زمستان 88 - خبر روز
به یاد دارید که لذتها تمام شدنى است ، و پایان ناگوار آن برجاى ماندنى . [نهج البلاغه]
امروز: یکشنبه 03 اسفند 5
در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی مطرح شد
توصیه آیت‌الله خزعلی درباره فرزندان هاشمی
آیت‌الله خاتمی گفت پسرم غربزده است +فیلم

آیت اللهابوالقاسمخزعلی، که در شب های هشتم، نهم و دهم محرم در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی به سخنرانی پرداخت، نکاتی خواندنی درخصوص نقل‌قول از مرحوم آیت‌الله سید روح‌الله خاتمی (پدر سید محمد خاتمی)، پاسخ به اظهارات هاشمی رفسنجانی و اشاره به عاقبت مرحوم منتظری بیان کرد.

به گزارش رجانیوز، این عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: من تعجب می کنم در مشهد مقدس ما، سه هفته قبل، یک نفر که در دورانی رئیس جمهور بوده، آمده اینجا گفته موضوع رهبری برخاسته‌ی از مردم است. پس روایت ولی‌عصر(عج) را چه‌کار می کنی؟‌ تو که لقب آیت‌الله را همین‌طوری گرفتی، روایت ولی‌عصر(عج) را چه‌کار می کنی؟ من او را حجت قراردادم، مال مردم است یا مال ولی‌عصر(عج) است؟ و اگر مردم او را نخواستند باید کنار برود. به به چه صغرایی و چه کبرایی! اولاً رهبری زمینی نیست، آسمانی است، دوم [مردم] ایشان را نمی خواهند؟

وی ادامه داد: هرجا سخن باشد، زن و مرد می ریزند؛ روز جمعه دیدید راهپیمایی چه کردند مردم؛ راهپیمایی به این قدرت و قوت نداشتیم، این چه حرفی است، می زنید؟ بلافاصله وزیر اطلاعات آمد گفت ایشان منحرف شده است، ایشان با منحرفین همدستند. آبرو رفت. چرا اینطور باشد؟ 21 آذر روزنامه ایران را مطالعه کنید، بلافاصله وزیر اطلاعات آمد در مدرسه فیضیه و گفت که ایشان همراه است با منحرفین و ایشان با ما نیست. شعار تندی هم دادند که خودتان ملاحظه کنید، من مایل نیستم وارد شوم ولی باید پرده را برداریم.

خزعلی افزود: پسر و دختر شما چه کردند؟ در خاندانشان بالا نشسته بود من رفتم پیش ایشان، گفتم جناب آقای هاشمی من به شما می‌گویم طبق قانون عمل کنید. علی علیه‌السلام زیر قانون است، شما بالای قانونید؟ هم خودتان و هم فرزندانتان. هرچه قانون می گوید عمل کنید. قانون درباره ثروت هرچه می گوید، عمل کنید. شما فوق قانون نیستید. علی[علیه‌السلام] با یک نفر یهودی پیش قاضی می‌آید آن قاضی قدری به علی[علیه‌السلام] احترام می کند، دیدند پرخاش می کنند چرا به من احترام بیشتر گذاشتی ما مدعی و مدعی علیه هستیم چرا بیشتر گذاشتی؟ اینطوری است. +فیلم

وی همچنین در رابطه با مرحوم منتظری گفت: آقای منتظری اولش خیلی خوب بود، اما آخر کار را خراب کرد. یک فقیه ایشان را تشییع نکرد. اما محض اینکه حسابی باز نشود، گفتند در حرم دفن کنید و تشییع هم کردند، این هم مطلب داشت می خواستند امام زاده درست کنند ایشان را در خانه دفن کنند، ایشان بشود امام زاده و این را بیدار بودند مبادا این کار بشود، پرونده اش موجود است یک نفر رفت به قم گفتم به او بگویید نمازت را باید چهار رکعتی بخوانید، مسلمانی سفر معصیت، نمازش قصر نیست، سفر شما معصیت است، برای تجلیل منتظری نرفتید برای سبزپوشان رفتید... اگر دو رکعتی خواندید، باید قضا کنید. شرط است در سفر، سفر معصیت نباشد. +فیلم

عضو مجلس خبرگان در بیان خاطره ای از پدر سید محمد خاتمی گفت که "در زمانی که سید محمد خاتمی به سمت وزارت ارشاد منصوب شد برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیت‌الله خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت که "خطرناک است، پسر من غربزده است. +فیلم

خاتمی در دولت اول هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر فرهنگ مشغول به کار شد اما پس از آنکه توفیق چندانی در مواجهه با "تهاجم فرهنگی غرب" و اجرای تاکیدات رهبر معظم انقلاب نداشت، از وزارت ارشاد استعفا کرد.

آیت الله خزعلی در ادامه سخنانش اضافه کرد: متاسفانه در دوره ای افرادی غرب زده، رئیس جمهور شدند که باعث شدند کشور پسرفت کند. در جلسه ای 3 نفره که من و آیت الله جنتی در خدمت یکی از بزرگان بودیم. آیت الله جنتی گفت ما در شورای نگهبان به خاتمی رای دادیم و پشیمان هستیم.

در سال های گذشته هم برخی فعالان سیاسی از رویکرد دولت اصلاحات و آقای خاتمی انتقاد کردند و حمایت دولت های غربی از رفتار آنان را، به عنوان یکی از نقاط ضعف دولت های هفتم و هشتم دانستند. آنان همچنین گفتند که رئیس بنیاد بارن در مسیر دلخواه غرب حرکت کرده است.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم هم، افرادی چون کیان تاجبخش، دیدارهای آقای خاتمی با جرج سوروس، پدر انقلاب های مخملی، که در سال های گذشته صورت گرفته بود را، فاش کردند.

گرچه رئیس بنیاد باران در ابتدا، این موضوع را تایید نکرد اما چندی بعد خود سوروس به دیدارهایش با آقای خاتمی اذعان کرد که این موضوع باعث ایجاد دردسرهایی برای رئیس دولت اصلاحات شد.

 

http://www.rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=42505


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 9:13 عصر | نظرات دیگران()
در استعفاء نامه ای خطاب به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی؛
حسینیان: خود را همچنان در مقابل هزاران سؤال امت حزب‌الله، بی‌جواب می‌دانم
حجت‌الاسلام حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس در نامه‌ای به هیئت رئیسه مجلس خواستار استعفا از نمایندگی شد.
پنجشنبه ?? دی ???? ساعت ??:??
حسینیان: خود را همچنان در مقابل هزاران سؤال امت حزب‌الله، بی‌جواب می‌دانم
حجت‌الاسلام روح الله حسینیان نماینده تهران در نامه‌ای به هیئت رئیسه مجلس تقاضای استعفا کرده است که متن کامل نامه وی به شرح زیر است:
با عرض سلام؛ چنانچه بیشتر دوستان مطلع هستند، اینجانب نزدیک به دوازده سال است کم و بیش در حال مبارزه با جریان انحرافی به اصطلاح‌ اصلاح‌طلبان هستیم. خداوند خود می‌داند که چه ظلم ها، فشارها، تهمت‌ها، توهین‌ها و تحقیرها را از این جماعت شنیدم و دیدم. در این میان نصیحت‌ها و زخم‌ زبان‌های دوستان را با همه تلخی‌هایش به جان خریدیم؛ اما به یاری خداوند که همه انگیزه‌ام او بوده هرگز احساس ضعف و ناتوانی نکردم؛ بلکه هرگاه حملات این جماعت بیشتر می‌شد احساس نشاط می‌کردم. اما امروز بیش از هر زمانی احساس دلشکستگی و سرخوردگی می‌کنم.
امروز خود را ناتوان‌تر از همیشه می‌یابم. هر اقدامی آغاز کردیم با رقابت پیچیده پارلمان تاریست‌های حرفه‌ای نقش بر آب شد. جناح اصلاح‌طلب نزد رئیس عزیزتر و ارزشی‌تر شدند و هر روز ما مطرودتر و بی‌خاصیت‌تر. من خود را موجودی شکسته خورده و سرخورده می‌بینم وقتی می‌بنیم ریاست کمیته دفاع مجلس یکی از فتنه‌گرانی است که از بانیان اتهام تقلب در انتخابات بود. وقتی می‌بینم مجلس اصولگرا نماینده‌ای را برای این کمیته انتخاب می‌کند که تا دیروز علناً از یکی از سران فتنه دفاع می‌کرد و یک روز از عمرش را در راه مبارزه نگذرانده و تنها با تاجران کویتی می‌نشیند و برمی‌خیزد و رسالتش توزیع آدامس در بین نمایندگان است.
امروز می‌بینیم ده‌ها نشریه با حمایت بیت‌المال تمام ارزش‌های اخلاقی و سیاسی امت حزب‌الله را زیر ضربات خود گرفته‌اند. وقتی از ریشه‌ اینها تحقیق می‌شود می‌بینیم هر دسته‌ای از اینها از دفتر یکی از مسئولان جمهوری اسلامی سیراب می‌گردند.
امروز مردمی که دنبال صد هزار تومان وام می‌گردند ناگهان چشم باز می‌کنند ده‌ها میلیون تومان بیت‌المال به جیب هنرپیشه‌هایی می‌ریزد که نه دل در گرو اسلام دارند و نه در گرو حتی این کشور و بدتر ناگهان تصویر آنها را در کنار هم باید شاهد باشیم و هیچ‌کس هم اخم نکند؟ چرا مأیوس و سرخورده نباشم.
امروز بسیج و نیروهای انتظامی که در جریان فتنه‌های اخیر در خط مقدم علیه مزدوران آمریکایی می‌جنگیدند تا از امنیت مردم دفاع کنند به بهانه‌ تخلف چند نفر (که باید هم برخورد شود) اینان با تمام وجود مورد تحقیر و ظلم دادگاه‌های نظامی قرار می‌گیرند، تمام بدنه تحت تعقیب قرار می‌گیرند. فرماندهان مورد اذیت و توهین قرار می‌گیرند؛ ولی هیچ کس دفاعی نمی‌کند و هیچ‌کس نمی‌پرسد نیرویی که می‌خواهد از امنیت مردم و ارکان نظام دفاع کند با این روحیه زخم خورده چگونه و چرا؟
من خود را سرخورده و شکست خورده می‌بنیم که کسانی در دفاتر مسئولان نظام جمهوری اسلامی حاکم شده‌اند که 180 درجه با رهبری نظام زاویه دارند. چرا احساس یأس و شکست نکنم که با همه فداکاری این مردم معتقد و ولایتی در این نظام کسانی نصب می‌شوند که تا ثریا فاصله با رهبری نظام دارند کسانی که در این فتنه تا جایی که احساس ترس نکردند از حریف حمایت کردند.
من نمی‌دانم اگر به کارگیری این افراد چند چهره به مصلحت می‌باشد آیا سرخورده شدن صدها مانند من هم مصلحت این نظام است؟
البته می‌دانم که همه برای نصب این افراد توجیهی دارند و ادله و مبانی؛ اما باید به من حق بدهند که آنان خضرند و من موسی، بسیاری از تصمیمات را نمی‌فهمم، بسیاری از رفتارها را سوراخ کردن کشتی انقلاب می‌دانم، بسیاری از الطاف کریمانه به منافقان را ساختن جدار بر مردمی بی‌معرفت می‌دانم که از لقمه‌‌ای بر گرسنگان راه کوتاهی کردند. بسیاری از شخصیت‌کشی‌ها را قتل بی‌گناهان می‌دانم. اعتراف می‌کنم که اشکال از من و بی‌عمقی من است به همین جهت این حق را به خضر نبی می‌دهم که مرا از خود براند و به همین جهت من به آنها حق می‌دهم تا به من بگویند: «اَلَم اقُل لکَ انّک لن تستطیعَ معی صبراً» و باز بر سرم فریاد زنند‌ «هذا فراقٌ بینی و بینک».
من یک ظاهرگرا هستم فقط این را می‌دانم که طبق قانون اساسی در مجلس سوگند خورده‌ام و هم‌صدا با دیگر نمایندگان تکرار کرده‌ام که «من در برابر قرآن مجید به خدای قادر متعال یاد می‌کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می‌نمایم که پاسدار حریم اسلام و نگهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم.» ولی می‌بینیم تجربه این مدت به من نشان داده است که قادر به وفاداری به این سوگند نیستم.
مطمئن هستم که با مرگ سیاسی یا جسمانی حقیری مانند من نه بر دامن کبریایی ولایت گردی خواهد نشست نه از روند انقلاب خواهد کاست و مطمئن هستم یأس و سرخوردگی این بنده حقیر در روحیه حتی یک نفر هم تأثیر نخواهد پذیرفت. این سیل خروشان هم‌چنان به پیش خواهد رفت و آنچه نابود خواهد شد درماندگان و خستگان و فرسودگان خواهند بود.
از طرفی می‌دانم که کینه‌توزان از این به بعد تحلیل‌ها خواهند کرد و خواهند گفت نتیجه تندی و افراط همین است. بگذارید تا هر کس هرچه می‌خواهد قضاوت کند. قضاوت‌ نهایی با خداوندی است که بر همه دلها آگاه است و انگیزه‌ها را بهتر از همه ما می‌داند و به عدل و انصاف حکم خواهد راند.
آنچه که باید بدانند این است که من لحظه‌ای از گذشته خود پشیمان نیستم و از آنچه با من شده است راضی به رضای اویم چون همه آنها «بعین‌الله» بوده است.
در پایان از امت حزب‌الله و به خصوص مردم تهران که به اینجانب رأی داده بودند عذرخواهی می‌کنم. من قول داده بودم که به شما خدمت کنم و حال خود را ناتوان از خدمت می‌دانم. امید است که در دو سال آینده فردی انتخاب شود که بتواند خدمتگزار شما ملت خدایی باشد.
بسیار فکر کردم بسیار دعا کردم و از خداوند خواستم تا راهی برای خروج از بن‌بست به من نشان دهد: اما خود را همچنان در مقابل هزاران سؤال امت حزب‌الله بی‌جواب می‌دانم. خداوند تنها یک راه را به من نشان داد و آن گوشه‌گیری و عزلت‌ البته «لاتَدری لعلّ اللهَ یُحْدِثٌ بعد ذلک امراً»
بدینوسیله رسماً استعفای خود را از نمایندگی مجلس شورای اسلامی خدمت هیئت رئیسه محترم اعلام می‌دارم.
با آروزی طول عمر رهبر عزیز
دولت به کام باد
روح‌الله حسینیان»
http://www.bornanews.com/vdcd.z052yt0zka26y.html
 

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:38 عصر | نظرات دیگران()
پای ثابت مناظره‌ با شبکه های خارجی کیست؟
 
در هفته‌های گذشته در مناظره‌های شبکه الجزیره انگلیسی و پرس‌تی‌وی، مرد میانسالی به‌نام محمد مرندی در مقابل نماینده گروه‌های معترض به انتخابات یا مخالفان دولت نشست و به‌سختی از سیاست‌های موجود دفاع کرد.

به نوشته «تهران امروز»، محمد مرندی، فرزند دکتر علیرضا مرندی، وزیر سابق بهداشت است که اکنون به‌عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی حضور دارد. دکتر سیدمحمد مرندی، رئیس موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپاست. او که دکترای خویش را از دانشگاه بیرمنگام دریافت کرده، در مشهورترین مناظره، چندی پیش به مصاف فرید ذکریا، سردبیر هفته‌نامه نیوزویک رفت و درباره مسائل ایران به بحث نشست.

وی همچنین در مناظره‌ای دیگر، علیرضا نوری‌زاده را به مناظره طلبید و در تازه‌ترین مناظره از طریق ارتباط تصویری در شبکه سی‌ان‌ان، مهمان برنامه‌ای شد که کریستین امان‌پور، مجری ایرانی‌تبار میزبانش بود و در آن سوی میز هم فاطمه حقیقت‌جو، نماینده مردم تهران در مجلس ششم نشست.

عمده بحث‌های صورت گرفته در این مناظره درباره حوادث عاشورا و پیامدهای آن از جمله راهپیمایی نهم دی‌ماه مردم تهران بود. مرندی در این مناظره همچنین گفت که به سبب شرکت در چنین مناظره‌هایی از سوی برخی معترضان ایرانی، تهدید به مرگ شده است.

فارغ از ضعف و قوت‌های حضور مرندی در این مناظره، باید اعتراف کرد که در جهان رسانه‌ای اکنون، کمتر چهره‌ای از سیاستمداران یا صاحب‌نظران ایرانی است که مسلط به زبان انگلیسی باشد و بتواند با تبحر درباره مسائل داخلی سیاست ایران به بحث بپردازد. بدین اعتبار می‌توان حضور مرندی در چنین صحنه‌هایی را شایان توجه دانست.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:33 عصر | نظرات دیگران()
سبزها تماشاگر ویژه بازی ایران و سنگاپور
?? نظر
تیم‌های ملی ایران و سنگاپور عصر چهرشنبه در مرحله مقدماتی جام ملت‌های 2011 آسیا در ورزشگاه ملی سنگاپور به مصاف هم رفتند.

به گزارش جهان، قبل از شروع مسابقه تیم ملی فوتبال سنگاپور، تعدادی از تماشاگران ایرانی با در دست داشتن پرچم‌های سبز رنگ و در حمایت از میرحسین موسوی به ورزشگاه آمدند که همین موضوع واکنش مسئولان ایرانی را در پی داشت. 

مهدی تاج، نایب رئیس اول فدراسیون فوتبال در این زمینه گفت: ما به محض ورود با این افراد برخورد کردیم، اما این تعداد تماشاگران با برنامه ریزی قبلی بلیت ها را تهیه کرده اند و حالا در میان تماشاگران سنگاپور در ورزشگاه نشسته اند. 

علاوه بر درگیری فیزیکی مسئولان، تعدادی از لیدرهای ایرانی که از تهران عازم مسابقات شده اند نیز با سبزها درگیر شدند، اما سرانجام آنها در ورزشگاه مستقر شدند. 

حضور افراد بی حجاب و با پوشش نامناسب در ورزشگاه و پخش شدن تصاویرشان از تلویزیون سنگاپور در هنگام پخش سرود ملی ایران باعث شد که برای لحظاتی برنامه قطع شده و سرود ملی ایران از تلویزیون ایران پخش نشود. 

یکی از لیدرهای ایرانی که در ورزشگاه حضور دارد در این زمینه به خبرنگار ما گفت: بیش از 200 دانشجوی ایرانی که در مالزی تحصیل می کنند از روز گذشته وارد سنگاپور شدند و بیشتر کسانی که امروز با پرچم های سبز وارد ورزشگاه شدند دانشجو هستند. 

وی ادامه داد: ما قبل از سفر به سنگاپور برای تبلیغات بیشتر پرچم های کشورمان را به خود به اینجا آوردیم،‌اما آنها هرگز حاضر نشدند که این پرچم ها را از ما بگیرند و با پرچم سبز وارد ورزشگاه شدند. 

گفتنی است در انتخابات گذشته در میان کشورهای خارجی رای میرحسین موسوی در مالزی از سایر رقبای خود بیشتر بود.

لازم به ذکر است، در دانشگاه مالزی 810 رای برای مهندس موسوی، 94 رای برای احمدی نژاد، 63 رای برای کروبی و 24 رای برای رضایی به صندوق ریخته شده بود.

 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:32 عصر | نظرات دیگران()
رئیس جمهور در مراسم معارفه رییس جدید فرهنگستان هنر:
در عرصه هنر باید از برخوردهاى ریز و سلیقه اى پرهیز کرد
رئیس جمهور گفت:‌ باید در عرصه هنر، از همه ظرفیت های هنری ملت ایران استفاده و از برخوردهای ریز و سلیقه ای پرهیز کرد.
در عرصه هنر باید از برخوردهاى ریز و سلیقه اى پرهیز کرد
به گزارش برنا، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت آقای احمدی نژاد در مراسم معارفه رئیس جدید فرهنگستان هنر در جمعی از اعضای این فرهنگستان و هنرمندان افزود: اهالی فرهنگ و هنر و به ویژه اهالی فرهنگستان هنر باید برای این عرصه، ادبیات و چارچوب تعیین و کارهای هنری را تحلیل کنند و ضعف ها و قوت های آن را به ما بگویند.

* از همه ظرفیت های هنری ملت ایران استفاده کنید

رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی بر استفاده از همه ظرفیت های هنری ملت ایران تاکید و تصریح کرد: چه کسی گفته است که اهداف ما فرق می کند؟ ما یک هدف متعالی داریم که هر کس با هر سرعتی که بخواهد می تواند به آن سمت برود و ما می توانیم از این فضای معنوی به خوبی استفاده کنیم.
رئیس جمهور همه هنرمندان را به یاری فرهنگستان هنر فراخواند و گفت: حتی اگر بخواهید اساسنامه فرهنگستان هنر را اصلاح کنید، ما حرفی نداریم، می توانید پیشنهاد بدهید و ما آن را بررسی می کنیم.

* ایجاد فضای نقد سالم و دقیق در جامعه ضروری است

وی با تأکید بر لزوم ایجاد فضای نقد سالم و دقیق در جامعه گفت: شما می توانید به راحتی نقد کنید و نقص و اشکالات را بگویید و اول هم مرا نقد کنید، بگذارید فضا کاملا باز باشد چرا که با ایجاد فضای نقد سالم، زنده بودن و پویایی جامعه حفظ خواهد شد.

احمدی نژاد دنیا را نیازمند اندیشه و فرهنگ جدیدی خواند و افزود: ایران مخزن و پایگاه اندیشه اسلامی است و می تواند در مسیر تأمین این نیاز دنیا به خوبی گام بردارد و این کار هنرمندان است.
وی گفت: همه اقتصاد و عمران باید در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد و به نظر من، بهترین کار عمرانی، کار هنری و فرهنگی است.

رئیس جمهور ماموریت امروز هنرمندان و اهالی فرهنگ ایران اسلامی را بسیار سنگین توصیف و تصریح کرد: وجه ماندگاری ملت ایران وجه فرهنگی است و به همین خاطر است که ملت ایران بارها در طول تاریخ ایستاده است.

* فرهنگ، هنر، اندیشه و علم رمز ماندگاری و جاودانگی ملت ایران است

وی افزود: در واقع، فرهنگ، هنر، اندیشه و علم رمز ماندگاری و جاودانگی ملت ایران است که باید آن را حفظ کرد و از این اقیانوس عمیق برداشت و به همه افراد بشر معرفی کرد.

احمدی نژاد با اشاره به نقش سنگین هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر در دنیای امروز که اومانیسم و لیبرالیسم به پایان راه خود رسیده است گفت: این حرف که در سی سال بعد از انقلاب می توانستیم کارهای بیشتری در عرصه فرهنگ انجام دهیم درست است اما باید ببینیم که با چه شرایطی مواجه بوده ایم؛ ما در واقع با بزرگ‌ترین فریب تاریخی انسان مواجه بوده ایم.

وی افزود: برای نمونه، اومانیسم که بشر را به اینجا رساند آن قدر حرف‌های قشنگ و زیبا داشت که خیلی ها را به سمت خود جلب کرد اما برای شکست آن فضایی که کرامت انسان را له می کرد نیازمند انقلاب بودیم که در زمان خودش این اتفاق افتاد و انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد.

رئیس جمهور با بیان اینکه اگر فضای فرهنگی وجود نداشته باشد روح می میرد، گفت: زیباترین تجلی فرهنگ در کار هنری است و انتقال مفاهیم فرهنگی و نشر آن جز با مفاهیم زیبا و هنرمندان امکان ندارد.

* انسان بدون گذشته مانند آدم بدون شناسنامه است

رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی تعریف نسبت خود با گذشته را خواستار شد و افزود: آدم بدون گذشته مانند آدم بدون شناسنامه است، باید به درستی گذشته خود را تعریف کنیم و در عین حال نگاه نقادانه به وضع موجود هم داشته باشیم چرا که بدون نقد هیچ حرکتی نمی توان انجام داد و رضایت به وضع موجود یعنی سقوط.

رئیس جمهور در پایان سخنان خود، آقای معلم را استادی هنرمند، مومن، آرمانی و دلسوز خواند و از تلاش های او تشکر کرد.

وی برای آقای معلم در مسئولیت ریاست فرهنگستان هنر آرزوی موفقیت کرد.

رئیس جمهور سپس حکم آقای معلم را به او تقدیم کرد و رئیس جدید فرهنگستان هنر نیز در پایان مراسم به بیان دیدگاه های خود پرداخت.

پیش از سخنان آقای احمدی نژاد، کلهر مشاور رسانه ای رئیس جمهور و عضو فرهنگستان هنر، بنیانیان دیگر عضو فرهنگستان، جهانگیر الماسی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و رحماندوست یکی دیگر از اعضای فرهنگستان هنر در سخنانی نظرها و دیدگاه های خود را بیان کردند.
http://www.bornanews.com/vdcb.9b0urhb90iupr.html

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:30 عصر | نظرات دیگران()
خاخام یهودی به جرم 1200 مورد تجاوز جنسی به کودکان دستگیر شد

خبرگزاری فارس: یک خاخام یهودی که با برقراری تماس تلفنی و اغفال کودکان، 1200 مورد تجاوز جنسی مرتکب شده است، توسط پلیس رژیم صهیونیستی دستگیر و زندانی شد.


به گزارش فارس به نقل از شبکه 10 رژیم صهیونیستی، یک خاخام 36 ساله یهودی به اتهام انجام 1200 مورد تجاوز جنسی از طریق تماس تلفنی دستگیر شد.
بر اساس تحقیقات پلیس این خاخام معلم یک مدرسه بوده و با جعل عنوان مشاور از وزارت تعلیم وتربیت رژیم صهیونیستی اقدام به این اعمال نموده است.
بنا بر اعلام پلیس رژیم صهیونیستی، این خاخام فقط در ماه‌های اخیر 1200 مورد مکالمه تلفنی غیرقانونی با کودکان مختلف داشته و پس از صحبت با آنها به عنوان مشاور، آنها را به منزل خود می‌کشاند.
تحقیقات پلیس پس از شکایت خانواده چند کودک یهودی مبنی بر اینکه این خاخام با عنوان جعلی مشاوره از وزارت تعلیم و تربیت با برقراری تماس تلفنی با فرزندانشان، آنها را به منزلش می‌کشانده است.
این خاخام در اعترافات خود با رد ادعاهای پلیس گفت: من با این اعمال قصد آزار رساندن به کودکان را نداشتم، بلکه برعکس قصد داشتم تحقیقاتی را در زمینه چرایی و چگونگی تجاوز به کودکان و اینکه چگونه کودکان به این انحرافات کشیده می‌شوند انجام دهم.


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:21 عصر | نظرات دیگران()
دهقان در گفتگو با فارس:
مجلس با استعفای حسینیان مخالفت می‌کند

خبرگزاری فارس: عضو هیئت رئیسه مجلس با اشاره به نامه استعفای حسینیان از نمایندگی تهران گفت: حضور آقای حسینیان در مجلس مفید است لذا طبیعی است که ما با استعفای وی مخالفت می‌کنیم.


محمد دهقان نماینده مردم طرقبه و چناران و عضو هیئت رئیسه مجلس در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، در خصوص نامه استعفای روح‌الله حسینیان، اظهار داشت: حضور آقای حسینیان در مجلس مفید است و ما طبیعتا دوست نداریم همکار خود را از دست بدهیم لذا طبیعی است که با استعفای وی مخالفت می‌کنیم.
وی افزود: استعفا حق نمایندگان است و وی می‌تواند دلایل خود را در مجلس بیان کند و در ادامه این استعفا به رای گذاشته خواهد شد.
عضو هیئت رئیسه مجلس با بیان اینکه اگر آقای حسینیان بر این استعفا اصرار داشته باشند و نمایندگان هم دلایل ایشان را قانع‌کننده بدانند شاید به این استعفا رای مثبت دهند، گفت: در عین حال که همه ما نمایندگان تمایل نداریم که همکار خوبی مانند حسینیان را از دست دهیم و از وی تقاضا داریم که از این استعفا انصراف دهند.
نماینده طرقبه در مجلس با اشاره به متن نامه حسینیان مبنی بر اینکه من خود را موجودی شکسته خورده و سرخورده می‌بینم وقتی می‌بنیم ریاست کمیته دفاع مجلس یکی از فتنه‌گرانی است که از بانیان اتهام تقلب در انتخابات بوده است، گفت: منظور وی کمیته دفاع از فلسطین است که مسئولیت آن را آقای محتشمی بر عهده دارد.
وی افزود: با توجه به مسائل اتفاق افتاده و مواضع محتشمی در انتخابات و بعد از انتخابات باید در این زمینه فکر اساسی شود.
دهقان افزود: با توجه به اتفاقات افتاده اگر محتشمی کنار برود، اشکالی پیش نمی‌آید چرا که وی مواضعی در انتخابات داشته که برای نظام قابل قبول نیست.
عضو هیئت رئیسه مجلس یادآور شد: اگر اعتراض حسینیان به محتشمی باشد باید دید که لاریجانی رئیس مجلس در این زمینه چه تصمیمی می‌گیرد. بین آقای محتشمی و حسینیان قطعا باید حسینیان انتخاب شود.
نماینده طرقبه در مجلس با اشاره به قسمت دیگری از متن نامه حسینیان گفت: احتمالا حسینیان در بخشی از نامه خود به مشایی که مسئولیت دفتر رئیس جمهوری را بر عهده دارد، اشاره داشته چرا که وی مطالبی را بیان کرده که خلاف مصالح نظام و اسلام است.
عضو کمیسیون قضایی مجلس تاکید کرد: مواضع مشایی منطبق بر مواضع اسلام نیست و وی مواضعی انحرافی را از خود نشان داده و اقداماتی کرده که در شأن دفتر ریاست جمهوری نیست.
وی با اشاره به دیدار مشایی با یکی از هنرمندان زن و عکس‌های پخش شده از وی گفت: این موضوع به صلاح کشور و رئیس جمهور نیست.
دهقان خاطرنشان کرد: حسینیان باید در این زمینه به دستگاه‌های اجرایی کشور اعتراض کند تا اگر هم خلافی موجود است، اصلاح شود.
وی با تأکید بر اینکه اعتقادی به استعفا ندارم، تصریح کرد: وقتی فردی به مجلس می‌آید و نمایندگی ملت را برعهده می‌گیرد باید از مسیر سنگلاخی‌ عبور کند و با تحمل و درایت و مقاومت کار را جلو ببرد و با مشکلات برخورد کند.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8810170553


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:21 عصر | نظرات دیگران()
در نطق مهم رسایی مطرح شد : آقای هاشمی با این تناقضات شما چه کنیم ؟
آقای هاشمی شما در حالی درباره اقدام جامعه مدرسین که بر اساس وظیفه ذاتی و انقلابی اش بوده ، به فاصله یک روز اظهار نظر کرده و آن را زیر سئوال برده اید که به عنوان رییس مجلس خبرگان رهبری درباره حوادث کودتای روز عاشورا سکوت کرده اید؟!

با سلام و صلوات بر رسول گرامی اسلام و اهل بیت طاهرینش . در ابتدای سخن لازم می دانم از ملت غیور ایران و بویژه مردم شریف تهران ، ری ، شمیرانات و اسلامشهر به دلیل حضور آگاهانه و با بصیرتشان در راهپیمایی نهم دی ماه در دفاع از اصل ولایت ، تقدیر و تشکر کنم که ملت ایران با این حضور پرشور ، پس از سی سال نه تنها پایبندی به آرمان های امام راحل را به اثبات رساند که این حرکت غیورانه ، در حقیقت جلسه محاکمه سران فتنه در خیابان های تمام شهرهای ایران بود.

ملت شریف ایران ! در سابقه تاریخ این کشور همواره تلاش های دشمن برای شکست انقلاب اسلامی مشهود بوده است. روزگاری با جنگ های داخلی ، در مقطعی با ترورهای کور ، زمانی با بمب گذاری ها ، دوره ای نیز با حمله نظامی مستقیم آمریکا در طبس و حتی آغاز جنگ تحمیلی هشت ساله . اما در کنار تمامی این موارد در مقطعی نیز عناصری فریب خورده برای رسیدن به قدرت ، تن به کودتا دادند !

در برخی از کودتای سال های نخست انقلاب ، جریان استکبار با بهره گیری از تغییر هویت عناصر سیاسی و دینی پشیمان اما قدرت طلب و با حمایت شبکه مالی و رسانه ای خود ، برای فروپاشی انقلاب گام برداشت . امام امت با توجه به وحدت ملت و مسئولان پایبند به ولایت ، این کودتاها را در نطفه خفه کرد . پس از این اقدام ، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در اقدامی انقلابی و بر اساس رسالت تاریخی اش به عزل مرجع جریان کودتا رای داد .

امام امت سال ها بعد در پیام مشهور به منشور روحانیت از این اقدام جامعه مدرسین تجلیل کرد اما این فقط امام نبود که به تجلیل از اقدام فقهای جامعه مدرسین پرداخت بلکه آقای هاشمی رفسنجانی نیز در این باره در سخنان قابل تاملی گفت : "این آقایانی که به نام جامعه مدرسین بیانیه می‌دهند، همه‌شان یا اکثریت قاطع آنان، مجتهد و اهل‌نظر و خبره هستند و در حوزه بوده‌اند و جریانات را هم خوب می‌شناسند. نظر اینها نظر محکمی است، یعنی نمی‌توان از نظر اینها گذشت ."

آقای هاشمی شما باما رخلاف سخن امروزتان ، در سال 1360 خود رسما یک مرجع تقلید را عزل کردید و گفتید : "شریعتمداری به دلیل ضعف در درک نقشه های دشمن برای براندازی جمهوری اسلامی صلاحیت مرجعیت را ندارد ." آقای هاشمی رفسنجانی شما که امروز و پس از کودتای مخملی عده ای هنوز هم حاضر به دست برداشتن از حمایت آنها نیستید ، آن روز خطاب به سران کودتا گفتید : "چطور می‌شود که این افراد خطر ریختن خون مردم را برای مردم و حکومت و جامعه اسلامی ببیند و فکری برای جلوگیری از آن نکند. یک مرجع نمی‌تواند تا این حد، بی‌درک و بی‌تقوا باشد."

اکنون نیز در سال 1388 با حمایت دشمنان قسم خورده انقلاب ، کودتایی از جنس نرم کلید خورد و به لطف الهی با درایت ، تیزبینی ولی فقیه زمان و تبعیت مردم از معظم له ، این کودتا هر چند هزینه هایی را به ما تحمیل کرد اما در نهایت به شکست انجامید . امروز نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای بار دوم با همان ویژگی هایی که شما برشمرده اید، به عدم صلاحیت فردی که با تیتر روزنامه های زنجیره ای و خبر سازی بی بی سی و رسانه های آمریکا و اسرانیل به عنوان مرجع تراشیده شد، رای داد اما شما می گویید که در تاریخ تشییع هرگز مرجعی عزل یا نصب نشده است !؟

آیا سال های دهه شصت که شما عزل یک مرجع همسو با ضد انقلاب را اعلام کردید و تیتر روزنامه جمهوری اسلامی شد، جزو تاریخ شیعه نیست ؟ آقای هاشمی شما در اردیبهشت سال 1360 گفته اید : "چهره‌هایی مانند بختیار، ازهاری، بنی‌صدر، امینی، رجوی، رضا پهلوی و رادیوهای آمریکا، بی‌بی‌سی، کلن، اسرائیل و ... همه مسأله عزل شریعتمداری را به عنوان جریانی وانمود کردند که در ایران می‌تواند بخشی از مردم را تحریک کند." امروز به ما بگویید که بنی صدر و رجوی و ربع پهلوی و رسانه های استکباری در باره کودتای پس از انتخابات و سران این کودتا و مرجع عزل شده آن چه نظری می دهند !؟ آیا امروز آنها مردم را تحریک نمی کنند؟! آیا امروز شما با سکوتتان به تحریک آنها کمک نمی کنید؟!

آقای هاشمی شما در حالی درباره اقدام جامعه مدرسین که بر اساس وظیفه ذاتی و انقلابی اش بوده ، به فاصله یک روز اظهار نظر کرده و آن را زیر سئوال برده اید که به عنوان رییس مجلس خبرگان رهبری درباره حوادث کودتای روز عاشورا سکوت کرده اید و تا کنون کلامی نگفته اید؟!

روز عاشورا در کنار هتک حرمت عزای حسینی ، عده ای فریب خورده در برنامه ای سازمان یافته با حضور در خیابان شعار مرگ بر مهمترین اصل قانون اساسی را سر دادند و شما در قامت رییس مجلس خبرگان که مهمترین وظیفه اش پاسداری از این اصل است ، لب باز نکردید؟

نمی دانم شاید در صحت این اخبار شک داشتید ، که اگر در کودتا بودن حوادث بعد از انتخابات و هدف بودن اصل ولایت فقیه شک دارید ، کافی برای ساعتی به شبکه های صهیونیستی و آمریکایی حامی این اقدام نظاره و تیتر برخی رسانه های داخلی آنها را مرور کنید . اما بدانید که جمعیت بیش از چهل میلیونی ملت ایران که در نهم دی به خیابان ها آمد در کودتا بودن این اقدام تردید نداشت.

شما در نطق سال 1361 از شخصیت های ورشکسته سیاسی و سران استکباری دنیا که از آنها حمایت می کنند، خواسته اید تا به تجمع پرشور مردم اردبیل و تبریز در حمایت از رهبری توجه کنند و عبرت بگیرند ، چرا امروز از سران فتنه نمی خواهید تا با توجه در سیل خروشان مردم ایران که قطعا ترکیب این سیل را نمی توان تنها حامیان کاندیدای پیروز انتخابات دهم دانست بلکه حماسه روز نهم دی با قدم های استوار همان کسانی رقم خورد که در 22 خرداد با دستشان افتخار چهل میلیونی را در پای صندوق های رای آفریدند.

آقای هاشمی ! شما در خطبه های نماز جمعه دهه شصت از دانشجویان خط امام خواستید تا برخی از اسناد حمایت آمریکا از سران کودتا و محتوای جلسات آنها را در اختیار مردم قرار دهند ، چرا امروز از سربازان گمنان امام زمان نمی خواهید تا از محتوای جلسات متعدد عده ای ورشکسته سیاسی برای به زمین زدن اصل ولایت دور هم نشستند و از جمله در بیت همین فرد معزول از سوی جامعه مدرسین یک شب قبل از مراسم تشییع فرد فوت شده تا صبح به بحث پرداختند ، جامعه را خبر دار کنند.

آقای هاشمی ! اگر در سر دادن شعارهایی به منظور حذف ولایت فقیه شک دارید ، خب از نزدیکانتان که به منظور سازماندهی اغتششات روز عاشورا یکی از لندن و دیگری در زیر پل کالج در جمع آشوبگران بوده ، سئوال کنید.

والله قسم که ما دفاع از ولایت را از مثل شما آموخته ایم ، یادتان هست امام امت در آخرین ساعات عمر پربرکتشان در حالی که دست در دست شما و رهبری معظم داشتند فرمودند که من برای انقلاب هیچ خطری احساس نمی کنم مگر جدایی شما دونفر و آن روز رهبر انقلاب خطاب به امام امت فرمودند که مطمئن باشید که این جدایی هرگز از جانب من اتفاق نخواهد افتاد. این اتفاق از جانب رهبرمان نیفتاد بلکه ایشان بارها و بارها آغوش باز کرد اما هر بار جز بی مهری چه دید؟

و امروز ما شاهد چشمان نگران رهبرمان هستیم که به دلیل رفتار برخی از خواص خون دل می خورند وفریاد " أین عمار" سر می دهند. آقای هاشمی لطفا یک بار دیگر به گذشته برگردید و خاطراتتان را مرور کنید و بیاد آورید که امام فرمود : الله الله فی بیوتکم .

خدایا انقلاب ما را از شر آقازاده های نااهل از یک سو و وسوسه مسئولان دفاتر بویژه در قوای مجریه و مقننه امان بدار .

(پروردگارا ! بد عاقبتی کسانی که انسان فکر نمی کرد بد عاقبت شوند ، دل آدم را می لرزاند، ما را  بد عاقبت نگردان. این دعا به نقل از رهبری در سایت ایشان است)

 

 مستندات سخنان آقای هاشمی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ایشان :

 اعضای جامعه مدرسین، مجتهد ، اهل نظر و خبر هستند و تعداد آنها هم بسیار است. به هر حال به این نتیجه رسیده اند و باید به نظرات آنها توجه کرد. عملی که آقای شریعتمداری می خواستند انجام دهند ، بسیار زشت بود . خوب ایشان اعلام کردند که از وقوع این کودتا مطلع شده اند. بالاخره در وقوع یک کودتا بسیاری شهید ، کشته یا زخمی می شوند ، چگونه می تواند یک نفر را که خود را مرجع می داند این فجایع برایش اهمیت نداشته باشد.

کمترین جرمی که در این رابطه متوجه ایشان است ، این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع بوده و آن را به امام و مسئولان و مردم اطلاع نداده است. اگر همکاری ایشان همین اندازه ای باشد که خود ایشان اعتراف کرده است ، چنین شخصی نمی تواند مرجع تقلید باشد. اگر فرض کنیم ایشان درک نمی کردند که معنای کودتا چیست؟ و در پی آن چه اتفاقی می افتد؟ این از ضعف درک ایشان است و اگر درک می کردند و متوجه تبعات آن بودند و در عین حال برای جلوگیری از آن اقدامی نکردند ، این از ضعف عمل است.

در گفته های ایشان آمده است که (من به اینها (کودتاچیان) گفتم که دولت ایران قوی است و شما می بینید که با عراق می جنگد و شما قادر نخواهید بود با این دولت بجنگید.)حتی اگر فرض کنیم که ایشان با دولت هم مخالف بودند ، بنا به اظهار خودشان پیش بینی نمی کردند که کودتا موفق شود ، بنابراین از خونریزی و کشتار چه نتیجه ای حاصل می شد. به هر حال نظر جامعه مدرسین قابل توجه است. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

این آقایانی که به نام جامعه مدرسین بیانیه می‌دهند، همه‌شان یا اکثریت قاطع آنان، مجتهد و اهل‌نظر و خبره هستند و در حوزه بوده‌اند و جریانات را هم خوب می‌شناسند. نظر اینها نظر محکمی است، یعنی نمی‌توان از نظر اینها گذشت و قطعآ هم مطلب درست است؛ یعنی ایشان (آقای شریعتمداری) با صراحت گفته است که «من اطلاع داشتم».

من آمدم گفتم که قبول کنیم که همکاری ایشان در همین حد بوده است و بیش از اطلاع نبوده است. البته آقای قطب‌زاده گفته است که ایشان قول تأیید داده بودند، و پانصدهزار تومان هم پول پرداخت کرده‌اند. مطلب دیگری اگر باشد ما هنوز پی نبرده‌ایم. اگر فرض کنیم که در همین حد باشد که خود آقای شریعتمداری گفته است؛ یعنی ایشان فقط اطلاع داشته‌اند، باز هم جرم ایشان کم نیست.

اگر کودتا پا می‌گرفت، حداقل عدّه‌ای از مردم کشته می‌شدند. البته آنها به هدفشان نمی‌رسیدند، ولی تلفات و خرابی‌هایی به بار می‌آمد. به فرض اینکه ایشان می‌گویند من جمهوری اسلامی را قبول دارم، اگر قبول دارند چرا برای جلوگیری از کودتا فکری نکردند. اگر عواقب این خطر را درک نمی‌کرد، دلیل ضعف درک ایشان است، و ضعف درک، صلاحیت مرجعیت را از مجتهد سلب می‌کند. اگر کسی این مقدار درک نداشته باشد، صلاحیت مرجعیت هم ندارد و اگر درک کرده و خطر را تشخیص داده و در عین حال نادیده گرفته است، این هم یک نوع بی‌تقوایی است.

چطور می‌شود که مردی این خطر را برای مردم و حکومت و جامعه اسلامی ببیند و فکری برای جلوگیری از آن نکند. یک مرجع نمی‌تواند تا این حد، بی‌درک و بی‌تقوا باشد. به نظر می‌رسد این جریانات، با اعتراف صریحی که خود ایشان کرده و مطلب را روشن کرده است، دلیلی است برای آنهایی که ایشان را صالح می‌دانستند، -البته ما قبلا هم ایشان را صالح نمی‌دانستیم - با این بیان راهی دیگر برایشان باقی نمانده است.

این نکته هم قابل‌توجّه است که قبل از کشف توطئه اخیر، رادیوهای بیگانه، از جمله رادیوی عراق، سلسله درسها و گفتارهایی راجع به حرمت آقای شریعتمداری پخش می‌کرده‌اند.

براساس محاسبات، حدس می‌زنیم که تمام مراکز ضدّ انقلاب در عراق، پاریس، آمریکا، و شاید کشور عربستان سعودی نیز در این کودتا دست داشته‌اند.

از جمله مطالبی که در این اظهارات به دست آمده، این است که قرار بوده در آن روزی که اینها در ایران کار را شروع می‌کنند، یکی از کشورهای مرتجع منطقه نیز، در عراق اقدامی داشته باشد.

لابد آمریکا هم در این برنامه دخیل بوده است؛ از سخنان آقای ری‌شهری در توضیح این جریان، روشن می‌شود که سر نخ آن به دست آمریکا بوده است. طبعآ کشوری مانند عراق که امروز به آلت دست آمریکا تبدیل شده، نمی‌تواند در حادثه‌ای، این چنین بی‌اطلاع باشد و قاعدتآ مطلع بوده است. این حرفها اگر پیش از کشف توطئه مطرح بوده، بعد از کشف آن، صریح‌تر و بیشتر شده است. امروز تقریبآ همه رادیوهای بیگانه، مسأله را به صورت خاصی مطرح می‌کنند.

چهره‌هایی مانند بختیار، ازهاری، بنی‌صدر، امینی، رجوی، رضا پهلوی و رادیوهای آمریکا، بی‌بی‌سی، کلن، اسرائیل و ... همه مسأله را به عنوان جریانی وانمود کردند که در ایران می‌تواند بخشی از مردم را تحریک کند. و آن قدر اظهار اندوه و غصه می‌کنند و می‌گویند که منزل آقای شریعتمداری را پاسدارها محاصره کرده‌اند.

خود آقای شریعتمداری می‌خواهند که پاسدارها در حول و حوش منزلشان باشند، زیرا ایشان از مردم می‌ترسند و ترس هم دارد. البته ما از مردم می‌خواهیم که اقدامی نکنند. مبادا یک وقت به منزل ایشان نزدیک شوند، چون مسؤولان قضائی و امنیتی وظیفه خود را انجام می‌دهند و پاسدارها هم از آنجا محافظت می‌کنند و حتّی از پشت‌بام خانه ایشان هم مواظبت می‌شود که کسی عملیاتی ایذایی نکند. این سرو صداها را آنها به راه می‌اندازند و من فکر می‌کنم غیر از ملّت ایران و دوستان ما، بقیه به سروصدا افتاده‌اند و ریاکارانه اظهار اندوه می‌کنند. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

تا آنجا که از بازجویی بازداشت‌شدگان، اخباری به ما رسیده است، به نظر می‌رسد که این حرکت، حرکت مذبوحانه و بچه‌گانه‌ای بوده است. آن گونه که آقای ری‌شهری توضیح داده‌اند. اگر این توطئه را در خط حرکت‌های سازمان سیا و جریان‌های ضدانقلابی خارجی تحلیل کنیم، این توطئه نیز جزء برنامه‌های جاریی است که آنها تعقیب می‌کنند و هر روز هم، یکی از دسیسه‌های آنها کشف می‌شود؛ یعنی آنها راه خود را می‌روند و ما هم در هر مقطعی، بخشی از آن را کشف کرده و نابود می‌کنیم.

اعضای جامعه مدرسین مجتهد و اهل‌نظر و خبره هستند و تعداد آنها هم بسیار است. به هر حال به این نتیجه رسیده‌اند و باید به نظرات آنها توجّه کرد.عملی که آقای شریعتمداری می‌خواستند انجام دهند، بسیار زشت بود. خود ایشان اعتراف کرده‌اند که از وقوع این کودتا مطلع شده‌اند. بالاخره در وقوع یک کودتا بسیاری شهید، کشته یا زخمی می‌شوند، چگونه می‌تواند یک نفر که خود را مرجع می‌داند این فجایع برایش اهمیت نداشته باشد.

کمترین جرمی که در این رابطه متوجّه ایشان است، این است که ایشان از توطئه کودتا مطلع بوده و آن را به امام و مسؤولان و مردم اطلاع نداده است. اگر همکاری ایشان همین اندازه‌ای باشد که خود ایشان اعتراف کرده است، چنین شخصی نمی‌تواند مرجع تقلید باشد. اگر فرض کنیم ایشان درک نمی‌کردند که معنای کودتا چیست؟ و در پی آن چه اتفاقی می‌افتد؟ این از ضعف درک ایشان است و اگر درک می‌کردند و متوجه تبعات آن بوده‌اند و در عین حال برای جلوگیری از آن اقدامی نکردند، این از ضعف عمل است.

در گفته‌های ایشان آمده است که «من به اینها (کودتاچیان) گفتم که دولت ایران قوی است و شما می‌بینید که با عراق می‌جنگد و شما قادر نخواهید بود با این دولت بجنگید.» حتّی اگر فرض کنیم که ایشان با دولت هم مخالف بودند، بنا به اظهار خودشان پیش‌بینی نمی‌کردند که کودتا موفق شود، بنابراین از خونریزی و کشتار چه نتیجه‌ای حاصل می‌شد. به هر حال نظر جامعه مدرسین قابل‌توجّه است. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

 یک سازمان بزرگ نشسته، مدّتی مسایل را تحلیل کرده، بعد میگوید: " در ایران دو جریان در برابر هم قرار گرفتهاند؛ ترکها یکطرف و فارسها یک طرف! آقای خامنهای، رئیسجمهور و آقای موسوی، نخست وزیر، با یک عدّه دیگر ترک هستند (خوب! چند نفر آذربایجانی هم در کابینه داریم). اینها جناح نیرومندیاند و در مقابلشان هاشمی رفسنجانی، آقای منتظری، آقای مهدوی کنی و عدّهای دیگر، اینها هم یک جناحاند که فارس هستند! "

 حالا ببینید! اینها اینجور تحلیل میکنند، برنامه میریزند، پول خرج میکنند که مثلاً این دو جناح در مقابل هم قرار دارند! آن احمق ها نمیدانند که اینهایی که اسمشان را میبرند، همه این جوری هستیم که واقعاً چک سفید امضا میدهیم دست همدیگر. حالا این تعبیر خیلی ضعیف بود، چک که مسألهای نیست؛ واقعاً خدا شاهد است که - بدون اغراق عرض میکنم - بنده و مطمئّناً آقای خامنهای و سایر دوستان که اسم بردم، همه ما حاضریم پایین ورقه سفید را امضا کنیم و در اختیار دیگری بگذاریم تا هر چه میخواهد با امضای ما بنویسد؛ یعنی اینقدر روابط ما با یکدیگر صمیمی است، و در این حد به همدیگر مطمئنّیم.

خوب! دستگاهی که اینها را نفهمد، تشکیلات شرق شناس و خاورمیانه شناس و جاسوسها و C.I.A و K.G.B و ... دست بهدست هم بدهند و نفهمند در ایران چه خبر است، کی میتواند برنامهریزی کند؟! با همین محاسبهها رفتهاند سراغ افرادی مثل شریعتمداری، قطب زاده، مناقبی و حجازی. اسم اینها را آدم اصلاً نباید بیاورد؛ چون اصلاً در جامعه چه اعتباری دارند و چه کار میتوانند بکنند. حالا ما همین جوری میرویم کنار! بله، همه ما کنار میرویم و میگوییم خیلی خوب! این پنج - شش نفر آقایان بدون جنگ و درگیری بیایند؛ آیا اینها یک روز میتوانند با این مردم بمانند؟

وَاللّهِ - این قسم جلاله بود که خوردم - بنده و آقای خامنهای، جزو کسانی بودیم که سعی میکردیم وقت مردم برای تظاهرات و شعاردادن و ... صرف نشود؛ مسأله شریعتمداری که اصلاً اهمیّتی برایش قایل نبودیم. ما میگفتیم که نمیارزد جوانان ما، نیروی جوان ما، صدایش را علیه اینها بلند کند. من در مجلس، خیلی مواظب هستم که تریبون مجلس اصلاً صرف اینکار نشود؛ از بس که بیاهمیّت میدانم. آقایان میگفتند: اجتماعی که پریروز مردم تبریز داشتند، از آغاز انقلاب تا حالا بیسابقه بوده. تازه آنجا زادگاه آقای شریعتمداری است و همه خیال میکردند آنجا کسی را دارد، طرفدار دارد، جمعیتی هستند! اگر امیدی داشتند بهآنجا بود، نهمثلاً رفسنجان ما! با این حسابها،

وقتی که آدم میشنود که مردم اردبیل چه کردند، مردم تبریز چه کردند، و همینطور جاهای دیگر، میبیند که اصلاً در همان شهرهای خودشان هم چیزی حساب نمیشوند. و تحلیلگران گمراه غرب هنوز نشستهاند به این خیال که؛ یک چیزی در آنجا هست! این طرز تفکّر دشمنان ماست. عمق جریان، روی همان محاسبات غلط آنها، چیز دیگری است و اینی است که ما گفتیم. مسأله آقای شریعتمداری، یک جریان ریشهدار و جور دیگری است (متأسّفانه ما مجبور شدیم در همین حد بهمردم چیزهایی را بگوییم؛ چون نمیشود در این هیجانات، مردم را هدایت نکرد. و اگر راهی دیگر داشت، ما نمیگفتیم).

رفقای ما، دیروز و دیشب از اروپا، ژنو سویس و جاهای دیگر، تلفن کردند و خبر دادند که برای غربیها، سقوط آقای شریعتمداری، از سقوط بنیصدر مهمتراست و در مراکز سیاسی - تبلیغی غرب حرکتی دیده میشود؛ مثل اینکه تیر خلاص خورده باشند! عصبانی هستند، مثل گرگ زخم خوردهاند که نمیدانند چه کنند! این مسأله، برای بنده که از ?? سال پیش میدانم ماجرا چیست، خیلی روشن است. مطالبی در لانه جاسوسی هست که در گذشته بهاحترام روحانیت پخش نشد.

من از دانشجویان پیرو خطّ امام، که حقّ زیادی بر گردن این انقلاب به خاطر آن افشاگریها دارند، تقاضا میکنم چیزهایی را که هست و به خاطر روحانیت در گذشته منتشر نکردهاند، در اختیار مردم بگذارند و بهمردم بگویند. در آنجا، سندی است - بقیّهاش را آنها خواهند گفت - که در یک مرحلهای، ایشان برای حرکت در مقابل جمهوری اسلامی، از آمریکا تقاضای پول کرده و آمریکاییهای زرنگ هم اوّل برنامه او را خواستهاند و گفتهاند ما برنامه را ببینیم که چهکار میخواهید بکنید تا پول بدهیم! مطالبی که برادرمان آقای مهدوی کنی در سخنرانی قبل از خطبهها، در مورد قضیه جداکردن آذربایجان گفتند، گوشهای از توطئه مورد توافق آمریکاییهاست.

توضیحاً عرض کنم که اصولاً استراتژی دشمنان ما - یعنی آمریکاییها - در فرض رفتن شاه از ایران، یکی همین بوده که از طرف یک کشور همسایه حمله گستردهای بهایران بکنند؛ که دیدیم این کار را عراق کرد. قبل از این، در مورد آذربایجان برنامه داشتند. خوب! برای اینکه اهمّیت شکست این جریان را بیشتر توجّه کنید، این روزها ببینید که چه تحرّکات و دست و پازدنهایی دارد انجام میشود. مثلاً دیشب آن شازده قجر، آقای امینیبه شاهحسین در اردن، شاهحسن در مراکش، شاه خالد در سعودی، حسنی مبارک در مصر و مانند اینها تلگراف میزند که" ایران را دریابید!! آقای شریعتمداری که رفت، دیگر امید بهقشر میانهرو بعد از این از بین رفت!

" این، چیزهای کوچکی نیست. نه آن شازده قجر بیریشه است و نهآن آقایانی که تلگراف بهآنها شده و نهاین آقا. مسأله ریشه خیلی وسیعی دارد. البتّه، روی اشتباه و همان محاسبات غلطی که خیال کرده بودند ایشان - از همان حرفهایی که میزدند - هفت میلیون آدم بهدنبال خودش دارد و تصوّر میکردند که اگر جرقّهای زده شود، این هفت میلیون در خیابانها هستند! در تبریز دیدیم بعضی از این میلیونها را! که چه موضعی داشتند. و امیدوارم آنها مقداری بفهمند... که نخواهند فهمید.

من از برادران و خواهران میخواهم که در این قضیه، زیاد دچار احساسات نباشید، قضیه عمیق است و عمق انقلاب اسلامی را نشان میدهد. این امر در تاریخ جهان و تاریخ شیعه - بخصوص - بیسابقه است که یکنفر که مرجع تقلید بوده، بهخاطر ایستادنش در برابر مردم، بهاین روز بیفتد. کسیکه دست مردم رساله دارد و مردم با فتوای او نماز خواندهاند، نماز شب خواندهاند، زن گرفتهاند، پول دادهاند و... بهاین آسانی از دل مردم بیرون بیاید. این، تنها به خاطر مقابله با خدا و قرآن، و ایستادن در مقابل خون شهداست. این حالت، عظمت انقلاب را میرساند.

انقلابی که فردی مثل شریعتمداری را، که یک روز ما میگفتیم ایشان کسانی را دارد که اگر عَلَم کفر هم بلند کند بهدنبالش میروند و معروف بود که طرفداران متعصّبی دارد، به این روز انداخته که بهپاسداران التماس میکند که " مواظب باشید مردم بهسر من نریزند "! این ارزش و عمق انقلاب را میرساند. روی این بُعد مسأله، اهمیّت قایل باشید. دیگران، حساب خودشان را بکنند! هر که میخواهد باشد، روحانی یا غیرروحانی. افرادی که با ایشان بودهاند، انسان تعجّب میکند که مگر با این قماش آدمها، کسی میتواند کودتا کند!

آقای مناقبی در تمام عمرش جرأت نکرد در مقابل رژیم پهلوی یک کلمه بهنفع اسلام بگوید. هویدا آمده بود در مسجد بزّارها پای منبر این آقا؛ گفت: " من میبینم که حضرت زهرا(س) امروز در این مجلس نشسته است! " بهخاطر آمدن هویدا و مانند او. آن هیاهویی هم که آن موقع بهراه انداخت، بعضی از شما در جریانید. آن آقایان دیگر، از او بدتر! من حادثهای از دوران مبارزه یادم هست که در همینجا میگویم. علمای آبادان، بلند شدند، آمدند قم که اختلاف ما را با آقای شریعتمداری حل کنند. از بین آنها همین آقای جمی - امام جمعه آبادان - عنصر مقاومی که الآن هم در آبادان مانده - حتماً بهیاد دارد. در خانه یکی از دوستان آقای شریعتمداری، که حالا دیگر دوست ایشان نیست، جلسه شد. آقای شریعتمداری آمد آنجا. از جناح امام، فقط یک نفر بود که بنده باشم و همه علمای آبادان هم بودند. مدّتی بحث کردیم که چرا وارد مبارزه نمیشوید؟ این دارالتّبلیغ را ساختهاید که شده پایگاه سکوت! امام را تنها گذاشتید و در حوزه تفرقه شده، چه و چه شده. آخرین حرفی که ایشان زد که دیگر ما بحث نکردیم، بعد از دو ساعت که دید نمیتواند ما را قانع کند، گفت: " حالا شما چه میگویید؟ میگویید که مثلاً زنها اینجور! مردها اینجور! سینما اینجور! و این انتقادات در اینها هست.

من به شما بگویم که امروز اگر عَلَم انکار خدا را بیایند در حرم حضرت معصومه(س)، در این حوض، در این میدان، اگر پرچم کفر را بلند کنند، من معتقدم که تقیّه برای ما واجب است و ما نمیتوانیم مقابله کنیم "! این تعبیری بود که ایشان کردند. من امیدوارم، آقایانی هم که در آنجا حاضر بودند، یادشان باشد. تازه این جلسه در زمانی بود که خفقان خیلی هم شدید نبود؛ بین سالهای ?? تا ??، که تاریخ دقیقش را بهیاد ندارم. ایشان که طرز تفکّر و روحیه مبارزهجوییاش این بود، آن آقایان هم که تابهحال کشف شدهاند، آنطورند.

خوب! اینها چه جور با این مردمی که نمونههایش این جانبازان انقلاب، این معلولین هستند که دست و پایشان را دادهاند و باز میگویند ما را یکجوری بفرستید به جبهه، میخواهند مبارزه کنند؟! در اینجا بهبُعد قضایی کار نداریم؛ آن را مسؤولان میرسند و در اختیار امام است که عفو کنند یا عفو نکنند، یا هر کار دیگری که بهما مربوط نیست و برعهده مسؤولان قضایی و امنیتی است. بُعدی که در این روزها روی آن کار و بحث شده، مسأله " مرجعیّت " است که اهمیت زیادی دارد. رادیو اسرائیل، ننشیند بگوید که طلبهها حق ندارند مرجع تقلید یا مجتهد را خلع بکنند! اصلاً بحث این نیست و مگر ما میخواهیم خلع بکنیم! اصلاً مگر ما نصب مجتهد کردیم که حالا بخواهیم خلع بکنیم که رادیو اسرائیل مسأله را بهتر از ما بلد باشد! بحث ما این است که ایشان نمیتواند - بهاستناد رساله خودش که در شرایط تقلید دارد که باید عادل و عارف بهاحکام زمان باشد - مرجع تقلید باشد.

امّا اینکه ایشان چقدر در جرم دخالت داشته است؟ البتّه ایشان اعتراف کردند و نوارشان موجود است. مصاحبه تلویزیونی کردهاند. من از صدا و سیما خواهش میکنم که مصاحبهشان را پخش کنند تا مردم بفهمند. ایشان با صراحت در آن مصاحبه میگویند که " من میدانستم ". البتّه ایشان در مصاحبه از خودشان دفاع کردهاند و اصلاً خود ایشان تقاضا کردند که مصاحبه انجام شود و در آخر خودشان اصرار میکنند که پخش شود.

من معتقدم که دفاع ایشان را هم باید گذاشت که اگر دفاع حق است، مردم بفهمند. بله! ایشان در این مصاحبه اصل اطّلاع از جریان را قبول کردهاند، ولی بعضی چیزها را هم منکر شدهاند. بقیّه گفتهاند که ایشان مسایل را میدانستند. ایشان، تا بهحال در مورد اینکه پول داده و گفته باشند تأیید میکنیم، منکر شده؛ ولی وقتی دامادشان و دیگران گفتند، دیگر مطلب قطعی شده. البتّه، هیچ متّهمی، تا رفتی توی خانهاش سلام کردی و دو زانو جلویش نشستی و گفتی بفرمایید، او نمیگوید که " بله، من همه کارهای بد را کردهام "!

آنهایی که اعترا ف بهجنایاتشان میکنند، مدّتی در زندان میمانند، مزّه سلّول انفرادی را میچشند، پاسدارها و بازجوها را میبینند و میفهمند که چه خبر است! بعدش میگویند: " خیلی خوب! میگوییم "! امّا اگر بروی خانه او و همین مقدار هم بگوید، خیلی مهم است. این نوار را پخش خواهند کرد و مردم ما مسایل را خواهند دید. از این ملّت هم واقعاً باید تشکّر کرد که علیرغم اینکه ما نمیخواستیم مردم اینقدر وقت صرف کنند، روحیه خودشان را بهدنیا نشان دادند. (متن کامل بیانات آقای هاشمی اینجاست)

http://rasaee.ir/Majles.php?ID=615
 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:20 عصر | نظرات دیگران()
بررسی ادعای کذب فتنه‌گران درباره عبور پلیس با ماشین از روی یکی از مقتولان

حرمت‌شکنی روز عاشورای فتنه‌گران آن‌قدر سنگین بود و خروش حسینی تهران و سایر شهرستان‌های ایران علیه محاربان یزیدی آنچنان گسترده بود که برنامه‌های از پیش طراحی شده توسط این جریان از جمله پروژه کشته‌سازی و تهیه تصاویر جعلی از آن، این‌بار مورد بی‌اعتنایی بیشتری از سوی افکار عمومی خشمگین از حرمت‌شکنی‌ها قرار بگیرد.

به گزارش رجانیوز، ادعای زیر گرفتن یک نفر توسط ماشین پلیس در میدان ولی‌عصر(عج) بخشی از این پروژه چند لایه بود. حیله فتنه‌گران در این مسئله که در اطلاعیه نیروی انتظامی هرگونه قتل در میدان ولی‌عصر(عج) تکذیب شده بود، از دو بخش اصلی تشکیل می‌شد.

ماجرا، انتشار فیلمی در یوتیوب و منابع ضد انقلاب است که طی آن ادعای زیر گرفته شدن "یک نفر" از اغتشاشگران توسط خودروی پلیس مطرح شده است.

دو قطعه فیلمی که از این ماجرا در اینترنت یافت می‌شود، هر دو متعلق به رسانه‌های ضد انقلاب است اما دو فیلم با هم تفاوت‌هایی در تدوین دارند که به کشف ذات ماجرا کمک زیادی می‌کند.

فیلم اول، در ابعاد کوچک‌تر، از صحنه ورود 2 خودرو، تا لحظه خروج یکی از آن‌ها از ضلع شمالی میدان ولی‌عصر(عج) ادامه دارد. فیلم دوم، در ابعاد بزرگ‌تر، با سخنان سردار رادان آغاز و از صحنه دنده عقب گرفتن یکی از 2 خودرو شروع می شود و با پرشی محسوس، به روی فردی که فیلم وی را مجروح این ماجرا نشان می‌دهد، می رود و به پایان می رسد...

وضعیت کلی:

در این پکیج رسانه ای و عملیات روانی، نکات متعدد و مهمی وجود دارد:

1- تصویربرداری با دوربین‌های با کیفیت بالا ماجرای ندا آقاسلطان را افشا کرد. تصویر برداری از چند زاویه، تصویربرداری یکی دو ثانیه قبل از شروع به‌اصطلاح صحنه مضروب شدن و... اینها نکاتی است که جریان فتنه سعی کرده در موارد بعدی تکرار نکند.

2- رعایت برخی از این نکات، دست اپوزیسیون را در اجرای نکاتی دیگر و رعایت برخی مسائل باز می گذارد. از روی شماره پلاک خودرویی که در فیلم ندا آقاسلطان وجود داشت، پلیس به سرعت راننده را پیدا و از وی تحقیق کرد. پایین آوردن کیفیت تصویر، می تواند به جلوگیری از بروز جزییات دردسرساز کمک کند.

بر اساس این فیلم و ادعا، اپوزیسیون دو شاخه کلی عملیات رسانه ای و تبلیغی سیاه را آغاز کرد:

الف- ادعا کرد پلیس با خودروی خود اغتشاشگران را زیر گرفته است.

ب- ادعا کرد پلیس دست به توجیه زده و می‌گوید اولا خودرو سرقتی بوده و ثانیا یک تصادف رانندگی بوده است!

بخش اول نتیجه گیری:

افشای عدم وجود رابطه بین خودروی مورد اشاره پلیس و خودروهای این فیلم:

1- پلیس، اصولاً در حال توضیح دادن حادثه رخ داده در خیابان "خوش" و "انقلاب" است. در حالی که با مشاهده فیلم "محرز" است موضوع مورد اشاره ضد انقلاب مربوط به خود میدان ولی‌عصر(عج) است. به همین دلیل، طراحان این سناریو، چند اقدام در فیلم بزرگ‌تر و تدوین شده، انجام دادند:

اولین اقدام، آغاز کردن فیلم از صحنه ای است که در آن، آتش زده شدن کانکس پلیس در میدان ولی‌عصر(عج) مشخص نباشد و سینما قدس واقع در ضلع جنوبی میدان دیده نشود. در حالی که هر دوی این موارد در فیلم اول موجود است. بنابراین، توضیحاتی که در فیلم بزرگ‌تر از زبان سردار رادان به این فیلم توسط ضد انقلاب چسبانده شده، اصولا مرتبط با این ماجرا نیست. ضد انقلاب اقدام دیگری هم انجام می دهد و آن، سانسور اظهارات رادان است. زیرا وی به‌صراحت جزییات را توضیح داد.

2- در توضیحات رادان که به انگلیسی هم زیرنویس شده، مشخص است که از کشته شدن "دو نفر" (که جنازه هر دو در دسترس پلیس است) سخن گفته می شود. اما در فیلم، صحنه ای که بیانگر زیر گرفته شدن یک نفر است، نشان داده می‌شود که این روشن می کند هیچ ارتباطی بین این دو موضوع نیست.

3- خودروی مورد اشاره جانشین فرمانده پلیس، یک دستگاه خودروی پلاک و طرح شخصی است اما آنچه که در این فیلم نشان داده می‌شود، خودروهایی با ظاهر خودروی پلیس است. پس، اتصال اظهارات جانشین فرماندهی ناجا به این فیلم، فریب و دروغ‌پردازی روشنی است که کاملا مشخص و قطعی است و هیچ خدشه ای به آن وارد نیست.

وضعیت جزیی:

1- 2 دستگاه خودرو در این فیلم مشاهده می شوند که این خودروها ویژگی‌های زیر را دارند:

* هر دو خودرو متعلق به کارخانه تویوتا هستند که محصولات آن‌ها در کشور ما فراوان است و در نیروهای مسلح (ارتش، سپاه، بسیج و ناجا) تعداد زیادی از این خودروها وجود دارد. این نوع خودرو از زمان دفاع مقدس به‌شدت در ایران مورد مصرف بوده و تعداد زیادی از این خودروها نیز به اشخاص حقیقی و یا حقوقی غیرنظامی، به فروش رسیده است. هرچند خودروی مدل پایین‌تر، از نوعی است که احتمال حضور آن در سازمان خودرویی فعلی پلیس بسیار کم است.

* هر دو خودرو، رنگ آمیزی و طراحی بدنه و وضعیت ظاهری مشابه دارند از جمله آنکه طراحی رنگی هر دوی آنها متعلق به پلیس عادی (پلیس پیشگیری یعنی کلانتری‌ها و...) است.

* هر دو خودرو، شیشه های طرفینی تیره دارند و گاردهایی روی شیشه جلو و مقابل و طرفین و جلوی خودرو نصب شده که کاملاً مشابه است.

* نشانه هایی از اسپرت شدن در این خودروها مشاهده می شود: 1- خودروی مدل پایین اولی که عامل به‌اصطلاح تصادف به‌نظر می رسد، دارای لاستیک پهن اسپرت است و قاب پنجره های جلویی آن، اسپرت شده است. 2- قاب گلگیر خودروی مدل بالاتر که با دنده عقب، به ضلع جنوبی میدان حرکت می کند، اسپرت شده است. قاب پنجره های جانبی نیز به همین‌گونه است.

* آرم نیروی انتظامی روی بدنه هیچ یک از این دو خودرو در هیچ یک از طرفین آن وجود ندارد و تنها رنگ سبز و مارک تویوتای آن و شکل کلی آن، عامل شباهت یافتن آن به خودروی پلیس است. البته احتمالا پلاک شبیه پلاک پلیس هم روی آنها نصب شده، هرچند کیفیت پایین فیلم ها اجازه دقت روی این پلاک‌ها را فراهم نمی کند.

* شکل گارد منصوب روی جلوی این خودروها بسیار جالب توجه و بدیع است.

بررسی رفتار عناصر عامل نیز بسیار حائز اهمیت است:

1- راننده های این دو خودرو:

* در حالیکه میدان کاملا در اشغال حدود 200 نفر اغتشاشگر است، چرا دو خودروی پلیس باید به این میدان وارد شوند؟ چه توجیهی در این زمینه وجود دارد؟

* چرا این دو خودرو از یکدیگر جدا شده، هر یک مسیری کاملا متضاد با یکدیگر را ادامه می دهد؟ البته در ادامه به‌نظر می رسد هر دو نهایتا از ضلع شرقی میدان ولی‌عصر(عج) خارج می شوند. یعنی: 1- خودروی مدل پایین ابتدا از ضلع جنوبی به ضلع غربی رفته، پس از به‌اصطلاح زیر کردن، به ضلع شمالی رفته، از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. 2- خودروی مدل بالا، از ضلع جنوبی به‌دنبال خودروی مدل پایین وارد، به دنبال وی به ضلع غربی رفته، سپس دنده عقب گرفته به ضلع جنوبی برگشته و از آنجا به ضلع شرقی گردش می کند. مسیر هماهنگ، در این محیط ناهماهنگ بدون اینکه دو خودرو همدیگر را ببینند، چگونه انتخاب و اجرا شده است؟

* شکل رخداد تصادف اصلاً قابل درک نیست. اینکه فرد مذکور اصولاً چگونه سر از زیر این خودرو در می آورد؟ اگر فرد جلوی خودرو قرار داشته، با تصادف، باید به جلو پرت می شد و خودرو، در صورت حرکت به جلو، باید روی آن می رفت. اگر فرد، عقب خودرو بود، باید خودرو با دنده عقب رفتن، روی وی قرار می گرفت. اما بررسی این فیلم، مشخص نمی کند این فرد کجا بود که زیر خودرو رفت؟ تنها احتمال این است که وی، هنگامی که خودرو متوقف شده بود، از وسط به زیر آن رفته است. آیا این احتمال، در شرایطی که اپوزیسیون مدعی آن است، ممکن است؟

2- فیلم‌بردار:

* وی از لحظه ورود خودروی اول تا لحظه آخر، بر خلاف تمامی افراد، هیچ تنشی در عملکرد خود ندارد و از لحظه اول تا لحظه آخر در صحن حضور دارد و اصلاً فرار نمی کند. حتی زمانی که خودرو به سمت وی (عقب) حرکت می کند.

* هنگامی که خودروی اول به میدان وارد می شود، وی بدون آنکه مسیر وی را تعقیب کند، منتظر ورود خودروی دوم می شود و با تعقیب خودروی دومی، ماجرا را ادامه می دهد.

* فیلم‌بردار فاصله خود با خودروها را تغییر نمی دهد. یعنی از حدی مشخص، اصلاً به خودروها نزدیک تر نمی شود و تقریبا می توان گفت در جای خود ثابت می ماند.

بخش دوم نتیجه گیری:

1- چرا کسی هویت فرد زیرگرفته شده را نمی داند؟ چرا از وی هیچ سابقه ای در هیچ بیمارستانی نیست؟ چرا فتنه‌گرانی که "جنازه" را پس از عبور این دو خودرو در اختیار دارند، آدرس، هویت وی و سنگ قبر و مجلس ختم‌اش را اعلام نمی کنند؟

2- یکی از دو خودرو، تویوتای مدل پایینی است که به‌نظر نمی رسد اصولاً در سازمان پلیس یا هیچ یک از نیروهای مسلح ایران حضور داشته باشد. این مدل از تویوتا مربوط به سال‌های پایانی دفاع مقدس بوده و بیشتر آن‌ها به بخش خصوصی واگذار شده است. هرچند مدتی بعد در سال‌های پایانی دهه 70، تعدادی تویوتای "شبیه" به همین مدل به سازمان رزم بسیج، ارتش، سپاه و ناجا وارد شد که به مدل 16 VALVE مشهور است که خودرویی بسیار مناسب و مدل بالا بوده و تفاوت بین این دو خودرو با وجود شباهت کلی، در بدنه، جلوپنجره و عقب آن کاملا مشهود است. اما خودروی حاضر در این فیلم، اگر در ناجا در حال حاضر حضور داشته باشد، باید در آشپزخانه خدمت کند!

3- خودروی دوم نیز در کشور فراوان است و می توان حتی با سرقت، یکی از آنها را تهیه کرد. از هر رده ای و هر جایی. حتی می تواند سرقتی هم نباشد. رنگ آمیزی هم که کار ساده ای است.

4- طراحی رنگ دو خودرو متعلق به پلیس عادی انتظامی یعنی پلیس پیشگیری است. بر این اساس، نصب گاردهای اینگونه روی این خودروها فاقد منطق انتظامی است. برای توجه می توان به تصویر یک دستگاه تویوتای آتش گرفته پلیس در این اغتشاشات توجه کرد که هم مدل و هم طرح رنگی خودروی تویوتای مدل بالاتر است و هیچ کدام از خاصه های ظاهری این دو خودرو (اسپرت شدن، گارد داشتن، دودی شدن شیشه و...) را ندارد. هر دو خودرو، دارای بخش‌های اسپرت شده هستند که فاقد منطق انتظامی است. شیشه هر دو خودرو دودی است که اصولا با فرم طرح خودروی پلیس پیشگیری متناسب نیست. به‌نظر می رسد خودروی مدل پایین، لاستیک اسپرت نیز دارد.

5- گاردهای عقب (بار) خودروی مدل پایین، اصولا غیر نظامی است و برای حمل بار و اثاثیه مناسب تر به‌نظر می رسد تا استفاده در یک یگان نظامی!

6- رفتار رانندگان این خودروها با منطق مورد ادعای فتنه‌گران منطبق نیست. یعنی پلیس به ضد انقلاب با خودرو حمله نمی کند تا آنها را بکشد. نهایتا در این فیلم، باز با صحنه ی تصادفی مواجه هستیم که البته خود نیز منطق ندارد.

7- رفتار فیلم‌بردار، از رفتار دو راننده، جالب تر است. وی از ورود دو خودرو با خبر به‌نظر می رسد. وی فاصله خود با خودرو را حفظ می کند. وی از خودروها واهمه ای ندارد. آیا راننده ها او را می شناسند که نمی ترسد یا اینکه باید بین او و بقیه فرقی نباشد؟

8- با فرض احتمال رفع تمام این سؤال‌ها، به بررسی وضعیت احتمالات منطقی پرداخته می‌شود. مثلاً رفتار با کسی که یک واحد انتظامی را به آتش کشیده، چگونه باید باشد؟ یا فردی برای نجات خودروی نیروهای مسلح از میان جمعی که قصد دارند آن را منهدم و راننده را نیز به قتل برسانند، چه باید بکند؟

نظرات کاربران:


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:16 عصر | نظرات دیگران()
افراطیون سکوت چند ماهه روحانی را شکستند

حسن روحانی که بر خلاف ایام انتخابات، ماه‌ها سکوت کرده است، به انتقاد از رفتار‌های موسوی و همچنین افراطیون حامی وی پرداخت.

به گزارش شبکه ایران، تندروی‌های ماه‌های اخیر میرحسین موسوی و اندک حامیان باقیمانده وی موسوم به "فرقه سبز" باعث شد تا حسن روحانی سکوت چند ماهه خود را بشکند و در محکومیت این رفتارها موضع گیری کند.

حجت الاسلام روحانی که در جریان انتخابات دهم ریاست جمهوری یکی از حامیان پر و پا قرص میرحسین موسوی به شمار می‌رفت در خبری که از سوی روابط عمومی مرکز تحقیقات استراتژیک به دفتر برخی خبرگزاری‌ها ارسال شده به طور تلویحی به انتقاد ار رفتار روزهای اخیر میرحسین موسوی و بیانیه‌های او پرداخت.

وی در این خصوص اظهار داشت: "تحریک مردم به اینکه بیایند در خیابان و یا اینکه فکر کنیم مشکل در کف خیابان حل خواهد شد، چیزی نیست که با قانون سازگاری داشته باشد."

آقای روحانی همچنین با غیرقانونی و بیهوده خواندن درگیری‌های خیابانی گفته که تجارب ماه‌های اخیر ثابت کرد که با این گونه کارها کسی نمی تواند به اهدافش برسد.

رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به توجه به قانون اساسی به عنوان یک اصل اشاره کرده و خاطرنشان کرده است: قانونگرایی و احترام به آن برای ما یک اصل بنیادین و اساسی است. حتی اگر کسی تخلف و جرمی مرتکب شده باشد، باز هم باید در برابر او، فقط قانون اجرا شود.

وی همچنین تعداد هتاکان و توهین کنندگان به نظام و ارزش‌های دینی در روز عاشورا را معدود دانست و گفته که مردم با حضور گسترده خود در راهپیمایی روز 9 دی در میدان انقلاب، پاسخ محکم و قاطعی به این اقلیت هتاک دادند.

گفتنی است آقای روحانی در جریان انتخابات دهم مواضع تندی و حتی توهین آمیزی را علیه دکتر احمدی نژاد اتخاذ کرده بود و رسانه‌های وابسته به وی نیز به طور جدی اخباری در همین راستا را منتشر می‌کردند.

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=42521

 


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 88/10/17 و ساعت 6:16 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا