پاییز 88 - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و کسى از وى مسافت میان مشرق و مغرب را پرسید فرمود : ] به اندازه یک روز رفتن خورشید . [نهج البلاغه]
امروز: شنبه 103 آذر 10
 
موقعیت ژئودکترین جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با حسن عباسی:
موقعیت امروز جمهوری اسلامی موقعیت "قلب جهان" است

همواره در رسانه‌ها و در اظهار نظر کارشناسان حوزه‌های مسائل امنیتی، دیپلماتیک و حتی اقتصادی و فرهنگی، از مفاهیمی همچون موقعیت ژئوپلیتیک یا موقعیت ژئواستراتژیک ایران یاد می‌شود. پرسش این است: موقعیت واقعی ایران چیست؟ برای یافتن پاسخی به این پرسش، نشریه موعود به دیدار حسن عباسی رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال رفته است تا به تبیین موقعیت این کشور کهن بپردازد.

در آغاز، یک پرسش ساده و کلی مطرح است: موقعیت هر کشور چیست؟ و چگونه برآورد می‌شود؟

در علوم استراتژیک، موقعیت هر کشور از ابعاد مختلفی بررسی می‌شود، مانند: موقعیت تاریخی، موقعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی، موقعیت فرهنگی، یا موقعیت سیاسی. یکی از مهم‌ترین گونه‌های تبیین موقعیت هر کشور، موقعیت محیطی آن است که در آن ابتدا محیط جغرافیایی تبیین می‌شود، سپس سایر مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در نسبت با محیط جغرافیایی تعریف می‌گردد. در بررسی «موضوع محور»، ابتدا محورهای موضوعی مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ یا موضوع نظامی تبیین و سپس سایر مؤلفه‌های قدرت موضوعی، از جمله «محیط» در نسبت با آن بررسی می‌شود.

مثلاً اگر موقعیت یک کشور، از حیث سیاسی بررسی شد، سایر مؤلفه‌ها در نسبت با آن تعریف می‌شود، از جمله مؤلفة جغرافیایی. یا اگر این بررسی از حیث اقتصادی انجام شد، دیگر مؤلفه‌ها، از جمله محیط جغرافیایی، در نسبت با موضوع اقتصاد تعریف می‌شوند. امّا در بررسی «محیط محور» ابتدا ابعاد محیطی و جغرافیایی تبیین می‌گردد، سپس سایر مؤلفه‌ها در نسبت با آن سنجش و ارزش‌گذاری می‌شود.

موقعیت محیطی یا به تعبیر غربی‌ها «Situation» در سه مرحله سنجش و برآورد می‌شود. مرحلة نخست یا مرحلة تبیین قدرت محیطی، مرحلة تبیین موقعیت کشور مورد مطالعه در سه مؤلفة قدرت محیطی، یعنی زمین (Geo)، دریا (Hydro) و هوا (Aero) است. در مؤلفه‌های زمین (Geo)، سرزمین هر کشور از حیث کیفیت، ابعاد، مساحت و همچنین منطقه‌ای، از کرة زمین، که آن کشور در آن واقع شده، منبع متفاوتی از قدرت محیطی محسوب می‌شود و هیچ دو کشوری موقعیت سرزمینی یکسانی ندارند. برای نمونه، سرزمین کشور شیلی همچون یک مار دراز و باریک است، امّا سرزمین روسیه، کانادا یا آمریکا، موقعیتی مستطیلی و پهناور دارند. در مؤلفة دریا (Hydro)، نیز وضعیت کشورها متفاوت است. این تفاوت به دو بخش تقسیم می‌شود: ابتدا اینکه آیا کشور مورد مطالعه، دسترسی به دریا دارد یا ندارد. کشورهایی مانند افغانستان، تاجیکستان یا اتریش، دسترسی به دریا ندارند، لذا یکی از مؤلفه‌های سه گانة زمینی، دریایی و هوایی، در قدرت ملی آنها غایب است. دیگر اینکه کیفیت موقعیت دریایی کشور مورد مطالعه چقدر است. این کیفیت، با گزاره‌هایی چون طول سواحل،‌ بازبودن یا بسته بودن دریایی که در جوار سرزمین آن کشور قرار دارد، کیفیت فلات قاره در آب‌های ساحلی و سرزمینی آن کشور، و ... سنجش می‌شود. مؤلفة هوا (Aero) نیز متأثر از محل و منطقه‌ای است که آن کشور در کرة زمین در آن واقع شده است.
امّا در مرحلة دوم، که مرحلة تبیین قدرت موضوعی است، باید به تبیین موقعیت آن کشور از حیث قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، قدرت فرهنگی و قدرت اجتماعی پرداخت.

در مرحلة سوم، آنچه در تبیین قدرت موضوعی برآورد شد، با آنچه در تبیین قدرت محیطی سنجش شد، با یکدیگر تلفیق می‌شوند. نتیجة این انطباق و تلفیق را می‌توان «موقعیت آن کشور» نامید.


صورت‌بندی این تلفیق چگونه است؟ یعنی موقعیت یک کشور پس از طیّ این سه مرحله چگونه معرفی می‌شود؟

از انطباق قدرت موضوعی سیاست با جغرافیا، ژئوپلیتیک (Geopolitic) شکل می‌گیرد. هنگامی که از ژئوپلیتیک یک کشور سخن به میان می‌آید، منظور انطباق قدرت سیاسی با قدرت جغرافیایی آن کشور است. از انطباق قدرت موضوعی اقتصاد، با جغرافیا، ژئواکونومی (Geoeconomy) پدید می‌آید. از انطباق قدرت موضوعی نظامی با جغرافیا، ژئومیلیتاری (Geomilitary) به دست می‌آید. از انطباق قدرت موضوعی فرهنگی یا اجتماعی نیز با جغرافیا، ژئوکالچر (Geoculture) یا ژئو سوشال (Geosocial) به وجود می‌آید.

امّا اگر انطباق قدرت‌های موضوعی سیاست، اقتصاد، فرهنگ، نظامی و اجتماعی، با بعد دریایی قدرت محیطی صورت پذیرد نتیجه به ترتیب می‌شود: هیـدروپلیتیـک (Hydropolitic)، هیـدرواکـونـومـی (Hydroeconomy)، هیدروکالچر (Hydroculture)، هیدرومیلیتاری (Hydromilitary) و هیدروسوشال (Hydrosocial). همواره موقعیت کشورها از حیث محیطی، با یکی از این حوزه‌های قدرت موضوعی ـ محیطی معرفی می‌شود.


مفاهیمی همچون ژئواستراتژی در کجای این تقسیم‌بندی قرار دارند؟

موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوتاکتیک یا ژئوتکنیک، تقسیم‌بندی موضوعی نیستند، بلکه در سطح‌بندی محیط مطرح هستند. یعنی یک موقعیت محیطی، «استراتژیک» است، دیگری «تاکتیکی». به موقعیت محیطی استراتژیک، «ژئواستراتژیک»، «هیدرواستراتژیک» و «آئرواستراتژیک» گفته می‌شود و به موقعیت محیطی تاکتیکی، ژئو تاکتیک یا هیدروتاکتیک و آئروتاکتیک.
در واقع این سطح‌بندی، بعد سوم مکعب مطالعات محیطی را در کنار دو بعد قدرت محیطی (زمین، دریا، هوا) و قدرت موضوعی (سیاست، اقتصاد، فرهنگ، نظامی و اجتماعی) شکل می‌دهد.

اکنون می‌توان پرسید، موقعیت ایران از حیث محیطی چیست و چه عواملی این موقعیت را پدید آورده‌اند؟
پرسش خوبی است. امروز ایران، حساس‌ترین و ویژه‌ترین موقعیت را در چند صد سال اخیر داراست که هم می‌توان آن را یک سرمایة عظیم به حساب آورد، و هم زمینة طمع دشمنان. من این موقعیت را در چند محور معرفی می‌کنم.

1. در حال حاضر ایران، از نظر ژئودکترین، به «هارتلند» یا قلب حیاتی سرزمین جهانی تبدیل شده است. در سطح کرة زمین، بخش محدودی به خشکی‌ها اختصاص دارد. در میان خشکی‌های کرة زمین، قطعة بزرگ و یکپارچة آسیا ـ اروپا، به عنوان جزیرة اصلی کرة زمین مطرح است که به جزیرة جهانی معروف است.

حدود یک‌صد سال قبل، «هالفورد مکیندر» قلب جزیرة جهانی را منطقة آسیای مرکزی معرفی کرد که شامل: قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان، بخش‌هایی از شمال افغانستان و شمال خراسان ایران، و بخش‌هایی از شکم روسیه در مرز کشور قزاقستان می‌شود، یعنی منطقة عمومی شرق دریای خزر. فرض مکیندر این بود که هر کس بر این هارتلند یا قلب حیاتی سرزمین جهانی حکومت کند، بر جهان حکومت خواهد کرد. گمان بر این است که هیتلر تحت وسوسه‌های ژئوپلیتیسین خود «هاوس هافر»، در لشکرکشی به سوی شرق، در صدد دستیابی به سرزمین‌های ماوراء آرال و خزر بود که البته تا منطقة چچن بیشتر نتوانست پیش‌روی کند.

آمریکا و ناتو نیز با همین انگیزه و البته به بهانة مقابله با القاعده و طالبان، افغانستان را اشغال کرد تا از آن طریق بتواند آسیای میانه یا همان هارتلند را کنترل کند. امّا مسائلی پدید آمد که برای قدرت‌های استکباری مشخص شد که هارتلند جهان، پس از فروپاشی شوروی، به دلایل گوناگون از آسیای میانه، به ایران منتقل شده است. اکنون ایران به عنوان قلب سرزمین حیانی (جزیرة جهانی) در جهان ژئودکترین مطرح است و برآورد می‌شود که از سال 2005 میلادی به مدت بیش از پنجاه سال جمهوری اسلامی ایران می‌تواند این موقعیت را حفظ کند.

2. همچنین در حال حاضر، ایران از نظر هیدرودکترین به «هارت‌سی» یا قلب حیاتی دریای جهانی تبدیل شده است. هارت‌سی جهان از بدو جنگ دوم جهانی در منطقة عمومی غرب اقیانوس اطلس شمالی شکل گرفت. دلیل آن هم تردّد گستردة ناوگان تجاری آمریکا و اروپا در این منطقه، میان اروپای غربی و سواحل شرقی آمریکا و کانادا بود. اروپای سال 1945 که شاهد تسلیم آلمان هیتلری بود، با ویرانی عظیم حاصل از جنگ جهانی دوم و مشکلات آن درگیر شد، لذا به مدت ربع قرن نیازمند کمک‌های آمریکا از طریق اقیانوس اطلس بود. در یک منطقة مثلثی در غرب اقیانوس اطلس شمالی، یعنی از دریای ساراگاسو تا جزیرة برمودا، و در نهایت دریای کارائیب، منطقه‌ای تحت عنوان هارت‌سی جهان شکل گرفت. فرض بر این بود که هر کس کنترل این منطقه را عهده‌دار شود، کنترل دریای اصلی جهان را در اختیار دارد. اقتصاد ماوراء اقیانوسی (ترانس اوشنیک) آمریکا عمیقاً به این اقیانوس وابسته بود. به این دلیل و برای منحرف کردن اذهان از این موضوع، آمریکا اقدام به افسانه پردازی پیرامون جزیرة انگلیسی برمودا نمود، که در آن مسئلة غرق کشتی‌ها و سقوط هواپیماها در این منطقه مطرح می‌شد و به مرموز بودن آن دامن می‌زد.

پس از پایان جنگ سرد در 1990 از اهمیت و حساسیت دریای ساراگاسو به عنوان «هارت‌سی» جهان کاسته شد و به مرور نقش خلیج فارس، تنگة هرمز، دریای مکران (که عمان خوانده می‌شود)، دریای کوروش (که آن نیز به غلط دریای عربی خوانده شده)، و دریای قزوین (که خزر خوانده می‌شود)، در جهان برجسته شد. از آنجا که این آب‌ها، در جوار ایران و بخش‌های عمدة آن، متعلق به ایران هستند و تحت نفوذ جمهوری اسلامی می‌باشند، لذا «هارت‌سی» از اقیانوس اطلس شمالی به سواحل جنوبی و شمالی ایران منتقل شد.

پنجاه سال قبل، فاصلة میان قلب حیاتی سرزمین جهانی با قلب حیاتی دریای جهانی بیش از 10.000 کیلومتر بود، امّا اکنون این دو در یک نقطه بر هم منطبق شده‌اند، در ایران. یعنی امروز جمهوری اسلامی ایران همزمان هم قلب حیاتی سرزمین جهانی است، و هم قلب حیاتی دریای جهانی، و حداقل تا پنجاه سال آینده این موقعیت برای ایران محفوظ است.

3. فضای ایران نیز آئرواستراتژیک است و پس از منطقة فضایی تحت کنترل نوراد (فرماندهی عالی دفاع هوافضایی آمریکای شمالی)، دومین منطقة فضایی حساس جهان است.

4. از نظر قدرت اقتصادی، موقعیت ژئواکونومیک و هیدرواکونومیک ایران، بسیار حساس است. شریان‌های انرژی فسیلی جهان همچون رگ‌های این قلب تپنده، از جوار ایران، به اعضا و جوارح جهان پمپ می‌شود. بازار منطقه، بازار هدف کالاهای شرق و غرب است. همچنین منابع زیرزمینی منطقه، منابع اقتصاد استراتژیک کشورهای مختلف است.

5. از نظر قدرت سیاسی، در محیط استبدادی و استعمارزدة منطقه، موقعیت ژئوپلیتیک ایران، به دلیل وجود حکومت مستقر و مستقل، بسیار حائز اهمیت است. غرب تلاش می‌کند در تبلیغات خود دولت ترکیه و دولت غاصب و جعلی اسراییل را تنها دموکراسی‌های منطقه بخواند و زیر بار فشار روانی اتهام حمایت از دولت‌های مرتجع و استبدادی کشورهای عربی، رژیم اسراییل را نماد دموکراسی واقعی بخواند. حال آنکه جمهوری اسلامی به‌عنوان یگانه حکومت مردم سالاری دینی در جهان، از حیث استقلال سیاسی می‌درخشد و این موضوع که حکایت از عدم تعهد واقعی به قدرت‌های بیگانه دارد، موقعیت ایران را در منطقه و جهان حائز اهمیت روز افزون نموده است. اکنون ایران بازی‌گری مهم در پهنة منطقه است که در معادلات جهانی نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

6. از نظر فرهنگی، موقعیت ژئوکالچر ایران بسیار ممتاز است. ایران امروز با یک دامنة فرهنگی فارسی زبانان

از کردستان عراق تا افغانستان و قلب آسیای میانه، نفوذ فرهنگی دارد. همچنین با یک دامنة فرهنگی شیعی، از افغانستان و پاکستان در شرق، تا عراق و لبنان در غرب و آذربایجان در شمال و بحرین در جنوب، نفوذ مذهبی چشمگیری دارد. تأثیر این نفوذ را می‌توان در معادلات فرهنگی، سیاسی و نظامی منطقة جنوب غرب آسیا دید.

7. از نظر اجتماعی، موقعیت ژئوسوشال ایران، با توجه به تنوع اقوام و طوایف گوناگون، جمعیت مناسب و نیروی جوان، موقعیتی ممتاز است.

8. از نظر نظامی نیز، موقعیت ژئومیلیتاری و همچنین هیدرومیلیتاری ایران، از حیث قدرت بازدارندگی زمینی، دریایی، موشکی، و عملیات ویژه، یکی از استثنایی‌ترین موقعیت‌های اقتدار نظامی منطقه‌ای را برای کشور در 300 سال اخیر پدید آورده است.


این موقعیت ایران، قطعاً پیامدهایی در عرصة بین‌المللی دارد. پرسش این است که این موقعیت، متضمّن چه نتایجی در سطح جهان است؟

اگر نظام جهانی یک پیکر واحد در نظر گرفته شود، جمهوری اسلامی ایران، قلب این پیکرة جهانی محسوب می‌شود. در مقابل، آمریکا طیّ نیم قرن تلاش نموده است تا به مغز جهان تبدیل شود. اکنون ایالات متحده، با وجود سازمان گسترده‌ای همچون «NSA» توانسته است به ایجاد اینترنت در جهان مبادرت نموده و حافظة جهان را در 9 هکتار مساحتی که سوپر کامپیوترهای آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) در زیرزمین اشغال کرده‌اند، پدید آورد. این حافظة جهانی، روزانه سه میلیارد پیام را دسته‌بندی و ذخیره می‌کند.

موقعیت ایران به عنوان قلب در کنار موقعیت آمریکا به عنوان مغز این پیکره، شرایطی را پدید آورده که در بدن یک انسان می‌توان دید: قلب انسان بدون مغز، زنده می‌ماند، مانند بیمارانی که مرگ مغزی می‌شوند، امّا مغز انسان، بدون قلب او زنده نمی‌ماند. موقعیت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران متضمن سه نکته است:

الف ـ در میان 200 کشور جهان، جمهوری اسلامی قلب جهان «Global heart» محسوب می‌شود.
ب ـ آمریکا مغز جهان«Global brain» محسوب می‌شود.
ج ـ قلب، بدون مغز زنده می‌ماند، امّا مغز بدون قلب زنده نمی‌ماند.

به یک نکته باید توجه داشت و آن‌هم اینکه وقتی کشوری دارای موقعیت جهانی است، به‌عنوان ثقل جهانی یا منطقه‌ای عمل می‌کند. مانند آمریکا، که چون موقعیت جهانی دارد، لذا خود را مرکز عالم می‌پندارد و سایر نقاط و مناطق را با خود می‌سنجد. برای نمونه، در قاعدة «مرکز ـ پیرامون» که آمریکا خود را مرکز عالم می‌شناسد، در یکصد سال اخیر، جزیرة جهانی یا قاره‌های به هم پیوستة آسیا ـ اروپا را که در موقعیت شرق آمریکا قرار دارند، با نام کلّی «خاور» می‌شناسد، سپس آن را به سه قسمت: خاورنزدیک، «خاورمیانه» و خاوردور تقسیم می‌کند. در یک صد سال اخیر که منطقة ما از سوی آمریکایی‌ها خاورمیانه خوانده شده است، هر یک از مردم این منطقه که واژة خاورمیانه را برتافته و بازگو کند، در واقع پذیرفته است که در حاشیة قطب! عالم امروز، یعنی آمریکا قرار دارد. حتی در 6 سال اخیر، آمریکا تلاش نمود با طرح خاورمیانة بزرگ، ابعاد آنچه را در یک‌صد سال گذشته توسط آدمیرال آلفرد ماهان تعریف شده بود، گسترش دهد.

موقعیت جمهوری اسلامی به‌عنوان «هارتلند» جهان، در برابر موقعیت آمریکا به عنوان «برین‌لند» جهان، مفهوم خاورمیانه را متزلزل ساخته است و اکنون این پرسش مطرح است که «شرق میانة چه کشوری؟!». مانع اصلی طرح خاورمیانة بزرگ، جمهوری اسلامی بوده است، و لذا موقعیت فعلی ایران، به عنوان «قطب جهان خداگرا» و همچنین هارتلند جهان، نظام بین‌الملل را وارد صورت بندی جدیدی نمود که در سوی دیگر آن، آمریکا به عنوان «قطب جهان بشرگرا» و برین‌لند جهان مطرح است. اکنون اگر کسی آمریکا را به تبع موقعیت آن مرکز عالم اومانیسم بداند، مفاهیمی همچون خاور نزدیک، خاورمیانه و خاور دور موضوعیت دارند، امّا هنگامی که موقعیت ایران کنونی، آن را مرکز عالم خداگرا قرار داده، می‌توان از باخترنزدیک (کشورهای اروپایی ارتدوکس و کاتولیک)، باخترمیانه (کشورهای پروتستان مرکز و شمال اروپا با محوریت آلمان) و باختردور (کشورهای آنگلوساکسن، شامل انگلیس، آمریکا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند) نام برد.

چه عواملی این موقعیت ایران را تهدید می‌کند و آن را می‌فرساید؟

عوامل متعددی به عنوان تهدید این موقعیت ایران مطرح هستند. فهرست بلندی از تهدیدهای غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی وجود دارد که همواره در تلاش‌اند تا این موقعیت را متزلزل، نابود و بی‌اثر سازند: سکتاریزاسیون (فرقه‌گرایی)، بالکانیزاسیون (تجزیة سرزمینی)، گلوبالیزاسیون (ذوب در نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غرب به بهانة جهانی‌سازی)، واتیکانیزاسیون (تحدید نهاد ولایت فقیه)، لیبرالیزاسیون فرهنگی و اقتصادی، سکیولاریزاسیون، ایندیویدوآلیزاسیون تربیتی، امانیزاسیون اعتقادی، پرنوکراتیزاسیون سیاسی، الیناسیزاسیون اجتماعی و هویت زدایی به ویژه در نسل جوان و موارد دیگری.


راه‌های مقابله با این تهدیدها کدامند؟

بخشی از این تهدیدها باید توسط نهادهای حکومتی و دولتی خنثی شوند، و بخشی نیز توسط مردم. امّا یک نکته میان هر دو مشترک است و آن هم «نیاز به بصیرت» است.


اگر مردم و حکومت‌مداران ندانند که کشور چه جایگاه و موقعیت ممتازی دارد و از وجود چنین نعمتی غفلت کنند، یقیناً آن را از کف خواهند داد. از سوی دیگر اگر این موقعیت را نشناختند، قطعاً متوجه تهدیدها و آسیب‌های آن نیز نخواهند بود که این غفلت موجب خسارت‌ها و فجایع جبران ناپذیری خواهد شد. لذا بصیرت حکومت و مردم، عامل اساسی خنثی‌سازی این تهدیدها و حفظ این موقعیت ممتاز به عنوان میراثی برای نسل‌های بعدی است.



این موقعیت چه ربط و نسبتی با حوزة فکری و فرهنگی ایران اسلامی ـ شیعی پیدا می‌کند؟

موقعیت ژئوکالچر ایران امروز، عمیقاً متاثر از فرهنگ شیعی ایران است. اگر این فرهنگ نبود، انقلاب اسلامی ایران نیز نبود و حداکثر در حدّ یک انقلاب ملی رقم می‌خورد.

انقلاب اسلامی ایران، جهان را از حالت دوقطبی درون پارادایم اومانیسم (بشرگرایی) که جهان را به دو قطب: لیبرال کاپیتالیسم غرب و سوسیالیسم شرق تقسیم می‌کرد، به درآورد، و به جهان دوقطبی جامع‌تری رساند: جهان دوقطبی اومانیسم (بشرگرایی) و تئوئیسم (خداگرایی). پس موقعیت ژئوکالچر ایران در جهان امروز مقوّم جهان ژئوپارادایم دوقطبی خداگرا ـ بشرگراست.

و اگر فرهنگ ایرانی شیعی نبود، نظام دوقطبی نوین در جهان شکل نمی‌گرفت. اهمیت ژئواستراتژیک ایران در جهان از این روست که نه تنها خود یک قطب این نظام دوقطبی است، بلکه خود این نظام را شکل داده است. این یعنی بازی‌گری در عرصة جهانی. البته مایل نیستم این مطلب به نوعی خود بزرگ‌بینی فرهنگی یا اعتماد به نفس کاذب بدل شود، زیرا موقعیت و جایگاه برتر داشتن، نیازمند زحمت و تلاش گسترده‌تر برای حفظ آن است. لذا از حیث توجه و تنبّه عرض می‌کنم تا به نوعی بتوان حساسیت‌ها را نسبت به داشته‌ها و سرمایه‌های ملی و دینی برانگیخت.


با توجه به رویکرد انقلاب اسلامی به آیندة جهان اسلام و نقش ایران در واقعة شریف ظهور حضرت ولی عصر(عج) جایگاه این موقعیت در این رویکردها چیست؟

با پدید آمدن نظام دوقطبی خداگرا ـ بشرگرا، موقعیت ژئوپارادایم ایران به عنوان مرکز جهان خداگرا، مقوّم رویکرد انقلاب اسلامی در جهان اسلام، به ویژه در حوزة الهام بخشی برای رهایی از سلطة بیگانگان بود که نمونه‌های آن در لبنان و فلسطین مشهود است. ظهور مهدی موعود(عج) متضمّن حضور دین در عرصة زندگی بشر و تقویت قطب خداگرا و بسط جامعة موحّدین و متقین در عالم است. موقعیت ایران کنونی، متضمن این حرکت بوده است و برای نهادینه‌سازی و تقویت آن باید تلاش کرد. گام بعدی که بسیار دشوار است، دینی‌سازی سبک زندگی بشر است. در واقع کار اساسی که رویکرد جدّی انقلاب اسلامی، پس از تحقق نظام ژئوپارادایم اومانیسم و تئوئیسم است، مسئلة تحقّق سبک زندگی مهدوی است. اگر سبک زندگی بشر مهدوی شود، زمینه‌سازی برای ظهور به نتیجه خواهد رسید. موقعیت ویژة ایران امروز، در این مسیر بسیار مؤثر است.


وظیفة دولت اسلامی و مردم در قبال این موقعیت در سطح منطقه‌ای و جهانی چیست؟

هر پدیدة اجتماعی، در حرکت کلی خود از سه مرحله عبور می‌کند: ایجاد، حفظ و بسط. موقعیت کنونی محیطی ایران در نظام اجتماعی جهان امروز نیز از این قاعده مستثنا نیست.

مرحلة نخست که مرحلة ایجاد این موقعیت بوده ، اکنون محقق شده است. باید این موقعیت را درک کرد. مرحلة دوم، حفظ این موقعیت است. وظیفة دولت و مردم در این مقطع حساس، حفظ و پاسداشت این موقعیت بسیار ارزشمند است. امّا آن‌هم کافی نیست، بلکه باید به سراغ مرحلة سوم رفت و مسئلة بسط این موقعیت ممتاز را مدّ نظر داشت. اگر مرحلة سوم، یعنی بسط موقعیت جمهوری اسلامی محقق شود، گامی در جهت زمینه‌سازی برای ظهور مهدی موعود(عج) محقق شده است. هوشیاری و بصیرت دولت و مردم از یک‌سو، و اهتمام به بسط این موقعیت از سوی دیگر، وظایف کلی ما در نسبت با موقعیت ممتاز ژئودکترین نهضت انتظار محسوب می‌شود.

از اینکه در این گفت‌وگو شرکت کردید، سپاس‌گزاریم

منبع:رجانیوز


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/9/13 و ساعت 9:9 عصر | نظرات دیگران()
رئیس‌جمهور: باید به ناجا تذکر داده شود
رئیس جمهور با تأکید بر اینکه اقلیت‌های بخش مهمی از میراث فرهنگی ایران زمین هستند تصریح کرد: ما مثل این بی‌فرهنگ‌های غربی نیستیم که تا مسئله‌ای به‌وجود می‌آید به مقدسات مسلمانان توهین می‌کنند و یا از ساخته شدن مساجد و مناره‌ها جلوگیری می‌کنند.
احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه ما 2 ماموریت مهم داریم گفت: ماموریت نخست ما ساختن ایران است و ماموریت دوم ما آمادگی برای ورود به مدیریت جهان است.

به گزارش فارس، محمود احمدی‌نژاد ظهر امروز در دیدار با نخبگان و فرهیختگان اصفهانی با اشاره به اینکه ما باید به‌صورت جدی در مدیریت جهان شرکت کنیم افزود: ما نباید بگذاریم اینهایی که 400 سال بر دنیا حکومت کردند دوباره شرایط استکباری را به ما تحمیل کنند.

وی با تاکید بر اینکه آن عنصر اصلی که ما را در نقطه بالاتری از آنان قرار می‌دهد و به ما فرصت ساختن و مدیریت جهان را می‌دهد عنصر فرهنگ است، اظهار داشت: ما می‌خواهیم اقتصاد و سیاست جهان را درست کنیم، اما فرصت ما محدود است، اما آن عنصر اصلی که به ما اثرگذاری را در این عرصه‌ها می‌دهد تنها عنصر فرهنگ است که در کشور ما نیز ریشه عمیقی دارد.

رئیس جمهور با اشاره به اینکه نوع نگاه ملت ایران به جهان قابل عرضه به بشریت است تصریح کرد: اگر از زاویه فرهنگ وارد مناسبات جهان شویم همه عرصه‌ها در اختیار ملت ایران است و به همین دلیل است که کار فرهنگی برای ما در اولویت کارها قرار گرفته است.

وی با تاکید بر اینکه انتظار من از اصفهان در حوزه فرهنگ انتظار والایی است افزود: صنعت، فناوری، دانشگاه‌ها و ورزش‌ اصفهان در جایگاه عالی قرار دارد، اما انتظار داریم در این دوره جدید در نقطه عطف بشر که ما نیازمند عرضه فرهنگی آن به دنیا هستیم اصفهان که پایتخت فرهنگ است باید نقش خود را به‌خوبی بازی کند.

احمدی‌نژاد با اشاره به اینکه اصفهان باید در بحث فرهنگ نقش پیشگام را بازی کند اظهار داشت: این ظرفیت در اصفهان وجود دارد و این در حالی‌است که در دنیا وقتی نام اصفهان می‌آید در تمام اذهان ملت‌ها ارزش‌های فرهنگی متجسم می‌شود.

وی با اشاره به اینکه ما در بحث آب علاقمندیم تمام آب زاینده رود در اختیار کشاورزان قرار بگیرد اظهار داشت: اما ما نمی‌توانیم این کار را عملی کنیم چرا که این آب متعلق به صنعت و مردم نیز هست، اما باید در سایر بخش‌ها کنترل داشته باشیم تا بی‌جهت آب هدر نرود.

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه باید در بخش کشاورزی از فناوری‌های جدید استفاده شود تصریح کرد: ما در برنامه پنجم امیدواریم بتوانیم تمام زمین‌های کشاورزی زیر پوشش محصولات مدرن بروند و این در حالی‌است که ما درباره خشکسالی 120 میلیارد تومان بودجه به اصفهان داده‌ایم.
احمدی‌نژاد افزود: در جلسه‌ای که با استاندار و معاون عمرانی ایشان داشتیم من به آنان گفتم چرا تمام این پول در بخش پروژه سرمایه‌گذاری شده است؟ باید بخشی از این مبلغ به کشاورز داده شود که از جمله آن امحال وام کشاورزان است.

رئیس جمهور با تأکید بر اینکه در دوره جدید آموزش ضمن خدمت با شکل و محتوای جدید شروع می‌شود اظهار داشت: تولید محتوای آموزشی نیازمند معلم و دانش‌آموزان است.

وی با اشاره به اینکه اگر در پارک‌های فناوری با 5 میلیون تومان اشتغال ایجاد شود ما به‌طور قطع از تمام آن پشتیبانی و حمایت خواهیم کرد اظهار داشت: برای توسعه شهرک‌های علمی و تحقیقاتی در دولت یک نظام ویژه وجود دارد.

وی در پاسخ به نماینده اقلیت‌های مذهبی اصفهان افزود: طبق گفته نماینده اقلیت‌های مذهبی اصفهان همزیستی مسالمت‌آمیز بین کسانی است که اختلاف تاریخی با یکدیگر دارند، اما ما همه از یک خانواده هستیم و در بسیاری از مبانی فکری با یکدیگر هماهنگ هستیم.

وی افزود: این همزیستی مسالمت آمیز درست نیست بلکه من هم با نظر نماینده اقلیت مذهبی در خصوص اینکه ما با اقلیت‌های مذهبی همزیستی ملاطفت آمیز داریم موافق هستیم.

رئیس جمهور با تأکید بر اینکه اقلیت‌های بخش مهمی از میراث فرهنگی ایران زمین هستند تصریح کرد: ما مثل این بی‌فرهنگ‌های غربی نیستیم که تا مسئله‌ای به‌وجود می‌آید به مقدسات مسلمانان توهین می‌کنند و یا از ساخته شدن مساجد و مناره‌ها جلوگیری می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: در دولت نهم 12 کلیسای میراثی ما به ثبت جهانی رسید و این از اقدامات ارزشمند سازمان میراث فرهنگی است.

وی افزود: باید به نیروی انتظامی تذکر داده شود که اقلیت‌ها بتوانند تابع ضوابط خودشان مجوز کسب بگیرند.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/9/13 و ساعت 10:6 صبح | نظرات دیگران()
احمدی‌نژاد روی لبه تیغ قدم می‌گذارد
تریتا پارسی رئیس شورای ملی ایران آمریکا می‌گوید:" واقعیت این است که با اصلاح یارانه‌ها، شما فشار زیادی بر جامعه وارد خواهید کرد و احمدی‌نژاد بر روی لبه تیغ قدم خواهد گذاشت." ممکن است جامعه بین‌الملل بر مسئله تشدید تنش میان ایران و غرب به دلیل برنامه هسته‌ای این کشور تمرکز کرده باشد، اما آنچه در داخل ایران و برای مردم نگران‌کننده‌است تلاش برای هدفمند کردن یارانه‌هاست.
به گزارش «فردا» روزنامه "نیویورک‌تایمز" نوشت: اگر در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها که دهه‌ها خارج از دستور کار قرار داشت، ناموفق عمل کند، می‌تواند دولت محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران که حامی این طرح است را به شدت بی‌ثبات کند. اما این طرح می‌تواند ایران را از وابستگی به واردات بنزین برهاند و از سویی دیگر به ایران کمک می‌کند که در مقابل تحریم‌های اقتصادی که ممکن است بر اثر فشار غرب برای توقف برنامه غنی‌سازی در ایران به وجود خواهد آمد، پیروز شود.

صرف نظر از مجلس، این طرح جدید دولت به یکی از سوژه‌های داغ برای مباحثه در فروشگاه‌ها، وبلاگ‌ها و حتی خانه‌های ایرانی تبدیل شده‌است. نمایندگان از طیف‌های مختلف سیاسی در مورد فاجعه‌آمیز بودن افزایش قیمت‌ها که بر اثر اجرایی شدن این طرح به وجود خواهدآمد، هشدار دادند. به نظر می‌رسد نمایندگان اصولگرا هم عمیقاً‌ نگران بازتاب این طرح هستند، چنانچه چند تن از آنان عنوان کرده‌اند که عملی شدن طرح منجر به موجی از تبهکاری و یا حتی بدتر از آن خواهد شد.

البته تمام جناح‌ها در این زمینه توافق دارند که فروش روزانه کالاها پایین‌تر از قیمت حقیقی آنها که بر اساس برآورد دولت 100 میلیارد دلار در سال برای آن هزینه دارد، از نظر اقتصادی توجیح‌پذیر نیست.

دولت‌های پیشین سعی کردند یارانه‌ها را حذف کرده و یک اقتصاد بازار محور و پویا بسازد، اما در برابر فشار عمومی مردم مجبور به عقب‌نشینی شدند. احمدی‌نژاد که خود را به عنوان قهرمان فقرا در مقابل مرفهین جامعه معرفی کرده‌است، به خاطر این موضوع به شدت تحت فشار است و ماه گذشته نیز مجلس تصویب کرد که وی تا آخر سال این طرح را اجرایی کند.

وی می‌گوید که باحذف یارانه‌ها نیمی از پولی که دولت با این اقدام پس‌انداز می‌کند به مصرف خانواده‌های کم‌درآمد خواهد رسید تا بتوانند با افزایش قیمت‌ها کنار بیایند.
البته این ریسک بزرگی است،‌ اگرچه برخی از اصولگرایان به این موضوع اشاره کرده‌اند که ممکن است آقای احمدی‌نژاد از عهده این امر خطیر برنیاید.

تریتا پارسی رئیس شورای ملی ایران آمریکا می‌گوید:" واقعیت این است که با اصلاح یارانه‌ها، شما فشار زیادی بر جامعه وارد خواهید کرد و احمدی‌نژاد بر روی لبه تیغ قدم خواهد گذاشت."
علاوه بر تاثیرگذاری بر مصرف‌کنندگان، بخش‌های دچار مشکل صنعت ایران نیز آسیب می‌‌بیند. پالایشگاه‌های دولتی به قیمت‌های مصنوعی پایین وابسته هستند و این موضوع پیش‌بینی تاثیر حذف یارانه‌ها را در اقتصاد دشوارتر می‌کند.

فریده فرهی، کارشناس مسائل ایران در دانشگاه هاوایی عنوان کرد که امروزه، تغییرات بسیار فراگیر است و کمتر می‌توان آن را پیش‌بینی کرد. مسائل مهمی در مورد اعتبار اطلاعات دولت برای شناسایی خانواده‌های تحت پوشش وجود دارد، تشخیص آنهایی که باید کمک‌های مالی را تحت این قانون دریافت کنند بسیار مشکل است.

وی در ادامه افزود که چنانچه خانواده‌های فقیر ایرانی این کمک‌ها را دریافت کنند، بیشتر خانواده‌های که درآمدهای متوسط دارند و تحت پوشش این طرح قرار نمی‌گیرند، به دلیل افزایش قیمت‌ها بیشترین آسیب را خواهند دید.

آنچه که باعث می‌شود حذف یارانه‌ها راحت‌تر شود تحریم‌های بیشتراست، که در صورت شکست روند گفتگوهای هسته‌ای به صورت گسترده‌ای توسط رهبران غربی به عنوان آخرین راه مورد بحث قرار گرفته‌است. تحریم‌های اقتصادی یا ممنوعیت صادرات بنزین به این کشور مصرف ایرانی‌ها را پایین آورده و به اقتصاد دولتش کمک می‌کند، زیرا دیگر نیازی به پرداخت هزینه برای واردات بنزین نخواهد داشت. این موضوع می‌تواند آسیب ناشی از حذف یارانه‌ها را نامحسوس کند و به دولت اجازه می‌دهد تا برای هر افزایش تورم غرب را مقصر بداند.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 88/9/13 و ساعت 10:5 صبح | نظرات دیگران()
راه‌اندازی 3 کلانتری مخصوص زنان در پایتخت
رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ از راه‌اندازی 3کلانتری مخصوص زنان تا پایان سال‌جاری در پایتخت خبر داد.

سرهنگ بیگی در گفت‌وگو با ایسنا در رابطه با روند احداث شعب ویژه کودکان و زنان در کلانتری‌های پایتخت، اظهار کرد: در حال حاضر در تمام کلانتری‌های پایتخت، شعب خدمات قضایی از سال گذشته راه‌اندازی شده که پلیس زن در این شعب نیز حضور دارد و مسائل مربوط به زنان و کودکان را رسیدگی می‌کند.

وی ادامه داد: تا پایان سال‌جاری بناست، بحث تکمیل و توسعه واحدهای خدمات قضایی انجام شود و همچنین یگان انتظامی مخصوص زنان نیز تا پایان امسال با رویکرد رسیدگی به جرایم زنان و مسائل مربوط به اطفال و نوجوانان راه‌اندازی می‌شود.
http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=75495
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 9:1 عصر | نظرات دیگران()
احمدی‌نژاد: سوخت هسته‌ای 20 درصد را در ایران تولید می‌کنیم
رئیس جمهور درباره تلاش ایران برای دستیابی به اهداف بلند و صلح آمیز هسته‌ای با وجود صدور قطعنامه در آژانس و مانع تراشی برخی کشورها، از عزم کشورمان برای تولید سوخت 20 درصد خبر داد.

به گزارش شبکه خبر، محمود احمدی نژاد، امروز در جمع مردم اصفهان، با اشاره به موضوع هسته‌ای ایران گفت: دیدیم در شورای حکام آژانس، برخلاف قانون و مصوبات خودشان و برخلاف منطق و عدل و البته تحت فشار چند کشور به ظاهر قدرتمند، اما رو به افول، بر ضد ما قطعنامه صادر کردند.

احمدی نژاد تصریح کرد: خیلی روشن است که اگر همه آنها حتی با هم باشند، ملت ایران هیچ ترس و واهمه‌ای نخواهد داشت.

رئیس جمهور افزود: دیشب در شبکه اول عرض کردم آنها قدرت اندیشه، تفکر و تعقلشان را از دست داده‌اند، متوجه نمی‌شوند و سرشان را در برف کرده‌اند و دستور می‌دهند و خیال می‌کنند که همه به حرفشان گوش فرامی دهند و هرچه می‌گویند دنیا باید به آن عمل کند.

احمدی نژاد گفت: آنها در ظلمت هستند، تدبیرشان نتیجه نمی‌دهد، ما به دنیا اعلام کرده ایم که این سازمان‌ها در اختیار چند قدرت فاسد است و مطلقا در مسیر قانون حرکت نمی‌کنند، خدا زده پس کله این طاغوت ها، خودشان تصمیم‌هایی می‌گیرند و سندهای معتبری را از ملت ایران در برابر ملت‌های دنیا قرار می‌دهند و هر آنچه را ما می‌گوییم آنها در عمل به جهان ثابت می‌کنند و حقیقت حرف‌های ما را روشن می‌کنند.

رئیس جمهور تصریح کرد: از نظر ما موضوع هسته‌ای تمام شده، این‌ها سوختن هایشان از جای دیگری است و از جای دیگری ناراحت هستند.

احمدی نژاد افزود: منطق را ببینید، ما به آنها گفتیم سوخت 20 درصد می‌خواهیم، بر اساس مقررات آژانس آنها موظف هستند این سوخت را در اختیار ما قرار دهند؛ اما شروع کردند به گذاشتن شرط و شروط برای ما، و ما در پاسخ گفتیم که هیچ شرط و شروطی را از شما نمی‌پذیریم، اگر می‌دهید که هیچ، و اگر نمی‌دهید خودمان تولید می‌کنیم؛ اما آنها برخلاف قانون، قطعنامه ضد ما صادر کردند.

رئیس جمهور اضافه کرد: منطق آنها بر اساس قانون نیست، بلکه به دوران قرون وسطی برمی گردد، منطقی که ملت‌ها را ضد قدرت‌ها می‌شوراند.

احمدی نژاد ادامه داد: اگر سوخت نمی‌دهید به یاری خدا سوخت بیست درصد و هرچه که نیاز داشته باشیم، خواهیم ساخت.

رئیس جمهور، در ادامه سخنانش در جمع مردم اصفهان گفت: بگذارید این جمله را هم بگویم؛ جنگ روانی راه‌انداختند که جنگ می‌شود و همه اینها بازی‌های تبلیغاتی است.

احمدی نژاد افزود: چند تا از این‌ها در نیویورک و در سفرهای اخیر پیش ما آمدند و گفتند رژیم صهیونیستی خیلی عصبانی است، قابل کنترل نیست و ممکن است غلطی بکند.

رئیس جمهور اضافه کرد: بنده به آنها گفتم این رژیم صهیونیستی که چیزی نیست، حتی اربابان آنها نیز نمی‌توانند غلطی بکنند.

احمدی نژاد گفت: دنیا بداند ملت ایران ملت منطق، قانون مداری، عدالت، برادری، گفتگو و تفاهم است.

رئیس جمهور، با بیان اینکه ما برای آقای اوباما نگران شدیم، افزود: او گفته بود می‌خواهد تغییرات اساسی ایجاد کند و ما هم استقبال کردیم و گفتیم بسم الله.

احمدی نژاد اضافه کرد: من پیام دادم اگر تغییرات اساسی می‌خواهید، ایجاد کنید؛ این است که سیاست زورگویی، تجاوز، بی قانونی و تبعیض، لشکرکشی به خاورمیانه و حمایت از صهیونیست‌های آدم کش را تعطیل کنید و ملت‌ها را دوست داشته باشید و ما سعی کردیم که تغییر اتفاق بیفتد؛ اما الان نگرانیم، خوب عمل نمی‌کند.

رئیس جمهور ادامه داد: ما نگران این هستیم که صهیونیست‌ها وی را هم هول بدهند در ریلی که آقای بوش را هول دادند.

احمدی نژاد گفت: سرنوشت آقای بوش، جلوی چشم ایشان و همه است و ما به سرنوشت آقای بوش هم راضی نبودیم.

رئیس جمهور افزود: من به بوش نامه دادم و دعوت کردم و گفتم تو که می‌گویی مسیحی هستی، بسم الله، این راه حضرت مسیح، وارد شو تا رستگار شوی.

احمدی نژاد گفت: در همانجا نوشتم که اگر راه درست را انتخاب نکنی، بدان که سنت الهی به خفت و خواری امثال توست و متاسفانه او بی اعتنایی کرد و به آیات الهی که در نامه نوشته شده بود، بی حرمتی کرد.

رئیس جمهور با بیان اینکه امروز، منفورترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا آقای بوش است، افزود: ما نمی‌خواهیم چنین سرنوشتی نصیب فرد بعد از او شود.

رئیس جمهور در ادامه سخنرانی خود در جمع مردم اصفهان گفت: ما خودمان آمدیم و سایت قم را یک سال قبل به آژانس اطلاع دادیم، بعد ما را محکوم می‌کنند و می‌گویند: سازمان‌های جاسوسی غرب مطلع شده بودند، چون ایرانی‌ها فهمیدند آنها مطلع شدند، آمدند خبر دادند.

احمدی نژاد افزود: ما سوال می‌کنیم شما به چه حقی در کشور ما جاسوسی می‌کنید؟ شما مگر در "قرارداد الجزایر" تعهد ندادید که دیگر علیه ملت ما کاری نکنید؟ مگر تعهد ندادید که دیگر جاسوسی نکنید؟ این چه رفتار زشتی است؟

رئیس جمهور گفت: این بلوف است، ما یک کار مثبتی انجام دادیم و آنها منفعل شدند و دستشان خالی است؛ اخلاق طاغوتی است دیگر؛ شروع می‌کنند به ادعا کردن، غافل از اینکه زیر پایشان دیگر خالی است و نقطه استقراری در دنیا ندارند.

احمدی نژاد در ادامه سخنانش به برنامه‌های سفر سوم دولت به اصفهان اشاره کرد و گفت: ان شاء الله در سفر هم کارگروه‌ها را داریم. از جمله کارگروه فرهنگی. به خصوص برای استان اصفهان بحث آب، حمل و نقل شهری، خشکسالی، کشاورزی، حمل و نقل درون شهری، میراث فرهنگی، صنعت و اشتغال و بحث مسکن مهر را داریم که درباره اینها تصمیمات خوبی خواهیم گرفت و مصوبات قبلی پیگیری خواهد شد.

رئیس جمهور افزود: جلساتی با ایثارگران و با منتخبان استان خواهیم داشت، حرف‌ها را می‌شنویم، و بحث را دنبال می‌کنیم.

احمدی نژاد گفت: برای جوانان عزیز اصفهان نیز، ورزشگاه بزرگ این شهر را دولت تصمیم می‌گیرد که بشازد و ان شاءالله از طریق صدا و سیما از برنامه‌ها آگاه می‌شوید.

رئیس جمهور، در بخش دیگری از سخنان خود، اصفهان را ترکیبی بسیار زیبا از تدین، ایمان ناب، مجاهدت و نجابت خواند و گفت: اصفهان، خورشیدی فروزان در مرکز ایران است که به همه سرزمین ایران، نورافشانی می‌کند.

احمدی نژاد افزود: اصفهان زادگاه عارفان، فیلسوفان، معماران، هنرمندان، علمای بزرگ، فقها و مراجع عظیم الشانی است که صدها سال پناهگاه مردم و سنگر دفاع از اسلام ناب محمدی بوده است.

رئیس جمهور، با بیان اینکه اصفهان سرزمین مردان و زنان بزرگ، مجاهدان، شهیدان والامقام و سرداران فدایی انقلاب و اسلام عزیز است، افزود: اصفهان گنجینه پرافتخار از ذوق، ابتکار و زیبایی است.
احمدی نژاد اضافه کرد: سلام و درود خدا بر زنان و مردان اصفهان که میراث دار فرهنگ و هنر ایران زمین هستند.

رئیس جمهور ادامه داد: اصفهان در چهارصد سال اخیر و قبل از انقلاب و پس از پیروزی آن، نقش برجسته و پیشتازی در بالندگی، عظمت و عزت ملت ایران داشته است.

رئیس جمهور، در بخش دیگری از سخنانش در اصفهان درباره اهمیت ولایت و امامت در پیشرفت و تعالی بشر گفت: هر کسی به ولایت و امامت متصل شود، ماندگار و جاودان است و هر عملی که در مسیر امامت انجام شود در عالم باقی است، رشد خواهد کرد و به کمال خواهد رسید.

احمدی نژاد گفت:‌ اتصال به ولایت امام در حقیقت اتصال به کمال علم، قدرت، جود و شجاعت است و انقطاع از غیر خدا و اتصال به نقطه نهایی حیات و نور ایمان، نعمت و نقطه نهایی دین است.

رئیس جمهور گفت: خارج از مسیر امامت هیچ چیزی به انسان عطا نمی‌شود و هیچ رشدی در دنیا اتفاق نمی‌افتد و همه کمالات در اتصال به امام است.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 9:0 عصر | نظرات دیگران()
مشروح مناظره نبوی و مرعشی در دانشگاه تهران:
مرعشی: احمدی‌نژاد به مردم سهام عدالت داد رأی آورد
نبوی: احمدی‌نژاد مثل کارگزاران جیب خود و طرفدارانش را پر نکرد

مناظره‌ای با حضور مرتضی نبوی، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین و حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی با موضوع "بررسی ابعاد پنهان حوادث پس از انتخابات" بعد از ظهر امروز(سه‌شنبه) از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برگزار شد.

مرتضی نبوی در ابتدای این مناظره گفت: ما یک انتخابات برگزار کردیم که از نظر مشارکت در سطح بی‌سابقه‌ای بود به دلیل آنکه در این انتخابات استانداردهای یک انتخابات کاملا خوب را داشتیم؛ هم از نظر سطح مشارکت و هم از نظر جدی بودن رقابت انتخاباتی.

وی افزود: این انتخابات در شرایطی برگزار شد که احمدی‌نژاد برای دور دوم می‌خواست کاندیدا شود و براساس تجربه‌ای که در ایران وجود دارد یک رییس‌جمهور برای بار دوم نیز انتخاب می‌شود اما با این حال رجال جریان رقیب به میدان آمده بودند. آقای کروبی و موسوی آمده بودند و آقای خاتمی هم که به میدان آمده بود با کاندیدا شدن موسوی کناره‌گیری کرد. اینها از شخصیت‌های شناخته شده جریان دوم خرداد بودند و فضای رقابتی در انتخابات نیز در اوج قرار گرفت و رقابت‌های انتخاباتی به خیابان‌ها کشیده شد و در سطح شهرها و حتی شهرهای کوچک و خیابان‌ها نیز شاهد رقابت‌های انتخاباتی بودیم و طرفداران کاندیداها نیز در صحنه بودند.

نبوی خاطرنشان کرد: در جریان اصولگرا گرچه محسن رضایی وارد انتخابات شده بود، اما عمدتا رقابت در انتخابات بین آقایان موسوی و احمدی‌نژاد شکل گرفت و یک دو قطبی ایجاد شد. مناظرات، این رقابت‌ها را به اوج رساند و نتیجه این شد که احمدی‌نژاد برنده شود. در شهرهای بزرگ رای میان احمدی‌نژاد و موسوی برابر بود به جز شهر تهران که موسوی 300 هزار رای بیشتر داشت، اما در روستاها و شهرهای کوچک رای قاطع از آن احمدی‌نژاد بود.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه گفت: رقیب احمدی‌نژاد از موضع نفی وارد صحنه‌ی انتخابات شده بود نه از طریق اثبات خود و اتهاماتی مثل دروغگویی، ‌تقلب و سیاه‌نمایی را مطرح کرد و حتی قبل از انتخابات نیز اعلام پیروزی . عصر انتخابات نیز اعلام کرد که در انتخابات پیروز شده و حتی یکی از طرفدارانش گفته بود که اگر نتیجه غیر از پیروزی باشد طرفداران ما به خیابان‌ها بیایند. با این فضا بود که طرفداران به خیابان آمدند و آن همه حوادث پس از انتخابات شکل گرفت. یک هفته‌ای در تهران تظاهرات‌ها استمرار داشت تا اینکه رهبر معظم انقلاب در اولین نماز جمعه‌ بعد از انتخابات خطبه خواندند و از سوابق کاندیداهای انتخابات و رییس مجلس خبرگان تجلیل کردند و همگان را دعوت به آرامش کردند، اما حوادثی پیش آمد که تاسف‌آور بود. چقدر خوب بود که همه به روند قانونی تن می‌دادند و اعتراضات به شکل قانونی پیش می‌رفت.

نبوی گفت: همانطور که چند روز پیش آقای حدادعادل در نطق خود گفتند آمار کشته شدگان در حوادث بعد از انتخابات 37 نفر بودند 20 نفر از آنها بسیجیان بودند به هر حال هر کس که در این کشور در این حوادث کشته شد تاسف‌آور بود و کسانی که چنین فضاهایی را پیش آوردند باید به هوش بیایند و از مسیری که در پیش گرفته‌اند برگردند و بیش از این مزاحمت ایجاد نکنند؛ چراکه کشورمان در آستانه دهه‌ آینده است و باید به سمت پیشرفت و عدالت پیش برود.

به گزارش ایسنا، در ادامه‌ این مناظره حسین مرعشی گفت:‌ باید این واقعیت را بپذیریم که انتخابات ریاست جمهوری دهم یک انتخاب باشکوه بود و من که یک جوان سال 57 بودم و در طول 27 سال گذشته مسوولیت‌های مختلفی داشته‌ام در خود احساس غرور می‌کردم از این نظر که چه نظامی پی‌ریزی کردیم که میان خود و جوانان رابطه‌ی صمیمانه و مثبت برقرار کرده است. در روزهای انتخابات خیابان‌های تهران و شهرهای بزرگ به عرصه‌ای برای فعالیت‌های انتخاباتی تبدیل شده بود و اعتماد بی‌سابقه‌ای بین مردم و نظام ایجاد شده بود، اما با توجه به حوادث پس از انتخابات باید بگویم اگر قرار بود با برگزاری انتخابات باشکوهی در این سطح حوادث پس از انتخابات پدید آید بهتر بود که این حوادث پیش نیاید و ما یک انتخابات معمولی برگزار می‌کردیم. ما به عنوان کارگزاران در این انتخابات خواهان حضور یک رییس‌جمهور میانه و اصولگرا بودیم تا کشور از این گذرگاه خارج شود و اصراری به حضور موسوی و خاتمی نداشتیم. من به آقای ناطق نوری گفته بودم که ما یک ریاست جمهوری به شما بدهکاریم شما بیایید تا این ریاست جمهوری را به شما بدهیم و مملکت از این تنش فرسایشی خلاص شود. اما سیاست‌گذاران این را مصلحت ندانستند و در رقابت ما هم سراغ کسی رفتیم که گفتمان انقلاب اسلامی را داشت.

مرعشی در مورد موسوی گفت: میرحسین موسوی در دانشگاه کرمان در برابر سوال یک دانشجو که مورد تشویق حاضران هم بود از دهه‌ی اول انقلاب دفاع کرد و حتی از تصمیماتی که در دولت او گرفته نشده بود نیز دفاع کرد.

مرعشی تصریح کرد: روند انتخابات در انتخابات ریاست جمهوری دهم با چند مشکل جدی مواجه بود که باعث ایجاد مسائل تلخی شد . سرمایه‌های کشور در این انتخابات بالا رفت و زمین خورد و اگر قرار بود که ما تحمل نکنیم به نظر من نباید وارد این میدان می‌شدیم .سه حادثه در این انتخابات داشتیم اول اینکه دولت خود مجری انتخابات بود و ما نمی‌توانستیم مجری بی‌طرف در انتخابات ببینیم. مساله‌ی دیگر ناظران و نهادهای نظارتی نیز بی‌طرفی خود را رعایت نکردند، ما توقع نداشتیم که آنها چنین کنند اما دیدیم که از 12 عضو شورای نگهبان 7 عضو رسما از یک کاندیدا حمایت کردند.

عضو حزب کارگزاران سازندگی مشکل دوم را مداخله غیرقابل وصف دولت در امر انتخابات خواند و گفت: درحالی که یک سال و نیم از تصویب قانون نظام پرداخت هماهنگ گذشته بود، دولت در فصل انتخابات به استانداران و کارگزینی‌ها دستور داد که با سرعت حقوق‌های جدید را محاسبه و در حساب‌های مردم واریز کنند. همچنین سهام عدالت که دارای یک نظام پیچیده است به گونه‌ای که شرکت‌های مادر آن باید سود‌شان را اعلام و آن سود میان سهام‌داران توزیع شود اما رییس‌جمهور مستقیم از تهران یک گروه گذاشت که از شرکت پخش و پالایش دو هزار میلیارد تومان برداشت کنند و براساس آن به هر روستایی 80 هزار تومان پول پرداخت کنند. با چنین کارهایی دموکراسی مفهوم خود را از دست می‌دهد.

مرعشی تصریح کرد: یکی دیگر از مشکلات، بداخلاقی‌هایی بود که در مناظره‌ها پیش آمد و آن وارد کردن موضوعاتی که در انتخابات سهمی نداشت و همچنین اجازه ندادن به دیگران برای پاسخگویی از مشکلات مناظره بود. یکی از نکات این انتخابات این بود که برخلاف انتخابات‌های قبل که تهران با توجه به مهاجر‌پذیر بودن همواره نسبت مشخصی از نظر نتایج با شهرهای دیگر داشت و 10 درصد کل آرا تشکیل می‌داد در این انتخابات این نسبت برقرار نبود. همچنین انتخابات در میان ایرانیان خارج از کشور 50 تا 54 درصد با نتایجی که در ایران شاهد بودیم تفاوت داشت.

مرعشی خاطرنشان کرد: روز شنبه 23 خرداد یعنی فردای انتخابات، تهران از نتایج بهت‌زده بود و در این فضا طرفداران احمدی‌نژاد شیرینی پخش می‌کردند. یکشنبه‌ آن روز طرفداران احمدی‌نژاد اعلام کردند که جشن پیروزی خواهند گرفت این مراسم که در میدان ولیعصر(عج) برگزار شد را سازمان تبلیغات اسلامی پشتیبانی می‌کرد و در تلویزیون در کانال‌های مختلف این برنامه اعلام شد اما دوربین‌های مرکز کنترل ترافیک نشان می‌دهد که 50 تا 60 هزار نفر بیشتر در این مراسم حاضر نشدند اما فردای آن روز بدون هیچ تبلیغاتی یک راهپیمایی توسط معترضان برگزار شد که آن را هم دوربین‌های مرکز کنترل ترافیک ثبت کرده‌اند. معترضان به نتیجه‌ انتخابات حتی حق برگزاری یک میتینگ را هم نداشتند و نظامی که با حوصله این انتخابات را برگزار کرده بود و رقابت‌ها را تحمل کرده بود یک مرتبه حتی یک اجتماع و راهپیمایی و حتی صحبت‌های موسوی در تلویزیون را هم نتوانست تحمل کند. من باز هم می‌گویم اگر قرار بود که به افکار عمومی و اعتراض‌ها این گونه پاسخ بدهیم بهتر آن بود که انتخاباتی معمولی برگزار کنیم. حتی مسوولیت اتفاقی مانند آنچه در کهریزک افتاد را بپذیریم. اینها افرادی بودند که سالم دستگیر شده بودند. یکی مسوولیت این حوادثی را که در کهریزک افتاد را به عهده بگیرد.

مرعشی گفت: اگر قرار بود ما نظر مخالف را تحمل نکنیم بهتر بود که این سفره را پهن نمی‌کردیم واین انتخابات را با 20 میلیون شرکت‌کننده برگزار می‌کردیم که بهتر بود از یک انتخابات با شرکت 40 میلیون نفر و کج‌خلقی‌های پس از آن.

در ادامه این مناظره مرتضی نبوی گفت: آقای مرعشی و دوستانش پیشنهادی به نام کابینه‌ی ملی داشتند که با شرایط ایران تناسب نداشت. دو جریان رقیب در کشور شخصی مانند ناطق نوری و اجماع بر سر آن را بر نمی‌تابیدند.

وی درباره مجریان و ناظران انتخابات گفت:‌ این اولین بار نیست که انتخابات توسط وزارت کشور برگزار می‌شود. واقعیت این است که انتخابات و نظارت را در ایران خود مردم انجام می‌دهند و در هر شهر و حوزه‌ای تعدادی مجری و ناظر هستند که از معتمدین محل و از میان خود مردم انتخاب می‌شوند. این افراد در 20 انتخابات گذشته تقریبا ثابت بودند و افرادی شناخته شده هستند و با تغییر کردن دولت‌ها تغییر نکردند.

نبوی افزود: رای‌گیری و نظارت در انتخابات توسط خود مردم انجام می‌شود گرچه این افراد توسط فرمانداری‌ها معرفی می‌شوند و این خدشه‌ای به انتخابات وارد نمی‌کند.

وی افزود: در بحث ناظران قبول دارم که بعضی از اعضای حقوقدان و فقهای شورای نگهبان که از یک کاندیدا حمایت کردند یک عمل خلاف تدبیر انجام دادند البته این هم لطمه‌ای به صحت انتخابات وارد نمی‌کند. لازم بود که این خلاف تدبیر انجام نمی‌شد و هیچ یک از اعضای شورای نگهبان حمایت صریح از یک کاندیدا نمی‌کردند؛ بر همین اساس ما در مجمع تشخیص مصلحت طرحی را که در شورای نگهبان رد شده بود و توسط مجلس به این مجمع آمده بود تصویب کردیم که براساس آن هیچ یک از اعضای شورای نگهبان در هیچ کدام از قوا نمی‌توانند عضو باشند بر همین اساس بود که چند نفر از افراد که در سه قوه‌ فعال بودند و در شورای نگهبان هم حضور داشتند یا از شورای نگهبان استعفا دادند یا از حضور در قوا.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه درباره اتهام استفاده تبلیغاتی کردن دولت از بیت‌المال در انتخابات گفت: مداخله دولت در انتخابات با استفاده از بیت‌المال حرفی است که خود آقای مرعشی هم این را قبول ندارد، اینکه یک قانونی تصویب شده و دولت می‌خواهد بعد از مدتی آن را اجرا کند که مصادف با انتخابات شده است چه اشکالی دارد؟ اینکه با استفاده ازاین قانون حقوق بازنشستگان افزایش بیابد و یک بار مثبت برای رییس‌جمهور ایجاد شود اشکالی ندارد. بالاخره هر رییس‌جمهوری به دنبال تامین نظر مردم خواهد بود و درآمد نفت را دوست دارد طوری خرج کند که بر سر سفره‌ها برود. این کجا خلاف قانون است؟

نبوی درباره‌ توزیع سهام عدالت در فصل انتخابات نیز گفت: سهام عدالت طرحی بود که آقای هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری نهم مطرح کرد و احمدی‌نژاد آن را پیگیری و اجرا کرد و مسوول اجرای خصوصی سازی نیز می‌گوید که توزیع سود این سهام براساس محاسبات قانونی و با حسابرسی بوده است. توزیع سهام عدالت یکی از افتخارات نظام است و اینکه برای تامین عدالت و پرکردن فاصله بین فقیر و غنی این طرح اجرا می‌شود.

وی گفت: احمدی‌نژاد البته در انتخابات از مسائلی که طبقه اشرافی جدید در کشور ایجاد کرده بود بیشترین استفاده‌ها را کرد و به عنوان شعار عدالت و حمایت از محرومین و رسیدگی به مردم روستاها توانست مقبولیت اجتماعی به دست آورد. این طبقه‌ی اشرافی کسانی بودند که از میان کارگزاران و مسوولان بودند و برای خود امتیازات خاصی در نظر گرفته بودند و خود را طبقه ممتاز معرفی کرده و صاحب امکانات بودند. سهام عدالت توانست دیدگاه مردم نسبت به کارگزاران و دولت را اصلاح کند. آنها دیدند که احمدی‌نژاد مردی از جنس خودشان است و البته که کارهای احمدی‌نژاد به مذاق طبقه‌ی اشرافی جدید خوش نیامده است.

نبوی درباره‌ِ بداخلاقی‌های مناظرات گفت: در مناظره‌ها بداخلاقی‌های یک‌طرفه نبود؛ بلکه آغازگر بداخلاقی‌ها دوستان مهندس موسوی بودند که با شعار تقلب و دروغ و زیر سوال بردن سیاست خارجی و سیاست‌های اقتصادی این کار را می‌کردند و حتی یک کلمه هم در اثبات خود نمی‌گفتند.

وی درباره‌ی حوادث پس از انتخابات هم گفت: خیلی خوب بود که ما این حوادث را نداشتیم اما نباید نقش افراد باسابقه را در این حوادث دست‌کم بگیریم؛ کسانی که به جای حرکت قانونی برای اعتراض رفتارهای غیرقانونی را کردند و نظام هم در این زمینه خیلی از خود تحمل نشان داد. به یاد دارید که تهران یک هفته تظاهرات‌ غیرقانونی را شاهد بود.

مرعشی در ادامه این مناظره‌ ضمن اینکه احمدی‌نژاد را به عنوان نماینده جریان اصولگرا ندانست، گفت: آقای نبوی فرمودند در جریان انتخابات دو جریان رقیب که اصولگرا و اصلاح‌طلب بودند شکل گرفتند؛ اما از نظر من می‌توانست در مقابل یک رقیب میانه از دو جریان ائتلاف کند و حضور داشته باشد؛ چرا که احمدی‌نژاد را هماهنگ با تمام بدنه اصولگرایی نمی‌دانستیم.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه می‌توان به لحاظ شکلی و ظاهری گفت مردم انتخابات را برگزار می‌کنند، افزود: در انتخابات گذشته در ستاد انتخابات کشور یک نفر از کارکنان قدیمی و رسمی وزارت کشور در ستاد پذیرفته نشد و همه از بیرون و نهادهای مخصوص آمدند و در سراسر کشور اکثر معتمدین هیات‌های اجرایی که شاید در انتخابات گذشته 20 درصد آن‌ها جابجا می‌شد تمام اعضایش عوض شدند و انتخابات با دیسیپلین نظامی در اجرا اداره شد و تکلیف نظارت هم که معلوم بود؛ چرا که برخلاف تدبیر هفت نفر از 12 نفر شورای نگهبان از یکی از کاندیداها اعلام حمایت کرده بودند و به نظر من نطفه اصلی اختلافات شروع شده مربوط به این بود که نهاد نظارت از بی‌طرفی خارج شد.

وی تصریح کرد: احمدی‌نژاد و قالیباف هر دو شهردار تهران بوده و هستند و شاهدیم که احمدی‌نژاد دارد از همان روش که شهرداری تهران را پیش می‌برد در دولت استفاده می‌کند، در حالیکه شاهدیم در دوره فعالیت قالیباف در هر گوشه شهر عملیات عمرانی انجام می‌شود، در دوره احمدی‌نژاد هیچ پروژه عمرانی شروع نشد اما بیش از یکصد میلیارد تومان وام قرض‌الحسنه ازدواج داد، 6 الی 7 میلیارد آش رشته در میان مردم پخش کرد و به مساجد و مدارس غیرانتفاعی کمک کرد و باید گفت کسی که برنامه دارد با پول خواسته‌های خود را پیش برد، در دولت نیز از این ابزار استفاده می‌کند.

مرعشی افزود: شاید به لحاظ معیار دموکراسی و جمهوری کار جالبی باشد که آدمی منفعل نه کاملا نماینده اصلاح‌طلب و نه اصولگرا باشد و در انتخابات شرکت کند و پیروز شود؛ اما به آقای احمدی‌نژاد هم گفته‌ام که اگر روسای جمهور قبلی مثل شما خرج می‌کردند هیچگاه قدرت به شما نمی‌رسید. بگذارید قدرت بچرخد و آیا در شان ریاست جمهوری و دولت ایران است که از نداری مردم به نفع خود سوء استفاده کند؟

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی همچنین در حالی که شان جمهوری اسلامی را این ندانست که به اعتقاد او نیاز مردم به ابزاری برای بردگی جدید تبدیل شود، تصریح کرد: ما وجود آزادمردان و آزادزنانی که در برابر اشرافیت فریاد زدند را منکر نمی‌شویم، اما موسوی اشرافی نبود و با توجه به سابقه فعالیتش در ساده‌زیستی و شعار عدالت عملکردش روشن بود. اما اگر بخواهد این شیوه نهادینه شود که بخواهیم از نداری مردم در جهت اهداف خود استفاده کنیم دیگر نه اصولگرا، نه اصلاح‌طلب و نه ارزش‌ها را می‌شناسد و می‌پرسم که شما به دنبال کدام ارزش هستید؟

مرعشی در ادامه تصریح کرد: به عنوان کسی که از عمق جان با این انقلاب و نظام هستم می‌گویم که نباید بگذاریم رسالت سنگین سیاسیون اصلاح‌طلب و اصولگرای نظام طوری باشد که منافع و خواسته‌های گذرای یک دوره و مصلحت‌های گذرا، ریشه تاثیرگذاری مردم را در کشور بخشکاند.
مرعشی در ادامه با اشاره به این نکته که اگر در دوره‌ای شورای نگهبان می‌دید کسی با دادن چلوکباب به مردم در نزدیکی انتخابات رای آنها را می‌خرد با آن فرد برخورد می‌کرد،‌ گفت: چطور دو هزار و 500 میلیارد تومان از منابعی که هنوز سود آن اعلام نشده بود به طور مساوی برای سهام عدالت به شهرستان‌ها داده شد؟

در ادامه مرتضی نبوی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: به نظر من نظام به اندازه کافی از خود جنبه نشان داد و در یک هفته شاهد تظاهرات غیرقانونی بودیم که متاسفانه به درگیری و خسارت منجر شد و گاهی با ادامه پیدا کردن این درگیری‌ها تا پاسی از شب در برخی از مناطق تهران باعث کشته شدن بیست نفر از بسیجیان شد که تعداد دیگری غیربسیجی نیز در این جریانات کشته شد.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ابراز این عقیده که در جریانات پس از انتخابات اتمام حجت صورت گرفته بود، گفت: قرار شد از تاریخ قانونی اعتراضات مطرح شود و فرصت قانونی شورای نگهبان برای رسیدگی به اعتراضات تمام شد و یک هفته با موافقت مقام معظم رهبری این فرصت تمدید شد و هیاتی از اشخاص که مرضی‌ الطرفین بودند مشخص شدند که شکایت‌ها را بررسی کنند و جلساتی در این زمینه برگزار شد و در نهایت قرار بر این شد که محتشمی‌پور به عنوان رییس کمیته صیانت از آرا در این زمینه کار کند که با همکاری موسوی لاری نامه‌ای تنظیم شد که در آن تمامی موارد که در آن امکان تخلف وجود داشت مطرح گردید و شورای نگهبان نیز آن را پذیرفت؛ اما موسوی تنها بر ابطال انتخابات تاکید می‌کرد و معنی این حرکت جز این نیست که به شعار قانونگرایی عمل نمی‌شود و جامعه به آشوب دعوت می‌شود.

وی همچنین در رابطه با قضیه کهریزک توضیح داد: همه در رابطه با جریان کهریزک اظهار تاسف کردند و حتی مقام معظم رهبری در این رابطه بسیار تاکید کردند تا پیگیری‌ها برای رسیدگی به تخلفات انجام شود. گرچه بیش از حد در این رابطه بزرگ‌نمایی شده بود، اما در همان اندازه هم پیگیری‌ها برای برخورد با تخلفات انجام خواهد شد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: درست است که احمدی‌نژاد نماینده کل جریان اصولگرا نیست؛ اما در انتخابات اخیر عمده‌ی جریان اصولگرا از احمدی‌نژاد حمایت کردند و عمده‌ی اصلاح‌طلبان از موسوی و یک دو قطبی شکل گرفت و به نظر من نطفه‌ی اصلی فتنه در طراحی‌هایی بود که از قبل از انتخابات انجام شده بود تا بحث تقلب مطرح شود و همچنین استفاده از سرفصل‌هایی که مربوط به انقلاب رنگین می‌شد که قبل، در جریان و بعد از انتخابات مورد استفاده قرار گرفت و اوضاع را به هم ریخت.

نبوی خطاب به مرعشی گفت: شما با تمسخر می‌گویید که در دوران شهرداری احمدی‌نژاد به مردم آش رشته می‌دادند، به مساجد کمک می‌کردند و از شما می‌پرسم آیا این بهتر است یا اینکه کارگزاران جیب خود و طرفدارانشان را پر کنند؟ اگر سهام عدالتی به روستائیان داده می‌شده است در جهت کاهش فاصله‌های ایجاد شده بین مردم بوده است و طبق قانون و مصوبه به عنوان سهام عدالت به خانواده روستائیان تعلق می‌گرفته است و در این زمینه می‌توانید از خود کردزنگنه سوال کنید که محاسبه سودها انجام شده و بر این اساس سهام عدالت تقسیم شده است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه باید از شعارهای انقلاب دفاع کنیم که شامل استقلال و عدالت می‌شود، گفت: نباید بگذاریم طبقه‌ اشرافی‌گری در کشور ایجاد شود که مورد کینه‌ی محرومان باشد و فاصله بین مردم و کارگزاران ایجاد شود. اگرچه موسوی سابقه طرفدارای از عدالت را داشت؛ اما در جریان این انتخابات به خاطر انتساب به اشرافی‌گری که آن را نفی نکرد بیشترین ضربه را خورد.

به گزارش ایسنا، در ادامه مرعشی توضیح داد: من اصل سهام عدالت را کار بدی نمی‌دانم البته معتقد هستم نباید تبدیل به عاملی شود که نوعی بردگی جدید ایجاد کند و دولت تبدیل به کارفرمایی بزرگ و مطلق شود.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی افزود: هر مسئله‌ای در جمهوری اسلامی که حقوق مردم را برای نظارت عمومی و انتخاب نهادهای حاکمیت و نقش مردم در این زمینه را ضعیف کند و آزادی و اختیار مردم را کم‌رنگ نماید به هر نامی اشکال دارد چه این کار از طریق استفاده از نیروی نظامی انجام شود، چه از طریق پخش پول در بین مردم. پس ما برای مبارزه با اشرافی‌گری و دفاع از عدالت، آزادی، استقلال، هیچ سرمایه‌ای جز مردم آزاده و آگاه نداریم؛ چرا که مردم آزاده و آگاه هستند که حکومت خود را اصلاح می‌کنند و در مقابل اشرافیت جدید و قدیم و شعارهای فریببنده می‌ایستند. پس من نمی‌گویم که چرا به مردم آش رشته دادند؛ اما نباید با پول رای مردم جابجا شود و این عین فساد است که در سیاست منشاء فسادهای فراوان خواهد شد.

وی خطاب به نبوی به عنوان فردی که در مجمع تشخیص مصلحت نظام و به عنوان سیاستمدار اصولگرا فعالیت می‌کند، گفت: چرا شما مقابل این قبیل رفتارها نمی‌ایستید؟ البته اگر کارگزاران کشور در خدمت به مردم با یکدیگر رقابت کنند عین ثواب و صلاح است؛ اما باید از روش‌ها و شیوه‌هایی درست استفاده شود و با شیوه‌ای که احمدی‌نژاد در پیش گرفتند که در شهرداری و ریاست‌جمهوری مورد استفاده قرار دادند مخالف هستم.

وی با اشاره به اینکه در دولت نهم داده‌هایی که دولت دریافت کرد، فوق‌العاده بالا بود و شاهد افزایش 200 میلیاردی درآمد فراتر از برنامه و پیش‌بینی نشده در این دولت بودیم، گفت: خروجی دولت برای عدالت در این زمینه چه بوده است؟ در حالی که این پول باید برای جهش صنعتی ایران استفاده می‌شد و عدالت این است که ریال به ریال پول مملکت در جای خود هزینه شود و کشور در مسیر دستیابی به تکنولوژی و صنعت گام بردارد و اگر دولتی 200 میلیارد دلار درآمد نفتی بیش از برنامه در اختیار داشته باشد و از آن در جهت واردات کالاها استفاده کند و مانع تولید داخلی شود و شعار عدالت بدهد، این تنها شعاری توخالی است.

در ادامه مرتضی نبوی خطاب به مرعشی گفت: شما اگر رسیدگی به محرومین را خلاف آزادگی به حساب می‌آورید و آن را در جهت کم‌رنگ شدن نقش مردم می‌دانید به نظرم باید به قضاوت مردم مراجعه کنید؛ چرا که در این دولت فاصله‌ی بین کارگزاران و مردم کاهش یافت و مردم خود دریافتند که احمدی‌نژاد از جنس خودشان است و اگر در جمعی بگویید که احمدی‌نژاد ضد عدالت‌ترین دولت را اداره کرده است، مردم از شما قبول نمی‌کنند؛ چرا که در رای‌شان این را نشان دادند و مردم دیدند که احمدی‌نژاد از نزدیک با محدودیت‌های مردم آشنا شد و بسیاری از گره‌های زندگی‌شان را باز کرد و شاهد شکل‌گیری ستادهای مردمی در روستاها در حمایت از او بودیم و مردم او را به عنوان کسی که به عدالت زمان انقلاب برگشته می‌شناختند با او ارتباط گرفتند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه احمدی‌نژاد تافته جدا بافته نیست، گفت: احمدی‌نژاد برای خود میز ریاست ایتالیایی دست و پا نکرد در حالی که نوع عملکرد کارگزاران در دهه‌های گذشته باعث شده بود مردم به نظام و کارگزاران بدبین شوند؛ پس از شما می‌پرسم آیا این ضد عدالت است؟

وی در ادامه خطاب به مرعشی در پاسخ به این صحبت او که گفته بود از سهام عدالت و پول خرج کردن نباید برای تغییر رای مردم استفاده کرد، گفت: در تمام دولت‌ها از جمله دولت خاتمی، موسوی، هاشمی، احمدی‌نژاد در رابطه با خرج کردن درآمدهای نفتی فرقی وجود ندارد و هر وقت درآمد نفتی دولت بالا رفته، دولت به سمت خرج آن در زمینه واردات حرکت کرده است؛ چرا که دولت‌ها عمده‌ بودجه‌شان از ضرب کردن عدد دلار به معادل ریالی ایجاد می‌شود و در دوره هاشمی شاهد بودیم که نرخ ارز از 7 به 140 آورده شد تا به ظاهر گفته شود کسری بودجه کاهش یافته است و در مجلس چهارم با بی‌آبرویی در سطح دنیا روبرو شدیم و با مصیبت و تدبیرهایی توانستیم بدهی‌های خارجی را پرداخت کنیم، پس درآمد نفت در همه دولت‌ها درست خرج نشده است و می‌توان گفت در زمان احمدی‌نژاد نیز می‌توانست بهتر از این‌ها خرج شود و شاهد بودیم در زمان خاتمی نیز وقتی درآمد نفت بالا رفت، مرز واردات کشور از 30 میلیارد دلار گذشت.

نبوی افزود: فاصله گرفتن مردم از دولت به ویژه در دولت‌های بعد از جنگ آغاز شد و مردم از طبقه‌ای که قدرت را در دست داشتند به تدریج فاصله گرفتند و نسبت به آن بدبین شدند و می‌خواستند تحولی در دوره‌ی خاتمی ایجاد کنند که به نتیجه نرسید. بنابراین برای ایجاد این تحول این بار به دنبال احمدی‌نژاد رفتند. البته من در جای خود به برخی عملکرد‌های احمدی‌نژاد انتقادهای جدی نیز دارم؛ اما نوع نقد من با ایراد‌هایی که دوستان آقای مرعشی مطرح می‌کنند متفاوت است.

مرعشی در ادامه این جلسه خطاب به نبوی پرسید، آیا شما قبول دارید که درآمدهای نفتی و دریافتی دولت احمدی‌نژاد از گذشته تا به حال بی‌سابقه بوده است؟ و گفت: آنچه در این دولت رخ داد باعث این شد که شرایط کشور به لحاظ تجربه‌ی مدیریت روابط بین‌الملل و انباشت تجربه در قانونگذاری و اجرا که در موقعیت مناسب بود با درآمد فوق‌العاده نفت مواجه شود و بعد به جای اینکه این درآمد با مشورت و روش‌های علمی برای توسعه‌ صنعتی استفاده شود با بی‌برنامگی در جهت ایجاد کف رای اجتماعی هزینه شود. درحالی که تجربه‌های خیز نفتی ما را به اینجا رسانده بود که در این شرایط حساب ذخیره ارزی درست کنیم که در دولت خاتمی برای اولین بار این اقدام انجام شد و 30 میلیارد دلار ذخیره ارزی داشتیم که در این دولت به طور منظم از این حساب برداشت شد و منشاء بی‌نظمی‌هایی در امور اقتصادی گردید.

مرعشی با تاکید براینکه ما با دادن امکانات و سهم به مردم مخالف نیستیم، گفت: نباید کمک نظام به مردم از انباشت سرمایه‌هایی که در دست شرکت‌های دولتی وجود دارد و ریشه آن از دولت‌های گذشته و حتی قبل از انقلاب بوده است، انجام شود و از این انباشت سرمایه و توزیع آن در جهت سوء استفاده سیاسی بهره‌برداری شود.

عضو حزب کارگزاران سازندگی اضافه کرد: یک بار فرصت پیدا کردیم تا برای قشر ضعیف جامعه منابعی را که به دست آوردیم توزیع کنیم؛ اما بابت دادن این‌ها نباید بر سر مردم منت گذاشت و از آن برای جابجا کردن آراء استفاده کرد، چرا که این موضوع استقلال و آزادگی مردم را زیر سوال می‌برد و شما هم نباید مخالف آن باشید؛ چرا که در تولید منابع ایجاد شده دولت نهم هیچ نقشی نداشته است و تنها در حال حاضر توزیع آن در اختیار این دولت قرار گرفته است.

مرعشی تصریح کرد: من از موضع دلسوزی برای نظام و کشور صحبت می‌کنم و می‌گویم اگر قرار شد واگذاری سهام قسطی به یک کشاورز، بازنشسته و غیره به عنوان ابزار سیاسی استفاده شود، آزادگی را از او می‌گیرد و این نمی‌ارزد چون اگر آزادگی مردم گرفته شود به جمهوری اسلامی لطمه وارد می‌شود؛ چرا که باید رای مردم آزادانه باشد تا هیچ کس نتواند برای رسیدن به اهداف خود بر روی آن حساب کند. پس من با اصل سهام عدالت مخالف نیستم بلکه با بهره‌برداری‌های سیاسی از آن مخالف هستم.

مرعشی گفت: در جمهوری اسلامی مردم مسلمان آزاده‌ای که پشتوانه نظام هستند مادامی که آزادگی و استقلال‌شان خریداری شود نمی‌توانند عناصر مفیدی برای پشتبانی از نظام و کشور باشند.

نبوی در پایان گفت: مردم این برداشت را ندارند که سهام عدالت در جهت ایجاد بردگی در آن‌ها است بلکه در جهت ایجاد آزادگی خود آن را به حساب می‌آورند و اعتقاد دارند که صاحب سهامی شدند که می‌تواند سبب پر شدن فاصله طبقاتی ایجاد شده شود و می‌پرسند آیا اگر هاشمی رییس‌جمهور می‌شد و توزیع سهام عدالت در دوره او انجام می‌گرفت رقبایش باید می‌گفتند که این کار در جهت جمع‌آوری آراء انجام شده است در حالیکه دولتی طبق قانون از شرایط استفاده کرده تا سهامی را در دست مستضعفان جامعه قرار دهد که این روش را آقای هاشمی پیشنهاد داده بود.


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 8:59 عصر | نظرات دیگران()
مصاحبه خواندنی با دانشجویی که با هزینه صفار به جنوب کرمان سفر کرد
صفار گفت 90 درصد؛ من می‌گویم 100? آنها به احمدی‌ن‍ژاد رای داده‌اند

در ابتدای سال تحصیلی جدید صفار هرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی که این روزها به پای ثابت سخنرانی های دانشجویی سراسر کشور تبدیل شده است در سخنرانی جنجالی خود در دانشگاه تهران خطاب به دانشجویانی که موضوع تقلب در انتخابات را مطرح کردند اعلام کرد، حاضر است با هزینه خود افرادی را به جنوب کرمان بفرستد تا این افراد از نزدیک مشاهده کنند که رای احمدی نژاد در مناطق محرومی از این دست بیش از 90 درصد آرا است.

اما این سخن صفار در حد یک وعده باقی نماند، چنانکه چند هفته بعد سه نفر از دانشجویان دانشگاه تهران که در این جلسه سخنرانی حضور داشتند، با پیگیری های فراوانشان موفق شدند عازم سفری به مناطق محروم جنوب کرمان آنهم به هزینه صفار هرندی شوند.

به گزارش رجانیوز، "سالاری" یکی از سه دانشجوی حاضر در این سفر، در مصاحبه ای که با نشریه دانشجویی " سپیدار" داشته است، از محرومیت این منطقه و اقدامات دولت احمدی ن‍ژاد در منطقه قلعه گنج کرمان سخن گفته است. او که می گوید به کروبی رای داده و با احمدی نژاد" مشکل اساسی " دارد، در مورد عقیده سیاسی مردم آن دیار نقل می کند: " در مورد احمدی‌نژاد که از مردم پرسیدم حرف‌های جالبی می‌زدند،‌ این عین حرف یکی از آن‌هاست که گفت:‌ حاضرم پسرم را برایش قربانی کنم."

این مصاحبه شاید از آن جهت اهمیت داشته باشد که بیش از هر چیز، از بی عدالتی خیره کننده رسانه ای در جامعه امروز ایران پرده بر می دارد. بی عدالتی که در آن در کنار هزاران رسانه ای که بصورت یکنواخت و در قالب های مختلف مشغول بیان سخن اقلیتی از جامعه ایرانی هستند، حتی یک رسانه نیز نتوانسته است حرف مردم "قلعه گنج" را به گوش سایر مردم ایران برساند.

سوال: مزاحم شما شدیم برای آن سفری که از طریق آقای صفارهرندی به کرمان رفتید، لطفا در ابتدا خودتان را کامل معرفی کنید.

جواب: من حسن سالاری، ورودی سال 84 رشته تاریخ،‌ الان هم در خدمت شما هستم.

س: لطف دارید، شما خودتان در برنامه‌ی «تبارشناسی احزاب حاضر در انتخابات» از سلسله نشست‌های «سوءتفاهم بزرگ» که بسیج دانشجویی پردیس دانشکده‌های فنی برگزار کرد، حضور داشتید؟

ج:‌ من چند روز قبل از برنامه، اطلاعیه‌ای که آقای صفار هرندی قرار است به دانشگاه بیاید را دیدم. به خاطر مشکلاتی که داشتم به آخر برنامه رسیدم. سالن چمران کاملا پر بود. به زور خودم را وارد سالن کردم. آمدم وسط سالن. آخرهای برنامه بود که آقای صفار در مقابل شعارها گفتند که هر کسی که می‌خواهد پیشرفت‌های ایران در دولت نهم را ببیند و شبهه‌ی آرای احمدی‌نژاد برایش برطرف شود، حاضرم به هزینه‌ی خودم او را به جنوب کرمان ببرم. بعد از جلسه، امین فرج‌اللهی را دیدم و به ایشان گفتم که می‌خواهم به کرمان بروم. ایشان نیز پیگیر کار شد.

س: یعنی از بعد از جلسه تصمیم گرفتید که شما بازدیدکننده کرمان باشید!؟

ج: {می‌خندد} دقیقا همان وقت که آقای صفار این حرف را زد، من تصمیم گرفتم. اگر بخواهم حقیقت را بگویم، خواستم به اصطلاح مچ‌گیری بکنم. چون اصلا اهل این جور کارها هستم! بعد به امین گفتم که به عنوان دانشجوی مستقل می‌خواهم این دیدار را انجام دهم.

س: چرا مستقل؟

ج: ما که طرفدار احمدی‌نژاد نبودیم، من خودم طرفدار میرحسین هم نبودم، طرفدار کروبی بودم. اما گفتم بهتر است که به عنوان دانشجوی مستقل بروم که بعد از آن مشکلی پیش نیاید.

س: چه مشکلی؟

ج:تا نتیجه این بازدید خدای نکرده به ضرر هیچ جریانی، چه این طرف و چه آن طرف تمام نشود.

س:‌ چقدر طول کشید که راهی کرمان بشوید؟

ج:در ابتدا فرج‌اللهی به من گفت که شما قرار است یکشنبه به این سفر بروید. یعنی اواسط هفته که برنامه برگزار شده بود، یکشنبه‌ی هفته بعدش عازم بشوم. یکشنبه منتظر بودم که به من خبر بدهند ولی خبری نشد. دوباره به فرج‌اللهی زنگ زدم.

س: با این آقای فرج اللهی از کجا آشنا شدید؟

ج: دقیقا از همان جلسه! حتی بعضی وقت‌ها هم بینمان جر و بحث بالا می‌گرفت. ایشان که حقیقتا بچه خوبی است اما من صدایم را بلند کردم و گفتم که این حرف را صفار زده و شما باید دنبال کنی، حقیقتا هم دنبال بود. سفر افتاد به یکشنبه بعدی. قرار بود سه روزه باشد ولی وقتی رفتم بلیط‌ها را بگیرم، گفتند که یک روزه است.

س: قبل از سفر به جنوب کرمان چه تصوری از آن داشتید؟

ج: مثل تمام مناطق محروم، من خودم بچه شهرستان هستم.

س: کدام شهرستان؟

ج: سبزوار. مناطق محروم یک معنی کلی دارد یعنی این‌که آن‌جا برق نیست، آب نیست، ‌خانه‌ها فلان است. راه خاکی است. وسایل نقلیه... با این دید رفتم.

س: با چه کسانی همسفر بودید؟

ج: با میلاد چگینی رشته باستان شناسی ورودی 84 و ایلتای سید رشته گرافیک ورودی 86.

س: از دوستانتان بودند یا تا قبل از سفر نمی‌شناختیدشان؟

ج:‌ میلاد را تقریبا می‌شناختم. هفته اول که قرار بود برویم و نشد من بحث همراه و همسفر را پیش‌ کشیدم. گفتند که می‌توانی 2 نفر همسفر را هم با خودت بیاوری. بعد من میلاد چگینی را معرفی کردم. با ایلتای سید یک آشنایی دوری داشتم.

س: با هواپیما رفتید یا قطار؟

ج: ‌من همان اول که به تعویق افتاد با پسر آقای صفار هرندی تلفنی صحبت کردم و بعدش اتفاقا حضوری هم دیدمش و گفتم که ما حاضریم حتی با ماشین هم برویم.پیله کرده بودم، گفتم باید حتما من این سفر را بروم. برای خودم جالب بود. گفتم اگر برای هواپیما مشکلی دارید ما حاضریم با ماشین هم برویم. پسر آقای صفار گفت کسی که قرار بوده در کرمان پیگیر کارهایتان باشد،‌ به تعویق انداخته. آخر هم با هواپیما عازم شدیم.

س:‌ کی به کرمان رسیدید؟ چه کار کردید؟

ج: ما یکشنبه حدود ساعت 8 از تهران حرکت داشتیم. حدود ساعت 9:30 رسیدیم به کرمان. به ما از تهران گفته بودند که آقای نخعی نامی در کرمان به فرودگاه می‌آید. در فرودگاه منتظر ایشان بودیم. 4 نفر از اداره فرهنگ و ارشاد کرمان به استقبال ما آمدند. حاج‌آقای علیزاده نامی بود که فکر کنم از معاونین ارشاد کرمان بود. همان جلوی فرودگاه صحبت کوتاهی کردیم و به ما گفتند که مقصد اصلی شما جیرفت است. ما فقط اینجا آمده‌ایم برای استقبال از شما. ما واقعاً تعجب کردیم.

س: از چه موضوعی؟

ج: از این‌که 4 نفر به استقبال ما آمده‌اند! من برگردم به عقب. وقتی به ما گفتند که نخعی نامی در فرودگاه به دنبال شما می‌آید، فکر می‌کردم که یک سرهنگ سپاه به دنبال ما می‌آید! بعضی از بچه‌ها می‌گفتند که در کرمان احتمال دارد بخواهند شما را اذیت کنند (چون خیلی پیله کرده بودم!)‌ گفتم اگر بحث اذیت هم باشد چون ما به جامعه دانشگاهی ارتباط داریم،‌ می‌توانیم از حق خودمان به نحو احسن دفاع کنیم. بحث همراه‌ها را هم به همین‌خاطر وسط کشیدم، بعضی وقت‌ها آدم می‌ترسد دیگر. من با این دید رفتم به کرمان. به همین‌خاطر در مورد نخعی هم این‌طور فکر می‌کردم. بعداً متوجه شدم که نخعی راننده‌ی ارشاد است و کارمندی ساده!

پسر آقای صفار قبل از سفر به ما گفت که قرار است به گنج‌قلعه بروید. در مورد گنج‌قلعه تحقیق کردم. این منطقه قبلاً منطقه اشرار بوده و به قول کرمانی‌ها خیلی «خوف» و خیلی هم محروم. خیلی هم دوست‌داشتم که این منطقه را ببینم. به بچه‌ها نگقته بودم که به چنین منطقه‌ای می‌خواهیم برویم. به فرودگاه که رسیدیم، گفتم که کارتان زار است! به جایی می‌خواهیم برویم گنج قلعه نام که یک چنین خصوصیاتی دارد.

بعد سوار ماشین آقای نخغی شدیم و به سمت جیرفت با بالاترین سرعت ممکن حرکت کردیم! {می‌خندد} نزدیک ساعت 12 رسیدیم. مستقیم رفتیم به اداره فرهنگ و ارشاد جیرفت. آن‌جا دیدیم که بله! ما چند نفر را معطل خودمان کرده‌ایم! {می‌خندد} بخشدار مرکزی آقای بلندنظر، آقای حسینی رئیس ارشاد جیرفت، یک روحانی دیگر که فامیلش را نمی‌دانم و آقای سالخورده که احتمالا از دوستان آقای صفار بود. آن‌ها نمی‌دانستند که سفر ما یک روزه است. گفتیم که ما ساعت 9 شب بلیط برگشت داریم. به همین‌خاطر فرصت نکردیم به گنج‌قلعه برویم. خیلی دوست داشتم که به آن‌جا بروم. من به تعریف شنیدم که گنج‌قلعه‌ عوض شده ولی به دید نه.

از آن‌جا با آقای بلندنظر رفتیم تا تغییراتی که در جیرفت اتفاق افتاده را ببینیم. جاده‌ی جیرفت به کرمان دو بانده شده بود. شما می‌خواهید سوالتان را مطرح کنید.

س: سوال بعدی من در مورد اقداماتی است که آن‌جا دیدید و یا از مردم شنیدید که انجام شده.

ج:آقای احمدی‌نژاد در جنوب کرمان طرحی به نام «طرح راهبردی رئیس‌جمهور» درست کرده است. جنوب کرمان شامل شهرهایی مثل گنج‌قلعه‌ و منوجان و انورآباد و یک شهر دیگر هست. این‌ها تا دو سال پیش دهستان بوده‌اند و شهرستان هم نبودند. مسئول این طرح راهبردی هم آقای داوودی معاون اول رئیس‌جمهور است. این طرح راهبردی رئیس‌جمهور، در نوع خودش فوق‌العاده بوده است. یک کسی مثل احمدی‌نژاد به آن‌جا می‌رود و می‌گویند که تمام آن مناطق را با هلی‌کوپتر رفته است. درست یا غلط آمار را نمی‌دانم اما شنیدم که در کل جنوب کرمان 45 هزار کپرنشین وجود داشته است. در بخش جنوبی انور‌آباد 8 هزار کپرنشین بود که بخشدارش آقای امیری نامی بود. کپر رو هم که شما دیده اید یا فقط تعریفش را شنیده اید؟!

س‌: تعریفش را شنیده‌ام. لطفا در مورد کپر هم توضیح بدید.

ج: خانه سرخ‌پوستی را دیدید یا نه؟ خانه سرخ‌پوستی به شکل چادری است و با نی ساخته می‌شود ولی کپر به شکل گنبدی است. این عین واقعیت است. یک پشته‌ی نی که به صورت گنبدی می‌شود و زیرش را هم کمی می‌کنند تا شبیه کومه‌ بشود. کپر یعنی این 45 هزار کپرنشین بعد از 30 سال از انقلابی که این همه ادعا داشته. فارغ از هر دید سیاسی این بحث را می‌کنم. 45 هزار کپرنشین فقط در آن منطقه داشتیم! کپر از لحاظ تاریخی متعلق به 5000 سال پیش است! این مایه ننگ است. حالا در چه منطقه‌ای؟ منطقه‌ایی که جلگه است و بکر برای کشاورزی. اکثر میوه‌هایی که به تهران می‌آید متعلق به جیرفت است. در طول این 30 سال این منطقه پیشرفت نکرده، به چه خاطر؟ چون اصلا هیچ کس به آن‌جا نرفته. یکی از دلایلی که آن‌ها عاشق آقای احمدی‌نژاد هستند این است که آن‌ها فقط یک نفر را می‌شناسند. این‌ها کسی مثل احمدی‌نژاد را دیده‌اند که یک دفعه آمده پول وحشتناکی را وارد این مناطق کرده. طرح راهبردی رئیس‌جمهور یعنی این‌که وزارت مسکن آن‌جا شعبه داشته،‌ مستقیم مدیرکل فلان آن‌جا شعبه داشته و اصلا از کرمان دستور نمی‌گرفتند. شخص پیگیرکننده آقای داوودی بوده است.

س: در این طرح راهبردی چه اقدامات علمیاتی انجام شده؟

راه‌سازی‌هایشان فوق‌العاده بوده، روستایی که تا قبل از این راه نداشته، یکدفعه آسفالت شده. در بخش جنوبی و مرکزی انورآباد در کنار یک خانه‌ی 100 متری که برایشان ساخته شده، کپری که قبلا در آن زندگی می‌کردند هم دیده می‌شود. اصلا مشخص است که مثل قارچ از زمین در‌آمده‌اند! یک جایی رفتیم که آقای امیری می‌گفت این‌جا به دستور خود آقای احمدی‌نژاد ساخته شده است. انصاف حکم می‌کند که انسان این‌ها را بگوید. حدود 100-150 خانوار که واقعا مستضعف بودند را جمع کرده‌اند و در دل خاک برای آن‌ها خانه‌سازی کرده‌اند، چیزی حدود 1 میلیارد. خانه‌هایی که فوری ساخته می‌شوند. به جز بحث خانه‌سازی به این مناطق برق رفته، لوله‌کشی آب اصلی رفته. این جای تقدیر دارد.

س: با مردمشان هم صحبت کردید؟

در مورد احمدی‌نژاد که از مردم پرسیدم حرف‌های جالبی می‌زدند،‌ این عین حرف یکی از آن‌هاست که گفت:‌ حاضرم پسرم را برایش قربانی کنم.

س: این را خودتان شنیدید؟!

ج: بله. یا یکی دیگر گفت که احمدی‌نژاد سرور است و ... . گفتم برای چی؟ گفت که من قبلا این‌جا ول بودم! هیچ‌کس به این‌جا نمی‌آمد. من نه آب داشتم و نه برق. برای من کسی مهم است که بیاید برای من خانه بسازد. این آقا شاید لباس نداشته باشد، شکمش گرسنه باشد ولی با این دید احمدی‌نژاد را انتخاب می‌کند. با خودش فکر می‌کند که من الان در بر و بیابان هستم، چه کسی برای من آسفالت کشید. اگر هر کسی غیر از احمدی‌نژاد هم بود، برایش فرقی نمی‌کرد. آقای X هم بود عاشق او می‌شدند. حتی اگر احمدی‌نژاد را نمی‌شناختند، عاشق آقای داوودی می‌شدند. البته این را هم بگویم که یک‌سری از خانه‌ها هنوز کامل آماده نشده بود. آن‌جا هم کمیته امداد فعال بود (چون اکثرا عضو کمیته هستند) و هم وزارت مسکن. خانه‌هایی که کمیته امداد می‌ساخت، کاملا رایگان بود و خانه‌هایی که وزارت مسکن می‌ساخت با وام کم‌بهره و با بازپرداخت طولانی مدت (حدود 10 یا 12 سال) این‌ها با سرعت انجام شده بود.

س:‌ در مورد بحث‌هایی که در تهران هست و شلوغی‌های بعد از انتخابات چیزی می‌دانستند، اصلا برایشان اهمیت داشت؟

ج: حرف‌هایی که مطرح است، توسط افراد مختلف که آن‌جا بودند و یا مسئولیت داشتند به مردم منتقل می‌شده. آن‌جا این‌گونه شایعه کرده‌اند که در تهران مطرح است که رای شما کم اهمیت‌تر از آرای تهران است. شاید اگر ما آن‌جا حرفی از میرحسین می‌زدیم و یا توهینی به احمدی‌نژاد می‌کردیم، مطمئنا زنده بر نمی‌گشتیم {می‌خندد} چرا؟ چون آن‌جا هیچ چیزی نداشته است و به اسم آقای احمدی‌نژاد این کارها انجام شده. آن‌ها اکثر مسوولان مملکت را نمی‌شناسند.

در آنجا شنیدم که در دهه هفتاد شرکتی که سدی برای مناطق محروم جیرفت ساخته است،‌ متعلق به یکی از مسئولان مشهور کرمان بوده و زمین‌های اطراف سد را به قیمت پایینی تصاحب کرده و شکایت‌های مردم هم به جایی نرسیده.

احمدی‌نژاد یک حداقل‌هایی را در آن منطقه که وجود نداشته برایشان ایجاد کرده. رئیس‌جمهور با این دید که از اول انقلاب به جمعیت شهرنشین توجه شده از حالا به بعد من می‌خواهم به مناطق محروم توجه کنم، این کار را انجام داده است.

در این بازه‌ای که کارهای عمرانی آن‌جا بیشتر شده، قیمت‌ها هم بیشتر شده. قیمت آهن یک‌باره آن‌جا سه برابر شد. می‌گویند که ما جلویش را گرفته‌ایم و پایین آمده اما نتوانسته‌اند. من دیدم و شنیدم که قیمت ماشین آجر سه برابر شد. به تصور من، نظر آقای ‌احمدی‌نژاد دشمنی با اقلیت سرمایه‌دار است. این معنای عدالت نیست. این درست که بعد از 30 سال از انقلاب کسی نیت کرده به این مناطق توجه کند، این نیت واقعا جای تقدیر دارد. آن آقایی که می‌گوید حاضرم دست احمدی‌نژاد را ببوسم و پسرم را برایش قربانی می‌کنم می‌گوید که این مدت هیچ‌کس من را «آدم» حساب نکرده بود. این از دید اجتماعی و کلی است.

چرا بعد از این همه وقت کسی به این مناطق توجه نکرده و کسی مثل احمدی‌نژاد پیدا شده و پول نفت 150 دلار را در آن مناطق ریخته و به نظر عده‌ای رای آن‌ها را خریده!

س: منظورتان از این‌که رای را خریده چیست؟

ج:این موضوع را این‌ها می‌گویند. گفتند که سیاست صدقه‌ای! اگر درآمد کشور بین همه به‌طور مساوی تقسیم می‌شد، بله سیاست ‌گداپروری بود ولی این‌که آقایی که بعد از 30 سال اصلا بهش نرسیده‌اند، برایش کار شود، سیاست صدقه‌ای نیست. او حق دارد به کسی رای دهد که برایش خانه ساخته،‌ آسفالت آورده و ... . اصلا هم برایش مهم نیست که قیمت آهن و آجر سه برابر شود. برایش این فرع قضیه است. دوست دارم این چاپ بشود. کاری که آقای احمدی‌نژاد کرد که اول کیف پخش کرد و اگر اشتباه نکنم 100 هزار تومان به دانشجویان دختر دانشگاه تهران داد، این به‌ نظر من اقتصاد صدقه‌ای است ولی اگر عین همین‌کار در جنوب کرمان بشود، جای تقدیر دارد. چون که 30 سال برایشان هیچ‌کاری نشده. حالا برگردی و بگویی که فلانی نمی‌فهمد. بنده‌‌ی خدا، توی مناطق محروم کسانی هستند که اصلا آسفالت ندیده‌‌اند. در یوسف‌آباد برایشان خانه ساخته،‌ بلوار کشیده و ... این‌کارها باید قبلا انجام می‌شد، حالا که شما قبلا انجام ندادید. باید پی این‌که کسی پیدا شده و این‌کارها را انجام داده، به تن خودتان بمالید. متأسفانه این برنامه‌های پیشرفت و توسعه و ... اگر قبلا طبق روالشان انجام می‌شد، امروز مردم جنوب کرمان به کسی مثل احمدی‌نژاد اعتماد نمی‌کردند و رأی نمی‌دادند.

س: آقای صفارهرندی در آن سخنرانی گفتند که در آن مناطق 90? مردم به احمدی‌نژاد رأی داده‌اند. این را شما تأیید می‌کنید و چنین چیزی را دیدید؟

ج: ‌90? که قطعا رأی داده‌اند. در آن مناطقی که من رفتم مطمئنم 100? افراد به احمدی‌نژاد رأی داده بودند. این‌ها شخص احمدی‌نژاد را می‌شناسند.

آنجا برای من سؤال بود که می‌شود کسی خانه داشته باشد و برایش شغل مهیا نشده باشد؟ این را من که در تهران زندگی می‌کنم،‌ می‌گویم ولی آن‌ آقا که در آن‌جا زندگی می کند، برایش اهمیت ندارد، به احمدی‌نژاد رأی می‌دهد. آن‌ها به کاری که برایشان شده توحه می‌کنند و برایشان معیار همین است.

س: در مورد شغل‌هایشان هم توضیح می‌دهید؟

ج: من چیزی به چشم ندیدم ولی می‌گفتند که وام خوداشتغالی به مردم پرداخت می‌شود، زمین‌ها قرار است صاف و آماده شود ولی خبری از کارخانه نبود.

س: شغلشان چه بود؟

ج:اکثرا دامدار و کشاورز بودند ولی در آن مناطق مشکل قاچاق سوخت و ... هم وجود دارد. اگر نیازهای اولیه برطرف شود کسی دنبال قاچاق و ... نمی‌رود.

س:‌ انتظار این‌که یک کارخانه در هر منطقه‌ای احداث شود و 4 ساله هم بهره‌برداری برسد، صحیح است؟

ج: به ما جایی که برایشان کلنگ کارخانه زده شده باشد هم نشان ندادند. در آن‌جا خوابگاهی عظیم را به ما نشان دادند و گفتند که این خوابگاه 4 ماهه احداث شده.

س: خوابگاه برای چه افرادی؟

ج: خوابگاه برای دانش‌آموزان دبیرستان،‌ در این مناطق محروم ایاب و ذهاب مشکل است. شرایط تحصیل سخت است ولی بچه‌ها با استعدادند. به همین‌خاطر دانش‌آموزانی که از راه‌های دور به این دبیرستان می‌آیند، دیگر نیازی نیست که مشکل ایاب و ذهاب را تحمل کنند. این خوابگاه 4 ماهه ساخته شده ولی شاید تا 40 سال منافعش به مردم برسد. این نکته مهمی است.

در مورد پولی که به دانشجویان دانشگاه تهران داده شد اگر برای ساخت یا ترمیم خوابگاه‌ها به کار می‌رفت مطمئنا بهتر بود. مثلا سقف ساختمان بدنسازی کوی که کمی نشت کرد،‌ اگر کسی بود و جانش را از دست می‌داد چه می‌شد؟ خود دانشجو نباید اجازه می‌داد این پول به او پرداخت شود.

س: نظر سایر همسفرانتان چه بود؟

ج: آن‌ها نظراتشان این بود که این‌کارهای انجام شده در آن‌جا فریب مردم، سیاست صدقه‌ای و خرید رأی بوده ولی این‌طور نیست من با آن‌ها صحبت می‌کردم می‌گفتم که این‌طور نیست این اقدامات وظیفه‌ی دولت است و خرید رأی هم نبوده است.

س: اگر 20 سال گذشته این کارها انجام می‌شد دیگر نیاز نبود که آقای احمدی‌نژاد این‌‌کارها را انجام دهد و شائبه‌ی خرید رای ایجاد شود.

ج: دقیقا همین‌طور است. اگر در این 20 سال این‌کارها انجام می‌شد، دیگر کسی آن‌جا به احمدی‌نژاد اعتماد نمی‌کرد. ببینید آن مناطق چه وضعی داشته که نیاز به طرح راهبردی رئیس‌جمهور داشته است. اگر این‌کارها با مدیریت بهتری انجام می‌شد، خیلی بهتر بود.

س:‌ منظورتان چه ضعف‌های مدیریتی است؟

ج: همین تورمی که گفتم. یک‌دفعه پول عظیمی را وارد منطقه کرده. این یک اصل اقتصادی است که وام‌هایی که به مردم داده شده در حالی که قبلا مردم به نان شب محتاج بودند، موجب تورم می‌شود. این امکان هست که برای مردم در بازپرداخت این وام‌ها مشکل ایجاد بشود. باید حدودا ماهی 60 هزار تومان بازپرداخت داشته باشند که اگر برایشان شغل مناسب و با درآمد مکفی ایجاد نشود. مشکل درست می‌شود. باید فکر آینده را هم کرد. ان شاءالله مشکلی پیش نیاید. باید طرح کامل بشود. خود این کار که احمدی‌نژاد کرده قابل تقدیر است ولی ای‌کاش زیربنایی‌تر بود. نیازها خوراک، پوشاک و مسکن است. البته که اقدامت زیربنایی زیاد دیده نمی‌شود.

س: توی سفرتان از چه چیزی بیشتر از هم تعجب کردید؟

ج: از این‌که در کشور هنوز خانه‌های کپری وجود دارد. کپرها در کنار خانه‌هایی که دولت برایشان ساخته هنوز وجود دارد. تهرانی‌ها شاید به این‌کارها به دید اقدامات نمایشی نگاه کنند و یا اصلا بعضی‌ها فراموش کنند که چرا به این مناطق رسیدگی نکرده‌اند ولی اگر پس زمینه‌ی این اقدامات را نگاه کنند، کار احمدی‌نژاد کاملا قابل تقدیر است. مرز بین کارهای نمایشی برای انتخابات و کارهای عمرانی هم کاملا به هم نزدیک است.

س: احمدی‌نژاد یک حرف جالبی می‌زند، می‌گوید که ما همیشه یا قبل از انتخابات هستیم یا بعد از انتخابات (با توجه به انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس و شورای شهر) اگر کاری قبل از انتخابات باشد می‌گویند که برای انتخابات بوده و اگر بعد از انتخابات باشد می‌گویند که برای به جامه‌ی عمل درآوردن شعارهای انتخابات است.

ج: به واقع من نمی‌توانم بگویم که کار عمرانی آن‌جا شده و نمی‌توانم هم بگویم که آن‌جا کار نمایشی شده. نمی‌توانم بگویم که آرای آن‌جا را خریده. در مورد پخش پول نقدی هم بگویم که در آنجا گفتند که در دور دوم سفرهای استانی آقای بشارتی نامی بوده که به هر خانواده ی عضو کمیته امداد یا غیر آن 400 یا 500 هزار تومان پول پخش می‌کرده. این عمل با عقل جور در نمی‌آید. باید ماهی‌گیری آموزش داد.

س: البته عقل حکم می‌کند که اگر کسی دارد می‌میرد ابتدا به او ماهی بدهید تا نمیرد و بعدش هم به او ماهی‌گیری آموزش دهید.

ج: بله، این هم هست ولی من نظر شما را قبول ندارم. عقل حکم می‌کند که اگر به کسی پول دادی، ماه بعد هم منتظر پول است.

س: این در حالی است که بگویی ماه بعد هم خواهم آمد! ولی شاید این پول را برای سرمایه گذاری در کار کشاورزی یا دامداری خود در نظر بگیرد.

ج: این کارها را به نظر من افراطی بوده، انشاالله مشکلی ایجاد نشود. این پول متعلق به بیت المال بوده یعنی تهرانی، مشهدی و مناطق محروم برابر است. من کاری ندارم دولتهای قبل در این مورد چه کار کرده اند.
س: البته تهرانی این 400 هزار تومان را به شکلهای دیگر دریافت می کنند، مثلاً یارانه های بیشتر در موضوعات مختلف ، کارهای عمرانی و ...درست است که آنها مشکل دارند ولی این بازی کردن با غرور آنهاست. شاید با این کار هم مخالف باشند ولی می گویند :" آن‌چه شیران را کند روبه مزاج، احتیاج است، احتیاج است، احتیاج." تو نباید این پول را بدهی. تو بیا برایش آنجا شغل خوب درست کن تا 400 هزار تومان نه 200هزار تومان درآمد کسب کند.

س: حالا خوش گذشت به شما؟ و ‌در آخر حرف‌های پایانی خودتان...

ج: من از لحاظ عقیدتی خودم، کلا با احمدی‌نژاد مشکل دارم. همین الان هم مشکل دارم. خیلی‌ها هم هستند با خاتمی یا میرحسین مشکل دارند. این ‌آقای صفارهرندی را هم نمی‌شناختم ولی همین که همچین مردی به دانشگاه می‌آید، حرفی می‌زند و دانشجویی مثل من پیله می‌کند و به قولش عمل می‌کند، همین کافی است. باید از آقای صفار تشکر کرد که پای حرفش ایستاد. از امین فرج‌اللهی هم تشکر می‌کنم و از شما هم.

س: ما هم از شما متشکریم که وقتتون رو در اختیار ما گذاشتید.


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 8:56 عصر | نظرات دیگران()
لو دادن پروژه‌تضعیف‌داخلی‌دولت برای‌امتیازگیری‌هسته‌ای توسط بی‌بی‌سی

اگرچه مخالفت ها با برنامه هسته‌ای ایران مربوط به امروز و دیروز نیست، اما قطعنامه اخیر شورای حکام و فشارهای

اخیر علیه ایران با تحلیل های متفاوتی طی این روزها مواجه شده است.

به گزارش رجانیوز، سایت خبری بی‌بی‌سی طی گزارشی به دلایل فشارهای اخیر علیه برنامه هسته‌ای ایران اشاره کرد و از نگاه خود به نوعی نقش آفرینی های میرحسین موسوی در فضای بعد از انتخابات را دلیل جری شدن غرب در مواجهه با ایران دانست.

این در حالی است که طی سال های اخیر پشتوانه مردمی دولت، عامل اظهار مواضع قاطع بوده است. حضور مردم طی این سال ها در خیابان ها و فریاد "انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست" برای غرب یک پیام روشن داشت و آن این که دستیابی به انرژی هسته‌ای در ایران یک خواست ملی است و درست به همین دلیل است که نمی توان ایران را از برنامه هسته‌ای خود منصرف کرد.

بعد از انتخابات دهم که طی آن رئیس جمهور با رأی قاطع 24 میلیونی بر کرسی نشست، می رفت تا موضع ایران در مناسبات بین المللی به جایگاهی رفیع‌تر ارتقا پیدا کند. وقایع بعد از انتخابات و بهانه گیری هایی که بدون سند و مدرک کلید خورد اما این دستاورد بزرگ ملت را تحت الشعاع خود قرار داد؛ به گونه ای که برخی قدرت های غربی به طمع افتادند تا در فضای پر تنش داخلی فشارها بر ایران را افزایش دهند.

بی‌بی‌سی در گزارش خود با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران طی روزهای اخیر علت فشارها را تحلیل غربی ها مبنی بر تبدیل دولت ایران به یک دولت ضعیف و شکننده شدن موقعیت کشورمان دانست. این رسانه با اشاره به راهپیمایی ها و ناآرامی‌های خیابانی نوشت: «به نظر می رسید یکی از پیش بینی های مخالفان دولت و معترضان به انتخابات، دردسر ساز شده است؛ آنها گفته بودند که دولت برآمده از این انتخابات "ضعیف" است و به دلیل همین ضعف، در مقابل "بیگانگان" امتیاز خواهد داد.»

در واقع، مطابق این برآورد به غلط افتادن غرب در مواجهه با ایران ریشه در ناآرامی هایی دارد که پالس هایی منفی برای خارج از کشور به دنبال داشت. ناآرامی هایی که این تلقی را به وجود می آورد که دولت ایران در داخل با مشکل روبرو است و امکان اظهار موضعی قاطع مثل گذشته را ندارد.

بی‌بی‌سی در ادامه نوشت: «به این ترتیب، ظاهرا دولت ایران در شرایطی گرفتار آمده است که هر راهی را برگزیند، زیان خواهد کرد: اگر آنچه را ابتدا خود پیشنهاد کرده، قبول کند و به خروج ذخیره اورانیوم ?.? درصدی خود تن دهد، به "عقب نشینی در مقابل بیگانگان" متهم می شود و باید طعنه "حق مسلمت کو" را بشنود؛ اما اگر این پیشنهاد را رد کند و به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد، باید خود را برای مواجهه با فشارها و تحریم های بیشتر آماده کند.»

این رسانه انگلیسی همچنین ادامه داد: «مقامات ایران مدام می گویند که تحریم ها بر شرایط این کشور اثری ندارد و تحمل آن برایشان آسان است، اما بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که وضعیت امروز اقتصاد ایران، بدون تحریم های سختگیرانه تر هم به قدر کافی شکننده است و تحریم های بیشتر می تواند عواقبی غیر قابل پیش بینی برای حکومت ایران داشته باشد.»

گفتنی است در واکنش به قطعنامه شورای حکام، ایران ضمن اینکه کاهش تعامل با آژانس را در دستور کار قرار داد، از راه اندازی 10 سایت جدید غنی سازی مشابه سایت نطنز سخن به میان آورد و در عین حال از بررسی تولید داخلی سوخت 20 درصد سخن گفت. به نظر می رسد طی ماههای آینده شرایط تثبیت شده داخلی بیش از پیش غرب را از تحلیل غلطی که احتمال ضعف در موضع ایران در آن پیش بینی می شد، منصرف کند

http://rajanews.com/detail.asp?id=40627


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 8:56 عصر | نظرات دیگران()
لو دادن پروژه‌تضعیف‌داخلی‌دولت برای‌امتیازگیری‌هسته‌ای توسط بی‌بی‌سی

اگرچه مخالفت ها با برنامه هسته‌ای ایران مربوط به امروز و دیروز نیست، اما قطعنامه اخیر شورای حکام و فشارهای

اخیر علیه ایران با تحلیل های متفاوتی طی این روزها مواجه شده است.

به گزارش رجانیوز، سایت خبری بی‌بی‌سی طی گزارشی به دلایل فشارهای اخیر علیه برنامه هسته‌ای ایران اشاره کرد و از نگاه خود به نوعی نقش آفرینی های میرحسین موسوی در فضای بعد از انتخابات را دلیل جری شدن غرب در مواجهه با ایران دانست.

این در حالی است که طی سال های اخیر پشتوانه مردمی دولت، عامل اظهار مواضع قاطع بوده است. حضور مردم طی این سال ها در خیابان ها و فریاد "انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست" برای غرب یک پیام روشن داشت و آن این که دستیابی به انرژی هسته‌ای در ایران یک خواست ملی است و درست به همین دلیل است که نمی توان ایران را از برنامه هسته‌ای خود منصرف کرد.

بعد از انتخابات دهم که طی آن رئیس جمهور با رأی قاطع 24 میلیونی بر کرسی نشست، می رفت تا موضع ایران در مناسبات بین المللی به جایگاهی رفیع‌تر ارتقا پیدا کند. وقایع بعد از انتخابات و بهانه گیری هایی که بدون سند و مدرک کلید خورد اما این دستاورد بزرگ ملت را تحت الشعاع خود قرار داد؛ به گونه ای که برخی قدرت های غربی به طمع افتادند تا در فضای پر تنش داخلی فشارها بر ایران را افزایش دهند.

بی‌بی‌سی در گزارش خود با اشاره به مذاکرات هسته‌ای ایران طی روزهای اخیر علت فشارها را تحلیل غربی ها مبنی بر تبدیل دولت ایران به یک دولت ضعیف و شکننده شدن موقعیت کشورمان دانست. این رسانه با اشاره به راهپیمایی ها و ناآرامی‌های خیابانی نوشت: «به نظر می رسید یکی از پیش بینی های مخالفان دولت و معترضان به انتخابات، دردسر ساز شده است؛ آنها گفته بودند که دولت برآمده از این انتخابات "ضعیف" است و به دلیل همین ضعف، در مقابل "بیگانگان" امتیاز خواهد داد.»

در واقع، مطابق این برآورد به غلط افتادن غرب در مواجهه با ایران ریشه در ناآرامی هایی دارد که پالس هایی منفی برای خارج از کشور به دنبال داشت. ناآرامی هایی که این تلقی را به وجود می آورد که دولت ایران در داخل با مشکل روبرو است و امکان اظهار موضعی قاطع مثل گذشته را ندارد.

بی‌بی‌سی در ادامه نوشت: «به این ترتیب، ظاهرا دولت ایران در شرایطی گرفتار آمده است که هر راهی را برگزیند، زیان خواهد کرد: اگر آنچه را ابتدا خود پیشنهاد کرده، قبول کند و به خروج ذخیره اورانیوم ?.? درصدی خود تن دهد، به "عقب نشینی در مقابل بیگانگان" متهم می شود و باید طعنه "حق مسلمت کو" را بشنود؛ اما اگر این پیشنهاد را رد کند و به غنی سازی اورانیوم ادامه دهد، باید خود را برای مواجهه با فشارها و تحریم های بیشتر آماده کند.»

این رسانه انگلیسی همچنین ادامه داد: «مقامات ایران مدام می گویند که تحریم ها بر شرایط این کشور اثری ندارد و تحمل آن برایشان آسان است، اما بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که وضعیت امروز اقتصاد ایران، بدون تحریم های سختگیرانه تر هم به قدر کافی شکننده است و تحریم های بیشتر می تواند عواقبی غیر قابل پیش بینی برای حکومت ایران داشته باشد.»

گفتنی است در واکنش به قطعنامه شورای حکام، ایران ضمن اینکه کاهش تعامل با آژانس را در دستور کار قرار داد، از راه اندازی 10 سایت جدید غنی سازی مشابه سایت نطنز سخن به میان آورد و در عین حال از بررسی تولید داخلی سوخت 20 درصد سخن گفت. به نظر می رسد طی ماههای آینده شرایط تثبیت شده داخلی بیش از پیش غرب را از تحلیل غلطی که احتمال ضعف در موضع ایران در آن پیش بینی می شد، منصرف کند

http://rajanews.com/detail.asp?id=40627


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 8:55 عصر | نظرات دیگران()
موقعیت ژئودکترین جمهوری اسلامی ایران در گفتگو با حسن عباسی:
موقعیت امروز جمهوری اسلامی موقعیت "قلب جهان" است

همواره در رسانه‌ها و در اظهار نظر کارشناسان حوزه‌های مسائل امنیتی، دیپلماتیک و حتی اقتصادی و فرهنگی، از مفاهیمی همچون موقعیت ژئوپلیتیک یا موقعیت ژئواستراتژیک ایران یاد می‌شود. پرسش این است: موقعیت واقعی ایران چیست؟ برای یافتن پاسخی به این پرسش، نشریه موعود به دیدار حسن عباسی رئیس مرکز بررسی‌های دکترینال رفته است تا به تبیین موقعیت این کشور کهن بپردازد.

در آغاز، یک پرسش ساده و کلی مطرح است: موقعیت هر کشور چیست؟ و چگونه برآورد می‌شود؟

در علوم استراتژیک، موقعیت هر کشور از ابعاد مختلفی بررسی می‌شود، مانند: موقعیت تاریخی، موقعیت اقتصادی، موقعیت اجتماعی، موقعیت فرهنگی، یا موقعیت سیاسی. یکی از مهم‌ترین گونه‌های تبیین موقعیت هر کشور، موقعیت محیطی آن است که در آن ابتدا محیط جغرافیایی تبیین می‌شود، سپس سایر مؤلفه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در نسبت با محیط جغرافیایی تعریف می‌گردد. در بررسی «موضوع محور»، ابتدا محورهای موضوعی مانند سیاست، اقتصاد، فرهنگ یا موضوع نظامی تبیین و سپس سایر مؤلفه‌های قدرت موضوعی، از جمله «محیط» در نسبت با آن بررسی می‌شود.

مثلاً اگر موقعیت یک کشور، از حیث سیاسی بررسی شد، سایر مؤلفه‌ها در نسبت با آن تعریف می‌شود، از جمله مؤلفة جغرافیایی. یا اگر این بررسی از حیث اقتصادی انجام شد، دیگر مؤلفه‌ها، از جمله محیط جغرافیایی، در نسبت با موضوع اقتصاد تعریف می‌شوند. امّا در بررسی «محیط محور» ابتدا ابعاد محیطی و جغرافیایی تبیین می‌گردد، سپس سایر مؤلفه‌ها در نسبت با آن سنجش و ارزش‌گذاری می‌شود.

موقعیت محیطی یا به تعبیر غربی‌ها «Situation» در سه مرحله سنجش و برآورد می‌شود. مرحلة نخست یا مرحلة تبیین قدرت محیطی، مرحلة تبیین موقعیت کشور مورد مطالعه در سه مؤلفة قدرت محیطی، یعنی زمین (Geo)، دریا (Hydro) و هوا (Aero) است. در مؤلفه‌های زمین (Geo)، سرزمین هر کشور از حیث کیفیت، ابعاد، مساحت و همچنین منطقه‌ای، از کرة زمین، که آن کشور در آن واقع شده، منبع متفاوتی از قدرت محیطی محسوب می‌شود و هیچ دو کشوری موقعیت سرزمینی یکسانی ندارند. برای نمونه، سرزمین کشور شیلی همچون یک مار دراز و باریک است، امّا سرزمین روسیه، کانادا یا آمریکا، موقعیتی مستطیلی و پهناور دارند. در مؤلفة دریا (Hydro)، نیز وضعیت کشورها متفاوت است. این تفاوت به دو بخش تقسیم می‌شود: ابتدا اینکه آیا کشور مورد مطالعه، دسترسی به دریا دارد یا ندارد. کشورهایی مانند افغانستان، تاجیکستان یا اتریش، دسترسی به دریا ندارند، لذا یکی از مؤلفه‌های سه گانة زمینی، دریایی و هوایی، در قدرت ملی آنها غایب است. دیگر اینکه کیفیت موقعیت دریایی کشور مورد مطالعه چقدر است. این کیفیت، با گزاره‌هایی چون طول سواحل،‌ بازبودن یا بسته بودن دریایی که در جوار سرزمین آن کشور قرار دارد، کیفیت فلات قاره در آب‌های ساحلی و سرزمینی آن کشور، و ... سنجش می‌شود. مؤلفة هوا (Aero) نیز متأثر از محل و منطقه‌ای است که آن کشور در کرة زمین در آن واقع شده است.
امّا در مرحلة دوم، که مرحلة تبیین قدرت موضوعی است، باید به تبیین موقعیت آن کشور از حیث قدرت سیاسی، قدرت اقتصادی، قدرت نظامی، قدرت فرهنگی و قدرت اجتماعی پرداخت.

در مرحلة سوم، آنچه در تبیین قدرت موضوعی برآورد شد، با آنچه در تبیین قدرت محیطی سنجش شد، با یکدیگر تلفیق می‌شوند. نتیجة این انطباق و تلفیق را می‌توان «موقعیت آن کشور» نامید.


صورت‌بندی این تلفیق چگونه است؟ یعنی موقعیت یک کشور پس از طیّ این سه مرحله چگونه معرفی می‌شود؟

از انطباق قدرت موضوعی سیاست با جغرافیا، ژئوپلیتیک (Geopolitic) شکل می‌گیرد. هنگامی که از ژئوپلیتیک یک کشور سخن به میان می‌آید، منظور انطباق قدرت سیاسی با قدرت جغرافیایی آن کشور است. از انطباق قدرت موضوعی اقتصاد، با جغرافیا، ژئواکونومی (Geoeconomy) پدید می‌آید. از انطباق قدرت موضوعی نظامی با جغرافیا، ژئومیلیتاری (Geomilitary) به دست می‌آید. از انطباق قدرت موضوعی فرهنگی یا اجتماعی نیز با جغرافیا، ژئوکالچر (Geoculture) یا ژئو سوشال (Geosocial) به وجود می‌آید.

امّا اگر انطباق قدرت‌های موضوعی سیاست، اقتصاد، فرهنگ، نظامی و اجتماعی، با بعد دریایی قدرت محیطی صورت پذیرد نتیجه به ترتیب می‌شود: هیـدروپلیتیـک (Hydropolitic)، هیـدرواکـونـومـی (Hydroeconomy)، هیدروکالچر (Hydroculture)، هیدرومیلیتاری (Hydromilitary) و هیدروسوشال (Hydrosocial). همواره موقعیت کشورها از حیث محیطی، با یکی از این حوزه‌های قدرت موضوعی ـ محیطی معرفی می‌شود.


مفاهیمی همچون ژئواستراتژی در کجای این تقسیم‌بندی قرار دارند؟

موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوتاکتیک یا ژئوتکنیک، تقسیم‌بندی موضوعی نیستند، بلکه در سطح‌بندی محیط مطرح هستند. یعنی یک موقعیت محیطی، «استراتژیک» است، دیگری «تاکتیکی». به موقعیت محیطی استراتژیک، «ژئواستراتژیک»، «هیدرواستراتژیک» و «آئرواستراتژیک» گفته می‌شود و به موقعیت محیطی تاکتیکی، ژئو تاکتیک یا هیدروتاکتیک و آئروتاکتیک.
در واقع این سطح‌بندی، بعد سوم مکعب مطالعات محیطی را در کنار دو بعد قدرت محیطی (زمین، دریا، هوا) و قدرت موضوعی (سیاست، اقتصاد، فرهنگ، نظامی و اجتماعی) شکل می‌دهد.

اکنون می‌توان پرسید، موقعیت ایران از حیث محیطی چیست و چه عواملی این موقعیت را پدید آورده‌اند؟
پرسش خوبی است. امروز ایران، حساس‌ترین و ویژه‌ترین موقعیت را در چند صد سال اخیر داراست که هم می‌توان آن را یک سرمایة عظیم به حساب آورد، و هم زمینة طمع دشمنان. من این موقعیت را در چند محور معرفی می‌کنم.

1. در حال حاضر ایران، از نظر ژئودکترین، به «هارتلند» یا قلب حیاتی سرزمین جهانی تبدیل شده است. در سطح کرة زمین، بخش محدودی به خشکی‌ها اختصاص دارد. در میان خشکی‌های کرة زمین، قطعة بزرگ و یکپارچة آسیا ـ اروپا، به عنوان جزیرة اصلی کرة زمین مطرح است که به جزیرة جهانی معروف است.

حدود یک‌صد سال قبل، «هالفورد مکیندر» قلب جزیرة جهانی را منطقة آسیای مرکزی معرفی کرد که شامل: قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان، بخش‌هایی از شمال افغانستان و شمال خراسان ایران، و بخش‌هایی از شکم روسیه در مرز کشور قزاقستان می‌شود، یعنی منطقة عمومی شرق دریای خزر. فرض مکیندر این بود که هر کس بر این هارتلند یا قلب حیاتی سرزمین جهانی حکومت کند، بر جهان حکومت خواهد کرد. گمان بر این است که هیتلر تحت وسوسه‌های ژئوپلیتیسین خود «هاوس هافر»، در لشکرکشی به سوی شرق، در صدد دستیابی به سرزمین‌های ماوراء آرال و خزر بود که البته تا منطقة چچن بیشتر نتوانست پیش‌روی کند.

آمریکا و ناتو نیز با همین انگیزه و البته به بهانة مقابله با القاعده و طالبان، افغانستان را اشغال کرد تا از آن طریق بتواند آسیای میانه یا همان هارتلند را کنترل کند. امّا مسائلی پدید آمد که برای قدرت‌های استکباری مشخص شد که هارتلند جهان، پس از فروپاشی شوروی، به دلایل گوناگون از آسیای میانه، به ایران منتقل شده است. اکنون ایران به عنوان قلب سرزمین حیانی (جزیرة جهانی) در جهان ژئودکترین مطرح است و برآورد می‌شود که از سال 2005 میلادی به مدت بیش از پنجاه سال جمهوری اسلامی ایران می‌تواند این موقعیت را حفظ کند.

2. همچنین در حال حاضر، ایران از نظر هیدرودکترین به «هارت‌سی» یا قلب حیاتی دریای جهانی تبدیل شده است. هارت‌سی جهان از بدو جنگ دوم جهانی در منطقة عمومی غرب اقیانوس اطلس شمالی شکل گرفت. دلیل آن هم تردّد گستردة ناوگان تجاری آمریکا و اروپا در این منطقه، میان اروپای غربی و سواحل شرقی آمریکا و کانادا بود. اروپای سال 1945 که شاهد تسلیم آلمان هیتلری بود، با ویرانی عظیم حاصل از جنگ جهانی دوم و مشکلات آن درگیر شد، لذا به مدت ربع قرن نیازمند کمک‌های آمریکا از طریق اقیانوس اطلس بود. در یک منطقة مثلثی در غرب اقیانوس اطلس شمالی، یعنی از دریای ساراگاسو تا جزیرة برمودا، و در نهایت دریای کارائیب، منطقه‌ای تحت عنوان هارت‌سی جهان شکل گرفت. فرض بر این بود که هر کس کنترل این منطقه را عهده‌دار شود، کنترل دریای اصلی جهان را در اختیار دارد. اقتصاد ماوراء اقیانوسی (ترانس اوشنیک) آمریکا عمیقاً به این اقیانوس وابسته بود. به این دلیل و برای منحرف کردن اذهان از این موضوع، آمریکا اقدام به افسانه پردازی پیرامون جزیرة انگلیسی برمودا نمود، که در آن مسئلة غرق کشتی‌ها و سقوط هواپیماها در این منطقه مطرح می‌شد و به مرموز بودن آن دامن می‌زد.

پس از پایان جنگ سرد در 1990 از اهمیت و حساسیت دریای ساراگاسو به عنوان «هارت‌سی» جهان کاسته شد و به مرور نقش خلیج فارس، تنگة هرمز، دریای مکران (که عمان خوانده می‌شود)، دریای کوروش (که آن نیز به غلط دریای عربی خوانده شده)، و دریای قزوین (که خزر خوانده می‌شود)، در جهان برجسته شد. از آنجا که این آب‌ها، در جوار ایران و بخش‌های عمدة آن، متعلق به ایران هستند و تحت نفوذ جمهوری اسلامی می‌باشند، لذا «هارت‌سی» از اقیانوس اطلس شمالی به سواحل جنوبی و شمالی ایران منتقل شد.

پنجاه سال قبل، فاصلة میان قلب حیاتی سرزمین جهانی با قلب حیاتی دریای جهانی بیش از 10.000 کیلومتر بود، امّا اکنون این دو در یک نقطه بر هم منطبق شده‌اند، در ایران. یعنی امروز جمهوری اسلامی ایران همزمان هم قلب حیاتی سرزمین جهانی است، و هم قلب حیاتی دریای جهانی، و حداقل تا پنجاه سال آینده این موقعیت برای ایران محفوظ است.

3. فضای ایران نیز آئرواستراتژیک است و پس از منطقة فضایی تحت کنترل نوراد (فرماندهی عالی دفاع هوافضایی آمریکای شمالی)، دومین منطقة فضایی حساس جهان است.

4. از نظر قدرت اقتصادی، موقعیت ژئواکونومیک و هیدرواکونومیک ایران، بسیار حساس است. شریان‌های انرژی فسیلی جهان همچون رگ‌های این قلب تپنده، از جوار ایران، به اعضا و جوارح جهان پمپ می‌شود. بازار منطقه، بازار هدف کالاهای شرق و غرب است. همچنین منابع زیرزمینی منطقه، منابع اقتصاد استراتژیک کشورهای مختلف است.

5. از نظر قدرت سیاسی، در محیط استبدادی و استعمارزدة منطقه، موقعیت ژئوپلیتیک ایران، به دلیل وجود حکومت مستقر و مستقل، بسیار حائز اهمیت است. غرب تلاش می‌کند در تبلیغات خود دولت ترکیه و دولت غاصب و جعلی اسراییل را تنها دموکراسی‌های منطقه بخواند و زیر بار فشار روانی اتهام حمایت از دولت‌های مرتجع و استبدادی کشورهای عربی، رژیم اسراییل را نماد دموکراسی واقعی بخواند. حال آنکه جمهوری اسلامی به‌عنوان یگانه حکومت مردم سالاری دینی در جهان، از حیث استقلال سیاسی می‌درخشد و این موضوع که حکایت از عدم تعهد واقعی به قدرت‌های بیگانه دارد، موقعیت ایران را در منطقه و جهان حائز اهمیت روز افزون نموده است. اکنون ایران بازی‌گری مهم در پهنة منطقه است که در معادلات جهانی نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

6. از نظر فرهنگی، موقعیت ژئوکالچر ایران بسیار ممتاز است. ایران امروز با یک دامنة فرهنگی فارسی زبانان

از کردستان عراق تا افغانستان و قلب آسیای میانه، نفوذ فرهنگی دارد. همچنین با یک دامنة فرهنگی شیعی، از افغانستان و پاکستان در شرق، تا عراق و لبنان در غرب و آذربایجان در شمال و بحرین در جنوب، نفوذ مذهبی چشمگیری دارد. تأثیر این نفوذ را می‌توان در معادلات فرهنگی، سیاسی و نظامی منطقة جنوب غرب آسیا دید.

7. از نظر اجتماعی، موقعیت ژئوسوشال ایران، با توجه به تنوع اقوام و طوایف گوناگون، جمعیت مناسب و نیروی جوان، موقعیتی ممتاز است.

8. از نظر نظامی نیز، موقعیت ژئومیلیتاری و همچنین هیدرومیلیتاری ایران، از حیث قدرت بازدارندگی زمینی، دریایی، موشکی، و عملیات ویژه، یکی از استثنایی‌ترین موقعیت‌های اقتدار نظامی منطقه‌ای را برای کشور در 300 سال اخیر پدید آورده است.


این موقعیت ایران، قطعاً پیامدهایی در عرصة بین‌المللی دارد. پرسش این است که این موقعیت، متضمّن چه نتایجی در سطح جهان است؟

اگر نظام جهانی یک پیکر واحد در نظر گرفته شود، جمهوری اسلامی ایران، قلب این پیکرة جهانی محسوب می‌شود. در مقابل، آمریکا طیّ نیم قرن تلاش نموده است تا به مغز جهان تبدیل شود. اکنون ایالات متحده، با وجود سازمان گسترده‌ای همچون «NSA» توانسته است به ایجاد اینترنت در جهان مبادرت نموده و حافظة جهان را در 9 هکتار مساحتی که سوپر کامپیوترهای آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) در زیرزمین اشغال کرده‌اند، پدید آورد. این حافظة جهانی، روزانه سه میلیارد پیام را دسته‌بندی و ذخیره می‌کند.

موقعیت ایران به عنوان قلب در کنار موقعیت آمریکا به عنوان مغز این پیکره، شرایطی را پدید آورده که در بدن یک انسان می‌توان دید: قلب انسان بدون مغز، زنده می‌ماند، مانند بیمارانی که مرگ مغزی می‌شوند، امّا مغز انسان، بدون قلب او زنده نمی‌ماند. موقعیت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران متضمن سه نکته است:

الف ـ در میان 200 کشور جهان، جمهوری اسلامی قلب جهان «Global heart» محسوب می‌شود.
ب ـ آمریکا مغز جهان«Global brain» محسوب می‌شود.
ج ـ قلب، بدون مغز زنده می‌ماند، امّا مغز بدون قلب زنده نمی‌ماند.

به یک نکته باید توجه داشت و آن‌هم اینکه وقتی کشوری دارای موقعیت جهانی است، به‌عنوان ثقل جهانی یا منطقه‌ای عمل می‌کند. مانند آمریکا، که چون موقعیت جهانی دارد، لذا خود را مرکز عالم می‌پندارد و سایر نقاط و مناطق را با خود می‌سنجد. برای نمونه، در قاعدة «مرکز ـ پیرامون» که آمریکا خود را مرکز عالم می‌شناسد، در یکصد سال اخیر، جزیرة جهانی یا قاره‌های به هم پیوستة آسیا ـ اروپا را که در موقعیت شرق آمریکا قرار دارند، با نام کلّی «خاور» می‌شناسد، سپس آن را به سه قسمت: خاورنزدیک، «خاورمیانه» و خاوردور تقسیم می‌کند. در یک صد سال اخیر که منطقة ما از سوی آمریکایی‌ها خاورمیانه خوانده شده است، هر یک از مردم این منطقه که واژة خاورمیانه را برتافته و بازگو کند، در واقع پذیرفته است که در حاشیة قطب! عالم امروز، یعنی آمریکا قرار دارد. حتی در 6 سال اخیر، آمریکا تلاش نمود با طرح خاورمیانة بزرگ، ابعاد آنچه را در یک‌صد سال گذشته توسط آدمیرال آلفرد ماهان تعریف شده بود، گسترش دهد.

موقعیت جمهوری اسلامی به‌عنوان «هارتلند» جهان، در برابر موقعیت آمریکا به عنوان «برین‌لند» جهان، مفهوم خاورمیانه را متزلزل ساخته است و اکنون این پرسش مطرح است که «شرق میانة چه کشوری؟!». مانع اصلی طرح خاورمیانة بزرگ، جمهوری اسلامی بوده است، و لذا موقعیت فعلی ایران، به عنوان «قطب جهان خداگرا» و همچنین هارتلند جهان، نظام بین‌الملل را وارد صورت بندی جدیدی نمود که در سوی دیگر آن، آمریکا به عنوان «قطب جهان بشرگرا» و برین‌لند جهان مطرح است. اکنون اگر کسی آمریکا را به تبع موقعیت آن مرکز عالم اومانیسم بداند، مفاهیمی همچون خاور نزدیک، خاورمیانه و خاور دور موضوعیت دارند، امّا هنگامی که موقعیت ایران کنونی، آن را مرکز عالم خداگرا قرار داده، می‌توان از باخترنزدیک (کشورهای اروپایی ارتدوکس و کاتولیک)، باخترمیانه (کشورهای پروتستان مرکز و شمال اروپا با محوریت آلمان) و باختردور (کشورهای آنگلوساکسن، شامل انگلیس، آمریکا، کانادا، استرالیا و نیوزیلند) نام برد.

چه عواملی این موقعیت ایران را تهدید می‌کند و آن را می‌فرساید؟

عوامل متعددی به عنوان تهدید این موقعیت ایران مطرح هستند. فهرست بلندی از تهدیدهای غربی‌ها علیه جمهوری اسلامی وجود دارد که همواره در تلاش‌اند تا این موقعیت را متزلزل، نابود و بی‌اثر سازند: سکتاریزاسیون (فرقه‌گرایی)، بالکانیزاسیون (تجزیة سرزمینی)، گلوبالیزاسیون (ذوب در نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غرب به بهانة جهانی‌سازی)، واتیکانیزاسیون (تحدید نهاد ولایت فقیه)، لیبرالیزاسیون فرهنگی و اقتصادی، سکیولاریزاسیون، ایندیویدوآلیزاسیون تربیتی، امانیزاسیون اعتقادی، پرنوکراتیزاسیون سیاسی، الیناسیزاسیون اجتماعی و هویت زدایی به ویژه در نسل جوان و موارد دیگری.


راه‌های مقابله با این تهدیدها کدامند؟

بخشی از این تهدیدها باید توسط نهادهای حکومتی و دولتی خنثی شوند، و بخشی نیز توسط مردم. امّا یک نکته میان هر دو مشترک است و آن هم «نیاز به بصیرت» است.


اگر مردم و حکومت‌مداران ندانند که کشور چه جایگاه و موقعیت ممتازی دارد و از وجود چنین نعمتی غفلت کنند، یقیناً آن را از کف خواهند داد. از سوی دیگر اگر این موقعیت را نشناختند، قطعاً متوجه تهدیدها و آسیب‌های آن نیز نخواهند بود که این غفلت موجب خسارت‌ها و فجایع جبران ناپذیری خواهد شد. لذا بصیرت حکومت و مردم، عامل اساسی خنثی‌سازی این تهدیدها و حفظ این موقعیت ممتاز به عنوان میراثی برای نسل‌های بعدی است.



این موقعیت چه ربط و نسبتی با حوزة فکری و فرهنگی ایران اسلامی ـ شیعی پیدا می‌کند؟

موقعیت ژئوکالچر ایران امروز، عمیقاً متاثر از فرهنگ شیعی ایران است. اگر این فرهنگ نبود، انقلاب اسلامی ایران نیز نبود و حداکثر در حدّ یک انقلاب ملی رقم می‌خورد.

انقلاب اسلامی ایران، جهان را از حالت دوقطبی درون پارادایم اومانیسم (بشرگرایی) که جهان را به دو قطب: لیبرال کاپیتالیسم غرب و سوسیالیسم شرق تقسیم می‌کرد، به درآورد، و به جهان دوقطبی جامع‌تری رساند: جهان دوقطبی اومانیسم (بشرگرایی) و تئوئیسم (خداگرایی). پس موقعیت ژئوکالچر ایران در جهان امروز مقوّم جهان ژئوپارادایم دوقطبی خداگرا ـ بشرگراست.

و اگر فرهنگ ایرانی شیعی نبود، نظام دوقطبی نوین در جهان شکل نمی‌گرفت. اهمیت ژئواستراتژیک ایران در جهان از این روست که نه تنها خود یک قطب این نظام دوقطبی است، بلکه خود این نظام را شکل داده است. این یعنی بازی‌گری در عرصة جهانی. البته مایل نیستم این مطلب به نوعی خود بزرگ‌بینی فرهنگی یا اعتماد به نفس کاذب بدل شود، زیرا موقعیت و جایگاه برتر داشتن، نیازمند زحمت و تلاش گسترده‌تر برای حفظ آن است. لذا از حیث توجه و تنبّه عرض می‌کنم تا به نوعی بتوان حساسیت‌ها را نسبت به داشته‌ها و سرمایه‌های ملی و دینی برانگیخت.


با توجه به رویکرد انقلاب اسلامی به آیندة جهان اسلام و نقش ایران در واقعة شریف ظهور حضرت ولی عصر(عج) جایگاه این موقعیت در این رویکردها چیست؟

با پدید آمدن نظام دوقطبی خداگرا ـ بشرگرا، موقعیت ژئوپارادایم ایران به عنوان مرکز جهان خداگرا، مقوّم رویکرد انقلاب اسلامی در جهان اسلام، به ویژه در حوزة الهام بخشی برای رهایی از سلطة بیگانگان بود که نمونه‌های آن در لبنان و فلسطین مشهود است. ظهور مهدی موعود(عج) متضمّن حضور دین در عرصة زندگی بشر و تقویت قطب خداگرا و بسط جامعة موحّدین و متقین در عالم است. موقعیت ایران کنونی، متضمن این حرکت بوده است و برای نهادینه‌سازی و تقویت آن باید تلاش کرد. گام بعدی که بسیار دشوار است، دینی‌سازی سبک زندگی بشر است. در واقع کار اساسی که رویکرد جدّی انقلاب اسلامی، پس از تحقق نظام ژئوپارادایم اومانیسم و تئوئیسم است، مسئلة تحقّق سبک زندگی مهدوی است. اگر سبک زندگی بشر مهدوی شود، زمینه‌سازی برای ظهور به نتیجه خواهد رسید. موقعیت ویژة ایران امروز، در این مسیر بسیار مؤثر است.


وظیفة دولت اسلامی و مردم در قبال این موقعیت در سطح منطقه‌ای و جهانی چیست؟

هر پدیدة اجتماعی، در حرکت کلی خود از سه مرحله عبور می‌کند: ایجاد، حفظ و بسط. موقعیت کنونی محیطی ایران در نظام اجتماعی جهان امروز نیز از این قاعده مستثنا نیست.

مرحلة نخست که مرحلة ایجاد این موقعیت بوده ، اکنون محقق شده است. باید این موقعیت را درک کرد. مرحلة دوم، حفظ این موقعیت است. وظیفة دولت و مردم در این مقطع حساس، حفظ و پاسداشت این موقعیت بسیار ارزشمند است. امّا آن‌هم کافی نیست، بلکه باید به سراغ مرحلة سوم رفت و مسئلة بسط این موقعیت ممتاز را مدّ نظر داشت. اگر مرحلة سوم، یعنی بسط موقعیت جمهوری اسلامی محقق شود، گامی در جهت زمینه‌سازی برای ظهور مهدی موعود(عج) محقق شده است. هوشیاری و بصیرت دولت و مردم از یک‌سو، و اهتمام به بسط این موقعیت از سوی دیگر، وظایف کلی ما در نسبت با موقعیت ممتاز ژئودکترین نهضت انتظار محسوب می‌شود.

از اینکه در این گفت‌وگو شرکت کردید، سپاس‌گزاریم.

http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=40743


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 88/9/11 و ساعت 8:54 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا