گروه خبری روز - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شکیبا پیروزى را از کف ندهد اگر چه روزگارانى بر او بگذرد . [نهج البلاغه]
امروز: جمعه 103 آذر 9
نگارگر مشهور ایران:میرحسین مرا تحقیر کرد


منصوره حسینی یکی از پیشگامان هنرنوگرای ایران در رشته نقاشی در گفتگوی خود با روزنامه جوان به ابعاد جدیدی از سواستفاده های سیاسی میرحسین موسوی از فرهنگستان هنر در زمان تصدی ریاست این نهاد و همچنین بی احترامی وی به قشر هنرمند پرداخت.


به گزارش جوان، منصوره حسینی در این مصاحبه تفصیلی ، به دعوت فرهنگستان هنراز خود برای برگزاری نمایشگاه آثارش اشاره کرد و گفت: « صحبت از اردیبهشت 87 است. گفتند افتخار داریم که نمایشگاه مروری بر آثارتان را در 45 روز برگزار کنیم. موافقت ما را گرفتند. کارها را جدا جدا کردند. آبرنگ‌ها جدا، پرتره‌ها، منظره‌ها و آغاز خط نگاری‌ها جدا و گفتند از کارهایی که خط کم‌کم به طرف فرم رفته 5 اثر برای موزه جدید می‌خواهیم که پذیرفتم. افتتاح نمایشگاه را در اردیبهشت 88 گذاشته بودند که با سرود ملی و بسیار رسمی برگزار شد.»


وی به تحقیرهای میرحسین موسوی در سمت ریاست فرهنگستان هنر به خود اشاره و افزود: « در زمان برپایی نمایشگاه آقای میرحسین از طبقه بالا نیامد پایین کارها را ببیند. با آنکه آن همه به دنبال گذاشتن نمایشگاهم بود و آن همه جلسه گذاشت. حتی دو کلام نامه ننوشت که بگوید نمی‌توانم بیایم، کار دارم. عزیز، نباید اینطور کنی. چرا که آن یکی رئیس‌جمهور شد و تو نشده‌ای که اگر رئیس‌جمهور شده بود شرکت می‌کرد. موسوی مرا صرف اهدافش کرد. یک سال ایشان برای نمایشگاه من فرصت داشت اما گذاشت اردیبهشت ماه برگزار کرد و اینطور شد و عذرخواهی هم نکرد.»


وی همچنین با اعتراض به وارد آمدن خساراتی به آثار خود در فرهنگستان هنرافزود:« زمان انتخابات رسید و خبر دادند که در موزه‌ که به سمت خیابان ولیعصر بود شکسته شده در درگیری‌ها و عده‌ای ریخته‌اند داخل موزه برای همین کارها را فوراً خارج کرده‌اند. کارها را با عجله و بدون بسته‌بندی آوردند که دو تا از کارهای قدیمی‌ام خراب شده بود.»


این هنرمند اضافه کرد:« اینها نه به دنبال یافتن بازار برای کار من هستند و نه به دنبال پیشرفت و پشتیبانی سلامت من هیچی. من برایش یک صفر گنده‌ام! که اگر بتواند زیر پایش بگذارد و له بکند که البته کرده اگر نشده تا به حال به خاطر این است که جلویش ایستاده‌ام و از خودم دفاع کرده‌ام.»


منصوره معتمدی در پاسخ به این سوال که آیا خسارت کارهایی که خراب شده بود را دادند؟ اظهار کرد: «نه، ابداً ابداً. این موضوع هنوز در گلویم مانده. روی یکی از کارها یک ماه کار کردم اما درست نشد. می‌دانید اگر یک گوشه کار خراب می‌شد می‌دوختم، 10 بار. تا به حال اینطور شده و دوختم. حتی جای سوزن هم روی کار معلوم بوده و کسی ایراد نگرفت حتی در حراج کریستی. کارها را با ایبک، قنداق کرده بودم که خیلی محترمانه پنج نفر آمدند و با بنزهای خاور سقف‌دار بردند. اما روزی که می‌آوردند همین‌طور ریخته بودند در یک وانت بدون سقف در آفتاب 40 درجه تیر و مرداد ورنگ‌ها پخته شده بود که وقتی نایلون ها را می‌بریدم دستم کشیده شد روی تابلو و رنگی شده بود. رنگ‌ها را در آن ایبک‌ها پخته و روی بوم گریه کرده بود. نمی‌توانم حالم را برایتان بگویم. هنوز هم با آنکه این همه گذشته با گفتنش چشم‌هایم پر از اشک می‌شود. شوخی نیست کم مانده بود خودکشی کنم. باطل شدم باطل! از 10 سالگی‌ام تا حالا یک دفعه کاخ فرو ریخت رویم. یکدفعه خرد شدم، تحقیر شدم. به خدا قسم دروغ نیست.»


 


منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48016

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 8:55 عصر | نظرات دیگران()
بهزاد نبوی:من را به خودتان سنجاق نکنید،من بی گناهم!






اختصاصی"جوان آنلاین"
بهزاد نبوی:من را به خودتان سنجاق نکنید،من بی گناهم!

بهزاد نبوی در دوران مرخصی خود از زندان دیدارهای گسترده ای با چهره های مختلف انجام داده است.


.


 



بهزاد نبوی از سران سازمان مجاهدین انقلاب که در دوران مرخصی خود از زندان دیدارهای گسترده ای با چهره های مختلف انجام داده است اخیرا در منزل خود پذیرای یک عضو برجسته حزب مشارکت ، یکی از سران فتنه و برخی از متهمین حوادث پس از انتخابات  بوده است.
به گزارش"جوان آنلاین"در این جلسه که با تاکیدات فراوان مبنی بر رسانه ای نشدن آن همراه بوده است پیرامون مباحثی چون انتخابات شورا و لزوم حرکت منسجم ،راه اندازی جنبشی جدید در facebook و استفاده از فضای رسانه ای برای رسیدن به برخی از اهداف صحبت شده است.
نکته جالب توجه اینکه برخی از حاضرین در پایان این جلسه خواستار انداختن عکس یادگاری با بهزاد نبوی می شوند که وی به آنها می گوید:"...شما جرائمتان سنگین است و همگی محکوم به اقدام علیه امنیت ملی هستید.من بی گناهم، جرم من سبک است فقط متهم به اخلال در نظم ترافیک هستم! من را با خودتان سنجاق نکنید من با شما عکس نمی گیرم"
حاضرین این سخن نبوی را حمل بر مزاح دانستند اما ظاهرا" بهزاد نبوی با جدیت از گرفتن عکس یادگاری خودداری می کند!

شایان ذکر است بهزاد نبوی که گفته می شود از بیماری قلبی رنج می برد ، در ایام مرخصی نوروزی ، دیدارهای مختلفی با چهره های سیاسی در نقاط مختلف کشور داشت که از آن جمله می توان به دیدار با هاشمی رفسنجانی در کیش و دیدار با شیخ یوسف صانعی در مشهد اشاره کرد. 




  انتهای خبر / پایگاه اطلاع رسانی جوان / کد خبر 117877


 


منبع ما : http://www.javanonline.ir/Nsite/FullStory/?Id=117877


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 8:54 عصر | نظرات دیگران()
احمدی نژاد امشب در " بدون حاشیه "


رییس‌جمهور امشب در برنامه تلویزیونی «بدون حاشیه» با مردم سخن می‌گوید.


به گزارش ایسنا، دکتر محمود احمدی‌نژاد، پس از اخبار ساعت 21 در برنامه بدون حاشیه که در گروه دانش و اقتصاد شبکه یک تولید می‌شود، حضور می‌یابد.


بر اساس این گزارش، از جمله مباحثی که رییس‌جمهور در این گفت‌وگو با مردم مطرح می‌کند، بحث هدفمندی یارانه‌ها و دیگر مباحث اقتصادی است.


 


 


 


 


منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48002

 

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 8:54 عصر | نظرات دیگران()
عکس:یک‌ماه‌زندگی درجنگل برای ثبت لحظه‌‌ای ناب


شکار لحظه‌ها دغدغه‌ و هنر عکاسان حرفه‌ای و تیز بین است.


مارک هنکاس Hancox) Mark)، عکاس 48 ساله روزنامه دیلی تلگراف (Telegraph)، لحظه باور نکردنی از زندگی یک پرنده جنگلی کمیا‌ب را شکار کرده است. یک کمر کلی جنگلی زیبا آنقدر به تصویر خود در آب خیره‌می‌شود که سرانجام شیفته آن می‌شود.(داستان نارسیس)



دیلی تلگراف نوشته است: او برای گرفتن این عکس به مدت‌یک ماه تمام در محل زندگی و تردد این پرندگان جنگلی به کمین نشسته است. تا توانست به این تصاویر ناب و زیبا دست پیدا کند.


خود‌ مارک هنکاس‌می‌گوید: ابتدا فکر کردم که این پرنده زیبا قصد آب نوشیدن دارد. اما از مکث طولانی و نگاه ثابت و خیره او به سطح آب متوجه شدم که او مجذوب انعکاس تصویر خود در آب شده است.


شاید فکر می کرد، پرنده زیبای دیگری در آنجا است و می خواست با او ارتباط برقرار کند... اما، لحظه‌ای که منقارش تصویر ثابت منعکس در آب را می شکند، متوجه می شود که پرنده ‌دیگری ‌در کار نیست. و رویایش بهم می‌ریزد.



در باره این پرنده می‌توان گفت که ‌"کمـر کلی جنگلی"، پرنده زیبا و کوچکی است که در زبان انگلیسی ( Nuthatch) و در فرانسه( Sittelle torchepot) نامیده‌می‌شود..


این پرنده‌ی 13 سانتی‌متری، فعال و روی درخت‌ها و صخره‌ها بدون آن که از دم خود به عنوان تکیه‌گاه استفاده کنند، در جهت مختلف حرکت می کند.


سر بزرگ، منقاری قوی، پاهای کوتاه، پنجه‌های بلند و بالهای نسبتا بلند و نوک‌تیز دارد.


این پرنده‌ تکزی است. پروازی موجی دارد. نر و ماده آنها همشکل است. در سوراخ‌ها لانه می سازد. و از حشرات و دانه‌ها تغذیه می کند.



همشهری آنلاین


 


منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=48046

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 8:54 عصر | نظرات دیگران()

لیست مشخصات کامل "زندانیان گمنام" در بی‌بی‌سی!  
به گزارش شبکه خبر دانشجویی ثارالله ؛ بی بی سی در سایت اینترنتی خود لیستی را که حاوی مشخصات کامل برخی افراد است، منتشر کرده و آنان را "زندانیان گمنام" خوانده است.  
 
 



 تلویزیون دولتی انگلیس در ادامه روند تخریبی خود علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، مدعی شده است تعداد زیادی از شهروندان ایران بدون هیچ اتهامی دستگیر شده‌اند!

"بی‌بی‌سی فارسی" که در اواخر سال 87 و به منظور تاثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ایران راه‌اندازی شد، با انتشار مطلبی در سایت اینترنتی خود، اغتشاشات سال گذشته را "اعتراضات مسالمت‌آمیز" نامیده و مدعی شده "بسیاری از مردم بدون مشخص بودن اتهام، دستگیر شده و هنوز در حبس هستند."

بی‌بی‌سی در ادامه این مطلب، با انتشار یادداشتی از زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی مدعی شده که تعداد زیادی از مردم، بدون هیچ فعالیت سیاسی و غیرقانونی و فقط به دلیل اعتراض به نتایج انتخابات سال گذشته دستگیر شده‌اند.

انتشار لیست "زندانیان گمنام" با مشخصات کامل! 

رسانه دولتی انگلیس در ادامه این مطلب، یک لیست را منتشر کرده و مدعی شده است که نام 350 نفر از آنچه "زندانیان گمنام" خوانده، در این لیست وجود دارد. البته "بی‌بی‌سی" توضیح نداده که اگر این زندانیان، گمنام هستند پس چگونه اسامی و مشخصات آنان توسط این رسانه بیگانه جمع‌آوری شده است؟!

بی‌بی‌سی با یکی از همکاران وزارت امور خارجه آمریکا هم مصاحبه کرده و به نقل از او مدعی شکنجه‌های سنگین بر روی زندانیان شده است.

الهه هیکس (شریف‌پور) که از همکاران موسسات آمریکایی نظیر "خانه آزادی" و "بنیاد جورج سوروس" است، بدون ارائه مستند برای سخنان خود گفته است: "فعالان حقوق بشر معتقدند این زندانیان گمنام، تحت فشارهای مختلفی هستند و در مواردی مجبور به پذیرفتن اتهامات مطرح شده می شوند."

اظهارات این فعال سیاسی در نیویورک و ادعاهای بی‌بی‌سی درحالی مطرح شده که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، دیدارهای متعددی از بازداش شدگان اغتشاشات سال گذشته داشته‌ و بر مناسب بودن وضعیت زندانیان تاکید کرده‌اند.

کمیته ویژه مجلس هم که به منظور رسیدگی به وضعیت بازداشت‌شدگان ناآرامی‌های سال گذشته تشکیل شده بود، هرگونه شکنجه زندانیان را تکذیب کرد.

مهاجرت خبرنگاران اصلاح‌طلب به بی بی سی و آغاز سیر نزولی آن

اما این رویکرد "بی‌بی‌سی" در در چند ماه اخیر پی گرفته شده است که فعالان رسانه ای آن را در راستای سیر نزولی این رسانه و دور شدن آن از جایگاه حرفه‌ای سابقش ارزیابی می‌کنند.

کارشناسان رسانه آغاز این خط غیرحرفه ای را مهاجرت تعدادی از خبرنگاران رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب به کشورهای غربی و اروپایی و استخدام این افراد در "بی‌بی‌سی" می دانند؛ موضوعی که این رسانه انگلیسی را در سراشیبی ناشی گری انداخته و انتظار سقوط جایگاه آن در نزد مخاطبان را به امری محتمل تبدیل کرده است.

ریزش شدید مخاطبان این شبکه تلویزیونی را می توان تاییدی بر مدعای فوق دانست. البته روشن شدن پشت پرده فعالیت و اهداف این رسانه در جریان آشوب های پس از انتخابات هم در این باره، تاثیرگذار بوده است.

اعتراضات گسترده مردم به "بی‌بی‌سی"

واکنش منفی مردم علیه بنگاه سخن پراکنی بی بی سی که از پیش از انتخابات اخیر آغاز شده بود، موجب شد تا در حاشیه‌ی نماز جمعه‌ی تاریخی 29 خرداد به امامت رهبر معظم انقلاب، خبرنگار بی‌بی‌سی در تهیه خبر و گزارش از نمازجمعه با ممانعت مردم مواجه شود.

خبرنگار بی‌بی‌سی که در غیاب همکاران بخش فارسی خود در ایران به همراه مترجم و تصویر بردار در نمازجمعه حضور یافته بود، با اعتراض مردم، نسبت به گزارش‌های نادرستی که از ایران برای شبکه‌ی متبوع خود می‌فرستند، مواجه شد.

بدین ترتیب نمازگزاران تهرانی نه تنها با او مصاحبه نکردند، بلکه او را دروغگویی خواندند که قصد ایجاد تفرقه بین مردم ایران را دارد. همچنین عده‌ای از مردم با مشاهده خبرنگار بی‌بی‌سی شعار "مرگ بر بی‌بی‌سی دروغگو" و "مرگ بر انگلیس" سر دادند.

در جریان راهپیمایی ده‌ها میلیون در روز 22 بهمن هم مردم اعتراض خود را به عملکرد ضدایرانی "بی‌بی‌سی" نشان دادند. برخی از جوانان حاضر در این راهپیمایی، پلاکاردهایی را با خود حمل می‌کردند که برروی آن‌ها عبارت " BBC لطفاً خفه شو" به چشم می‌خورد و کنایه از این داشت که شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی باید به دروغ‌پردازی‌ها و سیاهنمایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران پایان دهد.

دامنه اعتراضات به "بی‌بی‌سی" حتی به کشور انگلستان هم رسید. چند ماه قبل، ایرانیان مقیم لندن با سلایق گوناگون سیاسی و با پوسترهایی حاوی پرچم جمهوری اسلامی ایران و تصاویر هر 4 نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران در یک تجمع حضور یافته و اعتراض خود را به اخبار و تحلیل‌های بی بی سی در مورد وقایع اخیر ایران و تلاش برای ایجاد تفرقه میان گروه‌های مختلف ایرانیان اعلام کردند.

 

 

منبع ما : http://ssn.ir/news.php?page=887


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 11:55 صبح | نظرات دیگران()
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
تولید و نگهداری سلاح کشتار جمعی از مصادیق فتنه است

خبرگزای فارس: عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: از نظر شرع اسلام در قرآن واژه فتنه بسیار آمده است که البته گاهی به معنای امتحان نیز است و قرآن جایی که جهاد را مطرح می‌کند در جهاد قاعدتا سلاح به کار می‌رود و نمی‌توان تردید کرد که این تولید و نگهداری از مصادیق بارز فتنه است.


به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حجت‌الاسلام ابوالقاسم علیدوست دوشنبه شب در میزگرد علمی بررسی دیدگاه فقه شیعه در مورد تولید، نگهداری و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی که به همت خبرگزاری رسا برگزار شد، گفت: باید توجه داشت که موضوع مورد بررسی موضوع تعبدی است یا خیر که باید مراقب بود از ابتدا رنگ تعبد نداشته و یک موضوع کاملا اجتماعی و سیاسی و مربوط به مصالح نظام انسان‌ها است.
وی ادامه داد: وقتی موضوع غیر تعبدی و کاملا عقلانی شد در بررسی فقهی باید متد مورد نظر را در پیش گرفت و در آغاز دید که اقتضای مساله در چیست؟ اگر به بنای عقل رسیدیم باید به ادله شرعی یعنی قرآن و روایات رجوع کرده و موضوع را مورد بررسی قرار داد و باید دید مخالف خرد خردمندان است و یا اینکه در یک راستا حرکت می‌کند.
حجت‌الاسلام علیدوست با اشاره به خرید و فروش سلاح گفت: توجه داشته باشید که در این بحث منظور از سلاح به عنوان سلاح کشتار جمعی نیست در روایات هم تجویز شده و هم منع آن آمده است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان داشت: شیخ انصاری می‌گوید آن روایتی که تجویز می‌کند برای زمان صلح بوده و آن که منع می‌کند برای زمان جنگ است.
وی ادامه داد: هیچ مولفه دیگری را شیخ انصاری در این بحث راه نمی‌دهد، با توجه به اینکه ممکن است مولفه‌های دیگری وجود داشته باشد.
حجت‌الاسلام علیدوست تصریح کرد: همچنین شهید اول نیز می‌گوید به هیچ عنوان فروش سلاح به دشمن نداریم و دشمنی که هم‌اکنون سلاح را می‌خرد آن را نگهداری کرده و در زمان جنگ به نفع خود و ضرر مسلمانان استفاده می‌کند.
وی بیان داشت: شیخ انصاری در پاسخ به این موضع شهید اول می‌گوید این اجتهاد در مقابل نص است، برخورد شیخ انصاری با تولید سلاح و فروش آن یک برخورد نص‌مدار است و ایشان رصد می‌کند که از روایات چه بر می‌آید و اقتضائات اولیه را گرفته و اگر هم تعارض دارد بین روایات جمع می‌کند، اما برخورد شهید اول یک برخورد عقلانی بوده و می‌گوید که بنده در برابر روایات اجتهاد نمی‌کنم.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در خصوص نظر امام خمینی(ره) در خصوص فروش و تولید سلاح تصریح کرد: باز هم تاکید می‌کنم منظورم از سلاح در این بحث سلاح کشتار جمعی نیست، امام خمینی(ره) نیز در این زمینه معتقد بودند که فروش و تولید سلاح از شئون حکومت است و این مسئله فردی نیست و افراد عهده‌دار نیستند.
وی ادامه داد: امام معتقد بودند که تولید سلاح و نگهداری آن باید در حکومت صالح بوده و این حکومت صالح عهده‌دار این امر باشد.
حجت‌الاسلام علیدوست تاکید کرد: هیچ عقل و فردی نمی‌تواند تولید، نگهداری و استفاده از سلاح کشتار جمعی را توجیه کند و در تعریف این سلاح یکی از شاخص‌هایی که می‌آورند این است که نتیجه به کارگیری دست کسی که به دست می‌آورد نیست.
وی گفت: از نظر شرع اسلام در قرآن واژه فتنه بسیار آمده است که البته گاهی به معنای امتحان نیز هست و قرآن جایی که جهاد را مطرح می‌کند در جهاد قاعدتا سلاح به کار می‌رود، آیا می‌شود تردید کرد که این تولید و نگهداری از مصادیق بارز فتنه است؟
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه داد: در فتنه بودن این موضوع تردید نیست و برخی دم از تولید می‌زنند و تهدید به کارگیری می‌کنند.
وی در پایان گفت: هنر حکومت‌ها این است که قلب‌ها را در تسخیر خود در بیاورد و به دنبال سلاح هسته‌ای نباشد.

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901240040


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 11:50 صبح | نظرات دیگران()

وظیفه هالیوود در امریکا چیست؟ <\/h2>
سه شنبه ?? فروردین ???? ساعت ??:?? خبرنامه
نامه الکترونیک چاپ
خبرنامه دانشجویان ایران:مطلب زیر بخش اول تحلیل سریال امریکایی "آلیاس" توسط دکتر حسن عباسی است که به خاطر استقبال مخاطبان محترم از تحلیل های پیشین ارائه می شود.

دکتر عباسی فبل از این سریال هایی همچون "لاست"، "24" و ... را هم تحلیل کرده بود.

بخوانید:

فیلم هایی که امروزه در آمریکا و هالیوود ساخته می شود خیلی بیش از آنچه که تصور می شود دارای عقبه فکری هستند و در این آرا و آثار بخش عمده ای از تأثیر گذاریشان آن عمقی است که وجود دارد لذا من یک بحث مقدمه ای را در ابتدای این جلسه عرض می کنم خیلی اجمالی به یکی از این سریالها می پردازیم که فتح بابی بشود برای آن سری موضوعاتی که  سنگین تر و طولانی ترند.

شکل دهی به جامعه و جامعه سازی نیازمند طراحی است، وقتی شما بخواهید یک بنایی را بسازید نیاز به  یک طر احی دارید جامعه سازی و تمدن سازی هم مبتنی بر طرحی صورت می گیرد حال این طرح امروز عنصر اصلی انتقالش سریالها و در لایه ی محدود تری فیلم های سینمایی هستند در واقع دوره ای که فیلسوفان بنشینند کتاب  فلسفی بنویسند برای  طراحی  جوامع این دوره سر آمده  و امروز  فیلسوفان ماهیت رفتارشان ماهیت یک کارگردان یک سناریست و یک تهیه کننده یا هنر پیشه است.

این طرح مذکور در عرصه سینما به اجرا در آمده و پیش قراولانش را هنرمندان تشکیل می دهند هر چند رقیب جدی به نام بازی های کامپیوتری برای آنها چالش آفرین است اما به هر جهت در آینده ی مشخصی تأثیر این سریالها و در لایه ی دوم  فیلم های سینمایی در تمدن سازی  تأثیر بسیار مهمی خواهد داشت.

تا قبل از پیدایش سینما و تلویزیون این مسئولیت به عهده ی ادبیّات بود، ابتدا در قالب شعر و حماسه سرایی ایلیاد و ادیسه ی هومر به عنوان اولین مدح مکتوب غربی ها، مبنای تمدن سازی بود و بسیاری از رشته های علمی در علوم انسانی را که می بینید گزاره ها و فکس هایی که دارند مربوط به ایلیاد و ادیسه  است لذا اگر فِروید مثلا  عقده ی اُدیف را مطرح می کند یک انگاره است در ایلیاد و ادیسه ی هومر.

اگر در سیاست یا اقتصاد یا نظامی گری از پاشنه ی آشیل یاد می شود به عنوان ضعف استراتژیک یک تمدن مربوط به ادبیاتی است که در ادیسه ی هومر آمده این انگاره، انگاره‌ایست که 1000 سال قبل در پدیده ی شاهنامه ی فردوسی با آن مواجه بودیم و تأثیری که شاهنامه ی فردوسی در این حوزه ها داشت.

در  جامعه ی ما از چشم رستم تا خون سیاوش، از 7 خان رستم تا نوش دارو بعد از مرگ سهراب، تمام اینها ضرب المثل هایی است که فرهنگ و تمدن ساز بوده است لذا نقش های استراتژیکی که در ایجاد بنای تمدنی که اشعار و حماسه سرایی ها می توانستند صورت دهند بی بدیل است.

دوره ی بعد آن دوره ی متن های مقیّد است؛ در قالب متن های مقیّد اولین متن مقیّدی که تمدن سازی را صورت می دهد جمهور افلاطون است و به عنوان اولین طرح استراتژیکی که در غرب تعریف و مطالعه و بررسی شده.

جمهور افلاطون و آن آتوپیای  مورد نظر افلاطون و یاد و تقدیری که از جزیره ی گمشده ای به نام آتلانتیس آقای افلاتون می کند در  2500 سال گذشته غایت همیشه ی بشر غربی بوده. چند صد سال قبل از افلاطون گفته می شود که یک جزیره ی گمشده وجود داشته به نام آتلانتیس و از آنجا تفکری شکل می گیرد به نام تفکر آتوپیا و مدینه ی فاضله ای که بشر غربی 2500 سال است که منتظر است به وجود بیاید لذا اگر در شیعه "مهدویت" مسئله‌ایست که انسان دنبال آن است که در روزی زمانی کسی به عنوان امام زمان (عج) ظهور کند یک بی مکانی و بی زمانی مدّ نظر هست.

آکرونیا، شیعه جامعه‎‌ی آرمانیش را آکرونیا می گیرد یعنی عنصر زمان در آن مطرح است و انسان غربی در 2500 سال گذشته دنبال پیدایش جامعه‌ایست که آن جامعه بی مکان است و در واقع آتوپیا است. نگاه آتوپیا گرا ،نگاه آکرونیا گرا دو نگاهیست که در جامعه وجود دارد. اگر ما می گویم که از زمان غیبت کبری تا به امروز شیعه منتظر پیدایش آن روز است انسان غربی هم یک همچین افقی دارد این افق را اسمش را می گذارد آتوپیاسازی و آتوپیا گرایی. هرچند امثال ارنست فلوح به این نگاه خیلی تاختند در   نگاه چپ ولی واقعیتی است که جامعه ی غربی به دنبال آتوپیا هست. فیلسوفی که دستگاه فلسفی‌اش منتجّه به آتوپیا نشده است و فلسفه اش ناقص است.

زمانی ما می گوییم یک فیلسوف دستگاه فلسفی دارد هگل، کانت ،قبل از آنها خود افلاطون ،ارسطو ،دکارت،اسپینازا  و هر کس دیگری، زمانی دستگاه فلسفی دارد که دستگاه فلسفی اش منتجّه به یک مدل برای ارائه ی یک جامعه باشد و یک طرح استراتژیکی ارائه کرده باشد که آن را در قالب یک آتوپیا می شناسیم. اولین آتوپیای شناخته شده ی مکتوب جمهور افلاطون است . به عنوان اولین طرح استراتژیک مطرح است یعنی در دانشگاه های علوم استراتژیک اولین طرحی را که مورد مطالعه قرار می دهند در تاریخ طرح های استراتژیک جمهور افلاطون است و آن حسرتی که نسبت به آن آتلانتیس گمشده وجود دارد این که می گویند در دریای مدیترانه غرق شده .این 2000 سال بعد توسط کسی مثل دِیکِن آتلانتیس نو نوشته  می شود یک آتوپیای فرضی و در واقع خیالی که یک جزیره‌ایست و کلبه ای وسط آن است و سازو کارهایی که دارد بعدا توسط تاناسمور تحت عنوان  خود آتوپیا کتابی نوشته می شود به نام آتوپیا، افرادی مثل جِرِمی بِنِتام با اصالت منفعت می آیند این مدل را ربط می دهند، لیدِرو و دیگران تا به امروز.

امروز اگر شما چیزی به نام سریال لاست را می بینید اهمیّت دارد لاست همان آتلانتیس نو است. یعنی همان آتلانتیس گمشده ی افلاطون، همان new آتلانتیس دِیکِن،همان آتوپیای تاناسمور و آن 3 نفر شاخصی که در این فیلم می  بینید؛ جان لایک، جِرِمی بِنِتام و بِیبی کیوم یعنی بزرگان تفکران لیبرال صرف نظر از کشش ها و کنش هایی که در سریال لاست دیده می شود، لاست همان طرح استراتژیک غرب است . همان جزیره ی گمشده است، همان آتلانتیس نو است.

خود گمشدن که در فیلم می بینید کلمه ی گمشده و گمشدگان چیزی نیست جز همان آتلانتیس نویی که یک روز افلاطون گفت غرق شده و بشر  در به در دنبال این است که آن را پیدا کند.

پس نگاه آتوپیا گرا  ذات استراتژیک است که این از ایلیاد و اُدیسه ی هومر شروع شده و تا به امروز در قالب متن های مقیّد و در قالب فیلم خودشان را نشان داده است پس جمهور افلاطون به عنوان اولین طرح استراتژیک نگاه دِیکِن در آتلانتیس نو نگاه تاناسمور در آتوپیا نگاه بنتام در منفعت گرایی و.... نمونه های این قضیه هستند.

در ایران ابونصر فارابی متأثر از افلاطون و ارسطو، کتاب معروف مدینه ی فاضله را می نویسد یعنی یک کتاب آتوپیا در اندیشه فلسفه‌ی اسلامی داریم که همین کتاب مدینه‌ی فاضله ی ابونصر فارابی است. این کتاب را اگر ببینید یک مدینه ی فاضله را با سیستم ها و دستگاه های متعدد آن  می توانید در تاریخ طرح ها ی استراتژیک مورد نظر فیلسوفان اسلامی ارزیابی کنید متن های مقیّد جای خودشان را در دوره ی جدید، طی 200، 300 سال  گذشته به رمان ها و داستان می دهند.

جامعه‌ی آرمانی هر فیلسوف دیگر در قالب یک داستان خودش را نشان می دهد، در قالب یک رمان؛ به ویژه فیلسوفان قرن 20اُم عمدتا رمان نویس اند و در حوزه ی اگزی سَمپیالیزم فرانسوی  سارچ دوبوآ و البرت کاموآ و دیگران اندیشه و آرای فلسفیشان در واقع جامعه‌ی آرمانی مورد نظرشان  را در قالب یک داستان می نگارند.

تولستوی و دیگران در روسیه و افرادی که در انگلیس یا فرانسه این کار را دنبال می کنند ژاندر و نوعی از این  حرکت را ارائه می کنند که آن طرح های استراتژیکشان در این قالب خود  را نشان می دهد اوج این کار را شما در عصر استعمار می بینید در عصر استعمار 3 رمان اصلی یکی آلیس در سرزمین عجایب دوم رابینسون کروزوئه و سوم گالیور و جزیره ی  گنج رمان هایی استراتژیک است که حرکت استعماری انگلیس برای گرفتن سرزمینهای دیگر را توجیح می کند.

در آنجایی که انگلیس114 برابر سرزمین خود سرزمین های دیگر را اشغال می کند توجیه اینکه چه طور جزایر دیگر را می گیرد آفریقا را اشغال می کند آمریکا بعد از اینکه توسط کریستف کلمب کشف شد انگلیسی ها بیشتر روی آن سیطره پیدا کردند تا اسپانیایی ها. استرالیا و نیوزلند سقوط می کند؛ 10 هزار جزیره در حوزه ی متن اقیانوس آرام  یعنی مجموعه جزایر میکرونزی کلونزی و سولومون را اشغال می کند. تمام اینها به وسیله 3 کتاب داستان توجیهش می کنند که یکی آلیس در سرزمین عجایب دوم رابینسون کروزوئه و سوم گالیور و جزیره ی گنج که در کتاب بسیار مهمّ رابینسون کروزوئه توجیه می شود که چه طور کسی کشتی اش غرق می شود و در آن جزیره فرود می آید و آنجا افراد سیاه پوست جزیره را که وحشی هستند رام می کند و به آنها دین می دهد و برای خودش مسئولیت و رسالت قائل است که آنها را برگرداند.

دامنه ی ادبیات و دامنه‌ی رمان در دوره ی بعد در 100سال اخیر  با پیدایش سینما شکل جدیدی به خود می گیرد. این شکل جدید در قرن 20 اُم  از حالت مکتوب به حالت تصویری در می آید و در واقع فیلسوف و جامعه شناس و استراتژیک امروز دوربین دست می گیرد تصویر جامعه اش را شبیه سازی می کند و آن را ارائه می کند.

نگرش آتوپیا سازی و آتوپیاگرایی در جامعه‌ی امروز و آینده نه در قالب طرح ها‌ی استراتژیک مستتر در کتابها که در قالب فیلم ها خودش را نشان می دهد. همیشه گفته ام که در 3،2 سال اخیر اگر افلاطون امروزه بود با نظرات خودش به جای نوشتن کتاب جمهور حتما فیلم لاست را می ساخت. اکر دِیکِن هم بود هگل و کانت ،دیدرو،لایک و بنتام هم بودند اینها به جا ی اینکه کتابی بنویسند در این حوزه ،حتما طرح استراتژیکشان را در قالب یک فیلم و سریال منعکس می کردند.

دوره ی اخیر دوره ایست که بازیگر اصلی در این زمینه هالیوود است و هالیوود عنصر اصلی است اگر نگاه کنیم ببینیم که ..... هالیوود در این حوزه پرچم آمریکاست؛ نماد آمریکا به عنوان یک عقاب چشمی دارد و چشم آن عقاب همان آمریکاست یا هالیوود است، ما هالیوود را عنصر اصلی و چشم این تمدن می دانیم. در واقع می توان گفت آمریکا غیر از هالیوود هیچ چیز دیگری نیست اهمیت هالیوود  و دستگاه image سازی و تصویر سازی و فضاسازی تمدنی یک سو و همه صنعت و اقتصاد و قدرت  نظامی آن کشور هم یک سوی دیگر.
هالیوود بعد از ضعفی که در انگلیس پیش آمد و انگلیس فرو پاشید؛ فضای ابَر قدرتی آمریکا فراهم شد لذا 4،3 دوره را تا این مرحله طی کرد و پیش قراول حرکت تمدنی آمریکا و تمدن امروز بشری بوده است. دوره اول دوره ی  45 سال، جنگ  موسوم به جنگ سرد است 1945-1990.

نقش هالیوود نقش بسیار بی بدیلی در این دوره بوده است و در بین چند کار اصلی که باید انجام می شد در اولویت اول کاری که باید صورت می گرفت این بود که تقابل جهان دو قطبی را که بین شوروی و آمریکا شکل گرفته بود را نشان می داد این تقابل اولین مسئله اش نشان دادن این است که آن سوی دیوار قرمز، آن سوی پرده ی آهنین یک دشمن شدیدی به نام کومونیسم وجود دارد.

سلسله فیلم هایی که آن زمان تحت عنوان جیمز باند ساخته شد در دهه ی 1960 شروع شد و تا بعد از فرو پاشی شوروی ادامه پیدا کرد 6،5 هنرپیشه ی شاخص در آن بازی می کردند با شون کَنِری شروع شد راجر مور، تیماتی دالتون، جورجز لاوَنلدی وپیِر.... ودانیال کِرَک و دیگران تعدادی از فیلم ها یجیمز باند مأمور 007 را بازی کردند؛ این سری فیلم ها ابتدا با خاطرات افسر نیروی دریایی انگلیس شروع شد که برای افسر اطلاعاتی intelligens servise سرویس اطلاعاتی انگلیس طرح اقدامات جهانی را می ریخت مربوط به دوره‌ی استعمار و یک افسر اطلاعاتی جهانی که در همه جای دنیا مأموریت ها‌ی نجات جهان را رقم می زد. در بعضی جاها برای حفظ جهان روبه روی شوروی و در مواقعی هم با شوروی ها بودند .  یک دوره ی بیش از سی سال مجموعه ی فیلم های جیمز باند که درست است که ذات کار انگلیسی بود و هنر پیشه ها عمدتا انگلیسی ایرلندی بودند اما سرمایه گذار و سازنده ی اصلی هالیوود بود هالیوود تقابل بین شرق و غرب را در این دسته  فیلم ها نشان می داد و عصر سیطره ی سرویس های اطلاعاتی بود لذا شما قدرت نظامی را همیشه در مناسبات سخت افزاری  فائق می بینید  اما واقعیت این است که در دوره ی جنگ سبز و بعد از آن عصر سیطره ی دستگاه های اطلاعاتی است.

عصری است که عناصر به نام  آن دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی با اشراف اطلاعاتی بر صحنه امنیت ملی را برای جامعه شان رقم می زنند این است که در همه جوامع بزرگترین شورای عالی ،شورای عالی امنیت ملی است.

برگردیم به  40 سال پیش یا همان اواسط دهه ی 60 و جایی که آقای شون کَنِری فیلم 007 و جیمز باند را بازی می کند و تا به امروز این یک ادبیات ویژه ای را در مناسبات جهانی  ایجاد کرده است ادامه دارد و سری 2اُم این فیلم ها که تقابل شرق و غرب را نشان می داد یا کوچک شده و مینیاتوری شده ی تقابل شوروی  و آمریکا در یک رینگ مشت زنی و یا کشتی کج نشان می داد سری فیلم ها ی راکی بود که با بازی فیلدِر فِرِستالونه توسط هالیوود رقم خورد که این تقابل متأثّر از پیمان هایی بود که در ایالات متّحده و اروپا بین آمریکا و شوروی منعقد می شد مثل پیمان سالت 1، سالت 2 ،پیمانهای منع گسترش سلاحهای هسته ای  و  پیمانهایی مثل ADM.

در این دسته از موارد هرگاه زد و خوردی بین آمریکا و شوروی به وجود می آمد سال بعد در قالب یک فیلم کوچک مینیاتوری و محدود می شد و نمونه و ماکت آن به افکار عمومی القا می شد، سال گذشته در 1387 آمریکایی ها یک فیلمی ساختند که "نیکی یوروک" هنرپیشه ی معروف این فیلم را بازی کرد و شبیه همان سری فیلم های راکی بود که فیلدِر فِرِستالونه بازی می کرد در این فیلم هم که "کشتی گیر" نام گرفته بود یک سوی قضیه نیکی یوروک بود و از سوی دیگر کسی که نماد ایران بود و در رینگ کشتی کج آن دو بندش پرچم ایران بود و آرم الله روی آن بود ،اسم آن فرد "آیت الله" بود و لحظه ی آخر هم وقتی فرد، نیکی یوروک را شکست می دهد پرچم ایران را بر می دارد میله ی پرچم را می شکند یعنی میله را گردن نیکی یوروک می اندازد و او را می کشد و پر چم را با زانو اش می شکند و پرت می کند اما فضایی که از تقابل آمریکا با کشور دیگری به وجود می آید  کوچک آن را و ماکتش را  در حوزه ی سیا ست جهانی در یک رینگ مشت زنی و رینگ مسابقه ی فوتبال یا یک مسابقه ی بسکتبال یا یک زدو خوردی که نماد دو حوزه ی تمدنی در آن باشند.

ولی می بینیم که یک فیلم بسیار ضعیف شرکت می کند ولی تا زانوی کارهایی که  فیلدِر فِرِستالونه و ترکاچوف در آن مجموعه راکی و مجموعه ی رَمبو ساختند نتوانست برسد. آنچه اهمیّت دارد این است که پیام فیلم های راکی پیام زد و خوردِ شرق و غرب بوده است .

اولین مسئولیت و مأموریت هالیوود در دوره ی جنگ سرد تبیین تقابل دو قطب شرق و غرب و شریر نشان دادن پشت پرده ی آهنین بوده است. دومین مأموریتش اَبَر قدرتی آمریکا بود اینکه بالاخره انگلیس به عنوان یک سوپر پاور دوره‌اش تمام شد و در جنگ جهانی دوم تضعیف شد و یکی یکی از کشور های مستعمره اش را از دست داد.

آخری آن که شاخصه اش هند بود را در سال 1949 از دست داد و در این مرحله است که می بینیم سوپر پاوری به نام آمریکا باید شکل بگیرد .برای القای اینکه آمریکا سوپر پاور و اَبَر قدرت است کارتونی ساخته شد به نام سوپر مَن یعنی القای اینکه تک تک آدم های این جامعه اَبَر انسانند

ادامه دارد...

 

منبع ما : http://www.iusnews.ir/news/37-1/9252-1389-01-24-02-09-58.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 11:49 صبح | نظرات دیگران()

یک پژوهشگر تاریخ:
افسانه هولوکاست بزرگترین مانع بر سر راه صلح و احترام میان ملت‌هاست

خبرگزاری فارس: یک پژوهشگر غربی تصریح کرد که افسانه‏های مربوط به هولوکاست بزرگترین مانع بر سر راه فهم دقیق وقایع جنگ دوم جهانی و در نتیجه مانعی بزرگ بر سر راه صلح و امنیت و احترام میان ملت‌هاست.


به گزارش فارس، پایگاه اینترنتی "اینکانونینت هیستوری " (Inconvenient History) در مقاله‏ای به قلم یک مورخ غربی به نام "ریچارد ای. ویدمن " (Richard A. Widmann) نوشت: با آغاز به کار یک مجله تاریخی جدید که به‏طور خاص به مقولات "تاریخ غامض " یعنی تاریخ پر کش و قوس و بعضا ناراحت‏کننده می‏پردازد، بد نیست به گذشته نگاهی افکنده و ببینیم عقبه مورخینی که خود را "تاریخ‏دانان تجدیدنظرطلب " (Revisionist Historians) می‏خوانند چه بوده و ایشان تاکنون چه پیروزی‏ها و شکست‏های علمی را در کارنامه خود ثبت کرده‏اند؟ هر چند که گفته می‏شود تجدیدنظرطلبی تاریخی عمری به طول تاریخ دارد اما باید دانست که محتوای این رویکرد به تاریخ چیزی نیست جز روشنگری در خصوص واقعیت‏های تاریخی و کنار زدن داستان‏سرایی‏های معروف و تبلیغات دولتی از چهره تاریخ. به‏طور خاص چنین رویکردی در سال‏های پس از جنگ اول جهانی ریشه دارد.
تردیدی نیست که نام تجدیدنظرطلب شایسته این گروه از تاریخ‏دانان است چرا که ایشان کار خود را از تلاش برای اصلاح سخت‏ترین مواد قرارداد ورسای بالاخص بندی از این قرارداد که آلمان را مسئول آغاز جنگ اول جهانی خوانده بود، شروع کردند. این حرکت در میان لیبرال‏ها و ترقی‏خواهان آن عصر از طرفداران زیادی برخوردار شد. هر چند که اصلی‏ترین عامل پیدایش تجدیدنظرطلبی تاریخی غور در علل واقعی آغاز جنگ اول جهانی دانسته شد اما این تصور هم وجود داشت که این رویکرد جدید به تاریخ می‏تواند از وقوع مجدد فجایعی چون جنگ اول جهانی ممانعت کند. در آن زمان باور بر این بود که روشن کردن دقیق آنچه منجر به جنگی بدین بزرگی شده بود و آگاه ساختن جوامع نسبت به علل واقعی آن می‏تواند جوامع را از درگیر شدن در مسایلی که منجر به جنگ دیگری شود بازدارد. واقعیت این است که جریان تجدیدنظرطلبی تاریخی در اصل جریانی صلح‌‌طلب بود.

* سراب پیروزی

ویدمن در ادامه تصریح کرد: با انتشار کتاب "جاده‏ای به سوی جنگ: آمریکا بین سال‏های 1914 تا 1917 " نوشته "والتر میلیس " (Walter Millis) در سال 1935 میلادی، تجدیدنظرطلبان از دستیابی به یک پیروزی علمی در پوست خود نمی‏گنجیدند اما بعدها ثابت شد که خیال پیروزی سرابی بیش نبوده است. با اینکه بسیاری از تجدیدنظرطلبان در سال‏های منتهی به واقعه "پرل هاربر " (Pearl Harbor) به حمایت از گروه‏های مخالف دخالت نظامی در سایر نقاط جهان پرداختند اما تهاجم نظامی هواپیماهای ژاپنی به نیروهای آمریکایی در پرل هاربر باعث شد که محبوبیت تجدیدنظرطلبی با خدشه‏ای سترگ مواجه شود.
قبل از پایان یافتن دهه 1940 میلادی، تجدیدنظرطلبان بار دیگر تلاش کردند تا به منشا جنگ‏ جهانی دوم پی ببرند. افرادی چون "جان تی. فلاین " (John T. Flynn)، "اف. جی. پی ویل " (F.J.P. Veale)، "فرد اوتلی " (Freda Utley)، "لئونارد ون‏مورالت " (Leonard von Muralt) و "جورج مورگنسترن " (George Morgenstern) مطالب فراوانی نوشتند که افسانه‏های عامه‏پسند در خصوص جنگ را زیر و رو کرد.
نویسنده مقاله اضافه کرد: در دهه 50 میلادی، "هاری المر بارنز " (Harry Elmer Barnes) که در دوران پس از جنگ اول جهانی هم یک تجدید نظرطلب به حساب می‏آمد، به مرکز ثقل تجدیدنظرطلبانی بدل شد که در پی یافتن نقش انگلستان در وقایع سپتامبر 1939 بوده و می‏خواستند بدانند که آیا "فرانکلین روزولت " (Franklin Roosevelt) رئیس جمهور وقت آمریکا با هماهنگی قبلی آمریکا را به بهانه واقعه پرل هاربر وارد جنگ جهانی دوم نکرده است؟ تجدیدنظرطلبان از شیوه برگزاری دادگاه‏های رسیدگی به جنایات جنگی سران آلمان نازی نگران بودند و از آن واهمه داشتند که از این پس تمامی جنایات صورت گرفته در جنگ‏های مدرن به گردن طرف بازنده جنگ انداخته شود. آنها اکنون نگرانی دیگری هم داشتند، این نگرانی همانا افزوده شدن تسلیحات کشتار جمعی همچون بمب اتم به زرادخانه‏های نظامی بود. به نظر می‏رسید که جنگ سوم جهانی در صورت وقوع، با نابودی هر دو طرف به پایان خواهد رسید.
این مورخ غربی ادامه داد: علی‏رغم عمق قابل توجه مطالعات تاریخی و آثار منتشر شده در دهه 50 میلادی، تجدیدنظرطلبان تاریخی دریافتند که میزان پذیرش عمومی نظراتشان نسبت به سال‏های پس از جنگ اول جهانی کاهش یافته است. در این سال‏ها طی آنچه بارنز "خاموش‏سازی تاریخ " خوانده است، مراکز انتشاراتی مختلف از انتشار آثار تجدیدنظرطلبان امتناع می‏ورزیدند. مجلات چپ و لیبرال که در دهه 20 میلادی بیشترین بار انتشار آثار تجدیدنظرطلبان را به دوش کشیده بودند نمی‏خواستند در خصوص فاشیست‏ها، کمونسیت‏ها یا رژیم‏های ناسیونال سوسیالیست مطلبی چاپ کنند که برایشان دردسرساز شود.
بیشترین میزان نوشته‏های تجدیدنظرطلبان تاریخی در دهه 50 میلادی توسط دو انتشاراتی کوچک به نام‏های "هنری رگنری " (Henry Regnery) در شیکاگو و "دوین - اندیر " (Devin-Adair) در نیویورک چاپ شد. خوانندگان این آثار عموما چندان روی خوشی به آنها نشان نمی‏دادند.
ویدمن در ادامه می‏نویسد: در سال 1966، بارنز در مقاله‏ای تحت عنوان "تجدیدنظرطلبی: کلید صلح " به جمع‏بندی تحرکات جریان تجدیدنظرطلبی تاریخی پس از جنگ جهانی دوم پرداخت. این مقاله در مجله "رامپارت " (Rampart) به چاپ رسید. وی در این مقاله مدعی شد که "تجدیدنظرطلبی در نبرد تاریخی پیروز شده است " اما ضمنا نوشت که "باید در نظر داشت که ادبیات گسترده‏ای که تجدیدنظرطلبان به کار گرفته‏اند ثبت خواهد شد و به درد زمانی می‏خورد که حقایق تاریخی در دسترس عموم قرار گرفته و از شر سانسور، دروغ پراکنی، جانبداری و تقلب رها شده باشند. "

* تاریخ را خفه کردند تا حقایق روشن نشود!

بارنز برای توضیح راهکارها و راهبردهای به کار گرفته شده علیه تجدیدنظرطلبان برای جلوگیری از پذیرش عمومی عقایدشان از عبارت "خفه کردن تاریخ " بهره جست. وی در توضیح آن می‏نویسد: "هدف اصلی اکنون این است که به افکار عمومی گفته شود که هیتلر و سایر رهبران حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان چنان موجودات خونخواری بوده‏اند که بریتانیای کبیر اخلاقا حق داشته است به برنامه‏ریزی برای سرکوب ایشان بپردازد و همچنین ایالات متحده مجبور بوده است که وارد این جنگ شده و بریتانیا را در این مبارزه اخلاقی یاری دهد. "
نویسنده مقاله در تشریح نظرات بارنز می‏افزاید: بارنز بر این باور بود که نظریات تجدیدنظرطلبان با اغراق در وحشیگری‏های نازی‏ها نادیده گرفته شده‏اند. در پرتو ادعاهایی همچون کشتار 6 میلیون یهودی و استفاده از سلاح‏های کشتار جمعی نظیر اتاق‏های گاز که در یک دقیقه می‏توانستند هزاران نفر را به قتل برسانند و ...، مواردی همچون پشت پرده مسایل سیاسی و دیپلماتیک به سختی می‏توانستند در افکار عمومی تاثیری بگذارند.
بارنز نوشت: "اینکه از عموم مردم انتظار داشته باشیم که به سخنان متین و موقر تجدیدنظرطلبان در میان سیل فحاشی به آلمان پیش و پس از جنگ دوم جهانی گوش فرا دهند مانند آن است که از زنی که منزلش در آتش می‏سوزد و بچه‏هایش در خطرند بخواهیم که به آواز یک فروشنده دوره‏گرد گوش فرادهد. "
بارنز در واقع بر این باور بود که مهمترین مانع در مقابل تجدیدنظرطلبی سیل خروشان داستان‏هایی همچون هولوکاست است که نشان از سبوعیت نازی‏ها داشتند. داستان هلوکاست طی 50 سال گذشته با جنبه‏هایی افسانه‏ای آغشته شده و به‌شدت از آن دفاع می‏شود. از جمله روش‏های دفاع از این افسانه سیستم‏های قانونی است که اقدام به پیگرد کسانی می‏کنند که هرگونه سوالی در خصوص هولوکاست مطرح کنند.
ویدمن افزود: بارنز هولوکاست را به عنوان بزرگترین مانع بر سر پذیرش تجدیدنظرطلبی و در نتیجه بزرگترین مانع بر سر راه صلح، امنیت و احترام میان ملت‏ها می‏داند. شبح هولوکاست اکنون به توجیهی برای مداخله‏های نظامی بدل شده است. رسانه‏ها و دولت‏های غربی اکنون مخالفین خود را به هیتلرهای جدید تعبیر کرده و ایشان را به داشتن قصد نسل‏کشی و استفاده از تسلیحات کشتار جمعی متهم می‏کنند.
برای هر تجدیدنظرطلبی اولین گام مقابله با دروغ‏ها، اغراق‏ها و تبلیغاتی است که تحت نام هولوکاست صورت پذیرفته است. در این مسیر خطر متهم شدن به نفی هولوکاست، نژادپرستی، ضدیهودی‏گری و نئونازیسم وجود دارد. با این وجود تجدیدنظرطلبان اطمینان دارند که افسانه‏های مربوط به هولوکاست بزرگترین مانع بر سر راه فهم دقیق وقایع جنگ دوم جهانی هستند.
ویدمن در پایان تاکید کرد: تجدیدنظرطلبان نه به دنبال احیای رژیمی تمامیت‏خواه همچون رژیم آلمان نازی بلکه به دنبال ایجاد جامعه‏ای آزادتر نسبت به جوامع امروزی هستند. تجدیدنظرطلبان خواهان روشن شدن حقایقی هستند که از دخالت‏های نظامی و ده‏ها هزار کشته ناشی از آنها جلوگیری کنند. در طی 40 سال گذشته، بارنز مجبور به سکوت شد اما اکنون تجدیدنظرطلبان باید تلاش کنند که راه وی را ادامه دهند. درست است که تجدیدنظرطلبی و روایت غامض از تاریخ در وهله اول چندان خوشایند به نظر نمی‏آیند اما تنها راه برای صلح همین است.

انتهای پیام/

 

منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901221218


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 11:45 صبح | نظرات دیگران()
عکس یادگاری احمد‏توکلی با جورج‏سوروس

گروه اقتصادی: اگرچه انتظار می رفت بعد از سخنان رهبر انقلاب و توصیه مجدد ایشان به همکاری بین سه قوه در موضوعات بزرگ کشور، باب جدی تری در تعاملات مجلس و دولت باز شود و برخی از نمایندگان که پیشتر تنها بر موضع خود پافشاری می کردند، به راهکاری جدید برای تقریب بیشتر نقطه نظرات بیاندیشند، اما برخی موضع گیری ها نشان داد لااقل برای برخی همچنان قاعده بر همان سبیلی است که بود.

به گزارش رجانیوز آنچه رهبر انقلاب بر آن تاکید داشتند، همدلی و همکاری بین قوا بود. ایشان در حالی که می توانستند موضوع یارانه ها را خاتمه یافته تلقی کنند و از دولت اجرای آن را مطالبه نمایند، قوه مقننه را خطاب قرار دادند و از این قوه خواستند تا به کسی که در وسط میدان اجرا قرار دارد، کمک کند.

نوع مواجهه با این سخنان رهبری درخور توجه و البته قابل تأمل است. در حالی که کارگروه دولت و مجلس وظیفه بررسی راهکارهای موجود را بر عهده گرفته است، برخی کوشیدند تا عنوان "مستبد" را بر پیشانی رییس جمهور منتخب مردم مُهر کنند و باز مثل گذشته قانون گریزی او را نتیجه بگیرند. این همه البته برای کسانی که مسائل روز کشور را دنبال می کنند، معنای خاص خود را داراست.

وقتی باب موضوع سهمیه بندی بنزین باز شد، برخی مدام به دولت خرده می گرفتند که چرا قانون سریعتر اجرا نمی شود. همان ها کمی بعد و با اجرایی شدن قانون به منتقدان سهمیه بندی تبدیل شدند. برخی نمایندگان از یک سو مدام از عوارض و خطرات هدفمند کردن یارانه ها سخن می گویند و حتی راهکارهای قیمتی را بالکل زیر سوال می برند و از سوی دیگر در اقدامی جالب تسریع دولت در اجرا را خواستار می شوند!

برخی نمایندگان در مجلس هفتم تثبیت قیمت ها را مورد توجه قرار دادند و روند آرام آزاد کردن قیمت ها را متوقف کردند و اکنون در مجلس هشتم همان روند متوقف شده را پیشنهاد می دهند. این ها تناقض ها و تعارض هایی از یک جنس است و می بایست پاسخی روشن برایشان یافت.

در حالی که همکاری قوا موضوعیت دارد و جمعی از نمایندگان دولت و مجلس مشغول بررسی اختلاف نظرها و حل مشکلات هستند، غلامرضا مصباحی مقدم طی مصاحبه ای احتمال سوال از رییس جمهور به بهانه عدم اجرای قانون را پیش کشید! او تصریح کرد:«رئیس‌جمهور حق ندارد اجرای قانون را متوقف کند لذا این احتمال قویا در مجلس مطرح است که از رئیس‌جمهور برای متوقف کردن اجرای قانون سوال شود!»

اگر بنا بود به همین شکل قانون اجرا شود، چرا رهبر انقلاب همکاری بیشتر قوا را خواستار شدند؟ آیا این روند و این نوع مواجهه با مسئله را می توان همکاری نام نهاد و می توان به نفع کشور تفسیر کرد؟

در عین حال احمد توکلی در مصاحبه ای تفصیلی با نشریه پنجره جملاتی را مطرح کرد که قابل تأمل بود. او تلویحا رییس جمهور را مستبد خوانده و گفت:«نباید اجازه دهیم دولت خارج از محدوده قانون، یارانه‌ها را هدفمند کند. کوتاه آمدن مجلس در این موضوع نه فقط در کوتاه‌مدت باعث اجرای شوک درمانی مورد علاقه دولت خواهد شد که در آن صورت معلوم نیست بر سر بیمار چه می‌آید، بلکه در بلندمدت زمینه را برای خودرایی و استبداد فراهم می‌کند. این نباید باب شود که رییس‌جمهور بتواند اراده خود را به مجلس و قانون تحمیل کند. خطر این روحیه و رویکرد به اندازه خطر از بین رفتن استقلال کشور است.»

اینکه از کجای این سخنان بوی همکاری به مشام می رسد، سوالی است که طبعا می توان از احمد توکلی پرسید و نظر ایشان که در مطرح کردن روزشمار ولایتمداری ید طولایی دارند را جویا شد.

علی مطهری پا را از این فراتر گذاشت. او گفت:«صورت ظاهر این کار یعنی استبداد، یعنی بی اعتباری مجلس و دموکراسی، یعنی یک بدعت خطرناک.»

در خطی مشابه برخی رسانه های خارجی خبری را منتشر کردند و مدعی شدند احمدی نژاد تهدید به استعفا کرده است و این نشانی از روحیه استبدادی اوست!

مشخص نیست استبداد در این قاموس چه معنایی پیدا می کند. کاملا روشن است که درآمد هدفمند کردن یارانه ها با رأیی شکننده درمجلس تصویب شد. علاوه بر اینکه در همین مجلس در حدود 150 تن از نمایندگان طرحی را برای اصلاح درآمد حاصل از هدفمند کردن یارانه ها آماده کرده اند. اکنون این سوال مطرح می شود که آیا نمی توان با این جنس قضاوت، متقابلا اصرار برخی از چهره های اقتصادی مجلس را نیز مصداق روحیه استبدادی دانست؟ آیا مستبد خواندن رییس جمهور منتخب مردم و قانون گریز معرفی کردن او در راستای همان دعوت رهبری به همکاری صورت می پذیرد؟ با این تفاصیل آیا اینکه یک نماینده از استعفای خود در صورت تصویب نظر دولت سخن به میان می آورد را نمی توان استبداد تلقی کرد؟

به نظر می رسد اصولا استفاده از این ادبیات درخور شأن نمایندگان مجلس نباشد و رونق این جنس مخالفت از هر سو که باشد همان مسئله ای است که رهبری از آن پرهیز داده اند.

دکتر احمد توکلی در مصاحبه خود در مورد آنچه تناقض در اهداف و سیاست‌های ارائه شده دولت می نامید، سخن گفت. توکلی تصریح کرد:«دولت از یک‌سو شعار حمایت از ضعفا سر می‌دهد و از سوی دیگر شدیدا تمایل دارد سیاست‌های قیمتی را اجرا کند و این دو متناقضند. در حالی‌که تأکید بر سیاست‌های غیرقیمتی بیشتر به نفع مستضعفان است، مانند گسترش وسایل حمل و نقل عمومی یا تعویض خودروها و کامیون‌های فرسوده.»

این در واقع بدین معنا بود که توکلی اصولا چنانکه انتظار می رفت اصل هدفمند کردن با شیوه قیمتی را قبول ندارد. این در حالی است که وی راهکاری جایگزین ارائه نمی کند و توضیح نمی دهد که با راهکارهای غیر قیمتی چگونه می توان مشکل این حجم از یارانه ها را حل کرد. و البته باز هم توضیح نمی دهد رویکرد قیمتی 5 سال یا بیشتر چه تقاوتی با رویکرد دولت های گذشته در افزایش سالیانه قیمت ها دارد و اگر این روند مطلوب بوده چرا با طرح تثبیت قیمت ها متوقف شده است.

توکلی از رویکرد دولت در طرح تحول و هدفمند کردن یارانه ها با عنوان رویکرد لیبرالی یاد می کند و برخی تاییدات صندوق بین المللی پول را دلیل آن برمی شمرد. او البته در مورد خصوصی سازی رویکرد دولت را لیبرالی نمی داند چون معتقد است سهام عدالت در چارچوب توصیه های اقتصاد بازار نمی گنجد و البته توضیح نمی دهد که توزیع یارانه نقدی و کمک های قیمتی و غیرقیمتی درنظر گرفته شده مطابق کدام الگوی پیشنهادی بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول هستند که او در اینجا رویکرد را لیبرالی تفسیر می کند!!

اگر رویکرد دولت در این خصوص لیبرالی است، رویکرد آقای توکلی و دوستانشان نیز سوسیالیستی است! چه آنکه سوسیالیست ها عملا در واکنش به نظام سرمایه داری پا به عرصه گذاشتند و تمامی راهکارهای مطلوب را در مخالفت صد‏در‏صدی با نظام سرمایه داری جستجو می کردند. آنها گمان می کردند اگر 180 درجه مخالف راهکاری نظام سرمایه داری را طراحی کنند، به عدالت دست خواهند یازید! این منطق، منطق عدالتخواهان سوسیال است نه عدالتخواهان دینی.

اما آنچه موضوع را بغرنج تر می کند، دستایز قرار داد موضوعات حاشیه است برای رسیدن به مطلوب و به کرسی نشاندن یک دیدگاه. آنچه در قرقیزستان رخ داد، به بن بست رسیدن انقلابی بود که مطابق شیوه های مخملین پا به عرصه گذاشته بود و در راستای تامین منافع آمریکا و فراگیر کردن هژمونی غرب شکل گرفته بود. متاسفانه برخی از تحلیل هایی که طی این روزها از وضعیت قرقیزستان انجام شد، مطابق واقعیت نبود و یا واگویه کاریکاتوریزه شده واقعیت بود. قرقیزستان هم شد بهانه ای برای تزریق ترس و نگرانی در جامعه تا همان دیدگاه خاص که یک قدم هم حاضر به عقب نشینی نیست، به کرسی بنشیند؛ در حالی که دلسوزان انقلاب به خوبی می دانند این قمار با امنیت ملی است. برای درک این مسئله کافی است تحلیل های تخیلی اخیر برخی شکست خوردگان سیاسی را مرور کنیم.

اگر برخی با آموزه های سوروس و سفارشات معلمان انقلاب مخملی آشنایی ندارند، خوب است بدانند که آقایف قبل از سرنگونی در سال 2005 مشخصا در مورد انقلاب مخملی سخن گفته بود و تصریح کرده بود که اجازه این انقلاب را نخواهد داد. در واقع انتظار انقلاب مخملی خود می تواند در مورد کشورهای با ساختار متعارف دنیا مولد و بسترساز انقلاب باشد؛ همان گونه که انتظار تورم، تورم را می آفریند.

مشی‏ای که متاسفانه سایت خبری منتسب به احمد توکلی طی این روزها پی گرفت، با توجه به این ملاحظات قطعا و بدون شک در تعارض با امنیت ملی است. قانون هدفمند کردن چه با رقم 20 هزار میلیاردی تصویب شود و چه با رقم 40 هزار میلیاردی قطعا درصدی از تورم را به همراه خواهد داشت. با این نگرانی ها، ترس ها و دلهره هایی که در جامعه تزریق می شود، باید اذعان کنیم بزرگترین خدمت از سوی بزرگواران مدعی اصولگرایی به اقلیت شکست خورده و خارج نشینان در حال انجام است.

برخی در تلاشند دولتی را که از جانب رهبر انقلاب انقلابی لقب گرفته، مستبد نام دهند، دولتی را که عدالت محور نام گرفته، فاسد معرفی کنند و البته از این طریق با برجسته کردن موضوعاتی خاص به گونه ای در قامت عدالتخواهان جدید برخیزند.

به نظر می رسد می بایست در بسیاری از مشی ها در جبهه اصولگرایی تجدید نظر کرد و به سمتی رفت تا توصیه های مقام معظم رهبری عملیاتی شود نه نقطه نظرات جناحی یا سیاسی.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=47983


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 11:39 صبح | نظرات دیگران()
موافقت اکثریت مجلس با یارانه 35 هزار میلیاردی

مشاور معاون پارلمانی رئیس‌جمهور گفت: ما نگران کار هیچ کمیته و کمیسیونی نیستیم چرا که طرح به مجلس ارسال شده و امضای بیش از 150 نماینده را دارد و تقریبا در مذاکرات غیررسمی با نمایندگان مشخص شده است که اغلب نمایندگان موافق افزایش رقم 20 هزار میلیارد به 35 هزار میلیارد تومان هستند.

ایرج ندیمی در گفت و گو با فارس با بیان اینکه در رابطه با قانون هدفمند کردن یارانه‌ها در ذهن نمایندگان تعابیر متفاوتی وجود دارد، اظهار داشت: به عنوان مثال بعضی می‌گویند به اندازه تاخیر در اجرای قانون منابع طرح کاهش پیدا می‌کند یعنی اگر مثلا قانون در فروردین ماه اجرا نشد به قیمت 1 به 12 از عدد مورد نظر کاسته شود و بخشی نیز در باره مالیات و عوارض معتقدند این اعداد در محاسبه نهایی منظور شود.

وی تاکید کرد: آنچه مهم است آن است که نباید در راستای اجرای این قانون به شکل روزمره عمل کنیم چرا که سیاست‌های اجرایی این قانون در متن آن ذکر شده است.

ندیمی افزود: طبق این قانون سیاست‌های اجرایی این قانون قابل انتقال به سال‌های آینده است و به همین دلیل نباید در مورد این قانون سختگیری زیادی اعمال کنیم.

وی اضافه کرد: عده‌ای از دوستان در محافلی می‌گویند دولت قصد اجرای این قانون را ندارد اما عملا خود آنها در مناظره‌ها و مذاکرات به گونه‌ای عمل می‌کنند که شرایط عدم اجرا تقویت شود و ما در حقیقت با نوعی پارادوکس روبرو هستیم که از سویی تمایل به اجرا اعلام می‌شود و از سوی دیگری رفتار به عدم اجرا کمک می‌کند.

ندیمی تصریح کرد: اگر تاخیر در اجرای قانون منفی است همه باید به تصمیم‌گیری سریع در این مورد کمک کنیم و به عنوان نمونه امیدواریم این طرح که با 150 امضا به هیئت رئیسه تحویل داده شد طی دو روز آینده بررسی شود تا تکلیف این کار معلوم شود چرا که اساسا تضعیف اجرای این قانون به نفع هیچ کس نیست و این فرصت تاریخی تاکنون به وجود نیامده است طبیعتا با عدم یا تضعیف اجرای این قانون این نگرانی را خواهیم داشت که در آینده نتوانیم اقتصاد را واقعی و رقابتی کنیم و نتوانیم در مقابل موج‌های اقتصاد بیگانه مقاومت کنیم.

وی با تاکید بر اینکه برای این کار بزرگ باید پیشنهادهایی مجری پذیرفته شوند افزود: درست است که مجلس در جایگاه کارفرمایی قرار داد اما واقعیت تقنینی کشور ما عملا این گونه نبوده و نیست.

ندیمی اضافه کرد: به عنوان مثال تمام بودجه‌ها و اکثریت لوایح در این 30 سال با حداقل تغییر به تصویب رسیده‌اند به همین دلیل به نظر می‌رسد در مورد مالیات، عوارض یا زمان اجرا یا حجم درخواستی باید همکاری بیشتری انجام شود.

وی گفت: البته طبیعی است هم مجلس و هم دولت قدرت بازنگری دارند و می‌توانند چند ماه بعد با متمم‌هایی از سوی دولت یا اصلاحیه و تفسیرهایی از سوی مجلس این طرح را مدیریت کرده و نباید اجرای چنین قانون مهم و موثری را با امروز و فردا کردن به تاخیر بیندازیم.

مشاور معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در ادامه اظهار داشت: کمیته مشترک دولت و مجلس که مورد سوال نمایندگان از رئیس‌مجلس نیز بود به عنوان یک کمیته استطلاعی تشکیل شد و جانشین کمیسیون ویژه طرح تحول نیست بلکه در حقیقت نوعی نیابت در استماع نظر دولت درباره اشکالات اجرای این قانون را به عهده داشت.

وی تصریح کرد: ما نگران کار هیچ کمیته و کمیسیونی نیستیم چرا که طرح به مجلس ارسال شده و امضای بیش از 150 نماینده را دارد و تقریبا در مذاکرات غیررسمی با نمایندگان مشخص شده است که اغلب نمایندگان موافق افزایش رقم 20 هزار میلیارد به 35 هزار میلیارد هستند و طبیعی است که رای نهایی همواره توسط صحن مجلس داده می‌شود و هیچ کمیسیون،‌کارگروه یا کمیته‌ای در طول 8 دوره مجلس جانشین مجلس نبوده است.

ندیمی تاکید کرد: این طرح با امضای 150 تا 160 نفر از اعضا به هیئت رئیسه ارسال شده و این به آن معنا نیست که موافقان طرح در همین حد قرار دارند چرا که کسان دیگری نیز وجود دارد که در زمان جمع‌اوری امضا حضور نداشته‌اند.

وی افزود: پیش‌بینی‌ ما این است که صحن علنی با نظر دولت موافق است و در تعاملات سال‌های اخیر با مجلس پاسخ‌های خوبی دریافت کرده‌ایم کما اینکه در جریان بررسی بودجه اکثر درخواست‌های ما در مجلس به تصویب رسیده است.

مشاور معاون پارلمانی رئیس‌جمهور اضافه کرد: تشکیل کمیته حتما به نفع پیشبرد اجرای طرح بوده است چرا که حداقل بخشی از مسائلی که باید در صحن علنی ارائه می‌شد به این کمیته ارائه شده و بخشی از مسائلی که امکان طرح آن در تریبون عمومی نبود ارائه گردید و همچنین بخشی از مسائلی که بررسی کارشناسی نیاز داشت در این کمیته مطرح شد و آثار آن در صحن علنی ظاهر خواهد شد.

وی تصریح کرد: آنچه در آینده مورد نظر خواهد بود این طرح است و این طرح موادی دارد که ممکن است پس از اعلام وصول پیشنهادهایی نیز توسط نمایندگان به آرا اضافه شود.

ندیمی در پاسخ به پرسشی درباره تاخیر در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها گفت: زمان اجرای قانون در خود قانون مشخص شده و فروردین در هیچ جا به عنوان ماه اول اجرای قانون مطرح نشده است بلکه در قانون سال پایه مطرح است.

وی همچنین در رابطه با تغییرات بودجه در صورت تصویب طرح نمایندگان اظهار داشت: ما در این قانون با بودجه روبرو نیستیم و در واقع نوعی اخذ و توزیع است ودرآمدهای جدید وجود ندارد که در ردیف بودجه ذکر شود و مصادیق مصارف نیز در قانون ریز نشده و تنها کلیات آن مشخص است.

ندیمی اضافه کرد: ما به کلیات قانون که بر اساس آن باید در سال آخر به عدد 90 درصد یا 70 درصد قیمت تمام شده حامل‌ها برسیم وفادار خواهیم بود و فراتر از عمده فروشی خلیج فارس یا قیمت فروش بر روی کشتی عمل نخواهیم کرد چراکه این مساله جزو مصرحات قانون است.

وی تاکید کرد: دولت با در نظر گرفتن 3 مؤلفه وفاداری به نص قانون، توجه به آثار اقتصادی اجتماعی و سیاسی اجرای قانون و گرایش به طبقات مستضعف جامعه این قانون را اجرا خواهد کرد.

 

 

منبع ما :  http://rajanews.com/detail.asp?id=47972


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/24 و ساعت 11:39 صبح | نظرات دیگران()
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا