انقلاب - خبر روز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در ستایش انصار فرمود : ] به خدا آنان اسلام را پروراندند چنانکه کره اسب از شیر گرفته را پرورانند ، با توانگرى و دستهاى بخشنده و زبانهاى برنده . [نهج البلاغه]
امروز: یکشنبه 103 آذر 4
مشارکت و مجاهدین انقلاب، از انحراف تا فرجام/5
بازخوانی فتنه کوی دانشگاه و غائله خرم آباد

گروه سیاسی: غائله ی کوی دانشگاه:مجلس پنجم در اوائل سال سوم دوره فعالیت خود، با علم به این واقعیت که بخش مهمی از ناهنجاری ها ناشی از نقاط ضعف و وجود نواقص فراوان در قانون مطبوعات مصوب 1364 است، تصمیم به اصلاح آن گرفت که این تصمیم به بهانه تحدید آزادی مطبوعات، با مخالفت مهاجرانی وزیر ارشاد وقت، به عنوان موضع رسمی دولت اصلاحات روبرو شد.

در همین راستا، مطبوعات زنجیره ای نیز با به راه انداختن هیاهو و جنجال، سعی در وادار نمودن مجلس به عقب نشینی از تصمیم خود داشتند و روزنامه سلام در اقدامی غیرقانونی دست به انتشار یک خبر کاملاً سری و محرمانه به نقل از یکی از مقامات ارشد وزارت اطلاعات زد که این امر بر شدت التهابات سیاسی در کشور افزود.

این روزنامه، یک روز قبل از به بحث گذاشته شدن «طرح اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس، در تاریخ 15 تیر 1378 نامه ای کاملاً سرّی و طبقه بندی شده را منتشر کرد که در آن از طرح اصلاح قانون مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی (اسلامی)، سخن به میان آمده بود. این روزنامه در تیتر نخست خود نوشته بود: «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است»

در پی این اقدام، وزارت اطلاعات دولت اصلاحات شکایتی را علیه روزنامه اصلاح طلب سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضاییه نمود، تا قوه قضاییه عاملین این اقدام غیر قانونی را مورد پیگرد و مجازات قرار دهد.

دادگاه ویژه روحانیت نیز در پی این شکایت، روزنامه سلام را به جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده توقیف نمود. البته در همان روز وزارت اطلاعات در پی فشارهای سیاسی تعدادی از اصلاح طلبان تندروی وابسته به حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب، ناچار به پس گرفتن شکایت خود شد ولی هیچگاه محرمانه بودن این نامه را انکار نکرد، بلکه یونسی وزیر اطلاعات وقت، بارها پس از آن ماجرا بر محرمانه بودن نامه تأکید کرد. وی چند ماه پس از انتشار نامه و توقیف روزنامه سلام، در مصاحبه ای تصریح کرد: «نامه، مربوط به سعید امامی نبوده بلکه از حوزه‌ مشاورین وزیر، خطاب به وزیر ارسال شده و موضوع نامه نیز مربوط به اصلاح قانون مطبوعات نیست» بنا به گفته‌ وزیر اطلاعات روزنامه‌ سلام با حذف صدر و ذیل نامه صرفاً استفاده‌ جناحی و سیاسی نموده است. 83

یونسی چندی بعد نیز در جمع خبرنگاران این اقدام را سرقت اطلاعات خواند و گفت: «سندی که روزنامه سلام چاپ کرد، در حقیقت یک نوع سرقت بود که نباید چنین کاری صورت می گرفت» 84

بعد از این اتفاق، کوی دانشگاه تهران که مدت ها در اثر تحریکات عوامل افراطی، خصوصاً گروهک نهضت آزادی و نیز اتفاقات سیاسی پیاپی در تب و تاب به سر می برد، پس از توقیف روزنامه سلام و با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات، در شامگاه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع های اعتراض آمیز و درگیری های خشونت بار تبدیل گردید. دفتر تحکیم وحدت در روز پنجشنبه 17 تیر 1378 بنا بر گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، یک میتینگ اعتراض آمیز را در دانشگاه تهران برگزار می کند. پس از آن واقعه در ساعت 45/22 دقیقه حدود 150 نفر از دانشجویان اقدام به راهپیمایی غیر قانونی کرده و سپس با تحریکات عده ای از عناصر افراطی از کوی دانشگاه خارج می شوند و با سر دادن شعارهایی تند اعتراض خود را ابراز می دارند.

در همین حال نیروهای انتظامی و پلیس ضد شورش به دعوت مسئولین دانشگاه وارد منطقه می شوند و با تذکرات پی در پی و دعوت از دانشجویان به حفظ آرامش، از آنها می خواهند که به داخل کوی دانشگاه باز گردند، اما این تلاش ها هیچ نتیجه ای در بر نداشت.

چندی بعد با ملحق شدن تعدادی از عناصر ضد انقلاب و فرصت طلب در خیابان های اطراف دانشگاه، فضا برای اعمال خرابکارانه و خلاف قانون، نظیر تعرض به عابران و اشخاص در حال گذر، ضربه زدن به اموال عمومی و خصوصی و اهانت و هتاکی علیه مسئولین بلند پایه نظام فراهم می شود.

پلیس نیز پس از تشدید اوضاع، با دریافت مجوز از وزیر کشور، مبنی بر لزوم برخورد با تحرکات غیر قانونی از جمله راهپیمایی های بدون مجوز دانشجویان که به بروز آشوب انجامید وارد عمل می شود که با مقاومت اغتشاشگران روبرو می گردد. با تشدید درگیری ها و آشوب ها پلیس ضد شورش برای دستگیری تعدادی از آشوبگران و آزادی سه نفر از پرسنل خود که توسط دانشجویان به گروگان گرفته شده بودند، وارد محوطه کوی دانشگاه می شوند که این امر بر دامنه فاجعه می افزاید و ماجرا را پیچیده تر می سازد.

عناصر ضد انقلاب پس از اطلاع از اوضاع شهر به دانشگاه هجوم آوردند و تحریک کنندگان حزبی درون حکومت نیز هر از گاهی با دمیدن در تنور احساسات با سخنرانی ها و شایعات و جعل اخبار صددرصد کذب نظیر به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه، زبانه های این آتش را شعله ور ساختند و فردای آن روز حادثه، حادثه غم انگیز دیگری شکل می گیرد و فصل تازه ای از حوادث رقم می خورد، حوادثی که به قطع و یقین دست ناپاک دشمن خارجی در ایجاد و هدایت آن نقش آفرین بوده است.

از هجدهم تیر ماه 78 به بعد، اتفاقاتی رخ داد که کاملاً از تصمیم و عزم جدی عاملان آن برای براندازی نظام جمهوری اسلامی حکایت می کرد. در ادامه خط تشنج و خشونت که در کوی دانشگاه کلید خورده بود، عده ای اوباش با عنوان جعلی دانشجو و به بهانه ی حمایت از جنبش دانشجویی و انتقام و پس گرفتن خون شهدای دروغین این حادثه، دست به آشوبی فراگیر در سطح شهر زدند.

سردار فرهاد نظری فرمانده وقت نیروی انتظامی تهران بزرگ، در کتاب خود، «برای تاریخ» در این باره می نویسد: «با توجه به گستردگی آشوب و شورش در حساس ترین مناطق پایتخت در 18 تیر 1378 دستور هرگونه برخورد با تظاهر کنندگان و آشوبگران از سوی موسوی لاری وزیر کشور ابلاغ گردید و 48 ساعت به طول انجامید. در این مدت آشوبگران و اراذل و اوباش نقابدار تحت حمایت بعضی از مدعیان اصلاحات، آزادانه هر کاری که دلشان می خواست انجام دادند از قبیل: دایر کردن پست های ایست و بازرسی، خلع سلاح بعضی از مأمورین گشت های انتظامی، ضرب و شتم و مجروح ساختن بسیاری از مردم و پرسنل شریف نیروی انتظامی و ...»

خیابان جلال آل احمد، کارگر شمالی، میدان ولی عصر، خیابان فلسطین و بلوار کشاورز از جمله میادین درگیری و خشونت های خیابانی بودند، آشوب و شورش در حساس ترین مناطق شهر در جریان بود و لحظه به لحظه بر گستره آن افزوده می شد. آشوبگران در حالی که مجهز به پیشرفته ترین سیستم های ارتباطی، حتی بی سیم های سازمانی (بعدها تعدادی از بی سیم های متعلق به وزارت کشور در میان آنها یافت شد) بودند، آشوب را به هر نقطه ای از این شهر بزرگ که می خواستند می کشاندند.

پس از واقعه کوی دانشگاه، هجوم سازماندهی شده بی سابقه ای به نیروهای انتظامی صورت گرفت و نیروی انتظامی در آن شرایط بس خطیر، از ناحیه دوست و دشمن به شدت مورد بی مهری و هتاکی و توبیخ واقع شد.
در این میان اما باز هم نقش روزنامه های زنجیره ای و برخی چهره های اصلاح طلب در برافروختن نا آرامی ها در کشور مشهود بود.

روزنامه صبح امروز زیر نظر سعید حجاریان، عضو تاثیرگذار حزب مشارکت در تاریخ 20/4/78 نوشت:«قتل حداقل 2 دانشجو در حمله نیروی نظامی به خوابگاه قطعی است» این روزنامه در تاریخ 19/4/78 نیز نوشته بود: «برخوردهای خشونت آمیز لاجرم واکنش‌های خشن نیز در پی خواهند داشت و در نهایت جو جامعه به ناآرامی و التهاب کشیده خواهد شد و اعمال خشونت علیه دانشجویان آن هم در حریم دانشگاه از یک سو جنبش دانشجویی را به اتخاذ شیوه‌هایی وادار می‌کند که موجب گسترش فضای خشن در بخش‌های دیگر جامعه می‌شود و از سوی دیگر راه را برای فرصت طلبانی باز می‌کند که از آب گل آلود خشونت و ناامنی، ماهی‌های دلخواه خود را می‌گیرند.»

و در این میان یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، در تجمع مقابل درب اصلی دانشگاه اعلام کرده بود: «اجساد شهدای دانشجو باید به ما تحویل داده شوند و دولت باید امنیت تشییع جنازه باشکوه آنها را که ما برگزار می کنیم تضمین کند» 85

اما به تصریح گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی، فردی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده بود.
از طرف دیگر موسوی لاری و مصطفی معین وزرای کشور و علوم نیز به دانشجویان کوی ملحق شدند اما تجمع‌کنندگان به موسوی لاری حمله‌ور شدند، در این میان بعضی فعالان سیاسی از جمله فائزه هاشمی، مجید انصاری و فاطمه کروبی هم در مقاطعی در جمع دانشجویان حاضر گشتند.

اما همه اینها در حالی بود که شواهد فروانی حتی قبل از آغاز تشنجات وجود داشت که غائله 18 تیر، برنامه ای حساب شده جهت بحران سازی ومظلوم نمایی افراطیون است. پنج روز قبل از سناریوی کوی دانشگاه، روزنامه‌ صبح امروز، وابسته به حزب مشارکت، پا را از تهدیدات تلویحی فراتر گذاشته بود و در یادداشت روز 13 تیر 1378 خود، مسئولان را به ایجاد شورش و آشوب تهدید کرده و یادآور شده بود که «اگر طرح تصویب گردد، اغتشاش ایجاد می‌شود» و روزنامه‌ نشاط، جریده‌ دیگر حزب مشارکت نیز به این شکل تهدید به خشونت کرده بود: «صاحب‌نظران بر این باورند که ورود به قلعه‌ فتح شده‌ چپ‌گرایان، یک ریسک خطرناک برای محافظه‌کاران است ... ناظران پیش‌بینی می‌کنند که طی روزهای آینده‌ دفتر تحکیم وحدت و بدنه‌ اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند» 86 و محمد قوچانی، نویسنده‌ مشهور روزنامه‌های زنجیره‌ای نیز چند روز پس از توقیف سلام، گفت که قرار بود روزنامه‌ صبح امروز نامه‌ منتسب به سعید امامی را به چاپ برساند اما سعید حجاریان با زیرکی این دام را فقط برای روزنامه‌ سلام پهن کرد: «موسوی‌خوئینی‌ها با انتخاب تیتر روز سه‌شنبه خود کوشید، یکبار دیگر از کارآیی سوابق خود در ایجاد حاشیه‌ امنیتی برای روزنامه‌اش مطمئن شود... (موسوی‌خوئینی‌ها) کوشید به یک ریسک بسیار خطرناک دست بزند، خطر این ریسک به اندازه‌ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی‌خوئینی‌ها بسپارد.» 87

در نهایت پس از گذشت چند روز از آغاز این آشوب ها، مقام معظم رهبری در پیامی مهم خطاب به ملت ایران خواستار حفظ هوشیاری و آمادگی لازم برای فرو خواباندن این فتنه بزرگ شدند.

معظم له در قسمتی از این پیام که در تاریخ 22 تیر 1378 صادر شده بود، فرمودند: «دو روز است که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند. دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند. ولی غافل از این که ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد. به مسئولان در دولت و به خصوص مسئولین امنیت عمومی تاکید شده است که با درایت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را در جای خود بنشانند و بی شک کسانی که چشم به فتنه انگیزی های این روسیاهان دوخته اند، مأیوس خواهند شد. ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیاری مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران، همکاری کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خود فروخته دشمن، تنگ نمایند و به خصوص فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرعوب و منکوب سازند»

8 سال پس از این ماجرا و در 22 تیرماه 1386، سردار نظری در گفتگویی که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرد، ضمن طرح انتقادات شدید نسبت به دولت اصلاحات در این زمینه، رسما تقاضای برگزاری مناظره با سید محمد خاتمی و یا دیگر مسئولین ارشد دولتی آن دوره را در رسانه ملی مطرح نمود. تقاضایی که تا کنون از سوی خاتمی بدون پاسخ مانده است. نظری در بخشی از این مصاحبه اعلام داشت:«با کمال تاسف آقای خاتمی نه تنها در برابر قانون پاسخگوی عملکرد خود نبود، بلکه حتی برای تحقق بخشیدن به شعار گفتگوی تمدن ها و پایبندی به گفتمانی که خود مطرح کرده بود قدمی پیش نگذاشت و اکنون نیز از حضور در کمیسیون اصل نود مجلس یا مجامع عمومی برای مناظره در جهت تنویر افکار عمومی خودداری می کند»


غائله خرم آباد:

13 ماه پس از غائله 18 تیر، در یازدهم مرداد ماه 1379 مسئول برگزاری هفتمین اجلاس دفتر تحکیم وحدت طی نامه ای از استاندار لرستان درخواست همکاری در خصوص اردوی دانشجویان با عنوان « آینده اصلاحات در ایران » از تاریخ 1/6/79 تا تاریخ 8/6/79 را مطرح نمود اما با توجه به سوابق نامطلوب و اقدامات ساختارشکنانه دفتر تحکیم وحدت طی سالهای 79-76 و تصویر مخدوش از این تشکل سیاسی و شبه دانشجویی در اذهان عمومی، انتشار این خبر در خرم آباد عکس العملهای اعتراضی از سوی توده های مردمی را منجر شد.

سرانجام شورای تأمین شهرستان و استان با برگزاری جلسات متعدد به این نتیجه رسید که از شرکت برخی مدعوین سیاسی افراطی همانند سروش و کدیور جلوگیری کند. حتی مدیر کل اداره اطلاعات استان، با توجه به خطر ساز بودن این اقدام، خطاب به مسئولین استان هشدارهای لازم را داده بود: «اگر قبلاً این موضوع مطرح می گردید، اداره اطلاعات قطعاً با تشکیل آن مخالفت می نمود و چنانچه وضعیت اجتماعی فرهنگی استان لرستان و خرم آباد و ویژگی های برگزاری این اجلاس با حضور هشت صد تا هزار نفر مورد توجه قرار می گرفت. با عنایت به این که دفتر تحکیم وحدت در همایش هایی به مراتب کوچک تر از این، خطوط قرمز را رعایت نکرده است و مدعوین و سخنرانان از جناح های سیاسی کشور هستند، ما یقیناً در مرز تشنج حرکت می کنیم» 88 اما علی رغم این تصمیم و تأکیدات مکرر مسئولان امنیتی، معاون سیاسی وقت استانداری لرستان که از اعضای حزب مشارکت نیز بود نه تنها از شرکت افراد مذکور امتناع نمی کند، بلکه خود با هماهنگی و اصرار معاون سیاسی وقت وزیر کشور مصطفی تاج زاده، بستر اجتماعی و سیاسی اغتشاشی فراگیر را فراهم می آورد که به «غائله خرم آباد» شهرت یافت.

نهایتا اردوی سیاسی دفتر تحکیم، در روز چهارشنبه دوم شهریور 1379 با پیام خاتمی آغاز به کار کرد و سخنرانان افتتاحیه در همان آغاز، سخنان تنش زایی را بر زبان راندند که انتشار آن سخنان به بیرون موجی از واکنش های مردمی را در پی داشت. با ورود چهره های حساسیت برانگیز مورد اشاره به شهر خرم آباد، تجمع اعتراضی از سوی مردم در فرودگاه و سطح شهر صورت پذیرفت و در عمل از سخنرانی برخی سخنرانان مدعو ممانعت بعمل آمد اما در صبح روز سوم اجلاسیه عباس عبدی، طی سخنانی اختیارات رهبری را غیر قانونی و غیر شرعی خواند!

در تاریخ 5/6/79 حزب مشارکت خرم آباد، با صدور بیانیه ای از هواداران خود درخواست تجمع و راهپیمایی به طرفداری دولت اما در اصل برای متشنج ساختن اوضاع شهر نمود اما این راهپیمایی با سر دادن شعارهای ضد ارزشی علیه نظام تبدیل به یک درگیری گسترده در سطح شهر شد و در چند روز پس از آن نیز آشوب و بلوا ادامه داشت. در پی آن، تعدادی از اراذل و اوباش در حمایت از دفتر تحکیم وحدت، در یکی از خیابان های این شهر، دست به اغتشاش، تخریب اموال عمومی و تعرض به جان و مال مردم و درگیری مسلحانه با پلیس ضد شورش می زنند. در این درگیری ها یک تن از پرسنل نیروی انتظامی به شهادت می رسد و 80 نفر مجروح می شوند. شماری از مؤسسات دولتی و بانک ها به آتش کشیده می شوند و خسارات سنگین مالی به اموال دولتی و مردم وارد می گردد و بعد از این ماجرا مردم خرم آباد در تجمعی اعتراض آمیز در برابر بیت امام جمعه شهر متحصن می شوند و خواستار برخورد با عوامل ناامنی در این شهر و رسیدگی به بی کفایتی مسئولین استانداری می شوند.

در این اتفاق تلخ نیز نقش پر رنگ تعدادی از عناصر موثر حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب مشهود بود. مصطفی تاج زاده ، معاون سیاسی وقت وزیر کشور و عضو مشترک حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، در اظهار نظری تحریک آمیز در فرودگاه خرم آباد هنگام سوار شدن به هواپیما با اشاره به معترضین، خطاب به معاون سیاسی استانداری لرستان، معترضین خرم آبادی را «فاشیست» توصیف می کند: «این فاشیست ها را شناسایی و دستگیر و اسامی آنها را به روزنامه اعلام کنید» 89 و عبدالکریم سروش نیز که بواسطه ی اعتراضات و ممانعت مردم خرم آباد نتوانسته بود در این شهر حضور پیدا کند، بعدها در نوشته ای مردم خرم آباد را «قومی آدمخوار» توصیف کرد: «هنوز چندی از آن فاجعه ی فضیحت بار نگذشته است که صاحب این قلم به همراه تنی دیگر از دوستان به دعوت دانشجویان برای ایراد سخنرانی در خرم آباد به فرودگاه آن شهر پا نهاد و از راه نرسیده خود را در محاصره ی قومی آدمخوار یافت» 90


83. روزنامه‌ کیهان، 1378.4.16
84. روزنامه‌ بیان، 1379.2.22
85. «همه چیز از یک سلام شروع شد» رجانیوز، 18 تیر 87
86. روزنامه نشاط، 1378.4.17
87. روزنامه‌ نشاط، 1378.4.19
88. بازخوانی دو پرونده، محمد خامه یاری
89. روزنامه کیهان 26/6/79
90. هنگامه شهیدی، جعبه سیاه خرم آباد، تهران سرایی، 1381، ص 71

مستندات کلیه جملات ارائه شده در این مطالب از منابع دیگر همچون کتب « جنگ در پناه صلح، آسیب شناسی حزب مشارکت، ماجراهای هاشم آغاجری، چریک های پشیمان، جلد نخست ویژه نامه رمز عبور و ...» و تعدادی دیگراز جراید و وب سایت های اینترنتی استفاده شده است.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=50298


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/26 و ساعت 2:2 عصر | نظرات دیگران()
روایت خواندنی مترجم رهبر‏انقلاب از ویژگی‏های ادبی ایشان

گروه فرهنگی: استاد محمدعلی آذرشب یکی از اساتید شهیر زبان و ادبیات عرب در ایران است. دکتر آذرشب مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه اصول دین بغداد گرفته و دکتری فرهنگ و زبان عرب و علوم قرآنی از دانشکده‌ی الهیات و معارف اسلامی است. استادتمام دانشگاه تهران، بیش از هشتاد جلد کتاب ترجمه و تألیف در دسترس دارد و در مطبوعات تخصصی بیش یکصدوپنجاه مقاله به نامش درج گردیده است. به سبب مراودات فرهنگی با رهبر انقلاب و حضور در جایگاه مترجم معظم‌له، در ایام برگزاری بیست و سومین نمایشگاه کتاب در خصوص ابعاد و شئون فرهنگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سایت مقام معظم رهبری با وی به گفت‌وگو نشسته است که متن زیر، حاصل آن جلسه است:

شخصیت آقای خامنه‌ای را باید بر اساس محورهای فرهنگی این شخصیت شناخت تا تأثیرات و بازتاب شخصیت او در جهان اسلام و جهان عرب به‌خصوص معلوم می‌شود.

نگاه جدید به قرآن
ایشان از همان نوجوانی به مسائل قرآنی توجه خاصی داشت؛ نه فقط در قرآن‌خوانی، بلکه راهبری جوانان به سمت منبع عزت، کرامت، شخصیت و هویتی که در قرآن نمایانگر است. ما در حوزه‌ی علمیه فعالیت‌های قرآنی کمتر می‌دیدیم، اما ایشان توجه اولش به قرآن، اعم از تلاوت و مفاهیم و ارائه‌ی دید جدید نسبت به مسائل قرآنی مصروف بود.

اولین کسی که قرائت مصریان در ایران را شایع کرد، آقای خامنه‌ای بود. قرائت‌ها توسط نوار کاست منتشر می‌شد. توجه و عنایت خاص‌ ایشان در محافل عمومی و خصوصی به قرآن سابقه‌ی دیرینه‌ای دارد. در محافل عمومی که در مسجد کرامت مشهد [خاطرات مسجد کرامت] صورت می‌گرفت، عنایت خاصی داشتند که هر شب یک مفهومی از مفاهیم قرآن ارائه شود. در محافل خصوصی هم نظریات، تئوری‌ها و دیدگاه‌های جدیدی در رابطه با قرآن ارائه می‌دادند.

من به نظرم می‌رسد این که ایشان تفسیر «فی ظلال القرآن» سید قطب را خواندند و فوق‌العاده شیفته‌ی سید قطب شدند، به این جهت بوده است که سید قطب نظریات و افکار جدید تمدن‌زا، فرهنگ‌ساز، روزآمد و در عین حال اصیلی دارد. یعنی هر دو اصالت و معاصرت را جمع می‌کند و با سبکی بسیار زیبا و مؤثر و ادبی نوشته است.

ایشان فوق‌العاده تحت تأثیر این تفسیر قرار می‌گرفتند. من از زبان ایشان شنیدم که می‌گفتند «من وقتی بعضی از عبارات تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب را که می‌خواندم، موهای تنم سیخ می‌شد؛ از بس که تحت تأثیر قرار می‌گرفتم.» جلد اول فی ظلال القرآن را به فارسی ترجمه کرد. این کتاب از آن ترجمه‌هایی است که من به دانشجویان خودم گفتم سعی کنید آن ترجمه را به دست آوردید و از آن استفاده کنید. امتیاز این ترجمه در این است که وقتی آدم این ترجمه را می‌خواند، نمی‌داند که این ترجمه شده از زبان عربی است یا نه! انگار که اصلاً به زبان فارسی نوشته شده است، آن هم فارسی بسیار زیبا، آهنگین و ادبی.

امکان نداشت یک روحانی را تحویل بگیرند!
توجه ایشان نسبت به ادبیات هم در همین راستا است. ممکن است این گمان وجود داشته باشد که ادبیات از قرآن و معارف دینی جدا است، ولی ما اگر قرآن را با یک کلمه بخواهیم تعریف کنیم، می‌گوییم: «کتاب احیاگر». قرآن خودش می‌گوید: «یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم». قرآن اگر کتاب احیاگر باشد، ادبیات واقعی هم هست و همان نقش را ایفا می‌کند. ادبیات با احیا چه ارتباطی دارد؟ ادبیات از شعور سرچشمه می‌گیرد و با شعور صحبت می‌کند. یعنی گوینده و شنونده ارتباط‌شان ارتباط شعوری است. البته شعور ادبا هم با هم تفاوت دارد. ادیب سطح بالا شعورش فروزان است. شنونده هم در تلقی و در گرفتن، مراتبی دارد. شعور چه ارزشی دارد؟ اتفاقاً تمام حرکت بشر پشت سر شعور است. ممکن است شما بگویید عقل پس اینجا چه کاره است؟ پاسخ این است که عقل رهنمودکننده‌ی این حرکت شعوری است تا حرکت به سمت انحراف نرود. عقل موتور حرکت‌دهنده نیست، بلکه شعور است. همه‌ی قیام‌های بشریت، کلیه‌ی انقلاب‌ها، کلیه‌ی فداکاری‌ها، کلیه‌ی شهادت‌طلبی‌ها، پشت سرش شعور بوده؛ منطق شعور غیر از منطق عقل است. گاهی منطق عقل به انسان می‌گوید شما دنبال راحتی، آسایش و منافع شخصی باش! عقل غالباً حسابگر است و به این سبک است، ولی شعور فروزان است، آتش است، حرکت‌دهنده است، شعور همان آتشی است که در نای مولاناست:

آتش است این بانگ نای و نیست باد هرکه آن آتش ندارد نیست باد

شعور همان آتشی است که شاعر از خدا می‌خواهد در وجودش فروزان باشد:

الهی سینه‌ای ده آتش‌افروز در آن سینه، دلی و آن دل همه سوز

این سوز و گدازی که در وجود انسان‌ها پیدا می‌شود و انسان‌ها را به سمت تکامل مادی، معنوی سوق می‌دهد، این همان شعور است. ادبیات شعورساز است و به همین جهت کلیه‌ی احیاگران و ارباب نهضت‌ها و رهبران نهضت‌ها نسبت به ادبیات توجه و عنایت خاصی دارند. به نظرم می‌رسد آقای خامنه‌ای روی همین نکته تکیه داشتند که رفت به سمت ادبیات. البته خصوصیت ذاتی این شخص هم عامل مهمی است. چه خصوصیت ذاتی؟ همان سینه‌ی شعله‌ور، همین نیروی حرکت‌افزایی که در وجودشان بود، خواه ناخواه سوقش داد به سمت ادبیات و البته به نظرم از ابزار ادبیات به بهترین نحو استفاده کرد؛ هم برای نهضت و هم برای احیا.

اولاً ادبیات برای ایشان فرصتی فراهم کرد که وارد میدان ادبا بشود که معمولاً صحنه‌ی ادبا با میدان معممین از هم جداست. ادبای زمان طاغوت را شما در نظر بگیرید، اصلاً آنها یک تیپ و یک آدم دیگری بودند. امکان نداشت که یک روحانی را تحویل بگیرند، ولی آقا با ذوق ادبی و نقد ادبی که داشت، توجه روشنفکران را هم جلب کرد. آقای خامنه‌ای از نظر نقد ادبی، نه به گفته‌ی من، بلکه به اعتراف ادبا، رتبه‌ی ممتازی دارد. ایشان در صحنه‌هایی که معمولاً یک روحانی نمی‌تواند وارد بشود، با قدرت وارد شدند و در محافل مختلف ادبی، از مشهد و اصفهان گرفته تا تهران حرف اول را زدند.

قربان جملات آهنگینت بروم!
علاوه بر این، ادبیات روی خطاب و سخن ایشان اثر گذاشت. مقایسه کنید سخنان رهبر را با سخنان دیگران. علی‌الخصوص اگر دقت کنید روی جملات آهنگین ایشان که بسیار ادیبانه است. وقتی انسان با سبک ادبی صحبت کند، در اعماق شعور انسان‌ها نفوذ می‌کند و تأثیر می‌گذارد. یادم می‌آید من از ایشان شنیدم که می‌فرمودند من یک روز سخنرانی می‌کردم، مرحوم باهنر همینطور به من نگاه می‌کرد! وقتی که یک‌خورده من مکث کردم، گفت: «قربان جملات آهنگینت بروم.» هرکسی که ذوق ادبی داشته باشد، واقعاً احساس می‌کند که ایشان فارغ‌التحصیل یک مدرسه‌ی ادبی فوق‌العاده است. ایشان کتاب‌های بلاغت را هم خوب خوانده و از شاگردان ادیب نیشابوری دوم بوده است.

بنابراین یکی از محورهای تأثیرگذاری و احیاگری شخصیت آقا در مسائل فرهنگی، «ادبیات» بود. از آن مهمتر، ایشان اکتفا نکرد به ادبیات فارسی، بلکه به ادبیات عرب پرداخت. روزی محمد مهدی جواهری آمد خدمت آقا. این شاعر بزرگ عرب که تقریباً 94 سال عمر داشت، وقتی که فهمید آقا این همه مطالعات دارند و دیوان و خاطرات جواهری را کامل و دقیق خوانده‌اند، مات و مبهوت ماند و فریاد زد: دوران حکومت صاحب بن عباد و ابن عمید بر ایران برگشته است. می‌دانید که این دو وزیر و حاکم فوق‌العاده‌ای بودند که تبحر ادبی عجیبی داشتند.

علاوه بر جواهری، ایشان با شاعران متعددی از جهان عرب آشنا هستند. از آن مهمتر ایشان پا را فراتر از جهان اسلام گذاشته‌اند و رفته‌اند به سمت ادبیات اروپا. از زبان ایشان شنیدم که گفتند شاید هیچ رمانی، غربی یا شرقی (یعنی از اروپای غربی یا از اروپای شرقی) به فارسی ترجمه شده نیست که من نخوانده باشم. همه را خوانده‌ام.

خاطرات همراهی در نمایشگاه کتاب
یکبار که رهبر انقلاب به نمایشگاه کتاب تشریف بردند، من هم خدمتشان بودم. از غرفه‌داری سؤال کردند که فلان رمان هست، گفت: بله و ارائه داد. ایشان پرسیدند: این رمان سه جلدی است؛ چرا یک جلد شده است! این جمله ناشر را در موضع سختی قرار داد. گفت: آقا حالا ما دیدیم که مردم نمی‌توانند بخرند و استقبال کم است و ...! آقا گفتند: می‌دانم، خب چرا ننوشتی این جلد اول از سه جلد است؟ این بنده‌خدا مثل اینکه سر هم کرده بود و این را یک جلد کرده بود.

از دیگر خاطرات من در نمایشگاه کتاب این است که ایشان از کنار یک انتشاراتی به نام «قومس» رد شدند. البته قومس نام شهری در ایران است که ظاهراً همین دامغان است. اسم این شهر کومش بود و قومس شد. در 1100 یا 1200 سال پیش یک شاعر عرب به نام ابوتمام از آنجا رد شد و یک بیت شعر سرود که اسم قومس در آن هست. دیدم آن شعر را دارند می‌خوانند؛ من که استاد ادبیات عرب هستم، می‌توانم ادعا بکنم که خود استادان ادبیات عرب نسبت به این ابیات حضور ذهن ندارند! آن هم از ابوتمام که شاعری فوقالعاده است و اشعار پیچیده‌ای هم دارد. به هر حال سطح آشنایی ایشان با ادبیات عرب و با ادبیات جهان، در این سطح است که واقعاً فکر می‌کنم کسی از اهل ادب و فن نقد، در سطح ایشان قرار نمی‌گیرد.

باورشان نمی‌شد!
چند سال پیش ایشان تشریف بردند اهواز. یکی از چیزهایی که ایشان علاقمند بودند در اهواز صورت بگیرد، ملاقات ایشان با شعرای عرب اهواز بود. شعرای عرب همین که فهمیدند ایشان مایل است آنها را ببیند، از اطراف و اکناف آمدند اهواز. جلسه‌ای تشکیل شد که اداره‌اش به عهده‌ی من بود. من اصلاً نتوانستم جو و شرایط پراحساس جلسه را کنترل کنم، از بس این شعرای خوزستان برای ابراز احساسات هر یک قصیده‌ای خواندند. من دیدم اگر تمام این قصاید بخواهد خوانده بشود. سه روز طول می‌کشد و ما سه چهار ساعت بیشتر وقت نداریم. این شعرا با هم مسابقه می‌دادند. من فکر می‌کردم آقا ناراحت هستند از این بی‌نظمی، ولی دیدم نه؛ خیلی خشنود بودند و لذت می‌بردند از این همه احساسات واقعی به اسلام و انقلاب و اهل بیت. من روز دوم وقتی که خدمتشان رفتم، گفتم آقا جلسه چطور بود؟ فرمودند: فوق‌العاده بود و زیاد تعریف کردند. البته ایشان نظرشان را نسبت به شعر خوزستان، خوبی‌ها و نقاط ضعف و قوتش هم بیان کردند.

یک جلسه‌ی ادبی دیگری خاطرم هست که در حاشیه‌ی کنفرانس یاری ملت فلسطین برگزار شد. در حاشیه‌ی دیدارهای رسمی، آقا ‌خواستند شعرایی را که در این کنفرانس شرکت کرده بودند، بینند. ایشان شش ساعت نشستند با این شعرا و اشعارشان را شنیدند؛ نظرات منتقدانه دادند و با اینها صحبت کردند. بعد از اینکه جلسه تمام شد، نشستند و با آنها شام خوردند. این جلسه‌ای تاریخی است که خیلی از ادبای لبنانی وقتی که به لبنان برگشتند، مقاله‌های شگفت‌انگیزی در رابطه با این پدیده نوشتند و گفتند که اصلاً باورمان نمی‌شد رهبر انقلاب با آن همه مشغولیت‌ها و مسئولیت‌هاشان، شش ساعت فقط برای شنیدن شعر و فرهنگ عربی نشستند. نامه‌های زیادی هم در پی آن برای آقا رسید.

پایه‌گذاری هفته وحدت در تبعید
از محورهای احیایی دیگری که در شخصیت رهبر انقلاب وجود دارد، توجه و عنایت خاص ایشان به امت اسلامی به‌عنوان «امت واحده» است. شما گاهی می‌شنوید که نسبت به مسائل فرقه‌ای بین شیعه و سنی، طوری رفتار و گفتار می‌شود که گویی دو ملت و دو دین جدا از هم هستند. بعضی از متعصبان اهل سنت یا متعصبان شیعه گاهی اینطور فکر می‌کنند، ولی افرادی هم هستند که از داعیان وحدت امت اسلامی از تنگه‌ی جبل‌الطارق تا جاکارتا در اندوزی هستند و این‌ها را یک امت واحد می‌دانند. این دیدگاه که کل جهان اسلام به‌عنوان یک امت واحد است و هر عضوی از اعضای این امت اگر به درد آید، تمام اعضا به پاسخگویی برمی‌خیزد، این ذهنیت آقا است. به همین جهت رهبر انقلاب با تمام متفکران جهان اسلام و نه متفکران این مذهب یا آن مذهب، رابطه برقرار کردند؛ از مالک بن نبی الجزایری گرفته تا سید قطب تا ابوالعلا و متفکران دیگر. ایشان سعی کردند کتاب‌های آنها را بخوانند و توجهات آنها را بدانند و از تجارب آنها استفاده کنند. بنابراین همین طرز تفکر «امت واحده» باعث شده که ایشان از نوجوانی توجه‌شان به وحدت حکومت اسلامی است.

ممکن است این را ندانید که پایه‌گذار «هفته‌ی وحدت» چه کسی بود. پایه گذار هفته‌ی وحدت آقای خامنه‌ای قبل از انقلاب بود. موقعی که ایشان در تبعید بودند. تبعیدگاه ایشان هم مسجد اهل تسنن داشت و هم مسجد اهل تشیع. ایشان آنجا برنامه ریخت که به مناسبت تولد پیغمبر بین 12 تا 17 ربیع‌الاول، یک شب مساجد اهل تسنن بروند به دیدار شیعیان و یک شب مساجد شیعه بروند پیش اهل تسنن و برنامه‌های مشترکی داشته باشند. همان موقع هم اسم این هفته را «هفته‌ی وحدت» گذاشتند. از وقتی هم که به رهبری رسیدند، فوراً اقدام کردند به تأسیس «مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی».

علی(ع) محور اتحاد
یکی از مسائل عمده ای که رهبر انقلاب در رابطه با تقریب روی آن تأکید داشته‌اند، این بوده که علی (علیهالسلام) محور وحدت است. در زمان امام علی (ع) هرگاه مسئله‌ای پیش می‌آمد که باعث اختلاف می‌شد، حضرت شدیداً در مقابل آن قرار می‌گرفت و منع می‌کرد که به نام او در جهان اسلام اختلاف ایجاد بشود. حال شما چطور به نام علی می‌خواهید اختلاف ایجاد کنید؟! و به نام اهل بیت که خودشان داعیان وحدت هستند، غیر متحد بمانید؟! ما نباید ایجاد تفرقه کنیم در جامعه. اهل بیت محور وحدت هستند. اینها می‌توانند محور وحدت جهان اسلام باشند. ما اگر این را به عنوان ابزار برای تفرقه استفاده کنیم، حرام است.

تقویت اعتماد به نفس اسلامی
محور دیگری که به نظر من یکی از محورهای اسلامی و بسیار حساس و مهم شخصیت و شأن فرهنگی آقای خامنه‌ای است. سعی در ایجاد روحیه و احساس عزت و کرامت در نفوس جوانان مسلمان است. به عبارت دیگر از موقعی که جهان اسلام در مقابل استعمارگران سقوط کرد، یک احساس وازدگی و عقب‌نشینی و ناامیدی در کل جهان اسلام حاکم شد. انقلاب اسلامی آمد و یک روح جدید و یک خون جدید در بین جوامع اسلامی ایجاد کرد.

خط مشی ایشان این است که این انقلاب نباید توقف کند. مرتب خون جدید، احساس عزت، احساس کرامت، احساس هویت و احساس شخصیت در بین جوانان اسلام باید ایجاد کرد و آن را حفظ کرد. به همین جهت شما ملاحظه فرمایید که محور اصلی پیام حج‌شان به جهان اسلام این است که مسلمانان! عزت خودتان را حفظ کنید! من این پیام‌ها را به عربی ترجمه کردم و آن‌ها را در کتابی تحت عنوان «نداء العزة» تألیف و فصل‌بندی کردم. آقا که دیدند، فرمودند که عجب عنوانی انتخاب کرده‌ای!

یعنی درواقع خود آقا هم تأکید دارند که محور اساسی تمام حرف‌های ایشان برای جهان اسلام این است که وحدت را و عزت را حفظ کنید. ممکن است شما بگویید که حالا عزت را حفظ کنید که چی؟ به شما می‌گویم که عزت، حیات است و ذلت، مرگ و ممات. یعنی انسان اگر عزیز باشد، زنده است و اگر ذلیل باشد، مرده است.

 

منبع ما : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50245


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/25 و ساعت 1:48 عصر | نظرات دیگران()

آخرین دستورالعمل دانشگاه آزاد برای دور زدن شورای عالی انقلاب

 

تلاش برای ادامه روند قانون گریزی گذشته و حفظ دانشگاه آزاد اسلامی به عنوان یک جزیره خصوصی مستثنا از نظارت عمومی ادامه دارد.

به گزارش جهان به دنبال چند سال بررسی و ارزیابی کارشناسی نسبت به وضعیت حقوقی پر از ابهام و اشکال دانشگاه آزاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تصویب ضوابط نظارتی بر این دانشگاه، تیمی چند لایه از سوی برخی مدیران دانشگاه آزاد مامور شده اند تا به لطایف الحیل مانع از شکستن حلقه انحصار مدیریتی و توقف روند برخی سوءاستفاده های گسترده مالی، سیاسی و فرهنگی شوند. 

اخیرا هیئت مؤسس دانشگاه آزاد با اعلام موضع گیری نسبت به اقدام شورای عالی انقلاب فرهنگی اساسنامه جدید دانشگاه آزاد را غیرشرعی و مغایر با قانون اساسی دانست.بر همین اساس فعالیت های خود را برای دور زدن مصوبه شورا به طور مشخص تقسیم بندی کردند.

یکی از این لایه ها با وجود آگاهی از این که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی لازم الاجرا است و سایر دستگاه ها حق دخالت در مصوبات این شورا را ندارند، تلاش کرد تا با ارائه شبه شکایت به دیوان عالی کشور، نقض مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را از دیوان عالی بگیرد. 

این تلاش به خاطر رویه غیرقانونی متوقف شد اما به تعبیر کیهان تیم یاد شده می کوشد تحرکات مشابهی را به واسطه چند نماینده آلوده و نمک گیر! پی بگیرد یا با کشاندن پای دادگستری به ماجرا، حداقل اجرای مصوبه شورا در راستای انتخابی و 4 ساله شدن مدیریت دانشگاه آزاد و شفافیت و نظام مندی عملکرد اجرایی و مالی آن را برای چند ماه به تاخیر اندازد.

ترفند دیگر قانوندان های قانون شکن تلاش برای وقف اموال عمومی دانشگاه آزاد بود تا با این بهانه «واقف» را نیز خود تعیین کنند و بدین وسیله اموال عمومی دانشگاه را به نوعی شبه خصوصی (اختصاصی سازی!) کنند. این در حالی است که دانشگاه آزاد مجموعه ای از اموال عمومی محسوب می شود و اگر وقف آن منجر به اختصاصی کردن این اموال و نوعی مصادره کاملا خصوصی! شود، ماهیتاً نقض غرض «وقف» و باطل است و با اموال عمومی نمی توان چنین برخورد کرد.

برخی مدیران دانشگاه آزاد اموال و دارایی این دانشگاه را که باید صرف امور علمی و آموزشی دانشگاه و در خدمت دانشجویان و اساتید آن هزینه شود، صرف بازی های انتخاباتی و فراتر از آن تبلیغ و تحریک علیه جمهوری اسلامی کرده اند. 

جهان در روزهای گذشته اسناد مربوط به عملکرد سیاسی و انتخاباتی دانشگاه آزاد را منتشر کرده بود. حمزه کرمی مدیر سایت جمهوریت که زیرنظر جاسبی و مهدی هاشمی فعالیت می کرد، نیر پیش از این بخشی از این غرض ورزی ها را در جریان دادگاه خود بازگو کرد.

با این حال دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از اجرای بدون وقفه اساسنامه جدید دانشگاه آزاد خبر داد.به این ترتیب رفتن جاسبی از دانشگاه آزاد که برای دانشجویان این دانشگاه و جریان های سیاسی دلسوز انقلاب  تبدیل به یک رویا شده بود با تصمیم شورای انقلاب فرهنگی محقق می شود. 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcamen6a49n6m1.k5k4.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در جمعه 89/2/24 و ساعت 11:4 عصر | نظرات دیگران()

حاشیه های خواندنی از حضور رهبر انقلاب در باغ کاغذی مصلا

کیهان: بالاخره از مزایای ناشر بودن و با جماعت نویسنده دم خور بودن یکی اش همین حضور در نمایشگاه کتابی است که می تواند هیجان حضور مسئولان کشور و در راس همه ایشان، رهبر کتاب خوان و اهل فرهنگ مان باشد.
اینطوری خیالت راحت است که هم قدم زدن در راسته کتاب فروشی های یک نمایشگاه آن هم پشت سر رهبری را تجربه می کنی و هم دیده ها و گفته ها و شنیده های ناشران با رهبر را ثبت و ضبط می کنی...لذتی که حلوای تن تنانی است! بین خودمان باشد علامه دهخدا معتقد است این تن تنانی یک غلط مصطلح است و اصلش حلوای تن ترانی است.

ساعت 9 صبح هشتمین روز برپایی نمایشگاه کتاب بود و طبق وعده مدیران اجرایی، ناشران آمده بودند برای استقرار در محل غرفه ها، کمی معطلی برای هماهنگی و بعد هم ورود...فضای مصلا به گونه ای هست که شاید در نگاه اول کسی باورش نشود که نمایشگاهی در این وسعت و با این میزان بازدید روزانه در این محل در حال برگزاری است، خاصه آن سمتی که 60 هزار متر مربع فضای سرپوشیده برای ناشران خارجی درست کرده اند، بدون ستون و مقاوم در برابر باد و باران و...سازه هایی که کاملا نشان از هوش و خلاقیت ایرانی دارد. این را گفتم که دست مریزادی باشد برای اهالی اجرایی جشن ملی کتاب در تهران که در هنگامه ای که «کارگران مشغول کارند» از پس این جشن بزرگ فرهنگی برآمدند.

طبق برنامه، راهروهای 12 تا 16 شبستان اصلی، محل بازدید رهبری انتخاب شده است؛ ساعت کمی از 10 صبح گذشته بود که صدای صلوات همه را متوجه ورود آقا کرد...چند نکته اصلی، فصل مشترک تمام این 2/30 دقیقه بازدید رهبری بود، مهمترینش دقت نظر ایشان در بحث کتاب های تجویزی دینی و البته پزشکی. از همین کتاب ها که «صد راه جوان ماندن تا 73 روش فرار از فقر و 217 توصیه برای قبولی حاجات» دارد؛ آقا با تاکید به غرفه داران و ناشران چنین آثاری می گفتند: «شما خودتان امتحان کردید؟ جواب گرفته اید؟...»

تحلیل نمی کنم ولی در جامعه ما همه دنبال میانبر هستند و برای همین هم بازار این کتاب ها که اغلب یک بازار محض است، بدجوری داغ است. و نکته دیگری که رهبری در این بازدید تاکید داشت، قیمت کتاب ها و همچنین مخاطب اصلی و میزان استقبال بود؛ نکته ای که در دیدار با دست اندرکاران کتاب «دا» هم گفتند: «چاپ 110 کتاب بد نیست ولی نهایت 300هزار نسخه، تعداد چاپ زیاد مهم نیست، شمارگان فروش باید میلیونی بشود...»

¤¤¤

ورودی ساده همراه با تعارف به مسئولان نمایشگاه و گذر از میان صفی از مسئولان اجرایی و ...که ایستاده بودند برای خوشامدگویی، آغاز ماراتون قدم زدن در باغ کاغذی مصلای تهران بود. وزیر، معاون فرهنگی، برخی مسئولان دفتری وزارت فرهنگ، رئیس دفتر رهبری و یکی از فرزندان رهبری حلقه اولیه همراهی را شامل می شدند اما...این اما داستان دارد که بماند برای بعد ولی همین را بدانید که قرار است 5 نفر همراه «آقا» باشند اما 45 نفر در راهروها دور می زدند و من هم یکی شان!

دیدی یادم رفت؟
غرفه «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» گویا آشنا بودند و زیاد نتوانستند حرفی بزنند، چندتایی کتاب معرفی کردند و گفتند این ها تازه است اما آقا گفت: «این ها را دیدم»! بعدا معلوم شد قبل از چاپ نسخه های جزوه گونه را فرستاده اند و ...بعد هم تازه ها را آقا خودش تهیه کرده و... اما بالاخره یکی دو تا کار نو پیدا کردند و نشان دادند. « رشد اخلاقی، اهداف دنیوی فقه، بررسی فقهی - حقوقی جرایم رایانه ای و فرهنگنامه اصول فقه...» که آقا این آخری را خوشش آمد و گفت: «کتاب خوبی است...»

غرفه دار که خیلی به وجد آمده می گوید این کتاب را آقا خیلی خوششان آمد: «سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه» ...

غرفه دار مرا که می بیند انگار تازه یادش آمده باشد به آن یکی همکارش می گوید: اه...دیدی یادم رفت اینو نشون بدم!

کتاب «درآمدی بر زی طلبگی» را می گفت. نوشته محمد عالم زاده نوری. از این نویسنده کتاب دیگری هم در همین باره منتشر شده به نام «لباس طلبگی» که در همین کیهان خودم معرفی اش کرده ام.

سرعت بازدید خیلی بالاست مگر اینکه آن غرفه آنقدر کتاب های جدید داشته باشد که رهبری بماند و دقایقی کوتاه کتاب ها را تورق کند. نشر «پل» که رسیدند، درباره قصه های هزارویک شب به مسئول غرفه گفتند: این قصه ها را چرا جدا جدا منتشر کردید؟

جواب واضح است دیگر، رهبری بهتر می دانند که امروزه روز دیگر کسی حوصله ندارد مثل ایشان یک 8 جلدی تاریخی را در قطار تهران - مشهد مطالعه کند، همه دنبال راه های زود رسیدن هستند! غرفه دار هم گفت: اینطوری هم ارزان تر در می آید و هم مخاطب می تواند انتخاب کند از بین آن همه داستان...

سلام همسرم را رساندند!
غرفه دار «پیام عدالت» نخستین کسی بود که کتاب «نزاع تاریخی بر سر الگوی مصرف» را هدیه داد و چفیه را گرفت! و این داستان تا پایان بازدید حدود 10 بار تکرار شد.

«پیام کلیدر» غرفه ای بود که شکار عکاسان شده بود، خانم میانسالی با چهره ای شبیه به«دا» مادر نویسنده کتاب دا، مثل ابر بهاری اشک می ریخت...آقا هم که آمد، گفت انتشارات برای همسرم است و این ها هم کتاب هایش...چفیه آقا را گرفت و فی المجلس انداخت روی شانه هایش. مانتو و مقنعه داشت خانم متصدی. آقا که می رفت من جا پای ایشان قصه اصلی را دنبال می کردم. به این خانم که رسیدم گفتم چه خبر؟ گفت: سلامتی. و با چنان شوقی تعریف می کرد که...«آقا دو تا از کتاب های شوهرمو دست کشید...من خیلی دوستشون دارم...تازه گفتن سلام شوهرتان رو هم برسانید...امروز بهترین روز من بوده...»

بی فایده است خودم می دانم؛ نوشتن نه طعم دیدن و شنیدن دارد و نه عرضه تصور کردن؛ و این البته به ضعف نویسنده هم مربوط است بعلاوه عجله برای روزنامه! با این حال می نویسم و شما خود تصور کنید و ادامه بدهید لطفا!

«نشر پیکان» کتاب شعری رو کرد تا حال و هوای آقا را عوض کند اما رودست خورد! غرفه دار توضیح می داد که برای اولین بار گزینه موضوعی اشعار فارسی را کتاب کردیم و ...آقا سریع کتاب را باز کرد و یک مرتبه انگار موضوعات را در حافظه خود مرور کرده باشد، گفت: برای آینه و موضوع «آینه» باید به دیوان بیدل مراجعه می کردین...آینه سرتاسر آن دیوان را گرفته و چه بیت هایی دارد...
ما تا حالا رمان هندی نخواندیم
جوان داشت توضیح می داد که بله این همان کتابی است که شما گفتین اما به عربی.
- کی این را عربی کرده؟
- شریعتمداری نامی بوده که همراه ابوی بنده...
- ابوی شما؟
- دکتر غفاری...
- شما پسر دکتر غفاری هستین؟...خیلی خوب...خیلی خوب...آها...آشیخ محمد تقی شریعتمداری...خیلی خوب...
و غرفه دار را شما تصور کنید که تنها لبخند می زند و تایید می کند...کمی آنطرف تر چنین صحنه ای تکرار شد، آقا درباره مترجم پرسید و غرفه دار گفت: محمد مجلسی...آقا کمی مکث کرد و انگار بخواهد چیزی بگوید اما تردید داشته باشد...از غرفه بیرون آمدند، یکباره رو به معاون وزیر گفت: من فریدون مجلسی را می شناسم...خیلی از آثارش را هم خوانده ام، این نبود...کارهای آقای مجلسی را من زیاد خواندم...

«چی چاپ می کنین؟...جدید چی دارین؟ ...مخاطب این کتاب ها کیا هستن؟ فروش خوبی هم داره؟» این سوالات عمده ای بود که از بسیاری از غرفه ها به تناسب آشنایی رهبر با آثارشان پرسیده می شد...خانم غرفه دار ناگهان به ذهنش زد و گفت: ما رمان هندی چاپ کردیم...آقا گفت: ما تا حالا رمان هندی نخواندیم...غرفه دار نشر «دژ» مجموعه 4 جلدی « شوهر دلخواه من» را نشان داد و گفت: رمان های خوبی است مخصوص خانم ها...وقتی آقا رفت، داشت به همکارش می گفت: چقدر عالی بود! من تا حالا آقا رو از نزدیک ندیده بودم!

نشر «درّ دانش بهمن» رمان 4جلدی داشت از استفنی مه یر...رهبر کمی از کیفیت و چیستی رمان پرسید و بعد گفت: «این کار را سخت می کند که 4 جلد پیوسته باید خوانده شود...» آخر غرفه دار می گفت که رمان ها به هم پیوسته است و 4 جلد را باید کنار هم خواند.

قرآنی آوردند کوچک و حجیم با کاغذ نفیس و ضخیم؛ از همان ها که مجموعه شعر چاپ می کنند باهاش. آقا دست گرفت و بوسید و گذاشت روی میز ناشر. بعد گفت: چرا این کاغذ؟ اگر برای خواندن باشد سنگین می شود دیگر...
« خادم الرضا» کتابی منتشر کرده بود به نام«همت مضاعف، کار مضاعف».آقا تا کتاب را دید، گفت: همتی کردین این کتاب را به این سرعت درآوردین ها!

ناشری بود که به زبان ترکی مجموعه شعری را منتشر کرده بود، آقا از طرف کمی ترکی پرسید و بعد گفت: زبان بیش از آنچه که به واژه تکیه داشته باشد به ترکیب، جمله بندی و رابطه میان جمله ها وابسته است...ممکن است یک جمله بگوییم با تمام کلمات عربی اما یک عرب متوجه نشود، چون اساس کلام، رابطه بین جمله هاست...»

بعد هم در غرفه ترسیم، سؤالاتی درباره اینکه آیا اصلا خیاطی نیز به عنوان هنر تلقی می شود یا خیر؟...پرسید و دست گذاشت روی کتاب راسته دوزی! کتاب های خانگی بدی نداشت.

پذیرایی مفصل میان روز
ساعت 12 بود که تیم همراه یکباره به چپ چپ کرد و رفت انتهای سالن و در غرفه «علمی و فرهنگی» جا خوش کرد...ما که عقب تر بودیم از سروصدای خوش مزه ای فهمیدیم که «پذیرایی» مفصلی به راه است و یک استکان کمرباریک چای همراه با قند، منتظر همراهان رهبری است. آقا خیلی راحت عصا را تکیه داده به بغل صندلی و دارد استکان کمر باریک را با حبه قندهای خیلی کوچک، میل می کند...در حین میل کردن هم باقی دوستان دارند توضیح می دهند و می گویند چه شد و چه نشد و نمایشگاه ال است و می خواست بل باشد و...امامی، خبرنگار واحد مرکزی خبر که همراه تیم رسانه ای است، نزدیک می شود تا سوالی بپرسد و آقا هم به مزاح می گوید همان حرف هایی که پریروز درباره «دا» گفتم!

باز هم بین خودمان بماند بعد از پخش آن گزارش و دیدار دست اندرکاران«دا» با رهبری فروش این کتاب که از ابتدای نمایشگاه زیاد خوب نبود، یک صعود عجیبی گرفت...و این همان تاثیر حمایت مسئولان از کتاب است...با عرض پوزش باید بگویم که غرفه سروش وابسته به صداوسیما پر از خالی بود و رهبری در گذر از راهروی این غرفه طویل با محوطه ای خالی از سکنه روبرو شد!

وقتی راهرویی بازدید می شد و محافظ ها سرشان خلوت می شد، می رفتند سراغ ناشران و کتاب می خریدند، هدیه هم قبول نمی کردند، مثل خود آقا...دولتی ها که به هیچوجه و خصوصی ها هم گزیده...تازه محافظ ها از غرفه داران هم تشکر می کردند به خاطر اینکه وقتشان گرفته شده و یا احیانا کمی اذیت شده اند.

ساعت 12.30 دقیقه بود... آقا از راهروهای نمایشگاه که خارج شدند، جمعیتی پشت صف ماشین ها ایستاده بودند و با دیدن رهبر انگار آمده اند حسینیه امام خمینی(ره) برای دیدار...موج گرفتند و موج افشانی کردند...خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست... ابوالفضل علمدار، خامنه ای نگهدار... و این صدای جمعیت بدرقه رهبر تا خروج از نمایشگاه بود.

http://www.rajanews.com/detail.asp?id=50152


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در پنج شنبه 89/2/23 و ساعت 12:18 صبح | نظرات دیگران()
رهبر انقلاب با اشاره به تاریخ‌سازی‌های دروغین پس از انقلاب
در زمینه تاریخ‎نگاری انقلاب کم‎کاری داریم/ در این زمینه همه مقصریم

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، بعد از ظهر امروز در دیدار جمعی از مسئولان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دست اندرکاران تولید و انتشار کتاب «دا»، مسئله کتاب را یکی از مسائل اصلی، درجه یک و بدون جایگزین در مقوله فرهنگ دانستند و تأکید کردند: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گنجینه های تمام نشدنی و ظرفیتهای عظیمی هستند که باید از آنها برای نشر و گسترش فرهنگ و ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی در جامعه و جهان، حداکثر استفاده را کرد.

به گزارش رجانیوز،ایشان با تأکید بر اینکه دفاع مقدس، ظرفیت گرانبهایی برای بارور کردن ادبیات کشور و انتقال معرفت ناب دینی و انقلاب اسلامی به جامعه است، افزودند: کتاب «دا» که حقا و انصافا کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان می دهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب بمنظور انتقال فرهنگ و ارزشهای اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است.

رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: ارتقای دانش، تجربه، فهم و قدرت تحلیل مردم از قضایا، و رشد و تعالی فرهنگی از طریق تولید و نشر چنین کتابهایی امکانپذیر است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، انقلاب اسلامی ایران و نحوه شکل گیری، وقوع، حوادث پس از آن و ایستادگی سی ساله و سرافرازی ملت ایران در مقابل چالشهای بزرگ بین المللی را موضوعی بسیار عظیم و فرهنگ ساز برای ملتها دانستندو افزودند: متأسفانه موضوعی با چنین عظمت دچار غفلت واقع شده و در زمینه نگارش تاریخ انقلاب اسلامی و تولید کتاب و دیگر محصولات فرهنگی، تقریبا کار خاصی انجام نشده است.

ایشان با اشاره به تاریخ سازی های دروغین و هدفمندی که درباره دوران قبل از انقلاب و حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شده است، تأکید کردند: باید در خصوص نگارش تاریخ صحیح و واقعی انقلاب اسلامی کاری جدی انجام و غفلتهای گذشته جبران شود.

رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته رویش‌های خوب و نوید بخشی در سالهای اخیر در حوزه فرهنگ و ادبیات کشور مشاهده می شود که باید این رویشها و تولیدات مورد توجه و حمایت قرار گیرند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: باید از فضای فرهنگی کشور بویژه در حوزه تولید و نشر کتاب مراقبت شود زیرا برخی بدنبال تاریخ سازی جعلی و ترویج ضد ارزشها از طریق کتاب هستند.

ایشان با تاکید بر اینکه عرصه فرهنگی، عرصه جهاد است، خاطرنشان کردند: کسانی که در این میدان جهاد فرهنگی حضور دارند باید حق جهاد را بجا آورند و آن گونه که شایسته است به ترویج ارزشهای دینی و واقعیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بپردازند.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته مسائل فرهنگی با دستور و حُکم پیش نمی روند بلکه لازمه موفقیت در این عرصه، انگیزه، ایمان و حضور فعال انسانهای معتقد به ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین از خانم سیده زهرا حسینی راوی کتاب «دا» و خانم سیده اعظم حسینی نویسنده کتاب «دا» تقدیر کردند.

در این دیدار حجت‌الاسلام و المسلمین خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، گزارشی از فعالیتهای این سازمان و حوزه هنری برای ترویج فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ارائه کرد.

آقای مومنی رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز با بیان برخی اقدامات حوزه هنری در بخش تولید و نشر کتابهای مربوط به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: ارتقای کیفیت نشر کتاب، برنامه ریزی برای مخاطبان نسل نوجوان و جوان، بکارگیری روشهای جدید بمنظور معرفی و توزیع کتابها، و ترجمه کتابهای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی از جمله اقدامات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است.

مدیرعامل انتشارات سوره مهر هم با اشاره به صد و دهمین نوبت چاپ کتاب «دا» گفت این کتاب در سال 88 ، در هشتاد نوبت به چاپ رسیده است. وی همچنین بر لزوم ایجاد زیر ساخت های مناسب برای نشر، معرفی و توزیع کتابهای مبتنی بر ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی تأکید کرد.

خاطر نشان می شود کتاب «دا» روایت بخشی از خاطرات و وقایع هفته های اول جنگ تحمیلی و تهاجم دشمن بعثی به شهر خرمشهر است.

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?lang_id=&id=49955


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/2/21 و ساعت 12:7 عصر | نظرات دیگران()
 
رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مسئولان حوزه هنری:
کسانی که در میدان فرهنگی حضور دارند، حق این جهاد را بجا آورند

خبرگزاری فارس: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: کسانی که در میدان جهاد فرهنگی حضور دارند باید حق جهاد را بجا آورند و آن گونه که شایسته است به ترویج ارزش‌های دینی و واقعیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بپردازد


 


به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، بعد از ظهر امروز در دیدار جمعی از مسئولان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و دست اندرکاران تولید و انتشار کتاب "دا "، مسئله کتاب را یکی از مسائل اصلی، درجه یک و بدون جایگزین در مقوله فرهنگ دانستند و تأکید کردند: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گنجینه‌های تمام نشدنی و ظرفیت‌های عظیمی هستند که باید از آنها برای نشر و گسترش فرهنگ و ارزش‌های دینی و انقلاب اسلامی در جامعه و جهان، حداکثر استفاده را کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه دفاع مقدس، ظرفیت گرانبهایی برای بارور کردن ادبیات کشور و انتقال معرفت ناب دینی و انقلاب اسلامی به جامعه است، افزودند: کتاب " دا " که حقا و انصافا کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان می‌دهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب بمنظور انتقال فرهنگ و ارزش‌های اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است.
رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: ارتقای دانش، تجربه، فهم و قدرت تحلیل مردم از قضایا، و رشد و تعالی فرهنگی از طریق تولید و نشر چنین کتاب‌هایی امکانپذیر است.
حضرت آیت الله خامنه‌ای، انقلاب اسلامی ایران و نحوه شکل گیری، وقوع، حوادث پس از آن و ایستادگی سی ساله و سرافرازی ملت ایران در مقابل چالش‌های بزرگ بین‌المللی را موضوعی بسیار عظیم و فرهنگ ساز برای ملت‌ها دانستند و افزودند: متأسفانه موضوعی با چنین عظمت دچار غفلت واقع شده و در زمینه نگارش تاریخ انقلاب اسلامی و تولید کتاب و دیگر محصولات فرهنگی، تقریبا کار خاصی انجام نشده است.
ایشان با اشاره به تاریخ سازی‌های دروغین و هدفمندی که درباره دوران قبل از انقلاب و حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجام شده است، تأکید کردند: باید در خصوص نگارش تاریخ صحیح و واقعی انقلاب اسلامی کاری جدی انجام و غفلت‌های گذشته جبران شود.
رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: البته رویش‌های خوب و نوید بخشی در سال‌های اخیر در حوزه فرهنگ و ادبیات کشور مشاهده می‌شود که باید این رویش‌ها و تولیدات مورد توجه و حمایت قرار گیرند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: باید از فضای فرهنگی کشور بویژه در حوزه تولید و نشر کتاب مراقبت شود زیرا برخی بدنبال تاریخ سازی جعلی و ترویج ضد ارزش‌ها از طریق کتاب هستند.
ایشان با تاکید بر اینکه عرصه فرهنگی، عرصه جهاد است، خاطرنشان کردند: کسانی که در این میدان جهاد فرهنگی حضور دارند باید حق جهاد را بجا آورند و آن گونه که شایسته است به ترویج ارزش‌های دینی و واقعیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بپردازند.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: البته مسائل فرهنگی با دستور و حُکم پیش نمی‌رود بلکه لازمه موفقیت در این عرصه، انگیزه، ایمان و حضور فعال انسان‌های معتقد به ارزش‌های دینی و انقلاب اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین از خانم سیده زهرا حسینی راوی کتاب "دا " و خانم سیده اعظم حسینی نویسنده کتاب "دا " تقدیر کردند.
در این دیدار حجت الاسلام و المسلمین خاموشی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، گزارشی از فعالیت‌های این سازمان و حوزه هنری برای ترویج فرهنگ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ارائه کرد.
آقای مومنی رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز با بیان برخی اقدامات حوزه هنری در بخش تولید و نشر کتاب‌های مربوط به انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گفت: ارتقای کیفیت نشر کتاب، برنامه‌ریزی برای مخاطبان نسل نوجوان و جوان، بکارگیری روش‌های جدید بمنظور معرفی و توزیع کتاب‌ها، و ترجمه کتاب‌های دفاع مقدس و انقلاب اسلامی از جمله اقدامات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است.
مدیرعامل انتشارات سوره مهر هم با اشاره به صد و دهمین نوبت چاپ کتاب "دا " گفت: این کتاب در سال 88 ، در هشتاد نوبت به چاپ رسیده است.
وی همچنین بر لزوم ایجاد زیر ساخت‌های مناسب برای نشر، معرفی و توزیع کتاب‌های مبتنی بر ارزش‌های دینی و انقلاب اسلامی تأکید کرد.
خاطر نشان می‌شود کتاب "دا " روایت بخشی از خاطرات و وقایع هفته‌های اول جنگ تحمیلی و تهاجم دشمن بعثی به شهر خرمشهر است.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902201545


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در دوشنبه 89/2/20 و ساعت 6:45 عصر | نظرات دیگران()
رهبر معظم انقلاب در دیدار هزاران نفر از معلمان:
نتیجه تغییر سرنوشت دنیای اسلام، تغییر وضعیت کنونی دنیا خواهد بود

 

به گزارش جهان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در دیدار هزاران نفر از معلمان سراسر کشور ، با اشاره به نقش حیاتی و عظیم معلمان در ساختن و تربیت انسانهای خلّاق، فکور ، متدین ، مبتکر و دارای اعتماد به نفس به منظور ادامه حرکت روبه جلو کشور تاکید کردند:ملت ایران باید به مرحله ای از پیشرفت و تعالی برسد که از لحاظ فکری ، علمی و زمینه های مختلف سیاسی و اجتماعی به مرجعی متقن برای ملتها و متفکران دنیای اسلام تبدیل شود و این، مسئولیت تاریخی ملت ایران است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با گرامیداشت یاد و خاطره استاد شهید مرتضی مطهری و روز معلم، شهید مطهری را معلمی کامل و با احساس مسئولیت خواندند و افزودند: آن مرد بزرگ در هر عرصه ای که احساس می کرد جامعه سؤالها و نیازهای گوناگونی دارد، شجاعانه وارد می شد و ملاحظات و مصالح هیچگاه مانع او نشدند.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: شهید مطهری برخلاف برخی از مدعیان روشنفکری دینی که مفاهیم و مطالب خالی از محتوای دینی را با لعاب دینی عرضه می کردند، مفاهیم حقیقی دینی را به تناسب نیازهای روز و استفهام مخاطبان به جامعه عرضه می کرد.
ایشان با تأکید بر اینکه شهید مطهری هیچگاه بدنبال نام وعنوان حوزوی و دانشگاهی نبود، افزودند: آن شهید در دوران حیات خود، با همان شدتی که با واپس گرایی و ارتجاع و تحجر مقابله می کرد، با بدعت ها و افکار انحرافی و التقاطی نیز برخورد کرد و این یکی از خصوصیات برجسته شهید مطهری بود.

رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگیهای ممتاز آثار شهید مطهری را، زنده و تازه بودن آنها دانستند و تأکید کردند: علت اینکه بعد از گذشت سی سال از شهادت آن استاد و با وجود پیشرفتهای گوناگون، هنوز آثار شهید مطهری پاسخگوی بسیاری از نیازهای امروز است، اخلاص آن مرد بزرگ بود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: هرگاه یک فکر عمیق با اخلاص همراه شود، خداوند برکتی به آن اندیشه می دهد که همچون ذخیره ای تمام نشدنی برای جامعه باقی بماند و آثار شهید مطهری اینگونه هستند.

ایشان تأثیر کارهای علمی و فرهنگی شهید مطهری را نمونه ای از عظمت کار تعلیم و تربیت دانستند و با اشاره به نقش حیاتی معلمان خاطرنشان کردند: اگر معلمان همواره عظمت و بزرگی تأثیر کار خود را مد نظر داشته باشند، ایمان، انگیزه، تحرک و تلاش آنها مضاعف خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی، نقش و تأثیر معلم در شکل گیری شخصیت فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان را فراتر از تأثیر والدین، رسانه ها، مسائل اجتماعی و حتی عوامل وراثتی اخلاقی و معنوی ارزیابی کردند و افزودند: معلم با این نقش برجسته می تواند انسانی مؤمن، با انگیزه، صبور، امیدوار به آینده، پیگیر منافع عمومی، علاقمند برای رسیدن به قله های کمال فردی و اجتماعی، مبتکر، متفکر و اهل تحقیق و پژوهش، تربیت کند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر معلم به جایگاه و نقش خود توجه نداشته باشد، ممکن است انسانهایی در نقطه مقابل انسانهای مطلوب و مورد نیاز، تحویل جامعه دهد.

ایشان همه معلمان را به باور نقش عظیم خود و فراموش نکردن آن، توصیه مؤکد کردند و افزودند: برنامه تحول بنیادین در آموزش و پرورش یک کار اساسی است که باید متناسب با نیازها، اهداف والا، و امکانات انسانی کشور حتماً انجام شود و به سرانجام نیز برسد اما این به معنای توقف تا زمان آغاز و تحقق این تحول بنیادین نیست.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به عقب ماندگی های تاریخی کشور، جبران آنها را نیازمند یک تحرک عظیم دانستند و تأکید کردند: کشور و ملت ایران باید به جایگاه شایسته خود برسد و به عنوان الگویی کامل و متقن برای دنیای اسلام تبدیل شود.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: برای رسیدن به این هدف بزرگ باید همه توان و ظرفیت های انسانی و فکری و استعدادهای خدادادی ملت ایران به میدان آورده شوند.

ایشان با تأکید بر اینکه ملت ایران در صورتی که به جایگاه واقعی و شایسته خود برسد، زمینه ساز تغییر سرنوشت دنیای اسلام خواهد شد، افزودند: نتیجه تغییر سرنوشت دنیای اسلام، تغییر سرنوشت و وضعیت کنونی دنیا خواهد بود.

رهبر انقلاب اسلامی وضعیت کنونی دنیا را از لحاظ اخلاقی بسیار بد توصیف و تأکید کردند: این سرنوشت هولناک بشریت را می توان تغییر داد اما شرط اول آن، ایجاد تحول بزرگ در کشور و تبدیل شدن به یک الگوی مادی و معنوی است.

حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اساس هرگونه تحول در کشور نیز، تعلیم و تربیت است و با توجه به زیر ساختهایی که در طول سی سال گذشته فراهم شده، اگرچه مسیر طولانی و سخت است اما افق آینده بسیار روشن است.

ایشان دشمنی قدرتها و بدخواهان با ملت ایران و مانع تراشی در مسیر پیشرفت و حرکت رو به جلو را، همچون سی سال گذشته قابل انتظار دانستند و تأکید کردند: تجربه ملت ایران نشان داده است که تهدیدها و مخالفتها، نمی تواند موجب کُند شدن حرکت رو به جلو شود و ملت ایران راه خود را با قوت ادامه خواهد داد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مهمترین مسئله در مسیر حرکت رو به جلو، این است که هرکسی وظیفه خود را به درستی بشناسد و آن را انجام دهد.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان تأکید کردند: با توجه به این مسئولیت سنگین، از مسئولان محترم آموزش و پرورش و معلمان گرامی انتظار می رود وظیفه بزرگ خود را با همت والا، کار مضاعف و تلاش پیگیری دنبال کنند و همواره به لطف و عنایت خداوند متعال توکل داشته باشند.

در ابتدای این دیدار آقای حاجی بابایی وزیر آموزش و پرورش با اشاره به برنامه های اصلاح ساختار و محتوا، و آماده شدن طرح تحول بنیادین در آموزش و پرورش به عنوان سند ملی گفت بعد از طی شدن مراحل قانونی این سند ملی، تحول بنیادین آغاز خواهد شد.

وی با تأکید بر اینکه در سند ملی، مدرسه به عنوان قدرتمندترین پایگاه فرهنگی محله تعریف شده است، افزود: تعریف جدید از مدرسه اعم از آموزشهای رسمی و برنامه های فرهنگی در محلات، و تأکید بر ورزش، کتابخوانی، کانونهای قرآنی و گسترش نمازخانه ها در سند ملی گنجانده شده است.

وزیر آموزش و پرورش تدوین درس ملی را از برنامه های در دست اقدام شورایعالی آموزش و پرورش خواند و تأکید کرد: درس ملی، نقشه راه محتوای دروس، نحوه تدریس و آموزش، و نحوه ارتقای کیفیت مهارتهای لازم برای فرهنگیان است.

منبع ما : http://jahannews.com/vdcgyq9qyak9q74.rpra.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در چهارشنبه 89/2/15 و ساعت 8:20 عصر | نظرات دیگران()
روایت خاتمی از پاسخ رهبر انقلاب به نامه یک اصلاح‌طلب مطرح

عضو مجلس خبرگان رهبری از ارسال نامه یکی از چهره های اصلاح طلب به رهبر معظم انقلاب در سال گذشته و پاسخ ایشان به این نامه خبر داد.

به گزارش شبکه ایران،‌ آیت‌الله سید احمد خاتمی، عضو هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری، با اشاره به نامه یکی از چهره های اصلاح طلب به رهبری، پیاده شدن از کشتی نظام اسلامی را پیاده شدن از کشتی اسلام آل محمد(ص) دانست.

وی در همایش بزرگداشت استاد شهید مطهری که پیش از ظهر امروز دوازدهم اردیبهشت‌ماه در سالن همایش‌های مدرسه عالی دارالشفای قم برگزار شد، اظهار داشت: روحانی که نداند در جبهه مخالفان انقلاب چه می‌گذرد، چه کسانی در جبهه مخالفان انقلاب هستند و چه کسانی از آنها حمایت می‌کنند، نمی‌تواند زبان انقلاب باشد و در این راه انجام وظیفه کند.

*ماجرای نامه یک اصلاح طلب به رهبری

آیت‌الله خاتمی در ادامه به نامه دو صفحه‌ای یکی از چهره‌های اصلاح طلب به رهبر معظم انقلاب در سال گذشته اشاره کرد و گفت: فرد اصلاح‌طلب در نامه خود از رهبر معظم انقلاب خواسته بود تا دست پدری بر سر همه گروه‌ها داشته باشد؛ این در حالی است که رهبر معظم انقلاب این دست نوازش و محبت را بر سر همه دارند.

عضو مجلس خبرگان با بیان این‌که رهبر معظم انقلاب در چهار سطر ذیل این نامه مرقوم فرمودند بر این آقایان بخوانید اول مرزتان را مشخص کنید، اضافه کرد: امروز دو جبهه بیشتر در کشور نیست، جبهه انقلاب که جبهه مردم است و جبهه ضد انقلاب که جبهه آمریکا، منافقان، سلطنت‌طلب‌ها، رقاصان و فراری‌ها، منکران امام زمان(عج) و قرآن است، از این رو علما باید مرزشان را با ضد انقلاب مشخص کنند.

*پیاده شدن از کشتی نظام، پیاده شدن از کشتی اسلام ناب است

وی خطاب به کسانی که برخوردشان با نظام معاندانه است و می‌گویند از کشتی نظام پیاده شده‌ایم اما از کشتی اسلام پیاده‌ نشده‌ایم، گفت: پیاده شدن از کشتی نظام اسلامی پیاده شدن از کشتی اسلام آل محمد(ص) است.

امام جمعه موقت تهران دشمنان دین را به آشکار و پنهان تقسیم کرد و با بیان این‌که مقابله با دشمن آشکار هزینه دارد اما سخت نیست، گفت: جنگ در رکاب پیامبر اکرم(ص) به مراتب راحت‌تر بود از جنگ در رکاب علی(ع)؛ چرا که جنگ در رکاب امام علی(ع) جنگ از نوع پنهان بود و مقابله با کسانی بود که نماز و قرآن می‌خواندند، از این رو خیلی‌ها را به شک انداخت.

*قانون شکنان می‌خواهند به قانون برگردند!

به گزارش خبرگزاری رسا، وی با بیان این‌که پوشش دشمن در این زمان، آزادی و حقوق مردم است، خطاب به جریان فتنه که در دور جدید خواسته‌های خود بازگشت به قانون اساسی را علم کرده‌ است، گفت: چه کسانی باید به قانون برگردند، مردم یا شما؟ شما که قانون شکنی کرده‌اید.

عضو هیأت رئیسه خبرگان رهبری اضافه کرد: درخواست دیگر آنان برگزاری انتخابات آزاد است. این سؤال مطرح است که انتخابات آزاد کدام است؟ جواب روشن است؛ انتخاباتی که اسم آنها از داخل صندوق درآید انتخابات آزاد است و اگر نام آنها از صندوق در نیاید، انتخابات آزاد نیست!

آیت الله خاتمی در پایان با اشاره به حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری اذعان داشت: خیانتی که جریان فتنه به حقوق مردم کرد گذشتنی نیست؛ چرا که یکسال کشور را معطل کردند و یکسال با بیانیه‌های ساختارشکن خود تلاش سی ساله نظام را به باد دادند.

 

منبع ما : http://rajanews.com/detail.asp?id=49308


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/12 و ساعت 8:28 عصر | نظرات دیگران()

غفلت 28 ساله از توصیه‌ رهبر انقلاب در خصوص شهید مطهری

 


"یک توصیه به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان دارم و آن این است که بیایند و کاری روی مجموعه آثار آقای مطهری بکنند همانطور در کشورهای غربی معمول است که وقتی فیلسوفی، محققی، و شخص بزرگی در میان آنها هست راجع به نظریات او می نشینند تفسیر و تحلیل و بحث می کنند، این کار در مورد استاد مطهری انجام بشود."
 
به گزارش جهان، رهبر معظم انقلاب در سومین سالگرد شهادت ایت الله مرتضی مطهری دو توصیه مهم در رابطه با تالیفات و کتب شهید مطهری به مسئولان، تحلیلگران و روشن فکران داشتند تا بتوان از آثار این استاد شهید به عنوان فیلسوفی ارزشمند در مراکز آموزشی چون حوزه و دانشگاه بیشتر بهره برد. 

ایشان با توصیه گنجاندن ایده های شهید مطهری در کتب درسی، می‌گوید: دو توصیه مهم می کنم یکی اینکه آثار مرحوم شهید مطهری را درسی و به عنوان کتاب درسی در دانشگاه‌ها، دانشسراها و دبیرستان‌ها از این آثار استفاده کنند. این آثار بسیارش آثاری است که برای خواندن تنهای یک نفر زیاد است و ممکن است قابل درک و فهم در مواقع بسیاری نباشد، مخصوصا آثار فلسفی ایشان مثل پاورقی های روش رئالیسم و عدل الهی و بعضی از کتاب های دیگر. ولذا این آثار می تواند به صورت کتاب درسی بیاید. یا اگر هم خود کتاب کاملا به صورت کتاب درسی یکجا درنمیآید از آن کتاب بخش‌هایی برداشته شده و یا خلاصه نویسی بشود. ایده آقای مطهری به صورت درس و کتاب های درسی گنجانده بشود. 

رهبر انقلاب همچنین با توصیه به فهرست بندی آثار شهید مطهری عنوان می‌کند: توصیه دوم این است که کتابهای آقای مطهری را از اول تا آخر فهرست بندی کنند. با استفاده از کتابهای آقای مطهری فهرستی از مطالب ایشان استخراج کنند. چون ممکن است درباره مثلا توحید، یا درباره انسان یا درباره قیامت شهید مطهری در 10 جا بحث کرده باشند که این بحث ها می تواند مکمل یکدیگر باشد. کسانی همت کنند این بحث ها را استخراج کنند تا نظریه ایشان در باب انسان، تاریخ، توحید، یا ابعاد دیگر آن مشخص بشود. این توصیه من به جوانان و علاقمندان آثار ایشان است. 

ایشان خطاب به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان هم در این گفتگو که در ویژه نامه روزنامه کیهان در سال 61 منتشر شده، ادامه می‌دهد: اما یک توصیه هم به صاحبنظران و متفکران و نویسندگان دارم و آن این است که بیایند و کاری روی مجموعه آثار آقای مطهری بکنند همانطور در کشورهای غربی معمول است که وقتی فیلسوفی، محققی و شخص بزرگی در میان آنها هست راجع به نظریات او می نشینند تفسیر و تحلیل و بحث می کنند، این کار در مورد استاد مطهری انجام بشود. کما اینکه خوب است نسبت به مرحوم آیت الله طباطبایی هم انجام شود. 

رهبر معظم انقلاب نظرات فلسفی آیت الله طباطبایی و شهید مطهری را کتابی برای تمام جهان ذکر و تصریح می کند: نظرات فلسفی آیت الله طباطبایی یا شهید مطهری باید از مجموع کتاب های ایشان استخراج شود. که این خودش می تواند یک کتاب بزرگ و مفیدی برای همه جهان باشد. این کار خیلی بهتر از ترجمه آثار استاد مطهری است. البته ترجمه آثار ایشان هم خیلی کار خوبی است اما بهتر از آن، اینست که صاحبنظرانی بنشینند و صرف وقت کنند و مجموع نظرات ایشان را در ابعاد مختلف مباحث فلسفی و اجتماعی غیره استخراج کنند و بصورت کتاب دربیاورند و ارائه بدهند. این بهترین بیوگرافی برای مرحوم شهید مطهری است. 

یادآور می شود؛ این چند توصیه مقام معظم رهبری بعد از سال 61 بارها در جلسات خصوصی و عمومی از جانب ایشان بیان و مورد تاکید قرار گرفته است اما همچنان جای خالی دروس و کتب شهید مطهری در برنامه ریزی در حوزه‌های علمیه، آموزش عالی و وزارت آموزش و پرورش خالی است. البته اقداماتی در این خصوص انجام گرفته اما نه تنها به صورت رسمی و ملی بیان نشده بلکه گاه در مهجوریتی غیرقابل باور، اصلا دیده نشده است.

 

منبع ما : http://jahannews.com/vdcf0xdytw6dy1a.igiw.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 89/2/12 و ساعت 1:25 عصر | نظرات دیگران()

پرویز جاهد منتقد و فیلمشناس در نامه ای برای سایت ضد انقلاب جرس اعلام کرد که پرویز جاهدی که برای جرس مقاله نوشته شخصی ناشناخته است و این پرویز جاهد نیست!




به گزارش حقیقت نیوز -از عجایب روزگار است که نویسنده ای حی و حاضر باشد و یکی دیگر هویت او را بدزدد و با نام او بنویسد! گفتند سعدی (یا انوری) از بازار می گذشت و دید کسی معرکه گرفته و شعر او را به نام خود برای مردم می خواند. رفت جلو گفت ببخشید ها ولی این شعر شعر سعدی است. گفت خب سعدی منم دیگر! حالا فردا نویسنده  سایت ضد انقلاب جرس لابد مدعی می شود که این پرویز جاهد خود منم دیگر. این سلسله گاف های روزنامه نگارانه سایت بی مغز و ضد اتقلاب جرس است.

نوشته ای  در سایت جنبش راه سبز(جرس)  به قلم نویسنده ای به نام پرویز جاهد منتشر شده است. همین جا اعلام می کنم که من نویسنده این مطلب نیستم و محتوای آن را تایید نمی کنم. من نمی دانم چه کسی این مطلب را به نام من در سایت ضد انقلاب جرس درج ره است  و بهتر است در این باره توضیح دهند.
 
برای جلوگیری از ایجاد هرگونه شبهه، این ای میل را در اینجا منتشر می کنم:
 مدیر  سایت جرس-  
به اطلاع می رسانم که در تاریخ ?? فروردین ماه ???? مطلبی با عنوان « انعکاس آوینی در اوین»  به قلم نویسنده ای به نام پرویز جاهد در سایت جرس منتشر شده است.
 
از آنجا که  این مطلب در باره  دو شخصیت سیاسی و سینمایی و فرهنگی است، این تصور وجود دارد که من یعنی پرویز جاهد، نویسنده و منتقد سینما این مطلب را نوشته ام. بنابراین می خواهم تاکید کنم که این مطلب هیچ ارتباطی به من ندارد و محتوای آن نیز مورد تایید من نیست.
 
تا آنجا که اطلاع دارم در حال حاضر جز من نویسنده دیگری با نام پرویز جاهد در مطبوعات و رسانه‌ها فعالیت نوشتاری ندارد. لذا خواهش من این است که اگر هویت واقعی نگارنده این مطلب بر شما روشن است آن را به من معرفی کنید و اگر کسی با نام مستعار دارد به نام حقیقی من برای شما مطلب می نویسد، لطفا از انتشار آن خودداری کنید.
 
با احترام،
پرویز جاهد
نویسنده، فیلمساز و منتقد سینما

 

منبع ما : http://haghighatnews.com/newsF-3192.html


 نوشته شده توسط گروه خبری روز در شنبه 89/2/11 و ساعت 10:52 صبح | نظرات دیگران()
   1   2   3   4   5   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کانال تلگرامی اخبار ( یارانه و اخبار جدید )
یارانه مهر واریز شد/ایرانیها 280هزار میلیارد تومان یارانه گرفتند
بازگشایی پایگاه اطلاعاتی آمار طی یک هفته آینده
اطلاعیه شماره 7 ستاد هدفمندی یارانه ها منتشر شد
پرداخت 40 هزارو 500 تومان یارانه اسفند ماه
عناوینی از سایت دولت
نتایج هفته اول اجرای قانون هدفمندی یارانهها
تصویب نرخهای جدید حمل و نقل
قیمت مصوب انواع نان
قیمت پله های 7 گانه مصارف برق
میزان سهمیه و قیمتهای جدید بنزین و گازوئیل و گاز خودرو
تعرفه های جدید گاز
فروشگاه اینترنتی شما
آغاز به کار سامانه جمع آوری اطلاعات اقتصادی خانوار از اول آذر ما
دفاع از قرآن
[همه عناوین(3262)][عناوین آرشیوشده]

بالا

طراح قالب: رضا امین زاده** پارسی بلاگ پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ

بالا