل تمام کسانی که در آشوبهای پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری نقش داشتهاند مورد برخورد قضایی قرار میگیرد اما اگر این اتفاق نیافتد، دستگاه قضایی نباید انتظار داشته باشد که نسبت به احکامی که صادر میکند جامعه اقناع شود.
وی تصریح کرد: طبیعی است که عدم برخورد با سران فتنه و افرادی مثل فائزه و مهدی باعث میشود که مردم این برخوردها را سیاسی و یا به دلیل عدم توانایی بدانند.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با عنوان این مطلب که اگر مهدی هاشمی در ایام نوروز در هر نقطهای از ایران حاضر شود و دستگاه قضایی نسبت به احضار او از خود کوتاهی نشان دهد، مطابق بند میم وصیت نامه امام راحل مردم احساس میکنند که وظیفه خودشان را انجام دهند، افزود: چون تا آنجا که ما اطلاع داریم هیچ منعی در برخورد با مهدی هاشمی وجود ندارد.
حجت الاسلام حمید رسایی با بیان اینکه شخصا معتقدم مهدی هاشمی توسط دستگاه قضایی احضار خواهد شد و برخورد با او صورت میگیرد، تصریح کرد: البته خوب است وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی به عنوان ضابطین قضایی اعلام کنند که آیا از طرف دستگاه قضایی به آنها برای برخورد با مهدی هاشمی دستوری داده شده است یا نه؟
خبر مرتبط:
هماهنگیهایمحرمانه برای اسکورتسیاسی مهدیهاشمی از کیش تا تهران
منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=46799
ذوق زدگی رسانه های مخالف دولت از پلاکارد حمایت از هاشمی
روزنامه رسالت نوشت:
شعار حمایت آمیز مردم هرمزگان از استاندار این استان باعث ذوق زدگی برخی رسانه های مخالف دولت شد .
در جریان سفر رئیس جمهور به استان هرمزگان و به هنگام سخنرانی احمدی نژاد در بندرعباس در چند پلاکارد جمله ای با مضمون «احمدی حمایت، هاشمی تشکر» روی دست مردم قرار داشت که حاوی حمایت از رئیس جمهور و تشکر از حسین هاشمی تختی استاندار هرمزگان بود اما روزنامه بهار مدعی اصلاح طلبی و برخی سایت های مخالف دولت ذوق زده شده و شعار حمایت ازهاشمی که مربوط به تقدیر از خدمات استاندار هرمزگان بوده را به حساب حمایت مردم از آقای هاشمی رفسنجانی تعبیر کرده و با دستپاچگی آن را منعکس کرده اند که برخی سایت ها پس از متوجه شدن اشتباه خود مبادرت به حذف خبر کردند.
منبع ما : http://jahannews.com/vdcaoun6a49nwe1.k5k4.html
خوئینی ها پیشنهاد هاشمی را باید غنیمت شمرد صدای آمریکا ضمن ترتیب دادن میزگرد با حضور دو تن از عناصر گروهکی فراری اعلام کرد خواسته جنبش سبز، سکولاریسم و جدایی دین از سیاست است. |
صدای شیعه : در این گفت وگو حسن شریعتمداری (عضو مرکزیت گروهک منحله حزب خلق مسلمان و مستخدم رسمی لانه جاسوسی) و علی اکبر موسوی خوئینی (عضو فراری فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) حضور داشتند.
حسن شریعتمداری به صدای آمریکا گفت: جدایی دین از سیاست که در عراق پیگیری می شود، نعمت بزرگی است. باید بین جامعه بهنجار و نابهنجار فرق گذاشت. جامعه ما به خاطر تئوری حاکمیت خدا، جامعه نابهنجاری است.
وی درباره سران فتنه هم که هنوز جرئت ندارند علناً از سکولاریسم دفاع کنند گفت: ادعای رهبری جنبش ادعای گزافی است. برخی گفته های رهبران جنبش سبز، پایی در مدرنیته و پایی در استبداد دارد. ما باید این را باز شکافی کنیم و این کمک می کند خود آنها گفتار خودشان را اصلاح کنند.
موسوی خوئینی هم که به عنوان پژوهشگر فناوری اطلاعات در دانشگاه استنفورد معرفی شد، به صدای آمریکا گفت: ما باید به رویارویی ادامه دهیم. اکنون پس از 8 ماه، یک دور تنفسی برای جنبش به وجود آمده و این فرصت را که بین جناح های حکومت بحث های زیادی است- و از جمله پیشنهاد آقای هاشمی و جناح میانه رو برای تغییر قانون انتخابات- باید غنیمت شمرد. بعد از وقایع 22 بهمن اکنون فرصت مغتنمی است که فکر کنیم چه می خواهیم.
وی اظهار داشت: حالا که در درون کشور خفقان است، حامیان جنبش در خارج کشور باید وقت صرف کنند و روشن کنند که ما چه می خواهیم. اما آنها آنچه را ما می خواهیم خیلی باز و روشن نمی گویند. اخیراً هم بحثی به میان آمد که آقای دکتر سروش به اروپا رفتند و سخنرانی کردند و تفسیر جدیدی ارائه کردند و سکولاریسم سیاسی را از سکولاریسم فلسفی تفکیک کردند. خیلی ها در محافل علمی و سایت ها از ایشان انتقاد کردند که این خیلی روشن نیست و باید روشن شود.
منبع ما : http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4089
بازگشت هاشمی به نماز جمعه تهران
آخرین نمازجمعه ایت الله هاشمی رفسنجانی که درتاریخ 26 تیرماه سال 1388 برگزار شد تا به امروزشاهد واکنش های متفاوتی از سوی سران سیاسی کشور بوده است.
سایت پرچم نزدیک به مجتبی هاشمی ثمره نوشت:
یک منبع آگاه به خبرنگار پرچم گفت: هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران مجددا حضور مییابد.به گفته این منبع آگاه ، رایزنیهایی نیز در این زمینه انجام شده است.
گفتنی است شخصیت های سیاسی مختلفی از حضور دوباره هاشمی رفسنجانی استقبال کرده اند.
منبع ما : http://www.jahannews.com/vdcewz8z7jh87xi.b9bj.html
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ |