آیت الله هاشمی رفسنجانی: سیاست دولت موسوی بدترین نوع اداره مردم است مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم | ||
|
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=484
خبر روز
آیت الله هاشمی رفسنجانی: سیاست دولت موسوی بدترین نوع اداره مردم است مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم | ||
|
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=484
20ـ تورم اسکناس
در ظرف این چند سال سیاست چاپ اسکناس ما بدین شکل بوده که البته چاپ اسکناس در کشور یک امر طبیعی است یعنی در هر سال در حد تورم اسکناس منتشر میشود و هیچ اشکالی ندارد اما وقتی نرخ تورم افزایش مییابد و نقدینگی روبه افزایش میباشد و دولت هم با کسری بودجه مواجه باشد دائماً به امر انتشار اسکناس مشغول میشوند که این وضع، چندان مثبت و مفید نخواهد بود.
1369.6.3
21ـ نرخ تورم
در خصوص نرخ تورم اکنون نرخ تورم مهار شده است نه این که نرخ آن به صفر رسیده باشد. چون هنوز قیمت بسیاری از اجناس ما روند رو به افزایش دارد، بسیاری از قیمتها هم در مرحله متوسطی قرار دارد و بسیاری از اجناس هم قیمتشان نزول یافته است.
در مجموع ارزیابی رشد نرخها به این صورت بوده است که در سال 7،65/23 یعنی 23 درصد تورم را در مورد تعدادی از کالاها اطلاق مینمایند که البته این رقم را بانک مرکزی با مقیاس قرار دادن قیمت تعدادی از کالاها اعلام میکند.
در این میان ممکن است بعضی از آنها به میزان 100 درصد گران شده باشد و بعضیها به میزان 5 درصد و یا بعضیها هم اصلاً افزایش نداشته باشد. همچنین در سال 66 هم نرخ تورم 7/27 درصد بوده که رقم بالایی است.
در سال 67، 89/28 درصد که نزدیک 29 درصد میباشد.
در سال 68، 25/17 درصد یعنی نزدیک 11، 12 درصد پائین تر از سال گذشته که باز هم مجموعه کالاهایی که مردم مصرف میکنند 17 درصد گران شده است.
1369.6.3
22ـ مشکل حمل و نقل
الآن بسیاری از محصولات و کالاهای موردنیاز مردم که در کارخانهها، بنادر و انبارهای مزارع وجود دارد که وسیلهای که ما اینها را به بازار مصرف برسانیم نداریم.
چند تا از کارخانههای سیمان ما در تولیدشان مشکل دارند. چون انبارها پر شده و آسیابها نمیتوانند کار کنند که ما آمدیم و بعضیها را آزاد کردیم و گفتیم مردم خودشان بردارند بروند با این که سیمان کم داریم و سهمیهای است گفتیم اینها را آزاد کنند. مثل ارومیه و یک مقداری در تهران. گفتیم حدود 400 هزار تن الآن ما گندم در مزارع خریدهایم و در آنجاها جمع شده است که میخواهیم به سیلوها برسانیم ولی مشکل حمل و نقل داریم. کارخانه شیشه قزوین را شنیدید که موقع زلزله حدود 100 میلیون تومان یا بیشتر از شیشههایش شکست. ما به عنوان یک تخلف این قضیه را تعقیب کردیم و به آخرین نتیجهای که رسیدیم این بود که حمل و نقل نتوانستهبود این شیشه را به نوبت برساند. حواله صادر شده بود. مردم در انتظار شیشهها بودند ولی نتوانستند از کارخانه به شهرها برسانند.
البته عذر حمل و نقل هم این بود که لاستیک به موقع به او ندادهاند. عذر لاستیک هم این بود که ما ارز نداشتیم که لاستیک بیاوریم. یعنی مجموعه رسید به اینجایی که کمبود تولید بود و ما لاستیک را به موقع نرسانده بودیم. شیشهها در کارخانه به این شکل خرد شد.
همین حالا حدود یک میلیون و نیم تن کالا در بنادر و در کشتیها مانده که حمل و نقل مشکل دارد.
1369.6.3
23 ـ بانکهای خالی
بسیاری از نقدینگیهای شناور در دست مردم، جمعآوری و به سمت تولید هدایت و یا در سیستم بانکی متمرکز شد. معلوم شد که موجودی بانکها افزایش یافته است. علیرغم اینکه مردم پول خود را در خانه خود نگهداری و یا میان دستها گردش میکرد، به بانکها اعتماد کرده و آنها را تحویل بانکها دادند.
حجم مسکوک و اسکناس در دست مردم پائین آمده است. از خطرناکترین موارد در اقتصاد این است که حجم مسکوک و اسکناس نزد مردم زیاد باشد.
همچنین نرخ تورم که از رشد شتابانی برخوردار بود هر سال اینگونه بود که پیشبینی میکردیم اینقدر درآمد، اینقدر هزینه و وقتی اواخر سال میشد میدیدیم که درآمدها تحقق پیدا نکرده و هزینهها انجام شده و با چنین وضعیتی به مجلس میرفتیم و درخواست میکردیم که از بانکها قرض بگیریم. امسال برای اولین بار است که حرکت معکوس شده و آن مقدار که بنا بود قرض کنیم، قرض نکردیم.
1369.8.9
24- طرح های نیمه تمام
خیلی از امکانات و مراکز خراب شده که بلااستفاده مانده است و در واقع عدم النفع آنها برعهده ما است. وقتی که جنگ خاتمه یافت، مبلغ 500 میلیارد تومان طرح نیمه تمام داشتیم که به تأخیر افتاده بود و به مرحله بهرهبرداری رساندن آنها کار بسیار دشواری بود.
البته همه این طرحها به خاطر طولانی شدن دوران ساختش، هزینهشان به چند برابر رسیده است. مثلاً فولاد مبارکهای که اول حدود 30 میلیارد تومان برایش در نظر گرفته بودند، الآن ما حدود 80 میلیارد تومان باید خرج آن کنیم تا کارش به پایان برسد.
1370.3.4
25- مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم
این تناسب در اکثر طرحهای صنعتی، اقتصادی مشهود است. کارهای انجام نشدهای را در دسترس داریم که به این وضع باقی مانده است که این بدترین و مخفیترین فصل مربوط به مشکلات است.
ما در این 8-7 سال اقدامی در جهت خرید کامیون به عمل نیاوردیم و یا کم خریدیم. باید اقدام به خرید کامیون نماییم. اتوبوس نیز نخریدهایم. باید بخریم. واگن راه آهن نخریدهایم. باید بخریم. راههایمان را مرمت ننمودیم که باید مبادرت به این امر نماییم. بندرهایمان هم آسیب دیده که باید نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم و یا این که بندرهایمان آسیب دیده که باید آنها را ترمیم نماییم.
همچنین نیروگاه نساختیم. کم ساختیم و به تبع آن با خاموشی مواجه هستیم. سد نساختیم که آبهایمان در حال هرز رفتن هستند و باید سد بسازیم. پالایشگاه نساختیم که الآن باید وارد کنیم.
برای شهرهای کشور فاضلاب نساختیم که تمامی آنها در این رابطه مشکل دارند. نتوانستیم به شهرها آب برسانیم که بسیاری از شهرهای کشورمان در حال حاضر با مشکل کمآبی مواجهاند.
به کشاورزی به اندازه کافی بها ندادیم. کشاورزان کمبود تراکتور و کمباین دارند و به همین دلیل گاهی اوقات محصول از روی زمین برداشت نمیشود. همچنین وضعیت حمل و نقلمان به آن مرحله از ضعف رسیده است که به میزان دو میلیون تن از بارها و وسایلمان در دریا معطل مانده و لذا کارخانهها و انبارها منتظر رسیدن این وسایل هستند که همه این مسائل در ارتباط با جنگ میباشد.
همه این مسائل چیزهایی است که ما باید اکنون اقدام به انجام آنها کنیم و به حساب جنگ هم نمیتوانیم بگذاریم مثلاً ما نیروگاه نساختیم چون پولش را در آن زمان نتوانستیم فراهم سازیم ولی حالا باید با تعجیل نسبت به ساخت آنها اقدام کنیم.
الآن به جای این که سالانه برای تولید دو هزار مگاوات برق نیروگاه بسازیم، ما باید برای تولید 5 هزار یا 7 هزار مگاوات برق قرارداد ساخت نیروگاه را دنبال کنیم.
از طرف دیگر انبارها در زمان جنگ تقریباً خالی شده بود و باید این انبارها شارژ شود. زمانی که ما کار در کارخانهها را شروع کردیم، کارخانهها هیچ گونه مواد اولیهای در انبارهایشان موجود نداشتند.
قطعات ماشینها مستهلک و فرسوده شده که باید کاملاً تعویض گردد. قالبهای کارخانجات باید عوض بشود در طول 10 سال گذشته تمام اینها به طور راکد به سر میبردند و باید اینها را مجدداً تأمین نماییم.
مسکن عقب مانده چون که ما هیچ گونه مصالحی در دسترس نداشتیم که اقدام به احداث مسکن نماییم. در این زمینه عقب ماندگی زیادی وجود دارد.
همه این مشکلاتی که عرض کردم و همه آنها با استناد به آمار و ارقام است که کسی هم نمیتواند بر روی صحت و سقم آنها به خود شک و تردید روا بدارد.
1370.3.4
26ـ عبور از اقتصاد متمرکز
یکی از مشکلات جدی کشور مان در ساختار اقتصادی که حالا که میخواهیم از اقتصاد متمرکز عبور کنیم و به طرف اقتصاد متعادل زمان صلح برویم، یک مشکلات بسیار جدی داریم منجمله قیمتهای بعضی از کالاهای دولتی است.
در زمان جنگ خطرناک بود و این کارها را نکردند و یا نخواستند بکنند، اما الآن ببینیم میتوانیم اینها را اینجوری تحمل کنیم یا نه.
شما فکر میکنید گازوئیل چه قیمتی دارد و دولت چطوری به مردم میدهد، اولاً مال چه کسی است و ببینیم که با عدالت سازگار است یا نه.
ما نفت کوره را لیتری یک ریال و نیم میدادیم، شما میتوانید خاک بیابان را این مقدار تحویل دهید؟ خوب این آتش زدن به کشور است. این اداره کردن کشور که نیست.
البته یک کسی که به فکر خودش باشد شاید این کار را بکند اما اگر من به فکر باشم که آینده این مردم باید درست شود و باید اقتصاد درست شود و مردم به اندازهای که حقشان است بهرهببرند، این را خیانت میدانم.
1370.4.22
27ـ سالها بد عمل کردیم
البته به علت اینکه سالها بد عمل کردهایم نمیتوانیم یک دفعه شوک وارد کنیم.
از طرفی در کشور کاری باب شده بود که کامیونهایی بودند که به پمپ بنزینها میرفتند و گازوئیل میزدند و به شوفاژدارها میدادند چون چهار ریال میخریدند و 10 ریال میفروختند.
کارشان این بود، خب این فساد را چه کسی قبول دارد.
ما چای شمال را ارزان میخریدیم، نه چایکار سود میبرد و نه کارخانهچای خشک کنی سود میبرد، بلکه همه ضرر میکردند. نتیجه آن این شد که حدود 10 هزار هکتار از اراضی با ارزش چای کاری ما از مدار خارج شد و بنا شد که چای وارد کنیم.
ما مشکلات بسیار جدی در این نحوه قیمتگذاری داریم. مس را کیلویی 25 تومان میدادیم و مسگر میخرید و چند چکش روی آن میزد و آن را به قراضه تبدیل میکرد و از کشور خارج مینمود و سه دلار میفروخت.
سه دلار با 25 تومان چقدر فاصله دارد و همه به قاچاق افتاده بودند.
هی میگویند سهمیهبندی، خب شما دیدید که در دوره سهمیهبندی چه شد. ما سهمیه می دادیم ولی سر از بازار آزاد احتکار در میآورد. اکنون اکثر محصولات داخلی کشور دیگر دو بازاری نیست.
1370.4.22
28- استقراض
گفتم در خارج حدود 12 میلیارد دلار تعهد ارزی داشتیم که اینها خریدهای نسیه و گشایش اعتبارات بود و بدهی به بانک مرکزی در طول این مدت که عراق از بیرون قرض میکرد. ما مخارجمان را از بانک مرکزی میگرفتیم و هر سال کسر بودجه تا اینکه جمع و رقم وحشتناکی شد.
مثلاً صندوقهای بازنشستگی بسیار در طول سالهای چند آنطور که لازم است به آنها پرداخته شود، توجه نشد و ترفیعاتی که نیروهای نظامی باید میگرفتند نگرفته بودند و طلبکار بودند. خیلی از فوقالعادههایی که باید نظامیان میگرفتند نگرفتند و بدهی از این قبیل مسئله سوم مسئولیتی که نظام در برابر رزمندگان و خانوادههای آسیبدیده از جنگ داشت. خب این همه شهید و خانواده شهید و خانواده اسیر و اسیر و جانبازان و این همه رزمنده که عمر و جوانیشان را در جبهه طی کرده بودند.
اینها نوعاً از طبقات محروم روستاها و مردم مستضعف بودند که خب در دوران جنگ حسابی خدمات بسیجی اینها را با مشکلات اقتصادی روبهرو کرده بود.
1370.5.19
29 – بدترین دردها
طرحهای نیمه تمامی که روی دست دولت مانده بود. شاید بدترین دردها بود. کسی هم احساس نمیکند آن روز محاسبه کردیم دیدیم حدود 500 میلیارد تومان طرح نیمه ساخته روی دست دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران مانده ممکن است بعضیها بگویند طرح نیمه تمام حالا باشد این خودش ثروتی است بله این مقدار نعمتی است ولی وضع تأخیر یک مصیبت و مشکل غیرقابل تحملی است.
من حالا عرض میکنم، اولاً رقم 500 میلیارد تومان بدانید با بودجه عمرانی که ما آن زمان داشتیم یعنی حدود شش برابر بودجه یکسال ما. یعنی به اندازه شش سال که ما بودجه بریزیم این طرحها را میتوانستیم در برنامه عمرانی قرار دهیم. تا خبر طرح یعنی چه؟
مثلاً فولاد مبارکه که یکی از طرحهای ما بود. اگر در زمان خودش این طرح اجرا میشد و در زمان خودش محصولش به بازار میآمد بسیاری از مشکلات را برطرف میکرد مثلاً ورق آهن، یعنی حدود دو میلیون تن ورق آهن که الآن مصرف ما در کشور خیلی کمتر از این است. تأخیر در پایان این طرح یعنی این. آن روزها حدود 30 میلیارد تومان هزینه آن بود. ولی حالا حدود 80 میلیارد تومان شده و این تأخیر یعنی سه برابر شدن هزینهها.
شما اگر خودتان احداث خانهای را در سال 62 شروع کرده باشید و روی دست شما مانده باشد و خرده خرده ساخته باشید تا به حال میفهمید که تفاوت قیمت یعنی چی یعنی آن سال، چند تمام میشد و امسال برای شما چند تمام میشود. انتظار نیروها و تورمی که ایجاد میکند. چون این طرحها دائماً پول میخورد بدون اینکه محصولی به ما بدهد.
ما 500 میلیارد تومان اینگونه طرحها را داشتیم، پتروشیمی بندر امام، نیروگاه بوشهر و شهید رجایی و چوب و کاغذ مازندران و راهآهن بافق - بندرعباس اینها طرحهای بزرگ است و طرحهای کوچک از این قبیل مانند سرب و روی زنجان و همه اینها برای مملکت حیاتی و چیزهایی بود که ضرورت زندگی بود.
1370.5.19
30 - عقب ماندگی
عقبماندگی در امکانات زیربنایی بود که این ده سال یک مشکل بسیار بسیار سنگین و غیرقابل تحملی را بر دوش شما مردم گذاشته است و زیاد نیاز به توضیح ندارد.
خودتان میدانید یعنی مثلاً ما راههایی که نساختیم، راهآهنهایی که نساختیم، نیروگاههایی که نساختیم، و وسایل حمل و نقلی که نخریدیم. لولهکشی آب، گاز و لولهکشیهای دیگر و چیزهایی از این قبیل، جنگلها و مراتع که با نساختن سد در حال از بین رفتن است. شما ببینید از این ناحیه چه اشکالات عظیمی برای مردم فراهم شده است.
وقتی آن روز را محاسبه کردیم یک رقم عظیمی را با یک سرعت عمل فوقالعاده و نیروی انسانی عظیمی را لازم داشتیم تا ما این هفت تا هشت سال را جبران کنیم و به وضع روز برسانیم.
1370.5.19
31- 500 شهر راکد
وضع شهرداریهای کشور، حدود 500 شهر در کشور هست که نتوانستند خودشان را به روز برسانند خیابانها، میادین، پارکها، آب، برق و... خب در تهران زندگی میکنید و وضع شهر را میدیدید شهرهای دیگر از اینجا بدتر بود. باز قدری به تهران رسیدگی میشد 500 شهر راکد و 10 سال عقب مانده که همه چیزشان عقب بود. از سینما، ورزشگاه و از کتابخانه از آب و برق و... و آن چیزی که وسیله ضروری زندگی است عقب و راکد مانده به اضافه اینکه ماشینآلات اینها به جبهه رفته بود.
شهرداریها از ما مطالبات ماشینآلات میکنند که ما باید به آنها بدهیم چراکه مال مردم است و از عوارض گرفته شده است.
1370.5.19
32- افت تولید
مشکل بعدی ما که باز از اینها مشکلتر است افت تولید است.
تولید در کشور بشدت نزول کرده بود، بعد از انقلاب ما، در آن دو سال اول نتوانستیم تولید را سامان دهیم، مدیریتها بهم خورد، خیلی از مدیران فرار کردند، کارخانهها مصادره شد، سرمایهها را بردند و این ده سال افت تولید جیب مردم را خالی کرد.
من فقط یک رقم را میگویم و شما میتوانید بفهمید معنای تولید یعنی چه؟ تولید ناخالص ملی یکی از شاخصهای اساسی رونق اقتصادی کشور است که میگویند این مقدار تولید در کشور بوده و قبل از انقلاب هم مطلوب نبوده و بعد از انقلاب تا این مدت به این شکل درآمده، وضع تولید ناخالص اینطوری شده که اگر یک نفر ایرانی از مجموعه تولیدات کشور، مثلاً 40 هزار تومان سهمش میشده، در سال 67 که ما برنامه را بررسی کردیم، 20 هزار تومان سهم میبرد.
حتماً معنای این را درک میکنید و دو دلیل هم داشت یکی اینکه تولید کم شده و یکی جمعیت زیاد شده بود.
1370.5.19
33- فقر مضاعف
سهم سرانه ما از تولید در سال 67، 23 هزار ریال بود که در اوج خوبی آن نزدیک به 40 هزار تومان بوده است، یعنی 53 درصد ما داشتیم و هر ایرانی در این دوران 50 درصد فقیر شده بود.
فقر واقعی یعنی این و بقیه چیزها را آدم نمیفهمد.
حالا خانهاش، فرشش، غذایش چطوری است، اینها را هر کسی میتواند در معیارهای اقتصادی تحمل کند و مسائل خاص خودش را دارد.
اما فقر واقعی در اقتصاد کشور یعنی کم شدن تولید سرانه و ما دچار این مصیبت شده بودیم یعنی جامعه ایرانی را وقتی محاسبه کردیم درآمد هر فردش در مجموع تولیدات کشور تقریباً نزدیک 50 درصد کم شده بود که این فقر را خیال میکنیم که با فشارها و تقسیمها و سهمیهبندیها و امثال اینها بتوانیم جبران کنیم که فقر جبران نمیشود. اگر دولت موفق باشد فقر را میتواند به صورت صحیح بین افراد تقسیم کند.
اگر نظام توزیع درست باشد، هنرش این است که این فقر را تقسیم کند و همه کم بخورند، کم بپوشند که ما این کار را نتوانستیم انجام دهیم.
شما در زمان جنگ دیدید که یک عده زالوصفت ماندند و نه در جنگ شرکت کردند و رفتند در بازار سیاه و از این چند نرخیها استفاده کردند و آنها هم این فقر را نسبت به طبقه مستضعف قویتر کردند.
بنابراین طبقه مستضعف ما فقر مضاعف داشت.
1370.5.19
34- مرض خطرناک
در کشوری که تولید نیست، سرمایهگذاری هم نیست یکی از ارقامی که خیلی سقوط کرده بود سرمایهگذاری بود بخش خصوصی سرمایهگذاری جدی نمیکرد و دولت هم چیزی نداشت، لذا بیکاری بود، این مشکل بیکاری یک مرض بسیار خطرناکی است که عوارض آن در جاهای دیگر مشخص میشود.
کارهای دلالی رشد میکند که خودش ضرر دارد.
کارهای دست فروشی و تکراری، یک کالا به جای اینکه از مزرعه بیاید و به دست مصرفکننده برسد در این میان چند نفر نانخور پیدا میکند تا به دست مردم برسد.
یکی با فروش آدامس خودش را سیر میکند، یکی با فروش سیگار، یکی با فروش یک تکه یخ خودش را سیر میکند، دیگری با فروش دستمالی که از این مغازه میگیرد و در خیابان میفروشد خودش را سیر میکند، خوب این که کار نیست، اینها تحمل کردن مخارج اضافی بر مصرفکننده است. قاچاق به همین دلیل رشد پیدا کرد حال آنهایی که به دنبال قاچاق میرفتند، سرانشان فاسد و پولپرست بودند اما عوامل اینها مردم مستأصلی بودند که زندگی اینها را به قاچاق میرساند و این هم مشکل جدی دیگر.
1370.5.19
35- مقررات دست و پاگیر
ما دچار یک تمرکز کمرشکن اداری شده بودیم که به خاطر سهمیه کردن کالا و انحصاری کردن صادرات و واردات، زندگی اقتصادی، دست دولت باید در همه جا باشد و دائماً برای اینکه مأموران را حفظ کنیم، قانون و آئیننامه و تعزیرات گذراندیم.
آنقدر قانون حفاظتکننده برای حفظ این تمرکز گذاشتهایم که حالا وقتی میخواهیم چیزی را اصلاح کنیم میبینیم که یک کتاب آئیننامه و قانون داریم، ما میخواستیم صادرات را تسریع کنیم میدیدیم یک نفر آدم صادراتچی حدود 70 تا 80 جا باید مراجعه کند.
وقتی جنسی از خارج وارد میشود برای آزاد کردن آن از گمرک گاهی آنقدر این مقررات طول میکشد که جنس در گمرک به صورت کالای متروکه درمیآید و یا فاسد میشود. و دلالی در این وسط بوجود آمده به عنوان یک حرفه پیچیده فنی که چگونه آزاد کند و چگونه صادر نماید و این تمرکز آنقدر مشکل و دست و پاگیر است که شاید تا به حال دهها مورد آن را در این لنگرگاهها و جاهای حساس حل کردیم ولی باز میبینیم هنوز دست و پای ملت بسته است.
1370.5.19
36- فرسودگی کارخانهها
مشکل مهم دیگری که ما گرفتار آن بودیم و هنوز هم حل نشده و در بعضی از جاها مشکل خاصی داریم، فرسودگی کارخانجات ماست. خوب این کارخانجاتی که حالا کار میکند نوعاً چیزهایی هستند که در سالهای 50 تا 60 تهیه شده بودند.
اینها هم کهنه هستند و هم قدیمیاند و هم نمیتوانند با کارخانههای جدیدی که در دنیا هست رقابت کنند و هم قطعات یدکی ندارند و این مشکل، کارخانه را از بازدهی مناسب میاندازد.
در کنار این مسئله خالی بودن انبارها مشکل دیگری بود.
یعنی مواد اولیه ندارد و اگر امروز کار کند نمیداند که فردا چه خواهد شد.
1370.5.19
37- وابستگی به یارانهها
مشکل دیگر، مشکل وابستگی شدید مردم ما به سوبسید و هزینه دولت بود عمده زندگی مردم اعم از نانشان، قندشان، چایشان و گوشتشان و شکر و روغن نباتی وابسته به کمک دولت شده بود. شما ببینید اکنون در هیچ کجای دنیا اینطوری نیست و هیچ کشوری حتی کمونیستها هم اینطوری عمل نمیکردند.
خوب یک جامعه اقتصادی از لحاظ اصولی فنی دستش و چشمش به دست دولت باشد که سر ماه یک کیلو شکر و مرغ بدهد و اگر ندهد زندگی او فلج است. زندگی سوبسیدی، زندگی کوپنی اصلاً حرکت را در جامعه کند کرد و به ناچار این را انتخاب کردیم، تنها دوایی بود که میتوانستیم در آن شرایط به مردم بدهیم. و این هنوز روی دستمان مانده و برای حل آن مشکل داریم و آسان نیست که یک دفعه حمایت دولت را برداریم و بنا هم نداریم تا این کار را انجام دهیم.
1370.5.19
38- ناتوانی از رسیدگی به محرومان
مشکل دیگر، محرومیت شدید بخشهای محروم کشور بود.
یکی از آرزوهای ما، در انقلاب این بود که به محرومها برسیم و این فاصلهها را کم کنیم.
نزدیک 50 درصد جامعه ما یعنی بخشهای کشور ما محروم هستند یعنی از استانداردی که ما، در شهرها از آن برخورداریم، آنها برخوردار نیستند مثل آب، برق، آموزش، بهداشت، راه و کار و امثال اینها، خب این درد که از زمان شاه مانده بود و ما امید اصلاح آن را داشتیم و در این مدت هم به مردم وعده داده بودیم نتوانستیم به نقاط محروم برسیم، گرچه همه تلاش دولت و مجلس این بود که یک مقداری که داریم به نقاط محروم برسانیم ولی این مقدار ناچیز که آنها را غنی نمیکرد.
1370.5.19
39 – نفت ما را نمیخریدند
مشکل دیگر، ادامه محاصره بود، علیرغم اظهاراتی که میشد ما از محاصره بیرون نیامده بودیم، و هنوز هم بیرون نیامدهایم. و در محاصره هستیم و تا به حال کسی هم کمک درستی به ما نکرده است.
آنهایی که باید از ما نفت میخریدند نمیخریدند، آنکه باید جنس صادراتی ما را بخرد نمیخرید، ما تقریباً همان محاصره زمان جنگ را داشتیم و هنوز هم خیلی از آنها را داریم.
آلمان به قراردادش در مورد اتمام نیروگاه بوشهر عمل نمیکند، نیروگاهی که ما 85 درصد مخارج آن را پرداختهایم.
امریکا هنوز حاضر نیست پولهای ما را بپردازد. اینکه فرانسه پول ما را نپرداخته، اینکه ژاپن حاضر نشد پتروشیمی که تا 90 درصد آن تمام شده را تکمیل کند، اینها سندهای جدی محاصره ماست. و بر همه اینها مشکلات و حوادث عجیبی که ما داشتیم از قبیل زلزله، سیل و آوارگان عراقی و امثال اینها که اضافه شد اینها در محاسبات آن زمان نبود.
1370.5.19
40- شاخصها بدتر شد
شاخصها در سال 67 بدتر شد چون مردم توقعات بعد از جنگ پیدا کردند، دولت درآمد بعد از جنگ پیدا نکرد و مخارج جنگ هم مانده بود و خیلی از مشکلات مثل دردهای خاصی که تا گرم است خودش را نشان نمیدهد در بقیه سال 67 خودش را نشان داد که حال آثار آن را شما مشاهده میکنید.
ما بیشترین کسر بودجه را در سال 67 پیدا کردیم، در سالهای قبل کسر بودجه به این نسبت نبود، نصف بودجه ما در سال 67 کسری داشت.
1/50 درصد رشد کسری بودجه ما، از حدود 400 میلیارد تومانی که ما خرج کردیم حدود یکصد میلیاردش را از بانک قرض کردیم، خب این نتیجه همان چند ماهی بود که بعد از جنگ با آن شرایط گرفتار شدیم و این تورم ما بود.
آن تولید ناخالص را برای شما گفتم، مقایسه عملکرد بودجه عمرانی ما بودجه جاری بسیار اسفانگیز است.
در سال 67 به قیمت ثابت ما حدود 30 میلیارد تومان البته در بودجه رقم بیشتر بود ولی قیمت ثابت را عرض میکنم خرج کردیم ولی بودجه جاری آن رقم هنگفت بود که حدود پنج برابر و نیم بودجه جاری از بودجه عمرانی ما بیشتر بود و این مصیبت است یعنی یک کشور در حال ساخت اگر یک چنین وضعیتی داشته باشد یعنی ورشکستگی یعنی هیچ.
این مبلغ یعنی نگه داشتن همان طرحهای در جا و هیچ چیزی پیش نرود و این وضع ما بود.
ما با توجه به این وضع کشور، سیاستهایی را ترسیم کردیم، راههای پیدا کردن امکانات جدید و در آمدن از این تنگناها.
من یک مطلبی از مسئله تورم را دیدم و آمدم که برای شما بخوانم و ببینید که سیر تورم در سال 53 تاکنون که به عنوان ارقام رسمی کشور تلقی میشود، در سال 53 تورم شدید شروع شده موقعی که نفت ما دفعتاً گران شده و آن مسائل خاص بوجود آمده بود. 50/15 درصد میزان تورم در سال 53 بود، در سال 54 این رقم 9/9 درصد، در سال پنجاه و پنج 4/16 درصد، در سال پنجاه و شش 9/24 درصد، در سال پنجاه و هفت که انقلاب به وقوع پیوست و تا حدودی هم روحیه انقلابی حاکم شد و قیمتها ارزان شده بود 9/9 درصد یعنی حدود 10 درصد تورم در آن سال نمایان شد، در سال پنجاه و هشت 2/11 درصد که دوباره رو به رشد نهاده، در سال پنجاه و نه 5/23 درصد که جنگ نیز همزمان آغاز شد که یک دفعه به بالا کشید.
در سالهای 60 و 61، 23 درصد و 1/19 که سه درصد فروکش نمود چراکه قیمت نفت تا حدودی گرانتر شده بود و ما هم اقدام به صدور نفت نموده بودیم. در مقابل مقداری هم واردات داشتیم که اینها مؤثر بود، در سال شصت و دو 7/14 درصد و در سال شصت و سه 10/10 درصد مجدداً باز هم تعدیل یافت، در سال 64 بهترین سال ما بود که در آن سال ارز ما زیاد شده بود و به کارخانهها ارز واگذار نمودیم، همانند سال گذشته که تولید بالا رفت و به میزان 5/6 درصد رسید.
دوباره از سال 65 افزایش یافت یعنی در سال 65 به 6/23 درصد رسید، در سال 66 به 8/27 درصد رسید که خیلی رشد داشته است. سال 67 به 9/28 درصد و آخرین سالی بود که مربوط به دوران پیش از برنامه بوده است.
منبع | نویسنده : بانگداد به نقل از فارس - www.bangdad.com
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/index.asp
خبرگزاری فارس: در سال گذشته صادرات غیرنفتی بدون احتساب میعانات گازی به 21 میلیارد و 321 میلیون دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل 15،98 درصد افزایش داشت.
به گزارش فارس به نقل از روابط عمومی گمرک ایران، وزن این میزان صادرات غیرنفتی 46 میلیون و 470 هزار تن بود که به لحاظ وزن نیز 59/39 درصد رشد داشته است.
این گزارش حاکی است، در مدت یاد شده صادرات غیرنفتی کشورمان با احتساب میعانات گازی و تجارت چمدانی به 25 میلیارد و 596 میلیون دلار رسید که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 01/10 درصد رشد نشان می دهد.
همچنین وزن صادرات غیرنفتی با احتساب میعانات گازی و تجارت چمدانی به 54 میلیون و 577 هزار تن رسید که در مقایسه با سال قبل 13/35 درصد رشد داشته است.
* واردات
براساس گزارش دفتر آمار و فنآوری اطلاعات و ارتباطات گمرک ایران واردات کشورمان در سال گذشته در مجموع به 55 میلیارد و 189 میلیون دلار رسید که نسبت به مدت مشابه سال گذشته 52/1 درصد کاهش داشت.
شایان ذکر است، وزن این میزان کالای وارداتی در مدت یاد شده 51 میلیون و 851 هزار تن بود از این نظر در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 45/17 درصد افزایش داشت.
* اقلام عمده صادراتی
در سال گذشته سایر گازهای نفتی و هیدروکربورهای گازی عمدهترین کالای صادراتی کشورمان بود. سهم این کالا از صادرات غیرنفتی کشورمان در مدت یاد شده یک میلیارد و 17 میلیون دلار بود و 77/4 درصد از کل صادرات غیرنفتی به این کالا اختصاص داشت.
پروپان مایع شده در جایگاه دوم قرار گرفت و با 961 میلیون دلار به میزان 51/4درصد از کل صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داد. پلیاتیلن گرید فیلم با 934 میلیون و 300 هزار دلار سومین کالای عمده صادراتی کشورمان بود که صادرات این کالا نسبت به مدت مشابه سال قبل با افزایش 769 درصدی همراه بود. جایگاه بعدی نیز به پسته اختصاص دارد که سهم این کالا از صادرات غیرنفتی در سال گذشته به 928 میلیون دلار رسید. متانول در جایگاه پنجم قرار گرفت و حجم صادرات این کالا به 653 میلیون دلار رسید.
* صادرات از محل تجارت چمدانی
مرزنشینان در سال گذشته در مجموع 46 میلیون و 500 هزار دلار انواع کالا به روش تجارت چمدانی صادر کردند که این میزان صادرات در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته 94/5 درصد کاهش داشت.
وزن صادرات از محل تجارت چمدانی نیز در این مدت به 39 هزار و 800 تن رسید که از این نظر در مقایسه با مدت مشابه سال قبل با 5 درصد افزایش همراه بود.
* عمدهترین خریداران کالای ایرانی
در سال گذشته عراق با واردات 4 میلیارد و 109 میلیون دلار انواع کالای ایرانی عمدهترین واردکننده کالا از ایران بود.
در این مدت 32/19 درصد از کل صادرات غیرنفتی کشورمان به کشور عراق اختصاص داشت.
چینیها با خرید 3 میلیارد و 120 میلیون دلار انواع کالای ایرانی، دومین کشور بزرگ واردکننده کالا از ایران بودند. سهم چین از کل صادرات غیرنفتی ایران در این مدت به 66/14 درصد رسید. امارات متحده عربی با 2 میلیارد و 875 میلیون دلار در جایگاه سوم قرار گرفت و تنها 51/13 درصد از کل صادرات غیرنفتی کشورمان به این کشور اختصاص یافت. براساس این گزارش هند با یک میلیارد و 263 میلیون دلار و افغانستان با یک میلیارد و 2 میلیون دلار رتبههای چهارم و پنجم را به خود اختصاص دادند.
* اقلام عمده وارداتی
در سال گذشته بنزین عمدهترین کالای وارداتی کشورمان بود و با اختصاص 3/8 درصد از کل ارزش واردات و 15 درصد از وزن جایگاه نخست را به خود اختصاص داد. شمش از آهن و فولاد غیرممزوج با 79/3 درصد سهم ارزشی و 46/8 درصد سهم وزنی در جایگاه دوم قرار گرفت و گندم با 14/2درصد سهم ارزشی و 9 درصد سهم وزنی رتبه سوم را به خود اختصاص داد.
* کشورهای عمده صادرکننده کالا به ایران
در مدت یاد شده امارات متحده عربی 26/29 درصد از کل ارزش واردات کشورمان را به خود اختصاص داد و به عنوان بزرگترین کشور صادرکننده کالا به ایران رتبه نخست را در میان سایر کشورها به خود اختصاص داد.
چین با اختصاص 77/8 درصد سهم ارزشی رتبه دوم را به خود اختصاص داد و کشور آلمان نیز با 48/8 درصد سهم در رتبه سوم جای گرفت. کشورهای کره و سوئیس نیز به ترتیب 26/6 درصد و 87/3 درصد از ارزش کل واردات ایران را به خود اختصاص دادند و در رتبههای چهارم و پنجم قرار گرفتند.
منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901171312
خبرگزاری فارس: فرمانده نیروی دریایی ارتش با اشاره به عملیات موفقیتآمیز ناوگروه دریایی ارتش در ناکام گذاشتن ربایش نفکتش کشورمان توسط دزدان دریایی در خلیج عدن، گفت: اگر شناور مصری نیز که چندی پیش ربوده شد، از ناوگروه ما تقاضای کمک میکرد، به این سرنوشت دچار نمیشد.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، امیر دریادار حبیبالله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش، با اشاره به عملیات موفقیتآمیز ناوگروه دریایی ارتش در ناکام گذاشتن ربایش نفکتش کشورمان توسط دزدان دریایی در خلیج عدن، با بیان اینکه کریدور امنیتی که نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آن را تشکیل داده، حد فاصل سواحل عمان ـ یمن، سواحل شمالی سومالی تا تنگه باب المندب است، اظهار داشت: این کریدور امنیتی 1300 کیلومتر طول دارد و ناوگروه رزمی نیروی دریایی ارتش، تمام شناورهای جمهوری اسلامی ایران و هر کشوری که از ایران تقاضای کمک کند، برای گذر از این مسیر، اسکورت میکند.
سیاری افزود: از نیمه دوم سال 87 تاکنون، حضور مستمر نیروی دریایی ارتش موجب شد، دزدان دریایی نتوانند به هیچ یک از شناورهای جمهوری اسلامی ایران آسیبی برسانند.
وی خاطرنشان کرد: دزدان دریایی پیش از این، با ربودن شناورهای خارجی صدمات بسیاری به آن ها میزدند و مبالغ گزافی را برای آزادسازی شناورها از کشورهای صاحب شناور می گرفتند.
* دزدان دریایی عظیمترین نفتکش کره را همزمان با ناکامی در ربایش نفتکش ایرانی ربودند
فرمانده همچنین با اشاره به حمله روز گذشته دزدان دریایی به نفتکش جمهوری اسلامی ایران با نام ایران فراز در منطقه شمال شرق جزیره سوکاترا گفت: ساعت 5:30 بامداد روز گذشته، شناورهای تندرو دزدان دریایی که به سلاحهای مدرن سبک و یگانهای مادر پشتیبانی کننده نیز مجهز بودند به نفتکش جمهوری اسلامی ایران که هزاران تن نفت را به مقصد ترکیه حمل میکرد، حمله کردند که با هوشیاری کامل ناوگروه رزمی نیروی دریایی ارتش، دزدان دریایی ناکام از منطقه گریختند.
سیاری افزود: تمام کشورهایی که شناورهای آنها از خلیج عدن عبور می کنند اعم از کشورهای اروپایی و آمریکایی و کشورهایی که ناوگروه رزمی دارند، از ناتو فرمان می گیرند و فقط جمهوری اسلامی ایران در این کریدور امنیتی، مستقل عمل میکند.
وی تصریح کرد: در حالی که حمله دزدان دریایی به نفتکش جمهوری اسلامی ایران، با نمایش اقتدار دریادلان ارتش ناکام ماند، دزدان دریایی سومالیایی توانستند یکی از عظیمترین نفتکشهای کره جنوبی را که در حال حرکت به سمت خلیج مکزیک و قاره امریکا بود، با بیش از دو میلیون بشکه نفت و با 24 خدمه بربایند.
* اگر شناور مصری از ناوگروه ایران تقاضای کمک میکرد، ربوده نمیشد
فرمانده نیروی دریایی ارتش با بیان این که اخیرا تعداد دزدان دریایی در منطقه زیاد شده است، گفت: به همین نسبت نیز توان مقابله با دزدان دریایی را در ناوگروهای رزمی خود افزایش دادهایم و حضور ما در خلیج عدن مستمر است، چرا که دزدی دریایی، هزینههای جانی و مالی بسیاری را به کشورهای صاحب شناور تحمیل میکند.
سیاری خاطرنشان کرد: چندی پیش، یک شناور حامل پرتقال از مصر به طرف ایران در حال حرکت بود، دزدان دریایی در خلیج عدن آن را ربودند و برای آزادی این شناور از مصر، تقاضای 20 میلیون دلار کردهاند.
وی افزود: اگر این شناور که متعلق به ایران نبوده است، از ناوگروه ما تقاضای کمک میکرد، به این سرنوشت دچار نمیشد، اما چون تقاضایی نکرد، ما نیز در دفاع از این شناور دخالت نکردیم.
* ناوگروه هشتم نیروی دریایی برای اعزام به خلیج عدن آماده میشود
فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان این که هفتمین ناو گروه رزمی نیروی دریایی ارتش در خلیج عدن مستقر است، گفت: ناو جمهوری اسلامی خارک و ناوچه سبلان، هم اکنون امنیت شناورهای ایرانی در حال گذر از خلیج عدن را برعهده دارند.
سیاری تصریح کرد: ماموریت در ناوگروه رزمی، به طور میانگین 3 ماه است و ماموریت هفتمین ناوگروه رزمی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خلیج عدن 2 ماه دیگر تمام می شود و ناوگروه هشتم هم اکنون در حال آمادگی برای اعزام است.
منبع ما : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901171244
محمود احمدینژاد با تاکید بر لزوم جدی گرفتن بروز زلزله در تهران اظهار داشت: یکی از علمای بزرگ تهران به من پیغام داد که از مردم بخواهم مراقب باشند و ضمن پرهیز از گناه، برای دوری از بلایا دعا کنند، وی در ادامه نیز از مردم تهران خواست که موضوع زلزله و مقاومسازی ساختمانهای خود در برابر این بلای طبیعی را جدی بگیرند.
به گزارش رجانیوز، فارس گزارش داد محمود احمدینژاد رئیسجمهور که در جریان بازدید از مجتمع اردوگاههای اسکان اضطراری بشارت در غرب تهران در جمع نیروهای امدادی و خدماتی سخن میگفت، اظهار داشت: نوروز امسال سرشار از نشاط، شادمانی و امید بود و انجام بیش از 120 میلیون سفر نشانه سرزندگی و پویایی ملت ما است.
وی افزود: در ایام نوروز بسیاری از نیروهای امدادی و خدماتی مشغول ارائه خدمات به مردم عزیز بودند تا نوروزی به یادماندنی داشته باشند و خوشبختانه با کاهش حوادث در ایام نوروز مواجه بودیم که امید است با رعایت بیشتر نکات ایمنی شاهد بروز هیچ گونه حادثهای نباشیم.
رئیس شورایعالی مدیریت بحران کشور با اشاره به مدیریت بحران در تهران بخصوص بحران زلزله اظهار داشت: آمادگی و توانمندی مقابله با بحران و ارائه خدمات در تهران خوب است اما نسبت به ابعاد وسعت و جمعیت استان کافی نیست.
احمدینژاد افزود: در حال حاضر 13 میلیون و 700 هزار نفر در استان تهران هستند که از این جمعیت قریب 8 میلیون نفر در شهر تهران سکونت دارند و اگر حادثهای رخ دهد خسارتبار خواهد بود.
وی تصریح کرد: ابعاد شهری و سازهها و بافت فرسوده و ترکیب ساختار جمعیتی شهر تهران نشان میدهد کار امداد و نجات در این شهر بسیار بزرگ است و جا دارد همه امکانات کشور برای مقابله با حوادث احتمالی در تهران بسیج شوند.
رئیسجمهور گفت: هر شهروند برای ما عزیز است و طبعا باید هدفگذاریها به سوی نقطهای برود که اگر حادثهای پیش آمد کسی دچار آسیب ماندگار نشود و این کار نیازمند عزم جدی است.
احمدینژاد افزود: اگر حادثهای در تهران رخ دهد دسترسی به نقاط حادثه دیده دشوار میشود و شبکههای آب، برق و گاز قطع میشود و حتی شاید نتوانیم به موقع وارد عرصه تصمیمگیری و حوزه ماموریت خود شویم.
وی بر همین اساس به مسئولین توصیه کرد هر هفته یک مانور بسیار جدی و عملیاتی و نزدیک به واقع با حضور همه بخشها در خصوص امداد و نجات در تهران برگزار کند.
رئیس شورایعالی مدیریت بحران کشور با اشاره به 700 کیلومتر مربع وسعت شهر تهران که مسافت آن را دو برابر کل مساحت شهر غزه اعلام کرد، متذکر شد: در صورت بروز حادثه باید در هر کیلومتر و هر وجب کاوش صورت گیرد و کار بررسی و نگهداری و پاکسازی به دقت انجام شود که این کار نیازمند همت همگانی است.
احمدینژاد افزود: وزیر کشور و مسئولان سایر دستگاهها باید نیمی از وقت خود را به موضوع امداد و نجات در تهران اختصاص دهند و با جدیت پای کار آیند و در ابعاد میلیونی برنامهریزی کنند.
وی همچنین به مسئولان توصیه کرد: موضوع آموزش مردم برای مقابله با حوادث را جدی بگیرند تا همه در امدادرسانی توانمند شوند و همچنین بر لزوم طراحی سامانهای متمرکز، منظم و هماهنگ برای مدیریت مقابله با بحران تاکید کرد.
رئیسجمهور با اشاره به وجود بیش از 500 محله در شهر تهران بر لزوم افزایش تجهیزات امدادی و خدماتی در محلات تاکید کرد و گفت: باید در هر محله یک پایگاه امدادی مستقر و ثابت باشد و اگر حادثهای پیش نیامد همه هزینه احداث این پایگاه فدای یک تار موی یک نفر از مردم. اما اگر حادثه پیش آید و کوتاهی کرده باشیم حسرت ابدی خواهیم خورد.
احمدینژاد با تاکید بر اینکه کار امدادرسانی کاری نرم و کار دست است بر لزوم متناسبسازی از تجهیزات با شرایط روز تاکید کرد و متذکر شد: گاهی استفاده از تجهیزات نامناسب و امدادرسانی ناشیانه عاملی بر گسترس آسیب میشود.
وی با تاکید بر اینکه هماهنگی و پیوستگی در مدیریت امداد و نجات بخصوص در تهران عاملی حیاتی است، خاطرنشان کرد: باید ضمن افزایش آمادگی برای مقابله با حوادث به سوی تامین تجهیزات مناسب برای مقابله با بحرانهای احتمالی گام برداریم.
احمدینژاد این نکته را متذکر شد که باید برای افزایش تحرک در زمینه امداد و نجات و مقابله با بحران باید فرد را بر آن گذاریم که هر لحظه امکان دارد که در تهران زلزله بیاید.
رئیس شورایعالی مدیریت بحران در بخش دوم سخنان خود به موضوع پیشگیری از بروز حوادث پرداخت و از مردم خواست به موضوعاتی چون آموزش، برخورداری از لوازم امدادی، مقاومسازی سازهها و همچنین سکونت در خارج از تهران بیش از پیش توجه کنند.
احمدینژاد با تاکید بر اینکه تجربه زلزلههای رخ داده نشان میدهد نخستین کسانی که در بروز حادثه به مردم کمک میکنند نزدیکترین آنها هستند از مسئولان دستگاهها خواست که آموزش امداد رسانی برای مردم را به طور منظم و با برنامهریزی انجام دهند تا کسی در تهران نباشد که آموزش ندیده باشد.
وی همچنین از مردم خواست لوازم امدادی اولیه تهیه و در مراکز امنی در محیط زندگی و کار خود قرار دهند تا در مواقع بحران از آن استفاده کنند و رابطه خویش با مراکز امداد محلات را تنگاتنگ کنند.
رئیسجمهور با بیان اینکه یکی از علمای بزرگ تهران به من پیغام داد که از مردم بخواهم مراقب باشند و ضمن پرهیز از گناه، برای دوری از بلایا دعا کنند، از مردم تهران خواست که موضوع زلزله و مقاومسازی ساختمانهای خود در برابر این بلای طبیعی را جدی بگیرند.
احمدینژاد افزود: حادثه خبر نمیکند و گرچه زمان وقوع زلزله مشخص نیست اما تهران در معرض زلزله قرار دارد و شرایط طبیعی نشان میدهد که بروز زلزله در تهران قطعی است و اگر زلزله رخ دهد از فیروزکوه تا نظرآباد آسیب میبیند و ابعاد آن گسترده خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه یک چهارم مردم استان تهران امکان زندگی در سایر نقاط کشور را دارند، از ساکنان پایتخت خواست که موضوع مهاجرت از تهران را جدی بگیرند.
رئیسجمهور در پایان با بیان اینکه تهران همه ایران نیست خاطرنشان کرد: تهران شهری زیبا است اما مشکلاتی در این شهر وجود دارد و وقتی میتوان در نقاط دیگر کشور زندگی کرد و امکانات در همه جا فراهم است و دولت نیز تلاش میکند بیش از پیش تسهیلات فراهم کند بهترین کار این است که قبل از بروز حادثه مهاجرت صورت گیرد.
پیش از سخنان رئیسجمهور مصطفی محمد نجار وزیر کشور گزارشی از برگزاری چهارمین مانور امداد و نجات در چارچوب طرح مقابله با حوادث در تعطیلات نوروز ارائه کرد و جلوگیری از بحرانهای ناگهانی، حفظ آمادگی کشور جهت مقابله با حوادث احتمالی، ارتقاء آگاهی عمومی، افزایش تعامل دستگاههای امدادی و خدماتی و مدیریت یکپارچه برای مقابله با بحران را اهداف این مانور عنوان کرد.
وی خاطرنشان کرد: مانور یک میلیون نفری اسکان اضطراری در مواقع بحران با رمز 12 فروردین در هزار و 50 نقطه برگزار شده و از 126 پایگاه امدادی ایجاد شده 25 پایگاه و اردوگاه در شهر تهران وجود دارد که اهداف ایجاد این اردوگاهها و پایگاهها اسکان، امداد و نجات، درمان اولیه، آوار برداری و ارائه خدمات عمومی است.
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47524
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران گفت: دولت و مجلس هنوز در بحث هدفمند کردن یارانه ها به توافق نهایی نرسیده اند بنابراین تعرفه آب در سال جاری همچنان با نرخ پارسال بر روی قبوض اعمال خواهد شد.
اصغر قربانی در گفت و گو با فارس افزود: دولت هنوز در بحث هدفمند کردن یارانه ها با مجلس به توافق نهایی نرسیده است و به هر شکل دولت یک نقطه نظراتی دارد و تا آن نقطه نظرات به یک شکلی نهایی نشود تعرفههای آب مشخص نیست و هیچ عدد و درصدی نیز تاکنون ارائه نشده است.
وی افزود:کماکان تعرفه آب مشترکان تهرانی طبق تعرفه پارسال محاسبه و ادامه می یابد و هر زمان دولت تصمیم گرفت تغییراتی بدهد ما هم از همان زمان تعرفه های جدید را اعمال می کنیم.
وی در خصوص مصرف آب شهروندان تهرانی گفت:مصرف آب شهروندان تهرانی در 16 روز نخست سال جاری نسبت به زمان مشابه پارسال اندکی کاهش یافت.
قربانی افزود: تهرانی ها در 16 روز نخست امسال در مجموع 36 میلیون و 221 هزار متر مکعب آب مصرف کرده اند که این میزان نسبت به دوره مشابه پارسال 124 هزار متر مکعب کاهش نشان می دهد.
به گفته وی، میزان آب مصرفی شهروندان تهرانی در روز گذشته (دوشنبه 16 فروردین ماه) نیز به دو میلیون و 573 هزار مترمکعب رسید که نسبت به روز مشابه سال قبل 38،2 درصد افزایش یافت.
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47538
سخنان آیتالله مجتبی تهرانی درباره غیرت مؤمن/2 صداهای شیطانی بر تربیت کودکان اثرات مخرب فراوانی دارد آیتالله مجتبی تهرانی گفت: معمولاً وقتی ارثیه گفته میشود، میروند سراغ مال! حال اینکه اگر امر دائر بشود به اینکه در دست فرزند چیزی بماند، باقی باشد بهتر است یا مثل مال فانی؟ در اینکه اگر ارث فانی شود به درد نمیخورد، شبههای نیست. باقی باشد بهتر است. |
صدای شیعه: پس از پایان ماه صفر، آیتالله مجتبی تهرانی در سخنرانیهای خود در درس خارج فقه خود، موضوع غیرت را مد نظر قرار داد. قصد داریم تا این سخنان را در قالب 3 سخنرانی به مخاطبان ارائه دهیم. آنچه در پی میآید، بخش دوم سخنان معظمله در این خصوص است.
*مروری بر مباحث گذشته
بحث ما راجع به محیطهایی بود که انسان در آن محیطها ساخته میشود و رابطهها در آن محیطها محبتی است. غیرت هم از محبت نشأت میگیرد و همان محبت موجب میشود که شخص غیور، چه نسبت به خودش، چه نسبت به آن کسانی که تحت نظر او در آن محیط هستند نقش سازندگی داشته باشد. گفته شد اولین محیط که قویترین رابطه محبتی در آن است، محیط خانوادگی است و بالاترین رابطه هم، رابطی میان پدر و مادر در ارتباط با فرزند است که نقش سازندگی دارد.
بحث به اینجا رسید که فرزند برای والدینش میراث است. این را هم عرض کردم که فرزند ادامه وجودی پدر و مادر در این نشئه است، و بقاء والدین به بقاء اوست. از طرفی هم فرزند امانتی الهی است. یک وقت میگویی به اینکه خود فرزند میراث است، یک وقت تو خودت میخواهی میراثی برای او بگذاری. اینها دو گونی متفاوت است.
*ادب، ارثی جاودانه برای فرزند
در اینجا این مطلب مطرح میشود که: معمولاً وقتی ارثیه گفته میشود، میروند سراغ مال! حال اینکه اگر امر دائر بشود به اینکه در دست فرزند چیزی بماند، باقی باشد بهتر است یا مثل مال فانی؟ در اینکه اگر ارث فانی شود به درد نمیخورد، شبههای نیست. باقی باشد بهتر است. بقاء هم، نه به این معنا که تا در دنیاست باقی بماند؛ بلکه در تمام نشئات وجودی - چه نشئه دنیا، چه نشئه برزخ و چه آخرت - باقی باشد. چیزی به او ارث بدهی و برای او بگذاری که وسیلی سیر او در این نشئات باشد. حضرت امام صادق (ع) در باب آنچه که برای فرزند به ارث گذاشته میشود فرمودند: «إِنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لِأَبنائِهِم الأَدَب لَا المال فَإِنَّ المالَ یذهَبُ وَ الأَدَبُ یبقَی» «همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند، ادب است نه مال. چرا که مال از بین میرود و ادب باقی میماند» امام صادق (ع) فرق میگذارد بین مال و ادب. بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند ادب است نه مال، بعد علّت را هم خیلی روشن بیان میفرمایند: مال از بین رفتنی است، امّا ادب از بین نمیرود.
*ادب، سازنده شاکله وجودی هر شخص
چرا مال از بین رفتنی است و ادب باقی میماند؟ زیرا ادب شاکلی وجودی و روحی انسان را میسازد و شکل به آن میدهد. وجود برزخی ما هم تا قیامت، همان شاکلی وجودی است.
شاکلی وجودی هر فردی که ظاهراً شبیه انسان است، ممکن است انسان نباشد. باطن او را که تو نمیبینی! چشم برزخی تو باز نشده است تا بفهمی در باطن او چه هست! باطن هرکس شکل خاصّ خودش را دارد. ممکن است باطن انسان یک گرگ درندهای باشد. البتّه با مرگ چشم برزخی آدمی باز میشود: «فَبَصَرُکَ الیومَ حَدیدٌ» امروز چشمت تیزبین شده است یعنی حقیقت همه چیز را میبینی. آن موقع است که انسان میبیند وضعش چگونه است. وقتی از این عالم دارد میرود میفهمد انسان میرود، یا یک حیوان میرود. راجع به قیامت هم داریم «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَت» «و هنگامی که حیوانات وحشی برانگیخته میشوند.»
پس ادب شاکلی وجودی هر انسانی را میسازد. حالا اگر تعبیر میکنم به انسان، مسامحه است. باید بگویم هر شخص. این ادب است که موجب میشود شخصی به شکل انسانی الهی بشود. یعنی ملکات الهی پیدا کند.
*نقش پدر و مادر در الهی شدن فرزند
در اینجا این مسأله مطرح میشود که: نقش پدر و مادر در این مسئله چیست؟ آن کسانی که پرورشدهنده انسان هستند - یعنی والدین - چه نقشی در رابطه با الهی شدن فرزند دارند؟ چون اولین محیط که میخواهد انسان را بسازد اینجاست. منشاء غیرت آنها محبّت است و غیرتشان هم همانطور که در جلسه گذشته گفتم، غیرت حیوانی نیست. غیرت انسانی و الهی است، بُعدِ معنوی انسان است.
اگر والدین میخواهند فرزند از نظر باطن، صورتی الهی و انسانی پیدا کند، بدانند این امر از همان تربیتی که آنها میکنند، تحقق مییابد. درباری نقش والدین تعبیراتی وجود دارد که همی اینها متّخذ و برگرفته از معارف ماست مانند اینکه نقش والدین مانند نقش زارع و دهقان است. امّا با تفاوتهایی! زارع هم باید زمین را شخم بزند و آماده کند، هم بذر بپاشد یا نِشا کند و بعد هم آبیاری بکند تا آرامآرام، محصول برسد و ثمر دهد.
*تربیت فرزند از زراعت آسانتر است
والدین هم نقش زارع و دهقان را دارند امّا به یک معنا خیلی آسانتر. شاید این تعبیر را تا به حال نشنیده باشید که تربیت برای والدین خیلی آسانتر است نسبت به کاری که زارع و دهقان برای محصولش انجام میدهد، نه سختتر! زارع باید سه کار بکند: هم باید زمین را شخم بزند و آماده کند، هم بذر را بپاشد، هم آبیاری کند. بعد بنشیند دستش را روی هم بگذارد ببیند ثمری میگیرد یا نه. ولی در مورد تربیت طفل لازم نیست دو کارِ اوّل را بکنی، یک کار بکن. چون از نظر زمین، زمینِ آن طفل آماده است، هیچ شخم زدن نمیخواهد. در روایتی که جلسه گذشته مطرح شد دیدید که علی(علیه السلام) به این مضمون فرمودند که بچّهای که تازه در دامن تو چشم باز کرده، صفحه روح او، قلب او، پاک است. هیچ سنگ و کلوخی در آن نیست. اتفاقاً سریع هم اثر میگذارد. هم سریع است و هم عمیق. هر دو در تعبیر حضرت وجود دارد.
بذر هم لازم نیست تو بپاشی، بذر آن را خدا پاشیده است. بذرش همان عقلِ عملی است. تمام اموری که از دیدگاه عقل ما حَسَن است یا قبیح است، همه اینها را میداند. امّا به صورت بالقوّه است، استعداد است. تو فقط این را در طفل به فعلیت برسان. یعنی اینکه تو فقط باید آبیاری بکنی. زمین آماده است، نِشا را خدا کاشته است، بذر را پاشیده است. تو میتوانی خیانت نکنی؟!! میتوانی جنایت نکنی؟!!
*ادب، آب حیات تربیت انسان است
حرف این است که اِی پدر و مادر! فقط آب بده! حال میگویم که آب دادن یعنی چه. علی(علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ بِذَوی العُقول مِنَ الحاجَة اِلی الأَدَب کَما یظمَأُ الزَّرع اِلَی المَطَر» «نیاز ذوی العقول به ادب مانند نیاز زرع است به باران»
این عقل، عقل نظری نیست، عقل عملی است. همه انسانها احتیاج به ادب دارند، اما میدانی ادب برای آنها مثل چه میماند؟ احتیاجشان مثل این است که زرع احتیاج به باران داشته باشد، نقش ادب مانند نقش باران و آب است.
والدین باید فقط کاری کنند که عقل عملی طفل، به فعلیت برسد. به فعلیت برسد یعنی چه؟ یعنی عقل عملی را که جنبه استعدادی دارد و به صورت بالقوّه است، شکوفا کنند.
*ادب یعنی شکوفایی عقل عملی
لذا در روایاتمان داریم که والدین باید به او شکل بدهند و در او ملکات ایجاد کنند. چگونه ملکه را برای او درست میکنند؟ علی (علیه السلام) این تعبیر را میفرماید که: «الأَدَبُ صُورةُ العَقل» «ادب صورت عقل است»
مراد عقل عملی است. یعنی آن بذرها باید به فعلیت برسد، ادب آنها را به فعلیت میرساند. ما در بحثهای طلبگی خودمان میگوییم فعلیت شیء به صورت شیء است. نقش ادب این است که آن چیزهایی که در مکنون طفل نهفته است را آشکار میکند و به فعلیت میرساند. چه در بعد انسانی او، چه در بعد الهی او. «کُلُّ مُولُودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرَة» «هر طفلی بر سرشت الهی بدنیا می آید»
*تربیت از دو طریق سمعی و بصری است
بنابراین، تو اگر میخواهی چیزی برای او به ارث بگذاری، یک چیزی را انتخاب کن که در تمام نشئات وجودیاش از آن بهره بگیرد. و آن تربیت است. تربیت مانند مسئله زراعت است. امّا با این تفاوت که خیلی آسانتر از آن است. این زمین شخم زدن نمیخواهد ، بذر پاشیدن نمیخواهد، نِشا کاشتن نمیخواهد. خدا کاشته است. تو خرابکاری نکن! فقط آن را آب بده! حالا با چه چیزی آب بدهی؟ تربیت از دو طریق سمعی و بصری است.
ملکات ما بر اثر تکرار ایجاد میشود. هنگامی که بچّه به دنیا میآید، از نظر درونی اینگونه است که یک قوی حافظه دارد (اتاق بایگانی). هر چه به او بگویی وهر چه ببیند، سریع میبرد و در اتاق بایگانیاش میگذارد. سرعت گیرندگیاش زیاد و عمیق است. وقتی هم رفت آنجا، به این زودی بیرون نمیآید. وقتی که این کار تکرار شد، به صورت ملکه در میآید و شاکلی او را تشکیل میدهد. شاکلی وجودی معنایش این است که ملکات، از دو راه سمعی و بصری شاکلی وجودی و درونی انسان را تشکیل میدهد.
ما در روایاتمان داریم که بچّه وقتی به دنیا آمد، مستحبّ است همان روز اوّل، در گوش راست او اذان گفته شود و در گوش چپ او اقامه. یعنی اوّلین صوت و آهنگی که از راه سمع و گوش به او میرسد، توحید و نبوت و ... باشد. این در روز اوّل مستحب است. میگویند تا قبل از اینکه ناف او بیفتد که معمولاً حدود ده روز طول میکشد این کار مستحب است و این از طریق سمع است.
روایتی از امام باقر (علیه السلام) است و هم از امام صادق (صلوات الله علیه) است که فرمودند: «إِذا بَلَغَ الغُلام ثَلاث سِنین یقالُ لَهُ سَبع مَرَّات قُل: لاإِله الا الله ثُمَّ یترُک» «بچه وقتی به سه سالگی رسید به او هفت مرتبه اینگونه گفته شود که: "بگو: لا اله الا الله " سپس رها شود»
وقتی بچّه به سن سه سالگی رسید یعنی دو سالش تمام شد، میخواست وارد سه سال بشود و معمولاً بچه زبان باز می کند که میتواند کلمات را بگیرد و ادا کند - «بَلَغَ» یعنی میرسد به اینجا - به او کلمی توحید را بگو و هفت بار هم بگو. چرا هفت بار؟ برای اینکه این کلام با تکرار ملکهی او بشود، یادش نرود.
*تأثیر مخرّب صداهای شیطانی بر تربیت کودکان
معارف ما این است. انسان الهی بساز، از همان کوچکی، از روز اول کلام الهی به گوشش بخورد. آهنگ الهی را بشنود نه آهنگ شیطانی را. وای به حال آن جامعهای که اطفال آن به آهنگ شیطانی معتاد بشوند. به خدا قسم اگر میگفتند این آهنگهای شیطانی استحباب دارد، اینگونه اصرار نمیبود. میفهمید چه دارید میکنید؟ دشمنانتان دارند به اهدافشان میرسند ...
ادامه دارد
منبع: سایت رسمی آیتالله مجتبی تهرانی
منبع ما : http://www.sedayeshia.com/showdata.aspx?dataid=4241
طرح دو فوریتی مجلس شورای اسلامی با امضای حدود 120 نماینده برای اصلاح قانون بودجه 1389 کل کشور در حالی تهیه شد که نامه علی لاریجانی، رییس مجلس به رییس جمهوری حاکی از بیمیلی برای رفع سریع مشکلات پیش آمده درراستای اجرای این قانون است.
به گزارش ایرنا، موضوع اصلاح موانع اجرایی قانون هدفمند کردن یارانهها اگر چه به زمان بررسی لایحه بودجه سال 1389 باز میگردد اما اختلاف نظر دولت و مجلس در زمینه نحوه اجرای آن از زمان بررسی لایحه هدفمند کردن یارانهها وجود داشت.
اختلاف نظر دولت و مجلس بر سر درآمد حاصل از هدفمند کردن یارانهها و نحوه توزیع آن موجب شد تا کارگروه مشترکی بین دولت و مجلس برای تعیین حیطه اختیار دولت، نحوه باز توزیع و قشرهای بهرهمند از یارانهها تشکیل شود که البته نتیجه نتایج این جلسههای مشترک نظر دولت را تامین نکرد.
اختلاف نظر در تنظیم لایحه هدفمند کردن یارانهها از آنجا نشات گرفت که کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی مجلس بازتوزیع رقم 10 تا 20 هزار میلیارد تومان درآمد در سال نخست اجرای این قانون را برای چند دهک خاص محدود کرده بود، اما این محدودیت در صحن علنی حذف و دولت مکلف به توزیع یارانهها بین همه قشرهای جامعه شد.
با اینکه دولت، توزیع درآمد حاصل از هدفمند کردن یارانهها بین همه قشرها اعم از برخوردار و آسیب پذیر را مغایر عدالت اجتماعی و سیاستهای اقتصادی دولت میدانست، اما به نظر مجلس تمکین کرد.
"سال پایه اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها" سبب بروز اختلاف نظر دیگری بین دولت و مجلس بود.
دولت با استناد به اینکه "قانون از زمان ابلاغ لازمالاجرا است"، سال پایه را سال 88 میدانست و بر همین اساس، رقم درآمد حاصل از هدفمند کردن یارانهها در لایحه بودجه را 40 هزار میلیارد تومان ارزیابی کردند. این مسئله با مخالفت برخی نمایندگان رو برو شد که سال 89 را زمان آغاز اجرای قانون عنوان میکردند.
افزایش نگرانی مجلس در بررسی لایحه بودجه 1389 به دلیل برخی پیشبینیها مبنی بر تورم 50 درصدی ناشی از اجرای این لایحه موجب شد استدلالهای رییس جمهوری درباره درآمد هدفمند کردن یارانهها مورد قبول مجلسیان واقع نشود و رقم 40 هزار میلیارد تومان مورد نظر دولت با فاصله اندک بین آرای موافق و مخالف به تصویب نرسید.
دولت احمدی نژاد که پیشگام ارائه لایحه ساماندهی یارانهها در کشور بود و بر اجرای آن اصرار میورزید، مصوبه مجلس مبنی بر اختصاص فقط نیمی از درآمد حال از اجرای این قانون را سببساز مشکلات عدیدهای ارزیابی کرد.
مشکل دیگر دولت در اجرای این قانون نحوه باز توزیع یارانههاست زیرا دولت فقط میتواند نیمی از درآمد مصوب ناشی از اجرای این قانون (10هزار میلیارد تومان) را بین 70 میلیون ایرانی توزیع کند. بنابراین رقم قابل توجهی برای مقابله با اثرات ناشی از افزایش قیمتها دستگیر خانوارها نمیشود.
اختلاف نظرهای پیش آمده بین دولت و مجلس شورای اسلامی سبب شد رهبر معظم انقلاب در نخستین روز سال جاری در جوار حرم مطهر رضوی، بار دیگر هدفمند کردن یارانهها را بسیار مهم بخوانند و با تاکید بر همکاری قوای مجریه و مقننه در این مسئله، خاطرنشان کردند: از یک طرف بار اجرای این هدف بزرگ بر دوش دولت است بنابراین همه دستگاهها از جمله دستگاه قانونگذاری باید به دولت کمک کند، از طرف دیگر دولت نیز باید به آنچه مراحل قانونی را گذرانده و قانون شده است عمل کند تا در سایه همدلی و همکاری قوا، پروردگار نیز یاری خود را شامل حال مسئولان نماید.
اظهارات و پیشداوری علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی -یک روز پس از بیانات رهبر معظم انقلاب- درباره الزام دولت به اجرای قانون مصوب مجلس درباره هدفمند کردن یارانهها با واکنش برخی نمایندگان مجلس مواجه شد و با توجه به منویات رهبر معظم انقلاب تلاشهایی را برای جلب نظر سایرین در راستای اصلاح هدفمند کردن یارانه ها آغاز کردند.
البته لاریجانی طی نطق نخستین جلسه علنی مجلس در سال جاری، اظهارات قبلی خود را درباره تجدید نظر نکردن در هدفمند کردن یارانهها پس گرفت و اعلام کرد: سخنان رهبر معظم انقلاب در مشهد مقدس در خصوص اهمیت هدفمند کردن یارانهها فصلالخطاب و رافع دغدغهها و خاتمهدهنده به بحثهای مطرح شده در کشور است.
سرانجام نمایندگان پس از نشست نورروزی خود با رییس جمهوری و تبادل نظر با دولتیان، طرحی دو فوریتی را با حدود 120 امضای نمایندگان برای اصلاح قانون بودجه 1389 کل کشور تهیه کردند تا ضمن پیگیری منویات مقام معظم رهبری برای رفع ایرادهای اجرایی قانون هدفمند کردن یارانهها با دولت همکاری کنند.
در اثنای تکاپوی نمایندگان برای رفع موانع هدفمند کردن یارانهها، پایگاه اطلاعرسانی مجلس شورای اسلامی خبری مبنی بر ارسال نامه رییس جمهوری به رییس مجلس درباره هدفمند کردن یارانهها را بر روی خروجی خود قرار داد و اضافه کرد این نامه در جلسه هیات رییسه مجلس نیز مطرح و درباره آن تصمیمگیری شده است.
نامه کوتاه رییس جمهوری نشاندهنده دو واقعیت است: نخست اینکه مصوبه مجلس درباره هدفمند کردن یارانهها بسیار پیجیده و دارای اشکالات اساسی در اجراست و دوم آنکه احمدینژاد همراهی مجلس را برای فراهم شدن شرایط حداقلی در اجرای این طرح بزرگ اقتصادی در کشور میطلبد.
پاسخ سه صفحهای لاریجانی به این نامه نکاتی را در برداشت که حاکی از نارضایتی لاریجانی از درخواست ارائه شده نمایندگان بود. وی تاکید کرد استدلالهای کارشناسی دولت درباره هدفمند کردن یارانهها مورد قبول مجلس نیست.
مخالفت تلویحی لاریجانی با بازنگری مجدد در اجرای هدفمند کردن یارانهها، ترکیب نمایندگان تعیین شده از سوی مجلس برای شرکت در کارگروه مشترک است؛ زیرا به رغم تاکید سخنگوی هیات رییس مجلس مبنی بر لزوم استفاده از همه آرا و نظرها در این کارگروه، ترکیب نمایندگان حاضر به نحوی است که کفه آن را به سمت مخالفان با نظر دولت سنگین میکند.
نمایندگانی که از مجلس در این کارگروه شرکت میکنند شامل محمدرضا باهنر، نایب رییس دوم، احمد توکلی، رییس مرکز پژوهشها، غلامرضا مصباحیمقدم، رییس کمیسیون ویژه طرح تحول اقتصادی، الیاس نادران، عضو کمیسیون اقتصادی و رضا عبداللهی، رییس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی هستند که در این میان توکلی، نادران و مصباحیمقدم بارها طی صحبتها یا نامههای خود اعلام کردهاند دیدگاه دولت را قبول ندارند و حتی رییس جمهوری را به مناظره طلبیدند.
موضوع هدفمندسازی یارانهها تا آنجا اهمیت دارد که رهبر معظم انقلاب نیز تاکنون طی سخنان متعددی به آن اشاره کردهاند. ایشان دوشنبه شب نیز در دیدار با برخی مسئولان نظام تاکید کردند: دولت به عنوان دستگاه اجرایی در وسط میدان کارهای اجرایی است و همه باید ضمن اینکه مصالح را در نظر می گیرند، با کمک به دولت، تسهیلات اجرا را فراهم کنند تا کارها پیش برود.
هرچند رییس مجلس در نامه خود به رییس جمهوری و تعیین ترکیب کارگروه مشترک، به دیدگاه و خواست حداقل 120 نماینده ملت ارائه کننده طرح دوفوریتی اصلاح قانون بودجه 1389 بیاعتنایی کرده است اما در نهایت همه نمایندگان مجلس تصمیم نهایی را برای ملت خواهند گرفت و باید توجه داشته باشند که نمایندگی، مسئولیت سنگینی است که از سوی مردم بر دوش آنان گذاشته شده است.
منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=47512
خبرنامه دانشجویان ایران : بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران با صدور بیانیهای از سکوت رسانه ها و مسئولین در مورد جنایات اسرائیل در فلسطین ابراز گله مندی کرد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، متن کامل بیانیه بدین شرح است:
امسال هم سال، نو شد. سال نو مبارک. نوروز برای ما جشنی مقدس، ملی و مذهبی است. نوروز ایام شادی و بازگشت به دامان طبیعت است. ایام تجدید قوا برای یک سال کار، مبارزه و جهاد. اما امسال شاهد اتفاق عجیب و دردناکی بودیم؛ امسال متوجه شدیم در ایام نوروز مبارزه تعطیل است. آرمانخواهی تعطیل است. اهتمام به امور مسلمین تعطیل است و بالکل «غیرت دینی» تعطیل است.
قدس در التهاب است، سلام فیاض از جانب صهیونیستها مأموریت مییابد که با خودشان مذاکره کند، وابستگان حماس در کرانه باختری بازداشت میشوند، اسرای فلسطینی در بند اسرائیل تحت فشار و شکنجه قرار میگیرند، اما در تهران، امالقرای جهان اسلام، صدایی از صدا و سیما، رسانهای که با پول بیتالمال مسلمین اداره می شود شنیده نمی شود. همان مسلمینی که 9 دی و 22 بهمن نشان دادند آرمان هایشان چیست و زیر کدام بیرق سینه میزنند. همان مسلمینی که به خاطر توهین به بیرق سیدالشهدا(ع) خشمگینانه به خیابان ریختند و خواستار مجازات آشوبگران شدند. حرم ابراهیمی به اشغال زنان ارتش اسرائیل درآمد، صدایی از رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی به گوش نرسید. سخنگوی وزارتی که قرار بود انقلاب را صادر کند و از «نهضتهای آزادی بخش مستضعفین در سراسر جهان» حمایت کند. مستضعفین را که فراموش کردیم، آرمان فلسطین را هم بایکوت کردیم؟
سالهاست که به طور ضمنی از ساختن معبد سوم سلیمان به جای مسجد الاقصی صحبت می کنند، امسال اما به صورت علنی صحبت از این امر شد. در چند مرحله گروههای دست راستی اسرائیلی با بیل و کلنگ به اقصی حملهور شدند که پلیس اسرائیل ریاکارانه جلوشان را گرفت. لولههای آبی که شالوده اقصی را فرسوده میکنند از کار نیفتادهاند و حفاریهای دیوار ندبه همچنان ادامه دارد. آیا مردم ما این اخبار را می دانند؟ خیر! صدا و سیمای ما وضع راه های کشور و گزارش آب و هوا را به اخبار قبله دوم مسلمین ترجیح داده و افکار عمومی را منحرف کرده است.
لیبرمن و نتانیاهو صحبت از قدس به عنوان پایتخت اسرائیل سر دادهاند و خودشان را برای انتقال پایتخت از تلآویو به «اورشلیم» آماده کردند، اما از تهران صدایی به گوش نمی رسد. فعالان سیاسی و «قیمهای یقهسفید» که ادعای میراث امام روحالله را دارند، همان هایی که به فکر وحدت مسئولان هستند و امت واحده را فراموش کردهاند، به تعطیلات و مسافرت مشغول بودند. کنفرانس عربی در لیبی تشکیل می شود و عرب های سازشکار به «هرمنوتیک سازش» میپردازند اما تنها خبری که از رسانه ملی به گوش می رسد «عدم موفقیت» اعراب است. از وزارت خارجه و آقای مهمانپرست و جناب متکی هم خبری در دسترس نیست، آقایان شما را به وصیتنامه امام قسم لااقل یک کنفرانس ناموفق تشکیل میدادید.
اسرائیل در برابر اعتراض مجامع بینالمللی به شهرکسازی در شرق قدس میپردازد و یهودیسازی کل بیتالمقدس را با قدرت تمام به پیش میبرد. به نظر میرسد جمهوری اسلامی حتی از مجامع بینالمللی و حتی از دول سازشکار عرب هم در دفاع از فلسطین عقب افتاده است! سوال اینجاست: دولت جمهوری اسلامی در این 15 روز کجا بود؟ سوال اینجاست: مجلس شورای اسلامی و در رأس آن جناب آقای دکتر لاریجانی و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در این 15 روز کجا بودند؟ سوال اینجاست: صدا و سیمای جمهوری اسلامی در این 15 روز جز «تشویش اذهان عمومی» کار دیگری می کرد؟ چرا اخبار صدا و سیما فقط خبر از تعطیلی دنیا می داد؟ گناهی بزرگتر از غفلت در برابر دشمن خونخوار وجود دارد؟
جنگندههای اسرائیل، شرق خانیونس، واقع در نوار غزه را مورد یورش قرار دادند. محاصره غزه به تنهایی نبض این منطقه یک و نیم میلیونی را متوقف کرده و مردم بیدفاع از بحران دارو و غذا رنج میبرند. جنگندههای اسرائیل چندین بار حریم هوایی لبنان را نقض کردهاند، اما اینها هیچ کدام مهم نیستند. چرا که ام القرای جهان اسلام در تعطیلات نوروزی است!
آقایان مسئولان رسانههای دولتی، آقایان نمایندههای مجلس، آقایان شورای عالی امنیت ملی، آقایان وزارت امور خارجه، ما به عنوان بزرگترین تشکل دانشجویی انقلابی و به عنوان فرزندان معنوی امام روحالله به شما هشدار می دهیم که این سکوت، خیانت آشکار به اسلام، قرآن، انقلاب و اندیشههای والای امام روحالله است و از پاره شدن عکس آن امام عزیز بیشتر به اسلام ضربه میزند.
ما به عنوان بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران از شما درخواست داریم که نسبت به جرم «تشویش اذهان عمومی مسلمین» در ایام نوروزی اظهار ندامت کنید. از شما میخواهیم که هر چه سریعتر این سکوت ننگین خبری و رسانهای را بشکنید و به خط امام بازگردید. به پیوست نسخهای از وصیتنامه آن امام عزیز را ضمیمه می کنیم تا مگر با خواندن آن، آرمان های انقلاب و امام را یادآور شوید.
آقایان مسئولان! این مردم ولینعمت شما هستند و آرمان هایشان را در 9 دی و 22 بهمن به جهانیان نشان دادند. ننگ سکوت ذلیلانه را بر این مردم انقلابی نپسندید. آنان را آگاه کنید. هیچ مسلمانی یافت می شود که اشک و ضجه مادر فلسطینی را ببیند، آواره شدن برادر فلسطینی را ببیند، بمباران غزه و بیروت را ببیند و بر جای آرام گرفته باشد؟
شما را چه میشود؟ در سال «همت مضاعف، کار مضاعف» به فکر همایش برگزار کردن در مورد نام سال هستید یا آن را با تمام وجود دریافته اید؟ همت و کار شما در دفاع از آرمان قرآنی مسجد معراج نبوی چه شده است؟ نکند ولایتمداری شما به چاپ پوستر از تمثال حضرت آقا و نقل قول ایشان خلاصه شود! آقای مهندس ضرغامی! آقای دکتر متکی! و آقایان مسئولان! به عمل کار برآید به سخندانی نیست!
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران بر ذمه خود میبیند به عنوان بخشی از جبهه دانشجویی اسلام علیه کفر، تا پای جان در راه آرمان های اسلام و امام روحالله پایفشاری کند و در صورتی که این روند ننگین بر دیپلماسی خارجی و سیاست رسانهای صدا و سیما ادامه یابد، اعتراضات خود را از مسیرهای دیگری پیگیری نماید.
منبع ما :
http://www.iusnews.ir/news/34-other/8969-1389-01-16-02-20-30.html
طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ |